۱۰ تیر-روز ملی خراسان

طبق مصوبه ۶۳ شورای عمومی فرهنگ استان، روز ۱۰ تیرماه، روز «ملی خراسان» نام گرفته است که این نام‌گذاری سالروز ورود حضرت رضا (ع) را به مردم خراسان، یادآور می‌شود. بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده، طرحی توسط شورای فرهنگ عمومی استان خراسان رضوی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی و بنیاد فرهنگی و هنری امام رضا (ع) در حال تدوین است که جشنواره‌ای به همین مناسبت با رویکرد ملی، از برنامه‌های جشنواره امام رضا (ع)، هر ساله برگزار شود. همچنین، به مناسبت روز خراسان، دبیرخانه دایمی جشنواره فرهنگی هنری سلسلهالذهب، در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور فعال می‌گردد

هر ساله، در روز ملی خراسان، مراسم استقبال از کاروان نمادین امام هشتم (ع) در نیشابور برگزار می‌گردد. گفته‌های صاحبنظران و مسولان فرهنگی استان خراسان رضوی حاکی از این است که «دروازه پژوهش هر محقق تاریخ که بخواهد راجع به تاریخ شیعه و اسلام، مفاهیمی را مطالعه کند، نیشابور است و ناگزیر باید از نقش این شهر در تاریخ اسلامی بهره‌مند شود و حدیث سلسلهالذهب، واقعیتی گران‌سنگ است که در تاریخ اسلام به ثبت رسیده و به همین دلیل، نام نیشابور در تاریخ اسلام، ماندگار خواهد بود. ( + )

مدینه‌الرضای نیشابور، توقفگاه فرهنگی ثامن‌ الحجج علیه‌السلام

سفر تاریخی امام هشتم شیعیان (ع) به خراسان و حضور ایشان در نیشابور، در سال دویست هجری، اهمیت خاص و نقشی سرنوشت‌ساز در گسترش فرهنگ شیعی دارد. توجه خاص آن حضرت به فرهنگ‌پروری مردم این دیار و بیان حدیث معروف «سلسله‌الذهب» در میان جمعیت انبوه مردم، محدثان، اندیشمندان، نویسندگان مشتاق سرزمین نیشابور، در منابع تاریخی و حدیثی پُرشماری به ثبت رسیده است. از این روی، سالروز ورود امام علی بن موسی‌الرضا به نیشابور (دهم تیرماه) را «روز ملی خراسان» نامیده‌اند و شهر نیشابور به «مدینه‌الرضا» نامور گردیده است. این نوشتار به بازشناخت کوتاه رویداد تاریخی مهاجرت امام رضا علیه‌السلام در سال ۲۰۰ هجری و استقبال باشکوه و سرشار از شیفتگی مردم نیشابور از آن امام همام می‌پردازد.

«هجرت»، جایگاه مهمی در اندیشه و تاریخ سیاسی اسلام دارد. مهم‌ترین رویداد پس از مبعث پیامبر (ص) هجرتتاریخ‌ساز و انسان‌پرور آن حضرت، از مکه به مدینه و تأسیس حکومت نبوی و آغاز رشد و فراگیر شدن اسلام در جامعه‌ی جهانی بود. این رویداد، تنها منحصر به شخص پیامبر نبوده و بسیاری از معصومین، برای دستیابی به اهداف درازمدت خود، به این مهم، اقدام نموده‌‎اند که می‌توان به هجرت تاریخی امام حسین (ع) که باعث تحولی عظیم در جریان اسلام محمدی و تفکیک سیر حرکت آن از اسلام اموی شد اشاره نمود. یکی از سرنوشت‌سازترین هجرت‌های تاریخ اسلام، هجرت امام رضا (ع) به ایران و استقرار آن حضرت، در خراسان بوده است که به اذعان بسیاری از تحلیل‌گران تاریخ، این هجرت، مایه‌ی خیر و برکت بسیاری برای جامعه‌ی شیعه شد. جامعه‌ی شیعه، تا آن روز، یک جامعه‌ی پراکنده و در انزوا بود که به برکت هجرت امام رضا (ع) به ایران و قرار گرفتن در کانون قدرت وقت، به یک جریان مهم سیاسی و فرهنگی تبدیل شد و توانست در درازمدت به یک مذهب فراگیر تبدیل شود.

هجرت امام رضا (ع) گرچه به اجبار مأمون عباسی و بر اساس اهداف از پیش تعیین شده صورت گرفت اما با تدبیر امام هشتم (ع) به فرصتی سرنوشت‌ساز برای گسترش فرهنگ شیعی مبدل شد. مسیر حرکت امام (ع) نیز از جمله مسایلی است که در این سفر تاریخی باید به صورت عمیق، مورد بررسی قرار گیرد زیرا در این مورد نیز اختلاف‌های بسیاری وجود دارد. بنا به فرمان مأمون، مسیر امام از مدینه تا خراسان، به گونه‌ای تعیین گردید که مردم شهرهای شیعه‌نشین از دیدار امام، محروم شوند، زیرا اگر شیعیان موفق می‌شدند از نزدیک، امام خود را زیارت کنند و با ایشان دیدار نمایند و از سخنان آن حضرت بهره‌مند شوند، بیش از پیش به وی ارادت می‌یافتند و این خود، خطر بزرگی برای حکومت مأمون به شمار می‌آمد. بنابراین، شهرهای کوفه و قم از مسیر سفر امام حذف گردید.

اما در این که امام از کدام مسیر به خراسان و شهر مرو رسیده است، میان تاریخ‌نویسان اختلاف است. مسیرهایی که برای این سفر نقل شده از این قرار است:

۱. مدینه، بصره، اهواز، فارس (شیراز)، اصفهان، ری، سمنان، دامغان، نیشابور، توس، سرخس، مرو.

۲. مدینه، بصره، اهواز، اصفهان، کوه آهوان، سمنان، نیشابور، توس، سرخس، مرو.

۳. مدینه، بصره، اهواز، اصفهان، یزد، طبس، نیشابور، توس، سرخس، مرو.

۴. مدینه، بصره، اهواز، فارس (شیراز)، کرمان، طبس، نیشابور، توس، سرخس، مرو.

اما حضور ایشان در نیشابور، شهری که از دیرباز مهد تمدن و فرهنگ ایرانی بوده، مورد اتفاق است.

– نیشابور، سرزمین فرهنگ‌ساز:

«کهن‌شهر و کهندژ شرق، شهری آراسته به مساجد، خانقاه‌ها، مدارس، دیرها، بازارها و سراچه‌های ارباب حرف گوناگون که هر کدام، در راسته‌ای و تیمچه‌ای آهنگ زندگی می‌نواختند، شهری که از آن ده‌ها وزیر برخاسته و هزاران عالم و دانشمند به عالم علم تقدیم کرده و خاکش چون کهربا، عقول اهل علم و عرفان، فلاسفه، فقها و جهانگردان زیادی را مجذوب خویش ساخته … نوشاپور، نیوشاپور، نیوشاه پوهر، دندی شاپور، نیسافور، نسافور، نشاور، نشابور، نشایا، نیسایا، نیسه فور، نیکه فور، ابرشهر، اپرشهر، بر شهر، ابه شهر، شادکاخ، شادیاخ و سمن جور و در زبان عربی، سمنگور نامیده می‌شده، امروز در گستره‌ی جغرافیایی، به نام «نیشابور» خودنمایی می‌کند. نام نیشابور به گونه گون صوری در تاریخ آمده است. به شهادت نامه‌ی پهلوی شهرستان‌های ایرانشهر (شترستان‌های ایران) در اسناد جغرافیایی ایران کهن، شاهپور اول –زاده‌ی اردشیر- در خراسان، پادشاهی تورانی به نام «پهلیزک» (پالزهاک، پالچیهاک) را شکست داد و کشت و در همان آوردگاه، نیوه شاهپور (کار نیکِ شاهپور) را بنیان نهاد که قله‌ی فرمانروایی ولایت ابرشهر یا سرزمین اپرن‌ها که طایفه‌ای کوه‌نشین و چادرزی از سلاله‌ی داهه بودند، گردید.

فراچنگ آمدن سکه‌هایی که از روزگار ساسانیان در کاوُش‌ها و پژوهش‌های علمی در خاک نیشابور به دست آمده، نمایان‌گر آنست که این شهر در آن دوران، ارج و اعتبار ویژه‌ای داشته است. گفته‌اند شکل دیرین واژه‌ی نیشابور (نیوشاه پوهر) به مفهوم کار نیک یا جای نیک شاهپور بوده است. به پاسِ بستگی به شاهپور دوم ساسانی که آن را در قرن چهارم میلادی دوباره بنا کرد از آن پس به نام او خوانده شد. گرچه بنای اصلی آن را به شاهپور اول پسر اردشیر بابکان نسبت داده‌اند و نیشابور را شاهپور بنا کرد و در آغاز «بنا شاهپور» بود پس «با» و «الف» بیفکندند و الف به «یا» بدل کردند و نیشابور شد.

فرزند هرمزد پادشاه استخر (شاپور دوم) که از ملوک بلندهمت و باتدبیر و آگاه‌دل بود و سایه‌ی همای دولتش بر تارک شرق و غرب گسترده بود، شهر نیشابور را در کران مرز کهن‌دژ (قهندز) بنا نمود و به اطراف شهر، خندقی حفر کرد و این شهر را با قهندز به هم پیوند کرد.

نیشابورِ زمان او را چهار دروازه به گونه‌ای بود که خورشید از هر چهار به بامدادان، درون می‌شد و در شامگاه بیرون می‌رفت. ]نیشابور، شهر دروازه‌های خورشید[. هنگام حفر خندق، گنجی پیدا شد که هشتاد خروار زر بود بر عامه تفقد کردند. از این جاست که می‌توان پذیرفت شهری در این دیار پیش از هرمزد هم وجود داشته است. چه گنج بازمانده تمدن و فرهنگ کهن‌تری است. و باز، آمده است که شاهپور به آن سامان گذشت نیزاری وسیع دید، در خاطرش گذشت که این دیار، شایان ساختن شهری بزرگ است، فرمان داد آن نیزار را تراشیدند و بر جای آن، شهری بنیاد کردند. اختر شماران شاپور را گفتند: در سلطنت بشکوه او زوالی پدید خواهد شد. در هنگام تولد مصیبت و بلا از مردم و مملکت گریخت، بزرگان و نجبا به جستجوی او بر آمدند. چون به خطه‌ی نیشابور رسیدند از بنیانگذارِ شهر پرسیدند و مردم از شاهپور نشان دادند. پس نام این شهر را «شاپورخواست» نامیدند. و پس از شاهپور دندی شاپور خوانده شد.» (فریدون گرایلی (۱۳۲۱-۱۳۷۹ه.ش)، نیشابور؛ شهر فیروزه)

در تاریخ این شهر، آن را «مادر شهرهای خراسان» ]ام‌البلاد خراسان[ و آبادترین و پرنعمت‌ترین شهر این دیار نامیده‌اند و بسیاری از بزرگان شعر و ادب پارسی و اندیشمندان ایرانی و اسلامی در این دیار زیسته‌اند که هر یک تأثیر فراوانی در رشد و تعالی فرهنگ این مرز و بوم داشته‎اند.

تأثیر این شهر به عنوان «پایتخت فرهنگی ایران» در دوره‌ای طولانی بر فرهنگ ایرانی و حتی اسلامی بر کسی پوشیده نیست. دکتر شفیعی کدکنی در ترجمه‌ی کتاب تاریخ نیشابور از ابوعبدالله حاکم نیشابوری در این باره آورده است که نام نیشابور حتی در کلام خلفای راشدین و تجلیل از آن موجود است.

 

– امام رضا علیه‌السلام در نیشابور:

همان گونه که عنوان شد، در سفر تاریخی امام هشتم (ع) به خراسان، حضور ایشان در نیشابور، مورد اتفاق است. اما آن‌چه مهم است این‌که تنها حضور ایشان در این شهر و یا عبور از آن، این همه توجه را بر نمی‌انگیزد، بلکه آن‌چه اهمیت دارد توجه خاص آن حضرت به فرهنگ‌پروری مردم این دیار و بیان حدیث معروف «سلسله‌الذهب» در میان جمعیت انبوه و مشتاق آن سرزمین است.

سید جعفر شهیدی در صفحه ۹۴ کتاب زندگی سیاسی امام هشتم (ع)، این ماجرا را این گونه نقل می‌کند: هنگام ورود به نیشابور دو حافظ قرآن، به نام‌های «ابوزرعه رازی» و «محمد بن اسلم طوسی» همراه با تعداد بی‌شماری از دانشجویان سر راهش را گرفتند تا چشم‌شان به جمال رویش روشنی گیرد. مردم بسیاری به استقبال آمده بودند، برخی فریاد می‌زدند، برخی دیگر از خوشحالی جامه‌ی خود را بر تن می‌دریدند، عده‌ای روی زمین در می‌غلتیدند، عده‌ای هم سم استر امام را در آغوش می‌کشیدند و بالاخره جمعی نیز گردن‌ها را به سوی سایبان محملش کشیده، هر کس به نحوی احساسات خود را ابراز می‌کرد. روز به نیمه رسید و از چشمان مردم همچنان سیل اشک سرازیر بود. بالاخره چند تن از راهنمایان فریاد برآوردند که: «ای مردم! همه سکوت اختیار کرده گوش فرا دهید. پیغمبر اسلام (ص) را با ازدحام بر گرد فرزندش، آزار مدهید …»

در آن هنگام، امام (ع) حدیثی را با ذکر سلسله سند طلائیش که مشهور است، برای مردم چنین بازگو کرد: خدا می‌فرماید: «کلمه‌ی توحید یعنی لااله الا الله، دژ من است. هر کس وارد این دژ شود، از عذاب ایمن است». امام این را بگفت و مرکبش از جا حرکت کرد، آن‌گاه دوباره سر از سایبان مرکب بیرون آورده افزود: «اما با رعایت شروط آن، که من خود از جمله شروط آن هستم.»

در آن روز، تعدادی بالغ بر بیست هزار نفر، قلم و دوات به دست داشتند که حدیث امام را می‌نوشتند. آری، و بدین‌گونه مورخان رویداد معروف نیشابور را یادداشت کرده‌اند.

صاحب «تاریخ نیشابور»، درباره‌ی ورود امام رضا (ع) به نیشابور می‌نویسد: در سال ۲۰۰ هجری، شهر نیشابور با قدوم مبارک امام علی بن موسی الرضا (ع)، قرین مباهات و افتخار شد. مردم نیشابور، مقدم مقدس آن حضرت را گرامی داشتند و شادی‌ها کردند و به اتفاق قطب‌الانام شیخ ابویعقوب اسحاق بن راهویه مروزی که شیخ شهر و مقدم ارباب ولایت بود، برای استقبال آن حضرت، از شهر نیشابور بیرون شدند و تا قریه «مؤیدیه» که از قریه‌های نیشابور است، به پیشواز وی رفتند. شیخ، با وجود سن بالا، مهار ناقه آن حضرت را به دوش گرفت و تا شهر نیشابور پیاده راه پیمود و شیخ محمد بن اسلم طوسی نیز در التزام رکاب مبارک بود و چون به نیشابور وارد شدند، در محله «قز» کوچه «بلاس آباد» نزول فرموده و مقام اختیار کردند. در السنه و افواه مشهور است که آن حضرت در نیشابور بر منبر آمد و این حدیث را از خواجه کاینات روایت فرمود: «التعظیم لامرالله و الشفقه علی خلق الله» و نیز نقل است که حضرت رضا (ع) حدیث سلسله‌الذهب را هنگام حرکت و عزیمت به سوی طوس در بازار نیشابور روایت فرمود.

علی بن عیسی اربلی در «کشف الغمه فی معرفه الائمه»، نیز می‌نویسد: «در یکی از کتاب‌ها که اینک نام آن را به خاطر ندارم نوشته بود، عمادالدین محمد بن هوازن در محرم سال ۵۹۶ از حاکم ابوعبدالله نیشابوری در تاریخ نیشابور روایت کرده که علی بن موسی‌الرضا (ع) با کجاوه‌ای وارد نیشابور شد که ساز و برگ آن از طلا و نقره بود. در این هنگام ابوزرعه و محمد بن اسلم طوسی که از جمله حافظان بزرگ حدیث و رجال علم بودند، در وسط بازار، جلوی مرکب آن حضرت را گرفته و گفتند: تو را به حق پدران و دودمان بزرگوارت، چهره‌ی مبارکت را باز کن و از پدرانت برای ما حدیثی نقل فرما. در این هنگام، مرکب آن حضرت متوقف شد و سایبان به کنار رفت و دیدگان مسلمانان از جمال مبارک و طلعت روشن او منور شد.

مردم، همگان از جای خود برخاسته و به احترام آن حضرت ایستادند. گروهی از مردم، گریه می‌کردند و جماعتی، فریاد هلهله و شادی برآورده و گروهی نیز جامه‌های خود را پاره نمودند. عده‌ای، خود را به خاک افکنده و بعضی، افسار استرش را می‌بوسیدند و تعدادی سرهای خود را بلند کرده و به جایگاه ایشان می‌نگریستند. این ازدحام و غوغا تا هنگام ظهر به طول انجامید و اشک از دیدگان مردم جاری بود. وقتی فریادها خاموش شد و سکوت، همه جا را فرا گرفت، علما و اهل فضل فریاد برآوردند که ای گروه مردم! بشنوید و گوش فرا دهید و فرزند رسول خدا (ص) را اذیت نکنید.

سپس حضرت رضا (ع) حدیثی را املا فرمود و حدود بیست و چهار هزار قلم به دست، این حدیث را نوشتند که از جمله‌ی آنها ابوزرعه رازی و محمد بن اسلم بودند.»

آن‌چه در این روایت تاریخی نباید از آن غفلت کرد حضور پر شور مردم نیشابور و استقبال آنان از امام رضا (ع) و نیز نحوه‌ی استقبال که به روایت تاریخ، حاکی از عشق و دلدادگی مردم آن دیار به زاده‌ی رسول الله (ص) است. نکته‌ی دیگر، حضور بیست هزار نفر دانشمند و راوی حدیث در بین مستقبلین است که نشان از تجمع اهالی فرهنگ و اندیشه در نیشابور آن ایام است و شاید به همین دلیل است که عالم آل محمد (ع) با درایتی مثال‌زدنی و با نگاهی مردم‌شناسانه آنجا را برای بیان حدیث معروف و مشهور سلسلهالذهب که در بردارنده‌ی اصل توحید و امامت (که از اصول عقاید شیعه است) و بیان‌کننده‌ی رابطه‌ی مهم این دو اصل مهم است را برگزید. حضرت رضا (ع) با بیان این حدیث، توجه همگان را به مسأله توحید جلب نمودند، زیرا توحید و مسایل پیرامون آن، پایه‌ی هر فضیلتی است و طرح مسأله امامت پس از توحید، بیان‌گر این مطلب است که ولایت و توحید، همبستگی عمیقی با هم دارند.

 

– منبع:

— «نیشابور، توقفگاه فرهنگی ثامن‌ الحجج (ع)؛ به بهانه سالروز ورود امام رضا (ع) به نیشابور»، روزنامه قدس، ۱۰/۰۴/۱۳۸۷. به کوشش ققنوس شرق، «مدینه‌الرضای نیشابور، توقفگاه فرهنگی ثامن‌الحجج علیه‌السلام»، ابرشهر: دانشنامه نیشابور، بهمن‌ماه ۱۳۹۱.

روز ملی خراسان ( منبع )

روز ملی خراسان - 10 تیرماهمیزبانی بارگاه ملکوتی و نورانی هشتمین خورشید آسمان امامت و شمس‌الشموس خراسان، حضرت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌اسلام، در مشهد مقدس، بزرگترین افتخار معنوی خراسان بزرگ است و از همین روی، مشهد‌الرضا، به عنوان «پایتخت معنوی ایران»، در اسناد رسمی کشور عزیزمان ثبت گردیده است. افزون بر میزبانی حرم مطهر پیشوای هشتم شیعیان جهان، جای جای خراسان بزرگ، متبرک به حضور معنوی ثامن‌الحجج علیه‌السلام و سرشار از یادمان‌ها و یادگارهای رضوی است.

یکی از ارجمندترین یادگارهای رضوی، حضور آن امام همام، در سال ۲۰۰ هجری و در جریان مسافرتشان از مدینه به مرو، در نیشابور است که با استقبال و مهمان‌نوازی بی‌نظیر مردمان این خطه از خاک معنویت‌پرور خراسان، همراه گردیده است و به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اسلام و تشیع، در شمار می‌آید. در همین حضور معنوی رضوی، حدیث‌ قدسی سلسله‌الذهب، به بیان شیوای امام رضا علیه‌السلام، روایت گردیده و به دست چندین هزار تن از محدّثان و دانشمندان این سرزمین، ثبت و ضبط گردیده است.

 

با این پیشینه، و برای گرامیداشت حضور معنوی حضرت امام رضا علیه‌السلام در سال ۲۰۰ هجری در سرزمین خراسان، و گسترش ارزش‌های معنوی و سیره رضوی، شورای فرهنگ عمومی استان خراسان رضوی، طبق مصوبه ۶۳، سالروز ورود آن امام همام به نیشابور را روز دهم تیرماه را «روز ملی خراسان» نام‌گذاری نموده است. در روز ملی خراسان، در شهرها و مختلف خراسان به ویژه در شهرهای نیشابور و مشهد، جشن‌ها، آیین‌ها و فعالیت‌های نمادین برای گرامیداشت این روز برگزار می‌گردد.

برنامه‌های فرهنگی و هنری گوناگونی در روز ملی خراسان برگزار می‌گردد؛ جشن‌های مردمی و پخش گل و شیرینی، همایش‌ها و گرهمایی‌ها و سخنرانی‌ها در بقاع متبرکه و مراکز آموزشی و ادارات و سازمان‌ها، محافل اُنس با قرآن و توشیح‌خوانی، مسابقات مقاله‌نویسی و کتابخوانی و هنری، نمایشگاه‌های موضوعی، جشنواره‌های فیلم و عکس و سایر آثار هنری، کارگاه‌های فرهنگی و هنری، آذین‌بندی و چراغانی خیابان‌ها، راه‌اندازی کاروان‌های زیارتی، توزیع بسته‌های فرهنگی و ….

  آیین ورود کاروان نمادین امام رضا علیه‌السلام به نیشابور:

آیین ورود کاروان نمادین امام رضا به نیشابور

یکی از برنامه‌های باشکوه و معنوی روز ملی خراسان، ورود کاروان نمادین حضرت امام رضا علیه‌السلام به نیشابور، حرکت کاروان امام مهربانی‌ها، در شهر حدیث سلسله‌الذهب است که در جمع نیشابوریان و با حضور و همراهی شخصیت‌های فرهنگی، مذهبی و سیاسی کشوری، استان و شهرستان، جلوه‌‌های باشکوه و معنوی از ارادتمندی و دلبستگی به خاندان عصمت و طهارت و امام هشتم شیعیان جهان، پدید می‌آید. در این آیین، که بازسازی نمادین رویدادهای تاریخی زمان ورود و حضور حضرت امام رضا علیه‌السلام در نیشابور است، مردم و هنرمندان نیشابور، ورود نمادین کاروان امام رضا(ع) به نیشابور را از یک مبداء به عنوان نماد «امام نور، میهمان خانه تقوا» و طی مسیر این کاروان را در منزلگاه‌هایی نمادین، تدارک می‌بینند. خلاصه‌ای از این آیین، به شرح زیر است:

جایگاه «امام نور، میهمان خانه تقوا»: ورود کاروان امام رضا علیه‌السلام به نیشابور، از یک جایگاه مبداء به عنوان نماد «امام نور، میهمان خانه تقوا» آغاز می‌گردد. کاروان نور، حرکت خویش را آغاز می‌نماید و «ابن اسلم طوسی» (از فقها و عارفان بزرگ اهل سنت و از اهالی نیشابور در قرن سوم هجری)، طلایه‌داری کاروان را برعهده دارد.

جایگاه «امام برکت و رحمت»: کاروان امام، مسیری را می‌پیماید و آن گاه به نماد «امام برکت و رحمت» می‌رسد. در این جایگاه، آیین کاشت نمادین نهال بادام در منزل بانوپسنده، توسط امام رضا (ع) و تقدیم شاخه‌های بادام به نشانه رحمت الهی و سبزنای قامت پربرکت امام به کاروان، برگزار می‌گردد.

جایگاه «امام آب و آیینه»: امام به مسیر خود ادامه می‌دهد و به نماد «امام آب و آینه» می‌رسد؛ آینه‌ها که نشان از انعکاس امامت و ولایت و تجلی نور بر قلب مومنان‌اند، به استقبال امام رضا (ع) می‌شتابند و با ریختن آب در مسیر آن حضرت، پاکی را به ارمغان می‌آورند.

جایگاه «امام و شهیدان»: سپس، کاروان، به نماد «امام و شهیدان» می‌رسد؛ جایگاه بلندمرتبه شهدا، نشان از رهروی شهدا در مسیر ولایت است که تا سرحد نثار جان خویش، از ولایت و رهبری جامعه اسلامی حمایت می‌نمایند.

جایگاه «امام رئوف و مهربان»: آنگاه، کاروان، به نماد «امام رئوف و مهربان» می‌رسد. آنجا که شبیه‌خوانی ضامن آهو، به نشانه مهربانی ایشان و ملجاء و پناهگاه همه ملتمسان و پناهندگان و در راه‌ماندگان، برگزار می‌گردد.

جایگاه «امام انتظار و امید»: کاروان نمادین امام رضا (ع) به منزلگاه آخر و نماد «امام انتظار و امید» پای می‌گذارد که در جمع مردم ولایت‌مدار نیشابور و کاتبانی که آمادگی ثبت بزرگترین حدیث تاریخ تشیع را که تداوم ولایت و حصار امن توحید نبوت وامامت را از آغاز تا ظهور دولت حضرت مهدی (عج) را دارند با صدای رسا، حدیث «سلسلهالذهب» را ندا می‌دهد: «لااله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» «بشروطها و انا من شروطها».

آیین‌ورزان رضوی نیشابور، با ذکر صلوات خاصه آن حضرت و دعا برای ظهور حضرت حجت (ارواحنا فداه) کاروان را بدرقه می‌کنند. به گفتهشاهدان آیین استقبال نمادین نیشابوریان از کاروان امام مهرورزان عالم، نیشابوریان از خردسال تا کهنسال، با چنان ذوق و شوقی کاروان نمادین امام رضا (ع) را در طول مسیر همراهی می‌کنند که گویی سال ۲۰۰ هجری قمری بار دیگر تکرار شده است. و این گفته، رواتگر چیزی به جز دلبستگی ناب و پیوستگی ژرف باورمندان مدینه‌الرضای نیشابور به امام علی بن موسی‌الرضا علیه‌اسلام و فرهنگ مهرورزی رضوی نیست.

پیام بگذارید