لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'بيوگرافي'.
13 نتیجه پیدا شد
-
ولادت در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیهالسلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام میرساند و میگوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!» رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.» جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.» به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیهی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سیّد» و «سبط» و «تقی» است. نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفتهاند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیهی عافیت و حرزهای مخصوص چشمزخم را خواندند. ذکر امام در قرآن ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیتها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیهالسلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر. رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم : امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفادههای علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوهاش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت میداده است. رسول خدا دربارهی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبتهای مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست. امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمهی اطهر، رابطهای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازیهای کودکانه میکرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق مینمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر میرساند و گاه در عبادت مادر دقت میکرد و از آن درسها میگرفت. این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع میرفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه پس از وفات دستهای مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن نیز سالها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد. امام حسن در دوران پیش از خلافت پدر : از این دوران اطلاع زیادی در دست نیست. فقط این مقدار مسلم است که امام علیه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روی دلسوزی در تأمین رفاه پدر میکوشیده و گاه همراه او در برخی فعالیتهای اجتماعی شرکت میکرده است( همانند شرکت در شورای شش نفره ی تعیین خلیفه پس از عمر و شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید)، و گاه پارهای مأموریتهای مهم را از طرف پدر عهدهدار بوده است (همانند آبرسانی به منزل عثمان در حال محاصره.) سیاستهای عملی امام حسن علیه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذا همانند او در هیچیک از جنگها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام این دورهی 25 ساله شرکت ننموده است. در دوران خلافت پدر امام حسن علیه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قویترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوبکردن فتنهی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهیاش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربتخوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد. جانشینی پس از شهادت پدر حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازدهگانهی خود، با ذکر اسامی آنها. امام پس از خلافت امام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند. پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایههای حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد. جاسوسهای معاویه را پیدا کرد و گردن زد، نامهی تندی به وی نوشت و او را تهدید به جنگ نمود. نامهنگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد. صلح امام مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیهالسلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان میداند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است. بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربههای سهمگین آن بر جناح باطل بهخوبی روشن میکند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلمستیزانه، پایهریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوهگر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد. امام پس از صلح تا شهادت تمامی تلاش امام حسن پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص ، بازسازی نیروهای خسته و وازده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت. عملکرد دشمنشکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاویه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت. صورت و شمایل امام امام حسن علیه السلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از همه شبیهتر بود. زیبایی بینظیری داشت.رنگش سفید بود و اندکی متمایل به سرخ، چشمانش درشت و سیاه، و محاسنش انبوه. جثهای قوی، تنومند و چهارشانه داشت. مویش مجعد (فردار) و قامتش متوسط بود. سیرت و فضائل و مناقب امام : شمارش مناقب هیچیک از اهل بیت عصمت علیهم السلام ممکن نیست. در زیارت جامعه خطاب به آنان میگوییم: « سروران من! ستایش شما را شماره نتوانم کرد و به آنچه در شأن شماست نتوانم رسید و به اندازه و قدرتان وصف نتوانم گفت.» امام حسن علیه السلام نه تنها از این خطاب مستثنی نیست بلکه به خصائصی از قبیل« سبط اکبر» بودن نیز برخوردار است. حلم بیپایان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است؛ و فضیلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهی دهد. معجزات امام : از معجزات آن حضرت جز اندکی در تاریخ نقل نشده است( همانند اینکه پدر را پس از شهادتش به صورت زنده به گروهی نشان داد.) و نیز نمونههایی از استجابت دعا و نفرینهای آن حضرت (همانند رطب دادن نخلی خشکیده به دعای او.) ولی اکثر معجزات و کرامات حضرت در اخبار از غیب و پیشگوییها تجلّی کرده است. شهادت امام تلاش موفق امام حسن برای بهکرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامهی عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند. حضرت پس از مدتی درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجری به لقاء الله شتافت. برادرش امام حسین علیه السلام، جنازهی او را پس از تغسیل و نماز برای دفن به سوی مسجد و روضه پیامبر برد ولی سرانجام بر اثر ممانعت بنیامیه در بقیع به خاک سپرد. ثواب عزاداری و گریه بر امام حسن رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم سالها پیش از شهادت امام حسن فرموده بود : « هر کس بر حسن گریه کند، چشمش روزی که دیدهها کور می شوند (روزقیامت)، کور نمی شود و هرکس در مصیبت او اندوهگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غم و اندوهی ندارد. زیارت حسن مایهی استواری قدمها در قیامت است.» شاگردان و یاران امام نام بیش از 30 نفر از شاگردان و یاران آن حضرت در تاریخ ثبت شده است. همسران امام بررسی موضوع زنان امام حسن علیه السلام بسیار لازم است زیرا زشتترین تهمتی که به حضرت از طرف دشمنان و دوستان نادان زده شده است، کثرت اغراقآمیز ازدواجها و طلاقهای اوست؛ تا جایی که برخی، تعداد همسران آن حضرت را 400 نفر گفتهاند. مجموعه زنانی که نام خود و پدرشان در تاریخ ثبت است و به عنوان همسر حضرت ذکر شدهاند، صحیح یا ناصحیح، به ده نفر نمیرسد؛ و در حقیقت بنیامیه خواستهاند با تهمت لذتطلبی مفرط به آن حضرت، صلح او را به صورتی تحریفیافته تفسیر کنند. فرزندان امام کمترین عددی که درباره فرزندان حضرت نوشتهاند 7 نفر و بیشترین عدد 23 نفر است. شیخ مفید ، فرزندان حضرت را 15 نفر میداند( هشت پسر و هفت دختر.) از دختران حضرت 4 نفر و از پسرانش نیز 4 نفر صاحب فرزند شده اند. البته دو تن از پسران، فرزند پسر نیاوردند و به همین جهت نسل تمامی سادات حسنی به آن دو پسر دیگر که فرزند پسر آورده اند زید و حسن مثنّی) منتهی میگردد. در سلسله سادات حسنی، دانشمندان، سلاطین، محدّثان و انقلابیون متعددی وجود دارد.
-
آیت الله سید على خامنهای؛ رهبر عالیقدر ایران در حال حاضر. ● ولادت و کودکی سید على خامنهای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنهای، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنهای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند. رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند: «پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.» امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام ـ تا چهارـ پنج سالگى من ـ یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.» رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند. ● در حوزه علمیه ایشان پس از آشنایی با جامعالمقدمات و صرف و نحو در دبیرستان وارد حوزه علمیه شدند و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواندند. درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند». ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کردند. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواندند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواندند و دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند. ● در حوزه علمیه نجف اشرف آیت الله خامنهای که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند. ● در حوزه علمیه قم آیت الله خامنهای از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنهای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد مى گویند: «به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنهای بر سر این دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتید و آشنایان افسوس مى خوردند که چرا ایشان به این زودى حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آینده چنین و چنان مى شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهى براى ایشان سر نوشتى دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد به ویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلّاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند. ● مبارزات سیاسى آیت الله خامنهای به گفته خویش «از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه هاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است، هنگامی که نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پر هیجان و بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنهای آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان مى گویند: «همان وقت جرقه هاى انگیزش انقلاب اسلامى به وسیله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هیچ شکى ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد». ● همراه با نهضت امام خمینى (قدس سره) آیت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آمیز امام خمینى علیه سیاستهاى ضد اسلامى و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب هاى فراوان و شکنجه ها و تعبیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطرى نترسیدند. نخستین بار در محرّم سال 1338 از سوى امام خمینى (قدس سره) مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرّم و افشاگرى علیه سیاست هاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستاى پیام امام خمینى، به تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا پرداختند. بدین خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فرداى آن روز به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین 15خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانى شدند. ● دوّمین بازداشت در بهمن 1342 - رمضان 1383- آیت الله خامنهای با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و دیدار با علما و طلّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ایشان به ویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ایشان در افشاگرى سیاستهاى شیطانى و آمریکایى رژیم پهلوى، به اوج رسید و ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند. ● سوّمین و چهارمین بازداشت کلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظیر جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همین فعالیت ها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند. بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگى مى کردند و یک سال بعد ـ 1346ـ دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدریس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نیز دستگیر و زندانى گردند. ● پنجمین بازداشت حضرت آیت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مى نویسد: «از سال 48 زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمى تواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پیوستن جریان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بیمناک است و نمى تواند بپذیرد که فعالیّـت هاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد». ● بازداشت ششم در بین سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسیر و ایدئولوژى آیت الله خامنهای در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن(ع)» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل میشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق به ویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلّاب انقلابى و معتقد را به این سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست مى گشت. طلّاب جوان و انقلابى که درس حقیقت و مبارزه را از محضر ایشان مى آموختند، با عزیمت به شهرهاى دور و نزدیکِ ایران، افکار مردم را با آن حقایق نورانى آشنا و زمینه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. این فعالیـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آیت الله خامنهای در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز 1354 در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان بودند. در این مدت در سلولى با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختى هایى که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند. ● در تبعید رژیم جنایتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آیت الله خامنهای را دستگیر و براى مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى علیه رژیم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه؛ یعنى پیروزى انقلاب کبیر اسلامى ایران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند. ● در آستانه پیروزى درآستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پیش از بازگشت امام خمینى(قدس سره) از پاریس به تهران،و از سوی ایشان «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصیت هاى مبارزى همچون شهید مطهرى، شهید بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنهای نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط شهید مطهرى «ره» به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند. ● پس از پیروزى آیت الله خامنه اى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رئوس آنها مى پردازیم: - پایه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتى، شهید باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357. - معاونت وزارت دفاع در سال 1358. - سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358. - امام جمعه تهران، 1358. - نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359. - نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358. - حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صدام به مرزهاى ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت هاى شیطانى و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروى سابق. - ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران. - ریاست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجایى دومین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنهای در مهر ماه 1360 با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حکم تنفیذ امام خمینى (قدس سره) به مقام ریاست جمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال 1364 تا 1368 براى دومین بار به این مقام و مسئولیت انتخاب شدند. - ریاست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360. - ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1366. - ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368. - رهبرى و ولایت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام والا و مسئولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگى تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمایند.
-
بيوگرافي نسرین مقانلو ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان ايراني
نسرین مقانلو نسرین مقانلو متولد 1347 در تهران و دیپلمه است. با فیلم امید به سینما آمد. اما شاید در فیلم همسر بیشتر دیده شد و پس از بازی در فیلم نابخشوده چند سالی خارج از کشور گذراند. پس از بازگشت به ایران بار دیگر بازی در سینما را با حضور در فیلمهای نچندان خوب ادامه داد تا اینکه به عنوان یکی از نقشهای اصلی فیلم مهمان مامان انتخاب شد. بازی روان و فوق العاده او، نام او را به عنوان یک بازیگر توانا مطرح کرد. شروع فعالیت سینمایی با فیلم قربانی (رسول صدرعاملی) به عنوان بازیگر در سال 1370. اما مقانلو با انتخاب درست، خیلی زود به جایی رسید که بود و از آن هم فراتر رفت. مقانلو بازی در سریال «مسافری از هند» را پذیرفت؛ بازی در یک نقش منفی و زنی که سن و سالش از خود او بیشتر بود اما او در این سریال چنان بازی کرد که دوباره دیده شد و پس از آن توانست در چند فیلم و سریال قابل تأمل حضور پیدا کند. حالا مقانلو بعد از عبور از شخصیتهای متعدد در فیلمها و سریالهای مختلف، به «مختارنامه» و بازی در نقش یکی از زنان مختار رسیده است. مقانلو در نقش ناریه برای نخستین بار در طول حرفه بازیگری، بازی در یک نقش تاریخی را تجربه کرده است و تصویری از زنی عاشق را ارائه کرده که در دورهای بسیار دور میزیسته است. -
بيوگرافي آل پاچینو ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان غيرايراني
آل پاچینو [align=justify] آلفردو جیمز پاچینو در نیویورک دیده به جهان گشود و پدرش سالواتور پاچینو (زاده شهر کورلئونه) کارمند شرکت بیمه و مادرش رز پاچینو (دارای تبار امریکایی-ایتالیایی) خانهدار بود. والدین او هنگامی که او بچه بود از هم جدا شدند. پدربزرگ و مادربزرگ او در اصل اهل سیسیلی بودند. وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از ۲۲ سال از بهار زندگیاش نمیگذشت مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش، زندگی چندان لذت بخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند، مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آنجا اقامت کند. ورود او به عرصهٔ بازیگری را باید سال ۱۹۶۹ دانست. پاچینو در این سال در فیلم ناتالی و من بازی کرد و دو سال پس از آن نیز ایفای نقشی در وحشت در نیلی پارک را پذیرفت. اما بازی در این دو فیلم هرگز او را راضی نکرد تا اینکه فرانسیس فورد کاپولا تصمیم به ساخت یکی از شاهکارهای تاریخ سینما یعنی فیلم پدرخوانده گرفت و نقش «مایکل کورلئونه» به او واگذار شد. رابرت ردفورد و جک نیکلسون و جمعی دیگر از بازیگران معروف سینما مورد آزمایش قرار گرفتند. اما کاپولا فقط پاچینو را انتخاب کرد. پاچینو برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که به آن نرسید. در سال ۱۹۷۳ او در فیلمهای مترسک و سرپیکو بازی کرد. در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود. وی در این فیلم نقش فرانک سرپیکو افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا میکند. پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد. اما منتقدان، جایزهٔ گلدن گلاب را به سبب بازی در سرپیکو به وی اهدا کردند. از دیگر بازیهای چشمگیر پاچینو میتوان به حضورش در فیلمهای پدرخوانده ۲ (۱۹۷۴)، بعد از ظهر سگی(۱۹۷۵) و عدالت برای همه(۱۹۷۹)» اشاره کرد. پاچینو برای بازی در همه این فیلمها نامزد اسکار شد ولی مورد بی مهری اعضای اسکار قرار گرفت. او میگوید: «من برای اسکار بازی نمیکنم، چون بازیگری عشق من است، عشقی که هرگز نمیتوانم رهایش کنم». او برای بازی در فیلمهایی چون کرامر علیه کرامر(۱۹۷۹)، اینک آخرالزمان، متولد چهارم جولای(۱۹۸۹) برای بازی دعوت شد ولی او قبول نکرد.هنگامی که کاپولا برای فیلم اینک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد: «من با تو به جنگ نخواهم آمد». دههٔ ۹۰ را برای باید دههٔ نوینی برای پاچینو دانست،زیرا او که پس از بازی در فیلم انقلاب (۱۹۸۵) مبتلا به ذات الریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود، در فیلم دریای عشق (۱۹۸۹) بار دیگر خوش درخشید.از فیلمهای معروف او در این دهه میتوان به دیک تریسی، پدرخوانده ۳(۱۹۹۰)، فرانکی و جانی(۱۹۹۱)، گلن گری گلنراس(۱۹۹۲)، راه کارلیتو(۱۹۹۳)، التهاب(۱۹۹۵)، تالار شهر(۱۹۹۶)، وکیل مدافع شیطان، دنی براسکو(۱۹۹۷) و خودی (فیلم)(۱۹۹۸) اشاره کرد.اما برترین فیلم او در این دهه، بوی خوش زن در سال ۱۹۹۲ میباشد که جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد.او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان میکند. علاوه بر جایزهٔ اسکار، جایزه گلدن گلاب نیز برای این فیلم از سوی منتقدان، به او اعطا شد.زمانی که نقش شیطان در فیلم وکیل مدافع شیطان (۱۹۹۷) را ایفا کرد، همه بزرگان، نامداران و تماشاگران سینما و مردم عادی او را نابغه خواندند. در سال ۱۹۹۶ از سوی انجمن گوتام جایزه ویژهٔ یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پش از آن نیز از سوی فستیوال بین المللی فیلم سن سباستین اسپانیا، جایزه مشابهی به او اهدا شد. او در سال ۲۰۰۲ در فیلم بی خوابی نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفهای است. تاجر ونیزی (۲۰۰۴) را باید بهترین فیلم او از سال ۲۰۰۰ به بعد دانست. کمتر بازیگری در سینمای جهان میتوان سراغ گرفت که نظیر پاچینو قدرت بازی با چشم را داشته باشد. چشمان پاچینو قدرت صحبت کردن با مخاطب را دارد و میتوان برق خاصی را در دیدگان وی احساس کرد. این یکی از امتیازات منحصر به فرد او است و فیلم پدرخوانده ۲ اوج بازی وی با چشمهایش به شمار میرود. قدرت و تاثیر نگاه او صحنههای جاودانهای را در تاریخ سینمای جهان خلق کرده است.بهعنوان مثال بازی استثنایی او در سکانس مرگ سولاتسو و پلیس خیانت کار(پدر خوانده۱) استعداد بی نظیرش را به نمایش میگذارد. پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژهای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی میتواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکتهٔ برجسته در بیشتر بازیهای او این است که مخاطب را با خود همراه میسازد. فرانسیس فورد کاپولا درباره او میگوید: «اگر کارگردان نمیشدم دوست داشتم یک پاچینو بودم». صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی میکند، گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعاً بازیگر هستند. در میان ستارههای هالیوود، بازیگران انگشت شماری چون مارلون براندو را میتوان یافت که صدایی مانند او داشته باشند. پاچینو تاکنون ازدواج نکردهاست اما دارای سه فرزند است که یکی از آنان دختریی به نام جولی ماریاست (متولد ۱۹۸۸) که در پی رابطهٔ چندین سالهاش با مربی بازیگری آموزشگاه لی استراسبرگ، جن ترنت به دنیا آمد و دو فرزند دیگرش دوقلوهایی با نامهای انتون و اولیویا هستند (متولد۲۰۰۱) که آنها نیز ثمرهٔ رابطه ناموفقش با بورلی دی آنجلو بودند. بعد بازی پاچینو با کولین فرول در فیلم ریکرئوت که منجر به رابطهٔ دوستانه با کولین شد ، ال اعتراف کرد که فرول یکی از استعدادهای نسل جدید هالیوود است . آل پاچینو در زندگی شخصی خود چیزی برای مخفی کردن ندارد و شاید به همین دلیل نزد مطبوعات و روزنامهنگاران از محبوبیت ویژهای برخوردار است. او انسانی وارسته و درستکار است که همواره تلاش دارد به همنوعان خود،آن هم به هر شکل ممکن کمک نماید و همین موضوع سبب شده تا وی دوستداشتنی باشد.[/align] -
بيوگرافي آرنولد شوارزنگر ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان غيرايراني
آرنولد شوارزنگر [align=justify] آرنولد آلویس شوارزنگر ۳۰ ژوئیه سال ۱۹۴۷ در اتریش به دنیا آمد. شوارزنگر در اتریش به دنیا آمد، مدت زیادی در آلمان زندگی کرد و همواره موفقیتهایش را مدیون یک اتریشی-آلمانی زبان میداند. پدر او گوستاو شوارزنگر افسر پلیس نازی و مادرش آرلیا جادرنی بود. وی همسر ماریا شرایور بانوی اول کالیفرنیا و خواهرزاده جان اف کندی است. وی در سال ۱۹۶۵ در ۱۸ سالگی وارد ارتش اتریش شد و یک سال از عمر خود را در آنجا گذراند و در آنجا بیشتر ورزش بدنسازی میکرد. چندی بعد او اتریش را ترک کرد و به آلمان رفت. او در سپتامبر ۱۹۶۸ وارد آمریکا شد در حالی که پول کمی داشت و زبان انگلیسی را در حد ابتدایی بلد بود و در سال ۱۹۸۳ شهروند آمریکا شد. در طول این مدت، در سال ۱۹۷۹، لیسانس خود را گرفت. در سال ۱۹۷۷ زندگینامه او تحت نام آرنولد: تحصیلات یک بدن ساز منتشر شد. شوارزنگر در سال ۱۹۹۷ در نظرسنجی مجله معتبر ایمپایر عنوان بیستمین بازیگر تمام ادوار سینما را به خود اختصاص داد. همچنین وی را به عنوان بزرگترین بازیگر اکشن به مدد فیلمهای موفقی چون ترمیناتور، دروغهای حقیقی، یادآوری مطلق، کوماندو، پاک کننده کونان و ... میشناسند. نام وی در کتاب رکوردهای گینس به عنوان بزرگترین بدن بشریت در تاریخ ثبت شدهاست. آرنولد در سال ۲۰۰۰ یکی از بیست چهره مشهور قرن جدید شناخته شد. او در سال ۲۰۰۳ بعد از تصدی فرمانداری کالیفرنیا به عنوان موفقترین مهاجر تاریخ آمریکا شناخته شد. او در ۷ اکتبر سال ۲۰۰۳ به جای گری دیویس فرماندار کالیفرنیا شد و در ۱۷ نوامبر ۲۰۰۳ سوگند خورد تا راه گری دیویس را ادامه دهد. در ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که میخواهد در سال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال ۲۰۰۵ بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد. مردم از او به عنوان فرشته نجات کالیفرنیا نام میبردند که همانند ترمیناتور با مشکلات مبارزه میکند. مردم به او القابی چون درخت زیتون اتریشی، نابودگر، گاورنِیتور به معنای فرماندار و ترمینِیتور دادهاند، او در جوانی در پرورش اندام شهرت زیادی کسب کرد. آرنولد یکی از پردرآمدترین بازیگران هالیوود و دریافت کننده بیشترین دستمزد در تاریخ هالیوود در سال ۲۰۰۳ برای فیلم ترمیناتور ۳ به مبلغ ۳۰ میلیون دلار است. ● برخی از آثار هنری آرنولد شوارزنگر: ▪ نابودگر ▪ نابودگر ۲: روز قضاوت ▪ نابودگر ۳: انقلاب ماشینها ▪ پایان روزها ▪ تخریب موازی ▪ دروغهای حقیقی ▪ غارتگر ▪ کونان: ویرانگر ▪ کونان: بیگانه ▪ داغ سرخ ▪ هرکول در نیویورک ▪ خداحافظی طولانی ▪ وزنهبرداری ▪ کوماندو ▪ بتمن و رابین ▪ ششمین روز ▪ دور دنیا در هشتاد روز ▪ جونیور ▪ دروغهای واقعی ▪ جزیره بر تا ▪ پارتی اخر ▪ خرین حضور قهرمان ▪ RawDeal ▪ Redsonja ▪ Stay Hangry ▪ Sintra ▪ پلیس کودکستان ▪ the jayne mansfield story ▪ the long good bye[/align] -
بيوگرافي آتیلا پسیانی ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان ايراني
آتیلا پسیانی [align=justify]جنسیت: مرد تولد و وفات: (1336 - ... ) محل تولد: ایران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر پسر مرحوم جمیله شیخی (بازیگر). همسر فاطمه نقوی (بازیگر) . با بازی در فیلم طلسم به سینما آمد. قبل از آن در تلویزیون و در مجموعه تلویزیونی ̎محله بر و بیا ̎ طبع آزمائی كرده بود. تا سال 1372 تقریباً سالی یك فیلم بازی كرد. و انصافاً خوب هم بازی كرد. اما شاید با بازی بسیار زیبایش در فیلم خاكستر سبز بود كه خودی نشان داد. از سال 1372 به بعد او با بازیهای ماندگارش در فیلمهای روز شیطان، دو زن، نسل سوخته، آب و آتش در لیست بازیگران توانای سینمای ایران قرار گرفت. مرگ سفید (حسین زندباف، 1362) طلسم (داریوش فرهنگ، 1365) كشتی آنجلیكا (محمدضا بزرگ نیا، 1367) پرواز پنجم ژوئن (علیرضا سمیع آذر، 1368) دو فیلم با یك بلیط (داریوش فرهنگ، 1369) مسافران (بهرام بیضایی، 1370) آپارتمان (مجموعه، اصغر هاشمی، 1372) خاكستر سبز (ابراهیم حاتمی كیا، 1372) در كمال خونسردی (سیامك شایقی، 1373) روز شیطان (بهروز افخمی، 1373) خانواده رضایت (مجموعه، حمید امجد، 1374) دیپلمات (داریوش فرهنگ، 1374) هفت سنگ (عبدالرضا نواب صفوی، 1375) عقرب (كار گروهی، 1375) دو زن (تهمینه میلانی، 1377) هیوا (رسول ملاقلی پور، 1377) نسل سوخته (رسول ملاقلی پور، 1378) آب و آتش (فریدون جیرانی، 1379) نیمه پنهان (تهمینه میلانی، 1379) شام آخر (فریدون جیرانی، 1380) گمگشته (مجموعه، رامبد جوان، 1380) سفر به فردا (محمدحسین حقیقی، 1380) گاهی به آسمان نگاه كن (كمال تبریزی، 1381) جائی برای زندگی (محمدرضا بزرگ نیا، 1383) مجردها (اصغر هاشمی، 1383) شبانه (امید بنكدار، كیوان علی محمدی، 1383) اسپاگتی در هشت دقیقه (رامبد جوان، 1383) كارگران مشغول كارند (مانی حقیقی، 1384)[/align] -
ابراهیم حاتمی کیا [align=justify] جنسیت: مرد تولد و وفات: (1340 - ... ) محل تولد: ایران - تهران - تهران شهرت علمی و فرهنگی: کارگردان فارغ التحصیل فیلمنامه نویسی از دانشگاه هنر. با ساخت فیلمهای كوتاه و مستند در رابطه با سینمای جنگ آغاز كرد. فیلمهای جنگی او از بهترینها بهشمار میآیند. او یكی از بهترین كارگردانان دهه هفتاد سینمای ایران به حساب میآید. هر فیلم واكنشهای اغلب مثبت را در پی دارد. او برای ساخت فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین فیلمنامه و كارگردانی را از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر دریافت كرد. در ضمن در دورههای برگزاری جشنواره فیلم فجر به فیلمهای او (خاكستر سبز، روبان قرمز و ارتفاع پست) بی احترامی هم شده است. فیلمها: هویت (1365) دیده بان (1367) مهاجر (1368) وصل نیكان (1370) از كرخه تا راین (1371) خاكستر سبز (1372) بوی پیراهن یوسف (74/1373) برج مینو (1374) آژانس شیشهای (1376) روبان قرمز (1377) موج مرده (79/1378) خاك سرخ (مجموعه، 80/1379) ارتفاع پست (1380) [/align]
-
شهاب حسینی جنسیت: مرد تولد و وفات: (1352 - ... ) محل تولد: ایران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر مدرك تحصیلی: دانشجوی انصرافی روانشناسی دانشگاه تهران. ابتدا با گویندگی در رادیو آغاز كرد و سپس در تعدادی از برنامههای تلویزیون مجری بود. در مجموعه تلویزیونی ̎پس از باران ̎ در عرصه بازیگری هم خود را آزمود و در نهایت در سال 1379 در فیلم رخساره بهعنوان اولین فیلم سینمائیاش موفق ظاهر شد. مجموعه ̎ پلیس جوان ̎ اوج هنرنمائی او در زمینه بازیگری است. شهاب حسینی در سینما هم خوب ظاهر شده: بازی موفق اما در حاشیه (واكنش پنجم) و بازی فوق العادهاش در فیلم ̎ شمعی در باد ̎ كه كاندید دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم از جشنواره بیست و دوم فیلم فجر هم شد. فیلمهای سینمائی: رخساره (امیر قویدل، 1379) آدمكها (علی قوی تن، 1381) واكنش پنجم (تهمینه میلانی، 1381) این زن حرف نمیزند (احمد امینی، 1381) زهر عسل (ابراهیم شیبانی، 1381) شمعی در باد (پوران درخشنده، 1382) رستگاری در هشت و بیست دقیقه (سیروس الوند، 1383) قتل آن لاین (مسعود آب پرور، 1384) مجموعه و برنامههای تلویزیونی: اكسیژن (سری اول، مجری، 1377) رنگ صبح (مجری، 1378) برپا - برپا (مجری، 1378) با شما (مجری، 1378) آفتابگردان (مجری، 1378) اكسیژن (سری دوم، مجری، 1378) ویژه برنامه عید فطر (مجری، 1379) پس از باران (مجموعه، سعید سلطانی، 1379) همسفر (مجموعه تلویزیونی، در دو اپیزود، 1380) پلیس جوان (مجموعه، سروس مقدم، 1380) تب سرد (مجموعه، علیرضا افخمی، 1382)
-
بيوگرافي محمدرضا فروتن ( بازيگر )
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بازيگران و هنرمندان ايراني
محمدرضا فروتن [align=justify]جنسیت: مرد تولد و وفات: (1347 - ... ) محل تولد: ایران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر مدرك تحصیلی: لیسانس روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد. - بازیگری را از سال 1373 آغاز كرد و پس از بازی در سریال « سرنخ » (قسمت تماشاخانه) یك دوره بازیگری و كارگردانی تئاتر و یك دوره فیلمنامه نویسی گذراند. - او با بازی در فیلم « مرسدس » شناخته شد و با بازی در فیلمهای ̎قرمز ̎، ̎دو زن ̎، ̎ متولد ماه مهر ̎، ̎زیر پوست شهر ̎ و بهخصوص ̎ شب یلدا ̎ توانائیهایش را به رخ همگان كشید. - او برای بازی در فیلم ̎ قرمز ̎ در هفدهمین جشنواره فیلم فجر و در فیلم ̎ شب یلدا ̎ از پنجمین جشن خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را بهدست آورد. - پس از بازی ماندگارش در فیلم ̎شب یلدا ̎ نزدیك به چهار سال است كه با وجود اكران فیلمهایش (آخرین آن ̎ سربازهای جمعه ̎) كمتر خبری مربوط به بازی او میشنویم! - او دو فیلم به نمایش در نیامده نیز در كارنامه دارد: ̎ رقص با رؤیا ̎ و ̎ بر باد رفته ̎. - پس از بازی در چهار فیلم متوالی از مسعود كیمیائی (مرسدس، فریاد، اعتراض و سربازهای جمعه) در بیست و پنجمین فیلم مسعود كیمیائی جائی نداشت. او در كنار بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، فرامرز صدیقی، فریبرز عرب نیا، داریوش ارجمند، محمدعلی فردین، سعید راد، احمد نجفی، عزت الله انتظامی و بهرام رادان در نقش قهرمان همیشگی آثار كیمیائی در چهار فیلم ایفاء نقش كرد. - جایزه: بهترین بازیگر نقش اول مرد در هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم ̎ قرمز ̎ (1377) - جایزه: بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن خانه سینما برای فیلم ̎ شب یلدا ̎ (1380) - جایزه: بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن دنیای تصویر برای فیلم ̎ شب یلدا ̎ (1380) فیلمهای سینمائی: - هدف (بهرام كاظمی - 1373) - آخرین بندر (حسن هدایت - 1373) - فاتح (بهرام ری پور - 1374) - ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی - 1375) - مرسدس (مسعود كیمیائی - 1376) - قرمز (فریدون جیرانی - 1377) - دوزن (تهمینه میلانی - 1377) - فریاد (مسعود كیمیائی - 1377) - متولد ماه مهر (احمدرضا درویش - 1378) - اعتراض (مسعود كیمیائی - 1378) - زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد - 1378) - شب یلدا (كیومرث پوراحمد - 1379) - رقص با رویا (محمود كلاری - 1380) - بر باد رفته (صدرا عبداللهی - 1381) - ملاقات با طوطی (علیرضا داودنژاد - 1381) - سربازهای جمعه (مسعود كیمیایی - 1382) - هشت پا (علیرضا داودنژاد - 1383) - بازنده (قاسم جعفری - 1383) - باغهای كندلوس (ایرج كریمی - 1383) - مجردها (اصغر هاشمی - 1383) - به آهستگی (مازیار میری - 1383) - نوك برج (كیومرث پوراحمد، 1384) - خاك سرد (رضا سبحانی، 1384) مجموعههای تلویزیونی: - تماشاخانه (پوراحمد - از مجموعه « سرنخ »، 1375) - روزهای به یادماندنی (مجموعه تلویزیونی - 1381) تئاتر (نمایش): - رومئو و ژولیت (علی رفیعی - نمایش، 1379)[/align] -
مجید مجیدی [align=justify]● شرح حال ▪ تاریخ تولد: ۱۳۳۸ مجید مجیدی متولد ۲۵ فروردین ماه سال ۱۳۳۸ می باشد. فعالیت هنری خود را از بیست سالگی و با بازی در نمایش های صحنه ای آغاز كرد. نهضت حروفیه به كارگردانی داوود دانشور نخستین نمایش حرفه ای است كه با بازی او در "تئاتر شهر" به روی صحنه رفت. درسال ۱۳۵۸ از خدمت نظام معاف شد و نمایش براند را برای قاسم سیف بازی كرد. در ۱۳۵۹ ابتدا نمایش "طیاره" را كارگردانی كرد، و سپس به "حوزه اندیشه و هنر اسلامی" پیوست و با امكانات "حوزه" به بازی در نمایش و نویسندگی و كارگردانی فیلم كوتاه پرداخت. نویسندگی و كارگردانی فیلم كوتاه "انفجار" (۱۳۵۹) نخستین تجربه ی او است، كه با دوربین ۱۶ میلی متری فیلمبرداری شد. "بدوك" نخستین فیلم بلندی است كه مجیدی در سال ۱۳۷۰ كارگردانی كرد؛ اما پیش از آن در طول دهه ی ۱۳۶۰ با ایفای نقش در فیلم های "توجیه" ( منوچهر حقانی پرست، ۱۳۶۰)، "مرگ دیگری" (محمدرضا هنرمند، ۱۳۶۱)، استعاذه (محسن مخملباف، ۱۳۶۲)، "دو چشم بی سو" (محسن مخملباف، ۱۳۶۲)، "بایكوت" (محسن مخملباف، ۱۳۶۴)، "تیر باران" (علی اصغر شادروان، ۱۳۶۵)، "در جست و جوی قهرمان" (حمیدرضا آشتیانی پور، ۱۳۶۸)، "تا مرز دیدار" (حسین قاسمی جامی، ۱۳۶۸) و "شنا در زمستان" (محمد كاسبی، ۱۳۷۰) خود را به عنوان بازیگر شناساند . در فاصله ی بازی در این فیلم ها و كارگردانی فیلم "بدوك" فیلم های كوتاه "هودج" (۱۳۶۳)، "روز امتحان" (۱۳۶۷)، "یك روز از زندگی با اسرا" (۱۳۶۷)، "آخرین آبادی" (۱۳۷۲) و "خدا می آید" (۱۳۷۴) را ساخت. مجیدی پس از بدوك فیلم های بلند "پدر" (۱۳۷۴)، "بچه های آسمان" (۱۳۷۵)، "رنگ خدا" (۱۳۷۷)، و "باران" (۱۳۷۹) را كارگردانی كرد. مجیدی جوایز زیادی از جشنواره های داخلی و خارجی دریافت داشته است. در بیست و یكمین دوره ی این جشنواره (۱۳۷۶) فیلم "بچه های آسمان" به نمایش درآمد و با استقبال عمومی مواجه شد. مجیدی دو دوره ی بعد از هفمین جشنواره برای فیلم "رنگ خدا" نیز موفق به دریافت جایزه شد، و این در طول برگزاری جشنواره ی مونترال بی سابقه بود كه كارگردانی دو بار جایزه ی بهترین فیلم را دریافت كند. ● فیلم شناسی: ▪ بچه های آسمان (۱۳۷۵) ▪ پدر (۱۳۷۴) ▪ بدوك (۱۳۷۰) ▪ بید مجنون (۱۳۸۳) ▪ باران (۱۳۷۹) ▪ رنگ خدا (۱۳۷۷)[/align]
-
رامبد جوان جنسیت: مرد تولد و وفات: (1350 - ... ) محل تولد: ایران - تهران - تهران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر مدرك تحصیلی: دیپلم. شروع بازی در تئاتر: از سال 1370 شروع بازی در تلویزیون: از سال 1373 شروع بازی در سینما: از سال 1376 با بازی در نقش كوتاهی در مجموعه تلویزیونی پرطرفدار همسران شناخته شد و سپس با بازی در مجموعه تلویزیونی خانه سبز به شهرت رسید و خیلی زود توانست نویسندگی و كارگردانی بعضی از نمایشها و مجموعهها را بهعهده بگیرد. بازی او فیلم مومیائی3 و مجموعه تلویزیونی ولایت عشق چهره دیگری از او به نمایش گذاشت. اولین مجموعه تلویزیونیاش را در سال 1380 با نام گمگشته كارگردانی كرد كه این سریال در ماه مبارك رمضان بسیار مورد توجه واقع شد. اما بهترین و كاملترین بازی سینماییاش را در فیلم صورتی ایفاء كرد. او سال 1382 را با كارگردانی دومین مجموعه تلویزیونیاش آغاز كرد. اولین تجربه كارگردانی در سینما را با ساخت فیلم اسپاگتی در هشت دقیقه از 25 آبان 1383 آغاز كرد. فیلمها: پشت دیوار شب (1376) كمكم كن (رسول ملاقلی پور، 1376) مومیائی 3 (محمدرضا هنرمند، 1378) سیندرلا (بیژن بیرنگ، مسعود رسام، 1379) صورتی (فریدون جیرانی، 1381) مکس (سامان مقدم، 1382) اسپاگتی در هشت دقیقه (+ كارگردانی، 1383) مجموعههای تلویزینی: نوروز 74 (1373) صرفه جویی آب (1373) همسران (بیژن بیرنگ، مسعود رسام، 1374) فروشگاه (احمد بهبهانی، 1374) نوعی دیگر (بهروز بقائی، 75-1374) خانه سبز (بیژن بیرنگ، مسعود رسام، 1375) سرزمین سبز (بیژن بیرنگ، مسعود رسام، متوقف در مرحله ساخت، 1376) در همین حوالی (مجموعه، بهعنوان نویسنده، 1376) تولدی دیگر (داریوش فرهنگ، یكی از نویسندگان، 1376) هتل (مرضیه برومند، 1377) كت جادوئی (محمدحسین لطیفی، 1377) ولایت عشق (مهدی فخیم زاده، 1378) گمگشته (فقط كارگردانی، 1380)
-
فاطمه گودرزی جنسیت: زن تولد و وفات: (متولد نوزدهم تیر ماه 1342 - ... ) محل تولد: ایران - تهران - تهران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر همسر عبدالرضا گنجی (كارگردان تئاتر و سینما). دارای مدرك تحصیلی دیپلم اقتصاد. گذراندن دوره دو ساله تئاتر در اداره بازیگری. شروع فعالیت از سال 1367 با مجموعه تلویزیونی گالشهای مادر بزرگ. با بازی در فیلم میخواهم زنده بمانم ثابت كرد كه تا قبل از این توانائیهایش را نادیده گرفته بودند. در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر بازیاش به عمد نادیده گرفته شد، اما در دوره بعدی، جایزهاش برای بازی در فیلم غزال گرفت. تا مدتها بعد از ̎میخواهم زنده بمانم̎ ، دیگر فرصت نمایش توانائیهایش را پیدا نكرد تا اینكه در مجموعه تلویزیونی دردسر والدین بار دیگر ثابت كرد كه همچنان توانائیهایش نادیده گرفته میشود. بهخاطر همه چیز (رجب محمدین - 1369) رعنا (مجموعه - داود میرباقری - 1369) خانه خلوت (مهدی صباغزاده - 1370) مهاجران (مهدی صباغزاده - 1371) افسانه مه پلنگ (محمدعلی سجادی - 1371) جنگ نفت كشها (محمدرضا بزرگ نیا - 72-1371) میخواهم زنده بمانم (ایرج قادری - 73-1372) آپارتمان (مجموعه - اصغر هاشمی - 1372) آرزوی بزرگ (خسرو شجاعی - 1373) بهشت پنهان (كامران قدكچیان - 1373) غزال (مجتبی راعی - 1374) حریف دل (عبدالرضا گنجی - 1375) جنگجوی پیروز (مجتبی راعی - 1377) تابلوئی برای عشق (حسینعلی لیالستانی - 1377) تلفن (شفیع آقامحمدیان - 1378) همسر دلخواه من (افشین شركت - 1379) فوتبالیستها (علی اكبر ثقفی - 1379) دردسر والدین (مسعود نوابی - مجموعه، 1380)
-
آتنه فقیه نصیری جنسیت: زن تولد و وفات: (1347 - ... ) محل تولد: ایران - تهران - تهران شهرت علمی و فرهنگی: بازیگر مدرك تحصیلی: فارغ التحصیل زبان اسپانیایی از دانشگاه آزاد اسلامی. همسر سابق فریبرز عرب نیا (بازیگر). اوایل دهه هفتاد در سینما بازیگر پركاری بود و در اواخر دهه هفتاد در تلویزیون. شاید برای اولینبار با بازی در مجموعه خاله سارا بود كه توانست مخاطبان زیادی را به خود امیدوار كند. با بازی در نقش لیلی در مجموعه خانه سبز در میان عموم به محبوبیت دست یافت و با توانائیهایش موفق شد در سری اول مجموعه داستان یك شهر چهرهای منفور - مونس توانا - ارائه كند بهطوری كه حتی كارگردان مجموعه هم از دست او عاصی شد و سرانجام پایان غم انگیزی برای نقش اول داستانش ترتیب داد! او در سینما هیچگاه نتوانست موفق باشد. فیلمهای سینمائی: جیببرها به بهشت نمیروند (ابوالحسن داودی، 1370) دو نفر و نصفی (یدالله صمدی، 1370) بندر مه آلود (امیر قویدل، 1371) آهوی وحشی (حمیدخیرالدین، 1371) بلوف (ساموئل خاچیكیان، 1372) من زمین را دوست دارم (ابوالحسن داودی، 1372) در كمال خونسردی (سیامك شایقی، 1373) كاكادو (تهمینه میلانی، 1373) غنچههای باغ پردیس (ویدئویی، 1373) سالهای بیقراری (مسعود نوابی، 1374) من و پنجره و دیگر هیچ (كوتاه، 1374) سفر به فردا (محمدحسین حقیقی، 1380) قارچ سمی (رسول ملاقلی پور، 1380) مزرعه پدری (رسول ملاقلی پور، 1381) بخشی از مجموعه های تلویزیونی: داستان یك شهر (مجموعه، اصغر فرهادی، 1378) دختران (مجموعه، اصغر توسلی، 1379) بیگانه ای میان ما (مجموعه، احمد امینی، 1382)