لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'احمد'.
4 نتیجه پیدا شد
-
دانلود Pdf جالب و خواندنی در مورد احمد شاملو
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانلود داستان و رمان و کتب ادبی
دانلود Pdf جالب و خواندنی در مورد احمد شاملو خروجی منبع این مطالب از ویکی پدیای فارسی می باشد حجم فایل : 1.27 مگابایت دانلود -
سنگی بر گوری ، مدیر مدرسه | جلال آل احمد | دانلود
بهار خانم پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانلود داستان و رمان و کتب ادبی
سنگی بر گوری دانلود توضیحات: هر آدمی سنگی است بر گور پدر خویش... مدیر مدرسه دانلود توضیحات:از در که وارد شدم سیگار دستم بود زورم آمد سلام کنم. همینطور دنگم گرفته بود که قد باشم. رییس فرهنگ که اجازه نشستن داد، لحظه ای نگاهش روی دستم مکث کرد و بعد چیزی را که مینوشت تمام کرد. میخواست متوجه من بشود که رونویس حکم را روی میزش گذاشته بودم. رونویس را با کاغذ های زمیمه اش زیر و رو کرد و بعد آرام و مثلا خالی از عصبانیت گفت: « جا نداریم آقا. اینکه نمیشه. هر روز یه حکم میدن دست یکی میفرستنش سراغ من. دیروز به آقای مدیر کل گفتم.» -
مرغ دریا خوابيد آفتاب و جهان خوابيد از برجِ فار، مرغکِ دريا، باز چون مادری به مرگِ پسر، ناليد. گريد به زيرِ چادرِ شب، خسته دريا به مرگِ بختِ من، آهسته. □ سر کرده باد سرد، شب آرام است. از تيره آب ـ در افقِ تاريک ـ با قارقارِ وحشی اردکها آهنگِ شب به گوشِ من آيد؛ ليک در ظلمتِ عبوسِ لطيفِ شب من در پیِ نوای گُمی هستم. زينرو، به ساحلی که غمافزای است از نغمههای ديگر سرمستم. □ میگيرَدَم ز زمزمهی تو، دل. دريا! خموش باش دگر! دريا، با نوحههای زيرِ لبی، امشب خون میکنی مرا به جگر... دريا! خاموش باش! من ز تو بيزارم وز آههای سردِ شبانگاهت وز حملههای موجِ کفآلودت وز موجهای تيرهی جانکاهت... □ ای ديدهی دريدهی سبزِ سرد! شبهای مهگرفتهی دمکرده، ارواحِ دورماندهی مغروقین با جثهی کبودِ ورم کرده بر سطحِ موجدارِ تو میرقصند... با نالههای مرغِ حزينِ شب اين رقصِ مرگ، وحشی و جانفرساست از لرزههای خستهی اين ارواح عصيان و سرکشی و غضب پيداست. ناشادمان به شادی محکومند. بيزار و بیاراده و رُخ درهم يکريز میکشند ز دل فرياد یکريز میزنند دو کف بر هم: ليکن ز چشم، نفرتشان پيداست از نغمههایشان غم و کين ريزد رقص و نشاطشان همه در خاطر جای طرب عذاب برانگيزد. با چهرههای گريان میخندند، وين خندههای شکلک نابينا بر چهرههای ماتمشان نقش است چون چهرهی جذامی، وحشتزا. خندند مسخگشته و گيج و منگ، مانندِ مادری که به امرِ خان بر نعشِ چاکچاکِ پسر خندد سايد ولی به دندانها، دندان! □ خاموش باش، مرغکِ دريايی! بگذار در سکوت بماند شب بگذار در سکوت بميرد شب بگذار در سکوت سرآيد شب. بگذار در سکوت به گوش آيد در نورِ رنگرفته و سردِ ماه فريادهای ذلّهی محبوسان از محبسِ سياه... □ خاموش باش، مرغ! دمی بگذار امواجِ سرگران شده بر آب، کاين خفتگان مُرده، مگر روزی فريادِشان برآورد از خواب. □ خاموش باش، مرغکِ دريایی! بگذار در سکوت بماند شب بگذار در سکوت بجنبد موج شايد که در سکوت سرآيد تب! □ خاموش شو، خموش! که در ظلمت اجساد رفتهرفته به جان آيند وندر سکوتِ مدهشِ زشتِ شوم کمکم ز رنجها به زبان آيند. بگذار تا ز نورِ سياهِ شب شمشيرهای آخته ندرخشد. خاموش شو! که در دلِ خاموشی آوازشان سرور به دل بخشد. خاموش باش، مرغکِ دريایی! بگذار در سکوت بجنبد مرگ... ۲۱ شهريور ۱۳۲۷
- 28 پاسخ
-
- تاپيك جامع
- اشعار
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
در این قسمت به معرفی کتاب ها و آثار مرتبط با جلال آل احمد پرداخته می شود جلال آلاحمد نویسنده : جعفریان - حبیبه محل نشر : تهران تاریخ نشر : ۱۳۸۲/۰۴/۲۲ رده دیویی : ۸fa۳.۶۲ قطع : پالتویی جلد : شومیز تعداد صفحه : ۴۸ نوع اثر : تالیف زبان کتاب : فارسی شماره کنگره : PIR۷۹۳۷/ج۷ج۸ نوبت چاپ : ۱ تیراژ : ۵۰۰۰ شابک : ۹۶۴-۴۳۵-۹۲۰-۸