لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خواندنی'.
20 نتیجه پیدا شد
-
اطلاعات کوتاه در مورد مجامع و سازمان های بین المللی
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اطلاعات عمومی
آشنایی با گروه 1 + 5 گروه پنج به علاوه یک (g 5 +1) میانجیان بینالمللی حل مسئله هستهای ایران هستند گروه پنج به علاوه یک، از 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه) و آلمان تشکیل شده و هدف آن هماهنگ کردن واکنش جهانی نسبت به برنامههای هستهای ایران است. دلیل نامگذاری به صورت 1+5 حضور پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به همراه آلمان است و کار این گروه گرفتن تصمیم در مورد عملکرد هستهای ایران میباشد. -
در این بخش هر از گاهی اینفو گرافی های مذهبی قرار خواهیم داد اینفوگرافی / نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر منبع: بسیج پرس
-
تاپیک سخنان آموزنده و خواندنی به صورت تصویر
-
سخنان کوتاه و خواندنی از بزرگان , علما و ...
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سخنان نغز,حکیمانه و عارفانه
سلام به همه دوستان خوب خودم در پایگاه ایرانی سلام امیدوارم که خوب خوش سلامت باشید در این بخش و تاپیک می خواییم یک سری از سخنان و به نوعی جملات نغز و حکیمانه از هر فرد یا شخصیتی که دارای مفهوم خاصی هست و ممکن هست که برای دیگران و من شو ما مفید باشه رو قرار بدیم شما هم ما را در این امر یاری کنید سخنی از شهید مصطفی چمران : در دنیا آدم هایی هستند که به ظاهر زنده اند،نفس می کشند،راه می روند، حرف می زنند،زندگی می کنند اما در حقیقت اسیر دنیا، برده ئ زندگی وذلیل حوادث هستند. اینان برای آنکه نمیرند،آنقدر خود را کوچک می کنند که گویا مرده اند اما انسانهای آزاده ممکن است کوتاه زندگی کنند ولی تا آنجا که زنده هستند براستی زندگی می کنند وبا اختیار خود نفس می کشند،محکوم اراده ئ دیگری نیستندو دیگران تسلیم اوهستند. -
دانش آموزان و مدرسه [ نکات و مطالب کوتاه و خواندنی ]
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
دانش آموز و مدرسه والدین باید از همان ابتدای ورود فرزندشان به مدرسه ، با معلم او رابطه برقرار نموده و در جریان وضعیت تحصیلی فرزندشان قرار بگیرند. به این ترتیب والدین با خواسته ها و انتظارات آموزگار آشنا شده و آنها را درک می کنند ، ضمن اینکه آموزگار نیز با محیط خانوادگی دانش آموز آشنایی پیدا کرده و در این بین دانش آموز می بیند که والدین و معلم وی در دو جبهه مخالف با هم متحد شده و او را زیر نظر دارند. یادآوری این نکته به بچه ها که: « مدرسه و درس خواندن بسیار مهم است» ، به تنهایی کافی نیست و والدین باید به کودکان نشان دهند که یادگیری فقط محدود به نمره و مدرک تحصیلی نیست ، بلکه یادگیری و تحصیل نوعی از روش زندگی است. برای مشتاق کردن کودک به یادگیری ، سعی نمایید کودکان مطالعه کردن شما را ببینند. آنها را به موزه ببرید و مکان های مختلف را به آنها نشان دهید و آنها را طوری بار بیاورید که همیشه تشنه یادگیری باشند. شما باید در تمام فعالیت های کودکان شرکت کنید. -
نکاتی خواندنی درباره کاهو
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در داروهای گیاهی ,ميوه جات,سبزيجات و خواص آنها
نکاتی خواندنی درباره کاهو [align=justify] این ماده غذاییحاوی ویتامین C و ضد اسكوربوت است. كاهو ارزش غذایی چندانی ندارد، اما از لحاظ درمانی فوقالعاده مملو از نمكهای معدنی است كه خاصیت قلیایی دارند. بنابراین، سبب تصفیه خون میشود، به حفظ هوشیاری مغز و سلامت بدن كمك میكند. برگهای بیرونی كاهو ارزش خوراكی بسیار دارند. این برگها بیشتر در معرض نور آفتاب قرار میگیرند و نسبت به برگهای داخلی كه فشردهترند ویتامین بیشتری دارند. هرچه كاهو سبزتر باشد ویتامین بیشتری دارد. كاهو محتوی چند ماده مهم و شفابخش است. برای بدن مفید است. به مغز، دستگاه عصبی و ریهها كمك میكند. آب كاهو، خنك و شادابیبخش است. میزان فراوانی منیزیم در آب آن وجود دارد كه سبب تقویت بافت عضلانی، اعصاب و مغز میشود. آب كاهو جنبه درمانی دارد. بهتر است، برگهای سبز تیره آن مصرف شوند. برگهای داخلی یا مغز كاهو كه روشنتر و سفیدترند را مصرف نكنید. برگهای سبز محتوی كلروفیل و مواد مغذی هستند درحالی كه مغز كاهو این مواد را ندارد. كاهو مملو از سلولز است كه حجم مواد داخل روده و حركات روده را افزایش میدهد، بنابراین، در درمان یبوست بسیار مفید است. كاهو در درمان بیخوابی مؤثر است. چرا كه ماده خوابآوری به نام لكتوكاریوم دارد كه سه درصد یا كمتر كربوهیدرات دارد. پس ماده غذایی مناسب برای درمان دیابت است. افراد دیابتی میتوانند به راحتی از آن استفاده كنند. كاهو میزان قابل توجهی آهن دارد و بنابراین هموگلوبینساز است. برای درمان كمخونی مفید است، میزان آهن قابل جذب از این طریق بسیار بیشتر از جذب آهن غیر آلی است. [/align] -
داستانی خواندنی (حتماً بخوانید!) پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد. پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت. وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد. فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟ شوهر فقط گفت: "عزیزم دوستت دارم!" عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت. بعلاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد. هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد. گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک روخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید. اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت. حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند.
-
دانلود Pdf جالب و خواندنی در مورد احمد شاملو
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانلود داستان و رمان و کتب ادبی
دانلود Pdf جالب و خواندنی در مورد احمد شاملو خروجی منبع این مطالب از ویکی پدیای فارسی می باشد حجم فایل : 1.27 مگابایت دانلود -
در این تاپیک سخنان , عبارات و جملات بزرگان , ادبا و هر کسی که در مورد عشق حرف و سخنی زده قرار خواهد گرفت آ «آتشی از عشق در خود برفروز// سربه سر فکر و عبارت را بسوز» مولوی «آشفته، پا ز سلسله زلف او مکش// عمری که صرف عشق نگردد بطالت است» آشفته شیرزای «آنجا که ازدواجی بدون عشق صورت گیرد، حتمأ عشقی بدون ازدواج در آن رخنه خواهد کرد.» بنیامین فرانکلین «آب عشق تو چو ما را دست داد // آب حیوان شد به پیش ما کساد // ز آب حیوان هست هر جان را نویی // لیک آب آب حیوانی تویی» مولوی «آنچه راجع به آثار زندگی باخ برای گفتن دارم: شنیدن، نواختن، عشق ورزیدن، محترم داشتن و خفه شدن است.» آلبرت اینشتین [*]«در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصیری ندارد.» آلبرت اینشتین «آن شنیدم که عاشقی جانباز// وعـظ گفتی به خطـه شیراز//ناگهـان روستائیـی نـادان//خالی از نور دیده و دل و جان//ناتراشیده هیـکل و ناراست// همچو غولی از آن میان برخاست//گفت ای مقتـدای اهل سخــن//غـم کارم بخـور که امشب مـن//خـرکی داشتم چگونه خری//خری آراسته به هر هنری//یک دم آوردم آن سبک رفتار//بـه تفرج میانه بازار//ناگهانش زمن بدزدیدند//زین جماعت بپرس اگر دیدند//پیر گفتا بدو که ای خرجو//بنشین یک زمان و هیچ مگـو//پس ندا کرد سوی مجلسیان//که اندرین طایفه ز پیر و جوان//هرکه با عشق در نیامیــزد//زین میانه به پای برخیزد//ابلهـی همچو خــر کریه لقا//زود برجست از خـری برپـا//پیر گفتش توئی که در یاری//دل نبستی به عشـق؟ گفت آری//بانگ برداشت گفت ای خـردار//هان خرت یافتـم بیار افسار» عراقی «آنکه خبردار شد ز مسأله عشق// کار ندارد به هیچ ملت و مذهب» فروغی بسطامی «آنکه نشنیده ست هرگز بوی عشق// گو به شیراز آی و خاک ما ببوی» سعدی «آنگاه که عشق تورا میخواند، به راهش گام نه! هرچند راهی پرنشیب. آنگاه که تورا زیر گستره باله ایش پناه میدهد، تمکین کن! هرچند تیغ پنهانش جانکاه. آنگاه که باتو سخن آغاز کند، بدو ایمان آور! حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهم کوبد، مانند باد شرطه که بوستانی را.» جبران خلیل جبران
- 26 پاسخ
-
- سخنان موضوعی
- سخنان
- (و 4 مورد دیگر)
-
در پوست سر يك فرد معمولي 100 هزار تار مو، در افراد با موهاي قرمز 90 هزار، در افراد با موهاي مشكي 110 هزار و افراد با موهاي بلوند 150 هزار تار مو موجود ميباشد. در سـر بچـه در هــر سانتي متر مربع سر 1100 پياز مو وجود دارد كـه ايـن تعـداد در سـن 25 ســالگي به 600 و در سن 30 الـي 50 سـالـگـي بـه 250 الـي 300 تـار مـو كـاهــــش مـييابد. از هر پياز مو در حدود 25 تار مو (پس از ريزش تـار مو قبلي) در طول حيات فرد رويش مي كند كه هر كدام از آنها سالها باقي مي ماند. مو از پروتئـيـنـي بـنـام كـــراتين تشكيل يافته است اين همان ماده اي است كه سـازنــده پر پرندگان، ناخن، سم و چنگـال حيوانات مي بـاشد. خود كـراتـيـن عـمدتـا از اسـيـد آمــينه سيستئين (cysteine) تشكيل يافته است. همـچنين مـو حـاوي رنـگدانه مــلانين ميباشد. دو نوع ملانين در مو توليد ميـگردد يكي اوملانين (eumelanin) كه ايجاد كننده رنـگ قـهوه اي و مشــــكي است و فئوملانين (phaeomelanin) كه ايجاد كننده رنگ قرمز مي باشد. تـركـيــب اين دو دو نوع رنگدانه رنگهاي متنوع مو را پديد مي آورند. قطر مو 0.1 ميلي متر مي باشـد. مو بطور متوسط در روز 0.35 ميلي متر و در ماه 1 سانتي متر رشد مي كـــند. رشد مو در تابستان از زمستان بيشتر بوده و همچنين رشد مو در مردان انــدكي سريعتر از زنان ميباشد. حداكثر طول مو در سر 70 الي 90 سانتي متر ميباشد. در بـــدن انسان 3 نوع مو رشد ميكند: 1- لانوگو (lanugo): موي نازك، بي رنگ و فاقد مغز مياني كه كرك مانند بوده و تمام بدن جنين را در رحم ميپوشاند اما يك ماه پيش از بدنيا آمدن كودك اين موها ريزش پيدا ميكنند. 2- ولوس (vellus): تمام سطح پوست بدن جز كف دست و پا و لبها را پوشانده.اين مو نيز كرك مانند بوده و فاقد رنگدانه است.لطيف، نرم و نازك و فاقد مغز مياني ميباشد. 3- ترمينال (terminal): موهاي بلند و ضخيم و زبري مي باشند كه ابــروهـــا، مـوي سر، مژه ها، ريش و سبيل و موهاي نواحي تناسلي را تشكيل ميدهد. در بدن موهاي ولوس قادر به تبديل به موهاي ترمينال ميباشند ( بـا تـحريك هورمونهاي مردانه). استحكام موي شما به پروتئين كراتين بستگي دارد. يك تار مو ميتواند تا 25 درصد طول طبيعي خود پيش از آنكه پاره گردد كشيده شود. ايـن مـقـدار در تــار مــوي خيس به 50 درصد ميرسد! هر تار مو پيش از آنكه پاره گردد قادر به تحمل 100 گرم بار مي بـاشد به عبارتي اگر مـوهاي سر را بريده و بصورت طناب درآوريم آن طنـاب قـــادر به تحمل 10 تن بار خواهد بود! استحكام موي سر شما برابر با استحكام يك مفتول مسي بـــا قطر برابر با تار مو ميباشد! مراحل رشد مو به قرار زير است: 1- مـرحله رشد فعال و يا آناژن (anagen): دراين مرحله سلولهاي فوليكول مرتبا رشد كرده و تقسيم شده و شاخي ميـگردند و ساقه مـو را تشكيل ميدهند. 2- مـرحله انتقالي و يا كاتاژن (catagen): در ايـن مــرحـــله رشد مو كند شده و مو به 6/1 طول خود چروكيده ميشود. 3- مرحله ريزش مو و يا تلوژن (telogen): در ايـن مرحله رشد مـو مـتـوقف شده و ارتباط قاعده فوليكول با مو سست شده و در اثر فشار تار موي جديد در حال رشد، تـــار موي قديمي ميريزد. اين مرحله، مرحله استراحت مو نيز ناميده ميگردد. مرحله آناژن معمـولا در سر 6 سـال به طـول مـي انــجامد و 85 درصد موهاي سر در اين مرحله قرار دارند. مـرحـــله كاتاژن در موهاي سر در حدود 10 روز بطول مي انجامد و تنها 1 درصد مـوهـاي سر در اين مرحله قرار دارند مرحله تلوژن در موهاي سر معمولا 12 هفته بطول مي انجامد و 25 درصد مـوهــاي سر در اين مرحله قرار دارند. دوره سيكل كامل رشد و ريزش مو حدود 3 الي 4 سال به طول مي انجامد اما اين مدت براي مژه ها 4 ماه است. مدت رشد و استراحت موهاي نواحي ديـگر بـدن بـــه قــرار زير ميباشد: 1- ابـرو: مـدت اسـتـراحـــت: 12 هفته/ مدت رشد: 8-4 هفته/ تـعـداد پـيـاز مــو در هــر سانتيمتر مربع پوست: 350 / سرعت رشد در روز: 0.61 ميلي متر 2- ريش صورت: مدت استراحت: 10 هفته/ مدت رشد: 1 سال/ تـعداد پــيـاز مو در هر سانتي متر مربع: 500 در چانه و 800 در گونه/ سرعت رشد: 0.32 ميلي متر 3- سبيل: مدت استراحت: 6 هفته/ مدت رشد: 16 هفته/ تعداد پياز در هر سانتيــمـتر مربع: 500/ سرعت رشد: 0.38 ميلي متر 4- زير بغل: مـدت اسـتـراحــت: 12 هفـتـه/ مـــدت رشد: 16 هفته/ تعداد پياز مو: 65 / سرعت رشد: 0.3 ميلي متر 5- موهاي پا: مدت استراحت: 24 هفته/ مدت رشد: 16 هفته/ تـعـداد پـيـاز مــو: 60 / سرعت رشد: 0.21 ميلي متر 6- موهاي نواحي تناسلي: مدت استراحت: يك هفته/ مدت رشد: چندين ماه/تعداد پياز مو: 70 / سرعت رشد: 0.3 ميلي متر علت آن كـه موهاي سر همواره در حال رشد مي بـاشـد امـا مثـلا مـوهـاي ابرو تا اندازه مشخص بلند ميگردد، در كنترل ژنتـيـكي آنهـا بـوده كـه مـدت زمـان آنـاژن و تلوژن آنها را تعيين مي كـند. مثلا در موي سر در آن واحد 85 درصد موها در حال رشد بوده و تنها 13 درصد مـوها در حال استراحت ميباشند. اما در ابرو تنها 10 درصد موها درحال رشد و 90 درصد موها در حال استراحت هستند. ريزش 50 الي 100 تار مو از موهاي سر در روز طبيعي ميبـاشد. شـكل مو و يا صاف و يا مجعد بودن مو به 2 عامل بستگي دارد: 1- جهتي كه تارهاي مو از فوليكول و پوست سر خارج ميگردد. 2- شكل خود فوليكول. هنگامي كه سطح مقطع تار مو گرد ياشد و مـو عمود بر پوست سر برويد موها صاف ميشوند. هـنگامي كه سطح مقطع تار مو بيضي شكل و با اندكي زاويه از پوست سر خارج مي گردد، موها موج دار مي شـوند. هنگامي كه سطح مقطع موها بيضي كشيده باشد و با زاويه تيزي از پوست سر برويند موها مجعد ميشوند. پر مويي در زنان و درمان آن، مو خوره، چگونگي فر كردن و صاف كردن مو... هيرسوتيزم (hirsutism) چيست؟ همانطور كه اشاره شد موهاي از نوع ولوس (كه در تمام بدن پراكنده ميباشند)، بـر اثــر هورمونهاي مردانه و يا آندروژن به موهاي زبر از نوع ترمينال تبديل ميگردند. هــورمونهاي مردانه در زنان از تخمدان و غدد فوق كلوي آنها ترشح مي گردد. زمــاني كـــه ترشح اين هورمون در بدن زنان افزايش ميـيابد، مـوهاي زير بغل و نواحي اعضاي تناسلي و صورت به خاطر آنكه به اين هورمون بيشتر حساس ميباشند، در ايـن نـواحـي موها سريعتر به نـوع تــرمينال تبديل ميگردند. بنابراين زنان دچار پرمويي مي شوند. الـبـتـه پـر مـويي در زنـان پس از يائسگي نيز بطور خفيفي مشاهده ميگردد. كم كاري تيروئيد، اسـتـفاده از داروي مينوكسيديل و قرصهاي جلوگيري از بارداري حاوي پروژسترون نيز موجب پر مويي ميگردند. . موخوره (split ends) چيست؟ زماني كه ساقه مو از درازا شكاف برميدارد و سر مو شاخ شاخ مي گردد، به آن موخوره شدن مو مي گويند. در اين حالت كوتيكول محافظ مو آسيب ميبيند و فـيبر داخلي مو فرسوده ميگردد. عوامل ايجاد موخوره: 1- سشوار و اتو حالت دهنده مو چربي طبيعـي مــو را از ميان برده كه سبب موخوره ميشوند 2- كمبود آب بدن: آب فراوان بنوشيد. 3- برس كشيدن موهاي خيس: چـون ســبب كشيدگـي ساقه مو شده و موها آسيب ميبينند. 4- از گيره و سنجاق سر كمتر استفاده كنيد. 5- در معرض زياد نور خورشيد قرار نگيريد. 6- در محصولات مو حاوي الكل استفاده نكنيد. 7- استـفاده از رنـــگ مــو و فر كردن مو نيز سبب موخوره ميگردد. سـعي كنيد سر موهاي خود را براي پيشگيري از موخوره شدن هر 6 هفته يكبار اندكي كوتاه كنيد. موي درون روييده (ingrown hair) چيست؟ هـــــنگامي كه سر مو بدرون پوست فرو ميرود به آن موي درون روييده ميگويند. علت اصلي آن اين است كه هـنگام تـراشـــيدن مو توسط تيغ و يا ماشين اصلاح، مـوهـا را بـر خلاف رويششان كوتاه ميكنند. هــمواره موها را در جهت رويششان کوتاه کنید زیرا تراشیدن ریش از نظر دینی و علمی مضر اعلام شده است. يك دليل ديگر آن اين مي بـاشـــد كه موها زياد از ته تراشيده مي شوند. مــوهاي درون روييده مي توانند سبب التـهاب، خـارش و يـا عـــفونت گردند. چگونه مو ها را صاف و يا فر ميكنند؟ همانطور كه اشاره شد، مـو از پـروتـئـيـن كــراتين تشكيل يافته اسـت كـه قسـمت عـمده اين پروتئين از اسد آمينه سيستئين (cystein) ايجاد شده است.اين اسيد آمينه داراي تركيب سولفور در ساختمان خود ميباشد.هنگامي كه دو سولفور با يكديگر پيوند ميخورند تشكيل پيـوند دي سـولفـيـد را ميدهند كه يك پيوند كوالانسي مي بـاشـد. هـمچـنـين در مــــو تعداد زيادي پيوند هيدروژني مـوجــود مي بـاشـــد. خيس شدن موها سبب از هـم گسسـتـن پيوندهاي هيدروژني و خشك شدن موها سبب ميـگردد. بنابراين شما با خـيس كـردن مـوها قـادر بـه حــالت دادن موهاي خود مي بـاشيد. امـا بــراي فر كردن دائم موها از محصولات ويژه اي استفاده ميگردد. علل ريزش مو چيست 1- صـدمات خـارجي: كشــيدن شــديد مو توسط برس، كشيدگي مو بوسيله هد بـنـد، باندهاي كشي و سنجاق سر، حرارت زياد و سرماي شديد. 2- كم خوني و كمبود آهن و سوء تغذيه، كمبود ويتامينهاي a-b و كمبود روي. 3- مصرف برخي داروها مانند: تيوراسيل. 4- كم كاري غده تيروئيد. 5- نارسايي غدد فوق تيروئيد. 6- قارچ كچلي سر. 7- استفاده زياد از كلاه. 8- گردش نامناسب خون در پوست سر. 9- استرس. 10- تغييرات هورموني: استروژن رشد مو را تحريك كرده اما تستـوسـترون سبـب ريزش مو ميگردد. در حين حاملگي موهاي زنان ضخيم و پر پشت شده امــا پس از زايمان و يا يائسگي ريزش مو افزايش مي يابد. 11- آندروژنيك (androgenic alopecia): علت 95 درصد ريـزش مو در زنان و مردان را تشكيل ميدهد. علت آن افزايـــش هورمون دي هيدروتستوسترون (dht) ميباشد. اين ماده نوع بسيار فعال تستوسترون است. سـبب كاهش فعاليت فوليكول شده و مــرحله آناژن را كوتاه ميكند. روشهاي درمان ريزش مو 1-استفاده از داروهای گیاهی و بدون عارضه ریزش مو 2- كاشت مو ساده: موهاي پشت و كنار سر را برداشته و به جلوي سر منتقل ميكنند. 3- كاشت موي تكه اي(flap): دراين روش پوست حاوي مـــوي پشت سر و يا كنار سر را برداشته و به جلوي سر پيوند ميزنند. 4- كاهش سطح پوست سر: در ايـن روش پــوست ميان فـرق سـر را شكـافـتـه و از از طـــرفين پوست را به سمت همديگر مي كشند. نكاتي مراقبتي 1- در شانه و برس مو با گذشت زمان گرد وغبار و آلودگي انباشته مي گـردد كـه بـــهـتر است برس و شانه خود را توسط اندكي شامپو و يا محلول نشاسته شســـتشو داده و موهاي گير كرده ميان آنها را بيرون آورده و تميز كنيد. 2- موهاي خيس را به هيچ وجه شانه و برس نكشيد. مـوي سـر را نـيـز به سمت عقب شانه نكشيد با اين عمل به فوليكولهاي مو فشار وارد مي آوريد. 3- از سشوار با درجه خيلي گرم استفاده نكنيد. 4- براي رشد مو تغذيه مناسب داشته باشيد: رژيـم غـذايي شـمـا بـايـد حاوي ويتامين بيوتين، b6، موادی كه در بـــدن مــــبــــدل به ويتامين آ ميگردند و در سبزيجات و ميوه هاي سبز رنگ و زرد رنگ موجود مي بـــاشــــد، پروتئين: سويا، تخم مرغ، ماست و حبوبات. 5- سيگار نكشيد و از نوشيدنيهاي حاوي كافئين استفاده نكنيد. 6- كمتر از غذاهاي چرب و شيرين استفاده كنيد. 7- آب خيلي داغ به سرتان نزنيد، خواب كافي داشته باشيد و موهايتان را هر چند وقت يكبار كوتاه كنيد. 8- پوست سر خود را ماساژ دهيد تا گردش خون در آن به خوبي جريان يابد.
-
- درباره
- دانستنیهای
- (و 4 مورد دیگر)
-
آیا تا به حال می دانستید که اولین ملکهُ زیبایی جهان چه کسی بود؟ اسمش کلئو- دو- مرود و در سال ۱۹۶۶ در پارسی به خاک سپرده شد بی آنکه کسی در کنارش باشد. زمانی شهرتش بیشتر از بریژدیت باردو بود. وی نخستین ” نخستین ملکهُ زیبایی” بود که در سال ۱۸۹۶ توسط مجله ” ایلوستراسیون” فرانسه ترتیب داده شده بود. او خواننده اپرا و رقاصه و مشهورترین مانكن عصر خویش. هر جا می رفت،بدنبالش صدها دسته گل می فرستادند…… او برای چند شب رقص در مسکوی تزاری ۵۰۰۰۰ فرانک طلا می گرفت !…. با این همه هنگامیکه در کوچهُ “تهران” واقع در یکی از محلات پاریس مرد،همهُ دارایی اش بیشتر از چند فرانک نبود، و شنیدنی است که بسیاری از فرانسویها وقتی شنیدند که نخستین ملکهُ زیبایی جهان مرده است با بی اعتنایی پرسیدند : عجب ! پس او هنوز زنده بود؟ بله ! چنین است رسم سرای درشت..!
-
روایت خواندنی باحجاب شدن یک دختر + عکس
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مطالب جالب و خواندنی
روایت خواندنی باحجاب شدن یک دختر + عکس «ریستا برمر» (Krista Bremer)، نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی، در نشریه معروف آمریکایی O. The. Oprah تجربه عینی خود را از برخورد با حجاب به قلم آورده است. برمر از ناشران نشریه ادبی The Sun است که در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه معتبر ادبی «پوشکارت» شده و در سال ۲۰۰۹ جایزه ادبی «بنیاد رونا جاف» را از آن خود کرده است. مامان برام روسری بخر! نُه سال پیش، در اتاق نشیمن خانه ام در «کارولینای شمالی»، دختر شیرخوارم را با موسیقی کودکانه ای می رقصاندم که در دهه ۷۰ رایج بود و من در دوران کودکی همه اشعارش را که درباره مدارا با دیگران و تساوی زن و مرد بود، حفظ کرده بودم. همسر لیبیایی تبارم اسماعیل، او را در آغوش می گرفت و ساعتها در ایوان خانه با صدای غژ و غژ صندلی راحتی آهنی تکانش می داد و برایش آوازهای قدیمی عربی می خواند. او همچنین دخترمان را پیش شیخی مسلمان برد تا در گوش های نرم و کوچولویش اذان و اقامه بخواند. چشمان قهوه ای و مژه های ناز و مشکی دخترم به پدرش رفته بود و پوست شیرقهوه ای اش در آفتاب تابستان خیلی زود به تیرگی می زد. اسم دخترمان را «عالیه» گذاشتیم- که در عربی به معنای «بلندمرتبه» است- و با هم توافق کردیم که وقتی بزرگ شد، از بین فرهنگ های کاملاً متضاد ما، هر کدام را که خودش خواست، انتخاب کند. خیالم از این تصمیم راحت بود و شک نداشتم که دخترم زندگی مرفه آمریکایی من را به فرهنگ اسلامی و لباسهای پوشیده سرزمین پدرش ترجیح خواهد داد. پدر و مادر اسماعیل در خانه سنگی محقری در کوچه ای کثیف و پر پیچ و خم در حومه طرابلس زندگی می کنند. بر دیوارهای این خانه، به جز آیاتی از قرآن که بر روی چوب حک شده، هیچ نقش و نگاری وجود ندارد. فرش اتاقها هم فقط تشکچه هایی است که شبها تایشان می زنند و به عنوان تختخواب استفاده می کنند. اما پدر و مادر من در خانه ای مجلل در «سانتافه»، مرکز ایالت «نیومکزیکو»، زندگی می کنند که سه پارکینگ، تلویزیونی صفحه تخت با صدها کانال، یخچالی پر از غذاهای سالم و طبیعی و یک کمد پر از اسباب بازی برای نوه ها دارد. تصور می کردم که عالیه هم مثل خودم اهل خرید از فروشگاه های زنجیره ای معروف Whole Foods باشد و از انبوه هدایای زیر درخت کریسمس خوشش بیاید، ولی در عین حال لحن آهنگین زبان عربی، باقلواهای عسلی که اسماعیل با دست خالی درست می کند، و حنابندی پاهای خاله اش را که هنگام سفر به لیبی دیده بودم، تحسین می کردم. هیچ وقت فکر نمی کردم که عالیه فریب حجاب دختران مسلمان را بخورد! تابستان سال قبل در جشن عید فطر شرکت کردیم که در پارکینگ پشت مسجد نزدیک خانه مان برگزار شده بود. بچه ها روی وسایل بازی جست و خیز می کردند و ما پدر و مادرها هم زیر سایبانی پلاستیکی نشسته بودیم و مگس ها را از روی بشقابهای مرغ سوخاری، برنج و باقلوا می پراندیم. من و عالیه داشتیم در نمایشگاهی دور می زدیم که به مناسبت عید بر پا شده بود و چیزهایی مثل سجاده، حنا و لباسهای اسلامی عرضه می کرد. به قسمت روسری ها که رسیدیم، عالیه رو به من کرد و با خواهش بسیار گفت: «مامان! یکی برام بخر.» دخترم شروع کرد به برانداز کردن روسری ها که مرتب روی هم چیده شده بودند و فروشنده که خانمی سیاه پوست و سر تا پا مشکی پوش بود، به عالیه لبخندی زد. مدتی بود که عالیه به دختران مسلمان هم سن و سالش با دیده تحسین و احترام می نگریست. دلم به حالشان می سوخت که حتی در گرم ترین روزهای تابستان دامن های بلند و لباسهای آستین دار می پوشیدند، چون بهترین خاطرات دوران کودکی ام مربوط به زمانی می شد که با پوشیدن لباسهای برهنه، می گذاشتم پوستم آفتاب بخورد... ولی عالیه به حال آن دختران مسلمان غبطه می خورد و از من خواسته بود برایش مثل لباسهای آنها بخرم. حالا دلش روسری هم می خواست! پیشتر بهانه می آوردم که در بازارچه نزدیک خانه از آن روسری ها گیر نمی آید، ولی حالا روسری ها جلوی چشم عالیه بودند و او می خواست با ۱۰دلار از پول توجیبی خودش روسری سبز سیری را بخرد که محکم در دست گرفته بود. سرم را به علامت مخالفت کامل تکان دادم، ولی ناگهان یاد قراری افتادم که با اسماعیل گذاشته بودیم. بنابراین دندان هایم را از خشم به هم فشردم و روسری را خریدم، به این خیال که عالیه خیلی زود آن را کنار می گذارد. یک زوج ناهمگون یک روز بعد از ظهر که برای خرید از خانه بیرون می رفتم، صدای عالیه از اتاقش بلند شد که می خواهد با من بیاید. چند لحظه بعد، سر و کله اش- یا بهتر بگویم، نصف سر و کله اش- بالای پله ها پیدا شد. او از کمر به پایین، دخترم بود؛ با همان کفش های اسپرت، جورابهای رنگ روشن و شلوار جینی که سر زانوهایش کمی نخ نما شده بود. اما از کمر به بالا، دختری غریبه بود. صورت گرد و روشنش که در یک خیمه پارچه ای تیره محصور شده بود، به ماهی در آسمان بی ستاره می مانست. پرسیدم: «با همین سر و وضع می خواهی بیایی؟» با همان لحنی که از چندی پیش با من به کار می برد، آرام جواب داد: «بله.» در راه مغازه، از آینه ماشین او را دزدکی می پاییدم. ساکت و سرد و بی اعتنا نشسته بود و از پنجره بیرون را تماشا می کرد. انگار یک مقام بلندپایه مسلمان داشت از شهر کوچک ما در جنوب آمریکا دیدن می کرد و من فقط راننده اش بودم. لبم را گزیدم. می خواستم از او بخواهم قبل از پیاده شدن روسری اش را در آورد، ولی نتوانستم حتی یک دلیل منطقی برای این کار پیدا کنم، جز اینکه با دیدن آن صحنه فشار خونم بالا می زد. من همیشه تشویقش کرده بودم که استقلال شخصیتش را ابراز کند و در برابر فشار هم سن و سال هایش بایستد، ولی حالا احساس ترس و نگرانی می کردم، انگار که آن روسری را خودم به سر کرده باشم. در پارکینگ عمومی Food Lion تمام بدنم غرق در هوای گرم شد و موهای عرق گرفته ام را دم اسبی بستم، ولی انگار هوای گرم اصلاً عالیه را اذیت نمی کرد. لابد مردم ما را مثل یک زوج ناهمگون می دیدند: زنی قد بلند و مو بور با شلوار جین و تاپ تنگ که دست مسلمانی یک متر و بیست سانتی را گرفته است. دخترم را به خودم نزدیکتر کردم و وارد مغازه شدیم.همچنان که در میان قفسه های فروشگاه با چرخ دستی مان جولان می دادیم، مشتری ها چنان خیره خیره نگاهمان می کردند که انگار با معمایی حل نشدنی رو به رو شده اند و وقتی چشممان به چشم هم می افتاد، بی درنگ نگاهشان را پایین می انداختند. کشف دیگری از آزادی من در دهه ۷۰ در جنوب کالیفرنیا با این فکر بزرگ شده بودم که آزادی زنان مساوی با برهنگی بیشتر است و زنان می توانند هر کاری را انجام دهند. کشف آزادی جسمی برای من بخش مهمی از روند کشف شخصیتم بوده است، اما این تجربه ارزان به دست نیامده است. ساعتهای متمادی را جلوی آینه، سرگرم تحقیق درباره تصویر خودم بودم: از شکل و قیافه خودم تعریف می کردم؛ گاه از آن بدم می آمد؛ گاه با خودم فکر می کردم دیگران چه نظری درباره قیافه ام دارند. و گاهی فکر می کردم که اگر همین دقت نظر را در زمینه دیگری به کار می بستم، فکرم چقدر باز شده بود، یا می توانستم رمانی بنویسم، یا حداقل سبزی کاری را یاد گرفته بودم! حالا عالیه در این مرحله از زندگی خود، همه حواسش به دنیای پیرامونش است، نه تصویر خودش در آینه. عالیه کلاس چهارم دبستان است و دختران همکلاسی اش محبوبیت را با طرز لباس پوشیدن مرتبط می دانند. چند هفته پیش عالیه با عصبانیت تعریف می کرد که یکی از همکلاسی هایش همه دختران کلاس را بر اساس شیک پوشی شان درجه بندی کرده است. آنجا بود که فهمیدم با اینکه برهنگی به من در مواردی آزادی می دهد، اما عالیه توانسته است با انتخاب حجاب و پوشیدگی، آزادی دیگری را کشف کند. نمی دانم علاقه عالیه به پوشش اسلامی تا کی ادامه خواهد یافت. اگر تصمیم بگیرد مسلمان شود، مطمئنم که اسلام برایش مدارا، تواضع و عدالت خواهی را به ارمغان خواهد آورد، چنان که برای پدرش هم به ارمغان آورده است. و چون می خواهم سرسختانه پشتیبان و مراقبش باشم، نگرانم که نکند این انتخاب، زندگی را برایش در کشور خودش سخت کند. او به تازگی سوره حمد را حفظ کرده است و به اصرار از پدرش می خواهد که به او هم عربی یاد بدهد. عالیه تنها ولی با هدف راه می رود؛ بسیار متفاوت با رفتاری که من در سن و سال او داشتم، و من یک بار دیگر فهمیدم که هنوز چقدر تا شناخت دخترم فاصله دارم. این فاصله نه فقط به خاطر آن روسری، بلکه از آن رو بود که او اصلاً به واکنش دیگران اهمیت نمی دهد؛ ترجیح می دهد به جای شیرجه زدن در دریا، توی کتاب فرو برود و آن قدر غرق مطالعه می شود که صدای من را از اتاق بغلی نمی شنود. به این فکر می کنم که روسری می تواند با قدرت جادویی خود، تخیل نامحدود، دریافتهای زیرکانه و معصومیت فطری عالیه را حفظ کند. تصور می کردم که وقتی به اتاق آینه فروشگاه های لباس برود، مثل نوجوانان دیگر، در دام آن زرق و برق نخواهد افتاد و حجاب، او را مانند صدفی در میان خواهد گرفت. فکر می کردم که حجاب، دخترم را از احساس فراگیر نارضایتی در عین ناز و نعمت خلاص خواهد کرد و در پرواز او به سوی آینده ای که برایم کاملاً نامعلوم است، زیر پر و بال خواهد گرفت. منبع: قدس آنلاین -
) يک سوسک حمام ميتواند 9 روز بدون سر زندگي کند تا اينکه از گرسنگي بميرد. 2) يک کوروکوديل نميتواند زبانش را بيرون در بياورد. 4) حلزون ميتواند 3 سال بخوابد. 5) به طور ميانگين مردم از عنکبوت بيشتر ميترسند تا از مرگ! 6) اگر جمعيت چين به شکل يک صف از مقابل شما راه بروند، اين صف به خاطر سرعت توليد مثل هيچوقت تمام نخواهد شد. 7) خطوط هوايي آمريکا با کم کردن فقط يک زيتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفهجويي کند. 8) ملت آمريکا بطور ميانگين روزانه 73000 متر مربع پيتزا ميخورند. 9) چشمهاي شترمرغ از مغزش بزرگتر است. 10) بچهها بدون کشکک زانو متولد ميشوند. کشککها در سن 2 تا 6 سالگي ظاهر ميشوند. 11) کوبيدن سر به ديوار 150 کالري در ساعت مصرف ميکند. 12) پروانهها با پاهايشان ميچشند. 13) گربهها ميتوانند بيش از يکصد صدا با حنجره خود توليد کنند در حاليکه سگها کمتر از 10 تا! 14) ادرار گربه زير نور سياه ميدرخشد. 15) تعداد چينيهايي که انگليسي بلدند، از تعداد آمريکاييهايي که انگليسي بلدند، بيشتر است!! 16) دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطي که طرفين خون خود را بر گردن بگيرند. 17) فيلها تنها حيواناتي هستند که نميتوانند بپرند. 18) هر بار که يک تمبر را ميليسيد 10/1 کالري انرژي مصرف ميکنيد. 19) فورييه 1865 تنها زماني بود که ماه کامل نشد. 20) کوتاهترين جمله کامل در زبان انگليسي I am است. 21) اگر عروسک باربي را زنده تصور کنيد سايزش 33-23-39 و قدش 2 متر و 15 سانتيمتر خواهد بود با گردني 2 برابر بلندتر از يک انسان نرمال. 22) تمام خرسهاي قطبي، چپ دست هستند. 23) اگر يک ماهي قرمز را در يک اتاق تاريک قرار دهيد، کم کم رنگش سفيد ميشود. 24) اگر به صورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فرياد بزنيد، انرژي صوتي لازم براي گرم کردن يک فنجان قهوه را توليد کردهايد. 25) در مصر باستان افراد روحاني تمام موهاي بدن خود را ميکندند حتي ابروها و موژهها. 26) کوتاهترين جنگ در تاريخ در سال 1896 بين زانزيبار و انگلستان رخ داد که 38 دقيقه طول کشيد. 27) در 4000 سال گذشته هيچ حيوان جديدي رام نشده است. 28) هيچوقت نميتواني با چشمان باز عطسه کني. 29) تعداد انسانهايي که به وسيله خر کشته ميشوند، از انسانهايي که در سانحه هوايي ميميرند بيشتر است. 30) چشمهاي ما از بدو تولد همين اندازه بودهاند، اما رشد دماغ و گوش ما هيچوقت متوقف نميشوند
-
نامه خواندنی یک جوان به ایت الله صافی + پاسخ معظم له
FATEH110 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در داستانهای دینی و مذهبی
بسم الله الرحمن الرحيم محضر مرجع عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى صافى گلپايگانى با عرض سلام خدمت شما جوانان در عين حالى كه شب و روز به زندگى دنيوى مشغول هستند، در باطن ذات و نفس خويش نيز زندگى [مرموز]و پوشيده اى دارند و اگر چه توجهى به آن زندگى ندارند و آن را به كلّى فراموش كرده اند، ليكن با داشتن روح و افكار و عقايد حَقّه، اخلاق پسنديده و اعمال شايسته مى توانند سبب استكمال و ترقّىِ روحانى خود گردند و سعادت و كمال خود را فراهم سازند، در صورتى كه اكثر جوانها با عقايدى باطل و اخلاق زشت و اعمالى[ناشايست] باعث نقصان، شقاوت و انحراف نفسانى خود شده اند و به آن مشغول هستند.به عقيده من بايد اين قشر از افراد را راهنمايى كرد و آنها را در صراط مستقيم، تكامل بخشيد تا جوهر ذات و حقيقتش پرورش و تكامل يافته و به عالم روحانيت صعود و رجوع پيدا كند و اگر آنها تمام كمالات روحانى و اخلاق پسنديده انسانى را فداى ارضاى قواى حيوانى كنند و اسير خواسته هاى نفسانى شوند و به صورت حيوانى هوسران، كامجو و يا ديوى درنده و خونخوار در آيند، چنين كسانى از صراط مستقيم تكامل انحراف يافته و در واديهاى هلاكت و شقاوت سرگردان خواهند شد. در صورتى كه در حال حاضر، حتى دختران محصّل، در مدرسه هاى راهنمايى، نه دبيرستان[ها] و نه دانشگاهها، در مدرسه هاى راهنمايى، دختران و پسران، در واديهاى هلاكت و شقاوت سرگردانند و عده معدودى كه در اين مسير قرار نگرفته اند و سعى دارند جوهر ذات و انسانيت شان را كامل كنند و از صراط مستقيم انسانيت به عالم سرور و منبع كمالات رجوع كنند، تحت تأثير عده اى زياد از آنهاييكه راه مستقيم ديانت را هم فراموش كرده اند و از پيمودن صراط دقيق انسانيت عاجز شده اند، قرار گرفته و جز زندگى سخت و سقوط در هاويه جحيم، سرنوشتى نخواهند داشت.ما از بسيارى از اين رويدادها غافليم، غالب انحرافات و نزاعهايى كه در بين نوجوانها و جوانهاى اين مرز و بوم بوجود مى آيد در پرونده هاى دادگسترى بايگانى مى شود و تا آنجا كه به قتل منتهى نگردد، به روزنامه ها سرايت نمى كند و اگر هم به قتل منتهى گردد، بسيارى از روزنامه ها منتشر نمى كنند، پس بايد هوشيار باشيم، كنجكاو باشيم و حداقل به كسانى كه در اين مسير قرار نگرفته اند و يا سست اراده هستند، از راه معنويت كمك كنيم.چون آنچه مسلم است و انحرافات جنسى را افزايش مى دهد، فقدان معنويت است; مشكل اصلى ما در اين است كه فقط به خودمان توجّه مى كنيم; بايد افكار خودمان را، نظريات خودمان را فراتر از محدوده خود قرار دهيم; در هر كشورى وقتى معنويت كم شود و يا رو به سقوط رود، به تدريج مفاسد اجتماعى و در رأس آن انحرافات جنسى افزايش مى يابد و بطور كلّى، عدّه اى از نوجوانان كه راه حق و ايمان را دوست مى دارند، راز و نياز با معبود خود را، دوست مى دارند و از اينگونه بى حجابى ها و از اينگونه خودنمايى ها ناراحت مى شوند، وقتى در جوّى نامناسب قرار مى گيرند، درجوّى كه هر نوجوان دختر و پسرى با فردى از جنس مخالف دوست است و مدام با او در ارتباط است قرار مى گيرند، تحت تأثير اين گونه افراد قرار گرفته، مسير انحراف را پيشه خود مى گردانند و كسى پيدا نمى شود و به كسى هم اطمينان پيدا نمى كنند كه با او مشورت كنند و راه صحيح را از او طلب كنند (حتى با پدر و مادر خود).و بالاخره من، پس از سالها فكر كردن و با مشكلات دست و پنجه نرم كردن و انحرافات بسيارى از مدرسه ها و دبيرستانها را مشاهده كردن، ارتباطات تلفنى و ارتباطات نزديك بين دختران و پسران كمتر از 16 ـ 17 را ديدن و شنيدن، از اين گونه رفتارها، رنج مى برم و از اين گونه مسايل بدين نتيجه رسيدم كه هر قدر نونهالان اجتماع از نظر فكر و شجاعت تقويت گردند ولى از نظر ايمان و اخلاق نيرومند نباشند، ديو مفاسد خيلى زود آنها را از پاى درآورده و آنها را متلاشى مى كند و علت اصلى آن، خود پدران و مادران هستند و بدين ترتيب به عنوان واكسينه اى فكرى، لزوم بحث از اخلاق و مفاسد و راه مبارزه با آنها، ضرورى به نظر رسيد كه با شما مشورت كنم و از شما طلب كمك كنم. خواهش مى كنم مرا راهنمايى كنيد، حتّى با فرستادن كتابى در اين زمينه.اگر من بخواهم، با يارى خدا و كمك شما با اين گونه انحرافات نوجوانان و جوانان، تا اندازه اى حتى محدود، در مدرسه و يا دبيرستانى مبارزه كنم، از طريق انتشار اعلاميه هايى در اين زمينه، چگونه مى توانم موفق باشم؟ با انتشار چه اعلاميه هايى مى توانم افكار و عقايد نادرست آنها را منحرف سازم و آنها را نسبت به اين مسايل روشن كنم و راه مستقيم را پيشه راهشان قرار دهم; از شما استدعا مى كنم كه مرا كمك كنيد; البته لازم به يادآورى است كه من هيچ گونه مسؤوليّتى در اين كشور ندارم; منظور من اين است كه حتماً نبايد رييس ارگان و يا رييس سازمانى باشم كه جواب نامه ام را بدهيد; مرا به عنوانى فردى حقير قبول كنيد و جواب نامه ام را بدهيد; بى توجه بودن نسبت به اين نامه يعنى بى توجهى به نسل جوان و جامعه امام زمان، عجل الله تعالى فرجه الشريف، يعنى بى توجهى به اسلام و قرآن.منتظر نامه پر مهر و محبت شما هستم. خواهش ديگرى كه از شما دارم اين است كه چون به ماه مبارك و پر فيض رمضان، نزديك هستيم، خيلى سريع نظر خود را در نامه اى كه مى فرستيد، مكتوب فرماييد.در حديثِ حَسَن،1 از حضرت امام جعفر صادق، عليه السلام، منقول است كه: هر كه هفت شوط، طواف خانه خدا را بنمايد، حقتعالى براى او شش هزار حسنه بنويسد، شش هزار گناه [از او ]محو بكند، شش هزار درجه براى او بلند كند و شش هزار حاجت او را برآورد، ولى برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از ده طواف.2انشاءالله هميشه [از] توجهات و عنايات و الطاف و مراحم خاصّه حضرت بقية الله الاعظم، حجة بن الحسن العسكرى، عجل الله تعالى فرجه الشريف، بهره مند باشيد. التماس دعا پاسخ ایت الله صافی گلپایگانی : بسم الله الرّحمن الرّحيم السلام عليكم نامه مفصل و مشحون به مطالب ارزنده و دلسوزى براى نسل جوان و در لفظى ديگر، دلسوزى براى جامعه و براى اسلام عزيز و فرزندان اسلام، واصل شد. بسيار موجب اميدوارى و خوشنودى گرديد. تأخير در جواب بواسطه كثرت مشاغل، مراجعات و مسايل كتبى و شفاهى است كه بايد به همه جواب داده شود و همانطور كه مرقوم داشته ايد چنين نيست كه نويسنده نامه بايد از مسؤولين يا رييس يك سازمان و ارگان باشد تا جواب داده شود، معاذالله; انشاءالله در جواب ها بيشتر توجه به انجام وظيفه و كمك به نشر معارف اسلام و مكتب اهل بيت، عليهم السلام، و بالا بردن سطح آگاهيهاى جامعه و خصوص نسل جوان است. مسأله يا مسايل جوانان مسايلى هستند كه همواره مورد توجه آگاهان، مربّيان جامعه و هاديان فكر و انديشه و بخصوص مكتب انبيا، عليهم السلام، و بالاخص، مكتب اسلام بوده و هست. اصلاحات، سازندگيها، آينده بينى هاى اقتصاد، سياست ايمان و عقيده، همه روى اين قشر تمركز حسّاس دارد; چه آنهاييكه اَغراض فاسده و مقاصد شخصى و قصد افساد و انحراف جامعه را دارند و چه آنهاييكه قصد اصلاح و سالم سازى و خير و سعادت مردم را دارند، روى اين طبقه جوانان و نوجوانان سرمايه گذارى مى كنند. روحيّات جوانان براى عمل و فعاليت و قدم به پيش بودن و ترقّى و تكامل، آماده است، چنانكه براى سقوط و افتادن در منجلاب انحرافهاى گوناگون و فساد اخلاق نيز آماده اند. سخن در مباحث مربوط به جوانان و عوامل مؤثر در رشد و كمال و يا سقوط و انحطاط آنها و اشباع درست غرايز و خواسته هاى آنان نياز به نوشتن رساله ها و كتاب ها دارد. در عصر ما بواسطه گسترش ارتباطات و وسايل سمعى و بصرى و طبع و نشر افكار و آرا و تبليغات مستقيم يا غير مستقيم، مسايل جوانان، بسيار گسترده و پيچيده گرديده كه سالم ماندن يك جوان نياز به مراقبت ها و خصوص مجاهدت و تلاش فراوان خود فرد دارد كه با آگاهى از اوضاع مختلفى كه به عنوان سياست، اقتصاد، مكتب هاى فكرى و مسايل جنسى آنها را و سعادت و سلامت روحشان را هدف قرار داده از خود مواظبت كنند، مجلاّت، روزنامه ها، راديو و تلويزيون و انواع فيلمها در تمام دنيا از مهمترين عواملى هستند كه روى جوانان كار مى كنند و جوامع بشرى را به سوى سعادت يا شقاوت، سير مى دهند. اين وسايل، جوانان شهرنشين و جوانان روستايى و همه و همه را شامل مى شوند و حتّى لباس و ژست كارگردانان برنامه هاى تلويزيونى نيز، پسر و دختر را در همه جا، حتى در دورترين نقاط، زير تأثير خود قرار مى دهند; البته در ساختن يك جوان سالم و مسلمان، محيط خانه، خانواده، محيط مكتب، مدرسه، آموزشگاه و محيط جامعه، همه مؤثرند و همانطور كه قرآن كريم مى فرمايد: «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لايَخْرُجُاِلاّ نَكِدا».3 محيط ها، مدرسه ها و خانواده هاى سالم يا فاسد، در تربيت نسل جوان، مؤثر است. در گذشته، محيط يك جوان، يك كوچه يا يك روستا يا يك شهر و بازار بود، امّا امروز محيط تربيت جوان و نوجوان، تمام جهان است; البته اين پيچيدگيها و وسعت تضارب افكار و توسعه ميدان مخاطرات به اين معنا نيست كه تصور كنيم چاره نمى توان انديشيد و جوانان و نوجوانان را نمى توان در مسير صحيح، هدايت كرد و غرايز آنها را در راه سعادت خودشان، فعال نمود. با تمام اين اشكالات، راههاى سالم سازى جامعه و پرورش افكار و تربيت اسلامى جوانان نيز، به موازات اين دشواريها زياد شده و از جمله، رشد آگاهى جامعه و خود جوانها نيز براى سالم سازى، زمينه تأثير تبليغات مثبت و مفيد را فراهم تر نموده است. بنابراين بايد تبليغات صحيح روى جوانها فراگيرتر و كاملتر انجام شود; بايد مشكلات جوانها را شناسايى كرد و مديريت جامعه، مسؤولين بهسازىِ اخلاق، پدر و مادر و اشخاص و افراد، همه به طور جمعى و فردى در حلّ آنها اقدام نمايند. همين مسأله مشكل جنسى را كه تذكر داده ايد، دين مقدس اسلام بسيار مهمّ دانسته، به حلّ آن تشويق و ترغيب كرده، ازدواج را در جامعه اسلامى از بنيانهاى بسيار مقدس و محبوب خدا معرفى نموده و تا آنجا آن را حلاّل مشكلات جوانان شمرده، كه فرموده اند: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اَحْرَزَ نِصْفَ دينِهِ»4 و سعى در انجام آن را بين دو نفر، بقدرى موجب اجر و ثواب معرفى كرده اند كه به هر قدمى كه شخص براى رفع اين مشكل، از زندگى كسى بردارد يا كلمه اى كه بگويد، ثواب يك سال عبادت، كه شب هايش را به نماز و روزهايش را به روزه بسر برده باشد، مقرر شده است. در رشته هاى ديگر، تعاليم عاليه اسلام، همگان و بخصوص جوانان را تا حدّ ممكن بيمه مى سازد و از آسيب پذيرى دور مى نمايد. طبع و نشر مقالات، مجلاّت، روزنامه ها، رمانها، فيلمها و برگزارى بازيها، مسابقاتِ فسادانگيز، مطالعه، ديدن، نقل و گفتن آنها و گرايش به لهو، لعب و موسيقى و قمار، سرگرمى هاى مضرّه، مجالست ها، همنشينى، مصاحبت با اشخاص فاسد الاخلاق، همه را، ممنوع فرموده; سلامتى، مانند اينكه براى سلامت بدن و حفظ سلامتى و بهداشت، هم اسلام و هم تعاليم بهداشتى، بسيارى از كارها و خوردنيها و آشاميدنيها را ممنوع كرده اند و از سوى ديگر نشر و طبع مقالات و كتابهاى مفيد و پرورش دهنده عقل، فكر، روح و اشعار و تفريحات سالم، سازنده و مجالست و مصاحبت هاى گوناگون را تشويق و ترغيب فرموده اند و از بيكارى و بطالت كه خود نيز، خواه قهرى و غير اختيارى يا اختيارى باشد، نظر به مشكلاتى كه مى آفريند، سخت نكوهش شده و از كار و عمل و تلاش و فعاليت، مدح و ستايش شده است. به عقيده ما، همه راه حل ها را، اسلام بيان فرموده است، و اگرنگوييم همه، اغلب مشكلات، براى پياده نشدن اين راه حل ها است. يك جامعه اسلامى جامعه اى است كه موجبات سعادت جوانان و نوجوانان، در حد ممكن در آن فراهم شده و از اسباب و وسايل انحراف پيراسته و منزّه باشد. بنابراين همه بايد اقدام كنيم، چه آنهايى كه مديريتهايى در جامعه دارند و بخصوص، آنهايى كه بر وسايل تبليغىِ سمعى و بصرى، به عنوان امين، برگزيده شده اند، بايد حفظ اين امانت را كه از اعظم امانات است، بسيار مهم بدانند و كوتاهى در آن را از بدترين خيانت ها به مردم، اسلام، كشور و به جامعه بدانند; بايد افراد مهذّب، آگاه و ظاهرالصّلاح، در همه پستهاى اين كارها، گمارده شوند. مطبوعات و جرايد، همه و همه وظايف شان سنگين است. اين گونه كه بسيارى تلقى مى كنند، نيست. بايد جوانان را با مساجد يا مجالس وعظ و هشدارهاى اخلاقى، با مطالعه كتابهاى آموزنده و صحيح دينى، با تواريخ سودمند، با تفسير قرآن مجيد، با مجالس دعا در خط صلاح و فلاح و رستگارى نگاه داشت و خودِ آنها هم كه بيشتر آگاه و متوجه هستند، بايد در خطّ اصلاح خود و هم سنّ و سالان خود تشريك مساعى و بذل فداكارى و كوشش كنند. بايد اخلاق اسلامى، زهد، آزادگى، پارسايى، قناعت، شجاعت و خودشناسى را به آنها آموخت كه بدانند خود را به هر جريان و هر وضع نفروشند. و اين كلامِ معجزْ نظامِ اميرالمؤمنين، عليه السلام، را هميشه مقابل چشم دل خود قرار دهند: «اَلا حُرٌّ يَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لاَِهْلِها اِنَّهُ لَيْسَ لاَِنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةَ فَلاتَبيعُوها اِلاَّ بِها»;5، تا بدانند كه انسان بالاتر از اين است كه اسير شهوات، ماديات، افكار و اعمال شيطانى شود و مثل اين اشعار را كه: «تن آدمى شريف است به جان آدميت نه همين لباس زيباست نشان آدميت طيران مرغ ديدى تو ز پاى بند شهوت بدر آى تا ببينى طيران آدميت» زمزمه نمايند. بحمدالله در معارف شيعه و فرهنگ غنى ما، بيش از آنچه تصور شود، به جوانان و پسران و دختران، ارايه طريق شده است; آيات قرآن كريم، آن همه احاديث شريفه و اين دعاهاى انسان ساز عالية المضامين و اين كتاب ها و اشعار و مقالات. بايد جوانها را به اين فرهنگ غنى متوجه كرد تا بخوانند و هم عظمت دين خود را بدانند و فرهنگ دينى اسلام را بشناسند و هم خود را بسازند، جوانها و همه را بايد به حسابرسى و محاسبه اعمال راهنمايى كرد تا هميشه در مقام تحصيل ترقى و كمال، بيشتر باشند. بالاخره آقاى محترم جوان عزيز نوزده ساله كه الحمدلله از اين همه آگاهى و دانايى برخورداريد و شمّه اى از آن را در اين نامه به قلم آورده ايد! من به شما تبريك عرض مى كنم و از خداوند متعال مى خواهم كه مثل شما را، كه در جوانان و نوجوانان مسلمان، زياد است، زيادتر و بيشتر بفرمايد. شما جوانان، آينده اسلام هستيد; عظمت اسلام، شوكت اسلام مرهون تلاش و رشد و آگاهى شما است. همه از شما انتظار دارند، اسلام از شما انتظار دارد و قرآن كريم به انتظار شما است و حضرت بقية الله، مولانا المهدى، ارواح العالمين له الفداء، از شما انتظار دارد; بيشترين ياوران آن حضرت، از شما جوانان مسلمان و متعهد خواهند بود. عزيزان من! اگر ما در اداى وظايف خود نسبت به شما قصور يا تقصير داريم، شما به نفس خود اعتماد كنيد و با توكّل به خدا در دين، ايمان، تقوا، سعى و عمل، ثبات قدم نشان بدهيد، قدم به جلو برداريد و به جلو برويد و فقط عزّت اسلام، سياست مسلمين، رضاى خداوند و خوشنودى حضرت ولى عصر، ارواحنا فداه، و تأمين رفاه و آسايش خلق و خدمت به مردم را وجهه همت قرار دهيد! خدا يار و ياور شما! «قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَالمؤمِنُونَ».6 با التماس دعا / لطف الله صافى منبع:شیعه نیوز -
[align=justify] رمضان شب، نیمه جان و بی نفس چادر سیاه خود را جمع می كند. در فلق، شادمانی بر پا است. زمین در انتظار كاروان نور و معنویت پای كوبی می كند. عطر ماه رمضان، دل های عاشق را باز سوداگر عرصه عشق بازی با خدا كرده است. اولین سحر این ماه عظیم همیشه حال و هوایی خاص دارد. هنوز چشم ها به بی خوابی قبل از طلوع عادت نكرده است و هنوز رخوت شب های سرمست از خواب، جان ها را رها نكرده است. با این حال شور الهی شدن و شوق نشستن پای سفره ای كه بر بال ملائك گشوده شده چنان شورانگیز است كه زیر سقف خانه مسلمانان هیچ چراغی در این ظلمت شب خاموش نیست. كاش چراغ دل هایمان هم با همین سرعت روشن شده باشد. كاش حساب مان را از سال قبل تسویه كرده باشیم و اولین سحر ماه مبارك را بی هیچ غل و غشی یا خط و خش سیاهی در كارنامه اعمال مان به نخستین صبح روزه داری پیوند بزنیم. راستی! در سالی كه گذشت چه قدر «انسان» بوده ایم؟ منظور از آن «انسان» های راستین است كه خدا، اشرف مخلوقات خطابشان كرد. رمضان فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست، بلكه گنجینهای از اسرار و خاطرات دوران پیامبر اسلام (ص) است. این ماه یادآور جنگ "حنین" و حماسه پیكار پیامبر اسلام (ص) با مشركان و خاطره جنگ سپاه روم با مسلمانان در منطقهای به نام "تبوك" است. ماه رمضان، حماسه شیرین فتح مكه، جنگ بدر و طائف را برای مسلمانان به یاد میآورد. رمضان ماه میلاد حضرت سلیمان بن داوود پیامبر و امام حسن مجتبی (ع)، دومین اختر تابناك آسمان ولایت است. رمضان یادآور شب معراج پیامبر اسلام (ص) است كه از خانه "ام هانی" خواهر امیرالمؤمنین (ع) در مكه مكرمه سوار بر "براق" به معراج رفت. رمضان یادآور خاطره بامدادی است كه امیر مؤمنان علی (ع) در مسجد كوفه به دست شقیترین افراد، در محراب عبادت ضربت خورد. رمضان ماه ضیافت الله، ماه تابیدن نور ایمان بر قلبها، ماه عروج به سوی قلههای بلند رستگاری، ماه راز و نیاز با حضرت حق، ماه پرواز روح تا اوج ملكوت، ماه شكستن سنگرهای شرك درونی و بازنگری در خرابیهای خانه جسم و جان است. و زیانکار کسی است که رمضان بگذرد و او در کوره روزه نگدازد و پاک نشود. خسران زده کسی است که ماه مغفرت بر او بگذرد و غفران الهی شامل حالش نشود و حالش تحول نیابد. مگر ما چقدر فرصت «تجدید دیدار» با «فطرت» داریم؟ [/align]
-
گفتوگوی خواندنی با رضا رويگري، بازيگر نقش کيان
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مصاحبه ها و گفتگو ها
گفتوگوی خواندنی با رضا رويگري، بازيگر نقش کيان شايد مدتي از بازيگري فاصله بگيرم رضا رويگري پس از سالها حضور در عرصه سينما و تلويزيون اينك چهرهاي نام آشنا در هنر بازيگري است. او سال1325 متولد شد و فعاليت بازيگري خود را با فيلم عقابها بهكارگرداني زندهياد ساموئل خاچيكيان آغاز كرد. رويگري در اين سالها در فيلمهايي چون كانيمانگا، مردي در آينه و مجموعههاي تلويزيوني به كجا چنين شتابان و تاوان بازي كرده است. حضور وي درمجموعه طنز «سه، پنج، دو» به كارگرداني حسين سهيليزاده و سريال مختارنامه، كاري از داوود مير باقري بهانهاي بود براي آنچه در زير ميخوانيد. پس از سالها حضور در تلويزيون با يك مجموعه طنز ظاهر شديد. با شناختي كه مخاطب از بازي شما دارد اين اتفاق چندان آشنا نيست. البته من قبل از مجموعه «سه، پنج، دو» هم چندين كار طنز كار كرده بودم. دارا و ندار، مجموعه طنز دلبر آهني و اخراجيها 3 همه از جمله آثاري بودند كه به نوعي طنز حساب ميشدند. اخيرا همچنين مجموعههاي زيادي به من پيشنهاد شده است. خيلي ايرادي در آن نميبينم خصوصا اينكه «سه، پنج، دو» يك طنز موقعيت است كه به شدت در آن دقت شده تا شخصيتها شستهرفته و قابل قبول باشد. وقتي پس از گذشت سالها هنوز هم فيلمي مثل اجارهنشينها ديده ميشود و مردم دوستش دارند پس بديهي است كه مخاطب يك طنز فاخر را ميپسندد و دنبال ميكند. براي خود من هم هميشه خود نقش مهم بوده و دوست دارم همه جور نقشي را تجربه كنم. بيشتر نقشهايتان منفي بوده است. نگران نيستيد در اين نقشها ماندگار شويد؟ اينگونه كه ميگوييد هم نيست. نقش كيان در مختارنامه يك نقش مثبت بود. در «به كجا چنين شتابان» هم نقش غيرمنفي بازي كرده بودم. منتهي در اين دو سه كاري كه اخيرا بازي كردهام تا حدودي منفي ظاهر شدهام. معمولا نقشهاي خنثي را خيلي دوست ندارم. نقشي كه چالشانگيز باشد، هم جاي كار بيشتري دارد و هم براي بازيگر و هم براي مخاطب جذابتر است. نقشهاي تا حدودي منفي به دليل اينكه جاي مانور بيشتري دارد براي ايفاي نقش مناسبترند. اين سوال را به اين دليل پرسيدم كه حضور مداوم در يكسري نقش خاص ممكن است بيننده را نسبت به خود بازيگر و شخصيتاش بدبين کند. زماني جملهاي را شنيدم كه برايم جالب بود. دوستي ميگفت رويگري معمولا در بازيهايش به گونهاي ظاهر ميشود كه بدون اينكه داد بكشد يا قلدربازي خاصي از خود بروز دهد، آدم را ميترساند. بعد از بازي در فيلم بوتيك هم شاهد حرفهاي اينچنيني بودم. شخصيت سيروس دربندي را در «سه، پنج، دو» چگونه ميبينيد؟ دربندي به نظرم يك نقش شيرين خاكستري است. از اول هم در صحبتهايي كه با سهيليزاده داشتيم قرار بود خيلي منفي نباشد. اين شخصيت به نوعي موقعيتطلب است و به نفع خودش و منافعش كار ميكند. مردي كه همسرش در كنارش نيست و تنها دلخوشياش دخترش است. از طرفي هم به فكر پول درآوردن است و زرنگي خاص خودش را دارد. چرا حضورتان در سالهاي اخير در سينما كمرنگتر شده است؟ من فعاليت هنريام را از سال 1347 با تئاتر شروع كردم. تئاتر «عبادتي براي مصيبت» و «مرغ مينا» را كه در آن نقش رودكي را بازي ميكردم، خيلي دوست دارم. بعد از آن حدود سال 63 بود كه به سينما آمدم و الان هم نزديك به 43 سال است كه بازي ميكنم. سالهاي 70 تا 74 بنا به دلايلي از كار ممنوع شدم و 4 سال در كار هنري من وقفه افتاد. در آن زمان صحبتهاي زيادي مبني بر اين بود كه من ديگر هيچ وقت نميتوانم كار كنم. پس از آن چهار سال براي نمايش معركهدرمعركه به آمريكا رفتم و پس از بازگشتم به ايران مجددا در سينما حضور يافتم. در پاسخ به سوال شما هم بايد بگويم خيلي بيشتر از اينها دوست داشتم و دارم كه در سينما بازي كنم ولي اين تصميمي است كه خيلي به انتخاب خود ما بازيگران مربوط نميشود. چه ابزارهايي براي ايفاي يك نقش به كار ميگيريد، خصوصا اينكه بازيگري هستيد كه همه شما را با لحن بيان و صداي خاصي ميشناسند؟ معمولا به تمركز در ايفاي نقش هايم اهميت ويژهاي ميدهم و اينگونه است كه ميتوانم تمام و كمال به نقشهايم برسم. در اين سالهاي بازيگريام هم هميشه سعي داشتهام كه فشاري روي نقشهايم نداشته باشم. مدل كارم هم به اين صورت است كه از شب قبل متن را نميخوانم و معتقدم صحنه بايد خودش ايجاب كند كه من قرار است چگونه نقشم را بازي كنم. در كارنامه بازيگريام هيچگاه سعي نكردهام كه خودم را به ژانر خاصي محدود كنم. براي خلق شخصيتهاي مختلف ابزارهايي را به كار ميگيرم. بعد از حضور در سريال مختارنامه و در نقش كيان، نظر مخاطب را نسبت به خود بالا بردهايد. از اين به بعد كار شما خيلي سختتر نميشود؟ داوود ميرباقري از آن دسته كارگردانهايي است كه هميشه نقشهاي ماندگار و به يادماندني خلق ميكند و تاريخ اسلام را نيز به خوبي ميشناسد. سال 67 هم در نمايش معركه در معركه با ايشان كار كرده بودم و علاوه بر دوستي خوبي كه با هم داريم هميشه از كار كردن با او لذت بردهام. كيان از دوستان نزديك مختار بود و با اينكه روند اصلي داستان حول مختار و زندگياش ميگردد؛ ولي كيان هم به خوبي در معرفي شخصيتش پرداخت شده. البته به نظرمن نقش و تاثيرگذاري كيان به مراتب كمتر از آنچه در تاريخ و در واقعيت وجود دارد نشان داده شده است. چرا كه كيان در اكثر فتوحاتي كه در تاريخ صورت گرفته حضور پررنگي داشته است. خوشحالم كه در اين مجموعه حضور داشتهام و اتفاقا خرسندم كه بعد از بازي در نقش كيان توقع مخاطب را از خودم بالا بردهام. گويا در روند ساخت اين سريال چندين بارهم دچار حادثه شدهايد؟ داشتيم صحنههاي مربوط به جنگ را ميگرفتيم كه دچار حادثه شدم.صحنه به اين صورت بود كه كنار يكي از سربازان لشكر نشسته بودم و مثلا بايد جوري شمشير را به كنارش ميكوبيدم كه انگار ضربهاي به سينهاش وارد كردهام. از آنجا كه اين بازيگر به شدت نزديك من نشسته بود ناگهان شمشير به پاي خودم خورد و به داخل پايم فرو رفت. پايم بشدت جراحت پيدا كرد و چندتايي بخيه خورد. فرداي آن روز قرار بود بقيه صحنههاي جنگ تصويربرداري شود. حتي راه رفتن هم برايم دشوار بود. در يكي از صحنههاي ديگر بود كه بازيگر نقش مقابلم با تبر روبهروي من ميجنگيد. هنگامي كه تبر را ميچرخاند تبر به گوشه چشمم خورد. تا جايي كه طراح چهرهپردازي مجبور شد گريم خاصي در صورتم اعمال كند تا بتوانم جلوي دوربين ظاهر شوم. به نظر ميرسد «سه، پنج، دو» از آن دسته مجموعههايي است كه سعي دارد در همان قسمتهاي اول بازيگرانش را با همه خصوصياتي كه دارا هستند به مخاطب خود معرفي كند. نكتهاي كه شما به آن اشاره ميكنيد از خصوصيات ويژه و بارز حسين سهيليزاده است. او هميشه معتقد است قسمتهاي اول مجموعه بيننده را به خود جذب ميكند و مخاطب را با خود همراه ميسازد. اگر شخصيتها طوري طراحي شده باشند كه مخاطب بتواند با آنها همذاتپنداري كند آن مجموعه ميتواند به عنوان يك مجموعه پرمخاطب به موفقيت در حد انتظار دست يابد. در غير اين صورت در همان قسمتهاي اول، سريال از تك وتا ميافتد. «سه، پنج، دو» هم بر همين روال پيش ميرود و بيننده بعد از چند قسمت اول مثلا ميتواند شناخت جامع و كاملي از شخصيت سيروس دربندي داشته باشد. خيلي از بازيگران معتقدند در تلويزيون فرصت بيشتري براي ديده شدن وجود دارد و بالطبع نقشهاي بهتري به بازيگر پيشنهاد ميشود. شايد اين قضيه به اين برميگردد كه در تلويزيون بايد سعي شود تا نقشها جاافتاده و پختهتر به نظر بيايند؛ چرا كه يك مجموعه قرار است چند قسمتي دنبال شود و به هر حال ريسك بيشتري دارد. ولي در يك فيلم سينمايي خيلي اين مساله رعايت نميشود. البته الان خيلي از سريالهاي ما هم در پرداخت شخصيت بسيار ضعيف عمل ميكنند و طي اين سالها ما بسيار شاهد اين مساله بودهايم. در طراحي يك شخصيت چقدر سعي داريد خودتان را به نقش نزديك كنيد؟ اين اتفاق يك روند از پيش تعيين شده و داراي فرمول مشخصي نيست. چرا كه در وهله اول به خود نقش بستگي دارد. يك جاهايي بازيگر بايد خودش را به نقش نزديك كند و يك جاهايي هم اين نقش است كه به بازيگر نزديك ميشود. مدل خود من اين است كه جنس بازيام را به كاراكتري كه برايم در نظر گرفته شده نزديك ميكنم. كلا حضور در نقشهاي متفاوت را دوست دارم. همچنين ويژگيهايي را علاوه بر آنچه در فيلمنامه وجود دارد به نقش اضافه ميكنم تا متفاوتتر باشد. اين شبيه بودن را با ايجاد و خلق لحظاتي متفاوت به نقش اضافه ميكنم. تا چه اندازه حضور بازيگر نقش مقابل در نوع بازي بازيگر تاثيرگذار است؟ به هر حال اين يك بده بستان دوجانبه است. بازيگر بايد به گونهاي رفتار كند كه به نوعي مكمل حضور بازيگر نقش مقابلش باشد. يكي از مهمترين اين خصوصيات نگاهها، حالت چهره و بيان است. در «سه، پنج، دو» داستان بر اين اساس نوشته شده كه شخصيتها در كنار هم معنا پيدا ميكنند. مثلا سيروس دربندي را مخاطب زماني بهتر ميشناسد كه در كنار دختر و خانوادهاش معرفي ميشود، اين خصوصيات باز هم يكي از ويژگيهاي اساسي كارگردان نامآشناي تلويزيون حسين سهيليزاده است. او طي اين سالها با مجموعههايي چون دلنوازان و فاصلهها ثابت كرد كه رگ خواب مخاطب را به خوبي ميشناسد. در عين حال كارگردان بسيار خوش اخلاقي است و كار كردن با اولذت خاصي دارد. چقدر برايتان مهم است كه در مجموعههايي كه در آن بازي داريد نقش پررنگي داشته باشيد؟ من فكر ميكنم بازيگر نبايد در اين عرصه براي خودش تكليف معلوم كند، وقتي من نقش اسطورهاي مثل كيان مختارنامه را بازي ميكنم شايد خيلي نميتوانم صبر كنم تا كيان ديگري به من پيشنهاد شود، اين رسم بازيگري در همه دنياست. در اين مجموعه هم دربندي نقش اصلي نيست ولي حضوري محوري دارد. نقش خوب برايم مهم است، ولي كم يا زياد بودنش نه. مهم اين است كه نقش خوب ديده شود و بازيگر بتواند به خوبي در آن نقش جا بيفتد. شما از آن دسته هنرمنداني هستيد كه در كنار حرفه بازيگري به نقاشي و موسيقي هم ميپردازيد. در مدت بازي در اين سريال ها چقدر وقت صرف اين امور كرديد؟ نقاشي هميشه برايم يك كار دلي بوده است. چند سالي حرفهاي آن را دنبال ميكردم، ولي الان مدتي است كه به سراغش نرفتهام.در اين سالها به موسيقي و خوانندگي هم خيلي بيوفايي كردهام. بتازگي تصميم دارم بيشتر به آن بپردازم. شايد مدتي از بازيگري هم فاصله بگيرم و به تهيه آلبوم دومم مشغول شوم كه نامش كازابلانكاست. شايد هم كنسرتهايي در سراسر آمريكا و اروپا برگزار كنم. -
دقایقی را كه به عیب جویی دیگران می گذرانیم، اگر صرف اندیشیدن به عیبهای خود كنیم، فایده های زیادی می بریم كه كوچكترین آن خودشناسی است.((؟)) شخص غایب همیشه مورد سرزنش است.((مثل لهستانی)) مردم حتی زمانی هم كه از شما می خواهند معایب شان را آشكارا به آنها بگویید، انتظار ستایش و تحسین دارند.((ویلیام سامرست موام)) مردم را در غیب همان گوی كه در [ پیش ] روی توانی گفت.((خواجه عبدا... انصاری)) مشكل ترین كارها این است كه انسان خود را بشناسد و آسانترین كارها این است كه از دیگران عیب جویی كند.((لردآویبوری)) وقتی مردم از كسی تعریف می كنند كمتر كسی باور می كند، ولی وقتی كه از كسی بدگویی می كنند همه باورشان می شود.((؟)) اگر ما دیگران را در سختیها و گرفتاریها دلداری دهیم، خود نیز آرام می شویم.((آبراهام لینكلن)) موفق ترین مدیران كسانی هستند كه تا وقتی " كهنه " خوب است از آن استفاده می كنند و به محض اینكه " نو " بهتر شد آن را در اختیار می گیرند.((رابرت وندرپول)) آن كس كه از اول می داند به كجا می رود، خیلی دور نخواهد رفت.((ناپلئون بناپارت)) اسارت و بندگی مردم به خود آنها و میزان تحمل رنج و قبول فداكاری شان بستگی دارد.((گاندی)) تو می كوشی كه آسوده تر باشی، من می كوشم كه دیگران آسوده تر از من باشند.((سعید نفیسی)) خود را قربانی كنیم بهتر است كه دیگران را.((گاندی)) رَد راستی، رَد خویشتن است.((اُرد بزرگ)) گمان مبر كه دیگران تو را به آرمانت خواهند رساند.((اُرد بزرگ)) دانشمند شیمی كه با مواد خطرناك به آزمایش می پردازد و پزشكی كه در معرض ابتلا به بیماریهای واگیردار است، همه به دلیل وظیفه شغلی و احساس نبوغ خود فداكاری می كنند.((جان كاینرل)) فداكاری در دو مورد خوب است : اول اینكه تنها راه باقی مانده باشد و از هیچ راه دیگری غیر از جانفشانی نتوان به هدف مورد نظر دست یافت. دوم آنكه بدانیم دیگران با این فداكاری خوشبخت خواهند شد.((موریس مترلینگ)) كسانی كه ترك دنیا می كنند، بهترین راه استفاده از دنیا را یافته اند.((حجازی)) آیا به یاد دارید كه در دوره حیات از دست شخصیت خودتان و آنچه كه نامش را «من» می گذارید، چقدر آسیب دیده اید؟ تمام اوقات تلخی ها، رنجها، زیانها، بدبختی ها و ناكامی های شما در طول مدت حیات از دست همین «من» بوده است.((موریس مترلینگ)) آتش را نمی توان با آتش خاموش كرد.((مثل یونانی)) اگر انسان یك روز از خودخواهی [ اش ] بگذرد، همه او را نیك خواهند گفت.((كنفوسیوس)) ابن سینا: من در میان موجودات از گاو خیلی می ترسم. زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد! لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می شود، می تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می شود، شکست دهد. ((نارسیس)) مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می شوی و مهم تر آنکه خوک از این کار لذت می برد. "جورج برنارد شاو" آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند.(مونتسکیو) دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.*انیشتین بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی...... نلسون ماندلا یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را مثل : بابا، مامان، پدربزرگ.... مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ، زن به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند و همواره هر دو ناامید میشوند."آلبرت انیشتین" روان نژندها توی آسمان، قصرها می سازند. روان پریش ها توی آن ها زندگی می کنند. روان پزشک ها می روند اجاره ها را می گیرند. جملۀ «نگران نباش، درست اش می کنیم.»، از مقدس ترین عباراتِ دنیاست. فکر می کنم کسانی که روزی این جمله را از کسی می شنوند، جزء آدم های خوش شانس دنیا به حساب می آیند. «نگران نباش، درست اش می کنیم.» خود فریبی به این صورت بیان شده است که انگار روی وزنه ای ایستاده اید تاخود را وزن کنید، در حالی که شکم تان را تو داده اید.چارلز استیون هامبی بچه دار شدن تصمیم خطیری ست. با این تصمیم می گذارید که قلب تان تا ابد جایی در بیرون و دوروبر تن تان به سر برد. / الیزابت استون می شود از امشب قانون تازه ای در زندگی بنا بگذاریم؟ همواره بکوشیم قدری بیش تر از نیاز، مهربان باشیم.جی. ام. بری شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند، تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم. / الکس تان دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند.انتوان چخوف بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگر رفتم بدانم که نیست . و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا نیست و در آن دنیا بفهمم که هست . آلبر کامو جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و هر کسی بخواهد خانه اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد.پروفسور حسابی هر شکلی از حکومت محکوم به نابودی با افراط در همان اصولی است که بر آن بنا نهاده شده است"ویل دورانت" مردم دو دسته اند، یا گول می خورند یا گلوله... از دفتر خاطرات یک دیکتاتور هیچگاه امید کسی را ناامید نکن ، شاید امید تنها دارایی او باشد . ارد بزرگ من هیچ راه مطمئنی به سوی خوشبختی نمی شناسم. اما راهی را می شناسم که به ناکامی منجر می شود. گرایش به خشنود ساختن همگان.افلاطون وقتی داری بالا میری مهربان باش و فروتن، چون وقتی که داری سقوط میکنی از کنار همین آدمها رد میشی
-
با سلام دوستان این متن بسیار جالبه. لطفا" تا انتها بخوانید متنی که پیش رو دارید بر گرفته از مصاحبه ای است که تبیان با سرکار خانم لیلا شهرستانی انجام داده است . خانم لیلا شهرستانی محقق علوم اسلامی هستند که در امریکا زندگی می کنند و در رشته میکرو بیولوژی تحصیل کرده اند. ایشان دوره لیسانس را در دانشگاه کالیفرنیا استیت یونورسیتی فولرتون در رشته بیولوژی و دوره فوق لیسانس را در کالیفرنیا استیت پالی تکنیک یونورسیتی در رشته میکرو بیولوژی سپری کرده اند .در جریان تحقیقات دانشگاهی جرقه ای در مطالعات میان رشته بین علوم اسلامی و میکرو بیولوژی در ذهن ایشان زده می شود که باب جدیدی را در فعالیت های ایشان می گشاید....ه رشته ی تحقیقاتی من در میکروبیولوژی در مورد لاکتوفرین بود. لاکتوفرین یک مولکول پروتئینی است که در خون ما وجود دارد این ماده در کلستروم (آغوز) شیر مادربه میزان زیادی وجود دارد. این ماده خاصیت ضد میکروبی دارد یا این که خیلی شدید جلوی میکروب ها را می گیرد. کاری که لاکتوفرین می کند این است که آهن را به خودش جذب می کند یعنی این که هر میکروبی که در قسمت لاکتروفرین باشد به خاطر این که آهن ندارد نمی تواند رشد کند و میکروفیلم درست کند. که یک نوع خاص باکتری است ایجاد می شود. ماجرا این گونه بود که در یکی از رستوران های آمریکا به نام جک این د باکسjack in the box تقریباً حدود 6 یا 7 سال پیش اتفاقی افتاد که عده ای از این اسهال خونی مردند و بعد که یک مقدار تحقیقات شد معلوم شد که علت این باکتری ها بوده این باکتری ها البته در دستگاه های گوارشی مثل روده و... هست یعنی در بدن همه ی انسان ها هست ولی وقتی از طریق خوردن وارد بدن بشود باعث ابتلابه اسهال خونی خواهد شد که درصد تلفاتش بالا است. در این رستوران هم متوجه شدند که مدفوع زیر ناخن آشپز رستوران به گوشت منتقل شده و تعدادی از مشتریان را کشته . شرکتی که تامین کننده گوشت در ان ایالت بود به استاد بنده پروژه ای را داد که بر اساس ان قرار شد ما در گوشت لاکتوفرین ها را فعال تر کنیم که اگر باز هم میکروبی در انها نفوذ کرد امکان رشد نیابد . مبلغ این قرار داد 15 میلیون دلار بود و چون پروژه من هم در مورد همین لاکتوفرین بود با 5 نفر دیگر کار را شروع کردیم اما متاسفانه میزان نفوذ لاکتوفرین در گوشت ها در حین آزمایش متغیر بود و این امکان وجود نداشت که به ماده ثابتی برسیم که اضافه کردن آن به گوشت میزان محافظت در برابر باکتری ها را افزابش دهد. ما در لابراتوار این لاکتوفرین را فعالش می کردیم (این لاکتوفرین با بافری خاص تحت pH خاصی فعال می شد )و وقتی که تست می کردیم لاکتوفرین در حالت عادی باکتری ها را از بین می برد اما روی گوشت که امتحان می شد گاهی موفق و گاهی نا موفق بود. من ازمایش روی نمونه ها را انجام می دادم و گوشت می گرفتم و محلول های متفاوت را ازمایش می کردم روزی من تصادفاً دیرم شد و مجبور شدم که گوشت از منزل ببرم که گوشت اسلامی بود وقتی امدم این تست را کردم دیدم ای بابا جوابها خیلی فرق می کند با گوشت های دیگر یعنی اولاً وقتی ما این باکتری ها را می گذاشتیم درصد این نفوذ باکتری ها خیلی کمتر بود یعنی واقعاً اصلاً خود باکتری بدون لاکتوفرین هم نفوذ نمی کرد! وقتی هم که می شستیم اصلاً چیزی دیگه نمونده بود روی گوشت. کنترلر آزمایش ما آب بود یعنی هر ازمایش با محلولی خاص صورت می گرفت و کنترل ان با آب بود. من دیدم خود باکتری وقتی به گوشت اسلامی می رسد نفوذ نمی کند و اگر هم کمی نفوذ کند با اب کاملا تمیز می شود. سبحان الله ! اینجا باید اشاره کنم که وقتی آب از مطهرات است به همین دلایل می تواند باشد . ولی الان از اسپری های مختلف استفاده می کنند. ولی همون آب از همه چیز بهتراست . وقتی استادم جواب ازمایش را دید تعجب کرد من گفتم که امروز یک فرقی کرده من امروز گوشت حلال آوردم ایشان آقای دکتر نرن نایدی بود و یک هندی هستند که دکترا رو در سوئد گرفته وقبلا به واسطه کشف دلایل میکروبیولوژیک مرگ تعدادی از زنان که از وسایل خاص بهداشتی استفاده می کردند مشهور شده به من گفتند که خودشون – با اینکه مسلمان نیستند- از گوشت حلال استفاده می کنند . در لابراتوار بعضی برایشان سوال شده بود که این چه گوشتی است که این قدر نسبت به نفوذ باکتری ها مقاوم هست . استاد ما در حالی که سالن را ترک می کرد گفت این گوشتی است که هرگز به شما اسهال خونی نمی ده! برای من علت این مقاومت گوشت حلال بسیار مهم بود و نکته جالب تر این بود که سازمان گوشت امریکا برای تمیز نگه داشتن گوشت 15 میلیون دلار خرج می کند تا این آقا اسپریی برای ایشان بسازد که به گوشت بزنند و مقاوم شود و ان وقت خود او می داند که اگر گوشت اسلامی باشد دیگر نیازی به ان همه هزینه نیست بر می گردم به اون قسمت لاکتوفرین – لاکتوفرین دلیلی که کار می کند این است که آهن را می گیرد به خودش و برای همین چون آهن وقتی نباشد باکتری ها نمی توانند رشد کنند ما وقتی که گوشت را اسلامی سر می بریم اول شاه رگ زده می شود بدون اینکه نخاع قطع بشود وقتی شاه رگ قطع می شود چون که نخاع قطع نشده قلب هنوز در حال تپیدن هست وقتی قلب می زند همه خون از بدن خارج می شود و از انجا که تمام اهن در گلبول قرمز است وقتی که همه خون خارج می شود دیگر گوشت ان آهن را ندارد و به خاطر همین نیازی به لاکتوفرین برای از بین بردن آهن نداریم و باکتری ها هم به علت نبود اهن در خون جذب نمی شوند و اگر بشوند با شستشو با اب ساده از بین می روند. گرچه استاد ما با همان ایده ای که از گوشت اسلامی گرفت ان مبلغ را دریافت کرد و اسپری خاصی را هم ساخت و نهایتا حق را منکر شد اما برای خود من این نکته بسیار مهم بود که حساسیت اسلام به نجاست خون ازین جهت است که در تمام فضای اطراف ما صدها بلکه هزاران نوع باکتری وجود دارد که به شدت جذب اهن می شوند و وقتی دست شما خون می اید امکان جذب باکتری ها به وسیله اهن خون بسیار بالا است بنابر این در معرض انواع عفونت ها هستید اما اگر با دقت ( یک بار یا سه بار ) دست خونی خود را اب بکشید راه نفوذ باکتری ها را بسته اید . من با پروفسور هشام ابراهیم در مورد این تحقیق صحبت کردم که ان شا الله چاپ بشود اما ایشان پیشنهاد دادند که بهتر است زیر نظر یک استاد غیر مسلمان تحقیقات را ادامه دهم تا در مجامع علمی امریکا پذیرفته شود! که البته در پی آن هستم .
-
زیباترین حکمت دوستی ، به یاد هم بودن است ، نه در کنار هم بودن . . . دوست داشتن بهترین شکل مالکیت و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است . . . خوب گوش کردن را یاد بگیریم… گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند . . . اگر یک روز هیچ مشکلی سر راهم نبود ، میفهمم که راه را اشتباه رفته ام . . . وقتی از شادی به هوا میپری ، مواظب باش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه . . . مهم بودن خوبه ولی خوب بودن خیلی مهم تره . . . فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد ولی راه به جائی نخواهد برد . . . انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده . . ( وین دایر ) اگر در کاری موفق شوی ، دوستان دروغین و دشمنان واقعی بدست خواهی آورد . . . قلب شکستن هنر انسان هاست ، گر شکستی قلبی فردا میشکند دگری قلب تو را . . . زندگی کتابی است پر ماجرا ، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز . . . مثل ساحل آرام باش ، تا مثل دریا بی قرارت باشند . . . جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست . . . یک دوست وفادار تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست که اگر پیدا کردی قدرش را بدان . . . همیشه خواستنی ها داشتنی نیست ، همیشه داشتنی ها خواستنی نیست . . . بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا . . . به کم نور ترین ستاره ها قانع باش ، چراکه چشم همه به سوی پر نور ترین ستاره هاست . . . فکر کردن به گذشته ، مانند دویدن به دنبال باد است . . . کسی که به فکر درست کردن آینده خودش نیست ، نمیتونه آینده کسی باشه . . . آدمی ساخته افکار خویش است ، فردا همان خواهد شد که آنروز به آن می اندیشد . . . امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد . . . هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم . . . اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد . . . کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن ، شاید امید تنها دارائی او باشد . . . شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت ، پس همیشه شاد باش . . . توی دنیا دو نفر باش یکی واسه خودت و یکی برای دیگری واسه خودت زندگی کن و برای دیگری زندگی باش . . . هیچ گاه از دوست داشتن انصراف نده ، حتی اگه بهت دروغ گفت بازم بهش فرصت جبران را بده . . . همیشه یادمان باشد که زندگی پیمودن راهی برای رسیدن به خداست و قدم هایمان باید طوری باشد که حتی دانه کشی زیر پایمان له نشود . . . برای روز های بارانی سایه بانی باید ساخت / برای روزهای پیری اندوخته ای باید داشت . . . زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتن آن را از بین میبرد . . . برای آنان که مفهوم پرواز را نمیفهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی . . . برنده میگوید مشکل است اما ممکن بازنده میگوید ممکن است اما مشکل . . . فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست دوست داشتن امری لحظه ایست ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است . . . …. وقتی پایت خواب می رود نمی توانی درست راه بروی لنگ می زنی! وقتی قلبت خواب می رود نمی توانی درست فکر کنی عاشق می شوی . . . اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند ما همه به خیال اینکه زیادی داریم فروشنده خواهیم بود علف هرز چیه؟؟! گیاهی که هنوز فوایدش کشف نشده . . . از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند . . . زنان هوشیارتر از آن هستن که مردانگی خود را به همسران خود نشان بدهند . . . تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است پس همیشه امید داشته باش . . . چه خوب می شد اگر ، اطلاعات را با عقل اشتباه نمی گرفتیم و عشق را با هوس و حقیقت را با واقعیت و حلال را با حرام و دنیا را با عقبی و رحمان را با شیطان . .
-
چهل نکته خواندنی درباره حرم امام رضا(ع) نکاتی تاریخی، فرهنگی و معماری حرم امام هشتم [align=justify]نکته1 در سال 203 و به قولى 202 هجرى قمرى که حضرت رضا علیه السلام در طوس به شهادت رسیدند بدن مطهر آن امام همام را در باغ حمید بن قحطبه و در کنار قبر هارون خلیفه عباسى به خاک سپردند و نخستین بناى حرم مطهر همان بقعه هارون الرشید است که بعدها حرم را روى دیوارهاى قدیمى آن بنا نهادند و از آن به بعد طوس به مشهد الرضا تغییر نام یافت. نکته2 در سال 400 هجرى قمرى به دستور سلطان محمود غزنوى بناى بقعه و حرم تجدید بنا و منارهاى بر آن افزوده شد و پس از آن در زمانهاى مختلف اقداماتى به مرور صورت گرفته است . نکته3 سنگ مرقد نخستین که برای مشخص نمودن مدفن امام بر زمین نصب شده، سنگ بنای ساخت ضریح هم بوده است. آنچه مسلم است تا قرن هشتم هجری قمری ضریحی بر مضجع شریف نصب نبوده است. نکته4 در ابتدا حرم مطهر به صورت بنایی ساده، با مصالح ویژه آن دوران بنا شده بود، چنانکه بقعه مطهر تنها یک در ورودی ساده در پیش روی مبارک داشت و دارای تزئیناتی مختصر به سبک آن زمان بود. نکته 5 مشهور است که از زمان صفویان گذاشتن ضریح بر مرقد امام مرسوم شده است و برخی احتمال دادند که ساخت ضریح از عصر تیموریان متداول گشته است. نکته6 28 هزار لامپ در حرم امام رضا علیه السلام روشن میباشد، که اکنون علاوه بر 28 هزار شعله برق، شش هزار لوستر نیز در ابعاد مختلف و با قدمتهای طولانی مورد استفاده قرار گرفته است. نکته7 ضریح اول، ضریحی چوبی بوده، با تسمههای فلزی و پوششی از صفحات طلا و نقره. این ضریح در زمان شاه طهماسب صفوی یعنی سال 957 هجری قمری ساخته و بر روی صندوق چوبی مضجع منور نصب میشود. در سال 1311 همزمان با تعویض صندوق به دلیل فرسودگی پایهها ضریح برچیده شده، پوشش طلا و نقره و جواهرات آن از چوبها جدا و به خزانه آستان قدس منتقل میشود. نکته8 ضریح دوم، ضریحی بوده فولادی مرصع، معروف به ضریح نگین نشان. این ضریح در سال 1160 به دستور شاهرخ فرزند رضا قلی میرزا نوه نادرشاه ساخته و به وقف بر فراز مرقد شریف نصب میشود. ضریح فولادی یا ضریح نگین نشان سقف نداشته، پنجرهها و شبکههای چهار طرف آن دارای گوی و ماسورههایی بوده است که با نگینهای کوچک یاقوت و زمرّد تزیین یافته و تعداد آنها به 2000 بالغ میشده است. به دلیل وضعیت ویژه این ضریح ذیلاً به عین کتیبه آن اشاره میشود. «نیاز رحمت ایزد مستعان، و تراب اقدام زوّار این آستان ملک پاسبان، سبط سلطان نادر شاه الحسینی الموسوی الصفوی، بهادرخان به وقف و نصب این ضریح و قبههای مرصع چهار گوشه ضریح مقدس مبارک موفق گردید. ( سنه 1160قمری) » نکته9 در زمان تولیت میرزا سعیدخان برای مصون ماندن نذورات داخل ضریح دوم ، شبکه و پوشش طلایی روی ضریح منور قرار میگیرد، و بدین ترتیب سقف آن پوشش مییابد. این ضریح به دلیل وقف دائمی بودن تا قبل از شروع عملیات جایگزینی و نصب اخیر ضریح مطهر جدید یعنی پنجمین ضریح بر مضجع شریف و زیر ضریح پیشین قرار داشت. ضمن عملیات اخیر محل نصب این ضریح تغییر یافت و به قسمت تحتانی حرم مطهر منتقل گردید. نکته10 در عصر پادشاهی فتحعلی شاه قاجار ضریحی فولادی و ساده به ابعاد (3×4) و ارتفاع 2 متر ساخته و روی ضریح نگین نشان (ضریح دوم) نصب میشود که در اصل ضریح سوم محسوب میشود. نکته11 سقف ضریح سوم با چوبهای طلاکوب پوشش داشته و در سمت پایین ضریح در کوچک مرصعی قرار داشته است. به دلیل کوچکی و غیر مناسب بودن این ضریح پس از مدتی برداشته شده و به جای آن ضریح چهارم نصب میگردد. در حال حاضر این ضریح در موزه مرکزی آستان قدس رضوی در معرض تماشای بینندگان قرار دارد. نکته12 ضریح چهارم ضریح ملمع یا ضریح طلا و نقره، معروف به شیر و شکر است، این ضریح در سال 1338 بر روی ضریح نگین نشان یا ضریح دوم نصب میگردد. نکته13 طراحی ضریح چهارم توسط مرحوم استاد حافظیان انجام یافته و تحت نظارت ایشان کار اجرا و قلمزنی توسط مرحوم استاد هنرمند حاج محمد تقی ذو فن اصفهانی انجام گرفت. نکته14 ضریح چهارم دارای 05/4 متر طول و 06/3 متر عرض و 90/3 ارتفاع و 14دهانه به نشان چهارده معصوم بوده است. اضافه بر بهرهبرداری از طلا و نقره و جواهرات . نکته 15 پایهها، ستونها، کتیبههای سیمین با نقشهای مختلفی در نهایت مهارت قلمزنی شده بود. بین هر دو زاویه از پنجرههای ضریح مقدس یک صفحه بیضی شکل از طلا، که مجموعاً به هیجده عدد میرسید و هر یک به وزن تقریبی پنجاه مثقال بود احادیثی درباره فضیلت زیارت حضرت رضا علیه السلام به خط حاج شیخ احمد زنجانی معصومی کتیبه نوشته شده است . نکته 16 بر روی هر یک از دهانههای ضریح مقدس، از سمت پیش روی مبارک اسمی از اسمای چهارده معصوم علیهم السلام بر صفحهای فیروزه نشان از طلا و به خط ثلث و به قلم مرحوم حاج شیخ احمد زنجانی معصومی مکتوب بود. در بالای صفحات بیضی شکل، کتیبهای از نقره به طور برجسته، سوره مبارکه هل اتی را به قلم همان کاتب در برداشت. نکته 17 در چهار گوشه ضریح چهار خوشه انگور به عنوان نمادی از نحوه شهادت حضرت قرار داشت. بالای کتیبه سوره مبارکه «یس» و بر لب ضریح چهل و چهار برگ از نقره ملمع بین چهل و چهار گلدان ملمع نصب شده بود که بر روی صفحه مدور و محدب هر یک از آنها اسمی از اسمای حسنی الهی به طور برجسته و به خط ثلث و به رنگ سفید در زمینه لاجوردی مکتوب بود. نکته 18 پس از گذشت بیش از چهل سال از نصب ضریح پیشین موجباتی همچون فرسودگی، و سست شدن پایهها و ساختار ضریح و ساییدگی پوشش و روکشهای نقرهای و طلایی آن، ساخت و نصب پنجمین ضریح را ضروری مینمود. نکته 19 به دستور مقام معظم تولیت آستان قدس رضوی حضرت آیة الله واعظ طبسی، از سال 1372 مطالعات و بررسیهای مقدماتی ساخت ضریح آغاز گردید، و به دنبال آن طرحهای متعددی از طرف هنرمندان نامی کشور ارایه شد و نهایتاً توفیق طراحی ضریح نصیب استاد برجسته نگارگری کشور جناب آقای فرشچیان گردید. نکته20 به منظور ساختن آخرین ضریح نخست بر اساس طرح موجود پایهها و ساختار ضریح که ترکیبی از کار آهنگری و نجاری است توسط واحدهای مربوطه در آستان قدس رضوی در نهایت استحکام انجام گرفت و ساختاری مرکب از آهن و فولاد و چوب گردو برای نصب روکشها و پوشش طلا و نقره ساخته شد. نکته21 با آماده شدن طرح استاد فرشچیان کار قلمزنی و زرگری و به عبارت دیگر اجرای طرح که اساس کار ساخت ضریح و صورت پذیری آنست از تاریخ 12/11/75 تحت نظارت عالیه هنری استاد فرشچیان شروع شد و از میان چند نفر از هنرمندان قلمزن همچنان توفیق کار قلمرنی ضریح مطهر، نصیب استاد خدادادزاده اصفهانی گردید. نکته 22 پس از چهار سال با کار بی وقفه روزانه و بعضاً شبانه و همچنین با کار متوسط روزانه شش نفر در کمال ظرافت و امتیاز هنری و در نهایت صلابت و استحکام کار قلمزنی پایان یافت و ضریح برای حمل و نصب آماده گردید. از ویژگیهای ضریح مطهر جدید، ضخامت پوشش نقرهای آن است که حتی بعضاً به بیش از سه میلیمتر میرسد. نکته 23 عملیات اجرایی برچیده شدن ضریح پیشین و نصب پنجمین ضریح از شامگاه روز شنبه 21/10/79، پس از مراسم غبارروبی آغاز گردید، و با هماهنگی کامل نیروهای فنی - تخصصی مورد نیاز به طور متوسط روزانه هفتاد نفر در سازمانی منظم و منسجم با تقسیم کار و تعیین مسئولیت هر یک از بخشهای عملیاتی و مدیران مربوطه طبق جدول زمانبندی شده، تحت مدیریت جناب آقای مهندس مهدی عزیزیان، مدیر عامل سازمان عمران و توسعه حریم حرم امام رضا علیه السلام به مدت پنجاه روز جریان خود را طی نمود. کار بنای عشق و کعبه مقصود، و فراز آمدن معبد خورشید در فضایی معنوی و شورانگیز آغاز شد. نکته 24 محدوریت وقف به نصب بودن ضریح و عدم جواز شرعی انتقال آن از یک سو و از طرف دیگر، وجود موانع و مشکلات جدی فنی و معماری بر سر راه استحکام سازی پایههای نصب ضریح جدید موجب گردید تا پس از بررسی و مطالعات زیاد چاره کار به انتقال ضریح به قسمت زیرین حرم مطهر و نصب محاذی اطراف مضجع شریف دیده شود. نکته 25 از جمله اقدامات اساسی دیگری که همزمان با نصب ضریح مطهر صورت پذیرفت، بتون ریزی و کف سازی و مفروش نمودن کف حرم مطهر با سنگهای مرمر بسیار نفیس همراه با کانال کشی و برقراری سیستم تهویه و هوا دهی زمینی و دیواری است، و نیز مرمت آیینه کاریها و کاشیکاریها و کتیبههای روضه منوره از جمله دیگر اقداماتی بود که در جریان عملیات نصب ضریح به آن مبادرت شد. نکته 26 سنگ پلاک پیشین مضجع، که مرکب از 12 قطعه سنگ بود برداشته شده، به موزه مرکزی آستان قدس رضوی انتقال یافت، و به جای آن سنگ نفیس مرمر یکپارچه به طول 20/2 و عرض 10/1 و ارتفاع 90 سانت که در نهایت جلا و صفا و زیبایی حجاری شده بود نصب گردید. نکته 27 در اطراف ضریح مطهر به نشانه چهارده معصوم چهارده دهانه به شکل محراب طراحی و اجرا شده است. سیر نقشها و جهت قوسهای آن یکدیگر را همراهی و تکمیل کرده، و مدار یگانه آنها که نهایتاً به مرکز و نقطه واحدی میرسد، تداعی کننده اصل اصیل عرفانی مشاهده وحدت در کثرت و کثرت در وحدت میباشد، و نیز وحدانیت ذات باریتعالی و قائمیت و بازگشت پذیری کائنات و ممکنات را به او متجلی میسازد. نکته 28 در هشت لچکی چهار گوش ضریح مطهر، به سبک هنر اصیل ایرانی، از گل آفتابگردان که نمادی از شمس الشموس که یکی از القاب امام رضا علیه السلام است نقشهایی تعبیه شده است. در اطراف ضریح مقدس گلهایی پنج و هشت برگی به نشانه خمسه طیبه و هشتمین امام طراحی و اجرا شده است. نکته 29 دو سوره مبارکه «یس» و «هل اتی»، در بالای ضریح مطهر به صورت کتیبه دور تا دور ضریح نوشته شده است. طول کتیبه بالایی یعنی سوره مبارکه «یس» دارای 66/17 و عرض 18 سانتیمتر و طول کتیبه «هل اتی» 76/16 و عرض آن 14 سانت میباشد، هر دو کتیبه و دیگر خطوط بیرونی و داخلی ضریح مطهر که مشتمل بر آیاتی از کلام الله مجید و اسمای حسنی الهی و نامهای حجج خداوندی است، در کمال قوت و استحکام توسط خوشنویس نامی جناب آقای موحد نوشته شده است. نکته30 برای اولین بار پوشش داخلی ضریح مطهر، سقف و دیوارهای آن با نقش و نگارها و کتابت اسماء الهی، با خاتمکاری یه طرز بسیار بدیع و زیبا تزیین یافته است. طراحی نقوش داخل ضریح مطهر، توسط استاد فرشچیان انجام یافته، و اجرا و یا خاتمکاری توسط استاد هنرمند کشتی آرای شیرازی و همکارانشان صورت پذیرفته است. نکته31 ضریح مطهر جدید حدود 12 تن وزن داشته، ضخامت پوشش نقرهای و طلایی آن و اتصال روکشهای بدون پیچ یکی از ویژگیهای این ضریح است. طول ضریح 78/4 و عرض آن 37/3 و ارتفاع آن با محاسبه سنگ پایه 96/3 متر میباشد. نکته32 حرم مطهر مجموعهای است تقریباً مدور، که مرکز آن مضجع منور امام ابوالحسن الرضا علیه السلام قرار دارد. همچنین حرم مطهر که گنبد درخشان و طلایی برفراز آن قرار دارد، تقریباً در مرکز بناهای آستان مقدس واقع شده، و از نقطه نظر معماری و هنری بسیار بدیع و استوار، و زیبا و دل انگیز است. نکته33 سالانه در این حرم مطهر بیش از 700 هزار مُهر نماز مورد استفاده و جایگزین مُهرهای شکسته و کثیف میشود. نکته34 نامهای حرم مقدس امام رضا علیه السلام به ترتیب ذیل میباشد: آستان ملائک پاسبان - ارض اقدس - بقعة مبارکه - حرم مطهر - روضة رضویه - روضة مقدسه - روضة منوره - عتبة عالیه - قبلة هفتم - کعبة آمال - مرقد ملکوتی - مرقد منور - مضجع شریف - معین الضعفاء. نکته 35 سقف حرم دارای دو پوشش است، پوشش اول: که از زیر مشهود است، به صورت مقعر و مقرنس بوده، ارتفاع آن از سطح حرم تا نقطه پایانی سقف 80/18 متر میباشد، و پوشش دوم: همان لایه خارجی گنبد مطلی است. نکته 36 حرم مطهر تقریباً به شکل مربع بوده، و مساحت آن پس از توسعهیی که پس از انقلاب اسلامی انجام شد، به 139 متر مربع بالغ شده است، سطح حرم با سنگ مرمر مفروش گردیده، و تمام ازاره دور حرم با کاشیهای ممتاز و ظریف چینی مانند، با رنگهای بسیار دلپذیر، مشهور به کاشیهای سنجری مزین شده است، بر روی این کاشیها آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام با خط رقاع و ثلث، همراه با نقشهای اسلیمی نوشته و تزئین یافته است. نکته 37 از طریق چهار صفه یا ممر حرم مطهر، با رواقهای اطراف اتصال یافته، و زائرین از طریق آنها حضور حضرت تشرف حاصل مینمایند. پیش از این، در ضلع جنوبی حرم مطهر (پیش روی مبارک)، دو محراب بسیار نفیس و ممتاز از جنس کاشی چینی نصب بوده، که پس از توسعه به لحاظ قدمت و نفاست، به موزه آستان قدس منتقل شده است. نکته 38 حرم مطهر در اوایل قرن ششم یعنی دوران سلطان سنجر سلجوقی، با کاشیهای بسیار نفیس تزیین یافته، و وجود تاریخ 612 هجری قمری، که بیانگر دوران سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه میباشد، گویای اقدامات و فعالیتهایی است، که در این زمان، در زمینه توسعه و مرمت ابنیه حرم مطهر انجام یافته است. نکته 39 حرم پاک امام، اضافه بر جلال معنوی و جذبه روحانی، و زیبایی و شکوه معماری، مزین به برخی از نفایس و مآثر ارزشمند است، تعدادی از هدایای بزرگان و حکمرانان گذشته، در قابهایی تعبیه شده، در مکانهایی از حرم مطهر، در برابر دید زائران قرار دارد. این جواهرات و نفایس که در هشت قاب چیده شده، شامل 104 قلم اشیای مختلف است. قدیمیترین آنها سلیمانیههایی است، با دور نقره، مربوط به 550 سال قبل، و دیگر شمشیری جواهر نشان و خنجر الماس نشان، و مروارید و تسبیح و انگشترهایی از الماس و برلیان درشت. نکته40 گنبد حرم از آجر ساخته شده، و سپس روی آن را با الواح مسی، که روکشی از طلا دارد پوشاندهاند، تذهیب این گنبد برای آخرین بار در سال 1010 تا 1016، در زمان شاه عباس صورت گرفته، و به طوری که از گفتههای محققان بر میآید، رویه و سطح این گنبد پیش از آن کاشیکاری بوده است.[/align]