لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اصول'.
27 نتیجه پیدا شد
-
اصول ساده «وارن بافت» برای کسب ثروت
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات روانشناسی و روانکاوی
اصول ساده «وارن بافت» برای کسب ثروت هر ساله در ماه فوریه، فهرستی ۶۰نفره از بزرگترین خبرهای جهان و به دنبال آن در ماه مارس فهرستی از ثروتمندترین افراد جهان توسط مجله آمریکایی و معتبر فوربس (Forbes) منتشر میشود. در نتایج منتشرشده سال گذشته این مجله اقتصادی، تنها یک اسم در هر دو فهرست به چشم میخورد: «Warren E. Buffet». او دارای لیسانس از دانشگاه نبراسکالینکولن و فوق لیسانس از دانشگاه کلمبیا است. ثروت او موروثی نیست و اکنون صاحب سرمایه های کلان در زمینه های گوناگونی از بیمه و تولید انرژی گرفته تا بازار قالی و جواهرات و مبلمان است. از جمله شرکتهای معروفی که «وارن بافت» سهامدار آنها است، آمریکن اسپرس و ژیلت هستند که تیغ ریشتراشی آن شهرت دارد... [/url] این شخص که تا اسال گذشته پس از بیل گیتس درتبه دوم ثروتمندترین فرد جهان قرار داشت و در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶ با اهدای حدود ۳۷میلیارد دلار (۸۳درصد دارایی خود) به بنیاد بیل و ملیندا گیتس (اهداف اصلی تاسیس این بنیاد از سوی بیل گیتس و همسرش، افزایش سلامت و کاهش فقر شدید در سطح دنیا و در آمریکا گسترش دادن فرصتهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات است.) جامعه ثروتمندان را شوکه کرد و بزرگترین کمک خیریه تاریخ را رقم زد، در سال جاری میلادی به حاکمیت مطلق بیل گیتس بر عنوان ثروتمندترین فرد جهان پس از ۱۳ سال پایان داد. بر این اساس، در ادامه به جالبترین نکات زندگی اقتصادی وارن بافت براساس مصاحبه نیمساعته اش با NCBC میپردازیم: ۱) او نخستین سهام خود را در ۱۱ سالگی خریداری کرد و اکنون افسوس میخورد که آغازی دیرهنگام داشته است. پس به عنوان اولین پند برای کسب موفقیت: - فرزندانتان را کوچک مپندارید و آنها را به سرمایه گذاری تشویق کنید. ۲) او در سن ۱۴سالگی و با درآمد توزیع روزنامه، یک مزرعه کوچک خرید. نتیجه اینکه: - کسی هم بوده که بتواند با پس انداز اندک چیزهای زیادی بخرد. - قدر آنچه را به دست میآورید، بدانید. - فرزندانتان را به راه اندازی کسب وکار تشویق کنید. ۳) او هماکنون در خانه سه خوابه کوچکی واقع در مرکز شهر، اوماها در ایالت نبر اسکای آمریکا زندگی میکند. خانه ای که پس از ازدواجش و در حدود نیم قرن پیش با قیمت ۳۱۵۰۰ دلار خریداری کرده است. او میگوید در منزلش صرفا آنچه وجود دارد که لازم دارد. او برای محافظت از خانه اش هرگز به حصار یا دیواری نیاز نداشته است. ● نتیجه: - هرگز بیش از آنچه که نیاز واقعی شما است، نخرید و به فرزندانتان نیز بیاموزید که چنین بیاندیشند و رفتار کنند. ۴) او خود راننده خودروی شخصی اش است و راننده یا محافظی ندارد. - پیشرفت انسان، باوری درونی و نه برتریجویی میطلبد. ۵) او هیچ گاه با هواپیمای شخصیاش سفر نمیکند. هرچند او صاحب بزرگترین شرکت هواپیمایی خصوصی است. - همیشه به این فکر کنید که چگونه میتوانید اقتصادیتر عمل کنید. - موفقترین مردمان لزوما از بهترین امکانات بهره نمیجویند. ۶) شرکت او (برکشایر هات وی Brekshire Hathaway، ۶۳ زیرمجموعه دیگر دارد که در آمریکای شمالی و حتی برخی نقاط اروپا به خرید و فروش املاک مشغول هستند. او سالانه تنها یک بار با هر یک از روسای هیات مدیره این شرکتها مکاتبه میکند. آن هم برای تعیین اهداف سالانه. او هیچ گاه براساس یک قاعده معین اقدام به تشکیل جلسه یا مکالمه تلفنی با شرکتهای زیرمجموعه اش نمیکند. - کارهای درست را به افراد مناسب واگذارید. ۷) او تنها دو قانون برای روسای هیات مدیره این شرکتها وضع کرده است. - قانون نخست: پول سهام هیچ یک از سهامدارانتان را از بین نبرید. -
اتصالات ناامن: بررسی اصول ابتدایی
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات امنیت رایانه و دنیای وب
اتصالات ناامن: بررسی اصول ابتدایی از نظر متخصصان آیتی، یا حتی کاربران حرفه ای کامپیوتر، رمزهای عبور چیز جدیدی نیستند. اما واقعیت این است که ارسال این رمزهای عبور، یا هر اطلاعات حساس دیگری، خواه شماره حساب بانکیتان باشد، یا ارتباط تان با اداره، بایستی از طریق یک اتصال (connection) امن انجام شود. این یک نکته ابتدایی امنیت است، و چیزی است که هر فردی که به دنبال چگونگی کارکرد اینترنت باشد، به زودی آن را کشف خواهد کرد. زمانی که شما به یک وبسایت مهم مراجعه میکنید، به عبارت https:// در نوار آدرس مرورگرتان دقت میکنید. وقتی که لازم است پوشههایی را با همکلاسیهایتان به اشتراک بگذارید، ابتدا VPN را وصل میکنید، تا اطمینان یابید هیچ فردی قادر به شنود ترافیک تان بر روی شبکه و دستیابی به اسناد مهم تان نیست. حتی ممکن است که شما با اتفاقات امنیتی که این روزها رخ می دهد، دچار سوظن شوید. به طوری که به صورت دستی گواهینامههای امنیتی را نیز بررسی کنید. اما این رفتار تنها بخشی از آنچه را که ما در اینترنت انجام میدهیم، پوشش میدهد. ما اتصالات بسیاری ایجاد میکنیم، و اغلب اوقات، کامپیوترهای ما این اتصالات را برای ما ایجاد میکنند، چیزهایی را به سرورهای راه دور ارسال میکنند، تقریبا اغلب اوقات از پروتکلهای اختصاصی که از HTTP استفاده نمیکنند، استفاده میشود. اما آیا این اتصالات امن هستند؟ اگر بعضی از اینها اطلاعات را به صورت متن ساده یا همان Plaintext درون شبکه رد و بدل کنند، شما چگونه متوجه خواهید شد؟ اجازه دهید که از برخی مبانی اولیه در خصوص اتصالات امن و ناامن پرده برداریم. پست الکترونیک اولین و شاید معمولترین مورد، پستالکترونیک است. پروتکلهای بسیار متفاوتی برای ارسال پستالکترونیک وجود دارد که برخی از آنها امن هستند، اما در مقابل برخی نیز ناامن هستند. در ابتدا، با جیمیل یا دیگر سایتهای پستالکترونیک، رویت یک اتصال امن کاملا آسان به نظر میرسد. حتی اگر یک سایت ارتباط را به شکلی که بر روی اتصال SSL قرار دارد، نشان ندهد، میتوانید از ابزاری مانند Firebug بر روی فایرفاکس یا developer console بر روی مرورگر کروم استفاده نمایید تا کنترل کنید که دکمههای ثبت در ایمیل به راستی به یک صفحه امن منتهی میشوند یا خیر. اما اگر از یک برنامه پستالکترونیک مانند Outlook استفاده میکنید، قضیه به این سادگی نیست. یک سیستم پستالکترونیک تجاری، با استفاده ازMicrosoft Exchange server که همواره رمزگذاری میشود، فرض میشود که به درستی پیکربندی شده است. این کار در تنظیمات POP3 اکسچنج سرور، با رفتن به برگه Authentication، و با انتخاب Secure Logon به عنوان روش لاگین (login method)، امکانپذیر است. اگر از هاتمیل مایکروسافت استفاده میکنید قابلیت ارسال مستقیم به Outlook یا Live Mail نیز رمزگذاری شده است. به هرحال، اگر ایمیل تان را از یک ارایه دهنده سرویس اینترنتی بر روی POP3 یا IMAP گرفته اید، احتمالا رمزگذاری شده نیست. به صورت پیش فرض، این پروتکلها. ایمیل ها و اطلاعات حساب کاربری شامل رمزعبور را به صورت متن ساده ارسال میکنند. البته ممکن است که با افزودن رمزگذاری، این پروتکلها را امن سازیم، اما بیشتر سرویسدهندههای خدمات اینترنتی اینکار را انجام نمیدهند. پروتکل انتقال فایل یا FTP راه های بسیاری برای انتقال یک فایل در اینترنت وجود دارد. از یک فولدر به اشتراک گذاشته شده تا انتقال آنها با استفاده از سرویس های تحت وبی مانند دراپ باکس می توانند فایل شما را در اینترنت جابجا کنند. اما یکی از قدیمیترین و سادهترین راهها برای انتقال فایل استفاده از FTP است. به صورت پیش فرض، FTP (پروتکل انتقال فایل) از رمزگذاری استفاده نمیکند. هرچند با پیکربندی درست و استفاده از نرمافزار مناسب میتوان آن را امن نمود. با فرض اینکه از Microsoft FTP Server استفاده می کنید، اینکار به سادگی از طریق FTP SSL Settings درون پنل Connections درISS Manager امکانپذیر است. در صورت استفاده از سرورهای اف تی پی لینوکسی هم می توانید از انواع اف تی پی امن مانند SFTP یا FTPS برای انتقال رمزنگاری شده اطلاعات استفاده کنید. یک کاربرد معمول برای FTP، انتقال فایلها به وب سرور است. این مورد در بسیاری از مواقع امنیت وب سرور را به خطر می اندازد. افراد زیادی از میزبان وبی برای سایت شان استفاده می کنند که دارای یک پنل وب مطمئن است و خدمات دهنده تضمین می کند اتصال به آن پنل از طریق وب با پیکربندی امن و رمزنگاری شده صورت می گیرد. اما برای ارسال فایلها به میزبان مجبورید از FTP استفاده کنید و بدین ترتیب نام کاربری و رمزعبور پنل وب یا حداقل دسترسی به بخشی از آن را به صورت متن ساده روی اینترنت ارسال می کنید. Telnet Telnet دیگر زیاد مورد استفاده قرار نمیگیرد، اما همچنان ممکن است در موارد معدودی برخی از آن استفاده کنند. برخی از میزبانها قابلیت اتصال به سرورهایشان را فراهم نموده و اجازه میدهند تا به یک خط فرمان (Command line) دسترسی داشته باشید. اما Telnet، برنامه و پروتکل مورد استفاده برای این اتصال، رمزگذاری شده نیست. در عوض می توانید از SSH استفاده کنید، که معمولا توسط بسیاری از این میزبانها هم پشتیبانی میشود. به خاطر داشته باشید که Telnet تنها با هاست ها مورد استفاده قرار نمیگیرد. اگر شما یک متخصص IT باشید و لازم باشد روترها را پیکربندی نمایید، احتمالا بایستی از Telnet استفاده کنید، مگر اینکه به صورت دستی SSH را پیکربندی نمایید. در برخی از روترها لازم است پیش از اینکه اجازه روشن نمودن SSH را داشته باشید، آن را ایجاد کرده، تایید هویت نموده و به روتر مربوطه تخصیص دهید. بنابراین در عوض آن، شاید بهتر باشد به جای ارسال تمام داده بر روی شبکه، از یک اتصال مستقیم پایانه فرمان برای دستگاهها با استفاده از یک کابل سریال بهره گیرید. دیگر برنامه ها این امکان وجود دارد که کامپیوتر شما برنامههای بیشتری داشته باشد که به صورت ثابت به سرورهای راه دور متصل میشوند که برخی اطلاعات حساب را انتقال میدهند. چه اینکه آن یک کلاینت تویتر بر پایه Adobe AIR باشد که شما استفاده میکنید، یا ویجت Gmail Notifier، یا برنامه دراپباکس، یا برنامه های مسنجر مانند Windows Live یا AIM، و غیره، این لیست تقریبا نامحدود است. بنابراین چگونه خواهید دانست که هرکدام از آنها دادههای شما را به صورت رمزگذاری شده ارسال میکنند؟ به جای اینکه به سایت سازنده هر نرمافزار بروید و بخشهای مختلف مربوطه را مطالعه نمایید، تلاش کنید که دریابید که آن سازندهها نرمافزار امن تولید میکنند یا خیر. شما میتوانید سریعا لیستی از اتصالات جاری بر روی کامپیوترتان با استفاده از دستور netstat مشاهده نمایید. این دستور را در پنجره خط فرمان، cmd، تایپ نمایید، و در ستون سوم خروجی میتوانید لیستی از میزبانهای راه دور همراه با پورتهای مورد استفاده را مشاهده نمایید. هر زمانی که یک میزبان راه دور از پورت 443، یا به عبارتی دیگر HTTPS، استفاده مینماید آن اتصال، اتصالی امن است. به هرحال انتخاب اول ما، استفاده از یک برنامه شنود اتصال (packet sniffer) است. بهترین راه برای دانستن اینکه اطلاعات محرمانه از کامپیوترتان فاش شده است یا خیر، این است که بروید و دنبال نشتی ها بگردید؟ یکی از انتخابهای خوب، استفاده از Microsoft Network Monitor است که به صورت رایگان بر روی سایت مایکروسافت وجود دارد، اما بسیاری از افراد از Wireshark استفاده میکنند. شما به اندکی آشنایی برای تجزیه نمودن نتایج نیاز دارید، اما با نگریستن به روندهایی که هر برنامه برای میزبانهای راه دور باز میکند، میتوانید به طور واضح دادههایی را که می شوند، مشاهده نمایید. اگر میتوانید متنی قابل خواندن را مشاهده کنید، در این صورت این یک وضعیت خطرناک است. اگر تمام آن را به صورت حروف شکسته مشاهده میکنید، یا اینکه روند توسط نرمافزار شنودتان به عنوان یک اتصال SSL یا TSL شناسایی شده است، بنابراین آن اتصال امن است. پستهای مرتبط: • اس اس ال چیست و چرا توجه به آن بسیار مهم است؟ منبع : نگهبان | امنیت به زبان ساده -
هند بوک ايرانی اصول مهندسی زلزله
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانلود کتب -جزوات و آموزش های مرتبط
هند بوک ايرانی اصول مهندسی زلزله سلام دوستان عزیز و گرامی مهندسی زلزله از جمله رشته های جوان در مهندسی است که طی دهه اخير توسعه فراوانی پيدا کرده و تحولاتی را در اين شاخه از علوم کاربردی ايجاد کرده است . اساساً هـدف از اين رشـته آنست که روشها و دستور العمل های کاربردی در اختيار مهندسان و دست اندرکاران ساختمان قرار گيرد تا طرح و اجرای سازه ها در مناطق زلزله خيز به گونه ای باشد که در مقابل زلزله مقاومت نموده و تلفات و خسارتها را به حداقل ممکن کاهش دهد . با توجه به مطالب عنوان شده و توجه به این نکته که کتب زلزله موجود در بازار دارای حجم بسیار بالایی می باشند ، نیاز به یک منبع که روابط کاربردی را به راحتی در دسترس قرار دهد بیش از پیش احساس می شود. در این مجموعه هدف این است که برای دانشجویان عزیز این امکان فراهم شود که به راحتی و بصورت گام به گام به روابط مورد نیاز دسترسی داشته و نیازهای خود را رفع نمایند. لازم به ذکر است این هند بوک در حال حاضر ممکن است ایرادات بسیاری داشته و در مواردی ناقص باشد. لذا از دوستان گرامی پوزش خواسته و از پیشنهادات و منتظر پیشنهادات و نظرات گرانقدر شما عزیزان هستم.منتظر پيشنهادات و نظرات ارزشمند شما دوستان هستم. Password : www.civilwave.blogfa.com پيشگفتار 266 KB دانلود مستقيم فهرست مطالب 106 KB دانلود مستقيم فصل اول : ويژگی های زمينلرزه 177 KB دانلود مستقيم فصل دوم : مبانی تحليل ديناميکی 71 KB دانلود مستقيم فصل سوم : دستگاه يک درجه آزادی 253 KB دانلود مستقيم فصل چهارم : مختصات عمومی 181 KB دانلود مستقيم فصل پنجم : تحليل تاريخچه زمانی 133 KB دانلود مستقيم فصل ششم : روش تحليل ديناميکی طيفی 129 KB دانلود مستقيم فصل هفتم : ساختمانهای برشی 268 KB دانلود مستقيم برای دریافت کل مجموعه بصورت یکجا از طریق لینک زیر اقدام نمایید. http://www.mediafire.com/file/yl3t0tzmmyq.rar منبع : http://www.civilwave.blogfa.com/ -
3 نکته درباره کفش مناسب برای پیادهروی 1) از یک جفت کفش راحت و کاملا اندازه شروع می کنیم. می توانید از یک فروشگاه مطمئن کفش ورزشی مناسب تهیه کنید. توجه کنید که کفش، کف طبی متناسب با گودی کف پا و کنارههایی محکم داشته باشد. از آنجایی که اغلب، یک پا کمی بزرگ تر از پای دیگر است، کفش خود را متناسب با اندازه پای بزرگ تر خود انتخاب کنید. 2) جورابهایی را انتخاب کنید که بیشتر می پسندید. ممکن است شما جوراب هایی با بافت متراکم و ضخیم انتخاب کنید که چسبان هستند و از میزان اصطکاک پا و کفش کم می کنند و یا نوع نازک که جاذب رطوبت هستند و یا نوع نخی را ترجیح دهید. 3) لباسهای آزاد و راحت بپوشید و اگر هوا سرد است، به جای یک پوشش ضخیم، از چند پوشش نازک و سبک استفاده کنید تا بتوانید پس از گرم شدن از تعداد آنها کم کنید. 8 نکته برای شروع حرکت 1) با یک میزان متناسب و نسبتا کوتاه، پیاده روی را شروع کنید، برای مثال 15 تا 20 دقیقه با سرعت متوسط راه بروید. 2) پیادهروی شما باید شامل سه بخش باشد: گرم کردن، طی کردن مسافت مورد نظر و خنک کردن بدن. 3) برای گرم شدن، پنج دقیقه اول را با سرعت کم، در حدود نصف سرعت عادی خودتان راه بروید. سپس مکث کنید و مقداری حرکات کششی انجام دهید. تمرکز حرکاتتان روی مچ پا، رانها و پشت ساق پا باشد. این کار موجب نرمی و انعطافپذیری ماهیچههایتان می شود. اما توجه کنید که این کار تنها در صورتی مفید است که بدنتان را گرم کرده باشید. کششها باید آرام و با مکث باشد و فشار بیش از حد بر ماهیچهها وارد نکند. 4) پس از حرکات کششی، با سرعت عادی شروع به راه رفتن کنید. سرعت و مسافت پیادهروی باید متناسب با سن و شرایط عمومی بدنتان باشد. هرگز از حد تعادل خارج نشوید. زمانی که قادر باشید بدون تنگی نفس هنگام راه رفتن گفتگو کنید، یعنی سرعت مناسبی دارید. 5) شانههای خود را عقب نگه دارید و عضلات خود را آزاد کنید. بگذارید دستهایتان آزادانه در کنارتان تاب بخورند. 6) قدمهای خود را به صورت پاشنه – پنجه بردارید. کف پا را بر زمین نکوبید. 7) گامهای منظم بردارید تا سرعتتان یکنواخت باشد. 8) در پنج دقیقه آخر پیادهروی، به تدریج گامهایتان را کوتاه و سرعتتان را کم کنید تا به سرعت اولیه زمان گرم کردن برسید. پیادهروی خود را با انجام تعدادی حرکت کششی تمام کنید. این کار ماهیچهها را از انقباض خارج کرده و ضربان قلب را به حالت طبیعی برمی گرداند. 5 نکته برای انتخاب سرعت مناسب 1) به تدریج به زمان پیادهروی خود اضافه کنید. برای مثال، در طول یک هفته، پنج دقیقه به زمان آن بیفزایید. 2) هنگامی که زمان پیادهروی شما به 30 دقیقه یا بیشتر رسید، سعی کنید مسافت حرکت خود را در همین چارچوب زمانی افزایش دهید. 3) برای به دست آوردن بهترین نتیجه، حداقل چهار مرتبه در هفته و هر بار به مدت 20 دقیقه یا بیشتر پیادهروی کنید. 4) حرکات کششی را هرگز حذف نکنید. 5) از هر فرصتی برای بیشتر راه رفتن استفاده کنید، حتی اگر در این حد باشد که در مدت پخش تبلیغات از تلویزیون از جای خود بلند شوید و کاری انجام دهید (یادتان باشد که این کار رفتن به سراغ یخچال نباشد!) 4 نکته برای پیشگیری از صدمات احتمالی 1) بیثباتی یکی از دلایل اصلی بروز صدمات بدنی در ورزش است. کلید موفقیت، در افزایش تدریجی شدت و مقدار (زمان و مسافت) است. ممکن است در جلسه اول پیادهروی در ماهیچههای خود احساس کوفتگی کنید، که طبیعی است و در عرض 24 تا 48 ساعت برطرف می شود. 2) مراقب باشید که زودتر از موعد مناسب، زمان، سرعت و مسافت پیادهروی خود را افزایش ندهید. 3) اگر برای مدت چند هفته به دلیلی موفق به پیادهروی نشدید، انتظار نداشته باشید که بتوانید با همان سرعت و قدرت گذشته ادامه دهید، چون مدتی زمان برای بازگشت به حالت قبلی لازم است. 4) در صورتی که پاشنه کفشهایتان ساییده شده است، به خصوص اگر این ساییدگی نامنظم است، باید به فکر تهیه کفش جدید باشید.
-
بیشتر لوازم و موادی را که برای ساخت شمع نیاز است لازم نیست که بخرید، زیرا که بیشتر آنها را میتوانید در خانه پیدا کنید. - ظروف وقتی از قالبهای فلزی استفاده میکنید برای سرد کردن شمع از هر ظرفی که به اندازهٔ تقریبی قالب شما باشد برای حمام آب (وان) میتوانید استفاده نمائید. - ظروف برای جوش آوردن آب برای ذوب کردن موم از ظرفی که باید در آن آب را به جوش آورید استفاده نمائید و این ظرف باید به اندازهای باشد که ظرف محتوی موم داخل آن قرار بگیرد و جنس ظرف باید استیل یا آلومینیوم باشد. سپس ظرف را به اندازهای که لازم است پر از آب کنید. سپس یک بار که موم ذوب شده را در قالب ریختید اطراف ظرف آب را با یک حوله خشک آشپزخانه تمیز کنید. نکته: از یک ماهیتابه هم برای جوش آوردن آب و قرار دادن ظرف محتوی موم داخل آن مانند شکل زیر میتوانید استفاده نمائید. در این گونه مواقع از یک توری یا سه پایه بین ظرف محتوی موم و ماهیتابه استفاده کنید. از یک تکه زنجیر فلزی هم برای قرار دادن زیر ظرف داخل ماهیتابه همانطور که در تصویر نشان داده شده میتوانید استفاده نمائید. - قیف از یک قیف برای دوباره پر کردن قالب میتوانید استفاده نمائید. - چکش از چکش برای شکستن موم به تکههای کوچکتر و مکعبی استفاده کنید. - گرمکننده مانند بخاری و غیره از یک بخاری یا بشقاب داغ استفاده نمائید. - لوازم اندازهگیری از یک ترازوی آشپزخانه برای وزن کردن موم مورد نیاز استفاده کنید. - قاشقهای اندازهگیری از قاشقهای اندازهگیری برای اندازه گرفتن مواد از قبیل روغن و رنگ استفاده نمائید. - ظرف برای ذوب کردن موم از هر نوع قوطی فلزی مانند قوطی خالی قهوه یا قوطی رب گوجهفرنگی میتوانید برای ذوب کردن موم استفاده نمائید. - قالبها از انواع شیشهها، پلاستیکها، لاستیکیها، یا قالبهای فلزی در شکل و اندازههای مورد نیاز از شکلهای ساده هندسی گرفته تا میوهها و گلها را میتوانید برای قالب استفاده نمائید. - روزنامه سطح کار خود را برای اینکه در خاتمه کار راحتتر تمیز کنید روزنامه پهن کنید. - ماهیتابه ماهیتابه را به اندازهای بزرگ بگیرید که ظرفی را که میخواهید موم را در آن ذوب کنید داخل آن قرار بگیرد. - حوله کاغذی از حوله کاغذی برای پاک کردن موم از روی لوازم تا زمانیکه هنوز گرم است استفاده کنید. - چاقو از چاقو برای مرتب و منظم کردن خطوط دراز شمع و تکه کردن فیتیله و حکاکی کردن شمع استفاده میشود. - انبردست از انبردست برای برداشتن ظرفی که در آن موم را ذوب کردهایم و همچنین برای اینکه بخواهیم موم ذوب شده را در قالب بریزیم استفاده میشود. - دستگیره از دستگیره برای گرفتن دسته وسائل داغ که با آنها کار میکنید استفاده میشود. - میله نوک تیز از یک میل بافتنی بلند، میخ نوک تیز، یا پیچ گوشتی فلزی برای هم زدن عطر یا رنگ استفاده کنید. از نوک تیز میله اغلب برای فرو کردن در وسط شمع و باز کردن اطراف فیتیله میتوانید استفاده کنید. - توری فر یا سه پایه باری قرار دادن داخل ماهی تابه استفاده میشود تا ظرف محتوی موم را که میخواهیم ذوب کنیم روی آن قرار دهیم و در این گونه موارد آب باید تا نیمه ظرف محتوی موم قرار بگیرد. - چسب موم برای چسباندن تکههای موم به یکدیگر، یا برای چسباندن تزئینات به شمع استفاده میشود. این مایع نرم، و موم چسبندهای است و در شکل جامد در دسترس میباشد و مقدار خیلی کمی از آن را میتوانید روی بخار آب ذوب کنید. - دماسنج موم را باید تا درجه حرارت واقعی برای ساختن شمع حرارت دهید. از دماسنج شیرینیپزی یا آشپزی به شرطی که مقیاس درجهبندی آن مانند دماسنج موم باشد میتوانید استفاده نمائید. (۳۸-۱۰۸ درجه سانتیگراد) (۱۰۰-۲۲۵ درجه فارنهایت) و زمانیکه موم را ذوب میکنید به درجه دماسنج توجه داشته باشید و هرگز نگذارید و دنبال کارهای دیگر بروید چون مانند روغن آشپزی فرار میباشد. - کاغذ مومی یا آلومینیوم فویل روی روزنامهای را که زیر دست برای کار انداختهاید کاغذ مومی یا آلومینیوم فویل پهن کنید تا اگر موم ریخته شد بهراحتی آن را پاک کنید. و این موم را که روی کاغذ مومی و آلومینیوم فویل بر میدارید میتوانید دوباره ذوب نمائید. - وزنهها موم از آب سبکتر میباشد. بنابراین از برگشتن قالب در ظرف آب به وسیله قرار دادن وزنهای سربی یا تکهای زنجیر بلند روی قالب جلوگیری کنید. - سوزن فتیله از سوزنهائی به طول (۱۰ تا ۲۵ سانتیمتر) استفاده کنید و در فتیله فرو کنید و فیتله را در ته قالب محکم کنید. - انواع فتیله آنچه که موم را به شکل شمع در میآورد یک فتیله میباشد. برای انتخاب فتیله باید دقت زیادی کنیم و از فتیلههائی استفاده کنیم که درست بسوزند. در اینجا ۴ نوع فیتیله را به شما معرفی میکنیم: پهن، شناور، مربع و فتیلههائی که وسط آنها سیم وجود دارد. فتیلهها معمولاً از قیطانهای کتانی و نخهای مخصوص که آهسته و میزان بسوزند انتخاب میشوند، و در انواع و اندازههای مختلف وجود دارد و شما باید آنها را مطابق با اندازه و نوع شمع خود انتخاب کنید. فتیلههای پهن و مسطح، معمولاً برای شمعهای غوطهور استفاده میشوند. فتیلههای مربع، برای شمعهای پر شونده استفاده میشوند. فتیلههائی که وسط آنها سیم قرار دارد، برای شمعهائی که در ظروف و شمعهای نذری استفاده میشوند. - روش استفاده از فتیله اندازه فتیله بستگی به قطر شمعی دارد که میخواهید بسازید. هر سانتیمتر فتیله برای هر سانتیمتر قطر مورد نیاز است. فتیلههای کلفت رابرای شمعهای بزرگ استفاده نمائید. برای ظروف بلند فتیله آماده شده را به وسیله نگهدارنده در وسط ته ظرف قرار دهید.و در حالیکه فتیله را نگه داشتهاید موم ذوب شده را بریزید. برای ظروف کوتاه موم ذوب شده را داخل ظرف بریزید و بگذارید تا سفت شود. به وسیله سوزن بلند یک سوراخ در مرکز آن ایجاد کنید و فتیله را قرار دهید برای ظرف متوسط، موم ذوب شده را در ظرف بریزید و بگذارید تا سرد شود و روی سطح یک پرده صخیم فرم بگیرد. سپس فتیله آماده شده را در نگهدارنده داخل شمع قرار دهید. فتیلهها را تا حدود ۳/۱ الی ۵/۲ سانتیمتر قیچی کنید و قبل از قیچی کردن و دوباره روشن کردن اجازه دهید تا خنک شود. وقتی که شعله شمع را خاموش کردید، فتیله را در موم ذوب شده فرو کنید و فوراً آن را راست نگه دارید. این کار باعث میشود که فتیله دوده نزند و از دود کردن فتیله هم جلوگیری میکند. - فتیلههای آماده شده فتیلههائی هستند که برای شمع استفاده میکنیم. فتیله آماده شده یا نشده را در موم ذوب شده حدود ۵ دقیقه بخوابانید. سپس فتیله پوشیده شده از موم را بردارید و آن را بهطور راست روی کاغذ مومی قرار دهید تا خشک شود. - نگهدارنده فتیله نگهدارندهها صفحاتی فلزی کوچک، صاف میباشند که فتیله را مانند لنگر در ظرف شمع نگه میدارد. فتیله را در سوراخ صفحه فلزی فشار دهید و شاخکهای آن را بههم فشار داده تا فتیله را محکم نگه دارد. نکاتی مهم برای فتیلهها ۱. همیشه قبل از استفاده از فتیلهها آنها را در موم داغ بخوابانید. فتیله را در موم داغ فرو کنید و سپس آن را راست نگه دارید تا سرد شود. ۲. هرگز اجازه ندهید که آب به فتیله سرایت کند مگر اینکه قبلاً با موم ضخیم شده باشد. آب باعث میشود که موم در نخ فتیله نفوذ نکند، و این امر میتواند باعث غیر عادی سوختن یا جرقه زدن شعله شود. ۳. همیشه توجه داشته باشید که فتیله درست در مرکز شمع قرار بگیرد، و گرنه شمع از یک طرف بهصورت کج میسوزد و خیلی زود شکل خود را از دست میدهد.
-
اصول ششگانه تغییر دکوراسیون اتاق در صورتی که قصد دارید دکوراسیون خانه خود را تغییر دهید به شما توصیه میکنیم که به این شش نکته نیز توجه کنید ۱) تغییر نحوه چیدمان اثاثیه اتاق: تا حد امکان وسایل را با فاصله از دیوار بچینید و آنها را در زوایای مناسب قرار دهید. به عنوان مثال قرار دادن یک کاناپه در عرض اتاقی نسبتا باریک، سبب میشود اتاق عریضتر به نظر برسد. ۲) رنگزدن یک دیوار: یکی از دیوارهای اتاق مربوطه را به رنگ مورد علاقهتان درآورده و از آن به عنوان یک ناحیه مرکزی استفاده کنید. در نظر داشته باشید که رنگ مورد نظر تا حدودی با اشیای دیگر اتاق مثل رومیزی، پرده و... مطابقت داشته باشد. تابلوها و وسایل زینتی دیگر را روی همین دیوار آویزان کنید و تکهای از زیباترین اثاثیهتان را مقابل آن قرار دهید. ۳) استفاده از گیاهان: گیاهان سبز همیشه جان تازهای به فضای اتاق میبخشند. گیاهی مناسب با فضای اتاقتان را انتخاب کرده، آن را در یکی از گوشههای اتاق قرار دهید. ۴) پهنکردن قالیچه در کف اتاق: استفاده از قالیچه روش بسیار مناسبی جهت گرمتر کردن فضا و ایجاد محیطی صمیمیاست. بهتر است قالیچه را به صورت زاویه دار در زیر میز اتاق پهن کنید. ۵) آویختن تابلو یا آینه به دیوار: تصاویری را که به نوعی بازتابی از شخصیت شما میباشند در قابهای مزین روی دیوار نصب کنید. اگر از آینه استفاده میکنید، نهایت سعی خود را به کار بگیرید تا آن را در محلی مناسب که منعکس کننده چشم اندازی قابل توجه ازعناصر موجود در اتاق است، آویزان نمایید. ۶) دستهبندی کردن اشیا: تعدادی مجسمه و اشیای تزیینی مورد علاقهتان را جمعآوری کنید و جایی را مخصوص چیدن آنها در اتاق در نظر بگیرید. آنها را به سه یا پنج دسته تقسیم کنید و مجسمههای مشابه را در یک دسته کنار همدیگر بچینید. سعی کنید اشکال متفاوتی را برای چیدن انتخاب کنید.
-
آشنایی با آرام پز عواملی چون حرارتی که مستقیما در ظرف تولید میشود، زمان طولانی پخت و بخار محبوس شده در ظرف در بسته، باکتریها را از بین برده و آرام پز را به وسیله ای ایمن برای تهیه غذا تبدیل میکنند. نکاتی درباره آرام پز یک آرام پز در هر زمان از سال میتواند زندگی را با آسایش بیشتری همراه کند. هنگامی که یک عصر پاییزی به خانه برمیگردید و با باز کردن در، بوی خوش خوراکی گرم و آماده را که در آرام پز منتظر شماست، استشمام میکنید، نیمی از خستگی شما برطرف میشود. ناگفته نماند که یک آرام پز تنها در فصول سرد به کار نمی آید، در تابستان با استفاده از این وسیله میتوان ایجاد حرارت ناشی از اجاق خوراک پزی را بسیار کاهش داد. یک آرام پز در هر زمان از سال میتواند زندگی را با آسایش بیشتری همراه کند زیرا هنگامی که از قبل برای غذا برنامه ریزی میکنید، در زمان اوج رسیدگی به امور خانه، زمان بیشتری خواهید داشت. هنگامی که یک مهمانی مشترک برگزار میکنید یا قرار است از صبح به پیک نیک بروید هم آرام پز به کمک شما خواهد آمد. کافی است مواد لازم را هنگام غروب در آرام پز قرار دهید تا در طول شب آماده شود. آیا آرام پز وسیله مطمئنی است؟ بله،آرام پز که جزو وسایل دم دست پخت و پز است، مواد غذایی را به آهستگی و در حرارت کم - معمولا بین 170 و 280 درجه فارنهایت معادل 76 تا 137 درجه سانتیگراد - میپزد. حرارت کم موجب میشود که قطعات گوشت حتا اگر گوشت بسیار عالی هم نباشد، نرم و خوش خوراک شده و آب کمتری از دست بدهند. مجموعه عواملی چون حرارتی که مستقیما در ظرف تولید میشود، زمان طولانی پخت و بخار محبوس شده در ظرف در بسته، باکتریها را از بین برده و آرام پز را به وسیله ای ایمن برای تهیه غذا تبدیل میکنند. پخت و پز آهسته و مطمئن برای اطمینان از سلامت غذا، درجه آرام پز باید در حدی باشد که بتواند غذا را به آرامی و بدون نیاز به رسیدگی تهیه کند و از طرفی باید انقدر سریع باشد تا موجب فاسد شدن غذا نشود. برای اطمینان از اینکه درجه حرارت برای غذایی که تهیه میکنید از هر جهت سالم و مطمئن است، قبل از پخت هر غذایی، آرام پز را با روش زیر امتحان کنید : 1. آرام پز را با حدود 2 لیتر آب نیم گرم پر کنید. 2. به مدت 8 ساعت آنرا روی درجه پایین قرار دهید. 3. با استفاده یک دماسنج مناسب دمای آب را اندازه بگیرید. این کار را باید سریع انجام دهید چون به محض برداشتن درب ظرف، دما به سرعت کاهش می یابد. 4. دمای آب باید 185 درجه فارنهایت یا 85 درجه سانتیگراد باشد. اگر دما از این حد بیشتر باشد، به این معنا است که اگر غذایی را به مدت 8 ساعت و بدون بهم زدن در آن بپزیم، غذا بیش از حد پخته یا آب خود را از دست میدهد. اگر حرارت آب کمتر از 185 باشد، به این معنا است که آرام پز شما به دمای مناسب نمیرسد و امکان فاسد شدن غذا در آن وجود دارد. آرامپزهایی که دارای ظرف سرامیک هستندنه تنها راحت تمیز میشوند، بلکه شما میتوانید مواد غذایی را در هر وقت روز که میتوانستید آماده کرده و ظرف را در یخچال بگذارید و در زمان مناسب آنرا روی پایه قرار داده و روشن کنید. چند راهنمایی مفید • همواره از گوشت تازه یا آب شده استفاده کنید و گوشتی را که هنوز یخ زده است به کار نبرید. • به جای اینکه گوشت را به اندازه های درشت خرد کنید، آن را در قطعات کوچک خورشتی یا ریز خرد یا ورقه کنید. در مورد مرغ هم هرگز مرغ را درسته در ظرف قرار ندهید، بلکه آنرا به قطعات کوچکتر تقسیم کنید. • در صورت امکان، گوشت را در ساعت اول با درجه بالا طبخ کنید و سپس برای باقی مدت، درجه حرارت را کم کنید. به این ترتیب، آرام پز سریغ داغ شدن و به تدریج حرارت آن به اندازه مناسب پایین می آید. • بهتر است غذاهایی که در آرام پز تهیه میکنید شامل مایعات و به قولی آب دار باشند. غذاهایی چون سوپ، خوراک لوبیا، تاس کباب یا سوس ماکارونی امنتخابهای مناسبی هستند. • درب ظرف را بسته نگه دارید. باز کردن درب ظرف برای اینکه "نگاهی به آن بیاندازید" زمان با ارزش را به هدر داده و غذا برای رسیدن درجه حرارت به اندازه قبل، حدود 20 تا 30 دقیقه زمان میخواهد و این تاخیر با هر بار برداشتن درب ظرف تکرار خواهد شد! مقدار مواد غذایی ظرف آرام پز را هرگز کمتر از نصف آن و بیشتر از دو سوم گنجایش پر نکنید. در آرام پز، سبزیجات کندتر از گوشت و مرغ میپزند بنابراین اول سبزیجات را در ته و دور ظرف قرار داده و سپس گوشت را اضافه کرده و مواد را با مایعی نظیر آب، آب گوشت یا مرغ یا سوس بپوشانید. درب ظرف را محکم کنید و تنها در زمانی که باید غذا را بهم بزنید یا از پخته شدن آن مطمئن شوید، درب را بر دارید. قطع برق اگر در زمان غیبت شما و در حین تهیه غذا با آرام پز، برق قطع شده باشد، حتا اگر غذا به نظر سالم باشد آنرا دور بریزید. اگر در منزل هستید، پس از قطع برق، بلافاصله مواد غذایی را به داخل قابلمه منتقل کرده و باقی مراحل تهیه را روی اجاق گاز یا فر به پایان برسانید. اگر در خانه بودید و هنگام قطع برق از پخته بودن غذا اطمینان داشتید، میتوانید مطمئن باشید که غذا تا 2 ساعت در داخل آرام پز خاموش سالم باقی میماند. غذای باقیمانده غذای باقیمانده را دو ساعت پس از پخته شدن در ظروف کم عمق درب دار قرار داده و در یخچال بگذارید. گرم کردن مجدد غذا در آرام پز به هیچ وجه توصیه نمیشود. البته شما میتوانید غذا را روی اجاق یا در ماکروفر داغ کنید و سپس در آرام پزی که از قبل گرم شده باشد ریخته و تا زمان سرو گرم نگه دارید. انتخاب و خرید هنگامی که برای خرید آرام پز اقدام میکنید، به دنبال ظرفی باشید که در درجه اول گنجایشی متناسب با نیاز شما داشته باشد. اگر تنها زندگی میکنید یا خانواده ای دو یا سه نفری هستید، اندازه کوچک و متوسط برای شما کفایت میکند و در صورتی که تعداد افراد خانواده زیاد است، مدل بزرگتری را انتخاب کنید. حتما از مدلی انتخاب کنید که ظرف سرامیک جداگانه داشته باشد. این آرام پزها نه تنها راحت تمیز میشوند، بلکه شما میتوانید مواد غذایی را در هر وقت روز که میتوانستید آماده کرده و ظرف را در یخچال بگذارید و در زمان مناسب آنرا روی پایه قرار داده و روشن کنید.
-
اصول دکوراسیون حمام حمام یکی از مهمترین عناصر معماری هر خانهای است. در گذشته حمام نه فقط محلی برای استحمام، بلکه جایی برای انبار کردن لوازم و وسایل کهنه بود. اینروزها دیگر حمام محل آرایش و پیرایش جسم و روح تلقی میشود، حتی گاهی استراحت فردی از همین نقطه شروع میشود. بعضی از حمامهای امروزی کاربریهای تجملی و رفاهی زیادی نیز دارند: استخرهای کوچک، سونا و جکوزی برای تفریح و سلامت اعضای خانواده در این فضا قرار داده میشود. بعضی دیگر از حمامهای امروزی که در آپارتمانهای کوچک وجود دارند، از ابعاد کوچکتری برخوردارند. کاربری این دسته از حمامها برای رفع خستگی روزانه و سلامت و پاکیزگی جسم هستند. مهم نیست که ابعاد حمام شما بزرگ یا کوچک است بلکه مهم این است که از این فضا بهترین استفاده را برای آرامش جسم و روح به وجود آورید. عناصر مهمی که در خلق یک حمام زیبا و بی نقص وجود دارد، عبارت است از: کفپوش مناسب، پوشش دیواری، استفاده از هواکشی با قدرت مناسب برای تخلیه بخار، کابینتهایی برای قراردادن حولهها و دیگر لوازم جانبی، انواع بافتها و رنگها. با انتخابی صحیح، از تمامی این مجموعه به فضای دلخواه که آرامش شما را برقرار کند، دست مییابید. ● انتخاب دکوراسیون مناسب برای حمام به هنگام انتخاب کفپوش مناسب برای حمام، نکاتی مانند کیفیت، سایز، رنگ، الگو، طرح و بافت را باید در نظر داشتهباشید. بهترین انتخاب زمانی صورت میگیرد که قسمتی از کف حمام را که بسیار توی چشم است با آن کفپوش مورد علاقه دکور کنید( یعنی در ابتدا آن را نصب نکنید .) سپس اگر نوع، طرح و رنگ را پسندیدید، آن را برای نصب در کل حمام انتخاب کنید. تنها با یک امتحان کوچک این امکان برای شما به وجود میآید که از انتخابی که کردید، ناراضی و پشیمان نشوید. از بهترین گزینههای انتخابی برای کفپوش حمام، سرامیک است چرا که به راحتی تمیز میشود، در برابر آب مقاوم و از لحاظ طرح و رنگ هم بسیار متنوع است. استفاده از سرامیکهای شیاردار در اطراف وان بسیار توصیه میشود چرا که به هنگام خیس بودن کفحمام، این دسته از سرامیکها امنیت بالاتری را فراهم میکنند، یعنی میزان سرخوردگی را کمتر میکنند. بهتر است برای داشتن حمامی با ایمنی بالا، در اطراف وان و زیر سینک روشویی از کفپوشهای دولایه حاوی لاتکس استفاده کنید. این کفپوشها توسط لاتکس زیرین به کف حمام نصب میشود و لایه بیرونی که دارای بافت ناهموار است میزان سرخوردگی را کاهش میدهد. با رعایت این چند نکته می توانید شاهد آن باشید که میزان آسیبدیدگی در حمام به صورت چشمگیری کاهش پیدا می کند. در حمامهاییکه کف آن شیب زیادی دارد بهتر است موزاییکهایی با سایز کوچک نصب کنید تا هم شیب کمتر به نظر رسد و هم شکستگی و آسیب دیدگی در بین موزاییکها به وجود نیاید. میتوانید ردیف و یا ردیفهایی از این موزاییکها را طرح دار انتخاب کنید تا دکور حمام شما دارای بافت و رنگ باشد. بهتر است این ردیفها رنگی متضاد و متفاوت نسبت به رنگ زمینه داشتهباشد. اگر کفپوش از سرامیکهای سفید و روشن پوشیده شده است، بهتر است که رنگ قرمز، زرد و آبی را برای ردیفها انتخاب کنید. توجه داشته باشید که رنگ زمینه اگر سفید باشد، حمام را به فضایی نورانی و وسیع مبدل میسازد. در سبک ویکتورین، استفاده از سرامیکهای طرح دار و گلدار بسیار رایج است. استفاده از سرامیکهایی با طرح گل میتواند فضایی آرامشبخش و شاعرانه خلق کند. در این سبک معمولا از رنگهای آبی روشن، سبز روشن و صورتی کمرنگ استفاده میشود. در سبک مدرن، استفاده از سرامیکهایی به رنگ سفید و با ادغامی از رنگهای تند و گرم بسیار رایج است. رنگ سرامیک برای آرامش بخشیدن به شما و برقراری محیطی سرشار از انرژی بسیار مهم است، پس بهتراست رنگی را انتخاب کنید که هم روشن باشد و هم با روحیات شما و اعضای خانواده سازگاری داشته باشد. استفاده از رنگهای مورد علاقه در حمام باعث میشود که علاوه بر آرامش بخشیدن به شما، روزی تازه و پر انرژی را شروع کنید. اگر سبکهای شلوغ را می پسندید، به شما پیشنهاد میکنم که از رنگهای هلویی و زرد درخشان استفاده کنید. این رنگ ها فضا را شلوغتر و پر اثاثیهتر نمایان میکنند. اگر می خواهید که حمام شما بزرگتر از آنچه هست نمایان شود، بهتر است از رنگهای طبیعی برای سرامیکها استفاده کنید. بهترین توصیه دکوراتورها استفاده از سرامیکهایی به رنگ سفید و بژ و گاهی زرد و کرم بسیار روشن است که به خوبی نور را منعکس میکند و فضا را بزرگتر جلوه میدهد. اگر حمامی بزرگ و عریض دارید، بهتراست از رنگهای تیره استفاده کنید تا کوچکتر و گرمتر به نظر رسد، استفاده از لوازم جانبی مانند تابلوهای تزئینی و دکورهای چوبی در این حمامها باعث میشود که فضا کوچکتر و گرمتر جلوه کند. استفاده از حولههای طرحدار و پوششدیواری نقشدار، محیط حمام را به جایی دنج و گرم تبدیل میسازد. استفاده از آینه در هر مکانی، باعث نورانی شدن و بزرگ جلوه داده شدن آن فضا میشود. بنابراین استفاده از آینه در حمام بسیار توصیه میشود و همچنین باعث تمیزتر جلوه دادن این فضا میشود. بنابر سبک دکور حمام، میتوانید انواع آینه را هماهنگ با آن سبک انتخاب کنید. برای مثال، اگر کف حمام سرامیک است و سبک مدرن دارد بهتر است از آینههای مدرن که دور آنها قابهای فلزی به رنگ استیل و برنز است، استفاده کنید. اگر کفپوش حمام به رنگ چوب است و کابینتهای استفاده شده در آن از نوع چوبی هستند، بهتر است آینهای را انتخاب کنید که قاب چوبی داشته باشد تا سبکی هماهنگ را خلق کند. در نظر داشته باشید که استفاده از کابینتهای چوبی آن هم به رنگ تیره، حس القای گرمای حمام را بیشتر میکند.
-
اصول دکوراسیون در اتاق خواب ● ۲۴ ایده برای بهتر ساختن اتاق خواب و تبدیل آن به محیطی آرام و دنج سؤالی که در ابتدای کار ممکن است برای شما پیش بیاید این است که چطور می توان این کار را به درستی انجام داد. خیلی راحت ، فقط کافی است که روش های توصیه شده را اجرا کنید. ۱) کشف مدل های مورد نظر: زمانی که برای خرید وسائل به فروشگاه می روید مطمئناً هر آنچه را که دوست دارید تهیه می کنید ، اما اغلب طراحان و مهندسین معمار رنگ ها و طرح هایی را توصیه می کنند که در حین ورود به اتاق خواب شما را تحت تأثیر قرار می دهد. ۲) تخت خوابتان را به عنوان مرکز توجه قرار دهید: از طرح ها و مدل هایی استفاده کنید که توجه همگان را به خود جلب کند و تخت خود را در مرکز اتاق قرار دهید. ۳) اضافه کردن و بلند کردن ارتفاع تخت: ارتفاع تخت خواب های امروزی به صورت استاندارد حدوداًcm ۴۰ می باشد. اگر تخت خواب شما خیلی کوتاه است می توانید از پله های عمودی برای افزایش ارتفاع تخت استفاده کنید. ۴) تشک رویی تخت: بهتر است برای این منظور از تشک های پَر و نرم استفاده کنید که هم ظاهر زیبایی دارند هم بسیار نرم و مناسب هستند. ۵) نصب یک سایبان: با استفاده از یک تکه پارچه یا پرده، همچنین با استفاده از چند تکه چوب به راحتی می توانید سایبانی برای تختتان بسازید. به این ترتیب که چوب ها را به دیوار نصب کرده و فضایی را ایجاد کنید که اطراف آن توسط پارچه یا پرده محصور شده باشد. ۶) استفاده از رنگ های خاص برای اتاق خواب: "صورتی" یکی از رنگ هایی است که امروزه اغلب شرکت های طراحی از آن برای زیباتر کردن اتاق استفاده می کنند. اما رنگ رؤیایی که می توان از آن استفاده کرد قرمز یا عنابی روشن است. ۷) اتاق خواب خود را به صورت محلی عجیب اما قابل توجه درآورید: شما به راحتی می توانید اتاق خواب خود را با استفاده از وسایل عجیب و غریب اما زیبا که هر کدام به نحوی نیز می توانند تک باشند تزئین کرده و اتاقی جذاب و زیبا بسازید. ۸) ساختن اتاق خواب رؤیایی: شما می توانید با استفاده از طرح ها و مدل هایی خاص ، همچنین با چینش صحیح وسائل و در نهایت با استفاده از رنگ سفید خالص و یا حتی استفاده از رنگ های روشن، اتاق خوابی رؤیایی برای خود خلق کنید. ۹) استفاده از کوسن و بالش های کوچک: می توانید برای تزئین تختخواب خود از بالش ها و کوسن هایی به شکل های مختلف استفاده کنید ؛ به این ترتیب که آنها را بر روی تخت قرار داده و در واقع با قرار دادن آنها به سبک های متفاوت می توانید منظره های مختلفی ایجاد کنید. ۱۰) ساختن یک جایگاه نشیمن در کنار پنجره: شما می توانید در زیر پنجره، محلی را ایجاد کنید که هم بشود انواع وسائل را بر روی آن قرار داد و هم بر روی آن نشست. اگر قصد دارید از این محل به عنوان جایگاهی برای نشستن استفاده کنید می توانید از یک بالش بزرگ برای این منظور استفاده کنید. ۱۱) ایجاد محلی پنهانی برای تلویزیون: شما می توانید محلی را با اندازه و ارتفاع مناسب که به طور عادی در دید هم نباشد و فقط در هنگام استفاده قابل رؤیت باشد برای این منظور در نظر بگیرید که می تواند یک صندوق و یا حتی یک سکو باشد. ۱۲) تزئین اتاق خواب با استفاده از انواع لامپ ها: اگر از این اصل که " سودمندی بر زیبایی ارجحیت دارد" صرف نظر کنیم می توانیم با استفاده از انواع لامپ ها و چراغ ها اتاقمان را تزئین کنیم. ۱۳) مرتب کردن شلوغی ها: با کنترل کردن وسائل اتاقمان، به راحتی می توانیم اتاقی مرتب و منظم داشته باشیم . مثلاً مرتب کردن سی دی های درهم و برهم، مرتب کردن کامپیوتر، منظم کردن بالش ها و انواع آن. ۱۴) ایجاد یک میز به عنوان جایگاهی برای برخی وسائل: این کار می تواند یک مدل جالب برای اتاق خواب باشد. میزی برای قراردادن انواع لباس ها و یا میزی برای آثار نقاشی و غیره. ۱۵) اهمیت دادن به ایجاد یک فضای آرام و خلوت: شما می توانید با داشتن یک اتاق مرتب و تمیز و البته زیبا، محلی آرام و خلوت و همچنین صمیمی برای خود و دیگران ایجاد کنید. ۱۶) استفاده از شمع: شما می توانید با استفاده از تعدادی شمع معطر بر زیبایی اتاق خود بیفزائید و محیطی با نوری رؤیایی را خلق کنید. ۱۷) استفاده از گل های تازه برای تزئین: استفاده از گل نیز می تواند راهی برای زیباتر کردن اتاق خواب باشد ؛ با توجه به این نکته که برخی از افراد طرفدار گل های خشک هستند و برخی دیگر طرفدار گل های تازه که این کار با توجه به سلیقه و علایق شخصی انجام می گیرد. ۱۸) وجود پنجره: وجود حتی یک پنجره در اتاق خواب می تواند یک فضای دل انگیز را ایجاد کند. ۱۹) برای آراستن اتاق خواب انتخاب رنگ مناسب، نوع پارچه ای که برای رویه تشک استفاده می شود و تعیین نوع فرش مؤثر است. به عنوان مثال، این که از چه نوع پارچه ای برای تشک و یا بالش ها استفاده می کنیم ( ترمه، مخمل و غیره ) مهم است. ۲۰) استفاده از سیستم های صوتی: بهره بردن از یک سیستم صوتی امکان لذت بردن از انواع موسیقی ها را به ما می دهد و محیطی جذاب را خلق می کند. ۲۱) استفاده از وسائل معطر: علاوه بر استفاده از شمع های معطر ، می توانیم از وسایل معطر دیگری نیز استفاده کنیم. مثلاً می توانیم کاغذهایمان را قبل از استفاده آغشته به عطر مورد علاقه مان بکنیم و برای معطر شدن فضا آن را آویزان کنیم. ۲۲) ایجاد یک فضا برای نشستن: با استفاده از تعدادی صندلی، نیمکت و انواع آن می توان به راحتی فضایی را برای نشستن ایجاد کرد. ۲۳) استفاده از وسائل و ایده های شخصی: برخی از افراد مجموعه ای از برخی وسائل را در اختیار دارند مانند مجموعه ای از عروسک ها، کتاب ها و... که با استفاده از این مجموعه ها طرح های زیبایی را می توانند در اتاقشان ایجاد کنند. ۲۴) ساختن یک شومینه یا بخاری: در نظر گرفتن فضایی برای قراردادن شومینه یا بخاری نیز می تواند بسیار مهم باشد. تنها با نصب یک بخاری و یا ایجاد یک شومینه می توانید باعث ایجاد تغییر در اتاق خوابتان شوید و طرحی جدید را ایجاد کنید
-
اصول دکوراسیون آشپزخانه آشپزخانهها را میتوان مرکز زندگی نامید. جایی که همه اعضای خانواده در آن جمع میشوند تا بپزند، بخورند، حرف بزنند و دور هم باشند. آشپزخانه را میتوان مکانی برای مشارکت افراد خانواده در استفاده از امکانات کل خانه تلقی کرد. شاید به همین خاطر است که برای دکوراسیون آشپزخانه باید خیلی از نکات را در نظر بگیرید. نکته اصلی که در دکوراسیون آشپزخانههای اپن باید رعایت شود این است که باید دکور آن مطابق با کل خانه و یا اتاق مجاور آن باشد. در تصویر فوق، کابینتهای دیواری دارای درهای شیشهای هستند. درهای شیشهای باعث وسیعتر شدن فضای داخلی آشپزخانه میشوند. به کابینتهای پایینی پیشخوان نیز دقت کنید که پوششی از درهای شیشهای دارند. قرار دادن ظروف تزیینی در داخل آنها، فضایی دلپذیر را برای اتاق و آشپزخانه به وجود میآورد. به پرده این آشپزخانه نگاه کنید. برای اینکه نور کافی از بیرون به درون آشپزخانه بتابد، تنها قسمت بالایی پنجره با پردهای بسیار کوتاه پوشش داده شده و به علاوه، شیشهها نیز از نوع مات انتخاب نشدهاند. طرح پرده نیز ترکیبی از رنگ آبی و سفید است که هماهنگ با کاشیهای دیوار آشپزخانه است. استفاده از کابینتهایی به رنگ روشن باعث میشود نور تابیده شده از پنجره و چراغ، تشدید شود. هالوژنهای سقفی که در تصویر دیده میشوند، نورهای موضعی ایجاد میکنند. چینش این هالوژنها به گونهای است که نوری مساوی و دلپذیر بر تمامی پیشخوانها تابیده میشود. وجود نور کافی در آشپزخانه، از خستگی، جلوگیری میکند. نکته دیگر این است که وسایل تزیینیای که باعث شلوغی بصری شود، در آشپزخانه به کار گرفته نشده است. با اینکه فضای کافی برای تزیین وجود دارد ولی طراح، آرامش را بر شلوغیهای بصری ترجیح داده است. با پرهیز از شلوغیهای بصری در محیط میتوانید به آرامش روحی بیشتری دست پیدا کنید. وجود وسایل تزیینی متعدد روی پیشخوانها، پس از مدتی تاثیر نامطلوبی بر آرامش اعضای خانواده میگذارد.
-
[align=justify] اصول حل مشکلات روابط زناشویی شما و همسرتان همیشه در مورد تمام مسایل از قبیل بـیـرون رفتن برای شام، باز گذاشتن درپوش خمیر دندان و یا تربیت بچه ها با یکدیگر مشاجره میکنید؟ دکتر جانسون نـویسنده کتاب "مشکلات عشق و ازدواج" میتواند شما را در ایـــن زمینه راهنمایی کند. به وسیله ۵ اصل مهم شما یـــاد میگیرید که چگونه ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.ایـن اصـول بنـیـان هـای خـانوادگی زیادی را از خطر نابودی نجات داده اند. آیا شما و همسرتان همیشه در مورد تمام مسایل از قبیل بـیـرون رفتن برای شام، باز گذاشتن درپوش خمیر دندان و یا تربیت بچه ها با یکدیگر مشاجره میکنید؟ دکتر جانسون نـویسنده کتاب "مشکلات عشق و ازدواج" میتواند شما را در ایـــن زمینه راهنمایی کند. به وسیله ۵ اصل مهم شما یـــاد میگیرید که چگونه ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید. ایـن اصـول بنـیـان هـای خـانوادگی زیادی را از خطر نابودی نجات داده اند ● راه حل حقیقی در رفع مشکلات اولیـن مـرحله مـــصالحه و سازش است. شما باید از فریاد زدن و سـرزنــش کردن بـه شـدت پرهیـز کنید و بـه نــظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذارید. مرحله دوم شناسایی مشکل و مــطرح کـــردن آن است. این دو مرحله قبل از شروع هر بحثی باید انجام شوند در غیر این صورت هیچ گاه موفق به سازش نخواهید شد. زمانیکه آمادگی ورود به مرحله سوم را پیدا کـردید می بایست بر روی چند مطلب با یکدیگر به توافق برسید. ▪ اصل اول: در طول بـحث بـرای شـکست هـا و پــیروزی های یکدیگر چوب خط نیندازید. متاسفانه این یکی از شایع ترین مشکلاتی است که اغلب زوج ها مرتکب آن میشوند. هنگامیکه یکی از طرفین دچار اشتباهی شد طرف مقابل آن را در ذهن خود ثبت میکند تا در یک موقعیت مناسب آن را بازگو کنـد. وقتـی یـکــــی از آنها شروع به گله و شکایت میکند دیگری هم آرام نمی نشیند و هر آنچه را در ذهن خود ثبت کـرده اســـت بــــاز گو میکند گویی با این عمل موفق تر از میدان بیرون می آید. در یک چنین وضعیتی حساب کردن برد و باخت ها به صورت مهمترین عامل در می آید و هـر دو طـــرف از حیــطه بحث اصلی خارج می شوند. روزی یکی از دوستانم به من گفت: "من ایــــــن هفته توانستم چـهـار بـــار حرفم را به کرسی بنشانم در حالیکه همسرم تنها دو بار توانست این کار را انجام دهد." او هیچ اهمیتی به درست یا غلط بودن کار خود نمی داد، فقط میخواست حرف آخر را خودش بزند. عده ای فرصت دادن به شریک زندگی را ضـعـــف شخصیتی به حــــساب می آورند. چنین رفتاری باعث جدایی و دور شدن زوجین از یکدیگر و در نهایت ایجاد تنفر میشود. مصالحه و سازش بـه معنای وجود ضعف در شخصیت افراد نیست. هرزگاهی چند اجازه رشد کردن را به طرف مقابل بدهیـد. نفس خود را به مبارزه دعــــوت کنید تا روح شما از هرگونه عیب و زشتی به دور باشد. اگر با کله شقی تمام تنها به جـــمع کردن امتیاز در یـک رابـطـه بـیـندیشـید دیـگر قــادر بـه دیـدن مشــکلات اصـلی نخواهید بود و تصمیمات نادرستی اتخاذ میکنید که به زندگی مشترکتان صدمات جبران نا پذیری خواهد زد. ▪ اصل دوم: طرز حرف زدن عامل مهمی در تعیین نتیجه هر گونه بحثی است.حـتی اگـــر حــــق با شما باشد، اگر به روش صحیح آن را مطرح نکنید ممکن است حق مسلم خود را از دست بدهید. پس سعی کنید شیوه درست را برگزیـنـید. اصـــــلا خوب نیست که با به کار بردن لغات و اصطلاحات توهین آمیز شریک زندگــی خود را مجبور به دفــــاع کنید. واکنش طبیعی نسبت به حمله و تجاوز از دو حال خـارج نیسـت: یـــا فـــرد متقابلا تصمیم به مبارزه میگیرد و یا اینکه به لاک دفاعی فرو می رود که در هر دو حالت مشکل به شیوه منطقی حل نخواهد شد. از کلمات "همیشه" و "هرگز" استفاده نکنید.گفتن جمله هایی ازقبیل "تو هرگز در کارهای خانه کمک نمیکنی" از آغاز ایجاد هرگونه بحث منطقی را مختل میکند. بیــشتر شبیه این است که شما قصد مبالغه داشته و می خـواهیـــد شخص مقابل را به مبارزه دعوت کنید. پاسخ به شما چیزی جز این نیست: "این درست نیسـت، دو هـفـته پیش بود که من تمام خانه را تمیز کردم و بچه ها را به مدرسه بردم" و کل بحث به جــریان تو بگو من بگو تبدیل می شود و از دایره بحث اصلی خارج میشوید. بنابراین از به کار بردن لغاتی که معنای کلی و قطعی دارند خـودداری کنـید. جمله بالا را میتوان با فرم متفاوتی به این شکل بیان کرد: "من می خـواسـتـم راجــع به سهم تو در کارهای خانه صحبت کنم؛ لطفا مرا هم در اولویت قرار بده؛ بعضی وقت ها فـکر می کنم خانواده، دوستان و همکارانت نسبت به من ارجع تر هستند." دشنام و ناسزا با صدای بلند. بعضی از انسانها با این باور رشد می کنند که هر کس پـرخـاشگرتـر بــاشد و با صدای بلندتری صحبت کند، قدرتـمندتر بوده و می تـوانـد تـوجـه بیشتری را بخود جلب کند. این شیوه برای تهدید و ارعاب و بی ارزش کردن همسرانتان بی نظیر است اما با این کار شما فقط آنها را عصبانی میکنید، بعد از مـدتی هم نسبت به شما بی میل خواهند شد. شاید جرات بازگو کردن این مطلب را در مـقـابـل چشمان شما نداشته باشند اما بیحرمتی در نهانشان باعث ایجاد انزجار و تنفر از شما میگردد. هـر بــار که یکی از زوجین مورد آزار دیگری قرار گیرد و خاطرش از او آزرده شود نـه تـنـهـا مشکل اصلی حل نمی شود بلکه لکه های جبران ناپذیری نیز بر روی پـرده روابطــشـان به وجود می آید که خود باعث فروپاشی بنیان خانواده می گـردد. هنگام شنیدن کلمات توهین آمیز به شخص مقابل بگویید: "اگر بخواهی به این طرز صحبت کــردن ادامه دهی من نمی توانم با تو گفتگو کنم." و بعد پیشنهاد کنید تا بـحث به زمان دیــگـری کـه هــر دو طرف از آرامش کامل برخوردارند موکول شود. ولـی اگر متـقـاعد نـشد و تـجـاوز خـــود بـه حریم شما را ادامه داد، تصمیم گیری با شماست. از خود بپرسید آیا می تــوانــید با کسی که بی شرمانه به حقوق شما تجاوز میکند، زندگی کنید؟! ● تهدیداتی نظیر "و اگر نه...!!" بسـیـاری از افـراد هسـتــــند که همیشه از ضمیمه کردن یک جمله تهدید آمـیـز بـه آخـر سخنان خود لذت می برند. برای مثال می گویند " تـو بهـتـر اســت کارها را مطابق میل من انجام دهی واگرنه...!!" آنها ظاهرا احساس می کـنـــــند که نیاز خود را از این طریق مرتفع می سازند اما اگر در مقابل جوابی مانند "و اگر نه چــــــه کار میخواهی بکنی؟؟" دریافت کنند آنگاه؟!... در این لحظه که شما بی توجهی همســرتان را نسبت به تهدید خود می بینید چه کاری میتوانید انجام دهید؟ باز هم به فکر تلافی مـــی افتید. مشکل اینجاست که عدده معدودی پاسخ مثبت به اینگونه تهدیدها می دهند و ســـایرین تنها به این دلیل که ثابت کنند هیچ گاه مجبور به انجام عملی نیستند دقیقا کار مخالف نظر شما را انجام می دهند. اگر زمان عمل به گفته هایتان فرا برسد، چه کار می کــنـــیــد؟ عقب نشینی میکنید و یا به جنگ با همسرتان ادامه میدهید؟ طور دیگر به قضیه نگاه کنید و طرز برخورد خود را تغییر دهید. آگاه ساختن طرف مقابـــل از نتـایـج کــــار خــود عملی عاقلانه است اما باید با ملایمت بیان شود، مثلا: "اگر طبق خواسته من عمل نکنی موجب میــشود که من ...." اگر او در انجام خواسته شما قصور کند حداقل شما او را از نتیجه کارش آگاه ساخته اید. اما شما چطور میـــتوانید از نتیجه کار مطمین باشید؟ چطور همه چیز بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت؟ راهــــهای زیادی برای انتقال افکار وجود دارد که مهمترین آنها "گفتار" است. شما به وسیله گفته های خود میتوانید شخص مقابل را متوجه کلیه آمال درونی خود بکنید. به کار بردن جمـله های زیر میتواند مشکل هر رابطه ای را به آسانی برطرف کند: ـ چیزی هست که برای من اهـــــمیت زیادی داره، اگر ممکن باشه میخواستم امروز در موردش باهات صحبت کنم. ـ من فکر میکنم ما دو تایی از پس این مشکل بر می آییم. ـ تـــحمل این قضیه واقعا برای من سخته، فقط میخواستم نظرمو در مورد این مطلب با تو در میون بذارم. ـ فقط میخوام به من گوش بدی و تا وقتی حرفام تموم نشده قضاوت نکنی. ـ اصــــلا لازم نیــست تمام مشکلات همین حالا حل بشه، فقط می خوام حـرفـــامــــو بشنوی. ▪ اصل سوم: در یک زمان خاص تنها بر روی یکی از مشکلات خود تمرکز کنید تا به نتیجه برسید. یکی از اساسی تریــن مشکلات من هنکام روان درمانی زوج ها، دور نگه داشتن آنها از خلط کردن چند مبحث مختلف است. مـــوشکافی و تجزه تحلیل چند مساله مهم در آن واحد غیر ممکن است. و تنها دلیل شکست در راه حــل مشکلات آمیختن آنها با یکدیگر است. به تازگی من و همسرم در مورد مسایلی پیرامـــون مــــدیـــریت مالی زندگی به مشـکل بـر خـوردیـم و بـحـث و جـدال را شـروع کـردیـم. سپـس تـصمـیم گـرفتیم با قضیه منطقی برخورد کنیم. اشتباهاتمان را پذیرفتیم و به موضوع بحث اصلی پرداختیم. الـبته برای رسیدن به نتیجه مطلوب کمی تلاش لازم است. با تمرکز بر روی یک موضوع مشخص میتوانید خیلی زود به نتیجه برسید. شـاید در نگاه اول کمی مشکل به نظر برسد اما ارزش تـوجـه بیـشتر را دارد. شاید شریک زندگیتان با پـرداخـتـن بـه یـک مـوضـوع دیـگر شـما را از ریـل اصـلی خارج کرده و به بیراهه بکشانـد. صحبت کردن پیرامون مسایل مختلف روشی موذیانه برای تغییر موضوع بـحث است. هر زمان با چنین مشکلی مواجه شدید به عنوان مثال بگویید: "اجازه بده در حـال حاضر به این موضوع بپردازیم و (موضوع بعدی) را برای یک وقت دیگر بگذاریم." ▪ اصل چهارم: زمان و فضای مناسبی را برای بحث و مذاکرات خود در نظر بگیرید. همیشه زمان و مـکان مـنـاسبــی برای حل مشکلات شما وجود دارد. ابتدا مکان: دقیقا نمی توان گفت کدامیک از اتاق های خـــانه مناسب است، فقط کافی است برای هر دو نفر فضایی آرام بخش باشد. ممکن است بــرای عـــده ای میز آشپزخانه و برای سایرین اتـاق خـواب بـاشـد. تـوجــــــه داشته باشید که هیچ گاه در مـلا عام و یا خانه دوستان و آشنایان بحث خانوادگی را شـــروع نکنید. چنین گفتگوهایی ارزش برگزاری در یک مکان مناسب را دارند. سهل انگاری در انتخاب یک مکان مناسب بزرگترین اشتباه است که متاسفانه بسیاری از زوج ها مرتکب آن می شوند. انتخاب زمان مناسب به انـدازه مـکان از اهـمـیـت ویـژه بـرخـوردار اســت. در ایـن مبـحث می بایست سه امر اساسی مورد توجه قرار گیرد. اولا شما باید (و واقعا باید) مشکلات را در نقطه شروع شناسایی کنید تـا قـدرت داشته باشید قبل از اینکه به یک خصوصیت اخلاقی در فرد مقابل تبدیل شوند آنها را رفع کنید. بسیاری از افراد پس از اینکه طرف مقابل برای بیستمین بار مرتـکـب اشتباهی میشود، احساس ناراحتی می کنند که دیگر آن زمان بسیار دیر است. هر چـه طرف مقابل مدت زمان بیـشتری بـه کـار اشــتباه خـود ادامـه دهــد شما باید نیروی بیشتری صرف کنید تا بتوانید او را از این عمل باز دارید. اگر دست روی دســت بگذارید و توقع داشته باشید که همه مسایل به خودی خود حل شوند هیچ گاه نباید انتـظار داشته باشید تا خواستهای شما برآورده شود و نیازهایتان مرتفع گردد. ثانیا مطمئن شوید که به اندازه کافـی زمـان هسـت تـا بـتــوانید به طور کامل به موضوع مورد بحث بپردازید. عده زیادی از بـیـمـاران مـن مسـایل بسیار مـهــم را درست در زمان خاتمه جلسه بیان می کنند و بعد از اینکه من به آنها پایان جلسه را اعـلام میــکنم آنها عصبانی میــشوند. مورد مشابه در روابط خانوادگی وجود دارد. شروع بحث هنگام خروج از منزل یا رفتن به محل کار بی فایده است. البتـه تـوجـه داشـتـه بـاشیــد اگر بحث برای مدت زمان زیادی به تعویق افتد ممکن است مشکل شما بـه دسـت فـرامـوشی سپرده شـود و برای همیشه حل نشده باقی بماند. بنـابرایـن زمـان مناسبـی را بـرای شــــروع بحث رودر رو انتخاب کنید. (مکالمه تلفنی به اندازه کافی اثر بخش نیست.) ثالثا اگـر ســاعت ها بر روی مشکل خود بحث کردید و به نتیجه مطلوب نرسیدید، شاید وقت آن رسیده باشد که جلسه را تعطیل کنید و ادامه آن را به زمان دیگری موکول کنید. زمانیکه هر دو طرف خسته باشند ممکن است بحث به حاشیه کشیده شود؛ پس بهتر است بر سر این مساله با یکدیگر توافق کنید و ادامه بحث را زمانی کـه هــــر دو طرف از آمادگی کامل برخوردار بودند ادامه دهید. ▪ اصل پنجم: اگـر نسـبـت بـه هـمسر خود بی اعتنایی کردید و او را آزرده خاطر ساختید؛ از او عذرخواهی کنید. عذرخواهی یـک عـمـل کوتاه و شیرین است. هیچ کس کامل و بی عیب نیست. گاهی پیش می آید که دانسته و یا نادانسته به احساسات طرف مـقـابل خود لطمه می زنید. ممکن است در آن لحظه ارواح خبیثه شما را احـاطـه کـرده بـاشـند اما چیزی که اهمیت دارد این است که در حال حاضر پشیمان هستید. غرورتان را کنار بگذارید و از همسرتان طلب بخشش کنید.در شرایط مشابه هنگامیکه شما نیز مورد بد رفتاری و بی احترامی قرار گرفتید، می توانید انتظار عذرخواهی از جانب همسرتان را داشته باشید. ممکن است شما والدینی داشتید که برای حقوق یکدیگر ارزشی قائل نـبودند، به حریم شخصی یکدیگر تجاوز میکردند و مشکلات زندگی روابط آنها را به راحتی پایــمال میکرد. من حاضرم با شما شرط ببندم که آنها هیچ گاه از یکدیگر عذرخواهی نمی کـردنـد. پس متفاوت باشید. اشتباهات خود را قبول کنید تا از هر قید و بنـدی بـه دور بـاشــیــد. برای شریک زندگی تان ارزش قائل باشید و اجازه ندهید تا مشـکـلات سرانــجام ناخوشی را برای شما به همراه داشته باشند. اصول و فنون یاد شده را می تــوانـید در زمینه حل کلیه مشکلات خود به کار گیرید تا در حل تمام مشکلات روابط زناشویی خود به موفقیت دست پیدا کنید.[/align]
-
اصول کلی چیدن وسایل در خانه های امروزی تعیین محل وسایل و مبلمان منزل یکی از مرعوب کننده ترین و مهمترین تصمیمات در طراحی دکوراسیون منزل است. به خصوص اگر فضای کوچکی در اختیار داشته باشیم، باید برای چیدن وسایل بیش از پیش ظرافت به خرج دهیم تا قطعات مبلمان و وسایل دیگر، راه رفت و آمد را مسدود نکنند.سه موقعیت زیر از جمله حالتهای معمول در منازل هستند که میتوان تعدادی از اصول اولیه دکوراسیون را بر اساس آنها شرح داد. ● اتاق نشیمین : هنگامی که لوازم اتاق نشیمن را میچینید، یک روش ساده انتخاب مرکز توجه یا نقطه تمرکز برای اتاق است. این نقطه، در واقع مرکز ثقل اتاق است و وسایل باید درست در مقابل این قطعه مهم چیده شوند. به این ترتیب شما باید مراحل زیر را طی کنید. ۱) نقطه تمرکز را انتخاب کنید. شومینه، پنجره های بزرگ یا میز تلویزیون و چیدمان وسایل و مبلمان را در اطراف آن انجام دهید. این نقطه تمرکز باید به دیوار تکیه داشته باشد و مبلمان دور از دیوارها چیده شوند تا فضایی خودمانی و گرم ایجاد شود. ۲) صندلیها و مبلها را بیش از حد از یکدیگر دور نگذارید تا مهمانان شما بتوانند به راحتی با یکدیگر صحبت کنند. ۳) محل میز را طوری انتخاب کنید که در دسترس تمام نشستگان باشد. در صورت امکان در نزدیکی هر مجموعه مبل، یک چراغ پایه دار یا آویز بلند قرار دهید. ۴) بین میز کوتاه قهوه خوری و کاناپه جای پای کافی در نظر بگیرید. کافی است که این دو بین ۳۵ تا ۴۵ سانتیمتر با یکدیگر فاصله داشته باشند ۵) ارتفاع میزهای عسلی باید حداکثر تا دسته صندلی یا مبلی که در کنار آن قرار دارد، باشد. ۶) محلی برای رفت و آمد آسان و به عرض چند دسیمتر در اطراف وسایل درنظر بگیرید. ● اتاقهای چند منظوره: چیدن وسایل در اتاقهای بزرگ یا ناهارخوری و نشیمنهای یکسره در آپارتمانهای امروزی کار نسبتا مشکلی است. زیرا نه تنها باید بدانیم از کجا شروع کنیم، بلکه باید کاربردهای مختلفی را در یک چهارچوب واحد بگنجانیم. ۱) شما در یک اتاق چند منظوره باید برای هر بخش از فضا، یک ویژگی غالب در نظر بگیرید. برای مثال بخش غذاخوری را بر روی یک ویترین یا قفسه ظروف زیبا و بخش نشیمن را بر روی میز تلویزیون متمرکز کنید. در صورت امکان این دو بخش را در نقطه مقابل هم قرار دهید تا وزن ترکیب بندی اتاق متعادل بماند. ۲) با قرار دادن ماهرانه مبلمان، دیواری طبیعی میان دو بخش اتاق ایجاد کنید. با قرار دادن کاناپه یا یک جفت صندلی به طوری که پشت به محل غذا خوری باشد یا قرار دادن یک پاراوان میتوانید دو بخش اتاق را از یکدیگر جدا کنید. ۳) هماهنگی و توازن را فراموش نکنید. با قرار دادن دو یا چند شیء کوچک در مقابل اشیاء بزرگ و کنار هم قرار دادن صندلیها و ساختن مجموعه هایی از لوازم تزئینی میتوانید به نتیجه دلخواه برسید. ۴) برای مشخص و جدا کردن هر قسمت از قالیچه های کوچک مناسب با فضا استفاده کنید. ۵) توجه کنید که دور میز غذا خوری فضای کافی برای عقب کشیدن صندلی و نشستن داشته باشد. این فضا از هر طرف باید حداقل ۹۰ سانتی متر باشد. ۶) مبلها باید طوری قرار بگیرند که رسیدن و نشستن بر روی آنها به سادگی امکان پذیر باشد و محل عبور و مرور برای مهمانان و میزبان موجود باشد. ● اتاق خواب : اگر از شکل قرینه ای که در اکثر اتاقهای خواب با یک تخت و دو میز عسلی ایجاد میشود، خسته شده اید، کمی از ابتکار خود بهره گرفته و این فضا را به محلی آرام بخش و شادی آور تبدیل کنید. ۱) تخت را طوری قرار دهید که در اطراف آن فضای کافی برای عبور وجود داشته باشد. تخت، نقطه تمرکز چیدمان اتاق خواب است. اگر تخت تا حد امکان از کمد فاصله داشته باشد، استفاده از این دو فضا ساده تر خواهد بود. ۲) برای گرم و راحت کردن فضا از قالیچه های نرم و کوچک در کنار تخت استفاده کنید. ۳) انتخاب و چیدمان لوازم تزئینی شخصی، گلدان کوچک با گلهای طبیعی و چراغ خواب میتواند دو عسلی را به دو فضای متفاوت تبدیل کند. ۴) یک تابلو آرامش بخش که عرض آن لااقل یک سوم عرض تخت باشد، در بالای تخت نصب کنید. به طوری که بیشتر به تخت نزدیک باشد تا سقف. ۵) اگر در پایین تخت فضای کافی وجود دارد، یک نیمکت یا صندوق زیبا در این قسمت قرار دهید یا یک میز کوچک و مبل راحتی در گوشه مقابل تخت قرار دهید. ۶) نور موضعی در اتاق خواب بهتر از نور یک چراغ سقفی است. در صورت تمایل میتوانید از هردو استفاده کنید. چراغهای پایه دار یا آباژورهای آویز با سیم بلند که در گوشه اتاق نصب میشوند نیز به ایجاد فضایی مناسب برای استراحت کمک میکنند.
-
اصول مديريت توسعه پايدار اجتماعي و دگرگوني اقتصادي مقدمه امروزه قدرتهاي اقتصادي بزرگترين بخش زندگي ما را تحت سيطره خود دارند، مهمترين سؤالي كه پيش ميآيد اين است كه با استفاده از تئوريهاي اقتصادي معاصر، در چه سطحي ميتوان توسعه پايدار را تجزيه و تحليل و اجرا كرد. تئوريها و مفاهيم توسعه اقتصادي در قرن گذشته نميتوانست نيازهاي انساني را تأمين كند و آن را تنها در زنجيرهاي از مطالعات حمايت محيطي خلاصه مينمود. اين مسائل موجب شد تا رويكردهاي جديدي ارائه شود و ماهيت تئوري اقتصادي و نقش و وظايف بالقوه آن براي حل مسائل مرتبط با وجود انسان انتقادي و بقاي شهروندي تعريف شود. در ابتداي دهه 1990 بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، گروه زيادي از كشورها با ويژگي خاص توسعهاي خود در دو گروه كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه تقسيم شدند. اگر چه اين كشورها با اقتصاد به اصطلاح در حال تغيير، محدود به حوزه اقيانوس آرام ميشدند ولي توجه كمتري به تجزيه و تحليل ويژگيهاي خاص توسعه آنها در حاشيه ركود وضعيت اقتصادي ميشد و نه تنها به تجزيه و تحليل وضعيت آنها در بخشهاي مختلف توليد اقدام نميشد بلكه وضعيت مصرف منابع طبيعي و آلودگي محيطي نيز مورد غفلت واقع شده بود.تغيير در جهت اقتصاد بازار كه مبتني بر سرمايهگذاري بخش خصوصي بود از طريق ساخت دهي مجدد اقتصاد كشورهاي كمونيستي و تعديل فعاليتهاي آنها دنبال ميشد. تغيير سريع در جهت اقتصاد بازار، باز ساختدهي اقتصادي، افزايش قيمت انرژي و منابع ديگر، بسياري از مسائل جدي را در دهههاي اخير موجب شد، ولي افزايش مصرف منابع تجديدپذير از نقطه نظر پايداري تغييرات مثبتي در توسعه ايجاد كرد. هر چند مفهوم توسعه پايدار به قدر كافي روشن است ليكن تفسير و تعريف واقعي توسعه پايدار مباحث زيادي را در خصوص مدلهاي پيشنهادي جديد توسعه پايدار اجتماعي و مديريت آن، بوجود آورده است. و اگر مفاهيم توسعه پايدار بوسيله اصول جديد و پيشفرضهاي روش شناختي جديد تقويت شود، درك ماهيت پايداري و همراهي آن با تعريف جديد توسعه پايدار و معني جديد مديريت آن آسانتر خواهد بود. مقاله حاضر دو هدف را دنبال ميكند: نخست تشريح محتوي مديريت توسعه اقتصادي از نگاه اجتماعي و اكولوژيكي، و دوم، تبيين اصول تئوريكي و ارائه فهم بيشتر از آن. از آن جا كه محتوي شاخصهاي محيطي، شامل مفاهيم قلمرو اكولوژيكي و آثار زيست محيطي است، و مسائل محيطي از ديدگاه تناسب آن با تصميمگيري در مباحث پايداري توسعه اقتصادي نيز در مقاله حاضر به تفصيل بررسي ميشود. روش كار: به منظور دستيابي به اين اهداف، بررسيهاي زير انجام شده است: - تجزيه و تحليل اصول مديريت پايدار - تجزيه و تحليل شاخصهاي مورد نياز در مديريت توسعه پايدار - بررسي شاخصهاي محيطي و كاربرد آن در تصميمهاي پايداري توسعه اقتصادي - بحث مفاهيم آثار اكولوژيكي و قلمرو محيطي از نقطه نظر ارزيابي پايداري بالقوه آن - تنظيم اصول تئوريكي براي محاسبه قلمرو محيطي منابع خاص متدهاي اصلي تحقيق علمي كه در اين مقاله مورد استفاده قرار گرفته عبارت است از: تلخيص منطقي كه تعميم تئوريها و تفكرات اقتصادي و مديريت را در بر ميگيرد، تجزيه و تحليل سيستمهاي تئوريكي كه مسائل مديريت توسعه پايدار اجتماعي را مطابق با نتايج و استدلال دانشمندان كشورهاي ديگر بررسي ميكند، مقايسه و بررسي فرآيندهاي توسعه سيستمهاي اقتصادي. 1- اصول و ساز و كارهاي تصميمگيري مديريت توسعه پايدار اجتماعي به لحاظ تاريخي، مفهوم پايداري در ابتدا در اقتصاد و محيط زيست همچنين در متون چند رشتهاي استفاده ميشد. علاوه بر آن مفهوم پايداري از زواياي فرآيندهاي خرد و جهاني گسترده بوده و كاربران بسيار متعدد پايداري و احتمال تعامل آنها را در بر ميگيرد. اگرچه مفهوم «ماهيت توسعه پايدار» تا حدودي روشن است ولي تفاسير و تعاريف توسعه پايدار مباحث زيادي را منجر شده است. ابهام در مفهوم توسعه پايدار به ماهيت دوگانه آن بر ميگردد زيرا هم «توسعه» و هم «پايداري» را پوشش ميدهد. در ادبيات اقتصادي و محيطي 70 تعريف براي توسعه پايدار زيست محيطي ارائه شده است. جا دارد از تعريف ارائه شده در گزارش كميسيون برانتلند كه ايده بهتري در مورد توسعه پايدار ارائه ميكند استفاده كنيم؛ «توسعه پايدار نوعي از توسعه است كه نيازهاي نسل امروز را بدون به خطر انداختن فرصتهاي آن براي تأمين نيازهاي نسلهاي آينده ارضاء كند. مفهوم توسعه پايدار مرزهاي مشخصي- نه مطلقاً محدودي- دارد ولي استفاده از منابع موجود تكنولوژيكي و محيط سازمان اجتماعي و ظرفيت جذب اثرات فعاليتهاي انساني را محدود ميكند.» «آينده مشترك ما» ولي مشكل تعريف دقيق عبارت توسعه پايدار و محتوي اقتصادي آن در تئوري مديريت ميتواند به عنوان مزيت در نظر گرفته شود، زيرا در همه سطوح، قلمرو مباحث و تنوع مدلهاي احتمالي توسعه مورد غفلت واقع شده است. و از اين رو جاي بحث زيادي دارد. در تجزيه و تحليل پيامدهاي توسعه اجتماعي سه بعد قابل تمييز است: 1- بعد زيستمحيطي 2- بعد اقتصادي 3- بعد اجتماعي مطابق فهم كنوني از توسعه پايدار داراي سه اصل است؛ حمايت محيطي، توسعه اقتصادي و توسعه اجتماعي. بر اين اساس سه رويكرد در مديريت توسعه پايدار اجتماعي وجود دارد. رويكرد اقتصادي، رويكرد زيستمحيطي و رويكرد اجتماعي. 1- رويكرد مديريت توسعه پايدار اقتصادي؛ كه بر مبناي تئوري پايداري سرمايه سولو و مفهوم حداكثر سازي درآمد هيكس- ليندال استوار است، و از طريق پسانداز منابع ارزشمند ضروري براي نسلهاي آينده حاصل ميشود (يعني اجراي اصل توزيع منصفانه و برابر ميان نسلها). اين رويكرد در ادبيات توسعه پايدار خيلي مشهود است، از جمله آن ميتوان به تجزيه و تحليل استفاده از منابع طبيعي تجديدپذير اشاره كرد؛ در واقع مبتني بر تئوري مطلوبيت و اثربخشي اقتصادي است كه در استفاده مطلوب از منابع كمياب كاربرد دارد (Munasinghe 1993). ولي اينجا ما با موضوعات متعددي مواجه هستيم از جمله آن مسائل مرتبط با حفظ سرمايه، شناسائي انواع و قابليت تغيير آن، همينطور ارزيابي انواع ارزشها نظير منابع زيست محيطي. 2- رويكرد اكولوژيكي به مديريت توسعه پايدار: اين رويكرد به ثبات سيستمهاي زيستي و فيزيكي توجه دارد كه در كارهاي علمي هولينگس (1973) مورد توجه واقع شده است. مطابق اين رويكرد وظيفه اوليه توسعه اقتصادي تعيين محدوديتهاي سيستمهاي طبيعي فعاليتهاي اقتصادي متعدد است. در اين مورد حيات زيرسيستمها در نگاه اقتصادي ثبات جهاني كل اكوسيستم ضروري است. بنابراين در اهميت حفاظت از تنوع زيستي كافي است بدانيم كه هيچ چيزي نميتواند جاي آن را بگيرد. اين در واقع به ما مخالفت با استفاده بيملاحظه آن را در تعيين ارزش تنوع زيستي متذكر ميشود. در صحبت از رويكرد اكولوژيكي مديريت توسعه پايدار بايد گفت كه تا كنون تنها به مسائل محيطي از زاويه فني و علل مسائلي كه اخيراً شناسائي شده است، توجه ميشد. در چنين مواردي وقتي علل مسائل اكولوژيكي خيلي پراكنده، موانع قلمرو آن نامشخص و شبيه بمب ساعتي است، پيشرفت حمايت محيطي خيلي كم و كند خواهد بود. در چنين مواقعي نقش مهم، بوسيله توسعه اقتصادي معاصر كه افزايش بخش مديريت محيطي را تشويق ميكند ايفاء ميشود. و اين تئوري به جاي رويكرد بخشي به مديريت محيطي، خط مشي اقتصادي محيطي جديد يعني حركت به سمت مديريت محيطي منسجم را ضروري ميسازد. اين رويكرد تنظيم اصول مديريت توسعه پايدار اجتماعي (يعني اصول منسجم حمايت محيطي) را ممكن ميسازد. و اصول منسجم حمايت محيطي به شرح ذيل ايجاد و ارزيابي ميشود: الف) ميان همه سطوح محيطي؛ عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و روشهاي بهرهبرداري انساني از منابع محيطي و طبيعي را مورد توجه قرار ميدهند و به مديريت منابع تجديدپذير و پايدار تأكيد ميكند. ب) تضمين حفاظت از منابع و قابليت تجديد آن براي مدتي طولاني؛ اين امر توجه بيشتري را نسبت به اثرات زيستمحيطي منفي جلب ميكند زيرا اين اثرات به كندي و در طي مدت زمان طولاني جمع ميشود و پيامد ويرانگري از خود به جا ميگذارد. نمونه چنين آسيبهاي اجتنابناپذير عبارت است از : «اثر گلخانهاي» كه لايه ازن را كاهش ميدهد، فقدان تنوع زيستمحيطي از لحاظ گونههاي حيواني، فرسايش خاك و آلودگي آبهاي زيرزميني. شناخت اين مسائل براي درك مسائل محيطي جهاني كه راه حل جهاني ميطلبد، حياتي است. ج) فرصت حفاظت و به كارگيري متدهاي جايگزين براي استفاده عقلايي ازمحيط و منابع نسلهاي آينده؛ به نظر ميرسد كه اين بحث توجه كمتري به خود جلب كرده ولي بحث ارزشمندي در بازرگاني مدرن ميباشد. 3- محدوديتهاي عوامل پايداري به لحاظ توانايي اجتماعي در مبادله با سيستمهاي طبيعي و ساختار اجتماعي (رويكرد مديريت توسعه پايدار اجتماعي)؛ مفهوم پايداري اجتماعي- فرهنگي مردمگرا مواجهه ميان توسعه و هنجارهاي اجتماعي مسلط و تلاش براي حفظ ثبات سيستمهاي اجتماعي را منعكس ميكند. اين رويكرد برابري ميان نسلهاي مختلف و تضمين بقاي تنوع فرهنگي، همچنين تغيير احتمال تعارض ويرانگر را مورد توجه قرار ميدهد. براي اين منظور «توسعه پايدار عدالت اجتماعي» دنبال ميشود و جزء گزينههاي آرماني دكترين اقتصادي ارتدكسي و نئوليبراليسم محسوب ميشود. اين اصل پاسخگويي به سياره، مسئوليت مشترك جهاني و مبناي فرهنگي را طلب ميكند و با توسعه محلي ارتباط تنگاتنگي دارد. عملاً بدون توافق قوي در سطح محلي براي تعيين اولويتهاي توسعه پايدار، ارتباط با سيستمهاي اقتصادي، محيطي و اجتماعي غير ممكن است. بنابراين ميتوانيم اصول مبنايي مديريت توسعه پايدار اجتماعي (اصل اجتماعي) را تنظيم كنيم: براي تحقق توسعه اجتماعي با ثبات، بايد زمينه را براي مشاركت وسيع مردم در تصميمگيري فراهم كنيم. با در نظر گرفتن سه رويكرد مديريت توسعه پايدار اجتماعي تنظيم اصول عمومي مديريت توسعه پايدار (اصل پيچيدگي) ممكن ميشود كه مستلزم تجزيه و تحليل توسعه پايدار با مواجهه سه سيستم زيستمحيطي، اقتصادي و اجتماعي است. در اين مورد هدف مشترك توسعه پايدار اجتماعي حداكثر كردن اهداف از نقطه نظر همه سيستمهاست كه با استفاده از فرآيندهاي مبادله، تبادلي كه ميان اهداف متعدد سيستمهاي اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي ايجاد ميشود، و با ارزيابي آنها از طريق بهينهسازي فرآيندهايي كه در قلمرو فردي و در محدوديت زماني فردي صورت ميگيرد، اتفاق ميافتد. توسعه پايدار، سازگاري ميان اهداف محيطي، اقتصادي و اجتماعي است كه ارزش مشترك اجتماعي را براي نسل حاضر و نسلهاي آينده بدون اجحاف در محدوديتهاي قابل قبول اثر محيطي امكانپذير ميسازد. بنابراين مفهوم توسعه پايدار دو هدف ضروري را ادغام ميكند: الف) تأمين زندگي مناسب، امن و ارزشمند براي همه مردم كه هدف «توسعه» است، ب) زندگي و كار مطابق با محدوديتهاي زيستي- فيزيكي محيط، كه هدف «پايداري» است اين اهداف ممكن است متعارض به نظر آيد عليرغم آن بايستي بين آنها اتحاد ايجاد شود و توأم حاصل آيد. در خط مشي توسعه پايدار سه موضوع اساسي و مهم مطرح ميشود؛ الف) تئوري اجتماعي- اقتصادي مناسب توسعه ب) پايگاه دادههاي جامع، معتبر و اطلاعات زيستمحيطي، اقتصادي و اجتماعي تجديدپذير ج) ارزشهاي اخلاقي كه از قبل بر جامعه حاكم است توسعه پايدار همانطوري كه در دستور كار 21 آمده است داراي سه بعد اجتماعي، اقتصاد و محيطي است و بعد چهارم آن بعد نهادي است (فراموشي اين بعد يكي از بزرگترين كمبودهاي مديريت اجراي توسعه پايدار اجتماعي است). اين ابعاد ميتواند بوسيله «منشور پايداري» ترسيم شود براي همه ابعاد مديريت توسعه پايدار بايستي اولويتهايي بايستي تعريف شود: براي بعد محيطي- حفاظت از محيط؛ براي بعد اجتماعي- تقويت همبستگي/ عدالت اجتماعي ؛ براي بعد اقتصادي- تأمين نيازهاي مادي؛ و براي بعد نهادي مشاركت/ هم تصميمگيري . تعريف مجزاي شاخص براي چهار بعد پايداري كافي نيست. آنها تنها تعدادي از پيششرطهاي ضروري را براي حفظ چرخههاي خود- باز توليدي چهار خرده سيستم مرتبط، بدون ارائه اطلاعاتي در مورد ويژگي و اثر همبستگي آنها بيان ميكند. اين روابط اغلب ارتباط با مهمترين زمينههاي خط مشي گذاري را منعكس ميكند. تعريف مناسب هدف نهايي اين روابط به شرح ذيل ضروري است. براي مثال از ارتباط دو بعدي آنها متغيرهاي مختلفي بوجود ميآيد به نمونههايي از آن اشاره ميشود: - روابط ميان ابعاد اجتماعي و محيطي- تغييرپذيري و سياست پايدار - روابط ميان ابعاد اقتصادي و محيطي- پيشگيري سياست اقتصادي - روابط ميان ابعاد اجتماعي و اقتصادي- توزيع مناسب ارزشهاي مادي - روابط ميان ابعاد محيط و نهادي- هم تصميمگيري در مورد فرآيندهاي مهم محيطي - روابط ميان ابعاد نهادي و اجتماعي- وجود شرايط مناسب براي خود سازماندهي اجتماعي - روابط ميان ابعاد اقتصادي و نهادي- مشاركت در تصميمهاي مرتبط با توليد و مصرف 2- نياز به شاخصهاي مديريت توسعه پايدار اجتماعي اگر نتوانيم هدف نهايي جامعه را اندازهگيري كنيم مديريت آن غير ممكن خواهد بود. لذا مديريت پايداري نيازمند تعريف اهداف پايداري است كه بايد دائماً بررسي و ارزيابي شود. بديهي است هيچ تصميم هوشمندانهاي در مورد اجراي توسعه پايدار بدون استفاده از مجموعهاي از شاخصهاي پايداري معتبر ايجاد نميشود. شاخصها نقش مهمي در هر استراتژي گزارشدهي و نظارت بر اجرا بازي ميكنند. شاخصهاي توسعه پايدار درجه اجراي اهداف را به خوبي اندازهگيري ميكنند. ولي تعريف توسعه پايدار مشخص نميكند كه چطور بايستي پايداري در عمل اندازهگيري شود. توسعه شاخص، فرآيندي دو طرفه است. مجموعه معيني از شاخصها نه تنها براي اهداف خط مشي نياز ميباشد بلكه بايستي شاخصها به تعيين و تنظيم خود خط مشي كمك بكند. بنابراين توسعه شاخصها فرآيندي كاملاً فني يا عملي نيست: بلكه بايد فرآيندهاي ارتباطات و خط مشي را نيز تبيين كند. شاخصها بايد دقيق (مفيد و عملي) بوده و در كمي كردن اهداف مناسب عمل كند. گزارش توسعه پايدار بينالمللي كنوني تعدادي از شاخصهاي ارائه شده را براي هر يك از «پايههاي» سه گانه توسعه پايدار، براي مثال تركيبي از شاخصهاي محيطي، شاخصهاي اجتماعي و شاخصهاي اقتصادي. در هر حال توسعه پايدار به آساني از طريق جمع مجموعه متفاوت سه گانه، اهداف خط مشي به دست نميآيد. انسجام بيشتر اهداف خط مشي، ضروري است طوري كه بتوان از اثرات هم افزايي و مبادله آنها به طور مطلوب بهرهمند شد. با استفاده از شاخصهاي خوب تعريف شده، ارتباط با توسعه پايدار به ويژه فرآيندهاي اجراي دستور كار 21 محلي آسانتر ميشود. براي ارزيابي كارايي استراتژيهاي توسعه پايدار از شاخصهاي زير ميتوان استفاده كرد: - شاخصهاي اجتماعي و اقتصادي - شاخصهاي شرايط محيطي و شاخصهاي فشار محيطي - شاخصهاي فعاليتهاي اجتماعي در استفاده از منشور مدل توسعه پايدار ، اولويتبندي بايستي در اين فرآيندها از طريق كاهش تعداد شاخصها به 12 الي 15 شاخص (هر كدام در ارتباط با مقصد نهايي) تشويق شود، در حالي كه همزمان به طور وسيع و متوازن از مباحث محيطي، اجتماعي، اقتصادي و نهادي حمايت ميشود. با داشتن اصول توسعه پايدار تنظيم شده و پيشفرضهاي اصلي مطلوبيت محيطي، «شاخصهاي محيطي» را ميتوان بيشتر بحث كرد. «شاخص» از طريق تفكيك ارزشها به اهداف خاص آن و اولويت هر چيزي كه مستقيماً ميتوان اندازهگيري كرد، مشخص ميشود، در واقع شاخصها از طريق كاهش كميتهاي همبستگي پيچيده و ساده كردن آنها و به تبع آن تسهيل ارزيابي آنها قابل استفاده است. مدل شاخص «فشار- وضعيت- پاسخ» و «برانگيختن نيروها- فشار- حالت- اثر- پاسخ» براي ايجاد شاخصهاي محيطي استفاده ميشود. در اينجا سه سطح شكلگيري شاخصهاي محيطي مشخص ميشود: الف) شاخصهاي فشار محيطي ؛ به عنوان معيار اثر بالقوه فعاليت انساني بر محيط ب) شاخصهاي وضعيت محيطي ؛ به عنوان معيار كيفيت محيطي ج) شاخصهاي پاسخ؛ عكسالعمل اجتماعي را در مورد تغييرات در وضعيت محيطي نشان ميدهد. بنابراين كميت مطلوب شاخصهاي محيطي بايد به منظور بهبود در سيستم شاخص كنوني و ارزيابي تمايلات رقابتي و الزامات سيستمي انتخاب شود. مطالعه توسعه پايدار مجموعه بزرگ و پيچيدهاي از متغيرها را در بر ميگيرد و جنبههاي مختلف توسعه را توصيف ميكند. براي ايجاد اين مجموعه ما به انتخاب و يا جمعآوري اين متغيرها و همچنين تحليل همبستگي ميان آنها نياز داريم. روش منظم انتخاب شاخص بايستي از روش شناسي علمي كافي، عناصر چند بعدي و ارزيابي عدم اطمينان تبعيت كند (عدم اطمينان در همة گامهاي فرآيندهاي تصميمگيري اتفاق ميافتد و دليل اصلي مشكل بودن تصميمگيري تلقي ميشود). چنين متدي بايد قابل انعطاف باشد. براي مثال قابليت تكميل يا كاهش تعداد شاخصها به منظور دستيابي به نتايج بهتر، در اين زمينه مثال خوبي است. اساساً براي ارتقاء پيشرفتهاي توسعه پايدار، شاخصهاي خطي قوي بايد شناسايي و بكار گرفته شود. شاخصهاي توسعه پايدار بايد به «شروع چرخه توسعه» نظير انرژي، منابع طبيعي، شيميايي و منابع و معيارهاي توسعهاي ديگر توجه نمايد. استفاده از شاخصهاي پايداري ابزاري براي تلاشهاي مدرن جهت ارتقاء حفاظت محيطي در زمينههاي مختلف ميباشد. گام بعدي در بررسي پيشرفت كشورها در جهت توسعه پايدار استفاده از شاخص S ميباشد. ايكاين و تامسوكاين (2003)، معتقدند كه شاخص توسعه پايدار شاخصي توافقي است كه شامل 8 شاخص ميباشد، و هر يك از سه بخش اقتصادي، اجتماعي و محيطي داراي 6 شاخص است. از اين رو پايداري ميتواند تنها به وسيله تركيب چهار بعد تقريباً مبهم حاصل شود. اگر چه پايداري براي كار خط مشي اقتصادي، محيطي و اجتماعي ضروري و حياتي است. «اصل مديريت» توسعه پايدار (اصل انسجام) اصل برتري است همچنين مستلزم منافع اجتماعي و نهادي در خط مشي محيطي است (منافع اقتصادي خود به خود ايجاد ميشود و اغلب مسلط است). اين اصل بايد از اصل نهادي مديريت توسعه پايدار (اصل فرعي) تبعيت كند كه مستلزم تصميمهاي نهادي در پايينترين سطح ممكن ميباشد. چهار سطح اقتصادي را در خط مشي توسعه پايدار اجتماعي ميتوان مشخص كرد (Hinter Berger et al,1997) - سطح خرد (مالكين و مصرفكنندگان) - سطح متوسط (نهادها و شبكهها) - سطح كلان (شرايط محاسباتي، مالي و توزيعي) و - سطح فراتر (اهداف اجتماعي) مقصود نهايي تعريف همه سطح اقتصادي براي خط مشي گذاري، به شيوهاي به هم وابسته، ميباشد. ميتوان از ماتريس براي استخراج سناريوي پايداري استفاده كرد كه هر چهار بعد (اقتصادي، اجتماعي، محيطي و نهادي) و سطوح اقتصادي (خرد، متوسط، كلان و فراتر) را به شيوهاي همبسته و وابسته به هم، در بر ميگيرد. رويكردهاي مدلسازي و استفاده از ابزارهاي مختلف نشان ميدهد كه چنين سناريوهايي ميتواند به شيوه به هم وابسته و كاربردي ايجاد شود (Spangenberg et.al. 2000). توصيه ميشود همه فرآيندهاي توسعه پايدار در همه سطوح به طور همزمان شروع شود: - جهاني (دستور كار بين المللي 21) - منطقهاي (دستورالعمل منطقهاي 21، براي مثال بالكتيك 21 كه اهداف توسعه پايدار منطقهاي را با توافق 11 دولت در منطقه درياي بالكتيك و ديگر اعضاء بالكتيك 21 در بر ميگيرد) - دولت (دستور كار ملي 21) - محلي (دستورالعمل 21 محلي) هدايت مجدد جامعه و اقتصاد در جهت پايداري كاري است كه نميتواند با هر زيرگروه اجتماعي مشخص شود بلكه به جامعه بزرگتري كه قابل مديريت باشد، نياز دارد. مشاركت همه گروههاي اصلي جامعه يكي از نوآوريهاي اصلي نهادي است كه گفتمان پايداري و دستور كار 21 با خود دارد و موفقيت اجراي دستور كار 21 تنها زماني كه آنها با هم كار ميكنند امكانپذيراست. كنفرانس جهاني توسعه پايدار (WSSD) كه در 26 آگوست تا 4 سپتامبر 2002 در جانسبرگ تشكيل شد توسعه پايدار را به عنوان يكي از مهمترين عنصر دستور كار بينالمللي مطرح، و مباحث جديدي براي اعمال جهاني در مبارزه با فقر و حفاظت محيطي ارائه نمود. درك توسعه پايدار از اين حيث به ويژه همبستگي فقر، محيط و مصرف منابع محيطي وسيعتر و تقويت شد. دولتها دامنه وسيعي از تعهدات دقيق را به ويژه در مورد اهداف هزاره توسعه، همينطور مقصود نهايي اعمال براي نيل به اجراي اثربخش اهداف توسعه پايدار پذيرفتند. و امروز اين دولتها به طور فزاينده منافع امنيت ملي خود را در قبال دسترسي به منابع ميدانند. سياستها و برنامههاي دستيابي به توسعه پايدار براي بقاء ضروري هستند. دستيابي به رويكردها و مكانيزمهاي جديد به عنوان مدل پايدارتر براي توسعه ضروري است. براي مثال آنچه در ليتواني شايان توجه است تقويت استراتژي توسعه پايدار ملي در جولاي 2002 است و اخيراً توسط دولت مورد تأييد قرار گرفته است. استراتژي براي اجراي روشمند و توأم با همكاري خط مشي ملي پايدار ضروري است. توسعه اقتصادي پايدار مبتني بر تعامل ميان بخشها و مناطق كشور اولويت اصلي توسعه پايدار ليتواني است. هدف اصلي توسعه پايدار در ليتواني دستيابي به ميانگين كنوني كشورهاي اروپايي است كه در برنامه 2020 مطابق با شاخصهاي توسعه اقتصادي و اجتماعي، همينطور كارايي مصرف منابع بدون زيادهروي از استاندارهاي پذيرفته شدة اتحاديه اروپا مطابق با شاخصهاي آلودگي، تعهد به حداقلسازي آلودگي محيطي و تأثير آن بر تغييرات جو جهاني، آمده است. در زمينه توسعه پايدار شركتهاي صنعتي نميتوانند به عنوان واحدي مجزا در نظر گرفته شوند. صنايع عنصر سيستم پويايي وسيعتر محسوب ميشود. استفاده از رويكرد سيستمي براي درك تعاملات پيچيده ميان بخشهاي مختلف چنين سيستمي و توانايي بكارگيري استراتژيهاي مؤثرتر كه توسعه صنعتي را به شيوه پايدار ممكن ميسازد حياتي است. در تجزيه و تحليل اجراي توسعه پايدار در سطح خرد در سازمانهاي اقتصادي و شركتها، تنظيم اصول مديريت توسعه پايدار اجتماعي (اصل سودآوري ) امكانپذير ميشود. سازمانهاي اقتصادي و شركتها نهايتاً بايستي موارد زير را مد نظر داشته باشند: الف) تجارت و محيط بايد به همديگر كمك كنند، ولي همديگر را محدود يا ويران نكنند. ب) سودآوري سازمانها با مشاركت در توسعه پايدار اجتماعي امكانپذير است. به منظور حمايت از صنايع در سازگاري با چالشهاي محيطي و توسعه پايدار و در استفاده از فرصتهاي توسعه صنعتي پايدار برنامه ملي توسعه صنعتي پايدار در ليتواني ارائه شده است. اصول مديريت در مديريت توسعه پايدار اجتماعي به شرح ذيل عملي است: الف) نگرش بين بخشي ب) مشاركت اجتماعي ج) آيندهنگري د) استفاده اثربخش از منابع طبيعي ه) ارزيابي اثر فعاليتهاي محلي، منطقهاي و جهاني و) برنامهريزي ز) تفكر كلگرا با توجه به ساز و كار تصميمگيري توسعه پايدار بايد توجه قابل ملاحظهاي به آماده كردن استراتژيهاي جوامع پايدار داشت. اجراي موفق استراتژي جوامع پايدار در جامعه خاص موجب ميشود تا: 1- جوامع پايدار ديگري براي برقراري جامعه پايدار شروع به توسعه نمايند، 2- و به تبع آن اين جوامع پايدار جامعه منطقهاي پايدار را ايجاد خواهند كرد 3- و در نتيجه جوامع منطقهاي با جامعه جهاني پايدار متحد خواهد شد. در واقع توسعه گام به گام از سطح محلي (پايداري) به جهاني (پايداري) عملي خواهد شد. در نتيجه آن تئوريهاي اقتصادي و مديريتي جامعهگرا و زيست محيطگرا، سيستمهاي اقتصادي بهداشت، امنيت (پايدار) انساني و اكولوژيكي امروز را تشويق و تغيير خواهد داد. اين تئوريها به شرح ذيل بحث ميشود: - كاركردهاي محيطي و رفاه در كل، كه استفاده از چهار شكل سرمايه را ايجاد ميكند. - مؤسسات اجتماعي با كاركردهاي خوب و مناسب - سيستمهاي نظارتي اثربخش در اجراي وظايف توسعه پايدار - عدالت اجتماعي كه منجر به رشد رفاه انساني خواهد شد. 3- كاربرد مفاهيم قلمرو محيطي و آثار زيست محيطي به منظور دستيابي به پاسخ مناسب در اينكه چطور اهداف پايداري توسعه اقتصادي ارزيابي ميشود ميتوان از دو مفهوم قلمرو محيطي و آثار زيست محيطي استفاده كرد. سوابق آنها مشخص است، توجه عميقي به افزايش توليد و مصرف در شمال و ديدگاههاي توسعه در جنوب دارند. «قلمرو محيطي» رويكرد پيچيدهتري است كه در آن بخشهاي، منابع متعدد مهم در سطح ملي تجزيه و تحليل ميشود. بنابراين «قلمرو محيطي» در عمل با مشكل مواجه ميشود. در مقايسه با آن در مفهوم «آثار زيست محيطي» ، منابع توأماً در يك شاخص منفرد آورده ميشود و در سطح مطلوب جمعآوري ميگردد. علاوه بر آن آثار زيست محيطي چالشهاي پايداري را در تغيير بيشتر، ايجاد ميكند، و بيان ميكند كه «استفاده مطلوب مردم از زمين و آب و ديگر منابع طبيعي و توجه به ميزان جذب ضايعات در استفاده از آن ضروري است». بديهي است مفاهيم قلمرو محيطي و آثار زيست محيطي سناريوي توسعهيافتهاي براي تضمين پايداري ايجاد نميكند بلكه تنها چهارچوب اوليه هدايت مبناي «اصل اجرا» را ايجاد ميكند. در آينده اين ارزيابي بايد بوسيله تشكيلات واقعي تكميل شود و مصرف كميت منابع جهان، صورت پايدار صورت گيرد. ايده اصلي مفهوم آثار زيست محيطي به وسيله رييز (1992) ارائه شده و بعدها توسط واكرناگل توسعه يافته است (رييز، واكرناگل 1994). مهيا كردن زمينه براي هر فرآيند، فعاليت و منطقه منفرد، بر استفاده از منابع زمين، تجميع ضايعات، مصرف خدمات طبيعي، تأثير ميگذارد و اين اثر پيچيده كه بوسيله استفاده از منابع و محيط ايجاد ميشود ميتواند به معيار يك بعدي تبديل شود، نوعاً در زيستشناسي نقشه زمين بايد به شكل محاسبه شده ارائه شود. شش طبقه زمين با رويههاي محاسبه شده شناسائي شده است: زمين مطلوب/ آسيب ديده، باغها، زمينهاي آماده، مراتع و چراگاهها، جنگل، زمين انرژيزا و قلمرو دريايي انرژيزا. استفاده از اين روش براي توزيع زمين به نسبت افراد نشان ميدهد كه متوسط آثار زيست محيطي اكولوژيك در جهان حدود 8/1 هكتار به نسبت سرمايه است. آثار زيست محيطي در اغلب كشورهاي توسعه يافته به 3 الي 5 هكتار به نسبت سرمايه رسيده است. درحالي كه در كشورهاي توسعه نيافته مانند هند اين نسبت به 4/0 هكتار به نسبت سرمايه است. بايد به خاطر داشت كه مناطق توسعه يافته از محدودههاي آثار زيست محيطي ظرفيتهاي اكولوژيك محلي، تجاوز كردهاند. و بر مبناي اين ادعا ظرفيت اكولوژيكي از حساب جهاني فراتر ميرود. تلاش براي محاسبه « قلمرو اكولوژيك بالقوه» يعني نقشه زمينهاي توليدي واقعي منطقه، در حال وقوع است (Wackernagel, Bees, 1996). در طول يك قرن نقشه زمين از 6 هكتار به 5/1 هكتار در معيار جهاني تنزل پيدا كرده است. همچنين در مقايسه آثار زيست محيطي با قلمرو اكولوژيكي، زمين 3/0 (5/1-8/1=3/0) به نسبت سرمايه تخطي كردهاند. يعني ما با «شكست اكولوژيكي » مواجه شدهايم، كه تحت عنوان شاخص كمي غير پايداري - و روش انگلي زندگي انساني بيان ميشود انتقادهايي نسبت به مفهوم «آثار زيست محيطي» وجود دارد: نخست: آثار زيست محيطي شاخص يك بعدي است، و اثر زيست محيطي كل را به طور مستقيم و غير مستقيم در ارتباط با مصرف جمع ميكند و بر آن اساس شكل نقشه زمين استفاده شده را به دست ميآورد. براي انجام اين محاسبه، طبقات مصرفي مختلف بايد به طبقه نقشه زمين تبديل شود. بديهي است اين دگرگوني هرگز به عنوان ويژگيهاي محلي انواع زمين و استفاده از زمين كه ممكن است فراموش بشود، كامل نميشود. دوم: آثار زيست محيطي؛ فرضيهاي در مورد نقشه زمين است. و نبايد به معني استفاده حداقل از زمين تلقي شود. با اين حال آثار زيست محيطي، ميان استفاده پايدار يا ناپايدار از زمين مطابق تعريفي كه ارائه شد تفكيك قائل نميشود. سوم: آثار زيستمحيطي با ارزيابي اثر محيطي مصرف انرژي سر و كار دارد. اين عنصر از آثار زيست محيطي، محاسبات دقيق نقشه (جنگل) زمين توليد را در بر ميگيرد كه براي تركيب CO2 كه بوسيله سوخت استخراج شده، ايجاد ميشود، ضروري است ولي نقشه CO2 بوسيله جنگل تنها يكي از تركيبات CO2 ميباشد و عليرغم آن براي نقشههاي زمين بزرگ ضروري است. چهارم: محاسبه آثار اكولوژيكي عنصر آبهاي پرورش ماهي را كه خيلي براي مناطق حياتي است در بر نميگيرد. پنجم: آثار اكولوژيكي آلودگي محيطي را به جزء CO2 منعكس نميكند. ششم: از نقطه نظر محيطي انتخاب ويژگي ابعاد فضايي (جهاني، منطقهاي و محلي) براي محاسبه آثار اكولوژيكي مورد استفاده قرار ميگيرد به ويژه وقتي كه موانع ملي بوسيله ماهيت ژئوپولتيكي و فرهنگي به جاي جنبههاي محيطي تعيين ميشود. هفتم: به آثار زيستمحيطي تمايلات ضد تجاري را مشخص ميكند بنابراين نميتواند به عنوان يك شاخص عيني تفسير شود. متد آثار زيستمحيطي در كل مزاياي تطبيقي كشورها و مناطق را در ارتباط با سهم منابع محيطي و اكولوژيكي ناديده ميگيرد. هشتم: آثار اكولوژيكي يك شاخص ايستا است و اطلاعاتي را در مورد نرخ سيستمهاي طبيعي و ظرفيت حاشيهاي آن در زمان و مكان مختلف ارائه نميكند. براي محاسبه آثار زيستمحيطي به موارد زير توجه كنيد: 1- از اشكال واقعي به جاي فرضيهها در مقايسه آثار دوگانه زيستمحيطي كه استفاده پايدار و ناپايدار از زمين را به نسبت افراد منعكس ميكند استفاده شود. 2- در محاسبه آثار زيستمحيطي بايد انعطاف لازم وجود داشته باشد. 3- هر كسي بايد نسبت به ارزش منحصر به فرد و واقعي آثار زيستمحيطي پاسخگو باشد. 4- استفاده از روش سناريو كه امكان بررسي فرآيندهاي پيچيده را تحت شرايط تغييرات بزرگ فراهم ميكند روش بهتري است و همچنين از روش مدلسازي بايد براي واقعي كردن نتايج معتبر اقتصادي استفاده كرد. مطابق مفهوم آپسكور قلمرو اكولوژيكي به شرح زير تعريف ميشود: ميزان كل ظرفيت جذب آلودگي زمين، منابع تجديد ناپذير انرژي، سرمايه، زمين، آب و جنگل توسط انسانها، و ايجاد و حفظ ظرفيت طبيعي آن براي نسلهاي آينده، طوري كه نسلهاي آينده نيز به ميزان مساوي از منابع فوقالذكر بهرهمند شوند. اين مفهوم در هر زمان محدوديتهاي ميزان فشار محيطي را نشان ميدهد. سيستم اكولوژيكي زمين ميتواند با اين سيستمها سازگار باشد. ساز و كارهاي افزايش ماليات بر منابع بر اساس قلمرو محيطي به عنوان «مفهوم در حال ظهور» بايد ابزاري ضروري براي تقويت توسعه پايدار در نظر گرفته شود. ايجاد مفهوم عملياتي قلمرو محيطي مستلزم رويكرد سه مرحلهاي است (sips et al. 1994/5): 1- تعيين تقاضاي انسانها براي كاركردهاي محيطي 2- تعيين عرضه پايدار كاركردهاي محيطي 3- سازگاري بين عرضه و تقاضا بدون شك آماده كردن استراتژيهاي حمايت مؤثر از محيط، بدون تعيين سهم قلمرو اكولوژيكي در جهان ممكن نخواهد بود. براي محاسبه قلمرو اكولوژيكي پيشفرضهاي زير ضروري است: - منابع تجديدپذير بايد به ميزاني استفاده شود كه آسيب جدي به محيط وارد نكند. - منابع تجديدناپذير در يك سيستم محدود بايد مورد استفاده قرار گيرد. - نرخ آلودگي موجب ميشود تا افراد از تركيبات بالقوه محيطي خطور نكنند. بنابراين قلمرو اكولوژيكي به لحاظ ماهوي محدود، و از طريق روشهاي كمي قابل اندازهگيري است. افزون بر آن مفهوم قلمرو اكولوژيكي فرصتي را جهت تعيين اينكه چه ميزان از قلمرو محيطي يك كشور به وسيله ساكنان كشور ديگر مصرف ميشود، پيشنهاد ميكند. اين امر از طريق مقايسه استفاده جهاني از منابع فردي صورت ميگيرد و متوسط مصرف ملي هر فرد را مشخص ميكند. ارزيابي قلمرو محيطي نشان ميدهد كه از آن به ميزان مساوي استفاده نميشود. كشورهاي غني بايد ادعاي خود را در مورد قلمرو محيطي تخصيص يافته به آنها كاهش دهند. جبران جزئي و كلي اين كمبود از طريق افزايش اثربخشي اقتصادي امكانپذير است. 4- اصول تئوريكي محاسبه قلمرو محيطي براي منابع فردي تقسيم محلي سازمان محيطي بينالمللي «دوستداران زمين» به عنوان يك پروژة «زمين براي توسعه پايدار اروپا» در سي كشور اروپايي EFTA و مناطق اروپاي شرقي و مركزي در 96-1995 اجرا شده است. هدف «دوستداران زمين» مشخص كردن آيندة توليد و مصرف اروپا تا سال 2010 و ارزيابي قلمرو محيطي آنها بود (Towards sustainable Europe, 1995). با مشاركت در اين پروژه فرصت مناسب براي اقتصاددانان خارجي ايجاد شد تا اصول تئوريكي محاسبه قلمرو محيطي را براي منابع فردي بهبود دهند. محاسبه قلمرو محيطي در پروژه ابتدا به وسيله «دوستداران زمين» مطرح شد كه عمدتاً بر اساس دسترسي به منابع نبود، بلكه اثر استفاده ازمنابع محيطي را مورد توجه قرار ميداد. در طي يك رشته مباحث علمي بسياري از شاخصهاي محيطي پيشنهاد شد كه اتمام منابع و همين طور سطح آلودگي منابع را ارزيابي ميكرد. اين مقاله تجزيه و تحليل گروهي از شاخصها را كه حدود 90 درصد همه منابع جاري را در فرآيندهاي صنعتي در بر ميگيرد و همين طور استفاده از منابع را توأماً شرح ميدهد. 1- انرژي: وقتي عرضه انرژي در قلمرو محيطي محاسبه ميشود نشان ميدهد كه «اثر گلخانهاي» مشكل اصلي مرتبط با بخش انرژي مدرن ميباشد و مبنايي را براي محاسبه قلمرو محيطي ارزش جهاني در نظر گرفته شده براي انرژي، فراهم ميكند. در تلاش براي محدود كردن پيامدهاي منفي «اثر گلخانهاي»، دانشمندان توافق كردهاند كه افزايش درجه پايانپذيري در طي يك دهه 0/10C است كه در مقايسه با سطح قبل صنعتي 20C افزايش نشان ميدهد. به اين معني كه مقدار CO2 در جو نميتواند از 550 ppm تجاوز كند. بنابراين در شرايط كنوني بايد كاهش سالانه CO2 حداقل 1 الي 2 درصد در سطح جهان صورت گيرد. در واقع اينكه تا سال 2010 سطح مطلوب انتشار CO2 به7/1 تن در سرمايه برسد غير واقعي است و نياز به تغيير مناسب در اهداف دارد. عليرغم اينكه مهمترين عنصر اين سناريو تبديل منابع جاري انرژي به منابع تجديدپذير (پايدار) است ولي توسعه پايدار نميتواند بدون تغيير سيستم انرژي جهاني به انرژي پايدار، تحقق پذيرد. 2- آبهاي پرورش ماهي: تنها 5/2 درصد از عرضه آب، متعلق به آبهاي پرورش ماهي است و تقريباً 85% آن در پوششهاي يخي و برفي دائم جمع شده، كه مردم قادر به استفاده از آن نيستند و نميدانند از آن چطور بايد استفاده كرد. و بيش از 14 هزار كيلومتر مكعب از آب پرورش ماهي بلااستفاده است زيرا قسمت اعظم اين آب به بقاء سيستمهاي طبيعي- اكولوژيكي اختصاص دارد (Prust 1995). در تعدادي از كشورها شاخص مصرف آب كه نسبت ميان آب مصرف شده و آب بالقوه براي پرورش ماهي را نشان ميدهد، خيلي بالاست. گاهاً برابر با يك يا بيش از آن است در اينجاست كه از قلمرو محيطي تخطي شده است. براي مثال مصرف ناپايدار آب (يعني وضعيتي كه در آن استخراج آب از منابع زيرزميني آب بيشتر است) سريعتر از ذخيره آبي است كه در طي زمان، تقريباً 60% از شهرهاي بزرگ اروپا با جمعيتي بالغ بر 140 ميليون نفر استفاده كردهاند. قلمرو آبهاي پرورش ماهي بايد براي هر منطقه به طور جداگانه محاسبه شود اين امر بسيار پيچيده و مشكل است. ليكن از طريق جو محلي سيستم هيدرولوژي آب، گياهان منطقه، و ظرفيت جريانهاي آبهاي زيرزميني و آبهاي سطحي تعيين ميشود. 3- منابع طبيعي تجديدناپذير: استخراج منابع تجديدناپذير به معني پايانپذيري مداوم عرضه منابع است. بنابراين استفاده از منابع تجديدناپذير نميتواند پايداري به دنبال داشته باشد. به هر حال سياست پايداري منابع تجديدناپذير به آساني نميتواند از مصرف آن جلوگيري بكند. ولي مصرف هوشمندانه و اقتصادي آن عرضه كافي آن را براي نسلهاي آينده تضمين ميكند. وضعيت كنوني مصرف منابع تجديدناپذير با يك معضل روبرو است. طوري كه استخراج امروزه منابع تجديدناپذير براي طبيعت مخرب و ويرانكننده است. ظرفيت دامنه «قلمرو محيطي» منابع طبيعي تجديدناپذير براي مثال براي فلزات، از طريق كمبود آنها و هزينههاي محيطي آن مشخص ميشود. اين محاسبه كه از مرحله استخراج تا استفاده را در بر ميگيرد (براي مثال مصرف انرژي، سطح بي مسئوليتي و داروي سمي براي محيط تلقي ميشود). محاسبات نشان ميدهد كه جريان جهاني چنين مواردي بايد تا 30 الي 50 سال آينده 50% كاهش يابد (Henterberg . Scbmited-Bleek , 1999). بخاطر داشته باشيد كه اصل عدالت ايجاب ميكند كه كميت بالقوه ذخيره شده به طور مساوي ميان كشورها توزيع شود. كشورهاي صنعتي بايستي استفاده از منابع متعدد را 80 الي 90 درصد كاهش دهند. اگر استفاده از منابع تجديد ناپذير(ولي قابل تجديد) از طريق غير مادي كردن جريانهاي مادي، در فضاي تكنيكي افزايش يابد. و منجر به استفاده بهينه از منابع و افزايش كارآيي توليد اكولوژيكي كالا نشده و نهايتاً منجر به بهره مندي بيشتر جامعه از آن خواهد شد (Haffren, 1988 ). 4- منابع كشاورزي: زمين بايد به عنوان منبع محدود در نظر گرفته شود زيرا حدود 78% از چشم اندازهاي گياهي، باتلاقي، خشكي، سنگي، داراي شيب، و يا در سايه قرار دارند كه براي كشاورزي مناسب نمي باشد(Clevelan, 1999 ). امروزه تقريباً از همه زمينهاي قابل كشت در جهان كه حدود 43/1475 ميليون هكتار است استفاده ميشود.(Biswas 1994 ). آن تقريبا 24% هكتار به نسبت سرمايه را در بر مي گيرد. روشهاي معاصر و رايج توليدات زمين با كاهش پتانسيل زمينهاي قابل كشت در حدود16 ميليون هكتار در سال ناپايدار ميباشد. بنابراين تا سال 2010 تنها 22 درصد هكتار قابل دسترس خواهد بود. اگر اين روند تا 2025 ادامه يابد زمينهاي مناسب براي فعاليتهاي كشاورزي به 17 درصد هكتار در سرمايه براي كل جمعيت 4/8 ميليوني زمين كاهش خواهد يافت. به منظور محاسبه قلمرو محيطي و قابل دسترس براي كشاورزي پيشفرضهاي زير بايد مورد توجه قرار گيرد: ـ قلمرو محيطي به عنوان نقشه زمين تعريف ميشود كه مستلزم عرضه غذا به جمعيت كشور مي باشد و در سطح اقليم مختلف محاسبه مي شود. ـ مشكل تامين غذاي مردم مشكلي جهاني است و يكي از مهمترين معضلاتي است كه در تأمين آينده غذايي خود را نشان خواهد داد. اين نكته بايد مهمترين اولويت باشد. كشاورزي بايد پايدار باشد به شيوه اي كه هيچ زمين قابل كشتي تلف و ضايع نشود. ـ زمين به عنوان منبع حفاظتي مورد توجه قرار گيرد و بايد در نظر داشت كه هر ميزان حفاظت از آن به همان ميزان غذاي ما را تامين مي كند و اين امر مي تواند عدم اطمينان و تنشهاي انساني را كاهش دهد. ـ بايد توجه داشت كه ده درصد از زميني كه اكنون استفاده مي شود براي باز چرخه كشاورزي و جنگل و به منظور حفاظت از محيط رها شده است. 5- منابع درختي: مطابق محاسبه متخصصين سرمايه طبيعي جهان، نقشه هاي جنگل از زمان شروع عصر كشاورزي 3/2 كاهش يافته است (Mather- chapman 1995) بنابراين امروزه جنگلها تنها 4/1 سطح زمين يعني تقريبا 3604 ميليون هكتار را در بر مي گيرد. جنگلهاي مناطق پر باران تقريبا نصف آن را شامل ميشود ولي در مقايسه با ديگر زمينها با نرخ سريعتري از بين رفتهاند. از سال 1950 حدود نصف جنگلهاي مناطق باران زا كاهش يافته است. بخاطر داشته باشيد كه جنگل در حفظ زندگي زمين حياتي است دانشمندان محاسبه كرده اند كه يك هكتار از جنگل ارزشي حدود 965 دلار آمريكايي براي انسان سودمند است (Costansget et.al., 1997 ). بنابراين ما ابتدا بايد مديريت جنگل پايدار و همچنين حركت در جهت وظايف حفاظتي از جنگل و ارزش شكل گيري محيط و مزيت اجتماعي عمومي را بهبود بخشيم. محاسبه قلمرو درختان در سطح جهان نشان مي دهد كه ماحق بريدن درختان جنگل را نداريم. و در مقابل 2173 ميليون هكتار از جنگل پيشين مسئول هستيم. قطع درختان جنگل از باقي مانده 1431 ميليون هكتار از جنگلهاي كنوني بايد پايدار باشد . تنوع زيست محيطي نبايد ويران شود و پتانسيل آنها براي ذخيره بايد محافظت شود. اين ميزان نشان مي دهد كه تقريبا 2 متر مكعب از درخت از هر هكتار از جهان مي تواند بريده و استفاده شود. اهمیت مدیریت در اسلام خداوند در سوره یوسف: آیات 54 تا 57 می فرماید: «وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَكِینٌ أَمِینٌ* قالَ اجْعَلْنِی عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ* وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْها حَیْثُ یَشاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ* وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَ كانُوا یَتَّقُونَ»؛ ملك (مصر) گفت: او (یوسف) را نزد من آورید تا وى را مخصوص خود گردانم هنگامى كه (یوسف نزد وى آمد و) با او صحبت كرد (ملك به عقل و درایت او پى برد و (گفت تو امروز نزد ما منزلت عالى دارى و مورد اعتماد هستى. (یوسف) گفت مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده كه نگهدارنده و آگاهم. و اینگونه ما به یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم كه هر گونه مىخواست در آن منزل مىگزید (و تصرف مىكرد) ما رحمت خود را به هر كس بخواهیم (و شایسته بدانیم) مىبخشیم و پاداش نیكوكاران را ضایع نمىكنیم. و پاداش آخرت براى آنها كه ایمان آوردهاند و پرهیزگارند بهتر است. اهمیت ویژه مسائل اقتصادى را در سرنوشت اجتماعات هرگز نمىتوان از نظر دور داشت، آیات فوق نیز اشاره به همین حقیقت مىكند، چرا كه یوسف از میان تمام پستها انگشت روى خزانه دارى گذاشت، زیرا مىدانست هر گاه به آن سر و سامان دهد قسمت عمده نابسامانیهاى كشور باستانى مصر، سامان خواهد یافت، و از طریق عدالت اقتصادى مىتواند سازمانهاى دیگر را كنترل كند. در روایات اسلامى نیز اهمیت فوق العادهاى به این موضوع داده شده است از جمله در حدیث معروف على (ع) یكى از دو پایه اصلى زندگى مادى و معنوى مردم (قوام الدین و الدنیا) مسائل اقتصادى قرار داده شده است، در حالى كه پایه دیگر علم و دانش و آگاهى شمرده شده است. (نهج البلاغه، حکمت 372) گرچه مسلمین تاكنون اهمیتى را كه اسلام به این بخش از زندگى فردى و اجتماعى داده نادیده گرفتهاند، و به همین دلیل از دشمنان خود در این قسمت عقب ماندهاند، اما بیدارى و آگاهى روز افزونى كه در قشرهاى جامعه اسلامى دیده مىشود، این امید را به وجود مىآورد كه در آینده كار و فعالیتهاى اقتصادى را به عنوان یك عبادت بزرگ اسلامى تعقیب كنند و با نظام صحیح و حساب شده عقبماندگى خود را از دشمنان بىرحم اسلام از این نظر جبران نمایند. ضمنا تعبیر یوسف كه مىگوید«إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ» دلیل بر اهمیت مدیریت در كنار امانت است، و نشان مىدهد كه پاكى و امانت به تنهایى براى پذیرش یك پست حساس اجتماعى كافى نیست بلكه علاوه بر آن آگاهى و تخصص و مدیریت نیز لازم است، چرا كه" علیم" را در كنار" حفیظ" قرار داده است. و ما بسیار دیدهایم كه خطرهاى ناشى از عدم اطلاع و مدیریت كمتر از خطرهاى ناشى از خیانت نیست بلكه گاهى از آن برتر و بیشتر است! با این تعلیمات روشن اسلامى نمىدانیم چرا بعضى مسلمانان به مساله مدیریت و آگاهى هیچ اهمیت نمىدهند و حد اكثر كشش فكر آنها در شرائط واگذارى پستها، همان مساله امانت و پاكى است با اینكه سیره پیامبر (ص) و على (ع) در دوران حكومتشان نشان مىدهد، آنها به مساله آگاهى و مدیریت همانند امانت و درستكارى اهمیت مىدادند. رشد یعنی قدرت مدیریت، وقتی که انسان میخواهد انسانهای دیگر را اداره کند یعنی وقتی که موضوع رشد، اداره انسانهای دیگر باشد آنرا مدیریت و رهبری مینامیم، این نوع از رشد در اصطلاح اسلامی " هدایت " و به تعبیر رساتر " امامت " نامیده میشود. دقیقترین کلمهای که بر کلمه امامت منطبق میشود همین کلمه رهبری است. فرق نبوت و امامت در اینست که نبوت راهنمائی و امامت رهبری است. نبوت، ابلاغ، اخبار، اطلاع دادن، اتمام حجت و راهنمائی است. راهنما چه میکند؟ راه را نشان میدهد. وظیفهاش بیش از این نیست که راه را نشان دهد، ولی بشر علاوه بر راهنمائی به رهبری نیاز دارد. یعنی نیازمند است به افراد یا گروه و دستگاهی که قوا و نیروهای وی را بسیج کنند، حرکت دهند، سامان و سازمان بخشند. نبوت راهنمائی است و یک منصب است، اما امامت رهبری است و منصب دیگری است. پیغمبران بزرگ هم نبی و هم امام هستند. پیغمبران کوچک فقط نبی بودند و امام نبودند، رهنما بودند ولی رهبر نبودند. اما پیغمبران بزرگ هر دو منصب و هر دو شأن را داشتهاند. هم شأن راهنمائی و هم شأن رهبری. ابراهیم، موسی، عیسی هر کدام رهنما و رهبراند. خاتم الانبیاء رهنمای رهبر است. قرآن مجید بر این اصل بسیار تکیه میکند و در معارف شیعه این اصل قرآنی جای شایسته خود را دارد. البته آنچه قرآن تحت عنوان رهبری از آن بحث میکند مافوق رهبری است که بشریت میشناسد، رهبریی که بشریت میشناسد از حدود رهبری در مسایل اجتماعی تجاوز نمیکند ولی منظور قرآن از رهبری، علاوه بر رهبری اجتماعی رهبری معنوی یعنی رهبری بسوی خدا است و آن خود حساب دقیق و حساسی دارد و از رهبریهای اجتماعی بسی دقیقتر و حساستر است. قرآن کریم درباره ابراهیم حرف عجیبی میزند و میگوید: " «و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات»"...؛ خداوند ابراهیم را در مراحل بسیار مورد آزمایش قرار داد و ابراهیم از این آزمایشها پیروز بیرون آمد. (بقره/124) ابراهیم از پیغمبرهائی است که سرگذشت عجیبی دارد و آزمونها برایش پیش آمده و در همه آنها کمال موفقیت و پیروزی را داشته است. در میان قوم بابل به نبوت مبعوث شد و یک تنه با عقائد منحط و شرک آمیز قوم خود که همه را فرا گرفته بود مبارزه کرد، همه بتها را به استثنای بت بزرگ شکست. تبر بت شکنی را به گردن بت بزرگ انداخت، به علامت اینکه بت ها با یکدیگر نزاع کرده و بت بزرگ سایر بتها را به این روز انداخته است. ابراهیم با این کار خود نیروی فطری عقلی خفته مردم را بیدار کرد. زیرا فطرتا درک میکنند که ممکن نیست، جمادات با یکدیگر به نزاع برخیزند، همین جا به خود میآیند که پس چرا انسان عاقل شاعر مدرک، سر به آستان این موجودات لایشعر فرود آورد. ابراهیم مکرر مورد غضب و خشم نمرود قرار گرفت تا آن جا که او را در گودالی، حتی میتوان گفت در دریائی، از آتش انداختند ولی او از سخن خود دست بر نمیداشت. ابراهیم از طرفی با عقائد منحط و خرافی و تقلیدی خود درگیر بود و پیروز میگشت، و از طرف دیگر با نمرود درگیری شدید پیدا کرد و تا میان آتش رفت و درهمان حال یک آزمون عجیب الهی به سراغش آمد، یعنی از طرف خدا به امری مأمور شد که جز یک تسلیم کامل هیچ نیروئی نمیتواند آنرا اطاعت کند، امری که دربارهاش صادر شد این بود که فرزند جوان عزیزت را بدست خود در راه خدا باید فداکنی و سر ببری. ابراهیم تصمیم به انجام اینکار گرفت و در آخرین مرحله که تصمیم ابراهیمی ظهور کرد از جانب خداوند ندا رسید که یا ابراهیم تو عمل کردی و ما آنچه از تو میخواستیم همین بود. ما از تو همین حد از تسلیم را میخواستیم، ما کشتن فرزند از تو نمیخواستیم. ابراهیم این منازل و مراحل را طی کرد و پشت سر گذاشت، بعد از همه اینها بود که به او گفته شد اکنون شایسته امامت و رهبری هستی. ابراهیم از نبوت و رسالت گذشت تا به رهبری رسید. در حدیث است: " «اتخذ الله ابراهیم نبیا قبل ان یتخذه رسولا و اتخذه رسولا قبل ان یتخذه خلیلا و اتخذه خلیلا قبل ان یتخذه اماما» "؛ خلاصه معنی حدیث اینکه: ابراهیم اول نبی بود و هنوز رسول نبود، رسول شد و هنوز خلیل نبود، و خلیل الله شد، و هنوز امام و رهبر نبود، بعد از همه اینها بمقام امامت و رهبری رسید. مفاد آیه کریمه: " «و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما»؛ و هنگامی که خداوند ابراهیم را با کلماتی بیازمود و او همه را به اتمام رسانید، گفت: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم. (بقره/124)"، اینست که: پس از آنکه ابراهیم همه مراحل را طی کرد و از همه آزمایشها پیروز و موفق بیرون آمد و باصطلاح فارسی از هفت خوان گذشت، ما باو اعلام کردیم که هم اکنون وقت آن رسیده است که ما تو را امام و رهبر قرار دهیم. امامت و رهبری انسانها، چه در بعد معنوی و الهی، و چه در بعد اجتماعی عالیترین درجه و مقام و پستی است که از طرف خدا بیک انسان واگذار میشود، مدالی که باین نام به سینه کسی میچسبانند عالیترین مدالها است. ابراهیم هم نبی و هم امام بود به همین جهت رهبر قوم خویش بود. اینکه نبوت، راهنمائی و امامت رهبری است، مقصودم این نیست که انبیاء این منصب را که بالاتر است نداشتند. نبوت و امامت دو منصب است که در انبیاء بزرگ هر دو منصب جمع است و در انبیاء کوچک یکی از آن دو، کما اینکه در ائمه، امامت و رهبری هست ولی نبوت یعنی رهنمائی جدید نیست چون راه همان راهی است که پیغمبر نمایانده است. و ائمه مردم را در همان راه که پیغمبر از طرف خداوند ارائه کرده است، حرکت میدهند، بسیج میکنند و راه میبرند، این مفهوم امامت از نظر اسلام است. دنیای امروز به مسأله رهبری و مدیریت تنها از جنبه اجتماعی مینگرد: یعنی تنها این جنبه و این بعد را شناخته است. ولی همین را که شناخته است بسیار اهمیت میدهد و به حق اهمیت بسیار میدهد. قرآن مجید تعبیر عجیبی راجع به پیغمبر اکرم دارد: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم»؛ این پیامبر امی که در تورات و انجیل از او یاد شده است، که آنها را به کار پسندیده فرمان می دهد و از کار ناپسند منع می کند و چیزهای خوب را بر آنها حلال میکند و پلیدیها را حرام مینماید و بار سنگین را از دوش آنها بر میدارد و غلها را از مردم باز میکند. (اعراف/157) کدام بار سنگین و کدام غل و زنجیر؟ بارهایی از سنگ و یا غل و زنجیرهائی از آهن؟ از چوب؟ نه، بلکه بارهایی سنگین از عادات و خرافات و غل و زنجیرهای روحی که بر نیروها و بر استعدادهای معنوی بشر گذاشته شده بود. همانها که نتیجهاش جمود، افسردگی، یأس و بدبختی بود. پیغمبر این نیروهای بسته را باز کرد. مدیریت اجتماعی یعنی این. رهبری یعنی این. مجهز کردن نیروها، تحریک نیروها، آزاد کردن نیروها، و در عین حال کنترل نیروها و در مجرای صحیح انداختن آنها، سامان دادن، سازمان بخشیدن و حرارت بخشیدن بدانها. مدیریت صحیح از ضعیف ترین ملتهای دنیا، قویترین ملتها را میسازد، آن چنان که رسول اکرم کرد و این معجزه رهبری بود. اهمیت فوق العاده رهبری بر سه اصل مبتنی است. اصل اول مربوط است به اهمیت انسان و ذخائر و نیروهائی که در او نهفته است که معمولا خود به آنها توجه ندارد. در اسلام به مسئله متوجه کردن انسان به خود، به عظمت و شرافت خود و نیروهای عظیمی که در او است توجه شده است. قرآن مجید میگوید: وقتی که انسان را خواستیم بیافرینیم فرشتگان را امر کردیم که به این موجود سجده کنند. میگوید انسان بر فرشتگان در تعلیم اسماء الهی پیشی گرفت، میگوید آنچه در زمین است برای انسان آفریده شده است: " «و خلق لکم ما فی الارض جمیعا، بقره/29»، «سخر لکم ما فی السموات و الارض؛ آنچه در آسمانها و زمین است مسخر شما گردانید. جاثیه/13»؛ ای بشر در تو چیزهاست، تو خیال نکن مشتی آب و خاک هستی. خودت را با موجودات دیگر مقایسه نکن. اصل دوم مربوط است به تفاوت انسان و حیوان، انسان با اینکه از جنس حیوان است از نظر مجهز بودن به غرائز با حیوان تفاوت دارد: یعنی ضعیف تر از حیوان است. حیوانات به یک سلسله غرایز مجهز هستند و نیاز چندانی به مدیریت و رهبری از خارج ندارند، زیرا غریزه کارش راهنمائی و رهبری بصورت خودکار است. مورچه به سلسله غرایزی مجهز است که بطور خودکار و اتوماتیک وی را در زندگی رهبری میکند. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در یکی از خطبههای نهج البلاغه موضوع مجهز بودن مورچه را به غرایز زندگی بیان و تشریح میکند. سایر حشرات نیز بدین منوال هستند. انسان با اینکه از نظر نیروها مجهزترین موجودات است و اگر بنا بود با غریزه رهبری شود میبایست صد برابر حیوانات مجهز به غرایز باشد، در عین حال از نظر غرایزی که او را از داخل خود هدایت و رهبری کنند، فقیرترین و ناتوانترین موجود است. لهذا به رهبری، مدیریت و هدایت از خارج نیاز دارد. این همان اصلی است که مبنا و فلسفه بعثت انبیاء است. و هنگامی که فلسفه بعثت انبیاء را مورد بحث قرار میدهیم متکی به اصل نیاز بشر به راهنمائی و رهبری هستیم. یعنی بشر موجودی است مجهز به ذخائر و منابع قدرت بیشمار و در عین حال، در ذات خود فوق العاده بیخبر و سرگردان و خود از ذخائر و منابع وجود خود، نا آگاه، نه میداند که چه دارد و نه میداند که چگونه آنها را رهبری کند و مورد بهره برداری قرار دهد. لهذا نیازمند است که رهبری گردد، راه به او نشان داده شود و نیروهایش سامان یابد و سازمان پیدا کند. باید او را آزاد کرد و به حرکت آورد. اصل سوم مربوط به قوانین خاص زندگی بشر است. یک سلسله اصول بر رفتار انسان حکومت میکند که اگر کسی بخواهد بر بشر مدیریت داشته باشد و وی را رهبری کند جز از راه شناخت قوانینی که بر حیات و بر روال زندگی بشر حاکم است، میسر نیست. پس بشر موجودی است که به یک سلسله نیروها مجهز است و به هدایت و رهبری و به پیشوا و پیشوائی نیازمند است. موجودی است که رهبری و به حرکت در آوردن و بهره برداری از نیروهای وی تابع یک سلسله قوانین بسیار دقیق و ظریف است که شناخت آن قوانین کلید راه نفوذ در دلها و مسلط شدن بر انسانها است. راه های آشنائی با اصول مدیریت و رهبری در اسلام اگر انسان سیره اولیاء دین، مخصوصاً شخص رسول اکرم و امیرالمؤمنین را دقیق مطالعه کند، متوجه می شود که چقدر بر اصول دقیق رهبری منطبق است، نتایج شگرفی که از رهبری خود در دنیا گرفته اند، سابقه ندارد. این موفقیت به جهت آن بود که کلید رمز را در دست داشتند. از جانب خدای انسان آمده بودند و خدای انسان کلید رمز انسان را در دست دارد. از میان سیره های مختلف رسول خدا، سیره آن حضرت در لشکرکشی و سیاست، در تبلیغ اسلام، در رفتار با دشمنان، با مشرکین، با اهل کتاب و در خانواده باید دقیقاً مطالعه شود که هر کدام از آنها یک کتاب درس به ما می آموزند. سیره عملی پیغمبر اکرم در رهبری و دستورهائی که در این زمینه می دهد خیلی عجیب است. به قدری روانشناس است و به قدری متوجه راه و رسم انسانها است که حدی بر آن متصور نیست. متد انسان اداره کردن را می داند. معاذ بن جبل را برای تبلیغ، هدایت و رهبری و راهنمائی به یمن فرستاد. چند جمله دارد که برای همه ما دستورالعمل است در حالیکه اکثراً برخلاف رفتار می کنیم. می فرماید: «یسر و لا تعسر، بشر و لا تنفر و صل بهم صلوة اضعفهم»؛ آسان بگیر و سخت نگیر، مژده بده و دیگران را از خودت رنجیده خاطر مکن و هنگام اقامه نماز جماعت مراعات حال ناتوان ترین مردم را بکن. یعنی تو که اکنون بمنظور تبلیغ اسلام و دعوت مردم به اسلام و ترغیب و تشویق آنها بسوی اسلام بسراغ مردم می روی، بر آنها آسان بگیر، سخت نگیر، با سختگیری نمی توان کسی را رهبری کرد. دیگر اینکه به مردم بشارت بده، مزایای دنیوی و اخروی اسلام را برای مردم بگو، نویدهای اسلام را بر مردم عرضه کن، تمایل آنها را برانگیز، ترغیب شان کن. از راه تخویف و ایجاد هراس وارد مشو، کاری نکن که مردم احساس تنفر کنند، هنگام نماز با این مردم تازه مسلمان که هنوز ذائقه شان لذت عبادت را نچشیده است، و بعلاوه همه نوع افراد در میان مأمومین هست بعضی پیرند، علیلند، ناتوانند. تو رعایت حال اضعف را معمول بدار یعنی حساب کن در میان آنها از همه ناتوان تر کیست؟ وقتی که رکوع می کنی چهل تا سبحان ربی العظیم و بحمده نگو. تو نماز خود را با او تطبیق بده، کسی را در نماز خواندن ناراحت نکن طریق دوم برای آشنایی با اصول رهبری اسلام مراجعه به متون دستورهای اسلامی در این زمینه است. اعم از آنچه در قرآن خطاب به پیامبران عموماً در روبرو شدن با امتها، و رسول اکرم خصوصاً نسبت به امت اسلامی آمده است. و هم چنین دستورهایی که در باب نحوه امر به معروف و نهی از منکر و دستورهایی که در نحوه ارشاد جاهل و وعظ و اندرز غافل و آنچه در زمینه شرایط تبلیغ و مبلغ وارد شده که همه آنها یک کتاب پر حجم می شود، و ما ناچاریم در اینجا به اشاره قناعت کنیم و بگذریم. مسائل رهبری با روان بشر سروکار دارد، جلب همکاری روانها و به حرکت در آوردن آنها به سوی هدفی مقدس و عالی مهارت و ظرافت فوق العاده می خواهد، کار هر کس نیست، امروز پس از پیشرفتهای حیرت انگیز روانشناسی و جامعه شناسی و بالاخره انسان شناسی هنگامی که سیره رهبری اولیاء خدا را مطالعه می کنیم می بینیم بر دقیقترین ملاحظات روانی و بر اصول دقیق علمی رهبری منطبق است، و به این ترتیب بود که می توانستند تا اعماق دلهای مردم نفوذ کنند. مردم آنچه داشتند در طبق اخلاص می گذاشتند. برای آشنائی بیشتر با روش آنها در رهبری دو سه مثال از سیره پیغمبر اکرم و از حسین بن علی علیه السلام برای نمونه عرض می شود که چگونه می شود مردی یتیم که در ابتداء حتی فامیل خود او با وی مخالفند بجائی می رسد و طوری در قلبها نفوذ می کند که ابوسفیان متمدن و لااقل آشنا با تمدنهای زمان در داستان فتح مکه، وقتی از نزدیک رهبری پیغمبر اکرم را دید گفت: به خدا قسم من هم قیصر روم و دربار قیصر روم و هم دربار پادشاهان ایران را دیده ام ولی پیشوائی مانند این مرد که در میان مردم و اجتماع خود این چنین نفوذ داشته باشد ندیده ام! جنگ تبوک، جنگی است که در شرایط بسیار سخت، در وقتیکه قحطی شدیدی مدینه را از پا در آورده بود واقع شد. مردم در فقر و گرسنگی سختی بسر می بردند. فصل خرماپزان بود، تازه خرماها رسیده و مردم انتظار می کشیدند که از قحطی در آیند و باصطلاح شکمی از عزا در آورند. در همین شرایط، داستان تهدید حوزه اسلام از ناحیه شمال یعنی روم پیش آمد. پیغمبر اکرم مصلحت دیدند که بمرز روم لشکرکشی کنند. و اعلام بسیج عمومی کردند، منافقین سعی بسیار کردند که کارشکنی کنند ولی موفق نشدند. در چنین شرائطی پیغمبر سی هزار نفر را بسیج کرد، این سپاه از بس دچار مضیقه و سختی بود " جیش العسرة " (سپاه سختی) لقب یافت. مسلمانان مرکب کافی نداشتند یعنی هر سه چهار نفر یک مرکب داشتند، آنقدر آذوقه کم داشتند که گاه با یک خرما قناعت می کردند و گاه یک خرما را یک نفر به دهان می گذاشت، مقداری می مکید و باقی را بدیگری میداد. ولی چون رهبر گفته بود برویم، بدنبالش به راه افتادند. ابوذر سوار شتر لاغری بود با این شتر لاغر هر چه می آمد نمی رسید. سه نفر قبلاً تخلف کرده بودند، به پیغمبر گفته شد فلانکس رفت. فرمود: اگر خیری در او باشد خدا او را به ما می رساند و اگر خیری در او نیست بهتر که این نقطه ضعف در میان ما نباشد، نفر دوم رفت، نفر سوم رفت و درباره آنها هم رسول خدا همان جمله را تکرار کرد، گفتند یا رسول الله ابوذر هم رفت، باز همان جمله را تکرار فرمود. اما ابوذر تخلف نکرده بود، شترش از حرکت مانده بود. ابوذر پیاده شد بار و بنه را بدوش گرفت. در این هوای گرم پیاده می رفت. به نقطه ای از سنگلاخهای راه تبوک رسید. به جائی رسید که لابلای سنگها از بارانی که قبلاً آمده بود آبی جمع شده بود، آب نسبتاً سردی بود، مشکی همراه خود داشت. آن را پر آب کرد و آب سرد را بدوش کشید و راه افتاد لشکر اطراق کرده بود یکدفعه چشمشان به یک سیاهی افتاد که از دور می آید. یا رسول الله یک سیاهی از دور می آید. فرمود: باید ابوذر باشد. سیاهی نزدیک شد و نزدیکتر آمد. بله، ابوذر بود، اما آن چنان گرما، و گرسنگی و خستگی بر این مرد اثر گذاشته بود که صورت و چهره اش سیاه و لبهایش مثل دو چوب خشک شده بود. پیغمبر اکرم به چهره اش نگاه کرد. دید از تشنگی دارد هلاک می شود. فرمود زود به او آب برسانید. با صدای ضعیفی گفت: آب همراهم هست. پس چرا ننوشیدی؟ گفت آب سردی بود، خواستم بنوشم. فکر کردم خوب است اول حبیبم پیغمبر بنوشد بعد من. مراجعت آن سه نفر دیگر نیز داستان عجیبی به دنبال دارد مسلمین بدون اینکه جنگی رخ دهد برگشتند، مردم منتظر بودند ببینند پیغمبر اکرم درباره متخلفین چه تصمیمی می گیرد؟ یا رسول الله با این متخلفین چه کنیم؟ فرمود معاشرت با آنها را تحریم کنید، با آنها سخن مگوئید و هم صحبت نشوید. همینکه مسلمین وارد مدینه شدند این سه نفر جلو آمدند گفتند سلام علیکم، مسلمین اعتنا نکردند، گفتند حال شما چطور است؟ باز کسی جواب نداد، با هرکسی حرف زدند جوابی نشنیدند. به خانه هایشان رفتند زن و بچه هایشان فهمیدند که پیغمبر اکرم به اصطلاح امروز آنها را بایکوت کرده است. از آن ساعت زنها و بچه هاشان هم سیاست منفی سکوت را درباره آنها پیش گرفتند، با زنهایشان حرف زدند جواب ندادند. با بچه هایشان حرف زدند جواب ندادند. این سه نفر آنچنان تنها ماندند که در این شهر یکنفر حاضر نبود با آنها صحبت کند. زنهایشان غذا می پختند و جلوشان می گذاشتند ولی کلمه ای حرف نمی زدند تا آنجا که خودشان فهمیدند چون مرتکب گناه شده اند باید توبه ای جدی نمایند و خداوند توبه آنها را بپذیرد و به پیامبرش اعلام کند و از طریق پیامبر مردم نیز توبه آنها را قبول شده تلقی کنند. پس از بالا باید شروع کرد گنه کاریم و خدا را باید راضی کنیم. سر به کوه گذاشتند و چندین روز به حال توبه بودند تا خداوند توبه شان را قبول کرد. داستان حسین بن علی علیه السلام از نظر حسن رهبری و نفوذ رهبر شگفت انگیز است، داستان این هفتاد و دو تن از نظر رهبری و رهبری پذیری نمونه بی نظیری در جهان است و با اینکه رهبر روز اول اعلام می کند که ما در راه هدف کشته می شویم توانست نفوس مستعد را گرد آورد. گروهی فدائی ساخت تا آنجا که به درستی قسم خوردند که جان ناقابل ما قابل قربان تو نیست، گفتند بخدا قسم دوست داشتیم هزار بار کشته می شدیم و زنده میشدیم. و جان خود را میدادیم. و در عمل نشان دادند که راست گفتند. اصطلاح مدیریت بیانگر فرآیند رهبری و هدایت همه سازمان یا بخشی از آن از طریق به کارگیری منابع سازمانی (انسان، سرمایه های مشهود و نا مشهود) برای دستیابی به اهداف و رسالت سازمان، می باشد. اصول مديريت شامل 1.برنامه ريزی 2.طرح ریزی 3.کنترل 4.به کار گیری 5.رهبری است. بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است .معتقدین به این مکتب یک عمل را تا آنجا درست قلمداد میکند. که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و آسایش را به بوجود اورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج آن است نه شیوه انجام آن عمل. بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدیریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگر را ضمن کار باید آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته میشود علم مدیریت است و بخشی را که موجب به کار بستن اندوختهها در شرایط گوناگون میشود هنر مدیریت می نامند. «به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن .» اصول مدیریت با توجه به آیات و روایات اصل تقوا بر طبق این اصل مدیر باید بیش از هر چیز تقوای الهی را پیشه کند. همانگونه که امیر المومنین علی (ع) هنگامیکه جناب مالک اشتر را برای فرمانروایی مصر و اطراف ان سرزمین برگزید در نامه ای برای او نوشت، اولین نکته ای که به او سفارش کرد و فرمان داد تقوای الهی بود. مدیر باید آنچنان متقی و پرهیزکار باشد که در میان متقین بعنوان مسئول برگزیده شود. اصل وحدت جهت بر طبق این اصل فعالیتهایی که هدف و مقصود واحدی را دنبال می کند باید در یک طرح و زیر نظر یک رئیس قرار گیرد اصل وحدت دستور به موجب این اصل هر کارمند تنها باید از یک رئیس دستور بگیرد و به او گزارش دهد. اصل توکل بر طبق این اصل مدیر باید از رعایت چهارچوب اصول کلی، به نتیجه قطعی آن در محدوده اختیاراتش یقین داشته باشد و در برخورد با عوامل خارج از اختیاراتش، به خداوند متکی باش. اصل محبت به همه انسانها این اصل بر لزوم دوستی و محبت و رعایت حال مردم اعم از کارکنان و کسانی که بصورت ارباب رجوع به سازمانها مراجعه می کنند، تأکید دارد. محبت و تعلق خاطر به یکدیگر باعث استحکام روابط انسانی در سازمان میشود و سازمان را از وحدت برخوردار میسازد. اصل حسن ظن طبق این اصل، همواره باید بنا را بر خوش بینی و حسن ظن و اعتماد متقابل گذاشت، و آثار و عوامل هر گونه بی اعتمادی و شبهه ای را از میان برد. این وظیفه در حیطه روابط انسانی شامل کلیه افراد می گردد. اصل انعطاف این اصل ناظر بر مجموعه ای از رفتار، کردار و گفتار عادلانه است که بکارگیری آن موجب افزایش روحیه وفاداری و تعهد کارکنان نسبت به سازمان و اهداف آن میشود. اصل توانایی در کنترل نفس لازم است بر کسانی که میخواهند گروه و سازمانی را اداره کنند قبل از هر چیز بر هوای نفس خویش مدیریت کنند چرا که اگر کسی نتواند بر نفس خویش حکومت کند چگونه می تواند عده ای را رهبری کند؟! اصل قدردانی و قدرشناسی اعمال این اصل موجب می شود که افراد با انگیزه بیشتری کارشان را به انجام برسانند. قدردانی از افراد عامل مرثری در جهت رفع دلسردیها و بی رغبت شدن نسبت به امور است. اصل کاربرد ضابطه و دوری از رابطه این اصل مترادف با اصل انصاف است و بر رعایت ضوابط به جای روابط در امور سازمان تأکید دارد. اصل مشورت مدیر برای رشد افراد خود و استفاده از تجربیات و تحقیقهای آنان نیاز به مشورت دارد. یک مدیر متخصص هر چند در زمینه کاریش پر تجربه و کاردان باشد اما در بعضی مواقع ممکن است ابعادی از مساله که در تصمیم گیری مدیر نیازمند است از مشاورینی که صاحب صلاحیتند استفاده نماید. اصل امر به معروف و نهی از منکر اعمال این اصل موجب یکپارچه شدناعضای سازمان برای فراهم آمدن زمینه مناسبی جهت انجام دادن خدمات شایسته می شود. این اصل باعث استحکام روابط انسانی مطلوب خواهد شد. رعایت نکردن این اصل موجب می شود ضد ارزشها در محیط کاری امکان بروز و توسعه یابند و در چنین محیط آلوده ای بستر مناسب برای کارهای ناشایسته فراهم آید. اصل رازداری مدیر بمنظور انتخاب اصلح از میان کارکنان نیاز به جمع آوری اطلاعات از شایستگی، توانایی، هوش، تجارب و سوابق خوب و بد افراد دارد. پراکندگی این اطلاعات در سازمان ممکن است آثار روانی و عکس العملهای نامطلوبی را فراهم سازد، اینجاست که راز دار بودن مدیر اهمیت بسیار زیادی دارد. اصل احسان، حقوق و پاداش عادلانه باید ترتیب و طریق پرداخت حقوق کارکنان به نحوی باشد که موجبات حداکثر رضایت کارمندان و افزایش وفاداری و رعایت نظم و مقررات را فراهم آورد. اصل تناسب شغل با فرد رعایت این اصل موجب می شود شخص از شغل خود احساس رضایت نماید و کارایی سازمان افزایش یابد. اصل ارزشیابی و نظارت کشف تفاوت عملکرد موجود با وضعیت مطلوب، باید برای بهبود روشهای مدیریت مورد استفاده قرار گیرد. نظارت بر اجرای امور باید به صورتی باشد که بمحض بروز انحراف در کار شناخته و اصلاح گردد. اصل مؤانست و توجه به افراد تأثیر روابط نزدیک مدیران و توجه انان به کارکنان یک امر شناخته شده ای است که دانشمندان و صاحبنظران مدیریت به تأثیراهمیت ان بر تقویت روحیه و علاقه به کار و افزایش کمیت و کیفیت تولید پی برده اند، اما روابط انسانی میان دو جانبه مدیر و افراد، کمتر مورد توجه این دانشمندان بوده است اصل تفویض اختیار مدیران جهت افزایش اثربخشی خود در محیط کاری و برای اینکه بتوانند به وظایف اصلی خود بپردازد قسمتی از اختیارات خود را به کارمندان تفویض می کنند. بکار گیری این اصل مستلزم این است که مسئولیت و اختیار متناسب با آن به پائین ترین سطح ممکن در داخل تشکیلات تفویض شود. تفویض اختیار به بهبود امور می انجامد و موجبات رشد و تعالی انسان را فراهم می سازد. اصول مدیریت و کنترل پروژه ها 1 - تعريف پروژه يک پروژه را ميتوان به صورت زير تعريف کرد:مجموعهاي از فعاليتها که براي دستيابي به منظور يا هدفي خاص انجام ميگيرند. پروژهها شامل فعاليتهايي هستند که بايد در تاريخهايي معين، با هزينههايي معين و کيفيتي تعيين شده، اجرا بشوند. پروژهها ممکن است کارهايي باشند که انجام آنها در فواصل زماني مشخصي لازم ميشود. مثلاً: بستن حسابهاي کارخانه در انتهاي سال مالي، تعميرات اساسي يک پالايشگاه (Overhall) هر دو سال يک بار و ... همينطور ممکن است پروژهها شامل کارهايي باشند که فقط يک بار توسط سازمان انجام خواهند گرفت، مثل پروژههاي ساختماني، عمراني، توسعه سازمان، پروژههاي تحقيقاتي و يا ... با توجه به آنچه که گفته شد، اموري نظير: تشکيل يک سمينار، تاليف و يا انتشار يک کتاب، راهاندازي يک کارخانه، توليد يک محصول جديد، اجراي يک برنامه فضايي، انجام يک عمل جراحي پيوند قلب، فراهم نمودن مقدمات و رفتن به مسافرت و هزاران امر ديگر که توسط انسان انجام ميگيرند، هر يک به خودي خود عبارت از يک پروژه ميباشند. 2 - سازمان يک پروژه براي دستيابي به هدف يا منظور يک پروژه، لازم است سازماني براي اجراي فعاليتهاي لازم تشکيل گردد. اين سازمان بايد داراي منابع و امکانات کافي و مناسب براي اجراي پروژه باشد. منابع و امکانات به صورت دادهها (وروديها) به سازمان وارد ميشوند. سياستها، روشها و برنامههاي اجراي کارها نيز جزئي از دادههاي ورودي به سازمان ميباشند. امور مديريت و کنترل، عبارت از کاربرد صحيح و مناسب منابع و امکانات براي اجراي فعاليتها به منظور دستيابي به اهداف پروژه ميباشد. اين منظور يا هدف نهايي عبارت از ستادههاي (خروجيهاي) سازمان بوده و شامل عواملي است که سازمان براي دستيابي به آنها تشکيل شده و فعاليتهاي لازم را با کاربرد وروديها به اجرا درآورده است. براي داشتن امکانات لازم جهت کنترل نحوه پيشرفت کارها، و مقايسه بازده عملي سازمان با آنچه که برنامهريزي شده، و يا در چارچوب سياستها و خطمشيها تبيين شده است، لازم است اطلاعات مناسبي از نحوه پيشرفت کارها به مديريت برسد. اين اطلاعات ميتواند نشان دهنده عواملي نظير تاريخهاي عملي اجراي مراحل مختلف کارها، نيروي انساني و هزينه صرف شده، کيفيت کارهاي انجام شده و ساير آگاهيهايي که مي تواند مديريت را در تصميمگيري براي اجراي مراحل بعدي پروژه ياري نمايد باشد. براي اينکه چنين اطلاعاتي، به طور مرتب و به شکلي مناسب به مديريت برسد، تشکيل يک سيستم اطلاعات بازتابي، به عنوان بخشي از سازمان پروژه، امري ضروري و اجتناب ناپذير ميباشد. سيستم اطلاعات بازتابي، با برقراري يک کانال ارتباطي بين ستادهها (خروجيها) و مديريت، به طور مستمر، اطلاعات لازم را از ستادهها برداشت نموده و به مسئولين اجراي پروژه بازتاب ميدهد. مديريت پروژه ميتواند با تجزيه و تحليل اطلاعات بازتابي، پيشرفت کارها و نحوه کاربرد امکانات و منابع را کنترل نموده و در موارد لازم، نسبت به ايجاد تغييراتي جهت تصحيح و بهسازي سياستها، روشها و برنامهها اقدام نمايد و يا در خصوصيات ساير منابع و امکانات، تغييراتي به وجود آورد. بديهيست ايجاد تغييرات در دادهها، يک کار مستمر و الزامي نبوده و در صورتي که قبل از اجراي پروژهها، برنامهريزيها با دقت کافي انجام گرفته باشند، ممکن است انجام تغييرات در دادهها، در ميزاني اندک، قابل اغماض باشد. 3- دوره زماني يک پروژه از آغاز تا پايان مرحله نظري نقطه آغازين يک پروژه، با هر طبيعت و خصوصيتي که باشد، عبارت از يک نظريه يا فکر و يا خواسته است که توسط يک شخص يا يک گروه از اشخاص، يا يک موسسه و سازمان ايجاد ميشود. در موارد زيادي اين فکر توسط صاحب پروژه، يعني کسي که تصميم دارد براي اجراي پروژه سرمايهگذاري نمايد ابداع ميشود. در مواردي نيز ممکن است سازمانها و موسساتي که خود سرمايه و امکانات کافي براي اجرا ندارند، و يا سرمايهگذاري در زمينه مورد نظر را شخصاً به صلاح نميدانند، نظريه را به اشخاص واجد شرايط و امکانات پيشنهاد نمايند. (مشاورين اقتصادي و موسسات صنعتي بينالمللي، در موارد بسياري چنين پيشنهاداتي را به سرمايهگذاران داخلي در کشورها ارائه نمودهاند). اين نظريات به هر صورت که به وجود آمده باشند، بايد قبل از برنامهريزي براي اجرا، از نظر امکانپذير بودن و اقتصادي بودن مورد بررسي و مطالعه دقيق قرار گيرند. در صورتي که نتيجه چنين مطالعاتي نشانگر اين امر باشد که اجراي پروژه با در نظر گرفتن همگي شرايط محلي، نظير اوضاع اقتصادي، فرهنگي، سياسي و ... امکانپذير بوده و از نظر اقتصادي نيز مقرون به صرفه ميباشد، آنگاه انواع گزينههاي ممکن براي اجراي پروژه، طراحي و تبيين شده و هر يک از اين گزينهها مورد ارزيابي قرار ميگيرند. (بديهيست فعاليتهاي اوليه طراحي در اين فاز، براي نشان دادن چارچوب کلي گزينهها بوده و شامل جزئيات نميباشد). با انتخاب گزينه بهينه، که معمولاً در آن عواملي کلي نظير ظرفيت و محل مشخص شدهاند، طراحي پروژه يا جزئياتي نسبتاً بيشتر (ولي نه به آن ميزان جزئيات که براي اجرا کافي باشد) آغاز شده و در پيرو آن، عوامل هزينه، زمان و حجم منابع لازم، نظير نيروي انساني (در سطوح مختلف مهارتها و تخصصها) و تجهيزات، برآورد ميشوند. چنين برآوردهايي معمولاً با تفکيک فازهاي باقيمانده پروژه (فازهاي برنامهريزي، اجرا و پاياني) به عمل ميآيند. براي تشريح بهتر، يک پروژه ساختماني را مورد نظر قرار ميدهيم. چنين پروژهاي، .............. 3- دوره زماني يک پروژه از آغاز تا پايان دوره زماني يک پروژه را از لحظهاي که موضوع اجراي آن، به صورت يک نظريه، در فکر پايهگذاري ميشود تا آن لحظه که پروژه تکميل شده و هدف نهايي آن حاصل ميگردد، ميتوان به چند مرحله متمايز تقسيم نمود. تقسيمبندي دوره زماني يک پروژه به مراحل مختلف، عموماً بستگي به نوع و طبيعت پروژههايي که برنامهريزي ميشوند نداشته و اين تقسيمبندي معمولاً بر اساس نوع و خصوصيات فعاليتهاي لازم در هر يک از مراحل اجراي پروژه انجام ميگيرد. به طور عام در هر پروژه، چهار مرحله (فاز) متفاوت و متمايز، قابل تعريف ميباشد. اين چهار مرحله عبارتند از: مرحله 1- مرحله نظري مرحله 2- مرحله طرح و برنامهريزي مرحله 3- مرحله اجرا مرحله 4- مرحله پاياني (اختتام) طول مستطيلها نشان دهنده زمانهاي نسبي براي اجراي فازهاي پروژه ميباشد. طول مستطيلها در مواردي ميتواند نشانگر ساير عوامل، نظير بودجه يا نيروي انساني براي اجراي مراحل مختلف باشد. بديهي است که زمانهاي لازم در فازهاي مختلف يک پروژه، بستگي به طبيعت و خصوصيات پروژه دارد. هر يک از مراحل پروژه، اندکي زودتر از تکميل فاز پيشين خود آغاز شدهاند. در ادامه، هر يک از چهار مرحله (فاز) پروژه، توضيح داده ميشوند. مرحله نظري نقطه آغازين يک پروژه، با هر طبيعت و خصوصيتي که باشد، عبارت از يک نظريه يا فکر و يا خواسته است که توسط يک شخص يا يک گروه از اشخاص، يا يک موسسه و سازمان ايجاد ميشود. در موارد زيادي اين فکر توسط صاحب پروژه، يعني کسي که تصميم دارد براي اجراي پروژه سرمايهگذاري نمايد ابداع ميشود. در مواردي نيز ممکن است سازمانها و موسساتي که خود سرمايه و امکانات کافي براي اجرا ندارند، و يا سرمايهگذاري در زمينه مورد نظر را شخصاً به صلاح نميدانند، نظريه را به اشخاص واجد شرايط و امکانات پيشنهاد نمايند. (مشاورين اقتصادي و موسسات صنعتي بينالمللي، در موارد بسياري چنين پيشنهاداتي را به سرمايهگذاران داخلي در کشورها ارائه نمودهاند). اين نظريات به هر صورت که به وجود آمده باشند، بايد قبل از برنامهريزي براي اجرا، از نظر امکانپذير بودن و اقتصادي بودن مورد بررسي و مطالعه دقيق قرار گيرند. در صورتي که نتيجه چنين مطالعاتي نشانگر اين امر باشد که اجراي پروژه با در نظر گرفتن همگي شرايط محلي، نظير اوضاع اقتصادي، فرهنگي، سياسي و ... امکانپذير بوده و از نظر اقتصادي نيز مقرون به صرفه ميباشد، آنگاه انواع گزينههاي ممکن براي اجراي پروژه، طراحي و تبيين شده و هر يک از اين گزينهها مورد ارزيابي قرار ميگيرند. (بديهيست فعاليتهاي اوليه طراحي در اين فاز، براي نشان دادن چارچوب کلي گزينهها بوده و شامل جزئيات نميباشد). با انتخاب گزينه بهينه، که معمولاً در آن عواملي کلي نظير ظرفيت و محل مشخص شدهاند، طراحي پروژه يا جزئياتي نسبتاً بيشتر (ولي نه به آن ميزان جزئيات که براي اجرا کافي باشد) آغاز شده و در پيرو آن، عوامل هزينه، زمان و حجم منابع لازم، نظير نيروي انساني (در سطوح مختلف مهارتها و تخصصها) و تجهيزات، برآورد ميشوند. چنين برآوردهايي معمولاً با تفکيک فازهاي باقيمانده پروژه (فازهاي برنامهريزي، اجرا و پاياني) به عمل ميآيند. براي تشريح بهتر، يک پروژه ساختماني را مورد نظر قرار ميدهيم. چنين پروژهاي، ممکن است مربوط به يک سازمان دولتي، يک موسسه خصوصي و يا يک شخص حقيقي باشد. در هر يک از اين شرايط، رد فاز نظري بايد روشهاي تقريباً يکساني براي اجراي اين پروژه دنبال شوند. صاحب کار، نظرات و خواستههاي خود را براي مشاور طرح توضيح ميدهد. وظيفه مشاور، آن است که نظرات و خواستههاي صاحب کار را به طور دقيق، دريافت و امکانات ايجاد طرحي براي برآورد خواستههاي صاحب کار را مورد بررسي دقيق قرار دهد. در صورتي که شرايط لازم براي اجراي طرح وجود داشته و اجراي طرح از نظر اقتصادي نيز مقرون به صرفه باشد، همانگونه که گفته شد، مشاور گزينههاي مختلف براي اجراي پروژه را طراحي نموده و نکات مثبت و منفي هر يک از گزينهها را جهت صاحب کار مشخص مينمايد. طرحهايي که در اين مقطع توسط مهندس مشاور تهيه ميشوند، همانگونه که بيان شد، داراي جزئيات کاملي به آن ميزان که بتوان با استفاده از نقشههاي تهيه شده، ساختمان را بنا نمود، نميباشند. اطلاعاتي که در اين مرحله از نقشهها قابل برداشت هستند، معمولاً در حدودي از جزئيات هستند که بتوانند پروژه را بخوبي تعريف نموده و حجم کارها و سطح منابع لازم را نشان دهند. در مورد پروژه ساختماني مورد مثال، اين اطلاعات ميتوانند شامل مطالب زير باشند: - تعيين محل اجراي پروژه - حجم کارها (سطح زيربنا، تعداد طبقات، ...) - نوع اسکلت (فلزي، بتون مسلح، ...) - انواع سرويسهاي تاسيساتي (روش تامين حرارت يا برودت، آب آشاميدني، فاضلاب، برق، ...) - برآورد منابع مالي، نيروي انساني، مواد و مصالح و تجهيزات لازم - برنامه زمانبندي مقاطع مختلف اجراي کار صاحب کار با در دست داشتن اطلاعات فوق و همچنين با سنجش امتيازات يا اشکالات مربوط به گزينههاي مختلفي که توسط مهندس مشاور ارائه شده، گزينهاي را که جمعاً داراي امتيازات بيشتري باشد انتخاب مينمايد. با اين انتخاب، فعاليتهاي مربوط به فاز اول پروژه پايان يافته و پروژه براي شروع فعاليتهاي فاز دوم آماده شده است. بديهيست در فاز دوم که مربوط به طراحي دقيقتر و تعيين برنامهبندي زماني و برآورد حجم منابع لازم به صورتي دقيق ميباشد، تغييراتي در آنچه که در فاز اول تهيه شده است داده خواهد شد، ولي چهارچوب اصلي طرح به همان حالت که در فاز اول تهيه شده و مورد موافقت نهايي قرار گرفته است، باقي خواهد ماند. به طور خلاصه، در فاز نظري به سئوالات زير پاسخ داده ميشود: الف) آيا نظريه ارزش اجرايي دارد؟ ب) در صورتي که جواب الف مثبت است، چه گزينههايي براي اجرا، مناسب و منطقي به نظر ميرسند. ج) گزينه بهينه از بين گزينههاي مناسب و منطقي، کدام است؟ مهندس مشاوري که براي اجراي وظايف فاز اول انتخاب ميشود، ممکن است خود وابسته و در استخدام دائمي سازمان صاحب کار باشد. چنين حالتي در موسسات بزرگ که در داخل سازمان خود قسمتي با نام دفتر فني يا دفتر طرح و مهندسي، و يا با نامهاي مشابه ديگر دارند، به چشم مي خورد در بسياري از موارد نيز ممکن است صاحب کار داراي چنين تشکيلاتي نباشد، و يا اگر داراي چنين تشکيلاتي هست، حجم کار بيش از آن باشد که توسط افراد خود سازمان قابل انجام باشد. در چنين شرايطي، کار مشاوره به صورت قرارداد به موسسات مهندسي مشاور واگذار مي شود. بايد توجه داشت که در بسياري از کشورها، قوانين و مقررات بخصوصي از سوي دولت براي اجراي صحيح و دقيق مراتب مرحله يکم پروژهها تدوين شده است. در اغلب موارد، پروژههاي دولتي وقتي قابل بررسي براي تامين اعتبار و بودجه هستند که فاز اول طرح، اجرا شده و گزارش دقيقي بر اساس مطالعات به عمل آمده، ارائه شده باشد. قابل ذکر است که با وجود اهميت خاصي که فاز اول پروژهها براي اجراي دقيق و صحيح آنها در فازهاي بعدي دارد، در بسياري از موارد، توجه کافي به اين مرحله از پروژه نشده و دقت و بودجه کافي براي آن در نظر گرفته نميشود. به همين سبب، تعداد بسيار زيادي از پروژهها را ميتوان نام برد که به علت عدم اجراي دقيق و صحيح فاز اول، در مراحل بعدي با اشکالات مالي و تجهيزاتي مواجه شدهاند. مرحله طرح و برنامهريزي در اين مرحله، امور مربوط به پروژه از نظر سازمان و تشکيلات با مرحله يکم تشابه زيادي دارد، ولي همانگونه که گفته شد، امور طراحي و برنامهريزي با دقت بيشتري اجرا شده و داراي جزئيات کاملتري ميباشند. در اين مرحله اطلاعات بين فعاليتهاي مختلف رفت و برگشت نموده و با بهرهگيري از اين مبادله اطلاعات، سعي ميشود جزئيات لازم مدنظر قرار گرفته و در نقشهها و گزارشات منعکس شوند. در حين اجراي فعاليتهاي اين مرحله، در مقاطعي دريافت و موافقت صاحب کار ضروري ميشود. قابل توجه است که در اين مرحله، نقشهها در سه سري تهيه ميشوند. نقشههاي سري اول ، عمدتاً نشان دهنده مشخصههايي از طرح که در فاز يکم تاييد شدهاند ميباشند. نقشههاي سري دوم که در شکل نقشههاي کامل ناميده شدهاند، بر اساس نقشههاي ساده سري اول، ولي با جزئيات کاملتري تهيه شدهاند. با اين حال، هنوز داراي آن مقدار از جزئيات نيستند که پيمانکار بتواند براحتي با مراجعه به اين نقشهها کليه عمليات ساخت را اجرا نمايد. به عنوان مثال در يک پروژه ساختماني، نقشههاي کامل شامل نقشههاي معماري، ساختماني، تاسيسات حرارتي و برودتي، آب، فاضلاب، برقرساني، روشنايي، مخابرات، دفع آب باران در محوطه و... ميباشند. براي اينکه ميزان جزئيات نقشهها مشخص شود، بايد گفت: که مثلاً در نقشههاي معماري سري دوم، ابعاد و موقعيت اطاقها،َ کريدورها، راهپلهها، درب و پنجرهها، ... و شکل کامل نماهاي مختلف ساختمان مشخص شدهاند. همچنين در نقشههاي تاسيسات حرارتي و برودتي، به عنوان مثال، ابعاد کانالهاي انتقال هوا و محل نصب کانالها در داخل سقفهاي کاذب مشخص گرديدهاند. حال براي ساخت درب و پنجره، علاوه بر ابعاد اصلي، لازم است نوع و اندازه پروفيلهاي فلزي که در ساخت درب و پنجره به کار ميروند، نيز مشخص باشد، يا براي ساخت کانالهاي انتقال هوا، لازم است نوع اتصال (درز) که براي به هم پيوستن دو قطعه کانال در نظر گرفته شده است نيز مشخص شود. چنين جزئياتي معمولاً در نقشههاي سري دوم وجود ندارند. اين جزئيات در سري سوم نقشههاي طرح که نقشههاي اجرايي (يا کارگاهي) ناميده ميشوند قابل ارائه ميباشند. تخمين دقيق مقادير کار و مصالح و در پيرو آن، تهيه سياستها و روشهاي مناسب براي قراردادهاي اجرايي (سياستهاي پيمان) همراه با دريافت موافقت صاحب کار، از وظايف مهندس مشاور در اين مرحله از طرح ميباشد. در همين مرحله، لازم است برنامه زمانبندي شده دقيقي براي فعاليتهاي اجرايي تهيه شود. در بسياري از قوانين مربوط به پيمان پروژههاي دولتي، وجود برنامههاي زمانبندي براي اجراي پروژهها، جزء لازم اسناد پيمان بوده و بدون آنها اسناد پيمان، کامل شده تلقي نميشوند. با تهيه شدن اسناد پيمان (شامل نقشههاي کامل، برآوردها، برنامههاي زمانبندي براي اجرا، ...) و تعيين پيمانکار (يا پيمانکاران) بر اساس ضوابط و مقررات وضع شده در پروژه (و با در نظر گرفتن مقررات و محدوديتهاي دولتي)، بخش عمده فعاليتهاي فاز دوم، عملي شده و مشاور خود را براي اجراي وظايف فاز سوم، که در آن بايد به امور نظارت و کنترل بر نحوه اجرا بپردازد، آماده ميسازد. در همين مرحله، امور مربوط به تهيه نقشههاي اجرايي (نقشههاي کارگاهي) نيز توسط مشاور دنبال ميشوند و در مواردي، کار تهيه اين نقشهها در فاز سوم پروژه نيز ادامه يافته و به ترتيبي که اين نقشهها در فاز سوم پروژه جهت آگاهي از جزئيات نحوه اجرا براي پيمانکار لازم ميشوند، تهيه و در اختيارش قرار ميگيرند. از نکات مهم در اين مرحله، آن است که طراح، بايد همراه و هماهنگ با طرح هسته اصلي سيستم، امکانات پشتيباني لازم براي سيستم را نيز طراحي نمايد.به عنوان مثال در صورتيكه پروژه مربوط به طراحي و ساخت يک مرکز صنعتي و توليدي ميباشد، لازم است توام با طراحي کارخانه و ماشينآلات توليدي، امکانات لازم براي نگهداري و تعميرات کارخانه نيز طرح شده و مثلاً نقشههاي کارگاههاي تعميرات و ماشينآلات لازم در اين کارگاهها نيز طراحي شوند. (بديهيست که چنين امري اختصاص به يک کارخانه نداشته و براي هر سيستمي، وجود امکانات پشتيباني در همان لحظات اول شروع بهرهبرداري از سيستم، لازم خواهد بود. مرحله اجرا در انتهاي فاز دوم پروژه، تقريباً همه فعاليتهايي که لازم است در اجرا عملي بشوند، مشخص شده و شيوهها و برنامههاي زمانبندي براي اجراي فعاليتها تعريف شدهاند. در فاز سوم، هدف اين ميباشد که پيشرفت کارهاي پروژه، مطابق با برنامهها و اصول و کيفيتهاي تعيين شده در فاز دوم به مرحله عمل ميآيند. مسلم است که در اين فاز، سازمان اجرايي بمراتب بزرگتر از سازمانهايي که در فازهاي قبلي پروژه فعاليت داشتند خواهد بود. هزينههاي صرف شده براي اجراي فعاليتها نيز به مراتب بيش از هزينههاي مراحل قبلي پروژه ميباشد. در اين فاز، همانگونه که اشاره شد، عامل کنترل داراي نقش اساسي بوده و لازم است با برداشت اطلاعات و آمار مناسب از نحوه پيشرفت کارها و مقايسه مشخصههاي مختلف کارهاي اجرا شده با آنچه که برنامهريزي شده روند پيشرفت کارها و صرف هزينه و ساير منابع را کنترل نمود. تهيه مواد و مصالح، تامين تجهيزات، استخدام نيروي کار متخصص در امور فني، مالي، پرسنلي و ...، از وظايف اوليه مورد لزوم در اين مرحله ميباشند. در بسياري از موارد، ممکن است مجموعه کارهايي که پيمانکار اجراي آنها را برعهده گرفته است، در حجمي بيشتر از يا داراي طبيعتي متفاوت با کارهايي باشد که پيمانکار بتواند با کادري که دائم در اختيار دارد از عهده اجراي آنها برآيد. در اين صورت، پيمانکار اقدام به بستن پيمانهاي دست دوم با ساير پيمانکاران خواهد نمود تا آنها با کاربرد تخصصها يا تجهيزات و امکانات بهتري که در اختيار دارند اجراي گروهي از فعاليتها را برعهده بگيرند. براي بستن پيمانهاي دست دوم، لازم است موافقت صاحب کار جلب شود. واضح است که در حين اجراي کار، عليرغم دقت نظري که در تهيه طرحها و برنامهها در فاز دوم، به عمل آمده است، ايجاد تغييراتي در طرح، غير قابل اجتناب ميباشد. پيمانکار در مراحل اجراي کار، به طور مستمر، با مشاوري که در فاز امور نظارت و کنترل را برعهده دارد تبادل نظر نموده و در مواردي که ايجاد تغييرات و تصميماتي در طرح ضروري باشد، با موافقت مشاور در اين موارد اقدام خواهد نمود. در چنين شرايطي نقشههاي نشان دهنده حالت عملي اجراي فعاليتها توسط پيمانکار تهيه خواهند گرديد. مرحله پاياني (اختتام) مرحله پاياني پروژهها را مي توان به خودي خود يك پروژه ناميد. در اين مرحله لازم است كارها به صورتي برنامهريزي شوند كه براحتي قابل قبول به وسيله دستگاه نظارت و قابل تحويل به صاحب كار باشند. بديهيست چنين شرايطي بستگي كامل به نحوه اجراي فعاليتها در طول فاز اجرايي دارد ولي در اغلب موارد مشاهده شده است كه در مرحله پاياني و تحويل پروژه ، پيچيدگي مسائل بين پيمانكار، دستگاه نظارت و صاحب كار، به حد اعلاي خود رسيده و كار تحويل موقت و آغاز بهرهبرداري از سيستم را به تعويق انداخته است. چنين شرايطي باعث خواهد شد كه سرمايه به كار گرفته شده براي مدتي بدون استفاده مانده و از سوي ديگر، پيمانكار نيز به علت درگيري و وابستگي به پروژه نتواند از منابع و امكانات خود در ساير پروژهها استفاده نمايد. در مراحل پايان فاز سوم (فاز اجرايي) معمولاًكاربرد نيروي انساني و تجهيزات روند كاهشي داشته و بنابراين برعهده پيمانكار است كه در اين مراحل،با برنامهاي دقيق و حساب شده، پرسنل و تجهيزات خود را كه در پروژه كاربرد ندارند به كاري ديگر بگمارد، يا به كار افرادي كه به صورت موقت براي اين پروژه استخدام شدهاند و كار جديدي براي آنها در نظر ندارد خاتمه داده، با آنها تسويه حساب نمايد. رعايت صحيح مقررات دولتي و حل و فصل مسائل با اتحاديههاي كارگري از وظايف مشكل، ولي غيرقابل اجتنابي است كه پيمانكار با آن مواجه خواهد بود. در اواخر فاز سوم و شروع فاز پاياني، روحيه افراد شاغل در پروژه به دليل نگراني در مورد از دست دادن شغل و بيكار ماندن بمراتب ضعيفتر از دورههاي آغاز فاز اجرا ميباشد. پيمانكار بايد اين مسائل را در نظر داشته و با دقت و سنجش جنبههاي مختلف امور پرسنلي به حل آنها بپردازد. در مرحله پاياني پروژه، تهيه گزارشات و يادداشتهاي دقيق از نحوه اجراي كارها، باعث خواهد شد كه پيمانكار، براي شركت در مناقصات جديد، و براي اجراي پروژههاي جديد، منابع اطلاعاتي با ارزشي در اختيار داشته باشد. در پايان اين بحث، ميتوان به طور خلاصه گفت: كه دقت در اجراي وظايف در مرحله چهارم و برنامهريزي صحيح براي تحويل هر چه سريعتر پروژه، علاوه بر آنكه از نظر اقتصادي به نفع صاحب كار و پيمانكار ميباشد از نظر كسب اعتبار براي شركت پيمانكاري و فراهم آوردن زمينههاي مناسب در دريافت پروژههاي جديد نيز داراي نقش و اهميت قابل توجهي ميباشد. وظايف مديريت پروژه وظايف اصلي مديريت پروژه را مي توان ايجاد هماهنگي لازم در اجراي فعاليتها براي كاربرد مناسب منابع و امكانات به منظور رسيدن به هدف نهايي پروژه دانست. در ايجاد اين هماهنگي الزاماً محدوديتهاي زماني، بودجه، نيروي انساني، تجهيزات، مواد و ساير منابع و امكانات، همچنين محدوديتهاي مربوط به كيفيت كارهاي قابل اجرا و روشهاي اجراي آنها، قوانين و مقررات حاكم بر محيط و بسياري از محدوديتهاي ديگر كه به نوعي با فازهاي مختلف پروژه ارتباط خواهند داشت مورد نظر قرار ميگيرند. براي انجام وظايف، مدير احتياج به برنامهريزي، سازماندهي، رهبري و كنترل خواهد داشت. دو موضوع اصلي كه بايد مدنظر بوده و پاسخي براي آنها تهيه شود عبارتند از: 1- مقادير (كميتها) را چگونه بايد تعيين نمود؟ 2- آيا از منابع و امكانات به صورتي كارآ و موثر استفاده ميشود؟ براي پاسخگويي به سئوال اول ميتوان از تكنيكهاي مختلف برنامهريزي و برنامهبندي زماني، روشهاي تعيين سطح منابع و همچنين از روشهاي موازنه زمان و هزينه استفاده نمود. سئوال دوم با كاربرد اطلاعات بازتابي در حين اجراي پروژه و كنترل روند اجراي فعاليتها قابل پاسخگويي خواهد بود. بديهيست عمليات برنامهريزي و برنامهبندي زماني مربوط به قبل از شروع عمليات اجرايي بوده ولي فعاليتهاي كنترل همراه با عمليات اجرايي ادامه مييابند. در برنامهريزي و برنامهزماني، پارامترهاي زمان، هزينه و ساير منابع و امكانات لازم به نحوي تعيين ميشوند كه بتوان پروژه را به اقتصاديترين صورت ممكن اجرا نمود.امور كنترل به اين منظور اعمال مي شوند كه كارهاي اجرايي مطابق آنچه كه برنامه ريزي و برنامهبندي شدهاند انجام شوند. بنابراين، به منظور فراهم شدن امكانات لازم جهت كنترل، لازم است در ساختار سيستمهاي مديريت پروژهها، شرايط و وسايل لازم براي دريافت اطلاعات بازتابي فراهم شده باشند. سيستمهاي اطلاعات بازتابي، آگاهيهاي لازم را از فعاليتهاي اجرايي دريافت و با برنامههايي كه در مرحله قبل از اجرا تهيه شدهاند مورد مقايسه قرار داده و تجزيه و تحليل ميكنند. نتايج اين مقايسه به طور مستمر به سطوح مختلف مديريت گزارش ميشوند. بديهي است كسي كه در راس سازمان قرار دارد، به دليل محدوديت وقت و اشتغال به ساير امور اجرايي نميتواند مستقيماً دريافت كننده همگي اطلاعاتي باشد كه از طريق سيستم اطلاعات بازتابي به مديريت گزارش ميشوند، بنابراين: لازم است نوع اطلاعاتي كه بايد به مدير و يا به ساير سطوح مديريت در سازمان گزارش شوند، قبلاً مشخص شده باشد، تا مسير جريان اطلاعات حالت ثابت و تعيين شدهاي داشته و از تداخل وظايف و مسئوليتها جلوگيري شود. قابل ذكر است كه اطلاعات دريافت شده در سطوح مختلف مديريت، ممكن است برحسب لزوم ، به ساير سطوح گزارش شوند و يا در جلسات عمومي به صورت گروهي مورد بحث و تحليل قرار گيرند. اطلاعاتي كه از روند عملي پيشرفت كارها جمعآوري شده و با مقادير برنامهريزي شده مورد سنجش و مقايسه قرار ميگيرند، ممكن است شامل اطلاعات مالي از نحوه صرف بودجه و يا تاريخهاي اجراي امور مختلف پروژه باشند. مديريت با بهرهگيري از نتايج به دست آمده از تجزيه و تحليل اطلاعات، در مورد نحوه پيشبرد فعاليتها تصميمگيري نموده، و اين تصميمها و راهنماييها به امور اجرايي پروژه منتقل ميشوند ممكن است در مواردي نيز، نتيجه اين تصميمگيريها ، ايجاد تغييرات و تصحيحاتي در برنامههاي تعيين شده باشد. با پيشرفت زمان تقريباً انواع فعاليتهاي ساخت و توليد ويا فعاليتهاي پژوهشي و علمي، در مقايسه با گذشته، در حجمي وسيعتر و با پيچيدگي بيشتري تحت پروژههايي به مرحله اجرا درميآيند، پروژههايي كه محتاج به صدها و هزارها فعاليت ميباشند، و در اجراي آنها درصد قابل توجهي از بودجه يك كشور صرف ميشوند، براي برنامهريزي چنين پروژههايي ، مسلماً كاربرد روشهاي علمي برنامهريزي امري ضروري ميباشد. لازم به توضيح است كه در اغلب موارد كه موضوع برنامهريزي يك پروژه مطرح ميشود، فقط برنامهريزي فعاليتهاي فاز اجرايي كه شامل امور ساخت و توليد هستند مورد توجه مسئولين پروژه قرار ميگيرد،ولي فعاليتهاي لازم در ساير فازهاي پروژه نيز به نوبه خود داراي آن مقدار پيچيدگي و حجم هستند كه اعمال يك برنامهريزي و كنترل دقيق بر آنها الزامي باشد. ميتوان گفت كه هر فاز يك پروژه (يا هر دسته از عمليات لازم در هر يك از فازها) به خودي خود يك پروژه ميباشد. تهيه نقشهها در فاز دوم پروژه شامل آن مقدار فعاليت، و در برگيرنده آن مقدار زمان و نيروي انساني و هزينه ميباشد، كه احتياج به برنامه داشته باشد. تهيه اسناد پيمان يا امور مختلف مناقصه و تعيين پيمانكار و عقد قرارداد نيز خود تشكيل دهنده گروهي از فعاليتها ميباشند كه ميتوان (و لازم است) براي آنها برنامهريزيهاي مناسبي به عمل آورد. در حقيقت، براي اجراي يك پروژه، تنها يك برنامه كافي نيست. صاحب كار احتياج دارد كه براي خود برنامهاي داشته باشد. مديران اجرايي و سرپرستان گروههاي اجرايي، مسئولان و كاركنان گروه مشاور و مسئولين بخشهاي مالي، پرسنلي، حمل و نقل، ... و كاركنان اين بخشها، هر يك به برنامه بخصوصي جهت اجراي وظايف و كنترل امور مربوطه احتياج دارند. اين برنامهها، لازم است از نظر نوع اطلاعات و سطح جزئيات آنگونه تهيه و تنظيم شوند كه براي استفاده كننده درست همان مقدار اطلاعات و آگاهيها را بدهند كه بدانها احتياج خواهد داشت. چه برخورداري از جزئياتي بيش از ميزان لازم، باعث صرف وقت و انرژي بيهوده شده و وجود اطلاعاتي كمتر از حد لازم نيز استفاده كننده را در اجرا و كنترل وظايف با اشكال مواجه خواهد ساخت. ويژگيهاي يك مدير موفق 1. توانايي درك اهميت رويدادها بدون اينكه تحت تاثير آرا و عقايد اطرافيان خود قرار بگيرد و يا گرفتار پيشداوريهاي شخصي شود؛ 2. توانايي تصميمسازي و عمل بيآنكه به دليل مخاطرات جانبي از مسير و هدف اصلي منحرف شود؛ 3. مسئوليتپذيري يا آمادگي براي رويارويي و مبارزه با مشكلات. اين امر با تصميمگيري و قاطعيت ارتباط بسيار نزديك دارد، زيرا كسي كه مسئوليت ميپذيرد بايد از توان لازم براي تصميمگيري برخوردار باشد تا بتواند تصميمي بگيرد كه براي منافع سازمان باشد. افزون بر اينكه مدير بايد در برابر پيامدهاي تصميمهاي خود مسئوليت بپذيرد؛ 4. قدرت سازماندهي. چنانچه مدير از ابزار كارآمد در جاي مناسب خود استفاده كند. بسياري از مشكلات سازماني، خود به خود حل خواهدشد؛ 5. انسانشناسي يا توان شناخت افرادي كه با او كار ميكنند. در پرتو اين شناخت است كه رفتار مدير در برابر كاركنان شكل ميگيرد؛ 6. انگيزه با اشتياق و تمايل به انجام كار يا كارهايي كه به او سپرده شده است. چنين مديري ميتواند انگيزه لازم را در كاركنان خود ايجاد كند؛ 7. قدرت كاركردن به مدتهاي طولاني بدون احساس خستگي. درحقيقت با توجه به آنچه درمورد انگيزه عنوان ميشود بيشتر كاركنان به رفتار مدير، رفتار خودشان را تغيير ميدهند و از مدير در نحوه كاركردن الگوبرداري ميكنند؛ 8. اعتماد بهنفس. يعني قبول اينكه صاحب قدرت است و ميتواند با تكيه بر آن مشكلات خود و سازمانش را حل كند به عبارتي ديگر خود را به درستي ميشناسد به تواناييهاي خود آگاهي دارد و به همين دليل ميداند و ميتواند در برخورد با شرايط متعدد بهدرستي تصميم بگيرد و در برابر اين تصميم هراسي نداشته باشد؛ 9. بلوغ عاطفي يا توان كنترل عواطف و احساسات خود در هر زماني كه ضرورت داشته باشد. مديري را داراي بلوغ عاطفي است كه دقيقاً پس از تجزيهوتحليل شرايط، احساسات خود را آشكار سازد؛ 10. داشتن سعهصدر لازم براي برخورداري از ديدگاه همكاران، بويژه زيردستان. درواقع يكي از صفات پسنديده مدير آن است كه با افراد صاحبنظر درباره مسايلي كه ضرورت دارد مشورت كند و با توجه به ديدگاههاي معقول آنان تصميم بگيرد؛ 11. قوت تصميمگيري و قاطعيت حساب شده در كار. قاطعيت به معناي اين است كه هرگاه براي مدير روشن شد انجام يك كار به نفع سازمان است در انجام دادن آن ترديدي به خود راه ندهد؛ 12. قضاوت عادلانه درباره زيردستان. مدير بايد پيش قضاوت درباره هر يك از كاركنان با شرايط موجود را درنظر بگيرد؛ 13. پيشگامي يا برخورداري از قدرت مديريت. شخصيتي باشد كه در انجام امور پيشقدم شود و با طرح و ارائه ارزشهاي جديد، رهبري زيردستان را براي انجام كار برعهده بگيرد؛ 14. قدرت هماهنگسازي و توان ايجاد موازنه و همسويي ميان فعاليتهاي اعضاي مختلف سازمان را داشته باشد. بر اين اساس نخست بايد اطمينان يابد كه زيردستان به سازمان و كار خويش وفادارند تا بتواند در هماهنگ كردن آنان موفق باشد؛ 15. برخورداري از ويژگي خلاقيت و كارآفريني. در ابتداي هر كار و فعاليتي، نوآوري لازمه فعاليت است. 16. نهايتاً اينكه چون مديران وقت و انرژي خود را صرف انجام كارهايي ميكنند كه كاركنان آنان نيز ميتوانند آن وظايف را انجام دهند. درنتيجه اين كار، هزينه انجام كار افزايش و به تبع آن بهرهوري كاهش مييابد لذا تنها راه حل اينگونه مشكلات تفويض اختيار است. چگونه يك مدير دوست داشتني باشيم از آنجا که باورها و ارزشها ريشه در برداشت ما از خود، اجتماع و دنيايي دارد که در آن زندگي ميکنيم؛ همواره اين باورها به صورت فيلترهاي ادراکي عمل ميکنند که فقط پذيراي پديدههايياند که به مذاق ما خوش ميآيند و با ارزشهاي ما همسازي دارند. از همينرو گاه باورهاي منفي نه تنها دنياي ما را محدود ميسازد و امکان انتخاب درست را از ما سلب ميکند، بلکه ما را از پرداختن به انديشههاي نو، خلاق و مفيد باز ميدارند و اين احتمال وجود دارد که شخص تا حد افراد بيصلاحيت نزول کند. باورها و ارزشها اکتسابياند و در بستر فراز و نشيبهاي زندگي شکل گرفته، تغيير يافته و تکامل مييابند و در نهايت زيربناي الگوي رفتاري فردي و اجتماعي را شکل ميدهند. از اين رو انسانها براي شناخت يکديگر بايد از ارزشها و باورهاي هم مطلع شوند تا زمينه تفاهم براي انجام کار مشترک فراهم آيد. در اين راستا براي نيل به اين هدف به نکاتي چند ميپردازيم که نه تنها توفيق بيشتر در عرصه فعاليتهاي اقتصادي را نصيب مديران ميکند بلکه آنها را در حيطه فعاليت خود دوست داشتني و قابل اعتماد مينمايد: * انگيزه دادن به کارکنان: شيوههايي را به کارکنان خود پيشنهاد نماييد که در پروسهي انجام کار آموزش بينند و مهارتهاي لازم را کسب کنند. علائق و اهداف شغلي آنها را بشناسيد و فرصتهاي لازم را براي نيل به اين هدف فراهم کنيد. تمايلات و عوامل جذب کننده کارکنان خود را شناخته و مورد بررسي قرار دهيد. به جاي پرداختن به اين موضوع که چه عواملي ايجاد انگيزه در کارکنان شما ميکند، مستقيماً آنها را مخاطب قرار داده و سئوال کنيد: ''انتظارات آنها از کاري که انجام ميدهند چيست؟''، ''پيشنهادات آنها براي تکامل کارشان کدامند؟''. سپس برداشت و تصورات خود را در اين مورد بررسي و تجزيه و تحليل نمائيد. به آينده کارمندان خود علاقه نشان دهيد و روشهايي را در پروسه کار اعمال کنيد که تحرک بيشتر در وضعيت و موقعيت آنها به وجود آورد. روشهايي که شرايط مناسب براي آموزش و کسب مهارت در زمينههاي جديد را براي آنها فراهم کند. کارکنان خود را از موضوعاتي که با آن مواجهاند مطلع نماييد و شرايطي ايجاد کنيد که به اطلاعات مفيد براي ارتقاء کيفيت کار خود دسترسي داشته باشند. * حمايت از اعمال و پيشنهادات درست کارکنان: به پيشنهادات سازنده و انتقادات صحيح کارکنان خود در حيطه فعاليت مشترک اهميت دهيد و با ايجاد تغييرات مناسب در شرايط کاري اعتمادشان را جلب نماييد. در روابط کاري از به کاربردن کلمات با بار ''مطلق'' جداً پرهيز نماييد و با شناخت و احترام به باورها و ارزشهاي مورد قبول کارکنان خود زمينه شکوفايي خلاقيتهاي آنها را در حيطه کار فراهم آوريد. به جاي واژهي ''من'' از واژهي ''ما'' در روابط خود با ديگران بهره بگيريد. اجازه ندهيد شيوهي برخورد توأم با منييت در کار اثر گذاشته و مانع انجام آن شود. همواره به عنوان عضوي برابر و همسان در کارها شرکت کنيد و در عمل نشان دهيد که براي نيل به اهداف مشترک همواره در کنار کارکنان خود حضور فکري و فيزيکي داريد. با خونسردي و ملايمت مديريت نماييد. در مورد عقايد و باورهاي کارکنان خود فردي قضاوت نکنيد. براي نمونه چنانچه يکي از کارکنان اشتباه ميکند يا پيشنهادات نادرستي را ارائه ميدهد به جاي انتقاد فردي نظر ديگر کارکنان را درحضور آن کارمند جويا شويد. به عقايد آن دسته از کارکنان که خود انرژي مثبت دارند و با منفيگرايي برخورد ميکنند، اهميت دهيد و سايرين را هم تشويق به اين عمل ارزشمند کنيد. به منظور ايجاد ارتباط صميمانه با کارکنان خود در موقع توضيح اهداف و استراتژي سازمان به جاي واژه ''شما'' از واژه ''ما'' استفاده نماييد. بيان کلماتي مانند ''شرکت ما'' ، ''سرنوشت کاري ما'' ، ''موفقيت ما'' و ''مشتريان ما'' در کارکنان شما اعتماد و انگيزه تعلق به سرنوشت سازمان را شکل ميدهد، به گونهاي که آنها نيز خود را در موفقيت و ناملايمات سازمان سهيم ميدانند و آنچه را که در توان دارند در جهت رشد و ارتقاء سازمان به کار خواهند گرفت. همواره شنونده خوبي باشيد، مديران موفق و لايق هرگز با توسل به شعار و سخنرانيهاي جذاب اهداف سازمان خود را براي ديگران توضيح نميدهند. آنها با گوش دادن به حرف و پيشنهادات سايرين موضوعات را تجزيه و تحليل و جمعبندي مينمايند و اين فرصت را فراهم ميکنند تا کارکنان در اتخاذ تصميمات خود را سهيم بدانند. گشادهرويي و خونسردي نيز از خصايص برجسته و نيک مديران کاردان است، در برخورد با مشکلات و کارکنان با رويي گشاده مسايل را حل و فصل نمائيد. به نيازهاي مادي و فکري کارکنان خود بينديشيد، و در صورت امکان تأمين نيازهاي آنها را مقدم بر نيازهاي شخصي خود قرار دهيد.
-
محل استقرار ساختمان در زمین محل استقرار ساختمان در شرایط متعارف باید در قسمت شمالی زمین باشد ، در موارد استثنائی مانند وجود درختان قطور و یا شرقی غربی بودن زمین و نظایر موضوع با توجه به وضعیت استقرار ساختمان های مجاور در شورای معماری مطرح و تصمیم لازم اتخاذ می گردد . نحوه احداث بنا در شرق ، غرب و یا جنوب ملک چنانچه تراکم مجاز در ساختمانی به عللی به مقدار صد در صد پر نشود یا مالک نخواهد تمام تراکم مجاز را در قسمت شمالی زمین بنا نماید ، می تواند مابقی تراکم را در ضلع جنوبی ، شرقی یا غربی و بصورت یک یا چند واحد مستقل یک طبقه احداث نماید ، مشروط به اینکه : ۱- فضای حیاط باقیمانده کمتر از ۴۰ درصد کل زمین نباشد . ۲- ارتفاع واحد مذکور از پای کار تا لبه دست انداز بام به هیچ وجه از ۳/۵ متر تجاوز ننماید ( ارتفاع از کف تا زیر سقف بیشتر از ۲/۷۰ نباشد ) ۳- چنانچه واحد مورد نظر در بر گذر قرار گیرد باعث جلوگیری از ورود ماشین به حیاط یا پارکینگ مربوطه نگردد . ۴- از واحد مورد نظر هر گونه استفاده تجاری به استثناء مواردی نظیر دفتر مهندسی و مطب و … که قانون شهرداری صریحا ذکر نموده است ممنوع می باشد. پیش بینی سرویس های بهداشتی و آشپزخانه در زیرزمین املاک کمتر از ۱۲۰متر مربع پیش بینی سرویس های بهداشتی و آشپزخانه در زیرزمین ، در زمین های کمتر از ۱۲۰متر مربع مساحت ، به شرطی که حالت تفکیکی نداشته باشد بلامانع است . نحوه اقدام در خصوص باقیمانده املاک واقع در طرح های اجرائی شهرداری چون از باقیمانده بعضی از املاک واقع در طرح های اجرائی شهرداری که به اداره کل املاک ابلاغ گردیده ، به علت کمی متراژ در صورت رعایت ضابطه ۶۰% زیربنا به منظور ایجاد واحد مسکونی ، مناسب نمی باشد ، لذا برای اینگونه املاک و همچنین باقیمانده املاکی که مقدار جزء گذر را مجانا و بلا عوض بشهرداری واگذار می نمایند ، در صورتیکه از ۷۰ متر مربع بیشتر نباشد ، با توجه به موقعیت محل و با رعایت کامل قاعده لا ضرر و مراعات حقوق مجاورین از ۶۰% تا ۱۰۰% پروانه ساختمانی صادر می گردد . شرط افزایش سطح اشغال در املاک با مساحت کمتر از ۱۲۰ متر مربع سطح زیربنای ۶۰% در طبقه همکف ، برای کلیه پلاک های واقع در مناطق مسکونی که مساحت شش دانگ آن ها حداکثر ۱۲۰ متر مربع می باشد و در محدوده ۵ ساله خدمات شهری و مناطق آزاد شده قرار دارند ، در صورت عدم مزاحمت برای مجاورین ، حداکثرتا ۸۰% مساحت زمین افزایش داده شده است . ضمنا اراضی دارای مشخصات بالا که قبلا در آن ها تا حد ۶۰% احداث بنا شده نیز مشمول مفاد این مصوبه خواهند بود . موارد لزوم عدم رعایت بر اصلاحی در مواردیکه مالکین عمارات به منظور تعویض سقف یا تعمیرات ضروری مشابه و یا اضافه اشکوب در حد فقط یک طبقه جهت ساختمان که مشرف بر کوچه ها یا خیابان هایی است که حداکثر عرض اصلاحی از دوازده متر تجاوز ننماید و دارای بر اصلاحی می باشد ، در خواست پروانه ساختمانی نمایند ، در صورتیکه این عملیات ساختمانی منجر به نوسازی کلی نشود ، بدون رعایت بر اصلاحی بلامانع است . مفاد فوق منحصرا مربوط به ابعادی که ساختمان مربوطه در بر تمام یا قسمتی از آن قرار دارد بوده و در مورد سایر ابعاد زمین در صورت داشتن بر اصلاحی باید عقب نشینی لازم رعایت گردد . مگر این که دیوار موجود اساسی باشد . نحوه احداث بنا دراملاک دارای اصلاحی احداث ساختمان در املاکی که با طرح های تعریضی برخورد دارند با رعایت ۶۰% طول و مساحت سند قبل از اصلاحی درباقیمانده زمین و در حد تراکم مجاز بلامانع می باشد و پیش آمدگی بیش از ۶۰% طول تحت زاویه ۴۵درجه ، با رعایت ۶۰%مساحت سند ( قبل از اصلاحی ) به شرط واگذاری رایگان مقدار جزء گذر بشهرداری بلامانع است . نحوه پیش آمدگی ارتفاع معابر حداکثر پیش آمدگی مجاز در قسمت پخ ساختمان هایی که در تقاطع معابر قرار گرفته اند ، به میزان ۱۵۰ سانتی متر عمود بر پخ می باشد . احداث بنا در حد ۶۰ درصد به علاوه دو متر و چگونگی اجرای پخ ۴۵ درجه ارائه نقشه های معماری ساختمان که با پیش آمدگی ۶۰% طول زمین به علاوه ۲ متر و بدون رعایت زاویه ۴۵ درجه به شرط ارائه رضایت نامه محضری از مالکین پلاک های مجاور نمی باشد . نحوه احداث بنا در حد ۶۰% به علاوه ۲ متر و عدم رعایت پخ ۴۵ درجه در مجاورت گذر احداث ساختمان در املاکی که با طرح های تعریضی و یا احداثی معابر شبکه برخورد دارند ، با رعایت ۶۰% طول و مساحت سند ، قبل از اصلاحی در باقیمانده زمین و در حد تراکم مجاز بلامانع بوده و پیش آمدگی بیش از ۶۰ % طول تحت زاویه ۴۵درجه با رعایت ۶۰% مساحت ( قبل از اصلاحی ) مجاز می باشد . بدیهی است مالکین املاکی که بازاء مساحت اصلاحی از شهرداری غرامت دریافت نموده اند ، می بایست پس از اصلاح سند ،با رعایت ابعاد سند جدید عمل نمایند . رعایت پخ ۴۵ درجه در املاکی که مجاوز گذر واقع می شوند الزامی نیست . بدیهی است محدوده تعریف شده فوق محدوده احداث بنا بوده و طراحی ساختمان ترجیحا باید بدون پخ و یا ارائه راه حل های ابتکاری انجام گیرد . نحوه کاهش سطح اشغال و استفاده از ارتفاع به منظور ایجاد تسهیلات بیشتر در طراحی ساختمان ها و همچنین ایجاد فضای باز بیشتر و استفاده مطلوبتر از تراکم های ساختمانی مجاز در صورت کاهش سطح اشغال ، استفاده از تراکم مجاز طرح های تفصیلی در ارتفاع ، بدون پرداخت عوارض ناشی از ازدیاد ارتفاع بر خیابان های ۱۲ متر و بیشتر بلامانع است . ضمنا احداث زیر زمین با حداکثر سطح مجاز ( ملاک عمل فعلی ) به منظور تامین پارکینگ تاسیسات انباری و فضاهای مشاع و عمومی بلامانع خواهد بود . اعمال تسهیلات فوق در مورد املاکی که در معرض تعریض معابر با عرض بیشتر از ۱۲متر قرار می گیرند ، چنانچه مساحت باقیمانده آن ها کمتر از ۶۰% مساحت کل ملک باشد نیز بلامانع است . ارتفاع مجاز در تراکم ۱۲۰ درصد در اراضی با تراکم ۱۲۰% احداث سه طبقه بنای مسکونی روی زیرزمین و یا دو طبقه روی پیلوت و زیر زمین ضمن رعایت سایر ضوابط و مقررات بلامانع می باشد . ضوابط بالکن ها ۱- احداث پیش آمدگی در خیابان های ۱۲ متر تا ۲۰ متر به عمق ۸۰ سانتی متر و برای خیابان ۲۰ متر به بالا به عرض ۱۲۰سانتی متر مجاز می باشد . ۲- ارتفاع پیش آمدگی نسبت به کف پیاده رو ، نباید از ۳/۵ متر کمتر باشد و سطح آن مطابق ضوابط مربوطه جزء تراکم محسوب خواهد شد . ۳- پیش آمدگی ساختمان در همکف و طبقات ، در خارج از ۶۰% طول مجاز و در داخل زاویه ۴۵درجه ، حداکثر به میزان ۲ متر بلا مانع است ( رعایت ۶۰% مساحت الزامی است ). ۴- پیش آمدگی روی پخ دو گذر در محدوده سند مالکیت ، به میزان حداکثر ۱/۵ متر عمود بر پخ و به شرط رعایت ۳/۵ متر ارتفاع از کف پیاده رو بلامانع است . ۵- طریقه محاسبه زیربنا و تراکم پیش آمدگی ها در داخل فضای باز به قرار زیر است : الف- پیش آمدگی آخرین سقف ساختمان ، به عنوان باران گیر ، جزء زیربنا محسوب نمی گردد . ب- بالکن ها و تراس های مسقف ، تا عمق ۳ متر ، چنانچه سه طرف آن باز باشد ، یک دوم مساحت آن جزء زیربنا محسوب می گردد ، بدیهی است مازاد بر عمق ۳ متر تماما زیربنا محسوب می گردد . ج- در صورتیکه پیش آمدگی سه طرف بسته باشد ، دو سوم مساحت آن جزء زیر بنا محاسبه می گردد . نصاب ارتفاع و طبقات جهت نصب آسانسور مالکین ساختمان های بیشتر از چهار طبقه و ساختمان هایی که ارتفاع آن ها بیشتر از ۱۵ متر باشد ، ملزم به احداث آسانسور می باشند ، دراین زمینه کف ورودی ساختمان ملاک عمل بوده و کف طبقه همکف می تواند با حفظ مشخصات طبقه زیرزمین ، حداکثر ۱/۲۰ متر بالاتر از کف ورودی منظور گردد . تقاضای افزایش تراکم و مواقعی که تعبیه آسانسور میسر نمی باشد . در مواردیکه مالکین پلاک های ساخته شده و یا در حال احداث که تقاضای افزایش تراکم ، به منظور احداث یک طبقه می نمایند و امکان تعبیه آسانسور در بنای احداثی با تشخیص معاون شهرسازی و معماری شهرداری منطقه میسر نمی باشد ، در صورت توافق کمیسیون های منتخب با افزایش تراکم مورد درخواست ، صدور پروانه ساختمانی تا چهار طبقه روی پیلوت و یا پنج طبقه روی زیرزمین ، بدون تعبیه آسانسور بلامانع خواهد بود . لزوم پیش بینی پله فرار در کلیه ساختمان های شش طبقه و بیشتر علاوه بر پله های ورودی ، پیش بینی پله فرار که مستقیما به فضای باز ساختمان ارتباط داشته باشد الزامی است.
-
طراحی باغ ایرانی را می توان در اصول زیر خلاصه نمود. الف ) سلسله مراتب بر اساس این اصل فضاها و عناصر مختلف بر اساس اهمیت، ارزش کارکردی و بسیاری از عوامل دیگر در کنار هم قرار می گیرند. در طراحی اغلب باغ های ایرانی این اصل به خوبی دیده می شود. سلسه مراتب در باغ ها از سردرورودی یا گاهی میدان و آبنمایی در بیرون باغ (جلوخان) شروع و با گذشتن از هشتی و محور اصلی به کوشک باغ می رسد. این اصل را در ارتفاع، رنگ و اندازه عناصر باغ هم میتوان جستجو کرد. ب)تقارن تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. در باغ های ایرانی به وفور از این اصل استفاده شده است. کوشک های ساخته شده متقارن بوده و بر روی محور یا مرکز تقارن واقع اند. اوج قرینه سازی را می توان در محورهای اصلی دید. در محور اصلی حتی درختان، درختچه ها و گل ها نیز قرینه کاشته شده اند. باغ های مستطیلی بسته به مکان قرار گیری کوشک، یک یا دو محور تقارن و پلان های مربع اغلب چهار محور تقارن دارند. ج ) مرکزیت یکی از امور مهم در ترکیب و سازمان دهی عناصر در بسیاری از فضاهای معماری مرکزیت است و غالبا برای تاکید به مهم ترین قسمت مجموعه مورد استفاده قرارمی گیرد. اصل مرکزیت بیشتر در کوشک ها دیده میشود. خصوصا کوشک هایی با طرح هشت بهشت. این اصل در پلان مربع با وجود کوشک در محل تقاطع محور ها، در اوج خود می باشد. د) ریتم به معنی تکرار موزون ساده یا پیچیده یک عنصر یا پدیده در یک اثر هنری است. منظور از تکرار موزون پیچیده، تکرار چند عنصر یا مجموعه به نحوی است که درک روابط و قانونمندی های حاکم بر آنها به مشاهده دقیق و عمیق نیاز دارد. این اصل در مواردی جوابگوی نیاز عملکردی می باشد همچون حجره های یک مدرسه یا کاروانسرا ، وگاهی بر آورده کننده نیاز زیبایی شناختی است از لحاظ بصری منظری ظریف و خوشایند پدید آورد. (سلطان زاده ۱۳۷۸) در باغ ایرانی این اصل را می توان در دیواره های حاشیه باغ، دیواره های صفحه بندی حاصل از زمینهای شیب دار و حتی در کفسازی ها مشاهده می شود. ه) استقلال و تشخیص فضاها در معماری ایرانی همه فضاها دارای استقلال و متشخص اند و هیچ فضایی منفی یا مانده از فضای دیگر نیست. این ویژگی که به نظر می رسد گاهی با واقعیت های کارکردی در تعارض باشد از اصول مراعات شده در نمونههای ارزشمند معماری ایران است. درباغ ایرانی نیز همه فضاها اعم از ساخته و ساخته نشده ، از خود هویتی به نمایش می گذارند.بطوریکه حتی فاصله میان دو فضای مستقل، خود عرصه ای کامل به شمار میآیدکه واجد تعریف ، هویت و عملکرد مستقل می باشد. و)تنوع در وحدت، وحدت در تنوع باغ ایرانی در عین وحدت در خطوط کلی، هندسه و مصالح اجرایی، دارای تنوع فضایی بی نظیری است.تنوع فضایی باغ با تعریف فضاهای مستقل از هم از طریق محدودسازی، تنظیم فاصله دید، بهره گیری از اشکال کامل هندسی، طرح کاشت، ترکیب بندی های متفاوت از گونه های گیاهی، کارکردهای فضایی آب، بهره گیری از مصالح و امثال آن نمود پیدا میکند. محورهای اصلی، محورهای فرعی، کرتها، انواع حوض ها و فضاهای ساخته شده با نوع بسیار زیادی که ارائه می دهند نشان از یک نظم و وحدت سازی در کلیت باغ می دهند. ز)طبیعت گرایی و بهره گیری از منظر فرهنگ ایرانی انسان را جدا از طبیعت نمی بیند بلکه او را همراه باسایر عناصر طبیعت و جزء لا ینفک آن و دل سپردن به طبیعت و استفاده از مناظر طبیعی را علاوه بر اینکه پی بردن به آیات و نشانه های خدا می بیند، موجب حظ بصر و نشاط روان آدمی می داند. از این رو معماری و هنر ایران به شدت طبیعت گراست. این اصل در باغ ایرانی سبب بوجود آمدن فضاهای نیمه باز مانند ایوان و کوشک شده است که حد فاصل و پیوند دهنده فضای طبیعت (حیاط یا منظره باغ) و بخش ساخته شده می باشد. وجود فضای دنج و خلوت و پناه بردن به گوشه طبیعت در باغ ایرانی یک قاعده است، در نتیجه باغ ایرانی فضایی عارفانه و شاعرانه برای تامل به شمار می رود. وجود چشم اندازهای عمیق و باز در محورها و مسیرهای اصلی باغ، عدم وجود موانع بصری و هدف دار بودن این مسیرها (رسیدن به فضای ساخته شده یا یک نشانه بصری) بر طبیعت گرایی بیشتر صحه میگذارد. در نهایت ویژگی های مشترک باغ های ایرانی را می توان این گونه بر شمرد - تقسیم باغ غالبا به چهار بخش - استفاده از خطوط راست در طراحی - وجود یک کوشک یا بنا در مرکز یا بلندترین قسمت باغ - استفاده از یک جوی اصلی - استفاده از استخرهای وسیع به عنوان آینه و زیبایی چشم انداز مقابل کوشک - رابط نزدیک با طبیعت - کاشت درخت میوه در قسمت بزرگی از باغ - فقدان فضای سبز بیهوده و ...
-
اصول نگهداری پوست در فصل سرما [align=justify]با سرد شدن هوا مراجعه افراد به کلینیک های پوستی نیز بیشتر می شود. وزش بادهای سرد و خشک در فصول پاییز و زمستان و اقامت طولانی در اتاق هایی که به دلیل گذاشتن وسایل گرمایشی گرم و خشک شده از مهمترین دلایل بروز خشکی و چروک زودرس پوست است.بهترین و مناسب ترین راه برای جلوگیری از خشک شدن پوست، استفاده از کرم های مرطوب کننده مناسب است.کرم های مرطوب کننده با ایجاد یک لایه در سطح پوست سرعت دفع آب از اپیدرم را کاهش داده و با افزایش قدرت نگهداری آب مانع از خشکی و از بین رفتن شادابی پوست می شود.یک مرطوب کننده خوب باید حاوی آب، ترکیبات جذب کننده رطوبت و امولسیون های تغذیه کننده پوست باشد. در هنگام خرید توجه به روز و شب بودن کرم ها اهمیت ویژه ای دارد. در هنگام روز باید از کرم های مرطوب کننده که حاوی ضدآفتاب بوده و پوست را در برابر اشعه uv خورشید محافظت نماید، استفاده کرد. در صورت استفاده مستقیم نیز بهتر است ضدآفتاب باspf ۱۵ بر روی پوستتان بمالید.برای مرطوب کردن پوستتان در شب نیز کرم های حاوی اسید هیدروکسی آلفا که جزء لایه بردارهای طبیعی بوده و سلول های مرده پوست را بازسازی می کند و موجب بهبود لایه بیرونی پوست می شود، تهیه نمایید.هرگز برای مرطوب کردن پوستتان از آب و صابون استفاده نکنید زیرا شست وشوی بیش از حد باعث از بین رفتن لایه چربی محافظ پوست شده و روند خشک و پوسته پوسته شدن پوست را سرعت می بخشد.به جای استفاده از صابون از شیرپاک کن برای تمیز کردن صورتتان استفاده کنید. از بخورهای گیاهی که موجب افزایش آب رسانی به پوست می شود، غافل نشوید. گنجاندن مواد غذایی حاوی ویتامین a و e نظیر سبزیجات دارای برگ سبز، سیب زمینی، هویج، خشکبار، انگور و مرکبات نیز کمک بزرگی به حفظ طراوت و زیبایی پوست در فصول سرد می کند.[/align]
-
اصول طراحی کلینیک دندان پزشکی [align=justify]" هر فضایی به واسطه ماهیت و درونمایه ی خود میبایست دارای کیفیتهای فضایی ویژه ای برای کارایی ایده آل باشد " در حقیقت فضا صرفاً یک ظرف مکانی با عملکردهای خاص نیست و طراحی آن منحصر به چگونگی جانمایی اثاثیه میان چند دیوار نمیماند . ایجاد یک محیط مطلوب و کارآمد ، تعاملی چند سویه است بین عناصر تشکیل دهنده یک فضا . یعنی افراد و اشیایی که با فضایی در ارتباطند و کارکردی که برای آن فضا در نظر گرفته شده است هر یک پارامترهای متعدد و متفاوتی را در شکل دهی صحیح و کارآمدی آن پدید میآورند . کلینیک دندان پزشکی مرکز درمانی است که دندان پزشکان متخصص در رشته های متعدد بهداشت دهان و دندان کنار یکدیگر جمع شده و در کنار هم به درمان بیمارن می پردازند .تخصص گرایی در میان دندان پزشکان راه را برای ایجاد مراکزدرمانی و تشخیصی که خدمات گسترده ای ارایه می دهد هموار کرده است .مزیت این مراکز برای بیمارن ،کوتاه بودن زمان انتظار و امکان تشخیص و درمان بهتر ،بدون مراجعه به پزشک دیگر است .مزیت این مراکز برای دندان پزشک نیز ،تخصیص ساعت های کاری منظم تر و توانایی تبادل و بهره گیری از تجربیات سایر دندان پزشکان است. اما موارد ذکر شده نیازمند فضایی مناسب است که باتوجه به نیازهای مصرف کننده آن طراحی می شود و ابعاد و اندازه و چیدمان فضایی مناسب کمک شایانی در برآوردن نیازهای مراجعین خواهد داشت . طراحی فضاهای درمانی یکی از بزرگترین پروژه های طراحی در زمینه ی معماری است.و طراحی این پروژه نیازمند مشاوره های فشرده با مشتریان ،پزشکان،مهندسین معمار،طراحان و کارشناسان بیمارستانی و کلینیکی است .و ممکن است طراحی یک فضای درمانی سالها به طول انجامد.یکی از این مراکز درمانی کلینیک دندان پزشکی است پیش از طراحی هر بنایی باید به خصوصیات و ویژگی های آن توجه نمود . ویژگی های یک کلینیک دندان پزشکی عبارتند از : 1-بنایی امن،زیبا و پاکیزه . 2-محیطی نوآور،مهیج،پذیرای بیمارن و کارکنان . 3-انعطاف پذیر در برابر تغییرات آتی (طراحی فضای درمانی ممکناست سالها به طول انجامد بنابراین باید در انتخاب مصالح تجهیزات و... نهایت دقت را داشت تا با استانداردهای روز مطابقت داشته باشد .) 4-مصرف بهینه ی انرژی(توجه خاص به مصالح و سیستم های سرمایش و گرمایش.) 5-قابلیت دسترسی برای افراد کم توان و ناتوان جسمی . 6-قابلیت پاسخگویی به نیازهای بیماران . 7-دسترسی سریع و آسان (ارتباط مناسب با شبکه ی معابر و حمل و نقل . ) به طور کلی فضاهای کلینیک دندان پزشکی را از نظر طراحی به 2 بخش فضاهای بحرانی و فضای عمومی تقسیم بندی می کنند.همچنین فضاهای کلینیک از نظر عملکردی به 4 بخش 1-فضای مراجعین 2-فضای اداری 3-فضای اصلی کلینیک 4-تدارکات و پشتیبانی تقسیم می شوند . فضای مراجعین : 1-ورودی 2-انتظار بیمار 3-انتظار کودک 4-تسهیلات بهداشتی فضای اداری : 1-پذیرش 2-اتاق اداری (عمومی) 3-بایگانی 4-دفتر کار دندان پزشک - دندان پزشک ارشد -دستیار دندان پزشک تدارکات : 1-راهروها 2-فضای آموزشی 3-اتاق استراحت وآشپزخانه ی کوچک کارکنان 4-محفظه ی پارچه های تمییز 5-تسهیلات بهداشتی کارکنان 6-انبارعمومی 7-مخزن ملحفه های تمییز 8-انبار خردکردن زباله ها 9-اتاق نظافت 10-بارگیری و پذیرش بار فضای اصلی کلینیک : 1-مطب دندان پزشکی(اتاق منفرد) 2-مطب دندان پزشکی (پلان آازاد) 3-استریلیزاسیون 4-ریکاوری 5-لابراتوار -فضای حایل -مدیریت لابراتوار -تکنسین ارشد دندان پزشکی -فضای آماده سازی -فضای کار تکنسین دندان پزشکی -سرامیک -گچ و بسته بندی -قالب گیری -تراش -اتاق کارکنان -تسهیلات رفاهی تمای فضاها به غیر از فضای مراجعین باید در منطقه ی امن (به دور از هر گونه آلودگی) قرار گیرند . البته فضاهای ذکر شده فقط مختص کلینیک های بزرگ دندان پزشکی نیست و تمامی مراکز درمانی دندان پزشکی اعم از مطب های دندان پزشکی باید دارای فضاهای ذکرشده در مقیاسی متناسب با مرکز درمانی باشند .[/align]
-
اصول نگهدارى ابزار عکاسى [align=justify] قبل از مطالعهٔ دقيق دفترچهٔ راهنماى دوربين و آشنايى کافى با طرز عمل آن دست به کار عکاسى نشويد. براى گرفتن بهترين نتيجه بايد امکانات هر دستگاه را کاملاً فرا گيريد. دوربين خود را امانت ندهيد. در صورت مشاهدهٔ کوچکترين اختلال در کار يکى از قسمتها آن را بدون دستکارى به متخصص مطمئن بسپاريد و خود هيچوقت قسمتهاى مختلف دوربين مخصوصاً عدسى را باز نکنيد. از روغنکارى دوربين بپرهيزيد. اجزاء دوربين از کوچک تا بزرگ اساس مشترکى دارند و عمل و نتايج هر کدام نيز تقريباً يکسان است؛ اما بايد توجه داشت که طرز بکار انداختن همين وسيلههاى مشابه در دوربينهاى مختلف تفاوتهايى دارد و به علت ظرافت و دقت فراوانى که در ساختمان دوربينها بهکار مىرود، کوچکترين بىتوجهى ضايعات سنگينى بهبار خواهد آورد. مخصوصاً در دوربينهاى دقيق و گرانقيمت که ساختمان آنها پيچيدهتر است اين احتمال بيشتر وجود دارد. [/align] ◊ نگهداری عدسی ◊ نگهداری فیلتر ◊ نگهداری فیلمهای رنگی
-
اگر در مقاله های پیشین با ما همراه بودید دریافته اید که تلاش کردیم در این سلسله از نوشته¬ها بطور منطقی و با ادل? کافی به اثبات اصول دین اسلام بپردازیم. در مرحله پیشین براهین وجود خدا¬ـ مباحث مطرح شده، اختصاص به دین خاص نداشته و تمام دینداران می توانستند از این طریق به اثبات خداوند بپردازند. به همین دلیل ما تنها به ادله فیلسوفان و متکلمان مسلمان اکتفا نکرده و از براهینی که توسط اندیشمندان غربی مطرح شده بود نیز سود جستیم. اینک اما به عنوان یک مسلمان به مرور و بررسی اصول دین اسلام می پردازیم. طبیعتاً در این مسیر تکیه و تمرکز ما بر دلایلی است که از سوی اندیشمندان اسلامی مورد توجه قرار گرفته است، ولی در هر بحثی که استفاده از دلایل متالهین و دینداران غربی به نحو ایجابی و یا شبهات مطرح شده از سوی آنان به نحو سلب مفید باشد، از آنها نیز استفاده خواهیم کرد. اصول دین پایههای اعتقادی دین است [به این معنا که اگر کسی به این اصول پایبند نباشد نمی توان او را به آن دین خاص ملتزم دانست] که اعتقاد به آنها باید از روی تحقیق باشد، نه تقلید [برخلاف فروع دین]. اصول دین مربوط به اعتقادات انسان و فروع دین مربوط به اعمال انسان می شود. توحید، نبوت و معاد اصول دین اسلاماند و دو اصل امامت و عدل از مسلّمات مذهب شیعهاند و هر کس به آنها ایمان ندارد از مذهب شیعه بیرون است [هرچند از اسلام بیرون نیست]. همه ما کم . بیش شنیده ایم که "تقلید در اصول دین جایز نیست" اما تا بحال فکر کرده اید که چرا؟ در این نوشته [که نخستین مقال? این مجموعه در باره اصول دین است] نخست به چیستی "اصول دین" و "تقلید" پرداخته و در نهایت به این مسئله می پردازیم که چرا تقلید در اصول دین جایز نیست. تعریف اصول دین: "اصول" جمع "اصل" و از ریشه "اصل ـ یاصل) به معنای "تَه" و "بن" است (المنجد (عربی به فارسی): ج1، ص 24). اصطلاح "اصول دین" اصطلاحى كلامى است و به مجموعه باورهایى اطلاق می شود كه اساس دین اسلام را تشكیل مىدهند و انكار هر یك از آنها موجوب خروج از دین می شود. بطور کلی اعتقادات دینی را می توان به دو بخش تقسیم نمود: أ. بخش عقیده ای و نظری که اساس و بنیان دین محسوب می شوند. ب. تعالیم و احکام عملی که مترتب بر عقاید نظری هستند. آیت الله مصباح با نظر به این تقسیم بندی، قسم "الف" را اصول دین می نامند: «مناسب است که بخش اعتقادی دین را اصول دین و احکام عملیه را فروع دین بنامیم» (مصباح، محمدتقی، دروس فی العقیده الاسلامیه، ج1، ص 20) این اعتقادات از این رو اصول دین نامیده می شود كه علوم دینی دیگر مثل حدیث، فقه و تفسیر مبتنى بر آنهاست. تعریف تقلید: تقلید [قلد ـ یقلد]در لغت به معنای "آویختن از چیزی" است لذا در باب تفعیل [در زبان عربی] به معنای "سپردن کار به کسی" است. تقلید در اصطلاح به معنای "قبول قول دیگری بدون مطالبه دلیل" است. «قرآن كریم ایمان را بر پایه تفكر و تعقل گذاشته است قرآن همواره میخواهد كه مردم از اندیشه به ایمان برسند. قرآن در آنچه باید به آن مؤمن و معتقد بود و آن را شناخت، تعبد را كافی نمیداند علیهذا در اصول دین باید منطقاً تحقیق كرد، مثلاً این كه خداوند وجود دارد و یكی است مسئلهای است كه منطقاً باید به آن پیبرد و همچنین این كه حضرت محمد (ص) پیامبر خدا است» چرا در اصول دین تقلید جایز نیست؟ با تعریف تقلید، اکنون می توانیم بگوییم که مراد از "عدم جواز تقلید در اصول دین" به معنای رجوع نکردن به کارشناس دینی در اصول دین نیست. تقلید قبول قول دیگری "بدون دلیل" است و در صورتی که کسی قولی را با ارائه دلیل کافی به ما عرضه کند به مقتضای عقل باید حرف او را پذیرفت و چنین پذیرفتنی در اصول دین مذموم شمرده نمی شود. به عبارت دیگر، رجوع جاهل به عالم با مطالبه دلیل، از ضروریات عقلی است. اما متکلمین شیعه برای شناخت عقلی اصول دین دلایلی ذکر کرده اند که در اینجا تنها به 2 دلیل اشاره می کنیم: از آنجا که فطرت و عقل انسان برای "ارضای حس کنجکاوی، دفع خوف و ضرر محتمل و ..." به شناخت اصول دین می پردازد، اگر این شناخت از راه تقلید حاصل شود نمی تواند به این نیازهای انسان پاسخ گوید (ابن میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام: ص30). مقلَِّد یا از بر حق بودن مقلََّد خود آگاه است، یا آگاه نیست. اگر آگاه نیست، در این صورت احتمال بر خطا بودن وی را مىدهد و بر این مبنا تقلید كردنش قبیح است، زیرا او نیز از جهل و خطا ایمن نیست؛ اما اگر مىداند كه او بر حق است، از دو حال خارج نیست: یا این آگاهى برایش از روی بداهت حاصل شده، یا با دلیل ثابت شده است؛ شق اول باطل است، و بر مبنای شق دوم، یا این دلیل غیرتقلیدی است، یا از روی تقلید حاصل شده است. در صورت اخیر شمار اشخاصى كه تقلید از آنها لازم است، نهایتى نخواهد داشت. پس تنها فرض معقول این است كه آن شخص با دلیل به بر حق بودن وی پى برده است و این كار در واقع تقلید نیست، پس در این زمینه تقلید باطل است (سیدمرتضى، على الذخیرة: 165- 164). بیان سید مرتضی به خوبی به ما نشان می¬دهد که چرا باید در اصول دین تقلید [متابعت بدون دلیل] را کنار گذاشت. شهید مطهری نیز دلیل جایز نبودن تقلید در اصول دین را چنین بیان می کنند: «قرآن كریم ایمان را بر پایه تفكر و تعقل گذاشته است قرآن همواره میخواهد كه مردم از اندیشه به ایمان برسند. قرآن در آنچه باید به آن مؤمن و معتقد بود و آن را شناخت، تعبد را كافی نمیداند علیهذا در اصول دین باید منطقاً تحقیق كرد، مثلاً این كه خداوند وجود دارد و یكی است مسئلهای است كه منطقاً باید به آن پیبرد و همچنین این كه حضرت محمد (ص) پیامبر خدا است» (مطهری، مجموعه آثار، ج 3، ص 59).
-
اصل توحید در اصول دین اسلام اصول دین (2)
daruosh پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات دینی و مذهبی
توحید گر تو خلوت خانه توحید را محرم شوی تاج عالم گردی و فخر بنی آدم شوی (عطار) واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه «وحد» و به معنای انفراد است و از این رو «واحد» به چیزی اطلاق می شود که جزء ندارد (مفردات راغب، ص 551). در مباحث خداشناسی، توحید به معنای یکتاپرستی یكى از اصول اعتقادى اسلام و همه ادیان ابراهیمى است. اهمیت این اصل به این دلیل است که به نظر بسیاری از متکلمین اسلامی دیگر اصول دین اسلام مبتنی بر اصل توحید هستند. به همین دلیل است که حضرت امیرالمومنین (ع) در روایتی از حضرت رسول خدا (ص) نقل می کنند که "التوحید نصف الدین" (شیخ صدوق، التوحید، ص 28، ح 24) و در نهج البلاغه می فرمایند: «شهادت می دهم که خداوندی جز الله ـخدای یکتا¬ـ نیست. یگانه است و بی شریک. شهادت می دهم که خلوصش از آزمون به نیکی برآمده است و باور به آن با صفای نیت همراه است. همواره بدان چنگ در می زنم تا آنگاه که ما را زنده می دارد و آن را می اندوزیم برای روزهای هولناکی که در پیش داریم. چنین شهادتی نشان از عزم استوار ما در ایمان است و سرلوح? نیکوکاری و خشنودی است و سبب دور شدن شیطان است.» (نهج البلاغه/ خطبه 2) و یا شخصی نزد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) آمد و پرسید اساس علم چیست ؟ حضرت فرمودند: معرفة الله حق معرفته؛ شناخت خدا آن چنان كه شایسته اوست. پرسید : حق معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمودند : اینكه بدانی او نه مثلی دارد و نه شبیهی و او را معبود واحد خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بشناسی كه مثل و مانندی ندارد این است حق معرفت خداوند» اما مراد از توحید چیست؟ توحید به معنای یگانگی باریتعالی است. این یگانگی از جنبه های گوناگونی می تواند مورد بررسی قرار گیرد که از مهم ترین آنها توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی است. «شهادت می دهم که خداوندی جز الله ـخدای یکتا¬ـ نیست. یگانه است و بی شریک. شهادت می دهم که خلوصش از آزمون به نیکی برآمده است و باور به آن با صفای نیت همراه است. همواره بدان چنگ در می زنم تا آنگاه که ما را زنده می دارد و آن را می اندوزیم برای روزهای هولناکی که در پیش داریم. چنین شهادتی نشان از عزم استوار ما در ایمان است و سرلوح? نیکوکاری و خشنودی است و سبب دور شدن شیطان است» توحید ذاتی توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است، یعنی بی نظیر از هر جهت و مطلق از جمیع جهات است.بنابر توحید ذاتی، ذات پروردگار یگانه است،مثل و مانند ندارد، ماسوا همه مخلوق اوست. آیه كریمه "لیس كمثله شىء" ( شوری/ 11) و یا آیه "و لم یكن له كفوا احد" (اخلاص/4) مبین توحید ذاتى است. توحید صفاتی توحید صفاتى یعنى صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراك و... حقایقى غیر از ذات پروردگار نیستند. همه صفات خداوند به یك چیز برمی گردد و آن ذات خداوند است و تمام این صفات عین ذات خداوند هستند. «كل عزیز غیره ذلیل و كل قوى غیره ضعیف، و كل مالك غیره مملوك و كل عالم غیره متعلم و كل قادر غیره یقدر و یعجز; هر غیر او ذلیل است و هر نیرومندى جز او ناتوان است و هر مالكى جز او مملوك است و هر عالمى جز او نوآموز است و هر توانایى جز او گاه توانا و گاه ناتوان است» (نهج البلاغه، خطبه 65) در این روایت تاکید شده است که اوصاف خداى تعالى شخصا ویژه اویند و كسى در آنها با او شریك نیست. توحید افعالی توحید افعالى یعنى همه افعال (از جمله افعال انسان) به مشیت و اراده خداوند است. به تعبیر دیگر همانگونه كه موجودات در اصل وجود خود وابسته به ذات او هستند در تأثیر و فعل خود نیز چنین هستند. توحید در عبادت توحیددر عبادت یعنى جز ذات پروردگار هیچ موجودى شایسته عبادت و پرستشنیست. توحید در عبادت لازمه توحید ذات و صفات است. حضرت علی (ع) در تفسیر فرازهای اذان می فرمایند: اما قوله «اشهد ان لا اله الاالله» . . . كانه یقول: اعلم انه لا معبود الا الله عز و جل و ان كل معبود باطل سوى الله عز و جل ( شیخ صدوق، معانى الاخبار، ص 39). وقتی مسلم شد كه واجب الوجود تنها خداست و هرچه غیر اوست ممكن و محتاج و نیازمند است پس عبادت مخصوص اوست و او كمال مطلق است. و غیر از او كمال مطلق وجود ندارد و عبادت هم برای رسیدن به كمال است بنابراین عبادت مخصوص خداوند است. آیاتی که به توحید در عبادت اشاره دارند: أ. «و لقد بعثنا فی كل امه رسولاً ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت» ما در هر امتی رسولی فرستادیم كه خدای یكتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب كنید. (نحل ، آیه 36) ب. «و ما ارسلنا من قبلك رسولاً الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون» ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینكه به او وحی كردیم كه معبودی جز من نیست فقط مرا عبادت كنید. (انبیاء ، آیه 25) در میان مکاتب اسلامی توحید ذاتی و توحید در عبادت مورد قبول قطعی هم? گرایش های فکر وده است ولی در مورد توحید صفاتی و توحید افعالی اختلافاتی وجود دارد: اشاعره، منكر توحید صفاتى بوده و معتزله منکر توحید افعالی. شهید مطهری در این زمینه می گویند: «توحید جزء اصول پنجگانه معتزله نیز بود همچنانكه جزء اصول اشاعره نیز هست ، با این تفاوت كه توحید مورد نظر معتزله كه مشخصه مكتب آنها به شمار میرود توحید صفاتی است كه مورد انكار اشاعره است و توحید مورد نظر اشاعره كه مشخص مكتب آنها به شمار میرود توحید افعالی است كه مورد انكار معتزله است. قبلا گفتیم كه توحید ذاتی و توحید در عبادت چون مورد اتفاق همه است از محل بحث و نظر خارج است. اكنون ببینیم كه توحید مورد نظر شیعه چه توحیدی است؟ توحید مورد نظر شیعه - علاوه بر توحید ذاتی و توحید در عبادت - هم شامل توحید صفاتی و هم شامل توحید افعالی می شود. یعنی شیعه در بحث صفات طرفدار توحید صفاتی است و در بحث افعال طرفدار توحید افعالی، اما توحید صفاتی شیعه با توحید صفاتی معتزله متفاوت است، توحید افعالی او نیز با توحید افعالی اشاعره مغایرت دارد. توحید صفاتی معتزله به معنی خالی بودن ذات از هر صفتی و به عبارت دیگر به معنی فاقد الصفات بودن ذات است، ولی توحید صفاتی شیعه به معنی عینیت صفات با ذات است» (مطهری، آشنایی با علوم اسلامی: ص 35). در مقالات بعدی ابتدا دلایل توحید و سپس به اقسام توحید از منظر مذهب شیعه اشاره خواهیم کرد -
[align=justify]موتورهای بنزینی در دستگاه ها و ماشین آلات گوناگون حمل ونقل کاربرد فراوانی دارند.میزان مصرف سوخت در این نوع متورها بسیار حائز اهمیت است.از طرفی کمبود ذخایر انرژی دنیا و رو به اتمام بودن آنها و نیز آلاینده هایی که در اثر سوختن سوخت این نوع موتورها بوجود میآید و مشکلات زیستمحیطی عدیدهای را فراهم کرده،باعث اهمیت فوق العاده این نوع موتورها شده است.در موتورهای بنزینی دو دسته پدیدهء مهم احتراقی ناشی از احتراق عادی و غیرعادی وجود دارد. موتورهای بنزینی،موتورهای احتراق داخلی هستند که مخلوط هوا و سوخت در آنها قبل از ورود به استوانه و اتاق احتراق آماده میشود. اولین موتور احتراقی توسط شخصی به نام نیکلاس اتو مهندس آلمانی در سال 1875 میلادی طراحی و ساخته شد که به موتور احتراقی چهارزمانه معروف بود.موتورها از لحاظ احتراق به دو نوع کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:1-موتورهای احتراقی خارجی(برونسوز)که معمولا در لوکوموتیوهای بخار و کشتیهای بخار بکار گرفته میشدند2-موتورهای احتراقی داخلی(درونسوز)که در دو نوع دوزمانه و چهار زمانه با طرز کار و زمانبندی متفاوت طراحی شدهاند.سیستم تحویل سوخت در این موتورها نقش بسیار مهمی در میزان سوخت مرفی و کامل یا ناقص سوخته شدن آن و در نتیجه افزایش یا کاهش میزان آلایندههای زیستمحیطی ایفا میکنند.تا سال 1960 میلادی،کاربراتور در بسیاری از سیستمهای تحویل سوخت استاندارد مورد استفاده قرار میگرفت.در دههء 70،درطی تحقیقات و نوآوری،سیستم تزریق سوخت الکترونیکی (EFI) 1به جای کابراتور در نظر گرفته شد که در این سیستم،سوخت توسط کنترل الکترونیکی به مجراهای مکش تزریق میگردید.با توجه به اهمیت موضوع اشاره شده،برخورد علمی با موضوع و نشر و گسترش کتب،مقالات و...در این زمینه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. کتاب اصول کارکرد موتورهای بنزینی انژکتوری ترجمه آقای مهندس سید هادی ریاضی کششی در این راستاست که میتواند مورد استفاده دانشجویان رشته مهندسی مکانیک و نیز کسانی قرار گیرد که به نوعی با موتورهای بنزینی سروکار دارند.این کتاب در هفت فصل گردآوری شده است. فصل اول با عنوان نکات عمده در سیستم تزریق سوخت الکترونیکی (EFI) به تاریخچه سیستم EFI ،مقایسه آن با کاربراتور،شکل و ترکیب انواع،اجزاء و ساختار سیستم EFI پرداخته است.سیستم کنترل EFI در دو نوع آنالوگ و کامپیوتری برای تحویل سوخت بکار میرود. اصول کارکرد موتورهای بنزینی انژکتوری رضا ابراهیمی مترجم:مهندسی سید هادی ریاضی ناشر:طراح در سیتم کنترل از نوع آنالوگ،حجم سوخت تزریق شده براساس زمان مورد نیاز برای شارژ و دشارژ کردن خازن،کنترل مم شود و لیکن در سیستم کامپیوتری،حجم سوخت تزریق شده را اساس دادههای ذخیره شده در حافظه مشخص میگردد.مدار از نوع آنالوگ و کامپیوتری اساسا یکسان میباشد و لی از نظر دامنه کنترل اختلافاتی در بین آنها وجود دارد.در سیستم کنترل از نوع کامپیوتری علاوه بر کنترل زمان و مقدار سوخت تزریق شده،آوانس جرقه،کنترل سرعت هرزگرد موتور،کارکرد نادرست موتور و سایر کارکردها میتواند کنترل گردد.در این کتاب،مدار از نوع آنالوگ مورد استفاده قرار گرفته است.بطور کلی اتومبیلها از کاربراتور یا سیستم تزریق سوخت الکترونیکی (EFI) برای تحویل سوخت و هوا یا نسبت صحیح به سیلندرها در تمام دامنههای سرعت دورانی موتور،استفاده مینمایند.هریک از این دو سیستم،حجم هوای مکش را اندازهگیری میکند.هردو سیستم نسبت سوخت و هوای گاز و سرعت موتور تغییر میکند.حجم هوای مکش براساس زاویه دریچه صحیح را برای تمام سیلندرها براساس حجم هوای مکش تأمین میکنند. به دلیل سادگی ساخت کاربراتور این وسیله در سطح وسیعی از موتورهای بنزینی مورد استفاده قرار گرفته است.در پاسخ به نیازهای فعلی،برای کاهش آلودگی دود خروجی از اگزوز،مصرف سوخت اقتصادی،تحویلدهی سوخت به صورت بهبود یافته و سایر موارد دیگر،کاربراتورهای امروزی باید به وسایل جبران سازهای مختلف مجهز گردند.برای اطمینان از نسبت ساخت کاربراتور با سیستم پیچیدهتر شده است.برای اطمینان از نسبت سوخت و هوای صحیح در موتور،سیستم EFI براساس شرایط رانندگی مختلف به جای کاربراتور مورد استفاده قرار گرفت.هرچند موضوع اصلی کارکرد کاربرتور و سیستم EFI یکسان است ولی روشهایی که برای تعیین حجم هوای مکش و تأمین سوخت مورد استفاده قرار میگیرند، متفاوت میباشد.در سیستم کاربراتور،در سرعت هرزگرد موتور،حجم هوای مکش براساس تغییرات فشار(خلأ)در اطراف دریچه کندرو و دریچه دور هرزگرد در نزدیک دریچه گاز بسته شده،اندازهگیری و مقدار سوخت کمی به داخل دریچهها کشانده میشود.در دامنه کاکرد معمولی، حجم هوای مکش توسط خلأ موجود در ونتوری اندازهگیری و مقدار سوخت متناسب با آن به داخل نازل اصلی در داخل ونتوری کشانده میشود.اما در سیستم EFI مکانیزم لازم برای اندازهگیری حجم هوای مکش جدا از مکانیزم تزریق سوخت است.بدین ترتیب که حجم هوای ورودی توسط سنسور اندازهگیری شده و سیگنالی متناسب با آن به واحد کنترل الکترونیکی فرستاده میشود.براساس سیگنال حجم هوای مکش و سیگنال سرعت دورانی موتور،واحد کنترل الکترونیکی،سیگنال لازم را به انژکتورها میفرستند که در آن مقدار صحیح از سوخت(که توسط پمپ سوخت تحت فشار قرار میگیرد)به داخل مجراهای مکش و در نتیجه به داخل هرسسیلندر تزریق میگردد.در ادامه به مقایسه بین عملکرد کاربراتور و سیستم EFI در شرایط مختلف پرداخته شده است: بطور کلی مزایای سیستم EFI نسبت به کاربراتور عبارتند از1-امکان مخلوط سوخت و هوای یکنواخت برای هرسیلندر 2-امکان ایجاد نسبت سوخت و هوای دقیق در تمام دامنههای سرعت دورانی موتور 3 -پاسخ مناسب نسبت به تغییرات زاویه دریچهء گاز 4-تصحیح مخلوط سوخت و هوا 5-مکش مؤثر مخلوط سوخت و هوا.درانتهای این فصل سیستم کنترل EFI در دو نوع آنالوگ و کامپیوتری برای تحویل سوخت بکار میرود. در سیستم کنترل ا نوع آنالوگ، حجم سوخت تزریق شده براساس زمان مورد نیاز برای شارژ و دشارژ کردن خازن،کنترل میشود و لیکن در سیستم کامپیوتری، حجم سوخت تزریق شده براساس دادههای ذخیره شده در حافظه مشخص میگردد در سیستم کنترل از نوع کامپیوتری علاوه بر کنترل زمان و مقدار سوخت تزریق شده، آوانس جرقه،کنترل سرعت هرزگرد موتور، کارکرد نادرست موتور و سایر کارکردها میتواند کنترل گردد. در این کتاب،مدار از نوع آنالوگ مورد استفاده قرار گرفته است. ساختار سیستم EFI تشریح و سپس اجزاء این سیستم معرفی شده اند. فصل دوم با عنوان سیستم سوخترسانی به مطالبی از جمله پمپ سومت،کنترل پمپ سوخت،فیلتر سوخت،میراکننده نوسانات فشار سوخت،رگولاتور فشار،انژکتورها،انژکتور استارت سرد و سویچ زمانی انژکتور استارت سرد پرداخته است.سوخت توسط پمپ از مخزن سوخت کشیده شده و از طریق فیلتر سوخت به طرف انژکتورها انژکتور استارت سرد فرستاده میشود.رگولاتور یا تنظیمکنندهءفشار،میزان فشار خط سوخترسانی در قسمت داری فشار بالا را کنترل میکند.سوخت اضافی از طریق لوله برگشت به مخزن سوخت بار میگردد.میراکننده نوسانات فشار سوخت باعث جذب نوسانات فشار سوخت میشود.انژکتورهای سوخت را براساس سیگنالهای تزریق به داخل مانیفولد مکش تزریق میکنند.انژکتور استارت سرد فقط برای بهبود استارت موتور و با استفاده از تزریق سوخت به داخل محفظه مکش هوا به هنگام پائین بودن درجه حرارت ب رادیاتور موتور در نظر گرفته میشود.اصولا دو نوع پمپ سوخت(داخل مخزن و خطی)بکار میرود،اما پمپ سوخت داخل مخزن در سطح وسیعتری مورد استفاده قرار میگیرد.این دو نوع پمپ در اغلب موارد پمپهای خیس نامیده میشوند زیرا موتور الکتریکی آن با پمپ یکپارچه است و داخل پمپ از سوخت پر میشود.پمپ سوخت در خودرو مجهز به موتور با سیستم EFI فقط به هنگام کارکرد موتور عمل میکند.در صورتیکه سویچ جرقه در موقعیت روشن قرار گیرد،به منظور رعایت نکات ایمنی در هنگام خاموش بودن موتور،پمپ سوخت عمل نمیکند.رگولاتور یا تنظیمکنندهء فشار باعث تنظیم فشار سوخت در انژکتورها میگردد.مقدار سوخت تزریق شده توسط دوره زمانی سیگنال اعمال شده به انژکتور کنترلمیشود و فشار ثابت در تمام انژکتورها حفظ میگردد.علیرغم ثابت بودن فشار سوخت و سیگنال تزریق سوخت، در اثر تغییرات فشار خلأ مانیفولد مقدار سوخت تزریق شده کمی تغییر میکند. در فصل سوم با عنوان سیستم مکش هوا،مطالبی تحت عنوان بدنه دریچه گاز،شیر هوا،محفظه مکش هوا و مانیفولد مکش بررسی شدهاند.هوا پس از عبور از صافی هوا و فلومتر باعث باز شدن صفحه اندازهگیری در فلومتر میشود و سپس وارد محفظه مکش هوا میگردد. حجم جریان هوا به طرف محفظه مکش هوا با میزان باز شدن دریچه گاز تعیین میشود.سپس هوا از محفظه مکش هوا به طرف هریک از مانیفولدها پخش شده و به طرف محفظه احتراق کشیده میشود. هنگامیکه موتور سرد است،شیر هوا باز شده و هوا به طرف محفظه مکش هوا جریان پیدا میکند.بدین ترتیب در صورت بسته بودن دریچه گاز،هوا بطرف محفظه مکش هوا جریان پیدا میکند تا سرعت هرزگرد موتور ا فزایش یابد.بدنه دریچه گاز شامل دریچه گاز و مجرای کنار گذر میباشد.همچنین سنسور موقعیت دریچهء گاز در روی شافت دریچه گاز نصب میگردد تا زاویه باز شدن دریچه گاز مشخص گردد.بعضی از بدنههای دریچه گاز به شیر هوا از نوع مومی یا داشپوت مجهز میگردند که باعث باز شدن تدریجی دریچه میگردد.آب رادیاتور باید از داخل بدنه دریچه گاز عبور کند با از یخ زدن آن در هوای سرد جلوگیری نماید.با توجه به اینکه هوا بطور متناوب به داخل سیلندرها کشیده میشود، نوسانات حرکت هوا در حرکت هوای مکش به داخل سیلندرها کشیده میشود، نوسانات حرکت هوای مکش باعث ارتعاش صفحه اندازهگیری فلومتر و عدم امکان اندازهگیری دقیق حجم هوای مکش میگردد.بنابراین محفظه مکش باید دارای ظرفیت بالایی باشد تا نواسانات حرکت هوا را از بین ببرد. فصل چهارم با عنوان سیستم کنترل الکترونیکی به بررسی فلومتر هوا،سنسور موقعیت دریچه گاز،سنسور درجه موتور،سیگنال استارت،رله اصلی درجه هوای مکش،سیگنال جرقه موتور،سیگنال استارت،رله اصلی سیستم تزریق سوخت الترونیکی و سنسور اکسیژن پرداخته است. سیستم کنترل الکترونیکی از سنسورهایی تشکیل شده است که شرایط مختلف موتور را مشخص نموده و سپس واحد کنترل الکترونیکی2 (ECU) حجم تزریق(دوره زمانی)را براساس سیگنالهای ورودی از سنسورها محاسبه و تزریق سوخت را کنترل میکند.سنسورها حجم هوای مکش،سرعت دورانی موتور،بارگذاری موتور،درجه حرارت هوای مکش و آب رادیاتور،شتاب افزاینده و شتاب کاهنده رامشخص نموده و سپس سیگنالها را به طرف واحد ECU میفرستند.واحد ECU دوره زمانی دقیق را تعیین و سیگنال مورد نظر را به انژکتورها میفرستد. انژکتورها سوخت را براساس سیگنالها به به داخل مانیفولد مکش هوا تزریق میکنند.حجم تزریق بستگی به دوره زمانی سیگنال ورودی از واحد ECU دارد.در ادامه این فصل عملکرد سنسورها و و سیگنالهای در دههء 70،در طی تحقیقات و نوآوری، سیستم تزریق سوخت الکترونیک (EFI) در این سیستم سوخت توسط کنترل الکترونیکی به مجراهای مکش تزریق میگردد در سیستم EFI مکانیزم لازم برای اندازهگیری حجم هوای مکش جدا از مکانیزم تزریق سوخت است. بدین ترتیب که حجم هوای ورودی توسط سنسور اندازهگیری شده و سیگنالی متناسب با آن به واحد کنترل الکترونیکی فرستاده میشود. براساس سیگنال حجم هوای مکش و سیگنال سرعت دورانی موتور،واحد کنترل الکترونیکی، سیگنال لازمرا به انژکتورها میفرستند که در آن مقدار صحیح از سوخت (که توسط پمپ سوخت تحت فشار قرار میگیرد) به داخل مجراهای مکشی و در نتیجه به داخل هرسیلندر تزریق میگردد مختلف و نکات مهم و قابلتوجه هرکدام از آنها در سیستم کنترل الکترونیکی ارائه شده است. فصل پنجم با عنوان عملکرد واحد کنترل الکترونیکی (ECU) مباحثی همچون کنترل زمانبندی تزریق،کنترل حجم تزریق،تصحیحات تزریق و تشخیص عیت را مورد بررسی قرار داده است. ECU دارای دو عملکرد عمده شامل کنترل زمانبندی تزریق،کنترل حجم تزریق سوخت میباشد.سیستم کنتل زمانبندی تزریق،زمان تزریق سوخت انژکتور به داخل سیلندر را توسط سیگنال اولیه جرقه تعیین میکند. سیستم کنترل حجم تزریق،مقدار سوختی را که باید به داخل سیلندرها تزریق شود،تعیین میکند.این مقدار براساس سیگنال تزریق پایه و سیگنال تصحیح حجم تزریق،تعیین میگردد.علاوه بر این،مدار تقویتکننده برای عملکرد انژکتورها باید در نظر گرفته شود.تزریق سوخت به هرسیلندر به ازای هرسیکل کارکرد موتور دو مرتبه اتفاق میافتد.بدین ترتیب که به ازای هردور میللنگ یک تزریق انجام میگیرد.تزریق به گونهای زمانبندی میگردد که با جرقه هماهنگی داشته باشد.در موتور چهار سیلندر برای هردو مرتبه جرقه زدن یک تزریق ودر موتور شش سیلندر برای هرسه سیگنال جرقه یک عمل تزریق انجام میشود.همچنین سیگنال اولیه جرقه برای تعیین زمانبندی تزریق مورد استفاده قرار میگیرد.واحد ECU سیگنال اولیه جرقه را مشخص نموده و سپس یک پالس خروجی ایجاد میکند.در مورد موتور چهار سیلندر برای هردو سیگنال جرقه یک سیگنال تزریق و در موتور شش سیلندر برای هرسه سیگنال جرقه یک سیگنال تزریق ایجاد میگردد.واحد ECU یک سیگنال دور موتور را با استفاده از سیگنال اولیه جرقه از ترمینال اولیه کویل جرقه تولید میکند.براساس این سیگنال و سیگنالهای حجم هوای مکش واحد ECU سیگنال تزریق پایه را تولید میکند.سسپس با استفاده از مدارهای مختلف برای تصحیح تزریق،سیگنال تزریق پایه در واحد ECU براساس سیگنالهای وارده از هرسنسور اصلاح شده و حجم تزریق واقعی تعیین میگردد.در ادامهء این فصل از کتاب موارد مربوط به تصحیحات تزریق مطرح شدهاند. فصل ششم با موضوع عیبیابی،تحلیل نیاز مشترک،بازرسی اولیه،کدهای تشخیص عیب و پیشگیریهای لازم در حین عیبیابی پرداخته است.بطور کلی عیبیابی موتورهای دارای سیستم EFI با عیبیابی موتورهای دارای کاربراتور تفاوت چندانی ندارد.بازرسی هرسیستم در ابتدا در مورد سه پارامتر مهم شامل فشار تراکم بالا،زمانبندی صحیح جرقه و ایجاد جرقههای قوی و مخلوط سوخت و هوای صحیح باید انجام گیرد.نکته مهم این است که آیا عامل ایجاد مشکل واقعا مربوط به سیستم EFI میباشد.بنابراین اولین قدم تعیین محل قرار گرفتن عیب میباشد.سپس بازسی در مورد سیستم EFI باید انجام گیرد که مخلوط سوخت و هوا را کنترل میکند.بازرسی سیستم استارت و موتور و یا سیستم جرقه،مانند موتورهای کاربراتوری است و تکنسین باید محل عیب را پیدا کند.اما بازرسی سیستم EFI با بازرسی سیستم کاربراتور متفاوت است. توضیحات مشتری و شرایطی که اتفاق افتاده،نقش مهمی در عیبیابی بازی میکند.به عبارت دیگر اساس عیبیابی تعیین این امر است که چه بررسی باید زودتر انجام گیرد و چه چیزی باید تعمیر شود و در صورت بروز مشکل غیرمعمول چه کاری باید کرد.موتور با سیستم EFI ، دارای مکانیزمهای لازم برای تصحیح براساس شرایط مختلف مثل درجه حرارت هوای محیط و مقاصد استفاده از خودرو میباشد.بنابراین زمان عیبیابی،میتواند با درک خوب از زمان و شرایطی که عیب اتفاق میافتد و تمرکز بر بررسی سیستم مربوطه کاهش یابد.پایه و اساس عیبیابی،بازرسی اولیه میباشد که شامل کنترل روغنموتور-آب رادیاتور-ترمینالهای باتری و مجموعه باتری-صافی هوا تسمهها- شمعهای جرقه-دلکو و زمانبندی جرقه است.در صورتی که در بازرسی اولیه مشخص شود که عیب موردنظر احتمالا مربوط به سیستم EFI میباشد.عملیات کنترل و بازرسی شامل موارد واماندگی موتور،استارت ضعیف قابلیت رانندگی ضعیف و دور هرزگرد غیر هموار میباشد. فصل هفتم با عنوان بازرسی شامل موارد پیشگیری،سرعت دورهرزگرد و مخلوط سوخت و هوا در دور هرزگرد،عملکرد پمپ سوخت، فشار سوخت عملکرد انژکتور،حجم تزریق سوخت،انژکتور استارت سرد، تزریق توسط انژکتور استارت سرد،فلومتر هوا،بدنه دریچه گاز،شیر هوا، واحد کنترل الکترونیکی سیستم تزریق سوخت الکترونیکی،رله اصلی سیستم تزریق سوخت الکترونیکی،رله باز شدن مدار،سویچ زمانی انژکتور استارت سرد،سنسور درجه حرارت آب و سیستم تشخیص عیب میباشد.در موارد پیشگیری باید سیستم سوخترسانی،سیستم مکش هوا و سیستم کنترل الکترونیکی مورد بازرسی قرار گیرند.در خودروها با سیستم قابلیت تشخیص عیب،قبل از انجام کنترل و بررسی تشخیص عیب،کابلهای باتری هرگز نباید جدا شوند در غیر این صورت تمام کدهای تشخیص عیب در حافظه پاک خواهند شد.هرگز نباید ترمینال دورسنج با زمین اتصال پیدا کند زیرا باعث خرابی شمع جرقه و یا کویل جرقه میشود.با توجه به اینکه بعضی از دورسنجها با سیستم جرقه موجود سازگاری ندارند،توصیه میشود که قبل از استفاده،از سازگار بودن آن اطمینان حاصل گردد. کتاب حاضر که شرح مختصری از محتوای آن ذکر گردید،کتابی در زمینه سیستم موتورهای بنزینی انژکتوری ومقایسه آن و نوع عملکرد آنها موتورهای بنزینی کاربراتوری میباشد.این کتاب اصول کار این نوع سیستمها را تشریح کرده و قسمتهای مختلف آن و نوع عملکرد آنها را بررسی و در هرمورد نکات مهم مربوطه را یادآوری کرده است. همچنین روش بازرسی و عیبیابی این سیستم با توجه به انواع عیوب احتمالی آن مورد بررسی قرار گرفته است.با توجه به جدید بودن این سیستم در موتور خودروها و نیز با در نظر گرفتن اهمیت استفاده از این سیستم در کاهش مصرف سوخت و نیز کاهش میزان آلایندههای زیستمحیطی،این کتاب از جایگاه ارزشمندی برخوردار است.ولی با توجه به محتوای مطالب ارائه شده به نظر میرسد که بیشتر مورد استفاده تکنسینهای تعمیرات خودرو باشد و با توجه به عمق نسبتا کم مطالب ارائه شده،در حد کتب دانشگاهی نبوده ولی با اینحال میتواند به عنوان کتاب راهنما مورد استفادهء طراحان سیستم مذکور قرار گیرد.عدم ارائه مراجع مورد استفاده از جمله نقاط ضعف کتاب است که دسترسی خواننده به مطالب بیشتر را میسر نمیسازد.بطور کلی این کتاب بیش از آنکه نظری و حاوی مطالب تئوری موضوع مربوطه باشد،کتابی است کاربردی و عملی که برای آشنایی با سیستم و نحوه عملکرد قسمتهای مختلف آن و نیز به منظور رفع هرگونه اشکالی در سیستم،راهنمای خوبی میباشد. پی نوشت ها: (1)- Electronic Fuel Injection. (2)- Electronic Control unit. [/align] برگرفته از : کتاب ماه علوم و فنون » مرداد 1382 - شماره 64
-
اصول عکاسی [align=justify]از عنوان این نوشته بر میآید که مطالبی مناسب برای تازه کارها و یا عکاسان تفننی در بر داشته باشد. اما کسانی که دائما با دوربین و عکاسی سر و کار دارند نیز ممکن است بعضی وقتها با خواندن مطالبی که مدتها است در گذشت ایام از یاد بردهاند چیزی برای یادآوری و یا حتی یاد گرفتن بیابند. کسانی که در هر سال هزاران عکس میگیرند این مطالب بطور تجربی ملکه ذهنشان شده است، ولی خیلیها برای به خاطر آوردن و بکار بردن این موضوعات باید فسفر زیادی بسوزانند!! بیشتر عکسهایی که ما میگیریم برههای از زندگی ما و اطرافمان را ثبت میکند. برای این که این عکسها دارای روح باشند و به بهترین وجه منظور ما را برسانند نیاز داریم که قوانین اولیهای را رعایت نماییم و ضمنا به دانشی کامل در مورد توانائیها و محدودیتهای دوربینی که با آن کار میکنیم نیاز خواهیم داشت. همه این مقدمات و بازار گرمیها برای این بود که بگویم در اینجا ایدههایی برای بهبود عکسها عنوان شده که در دوبخش شناخت دوربین و بخش اشاراتی به ترکیب بندی دسته بندی شده است. ● شناخت دوربین بیشتر دوربینهای دیجیتال با استثنائاتی دارای عملکرد سادهای میباشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها میتواند مفید و حاوی نکات سودمندی باشد. راه بهتر این است که در حین خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربی روی دوربین آزمایش نمایید. از کار کردن با دوربین نترسید، بدترین اتفاقی که ممکن است برای دوربینتان بیفتد این است که باتری آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شوید. دوربینهای دیجیتال برای آموختن عکاسی از راه تجربه واقعا عالی هستند. نه فیلمی مصرف میکنند و نه اینکه برای دیدن نتنیجه مجبور به منتظر ماندن برای چاپ عکس هستید. یادگیری کار کردن با دوربین نیمی از لذت داشتن آن است. در اینجا بعضی از مطالبی را که باید برای تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشید لیست کردهام. ▪ رزولوشن وفشرده سازی یک دوربین دیجیتال بهترین تصویرش را در بالاترین رزولوشن و کمترین فشرده سازیاش میگیرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهای غیر فشرده زمان زیادی برای ضبط شدن روی حافظه دوربین میبرد و ضمنا فایل بسیار بزرگی تولید میشود که بزودی حافظه دوربین شما را خواهد بلعید. بخاطر همین فرمت JPEG با کمترین فشردگی را برای عکاسیهای روزمره توصیه میکنیم. در این فرمت عکسها زمان کمتری برای ضبط شدن میگیرد و نتیجه نهایی نیز تقریبا با فرمت غیر فشرده قابل تشخیص نیست. متاسفانه بیشتر دوربین ها دارای حافظه کافی برای عکاسی نیستند و بعداز خرید دوربین حتما باید به فکر یک حافظه بالاتر باشید. ▪ مدهای فلاش و تاثیر پذیری فلاش بیشتر دوربینهای دیجیتال برای فلاش از تنظیم خودکار استفاده می کنند. اگر نورسنج دوربین تشخیص دهد که نور محیط برای عکاسی کافی نیست دوربین فلاش را روشن میکند. باید بدانید که این گزینه همیشه بهترین انتخاب نیست. د راینجا مثالهایی برای برد فلاش آورده شده که به شما کمک میکند که بدانید در هر شرایطی چکار کنید: - در یک اتاق خیلی بزرگ: بدون این که سوژه ای در برد فلاش واقع شده باشد، دوربین را ثابت کنید و فلاش را خاموش نمایید. اما اگر سوژه از ۳ - ۴ متر به دوربین نزدیکتر بود فلاش میتواند موثر باشد. گزینه دیگر استفاده از فلاش تاخیری Slow Sync است که در این حالت باید دوربین را روی سه پایه ثابت نمایید. در این مد دوربین سوژه را با فلاش روشن میکند و پس زمینه را با باز نگه داشتن بیشتر دیافراگم. -در فضای باز: دراین حالت نیز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نمایید. استفاده از فلاش دوربین را مجبور میکند که از سرعت های شاتر خاصی (۱/۳۰ -۱/۶۰) استفاده نماید و این سرعت شاتر احتمال زیادی دارد که برای منظره شما مناسب نباشد. - آتش بازی: استفاده از فلاش برای عکاسی از منظره آتش بازی بعید به نظر میرسد که اثری در عکس داشته باشد. ولی اینطور نیست! استفاده از فلاش این مزیت را دارد که جلوی پایین آمدن سرعت شاتر بخاطر تاریک بودن محیط گرفته شود و عکس بهتری از آتش بازی ثبت شود! - پرتره: گرفتن عکسهای پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربین کار بسیار مشکلی است. حتی با استفاده از سیستم کاهش قرمزی چشم، نور فلاش بسیار تک بعدی و نامطلوب است. بجای استفاده از فلاش سعی کنید عکس را در نور روز یا با نور پردازی در محیط بگیرید. برای اصلاح نور از تراز سفیدی دوربین استفاده کنید و قبل از گرفتن عکس دوربین را ثابت کنید (روی سه پایه یا جای دیگر). هنگامی که نور محیط برای عکس مناسب بود از فلاش اجباری برای روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنید. - عکاسی از درون ماشین یا پنجره: اگر شیشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربین برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنید. ▪ مدهای برنامه ریزی شده اگر دوربین شما دارای مدهای برنامه ریزی شده و یا اولیتهای شاتر و دیافراگم می باشد استفاده صحیح از آنها را یاد بگیرید. یک مد برنامه ریزی شده استاندارد معمولا کنترل بهتری از حالت اتوماتیک دوربین برای آن شرایط خاص فراهم مینماید. خیلی از دوربین ها دارای انتخاب جبران نوری و تراز سفیدی هستند، ولی در مد اتوماتیک نمیتوان از آنها استفاده نمود. - اولویت دیافراگم: اجازه کنترل بر روی عمق میدان را برای عکاس فراهم می کند. (عمق میدان محدوده شارپنس تقریبا مناسب عکس در یک دیافراگم خاص میباشد). هرچه دیافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظیر f۱.۸ یا f۲.۸) عمق میدان باریکتر است. و هر چه دیافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f۸ یا f۱۱) عمق میدان پهنتر است. میتوان از اولویت دیافراگم برای مات کردن پشت زمینه نامناسب عکس استفاده کرد یا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمینه مطمئن شد. - اولویت شاتر: امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم میکند. در صحنههای دارای حرکت باید از سرعت بالاتر شاتر برای ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود. ▪ کنترلهای ویژه بیشتر دوربینها دارای کنترلها و گزینههای اضافی هستند. مهمترین این کنترلها عبارتند از: - جبران نوری : برای اصلاح یا تغییر نورسنجی دوربین استفاده میشود. این گزینه تا حدودی پیچیده به نظر میرسد ولی در واقع اینطور نیست. سیستم نورسنجی دوربین همواره در حال کار است و سازندگان میدانند که این سیستم در شرایط خاص بدرستی عمل نمینماید. مثلا سوژههای سفید و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس میشوند. بنابر این میتوان با یک جبران نوری مثبت عکس را اصلاح نمود. - تراز سفیدی: برای کنترل رنگ سفید در عکس و درنتیجه کیفیت سایر رنگها درنظر گرفته شده است. بیشتر دوربین ها برای نور روز تنظیم شدهاند، بنابر این بعضی نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفید و در نتیجه شیفت سایر رنگها و غیر طبیعی شدن آنها میشود. یک مثال خوب برای این مورد لامپهای فلورسنت هستند که در بیشتر مکانهای تجاری استفاده میشوند و باعث آبی شدن همه چیز میشوند. معمولا تنظیم نور دوربین بر اساس نوع نور محیط به رها کردن دوربین در مد اتوماتیک ترجیح داده میشود. - نورسنجی: در بیشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربین خوب کار میکند. ولی ممکن است در شرایطی این تنظیم مناسب نباشد. در بیشتر دوربینهای دیجیتال امروزی یک گزینه و یا بیشتر برای نورسنجی وجود دارد. گزینه نورسنجی نقطه ای Spot meter نور را (دیافراگم و شاتر) را بر روی ناحیه کوچکی از کادر تنظیم میکند. در بعضی مدلها میتوان گزینهای را انتخاب نمود که نقطه نور سنجی با نقطه فوکوس روی هم بیفتد. نورسنجی متوسط گیری مرکزی دو ناحیه در کادر را درنظر میگیرد، یک ناحیه دایرهای در مرکز و یک ناحیه در بقیه کادر. معمولا نتیجه به دست آمده از این دو ناحیه به صورتی با هم ترکیب میشود که اهمیت ناحیه وسط از اطراف آن بیشتر باشد. - زوم اپتیکال و دیجیتال: اگر دوربین شما فقط زوم دیجیتال دارد و یا یک زوم اپتیکال و یک زوم دیجیتال، د رمورد فرق بین این دو نوع زوم که قبلا در مورد آنها به تفصیل صحبت کردهایم مطالعه کنید. اگر فقط زوم دیجیتال دارید زیاد روی آن حساب نکنید. ● موارد مهم در ترکیب بندی یک ترکیب بندی خوب با اصول اولیه آن شروع میشود. قرار دادن درست سوژه در کادر حیاتی است و یکسری قوانین ساده می تواند کمک زیادی در این مورد نماید. بسته به این که سوژه یک منظره ، یک شخص یا شئ و یا اینکه کادر افقی یا عمودی است، ترکیب بندی فرق می کند. در بعضی شرایط باید به بعضی از قوانین ترکیب بندی کمتر و در بعضی موارد بیشترتوجه کرد. هر عکسی باید –علت وجودی – داشته باشد واگر این علت برای گیرنده عکس مشخص نباشد چه انتظاری از بیننده دارید که از عکس چیزی بفهمد؟ بیشتر مردم برای منظورهای خاصی نظیر یادگاری از چیزی داشتن، ثبت یک لحظه تکرار نشدنی، ثبت یک موقعیت استثنایی، شکار یک سوژه زیبا یا جذاب و ... عکس میگیرند. ▪ برای اینکه عکس معنی داشته باشد باید اصولی را در آن رعایت کرد: - افقی و عمودی: شما دنیا را با زاویه نسبت به افق نمیبینید، بنابر این به غیر از شرایطی که تعمدا این کار را می کنید از آن پرهیز نمایید. افق را در کادرتان تنظیم نمایید. منظره یک ساحل کج که انگار آب دریا در حال ریختن از یک ور عکس میباشد برای بیننده جالب نیست. برای تراز کردن دوربین یک خط افقی مثل خط آب دریا را در نظر گرفته و دوربین را بالا برده و بچرخانید تا خط پایین کادر موازی خط افقی شود، سپس دوربین را بدون اینکه تغییر وضعیت دهید پایین اورید تا خط آب کمتر از۲/۱ و بیشتر از ۳/۱ کادر افقی عکس را اشغال نماید و آسمان بقیه کادر را. یادتان باشد هیچگاه خط افق را در وسط کادر قرار ندهید. بعضی دوربینها برای سادگی شبکهای افقی عمودی را روی مانیتور نشان می دهند. اگر دوربین شما چنین امکانی دارد استفاده از آن برای بالا بردن دقت و کاهش زمان مناسب است. - هر چند تکنیکی که بالا شرح داده شده بود برای منظرهای مثل دریا مناسب است، ولی برای منظره یک آبگیر یا بندرگاه مناسب نیست. مثلا ساحل آبگیرها در آنطرف دریاچه قابل دیدن است و تشخیص سطح افقی در آنها مشکل است. در چنین شرایطی دنبال یک خط عمودی بگردید. در کادر عکس نگاه کنید و هر جا که یک خط عمودی یافتید کادر عکس را با آن نقطه تراز نمایید. عکاسی از سوژههای عمودی مشکل تر است. ایجاد حالت پرسپکتیو توسط لنز دوربین میتواند کاملا گیج کننده باشد. میتوان به اجزاء عمودی در منظره توجه کرد و کادر را در اطراف آنها حرکت داد تا مطمئن شویم لبه عمودی کادر واقعا با خط عمودی موازی است. بخصوص عکاسی از مناظر شهرها مشکل است و برای تصمیم گیری درباره این که کدام خط واقعا عمودی است باید دقت بیشتری به کار برد. با تنظیم کادر بر روی نزدیکترین و بزرگترین ساختمان در کادر به احتمال زیاد بقیه ساختمانهای واقع در دوردست تصویر از تراز خارج خواهند شد. با یک نگاه کلی در تصویر میتوان از این اشتباه پرهیز کرد. اگر باز هم تصویر کج به نظر میرسد باید زاویه دوربین را تغییر داد و یا حتی موقعیت عکاسی را عوض کرد. ▪ یک نکته: بعضی مواقع مناظر خیابان از میان خیابان به بهترین وجه گرفته میشود، با گرفتن عکس از امتداد جاده پرسپکتیوی زیبا و طبیعی خواهیم داشت (البته به شرطی که قبل از تمام شدن عکاسی زیر چرخهای یک تریلی روی جاده پهن نشده باشید!!) ▪ از اجزاء شلوغ کننده در کادر پرهیز نمایید اجزاء شلوغ کننده عکس به چند طریق ایجاد میشوند. این اجزاء ممکن است مردم، حیوانات یا اشیائی باشند که بطور ناخواسته در کادر قرار میگیرند و حتی ممکن است بخشی از سوژه را بپوشانند، عدم تناسب رنگی ایجاد نمایند و یا نامتناسب با سوژه و موضوع عکس باشند. بعضی از این مزاحمتها را براحتی میتوان کنترل نمود و بعضی را نمیتوان کاری کرد: - توریستهای سرگردان، پیادهها، احشام یا خودروها: کاری نمی توان کرد. باید صبر کنید (صبور باشید!) تا هر وقت دلشان خواست از کادر مورد نظر شما خارج شوند! میتوان با تغییر موقعیت یا نزدیکتر شدن به سوژه بعضی از اشیاء ساکن را از کادر خارج کرد یا با استفاده از زوم کردن یا بریدن کادر بعد از عکاسی مشکل را حل نمود. - از اجزاء مزاحمی که خودتان ایجاد کرده اید دوری کنید: خیلی از دوربین ها می توانند ساعت و تاریخ را روی عکس اضافه نمایند، تا جایی که برایتان لازم نیست از استفاده از آن خودداری نمایید. با اضافه کردن تاریخ و ساعت روی عکس چیزی به عکس شما اضافه نمی شود و حذف کامل آنها بعد از گرفتن عکس کاملا ممکن نیست. بعلاوه اطلاعات عکس در بخش متادیتا EXIF عکس ثبت می شود که نیاز استفاده از تاریخ و زمان بر روی عکس را از بین می برد. ● نقطه فوکوس ▪ نقطه فوکوس عکس بسیار مهم است: - مطمئن شوید که فوکوس کامل روی سوژه انجام گردیده است: معمولا باید سوژه مهمترین بخش تصویر بوده و نگاه بیننده به سمت آن کشیده شود، اما نیازی نیست که در مرکز عکس واقع باشد. با استفاده از قفل فوکوس کاری کنید که فوکوس بجای مرکز تصویر روی سوژه انجام شود. –سوژه را در میان کادر قرار دهید، فوکوس را روی سوژه انجام داده و دکمه شاتر را تا نیمه بفشارید، وقتی مستطیل میان مانیتور سبز شد فوکوس انجام شده و تا هنگامی که دکمه را رها نکنید فوکوس در همان وضعیت باقی میماند، اکنون کادر بندی مورد نظر را انجام داده و دکمه را تا آخر بفشارید تا عکس گرفته شود. - پرتره: روی چشمها فوکوس کنید، اگر دوربین زوم اپتیکال دارد برای کادر بندی سوژه از آن استفاده نمایید. اگر دوربین اولویت دیافراگم دارد، یک دیافراگم باز انتخاب نمایید تا پس زمینه سوژه مات شود و اگر ندارد ممکن است یک مد مخصوص پرتره داشته باشد. این مد بطور خودکار از یک دیافراگم باز استفاده مینماید. اگر تنها فلاشی که دارید همان فلاش سر خود دوربین است آنرا خاموش کنید و از نور یک پنجره یا نورهای غیر متمرکز محیط استفاده نمایید. اگر فلاش تنها انتخاب شما برای نور است از قرار دادن سوژه در نزدیکی دیوار یا هر سطح تخت دیگر پرهیز نمایید، زیرا یک سایه خشن در کنار سوژه روی دیوار ایجاد میگردد که زیبا نیست. هنگام کادر بندی برای امتداد نگاه سوژه جایی در کادر باقی بگذارید و همیشه دوربین را کمی به سمت پایین بگیرید که نواحی زیر بینی و چانه در عکس دیده نشود. ● سخن آخر: همیشه به یاد داشته باشید، اول فکر کنید، بعد عکس بگیرید. چند ثانیه فکر کردن در مورد عکسی که می خواهیم بگیریم مهمترین مرحله عکاسی است. خوبی دوربینهای دیجیتال این است که نمایی از عکس نهایی را در مانیتور می توان دید و خیلی راحتتر از دوربینهای معمولی در مورد نتیجه کار نظر داد.[/align]
-
چگونه وبلاگ داری کنیم؟ ۱. یک پست بنویس و در آن حرفهای موافقان و مخالفان موضوع مورد بحث را یادداشت کن. ۲. یک راهنما بنویس و در آن چیزی را آموزش بده. ۳. با یک آدم مهم در حوزهی فعالیت خود مصاحبه کن. ۴. در موضوعی که اطلاعات تخصصی داری مسابقهای برگزار کن و در آن از افراد سوالاتی بپرس. ۵. وقتی در جایی نظر میدهی، بهتر است طولانی و مفید باشد. ۶. یک پست بنویس و در آن به پرسشهای بازدیدکنندگان پاسخ بده. ۷. یک لیست جامع در مورد موضوعی تهیه و در آن ابزارهای مفید مربوط به آن را معرفی کن. ۸. یک بحث و موضوع مهم و چالشی مطرح کن. ۹. در مورد وقایع اخیری که برای موضوعات دلخواهت اتفاق افتاده بنویس. ۱۰. از خوانندگانت بخواه که به تو موضوع پیشنهاد کنند. ۱۱. به جای تبادل لینک، بهتر است با مشارکت وبلاگنویسان دیگر، وبلاگهای همدیگر را مورد نقد قرار دهید. ۱۲. با وبلاگنویسان دیگر ارتباط برقرار کن و ایدههای خود را به اشتراک بگذار. ۱۳. پستهای دیگران را نقد کن. ۱۴. برای مطالب خود ارزش قائل شو و به آنها تعصب داشته باش! ۱۵. آمارهای وبلاگ را بازدید کن و ببین بازدیدکنندگان بیشتر بوسیلهی چه کلمات طلاییای وارد وبلاگ شدهاند. در مورد همان کلمات بنویس. ۱۶. به سوالات بازدیدکنندگان بوسیله سوالهای بیشتر پاسخ بده. ( مثل:…، آیا تو تا حالا به این موضوع فکر کرده بودی؟ ) ۱۷. یک پست بنویس و در آن مشکلی را حل کن. ۱۸. پستهای دنباله دار بنویس. ۱۹. نتیجهی تحقیقات خودت را در مورد موضوعی بنویس. ۲۰. پستی راجع به برترینها و بدترینها بنویس. ۲۱. پستهای قدیمی را بوسیلهی ایدههای جدیدتر، به روز کن. ۲۲. در پستهایت، دیگران را از اشتباه بودن چیزی باخبر کن. ۲۳. پستهایی برای تازهکاران بنویس. ۲۴. پستهایی برای خوانندگان حرفهای بنویس. ۲۵. خبرهها و حرفهایها را برای نظر دادن دعوت کن. ۲۶. از خوانندگان بخواه که به پستهای برترت، در سایت بالاترین یا دیگ امتیاز بدهند. ۲۷. گاهی اوقات سبک نوشتهها و موضوعات را تغییر بده. ۲۸. یک پست بنویس و در آن مشکلات پیچیدهی دیگران را ساده و حل کن. ۲۹. یک راهنما در مورد حرفه و شغلت بنویس. ۳۰. کتابهای مختلف را بخوان، شاید موضوعی برای نوشتن در ذهنت ایجاد شد. ۳۱. به یک نقد و مقاله واکنش نشان بده و جواب آن را در پستت بنویس. ۳۲. پستهایت را با استفاده از تصاویر آراسته کن. ۳۳. پستی راجع به یک چیز معروف بنویس و کاربردهای آن را بیان کن. ۳۴. لینکهای مربوط به نوشتهات را در پست قرار بده. ۳۵. از تصاویر، به جا و درست استفاده کن. زیرا یک تصویر به جای هزار کلمه صحبت میکند. ۳۶. کتابی راجع به موضوعات مطرح شده در وبلاگت بخر و از آن ایده بگیر. ۳۷. در مورد یک شخصیت بنویس. ۳۸. استفادهی بهتر از چیزی را در پستت آموزش بده. ۳۹. به آرشیو وبلاگهای رقیبت نگاه کن و پستهای قدیمی آنها را با ایدههای بهتر به روز کن. ( یه وقت کپی پیست در کار نباشد!) ۴۰. در مورد رازهای ناشناختهی موضوعی در پستت بنویس. ۴۱. گزارش خود دربارهی یک رویداد را بنویس. (مثل : گزارش یک کنفرانس) ۴۲. استدلالهای دیگران در رابطه با موضوعی را تشریح کن. ۴۳. پستهای طولانی دیگران را خلاصه کن. ۴۴. پستی راجع به پیشرفت و تاریخچهی موضوع دلخواهت بنویس. ۴۵. پستهای دیگران را در پست خود ادامه بده و آنها را کامل کن. ۴۶. یک پست بنویس و توطئهای را بر ملا کن! ( مثل بوجود آمدن گروههای بدکار در بالاترین و … ) ۴۷. جوایزی برای خوانندگانت در نظر بگیر. ۴۸. یک پست بنویس و خطرات موجود در چیزی را بازگو کن. ۴۹. وبلاگ خود را تبدیل به یک وبلاگ گروهی و دیگران را در نوشتن سهیم کنید. ۵۰. پستی راجع به شباهتها و تفاوتهای چیزی بنویس. ۵۱. چیز مفیدی را پیشنهاد بده و دربارهی آن بنویس. ۵۲. نظرسنجی راه بنداز و نتایج آن را در پستی بررسی کن. ۵۳. از خوانندگان ثابتت بخواه تا ابزار و لینکهای مفید خود را به ایمیلت بفرستند و در پستی به آن اشاره کن. ۵۴. یک هفته را فقط به یک موضوع خاص اختصاص بده. ۵۵. برای هریک از روزهای هفته یک موضوع خاص در نظر بگیر.
-
اصول نگهداری روغن ها [align=justify] چربی ها و روغن ها از مهمترین اجزای غذای انسان به شمار می روند و همه ما هر روز مقادیری از این ماده غذایی را مصرف می كنیم. چربی ها در تمام سلولها و بافت های بدن وجود داشته و نقش حیاتی در غشای سلولی ایفا میكند، همچنین چربیها به صورت پوشش و لایه محافظ در اطراف بعضی از اعضا و اندامهای بدن یافت می شود. ▪ یكی از مسایلی كه در مورد روغن ها و چربی ها بسیار حائز اهمیت است، مساله فساد آنهاست. هوا ( اكسیژن)، رطوبت، نور، درجه حرارت، كاتالیزورها و برخی آنزیمها از عوامل اصلی فساد روغنها و چربی ها هستند : ۱) هوا ( اكسیژن : ) هرگاه روغنها و چربیها در معرض هوا قرار گیرند، اكسیده میشوند كه این عمل سبب ایجاد طعم نامطلوب در روغن ها و چربی ها می شود.هر اندازه درصد اسیدهای چرب غیر اشباع در روغن بیشتر باشد، بیشتر در معرض خطر اكسیداسیون قرار میگیرند. ۲) رطوبت : میزان رطوبت در روغن ها وچربی ها كم است بنابراین میكروبها كمتر می توانند موجب فساد آنها شوند. وقتی مقدار كمی رطوبت وارد روغنها شود سرعت فساد آنها بیشتر میگردد. ۳) نور : ازجمله عواملی كه به شدت سبب تغییر طعم و رنگ در چربیها و روغنها میشود، نور است لذا مناسب است كه این مواد در معرض مستقیم نور قرار نگیرند. ۴) درجه حرارت : از عوامل مهم دیگری كه در فساد روغنها و چربیها نقش دارد، درجه حرارتی استكه در آن قرار دارند. لذا در هنگام پخت مواد غذایی ، استفاده از درجه حرارت بالا سبب تغییر رنگ و طعم در روغن و خروج دود آبی و سپس دود سیاه می شود كه نشانه فساد روغن است.همچنین قرار دادن چربیها و روغنها در كنار شعله گاز سبب تسریع در فساد آنها می شود. ● تند شدن چربی ها و روغن ها عموما هر تغییری در روغن ها ایجاد شود كه طعم نامطلوب تولید كند ،به آن می گویند. البته این تند شدن با توجه به عامل تغییر درطعم متفاوت است. چنانچه فساد ناشی از اكسیداسیون (شیمیایی یا میكروبی) باشد، به آن تند شدن اكسیداتیومی میگویند. فلزات، اشعه، رطوبت و میكروبها اكسیداسیون چربیها و روغن ها را تسریع میكنند. همچنین گاهی میكروبها رنگدانههایی تولید میكنند كه در چربی محلول بوده و داخل آن نفوذ میكنند كه این عمل سبب تغییر رنگ در چربی میشود. در برخی مواقع چربیها توسط میكروبها هیدرولیز و یا اكسیده می شوند. همچنین باید گفت مواد غذایی چرب بهطور معمول رطوبت تقریبا پایینی دارند كه این شرایط برای رشد كپك ها نسبت به سایر میكروب ها شرایط مناسب تری است. كپك ها با تجزیه روغنها و چربیها سبب تند شدن و فسادآنها میشوند. ● نكاتی در ارتباط بامصرف چربی ها و روغنها با توجه به تمام موارد فوق جهت نگهداری صحیح روغن ها و چربی ها باید به نكات زیر توجه نمود : ۱) هنگام خرید : ظلازم است مشخصاتی بر روی ظروف بسته بندی روغن از هر جنسی كه باشند، درج شود. این مشخصات شامل نام تجاری كالا، نوع فرآورده، شماره پرونده ساخت كالا، شماره پروانه ساخت از وزارت بهداشت ، نام شركت سازنده و آدرس آن، شرایط نگهداری و مصرف ، تاریخ تولید و تاریخ انقضا است. بر اساس دستور العمل اداره كل نظارت بر مواد غذایی، معاونت غذاو داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی از ابتدای سال ۸۳، روی بسته بندی انواع روغن های نباتی جامد هیدروژنه باید میزان اسید های چرب اشباع و اسید های چرب ترانس ذكرشود. هرچه میزان اسیدهای چرب اشباع و اسیدهای چرب ترانس روغن نباتی جامد كمتر باشد، روغن مذكور بهتر و سالم تر است. ▪ هیچگونه آثار زنگ زدگی در روی قوطی آن مشاهده نشود . ▪ هیچگونه آثار نشت روغن در بسته بندی آن مشاهده نگردد. ▪ در محل مرطوب نگهداری نشده باشد. ▪ در معرض مستقیم نور قرار نگرفته باشد. ▪ در معرض حرارت و دمای بالا قرار نگرفته باشد. ۲) در منزل : ▪ به هنگام طبخ با روغن، از حرارت كم استفاده كنید. ▪ برای سرخ كردن از حرارت ملایم با مدت زمان كمتر استفاده كنید زیرا حرارت بیش از حد، سبب ایجاد بوی تند و زننده در روغن میشود. ▪ روغن سوخته بیماری زاست لذا از مصرف آن جدا خودداری فرمایید. ▪ روغنهای مایع را حرارت ندهید مگر آنكه مخصوص سرخ كردن باشند. ▪ از مصرف مجدد روغنی كه حرارت دیده است پرهیز كنید. ▪ پس از هر بار مصرف ، در ظرف روغن را ببندید تا اكسیژن وارد آن نشود. ▪ اگر مقداری روغن از یك ظرف بزرگ مصرف شده باشد، برای جلوگیری از تند شدن آن بهتر است باقی مانده روغن را در ظرفی كوچكتر ریخته و در آن را كاملا ببندید تا روغن كمترین تماس را با هوا داشته باشد. ▪ روغنهای مایع را به مدت طولانی در منزل نگهداری ننمایید. ▪ سسهای سالاد و مایونز باید به علت دارا بودن چربی زیاد بویژه پس از باز شدن در یخچال نگهداری شوند. امروزه روغن های گوناگونی در فروشگاه ها و مراكز خرید عرضه می شود ولی باید توجه داشت كه از هر روغنی باید برای مصرفی خاص استفاده نمود . به عنوان مثال روغن هایی كه مخصوص سرخ كردن هستند به دلیل بالا بودن آنتی اكسیدان های صنعتی در مقابل عوامل فساد روغن مقاوم تر بوده و به علاوه در اثر حرارت اعمال شده رویآنهاموادسرطانزاتولید نمیكنند. بنابر این میتوان آنها را ۲-۳ بار استفاده نمود. [/align] فاطمه ضیا عزیزی كارشناس صنایع غذایی
-
اصول تغذیه تکمیلی [align=justify]در شروع غذای كمكی برای كودك توجه به بعضی اصول می تواند كمك كننده باشد. یك قانون كلی در تغذیه تكمیلی آن است كه حتما از موادی استفاده شود كه بعدها هم در سفره خانواده وجود داشته باشد. بعلاوه توصیه می شود: ▪ بعد از تغذیه شیرخوار با شیر مادر، غذای كمكی به او داده شود و غذا را هرگز قبل یا در فواصل تغذیه با شیر مادر به كودك ندهند. ▪ مواد غذایی چه از نظر نوع و چه از نظر مقدار به تدریج به برنامه غذایی شیرخوار اضافه شود. ▪ از یك نوع ماده غذایی ساده شروع كرده و كم كم به مخلوطی از چند نوع برسانند. ▪ از یك قاشق مرباخوری شروع نموده و به تدریج بر مقدار آن اضافه نمایند. (به استثناء زرده تخم مرغ، كه به اندازه یك نخود شروع می شود). ▪ در شروع، غذاها نسبتا رقیق ولی كمی غلیظ تر از شیر مادر باشند و به تدریج بر غلظت آنها افزوده شود. این كار به یادگرفتن عمل جویدن كمك می كند. ▪ بین اضافه كردن مواد غذایی مختلف ۷-۵ روز فاصله بگذارند تا شیرخوار اول به یك غذا عادت كند بعد غذای جدیدی به او بدهند. این كار باعث می شود كه اگر ناسازگاری به یك ماده غذایی وجود داشت باشد شناخته شود و از طرف دیگر دستگاه گوارش شیرخوار فرصت عادت به مواد غذایی را پیدا كند. ▪ تنوع در غذای كمكی مورد توجه قرار گیرد. ● چگونه باید غذای كمكی را شروع كرد و ادامه داد؟ غذای كمكی در پایان ۶ ماهگی (۱۸۰ روزگی) شروع می شود و همزمان با شروع غذای كمكی تغذیه با شیر مادر همچنان مكرر و برحسب میل و تقاضای شیرخوار، ادامه داشته و حتی دفعات تغذیه با شیر مادر افزایش می یابد. الف) هفته اول ماه هفتم شروع غذای كمكی با فرنی آرد برنج است كه روز اول از یك قاشق مرباخوری یك بار در روز (ظهر) شروع شده و كم كم به مقدار و دفعات آن اضافه می شود. به طوری كه روز دوم به دو قاشق مربا خوری (یك قاشق ظهر و یك قاشق عصر)، روز سوم به سه قاشق مرباخوری (ظهر و عصر و شب هر بار یك قاشق)، روز چهارم به ۴ قاشق مرباخوری (صبح، ظهر، عصر و شب هر بار یك قاشق) روز پنجم به ۸ قاشق مرباخوری (صبح، ظهر، عصرو شب هر بار ۲ قاشق) و روز ششم و هفتم به ۱۲ قاشق مرباخوری (صبح، ظهر، عصر و شب هر بار ۳ قاشق) می رسد. ـ توجه: ▪ با شروع غذای كمكی، دادن آب جوشیده خنك شده به دفعات و حجم مورد علاقه شیرخوار، لازم است. ▪ علاوه بر قطره مولتی ویتامین (۱۵ تا ۲۵ قطره در روز) استفاده از قطره آهن (۱۵قطره در روز) یا شربت آهن به مقدار cc ۵ /۱ (معادل ۵/۱۲ میلی گرم) ضروری است. ▪ اگر از قطره هایی استفاده می شود كه هم مولتی ویتامین و هم آهن دارند ۳۰ قطره در روز كافی بوده و نیازی به استفاده از قطره یا شربت آهن و یا ویتامین به طور جداگانه نیست. ▪ توصیه می شود دادن قطره آهن و قطره مولتی ویتامین به كودك، تا ۲ سالگی ادامه داشته باشد. ▪ بعد از دادن قطره یا شربت آهن به شیرخوار علاوه بر خوراندن كمی آب جوشیده سالم به او، باید دندان های او را با پارچه تمیزی پاك كرد یا مسواك زد. ب) برنامه غذایی شیرخوار در ماه هشتم (دومین ماه شروع غذای كمكی) ۱) دو هفته اول ماه هشتم در این دو هفته ضمن ادامه برنامه قبل، زرده تخم مرغ به رژیم غذایی شیرخوار اضافه و دفعات تغذیه او ۵ بار در روز می شود. تخم مرغ را در آب به مدت ۲۰ دقیقه می جوشانند تا كاملا سفت شود، سپس زرده سفت شده را از سفیده آن جدا نموده و روز اول به اندازه یك نخود از زرده تخم مرغ را در كمی آب جوشیده یا شیر مادر نرم و حل كرده سپس به شیرخوار می دهند. هرروز صبح همراه با فرنی زرده تخم مرغ را به تدریج اضافه می كنند تا ظرف ۱۰ روز به یك زرده كامل برسد. از آن به بعد یا هر روز نصف زرده تخم مرغ را همراه با ۳ قاشق مرباخوری فرنی (یا حریره) به كودك می دهند یا یك روز در میان یك زرده كامل تخم مرغ به او داده و روز بعد ۵ تا۶ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره بادام داده می شود. ▪ برنامه غذایی شیرخوار در اواسط ماه هشتم صبح/ ۱۰ صبح /ظهر/ عصر /شب یك روز/ یك زرده كامل تخم مرغ /۳ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره/ ۳ تا ۶ قاشق مرباخوری سوپ/ ۳ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره/ ۳تا۶ قاشق مرباخوری سوپ روز بعد/ ۵ تا ۶ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره/ ۳ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره/ ۳ ت ۶ قاشق مرباخوری سوپ /۳ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره/ ۳ تا ۶ قاشق مربا خوری سوپ یاهر روز/ ۳ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره+ نصف زرده تخم مرغ/ ۳ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره /۳ تا ۶ قاشق مربا خوری سوپ /۳ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره /۳ تا ۶ قاشق مربا خوری سوپ در این زمان كم كم می توان از سبزی های نشاسته ای مثل سیب زمینی، كدوحلوایی و نخود فرنگی (نخود سبز) نیز به فاصله هر سه روز به سوپ اضافه كرد ضمنا غلظت سوپ باید به اندازه حلیم باشد. ▪ توجه: ـ سیب زمینی باید بعد از شستن كامل پخت، پوست آن را جدا كرد و سیب زمینی پخته شده را به محتویات سوپ اضافه نمود. ـ معمولا یك چهارم سیب زمینی برای هر وعده سوپ و یك سیب زمینی متوسط برای سوپ تمام روز كافی است. ـ یك تكه كوچك از كدو حلوایی (به اندازه یك قوطی كبریت) برای سوپ تمام روزكفایت می كند. استفاده از گوجه فرنگی به سوپ به فاصله سه روز از اضافه كردن یك نوع سبزی اشكالی ندارد. بعد از سوپ ظهر و شب می توان یك قاشق مربا خوری ماست هم به كودك داد و مقدار آن را به تدریج و برحسب تمایل او اضافه نمود. ـ بهتر است ماست با سوپ مخلوط نشود تا شیرخوار با طعم خود ماست آشنا شود. ولی اگر شیرخوار مخلوط ماست با سوپ را دوست داشت این كار بلامانع است. ـ بعد از پوست كندن سیب زمینی اگر بخشی از آن سبز رنگ بود باید آن را جدا كرد و دور انداخت و بقیه سیب زمینی را كه سالم و زرد رنگ است به سوپ كودك اضافه نمود. به عنوان مثال ۳ نوع سوپ كه تنوع مواد غذایی در محتویات آن رعایت شده است ذكر می گردد. ـ گوشت مرغ، هویج، برنج، جعفری و سیب زمینی ـ گوشت گوسفند، لوبیا سبز، برنج، گشنیز و گوجه فرنگی ـ گوشت گوساله، كدو حلوایی، جعفری، سیب زمینی و گوجه فرنگی ـ اضافه كردن كمی پیاز رنده شده و خرد شده به سوپ برای رفع بوی مرغ یا گوشت اشكالی ندارد. همچنین افزودن چند قطره آب لیمو ترش تازه یا آب نارنج تازه به سوپ و غذای كودك هم آن را خوش طعم می كند و هم جذب آهن را افزایش می دهد. ج) هفته دوم ماه هشتم برای تنوع بخشیدن به غذای كودك باید هر چند روز یك بار مواد تشكیل دهنده سوپ را تغییر داد. هر سه روز یك بار می توان جو، بلغور گندم و رشته فرنگی را كه قبلا پخته و نرم شده است به اندازه یك قاشق مرباخوری به سوپ اضافه كرد. بعد از اضافه كردن جو، گندم و ... بهتر است به اندازه یك قاشق مرباخوری كره یا روغن مایع به سوپ اضافه نمود. افزودن كره یا روغن مایع به غذای شیرخوار به ویژه شیرخوارانی كه رشد كافی ندارند به رشد آنان كمك می كند. از سبزی های نشاسته ای و یا سایر سبزی ها می توان پوره تهیه كرد و به جای یك وعده فرنی صبح یا عصر از پوره استفاده نمود. ▪ برنامه غذایی كودك در دو هفته آخر ماه هشتم زندگی صبح/۱۰ صبح/ظهر/عصر /ب ۳ قاشق مربا خوری فرنی یا حریره+ نصف زرده تخم مرغ /۳قاشق مرباخوری فرنی یا حریره یا پوره / تا ۶ قاشق مرباخوری سوپ+ ۲ تا۴ قاشق مرباخوری ماست /۳قاشق مرباخوری فرنی یا حریره /۳تا ۶ قاشق مرباخوری سوپ+ ۲ تا ۴ قاشق مربا خوری ماست منبع: تغذیه شیرخواران از ۶ تا ۱۲ ماهگی انجمن ترویج و تغذیه با شیر مادر[/align]