لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'امروز'.
15 نتیجه پیدا شد
-
نتایج نهایی کنکور 91 امروز اعلام شد و 588 هزار و 866 نفر توانستند یک صندلی مراکز آموزش عالی تحت نظارت وزارت علوم و وزارت بهداشت از آن خود کنند. به گزارش دانشگاه نيوز؛ مطابق اعلام حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور بیش از 60 درصد پذیرفته شده ها، دختران هستند. در جدول زیر تعداد و درصد شرکت کننده ها و پذیرفته شده ها در کنکور 91 را با تقسیم بندی جنسیت می بینید؛ جنسیت شرکت کننده پذیرفته شده پسر 426 هزار و 218 نفر معادل 39.97 درصد 234 هزار و 127 نفر معادل 39.76 درصد دختر 640 هزار و 56 نفر معادل 60.03 درصد 354 هزار و 739 نفر معادل 60.24 درصد نکته اینجاست که دو سه هفته پیش اعتراض های بسیاری به محدودیت های پذیرش دختران در برخی رشته ها بوجود آمد. هرچند که سازمان سنجش چنین چیزی را رد کرد و ظرفیت ها را براساس نیاز و اعلام دانشگاه ها دانست. تجربی ها، بیشترین پذیرفته شده ها مشاور سازمان سنجش همچنین گفته است: با توجه به تعداد پذیرفته شدگان حدود 78.30 درصد انتخاب رشته کنندگان در رشته های متمرکز کنکور 91 پذیرش شدند. اما در این میان، بیشترین پذیرفته شده در گروه آموزشی علوم تجربی بوده است. در جدول زیر اعداد ارقام نهایی کنکور آمده است؛ این درحالی است که تا یکی دو سال پیش میزان پذیرفته شده های گروه آموزشی علوم انسانی بیش از بقیه گروه ها بود. بالاترین پذیرش در پیام نور اما مانند سال های گذشته بیشترین پذیرفته شده ها در پیام نور است. جالب اینجاست که عملا کنکور برای 105 هزاز و 500 صندلی در دوره های روزانه برگزار می شود. چه اینکه بالاترین جذابیت برای رشته های دانشگاه های این دوره ها و شبانه های دانشگاه های مادر است. جدول زیر به تفکیک دوره های پذیرش دانشگاه ها را نشان می دهد؛ گفتنی است 26 تا 29 شهریور زمان ثبت نام از پذیرفته شده ها است. ضمن اینکه اسامی چند برابر ظرفیت معرفی شدگان نیمه متمرکز کنکور نیز نیمه اول مهر اعلام می شود.
-
ثبتنام کنکور کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد از امروز
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانشگاه آزاد
ثبت نام کنکور کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد از امروز شروع شد پرتال دانشگاهی به نقل از خبرگزاری فارس: ثبت نام آزمون کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد از امروز در سایت این دانشگاه آغاز شد. ثبتنام داوطلبان آزمون کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد از ساعت 8 صبح امروز در پایگاه اینترنتی این دانشگاه به نشانی www.azmoon.org آغاز شده و تا ساعت 24 روز چهارشنبه 20 اردیبهشتماه ادامه دارد. براساس این گزارش، فروش کارت اعتباری ثبتنام این آزمون به صورت اینترنتی است، البته داوطلبان میتوانند به طور همزمان این کارت اعتباری را از طریق خودپردازهای بانک ملی در سراسر کشور دریافت کنند. -
امروز مهم است جان سی. مکسول در کتابی به نام امروز مهم است سعی دارد تا دوازده اقدام روزانه برای تضمین موفقیت فردا را به ما نشان دهد. به عقیده وی این اصول دوازده گانه وقتی بر اثر تمرین به بخشی از زندگی ما تبدیل شود و در نسوج بدن جای گیرد «امروز» را می تواند در زندگی شما به شاهکاری تبدیل کند... [/url] وقتی امروز این کارها را کردید، فردا خود به خود درست خواهد شد این ۱۲ مورد به این شرح هستند: - نگرش: همه روزه نگرش های مناسب را انتخاب کنید و به نمایش بگذارید. - اولویت ها: همه روزه اولویت ها را در نظر بگیرید و مهم های آن ها را عملی کنید. - سلامت: همه روزه به رهنمودهایی درباره سلامتی بها بدهید. - خانواده: همه روزه با خانواده خود ارتباط داشته باشید و به آنها توجه کنید. - اندیشیدن: همه روزه خوب اندیشی را در زندگی خود لحاظ کنید. - تعهد: همه روزه تعهدات سالم بدهید و به آنها عمل کنید. - امور مالی: همه روزه کسب درآمد کنید و بر این درآمد مدیریت خوب اعمال نمائید. - ایمان: همه روزه ایمانتان را تقویت کنید و به آن عمق بیشتری ببخشید. - روابط: همه روزه روی روابط خود سرمایه گذاری کنید. - سخاوت: همه روزه الگوی سخاوت باشید. - ارزش ها: همه روزه ارزش های والا را به نمایش بگذارید. - رشد: همه روزه بخواهید که رشد کردن را تجربه کنید.
-
موسیقی ارکسترال ایران از دیروز تا امروز سفر ناصرالدین شاه قاجار به اروپا نقش غیرقابل انکاری در ورود هنر غربی به یکی از اصلی ترین مراکز هنر مشرق زمین یعنی ایران داشته است. همانگونه که وی را نخستین آکتور سینمای ایران می نامند و این شاه قاجار را تاثیر گذار ترین فرد در ورود امکانات سینما، عکاسی و . . . به ایران نیز می دانند، وی پیرامون ورود ساز های غربی نیز همین نقش را ایفا کرده است. ناصرالدین شاه در سفر اول خود به اروپا در ماه صفر ۱۲۹۰ه. ق به هنگام مراجعت به ایران چند دستگاه پیانوی بزرگ را برای دربار با خود آورد اما در تهران کسی به نواختن این ساز آشنا نبود. می گویند محمد صادق خان سرورالملک با مهارتی که در نواختن سنتور داشت تا حدودی شروع به نواختن پیانو کرد که در نوع خود کاری بدیع بود. اما نخستین کسی که پیانو را مطابق روش صحیح آن نواخت، غلامرضا خان سالار معزز بود که بعد از وی معتمدالملک یحیاییان و محمود مفخم به یادگیری و نواختن پیانو پرداختند. غلامرضاخان سالار معزز متولد سال ۱۲۴۰ تهران، از شاگردان مسیو لومر فرانسوی بود، وی در آن زمان معلم شعبه موزیک و دستیار او شد. سالار معزز برای تکمیل تحصیلات موسیقی به روسیه رفت و در کنسرواتور پترزبورگ تحصیل کرد. او در این کنسرواتوار از شاگردان ریمسکی کورساکف، آهنگساز مشهور روسی بود و پس از خاتمه تحصیل در ۱۲۹۳ به ایران بازگشت و با درجه سرتیپی به ریاست موزیک نظام و مدرسه موزیک منصوب شد. او به موسیقی ایرانی توجه داشت و با تغییر کوک پیانو آن را می نواخت. وی کتاب هایی نیز در موضوع سازشناسی و ارکسترشناسی ترجمه کرده که متاسفانه هیچکدام به چاپ نرسیدند. اما یک سلام رسمی در دوره مشروطیت و چند سرود برای مدرسه امریکایی، میراث ماندگار او شد. از دیگر خدمات سالار معزز، نگارش موسیقی ایرانی با نت بود که چند قطعه از جمله فانتزی ماهور چاپ روسیه و به وزن سه چهارم در گام ماهور سل با نت های مربوطه به دست چپ پیانو نوشته شده و در تنظیم آنها از قواعد هارمونی استفاده شده است. از آثار منتشر شده سالار معزز «سرود برادران» را نیز می توان نام برد که در کتاب دوم ویولن هنرستان موسیقی ملی منتشر شده است. مدرسه موزیک تا سال ۱۳۰۷ زیر نظر او و معاونت فرزندش، نصرالله مین?باشیان اداره شد. سالار معزز مردی منظم، متشخص، با حس مسوولیت و با پشتکار بود. دوره سلطنت ناصرالدین شاه با ورود دیگر ساز های کلاسیک غربی به ایران نیز همراه بود، به عنوان مثال ورود ویولن به ایران همزمان با اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه به ایران صورت پذیرفت که نخستین نوازندگان این ساز هنرمندانی چون تقی دانشور، حسن هنگ آفرین و ابراهیم آژنگ بودند. گفتنی است؛ ورود این ساز ها در دوره ناصری به همراه تاسیس دارالفنون به پیشنهاد امیرکبیر و تشکیل شعبه موزیک در این مدرسه، در آینده زمینه ساز تشکیل ارکستر های بزرگ در ایران شد. ● دارالفنون نخستین خاستگاه آکادمیک موسیقی در ایران با تاسیس مدرسه دارالفنون، خیزش عظیمی در راستای دستیابی به علوم و فنون نوین در ایران برداشته شد. در همین راستا و به سبب لزوم توجه به دسته های موسیقی نظامی که مورد توجه ناصرالدین شاه نیز قرار گرفته بود، شعبه یی در دار الفنون به عنوان شعبه موزیک تشکیل شد و بدین ترتیب دارالفنون به عنوان نخستین خاستگاه آموزش آکادمیک موسیقی در تاریخ ایران درخشید. در واقع تشکیل شعبه موزیک دارالفنون را می توان سرآغازی برای آموزش و تشکیل هسته های اولیه هنرمندان و گروه های موسیقی کلاسیک غربی و ارکسترال دانست. گرچه هدف اولیه از تشکیل آن پرداختن به موسیقی در دسته های موزیک نظامی بود ولی سرمنشایی برای ایجاد پایه های موسیقی ارکسترال در ایران شد که وجود مربیان خوش ذوق و توانمندی چون لومر فرانسوی (موسیو لومر)، آثار تاثیر گذار و شاگردان خوش ذوقی را بر جای گذاشت. ● موسیو لومر، ژنرال موسیقی ایران پس از تشکیل شعبه موزیک در دارالفنون ابتدا کار آموزش هنرجویان به دو هنرمند فرانسوی به نام های بوسکه و معاونش رویون که در حدود ۱۸۵۶ میلادی به ایران آمده بودند سپرده شد که این دو نتوانستند کار چشمگیری در این باره ثمر رسانند. بنابراین دولت ایران برای رهبر ارکستر و آموزش موسیقی یک نفر کارشناس و مربی موسیقی به نام «آلفرد ژان باپتیست لومر» را از فرانسه استخدام کرد که در سال ۱۲۸۵ ه.ق به ایران اعزام شد که با مهارت و جدیت خود مسبب خدمات مهمی در این حوزه شد. لومر در بدو ورود به دارالفنون تربیت شاگردانی را برعهده گرفت که اکثر آنها حتی خواندن و نوشتن را بدرستی نمی دانستند اما وی با جدیت به کار خود ادامه داد و چندی بعد با تلاش های او نخستین کتاب تئوری موسیقی در ایران با ترجمه مزین الدوله در سال ۱۳۰۱ه.ق به چاپ رسید. همچنین تدریس تمام دروس و آموختن ساز های بادی ، پیانو ، سلفژ و هارمونی در شعبه موزیک برعهده خود لومر بود. سرانجام با تلاش های لومر فرانسوی نخستین دسته های موزیک نظامی که در واقع شکل اولیه ارکستر سمفونیک تهران امروزی است تشکیل شد و این دسته کنسرت هایی هم ترتیب دادند و بتدریج آثاری از آهنگسازان اروپایی را نیز به اجرا گذاردند. لومر در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا نیز در نمایشگاه ایران در پاریس حضور داشت. وی در ایران درجه ژنرالی گرفت و رییس دسته های موزیک شاهی شد. در دوران لومر بعضی مارش ها و قطعات اروپایی و بیشتر ساز های بادی با ارکستر نواخته می شدند که این امر سبب شد تا بسیاری از موسیقیدان های ایرانی با آثار غربی آشنایی پیدا کنند. لومر آهنگساز نخستین سرود ملی ایران بود که در سال های اخیر ساخته وی توسط خوانندگانی چون سالار عقیلی بازخوانی شده است، وی همچنین قطعات متعددی با الهام از موسیقی ایرانی ساخته است. ● نخستین ارکستر کامل ایرانی پس از تشکیل شعبه موزیک در دارالفنون و خدمات موسیو لومر در این باره، موسیقی ارکسترال ایرانی با حضور گروه های ارکستر خارجی در ایران قوت گرفت و امکانی برای شنیدن موسیقی اروپایی در قالب سایر گروه های ارکستر فراهم شد. یکی از این گروه ها متشکل از یک نوازنده ویولن از روسیه و ارکستر چهار، پنج نفره وی بود که به ایران آمده بودند و در مهمانخانه یی در خیابان فردوسی کنونی به اجرای برنامه می پرداختند. چند سال بعد این ارکستر بزرگ تر شد و به رهبری سرژخوتسیف، استاد ویولن، آهنگ هایی اروپایی را به اجراگذارد. در اوایل سال ۱۳۱۳ه. ش سروان غلام حسین مین باشیان که تازه از اروپا برگشته بود و در رشته موسیقی بویژه ویولن در غرب تحصیل کرده بود، سرپرست ارکستر بلدیه شد. ارکستر بلدیه نخستین ارکستری بود که بصورت کامل و با ۴۰نوازنده شکل گرفت و به شکل امروزی می توان به آن عنوان ارکستر اطلاق کرد. نخستین برنامه این ارکستر روز جمعه سیزدهم مهرماه ۱۳۱۳ به مناسبت جشن هزاره فردوسی در تئاتر نکوئی(سینما همای سابق) برگزار شد و دومین اجرای این ارکستر چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت در همان سالن برگزار شد. ● غلبه موسیقی کلاسیک غربی بر موسیقی ایرانی در اواخر سال ۱۳۱۳ه. ش غلامحسین مین باشیان به ریاست هنرستان موسیقی منصوب شد. مین باشیان با توجه به تحصیلات خود که در کشور های اروپایی صورت پذیرفته بود، معتقد بود که برنامه هنرستان باید بر اساس کنسرواتوار های غرب تدوین شود و بنابر همین نظریه برنامه یی برای هنرستان تصویب و به تایید شورای عالی فرهنگ رسید. در مهرماه سال ۱۳۱۷ه. ش اداره موسیقی کشور در محل هنرستان تاسیس و مین باشیان با حفظ سمت به ریاست آن اداره نیز منصوب شد. او در تغییر برنامه های هنرستان، تدریس موسیقی ایرانی را حذف و انحصار برنامه به موسیقی غربی و تدریس آن باعث اعتراض عده یی از دوستداران موسیقی ایرانی شد. مین باشیان در این باره گفته معروفی دارد که: « هر شخص غیرمتعصب که از موسیقی علمی خبر دارد تصدیق می کند و حس می نماید که تار، تمبک و کمانچه، همانطور که شتر به پای راه آهن نمی رسد، قدرت برابری با موسیقی غربی را ندارد». این قبیل گفته ها و اقدامات مین باشیان سبب اعتراض برخی استادان موسیقی ایرانی نظیر علی نقی وزیری که خود نیز طالب تحول و اصلاح موسیقی سنتی ایرانی بودند، شد. اما مین باشیان با همین شیوه تفکر تعدادی از استادان موسیقی را از چکسلواکی به ایران دعوت کرد، این اساتید در ایران استخدام شدند و در ارکستر هنرستان هم نوازندگی کردند. تا سال ۱۳۱۸ رهبری ارکستر استادان اداره موسیقی کشور را خود مین باشیان برعهده داشت اما از آن تاریخ به بعد ارکستر مذکور با رهبری رودلف اوربانتس، استاد اعزامی از چکسلواکی فعالیت و آثار موسیقی اروپایی مانند اوورتور اگمونت از بتهوون، هشت رقص از دوورژاک و آثاری از وچینی و دیگران را نواخت و در مرداد ۱۳۲۰آخرین برنامه خود را به رهبری اورباتنس اجرا کرد و در شهریور همان سال اوربانتس و دیگر نوازندگان چک به علت حوادث جنگ جهانی ایران را ترک کردند. اقدام مین باشیان در دعوت از اساتید موسیقی از چکسلواکی نزد اهالی موسیقی اقدامی مثبت در جهت تربیت هنرجویان موسیقی آن دوره محسوب می شود، استادان مذکور که هر یک در کار خود تخصص داشتند در هنرستان عالی موسیقی به آموزش بعضی ساز های بادی پرداختند که تا آن زمان در ایران هنرآموز نداشت و اگر حوادث جنگ دوم جهانی باعث مراجعت آنان نشده بود، ادامه کارشان در هنرستان عالی موسیقی بسیار موثر بود. ● تشکیل ارکستر سمفونیک تهران پس از مهرماه ۱۳۲۰ تدریس موسیقی ایرانی به برنامه های هنرستان عالی موسیقی اضافه شد و از همین زمان اختلاف بین طرفداران و مخالفان تدریس موسیقی ایرانی در هنرستان بالا گرفت. در سال ۱۳۲۲ پرویز محمود که در کنسرواتوار بروکسل تحصیل کرده بود و در زمان تصدی وزیری، رهبری ارکستر هنرستان موسیقی را برعهده داشت، ارکستر سمفونیک تهران را تشکیل داد و گامی اساسی برای آشنا کردن مردم با موسیقی کلاسیک و اجرای آن برداشت. ارکستر سمفونیک تهران از آن زمان تاکنون فراز ها و نشیب های مختلفی را پشت سر نهاده است. پس از انقلاب اسلامی ایران تلاش های بسیاری برای بازسازی ارکستر سمفونیک تهران صورت پذیرفت و تلاش ها برای حفظ این ارکستر ادامه یافت تا در سال ۱۳۶۱ این ارکستر به رهبری نادر مرتضی پور دوباره بر صحنه پای گذاشت و تاکنون این ارکستر با اجرای آثار فاخر موسیقی به کار خود ادامه داده است. در سال های اخیر تلاش های بسیاری شده است تا با تلفیق موسیقی کلاسیک غربی و آهنگسازی ایرانی، آثاری بر مبنای فرهنگ ایرانی به مخاطب ارایه شود که سمفونی هایی نظیر سمفونی لیلی و مجنون، مقاومت و قطعاتی چون نغمه خراسانی(فرهاد فخرالدینی) نمونه هایی از این آثار محسوب می شوند. اسامی رهبران ارکستر سمفونیک تهران از آغاز تاکنون به ترتیب به این شرح است: پرویز محمود، روبیک گریگوریان، مرتضی حنانه ، حشمت سنجری ، هایمو توبیر ، حشمت سنجری، فرهاد مشکات، نادر مرتضی پور ، فریدون ناصری ، علی رهبری ، نادر مشایخی ، منوچهر صهبایی ، شهرداد روحانی، ماتیاس کروگر، نادر مرتضی پور .
-
آشفته خوانی های موسیقی امروز اصولا آن چه مرا به نوشتن وا می دارد چه در حوزه ادبیات، چه موسیقی و چه هر موضوع مرتبط یا غیرمرتبط درد و دغدغه ای است که از سینه ام به انگشتان دستم غلیان می کند و نویسایش می نماید. مبحث موسیقی و حواشی آن، خاصه در امروزی که به سر می بریم، مبحثی است پردامنه و وسعت دار که نمی توان در یک یا چند مقاله چندین صفحه ای جمع و جورش کرد، اما آنچه در پی میآید، خلاصه و تقطیعی است از کتابی در دست چاپ از حقیر با همین عنوان و موضوع که در آیتم های مختلفی طبقه بندی شده، از نگره های مختلف این موضوع، موسیقی را به چالش کشیده و بر می رسد. در این کتاب، از اتنوموزیکولوژی (روش و زمینه شناخت موسیقی اقوام و ملل)، بحث آغاز شده است و پس از بررسی اجمالی پیشینه موسیقی ایران و جهان قدیم، به موسیقی امروز می رسد و بحث اصلی خود را می گسترد و در آن سعی شده است با آسیب شناسی موسیقی معاصر، در حوزه ها و سبک های مختلف، مباحث، با دیدی موشکافانه تحلیل گردد. آیا این مسیری که الان موسیقی ما در آن حرکت می کند صحیح است؟ اگر هست پس این چه حال و روزی است و اگر نیست مسیر صحیح کدام است؟ از که باید پرسید و درمان این بی سر و سامانی را خواستار شد؟ نیازهای موسیقایی مردم چه ها و کدام ها هستند و آیا موسیقی امروز در جریان ما توان پاسخ گویی به این نیاز ها را دارد یا خیر؟ اگر دارد پس این چه بازار سیاهی ست که راه افتاده و هرکس در ماشین و محل کار خود به زبانی گوش می دهد که هیچ از آن زبان نمی فهمد و وقتی می پرسی چرا به این موسیقی که زبانی دگر است و تو اصلا هیچ از آن نمی دانی گوش می دهی، در پاسخ می گوید از ریتم و آهنگش لذت می برم. چه شده که همه یک شبه خواننده، نوازنده، آهنگ ساز و موزیسین شده اند؟ این اعتماد و اعتبار کاذب از کجا به دل این آشفته بازار تزریق می شود؟ اگر استادی و مهارت یابی در این حرفه به این آسانی و مفتی به دست می آید پس این همه دانشگاه و کتاب و اساتیدی که سالهای سال عمر و جوانی خود را در این وادی سپری کرده اند کجای این داستان قرار می گیرند؟ اگر موسیقی هم حرفه و علمی است و چارت و برنامه ریزی مدونی دارد چون سایر علوم پس چگونه است که اکثریت قریب به اتفاق دوستان مدعی امروز با هیچ محک و مقیاسی، عیار زده نمی شوند و به یک باره دکتر شفابخش و نسخه پیچ نیاز موسیقایی مردم می شوند؟ چرا...؟ چرا...؟ چرا...؟ در ابتدای این بحث با ربط یا بی ربط برخی اصطلاحات و واژگان موسیقایی را به اختصار و تیتروار توضیح می دهم تا هم مروری باشد برای دوستانی که کل بحث مرا نمی پسندند، حداقل چند تعریف و شناسه را در ذهن بچرخانند و هم بهانه ای برای ورود به آن چه قصد گفتن اش را دارم. موسیقی، زبانی است که به جای حروف، با اصوات سر و کار دارد. از یک یا چند صدا، یک میزان و از جمع چند میزان، یک جمله موسیقی ساخته می شود. این زبان موسیقی، عاطفی، ذهنی و تجریدی است و چون شعر امروز ما هر جمله اش می تواند واجد معانی کثیر و مختلف الحسی هم باشد. ● مشخصات صدا از نظر موسیقایی: ۱) طنین و رنگ: یعنی شخصیت صوتی، کیفیت و نحوه اثرگزاری هر صوت در گوش آدمی. ما صدای دوستان خود را بدون دیدن شان تشخیص می دهیم و این به واسطه رنگ و طنین صدایشان است. ۲) دیرند: زمان امتداد و ادامه دار بودن هرصدای موسیقی را می گویند که شکل ظاهری هفت نت موسیقی بیان گر آن است. ۳) نواک: به زیری و بمی صوت می گویند و در خط موسیقی به نشانه هایی که نواک به وسیله آن نمایان می شود حامل می گویند. ۴) شدت: قوی و ضعیف بودن صدا در موسیقی را شدت می گویند. مثلا شدت صدا بسته به چگونگی محکم یا آرام گذاشتن آرشه و مضراب بر روی ساز متفاوت است. برای نشان دادن شدت در موسیقی از نشانه حروف بهره می برند. ▪ دستگاه: عبارت است از توالی نظام یافته قراردادی نمونه های قالبی موسیقی با نام نغمه یا گوشه ها که در حوزه تنال آن دستگاه تنظیم و ترتیب یافته است. ▪ ردیف: عبارت است از اسلوب ترتیب و هنجار ترکیب گونه گوشه ها و نحوه تقدم و تاخر و روایت شان که غالبا به روایت یکی از اساتید دوره قاجاریه چون میرزاعبدا...، میرزا حسینقلی، درویش و ... نقل می شود. ▪ گوشه: هر نغمه ای که روایت گر جزئی از یک دستگاه یا مایه آوازی باشد گوشه نامیده می شود. هر گوشه اسمی خاص دارد و بیش تر غیر متریک است و با وزن آزاد نواخته می شود. ▪ تعداد دستگاه های موسیقی پارسی هفت عنوان می باشد با ۵ مایه آوازی زیر مجموعه ، جمعا ۱۲ عنوان به نام های دستگاه شور، سه گاه، چهارگاه، راست پنج گاه، ماهور، نوا، همایون. ▪ شور: خود دستگاه مادر محسوب می شود و آواز های بیات ترک، افشاری، دشتی و ابوعطا زیر مجموعه های آن به شمار می روند. ▪ آواز بیات اصفهان نیز زیر مجموعه دستگاه آوازی همایون می باشد. ▪ پس با این حساب، هر دستگاه یا مایه آوازی، خود تشکیل شده است از چندین گوشه که پشت سر هم با قواعد و فرمولی خاص از درآمد آغاز و در گوشه پایانی به خاتمه دل می دهند. ▪ تنها گام دستگاه ماهور، ماژور می باشد و بقیه گام کوچک یا می نور دارند. ▪ پس، در یک تشبیه آشکار، می توان موسیقی اصیل ایرانی را به شهری مانند کرد که دستگاه های موسیقی و مایه ها، اتوبان ها و آزادراه های آن هستند و گوشه ها کوچه های آن را تشکیل می دهند. بدیهی است که از هر اتوبان و خیابانی نمی شود به هر کوچه و خیابان دیگر رفت، یعنی باید با نشانی و آدرس صحیح به مقصد رسید. ▪ تصنیف: معمول ترین و متداول ترین قطعه های ساخته شده که وزنی متریک دارند و پیشینه آن را به دوران ساسانیان می رسانند. مثلا، رودکی با تصنیف بوی جوی مولیان، شاه را پابرهنه به بخارا بر می گرداند. ▪ پیش درآمد: این فرم، نسبت به رنگ و تصنیف، امروزی تر است و به درویش خان نسبت داده می شود. فرم پیش در آمدهای اولیه، تا حدی شبیه تصنیف بدون شعر بوده است که بر پایه در آمد یا چند گوشه از دستگاه یا نغمه ای ساخته می شدند. ▪ چهار مضراب: به تنهایی اغلب توسط نوازنده اجرا می شود و غالبا برای ایجاد تنوع و جلوگیری از یک نواختی اجرای آوازها. ▪ رنگ: قطعه ای است مخصوص رقص که در آخر اجرای دستگاه موسیقی می نوازند ساختمان رنگ، بیشتر برپایه گوشه های ردیف یا برخی آهنگ های محلی استوار است و بیش تر در میزان شش هشتم. ▪ ملودی: ترکیب چندین صوت یا نت پشت سر هم که در اثر تفاوت موجود در زیر و بمی، تاکید، استمرار و مدت کشیده شدن خود به هم وصل می شوند و به صورت یک ترکیب واحد اجرا می شوند، برای انتقال عاطفه و تصاویر انسانی. ▪ آکورد: دو یا بیش تر از دو صوت موسیقی که هم زمان به صدا در آیند. ▪ آواز: از قدیم، در زندگی های اولیه بشری هم خود نموده است که به صورت آنتی فونال(سوال و جواب)، اجرا می شده است. با تغییرات گونه گون، امروزه آواز جزئی از موسیقی گروهی است که با ساز صدای خواننده، ترکیب صداها را در کمپوزیسیون همراهی می کند. ▪ موسیقی پولی فونیک: موسیقی چند صدایی . ▪ موسیقی هوموفونیک: موسیقی تک صدایی. ▪ تم: جمله ای موسیقایی است که به عنوان یک ملودی، آواز، رقص، یا جمله ای کوتاه و مرکب از چندین نت. ▪ ریتم: بازتاب حرکات بدن در موسیقی، دارای نظم تکرار شونده ای به نام متر یا میزان. ▪ سازهای زهی: (CORDOPHONES) سازهایی مانند تار، پیانو، سه تار، ویولن، کمانچه و... که بر اثر کشیدن شی ای بیرونی بر روی سیم های ساز یا چکش زدن روی سیم های آن یا مالش آرشه و ... نواخته می شوند. ▪ سازهای بادی: (Aerophones) که به سه دسته بی زبانه (مانند ترومپت و سازهای مسی) ، تک زبانه ( مانند کلارینت) و دوزبانه (مانند ابوا و فاگوت) تقسیم می شوند. این ساز ها از طریق دمیدن هوا نواخته می شوند. ▪ سازهای کوبه ای: (Memdraphones ) مانند تمبک و تیم پانی که در آن ایجاد صدا به وسیله کوبیدن و ضربه دست یا انگشت روی پوسته یا به هم کوبیدن ساز تولید می شود. ▪ و ... که به علت کمی بی ربط بودن با بحث و صد البته نبود مجال کافی پی نمی گیرم. در این بخش، خیلی مختصر و گذرا، سیر حرکت موسیقی و پیشینه آن را از ابتدا تا امروز بررسی می کنم. موسیقی، دارای قدمت مکتوب چندین هزار ساله در ایران است. سنگ نوشته هایی سه تا پنج هزار ساله که در شوش، لرستان یا تصاویر نوازندگان دربار خسروپرویز ساسانی حک شده در طاق بستان کرمان شاه موید و گواه این مطلب است. اما متاسفانه، مدارک کافی و مستدلی که بیشتر ما را با قدمت و جزییات موسیقی در ایران کهن آشنا کند در دست نیست و شاید از بین رفته است. اما از دوران قاجاریه به این سو اوضاع بهتر است و تاریخ مکتوب قطوری در دست داریم. سرزمین بین النهرین که روزگاری موطن قدیم ترین تمدن ها هم بوده است پیشینه موسیقایی شش هزار ساله دارد. در هزاره چهارم قبل از میلاد، سومریان هم در مراسم و ادعیه مذهبی از موسیقی و سازهایی چون تیگ، دایره دستی آداپا استفاده می کرده اند. از قرون نوزدهم تا سیزدهم (ق.م)، از اقوام سامی ساکن شمال بین النهرین (اکدها) و سپس بابلیان(۱۸۳۰تا ۱۲۷۰ق.م)، تمدن بالا با موسیقی غنی یافت شده است که در مزامیر جدید یهودیان نظیر سرودهای مذهبی انگلیس تا الان محفوظ مانده است. سپس تر آن می رسیم به روزگار آشوریان از قرن ۱۳ تا قرن هفتم (ق. م)، که موسیقی، صرفا به خدمت کاهنان و کارکنان معابد در آمده است و همراه با عوالم ربانی و مذهبی، به تدریج به زندگی های عادی و زمینی مردم هم رخنه می کند و با کار و معیشت آنها در می آمیزد و کم کم این جهانی کامل می شود. موسیقی دانان به دربار شاهان آن زمان راه پیدا می کنند و خنیاگری به عز و مقامی بالا دست پیدا می کند. همین خنیاگران هستند که گه گاه از کاخ های شاهان به میان مردم عادی می آیند و موسیقی مادی و زمینی خود را با اهداف این جهانی صرف به مردم ارائه می نمایند. پس، در این دوره، موسیقی از انحصار و سلطه دعا و پرستش گری و آسمان خوانی تا حدی جدا می شود و به نیازهای مادی و این جهانی روزمره مردم هم جوابی پیدا می کند. به همین منوال در مصر باستان هم که از قدیم سابقه تمدنی درخشان و شکوفا داشته، موسیقی پررنگ است و از چهارهزار سال پیش از میلاد روایت شده است. یونان باستان هم بدین منوال صبغه ای درخشان در این زمینه دارد. اشعار حماسی هومردر ۸۵۰(ق.م) سروده شده است و ایلیاد، آغازگر ادبیات اروپایی تلقی می شود. شعر تغزلی در یونان در سده های قرن هفتم تا پنجم (ق.م)، ریشه دارد و یونانیان که طی قرون متمادی، فقط و فقط در ستایش و عبودیت خدایان خود و در مدح قهرمانان، اشعار حماسی می سرودند، به ترنم عشق، جنگ، سیاست و سایر مایه های مناسبتی زندگی اجتماعی، موسیقی درخوری پدید می آورند. چون اشعار عاشقانه را با ساز لیر می نواخته اند و می خوانده اند، شعر عاشقانه این جهانی یونان باستان در موسیقی لیریک نام می گیرد. در سده پنجم(ق.م)، آتن پایتخت شاعران غزل سرا می شود و این شاعران، شیوه ای کلاسیک در درام، دیتیرام (bithyramd)، که اشعاری تغزلی و آهنگین در ستایش دیونی سوس و نوعی موسیقی لجام گسیخته، بی نظم و برانگیزاننده حالاتی از توحش عشرت زدگی است، پدید می آورند. در آثار این شعرا و مصنفین ، هر سه عنصر یعنی رقص، موسیقی و شعر توامان ترکیب و در آمفی تئاترهای روباز، توسط هنرمندان که هم رقاص، هم خواننده و هم بازیگر بوده اند، اجرا می شود. قرون چهارم تا دوم (ق.م)، موسیقی یونان به نوعی به سراشیبی انحطاط و تزلزل می افتد. بی قراری شاعران و موسیقی دانان نسبت به تغییر بیش تر می شود. آنان در صدد پیاده کردن شکل های نوین موسیقی که پیچیده تر، مردمی تر، کوتاه تر و تئاتری تر باشد هستند. شاعران به جای تصانیف معتدل و مدون، در پی کاری می روند که متضمن لذت های آنی و احساس برانگیز باشد.افلاطون (۴۲۹ تا ۳۴۷ ق.م)، فرزند حقیقی کلاسی سیسم، به منتقد بزرگ عصر خود تبدیل می شود. وی می گوید، هنر باید نمونه و مانند (mimetics) واقعی طبیعت باشد . باید تقلیدی باشد از اصول اساسی طبیعت و هستی های معقول(umenon no) و نه پدیده های متصور و مصنوعی و ذهن ساخت و بافته ! در موسیقی ، این ، یعنی باید در هر مقام حاصل اتودهای جدایی ناپذیر درون ذات خود باشد و افلاطون ، به ترین سرمشق های این مکتب هنری را برای جوانان، سرمشق های مصری می داند. در مکتب آموزشی یونان ، دو شاخه، اصلی وجود داشته یکی گیم نوید یا ژیمناستیک که در برگیرنده تربیت جسمانی بوده و دیگری موسیکه که تربیت روحی روانی را انجام می داده است. در قرن چهارم، خط موسیقی در یونان ابداع می شود اما به علت بها ندادن مردم یونان به هنر سنتی خود و بدیهه نوازی یا نومویی که در موسیقی یونان بوده، متاسفانه تنها ۲۰۰ قطعه جسته گریخته روی سنگ پاپیروس به دست امروزیان رسیده است. به همین میزان، اقوام صاحب تمدن و پیشینه فرهنگی دیگر چون یهودیان، اعراب، ترک ها و ... دارای سابقه فرهنگی تمدنی موسیقایی به صورت نسبی بوده اند که به دلیل پرهیز از اطاله کلام، از توضیح و بسط بیش تر در موردشان خود می دارم و تنها نگاهی گذرا به موسیقی اعراب خواهم انداخت. شبه جزیزه عربستان، میان مصر و بین النهرین ، از هزاره سوم ( ق. م ) ، یکی از مراکز مهم تمدن بشری بوده است. آثار به دست آمده، از داشتن پیشینه موسیقایی بالای پنج هزار سال در این منطقه حکایت می نماید. اعراب هم همان نقشی را برای موسیقی قایل بوده اند که ساکنان سرزمین بین النهرین! طالع بینان و رمالان در فرهنگ عربی، شاعر نامیده می شده اند. اینان با موسیقی می توانسته اند اجنه را تسخیر نمایند و جن، الهام بخش نغمه و نظم اعراب از دیرباز بوده و هست! شاعران در واقع موسیقار بوده اند. (در عربی، شاعر موسیقی دان، موسیقار نامیده می شود. در عین حال، موسیقار نام یکی از سازهای قدیمی هم هست مثل مزمار). در عرب، زنان خواننده (قیان، قینه، قینات یا مغنیات)، کنیزکانی بوده اند که برای سرگرمی و تفریح می خوانده اند. اشراف عرب، از دوران معاویه به بعد قینه نگه می داشته اند و مبالغ سنگینی به فروشندگان (تاجرالقیان) می پرداخته اند. موسیقی در خون عرب بوده است. اما با آمدن دین روشنگر اسلام، موسیقی حال و هوایی دیگر پیدا می کند. خود پیامبر (ص)، هم دوست دار موسیقی بوده است و هم نه! ( ناشی از ضرورت های دینی). اذان که تلحین نام داشته است در آغاز به سبک نوحه سرایی خوانده می شده که بعدها با الفت بیش تر با موسیقی بدین سان اجرا می شود. کم کم، موسیقی در جان و دل اسلام رخنه می کند و تلاوت قرآن، تجوید، ادعیه، مراثی و ... همه با الهام از موسیقی رنگ و بویی دیگر می گیرند. البته با پیش رفت اسلام موسیقی ضربه سختی هم می خورد. مومنان تحت عنوان سماع موسیقی به مخالفت با هر نوع موسیقی بر می خیزند تا این که بنی امیه (۷۵۰ تا ۶۶۱ م)، موسیقی عرب را با حمایت و سرمایه گذاری خود جانی تازه می بخشند و تاسیسات آن چنانی موسیقی، معادل کنسرواتور پدید میآورند. در این دوره، آواز سولو با همراهی عود، ویژگی موسیقی این جهانی ست که عود را از بربط پارسی گرفته اند. مهم ترسن موسیقی دان این دوره ابن مسجح (۱۸۵ م) است که پدر موسیقی کلاسیک عرب و اولین فراهم کننده تئوری موسیقی عرب نیز به شمار می رود. در سویی اسپانیای اسلامی، میراثی بس گران بها به موسیقی اسلامی می بخشد. اسپانیا از سال ۷۱۳ میلادی، مسلمان می شود و در سال ۷۵۵، خلافت مستقلی در قرطبه( کوردوا)، پای تخت خلافت اندلس پدید می آورد که مرکز موسیقی می شود. در واقع این مرکز، رابطی می شود بین تمدن و موسیقی جهان اسلام با غرب و از طریق این مرکز است که تمامی پیش رفت ها و تحولات به سایر مراکز منعکس و منتقل می شود. و اما در مورد موسیقی ایران زمین، در کتاب مذکور به تفصیل سخن گفته ام، فقط در این جا مختصری از موسیقی دوران صفویه و قاجار را ذکر و به موسیقی امروز پیوند می خورد. موسیقی دوره صفویه ، برخلاف سایر هنرهایی از قبیل نقاشی، قلم زنی، معماری و ... تحول چشم گیری ندارد به دو علت، اول این که موسیقی از طرف عالمان دین تحریم شده است و هرکس به سوی آن می رود حکمش مانند کسی است که در گروه شیطان به جنگ خدا می شتابد! و دلیل دوم این که موسیقی جدا به دست افراد غیر این کاره و بیسواد افتاده است. به ناچار، هنرمندان عرصه موسیقی و شعر از این دوره شروع به کوچ به هندوستان می نمایند و در دربار پادشاهان این سرزمین که هنر پارسی را ارج و قربی مخصوص می نهاده اند پناهنده می شوند. موسیقی در هندوستان رونقی چشم گیر می یابد. در زمان اکبرشاه هندی، خنیاگران سرشناس ایرانی سرازیر این کشور می شوند و حتی در موسیقی امروز کشورهایی نظیر هندوستان، پاکستان، چین، نپال، اسم هایی ایرانی بر روی برخی سازهای این کشورها هم چون سیتار، تنبور، رباب، سنتور، قانون، سورنا، کرنا، طبل، نقاره، کوس، دف، دایره، دل ربا، سارنگی، شهنازی و ...باقی مانده است. در این دوره در ایران نوشتن مقاله و ارائه موسیقی نظری کاملا متوقف می شود. هم چنین مقدمات ورود برخی سازهای فرنگی از نیمه اول سده یازدهم مهیا می شود. موسیقی بیشتر به راه تفنن و سرگرمی کشیده می شود و وضعیت معاش خنیاگرانی که جلای وطن نکرده اند رو به وخامت می گذارد. از سویی در موسیقی گروهی، آواز کم کم به سمت محوریت گروه حرکت می کند و به یک باره تفوق با آواز می شود. سرایش های دسته جمعی و مذهبی رونق به سزایی می گیرد و غالبا کودکان، اکتاو زیر صدای مردان را هم زمان می خوانند. موسیقی از نفس افتاده و مهجور دوران صفویه، لنگ لنگان به دوران قاجار می رسد و رونق و جلایی در خور می گیرد. از سویی آن قدر ، قدر و منزلت اهالی موسیقی پایین آمده است که به عمله طرب خطاب می شوند و قدر نمی بینند. در ذیل به تنی چند از بزرگان موسیقی این دوره اشاره می کنم. این اشخاص، در واقع سنگ بنای موسیقی دستگاهی امروز را هم گذاشته اند. ۱) علی اکبر فراهانی: فرزند شاه ولی، شاعر و موزیسین سرشناس. کونت دو گوبینو، مورخ سرشناس فرانسوی، وی را معروفترین نوازنده تار می داند با روحی حساس و شخصیتی منحصر به فرد ولی زود رنج و تندخو. فراهانی، مردی درویش سیرت با عمری کوتاه بوده است که شب ها در پشت بام منزل خود، نواهایی الهی که به دلش الهام می شده را می نواخته است و شبی در همان پشت بام منزلش، در حالی که تارش را می نواخته به دیار ابدی می کوچد. روحش شاد. نام ساز فراهانی، قلندر بوده است که به فرزندش میرزاعبدالله خان و از او به فرزندش احمد عبادی و از عبادی به فرزندش علی اکبر شهنازی رسیده است. ۲) میرزا عبدالله: فرزند برومند استاد علی اکبر فراهانی متولد ۱۲۶۰، مردی بخشنده، گشاده دست و استاد بزرگانی چون ابوالحسن صبا، حاج محمد مجرد ایرانی، سید حسن خلیفه ، دکتر مهدی صلحی و... وی هم، چون پدرش، مشرب درویشی داشته و بزرگترین نوازنده سه تار ایران هم به شمار می رود. ۳) حسینقلی خان: فرزند دوم علی اکبر فراهانی و استاد بزرگانی چون ارفع الملک، غلامحسین درویش، میرزا غلامرضا شیرازی، باصرالدوله، علینقی وزیری، مرتضی نی داوود و ... ۴) علی نقی وزیری: کلنل ارتش، متولد ۱۲۶۶، فرزند موسی خان میر پنج، موسس کلوپ موزیکال و مدرسه عالی موسیقی و یکی از بزرگ ترین خادمین موسیقی ایران. ۵) غلامحسین درویش: معروف به درویش خان، فرزند حاج بشیر طالقانی، متولد ۱۲۵۱، مخترع پیش درآمد، مردی بی تکلف نکته سنج، مودب و دست و دل باز که از ارکان موسیقی مان به شمار می آید. ۶) عارف قزوینی: ابوالقاسم عارف، فرزند آخوند ملا هادی وکیل، متولد ۱۲۶۱، یکی از بزرگ ترین شاعران و مصنفین ایران که با تصنیف هایش کمک شایانی به مشروطیت کرد. و شخصیت های بزرگ و بی بدیلی چون روح الله خالقی، قمرالملوک وزیری، موسی معروفی، حبیب سماع، ابوالحسن صبا، احمد عبادی و ... با وجود این که در این دوره قاجار هنرمندان بزرگ و بی جای گزینی، اساس و بنای موسیقی امروز را گذاشته اند، ولی با تاسف باید گفت، خود موسیقی و هنرمند، در این دوره در کفه سنگین ترازو نبوده و حال و روز و منزلت قابل تعریفی هم نداشته است. در واقع، موسیقی دستگاهی امروز ما میراث دار زحمات استاد علی اکبر فراهانی است که از طریق برادرش غلامحسین خان به دو پسر علی اکبر، حسینقلی و میرزا عبدالله آموخته شده و ردیف امروز ما هم نتیجه بداهه نوازی این اساتید مسلم ردیف بوده است. در این مقال بد نیست در مورد بهره جویی و استفاده موسیقایی از اشعار کلاسیک هم چند نکته بیان کنم. امروزه شاهدیم که هم در حوزه موسیقی سنتی و هم پاپ، حتی موسیقی های تازه ظهوری چون راک، از شعر غنی و پربار گذشته مان به انحای مختلف استفاده می شود. خوب اگر این استفاده، استادانه و حساب شده باشد که بهتر، به تبلیغ و معرفی شعر ارزش مند و ارزش مدار کلاسیک مان خواهد انجامید اما سر سخن بنده با آن دسته از عزیزانی است که سنگ مفت، گنجشک مفت، با بهره برداری های ناشیانه، غیرکارشناسانه و ناهماهنگ از این اشعار، موجبات سو» تبلیغ و بدنامی ادبیات غنی و پربار گذشته را فراهم میآورند. حتی شنیده می شود افرادی با تلفیق و ترکیب بسیار ابتدایی و بی مایه اشعار بزرگانی چون مولوی و حافظ با کلمات و واژگان سخیف مثلا شعر، سعی در نوآوری و حرفی تازه از لون دیگر زدن هستند و خود نمی دانند با این کار چه ضربه بزرگی به پیکر هنر و ادبیات این سرزمین وارد می آورند. در هنر کلاسیک ما به علت ارتباط تنگاتنگ و شانه به شانه ای که بین موسیقی و شعر وجود داشته است، تقریبا همه شعرا در موسیقی صاحب نظر بوده اند و همه اهالی موسیقی در زمینه شعر تبحر داشته اند و این موضوع، موجب پربار شدن این هنرها می شده است و بر دل و جان می نشسته و هم اکنون هم! پس بهتر نیست برای این که از این گنجینه پربار به خوبی استفاده شود میزان اطلاعات و دانش کلاسیک خود را هر چه بیش تر بالا ببریم، چه، راز ماندگاری این شعرها این است که هر کدام از دل هایی معرفت پرور، عمیق و عاشق برخاسته است و با ترکیب و تلفیق مناسب با موسیقی پیش رو می تواند تاثیری کم نظیر بر روح و روان انسان بگذارد و در اصل معتقدم که موسیقی برنامه خوب و متعادل زیستن است و می تواند به خوبی موجب هر چه بارور و عمیق ترشدن دیگاه انسانها به زندگی و تفکری برتر بشود. پس آیا این کمال بی انصافی، خودخواهی و بی معرفتی نیست که به خاطر طمع و تفکرات صرفا اقتصادی و سودجویانه برخی از آب گل آلود ماهی گیر و سو» استفاده گر، چنین ظلمی در حق این میراث گران قدر روا داشته شود؟!هنر والایی که یادگار خون جگر خوردن ها و دست و دل و سرشکنی های عده ای بزرگ آیینه و والا شعور است و یادگار آزار دیدن ها، عاشق پیشه گی ها، درد، زجر، رنج، تهمت و افتراشنیدن هاست. تا با ساختن موسیقی یک بار مصرف، هم هویت و اصالت موسیقی را به زیر سوال ببرند و هم با شرطی کردن مخاطبان خود مثلا در مورد یک شعر گران سنگ ، شنونده با شنیدن آن شعر، ناخواسته در اثر تاثیر بدی که قبلا از شنیدن موسیقی حامل این شعر شنیده است، دیگر آن لذت و حظی که می برد نبرد و کم کم اثر این یادگار عزیز در اذهان کم رنگ و کم رنگ تر شود. تمام حرف من این است که عشق، زبان واحدی می طلبد و موسیقی که ریشه در عشق داشته باشد چه اصیل، چه پاپ و دیگر انواع آن، می تواند با ترکیب و تلفیق با شعر کلاسیک، اثری شنیدنی و ماندگار بیافریند و حتما این نیست که شعر کهن را حتما باید با موسیقی سنتی خواند و لاغیر. اصولا موسیقی هایی که ماندگار شده اند از دل هایی برخاسته که دارای شعور و درکی ذاتی و متعالی بوده اند باید درفکر و ذهن چنین آدمی آشوب و غوغایی بر پا باشد. ولوله و هلهله ای که هیچ قدرتی توان فروکش کردن و خاموش کردنش را نداشته باشد و در یک کلام این کاره به دنیا آمده باشند. آن وقت همگان می توانند ببینند که چگونه حتی می توان شعر نغزی که بازتاب اندیشه ای، جهان بینی و نظرگاه و زیبایی شناسی افرادی دیگر در دورانی غیر از دوران ما بوده است در یک ساختار منسجم و خلاق امروزی بازآفرینی کرد و شنوندگان را به تحسین و تشویق واداشت. البته، من هم معتقدم که هنر هر زمانه ای زبان و استاتیک خاص خود را می طلبد و این سخن و عقیده من نباید موجب این سو» تفاهم شود که خدای ناخواسته من مخالف به روز شدگی و امروز باوری هستم.
-
ماشین پلیس های وطنی از ابتدا تا امروز سير تحول خودروهاي پليس راهنمايي و رانندگي طي 70سال اخير جالب است. از دهه 1320 كه خودروهاي آلماني، انگليسي و آمريكايي به خدمت شهرباني كل كشور درآمدند تا امروزكه از بنز، پژو و زانتيا براي كارهاي مربوطه استفاده ميشود. شايد كمتر كسي به نوع خودروها و تجهيزات به كار رفته در آنها توجه كرده باشد ولي آنچه مسلم است اينكه صرفنظر از قدمت طولاني استفاده از خودرو در اين بخش تنها ظرف چند سال اخير شاهد ارتقاي تجهيزات در اين خودروها بودهايم به عبارت ديگر خودروهاي پليس شايد بيش از 60 سال جز به چراغهاي گردان، بيسيم و بلندگو به چيز ديگري مجهز نبودهاند اما امروز به سيستمهايي نظير دوربينهاي خودكار، دستگاههاي GPS، لوازم تشخيص مصرف نوشابههاي الكلي توسط رانندگان، امكانات رايانهاي و ... تجهيز شدهاند. در ادامه به سير تحول اين خودروها اشاره ميكنيم. دهه 1320 مدلی از بنز قديمي، حدود 67 سال پيش يعني در سال 1940 ميلادي ساخته و براي به كارگيري در شهرباني روانه تهران شد. در آن روزگار هنوز خودروهاي پليس به چراغهاي گردان، بيسيم و بلندگو مجهز نشده بودند. دهه 1330 فولكسواگن قورباغهاي شكل با دو رنگ مشكي و سفيد كه به يك چراغگردان آبيرنگ و يك دستگاه بيسيم با برد محدود مجهز شده بود از جمله وسايل نقليه مورد استفاده پليس راهنمايي و رانندگي در آن زمان بود. اين خودرو هماكنون در پاركينگ نيروي انتظامي خاك ميخورد. خودرو ديگري كه در اين دهه به كار گرفته شد، بنز بود. در اين دو دهه شهرباني كل كشور تقريباً تمام دوران حكومت پهلوي اول و ابتداي دوره پهلوي دوم را با خودروهاي آلماني سپري كرد. دهه 134 دهه 1340 را بايد تقريباً آغاز دوباره ورود خودروهاي آمريكايي به اين عرصه دانست دوجهاي كرنت ششسيلندر ساخت كشور آمريكا با پلاكهاي سهرقمي دستنويس كه حداكثر سرعت آنها به 200 كيلومتر در ساعت ميرسيد از سال 1346 تا 1354 مورد استفاده قرار گرفتند. دوج كرنت داراي يك بلندگوي كوچك بود كه بر روي گلگير جلو و كنار كاپوت نصب ميشد و مجهز به يك بيسيم دستي، چند پروژكتور و يك چراغ گردان ثابت بود. دهه 40 همان دههاي است كه افسران زن با موتورسيكلت در سطح شهر تهران تردد ميكردند (سال 1346) و ضمن راهنمايي خودروها بعضاً آنها را جريمه نيز ميكردند. دهه 1350 در تمام دهه 1350 در كنار لندرور انگليسي خودروهاي آمريكايي بيوك، شورولت رويال و بنز230 به كار گرفته شدند.بنز230 با چراغهاي جلو عمودي ششسيلندر بودند و حداكثر سرعت آنها براي اين كار 220 كيلومتر در ساعت تنظيم شده بود اين خودروهاي آلماني از سال 1350 تا 1356 در شهرباني ايران خدمت كردند. بنزهاي 230 پليس بر روي سقف خود و در وسط آن داراي يك بلندگو بودند كه با اهرمي از داخل اتاق به سمت چپ و راست حركت ميكرد. پلاك اين خودروها نيز دستنويس و چهاررقمي بودند. اين خودرو هم همچون دوج كرنت از يك بيسيم بلندگو و بيسيم موتورلا آمريكايي بهره ميجست. از رنجرور انگليسي كه داراي هشتسيلندر و توان حداكثر سرعت 200 كيلومتر در ساعت بود از سال 1354 تا سال 1359 در مناطق كوهستاني و برفگير استفاده شد رنجرورها مجهز به كولرهاي سقفي بودند ولي در همان سالها يك دستورالعمل قانوني در حال تبديلكردن خودروهاي پليس به شورولت رويال بود. براساس آن دستورالعمل دستگاههاي دولتي و نظامي ملزم شده بودند از كالاهاي ساخت داخل استفاده كنند و از آنجا كه شورولت آمريكايي در ايران مونتاژ ميشد بنابراين از سال 1356 تا سال 1362 از اين خودرو ششسيلندر با توان رسيدن به سرعت 220 كيلومتر در ساعت استفاده شد. دهه 1360 بنز 250 هم از جمله خودروهايي بود كه در دهههاي 50 تا 70 مورد استفاده پليس قرار گرفت. اين خودرو آلماني شش سيلندر بود و با چراغهاي افقي قادر بود 200 كيلومتر در ساعت را بپيمايد. بنزهاي 250 كه اول به صورت دنده فرمان (دنده رول) بودند بعدها انواع گيربكسي آن هم وارد كشور شد و مورد استفاده قرار گرفت. دهه 1370 اما دهه 1370 را بايد زمان ورود خودروهاي شرقي به ناوگان پليس دانست به طوري كه كمكم سروكله تويوتا كريسيدا ژاپني هم پيدا شد اين خودرو چهارسيلندر بود و قادر بود 200 كيلومتر مسافت را طي يك ساعت بپيمايد. از تويوتا كريسيدا بين سالهاي 1370 تا 1379 استفاده شد.اواسط دهه 70 يعني از سال 1374 به بعد پاجرو هم آمد و مورد استفاده پليس راه كشور قرار گرفت. پاجرو ژاپني ششسيلندر بود و 200 كيلومتر در ساعت سرعت ميگرفت. دهه 1380 دهه 1380 عصر به كارگيري خودروهاي سمند، زانتيا، پژو206 و بنز240E.خودروهايي كه به ايربگ، سيستمهاي ترمزABS و بيسيمهاي دوربرد و بلندگوهاي پيشرفته آمريكايي، رايانه و امكانات ماهوارهاي مجهز شدهاند.
-
چرا امروز مولوی می خوانیم [align=justify] امروز در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران سمیناری با حضور اندیشمندان و مولوی پژوهان ایرانی برگزار شد. این سمینار مقدمه ای برای همایش بزرگ «عرفان، اسلام، ایران، انسان معاصر» است كه بهمن ماه امسال به همت باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار خواهد شد. به همین مناسبت متن سخنرانی دكتر محمدعلی موحد در سمینار «آموزه های مولانا برای انسان معاصر» را كه سال گذشته توسط برگزاركنندگان همین سمینار بر پا شده بود، تنظیم و منتشر كرده ایم. میان خون و ترسم كه چون آید خیال ِ او/ ز بی خویشی خیالش را به خون ِ دل بیالایم / رها كن تا چو خورشیدی قبایی سازم زآتش / در آن آتش چو خورشیدی جهانی را بیارایم/اگر یك دم بیاسایم روان ِ من نیاساید/ من آن یك لحظه آسایم كه یك لحظه نیاسایم «آموزه های مولانا برای انسان معاصر» عنوانی است كه ترتیب دهندگان این همایش برای بحث و گفت وگو به مناسبت سالروز مولانا برگزیده اند و من از میان چند موضوع محوری كه در ذیل این عنوان مطرح شده سخنی كوتاه خواهم داشت در پیرامون نیازهای وجودی انسان معاصر و انعكاس آن در كلام مولانا. بشر از روزی كه چشم به جهان گشوده دو نوع شناخت برای او مطرح بوده است : یكی شناخت خود و دیگر شناخت جهان خارج از خود. در هر دو رشته از شناخت پیشرفت های عظیمی نصیب انسان شده ولی در هیچ یك از آنها قطعیت و تمامیت و كمال حاصل نشده است . كوشش برای بسط دایره شناخت و ورود در زوایای لایه ها و اسرار اعماق هستی در هر دو ساحت همچنان ادامه دارد و هرچه بر میزان دقت و وقوف انسان در میدان معرفت و آگاهی می افزاید توجه او به نادانسته ها و عطش او به نایافته ها فزونی می كرد و این ندای ازلی پیوسته در گوش جان آدمی تكرار می شود كه «وَ ما اوتیتُم مِن َ العِلم ِ اِلا قلیلاً». پیشرفت در زمینه شناخت جهان خارج، انسان را موفق كرد كه بسیاری از نیروهای قهار و وحشی طبیعت را رام و منقاد خود گرداند و به بركت همین شناخت است كه انسان سیادت خود را بر، بر و بحر عالم گسترده و درصدد دست اندازی به فضا و ماورای آن برآمده است . این راه علم است و تكنیك دست افزار آن مشاهده است و تجربه و آزمون . اما شناخت آدمی از خود یك كشف كلیدی در این زمینه توجه به دوگانگی یا ثنویت ساحت وجود انسانی است . از فلاسفه یونان تا متكلمین یهودی و مسیحی و حكمای شرق و غرب از دو جنبه ضد و نقیض وجود آدمی سخن گفته اند. آدمیزاد پارادوكسی است كه ناچیزی و حقارت را با شكوه و حشمت و بزرگواری یكجا دارد. از یك سو سراپا عجز است و ضعف و زبونی و نیاز و از سوی دیگر قدرت و صلابت و متانت و استغنا. همچو گاوی نیمه چپش سیاه/ نیمه دیگر سپید همچون ماه / موج ِ لشكرهای احوالم ببین / هر یكی با دیگری در جنگ و كین / چون كه هر دم راه ِ خود را می زنم /با دگر كس سازگاری چون كنم ؟ خب این مقدمه را داشته باشید تا برویم بر سر سخن خود و ببینم كه مولانا از چه راه و چگونه می تواند با انسان امروزی ارتباط برقرار بكند و اقبال عجیبی كه مردم دنیا در این سالیان اخیر به مولانا كرده اند سِرش چیست ؟ مولانا چه دارد كه بر دل مردم امروز دنیا می نشیند یا مردم امروز دنیا چه می خواهند و چه می گویند كه پژواك آن را در كلام ِ مولا می یابند؟ البته نمی توان گفت كه این مردم همه آثار مولانا را خوانده اند و یا درست خوانده اند و درست فهمیده اند اما اینقدر هست كه یك احساس مبهم همدلی با او دارند. روح زمان به گونه ای مبهم به سوی مولانا جذب می شود ما در زندگی فردی این تجربه را داریم كه گاهی از كسی خوشمان می آید و به سوی او كشیده می شویم و بعداً می نشینیم و فكر می كنیم كه این چه احساس نزدیكی و قرابتی است كه با او داریم، در زندگی جمیع انسان ها نیز چنین است . اقبال مردم نشان ِ نوعی احساس همدلی با مولانا دارد، آن همدلی از چیست ؟ و چرا هست ؟ مقصود از نیازهای وجودی چیزهایی است كه انسان امروزی برای كمال و تمامیت خود آن را طلب می كند. بدون دستیابی به آنها خود را ناقص و ناتمام می بیند. اگر به آنها نرسد چنان است كه گویی یك پارچه از وجودش را ربوده اند، برآورده شدن آن نیازها، عطشی است كه در درون انسان ها می جوشد و آنها را به تكاپو وا می دارد. آن نیازها به تعبیر دیگر آرمان های بشر امروزی هستند كه بشر امروزی برای رسیدن ِ به آنها تلاش می كند و حتی حاضر است در راه آنها قربانی بدهد. شاید پربیراه نباشد اگر بگوییم اعلامیه جهانی حقوق بشر نسخه بالنسبه جامعی از سرفصل های مهم نیازهای وجودی بشر امروزی است و نیز شاید اغراق نباشد اگر بگوییم كه مباحث گسترده حقوق بشر كلاً از سه اصل اصیل كه می توان آنها را ام الاصول خواند، متفرع شده است و آن سه اصل عبارت است از تأكید بر ارزش و حرمت و كرامت انسان ها، تأكید بر واقعیت تكثر و پلورالیسم در برداشت ها و رویكردها و آئین ها و شعائر و رسوم و آداب و تأكید بر مساهله و عدم تعصب در برخورد با عقاید و آرای مخالف كه حافظ از آن به «مروت و مدارا» تعبیر كرده است. حالا شروع می كنیم از اصل اول كه در ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر اینگونه بیان شده است. بنده متن مصوب مجلس شورای ملی ایران را می خوانم كه متن رسمی است . اعلامیه جهانی حقوق بشر ترجمه رسمی ندارد و این ترجمه خود بنده است كه در آخر كتاب در هوای حق و عدالت ترجمه ای از این اعلامیه به دست داده ام . بنای بشر همه آزاد به دنیا می آیند و در كرامت و حقوق با هم برابرند و باید با هم برادروار رفتار كنند در آنجا گفته ام كه این واژه كرامت كه در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده سابقه قرآنی دارد یك واژه قرآنی است به اصطلاح علمای لغت .آنجا كه می فرماید «و لقد كرمنا بنی آدم » آدمیزاد را كرامت دادیم، خلعت ِ كرامت بر قامت او پوشانیدیم، شمس تبریزی كه خضر راه ِ مولانا و مرشد محبوب ِ اوست، می گوید این كرامت وجه امتیاز آدمیزاد از همه موجودات است چون خدا هیچ جا نفرمود مثلاً «و لقد كرمنا السموات » یا نفرمود و «لقد كرمنا العرش ». فرمود «و لقد كرمنا بنی آدم »، كرامت از میان مه آفریدگان خاصه آدمیزاد است، همین تعبیر را در مثنوی مولانا داریم :تاج كرمناست بر فرق ِ سرت / طوق اعطیناك آویز برت / هیچ كرمنا شنید این آسمان / كه شنید این آدمی ِ پر غمان / بر زمین و چرخ عرضه كرد كس / خوبی و عقل و عبارات و هوس كانت همین برداشت را به زبانی دیگر بیان می كند، می دانیم كه فلسفه حقوق بشر از تعالیم این حكیم بزرگ تاثیر گرفته است . او می گوید انسان قابلیت گزینش و تصمیم گیری عقلانی دارد و دیگر جانوران چنان نیستند و از همین رو انسان مستحق فضیلت و شرف و كرامت است كه او را از دیگر موجودات ممتاز می گرداند امتیاز انسان به انسانیت اوست، تأكید بر والایی و شرف انسان چیزی است كه ادیان ِ الهی را با آرمان های حقوق بشر پیوند می دهد. توجه به این شرف و والایی مستلزم توجه به ارزش بی همتای گوهر انسانی است مستلزم احترام به توانایی ها و قابلیت های بی كران انسان ها است هر یك از ما به تعبیر مولانا آفتابی زیر دامن دارد: بحر علمی در نمی پنهان شده / در سه گز تن عالمی پنهان شده / اینت دریای نهان در زیر كاه /پا بر این كه همین منه بر اشتباه پس این دریای نهان قابلیت و استعداد چرا از خود غفلت ورزد؟ چرا خود را ارزان بفروشد؟ خویشتن را آدمی ارزان فروخت / خویشتن نشناخت مسكین آدمی شمس تبریزی می گوید اینكه در نماز می گویی الله اكبر این الله اكبر باید دو معنی را در ذهن تو القا كند، باید توجه تو را به دو اندیشه معطوف گرداند. اندیشه اول آنكه خدایی كه تو او را می پرستی بزرگتر مطلق است یعنی بزرگتر است از هر چه در ذهن تو می آید. بزرگی ِ بزرگان در برابر او رنگ می بازد. اگر عالم و فیلسوف است، اگر امام و پیغمبر است، او از آنها بزرگتر است . بگذارید عین ِ عبارت های شمس را بخوانم : «الله اكبر نماز یعنی بردار فكرت را، نظرت را و بلندتردار از آنچه در وهم تو می گنجد و در تصور تو می آید اگر چه تصور نبی مرسل و اولوالعزم است، پیشتر آی تا بزرگی بینی، بجوی تا بیابی .» اندیشه دوم كه الله اكبر باید در ذهن تو بیدار سازد این است كه دامن از پلیدی ها فرا چینی و همت بلند داری مبادا خود را فروهلی و اجازه دهی كه در منجلاب ِ ابتذال فرو غلطی . تو می خواهی به خدا برسی و بزرگی خدا را یاد می كنی، باید بكوشی و خود را مانندای خدا سازی و به صفات ِ حق متصف شوی چون خدا بزرگ است باید بكوشی كه تو هم بزرگ باشی ، اگر خدا یكتاست بكوش كه تو هم یكتا گردی . بگذارید اینجا هم متن عبارت های شمس را برایتان بخوانم، دقت كنید: گفت خدا یكی است .گفتم اكنون تو را چه ؟ چون تو در عالم ِ فرقه ای . صد هزاران ذره، هر ذره در عالمی پراكنده، پژمرده . فرو افسرده، چه سزا باشد گفتن كه خدا هست ؟ تو هستی حاصل كن ! او خود هست وجود قدیم او هست، تو را چه ؟ چون تو نیستی، او یكی است تو كیستی ؟ تو شش هزار بیشی تو یكتا شو. وگرنه از یكی او تو را چه ؟ این برداشت ِ شمس است . ببینید، این اوج ِ عزت و كرامت ِ انسان است . اشاره به موهبت های بی نهایت اوست . شمس هر مسلمانی را كه به معراج پیغمبر اعتقاد دارد به متابعت او فرا می خواند. متابعت ِ محمد آن است كه او به معراج رفت توهم بروی در پی ِ او و مولانا این فراخوان را پی می گیرد. ملولان همه رفتند در خانه ببندید / بر این عقل ملولانه همه جمع بخندید/ به معراج بر آیید چو از آل رسولید/ رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید شما فرزندان محمد رسول الله هستید به تعبیر شمس نه فرزندان آب و گِل . اما پیام تكثر، من فكر نمی كنم در هیچ كجا آن پیام را با عمق و گستره ای كه در مولانا داریم بتوان یافت . در این عالم تكثر، مردم مانند مرغان به زبان های گوناگون سخن می گویند. راه و روش و شیوه های آنان نیز گوناگون است . می دانید كه سلیمان پیغمبر زبان مرغان می دانست. در قرآن آمده است و«علمناه ُ منطق الطیر»، عارف بزرگ فریدالدین عطار این تركیب منطق الطیر را عنوان یكی از مثنوی های خود قرار داده است كه شاید بشود گفت شاهكار اوست . داستان عطار چنین است كه دسته ای سی تایی از پرندگان تصمیم گرفتند كه بروند به كوه ِ قاف و سیمرغ را كه بر قله قاف آشیان دارد پیدا كنند. رفتند و سراپای كوه را گشتند و نشانی از سیمرغ نیافتند، داشتند نومید می شدند كه به تعبیر عطار حاجب بارگاه ِ عزت، پرده را بالا زد و آفتاب قرب بر آن سیمرغ تافت و آنها چون نیك نظر كردند سیمرغ را در خود و خود را در سیمرغ یافتند. این همه وادی كه از پس كرده اید / خویش بینید و خود را دیده اید /ما به سیمرغی بسی اولی تریم / زآن كه سی مرغ حقیقی گوهریم همین اندیشه را عطار در كتاب دیگر خود مصیبت نامه نیز پی گرفته است . در آنجا سالك راه حقیقت، به دنبال ِ حقیقت می گردد و به هر دری می زند از جبرئیل و میكائیل و ملائكه علیین وانبیاء مرسلین و نوح و ابراهیم و عیسی و موسی چاره جویی می كند. از عرش و كرسی هم می گذرد تا می رسد به منزل جان كه چهلمین منزل است و در آنجاست كه به گوش ِ دل از زبان جان می شنود. صد جهان گشتی تو در سودای من / تا رسیدی بر لب ِ دریای من / آنچه تو گم كرده ای گر كرده ای / هست نزدِ تو، تو خود را پرده ای باری منطق الطیر معجزه سلیمان بود. از شاعران چیره دست ِ ایران خاقانی در چند جا كه به سخن ِ خود می بالد آن را منطق الطیر می خواند یعنی كه شعر من در حد اعجاز است، كسی سخن مرا درمی یابد كه از فهم و معرفت ِ برتری برخوردار باشد. مولانا در جواب خاقانی می گوید: منطق الطیر آن خاقانی صداست منطق الطیر سلیمانی كجاست ؟ منطق الطیر سلیمانی بیا / بانگ هر مرغی كه آید می سرا / چون به مرغانت فرستاده است حق / لحن هر مرغی بدا دستت سبق / مرغ جبری را زبان جبر گو / مرغ پر بشكسته را از صبر گو/ مرغ صابر را تو خوش دارو معاف / مرغ عنقا را بخوان اوصاف ِ قاف / مر كبوتر را حذر فرما ز باز/ باز را از حكم گوی و احتراز / كبك جنگی را بیاموزان تو صلح / مر خروسان را نما اشراط صبح / همچنین می رو زهدهد تا عقاب / ره نما والله اعلم بالصواب یعنی هر مرغی زبان ِ خود را دارد، زبان مرغان متكثر است . به یك زبان حرف نمی زنند، با آنها به یك زبان نمی توان سخن گفت و چنان نیست كه خاقانی پنداشته است . هر كسی برای كاری ساخته شده است، استعداد و نیز قدرت تحمل آدم ها متفاوت است . پلورالیسم اما خود لغزشگاه مهیبی است كه به آسانی می تواند سر از باتلاق اِباحی گری درآورد یا به سرگردانی دروادی سوفسطایی منتهی شود. پلورالیست ممكن است به ناباوری مطلق گرفتار آید یا دستخوش خوش باوری ِ ابلهانه شود. گر بگوید جمله باطل او شقی است / ور بگوید جمله حق از ابلهی است آن یكی می گوید جنگ ۷۲ ملت است و همه دروغ است . این یكی می گوید ۷۲ ملت، همه راست است و هیچ معیاری نیست تا یكی را بر دیگری ترجیح توان داد. آن كسی كه به كرامت و حرمت ِ انسان ها باور دارد و نیز تكثر و تعدد برداشت ها و دیدگاه های انسان ها را می پذیرد و تفاوت آشكار در زبان و روش و منش آدمیان را واقعیتی غیرقابل انكار می شناسد لاجرم با مولانا هم آواز می گردد كه : سختگیری و تعصب خامی است تا جنینی كار خون آشامی است .او برای پیشبرد عقاید خود راه ِ جبر و خشونت و زور و فشار را نمی پسندد و در برخورد با عقاید دیگران مهربانی و فراخ حوصلگی و وفق و مدارا نشان می دهد و همزبان با مولانا می گوید: اگر مر تو را صلح آهنگ نیست / مرا با توای جان سرِ جنگ نیست / تو در جنگ آیی روم من به صلح / خدای جهان را جهان تنگ نیست /جهانی است جنگ و جهانی است صلح /جهان معانی به فرسنگ نیست/ هم آب و هم آتش برادر بُدند/ببین اصل این هر دو جز سنگ نیست/كه بی این دو عالم ندارد نظام/اگر روم خوب است بی زنگ نیست رومی سفید، زنگی سیاه و نظام عالم اقتضای این تعدد و تكثر را می كند. شما در این معنی البته دو قصه بسیار دلاویز و بسیار مشهور مولانا را به خاطر دارید. مقصودم اول داستان آن چند نفری است كه در شبی تاریك بردندشان به فیل خانه و پرسیدند فكر می كنید این موجود كه داخل این اتاق است چیست ؟ آنها كه چشمشان چیزی نمی دید لاجرم می خواستند از راه لمس مشكل را حل كنند. آن یكی را كف به خرطوم اوفتاد/گفت همچون ناودان است این نهاد/ آن یكی را دست بر گوشش رسید/ آن بر او چون باد بیزن شد پدید / آن یكی را كف چو بر پایش بسود/ گفت شكل پیل دیدم چون عمود / آن یكی بر پشت او بنهاد دست / گفت خود این پیل چون تختی بُدست / از نظرگه گفتشان شد مختلف / آن یكی دالش لقب داد این الف / منظور از نظرگه دیدگاه اوست. در كف / اگر شمعی بُدی / اختلاف از گفتشان بیرون شدی قصه دوم كه اشاره كردم همان داستان موسی و شبان است كه شبانی كه به زبان ِ خود با خدا راز و نیاز می كرد: ای فدای تو همه بزهای من / ای به یادت هی هی و هی های ِ من /تو كجایی تا شوم من چاكرت / چارقت دوزم زنم شانه سرت موسی برآشفت كه ای نادان با خدا اینگونه سخن می گویند؟ و تكفیرش كرد: گفت موسی های خیره سر شدی/خود مسلمان ناشده كافر شدی /وحی آمد سوی موسی از خدا/ بنده ما را زما كردی جدا/ تو برای وصل كردن آمدی / یا خود از بهر بریدن آمدی / هر كسی را سیرتی بنهاده ام / هركسی را اصطلاحی داده ام / در حق او مدح و در حق توذم / در حق او شهد و در حق تو سم / ما بری از پاك و ناپاكی همه / از گران جانی و چالاكی همه / ما زبان را ننگریم و قال را / ما درون را بنگریم و حال را / موسیا آداب دانان دیگرند / سوخته جان و روانان دیگرند / ملت ِ عشق از همه دین ها جداست / عاشقان را مذهب و ملت خداست آنچه كه برای انسان امروزی مطرح است می بینیم كه برای مولانا هم مطرح بوده است ، انسان امروزی وقتی این شهرهای بی در و پیكر و پر ازدحام و پرغوغا و پرتنش و پردود و دم و آلودگی ها و بیماری ها را می بیند، بی اختیار می خواهد چون مولانا فریاد بیاورد كه : اندر این شهر قحط خورشید است / سایه شهریار بایستی / شهر سرگین پُرست پر گشته است /مشك نافه تتار بایستی وقتی گروه گروه آدمیان را می بیند كه در چرخه پرتب وتاب شتابان و بی امان زندگی در كمین یكدیگر ایستاده اند و روز و شب برای همدیگر پاپوش می دوزند، پوستین هم می برند و پوست ِ هم می درند دلش می گیرد و فغان می كند: زین همرهان ِ سست عناصر دلم گرفت / شیر خدا و رستم دستانم آرزوست / دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ كز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست / گفتند یافت می نشود جسته ایم ما/ گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست مقصودم آن نیست كه شما به جای اعلامیه حقوق بشر بروید و مثنوی بخوانید و یا برعكس اصلاً این بحث از مقوله امر و نهی و این بكن و آن نكن، اِفعل لاتفعل خارج است ، نسخه پیچی نیست تحلیل و تعلیل است، می خواهد دریابد كه چگونه و چرا مولانا برای ما در این روزگار كشش و جاذبه دارد، چرا و از كجا مردم زمان ِ ما با مولانا همدردی و همدلی احساس می كنند. این مغناطیس القلوب چیست كه دل ها را می رباید. این مرد كه در گوشه ای از جهان ۷۵۰ سال پیش می زیسته در كلام و پیام او چه جوشش و درخششی، چه سری هست كه جان عارف و عامی را می شوراند. یادآوری این نكته ها كمترین فایده اش آن است كه اگر كسی اعلامیه حقوق بشر را می خواند به سوابق ۲۵۰۰ ساله آن بیندیشد و به ریشه های دینی و عرفانی ِ آن توجه كندو بداند كه این آرمان های ارجمند كه امروز در قالب ِ الفاظ و عبارت های تازه عرضه می شود همان گمگشته های كهن قرون و اعصار است و آنكه مثنوی را می خواند با دیدی تازه در آن بنگرد، هر كس كه با دیدی تازه و از سر تأمل در مولانا نگاه كند نكته های فراوان در او كشف می كند، مولانا در ساحَت ِ آفرینش فكری و هنری از سرآمدان ِ و برجستگان ِ عالم است و خصیصه اصلی شاهكارهای تفكر و هنر آن است كه از چنبره زمان و مكان برمی كشند. در هر دور و زمان می توانند با مردم آن دور و زمان همزبان گردند. قابل بازخوانی و بازشناسی هستند مولانا را كه شهسوار عرصه خلاقیت است باید از نو خواند و از نو شناخت . محمدعلی موحد برگرفته از: شرق ۲۵ آذر ۸۳ [/align] شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی
-
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت... گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند... شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد! گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟ شیطان گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟ شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.
-
مادر آمريكايي پس از زلزله روز گذشته در سواحل شرقي اين كشور، شوك زده فرزند 8 ماهه خود را در آغوش كشيده است برگزاري مانور نظامي در ژاپن مانور جنگنده آمريكايي در نمايشگاه هوايي روسيه در حومه مسكو گارد احترام نيروهاي مسلح مغولستان در فرودگاه بين المللي چنگيز خان در شهر اولان باتور براي استقبال از جو بايدن معاون رييس جمهوري آمريكا آماده مي شوند جو بايدن در حال گرفتن فيگور كشتي در ديدار با نخست وزير مغلولستان در برابر دو كشتي گير سنتي مغول عكس يادگاري چاوز با 6 هوادار دومينيكني خود كه به نشانه ابراز همبستگي با او موهاي سر خود را تراشيده اند اين هم طرفداران ونزوئلايي چاوز كه در مراسمي در كاخ رياست جمهوري در كاراكاس موهاي خود را به نشانه اعلام همبستگي با چاوز مي تراشند يك راهب هندو طرفدار "آنا هزاره " فعال مدني ضد فساد هند در محل اعتصاب غذاي هزاره در دهلي نو يك تيم پزشكي مشغول معاينه آنا هزاره و بررسي وضعيت سلامتي وي كه در اعتصاب غذا به سر مي برد آموزش شكار به حيوانات وحشي باغ وحشي در چين با استفاده از ماكت يك آهو رعد و برق در دهكده اي در آلمان پرش تيم رد بول بر فراز شهر سئول در يك گالري هنري در بانكوك 11 گردن بند طلا در ميان حجم عظيمي از نخ و پشم جاسازي شده و بازديد كنندگان زمان مشخصي دارند تا اين گردنبندها را پيدا كنند و اگر يافتند براي خودشان مي شود. در دو روز اول اين نمايشگاه تنها يك بازديد كننده توانست يك گردنبند را پيدا كند بدون شرح!
-
مهمترین عناوین روزنامه های صبح امروز ایران: رئیس جمهور در سفر به استان فارس برای افتتاح پروژه های مسکن مهر: رمز ماندگاری جمهوری اسلامی پافشاری بر عدالت است سخنگوی طرح تحول اقتصادی: یارانه های نقدی افزایش می یابد عصر دیروز انجام شد؛ مذاکرات دبیر شورای امنیت روسیه در تهران حمایت: صدها کشته و زخمی در انفجارهای زنجیره ای؛ عراق بار دیگر بوی باروت و خون گرفت سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد؛ نرخ دیه در سال جاری 90 میلیون تومان دعوت دفتر مقام معظم رهبری برای کمک به قحطی زدگان سومالی جوان: نتیجه چند ماه بررسی دیه انسان در دولت و دستگاه قضا، دردسر بیشتر مردم شد دیه 90 میلیون تعهد بیمه 60 میلیون! سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد؛ ملک زاده و جن گیرها در بازداشت فائزه در دادگاه جام جم: دعوت رهبر انقلاب برای کمک به سومالی سخنگوی قوه قضائیه: دیه همان 90 میلیون تومان باقی ماند وعده افزایش یارانه ها نقدی خراسان: 94 درصد آب های سطحی مازندران به دریا می ریزد ده ها کشته و صدها مجروح در دوشنبه خونین عراق 32 هزار کودک بی هویت و بدون شناسنامه حاصل ازدواج کورکورانه با اتباع خارجی تفاهم: سخنگوی قوه قضائیه: دیه 90 میلیون تومان تعیین شد رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد؛ نرخ تورم تیر ماه 16.3 درصد معاون وزیر بازرگانی: خرید تضمینی برنج در کشور آغاز شد تهران امروز: ایستادگی آیت الله مهدوی کنی بر وحدت اختلاس 139 میلیاردی از بانک ملی ملک زاده و جن گیرها همچنان در بازداشت دنیای اقتصاد: قوه قضائیه: مهلت دولت تمام شد، نرخ اعلامی قطعی شد دیه 90 میلیونی برای سال 90 رئیس بانک جهانی هشدار داد؛ خطر جدید در کمین اقتصاد جهان شرق: نگاه سوم به فضای سیاسی ایران؛ رمزگشایی انتخابات 88 به روایت مطهری قانون اساسی اردن تغییر می کند؛ فرار به سوی اصلاحات اژه ای درباره پرونده جریان موسوم به انحرافی: کیفرخواست چهار متهم صادر شد قدس: قدس گزارش می دهد؛ خودروسازان در اتوبان گرانی گرمترین نقطه جهان در کویر شهداد؛ گرما در "گندم بریان" به 70 درجه رسید! توطئه مرد کارخانه دار برای عروسی با مادر دامادش فرهیختگان: محسنی اژه ای: تولید، توزیع و نصب ماهواره جرم است صدها نفر کشته و زخمی شدند؛ انفجارهای زنجیره ای در شهرهای مختلف عراق علی مطهری: بعضی از اصولگرایان عملا به آزادی بیان اعتقادی ندارند ملت ما: بانک مرکزی اعلام کرد: تورم 16.3 درصدی برای تیرماه مرکز آمار، آمار نداد رئیس جمهور: مسکن مهر باید به روز شود سلسله عملیات تروریستی در عراق بیش از 300 کشته و زخمی برجا گذاشت؛ دوشنبه خونین در عراق کیهان: در جنایت مشترک اشغالگران و سلفی ها اتفاق افتاد؛ دوشنبه خونین عراق 66 شهید و 238 مجروح ادامه موج بازداشت ها؛ تعداد دستگیری ها در انگلیس به 3000 نفر رسید با حضور رئیس جمهور در لارستان فارس؛ 17645 متقاضی مسکن مهر صاحب خانه شدند هفت صبح: مسابقه افزایش قیمت خودروهای داخلی ایران خودرو و سایپا مدعی شدند 206، ال 90 و سوزوکی با قیمت های فعلی سوددهی ندارند و باید قیمتهایشان افزایش پیدا کند افزایش اعتراضات به سریال ماورایی شبکه سه (پنج کیلومتر تا بهشت) ادامه دستپخت علیرضا افخمی را در ابهام قرار داده است همشهری: سبقت خودروسازان از قانون ادامه تظاهرات در انگلیس میثاق مجلس و شهرداری برای پیشرفت پایتخت
-
ده نمکی دیروز؛ ده نمکی امروز + عکس
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در تصاویر هنرمندان ایران و جهان
ده نمکی دیروز؛ ده نمکی امروز + عکس عکس اول : مسعود ده نمکی و حاج بخشی عکس دوم : لیلا اوتادی و مسعود ده نمکی -
پيكر مرحوم داداشي قوي ترين مرد ايران امروز در كرج تشييع مي شود كرج - پيكر مرحوم روح الله داداشي قوي ترين مرد ايران ساعت 9 صبح امروز (دوشنبه) از مقابل تالار شهيدان نژادفلاح شهر كرج تشييع مي شود. به گزارش خبرنگار ايرنا، روح الله داداشي قهرمان رقابتهاي قويترين مردان ايران و جهان، شامگاه شنبه در كرج به قتل رسيد. مراسم تشييع پيكر اين ورزشكار ملي صبح دوشنبه از مقابل تالار شهيدان نژاد فلاح كرج برگزار خواهد شد. پيش از اين قرار بود تشييع پيكر وي از حصارك كرج انجام شود. بر اساس گزارشهاي دريافتي، پيكر مرحوم داداشي در امامزاده محمد كرج به خاك سپرده مي شود. ك/2
-
گرانی 12درصدی بستنی سنتی از امروز [align=justify]رئیس اتحادیه آبمیوه و بستنی فروشان خبر داد: براساس توافق با وزارت بازرگانی، قیمت بستنی سنتی از امروز دوشنبه 10 تا 12 درصد افزایش یافت. هوشنگ آزموده در گفتگو با مهر با اشاره به توافق بستنی فروشان با دولت برای افزایش نرخ بستنی از امروز دوشنبه، گفت: بر اساس توافقات جدید، افزایش 10 تا 12 درصدی قیمت بستنی سنتی مورد تصویب قرار گرفت و از امروز، نرخنامه جدید در تمامی واحدهای صنفی عرضهكننده بستنی نصب خواهد شد. رئیس اتحادیه آبمیوه و بستنیفروشان افزود: بر اساس اسناد و مدارك و نیز آنالیز قیمتی ارایه شده به سازمان بازرگانی استان تهران، این افزایش قیمت منطقی بوده و از امروز عملیاتی میشود. وی با تاكید بر اینكه تمامی واحدهای صنفی باید نرخنامههای جدید را مقابل دید عموم نصب كنند، تصریح كرد: در این میان هرگونه سوءاستفاده منجر به برخورد قانونی خواهد شد. آزموده گفت: بر اساس نرخنامه جدید، قیمت هر كیلوگرم بستنی سنتی ویژه زعفرانی 5500 تومان، بستنی سنتی ممتاز 5000 تومان، بستنی سنتی درجه یك 4500 تومان، بستنی میوهای اعلا و ممتاز 5000 تومان و فالوده 3900 تومان عرضه خواهد شد.[/align]
-
امروز آخرین فرصت تعیین تکلیف کنکوری ها
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار حوزه و دانشگاه
37هزار کنکوری سابقه تحصیلی ندارند/ امروز آخرین فرصت تعیین تکلیف کنکوریها معاون اجرایی سازمان سنجش آموزش کشور با اشاره به نبود سوابق تحصیلی برای 37 هزار داوطلب کنکور 90 گفت: کلیه داوطلبانی که مشمول درج سوابق تحصیلی خود هستند تنها تا ساعت 24 امروز 21 خردادماه فرصت دارند وضعیت خود را مشخص کنند. دکتر سیدجلال طباطبایی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: مهلت تعیین وضعیت برای این گروه از داوطلبان تنها تا پایان امروز است و این فرصت تمدید نمی شود. وی یادآور شد: شرکت در آزمون تمام داوطلبان مشمول سوابق تحصیلی که دیپلم خود را طی سالهای 84 تا 89 اخذ کرده اند، منوط به دریافت کد رهگیری سوابق تحصیلی یا تایید وزارت آموزش و پرورش است. طباطبایی اظهار داشت: گروهی از داوطلبان کنکور سال 90 به دلیل نداشتن سوابق تحصیلی به صورت مشروط ثبت نام کرده و یا سال اخذ دیپلم خود را اشتباه وارد کرده اند که این افراد باید وضعیت خود را مشخص کنند چرا که برای آنها کارت ورود به جلسه کنکور صادر نمی شود. وی گفت: این گروه از داوطلبان پس از مراجعه به سایت سازمان سنجش آموزش کشور صورت مشاهده نام و مشخصات خود در این پایگاه اینترنتی به نشانی www.sanjesh.org باید به منطقه اخذ دیپلم خود در آموزش و پرورش مراجعه و وضعیت سوابق تحصیلی خود را مشخص و تایید کنند. به گزارش مهر، کنکور سراسری سال 90 در روزهای 9 تا 11 تیرماه سال 90 برگزار می شود و بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی سازمان سنجش یک میلیون و 138 هزار نفر در کنکور سراسری سال 90 ثبت نام کرده اند که از این تعداد 5/60 درصد زن و 5/39 درصد مرد هستند. -
مهمترین عناوین روزنامه های اقتصادی امروز
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار سیاسی ، اقتصادی
مهمترین عناوین روزنامه های اقتصادی امروز مهمترین عناوین روزنامه های اقتصادی ایران امروز 25 اردیبشت ماه به شرح زیر است. ابرار اقتصادی - 86 درصد واردات، کالاهای سرمایه ای است - سقف برداشت از خود پردازها همان 200 تومان قبل است - لایحه ادغام وزارتخانه های بازگانی و صنایع نهایی شد - ایمیدرو امسال 2 هزار میلیارد تومان طرح افتتاح می کند - معاون سازمان توسعه و تجارت: شیوه نامه حمایتی از برند تدوین شد - وزیر اقتصاد: اخذ مالیات بر ارزش افزوده از معاملات سکه قانونی است - توقف خط تولید خودروها در حیطه وظایف پلیس نیست - مدیر تحقیقات بازار پیشنهاد داد: اجرای طرح پلکانی برای جایگزینی خودروهای فرسوده ایران (عناوین اقتصادی) - قیمت گاز زمستان 79 تومان، تابستان 92 تومان - وصول 4 درصد مالیات از خرید و فروش سکه - رییس مجلس شورای اسلامی: نحوه ادغام وزارتخانه ها بر عهده دولت است - رونق تولید و اشتغال با توسعه زیرساخت ها - عزم رییس جمهور برای حل مشکل مسکن - حذف فاکتورهای صوری در نظام بانکی - 2.5 میلیون شغل جدید در کدام بخش ها ایجاد می شود - کشف قیمت سکه در بورس کالا - تامین 90 درصد گوشت از منابع داخلی جهان اقتصاد - تعرفه گاز خانگی به 120 تومان افزایش یافت - مشکل سیستم معاملات بورس بر طرف شد - مرکز پژوهش های مجلس: استخراج ذخایر معادن کشور استاندارد نیست - تعیین تکلیف مرکز ملی فرش در سایه ادغام ها - کدخدایی اعلام کرد: شورای نگهبان هیئت عالی نظارت در قانون نفت و گاز را غیر قانونی دانست - طرح بارور سازی ابرها اجرا نشد، 53 درصد دریاچه ارومیه شوره زار شد دنیای اقتصاد - احمدی نژاد با محصولی، محرابیان و میرکاظمی خداحافظی کرد؛ تودیع رسمی سه وزیر - ایست معاملات در بورس تهران - افزایش مجدد گازبهای خانگی - افت قیمت ارز و سکه - انتقاد از برخورد تعزیراتی با تولید کنندگان - ابهام درضریب نفوذ اینترنت در ایران - کاهش قیمت سیم کارت همراه اول - رابطه پول و شاد زیستن صبح اقتصاد - دولت و مجلس هم نظر شدند - شهرداری اصراری به افزایش نرخ حمل و نقل عمومی ندارد - طرح اصلاح قانون نفت و گاز زیر سئوال رفت - کلاف سر درگم دولت در 8 وزارتخانه - سرپیچی سازمان های بیمه گر از همکاری با طرح پزشک خانواده - پوشش کامل شبکه همراه اول در مترو تا دو ماه دیگر - روابط فراقانونی و ادامه واردات بی رویه - وقف سهام در دستور کار قرار گرفت