رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خلاصه'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

  1. irsalam

    خلاصه قصه کودکانه دماغ دکمه ای

    خلاصه قصه دماغ دکمه ای دختر بچه با خوشحالی و تعجب در رو باز کرد و رفت پیش مادربزرگش و گفت : «یه جایی رفتیم که اسمش نانیبا بود . روزی که داشتیم از اون جا بر می گشتیم همه با انگشتاشون ...» مادربزرگ در حالی که جمله نوه اش را کامل می کرد گفت : «دماغشون رو فشار می دادن تا صاف بشه ، مثل دکمه .» مادربزرگ شروع کرد به تعریف یک قصه *** پسری در سرزمین تانیبا زندگی می کرد که هر چه بزرگ و بزرگ تر می شد تمام اعضای بدنش رشد می کرد به جز دماغش . دماغش ، که گرد و صورتی و کوچک مانده بود ، مثل یک دکمه بود ؛ به خاطر همین همیشه تنها بود و دوستی نداشت و غضه می خورد . یک روز اتفاق وحشتانکی افتاد و جادوگر خبیث تانیبا شاه و ملکه سرزمین رو طلسم کرد و بالای یک برج شیشه ای زندانی کرد . جادوگر خبیث فرمانروای تانیبا شد و همه چیز تاریک و سرد و سیاه شد . همه گل ها پژمردند و همه از ترس در گوشی صحبت می کردند و ... . دماغ دکمه ای هم توی قصر مجبور بود برای جادوگر خبیث کار کنه . یه شب دماغ دکمه ای صداهای وحشتناکی شنید . تولد جادوگر خبیث بود و داشت برای خودش با صدای بد و بلندش شعر می خوند . دماغ دکمه ای با ترس و لرز و صدای آروم بعد از تبریک تولد جادوگر خبیث گفت : « شما باید خیلی باهوش باشید ، چون هیچ کس نمی تونه راهی برای شکست شما و نجات پادشاه و ملکه پیدا کنه . » جادوگر هم گفت : «البته که نمی تونن . مگر اینکه چیزی به من نشون بدن که قبلا کسی ندیده باشه که نمی تونند . چون به محض این که اون رو پیدا می کردن ، می دیدنش .» دماغ دکمه ای تمام شب رو فکر کرد و صبح روز بعد با یک سیب رفت پیش جادوگر خبیث و گفت : « سرورم ، مایلم این سیب را به شما تقدیم کنم .» جادوگر خبیث تعجب کرد و با عصبانیت سیب رو گرفت . با خودش گفت حتما جواهری در سیب پنهان شده و چاقو رو برداشت و سیب رو از وسط نصف کرد و با دقت به دو نیمه آن نگاه کرد . جادوگر گفت : « چی ؟ کوچولوی بدجنس ، این جا که چیزی نیست . » جادوگر خبیث به درون سیب نگاه کرده بود ؛ چیزی که هیچ کس قبلا از آن ندیده بود . طلسم جادوگر باطل شد و از بین رفت . پادشاه و ملکه هم آزاد شدند . *** بعد از اون پادشاه و ملکه دماغ دکمه ای رو به قصر بردند و دستور دادند که همه ، روز تولد دماغ دکمه ای ، دماغ هایشان را فشار دهند تا صاف شود . صاف مثل یک دکمه . این داستان به صورت کامل در شماره 1 چاپ شده است منبع : ماهنامه نبات کوچولو - شماره 1 (گروه سنی 8 تا 12 سال) صفحات 14 الی 18
  2. مبانی نظری : نوع نگاه شخص به زندگیو طرز تلقی ازجهان هستی ( جهان بینی ) را مبانی نظری گویند. پس ازآشنایی با مفهوم مبانی نظری به صورت عام و کلی ،برای بررسی بیشتر مبانی نظری معماریباید به تعاریف مختلف از آن بپردازیم و جنبه های مختلف مبانی نظری در معماری رامورد بررسی قرار دهیم . در شناخت و بررسی ابتدایی از مبانی نظری معماری باید بهبررسی خود مبانی نظری معماری که شامل هدف ، ماهیت و گرایش های نظری معماری می باشدپرداخت و پس از آن به مو ضوع مبانی نظری عام معمار یا طراح در یک طرح و پیوند فرهنگو معماری که شامل علوم اجتماعی و فرهنگی و اصول زیبایی شناسی می باشد پرداخت و درنهایت مبانی نظری طراحی معماری که شامل منابع شناخت و تئوریها ی گذشته و نوینمعماري می باشد را مورد بررسی قرار داد. مبانی نظریمعماری:۱-مجموعه و نظامی از داده ها و مفاهیم است که به توصیف و تبیین پدیدههای معماری که شامل آثار معماری و اندیشه های مکتوب است می پردازد و این کار را بادو هدف انجام می دهد : - تولید معماری جدید - نقد معماری گذشته و ‘موجود ۲-مجموعه ای از ویژگیهای مفهومی و معنایی است که یک طراح (معمار) آنها را در طراحی اثر خود القاء می کند ، که این القاء می تواند آگاهانه و یا بصورتناخودآگاه باشد. ۳-حاصل تعامل سه اصل مردم ، معمار و معماری که شامل نوعنگاه مردم به معماری، نوع نگاه معمار به معماری و نگاه معمارانه به زندگی مردم میشود. معماران متفاوت با احساسات ونگرشهای متفاوت كار مي كنند .بعضي از آنهابراي شروع به كار فاز يك از بنيان فيلسوفانه به عنوان راهبري براي تصميم گيرياستفاده مي برند . مبانی نظری عام معمار یا طراح در یکطرح : روحیه و شخصیتی است که طراح برای یک پروژه خاص متصور می شود واز طریق آن ایده های کلی خود را در ارتباط با پروژه بیان می کند . معمار همچون ديگرهنرمندان خلاق،با چند روش كاري مورد استفاده خود انس مي گيرد و با تركيبهاي متفاوتآنها و آزمايشهاي پي در پي ،زبان مطلوب براي هر طرحي را مي يابد .بنا براين هر كارجديد او به كارهاي قبلي او متمايل است و بر حسب اعتقاد او به تغيير مد و سليقه،كارهاي او نيز تغيير مي كند . مبانی نظری طراحی معماری : اصول و ضوابطی ( دستورالعملهای طراحی ) است که طراح بعد از شناخت وارزیابی موضوعات یک پروژه خاص برای حصول مبانی نظری عام طرح ، اتخاذ می نماید گذر زمان جبری فرا راه معماری سنتی برای زندگی روزمره امروزی آیا معماریسنتی می تواند جوابگوی نیازهای ما باشد؟ آیا دائم نشستن و فکر کردن به مسائلفلسفی ،فرهنگی وهویتی می تواند مشکلات مارا حل کند؟ گذر زمان جبر را وارد میکند،جبری که معماران ومخاطبان را از معماری سنتی جدا ویا دور می کند،این جبر می تواندجبر اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی،تکنولوژیک ویا سیاسی باشد،به هر حال موجودیت جبردرتمامی موارد فوق بر اثر گذر زمان است ، هنرو معماری همیشه و در همه حال تابع اصول وضوابط معین و شناخته شده ای است و پیوندی استوار و ناگسستنی با فرهنگ، الگوهایرفتاری و ارزشهای جامعه داردو به همین دلیل است که سبک های معماری هر دوره ،انعکاسیاز فرهنگ و هنر آن دوره محسوب می شود، همچنانکه تغییرات در معماری با تغییراتی کهدر سایر عرصه های زندگی به وقوع می پیوندد متناسب است،و این تغییرات لازمه معماریپو یا و زنده است تا بتواند نیازهای جدید انسان را پاسخگو باشد. هر سبک جدید معماریبر اصول، روشها و سنتهای سبک های پیشین استوار است و به همین علت است که بین سبکهایگوناگون معماری در گذشته رابطه ای محکم وجود دارد به طوری که مرزبندی در بین آنهادشوار به نظر می رسد. این نزدیکی اصول و روشهای معمار در بین سبکهای مختلف نشاتگرفته از فرهنگ، سنن و الگوهای رفتاری مشابه افراد جامعه می باشد که با اندکتغییرات در شیوه های جدید زندگی و فرهنگ مردم که ریشه در زمان دارد،به علت پاسخگوییبه نیازها جدید باعث به وجود آمدن سبکهای معماری می شده،پس باید گفت که زمان همیشهدر حرکت است و آن قومی موفق است که نيازهای معماری جامعه را درک کند و زمان ومکانجامعه خود را بشناسد، معماری باید در جهان آزاد صورت پذیرد جهان آزاد بدان معنانيست كه تمام مكانهاي خاص لزوماً هويتشان را از دست بدهند و جملگي شبيه به همشوند، جهان آزاد، جهان ارتباطات و تغييرات است، و مستلزم نوعي گونهگوني است. بهبيان ديگر، زندگي ضرورتاً با خصوصيات محلي رابطه دارد، و تجسم هر نوع جهان بايدتجلي اين خصوصيات را با نیاز و تکنولوژی روزدر بر گيردو اينكه معماري ميتواند ريشهدر محل داشته باشد و با زمان به جلو گام بردارد یعنی می توان بر فراگير و به روزبودن آن تأكيد داشت،در واقع می توان رشد سنت جدید را در معماری از ابتدای تاریخ تاکنون مشاهده کرد، پس نمی توان گفت ظهور معماری جدید که بر اساس همان فرهنگ والگوهای رفتاری انسان در زمان خویش و بر اساس نیازها و امکانات جدید و نه بر اساسفرهنگ ، نیازهاو محدودیتهای گذشته شکل گرفته است ،باعث گسست پیوندهای محکم و استواربین برخی از مظاهر و جلوه های زندگی با فرهنگ جامعه و در نتیجه از بین رفتن معماریسنتی شده است زیرا اگر اینگونه می بود بایستی تمامی سبکهای معماری که باعث رشد ،پیشرفت و تکامل معماری در طول زمان شده است به دلیل آنکه سبک قبلی خود را دگرگونکرده و یا تکامل بخشیده را مخل و نابود کننده معماری سنتی و هویت معماری بدانیم وطبق دیدگاه و نظریه سنت گرایان متعصب بگوییم که اصولاً انسانها وظیفه نداشتند کهعمر و توان خویش را صرف کشف یااختراع و ایده های جدید و برپایی چنین دستاوردهایینمایند و می بایستی گرایش به سنتها و راههای گذشته داشته باشند، هر چند با کمی تاملمی توان سنت گرایی آنان را با پیشرفت همان سنت در طول زمان به چالش کشید،زیرا ممکناست که همان چیزی که امروز مدرن است فردا سنت شود.به نظر من و بسیاری دیگر، سنتچیزی در گذشته نیست ،سنت همیشه با ماست و خواهد بود سنت نیاز واعتقاد ما در دورانیاست که در آن به سر می بریم، البته شاید معماری مبتني بر سنت باشد اما ديگر متعلقبه آن نيست، معماری همیشه و در همه حال با زمان همراه و هم قدم بوده است، و اینزمان است که بر اساس ماهیت و جبر خویش فرهنگها،سنن و الگوهای رفتاری را می سازد ویا تغییر می دهد، باید بپذیریم که معماری و هنرهای سنتی یکی پس از دیگری بر اثر جبرگذر زمان از بین خواهند رفت همانگونه که از ابتدا تا به حال در هر دوره کم رنگ وکمرنگ تر شده و در آخر ضعیف یا از بین رفته اند. سنت بايد گسست كامل از آن باشد منتهاگسستي كه آگاهانه و هوشيارانه است و به بقاي فرهنگ ميانديشد نه تخريب آن، سنتمتعصب حاصل يك جهاننگري مداوم و تقلیدی است كه امروز منسوخ شده، به هر حال جبرزمان و جود دارد و بهترین راه مقابله با آن همراهی با آن است ،یعنی با این جبرهمراه شد و آن را واقعیتی غیر قابل انکار دانست. اگرمعماری سنتی و ايراني نميتواند تکنولوژی و روشهای معاصر را در خودجا دهد و نیاز امروز را بر طرف کند به اين خاطر است كه نتوانسته با تپشهاي زندگيامروزی همراه شود، اتفاقي كه در شعر معاصر با هوشمندي نيما افتاد گسستن از سنت شعركلاسيك بودکه از راه نقد آن اتفاق افتاد. نيما به اين نتيجه رسيد كه جهانبيني شاعركلاسيك مبتني بر سوبژكتيويته است؛ او به پيرامون خود نگاه عيني و ابژكتيو ندارد. نيما سعي كرد كه اين رويه را در شعر خود دنبال نكند. خوب! اين يعني نقد تاريخ. امانغمههاي محزون موسيقي ،معماری و دیگر هنرهای ایرانی هنوز هم گرفتار همان جهانبينيسوبژكتيو است كه از ديرباز بر كليت فرهنگ ما حاكم بوده است. به همين دليل پاسخگوينياز نسل امروز نيست. من متاسفم كه هنوز چنان نگاه هويتخواهانه و متصلبي بر هنرهاومعماری ايراني حاكم است كه حاضر نيست به آن نگاه انتقادي بيندازد و طرحي نو بياورد ... گویا جبری که از آن سخن به میان است درخصوص معماری ایرانی به جای تکامل تدریجی آن بر اساس نیازهای روز و نوع جهان بینی وفرهنگ و هویت ایرانی جبری است کنترل نشده که متاسفانه سعی درحذف معماری ایرانی وجایگزینی آن با معماری همگام با زمان ،مطابق با نیازهای جدید به روز و بسته بندیشده اما وارداتی دارد ،و به نظر من این هیچ دلیلی ندارد مگر مقابله متعصبانه بعضیافراد که سعی در حفظ هنر و معماری ایرانی به شکل سنتی خود(سنت متعصبانه) و عدم توجهبه جبر زمان هستند و بدون توجه به قابلیتهای جدید در معماری ایرانی و نیازهای جدیدبشری بر سنتی بودن آن اصرار می ورزند و مخالف با همگام نمودن آن با زمان بر اساساصول و فرهنگ و جهان بینی ایرانی هستند.
  3. خلاصه كتاب باباي دارا، باباي ندار (ثروتمندان به فرزندان خود در زمينه كاركرد پول چه چيزي مي آموزند، كه نادارها و اعضاي طبقه مياني جامعه از آن غافلند!) نویسنده : رابرت كيوساكي، شارون لچنر مترجم: دكتر عبدالرضا رضاي ينژاد گوشه ای از متن کتاب : [align=justify]من دو بابا داشتم، يكي دارا و ديگري نادار. يكي بسيار درس خوانده و زيرك بود، مدرك دكترا داشت . باباي ديگر هرگز نتوانسته بود كلاس هشتم را هم به پايان برساند. هردو مرد سختكوش و در كار و زندگي خود پيروز بودند.درآمد هر دو نفر رضايت بخش بود، ولي يكي از آنان در زمينه هايي پيوسته مشكل داشت . باباي ديگر از ثروتمندترين مردان ايالت هاوايي شد. و تأثيرگذار بودند . هر دو به من اندرزهايي دادند، ولي (charismatic) هر دو مرد با اراده، فر همند اندرزهاي آنان متفاوت بو د . هر دو مرد به درس خواندن سخت عقيده داشتند ولي موضو ع هاي يكساني را توصيه نمي كردند. اگر من يك بابا داشتم ناچار بودم تا اندرزهاي او را بپذيرم يا رد كن م . با داشتن دو بابا اين فرصت را يافتم تا ديدگا ه هاي آنان را با هم بسنجم، ديدگاه يك مرد دارا و يك مرد نادار. مشكل من در نوجواني اين بود كه مرد دارا هنوز به ثروت نرسيده بود و مرد نادار هم تنگدست نشده بود. هر دو مرد تازه پا به راه نهاده و با درآمد و خانواد ه خود سرگرم بودند. ولي ديدگاه آنان درباره پول متفاوت بود . براي مثال : از ديد يك بابا “عشق به پول سرچشمه همه بدي ها” و از ديد ديگر ي : “بي پولي ريشه همه بدي ها” دوگانگي در ديدگاه آنان، به ويژه هنگامي كه پاي پول به ميان مي آمد، آن چنان چشمگير بود كه مرا سخت كنجكاو و جستجوگر بارآورد. يكي از دلايلي كه دارايان همواره داراتر و ناداران نادارتر مي شوند، اين است كه موضوع كاربرد پول را در خانه (نه در مدرسه ) ياد مي گيرند. بسياري از ما از پدران و مادران خود درباره كاركرد پول چيز مي آموزيم، بنابراين يك پدر و مادر نادار از پول چه مي دانند كه به فرزند خود بياموزند؟ آنان به سادگي اندرز مي دهند كه: “خوب درس بخوان و نمره هاي خوب بگير.” در مدرسه از پول چيزي به ما نمي آموزند. از آنجايي كه من دو پدر اثرگذار داشته ام، از هر دو چيز آموخته ام. براي مثال يكي از باباهايم عادت داشت بگويد : “ از عهد ه من برنمي آيد.” ديگري از به كار بردن اين واژه پرهيز مي كرد و به جاي آن مي گفت: “چگونه مي توانم از عهده اين كار برآيم ؟ ” عبارت نخست حالت خبري و عبارت دوم جنبه پرسشي دارد. “ از عهد ه من برنمي آيد” مغز را از كار م ي اندازد و “چگونه مي توانم از عهد ه آن برآيم ؟ ” مغز را به حركت و جستجو وامي دارد. از ديد باباي دوم عبارت “ از عهد ه من برنمي آيد” نشانه تنبلي مغزي و فكري است . او به ورزيده ساختن مغز (اين نيرومندترين رايانه جهان) عقيده داشت. هر قدر مغز شما نيرومندتر شود، داراتر مي شويد. يكي از باباها توصيه مي كرد: “خوب درس بخوان تا در شركت ارزشمندي استخدام شوي .” توصيه ديگري چنين بود: “خوب درس بخوان تا بتواني شركت ارزشمندي براي خريدن پيدا كني.” ......... [/align] حجم فایل : 221 کیلوبایت فرمت فایل : PDf تعداد صفحات : 21 صفحه رمز فایل : www.irsalam.net [fieldset=دانلود کتاب الکترونیکی خلاصه كتاب باباي دارا، باباي ندار]جهت دانلود کلیک کنید[/fieldset] دوستان اگر لينك اولي كار نكرد از اين لينك استفاده كنيد دانلود اگر در دانلود با لينك هاي بالا با مشكل مواجه شديد به پست 4 مراجعه كنيد و يا اينجا كليك كنيد
  4. خلاصه ای از «سخنرانی پیامبر اسلام(ص) در روز غدیر» [align=justify] ● حمد و ثنای الهی حمد و سپاس خدایی را که در یگانگی خود بلند مرتبه، و در تنهایی و فرد بودنش نزدیک ‏است در قدرت و سلطه خود با جلالت و در ارکان خود عظیم است. ‏ علم او به همه چیز احاطه دارد در حالی که در جای خود است، و همه مخلوقات را با ‏قدرت و برهان خود تحت سیطره دارد. ‏ بالاتر از آن است که چشمها او را درک کنند ولی او چشمها را درک میکند و او لطف ‏کننده و آگاه است. ‏ هیچکس نمیتواند با دیدن به صفت او راه یابد، و کسی به چگونگی او از سر و آشکار ‏دست نمییابد مگر به آنچه خود خداوند عز و جل راهنمایی کرده است. ‏ شهادت میدهم اوست خدایی که همه چیز در مقابل عظمت او تواضع کرده و همه چیز ‏در مقابل عزت او ذلیل شده و همه چیز در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده و همه ‏چیز در برابر هیبت او خاضع شده اند. ‏ برای او ضدی و همراه او معارضی نبوده است. یکتا و بی نیاز است. زاییده نشده و ‏نمیزاید و برای او هیچ همتایی نیست. خدای یگانه و پروردگار با عظمت. ‏ ● فرمان الهی برای مطلبی مهم ‏ برای خداوند بر نفْس خود به عنوان بندگی او اقرار میکنم، و شهادت میدهم برای او به ‏پروردگاری، و آنچه به من وحی نموده ادا مینمایم از ترس آنکه مبادا اگر انجام ندهم ‏عذابی از او بر من فرود آید که هیچکس نتواند آن را دفع کند، زیرا خداوند به من اعلام ‏فرموده که اگر آنچه در حق علی بر من نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرساندهام و ‏برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است. ‏ خداوند به من چنین وحی کرده است: «ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو ‏نازل شده- درباره علی، یعنی خلافت علی بن ابی طالب- و اگر انجام ندهی رسالت او را ‏نرسانده ای و خداوند تو را از مردم حفظ میکند». ‏ جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام پروردگارم- که او سلام است- ‏مرا مامور کرد که در این اجتماع بپا خیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم که «علی ‏بن ابی طالب برادر من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت ‏او به من همانند هارون به موسی است جز اینکه پیامبری بعد از من نیست و او صاحب ‏اختیار شما بعد از خدا و رسولش است.» ‏ و خداوند در این مورد آیهای از کتابش بر من نازل کرده است: «صاحب اختیار شما خدا و ‏رسولش هستند و کسانی که ایمان آورده و نماز را بپا میدارند و در حال رکوع زکات ‏میدهند»، و علی بن ابی طالب است که نماز را بپا داشته و در حال رکوع زکات داده و در ‏هر حال خداوند عز و جل را قصد میکند. ‏ ای مردم! من از جبرئیل درخواست کردم از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مهم معاف بدارد، ‏زیرا از کمی متقین و زیادی منافقین و فساد ملامت کنندگان و حیلههای مسخره کنندگان ‏اسلام اطلاع دارم. ‏ بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمیشود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده ‏ابلاغ نمایم. ‏ ● اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام ‏ ای مردم! این آخرین باری است که تو چنین اجتماعی بپا میایستم، پس بشنوید و ‏اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند پروردگارتان سر تسلیم فرود آورید، چرا که خداوند عز و ‏جل صاحب اختیار شما و معبود شماست، و بعد از خداوند رسولش و پیامبرش که شما را ‏مخاطب قرار داده، و بعد از من علی صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند است، ‏و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات ‏خواهید کرد. ‏ حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال کرده باشند، و حرامی نیست مگر ‏آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام کرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را ‏به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او ‏سپردهام. ‏ ای مردم! علی را فضیلت دهید. هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع ‏کرده است و هر علمی را که آموختهام در امام المتقین جمع نمودهام، و هیچ علمی ‏نیست مگر آنکه آن را به علی آموختهام. اوست «امام مبین» که خداوند در سوره یس ‏ذکر کرده است: «و هر چیزی را در امام مبین جمع کردیم» ‏ ای مردم! از علی به سوی دیگری گمراه نشوید، و از او روی برمگردانید و از ولایت او ‏سرباز نزنید. اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل میکند، و باطل را ابطال نموده ‏و از آن نهی مینماید، و در راه خدا سرزنش ملامت کنندهای او را مانع نمیشود. ‏ علی اول کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد و هیچکس در ایمان به من بر او ‏سبقت نگرفت. ای مردم! او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است، و او را قبول ‏کنید که خداوند او را منصوب نموده است. ‏ ای مردم! او از طرف خداوند امام است، و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز ‏توبهاش را نمیپذیرد و او را نمیبخشد. حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابی ‏شدید تا ابدیت و تا آخر روزگار معذب نماید. پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که هیزم آن مردم و ‏سنگها هستند و برای کافران آماده شده است. ‏ ای مردم! به خدا قسم پیامبران و رسولان پیشین به من بشارت دادهاند، و به خدا قسم ‏من خاتم پیامران و مرسلین و حجت بر همه مخلوقین از اهل آسمانها و زمینها هستم. ‏هر کس در این مطالب شک کند مانند کفر جاهلیت اول کافر شده است. و هر کس در ‏چیزی از این گفتار من شک کند در همه آنچه بر من نازل شده شک کرده است، و هر ‏کس در یکی از امامان شک کند در همه آنان شک کرده است، و شک کننده درباره ما در ‏آتش است. ‏ ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است کسی که این گفتار مرا رد ‏کند و با آن موافق نباشد. ‏ بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده است و میگوید: «هر کس با ‏علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد». هر کس ببیند برای ‏فردا چه پیش فرستاده است. ای مردم! قرآن را تدبر نمایید و آیات آن را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و به دنبال ‏متشابه آن نروید. به خدا قسم، باطن آن را برای شما بیان نمیکند و تفسیرش را برایتان ‏روشن نمیکند مگر این شخصی که دست او را میگیرم و او را به سوی خود بالا میبرم ‏و بازوی او را میگیرم و با دستم او را بلند میکنم و به شما میفهمانم که: «هر کس ‏من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست». و او علی بن ابی طالب برادر و ‏جانشین من است، و ولایت او از جانب خداوند عز و جل است که بر من نازل کرده است. ‏ بدانید که امیرالمؤمنین‏ بودن بعد از من برای احدی جز او حلال نیست. ‏ ● معرفی امیرالمؤمنین‏ علیه السلام به دست پیامبر(ص) سپس پیامبر(ص) دستش را بر بازوی علی(ع) زد و آن حضرت را بلند کرد و این در حالی ‏بود که امیرالمؤمنین‏ علیه السلام از زمانی که پیامبر(ص) بر فراز منبر آمده بود یک پله ‏پایینتر از مکان حضرت ایستاده بود و نسبت به صورت حضرت به طرف راست مایل بود که ‏گویی هر دو در یک مکان ایستاده اند. ‏ پس پیامبر(ص) با دستش او را بلند کرد و هر دو دست را به سوی آسمان باز نمود و علی ‏علیه السلام را از جا بلند نمود تا حدی که پای آن حضرت موازی زانوی پیامبر(ص) رسید. ‏سپس فرمود: ای مردم! چه کسی بر شما از خودتان صاحب اختیارتر است؟ گفتند: خدا و ‏رسولش. ‏ فرمود: بدانید که هر کس من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست. ‏ پروردگارا، به امر تو میگویم: «خداوندا دوست بدار هر کس علی را دوست بدارد و دشمن ‏بدار هر کس علی را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس علی را یاری کند و خوار کن هر ‏کس علی را خوار کند، و لعنت نما هر کس علی را انکار کند و غضب نما بر هر کس که ‏حق علی را انکار نماید».‏ پروردگارا، تو هنگام روشن شدن این مطلب و منصوب نمودن علی در این روز این آیه را ‏درباره او نازل کردی: «امروز دین شما را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام ‏کردم و اسلام را به عنوان دین شما راضی شدم». و فرمودی: «دین نزد خداوند اسلام است». ‏ و فرمودی:« هر کس دینی غیر از اسلام انتخاب کند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در ‏آخرت از زیانکاران خواهد بود». ‏ پروردگارا، تو را شاهد میگیرم که من ابلاغ نمودم. ‏ ● تاکید بر توجه امت به مسئله امامت ‏ ای مردم! خداوند دین شما را با امامت او کامل نمود، پس هر کس اقتدا نکند به او و به ‏کسانی که جانشین او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قیامت و روز رفتن به ‏پیشگاه خداوند عز و جل، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت از بین رفته و در آتش ‏دائمی خواهند بود. عذاب از آنان تخفیف نمییابد و به آنها مهلت داده نمیشود. ‏ ای مردم! این علی است که یاری کنندهترین شما نسبت به من و سزاوارترین شما به ‏من و نزدیکترین شما به من عزیزترین شما نزد من است. ‏ خداوند عز و جل و من از او راضی هستیم. هیچ آیه رضایتی در قرآن نازل نشده مگر درباره ‏او، و هیچگاه خداوند مومنین را مورد خطاب قرار نداده مگر آنکه ابتدا او مخاطب بوده ‏است، و هیچ آیه مدحی در قران نیست مگر درباره او. ‏ ای مردم! شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به علی حسد کنید که ‏اعمالتان نابود شود و قدم هایتان بلغزد. آدم به خاطر یک گناه به زمین فرستاده شد در ‏حالی که انتخاب شده خداوند عز و جل بود، پس شما چگونه خواهید بود در حالی که ‏شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند. ‏ بدانید که با علی دشمنی نمیکند مگر شقی و با علی دوستی نمیکند مگر با تقوی، و ‏به او ایمان نمیآورد مگر مومن مخلص. به خدا قسم سوره «والعصر»: درباره علی نازل ‏شده است؛ "قسم به عصر، انسان در زیان است" مگر علی که ایمان آورد و به حق و ‏صبر راضی شد. ‏ ای مردم! من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم، و بر عهده رسول جر ‏ابلاغ روشن چیزی نیست. ‏ ● اشاره به کارشکنی های منافقین ‏ ای مردم! ایمان آورید به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است، قبل از ‏آنکه هلاک کنیم وجوهی را و آن صورتها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب ‏سبت لعنت کنیم». به خدا قسم، از این آیه قصد نشده است مگر قومی از اصحابم که ‏آنان را به اسم و نسبشان میشناسم، ولی مامورم بر آنان پرده پوشی کنم. ‏ پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی مییابد، ای ‏مردم! نور از جانب خداوند عز و جل در من نهاده شده و سپس در علی بن ابی طالب و ‏بعد در نسل او تا مهدی قائم، که حق خداوند و هر حقی که برای ما باشد میگیرد، چرا ‏که خداوند عز و جل ما را بر کوتاهی کنندگان و بر معاوندان و مخالفان و خائنان و ‏گناهکاران و ظالمان و غاصبان از همه عالمیان حجت قرار داده است. ‏ ای مردم! شما را میترسانم و انذار مینمایم که من رسول خدا هستم، و قبل از من ‏پیامبران بوده اند! آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم شما عقب گرد مینمایید؟ هر کس به ‏عقب برگردد به خدا ضرری نمیرساند، و خداوند به زودی شاکرین و صابرین را پاداش ‏میدهد. بدانید که علی است توصیف شده به صبر و شکر و بعد از او فرزندانم از نسل او ‏چنیناند. ‏ ای مردم! بعد از من امامانی خواهند بود که به آتش دعوت میکنند و روز قیامت کمک ‏نمیشوند. ای مردم! خداوند و من از آنان بیزار هستیم. ای مردم! آنان و یارانشان و تابعینشان و ‏پیروانشان در پایینترین درجه آتشند و چه بد است جای متکبران، بدانید که آنان «اصحاب ‏صحیفه» هستند، پس هر یک از شما در صحیفه خود نظر کند. ‏ راوی میگوید: وقتی پیامبر(ص) نام «اصحاب صحیفه» را آورد اکثر مردم منظور حضرت از ‏این کلام را نفهمیدند و برایشان سوال انگیز شد، و فقط عده کمی مقصود حضرت را ‏فهمیدند. ‏ ای مردم! من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت آن در نسل خودم تا روز قیامت به ‏ودیعه میسپارم، و من رسانیدم آنچه مامور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و ‏غایب و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمدهاند یا نیامدهاند. پس حاضران ‏به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند. ‏ و به زودی امامت را بعد از من به عنوان پادشاهی و با ظلم و زور میگیرند. خداوند ‏غاصبین و تعدی کنندگان را لعنت کند. ‏ ای مردم! خداوند مرا امر و نهی نموده است و من هم به امر الهی علی را امر و نهی ‏نمودهام، و علم امر و نهی نزد اوست. پس امر او را گوش دهید تا سلامت بمانید، و او را ‏اطاعت کنید تا هدایت شوید و نهی او را قبول کنید تا در راه درست باشید و به سوی ‏مقصد و مراد او بروید، و راههای بیگانه شما را از راه او منحرف نکند. ‏ ● پیروان اهل بیت علیه السلام و دشمنان ایشان ای مردم! من راه مستقیم خداوند هستم که شما را به پیروی آن امر نموده، و سپس ‏علی بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او که امامان هدایتاند، به حق هدایت ‏میکنند و به یاری حق به عدالت رفتار میکنند. بدانید که دشمنان ایشان سُفهای گمراه ‏و برادران شیاطیناند که اباطیل را از روی غرور به یکدیگر میرسانند. ‏ بدانید که دوستان اهل بیت کسانیاند که خداوند عز و جل آنان را توصیف کرده و فرموده ‏است: «... کسانی که ایمان آوردهاند و ایمانشان را با ظلم نپوشاندهاند، آناناند که ‏برایشان امان است و آنان هدایت یافتگان اند».‏ بدانید که دوستان ایشان کسانیاند که ایمان آوردهاند و به شک نیفتاده اند. ‏ بدانید که دوستان ایشان کسانیاند که با سلامتی و در حال امن وارد بهشت میشوند، ‏و ملائکه با سلام به ملاقات آنان میآیند و میگویند:«سلام بر شما، پاکیزه شدید، پس ‏برای همیشه داخل بهشت شوید» ‏ بدانید که دوستان ایشان کسانی هستند که بهشت برای آنان است و در آن بدون ‏حساب روزی داده میشوند. ‏ بدانید که دشمنان اهل بیت کسانیاند که به شعلههای آتش وارد میشوند. ‏ بدانید که دشمنان ایشان کسانیاند که از جهنم در حالی که میجوشد صدای ‏وحشتناکی میشنوند و شعله کشیدن را میبینند. ‏ بدانید که دشمنان ایشان کسانیاند که خداوند عز و جل میفرماید:«هر گاه گروهی را در ‏جهنم میاندازند خزانه داران دوزخ از ایشان میپرسند: آیا ترسانندهای برای شما نیامد؟ ‏میگویند: چرا، برای ما نذیر و ترساننده آمد ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند ‏هیچ چیز نازل نکرده است، و شما در گمراهی بزرگ هستید و میگویند: اگر میشنیدیم ‏یا فکر میکردیم در اصحاب آتش نبودیم. به گناه خود اعتراف کردند، پس دور باشند ‏اصحاب آتش» ‏ ای مردم! بدانید که من نذیر و ترسانندهام و علی بشارت دهنده است. ‏ ای مردم! بدانید که من منذر و برحذر دارندهام و علی هدایت کننده است. ‏ ای مردم! من پیامبرم و علی جانشین من است. ‏ ای مردم! بدانید که من پیامبرم و علی امام و وصی بعد از من است، و امامان بعد از او ‏فرزندان او هستند. بدانید که من پدر آنانم و آنها از صُلب او به وجود میآیند. ‏ ● حضرت مهدی عجل الله فرجه بدانید که آخرین امامان، مهدی قائم از ماست، اوست غالب بر ادیان، اوست انتقام گیرنده ‏از ظالمان، اوست فاتح قلعه ها و منهدم کننده آنها، اوست غالب بر هر قبیلهای از اهل ‏شرک و هدایت کننده آنان. ‏ بدانید که اوست استفاده کننده از دریایی عمیق. اوست که هر صاحب فضیلتی را به قدر ‏فضلش و هر صاحب جهالتی را به قدر جهلش نشانه میدهد. اوست انتخاب شده و ‏اختیار شده خداوند، اوست وارث هر علمی و احاطه دارنده به هر فهمی. ‏ بدانید که اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالا برنده آیات الهی. اوست هدایت یافته ‏محکم بنیان. اوست که کارها به او سپرده شده است اوست که پیشینیان به او بشارت ‏دادهاند، اوست که به عنوان حجت باقی میماند و بعد از او حجتی نیست. هیچ حقی ‏نیست مگر همراه او، و هیچ نوری نیست مگر نزد او. ‏ بدانید او کسی است که غالبی بر او نیست و کسی بر ضد او کمک نمیشود. اوست ‏ولی خدا در زمین و حکم کننده او بین خلقش و امین او بر نهان و آشکارش. ‏ ● مطرح کردن بیعت ‏ بدانید که من بعد از پایان خطابهام شما را به دست دادن با من به عنوان بیعت با او و اقرار ‏به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا میخوانم. ‏ بدانید که من با خدا بیعت کردهام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند ‏برای او از شما بیعت میگیرم. «کسانی که با تو بیعت میکنند در واقع با خدا بیعت ‏میکنند، دست خداوند بر روی دست آنان است. پس هر کس بیعت را بشکند بر ضرر ‏خود اوست، و هر کس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظیمی ‏عنایت خواهد کرد» ● حلال و حرام، واجبات و محرمات ‏ ای مردم! به حج خانه خدا بروید. هیچ خاندانی به خانه خدا وارد نمیشوند مگر آنکه ‏مستغنی میگردند و شاد میشوند، و هیچ خاندانی آن را ترک نمیکنند مگر آنکه ‏منقطع میشوند و فقیر میگردند. ‏ ای مردم! با دین کامل و با تفقُّه و فهم به حج خانه خدا بروید و از آن مَشاهد مُشرفه جز ‏با توبه و دست کشیدن از گناه برمگردید. ‏ ای مردم! نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید همانطور که خداوند عز و جل به شما فرمان ‏داده است و اگر زمان طویلی بر شما گذشت و کوتاهی نمودید یا فراموش کردید، علی ‏صاحب اختیار شماست و برای شما بیان میکند، او که خداوند عز و جل بعد از من به ‏عنوان امین بر خلقش او را منصوب نموده است، او از من است و من از اویم. ‏ بدانید که حلال و حرام بیش از آن است که من همه آنها را بشمارم و معرفی کنم و بتوانم ‏در یک مجلس به همه حلالها دستور دهم و از همه حرامها نهی کنم. پس مامورم که از ‏شما بیعت بگیرم و با شما دست بدهم بر اینکه قبول کنید آنچه از طرف خداوند عز و جل ‏درباره امیرالمؤمنین‏ علی و جانشینان بعد از او آوردهام که آنان از نسل من و اویند، و آن ‏موضوع امامتی است که فقط در آنها بپا خواهد بود، و آخر ایشان مهدی است تا روزی که ‏خدای مدبر قضا و قدر را ملاقات کند. ای مردم! هر حلالی که شما را بدان راهنمایی کردم و هر حرامی که شما را از آن نهی ‏نمودم، هرگز از آنها برنگشتهام و تغییر ندادهام. این مطلب را به یاد داشته باشید و آن را ‏حفظ کنید و به یکدیگر سفارش کنید و آن را تبدیل نکنید و تغییر ندهید. ‏ بدانید که بالاترین امر به معروف آن است که سخن مرا بفهمید و آن را به کسانی که ‏حاضر نیستند برسانید و او را از طرف من به قبولش امر کنید و از مخالفتش نهی نمایید، ‏چرا که این دستوری از جانب خداوند عز و جل و از نزد من است، و هیچ امر به معروف و ‏نهی از منکری نمیشود مگر با امام معصوم. ‏ ● بیعت گرفتن رسمی ای مردم! شما بیش از آن هستید با یک دست و در یک زمان با من دست دهید، و ‏پروردگارم مرا مامور کرده است که از زبان شما اقرار بگیرم درباره آنچه منعقد نمودم برای ‏علی امیرالمؤمنین‏ و امامانی که بعد از او میآیند و از نسل من و اویند، چنانکه به شما ‏فهماندم که فرزندان من از صلب اویند. ‏ پس همگی چنین بگویید:«ما شنیدیم و اطاعت میکنیم و راضی هستیم و سر تسلیم ‏فرود میآوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندی درباره امر امامت ‏امامان، علی امیرالمؤمنین‏ و امامانی که از صلب او به دنیا میآیند. تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمیکنیم و شک و انکار نمینماییم و تردید به دل راه ‏نمیدهیم و از این قول برنمی گردیم و پیمان را نمیشکنیم. تو ما را به موعظه الهی نصیحت نمودی درباره علی امیرالمؤمنین‏ و امامانی که گفتی بعد ‏از او از نسل تو و فرزندان اویند، یعنی حسن و حسین و آنان که خداوند بعد از آن دو ‏منصوب نموده است. ‏ هرگز در پی تغییر این عهد نیستیم و خداوند (در اینباره) از نفسهایمان دگرگونی نبیند. ‏ ما این مطالب را از قول تو به نزدیک و دور از فرزندانمان و فامیلمان میرسانیم، و خدا را بر ‏آن شاهد میگیریم. خداوند در شاهد بودن کفایت میکند و تو نیز بر این اقرار ما شاهد ‏هستی.» ‏ ای مردم! با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرالمؤمنین‏ و حسن و حسین ‏و امامان از ایشان در دنیا و آخرت، به عنوان امامتی که در نسل ایشان باقی است بیعت ‏کنید، خداوند بیعت شکنان را هلاک و وفاداران را مورد رحمت قرار میدهد. ‏ ای مردم! آنچه به شما گفتم بگویید، و به علی به عنوان «امیرالمؤمنین‏» سلام کنید و ‏بگویید: «شنیدیم و اطاعت کردیم، پروردگارا مغفرتِ تو را میخواهیم و بازگشت به سوی ‏توست». ‏ و بگویید«حمد و سپاس خدای را که ما را به این راه هدایت کرد، و اگر خداونند هدایت ‏نمیکرد ما هدایت نمیشدیم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمدهاند». ‏ خدایا، به خاطر آنچه ادا کردم و امر نمودم مومنین را بیامرز، و بر منکرین که کافرند غضب ‏نما، و حمد و سپاس مخصوص خداوند عالم است. ‏ برگرفته از کتاب «خطابه غدیر» نوشته محمد باقر انصاری[/align]
×
×
  • اضافه کردن...