رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'بسیج'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

11 نتیجه پیدا شد

  1. درآمدی بر مدیریت بحران و نقش بسیج در آن مقالهٔ حاضر تلاش خواهد داشت که با هویتشناسی مفهوم بحران، ارتباط آن با مفاهیم همجوار آن چون "امنیت"؛ کالبدشناسی بحران و گونه شناسی بحران، بحرانهای داخلی در ایران را مورد عنایت قرار داده و در گستره منطقی حوصلهٔ بحث حاضر، نقش " بسیج" در مدیریت این بحرانها را روشن کند. در گستره تغییر و تحولات جدید حادث در جهان امروز؛ یکی از پر اهمیتترین دانشواژههای شناخته شده، مفهوم "بحران" است. اندیشمندان سیاسی در هنگام یادآوری از مهمترین مفاهیم مورد نظر در ادبیات سیاسی در حوزه ادبیات کلاسیک سیاست، از دو دانشواژهٔ " جنگ " و " انقلاب " به عنوان مهمترین مفاهیم یاد میکنند؛ اما، امروزه باید اذعان داشت که "بحران Crisis " توانسته است تخت نشین ادبیات سیاسی باشد. تاج اهمیت بر سر نهد؛ و به واسطه "هویت قطبی گونهٔ" خود "نشانه"های متفاوت و تبعات گوناگونی را از خود بروز دهد. جامعهشناسی سیاسی در مقام معرفت ناظر بر کشف، تبیین و تدوین محیط اجتماعی سیاست؛ و در ذیل آن مباحث مربوط به دگرگونیهای اجتماعی و بحرانهای داخلی در کشورها از سابقهٔ چندانی برخوردار نیست. از همین روی، حوزه به نسبت فراخ و پراهمیتی از موضوعات مربوط به ثبات و بی ثباتی سیاسی، بحران و بینظمی وانگارههای پژوهشی مختلف وجود دارد که در عمل بکرو دستنخورده باقی مانده است؛ مقالهٔ حاضر با عنایت به این کمبود تلاش دارد که با ورود به بحث "بحرانهای داخلی در ایران" گامی هر چند کوچک در این راه برداشته و مدخلی را بر این دشت وسیع بازگشاید. بحرانها سر بر بالین " فرصت " میگذارند و در بستر " تهدید " نمودار می شوند. از همین رو، به طور هم زمان در خود فرصتها و خطرات را یک جا جمع میآورند. با عنایت به این ویژگی است که مقالهٔ حاضر تلاش خواهد داشت که با هویتشناسی مفهوم بحران، ارتباط آن با مفاهیم همجوار آن چون "امنیت"؛ کالبدشناسی بحران و گونه شناسی بحران، بحرانهای داخلی در ایران را مورد عنایت قرار داده و در گستره منطقی حوصلهٔ بحث حاضر، نقش " بسیج" در مدیریت این بحرانها را روشن کند. مفهوم " بحران " منشوری است چند وجهی که به دنبال تعریف علمی می گردد. برای دقت نظر در این مفهوم ضرورت دارد که " اتمسفر گفتمانی مفهوم بحران" و " بستر گفتمانی" این مفهوم را به عنوان مدخل ضروری ورود به بحث مد نظر قرار دهیم. اگر به بحران، به مثابه یک متن یا text بنگریم. این متن بر " بومی" نقش میپذیرد که از فضایی خاص و رنگی ویژه برخوردار است. در این نگاه، بوم نقش پذیر بحران را اتمسفر یا " فضای گفتمانی بحران" مینامیم. نخستین بازتاب بوم نقش پذیر بحران ، نوعی " اضطراب و نگرانی ناشی از برهم خوردن وضع مألوف" است. ممکن است، این وضع مألوف؛ ناظر بر ثبات یا دگرگونی معطوف به وضعیت مطلوبتر باشد؛ اما آنچه که در این دیدگاه اهمیت پیدا میکند وجود نگرانی و اضطراب در برهم خوردن " وضع مألوف" است. در این حالت تصمیمسازان و تصمیمگیران به نوعی ذهنیت یا احساس برهم خوردن وضع طبیعی مورد قبول خود را تجربه میکنند. بنابراین، اولین شاخصه " فضای گفتمانی بحران" ذهنی بودن آن است. در همین فضای ذهنی " بحران " اولین یا زیرینترین لایههای هویتی بحران شکل میپذیرد. " ذهنیت عدم تعادل"، در این لایههای هویتی، از قابلیت انقباض و انبساط بالایی برخوردار است. به بیان سادهتر در هنگامهٔ بحران به جهت شاخصههای ناظر بر گونهگونگی بحران؛ این احساس قبض و بسط پیدا میکند؛ و این خاصیت قبض و بسط در گسترهٔ وضعیتهای متفاوت حاکم بر جوامع گوناگون و در مقاطع مختلف تاریخی آنها، مضاعف میگردد. اتمسفرگفتمانی بحران، شکست عادت مألوف، برهم خوردن نظم موجود، اضطراب، نگرانی، تنش و … را بر میتاباند: جهان امروز به واسطهٔ سرعت بی حد و شگفتانگیز تحولات گوناگون متوجه حوزههای مختلف زندگی بشری در اتمسفر گفتمانی بحران هویت میپذیرد. هر لحظه اسب سرکش و لجام گسیخته تحولات متعدد، وضع مألوف را تغییر میدهند؛ و اضطراب و نگرانی بشر را افزایش میبخشند. در چنین فضایی، بحرانها پایان پذیر نیستند؛ تا آنجا که پذیرش نهادی شده این وضعیت در نزد مدیران بحران؛ اولین بنیان " مدیریت بحران" است. در معرفت شناسی دنیای امروز، این تلاش که دنیا را بدون بحران بتوان تحمل کرد یا حداقل قبول کرد، مردود شناخته شده است. یکی از جنجالیترین نظریههای موجود در آغاز هزارهی سوم میلادی، نظریهایی است که در دهه اخیر از آن با نام "نظریه آشوب" یاد شده است. " آشوب"، با آشکار کردن ارتباط میان سادگی و پیچیدگی و همچنین ارتباط میان منظم بودن و تصادفی بودن، میان تجربهٔ هر روز ما و قوانین طبیعت پیوند برقرار میکند. " آشوب"، جهانی را مینمایاند که در عین تعین پذیر "deterministic " بودن و پیروی از قوانین اساسی فیزیک، ممکن است بینظم، پیچیده و غیر قابل پیشبینی هم باشد. فضای گفتمانی بحران، به واقع ناظر بر وضعیتی است که در آن، این وضعیت " طبیعی" تلقی نمیشود. به واسطه عدم ادراک این وضع، ذهن چنین عینیتی را بر نمیتابد و به جای کنترل آن، مقهور میشود. نقطه اصلی " بحران" را باید در همین "مقهور" و " منفعل" شدن بازیافت؛ در حالی که اگر این معنا، حاصل نشود، " وضع حاصل" بستر مناسبی خواهد بود که در آن عناصر "بحرانزدا " خواهند توانست از آن به عنوان یک " فرصت " سود جویند و"تهدید واقع " را به " فرصت حاصل" تبدیل کنند. بر اساس چنین نگرشی بعد دیگری از ابعاد اتمسفر گفتمانی بحران، رخ نشان میدهد. این وجه ناظر بر ترکیب " تهدید و فرصت " در بوم نقش پذیر بحران است. در این دیدگاه بحران حالتی ذهنی روانی را باز میتاباند که در آن اضطراب و نگرانی ناشی از تنوع وجوه متفاوت " تهدید" و " فرصت" وجود دارد. فضای گفتمانی بحران از هویتی دو چهره برخوردار بود؛ یک چهره اضطراب، نگرانی و دیگری چهرهٔ " تهدید و فرصت". در این معنا بحران از شکل هویتی "تهدید و فرصت" در محتوای شکلی " اضطراب و نگرانی" بهرهمند است. این فضای گفتمانی در بستری متجلی میشود که ناظر بر " تغییر و دگرگونی" است؛ این بستر را " بستر گفتمانی بحران" مینامیم. اساساً "بحران" در بستر دگرگونی" است که یکی از وجوه آن در شکل " توسعه و رشد"، یعنی دگرگونی برنامهریزی شده برای حصول به اهداف تعریف شده است؛ و وجه دیگر آن در شکل " بحران" بروز پیدا میکند. گی روشه معتقد است: جامعه تاریخ است. خود را دگرگون میکند و پیوسته در حال دگرگون ساختن خود، اعضایش، محیطش و سایر جوامعی است که با آنها در ارتباط است. جامعه بدن وقفه نیروهای برون یا درونی که ماهیت، جهت و سرنوشت آن را تغییر میدهد، ایجاد کرده و پذیرای آنها شده و یا آنها را تحمل میکند. تمام جوامع، چه به صورت ناگهانی و چه به گونه ای ناآرام یا نامحسوس، هر روز تغییراتی را که کم و بیش با گذشتهاش هماهنگی داشته و طرح و مسیر کم و بیش مشخصی را تعقیب میکنند، به خود میبیند و بنا براین جامعه تنها کنش اجتماعی گروهی از اشخاص نبوده و در حد شکلی از سازمان اجتماعی نیز نمیتوان آن را کوچک نمود. جامعه را از سوی دیگر نیز میتوان حرکت یا تغییر یک اجتماع از ورای زمان محسوس کرد. از این رو، در ارائه تعریف رسا از بحران، شفاف سازی "بستر گفتمانی بحران" یعنی "تغییر اجتماعی" ضرورت پیدا می کند؛ و لازمه این شفاف سازی بررسی مفاهیم " تحول" و " تغییر" اجتماعی است. مرز میان تحول و تغییر اجتماعی بسیار کدر است. در ترسیم نقش رنگها، هنگام ورود از رنگی به رنگ دیگر، به گونهای رنگآمیزی صورت میپذیرد که محل اتصال از رنگی به رنگ دیگر، تغییر آنچنان آرام صورت میپذیرد که بیننده هیچ گونه تلاطم یا آشوب ذهنی در نگاه به رنگ احساس نمیکند و حتی گاهی تغییر رنگ در این آرامش ذهنی حاصل از آرامی دگرگونی رنگها گم میشود. تحول نیز از همین جنس است. تحول یا "Evoluation " ناظر بر دگرگونی اساسی ولی اندک اندک در چیزی است که به سبب اندک بودن، چندان محسوس نباشد. دگرگونی به نسبت عمیق ولی آرام، با تغییراتی ژرف اما با نمود ظاهری اندک و حرکت بطئی؛ تحول نام میگیرد. از این رو تحول گرایی Evolutionism در عبارت زیر تعریف شده است: ـ روش فکری که در همه امور به سیر تکاملی اعتقاد دارد. ـ آیینی که معتقد است توسعه تاریخی جوامع بر اساس یک قانون عام صورت میگیرد، به نحوی که میتوان مراحل تحولی جوامع را از کهنترین آنها تا جوامع جدید، طبقهبندی کرد. ـ اعتقاد به حرکت تدریجی جوامع در یک جهت خاص. تحول اجتماعی همان "Metabolia " متابولیای افلاطونی است؛ و به طور معمول در برگیرندهٔ مجموعهای از تغییراتی است که در طول یک دوره طولانی، طی یک و یا شاید چند نسل در یک جامعه رخ میدهد. بنابراین تحول اجتماعی بر اساس این تعریف؛ مجموعه فرایندهایی است که در طی یک مدت زمان کوتاه نمیتوان آن را ملاحظه کرد. تحول اجتماعی را میتوانیم به مثابه منظرهٔ واحدی بدانیم متشکل از تودهای از جزییات که پازل گونه به هم متصل و از ارتفاع زیاد زمانی قابل رویت هستند. رودررویی با تحول اجتماعی و فقدان درک مناسب از آن در فرایندهای طولانی، مؤجد دگرگونی فاجعه آمیز Catastrophic change می شود. دگرگونیهای فاجعه آمیز تغییراتی است که به صورت سریع و ناگهانی رخ می دهد و سپس موجب عدم ثبات، بی قانونی و بیسازمانی و برهم خوردن توازن در جامعه میشود. در ادبیات سیاسی مفاهیم دگرگونی اجتماعی و " تغییر اجتماعی" بدین گونه تغییر اجتماعی Social change بر عکس تحول اجتماعی Social Evolution عبارت است از پدیده های قابل رویت و قابل بررسی درمدت زمانی کوتاه به صورتی که هر شخص معمولی نیز در طول زندگی خود یا در طول دوره کوتاهی از زندگیش می تواند یک تغییررا شخصاً تعقیب کند، نتیجه قطعیاش را ببیند و یا نتیجه موقتی آنرا دریابد. تغییر اجتماعی، از این دیدگاه، فرآیند پیچیدهای است که تأثیر و تأثر عوامل گوناگون مانند: - اختراع - تراوشهای ناشی از فرهنگها - اشاعه ویژگیهای فرهنگی از جوامع دیگر - افزایش یا کاهش جمعیت - تکنولوژی - شخصیتهای بزرگ - جنبشهای اجتماعی - آموزش و پرورش و بی سازمانی اجتماعی را که در هر یک از موارد معین دگرگونی اجتماعی نقش دارند ـ ، شامل میشود . مواردی همچون : - عادت - ترس از گسسته شدن رشته تداوم - سنت گرایی -صاحبان منابع و مقاومت ایدئولوژیک نیز از عوامل ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی است . علاوه بر این ، تغییر اجتماعی در محدودهٔ یک محیط جغرافیایی و اجتماعی معین صورت میپذیرد و در این مورد تفاوتش با تحول اجتماعی در این است که آنرا میتوان در چارچوب یک محدوده جغرافیایی ویا کادر اجتماعی ـ فرهنگی به مراتب محدودتری مورد مطالعه قرار داد. ▪ گفتمان بحران : ـ اضطراب و نگرانی تغییر اجتماعی ـ فضای گفتمانی تهدید بستر گفتمانی بحران ـ بحرانی ـ فرصت تحول اجتماعی ـ بحران به مثابه امری طبیعی بدین گونه، با عطف توجه به فضا و بستر گفتمانی بحران و بذل توجه به سرعت تغییر و تحولات کنونی حادث در لایههای مختلف زندگی جمعی، باید به بحران به مثابه یک امر طبیعی نگریست؛ و " مدیریت بحران" را ضرورت اجتناب ناپذیر جوامع امروزی تلقی کرد. آنچه در اینجا از اهمیت زیادی برخوردار میشود؛ نوع نگاهی است که نسبت به گفتمان بحران در " گفتمان بحران" وجود دارد. در بررسی اندیشههای جامعهشناسانه دو نوع نگاه به دگرگونی در مرحله نخست قابل تفکیک است: تی . اس . الیوت معتقد است: جهان هنوز هم ممکن است با " نالهٔ خفیفی" به پایان برسد و نه با یک انفجار؛ نگاه منفی و ذهنیت بازدارنده در برابر دگرگونی مبین این نکته است که تا فرا رسیدن این پایان، دنیا بی وقفه به درون آیندهای تیره فرو میرود، دنیایی متشنج از ستیزهها که از درد بیعدالتیها به خود میپیچد و در جستجوی نومیدانه برای دست یافتن به زندگی پرمعنای انسانی است. نه تنها، بخش قابل توجهی از کارگزاران نظم و امنیت جامعه، بلکه بخش قابل توجهی از اندیشههای محافظه کارانه در جامعه شناسی دگرگونی، حتی تحول اجتماعی را نوعی انحراف از هنجار به شمار میآورند. در این معنا، حالت بهنجار امور در جامعه، حالت ثبات است و فرض میشود که نهادها، ارزشها، یا الگوهای فرهنگی با گذشت زمان پایدار میمانند. این نگرش، بازتابش محافظه کاری ناب است؛ دیدگاهی که به قول " آلفرد نورث وایتهد" جلوی جوهرهٔ هستی میایستد. با این وصف، نکته اساسی این است که نگاه منفی به دگرگونی، خود عامل اصلی شدت دگرگونی و به تبع آن تبدیل آن به بحران است. گفتمان بحران ناظر بر این معنا است که در بسیاری از جوامع بحرانزی، دگرگونی امری غیر طبیعی قلمداد می شود. آسیبزا پنداشته میشود؛ و همین رو در رویی غیر منطقی با تغییرات اجتماعی و تحولات طبیعی منشا و آبشخور بسیاری از بحرانهای حاصل در این جوامع است. تاکید بر این دیدگاه زمانی مفید خواهد بود که دگرگونی را امری طبیعی بدانیم، آن را ـ حداقل به طور مطلق ـ آسیبزا نپنداریم. تنوع الگوهای درونی و امکانات موجود در برابر هر جامعه را بپذیریم و بدانیم که تاکید بر هر یک از دو عامل دگرگونی یا ثبات عواقب عملی و نظری مهمی را در برخواهد داشت. ● تعریف بحران : ارائه تعریف مشخص و قابل اجماع از " بحران " غیر ممکن است. از اوایل قرن بیست میلادی از منظرههای گوناگون تحقیقاتی، مطالعات بسیاری در ارتباط با بحران انجام پذیرفته است؛ اما چنین تلاشهایی نه تنها موجب پیشنهاد تعریفی شفاف از این مفهوم نشده، بلکه دلالتهای آن را بس پیچیدهتر کرده است.(۱) جاناتان روبرتز، Jonathan Roberts معتقد است: "براستی، تعریف بحران امر سادهای نیست. زیرا این مفهوم از یک خلا معنایی، تکنیکی، عملیاتی و مورد اجماع به سبب ماهیت همه جا حاضری Ubiquitous ـ بهرهوری فراگیرـ آن رنج میبرد. "پیل ویلیامز" نیز تاکید دارد که: "به ندرت از واژهٔ دیگری، همچون واژهٔ بحران، درخواست شده است که معانی بسیاری را حمل و اهداف بسیاری را پوشش دهد." (۲) از همین روست که اندیشمندانی چون " کاپرمن" Kapperman ، " ویل کاکس" Will Cox و" اسمیت" Smith معتقدند: آنچه که نزد یک فرد و یا گروه، بحران تعریف می شود، ممکن است در نزد دیگری بحران تعریف نشود. اگرچه، به طور کلی بحرانها به لحاظ اضطرار و دل مشغولی نسبت به اینکه مشکل در فقدان اقدام وخیمتر نشود، از شرایط عادی متمایز میشوند. بنابراین مشکل اساسی در این واقعیت نهفته است که موقعیت و سطح هر ناظر و تحلیل کنندهای، تأثیری ژرف بر درک و تعریف بحران دارد. این بدان معنا نیست که ما به دنبال تعریفی با هویت مشخص از بحران برنیاییم؛ بلکه براین نکته باید عنایت کنیم که نمیتوان در عرصه "بحران شناسی" و "مدیریت بحران" به سان دیگر مسایل و مباحث حوزهٔ سیاسی ـ امنیتی، به فرا- روایت، فرا ـ گفتمان و فرا تئوری اندیشید. بیتردید، امور واقعی Fact که پیرامون یک بحران تجمع کردهاند، مانند هر دادهٔ تجربی دیگری، اساساً ملفوف و پیچیده در نظریهها Theory Laid هستند. لکن میبایست در این راستا از محصور و محدود شدن در نظریههای تک محور، یا تک نظریهای اندیشیدن در اطراف بحران، دوری گزینیم. برخی از دانش پژوهان بحران را به همان معانی فشار، اضطراب، فاجعه، بلا، خشونت یا خشونت احتمالی به کار بردهاند. برخی دیگر با استفاده از ادبیات پزشکی، این عبارت را به "سکته" یا " انفاکتوس" تشبیه کردهاند و آن را به عنوان "یک نقطه عطف" میان یک تحول مساعد و نا مساعد در وضعیت یک ارگانیسم خواندهاند. بازتاب چنین نگرشهایی را در تعاریف ارائه شده در"فرهنگ علوم سیاسی" باز مییابیم. در ذیل مفهوم C risis میخوانیم: در ادبیات فلسفی، این اعتقاد وجود دارد که هر چه مفهوم فقیرتر باشد، مصادیق آن بیشتر است؛ از همین رو، به دلیل فراگیری مفهوم "بحران" بر مصادیق گوناگون و متنوع، باید آن را مفهومی فقیر دانست. دال بحران، به مدلول خاص و ثابتی رجوع نمیدهد؛ به بیان دیگر هیچ رابطهٔ ذاتی، ماهوی و پایداری بین دال و مدلول بحران وجود ندارد، بلکه هر نوع ارتباطی میان این دو ارتباطی قرار دادی است. از همین روست که مفهوم بحران، اصطلاحی "عامیانه" است که به دنبال تعریفی "عالمانه" میگردد؛ و مصداق یا مصداقهای خود را در بستر گفتمانهای گوناگون باز میجوید. این سیال بودن و گوناگونی مصادیق آن زمانی شدید میشود که فراموش نکنیم، مجموعههای گفتمانی، خود نیز به طور مستمر مشمول و موضوع عدم ثبات و ضرورت شکلی و ماهوی هستند. با این تفصیل "بحران" از نظر جنس " مفهومی فقیر" است؛ ولی باید توجه داشت که از نظر " نوع" یا فصل " مفهومی است ذهنی و اجمالی، از این جهت اجمالی است که از مجموع صفاتی بهره مند است که در ذهن فرد معین یا بیشتر افراد جامعه وجود دارد ولفظ معینی دال بر آنهاست؛ و از این رو " اجمالی" است که این دانشواژه به مجموع صفات مشترک بین وقایع و رویدادهای مختلف اشاره دارد و آن صفات خطرناک است. مفهوم بحران از جهتی دیگر تناقض است، چرا که از یک سو، از صفتی مشترک بهرهمند است و از سوی دیگر به واسطه فقیر بودن یعنی فراوانی مدلولها و مصداقها "برجسته" نیز هست، و تنها به مجموع صفات مشترک بین افراد یک صنف اطلاق نمیشود، بلکه به صفات مخصوص قسم معینی از این صنف نیز، به نحو متناوب اطلاق میشود. مانند اینکه میگوییم: بحران اقتصادی، بحران سیاسی، بحران اجتماعی، بحران داخلی، بحران منطقهای و … پس میتوانیم بگوییم بحران مفهومی فقیر، ذهنی، اجمالی و برجسته است که از عناصرElements و گشتاورهای Moments خاصی بهرهمند است؛ و در گفتمانهای متعدد که خود حاصل مفصلبندی articulate هویتهای زبانی متمایز و سیال هستند، پرتابشگر معانی و دقایق خاصی است. از این رو باید " کانون" و "دقایق" و عناصر مفصل بندی شده این مفهوم "فقیر" ، "ذهنی" "اجمالی" ، برجسته را در سایهٔ واسازی یا شالوده شکنی deconstruction این مفهوم و بازسازی Roconstruction مجدد آن در گفتمانهای رایج و گفتمان برتربازیافت. نویسنده: مهدی مطهرنیا منبع:فصلنامه مطالعات بسیج، شماره ۱۶ منابع: ۱) هویت شناسی بحران : ۱/۱) اتمسفر گفتمانی مفهوم بحران : ۲/۱) بستر گفتمانی بحران : ۱) نگاه منفی ذهنیتهای بازدارنده دگرگونی بازدارندگی کندسازی ۲) نگاه مثبت ذهنیتهای سهولت بخش دگرگون تسهیل کنندگی سریع سازی ۱) وضعیت ناپایدار و متزلزلی که در چارچوب آن، تغییر قطعی بهتریا بدتردر شرف وقوع است. ۲) هر نوع بی ثباتی که به تغییراتی اساسی منجر میشود. ۳) شرایط ، اوضاع یا دوران خطرناک و فاقد اطمینان. ۴) هر گاه پدیدهای به طور منظم جریان نیابد، حالتی از نابسامانی ایجاد شود، یا نظمی مختل شود و یا حالتی غیر طبیعی پدید آید، بحران مطرح میشود. ۵) بوجود آمدن شرایط غیر معمول یا غیر متعارف در جریان یک سیستم یا نظام. لحظهٔ حساس در بحران، لحظهای است که بحران به اوج خود میرسد و سرنوشت ساز است.
  2. بسیج سازندگی ؛ تدبیر حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی [align=justify] بی شك از بزرگترین دغدغه های هر كشوری اعم از مسئولین و مردم پس از وقوع هر بلای طبیعی و غیرطبیعی بازسازی كشور و به حداقل رساندن سختی ها و مشقت های بلایا برای مردم می باشد و این بازسازی كه با همت همه مردم و مسئولان و با برنامه ریزی دقیق و بهره گیری از همه توانمندی های موجود در كشور صورت می گیرد نشان از توانمندی آن كشور در نزد جهانیان است. استكبار جهانی پس از ناامیدی در جنگ تحمیلی به ایران با سازماندهی همه امكانات خود (تحریم ایران اسلامی، تفرقه بین مردم و مسئولان و تاخیر در روند بازسازی و ...) میدان جنگ دیگری را گشوده است و با تبلیغ ناكارآمدی نظام اسلامی ایران سعی دارد به مردم مومن این مرز و بوم القا كند كه ایران اسلامی در این زمینه قطعا بدون كمك استكبار قادر به بازسازی ایران اسلامی نخواهد بود. به بهانه دستور تشكیل بسیج سازندگی در ۱۷ اردیبهشت بعنوان یكی از محدود نهادهایی كه دستور تشكیل آن توسط شخص معظم له داده شده است سعی شده در این نوشتار اهمیت بازسازی ایران اسلامی از دیدگاه ایشان تبیین شود. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در مقطع كنونی با بیان اینكه سازندگی، یك مجاهدت است، یك جهاد فی سبیل الله است. هر كس كه در این مجاهدت شركت كند، جهاد كرده است۱. می فرمایند امروز جهاد بزرگ ملت ایران در هر جا كه هستند، این است كه سعی كنند این كشور را- همانطور كه اسلام و قرآن گفته است- با عزت و به كمال معنای آبادی و عمران بسازند. این هدف دشمنان اسلام است كه نگذارند كشور بزرگ و عظیم الشان ما به وظایف خویش در صحنه بین المللی و در صحنه كشور خود عمل بكند. اگر بین مردم اختلاف می اندازند، برای همین است. اگر محاصره اقتصادی را ادامه می دهند، برای همین است. اگر علیه ملت ما در سطح عالم تبلیغات می كنند، برای همین است. نمی خواهند بگذارند كه این انقلاب در مرحله سازندگی به توفیق دست پیدا كند، اما به كوری چشم آنها، ملت ایران در این مرحله هم مثل مراحل قبل، بر دشمنان خود پیروز خواهد شد. ۲ ایشان در بیانی دیگر می فرمایند باید برای حركت، كمرمان را محكم ببندیم. ما دیگر جنگ نظامی نداریم، اما جنگ با موانع سازندگی پیش روی ماست. باید كشورمان را بسازیم، و این كار بزرگ است كه در راه آن موانعی وجود دارد. باید با این موانع جنگید و آنها را از سر راه برداشت. این موانع ممكن است تنبلی و بی برنامگی و بی قانونی و نداشتن نیروی لازم باشد. هر چه كه هست، باید آنها را از سر راه برداریم و ایران را بسازیم. ۳ ایشان با تاكید ویژه بر سازندگی كشور بعنوان نقطه تقابل جدی استكبار و اسلام انقلابی خصوصا پس از ناامیدی در جنگ تحمیلی می فرمایند دومین نقطه ای كه دشمن به آن چشم دوخته، این است كه ایران اسلامی نتواند به طور شایسته، سازندگی كشور را انجام بدهد. این هم مایه امید دشمنان است. آنها مایلند كه دولت جمهوری اسلامی نتواند در داخل كشور سازندگی را پیش ببرد، وضع زندگی مردم را سر و سامان بدهد، تولید داخلی را افزایش بدهد، اتكای به خارج از كشور را كم كند و مردمان پابرهنه و مستضعف و فقیر را به سر و سامان زندگی لازم اسلامی برساند. آنها می خواهند دولت اسلامی، توفیق این وظایف بزرگ را به دست نیاورد و نتواند این كارها را انجام بدهد. به این آرزو، چشم دوخته اند. اگر كشور اسلامی، با همت شما مردم و با پیوند مستحكمی كه بحمدالله بین شما و دولت هست، به وضع درخشانی نایل بیاید، استعمار، آمریكا، دشمنان دلباخته ساده لوحی كه چشم به دهان آنها دوخته اند و بعضی از گروهكها و جریان های داخلی، خلع سلاح خواهند شد۴. ایشان با بیان این موضوع كه سازندگی نشانه كارآمدی نظام اسلامی و سرآغاز تامین عدالت اجتماعی در جامعه خواهد بود و طبقات محروم جامعه با سازندگی و رسیدگی به امور آنان احساس خواهند كرد اسلام نجاتبخش آنان است می فرمایند: در دوران سازندگی، اگر دولت بتواند مشكلات ناشی از جنگ تحمیلی هشت ساله و نیز مشكلات تحمیل شده از سوی دشمنان خارجی را برطرف ساخته و نظام اسلامی را پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی ملت بسازد- كه به خواست خدا و دعای حضرت ولی الله الاعظم (ارواحنا فداه) خواهد توانست بزرگترین ضربه بر استكبار جهانی وارد خواهد آمد كه همواره می خواسته نظام اسلامی را ناتوان از اداره صحیح و كامل كشور معرفی كند و به همین منظور هم جنگ و دیگر مشكلات را بر كشور ما تحمیل می كرده است. ۵ ما باید مملكت خودمان- این سرزمین اسلامی- را از جهت مادی و معنوی، آن چنان بسازیم و آباد كنیم كه همه ملتهای دنیا تصدیق كنند كه اسلام، قادر به سازندگی یك ملت و یك كشور به بهترین وجه است، باید عدالت اجتماعی در این كشور، به همان شكل اسلامی كامل، استقرار پیدا كند. ۶ ایشان با بیان اینكه سازندگی كشور و آبادسازی این سرزمین پربركت و مستعد و جبران عقب ماندگیهای تأسف باری كه در دوران حكومت طواغیت، بر این ملت با استعداد تحمیل شده است، یكی از هدفهای اصلی جمهوری اسلامی است۷. می فرمایند همه باید در این دوران سازندگی كشور كه یك مبارزه عظیم است با وحدت كلمه و فداكاری، پشت سر مسئولان كشور حركت بكنند. جامعه اسلامی، انشاءالله باید پرچمدار علم و صنعت و پیشرفت و آزادی و معنویت و عبودیت الهی و دین و باورهای دینی در همه دنیا باشد۸. ایشان با بیان اینكه سازندگی كشور، با همكاری و با بسیج همه نیروها و استعدادها و مغزها و بازوها، وظیفه انقلابی دولت و ملت ایران است۹. به جوانان بعنوان مؤثرترین نیروهای اجتماع توصیه می كنند در سازندگی همت كنید و نقش اول را به عهده بگیرید. شما، مخصوصاً مردان و جوانان، بلكه همه قشرها، باید در این سازندگی همت كنید و نقش اول را به عهده بگیرید. ۱۰ ایشان در ادامه با مهم دانستن نقش نیروهای مسلح تأكید می كنند كه: شما نیروهای مسلح و همه ملت ایران، در یك مرحله امتحان خوبی دادید، در مرحله دوم هم- یعنی مرحله بازسازی- هم باید همان نمایش قدرت در همه سطوح كشور و در هر جایی كه انسان سربلند و شایسته ای از مردم ایران در آن حضور دارد، وجود داشته باشد. در دوران دفاع مقدس، همه ملت با یكدیگر تشریك مساعی كردند و پیشاپیش، نیروهای مسلح- ارتش و سپاه و اقیانوس پهناور بسیج مردمی- در میدانهای گوناگون آن چنان عظمتی آفریدند كه چشم دنیا را به خود متوجه كردند. امروز مانند سالهای گذشته و بیشتر از آن، ما نشانه این التفات و اعجاب جهانی را مشاهده می كنیم۱۱. قطعاً دستور مقام معظم رهبری برای تشكیل بسیج سازندگی و فراهم كردن شرایط حضور نیروهای مؤمن و فداكار انقلاب به صورت قانونمند در جریان بازسازی كشور نقطه عطفی در جریان بازسازی كشور می باشد. ایشان با این باور كه بسیج می تواند در میدان سازندگی هم محور باشد و در میدان علم، مقدم بر دیگران قرار گیرد، سازندگی را علاوه بر دفاع مسلحانه از كشور و انقلاب، هدف دیگر عناصر مؤمن و فداكار بسیج، ذكر كرده و می فرمایند امروز، روزی است كه همه نیروها باید همه سرمایه های علمی، فكری، تخصصی، تجربی، مادی و معنوی خود را همچون بسیجیان میدان جنگ، پشت سر دولت به میدان سازندگی وارد كنند، دولت به شكل بسیجی عمل كرده و نیروهای كارآمد بسیجی را به حضور در میدان سازندگی تشویق كند و با برنامه ریزی جامع، جایگاه هر قشر و هر فردی را در جهاد بازسازی كشور معین كند، و آحاد مردم نیز با ترجیح مصلحت سازندگی بر مصالح شخصی، فداكارانه در این میدان مجاهدت كنند. سؤال اساسی اینجاست كه اقدامات مجلس و دولت در تصویب و اجرای قوانین لازم برای بهره گیری از این نیروهای مخلص و عظیم در كشور چه بوده است؟ آیا روند فعلی در جهت بكارگیری جوانان و نیروهای متخصص بسیج در سازندگی كشور تأمین كننده نظر مقام معظم رهبری مبنی بر ورود دولت به شكل بسیجی به این عرصه و استفاده آنان در امر بازسازی و برابر نیاز كشور برای این امر می باشد؟ به نظر می رسد با بهره گیری از قوانین موجود كشور و توجه به نقاط اشتراك آنها می توان زمینه حضور گسترده بسیجیان را بصورت قانونمند فراهم نمود. بعنوان نمونه ماده ۸۸ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت كه با هدف: منطقی نمودن حجم و اندازه دولت، كاهش تدریجی اعتبارات هزینه ای، بهبود ارائه خدمات به مردم، توسعه اشتغال، كاهش حجم تصدیهای دولت، توسعه كمی و كیفی خدمات در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۸۰ جهت اجرای آزمایشی به مدت چهار سال توسط دولت وقت ابلاغ گردیده است اشتراكات زیادی با اهداف موردنظر در بسیج سازندگی دارد (آشنایی جوانان با زمینه های اشتغال، ایجاد زمینه آموزش مهارتی و فنی جوانان برای مسئولیت پذیری بیشتر، تسریع در روند اجرای فعالیتهای عمرانی، زیربنایی با حضور گسترده و پرشور جوانان در عرصه های سازندگی به ویژه در مناطق محروم، ایجاد روح تعاون و همكاری مشاركت پذیری در بین جوانان، ایجاد ارتباط بین جوانان و روستاییان و تغییر نگرش جوانان نسبت به نیازهای زندگی و...) ۱۲ با همین اعتقاد و باور به خلق شگفتی دیگر توسط نیروهای بسیجی از دولت و مسئولین كشوری می خواهند كه برای كیفیت حضور مردم در سازندگی كشور برنامه ریزی و آنان را برای بازسازی كشور سازماندهی كنند. ۱۳ حسین جعفری [/align] پاورقی: ۱- سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۲/۴/۱۳۷۱ ۲- سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ ۳۰/۵/۱۳۷۰ ۳- سخنرانی در تاریخ ۲۳/۴/۱۳۶۸ ۴- سخنرانی در تاریخ ۱۴/۳/۱۳۶۹ ۵- سخنرانی در تاریخ ۲/۹/۱۳۶۸ ۶- سخنرانی در تاریخ ۴/۶/۱۳۶۹ ۷- سخنرانی در تاریخ ۱۰/۳/۱۳۶۹ ۸- سخنرانی در تاریخ ۱۰/۱/۱۳۶۹ ۹- سخنرانی در تاریخ ۱۰/۳/۱۳۶۹ ۱۰- سخنرانی در تاریخ ۱۸/۴/۱۳۶۹ ۱۱- سخنرانی در تاریخ ۱۲/۹/۱۳۷۰ ۱۲- سخنرانی در تاریخ ۲/۹/۱۳۶۸ ۱۳- سخنرانی در تاریخ ۲۸/۱۲/۱۳۷۰
  3. irsalam

    بسیج در بیان مقام معظم رهبری

    بسیج در بیان مقام معظم رهبری ▪ سالگرد تشکیل بسیج مستضعفان، یادآور خاطره پرشکوه مجاهداتی است که در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، زیباترین تابلوهای ایثار و فداکاری همراه با نجابت و فروتنی و توأم با شجاعت و رشادت را ترسیم کرده است. خاطره جوانمردان پاکدامن و غیوری که شیران روز و زاهدان شب بودند و صحنه نبرد با شیطان زر و زور را با عرصه جهاد با نفس اماره به هم آمیختند و جبهه جنگ را محراب عبادت ساختند. جوانانی که از لذات و هوسهای جوانی برای خدا گذشتند و پیرانی که محنت میدان جنگ را بر راحت پیرانه سر ترجیح دادند و مردانی که محبت زن و فرزند و یار و دیار را در قربانگاه عشق الهی فدا کردند؛ خاطره انسانهای بزرگ و کم ادعایی که کمر به دفاع از ارزشهای الهی بستند و از هیبت دروغین قدرتهایی که برای حفظ فرهنگ و ارزشهای جاهلی غرب به مصاف ارزشهای الهی آمده بودند، نهراسیدند. (گرامیداشت هفته بسیج ۲/۹/۶۸) ▪ بسیج عظیم مردمی، یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. (خطبه نماز جمعه ۱/۹/۸۱) ▪ هر کس که در دل برای سرنوشت خود، سرنوشت این ملت و آینده ایران اسلامی ارزش قائل است آن کسی که برای استقلال و هویت ملت خود ارزشی قائل است، آن کسی که از تسلط قدرتهای بیگانه بیزار است، آن کسی که برایش آینده این کشور و این ملت و آینده دنیای اسلام یک هدف بزرگ محسوب می شود، آن کسی که از رنج های ملت فلسطین دلش خون است ... آن کسی که مایل است بیش از یک میلیارد مسلمان دنیا قدرت عجیبی را تشکیل بدهند که بشریت را به سمت کمال هدایت کنند و خودشان در قله کمال قرار بگیرند، آن کسی که این احساسات و این درکها را دارد و حاضر است در این راه قدمی بردارد او بسیجی است. (از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع خانواده های مکرم شهدای اراک ۲۴/۸/۷۹) ▪ وجود بسیج باید ما را وادار کند به شکر الهی، نشاط جوانان بسیجی باید ما را وادار کند به شکر الهی... (از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بسیجیان ۲۹/۷/۷۹) ▪ بسیج یعنی حضور بهترین و بانشاط ترین و باایمان ترین نیروهای عظیم ملت در میدان هایی که برای منافع ملی، برای اهداف بالا، کشورشان به آنها نیاز دارد، همیشه بهترین و خالص ترین و شرافتمندترین و پرافتخارترین انسانها این خصوصیات را دارند. بسیج در یک کشور، معنایش آن زمرهای است که حاضرند این پرچم افتخار را بر دوش بکشند و برایش سرمایه گذاری کنند. (از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان ۲۹/۷/۷۹) ▪ چرا در تبلیغات جهانی و رادیوها به بسیج اهانت می شود؟ بسیج را که در خور تشویق و تعظیم و تحسین است مورد اهانت و بی مهری قرار میدهند؟ چون نقش بسیج را در حفظ استقلال ملی، در حفظ غرور ملی در حفظ افتخارات ملی، در تأمین منافع ملی، و بالاخره از همه در اعلاء پرچم اسلام و نظام جمهوری اسلامی میدانند به جد با بسیج دشمنند، امّا دشمنی آنها فایدهای ندارد. (از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ بسیجیان ۲۹/۷/۷۹) ▪ انکار بسیج و بی احترامی به آن، یا نابخردانه است، یا خائنانه است. تا وقتی برای این کشور امنیت لازم است تا وقتی که این کشور و این ملت به امنیت احتیاج دارد. یعنی همیشه، چون همیشه احتیاج به امنیت هست، به نیروی بسیج به انگیزه بسیجی، به سازماندهی بسیجی و به عشق و ایمان بسیجی احتیاج است. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با گروه کثیری از سپاهیان و بسیجیان در مشهد ۱۰/۶/۷۸) ▪ بسیج یعنی نیروی کارآمد کشور برای همه میدانها. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با سپاهیان و بسیجیان ۲/۹/۷۷) ▪ ملتهایی که مردم در آن از نظر مسئولان آن کشور نقشی دارند، همه جا چیزی شبیه بسیج هست منتهی به این درخشندگی، به این فراگیری، به این زیبایی، به این فداکاری، من در جایی سراغ ندارم... (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با سپاهیان و بسیجیان ۲/۹/۷۷) ▪ علت اینکه در کشور ما بسیج این طور درخشان شد و شکفت چه بود؟ ایمان عاشقانه، ایمان عمیق، ایمان توام با عواطف که از خصوصیات ملت ایران است، مثل بعضی از ملتهای دیگر، عواطف در این ملت جوشان است کلید بسیاری از مشکلات است. این ایمان با آن عواطف همراه شد و این رودخانه عظیم خودشان را به این دریای پهناور تبدیل کرد و مشکلات را در هر جایی که لازم بود از بین برد. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با سپاهیان و بسیجیان ۲/۹/۷۷) ▪ بسیج عبارت است از مجموعهای که در آنها پاک ترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور، در راه اهداف عالی این ملت و برای کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور جمع شده اند. ... مجموعهای که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطرجمع می کند. (از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان به مناسبت هفته بسیج ۵/۹/۷۶) ▪ بسیج یکی از برکات انقلاب و از پدیده های بسیار شگفت آور و مخصوص این انقلاب است. این هم یکی از آن چیزهایی است که امام بزرگوار ما با دید الهی خود، با حکمتی که خدای متعال به او ارزانی کرده بود، برای کشور و ملت و انقلاب ما به یادگار گذاشت. (از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان ۵/۹/۷۶) ▪ بسیج در حقیقت مظهر یک وحدت مقدس میان افراد ملت است. (از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان ۵/۹/۷۶) ▪ بسیج در واقع مظهر عشق و ایمان و آگاهی و مجاهدت و آمادگی کامل، برای سربلند کردن کشور و ملت است. (از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان ۵/۹/۷۶) ▪ بسیج یک حرکت بی ریشه و سطحی و صرفاً ازروی احساسات نیست، بسیج یک حرکت منطقی و عمیق و اسلامی و منطبق بر نیازهای دنیای اسلام – و به طریق اولی – جامعه اسلامی است. قرآن کریم می فرماید: [ هو الذی ایدک بنصره و بالمؤمنین] ای پیامبر، خدای متعال تو را، هم به وسیله نصرت خودش و هم از طریق مؤمنین مؤید قرار داد و کمک کرد. این خیل عظیم مؤمنینی که در اینجا مورد اشاره آیه قران قرار گرفته اند، عبارت دیگری است از آنچه که امروز به نام بسیج در جامعه ما قرار دارد. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان نواحی و پایگاهها و گردانهای بسیج سراسر کشور ۸/۹/۷۴) ▪ عظیم ترین و ماندگارترین یادگار [ امام عزیز و عظیم القدر ما] همین بسیج مردمی است که در همه جا حضور دارد. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و بسیجیان ۲۷/۸/۷۱) ▪ این کار خدا بود که بسیج ملت ایران بتواند در سخت ترین میدانها که همان میدان جنگ است چنان قدرتی از خود نشان بدهد که دیرباورترین افراد هم قبول کنند که ملت ایران دارای توانایی است. ▪ بسیج یعنی کل نیروهای مؤمن و حزب اللهی کشور ما این که امام گفتند «بسیج بیست میلیونی» یعنی این. (از بیانات مقام معظم رهبری در پادگان امام حسن مجتبی (ع) ۵/۹/۶۹) ▪ اگر نبود آن همه تلاش و جهاد مخلصانه که شما رزمندگان نیروهای مسلح و بسیج مردمی در دوران جنگ هشت ساله نشان دادید و حقیقتاً اسلام را روسفید و امت رسول الله (صلی الله علیه و آله) را سربلند ساختید و اگر نبود خونهای مطهر و معطری که در راه خدا بر زمین ریخته شد؛ یقیناً امروز از نظام اسلامی اثری نبود و پرچم قرآن چنین سربلند نمی شد. (پیام به خانواده های شهدا، مفقودان در آستانه هفته دفاع مقدس ۲۳/۶/۶۸) ▪ محور دفاع از انقلاب، همین آحاد عظیم میلیونی بسیج هستند. (از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جمع کثیری از بسیجیان نمونه ۶/۴/۶۸) ▪ بسیجی یعنی دل باایمان، مغز متفکّر – دارای آمادگی برای همه میدانهایی که وظیفه این انسان را به آن میدانها فرا می خواند، این معنای بسیجی است. (از بیانات مقام معظم رهبری در جشن بزرگ منتظران ظهور ۳/۹/۷۸) ▪ هرجا وظیفهای باشد، انسان بسیجی در میدان آن وظیفه، حاضر است. (از بیانات مقام معظم رهبری در جشن بزرگ منتظران ظهور) ▪ بسیج به معنی حضور آمادگی در همان نقطهای است که اسلام و قرآن و امام زمان (ارواحنا فداه) و این انقلاب مقدس به آن نیازمند است. لذا پیوند میان بسیجیان عزیز و حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) مهدی موعود عزیز، یک پیوند ناگسستنی و همیشگی است. (از بیانات مقام معظم رهبری در جشن بزرگ منتظران ظهور ۳/۹/۷۸) ▪ امروز هم، بسیجی برای کشور دل می سوزاند برای آبادانی کشور تلاش می کند، برای حفظ استقلال ملی، هرچه بتواند کار می کند و از جان خود هم می گذرد، امروز هم اگر احساس کند دشمن می خواهد از روزنهای، چه اقتصادی و سیاسی و چه فرهنگی – به داخل کشور نفوذ کند در مقابل او می ایستد و با مشت به صورتش می کوبد. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان نواحی ... ۸/۹/۷۴) ▪ امام فرمودند «بسیج باید سازماندهی بشود، باید یکدیگر را بشناسند، باید آمادگی به وجود بیاورند و آن را حفظ کنند» امروز هم تکلیف بزرگ شما همین کارست. خیال نکنند که بسیج یک امر احساسی است. بسیج یک امر منطقی و فکری و ریشه دار و عمیق است و کسانی که در کار این حقیقت بزرگ شرکت دارند؛ همه آحاد ملتند، هر کسی که بسیجی است باید به بسیجی بودن خود افتخار کند. بسیجی بودن، مایه سرافرازی و سربلندی پیش پروردگار است. ▪ فرهنگ بسیجی، فرهنگ معنویت و شجاعت و غیرت و استقلال و آزادگی و اسیر خواستهای حقیر، نشدن است. ▪ هفته بسیج در حقیقت فرصت و بهانهای برای زنده نگه داشتن ارزشها و روح بسیجی در آحاد ملت، مخصوصاً جوانان پرشور و مدافعان عاشق صادق است. ... همان طور که امام و پیشوای راحل عظیم الشأن ما فرمودند، من هم آرزو می کنم و از خدا میخواهم که با بسیجیان محشور باشم. بسیج یک افتخار و یک ارزش است. سعی کنید این روحیه بسیجی را برای کشور و انقلاب و اسلام حفظ کنید. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نیروهای مقاومت بسیج ۷/۹/۶۹) ▪ شما بسیجی ها باید به گونه ای رفتار کنید که احترام و محبت مردم جلب شود. شما باید نمونه اخلاق و تواضع و مهربانی و رعایت مقررات باشید. آن کسی بسیجی تر است که مقررات را بیشتر رعایت می کند، به خاطر آنکه این فرد بیشتر از همه برای نظام دل می سوزاند و مقررات، لوازم قطعی اداره درست نظام است. (از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جمع کثیری از بسیجیان نمونه ۶/۴/۶۸) ▪ سپاس و ستایش و تمجید و تحسین فراوان خود را بر جوانان بسیجی مؤمن در سرتاسر کشور، این دلهای پاک، این دلهای تپنده با عشق به خدا، با ایمان به حقیقت، با اخلاق و با صفا، نثار می کنم. (از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع نیروهای شرکت کننده در مانور عظیم طریق القدس ۳/۲/۷۶) ▪ من به بسیجیان عزیز فعّال این کشور علوی و فاطمی، عرض می کنم؛ امیرالمؤمنین علیه الصّلاه والسلام را الگوی خودتان قرار دهید که بهترین و بزرگترین الگو برای بسیجیان مسلمان در همه عالم، علی ابن ابیطالب علیه السلام است. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مدّاحان به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) ۳/۹/۷۳) - روحیه بسیجی و معرفت بسیجی باید فراگیر شود تا این کشور بتواند بار سنگینی را که بر دوش دارد که همان بار هدایت الهی و سعادت انسانهاست - به سرمنزل برساند، لذا بسیج تمام شدنی نیست. (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان بسیج ۲۷/۸/۷۱)
  4. نقش بسیجیان در تداوم انقلاب اسلامی کار ویژه های بسیج [align=justify]● جهانبخش ثواقب برخی از زمینه هایی را كه بسیجیان می توانند در آن به صورت فعال وارد شده و از توان خود در دفاع از حریم آزادی و استقلال و حكومت اسلامی بهره گیرند، می توان به شرح زیر عنوان كرد: الف) بسیجی و حضور در صحنه بسیجیان با تعقیب خط صحیح انقلاب اسلامی، از طریق افزایش معلومات و سطح دانش و آگاهی های خود من جمله بینش سیاسی، می توانند در صحنه های مختلف، حضور خود را اعلام دارند و خنثی گر توطئه دشمنان انقلاب بوده و با شجاعت و فداكاری از آفات احتمالی انقلاب جلوگیری كنند. آنها از این طریق می توانند راه شهدای جاوید را پاس دارند و از ارزش های والای انقلاب اسلامی محافظت نمایند. شناخت آفات انقلاب و زدودن آنها یكی از وظایف عمده بسیجیان است كه همانند باغبانانی دلسوز، نهال نورسته انقلاب را از وسوسه خناسان مصون نگه دارند. زیرا یك انقلاب ممكن است به آفات مختلفی كه چهره ها و رنگ های متفاوت دارند، دچار شده و به تدریج از محتوای اصلی خود خارج شود و سرانجام به انحراف یا شكست مبتلا گردد. این آفات، «ناشی از عوامل فطری، روانی و اجتماعی» است كه به صورت بسیار نامحسوس و خزنده، جامعه انقلابی را تحت تأثیر و نفوذ خود قرار داده و خسارات خود را با خالی كردن انقلاب از محتوای اصلی و درونی آن وارد می آورند.»۱۹ ● برخی از این آفات عبارتند از: ▪ نفوذ اندیشه های بیگانه، ▪ تجددگرایی افراطی، ▪ ناتمام گذاشتن انقلاب، ▪ نفوذ و رخنه فرصت طلبان، ▪ بازگشت به سوی فرهنگ ها و ارزش های پست و طرد شده، ▪خستگی نیروهای انقلابی و از دست دادن روحیه انقلابی، ▪ اختلاف و تفرقه، ▪ پشت كردن از معنویات و روآوری به مادیات و زخارف دنیوی، ▪ فسق و فساد و ترك امر به معروف و نهی از منكر، ▪ نادیده گرفتن اوامر و فرامین رهبری انقلاب، و عوامل دیگر۲۰... چنانچه نیروهای انقلابی در مبارزه با مشكلات، فشارها، مخالفت ها و آفات انقلاب، موفق نشوند، خطر از دست رفتن انقلاب وجود دارد. بسیجیان به دلیل این كه از دلسوزان و دوستداران واقعی انقلاب اسلامی هستند، باید بیشترین سهم را در رفع آفات انقلاب برعهده گیرند. آنان با وحدت و اتحاد و ترغیب و تشویق آن در میان امت، پرهیز از اختلاف و تفرقه، انتشار امور معنوی و مبانی مذهبی در جامعه به ویژه در میان جوانان، شناخت دقیق دشمنان و آگاهی از ترفندهای گوناگون عناصر ضدانقلاب (داخلی و خارجی) و جلوگیری از ضربه فرصت طلبان به انقلاب، می توانند در صیانت راه انقلاب و تداوم آن، گام های مؤثری را بردارند. یقیناً این نیروهای مخلص، كارآیی خود را در این زمینه با هوشیاری، ارتقاء آگاهی و بینش، حضور مستمر و فعال در صحنه های انقلاب می توانند دوچندان كنند. زیرا اگر آنان عرصه را خالی كنند، ضمن این كه دشمن از این یأس و سرخوردگی شاد می شود، نیروهای فرصت طلبان و نامحرمان با انقلاب، در جهت مسخ ارزش های انقلاب و تهی نمودن آن از درون اقدام می كنند. ب) بسیجی و معنویت و اخلاق حفظ معنویت انقلاب كه از آرمان های مهم و اساسی آن است همراه با حفظ معارف و اخلاق اسلامی از ضروریات اصلی است كه بسیجیان مكلف به آن می باشند. تكیه بر معنویات به صورت عملی، آنچنان كه دیگران در چهره بسیجی روح عرفان و معنویت را مشاهده كنند و متخلق بودن به اخلاق اسلامی از اموری است كه باید بسیجیان خود را عامل بدان بدانند و این خصوصیات به طور عینی و عملی در وجود آنها متجلی باشد. بسیجیان می بایست زبان گویای انقلاب، اسوه و الگویی صادق، نمونه بارز و مجسم مؤمن اسلام باشند. انقلاب ما یك انقلاب الهی، ارزشی و معنوی بود و از اهداف عمده آن، حاكمیت اخلاق و معارف اسلامی درجامعه است. بسیجیان با ارزش گذاشتن به معنویات و عمل نمودن به دستورات دینی و دارا بودن اخلاق اسلامی، می توانند در حفظ، تبلیغ و اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی بكوشند و دیگران را به ارزش های اسلامی راغب سازند. آنها با اهتمام دراجرای امر به معروف و نهی از منكر از راه زبان و عمل، به معارف دین كه خود زیربنا و اساس انقلاب اسلامی است ارج می نهند و در نتیجه، فضای جامعه را سالم و سلامت حركت انقلاب را تأمین می كنند. بسیجیان می توانند پاسدار معروفات جامعه باشند و بازدارندگان منكرات. آنها می توانند با صبر و استقامت و فداكاری خویش، با عرفان و شناخت و اخلاق نیكو، با بزرگ منشی و تعاون و همكاری با دیگران، نمونه ای از انسان والای اسلامی باشند كه خود را متعهد به انجام رسالتی بزرگ می دانند. آنان می توانند عملاً درسهای مختلفی از عشق و ایثار، استقامت و معنویت و اخلاق و... را به جامعه بیاموزند و از این نظر، اسوه ای عملی برای دیگران قرار گیرند. الگویی كه ساخته انقلاب است و می تواند راه انقلاب را در زمینه تحول بخشیدن به جان و نفوس انسانها تداوم بخشد. بسیجیان می توانند اسوه های انقلاب، اسلام و مكتب باشند و در پرورش انسانها تأثیر عملی و مثبت داشته باشند. می توانند در تقویت اراده دیگران و در برانگیختن حس اعتماد به نفس و اتكاء به خویشتن در دیگران مؤثر باشند و در تربیت نسلی قوی، با اراده و مصمم، نقش بسزایی داشته باشند منوط به این كه از نقش خود آگاه بوده و عملاً زمینه چنین رسالت مهمی را فراهم سازند. بسیجیان با خودسازی و تقویت اراده خویش، حضور در صحنه های مختلف، زدودن یأس و نومیدی و نهراسیدن از مشكلات، می توانند افرادی مؤثر در خدمت جامعه و انقلاب باشند و این خود پیروزی بزرگی است، چنان كه در سخنان امام راحل«ره» بدان اشاره شده است: «... پیروزی این نیست كه ما فقط طاغوت را از بین ببریم، پیروزی اصیل آن است كه ما بتوانیم مبتدل بشویم به یك موجود انسانی، الهی، اسلامی كه همه كارهایمان، همه عقایدمان، همه اخلاقمان، همه اسلامی باشد.» ۲۱ و درباره اهمیت معنویات می فرماید: «عمده معنویات یك مملكت است... من از خدا می خواهم كه معنویات ما را رشد بدهد.» ۲۲ بنابراین، اسوه بودن بسیجیان منزلت كمی نیست. از شؤون انبیاء الهی است. «لقد كان لكم فی رسول الله اسوه حسنه» (احزاب/۲۱). هدف تعالیم همه انبیاء، انسان سازی است. چنان كه «هدف عمده اسلام با توجه به تمامی ابعاد، انسان سازی است.» ۲۳ پ) بسیجی و علم و دانش پیشرفت و ترقی علمی- فناوری با توسعه و خودكفایی كشور، ارتباط تنگاتنگ دارد. هرچه كشوری از توان علمی بالا و از صنعت و فناوری پیشرفته برخوردار باشد، با همت و پشتكار و نیروی ایمان مردم فعال آن، می تواند مراحل توسعه و سازندگی را در زمان كوتاهتر طی كرده و نیازهای خود را به دور از وابستگی به قدرتهای استعماری مرتفع سازد. اكنون كه «به مرحله حساسی از دوران انقلاب خود رسیده ایم، دوران سازندگی، دورانی كه باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهره مند شوند، دورانی كه باید شكوه نظام عدل اسلامی را لمس كنند» ۲۴، بسیجیان در این زمینه می توانند بسیار مؤثر باشند. آنها با فرا گرفتن علوم و فنون روز، كسب آگاهیها و تجارب معمول، چه از راه تحصیل در دانشگاه ها و مراكز علمی، چه به صورت تجربی و كار در صنایع و مراكز تولیدی، با ابتكارات، اختراعات و نوآوری ها و با به كار گرفتن خلاقیت های ذهنی خود در عرصه سازندگی و توسعه كشور می توانند در كنار دیگران نقش عمده ای ایفا كنند. بسیجیان باید توان علمی خویش را بالا برده و با افزایش مهارتها و دست یافتن به تجارب و تخصص های لازم، هركدام در رشته و حرفه ای، با اخلاص و دلسوزی كه نسبت به انقلاب دارند، چرخ های تولید، خودكفایی و استقلال واقعی مملكت را به گردش درآورند. به تعبیر رهبر فقید انقلاب اسلامی، با سقوط قدرت شاه «سدی كه مانع از حركت بود شكسته شد، لكن ما مراحل بسیار مشكل داریم كه باید با تشریك مساعی همه ملت و دعای همه ملت، این مشكلات رفع بشود.» ۲۵ ج) بسیجیان و امور نظامی هرچند دوران جنگ و دفاع پایان یافته و اینك در دوران آرامش و بازسازی به سر می بریم، لیكن بسیجیان با آشنایی عملی كه با امور نظامی داشته و با تجاربی كه از حضور در صحنه های مختلف نبرد پیدا كرده اند، می بایست روحیه نظامی و سلحشوری خود را حفظ و تقویت نمایند و با مراقبت از بنیه رزمی و حالات بسیجی خود، تجارب گرانبهای دوران دفاع مقدس را به دست فراموشی نسپارند. علاوه بر این آمادگی فردی، از طریق انتقال و آموزش تجربه های رزمی و نظامی و كسب آموزشهای جدید و غافل نماندن از سلاحهایی كه روزگاری آشنای دستان توانمند آنها بوده، آمادگیهای رزمی و نظامی خویش را افزایش و استمرار بخشند. البته این امر نیاز به برنامه ریزی و هماهنگی دارد كه بر عهده نهادها و مراكز مسئول می باشد. چ) بسیجیان و عرصه فرهنگ و هنر بسیجیان با شناخت و آگاهی از فرهنگ ناب اسلامی و ارزشهای والای آن، سپس پاسداری از آن ارزشها و جلوگیری از هجوم دشمنان به عرصه این فرهنگ، می توانند حافظ اصالتها و ارزشهای انقلاب باشند. پس از شناخت ارزشها و اصالتهای فرهنگی، معرفی و تبلیغ آنها در جامعه، انجام كارهای اصولی و محتوایی به منظور رسمیت بخشیدن و ترویج آنها، چه از راه آموزش، یا در قالب فیلم و دیگر برنامه های هنری، ضرورت می یابد. اگر خواهان جامعه ای واقعا اسلامی هستیم باید آن چنان فرهنگ اصیل اسلامی را به مردم شناساند و نیروهای جامعه را با این فرهنگ و ارزشهای آن آشنا كرد كه تاثیر فرهنگ بیگانه بر آنها به حداقل كاهش یابد. بی شك وقتی داشته های فرهنگی و مذهبی خود را به صورت مناسب و صحیح عرضه نماییم و رغبت و جاذبه مردم را نسبت به آن برانگیزیم، فرهنگ منحط غرب، زمینه ای برای نفوذ در جامعه اسلامی نخواهد داشت. بسیجیان در عرصه فرهنگ، چه در امر تعلیم و تربیت كودكان و جوانان و چه در كارهای هنری در ابعاد مختلف آن مانند: فیلم و سینما، تئاتر، نویسندگی و خلق آثار بدیع، شعر و ادبیات، هنرهای نمایشی و تفریحی و... می توانند ضمن پرورش استعدادهای خود، نقش موثر خویش را به نمایش گذارند. بسیجیان با شركت در مراسم و محافل فرهنگی، جشنها، سرگرمیها، امور ورزشی می توانند در سالم سازی فضای فرهنگی جامعه و جذب جوانان به امور سالم از روآوری آنان به ناهنجاری های اجتماعی و انحرافات و فرهنگ بیگانه جلوگیری كنند. آنها كه در جبهه های نبرد، زیباترین صحنه ها را آفریدند و هركدام راویان زنده خاطره ها هستند، قادرند كه در زمینه های گوناگون فرهنگی، خالق آثاری زیبا باشند. هركدام می توانند هنرمندی قابل، نویسنده ای توانا، شاعر و ادیبی خوش ذوق، و قهرمانی شایسته باشند و باهنر خود به فرهنگ جامعه و فرهنگ انقلاب خدمت نمایند. ح) بسیجیان و رهبری رهبری یكی از اركان مهم هر انقلابی است كه در تبیین استراتژی انقلاب، پیروزی و سپس هدایت و تداوم آن نقش اساسی دارد. از این رو، پیوند بسیجیان با رهبری انقلاب بسیار مهم است. اطاعت و تبعیت از فرامین رهبری اقدامی است در جهت تداوم انقلاب و حمایت از آن. این ارتباط ضمن نمودار ساختن پیوند معنوی بسیجیان با سلسله ولایت و اعتقاد به نظام نبوت و امامت در فرهنگ شیعی، نگرش او را نسبت به مسئله حكومت و رهبری در عصر غیبت امام زمان(عج) نیز نشان می دهد.از طرفی اگر بسیجی خواهان حفظ انقلاب و دستاوردهای آن است و سعی در رفع مشكلات آن دارد، استحكام پیوند او با رهبری، ضامن تحقق این خواسته می باشد. او می تواند با اتصال به رشته ولایت و رهبری، اتصال خود را با انقلاب اسلامی حفظ نموده و رسالت خویش را در قبال آن، كه همانا حفظ ارزشها و تلاش در جهت تحقق اهداف و آرمانهای آن است، به انجام برساند. ● نتیجه از مجموع آنچه بیان شد می توان نتیجه گرفت كه بسیجیان در قبال انقلاب اسلامی تعهدی عظیم و رسالتی بزرگ دارند، پیمانی كه با شهدای همرزم خود داشتند كه پاسدار راه و اهداف آنان باشند. این تعهد را با انجام رسالتی كه در پاسداری و تداوم راه انقلاب برعهده دارند، می توانند ادا كنند. آنان در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، معنوی می توانند به انقلاب اسلامی خدمت كرده و در رفع مشكلات آن بكوشند كار و تلاش آنها در این زمینه ها نشان دهنده عزم و اراده استوار آنان و شوق و علاقه شان به حفظ انقلاب و سازندگی ایرانی آباد، مستقل و سعادتمند است. [/align]
  5. irsalam

    نقش بسیج در نهضت تولید علم

    نقش بسیج در نهضت تولید علم [align=justify] این مقاله به بررسی وضعیت و وظایف «بسیج» در نهضت تولید علم میپردازد.ارتباطی تنگاتنگ بین این حركت و بسیج وجود دارد. به كارگیری هوشمندی و ایجاد عقلانیت در توان، محاسبه و سنجش و به دنبال آن ایجاد یك نظام مفاهیم، راه جریان ارادهٔ انسان به سوی مقاصد خویش است. انسان در زندگی اجتماعی خویش برای حركت به سوی آرمانهای خویش، ناچار است عقلانیت، هوشمندی اجتماعی، ظرفیت حسابگری و یك نظام مفاهیم و ادبیات ایجاد كند تا بتواند راه رسیدن به آن مقاصد را تبیین نماید. تكامل و رشد حیات اجتماعی به نوبه خود در گرو تكامل هوشمندی، عقلانیت و ظرفیت است كه یك جامعه، قادر به تولید آن است. جامعه دارای آرمان است كه آن را دنبال میكند و جهتگیری هوشمند جامعه، به سوی دستیابی به آن آرمانهاست. چنانچه آرمانهای اجتماعی وجود داشته باشد، طبعاً هوشمندی متفاوتی نیز مورد نیاز است تا بتوان تناسبات ایدهآلها را مورد محاسبه و ارزیابی قرار داد. اگر این اصل مهم (یعنی جهتداری هوشمندی، عقلانیت و علم) پذیرفته شود، ضرورت تولید علم اسلامی در مسیر دستیابی به آرمانهای اسلامی تمام میشود. از مباحث جدی در جنبش نرمافزاری، اجماع صاحبان اندیشه دربارهٔ یك سند رسمی است كه ضرورتها و مسیر حركت جنبش نرمافزاری را تبیین نماید. یكی از اصولی كه در این سند، به صورت جدی باید مورد بحث قرار گیرد این است كه آیا اصولاً چیزی به نام علم اسلامی وجود دارد؟ آیا تولید علم اسلامی یك ضرورت به شمار میرود؟ آیا میتوان علم را به اسلامی و غیر اسلامی تقسیم كرد؟ یا اینكه علم، نه اسلامی است و نه ضد اسلامی، بلكه موضوعی است كه از حوزهٔ دخالت دین خارج است؟ از آنجا كه ما معتقد به علم اسلامی هستیم یكی از ضرورتهای بقاء و توسعهٔ انقلاب اسلامی را تولید نرمافزارها و علوم دینی برای ادارهٔ جامعه میدانیم. اعتقاد به اداره اسلامی جامعه با انكار علم اسلامی، سازگاری ندارد و بسیار شگفتانگیز است كه عدهای به حكومت اسلامی معتقدند اما اعتقادی به علم اسلامی ندارند. برخی اساساً حكومت اسلام را در عرصهٔ زندگی اجتماعی نمیپذیرند و معتقدند در عرصهٔ حیات اجتماعی، عرصهٔ دینداری، عبادت و پرستش خدا نیست. یكی دیگر از ضرورتها، حركت به سمت تولید علم اسلامی است، به اینكه اگر در مقیاس جهانی، آرمانهایی را پدید آوریم و به پذیرش جامعهٔ جهانی برسانیم و هویت تمدن اسلامی را در جهان شكل دهیم، در گام بعد باید به دنبال ایجاد یك هوشمندی متناسب و پذیرش جامعهٔجهانی، ممكن نیست. بنابراین راهی طولانی پیش روی ماست كه اینك ما در نقطهٔ آغازین آن قرار داریم. در حال حاضر، میان عقلانیت مذهبی جامعه و عقلانیت تجربی و نظری هماهنگی وجود ندارد و این دو دارای دو روش محاسبهٔ متفاوت میباشند. تفاوتهای موجود در ساختار جامعهٔ دینی، ناشی از همین تفاوت است. اگر چنین ضرورتی پذیرفته شود پرسش این جاست كه جایگاه «بسیج» در تولید علم اسلامی و تحقق حركت عمومی به سمت تولید علم كجاست؟ باید به این نكته توجه داشت كه وقوع یك انقلاب و فرهنگی كه راه جریان اساسی اسلام در زندگی بشر، حداقل در دوران معاصر میباشد نیازمند تعریف یك نظام برنامهریزی و سازماندهی برنامه است. البته سازمان نیز شامل سطوح مختلفی از فعالیتهاست. به عنوان مثال، در یك درگیری نظامی، سطوح مختلفی از فعالیتها وجود دارد كه هر سطح، به میزان نسبی از توان، كارآمدی و فناوری برخوردار است. در سازوكار فرهنگی نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. سطوح فعالیتهای فرهنگی مورد نیاز برای ایجاد نهضت نرمافزاری متفاوتند و «بسیج»، پیكرهٔ گستردهای است كه همه لایههای جامعهٔ ما را در برمیگیرد. پس میتوان ارتباطی تنگاتنگ بین این حركت و بسیج تعریف كرد. بسیج فرهنگی در حوزههای مختلفی چون دانشگاهها، تحت عنوان بسیج دانشجویی و اساتید و در مدارس، تحت عنوان بسیج دانشآموزی وجود دارد. حركت بسیج باید منتاسب با جایگاه خویش و نیازهای مرحلهای انقلاب اسلامی باشد. اگر بتوان بسیج دانشجویی، اساتید و دانشآموزی را فعال كرد، فرهنگ سازی و تولید علم نیز امكانپذیر خواهد شد. برای این كار، چندین تلاش باید صورت گیرد. از جمله این اقدامات، نقد علمی ـ و نه سیاسی ـ است. تمدن غرب باید به صورت جدی مورد نقد علمی قرار گیرد و با ادبیات علمی، بحرانهای پیش روی این تمدن و عدم كارآمدی آن در حل این بحرانها به اثبات رسد. این كار علمی دقیقاً نقطه مقابل اقداماتی است كه دشمن انجام میدهد و تلاش دارد ثابت كند دین در عرصهٔ تمدن سازی و رفع نیازهای اجتماعی، كارآمدی ندارد از این رو در برابر، باید اثبات كرد تمدن، هوشمندی و عقلانیت مادی، توان پاسخگویی به نیازهای اجتماعی بشر را ندارد و در این زمینه به توفیقی دست نخواهد یافت. این كار، نیازمند یك تلاش جدید علمی است و ادعا این است كه اسلام باید در عرصهٔ حیات اجتماعی دخالت كند. به بیان دیگر باید ثابت كرد تأمین سعادت بشر در گرو هدایت اسلامی است. اما این اقدام باید به ادبیات و شیوههای كاملاً علمی صورت گیرد. این تلاش علمی نیازمند پژوهش بسیار گستردهای در عرصههای مختلف است. دشمن تلاش میكند نشان دهد بسیار موفق عمل كرده است و بدین ترتیب، در جبههٔ خویش ایجاد امیدواری و در جبههٔ مقابل، ایجاد فریفتگی نماید. پس باید اثبات نمود تمدنهای مادی، در حال بحرانهی بشر موفق نیستند و بدین ترتیب دشمنان را مأیوس و بالعكس افرادی را كه معتقد به زندگی در سایهٔ دین هستند امیدوار نمود كه تمدن غرب، كارآمد نیست. با این وصف، نقد علمی غرب در ابعاد گوناگون سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، امری ضروری و پیش روی ماست و به نظر میرسد بسیج دانشجویی توان انجام این مسئولیت را دارد. در حال حاضر، غرب، با شیوههای گوناگون به نقد علمی ادیان الهی، توحید، اسلام ناب و كارآمدی آن در حل نیازهای بشری، دست زده است. در دو دههٔ اخیر، انقلاب اسلامی ایران در دو حوزه، مورد انتقاد واقع شده است؛ حوزه نخست نقد آرمان ها و ایدههای انقلاب اسلامی كه گاهی به فلسفه سیاسی انقلاب تعبیر میشود و ایشان با نقد ایدئولوژی انقلاب كه مباحث فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است به طرح سئوالاتی از این قبیل میپردازند كه آیا اصولاً قالبی به نام حكومت اسلامی وجود دارد؟ آیا اسلام میتواند در عرصه حكومت به توفیق دست یابد؟ و مانند آن. این نقدهای جدی با اشكال گوناگون بر ضد انقلاب اسلامی ایران، در حال انجام است. حوزه دوم اما عرصهٔ نقد دیگر كه جدیتر است بحث از كارآمدی انقلاب اسلامی در حل مشكلات اجتماعی بشر است كه با ادبیات علمی از سوی ایشان مورد نقادی قرار میگیرد. متفكران تمدن مادی در صددند از نظر علمی ثابت كنند تحقق این ایدهها ممكن نیست. آنها انقلاب اسلامی را به ذهنگرایی و ایدهپردازی متهم میسازند. این اقدام توسط غربیها انجام گرفته و در این دوره، به صورت فعالتر در جریان است. از این رو میتوان گفت چالش پیشروی ما در این مرحله، نقد علمی انقلاب اسلامی است. در این دوران، ادبیات نقد، مانند گذشته بصورت سیاسی نیست بلكه كاملاً چهرهٔعلمی به خود گرفته است. آنها بر این نكته با شیوههای علمی پا میفشرند كه انقلاب اسلامی نمیتواند به سوی آرمانهای خود حركت كند. پاسخگویی به این نقد، نیازمند هوشمندی و عقلانیت است و این امر، رسالت عالمان جامعه در دو نهاد حوزه و دانشگاه را دو چندان میسازند. سوگمندانه تبلیغات دشمن به گونهای صورت میگیرد كه مسلمانان را فریفتهٔ دستاوردهای خویش و رفته رفته آنها را به اسلام و كارآمدی آن بدبین میسازد. پس باید به صورت جدی، در جهت رویارویی با آنان و ایجاد امید در میان مسلمانان، به پژوهش علمی روی آورد. اگر بتوان این ادعا را با ادبیات علمی برای همگان ـ اعم از دوست و دشمن ـ اثبات نمود غرب در رسیدن به اهداف خویش، كامیاب نخواهد شد. این روش، موجب اختلال در حركت دشمنان و ایجاد امید در دل طرفداران حكومت اسلامی میشود. تردید، همواره باعث توقف هر حركتی است. تداوم این روند، انقلاب اسلامی را در یارگیری در سطح جهانی، ناكام خواهد گذاشت و هیچ پیر و جوانی، تمایلی برای پیوستن به جرگهٔ دینمداری، در خود احساس نخواهد كرد و رفته رفته، خویش را در اردوگاه كفر، خواهد دید. این همه، ناشی از غفلت نسبت به نقد علمی تمدن مادی و عدم برخورد جدی و شایستهٔ علمی با شبهات روزافزون آنها در عرصهٔ عینی است. هنگامی كه دشمن احساس كند بر ضد یك شبههٔ او، ده پاسخ از زوایای مختلف علمی از سوی طرفداران حاكمیت اسلامی داده میشود خود را مواجه با یك موج قوی از هوشمندی جدید علمی در دفاع از انقلاب اسلامی بر ضد ادبیات علمی شبهه افكن، خواهد دید. این جبههای است كه باید فعال شود و البته این امر نیز منوط به سازماندهی لازم از سوی طرفداران انقلاب اسلامی است. گام دیگر كه مهمتر اما دور دستتر است ایجاد مفاهیم جدید ادارهٔ جامعه میباشد. بنابراین برداشتن این سه گام هم ضروری است: ۱ ـ نقد جدی علمی نسبت به بنیانهای ساخته شده توسط دشمن؛ ۲ ـ پاسخ علمی نسبت به شبهات ایشان؛ ۳ ـ ارائه راهكارهای جدید با هدف توسعهٔ گستره و نفوذ اسلام در مقیاس جهانی، منطقهای و ملی. برای حركت به سوی این آرمان، به فرهنگسازی و احیای هویت خودی نیاز است. باید نشان داد راه دیگری نیز وجود دارد كه ما توان پیمودن آن را داریم. در عین حال باید ثابت نمود كه ادبیات علمی غرب، نادرست و مربوط به یكی از سه دورهٔ استعمار است كه عبارتند از: ۱ ـ دورهٔ ادبیات استعماری؛ ۲ ـ دورهٔ توسعه؛ ۳ ـ دورهٔ جهانی سازی. استعمار در این سه دوره دارای سازوكارهای متفاوتی بوده است. در دورهٔ توسعه، نفس ادبیاتی كه جهان را به كشورهای توسعه یافته و نیافته، تقسیم و توسعه را به گونهای تعریف كرده است كه راه رسیدن به آن، تبعیت از غرب لكن با هدف ایجاد استعمار بوده است. از این رو در نقطهٔ مقابل، باید ادبیاتی ایجاد نمود كه بتوان با این استعمار و احساس حقارتی كه در ملل جهان سوم ایجاد نموده، مقابل كرد. كلمه جهان اول و جهان سوم نیز جزء همین ادبیات استعماری است. در هر حال برای حركت به سوی نهضت نرمافزاری و تحقق علم اسلامی، باید با ایجاد تحقیری كه صورت گرفته رویارویی شود. این رویارویی هنوز به اندازهٔ كافی در عرصهٔ علم و ادبیات علمی اتفاق نیافتده است. این اقدامات بر عهدهٔ بسیج (بویژه بسیج حوزه و دانشگاه) است كه باید به شدت، روزنههای نفوذ فرهنگی دشمن را مشاهده و به شیوهای علمی با آن رویارویی و سازوكار دستیابی به یك ادبیات برتر را در جهان دنبال نماید. نویسنده: سید مهدی میرباقری منبع : پایگاه اطلاع رسانی رسا[/align]
  6. تحکیم بنیان خانواده با حضور زن در بسیج [align=justify]امروزه زنان در جامعه اسلامی، همواره و همدوش مردان تلاش میکنند تا به شکوفایی برسند و در مسیر فرهنگسازی نقش مثبت و بسزایی داشته باشند. شخصیت زنان و ابعاد شخصیتی آنان برای الگوسازی، بسیار موثر و تحول آفرین بوده است و همچنان نیز شاهد پیشرفتشان در تمام عرصهها هستیم. بسیج یکی از مباحث اجتماعی است و بسیاری از معضلات نیز ناشی از بیتوجهی به همین موضوع است. پس آموزههای مترقی اسلامی و جایگاه زن در جامعه اسلامی تحولی مثبت را به وجود میآورد و میتواند بسیار موثر باشد. حضور زنان در تمام ارگانها باید با شرایط خاص و حفظ حرمتها باشد. دشمنان اسلام با سیاستگذاری، صرف هزینههای کلان و تبلیغات گسترده سعی دارند این باور دینی را در اذهان مردم خدشهدار کنند که باید مسوولان و مردم هوشمندانه در برابر این مجمع فرهنگی ایستادگی کنند. تصویب قوانین برای اجرایی کردن فرهنگ بسیج بانوان در جامعه نیازمند همدلی و همراهی خانوادهها در درونی کردن این فرهنگ دارد. پرداختن به احکام شرعی در زمینه نقش زن بسیجی در عرصه مقابله با تهدیدات فرهنگی دشمنان انکارناپذیر و تعیینکننده است. حضور بانوان موفق در عرصههای اجتماعی میتواند بیانگر این موضوع باشد که بسیج و بنیان آن مصونیت است نه محدودیت. علمای دینی باید با زبانی شیوا به بیان اهمیت بحث زن و پیامدهای بسیج زنان بپردازند و با آگاهی دادن هر قشر و گروه سنی، این فرهنگ اسلامی را در جامعه نهادینه کنند. در راستای رسیدن به این مهم، نباید از شروع آن واهمه داشت، چرا که با فعالیت مستمر میتوان این موضوع را پیگیری کرد و به ثمر رسانید؛ اما جای تاسف است که جامعه با این مساله به صورت مقطعی و کلیشهای برخورد کرده و آن را نادیده گرفته است. رسانههای مکتوب سیری منظم و هدفی معین را دنبال میکنند؛ به عنوان مثال روز زن یا مناسبت خاصی از جمله ۱۷ دی ماه که به عنوان روز ملی خانواده نامگذاری شده است به طور مقطعی، گریزی به موضوع بسیج و زن میزنند که پس از آن دیگر به این موضوع مهم فرهنگی پرداخته شود. روح حاکم بر جامعه باید فرهنگی باشد و رسانهها هم باید با هم در این خصوص هماهنگ باشند تا در مسیر فرهنگسازی نقشهای مثبت و موثری ظاهر شوند و باید بر رعایت این مساله مبادرت ورزند. عملکرد رسانهها و جامعه در ترویج و گسترش فرهنگ بسیج و زن نسبت به گذشته رو به بهبود است، اما هنوز با انتظاراتی که داریم، فاصله داشته و در بعضی مواقع خلاف این مساله نیز عمل شده است. گرایش به بسیج، امری فطری میان زنان و مردان بوده و در تمام ادیان الهی نیز به این مساله تاکید شده که تنها تفاوتهای آن در چگونگی و حدود آن است که در دین مبین اسلام به کمال رسیده است. اگرچه تحکیم بسیج، خصلتی نیکو برای هر انسانی اعم از زن و مرد است، اما در وجود زن به عنوان آیت جمال الهی و کانون خانواده، جلوهای برتر پیدا میکند. به این ترتیب بر زنان مسلمان نیز لازم است در جهات گوناگون از جمله مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی برای مقابله با دشمن مهاجم به کشور اسلامی آماده دفاع باشند. ناهید جعفرپورکامی [/align]
  7. irsalam

    فرهنگ بسیجی و بسیج فرهنگی

    [align=justify] فرهنگ بسیجی و بسیج فرهنگی یکی از ثمرات بسیج فرهنگ سازی آن می باشد، همان فرهنگی که از آن با عنوان فرهنگ بسیجی نام برده می شود. این فرهنگ دارای خصایصی است که مهم ترین آن کار با نیت پاک و صادقانه برای رضایت الهی می باشد. مردمداری، ولایی بودن، دل نبستن به زخارف دنیا، جناحی فکر نکردن، استفاده از همه ظرفیت ها و دشمن شناسی، از ویژگی های این فرهنگ متعالی می باشد. این فرهنگ به دلیل صبغه مردمی و الهی خود توانسته است به صورت ویژه ای فراگیر شود، به طوری که امروز موج تفکر بسیجی نه تنها در دانشگاه، مدرسه، کارخانه، مسجد و ق€• توانسته است انگیزه های تلاش را مضاعف کند بلکه موج این فرهنگ به بیرون از مرزها نیز گسترش پیدا کرده است. در اینجا نویسنده مقاله قصد ندارد به تبیین این فرهنگ بپردازد، چرا که فرهنگ بسیجی بیش از این که در دایره گفتار و نوشتار متجلی شود در مدار عمل باید تلالو پیدا کند و اساسا فرهنگ بسیجی فرهنگ عمل و تکلیف می باشد. همانطور که امروزه حقیقتی به نام فرهنگ بسیجی داریم که می تواند تحول آفرین باشد و راهکار نجات کشور از هر بحرانی این فرهنگ ارزشی می باشد، باید از بسیج فرهنگی نیز نام ببریم. امروز دیگر توپخانه دشمن و ناوها و موشک های کروز نمی تواند تهدیدی برای ما باشد چرا که زمان، زمان جدیدی است و رقابت و جدال به عرصه فرهنگ و تسخیر قلوب و دل ها کشیده شده است. بسیج فرهنگی در این حوزه نیاز امروز ما است. دیروز بسیج در عرصه نظامی نجات بخش ایران شد و امروز این فرهنگ باید در حوزه منش و رفتار ما متبلور شود. منظور از فرهنگ، تلقی اعم از فرهنگ می باشد؛ همان فرهنگی که با آن زیست می کنیم و در یک رفتار دوسویه از آن مت مدیریت کلان فرهنگی کشور و دستگاه های مسئول باید نسبت به فراگیر کردن این روحیه برنامه عملی ارایه کند، چرا که تنها فرهنگ نجات بخش کشور، فرهنگ بسیجی است و باید عقب ماندگی در این حوزه را با یک بسیج فرهنگی جبران کرد. خوب است مدیران تصمیم گیر در عرصه فرهنگ، برنامه خود را ارایه کنند و به مردم بگویند چه طرح عملی برای فراگیر کردن این روحیه داشته اند. نگارنده به این واقعیت، سخت معتقد است که بسیجیان با الهام از امام و آقا، خود به بهترین نحو پاسداران فرهنگ خودی و انقلابی خویش خواهند بود، اما این انتظار را از دستگاه های فرهنگی کشور خود دارند که چرا اقدامی بسیجی برای تعالی و اصلاح و هدایت فرهنگ عمومی انجام نمی دهند؟ شاید اگر امروز دیر بجنبیم فردا دیر باشد. بسیج فرهنگی ضرورت ایران امروز است. پاک ترین انسان ها بسیجیان و ناب ترین فرهنگ ها فرهنگ بسیجی است، پس در فراگیر کردن این فرهنگ بکوشیم. روزنامه جوان [/align]
  8. irsalam

    بسیج تفکر است نه تشکل

    بسیج تفکر است نه تشکل [align=justify] واژه بسیج در کشورمان واژه غریبی نیست؛ اما برداشتهای جامعه از این واژه گاهی متفاوت است. گروهی از بسیج ، یک مفهوم عرفانی برداشت میکنند که خروج از رنگ تعلق و داشتن روحیه آزادگی از شاخصههای آن است. عدهای از آن، خاطره جنگ و دفاع و غیرت ملی را در ذهن تداعی میکنند و برای جمعی ، بسیج، نهادی نظامی و انتظامی است که با پایان جنگ ، کارکرد خود را از دست داده است و برای بعضی هم بسیج و بسیجی ، تداعی کننده لباس و شکل ظاهری است اما بسیج را نباید محدود دید ؛ چراکه در یک قالب کلی، تشکیل بسیج نظامی و بسیج علمی و فرهنگی از اقدامات پیامبر(ص) بوده و ریشه قرآنی دارد بنابراین تعریف آن در یک چارچوب محدود جفا به بسیج و تفکر بسیجی است. نمیتوان انکار کرد که دوران ۸ ساله جنگ بعد نظامی بسیج را پررنگتر کرد اما زمانی که امام (ره) از ضرورت حاکمیت تفکر بسیجی سخن میگویند ، دیگر نمیتوان بسیج را در چارچوب صرف نظامی محدود کرد ؛ چراکه در اندیشه امام (ره) ، بسیج بیش از آن که یک نهاد و تشکیلات باشد ، یک تفکر و یک روش مدیریتی است که میتواند باعث اعتلای خانواده و جامعه شود زیرا بسیج خود برآمده از دل خانواده و بطن جامعه است و میتواند آثار غیرقابل انکاری به روند حرکت جامعه داشته باشد. حاکمیت تفکر بسیجی بر جامعه، ضمن آن که موجبات شناسایی استعدادها، ارادههای خدمترسانی و توانایی های کاری افراد بخصوص مدیران را موجب میشود ، باعث متمایز شدن عناصر غیرفعال ، کارشکن و سست ارادهای میشود که در بدنه حاکمیت نفوذ کردهاند. در تفکر بسیجی ، ملاحظه جایی ندارد و لاجرم کسانی که در مسیر غیر آن حرکت کنند یا درصدد اخلال در حرکت آن باشند، شناسایی میشوند. حاکمیت تفکر بسیجی بر فضای کاری کشور همچنین میتواند به میزان قابل ملاحظهای از هزینههای کاذب و تصمیمات متعدد بکاهد. از ویژگیها و بالندگی تفکر بسیجی است که دشوارترین کارها را در کوتاهترین زمان و یا کمترین هزینه به انجام برساند و اگر این روحیه و تفکر و اراده بر بدنه مدیریتی جامعه حاکم شود ، به میزان قابل توجهی مدت زمان اجرای طرحها کاهش مییابد و هزینهها متعادل میشود. ابتکار ، خلاقیت و نوآوری، محور تفکر بسیجی است بنابراین اسیر تکرار ، یکنواختی و الگوهای وارداتی نمیشود ؛ از این رو حاکمیت این تفکر بر چرخه نظام میتواند میدان جدیدی ایجاد کند تا استعدادها ، ابتکارات و نوآوری جوانان شکوفا شود و ساختارهای خدمترسانی با استفاده از الگوهای بومی و اقتضائات خاص کشور شکل گیرد. همچنین از آنجا که تفکر بسیجی ، هیچ سنخیتی با جناحگرایی، حزببازی و کار باندی ندارد ، در شرایطی که بخش بزرگی از توانایی مدیران کشور در اثنای درگیریها و عزل و نصبهای جناحی و اقدامات حذفی باندی هدر میرود ، میتوان با میدان دادن به تفکر بسیجی ، رقابت برای رضایتمندی مردم از طریق بهبود عملکردها را جایگزین رقابت برای حذف رقیب کرد. [/align] عباس محمدنژاد
  9. irsalam

    ۵ آذر روز بسیج

    ۵ آذر روز بسیج [align=justify]۵ آذر سال ۱۳۵۸، توسط امام خمینی (ره) فرمان تاریخی تشکیل بسیج مستضعفان صادر شد. تشکیل بسیج مستضعفان، ارتش ۲۰میلیونی به فرمان امام خمینی (ره) هوشیاری و درایت بی نظیر حضرت امام (ره) از جمله اساسی ترین عوامل در جهت خنثیسازی توطئهها به حساب میآید که به برکت این دوراندیشی و هدایت انقلاب در مسیر اصلی خود، زمینه انقلاب دوم فراهم آمد و با سقوط لانه جاسوسی آمریکا در تهران و برملاشدن ماهیت سلطه جو و تجاوزکارانه آمریکا، شیطان بزرگ با ضربهای سخت و جبران ناپذیر روبرو شد. اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی و اظهارات صریح حکام آمریکایی مردم و رهبران کشور و بویژه حضرت امام را با این حقیقت آشکار مواجه ساخت که احتمال مداخله نظامی آمریکا و هجوم به جمهوری اسلامی، امری بعید و غیرممکن نبوده و با توجه به سوابق این کشور در جهان لزوم آمادگی مردم جهت مقابله و رویارویی را در کوتاهترین زمان ممکن آشکار میساخت. بر این اساس امام امت در پنجم آذرماه سال ۱۳۵۸؛ یعنی در مدتی کمتر از یک ماه بعد از انقلاب دوم، فرمان تاریخی تشکیل بسیج را صادر فرمودند: «یک مملکت بعد از چند سالی که ۲۰ میلیون جوان دارد باید ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد و ۲۰ میلیون ارتش داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست.» مردم دلسوخته و مسلمان پاکباخته که دل در گرو عشق به انقلاب و هدفهای والای آن داشتند، با آمادگی و قصد و اراده خلل ناپذیر جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب، گروههای مقاومت مردمی را در پایگاههای بسیج و در آن زمان در مساجد سراسر کشور تشکیل دادند. [/align]
  10. irsalam

    هر روز، روز بسیج است

    هر روز، روز بسیج است [align=justify]عده ای فکر می کنند فقط باید در ایام هفته بسیج به موضوع ارتش ۲۰ میلیونی پرداخت و در دیگر ایام سال با بی تفاوتی از کنار این موضوع حساس و سرنوشت ساز عبور می کنند. اما واقعیت این است که همه ایام سال متعلق به بسیج و بسیجی است، چون بسیج امروزه یک فرهنگ متعالی است که باید در روش حکومتداری و اداره کشور و تعاملات بیرونی و درونی یک کشور تا یک فرد مورد استفاده قرار گیرد.رمز فراگیری و رویش تفکر بسیجی در مردمی بودن آن بوده است و اینکه بسیج اتکا به آحاد مردم خداجو و مومن دارد. این سوال باقی است که مدیران در دستگاه های اجرایی، تقنینی و قضایی چقدر در نهادینه کردن فرهنگ بسیجی در زیرمجموعه کاری و اداری خویش اقدام کرده اند؟ چند نفر از مدیران دستگاه ها، افراد ذی نفوذ دستگاه خود را از افراد با خوی و تفکر بسیجی برگزیده اند؟ چه اندازه در تبیین و گسترش این فرهنگ کمک و مدد رسانده اند؟ پاسخ این سوال ها روشن است و نوع پاسخ ها می تواند نوع رفتار ما را مشخص کند. اگر فکر کنیم بسیج و بسیجی و تفکر آن باید محدود به هفته بسیج باشد روش درستی در نگریستن به تفکر بسیجی نمی باشد. نباید در مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی در هفته بسیج به یکباره حجمی از مطالب در این خصوص ارایه شود و بعد از آن به یکباره تبلیغ، ترویج فرهنگ و روحیه بسیجی به آرامی در رسانه ها افول کند. حرکت مستمر، مستدام، با نشاط و با انگیزه ضرورت ترویج این تفکر می باشد. بد نیست نگاهی بیندازیم به گروه های مرجع اجتماعی که رسانه ها و تریبون ها یکی از آنها می باشد. آیا در غیر این هفته نیز به موضوع فرهنگ بسیجی به صورت یک کار ویژه نگاه شده است؟ و از همه مهمتر، آیا اگر برای ترویج این روحیه از نوع برخوردها و منش شخصی و اجتماعی بسیجی استفاده کنیم، تاثیرگذاری سخن ما بیشتر نخواهد بود؟ راستی فکر کرده ایم در رسیدگی به مشکلات مردم چقدر بسیجی عمل کرده ایم و چقدر در بند میز و امکانات و ... بوده ایم؟ آیا عمل گرایی و ایده گرایی توامان و خدمت به مردم علت العلل این فرهنگ نیست؟ بد نیست هر کدام از ما خودمان را با معیارهایی که بسیج بر اساس آن شکل گرفته است محک بزنیم و ببینیم تا چه حد بسیجی هستیم. حضرت امام و آقا، دو الگوی بزرگ بسیجیان می باشند، سیره و روش و سخنان آنها معیار است. بد نیست تامل و تعمق دقیقی در سخنان ایشان داشته باشیم تا بتوانیم گام شایسته ای در مسیر اعتلای فرهنگ بسیجی برداریم. لازمه این عمل آن است که هر روز را روز بسیج بدانیم و آن را فرصتی برای بهتر شدن قلمداد کنیم، که امام فرمودند: من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که اگر مسوولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. [/align]
  11. irsalam

    روز بسیج دانش آموزی(روز نوجوان)

    روز بسیج دانش آموزی(روز نوجوان) [align=justify]دانش آموزان شهید یعنی ذخیره های عظیم انقلاب و اسلام همه ساله با توجه به رویداد سیزدهم آبان کمیته مشترکی متشکل از اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان وزارت آموزش و پرورش و بسیج دانش آموزی و برخی دیگر از سازمانها و نهادهای کشور با عنوان کمیته مرکزی دانش آموزی مراسم ۱۳ آبان تشکیل شده که مهمترین برنامه های آن در قالب برنامه های هفته تربیت، روز بزرگداشت شهید فهمیده و سالگرد تأسیس اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان طراحی می شود. تجلیل از دانش آموزان نمونه در زمینه های فرهنگی، سیاسی و هنری حضوردر مزار شهدای دانش آموز و دیدار با خانواده های معظم آنان و برپائی نمایشگاه عکس و پوستر از حضور سیاسی جوانان در دوران انقلاب اسلامی به همراه یادبود شهدای دانش آموز در مدارس سراسر کشور از جمله برنامه های پیش بینی شده به مناسبت روز ۱۳ آبان است. سلسله نشست ها و گفتگوهای سیاسی با دانش آموزان در خصوص شیوه های رویاروئی با توطئه های فرهنگی و سیاسی آمریکا و وابستگان استکبار در یکصد و ده شهرستان دیدار اعضای کمیته ها و انجمن های اسلامی دانش آموزان بسیج دانش آموزی و امور تربیتی با مقام معظم رهبری از دیگر برنامه های کمیته مرکزی دانش آموزی مراسم سیزده آبان است. بسیج دانش آموزی، یک نهاد آموزشی است که با برنامه های مدون و ایجاد پایگاه های علمی سعی دارد گام مؤثری در ارتقای توان علمی دانش آموزان داشته باشد. بسیج، عبارت است از مجموعه ای که در آن، پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف عالی این ملت و برای کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور، جمع شده اند. بسیج عبارت است از تشکیلاتی که در آن، افراد متفرق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه، متعهد، بصیر و بینای به مسائل کشور و به نیاز ملت، تبدیل می شوند؛ مجموعه ای که دشمن را بیمناک، و دوستان را امیدوار و خاطر جمع می کند. معنای بسیج این است. بسیج در حقیقت، مظهر یک وحدت مقدس، میان افراد ملت است. همه میدانهائی که بسیج در آن حضور پیدا کرده است، میدانهائی ملی است؛ میدانهای مربوط به همه ملت است، هیج وقت کشور، از یک مجموعه عظیمی که از بهترین فرزندان کشور و با این خصوصیات تشکیل شده است، بی نیاز نیست. بسیج در واقع، مظهر عشق و ایمان و آگاهی و مجاهدت و آمادگی کامل، برای سربلندکردن کشور و ملت است. امروز سازماندهی بسیج در سراسر کشور، بسیار وسیع است؛ اما این سازماندهی، یقیناً از این گسترده تر خواهد شد، و با یک دید وسیع که نگاه کنیم، همه انسانهائی که این خصوصیات را دارند، در واقع جزء بسیجند. در حقیقت همه انسانهای مؤمن، آگاه، بصیر، عاشق، متعهد، علاقه مند و آماده به کار، در هر میدانی از میدانها هستند که برای ملت مفید است، جزو بسیجند. لذا بسیج، یک نام مقدس است. همه آحاد ملت، بخصوص اعضای بسیج، بسیج دانش آموزی، دانشجوئی، کارگری، صنفی و عشایری، یگانهای گوناگون بسیج و کسانی که جزو سازمان بسیج نیستند و در واقع جزو بسیجند، همه و همه در پای انجام تکلیف، حاضر و آماده باشند، خودشان را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی آماده کنند. دفاع هم همیشه، با آلات قهریه نیست، با مشت نیست، با تفنگ نیست، گاهی دفاع با فهمیدن است. گاهی دفاع از حقیقت، با حضور در جائی است. شاید یکی از بزرگترین خدماتی که انقلاب به ملت ایران کرد، این بود که ذهنها را باز کرد، ذهنها را سیاسی کرد، چشمها را باز کرد، و همه را با مسائل کشور آشنا کرد. این آشنائی، این بصیرت، باید روز به روز بیشتر و زیادتر بشود. اگر این بشود، دشمن هیچ کاری نمی تواند انجام بدهد. مقام معظم رهبری سال گذشته طی دیداری با اعضای ستاد یادواره های شهید فهمیده، ضمن تجلیل از شهید فهمیده بعنوان یكی از اسطوره های به یاد ماندنی در تاریخ ملت ایران فرمودند: "نوجوانی دوره ای است كه برای رقم زدن آینده هر فرد نقش حساس و تعیین كننده ای دارد و كسانی كه به این رشد معنوی، علمی و فكری و كارآیی و قوت جسمی برسند، آینده درخشانی را برای خود تضمین خواهند كرد. بنابراین پرداختن به كار تعلیم و تربیت این قشر از جامعه و بالاخص مسئله بسیج كه یك امر همه جانبه مادی و معنوی محسوب می شود حائز اهمیت بسیار است و جوانان و نوجوانان ما در لباس بسیج از ارزش ها و شخصیت و جوهره وجودی خویش مردانه دفاع می كنند ..." [/align]
×
×
  • اضافه کردن...