چرا بلاگرکوچولو شدم؟
- تفکرات ابتدایی من بعنوان یک بلاگرکوچولو
سلام . من بلاگرکوچولو هستم!
پاییز،زمستان،بهار و پاییز وقتی برای من معنی پیدا کردکه به مدرسه رفتم. به خوبی یادم می آید اول دبستان که بودم،کتاب فارسی و شعر هایش را بسیار دوست داشتم.
من مانند سایر بچه ها نبودم. این موضوع را حداقل خودم می دانستم.از همان اول فهمیده بودم که با خواندن و نوشتن می توانیم ارتباط برقرارکنیم.
بااینکه از ۳۲ حرف الفبا، تنها ۱۵ حرف آن را یادگرفته بودم، مثل پدرم روزنامه بدست می گرفتم. و سعی می کردم بخوانم. اگرحرفی را هم نمی توانستم هجاکنم، ازمادرم می پرسیدم.
- جایگاه ارتباطات را بطور نسبی می شناسم .
درسی به نام کار و فناوری برنامه های درسی من و همکلاسی هایم را متنوع کرد . در آخرین سال دبستان، آموزش کاربا اینترنت از موضوع های جذاب درسی کلاس مان بود .
معلم ما، ابتدای درس آن روز زمستانی را اینطور شروع کرد که “حداقل یک ساعت روزانه هرفرد با استفاده از اینترنت سپری می شود. چون اینترنت این امکان را می دهد تا بتوانیم با سایرین ارتباط برقرار کنیم”.
سپس فهمیدیم که چگونه بتوانیم برای کسب اطلاعات درحوزه های مختلف درسی ، از گوگل استفاده کنیم. خیلی جالب بود که درصفحه مانیتور،گوگل را باز می کردیم و باتایپ کلمه، یک سری از اطلاعات برای ما ظاهر می شد!
سوال بالا ، اولین سوالی بود که معلم مون، درباره ایمیل ازمون پرسید . اولین سوال و چالشی ترین سوال!
واقعا جوابش چی میتونه باشه؟!
- باید زبان فارسی و ذوقم را می آمیختم .
در سال هفتم، احساسات زیبا و نابی از روزهای زندگی ام داشتم. اما هیچ جوره نمی توانستم احساساتم را روی کاغذ بیاورم.
ناگفته نماند که انشاهایم را پدرم می نوشت. زنگ های انشا برای من، زجرآوربود. چون واقعا نمی توانستم بنویسم!
چالش من ، نوشتن انشا بود!
از اینکه نمی توانستم مثل سایر همکلاسی هایم بنویسم،احساس بدی داشتم. ازطرفی هم نمی دانستم چه کارباید بکنم . درحقیقت،استفاده کردن از اطلاعات گوگل،برایم غیرمعمول بود.
- بلاگر باید چه کار می کرد؟
در یک برگه دلایل ضعفم را نوشتم . از آخرش به این نتیجه رسیدم که باید ابتدا بتوانم به مباحث کاربردی و رایج زبان فارسی مسلط بشوم. آه یافتم!
- با ارزش نوشته ها آشنا شدم.
در سال های بعد، با راهنمایی های معلم فارسی توانستم انواع نوشته های کتاب درسی را بشناسم. روزبه روز اطلاعات من افزایش می یافت. البته شناخت کاربرد نوشته ها نیز، برایم اهمیت بسیاری داشت .
میخواستم دنیا را باشکلی که میبینم،به دیگران نشان بدهم. انگار دنیای دیگری درمقابل چشمان من ساخته می شد که تاقبل ازآن، حتی برای من مفهوم نداشت . همین باعث شدکه کوله بار علم و ادب من خیلی برایم اهمیت پیداکند .
نشراطلاعات باکیفیت؛شعاراصلی یک بلاگرکوچولو
بلافاصله پس ازاتمام دوران راهنمایی، بااستفاده جستجوها پی در پی در گوگل توانستم وبلاگم را ثبت کنم. من به یک بلاگر کوچولو تبدیل شدم که به اطلاعات بیشتری دراین زمینه نیاز داشتم. و این ابتدای کار بود.