رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'حاضر'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

  1. احمدینژاد از نفرین مشایی میترسد چند روز دیگر تهران میزبان سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد است و تا کنون بان کی مون، محمد مرسی و کیم جونگ اون از خبرسازترین چهرههای این اجلاس بودهاند؛ اجلاسی که گویا پرشور برگزار شود. تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۳۹۱ مشخص شدن چهره برخی از مهمانهای شانزدهمین اجلاس کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد در تهران، آمار بانک مرکزی و نرخ تورم ۴۷ درصدی مسکن، حاشیههای پیرامون شخصیت آیتالله هاشمی رفسنجانی و مصاحبه جالب توجه محمدرضا باهنر، از مهمترین موضوعات روزنامههای صبح امروز بودند. «اون» در تهران کمتر از یک هفته به برگزاری شانزدهمین اجلاس کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد در تهران فرصت باقی مانده و کم کم چهره مهمانهای نهایی این اجلاس مشخص میشود؛ هرچند سخنگوی شانزدهمین اجلاس سران غیرمتعهدها تاکنون نام سران کشورهایی را که در جریان برگزاری شانزدهمین اجلاس سران غیرمتعدها به تهران سفر میکنند، رسما اعلام نکرده است، روزنامههای صبح امروز، به بازتاب حضور مهمانهای این اجلاس پرداختهاند و در این میان، حضور کیم جونگ اون، رهبر جوان کره شمالی در تهران برای بسیاری از روزنامهها جالب توجه آمده است. روزنامه ابتکار در گزارشی که خبر از حضور رهبر کره شمالی به تهران میداد، به بررسی حضور مهمانان این اجلاس پرداخته و از احتمال حضور بشار اسد در این اجلاس خبر داده و نوشته است: «یکی از کشورهای عضو این جنبش که در حال حاضر بیشتر توجهات را در عرصه جهانی به خاطر تحولاتی که در آن در حال رخ دادن است، به خود جلب کرده، سوریه است که جهت شرکت در این اجلاس از بشار اسد، رئیسجمهور این کشور دعوت به عمل آمد؛ گرچه اعلام شده که حضور وی در اجلاس تهران، بستگی به شرایطی دارد که در کشورش حاکم است، البته عدهای از تحلیلگران معتقدند که این اجلاس، تریبون مناسبی است برای بشار اسد که بتواند مواضع کشورش را در حضور نمایندگان بیش از ۱۲۰ کشور اعلام کند». این روزنامه اما در ادامه گزارشی درباره حضور رهبر کره شمالی در تهران مینویسد: «چندی پیش، برخی رسانهها از احتمال سفر وی به چین خبر دادند که این سفر هنوز انجام نشده است. در صورت حضور رهبر کره شمالی به تهران، این اولین سفر خارجی کیم جونگ اون در دوران حاکمیتش محسوب میشود». تهران امروز هم در گزارش یک خود با تصاویری از محمد مرسی، کیم جونگ اون، اوا مورالس، جلال طالبانی، مان موهان سینگ، نخستوزیر هند، سلطان قابوس، پادشاه عمان، آصف علی زرداری، رائول کاسترو، هوگو چاوز و محمود عباس از حضور رؤسایی که حضورشان در تهران قطعی شده گزارش داده است. این روزنامه مینویسد: «از میان ۱۰۰ کشوری که تاکنون برای حضور در این اجلاس اعلام آمادگی کردهاند، ۴۱ کشور در سطح سران رهسپار تهران خواهند شد. ۲۱ کشور در سطح وزیر خارجه و پنج کشور نیز در سطح فرستاده ویژه رئیسجمهور، دو کشور نیز در سطح وزیر ـ غیر از وزیر خارجه ـ شرکت میکنند. تعدادی از کشورهای منطقه که در سطح عالی در این اجلاس حضور پیدا میکنند، عبارتند از: امیر کویت، رئیسجمهور پاکستان، امیر قطر، رئیسجمهور ترکمنستان، رئیسجمهور تاجیکستان، پادشاه عمان، رئیسجمهور افغانستان، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین (محمود عباس)، نخستوزیر هند، رئیسجمهور عراق، رئیسجمهور مصر و رهبر کره شمالی. همچنین گفته میشود که برخی از کشورهای آمریکای لاتین چون کوبا، ونزوئلا، اکوادور و بولیوی نیز در این اجلاس در سطح سران شرکت میکنند. از جمله چهرههای خبرسازی که حضورشان در تهران قطعی است، علاوه بر بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد و رئیسجمهور مصر، رهبر جوان کره شمالی است». هاشمی کاندیدای ریاست جمهوری میشود؟ دو روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد و آرمان، گزارش نخست خود را به آیتالله هاشمی رفسنجانی اختصاص دادهاند. روزنامه آرمان که چند هفته پیش نیز از حضور هاشمی در نماز جمعه روز قدس خبر داده بود و سعی در جریانسازی خبری برای بازگشت هاشمی به تریبون نماز جمعه داشت، امروز هم صفحه نخست خود را به تصویر بزرگی از هاشمی رفسنجانی اختصاص داده و نوشته است: «آیتالله هاشمی رفسنجانی، کاندیدای ریاست جمهوری میشود؟». تورم ۴۸ درصدی مسکن بنا بر اعلام مرکز آمار ایران، شاخص تورم نقطه به نقطه در تیر ماه امسال، ۲/۲۶ درصد و تورم در دوازده ماه منتهی به تیر ماه سال ۹۱ نسبت به دوره مشابه سال گذشته، ۹/۲۵ درصد اعلام شد. بیشترین سهم از این افزایش، به ترتیب به گروه «مسکن و آب و برق و گاز و سایر سوختها» با ۷/۴۷ درصد، گروه «بهداشت و درمان» با ۵/۱۴ درصد و گروه «کالاها و خدمات متفرقه» با ۳/۱۴ درصد متعلق است. پیش از این، مدیر کل اقتصادی بانک مرکزی، نرخ تورم تیر ماه سال جاری را ۹/۲۲ درصد و نرخ تورم در خرداد را ۴/۲۲ درصد اعلام کرده بود. سخنگوی اقتصادی دولت نیز نرخ تورم اردیبهشت را ۲۲ درصد و بانک مرکزی، نرخ تورم فروردین ماه سال ۹۱ را ۸/۲۱ درصد اعلام کرده بود؛ این بخشی از گزارش روزنامه قدس با نام «ارزانی در مغازههای سر کوچه بانک مرکزی!» است که در واکنش به آمار بانک مرکزی در خصوص نرخ تورم ماه گذشته منتشر شده است؛ موضوعی که برای روزنامههای دیگر هم جالب توجه آمد. این روزنامه در ادامه گزارش خود نوشت: «در همین راستا، یک عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با بیان این که نرخ تورم ۹/۲۲ اعلام شده برای تیر ماه با تورمی که مردم در سطح جامعه لمس میکنند، تفاوت دارد، گفت: قیمت برخی اجناس در قیاس با گذشته افزایش ۵۰ درصدی داشته است. یوسفیان ملا در واکنش به اعلام نرخ تورم تیر ماه از سوی بانک مرکزی که ۹/۲۲ اعلام شده است، گفت: افزایش نرخ تورم تیر ماه در مقیاس با ماههای گذشته مشهود است و دلایلی اساسی و پایهای دارد که باید اصلاح شود. وی افزود: «هر چند نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی، ریشه علمی دارد، ولی نرخ تورمی اعلامی با آن چیزی که مردم در جامعه احساس میکنند، تفاوت فاحش دارد. وی با بیان اینکه برخی اجناس، افزایش قیمت ۵۰ درصدی داشته است، تصریح کرد: مردم در عمل چنین تورمی را قبول ندارند». یک سال دیگر هم دولت احمدینژاد را تحمل میکنیم روزنامه اعتماد نیز مصاحبهای با محمدرضا باهنر، نائب رئیس مجلس انجام داده و در آن، شرایط سیاسی کنونی و آرایش انتخاباتی را بررسی کرده است. بخش مهمی از این مصاحبه پس از مطرح شدن این پرسش که «مجلس در رأس امور است؟» به سوی محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی کشیده شد. باهنر در بخشی از این مصاحبه گفت: «رابطه احمدینژاد و مشایی یک تعریف ویژه دارد». بخشی از این گفتوگو به شرح زیر است: «چه تعریفی؟ من خودم معتقدم آقای احمدینژاد به مشایی اعتقاد دارد، بدهی سیاسی به او ندارد. احمدینژاد آدمی نیست که به غیر از خدا از کسی دیگر بترسد، من به این مسأله شهادت میدهم که احمدینژاد از کسی نمیترسد و فقط از خدا میترسد؛ بنابراین، اگر رعایت حال مشایی را میکند به او اعتقاد دارد. به خاطر خدا؟ بله، چون به مشایی اعتقاد دارد و از نفرین او میترسد. وامدار او نیست، ولی ما اعتقادی به مشایی نداریم. اعتقاد به یک فرد داشتن یعنی چه؟ یعنی حرفهای مشایی برایش مهم است، فکر میکند مشایی بهتر از خودش میفهمد، مشایی را نسبت به خدا بندهتر میداند. با همین تعریف شما به چه کسی اعتقاد دارید؟ من به مرجع تقلیدم اعتقاد دارم. آقای احمدینژاد به کارهای آقای مشایی باور دینی دارد. اگر همه بگویند حد مشایی این نیست که احمدینژاد از او تبعیت کند، اعتقاد احمدینژاد نمیگذارد که از او تبعیت نکند. تکلیف ولایتپذیری رییسجمهور چه میشود؟ این مسأله برای شما مهم نیست؟ یک جایی هست که آقا به احمدینژاد حکم میکند و او گوش نمیکند و یک موقع ارشادش میکند و او گوش نمیکند. آنجایی که ارشاد میکند، میتواند گوش نکند اما آنجایی که حکم میکند باید گوش بکند. اگرچه بسیاری از نظرات ارشادی رهبری هم به دلیل احاطه ایشان به امور لازمالاتباع است».
  2. FATEH110

    20 و 30 حاضر به پخش این گزارش نشد!

    ماجرای امر به معروف طلبه ای که با ضربات چاقو راهی بیمارستان شد، روز به روز از کم کاری برخی سازمانها و دستگاهها پرده بر میدارد. به گزارش جهان، بعد از آنکه نزدیکان طلبه آمر به معروف و ناهی از منکر شب نیمه شعبان او را نزدیک به چهار ساعت در سطح شهر چرخاندند تا بالاخره بعد از ۱۷ بیمارستان، یکی حاضر شد که بدن نیمه جان او را پذیرش کند، اکنون صدا و سیما هم با رفتار خود نشان داد که شانه از زیر بار وظایفش خالی میکند. برخی نزدیکان علی خلیلی در تماسی که با "جهان" داشتند اینگونه کمکاری صدا و سیما را توضیح دادند: فردای حادثه، یعنی روز نیمه شعبان از باشگاه خبرنگاران جوان به بیمارستان آمدند و از آقای خلیلی گزارش تهیه کردند. همچنین از بچههایی که شب حادثه سر صحنه بودند هم خواسته شد تا به جامجم بروند و با آنها هم مصاحبه شود. "تعدادی از بچه ها به جام جم رفتند و مصاحبه دادند. خبرنگاران به ما گفتند که این گزارش را برای خبر ۲۰ و سی تهیه میکنند و قرار است از این بخش خبری پخش شود اما بعد از آنکه هیچ خبری در ۲۰ و سی و دیگر بخشهای خبری پخش نشد طی تماسی با مسئولین صدا وسیما متوجه شدیم که جلوی پخش گزارش گرفته شده است!" این نزدیکان طلبه ناهی از منکر همچنین از انتشار مصاحبه با ضاربین ابراز نارضایتی کردند و گفتند: رسانهها از زبان یکی از ضاربین نوشتند که آقای خلیلی تنها به دلیل بلند بودن صدای ضبط ماشین به آنها تذکر داده در حالی که این گفتهها از اساس کذب است. در آن شب این اشرار قصد داشتند با استفاده از ناامنی که جامعه را فراگرفته، خانمی را به زور سوار ماشین خود کنند که آقای خلیل مانع از این کار شد و البته پاداشش را هم گرفت.
  3. كریمپور در این گفتوگو از خودش گفته، داستانهایی از حضورش در آكادمی نوبل تا روزانه 15 ساعت نوشتن. دنیای داستانهای كریمپور مانند حرفهای اوست، بسیار خودمانی، حقیقی و البته... 500 سال هم عمر كنم باز برای نوشتن وقت كم دارم گفتوگو با حسن كریمپور در منزل شخصی او و به مناسبت انتشار تازهترین داستان بلند او «بهانهای برای ماندن» از سوی نشر آموت انجام شد. لحن و ادبیات این گفتوگو به دلیل ایجاد فضای قابل لمس كمتر تغییر داده شد و سعی ما بر این بود كه به ادبیات كریمپور بسیار نزدیك باشد. كریمپور در این گفتوگو از خودش گفته، داستانهایی از حضورش در آكادمی نوبل تا روزانه 15 ساعت نوشتن. دنیای داستانهای كریمپور مانند حرفهای اوست، بسیار خودمانی، حقیقی و البته عامهپسند است. گفتوگو در ادامه از نگاه شما میگذرد. جناب كریمپور حال و هوای كتاب تازه شما هنوز بوی جوانی میدهد. انگار هر چقدر هم كه سن شما بیشتر میشود سن كتابهایتان كم میشود؟ [میخندد] این كتاب را واقعیتش گذاشته بودم برای دوران پیری و زمینگیر شدن. مثل لقمه آخر غذا. خودم خیلی دوستش دارم اما در 20 كتابی كه نوشتم خوانندههای من بیشتر باغ مارشال را خبر دارند و پسندیدند در حالی كه به نظرم كتابهای دیگر هم دست كمی از آن ندارند. خودتان چطور؟ شیفته همان باغ مارشال هستید؟ من نه، كتاب «درماندگان عشق» را بیشتر دوست دارم. این علاقه به رمانهایتان كی برای خودتان مشخص میشود؟ همان وقت نوشتن؟ نه! كتابها را اصرار دارم قبل از چاپ چند بار بخوانم. خودم را جای خواننده میگذارم تا ببینم چقدر با قهرمانها مانوس میشوم. یعنی زیاد خودتان را جای خواننده میگذارید؟ باور كنید گاهی اوقات كتاب خودم را میخوانم برای اینكه ببینم آخر داستان چه شكلی باید بگیرد و من به عنوان مخاطب چه پایانی را دوست دارم. در همان كتاب باغ مارشال وقتی بعد از 28 سال دو شخصیت داستان به هم میرسند و پاسخ زن به تقاضای ازدواج مرد منفی است، من خودم حین نوشتن نمیدانستم این پاسخ منفی میشود. من خودم از این پاسخ ناراحت شدم. حتی با او بگومگوی درونی هم داشتم ولی خب همین «نه» بود كه قصه را ساخت و خوب از آب درآورد. قصههای شما و مایه خام آنها از كجاست؟ ایدهها را از كجا میگیرید؟ همه آنچه من مینویسم، تخیلی است. خیلی اوقات آرزوهای خود است كه دوست داشتم به آنها برسم. دوست داشتم عاشق باشم و خیلی چیزهای دیگر و همه آنها را هم داستان میكنم. البته الان خیلی از آن آرزوها با اینكه دیر ولی برآورده شده ولی آنچه در داستانهاست معمولا برگرفته از همان واقعیتهاست. ولی معمولا میگویند نویسندهها علاقه ندارند كه خودشان را در داستانشان نشان دهند. شما اینطور نیستید؟ هر نویسندهای گوشهای از داستانش خودش است و اگر بگوید نیست به نظرم دروغ میگوید. من شش سالم بود كه پدرم فوت كرد، تمام قهرمانهای داستانهای من هم پدر ندارند، همه قهرمانها در غربت بودهاند و زندان رفتهاند. من هم همینطور بودهام. حتی همه آنها مثل من عشق گمشده داشتهاند. اگر هم احیانا اتفاقی برخلاف این رخ بدهد، خواست خودم بوده است. شنیده ام كه همین نوع روایت شما باعث شده آثارتان ترجمه هم بشود. بله، كتاب باغ مارشال تنها به واسطه خوانندگانش در لندن، ابتدا به صورت پاورقی منتشر شد. بعد در انتشارات پنگوئن با ترجمه فردی به نام خسروی، این پاورقیها بهصورت كتاب متمركز و در قالب یك اثر مستقل جمع شد. تماسی هم با من گرفتند كه برای عقد قرارداد به آنجا بروم كه به زودی این سفر هم انجام میشود تا كتاب با تایید خودم منتشر شود. شما در همه این سالها هیچوقت حس نكردید كه نوع نگاه شما به قصه و داستان برای مخاطبان ممكن است تكراری شود و او رفته رفته از آن دلسرد شود. مخصوصا در سالهای اخیر كه داستاننویسی انگار شكل و شمایل مدرنتری پیدا كرده است؟ ببینید! بعضی موضوعات هستند كه به نظرم قدیمی نمیشوند. اختلاف طبقاتی و یا روابط اجتماعی ایرانی كه قدیم و جدید ندارد. شاید نوعش یا به قول شماها میزانسن آنها تغییر كند ولی ماهیت آن تغییر نمیكند. بالاخره میشود فهمید كه امروزه باید این روابط را چگونه نوشت ولی قالب و چارچوب داستان خیلی فرق نمیكند. البته داستانهای من بیشتر به موضوعات عاطفی مرتبط است ولی خب به تناسب سایر موضوعات هم در آن میآید. از زندگی قومی و عشایری گرفته تا زندگی مدرن. من امكان مقایسه این نگرشها را در داستانهایم به خواننده میدهم. البته تماسها و بازخواستهای خوانندگان من هم همیشه حاكی از رضایت آنها بوده است. پس مخاطبتان را میشناسید و میدانید برای كه باید بنویسید. مخاطبان من بیشتر با من در تماس هستند. گاهی این تماسها بیاندازه میشود و برای من تعجبآور است. بیشتر آنها هم جوانان و بهویژه زنان هستند. و این نوع نوشتن شما را تغییر میدهد. نوع نوشتن را نه ولی تشویقم میكند كه ادامه بدهم. از اینكه به داستانهای شما عامهپسند بگویند ناراحت نمیشوید؟ نه، خودم اساسا عامهپسندی را دوست دارم. عامهپسندی به نظرم یعنی اینكه مخاطب از درس خوانده دانشكده ادبیات تا درس خوانده نهضت سوادآموزی بتواند از كتاب لذت ببرد. برای این كار من معمولا سعی میكنم از كلمات عجیب و غریب استفاده نكنم. این را كه میگویم شاید شما فكر كنید ساده است اما من این سادهنویسی و تاثیرش را واقعا با چشم دیدهام و حس كردهام. یادم است كه حوالی شیراز در لابهلای پیچ و مهرههای یك تعویض روغنی كتابم را دیدم از جوان صاحب آنجا پرسیدم كه چیست؟ گفت خواهرم این كتاب را به من معرفی كرده و من هم دارم آن را میخوانم و نتوانستم كه با خودم نیاورمش. میگفت این اولین كتابی است كه دارم میخوانم و همین من را وادار كرده كه پنجشنبهها بروم شیراز و كتاب بخرم و وقتی هم بگذارم برای كتاب خواندن. برایتان مهم نیست كه منتقدان ادبیات شما را نقد كنند و داستانهایتان را بد معرفی كنند؟ خب مجله و روزنامه و منتقد كارش همین است ولی خب كسی سراغ من نمیآید. من دوست داشتم كه نقد هم بشوم ولی خب كسی سراغ من نیامد و اگر هم بیایند حتما دوست دارند مطابق سلیقه آنها حرف بزنم و من واقعا اهل این ماجراها نیستم. قبل از این جاهای زیادی بودند كه من را دعوت میكردند تا راجع به كتابهایم صحبت كنم ولی واقعیت این است كه من ترجیح میدهم بیشتر وقتم را به نوشتن بگذرانم. شما مگر در روز چقدر مینویسید؟ نزدیك 15 ساعت مینویسم و در این مدت اگر بین نوشتن دو اثر فرصت كنم كتاب هم میخوانم كه بیشتر كتابها روانشناسی است و برای نوشتن قصهها نیز به من خیلی كمك میكند. داستان كتاب آخر شما «بهانهای برای ماندن» انگار با بقیه كتابهایتان تفاوت دارد و موضوعش هم برای من جالب بود. از كجا به این قصه رسیدید؟ من معتقدم روابط عاطفی میان برادر و خواهر در جوامع امروزی به شدت كمرنگ شده و دیده نمیشود. خب چه ایرادی دارد قصه در رابطه با این موضوع باشد. خواهر و برادری كه برای هم دلتنگ میشوند و این حس دلتنگی میشود مایه اصلی داستان من شاید باورتان نشود اما این حسها و حالات همواره در همه ما هست ولی نمیخواهیم ببینیمش. من تماسهایی دارم از خوانندههایم كه میگویند آدمهای قصههای من را دیدهاند و میشناسند در حالی كه هیچكدام از آنها حقیقی نیستند. گاهی البته روایتهایی میشنوم از برخی افراد و قصههایی از زندگی آنها كه خط اصلی داستان من را شكل میدهند ولی در هر شكل بقیه را تخیل میكنم و میدانم كه چطور آن را پیش ببرم. البته كم پیش میآید كه كسی برای من قصهاش را بگوید ولی خب خودم زیاد دنبال این قصهها میروم. اصراری دارید كه راوی همیشه در داستانهای شما اول شخص و در واقع خودتان باشد؟ بله، اینطور قصه گفتن راحتتر است. سعی میكنم توصیف نكنم و قصه را جلو ببرم. من علاقه زیادی به فرم یا آنچه شما میگویید تكنیك ندارم. همانطوری كه بلدم مینویسم. كاری هم ندارم كه كسی بپسندد یا نه، به آن فكر هم نمیكنم. دوست دارم ساده و نزدیك به حقیقت بنویسم تا خواننده حس كند كه آدمهای قصه را میشناسد. این استعدادی است كه من دارم [میخندد] اگر بگویند كه من پانصد سال هم عمر میكنم باز هم برای نوشتن وقت كم دارم. من بارها شده كه در عین حال سه رمان را با هم نوشتهام. صبح تا ظهر یكی، ظهر تا عصر یكی و شب تا نیمه شب هم یكی و هیچ كدام را هم قاطی نمیكنم. شده است كه گاهی روزها در كارهای شخصی خودم به خاطر غرق بودن در فضای قصهام اشتباه كنم، راه را اشتباه بروم اما قصهها را نه، قلم كه گرفتم در همین قصهام تا زمانی كه خودم از آن بیرون بروم [میخندد] داستانهایم را معتقدم بعد از مرگم بیشتر خواهند شناخت و خیلی سر و صدا خواهد كرد مثل نقاشیهای ونگوك. سر و صدا از چه نظر؟ از نظر ساختار داستاننویسی. ببینید شاعر بر دو دسته است آنكه شعر میگوید و آنكه شعر میسازد. آنكه شعر میگوید میشود سعدی و حافظ و آنكه شعر میسازد میشود مهدی سهیلی. سرودههایش را بخوانید، ساختار و وزنش عالی است اما بر دل نمینشیند. جناب كریمپور از ماجرای كتابهایتان و جایزه نوبل هم بگویید؟ نسخه ترجمه شده باغ مارشال را به من اطلاع دادهاند كه به آكادمی نوبل هم فرستادهاند و من خاطرم جمع است كه این جایزه را به بهانه داستانهایم میگیرم به ویژه به خاطر باغ مارشال، جلد سوم این كتاب هم كه در لندن میگذرد و نقطه اصلی وقایع آن هم فوتبال است. دلیل اصلی این اعتقاد من است شاید باورتان نشود اما لندن را بهتر از تهران میشناسم. مدتی به خاطر این داستان در آنجا بودم. اگر در كشور ما هم ادبیات متولی و صاحب داشت، به جای انتشارات پنگوئن، یك ناشر و موسسه داخلی میباید من را به آنجا معرفی میكرد. ولی من مطمئنم كه جایزه را میگیرم و افرادی هم كه پیگیر این موضوع هستند، به من قول دادهاند كه این اتفاق میافتد و خودم هم معتقدم حق من است، حق همه زحمتهای من. در كتاب آخرتان اسمی از ناخدا خورشید آوردهاید. این شخصیت واقعی است؟ بله، این شاگرد همان ناخدا خورشیدی است كه فیلمی به نامش ساختند. من در قشم دیدمش و قصهاش را برای من گفت. البته قصهای كه گفت، چند خط بود و با اجازه او، من براساس آن این كتاب را نوشتم. آدمها و خط اصلی داستان واقعی است ولی جزئیات آن را خودم نوشتم. من از شما روزنامهنگارها ولی گلهمندم! نمیدانم چرا دنبال كسانی میروید كه بیخودی معروف شدهاند مثل هنرپیشهها. من هنرپیشگی را هنر نمیدانم چون ابزار دیگری غیر از خود هنرمند برای نمایش میخواهد. هنرمند به نظرم كسی است كه اگر در جنگل هم بود روی برگ درخت مینویسد و روی تنهاش نقاشی می كند. هنرمند به نظرم كسی است كه مینویسد و هزار سال بعد هم كتاب او كتاب است و ارزش دارد. اینها درد است اما به كه بگوییم؟! میگویید مردم دوست دارند اما چه كسی مردم را علاقهمند كرد به اینها ... بس است دیگر ...
×
×
  • اضافه کردن...