لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'بازيگر'.
8 نتیجه پیدا شد
-
آخرین ارقام دستمزد هنرپیشه ها، که برخی به گفته خودشان و برخی از زبان علی سرتیپی پخش کننده،سینمادار و تهیه کننده سینمای کشور و برخی به نقل از منابع آگاه است ، به این شرح می باشد: 1)مهناز افشار: آخرین دستمزد وی، 40 میلیون تومان برای بازی در فیلم "پوپک و مش ماشالله" است. البته "منیژه حکمت" تهیه کننده این فیلم در زمان اکران این فیلم اعلام کرده بود که به واسطه دوستی اش با افشار دستمزد پایینی را به وی داده است! 2)لیلا حاتمی: دستمزد وی بالای 50 میلیون تومان است. 3)الناز شاکر دوست: مبلغ دستمزد وی برای بازی در هر فیلم 40 میلیون تومان است. 4)مریلا زارعی: دستمزد وی 40 میلیون تومان است. 5)علی صادقی: سرتیپی گفته است که وی برای بازی در یک سکانس 3 روزه گفته است که 40 میلیون تومان می گیرد ولی با کمی صحبت با او ظاهرا صادقی به سرتیپی تخفیف داده است. 6و 7)بهرام رادان و محمدرضا فروتن: این بازیگران تمایلی برای بازی در فیلمهای تجاری ندارند ولی برای بازی در اینگونه فیلمها رقم بین 70 تا 80 میلیون تومان می گیرند اما برای فیلمهای هنری رقم پایین تری می گیرند. 8و 9)رضا عطاران و امین حیایی: علی سرتیپی که از جمله پخش کننده های فیلم سینمای ایران است در گفتگو با زندگی ایرانی در مورد دستمزد عطاران چنین می گوید: عطاران ارقام متفاوت بنا بر شرایط متفاوت دارد. او برای بازی در یک فیلم رقم 30 میلیون تومان گرفته و همزمان در فیلمی دیگر قرارداد 60 میلیون تومانی امضا کرده است وی در ادامه اضافه می کند که حیایی هم به همین شکل است. 9)هدیه تهرانی: سرتیپی حضور هدیه تهرانی را تضمین فروش فیلم و بازگشت سرمایه می داند. او می گوید حاضر است برای بازی هدیه تهرانی در یک فیلم 100 میلیون تومان پول بدهد! 10)شهاب حسینی دستمزد خود را با آنچه که قبلا در مطبوعات 40 میلیون تومان عنوان شده بود متفاوت دانست و البته قبلا در گفتگویی عنوان کرده بود که هر قرار دادی که بالای 40 میلیون تومان ببندد، مابقی را به مراکز خیریه خواهد داد. 11)احمد پور مخبر: احمد پور مخبر ستاره این روزهای سینمای کمدی ایران است ،که از مسن ترین بازیگران و البته نو پاترین آنها است و اکنون می توان عنوان پر کار ترین بازیگر را نیز به وی داد. ظاهرا رقم قرار داد وی برای بازی در هر فیلم حداقل 10 میلیون تومان می باشد که بسیاری از تهیه کنندگان هم با رغبت بسیار این رقم را می پردازند و فقط مشکلشان این است که آنها باید 5_6 ماهی منتظر باشند تا بازی وی در فیلمهای مختلف تمام شود و نوبت به تهیه کنندگان جدید برسد. 12)محمد رضا گلزار: چندی پیش خبری منتشر شد که وی برای بازی در یک فیلم رقم بین 150 تا 200 میلیون تومان پیشنهاد داده است. 13)لیلا اوتادی: عنوان شده است که وی برای بازی در فیلم "پیتزا مخلوط" رقم 70 میلیون تومان گرفته که البته هنوز تایید نشده است.
-
بيوگرافي نسرین مقانلو ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان ايراني
نسرین مقانلو نسرین مقانلو متولد 1347 در تهران و دیپلمه است. با فیلم امید به سینما آمد. اما شاید در فیلم همسر بیشتر دیده شد و پس از بازی در فیلم نابخشوده چند سالی خارج از کشور گذراند. پس از بازگشت به ایران بار دیگر بازی در سینما را با حضور در فیلمهای نچندان خوب ادامه داد تا اینکه به عنوان یکی از نقشهای اصلی فیلم مهمان مامان انتخاب شد. بازی روان و فوق العاده او، نام او را به عنوان یک بازیگر توانا مطرح کرد. شروع فعالیت سینمایی با فیلم قربانی (رسول صدرعاملی) به عنوان بازیگر در سال 1370. اما مقانلو با انتخاب درست، خیلی زود به جایی رسید که بود و از آن هم فراتر رفت. مقانلو بازی در سریال «مسافری از هند» را پذیرفت؛ بازی در یک نقش منفی و زنی که سن و سالش از خود او بیشتر بود اما او در این سریال چنان بازی کرد که دوباره دیده شد و پس از آن توانست در چند فیلم و سریال قابل تأمل حضور پیدا کند. حالا مقانلو بعد از عبور از شخصیتهای متعدد در فیلمها و سریالهای مختلف، به «مختارنامه» و بازی در نقش یکی از زنان مختار رسیده است. مقانلو در نقش ناریه برای نخستین بار در طول حرفه بازیگری، بازی در یک نقش تاریخی را تجربه کرده است و تصویری از زنی عاشق را ارائه کرده که در دورهای بسیار دور میزیسته است. -
گفتوگوی خواندنی با رضا رويگري، بازيگر نقش کيان
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مصاحبه ها و گفتگو ها
گفتوگوی خواندنی با رضا رويگري، بازيگر نقش کيان شايد مدتي از بازيگري فاصله بگيرم رضا رويگري پس از سالها حضور در عرصه سينما و تلويزيون اينك چهرهاي نام آشنا در هنر بازيگري است. او سال1325 متولد شد و فعاليت بازيگري خود را با فيلم عقابها بهكارگرداني زندهياد ساموئل خاچيكيان آغاز كرد. رويگري در اين سالها در فيلمهايي چون كانيمانگا، مردي در آينه و مجموعههاي تلويزيوني به كجا چنين شتابان و تاوان بازي كرده است. حضور وي درمجموعه طنز «سه، پنج، دو» به كارگرداني حسين سهيليزاده و سريال مختارنامه، كاري از داوود مير باقري بهانهاي بود براي آنچه در زير ميخوانيد. پس از سالها حضور در تلويزيون با يك مجموعه طنز ظاهر شديد. با شناختي كه مخاطب از بازي شما دارد اين اتفاق چندان آشنا نيست. البته من قبل از مجموعه «سه، پنج، دو» هم چندين كار طنز كار كرده بودم. دارا و ندار، مجموعه طنز دلبر آهني و اخراجيها 3 همه از جمله آثاري بودند كه به نوعي طنز حساب ميشدند. اخيرا همچنين مجموعههاي زيادي به من پيشنهاد شده است. خيلي ايرادي در آن نميبينم خصوصا اينكه «سه، پنج، دو» يك طنز موقعيت است كه به شدت در آن دقت شده تا شخصيتها شستهرفته و قابل قبول باشد. وقتي پس از گذشت سالها هنوز هم فيلمي مثل اجارهنشينها ديده ميشود و مردم دوستش دارند پس بديهي است كه مخاطب يك طنز فاخر را ميپسندد و دنبال ميكند. براي خود من هم هميشه خود نقش مهم بوده و دوست دارم همه جور نقشي را تجربه كنم. بيشتر نقشهايتان منفي بوده است. نگران نيستيد در اين نقشها ماندگار شويد؟ اينگونه كه ميگوييد هم نيست. نقش كيان در مختارنامه يك نقش مثبت بود. در «به كجا چنين شتابان» هم نقش غيرمنفي بازي كرده بودم. منتهي در اين دو سه كاري كه اخيرا بازي كردهام تا حدودي منفي ظاهر شدهام. معمولا نقشهاي خنثي را خيلي دوست ندارم. نقشي كه چالشانگيز باشد، هم جاي كار بيشتري دارد و هم براي بازيگر و هم براي مخاطب جذابتر است. نقشهاي تا حدودي منفي به دليل اينكه جاي مانور بيشتري دارد براي ايفاي نقش مناسبترند. اين سوال را به اين دليل پرسيدم كه حضور مداوم در يكسري نقش خاص ممكن است بيننده را نسبت به خود بازيگر و شخصيتاش بدبين کند. زماني جملهاي را شنيدم كه برايم جالب بود. دوستي ميگفت رويگري معمولا در بازيهايش به گونهاي ظاهر ميشود كه بدون اينكه داد بكشد يا قلدربازي خاصي از خود بروز دهد، آدم را ميترساند. بعد از بازي در فيلم بوتيك هم شاهد حرفهاي اينچنيني بودم. شخصيت سيروس دربندي را در «سه، پنج، دو» چگونه ميبينيد؟ دربندي به نظرم يك نقش شيرين خاكستري است. از اول هم در صحبتهايي كه با سهيليزاده داشتيم قرار بود خيلي منفي نباشد. اين شخصيت به نوعي موقعيتطلب است و به نفع خودش و منافعش كار ميكند. مردي كه همسرش در كنارش نيست و تنها دلخوشياش دخترش است. از طرفي هم به فكر پول درآوردن است و زرنگي خاص خودش را دارد. چرا حضورتان در سالهاي اخير در سينما كمرنگتر شده است؟ من فعاليت هنريام را از سال 1347 با تئاتر شروع كردم. تئاتر «عبادتي براي مصيبت» و «مرغ مينا» را كه در آن نقش رودكي را بازي ميكردم، خيلي دوست دارم. بعد از آن حدود سال 63 بود كه به سينما آمدم و الان هم نزديك به 43 سال است كه بازي ميكنم. سالهاي 70 تا 74 بنا به دلايلي از كار ممنوع شدم و 4 سال در كار هنري من وقفه افتاد. در آن زمان صحبتهاي زيادي مبني بر اين بود كه من ديگر هيچ وقت نميتوانم كار كنم. پس از آن چهار سال براي نمايش معركهدرمعركه به آمريكا رفتم و پس از بازگشتم به ايران مجددا در سينما حضور يافتم. در پاسخ به سوال شما هم بايد بگويم خيلي بيشتر از اينها دوست داشتم و دارم كه در سينما بازي كنم ولي اين تصميمي است كه خيلي به انتخاب خود ما بازيگران مربوط نميشود. چه ابزارهايي براي ايفاي يك نقش به كار ميگيريد، خصوصا اينكه بازيگري هستيد كه همه شما را با لحن بيان و صداي خاصي ميشناسند؟ معمولا به تمركز در ايفاي نقش هايم اهميت ويژهاي ميدهم و اينگونه است كه ميتوانم تمام و كمال به نقشهايم برسم. در اين سالهاي بازيگريام هم هميشه سعي داشتهام كه فشاري روي نقشهايم نداشته باشم. مدل كارم هم به اين صورت است كه از شب قبل متن را نميخوانم و معتقدم صحنه بايد خودش ايجاب كند كه من قرار است چگونه نقشم را بازي كنم. در كارنامه بازيگريام هيچگاه سعي نكردهام كه خودم را به ژانر خاصي محدود كنم. براي خلق شخصيتهاي مختلف ابزارهايي را به كار ميگيرم. بعد از حضور در سريال مختارنامه و در نقش كيان، نظر مخاطب را نسبت به خود بالا بردهايد. از اين به بعد كار شما خيلي سختتر نميشود؟ داوود ميرباقري از آن دسته كارگردانهايي است كه هميشه نقشهاي ماندگار و به يادماندني خلق ميكند و تاريخ اسلام را نيز به خوبي ميشناسد. سال 67 هم در نمايش معركه در معركه با ايشان كار كرده بودم و علاوه بر دوستي خوبي كه با هم داريم هميشه از كار كردن با او لذت بردهام. كيان از دوستان نزديك مختار بود و با اينكه روند اصلي داستان حول مختار و زندگياش ميگردد؛ ولي كيان هم به خوبي در معرفي شخصيتش پرداخت شده. البته به نظرمن نقش و تاثيرگذاري كيان به مراتب كمتر از آنچه در تاريخ و در واقعيت وجود دارد نشان داده شده است. چرا كه كيان در اكثر فتوحاتي كه در تاريخ صورت گرفته حضور پررنگي داشته است. خوشحالم كه در اين مجموعه حضور داشتهام و اتفاقا خرسندم كه بعد از بازي در نقش كيان توقع مخاطب را از خودم بالا بردهام. گويا در روند ساخت اين سريال چندين بارهم دچار حادثه شدهايد؟ داشتيم صحنههاي مربوط به جنگ را ميگرفتيم كه دچار حادثه شدم.صحنه به اين صورت بود كه كنار يكي از سربازان لشكر نشسته بودم و مثلا بايد جوري شمشير را به كنارش ميكوبيدم كه انگار ضربهاي به سينهاش وارد كردهام. از آنجا كه اين بازيگر به شدت نزديك من نشسته بود ناگهان شمشير به پاي خودم خورد و به داخل پايم فرو رفت. پايم بشدت جراحت پيدا كرد و چندتايي بخيه خورد. فرداي آن روز قرار بود بقيه صحنههاي جنگ تصويربرداري شود. حتي راه رفتن هم برايم دشوار بود. در يكي از صحنههاي ديگر بود كه بازيگر نقش مقابلم با تبر روبهروي من ميجنگيد. هنگامي كه تبر را ميچرخاند تبر به گوشه چشمم خورد. تا جايي كه طراح چهرهپردازي مجبور شد گريم خاصي در صورتم اعمال كند تا بتوانم جلوي دوربين ظاهر شوم. به نظر ميرسد «سه، پنج، دو» از آن دسته مجموعههايي است كه سعي دارد در همان قسمتهاي اول بازيگرانش را با همه خصوصياتي كه دارا هستند به مخاطب خود معرفي كند. نكتهاي كه شما به آن اشاره ميكنيد از خصوصيات ويژه و بارز حسين سهيليزاده است. او هميشه معتقد است قسمتهاي اول مجموعه بيننده را به خود جذب ميكند و مخاطب را با خود همراه ميسازد. اگر شخصيتها طوري طراحي شده باشند كه مخاطب بتواند با آنها همذاتپنداري كند آن مجموعه ميتواند به عنوان يك مجموعه پرمخاطب به موفقيت در حد انتظار دست يابد. در غير اين صورت در همان قسمتهاي اول، سريال از تك وتا ميافتد. «سه، پنج، دو» هم بر همين روال پيش ميرود و بيننده بعد از چند قسمت اول مثلا ميتواند شناخت جامع و كاملي از شخصيت سيروس دربندي داشته باشد. خيلي از بازيگران معتقدند در تلويزيون فرصت بيشتري براي ديده شدن وجود دارد و بالطبع نقشهاي بهتري به بازيگر پيشنهاد ميشود. شايد اين قضيه به اين برميگردد كه در تلويزيون بايد سعي شود تا نقشها جاافتاده و پختهتر به نظر بيايند؛ چرا كه يك مجموعه قرار است چند قسمتي دنبال شود و به هر حال ريسك بيشتري دارد. ولي در يك فيلم سينمايي خيلي اين مساله رعايت نميشود. البته الان خيلي از سريالهاي ما هم در پرداخت شخصيت بسيار ضعيف عمل ميكنند و طي اين سالها ما بسيار شاهد اين مساله بودهايم. در طراحي يك شخصيت چقدر سعي داريد خودتان را به نقش نزديك كنيد؟ اين اتفاق يك روند از پيش تعيين شده و داراي فرمول مشخصي نيست. چرا كه در وهله اول به خود نقش بستگي دارد. يك جاهايي بازيگر بايد خودش را به نقش نزديك كند و يك جاهايي هم اين نقش است كه به بازيگر نزديك ميشود. مدل خود من اين است كه جنس بازيام را به كاراكتري كه برايم در نظر گرفته شده نزديك ميكنم. كلا حضور در نقشهاي متفاوت را دوست دارم. همچنين ويژگيهايي را علاوه بر آنچه در فيلمنامه وجود دارد به نقش اضافه ميكنم تا متفاوتتر باشد. اين شبيه بودن را با ايجاد و خلق لحظاتي متفاوت به نقش اضافه ميكنم. تا چه اندازه حضور بازيگر نقش مقابل در نوع بازي بازيگر تاثيرگذار است؟ به هر حال اين يك بده بستان دوجانبه است. بازيگر بايد به گونهاي رفتار كند كه به نوعي مكمل حضور بازيگر نقش مقابلش باشد. يكي از مهمترين اين خصوصيات نگاهها، حالت چهره و بيان است. در «سه، پنج، دو» داستان بر اين اساس نوشته شده كه شخصيتها در كنار هم معنا پيدا ميكنند. مثلا سيروس دربندي را مخاطب زماني بهتر ميشناسد كه در كنار دختر و خانوادهاش معرفي ميشود، اين خصوصيات باز هم يكي از ويژگيهاي اساسي كارگردان نامآشناي تلويزيون حسين سهيليزاده است. او طي اين سالها با مجموعههايي چون دلنوازان و فاصلهها ثابت كرد كه رگ خواب مخاطب را به خوبي ميشناسد. در عين حال كارگردان بسيار خوش اخلاقي است و كار كردن با اولذت خاصي دارد. چقدر برايتان مهم است كه در مجموعههايي كه در آن بازي داريد نقش پررنگي داشته باشيد؟ من فكر ميكنم بازيگر نبايد در اين عرصه براي خودش تكليف معلوم كند، وقتي من نقش اسطورهاي مثل كيان مختارنامه را بازي ميكنم شايد خيلي نميتوانم صبر كنم تا كيان ديگري به من پيشنهاد شود، اين رسم بازيگري در همه دنياست. در اين مجموعه هم دربندي نقش اصلي نيست ولي حضوري محوري دارد. نقش خوب برايم مهم است، ولي كم يا زياد بودنش نه. مهم اين است كه نقش خوب ديده شود و بازيگر بتواند به خوبي در آن نقش جا بيفتد. شما از آن دسته هنرمنداني هستيد كه در كنار حرفه بازيگري به نقاشي و موسيقي هم ميپردازيد. در مدت بازي در اين سريال ها چقدر وقت صرف اين امور كرديد؟ نقاشي هميشه برايم يك كار دلي بوده است. چند سالي حرفهاي آن را دنبال ميكردم، ولي الان مدتي است كه به سراغش نرفتهام.در اين سالها به موسيقي و خوانندگي هم خيلي بيوفايي كردهام. بتازگي تصميم دارم بيشتر به آن بپردازم. شايد مدتي از بازيگري هم فاصله بگيرم و به تهيه آلبوم دومم مشغول شوم كه نامش كازابلانكاست. شايد هم كنسرتهايي در سراسر آمريكا و اروپا برگزار كنم. -
بيوگرافي آل پاچینو ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان غيرايراني
آل پاچینو [align=justify] آلفردو جیمز پاچینو در نیویورک دیده به جهان گشود و پدرش سالواتور پاچینو (زاده شهر کورلئونه) کارمند شرکت بیمه و مادرش رز پاچینو (دارای تبار امریکایی-ایتالیایی) خانهدار بود. والدین او هنگامی که او بچه بود از هم جدا شدند. پدربزرگ و مادربزرگ او در اصل اهل سیسیلی بودند. وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از ۲۲ سال از بهار زندگیاش نمیگذشت مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش، زندگی چندان لذت بخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند، مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آنجا اقامت کند. ورود او به عرصهٔ بازیگری را باید سال ۱۹۶۹ دانست. پاچینو در این سال در فیلم ناتالی و من بازی کرد و دو سال پس از آن نیز ایفای نقشی در وحشت در نیلی پارک را پذیرفت. اما بازی در این دو فیلم هرگز او را راضی نکرد تا اینکه فرانسیس فورد کاپولا تصمیم به ساخت یکی از شاهکارهای تاریخ سینما یعنی فیلم پدرخوانده گرفت و نقش «مایکل کورلئونه» به او واگذار شد. رابرت ردفورد و جک نیکلسون و جمعی دیگر از بازیگران معروف سینما مورد آزمایش قرار گرفتند. اما کاپولا فقط پاچینو را انتخاب کرد. پاچینو برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که به آن نرسید. در سال ۱۹۷۳ او در فیلمهای مترسک و سرپیکو بازی کرد. در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود. وی در این فیلم نقش فرانک سرپیکو افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا میکند. پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد. اما منتقدان، جایزهٔ گلدن گلاب را به سبب بازی در سرپیکو به وی اهدا کردند. از دیگر بازیهای چشمگیر پاچینو میتوان به حضورش در فیلمهای پدرخوانده ۲ (۱۹۷۴)، بعد از ظهر سگی(۱۹۷۵) و عدالت برای همه(۱۹۷۹)» اشاره کرد. پاچینو برای بازی در همه این فیلمها نامزد اسکار شد ولی مورد بی مهری اعضای اسکار قرار گرفت. او میگوید: «من برای اسکار بازی نمیکنم، چون بازیگری عشق من است، عشقی که هرگز نمیتوانم رهایش کنم». او برای بازی در فیلمهایی چون کرامر علیه کرامر(۱۹۷۹)، اینک آخرالزمان، متولد چهارم جولای(۱۹۸۹) برای بازی دعوت شد ولی او قبول نکرد.هنگامی که کاپولا برای فیلم اینک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد: «من با تو به جنگ نخواهم آمد». دههٔ ۹۰ را برای باید دههٔ نوینی برای پاچینو دانست،زیرا او که پس از بازی در فیلم انقلاب (۱۹۸۵) مبتلا به ذات الریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود، در فیلم دریای عشق (۱۹۸۹) بار دیگر خوش درخشید.از فیلمهای معروف او در این دهه میتوان به دیک تریسی، پدرخوانده ۳(۱۹۹۰)، فرانکی و جانی(۱۹۹۱)، گلن گری گلنراس(۱۹۹۲)، راه کارلیتو(۱۹۹۳)، التهاب(۱۹۹۵)، تالار شهر(۱۹۹۶)، وکیل مدافع شیطان، دنی براسکو(۱۹۹۷) و خودی (فیلم)(۱۹۹۸) اشاره کرد.اما برترین فیلم او در این دهه، بوی خوش زن در سال ۱۹۹۲ میباشد که جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد.او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان میکند. علاوه بر جایزهٔ اسکار، جایزه گلدن گلاب نیز برای این فیلم از سوی منتقدان، به او اعطا شد.زمانی که نقش شیطان در فیلم وکیل مدافع شیطان (۱۹۹۷) را ایفا کرد، همه بزرگان، نامداران و تماشاگران سینما و مردم عادی او را نابغه خواندند. در سال ۱۹۹۶ از سوی انجمن گوتام جایزه ویژهٔ یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پش از آن نیز از سوی فستیوال بین المللی فیلم سن سباستین اسپانیا، جایزه مشابهی به او اهدا شد. او در سال ۲۰۰۲ در فیلم بی خوابی نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفهای است. تاجر ونیزی (۲۰۰۴) را باید بهترین فیلم او از سال ۲۰۰۰ به بعد دانست. کمتر بازیگری در سینمای جهان میتوان سراغ گرفت که نظیر پاچینو قدرت بازی با چشم را داشته باشد. چشمان پاچینو قدرت صحبت کردن با مخاطب را دارد و میتوان برق خاصی را در دیدگان وی احساس کرد. این یکی از امتیازات منحصر به فرد او است و فیلم پدرخوانده ۲ اوج بازی وی با چشمهایش به شمار میرود. قدرت و تاثیر نگاه او صحنههای جاودانهای را در تاریخ سینمای جهان خلق کرده است.بهعنوان مثال بازی استثنایی او در سکانس مرگ سولاتسو و پلیس خیانت کار(پدر خوانده۱) استعداد بی نظیرش را به نمایش میگذارد. پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژهای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی میتواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکتهٔ برجسته در بیشتر بازیهای او این است که مخاطب را با خود همراه میسازد. فرانسیس فورد کاپولا درباره او میگوید: «اگر کارگردان نمیشدم دوست داشتم یک پاچینو بودم». صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی میکند، گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعاً بازیگر هستند. در میان ستارههای هالیوود، بازیگران انگشت شماری چون مارلون براندو را میتوان یافت که صدایی مانند او داشته باشند. پاچینو تاکنون ازدواج نکردهاست اما دارای سه فرزند است که یکی از آنان دختریی به نام جولی ماریاست (متولد ۱۹۸۸) که در پی رابطهٔ چندین سالهاش با مربی بازیگری آموزشگاه لی استراسبرگ، جن ترنت به دنیا آمد و دو فرزند دیگرش دوقلوهایی با نامهای انتون و اولیویا هستند (متولد۲۰۰۱) که آنها نیز ثمرهٔ رابطه ناموفقش با بورلی دی آنجلو بودند. بعد بازی پاچینو با کولین فرول در فیلم ریکرئوت که منجر به رابطهٔ دوستانه با کولین شد ، ال اعتراف کرد که فرول یکی از استعدادهای نسل جدید هالیوود است . آل پاچینو در زندگی شخصی خود چیزی برای مخفی کردن ندارد و شاید به همین دلیل نزد مطبوعات و روزنامهنگاران از محبوبیت ویژهای برخوردار است. او انسانی وارسته و درستکار است که همواره تلاش دارد به همنوعان خود،آن هم به هر شکل ممکن کمک نماید و همین موضوع سبب شده تا وی دوستداشتنی باشد.[/align] -
بيوگرافي آرنولد شوارزنگر ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان غيرايراني
آرنولد شوارزنگر [align=justify] آرنولد آلویس شوارزنگر ۳۰ ژوئیه سال ۱۹۴۷ در اتریش به دنیا آمد. شوارزنگر در اتریش به دنیا آمد، مدت زیادی در آلمان زندگی کرد و همواره موفقیتهایش را مدیون یک اتریشی-آلمانی زبان میداند. پدر او گوستاو شوارزنگر افسر پلیس نازی و مادرش آرلیا جادرنی بود. وی همسر ماریا شرایور بانوی اول کالیفرنیا و خواهرزاده جان اف کندی است. وی در سال ۱۹۶۵ در ۱۸ سالگی وارد ارتش اتریش شد و یک سال از عمر خود را در آنجا گذراند و در آنجا بیشتر ورزش بدنسازی میکرد. چندی بعد او اتریش را ترک کرد و به آلمان رفت. او در سپتامبر ۱۹۶۸ وارد آمریکا شد در حالی که پول کمی داشت و زبان انگلیسی را در حد ابتدایی بلد بود و در سال ۱۹۸۳ شهروند آمریکا شد. در طول این مدت، در سال ۱۹۷۹، لیسانس خود را گرفت. در سال ۱۹۷۷ زندگینامه او تحت نام آرنولد: تحصیلات یک بدن ساز منتشر شد. شوارزنگر در سال ۱۹۹۷ در نظرسنجی مجله معتبر ایمپایر عنوان بیستمین بازیگر تمام ادوار سینما را به خود اختصاص داد. همچنین وی را به عنوان بزرگترین بازیگر اکشن به مدد فیلمهای موفقی چون ترمیناتور، دروغهای حقیقی، یادآوری مطلق، کوماندو، پاک کننده کونان و ... میشناسند. نام وی در کتاب رکوردهای گینس به عنوان بزرگترین بدن بشریت در تاریخ ثبت شدهاست. آرنولد در سال ۲۰۰۰ یکی از بیست چهره مشهور قرن جدید شناخته شد. او در سال ۲۰۰۳ بعد از تصدی فرمانداری کالیفرنیا به عنوان موفقترین مهاجر تاریخ آمریکا شناخته شد. او در ۷ اکتبر سال ۲۰۰۳ به جای گری دیویس فرماندار کالیفرنیا شد و در ۱۷ نوامبر ۲۰۰۳ سوگند خورد تا راه گری دیویس را ادامه دهد. در ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که میخواهد در سال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال ۲۰۰۵ بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد. مردم از او به عنوان فرشته نجات کالیفرنیا نام میبردند که همانند ترمیناتور با مشکلات مبارزه میکند. مردم به او القابی چون درخت زیتون اتریشی، نابودگر، گاورنِیتور به معنای فرماندار و ترمینِیتور دادهاند، او در جوانی در پرورش اندام شهرت زیادی کسب کرد. آرنولد یکی از پردرآمدترین بازیگران هالیوود و دریافت کننده بیشترین دستمزد در تاریخ هالیوود در سال ۲۰۰۳ برای فیلم ترمیناتور ۳ به مبلغ ۳۰ میلیون دلار است. ● برخی از آثار هنری آرنولد شوارزنگر: ▪ نابودگر ▪ نابودگر ۲: روز قضاوت ▪ نابودگر ۳: انقلاب ماشینها ▪ پایان روزها ▪ تخریب موازی ▪ دروغهای حقیقی ▪ غارتگر ▪ کونان: ویرانگر ▪ کونان: بیگانه ▪ داغ سرخ ▪ هرکول در نیویورک ▪ خداحافظی طولانی ▪ وزنهبرداری ▪ کوماندو ▪ بتمن و رابین ▪ ششمین روز ▪ دور دنیا در هشتاد روز ▪ جونیور ▪ دروغهای واقعی ▪ جزیره بر تا ▪ پارتی اخر ▪ خرین حضور قهرمان ▪ RawDeal ▪ Redsonja ▪ Stay Hangry ▪ Sintra ▪ پلیس کودکستان ▪ the jayne mansfield story ▪ the long good bye[/align] -
بيوگرافي آتیلا پسیانی ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان ايراني
آتیلا پسیانی [align=justify]جنسیت: مرد تولد و وفات: (1336 - ... ) محل تولد: ایران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر پسر مرحوم جمیله شیخی (بازیگر). همسر فاطمه نقوی (بازیگر) . با بازی در فیلم طلسم به سینما آمد. قبل از آن در تلویزیون و در مجموعه تلویزیونی ̎محله بر و بیا ̎ طبع آزمائی كرده بود. تا سال 1372 تقریباً سالی یك فیلم بازی كرد. و انصافاً خوب هم بازی كرد. اما شاید با بازی بسیار زیبایش در فیلم خاكستر سبز بود كه خودی نشان داد. از سال 1372 به بعد او با بازیهای ماندگارش در فیلمهای روز شیطان، دو زن، نسل سوخته، آب و آتش در لیست بازیگران توانای سینمای ایران قرار گرفت. مرگ سفید (حسین زندباف، 1362) طلسم (داریوش فرهنگ، 1365) كشتی آنجلیكا (محمدضا بزرگ نیا، 1367) پرواز پنجم ژوئن (علیرضا سمیع آذر، 1368) دو فیلم با یك بلیط (داریوش فرهنگ، 1369) مسافران (بهرام بیضایی، 1370) آپارتمان (مجموعه، اصغر هاشمی، 1372) خاكستر سبز (ابراهیم حاتمی كیا، 1372) در كمال خونسردی (سیامك شایقی، 1373) روز شیطان (بهروز افخمی، 1373) خانواده رضایت (مجموعه، حمید امجد، 1374) دیپلمات (داریوش فرهنگ، 1374) هفت سنگ (عبدالرضا نواب صفوی، 1375) عقرب (كار گروهی، 1375) دو زن (تهمینه میلانی، 1377) هیوا (رسول ملاقلی پور، 1377) نسل سوخته (رسول ملاقلی پور، 1378) آب و آتش (فریدون جیرانی، 1379) نیمه پنهان (تهمینه میلانی، 1379) شام آخر (فریدون جیرانی، 1380) گمگشته (مجموعه، رامبد جوان، 1380) سفر به فردا (محمدحسین حقیقی، 1380) گاهی به آسمان نگاه كن (كمال تبریزی، 1381) جائی برای زندگی (محمدرضا بزرگ نیا، 1383) مجردها (اصغر هاشمی، 1383) شبانه (امید بنكدار، كیوان علی محمدی، 1383) اسپاگتی در هشت دقیقه (رامبد جوان، 1383) كارگران مشغول كارند (مانی حقیقی، 1384)[/align] -
شهاب حسینی جنسیت: مرد تولد و وفات: (1352 - ... ) محل تولد: ایران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر مدرك تحصیلی: دانشجوی انصرافی روانشناسی دانشگاه تهران. ابتدا با گویندگی در رادیو آغاز كرد و سپس در تعدادی از برنامههای تلویزیون مجری بود. در مجموعه تلویزیونی ̎پس از باران ̎ در عرصه بازیگری هم خود را آزمود و در نهایت در سال 1379 در فیلم رخساره بهعنوان اولین فیلم سینمائیاش موفق ظاهر شد. مجموعه ̎ پلیس جوان ̎ اوج هنرنمائی او در زمینه بازیگری است. شهاب حسینی در سینما هم خوب ظاهر شده: بازی موفق اما در حاشیه (واكنش پنجم) و بازی فوق العادهاش در فیلم ̎ شمعی در باد ̎ كه كاندید دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم از جشنواره بیست و دوم فیلم فجر هم شد. فیلمهای سینمائی: رخساره (امیر قویدل، 1379) آدمكها (علی قوی تن، 1381) واكنش پنجم (تهمینه میلانی، 1381) این زن حرف نمیزند (احمد امینی، 1381) زهر عسل (ابراهیم شیبانی، 1381) شمعی در باد (پوران درخشنده، 1382) رستگاری در هشت و بیست دقیقه (سیروس الوند، 1383) قتل آن لاین (مسعود آب پرور، 1384) مجموعه و برنامههای تلویزیونی: اكسیژن (سری اول، مجری، 1377) رنگ صبح (مجری، 1378) برپا - برپا (مجری، 1378) با شما (مجری، 1378) آفتابگردان (مجری، 1378) اكسیژن (سری دوم، مجری، 1378) ویژه برنامه عید فطر (مجری، 1379) پس از باران (مجموعه، سعید سلطانی، 1379) همسفر (مجموعه تلویزیونی، در دو اپیزود، 1380) پلیس جوان (مجموعه، سروس مقدم، 1380) تب سرد (مجموعه، علیرضا افخمی، 1382)
-
بيوگرافي محمدرضا فروتن ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان ايراني
محمدرضا فروتن [align=justify]جنسیت: مرد تولد و وفات: (1347 - ... ) محل تولد: ایران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر مدرك تحصیلی: لیسانس روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد. - بازیگری را از سال 1373 آغاز كرد و پس از بازی در سریال « سرنخ » (قسمت تماشاخانه) یك دوره بازیگری و كارگردانی تئاتر و یك دوره فیلمنامه نویسی گذراند. - او با بازی در فیلم « مرسدس » شناخته شد و با بازی در فیلمهای ̎قرمز ̎، ̎دو زن ̎، ̎ متولد ماه مهر ̎، ̎زیر پوست شهر ̎ و بهخصوص ̎ شب یلدا ̎ توانائیهایش را به رخ همگان كشید. - او برای بازی در فیلم ̎ قرمز ̎ در هفدهمین جشنواره فیلم فجر و در فیلم ̎ شب یلدا ̎ از پنجمین جشن خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را بهدست آورد. - پس از بازی ماندگارش در فیلم ̎شب یلدا ̎ نزدیك به چهار سال است كه با وجود اكران فیلمهایش (آخرین آن ̎ سربازهای جمعه ̎) كمتر خبری مربوط به بازی او میشنویم! - او دو فیلم به نمایش در نیامده نیز در كارنامه دارد: ̎ رقص با رؤیا ̎ و ̎ بر باد رفته ̎. - پس از بازی در چهار فیلم متوالی از مسعود كیمیائی (مرسدس، فریاد، اعتراض و سربازهای جمعه) در بیست و پنجمین فیلم مسعود كیمیائی جائی نداشت. او در كنار بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، فرامرز صدیقی، فریبرز عرب نیا، داریوش ارجمند، محمدعلی فردین، سعید راد، احمد نجفی، عزت الله انتظامی و بهرام رادان در نقش قهرمان همیشگی آثار كیمیائی در چهار فیلم ایفاء نقش كرد. - جایزه: بهترین بازیگر نقش اول مرد در هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم ̎ قرمز ̎ (1377) - جایزه: بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن خانه سینما برای فیلم ̎ شب یلدا ̎ (1380) - جایزه: بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن دنیای تصویر برای فیلم ̎ شب یلدا ̎ (1380) فیلمهای سینمائی: - هدف (بهرام كاظمی - 1373) - آخرین بندر (حسن هدایت - 1373) - فاتح (بهرام ری پور - 1374) - ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی - 1375) - مرسدس (مسعود كیمیائی - 1376) - قرمز (فریدون جیرانی - 1377) - دوزن (تهمینه میلانی - 1377) - فریاد (مسعود كیمیائی - 1377) - متولد ماه مهر (احمدرضا درویش - 1378) - اعتراض (مسعود كیمیائی - 1378) - زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد - 1378) - شب یلدا (كیومرث پوراحمد - 1379) - رقص با رویا (محمود كلاری - 1380) - بر باد رفته (صدرا عبداللهی - 1381) - ملاقات با طوطی (علیرضا داودنژاد - 1381) - سربازهای جمعه (مسعود كیمیایی - 1382) - هشت پا (علیرضا داودنژاد - 1383) - بازنده (قاسم جعفری - 1383) - باغهای كندلوس (ایرج كریمی - 1383) - مجردها (اصغر هاشمی - 1383) - به آهستگی (مازیار میری - 1383) - نوك برج (كیومرث پوراحمد، 1384) - خاك سرد (رضا سبحانی، 1384) مجموعههای تلویزیونی: - تماشاخانه (پوراحمد - از مجموعه « سرنخ »، 1375) - روزهای به یادماندنی (مجموعه تلویزیونی - 1381) تئاتر (نمایش): - رومئو و ژولیت (علی رفیعی - نمایش، 1379)[/align]