لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اولینهای'.
2 نتیجه پیدا شد
-
[h=3]اولینهای صنعت چاپ ایران[/h] دوره قاجار دوره ورود مدرنیته به ایران است. سفر سفرا و گردشگران خارجی به ایران و حضور ایشان در دربار قاجار باعث گسیل شدن ایلچیان ایرانی به ممالک خارجی و در نهایت سفرهای متعدد شاهان و درباریان به اروپا شد. این تبادلات که از دربار شاهعباس اول (حکومت) آغاز شده بود در دوره قاجار شدت گرفت. اگر هدف از ارتباط با غرب در دوره صفوی استفاده از دستاوردها و به سود دو کشور بود، در دوره قاجار بیشتر جنبه تفریحی و تشریفاتی داشت و تنها باعث ورود مظاهر مدرنیته به ایران گردید؛ مظاهری که از بنیان تهی بودند و تنها با دیده متعجب تحسین ناظران ایرانی نگریسته شدند. سالها طول کشید تا افرادی بتوانند ریشههای فکری جامعهمدنی مدرن را دریابند و آن را به شکل از هم گسیخته و دست و پا شکسته به ایران وارد کنند. شاید عباس میرزا، نایبالسلطنه فتحعلیشاه (حکومت)، نخستین کسی بود که به نیاز درک بنیان فکری، تجربیات و دستاوردهای تکنیکی و نظامی غرب پی برد. گسیل کردن دانشجویان ایرانی به روسیه و انگلیس و واردات بسیاری از صنایع غربی به تبریز نشانی از این تفکر پیشرو برای بهره گیری از تجارب ممالک دیگر است؛ این در حالی که فتحعلیشاه در پایتخت در رویای حکومت افسانه ای هزار و یک شبی خود بود و از حال و آینده کشور و کشورداری بی خبر. یکی از محصولات تلاشهای عباس میرزا ورود صنعت چاپ به ایران بود. اولین چاپخانه سربی در ایران در شهر تبریز دایر گردید و نخستین کتابی که توسط این چاپخانه منتشر شد رساله جهادیه تألیف میرزا عیسی قائممقام اول (۱۱۶۷ـ۱۲۳۷؟ق.) بود. این کتاب سال 1233 ق. توسط محمدعلی بن محمدحسین آشتیانی به چاپ رسیده است. در ترقیمه کتاب چنین آمده است: قد تم الکتابالجهادیه علی ید اضعف العباد محمدعلی بن حاجی محمدحسین الاشتیانی المأمور بعمل الطبع من الدوله العلیه القاجاریه فی دارالانطباع الواقعه فی بلده تبریز بتاریخ خمس و عشرین شهر رمضان المبارک سنه ۱۲۳۳ هجریه. (تصویر 1) این رساله بعد از حمله روسها به ایران در زمان فتحعلیشاه و ولیعهدی عباس میرزا توسط قائممقام فراهانی وزیر نوشته شده و شامل فتاوی روحانیون درباره جهاد با روس (جنگ دوم روس و ایران) است. در کتاب تاریخ چاپ و چاپخانه در ایران تألیف حسین میرزای گلپایگانی (تهران: گلشن، 1375: 11) چنین نوشته شده است: اولین کتاب یا رسالهای که در چاپخانه میرزا زینالعابدین تبریزی به چاپ رسیده است فتحنامه نام داشت و آن را میرزا عیسی قائممقام فراهانی نوشته بود. این کتاب از جنگی سخن میگوید که در سال ۱۲۲۷ ق. میان دولتهای ایران و روس روی داد و بالاخره هم با صلحنامه گلستان به پایان رسید. او از رساله جهادیه به عنوان دومین کتاب یاد میکند. مجتبی مینوی در مقاله «اولین کاروان معرفت» (یغما، ش هشتم، س ششم، ۱۳۳۲، ۳۱۵ـ۳۱۶) مینویسد: نمیدانم که رساله جهادیه همان فتحنامه است یا کتاب دیگری میباشد. میرزا محمدعلیخان تربیت در مقاله «تاریخ مطبعه و مطبوعات ایران» (تعلیم و تربیت، ش یازدهم، س چهارم، ۱۳۱۳، ۶۵۹) مینویسد میرزا عیسی قائممقام بزرگ که در تاریخ ۱۲۳۸ ق. در تبریز مرحوم شده است 2 رساله کوچک و بزرگ دارد که در آن تواریخ راجع به جهاد تألیف فرمودهاند. مقصود تربیت از 2 رساله شاید همان 2 نسخه رساله جهادیه باشد که در دو تاریخ ۱۲۳۳ و ۱۲۳۴ قمری به چاپ رسیده است. در فهرست الذریعه و خانبابا مشار از هر دو رساله فتحنامه و جهادیه نام برده شده است. با این حال به نظر میرسد کتاب فتحنامه و رساله جهادیه یکی است، چرا که در آن دوره وانفسای جنگ و شکست از روسیه فتحی واقع نشده بود که فتحنامهای تألیف شود. کتاب در ۸۶ صفحه به چاپ رسیده و ابعاد آن 152× 208 میلیمتر است. همچنین متن کتاب در جدول، در 13 سطر و ابعاد 100×145 میلی متر نوشته شده است. زیر بعضی سطور خط کشی و در برخی موارد کلماتی با شنگرف اضافه و در صفحات ۳، ۵، ۲۳، ۲۵ و ۲۷ نامهای فتحعلیشاه و شاهزاده عباس میرزا به آب زر نوشته شده است. کتاب شماره صفحه یا برگ ندارد و دارای راده است. چاپچی این کتاب محمدعلی بنحاجی محمدحسین آشتیانی است که بسیاری، از جمله شهلا بابازاده در کتاب خود با عنوان تاریخ چاپ در ایران (تهران: طهوری، 1378)، او را از شاگردان میرزا زینالعابدین تبریزی دانستهاند. با این حال باید دانست که تا سال 1234 ق. یعنی مصادف با چاپ دومین کتاب چاپی ایران ـ که باز هم رساله جهادیه میرزا قائممقام بود ـ نامی از میرزا زینالعابدین تبریزی در میان نیست. او رساله جهادیه 1234 ق. را منتشر می کند و بعد به دستور فتحعلیشاه به تهران کوچ کرد و با حمایت مالی منوچهر خان گرجی، ملقب به معتمدالدوله، چاپخانه چاپ سربی تهران را پایهریزی کرد. شاگردان او از جمله عبدالکریم، رستم علی و محمدعلی طهرانی توانستند راه او را در تهران ادامه دهند. شاگرد دیگر او، عبدالرزاق اصفهانی نیز با حمایت معتمدالدوله چاپخانهای در اصفهان و همدان تاسیس کرد. آخرین تولیدات شناسایی شده چاپخانه تبریز بوستان سعدی به سال 1246ق. چاپخانههای تهران طوفان البکاء به سال 1275 ق. و چاپخانه اصفهان محرق القلوب به سال 48ـ1247 ق. است. پس از این، دوران چاپ سربی در ایران پایان می یابد و برای چندین دهه چاپ سنگی به تنها شیوه چاپ در ایران تبدیل می شود. دلایل مختلفی باعث از رونق افتادن چاپ کتاب به شیوه سربی در ایران شد. نخست، ایرانیان که سالیان سال با خطوط پر پیچ و خم نسخههای خطی محشور بودند، چندان علاقه ای به خطوط منظم نسخ در کتابهای چاپ سربی نشان ندادند. دوم، محدودیتهای تکنیکی که باعث سختی کار و عدم استفاده از تزیینات و تصاویر در کتابها میشد سبب توجه بیشتر به چاپ سنگی شد. چاپچیان تلاشهایی برای استفاده از تصویر در کتابهای چاپ سربی انجام دادند. نخستین کتاب مصور چاپ سربی مختارنامه است که سال 1261 ق. به چاپ رسید. تصاویر این کتاب به شیوه گراوور چوبی چاپ شدهاند. چند طوفان البکاء مصور نیز به شیوه چاپ سربی طبع شد که تصاویر چاپ سنگی داشت. کتابهای سربی بعد از چاپ متن به چاپخانه سنگی منتقل میشدند تا مابقی فرآیند چاپ در آنجا انجام شود. این دشواریها منسوخ شدن چاپ سربی از سال 1275 ق. در ایران را در پی داشت. چاپ سنگی در ایران بسیار پیشتر کار خود را آغاز کرده بود. باز هم با حمایت عباس میرزا اولین چاپخانه چاپ سنگی در تبریز احداث شد. گرچه درباره اولین کسی که چاپ سنگی را به ایران وارد کرد اختلاف نظر وجود دارد و شگلووا نام فردی به نام اللهوردی، از فرستادگان عباس میرزا ذکر می کند که حدود سال 1237 ق. در تفلیس به فراگیری صنعت چاپ سنگی مشغول بوده ولی آنچه ما اکنون به آن مطمئنیم، ورود صنعت چاپ توسط میرزا صالح شیرزای است. نخستین کتابی که در چاپخانه او به چاپ رسید قرآن مجید به سال 1249 ق. است. مشخصات این قرآن به شرح زیر است: قرآن؛ تبریز؛ 1249 ق.؛ قطع رقعی؛ 14 سطر؛ کاتب: محمدحسین ابن میرزا محمد التبریزی؛ ناشر: محمدصالح ابن حاجی باقرخان شیرازی. محل نگهداری: تهران؛ مجموعه خصوصی. (تصویر 2) درباره این قرآن گمانه زنیهای زیادی وجود داشت؛ چرا که همه محققان با استناد به انجامه زادالمعاد 1251 ق. که در چاپخانه میرزا صالح چاپ شده و در آن ذکری از طبع قرآن شده بود حدسهایی درباره زمان چاپ کتاب می زنند. انجامه قرآن که مشابه انجامه زادالمعاد است، تاریخ 1249 ق. را دارد و کاتب آن نیز همان کاتب زادالمعاد است. از آنجا که مراحل چاپ دومین کتاب چاپ سنگی 15 ماه به درازا کشیده، میتوان احتمال داد مدت زمان چاپ کتاب نخست نیز در همین حدود یا حتی طولانیتر بوده است، پس احتمالا نخستین مطبعه چاپ سنگی حدود سال 1248 ق. به تبریز وارد شده است. در فاصله چاپ دو کتاب، عباس میرزا، که حامی چاپ کتاب در تبریز بود، در تاریخ دهم جمادیالثانی 1249 ق. و فتحعلیشاه به تاریخ 19جمادی الثانی1250 ق. وفات کردند. علی بوذری
-
وقتی «آبی و رابی» هفت هزار تومان فروخت! اولینهای سینمای ایران I love Irsalam.net ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال 1279 هجری شمسی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب میآید، هر چند ساخت اولین سالن سینمای عمومی تا سال 1291 اتفاق نیفتاد. تا سال 1309 هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تاسیسشده به نمایش فیلمهای غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند میپرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال 1309 توسط اوانس اوگانیانس، با فیلمبرداری خان بابا معتضدی ساخته شد. اولین فیلم «آبی و رابی» در سال 1309 به کارگردانی اوانس اوگانیانس ساخته شد، تهیهکننده آن ساکوارلیذره بود و فیلمبردار آن خان بابا خان معتضدی. این فیلم سیاه و سفید و صامت بود و ماجراهای خندهدار دو مرد بلند وکوتاه در موقعیتهای مختلف را روایت میکرد. فیلم روز جمعه 12 دی 1309 ساعت دو بعد از ظهر در سینما مایاک به نمایش درآمد. «آبی و رابی» پانصد و شصت تومان خرج برداشت و حدود هفت هزار تومان عاید اوگانیانس کرد. بخشی از این فیلم کمدی را حرکات دو مرد کوتاه و بلند مضحک تشکیل میداد و بخشی از آن نیز نقاشی بود، «آبی و رابی» براساس فیلم «پات پاته شون» دانمارکی ساخته شده بود. اولین کارگردان اوانس اوگانیانس متولد 1279 یا 1280 به روایتی در عشق آباد، جمهوری ترکمنستان، و به روایتی در مشهد است. وی به نام اوانس اوهانیان هم شناخته و معروف است که البته تلفظ درست نام او را بهتر نشان میدهد. اوگانیانس تحصیلاتش را در رشته تجارت در تاشکند، حقوق را در عشق آباد و سینما را در مسکو انجام داد و در سال 1308 به همراه دخترش زِما (بازیگر فیلم «حاجی آقا آکتور سینما») به ایران مهاجرت کرد. در سال 1309 مدرسه آرتیستی سینما را که اولین مدرسه سینمایی در ایران بود با نام پرورشگاه آرتیستی سینما را در تهران تاسیس کرد و در همین سال به عنوان نویسنده، کارگردان، بازیگر و تدوینگر اولین فیلم تاریخ سینمای ایران را به نام «آبی و رابی» را ساخت. اوگانیانس در سال 1311 استودیو پرسفیلم را تاسیس کرد. شکست اقتصادی دومین فیلم او، «حاجی آقا آکتور سینما» موانعی جدی را در جهت پیگیری اهداف اوگانیانس موجب شد. در سال 1317 از او برای تاسیس یک مدرسه سینمایی در کلکته دعوت شد و وی با قبول این دعوت و سفر به هند اولین مدرسه سینمایی را در کلکته هند در سال 1318 برای این کشور تاسیس کرد. وی چندین سال در هند اقامت داشت و در این مدت در آکادمی اختراعات و اکتشافات آسیا عضویت داشت و در آن فعالیت میکرد. در سال 1326 به ایران بازگشت. وی قصد داشت برای آموزش سینما به بانوان و خردسالان نیز کلاس تشکیل دهد که هیچگاه موفق نشد. در سال 1333 تصمیم به فعالیت مجدد در سینما گرفت که با ناکام ماند. حاصل این فعالیت فیلمی بود با نام «سوار سفید» که ناتمام ماند.در سال 1338 فیلمنامهای نوشت با عنوان «کودتای 1299» که نتوانست آن را تبدیل به فیلم کند. او در سال 1340 در تهران درگذشت و در قبرستان ارامنه تهران به خاک سپرده شد. اولین فیلم ناطق فیلم «دختر لُر» محصول استودیو امپریال فیلم (بمبئی) به تهیهکنندگی اردشیر ایرانی و فیلمنامه و کارگردانی عبدالحسین سپنتا اولین فیلم ناطق سینمای ایران است. در این فیلم روحانگیز کرمانی (سامینژاد) و عبدالحسین سپنتا، نقشهای اصلی را بازی میکردند. فیلم سیاه و سفید بود و داستان جعفر و گلنار را روایت میکرد که به دنبال علاقهای که بهم پیدا میکنند شرارت را در یک منطقه از بین میبرند. تهیه فیلم هفت ماه طول کشید و در دی ماه 1312 در و سینمای مایاک و سپه به روی پرده رفت. این فیلم در هند فیلمبرداری شده بود. اولین بازیگر زن سینمای ایران صدیقه (روحانگیز) سامینژاد در روز سه تیر 1295 در شهر بم در استان کرمان متولد شد و در سال 1308 به همراه همسرش دماوندی که در استودیو امپریال فیلم بمبئی به کار اشتغال داشت به هندوستان مهاجرت کرد و پس از 18 سال به ایران بازگشت. به دلیلی استقبالی که از فیلم «دختر لر» در اکران عمومی صورت گرفت، سامینژاد در فیلم «شیرین و فرهاد» ساخته عبدالحسین سپنتا نیز بازی کرد. تحصیلات وی سیکل اول دبیرستان و پیشه اصلی او پرستاری بود. وی به دلیل بازی در سینما مورد انتقاد شدید خانوادهاش قرار گرفت و مجبور شد مدتی را در انزوا بگذراند. او در سال 1349 در مستند «سینمای ایران: از مشروطه تا سپنتا» ساخته محمد تهامینژاد جلوی دوربین قرار گرفت و از گذشتهاش و چگونگی ورودش به سینما سخن گفت. روحانگیز سامینژاد در طبقه پایین خانهای دو طبقه واقع در خیابان پاسداران تهران، سروستان ششم زندگی میکرد. او عصر چهارشنبه دهم اردیبهشت 1376 در تهران در سن 81 سالگی درگذشت و در قطعه 36 ردیف 44 شماره 46 بهشت زهرا به خاک سپرده شد. اولین فیلم رنگی فیلم «گرداب» در سال 1332 در قطع 16 میلیمتری به کارگردانی و نویسندگی حسن خردمند و بازیگری ناصر ملکمطیعی به بازار عرضه شد. «گرداب» را هوشنگ محبوبیان در پارس فیلم تهیه کرد و دیگر بازیگران آن عبارت بودند از مهین دیهیم، هوشنگ بهشتی، زینت نوری، عبداله بقائی، احمد قدکچیان، منوچهر شفیعی (خواننده فیلم و بازیگر) و علی کیائی. «گرداب» با دوربین اوریکون فیلمبرداری و برای رنگی شدن به آمریکا فرستاده شد. اولین کتاب سینمایی نخستین کتاب سینمایی، فیلمنامهای است به نام «شاه ایران و بانوی ارمن» که ذبیحاله بهروز آن را نوشته و سال 1310 منتشر شده است. اولین نشریه سینمایی امتیاز «سینما و نمایشات» اوائل سال 1308 به نام علی وکیلی صادر شد اما اولین شماره «سینما و نمایشات» به مدیریت و سردبیری اسحاق زنجانی در 48 صفحه در قطع وزیری در مرداد 1309 منتشر شد. منبع: خبرآنلاین