لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دلیل'.
12 نتیجه پیدا شد
-
بیانیه سونی برای دلیل تغییر نام برنامه واکمن
a_gadget پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار دنیای تلفن همراه
اپلیکیشن های رسمی سونی قبل از ارائه توسط گوگل پلی یا آپدیت سنتر گوشی های این کمپانی ابتدا در توسط کاربران داوطلب مستقر در گروه های گوگل پلاس این شرکت بررسی می شوند تا پس از مطمئن شدن از سلامت نرم افزار ها در زمان کار به بازار جهانی معرفی شوند. در آخرین بروزرسانی ارائه شده از برنامه محبوب پخش موسیقی این سونی، واکمن، لیست موسیقی های در حال پخش و همچنین منوی جدیدی به صفحه اصلی افزوده شده که کاربری این برنامه را دوچندان می کند، اما نکته قابل توجه تغییر نام اپلیکیشن واکمن سونی به موسیقی است که دلیل آن در زمان ورود به برنامه بیان می شود. دلیل این تغییر نام تسهیل شناسایی عملکرد برنامه با نگاه به نام آن می باشد زیرا ممکن است نسل جدید قادر به یافتن ارتباط میان عبارت واکمن و موسیقی نباشند و از اینرو برنامه واکمن نسخه 9.0.0.A.2.0 با نام موسیقی شناخته خواهد شد. منبع: XperiaBlog.net -
یازده دلیل برای انتخاب Xperia Z3 بجای iPhone6
a_gadget پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بررسی و معرفی گوشی های تلفن همراه
علاوه بر مقایسه های کمی بین پرچمداران شرکت های مختلف تولید کننده تلفن های همراه هوشمند، بررسی های عملی در دنیای واقعی می توانند نتایج کاملا متفاوتی ارائه دهند که ما نیز با مقایسه Xperia Z3 با iPhone6 توانستیم به یازده برتری این گوشی دست پیدا کنیم که لازم دانستیم شما را در جریان آنها قرار دهیم؛ دکمه دسترسی به دوربین موجود در گوشی Xperia Z3 برای افرادی که علاقمند به عکاسی می باشند می تواند بسیار مفید واقع شود، زیرا تنها با دو ثانیه نگهداشتن آن دوربین گوشی فعال می شود و با فشردن دوباره این دکمه عکس گرفته می شود. ابزارهای کمکی دوربین در Xperia Z3 شما را قادر می سازد تا با افزودن جلوه های ویژه و فیلتر های متفاوت تنوع در محتوای خروجی بوجود آورید و در صورتیکه نیاز به آزادی عمل بیشتری داشتید می توانید افزونه های بیشتری را نیز دریافت کنید. توانایی های فیلمبرداری این گوشی نیز علاوه بر کیفیت 4K امکان ضبط تصاویر بصورت صحنه آهسته و پخش همزمان آن در یوتوب نیز می باشد، پس اگر علاقمند به آزمایش تکنیک های جدید و متنوع هستید این گوشی گزینه مناسبی برای شماست. شما با یک نگاه به گوشی iPhone6 می توانید از نمای زیبای روی آن لذت ببرید ولی اگر می خواهید از نمایی مشابه در پشت برخوردار شوید بایستی گزینه های دیگری چون Xperia Z3 را بیازمایید. برتری طراحی Xperia Z3 به زیبایی آن ختم نمیشود و با توجه به سبک یکتای طراحی آن این گوشی از استاندارد IP67 بمنظور مقاومت در برابر آب و گرد و خاک برخوردار است که با القاء احساس اطمینان خاطر به شما استفاده از آن در شرایط بارانی را راحت تر میسازد. یکی از نکات قدرت Xperia Z3 امکان استفاده از آن با یک شارژ کامل به مدت دو روز است که برای کاربری عادی بسیار مناسب است. اگر از iPhone6 استفاده می کنید حتما متوجه این نکته شده اید که با قرار گرفتن این گوشی در کف دست شما بلندگو های آن مسدود می شوند و از کار آمدی صدای استریوی آن کاسته خواهد شد، ولی Xperia Z3 با قرار دادن بلندگو ها در بخش جلویی گوشی تجربه استفاده از آن برای سرگرمی را بهبود بخشیده است. همیشه بهرمند بودن از صدای بلندگوی بالا برتری محسوب نمیشود و دلیل آن نیز در سیستم خاص تصحیح نرم افزاری نویز ها و همچنین تنظیمات اکولایزر Xperia Z3 نهفته است، زیرا شما می توانید با کمک گرفتن از هدفون های دافع صدای محیط این گوشی از تنوع بالایی در پخش صدا برخوردار شوید. در صورتیکه بخواهید از فضای بیشتری برای ذخیره سازی فایل های چندرسانه ای و یا تصاویر ضبط شده توسط دوربین این گوشی بهرمند شوید می توانید تا حجمی برابر با 128GB فضای ذخیره سازی را در قالب کارت های میکرو SD به آن بیافزایید. اگر از کاربران نسل هشتم کنسول بازی سونی یعنی پلی استیشن چهار هستید میتوانید با استفاده از دسته های کنسول خود و با کمک سرویس ریموت پلی Xperia Z3 بازی های آن دسترسی پیدا کنید. چراغ هشدار بینظیر این دستگاه به شما این امکان را میدهد تا بتوانید از ماهیت پیام های داده شده توسط گوشی بدون روشن کردن صفحه آن با خبر شوید. در نهایت صفحه 5.2 اینچی Xperia Z3 مقابل نمایشگر 4.7 اینچی iPhone6 قرار میگیرد که در صورتیکه علاقمند به صفحات بزرگ در اندازه های یک گوشی معمولی باشید بسیار کاربردی خواهد بود، بخصوص وقتی بدانید که تفاوت چندانی میان اندازه گوشی ها وجود ندارد. منبع: PhoneDog.com -
ده دلیل اهمیت برنامه ریزی برای زندگی
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات روانشناسی و روانکاوی
ده دلیل اهمیت برنامه ریزی برای زندگی اگر پاسخ این سؤال را بدهید، می توانم با احتمال ۹۵% بگویم که در زندگی به موفقیت می رسید و یا شکست می خورید: "آیا بیشتر برای سرگرمی مطالعه می کنید؟" مطالعه، آن هم برای سرگرم شدن، یکی از بهترین راههای بدست آوردن آرامش و فرار از استرس های روزانه است. در عین حال باید در نظر داشته باشید در جامعه ای که درآمد شما بستگی به میزان دانش و مهارت های فردیتان دارد، مطالعه تنها برای سرگرمی نمی تواند چندان فایده ای در بر داشته باشد. خواندن داستان های تخیلی می تواند اطلاعات مفیدی را در اختیار شما قرار دهد؛ اما متاسفانه همیشه برای ترفیع رتبه و یا افزایش درآمد به اطلاعات شما در مورد افسانه ها و اسطوره ها بسنده نمی کنند. اگر می خواهید به هدف خود دست پیدا کنید و هدفتان هم رسیدن به موفقیت است، باید یاد بگیرید که چگونه می توان اصول حقیقی را با انواع تخیلی آن درهم آمیخت ... [/url] به طور اخص می توان اشاره داشت که کتاب، مجلات، سایت های اینترنتی، و نهایتاً محصولات صوتی و تصویری با عنوان "چگونه می توان...." به راحتی قادرند تا افکار شما را باز کرده، بر روی رفتارتان تاثیر مثبت بگذارند، و نگرش کلی شما را برای رسیدن به موفقیت ارتقا بخشند. ▪ تمام وجودتان باید در رسیدن به موفقیت غوطه ور شود! نباید انتظار داشته باشید که بنشینید، دست روی دست بگذارید و توقع داشته باشید که موفقیت یک مرتبه از آسمان به زمین بیفتد. شما خودتان باید خالق آن باشید. باید ذهنتان را طوری تربیت کنید که به راحتی موقعیت هایی را که هزاران نفر در طول روز نسبت به آن بی توجهی می کنند، ببیند و آنها را موشکافی کند. همین حالا که مشغول خواندن این مقاله هستید، موقعیت هایی وجود دارند که بیصبرانه به چشم های شما خیره شده اند؛ اما تا زمانیکه دورنمای کلی ذهن خود را تغییر ندهید و آنها را از زاویه ای که دیگران قادر به دیدن نیستند، نبینید، هرگز به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد. مطالعه برای بدست آوردن اطلاعات در زمینه های مختلف به شما کمک می کند که دامنه واژگانی خود را بالا برده و با زبان فنی هر رشته آشنایی بیشتری پیدا کنید. با این کار می توانید دانش خود را به روز نگه دارید و در برابر مشکلاتی که تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی شما دارند، مقابله کنید. البته به روز ماندن کار ساده ای نیست! البته خوشبختانه مطالب مفیدی بر روی اینترنت وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید. ▪ اگر هدف شما شروع یک تجارت موفق است، پس: ـ یک کتاب در مورد رشته ای که قصد شروع فعالیت دارید، تهیه کنید. ـ به اینترنت بروید و از آنجا هم اطلاعاتی در زمینه مذکور جمع آوری نمایید. ـ با افرادی که کاری مشابه فعالیت شما انجام می دهند ارتباط برقرا کرده و از آنها چیزهای جدید یاد بگیرید. ـ هر کاری که می کنید، فقط سعی کنید موقع مطالعه کردن تصویر اهدافتان را در ذهن مجسم کرده باشید. می خواهم با هم یک تمرین ساده انجام دهیم. یک تکه کاغذ بردارید و بر روی آن ۵ نمونه از مهمترین اهداف خود را که قصد دارید در ۵ سال آتی به آنها دست پیدا کنید را یادداشت نمایید. سپس مراحلی که برای رسیدن به این اهداف باید سپری کنید را بنویسید. لازم نیست بیش از اندازه به جزئیات توجه کنید، تنها یک شمای کلی هم کفایت می کند. حالا از خودتان بپرسید: "آیا مطالعه تنها برای سرگرمی می تواند به من کمک کند که به اهدافی که در اینجا لیست کرده ام، دست پیدا کنم؟" اگر تصور می کنید که خواندن برای سرگرمی می تواند به شما کمک کند، به کار خود ادامه دهید و اگر هم احساس کردید که با این کار نمی توانید به اهداف خود برسید، بنابراین شاید زمان آن رسیده باشد که شیوه مطالعه خود را تغییر دهید. تکرار عادات قدیمی و رفتارهای پیش پا افتاده نمی تواند در زندگی شما تغییر ایجاد کند! زمانیکه یک عادت یا رفتار قدیمی را تغییر می دهید، تنها در اینصورت است که می توانید نتیجه نهایی بازی را عوض کنید. -
دلیل کموزنی یا لاغری افراد چیست؟در اين مورد چه بايد كرد؟
amid پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در رژیم , لاغری , چاقی
این بار لاغرها بخوانند! (مصاحبه) همیشه به بحث چاقی و رژیمهای کاهش وزن بیشتر پرداخته میشود در حالی که اضافه کردن وزن برای لاغرها به مراتب دشوارتر است. این بار مخصوص کاربرانی که مشکل لاغری دارند میهمان دکتر مجید حاجی فرجی، متخصص تغذیه و رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه کشور شدیم تا برای حل این مشکل از تخصص و تجربیاتشان بشنویم . با ما همراه باشید... آقای دکتر لطفاً در ابتدا، کمی دربارهی لاغری برای ما توضیح دهید. وقتی افراد به ما مراجعه میکنند و میگویند که لاغرند،ابتدا بررسی می کنیم که تشخیص، تشخیص خودشان است یا تشخیص بالینی؟ معمولاً برای افراد بزرگسال تعریفی بر اساس BMI یا شاخص تودهی بدنی مطرح است که اگر این عدد زیر 18 باشد، بسته به این که از زیر 18 تا چه عددی باشند به آن underweight یا کم وزن گفته میشود و لاغری هم از همین جا مشخص میشود. روش محاسبهی BMI، کیلوگرم وزن بدن تقسیم بر مجذور قد به متر میباشد که با توجه به سن و قد فرد، تشخیص میدهیم که فرد، لاغر و کم وزن است یا نه. دلیل کموزنی یا لاغری افراد چیست؟ کم وزنی دلایل مختلفی دارد: * دلایل ژنتیکی برخی افراد به صورت ژنتیکی لاغرند؛ یعنی بدون این که هیچ عارضه و بیماریای داشته باشند، حتی خوراک و دریافت غذاییشان نیز بسیار خوب است اما کم وزن هستند. شما در جامعه و خانوادههایتان بسیار میبینید که فردی خیلی خوش خوراک است، فعالیت خوبی هم دارد و همچنان هر چه قدر هم میخورد چاق نمیشود یا کم وزن میگیرد و یا لاغر است.بسیاری از افرادی که مراجعه میکنند؛ به ویژه نوجوانان؛ تصویر ذهنی غلطی از وزن خودشان دارند. یعنی این که فرد به لحاظ روحی، به لحاظ جثهای که دارد، به دلیل وزنهایی که در سنین پایینتر یا کودکی خود داشته به لحاظ دیگرانی که در خانوادهاش یا فامیل میبینید، تشخیص درستی از ظاهرش ندارد. برخی افراد، عادتاً در خانواده دچار کم خوری هستند؛ یعنی از بچگی بدغذا بودهاند، نسبت به هر غذایی علاقه نشان نمیدهند، بسیاری از غذاها را نمیپسندند، بسیاری از طعمها برایشان آشنا نیست. در واقع وقتی مراجعه میکنند میگویند که ما پُروزن هستیم و میخواهیم لاغر شویم و یا لاغریم و میخواهیم پُروزن شویم. این تصویر ذهنی غلط است که دارند و کاملاً خودساخته است.واقعیت این است که وقتی بررسی میکنیم، میبینیم BMI یشان نرمال است، وضعیت بدنی خوبی دارند و وقتی تاریخچهشان را بررسی میکنیم میبینیم که خانوادگی به صورت ژنتیکی لاغرند و هیچ عارضه و علائم بالینی هم ندارند. در این صورت اینها را میگذاریم کنار و میگوییم شما هیچ مشکلی از این بابت ندارید و ساختار و جثهی بدنی شما این است. اما آنهایی که کم وزن بیمارگونه هستند یعنی از لحاظ بالینی یا پاراکلینیکی دچار مشکل هستند که ابتدا شرایط بالینی،سابقهی خانوادگی، قد و وزن و شاخصههای بدنیشان بررسی میشود، حتی در مورد نوجوانان نمودار رشد دوران کودکی و وزن هنگام تولدشان نیز مورد بررسی قرار میگیرد و هرکس با توجه به شرایط خودش سنجیده میشود نه با دیگری. بعد که مشخص شد کمبود وزن و لاغری دارند آن وقت دنبال عواملش میگردیم. عواملش همانطور که ذکر شد ممکن است ژنتیکی باشد، یا... * بیماریهای سیستمیک بیماریهای سیستمیک مثل بیماریهای غدد درونریز مانند تیروئید و یا هیپوفیز(بر مراکز سیری و گرسنگی تاثیر دارد) که خیلی در لاغری نقش دارد. برخی جوانان یا نوجوانان ما که دچار هیپرتیروئیدی هستند معمولاً به صورت افراطی لاغر هستند؛ هر چه قدر به اینها رژیم داده میشود و هر چقدر سعی میکنند اینها را به وزن نرمال برسانند و یا حتی در وزن نرمال هستند یک کمی بالاتر ببرندشان باز موفقیت ندارند. در واقع برای اینها کار زیادی نمیتوان کرد مگر این که تغییرات هورمونی را اصلاح کنیم که این، میسر است؛ یعنی توسط همکاران متخصص غدد و متابولیسم تحت درمان قرار میگیرند و معمولاً در یک مدت کوتاه یا متوسط هم جواب میدهد. به اینها آموزش داده میشود که عادات غذاییشان به لحاظ نظم غذایی اصلاح شود. بسیاری از این افراد از صبح تا وعدهی بعدی که گاهاً عقب هم میافتد هیچی استفاده نمیکنند و بسیار گرسنه میشوند و وقتی به وعدهی غذایی اصلی میرسند با ولع شروع میکنند و سریع سیر میشوند. این عادت غلطی است در خانمها تغییر هورمونهای زنانه هم نقش دارند؛ چه در بلوغ، چه در یائسگی و چه در دوران عادات ماهیانه که آنها نیز به متخصصان زنان و زایمان ارجاع داده میشوند. * دلایل روانشناختی اینها نوعاً افرادی هستند که یا بسیار پُراضطراب و پُراسترس هستند، در خانواده باید و نبایدهای زیادی دارند یعنی تحت شرایط کسب شده دچار مشکلات تصویر ذهنی غلط از جسم شدهاند یا واقعاً دچار کاهش وزن شدهاند. اینها هم به همکاران روانشناس ارجاع داده میشوند. اینها باید اول بتوانند مدیریت روحی روانی کنند تا کارها ساده شود. * کم خوری بحثهای عادیتری نیز در جامعه وجود دارند. برخی افراد، عادتاً در خانواده دچار کم خوری هستند؛ یعنی از بچگی بدغذا بودهاند، نسبت به هر غذایی علاقه نشان نمیدهند، بسیاری از غذاها را نمیپسندند، بسیاری از طعمها برایشان آشنا نیست. خانوادهها وقتی با اینها برخورد میکنند در عذاباند. در این موارد، چه باید کرد؟ در این جور موارد توصیهی ما یک آموزش خانوادگی است. یعنی اگر در سن کودکی باشند ما به خودشان و خانوادهشان آموزش میدهیم، این آموزشها میتواند: * آموزش الگوهای غذایی مناسب باشد. * میتواند تنوع غذایی و طبخ غذاها به روشهای مختلف باشد، * میتواند تجربهی طعمهای جدید باشد نه یک کلیشههای معمول هفتگی که همهی خانوادهها تجربه میکنند. سعی کنیم از فستفودها و غذاهای آماده کمتر استفاده شود ،چون یکی از مشکلاتی که غذاهای آماده دارد در عین حال که ممکن است برای این افراد توصیه شود (زیرا پرانرژی هستند) این است که اینها به طعمهای مختلفی که عادت میکنند، الگویشان تغییر مییابد؛ مثل نمک و روغن یا اسانسها و پنیرهای پیتزا که به کار میبرند. البته اینها بسته به شرایط مختلف ممکن است هرچند وقت یکبار برای این افراد پیشنهاد شود اما اگر اینها الگو شود، جلوی اشتهای اینها را در وعدههای بعدی میگیرد لذا علیرغم این که برخی از این افراد فستفودها را خیلی دوست دارند اما با یک تکهی کوچک، خیلی سریع، سیر میشوند و دیگر تمایلی به غذای وعدهی دیگر و غذای سالم ندارند. لذا به اینافراد آموزش داده میشود که چه غذاهایی را جایگزین کنند ، از چه غذاهایی با چه روش طبخی استفاده کنند که سالمتر باشد. * به افراد آموزش داده میشود که عادات غذاییشان به لحاظ نظم غذایی اصلاح شود. بسیاری از این افراد از صبح تا وعدهی بعدی که گاهاً عقب هم میافتد چیزی نمی خورند، و بسیار گرسنه میشوند و وقتی به وعدهی غذایی اصلی میرسند با ولع شروع میکنند و سریع سیر میشوند. این عادت غلطی است که در وعدهی بعدی هم دچارش میشوند و این سیکل مدام تکرار میشود و در واقع مشکل را مضاعف میکند. * توصیهی ما به این افراد این است که غذاها را در وعدههای مکرر و حجم کم مصرف کنند. من معمولاً در شرایط نوجوانی به خانوادهها میگویم که فکر کنند اینها کودک هستند. بچههایی هستند که شما در طول روز باید به کرات به اینها غذا بدهید. تنوع غذایی را حفظ کنید، وعدههای بسیار کوچک اما مغذی به آنها بدهید. بعد از مدتی اینها عادت میکنند که انرژی را سر زمان مناسب دریافت کنند، سریع سیر نشوند، غذا را پس نزنند و به مرور بعد از یک مدتی نه کوتاه، عادت که ایجاد شد، خودشان شروع میکنند به این نظم مناسب غذایی که در وعدههای اصلی بیشتر بتوانند مصرف کنند. این در شرایطی است که سالم و نرمال هستند و هیچ مشکلی به جز عادات غلط غذایی ندارند. طبعاً این افراد به فعالیت مناسب روزانه هم نیاز دارند علیرغم توصیههای غلطی که در خانوادهها وجود دارد که به بچههای کم وزن و لاغر میگویند این قدر ورجه وورجه نکن البته فعالیت بدنی نباید خیلی شدید باشد اما باید باشد زیرا سوخت و ساز بدن و متابولیسم تنظیم میشود. مراکز اشتهایی که در مغز وجود دارد کارشان کنترل سیری و گرسنگی ماست؛ هورمونهایی در این مورد نقش دارد که الان جای بحث راجع به آنها نیست؛ معمولاً افرادی که سالم هستند خیلی این هورمونها درشان دچار اختلال نمیشود فقط بدن با تطابقی که با متابولیسم ایجاد میکند میتواند آنها را کنترل کند و خودش بداند که کی مراکز اشتهایش تحریک شود، کی گرسنه شود؟ کی مصرف کند و کی سیر شود. اما گاهی اوقات باز به بیماریها برمی خوریم ... توصیهی ما به این افراد این است که غذاها را در وعدههای مکرر و حجم کم مصرف کنند * بیماری دیابت نوع یک دیابت نوع یک از آن دسته بیماریهایی است که در آن، یک نوجوان لاغر است. این نوجوان به کرات دچار افت قندخون میشود و به مصرف قندهای ساده میپردازد تا آن را کنترل کند و یا حتی ممکن است در خودش افزایش قند خون کاذب ایجاد کند. لذا توصیهی ما این است افرادی که به دیابت نوع یک هستند تحت آموزشهای لازم قرار بگیرند که خوشبختانه مراکز زیادی در این زمینه وجود دارد. علل و برخی راهکارهای مناسب برای افراد لاغر را خواندید. در قسمت بعد و ادامه مصاحبه راجع به راهکارهای دیگر در این زمینه، رژیم غذایی مناسب و اختلالات خوردنی که منجر به کاهش وزن شدید در افراد میشود، بخوانید . -
گاهی بعد از گذشت مدت کوتاهی از مصرف یک وعده غذایی کامل باز هم احساس گرسنگی میکنیم. بعضی از ما شاید این میل شدید به غذا خوردن را بگذاریم به حساب اعصاب خرابمان یا علاقه زیادمان به غذا خوردن…. اما متخصصان تغذیه می گویند برخی ترکیبات غذایی می توانند سر بدن را کلاه بگذارند! یعنی بدنمان بعد از خوردن آن ترکیبات غذایی نمی فهمد که واقعا سیر شده یا نه. این نوشته را بخوانید تا منظور متخصصان تغذیه را متوجه شوید. ۶ دلیل سیر نشدن و ۱ دلیل سیر شدن نوشابه های گازدار نوشابه، آیس تی و دیگر نوشیدنی های شیرین، قند فوق العاده زیادی دارند. بنابر گزارش مرکز تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا، قند موجود در این نوشیدنی ها باعث می شود فرد حتی بعد از اینکه واقعا سیر شد هم غذا بخورد. این قند با تاثیری که بر نحوه استفاده بدن از لپتین-هورمون سیری- می گذارد، مغز را گمراه می کند بنابراین فرد دلش می خواهد غذای بیشتری بخورد. در نتیجه با تکرار این عادت نه تنها کالری بیشتری را وارد بدن خود می کند، بلکه بیش از پیش، احساس گرسنگی می کند و چند قدم به چاقی نزدیک تر می شود. غذاهای کنسروشده بسیاری از غذاهای فرآیندشده ماده ای شیمیایی به نام بیسفنول دارند. طبق تحقیقات انجام شده در دانشگاه هاروارد، بیسفنول با ورود به بدن سبب کاهش ناگهانی هورمون لپتین می شود و در نتیجه زمینه گرسنگی و چاقی را در فرد فراهم می کند. پس هم به دلیل نمک فراوانی که در این محصولات هست و هم به دلیل احساس گرسنگی مداوم ، توصیه می شود از خوردن این دسته از مواد غذایی صرف نظر کنید. حذف صبحانه محققان طی ۴ سال، ۶ هزار و ۷۶۴ فرد سالم را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند وزن افرادی که در وعده صبحانه شان معادل ۳۰۰ کیلوکالری غذا می خورند ۲ برابر کسانی است که صبحانه ای شامل ۵۰۰ کیلوکالری (یا بیشتر) میل می کنند. این پدیده کمی عجیب به نظر می رسد اما دلیل معقولی دارد مبنی بر اینکه خوردن صبحانه مفصل تر باعث می شود در طول روز سطح قند و انسولین خون کمتر افزایش یابد و در نتیجه فرد به طور ناگهانی احساس گرسنگی نکند. نخوردن سالاد بسیاری از ما در برنامه غذایی مان مقدار کافی سبزیجات برگ سبز را نگنجانده ایم. این گروه غذایی حاوی انواع ضروری ویتامین های گروه b هستند. وجود این ریزمغذی ها در سبزیجات، آنها را به خوراکی هایی ضدافسردگی، خستگی و چاقی تبدیل کرده است. محققان دانشگاه برکلی به افرادی که قصد کاهش وزن دارند توصیه می کنند حتما بخش بزرگی از برنامه غذایی شان را به سبزیجات اختصاص دهند. در مطالعه ای که توسط این دانشمندان صورت گرفته مشخص شده افرادی که ذخایر فولات بدنشان کافی است می توانند ۵/۸ برابر افرادی که در بدنشان فولات کافی ندارند وزن کم کنند. سبزیجات برگ سبز همچنین منبع خوبی از و! یتامین k هستند. این ویتامین هم می تواند سطح انسولین خون را متعادل کند و هم احساس گرسنگی فرد را کاهش دهد. بنابراین سبزی خوردن، کاهو، انواع کلم، اسفناج و کرفس را حتما جزو خوراکی های روزمره خود قرار دهید. کم آبی هنگامی که بدن در معرض کم آبی قرار می گیرد، شما را با احساس گرسنگی فریب می دهد! بنابراین، اگر به اندازه کافی غذا خورده اید و با گذشت زمان کوتاهی گرسنه می شوید، بهتر است بروید یک لیوان آب بنوشید تا احساس گرسنگی تان فروکش کند. یادتان باشد که همیشه میل به خوردن نیست که شما را به سمت غذا می کشاند. حواس پرتی های بصری پژوهشگران دانشگاه فلایندر استرالیا دریافته اند حواس پرتی های بصری می توانند جلوی احساس گرسنگی را بگیرند. خودتان را با این روش امتحان کنید و ببینید که واقعا گرسنه هستید یا تنها هوس غذا کرده اید. یک بشقاب از غذایی را که دوست دارید، در ذهنتان مجسم کنید. اگر واقعا گرسنه باشید غذای خیالی امانتان را می برد و با دیدنش اشتهایتان بیشتر می شود اما اگر تصویر ذهنی غذا برایتان دلچسب و وسوسه انگیز نبود احتمالا باید سرتان را به کاری گرم کنید تا حواستان پرت شود و بی خود به خوردن یک وعده غذایی حجیم نیندیشید. چای بعد از غذا دلیلی برای سیر شدن طبق نتیجه تحقیقات منتشرشده در مجله «دانشگاه تغذیه آمریکا»، مصرف چای سیاه بعد از غذاهایی که کربوهیدرات (قند) زیادی دارند سبب می شود که قند خون تا مدت ۲ ساعت و نیم بعد از صرف غذا تنها معادل ۵ تا ۱۰ درصد افت کند. به همین دلیل فرد به مدت طولانی تری احساس سیری می کند. محققان معتقدند مواد پلی فنولی موجود در چای سیاه به آن خاصیت ضدگرسنگی می دهند. البته می دانید که نوشیدن این چای بلافاصله بعد از غذا یک عادت ایجادکننده کم خونی فقر آهن است.
-
دلیل چاق شدن بعد از ازدواج زنان متاهل از زنان مجرد چاقترند. خب، معلوم است؛ آنها انگیزهای برای تناسب اندام ندارند. زن و مرد هم ندارد.... مردان هم همینطوریاند...» اینها بخشی از صحبتهای یکی از همکاران سرویس اجتماعی خودمان بود که باعث شد بین همکاران خانم و آقا و متاهل و مجرد، بحث داغی شروع شود. بعضیها میگفتند این چاق شدن به دلیل تغییرات هورمونی است و گریزی از آن نیست: همه بعد از ازدواج، استخوان میترکانند و چاقتر میشوند. بعضی هم میگفتند از آنجا که چاق یا لاغر بودن تاثیری در زندگی مشترک ندارد، انگیزهای برای حفظ تناسب اندام وجود ندارد. وقتی به صحبتهای همکارانام گوش میدادم، این فکر به ذهنام رسید که خب، قطعا چاقتر شدن به یک اضافهوزن ساده ختم نمیشود. وقتی کسی چاق میشود به دلیل اضافه وزناش نمیتواند لباسهای قبلیای که برایش متناسب بوده و موجب شیک شدناش میشده، بپوشد و بنابراین مجبور میشود لباسهایی را بپوشد که کاملا اندازهاش میشوند؛ نه اینکه لزوما شیک باشند. حالا نازیبا شدن ظاهر او، آیا باعث دریافت بازخوردهای منفی از همسر و دوستاناش نخواهد شد؟ اگر چنین است؛ پس چرا او نباید برای تناسب اندام خودش تلاش کند؟ مگر آدم برای زیبا شدن و تناسب اندام خودش انگیزه و دلیل میخواهد؟ اتفاقا چند روز پیش، ایمیلی به دستم رسید که در آن، خانم جوانی نوشته بود: «همسرش اصلا به سر و وضع خودش نمیرسد و من نمیدانم چطور باید این مساله را به او یادآوری کنم...» با ما همراه شوید تا ببینیم آخر داستان این خانمهای متاهلی که دیگر به تناسب اندام و سلامت خود توجهی نمیکنند، به کجا میرسد. ابتدا از دکتر شیرین نیرومنش، متخصص زنان و زایمان، پرسیدیم که آیا دلیل علمی و قاطعی برای این امر وجود دارد یا نه؟ و پس از آن، از دکتر بدریسادات بهرامی، روانشناس، مشاورههایی در همین زمینه گرفتهایم. با ما همراه شوید. در مطب مشاور متاسفانه این اشتباه (رسیدگی نکردن به سر و وضع و سلامت و تناسب اندام بعد از ازدواج) بیشتر علامت یک مطلب روانشناختی است تا یک مطلب اجتماعی؛ و آن علامت این است که: «من خودم را دوست ندارم!» و متاسفانه علامت خیلی بدی هم هست. دلیل اینکه قبل از ازدواج کمتر این علامت نمایان میشود آن است که چون ما خودمان را دوست نداریم، برای اینکه دوست داشته شویم (توسط شخص دیگری) به سر و وضع خودمان میرسیم، از پوستمان، موهایمان و تناسب انداممان مراقبت میکنیم. بعد از اینکه آن شخص ما را دوست داشت و ازدواج صورت گرفت و در قالب همسر در کنار ما قرار گرفت، خودمان را رها میکنیم و باور غلطی که در ذهن داریم نیز کمک میکند که بگوییم او همسر من است و به هر حال با او خواهم بود؛ چه زیبا و خوشاندام باشم و چه نقطه متضاد آن، دیگر او مرا به همسری برگزیده است و حالا دیگر چه فرقی میکند که لاغرم یا چاق، صورتام جوش دارد یا نه، سر و وضعام مرتب است یا نامرتب؟! در دنیای روانشناسی، ما میگوییم که اگر کسی خودش را دوست نداشته باشد هرگز نمیتواند به معنای واقعی، دیگری را دوست داشته باشد. این شخص چون قبل از ازدواج هم خودش را دوست نداشته، طبیعی است که بعد از ازدواج هم علاقهای به خودش نداشته باشد؛ به ویژه اینکه چون خاطرش جمع است که کسی او را دوست داشته و همواره در کنارش میماند، حتی حالا هم حاضر نیست لااقل برای خاطر او به ظاهر خود و سلامتاش بها بدهد. در پشت این قضیه به صورت پنهانی باید بدانیم که او به معنای واقعی همسرش را هم دوست ندارد و برای همین حاضر نیست حتی برای خوشایند او این کارها را انجام دهد. البته باید تاکید کنم درصد کمی از خانمها هستند که پس از تاهل کاملا دست از خود میکشند و به ظاهرشان و اضافه وزنشان و سلامتشان اهمیت نمیدهند. شاید بخشی از این اتفاق به این دلیل میافتد که در فرهنگ ما «خودت را دوست داشته باش» و «برای خودت ارزش قایل شو» چندان جدی گرفته نمیشود. در فرهنگ ما متاسفانه به چنین افرادی که خودشان را دوست دارند و احترام خاصی برای خود قایلاند برچسب خودخواهی میزنیم. به همین دلیل اگر خانم یا آقایی خیلی به سر و وضع ظاهری یا وضعیت سلامتاش بها دهد و رسیدگی کند، به او برچسبهای دیگری هم میزنند: «فلانی زن زندگی نیست، دایم دنبال ست کردن لباسها و پوشیدن دستکش و کلاه است که مبادا آفتاب، پوستاش را خراب کند!»، «فلانی مرد زندگی نیست، دایم دنبال ورزش کردن و تیپ زدن است. مرد که نباید جلوی آینه بایستد و ببیند صورتاش جوش دارد یا نه...» این جملهها و هزاران کنایه اینچنینی بخشی از آن برچسبهاست.یعنی واقعا نمیشود آقایی علاوه بر کار و انجام وظایف همسری، ورزش روزانه هم داشته باشد؟ کفش کتانی و لباس ورزشی ست بپوشد؟ به سلامت دندانهایش بها بدهد؟ عطر و ادکلن مارکدار و مدروز استفاده کند؟! آیا باید او را تشویق کرد که به خود و در واقع همسرش بها میدهد و یا چنین نسبتهای ناروایی به او داد؟ شاید وقتی به یک فروشگاه میروید یا به مطب دکتر و یا حتی وقتی ارباب رجوعی به اداره و محل کارتان میآید با کسانی مواجهه شده باشید که بسیار مرتب هستند؛ در نگاه اول چه میگویید؟ بله. شما با رضایت کامل از آن فروشنده خرید میکنید و با علاقه فراوان در کنار آن دکتر مینشینید و صحبت میکنید و با احساس خوبی جواب آن اربابرجوع را میدهید. نقطه مقابلاش را تصور کنید: آن اربابرجوع بوی نامطبوعی میدهد، دهاناش را که باز میکند انگار سالهاست مسواک نزده و ... حالا حس شما در مواجهه با او چیست؟ در همه این مثالها قطعا اولین نکتهای که به ذهن شما میرسد این است که آن آقا یا خانم دکتر، فروشنده و یا اربابرجوع در وهله اول برای خودش اهمیت قایل نیست و در قدم بعدی ارزشی برای شما قایل نبوده است. توجه کنید این نمونهها برای محیط خارج از خانه است و مدت آن کوتاه بوده و شاید خیلی شما را آزار ندهد که امروز چنین ارباب رجوعی داشتید یا به مطب پزشکی رفتید که پرستیژ لازم و درخور او و البته شما را نداشت. آیا تحمل چنین افراد خاصی با آن ظاهر نازیبا در زیر یک سقف و در مقام همسری آسان است؟ آقای مراجعی داشتم که میگفت: «همسرم دوستام ندارد و تا حالا نشده یک بار به استقبالام بیاید و پاکت میوه را از دستام بگیرد، چه برسد به احوالپرسی و معاشرت گرم. او از موقع ازدواج کلی تغییر کرده است.» همسر ایشان را خواستم و این گله را با او مطرح کردم. میدانید پاسخ چه بود؟ «خانم دکتر! اوایل آشنایی و ازدواج هر وقت به خانه میآمد، دوش میگرفت، محاسنش مرتب بود و بوی خوش میداد (چون شغلاش تعویض روغنی است) اما حالا میگوید خستهام و فقط صبحها که میخواهد سر کار برود دوش میگیرد و لباس تمیز میپوشد. دلیل تغییر رفتار من فقط همین است. من اتفاقا فکر میکنم که او مرا دوست ندارد و ارزشی برایم قایل نیست وگرنه مانند اوایل خودش را مرتب و تمیز و خوشبو نگه میداشت تا رغبت کنم به او نزدیک شوم...» نمونه دیگر، خانمی از مراجعان من بود و میگفت شوهرم مدام میگوید میخواهم زن دیگری بگیرم و تو را طلاق بدهم. ظاهر آن خانم معقول بود و آنچه به چشم میآمد اضافه وزناش بود. همسرش هم اتفاقا میگفت: «مخصوصا لباسهای راسته و تنگ که مخصوص اندام متناسب و بدون اضافه وزن است را برای همسرم میخرم تا غیرمستقیم متوجه شود از اوایل عروسی به بعد چاق شده و من دلم میخواهد او خودش را لاغر کند، اما او اهمیتی نمیدهد. من با این رفتارم خواستهام را میگویم اما اجابت نکردن او یعنی اینکه اهمیتی به انتظاراتام نمیدهد. برای همین است که میگویم تو دیگر متناسب من نیستی و به شوخی میگویم که میخواهم یک زن خوشتیپ و ورزشکار بگیرم...» البته چنین صحبتهایی حتی به شوخی نیز صحیح نیست و کدورتآور است اما آیا واقعا نباید آن خانم به این خواسته منطقی همسرش پاسخ دهد؟ آن خانم میگفت: «فکر نمیکردم این موضوع خیلی از نظر شوهرم مهم باشد! من همان آدم قبلیام که دوستام داشت. چه ربطی به لاغری و چاقی دارد؟!» لذت بردن همسران از ظاهر و اندام یکدیگر بسیار مهم است و در کنار لذتی که همسران باید از اخلاق و منش یکدیگر ببرند، این فاکتور اهمیت حیاتی دارد زیرا تامین این نیاز است که به داشتن روابط صمیمانهتر و صد البته روابط جنسی بهتر منجر میشود. دیگر کمتر کسی وجود دارد که نقش پررنگ و تغذیه کننده روابط جنسی را در تحکیم روابط زناشویی کتمان کند. کسانی که از رابطه جنسی با یکدیگر لذت میبرند به خوبی میتوانند در حل دیگر مسایل و مشکلات زندگی، تنها با بهرهگیری از نظرات مشاور، موفق عمل کنند. به این خانم و همه آنها که مانند او میاندیشند باید گفت کافی است به بررسی علل عدم رضایت جنسی همسران بپردازید،حتما و حتما ردپایی از این قبیل مشکلات را خواهید دید. خالق زیباییها، خداوند، ما انسانها را طوری خلق کرده است که درست مانند خودش عاشق زیبایی هستیم و جذب آن میشویم. هیچکس نیست که بین یک مرد شیکپوش با اندامی متناسب و مردی با شکم برآمده، موهای نامرتب و محاسن اصلاح نشده، اولی را ترجیح ندهد. کافی است کمی دقت کنید و ببینید اگر این دو آقا، فروشنده یک غرفه و همکار هم باشند خانمها و آقایانی که خریدارند به سراغ کدام یک میروند و درخواست خود را مطرح میکنند. میدانید چرا؟ شما قطعا در نگاه اول با خود میگویید این فروشنده که حال و حوصله خودش را نداشته و برای خودش وقت نگذاشته، چه طور حاضر است برای من وقت صرف کند و در مورد اجناسی که میخواهم بخرم توضیح بدهد و اطلاعات خوبی در اختیارم بگذارد؟ به سراغ فروشنده دیگر بروم چون او برای من و امثال من اهمیت قایل شده و به احترام ما با ظاهری آراسته سر کار ظاهر شده است و به ما که بیننده او هستیم، احترام گذاشته. شما هیچ احساسی به آن فرد ندارید و به عنوان رهگذر چنین میاندیشید. حالا به من بگویید چه طور امکان دارد در مورد کسی که عاشقانه دوستاش داشتهاید و او نیز چنین حسی به شما دارد و هماکنون همسر شماست، بیتفاوت باشید و یا انتظار داشته باشید او چنین نکات ظاهری را نادیده بگیرد؟ تاکید میکنم برای حفظ روابط زناشویی خود و تحکیم پایههای عشق و محبت زندگیتان حتما و حتما به نیازهای یکدیگر اهمیت بدهید. شما نیاز دارید در کنار کسی زندگی کنید که برایتان ارزش قایل است و هر روز و هر لحظه چیزهای زیبا را به شما هدیه میدهد. این چیزهای زیبا میتوانند شامل کلام زیبا، لبخندی زیبا و... باشند. قطعا دیدن لبخندی زیباتر است که دندانهای سفید و تمیز نمایان شود و بر چهرهای باشد که نشانههای تمیزی بر آن آشکار باشد. این من و شما هستیم که باید کمک کنیم افکار اشتباهی که در فرهنگ عامه مردم جا خوش کردهاند اصلاح شوند. پس نباید کاری کنیم که مردم به یک خانم نامرتب با پوستی پژمرده و موهایی ژولیده و دستهایی که زیباییشان را از دست دادهاند و لباسهایی که بوی نامطبوع غذای مطبخ را میدهد، عنوان زن زندگی بدهند. باید تلاش کنیم این فرهنگ جا بیفتد که دوست داشتن خود بسیار باارزش است و اگر کسی خودش را دوست نداشته باشد، نمیتواند به واقع همسرش یا بچههای خود را دوست بدارد. دوست داشتن امری مستمر و جاری است و نیازمند رسیدگی همیشگی است. اگر میخواهیم این دوست داشتن و علاقه واقعی بین ما و همسرمان تا همیشه وجود داشته باشد باید به آن بپردازیم. خلاصه اینکه • بوی بد بدن و دهان و سر و وضع ژولیده انزجارآور است و هیچ فرقی نمیکند چه کسی واجد آن باشد. حتی وقتی بچه شما بوی بدی بدهد و کثیف باشد، بلافاصله او را میشویید و لباسهایش را عوض میکنید و بعدش او را در آغوش میفشارید و میبوسید؛ چه برسد به آدمی بالغ که همسر شماست. آیا رفتار مناسبی در مواجهه با او دارید؟ قطعا زده میشوید و به عقب میروید. این ذات ماست که جذب زیبایی میشود چون اینگونه خلق شدهایم. گاهی بسیار صریح به یک خانم یا آقای مراجع میگویم: «این چه وضعی است؟ چرا این همه اضافه وزن دارید؟» و آنها بر مبنای تفکر رایج میگویند: «خب، چه اشکالی دارد؟ مگر عشق و علاقه به این چیزهاست؟» بله، همه چیزهای زیبا ما را جذب میکنند و چیزهای زشت و منفور ما را دفع میکنند. دفع شدن در اینجا مساوی است با کمرنگ شدن روابط عاطفی همسران و دور شدن آنها از یکدیگر. • خواه ناخواه همسر شما در یک نگاه ساده در جمعی خانوادگی و یا مهمانی دوستانه مقایسه میکند که: «همسر فلانی با اینکه زایمان کرده چه قدر خوشاندام است... شوهر دوستام با اینکه بسیار مسنتر از همسر من است، چهقدر اندام متناسبی دارد ... فلانی چهقدر زیبا لباسهایش را سِت کرده...» پس گمان نکنید که همسرتان متوجه این چیزها نخواهد شد یا برایاش مهم نیست. • شما خانم محترم که خودتان را به دلایل روانی دوست ندارید، گاهی اینطور حرکت کرده و در زندگی مشترک، خود را رها میکنید و تبدیل میشوید به یک زن مطبخ، نه زنی که مورد علاقه و احترام همسرش بوده یا شما آقای محترم تبدیل میشوید به ماشین پولسازی که انگار یادتان رفته چه طور بوی لوسیون بعد از اصلاح شما یا عطر مخصوصتان وقتی عبور میکردید فضا را پر میکرد یا به قول خودتان خط اتوی شلوار شما میتوانست هندوانهای را از وسط قاچ کند و برای همین است که همسر شما مدام مقایسهتان میکند یا بهانههای مختلف میگیرد. بیایید به جای اینکه خودتان را پشت این افکار غلط پنهان کنید و به خودتان برچسب «زن زندگی» و «مرد زندگی» بزنید، به درمان مشکل جدیتان (اینکه خودتان را دوست ندارید) بپردازید. به جای اینکه افراد مرتب و متناسب را خودخواه و یا افراد دارای برچسب بد بنامید و خود را با عناوین دلخوشکننده سرگرم کنید، دنبال راهحل باشید. دست از این صحبتها بردارید که «خب، معلومه دوتا زایمان کردم بایدم چاق باشم»، «مرد یعنی همین دیگه، این قرتیبازیها که مردانه نیست، ضدآفتاب و مرطوبکننده دیگه چیه؟!» ما بخواهیم یا نخواهیم جذب زیباییها میشویم. داشتن 4، 5 تا بچه، اتومبیل گرانقیمت و... نیست که همسر شما را جذب میکند، بلکه زیبایی و مرتب بودن شماست که او را همواره جذب شما میکند. با مدیریت زمان و انرژی علاوه بر بچهها، به سرو وضع خودتان هم برسید بدریالسادات بهرامی روانشناس و مشاور
-
در روایت آموزندهای آمده است: شخصی از امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) سؤال کرد که چرا من از شب خیزی و از خواندن نافله سحر محرومم؟ امیرالمؤمنین جواب خیلی سادهای داد، فرمود: «انت رجل قد قیدتک ذنوبک؛ مردی هستی که گناهانت، دست و پایت را به غل و زنجیر بستهاند، نمیگذارند بلند شوی.» این خیلی عجیب است و خود یک حقیقتی است. «محرومم» معنایش این است که نه فقط بیدار نمیشوم، بیدار هم که بشوم نمیتوانم بلند شوم. فرمود : یک غل و زنجیر نامرئی به دست و پایت هست، خودت هم نمیدانی. یعنی اگر میخواهی بلند شوی اول باید آن غل و زنجیرها را باز کنی. بندهای نامرئی به دست و پایت زده شده؛ تا آنها را باز نکنی، نمیشود. باز کردن آنها یعنی چه؟ یعنی قبلاً توبه کردن، خود را پاک کردن و شستشو دادن، تا بعد خداوند چنین توفیقی به تو بدهد. ----------------------------------------------------------------------------------------------------- خداوند هیچ عملی را برای انسان حرام نکرده مگر آنکه آن عمل مفاسد و ضررهایی برای فرد و اجتماع دارد. برخی از این آثار سوء مربوط به بعد معنوی زندگی انسانها میباشند. محرومیت از انجام اعمال صالح هر عمل صالح که در نزد خداوند پذیرفته شود و عاملی همچون گناه آن را نسوزاند، انسان را رشد میدهد و به کمال نزدیک میکند. توفیق انجام اعمال صالح و حفاظت آنها، برای هر کسی پدید نمیآید. لطف خداوند در دادن توفیق عمل صالح، شامل کسانی است که از گناه پرهیز میکنند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «ان الرجل یذنب فیحرم صلوة اللیل وان عمل السییء اسرع فی صاحبه من السکین فی للحم»: همانا شخص گناهی میکند و در اثر آن از نماز شب محروم میشود و تأثیر کار بد در عامل آن از تأثیر کارد در گوشت سریعتر است. نابودی اعمال گذشته طبق برخی از آیات قرآن کریم و همچنین روایات اسلامی، گناه موجب نابودی اعمال خیر انسان میشود. قرآن کریم کارهای کافران را مثال میزند به تلی از خاکستر که باد تند بوزد و آن را از بین ببرد. این مثل، مثل کارهای خوبی است که (آنها) به قصد قربت هم انجام دادهاند و واقعاً هم کاری کردهاند ولی بعد عناد و کفرشان یا چیز دیگری سبب شده است که آن عمل از هم پاشیده شود. به هر حال قرآن این منطق را دارد چه برای کافر و چه برای مسلمان که: «وَ قَدِمْنَا إِلَی مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا» : و ما به سراغ اعمالی که انجام دادهاند میرویم، و همه را همچون ذرات غبار پراکنده در هوا قرار میدهیم! (فرقان،23) قرآن میگوید: بسا هست که انباری از عمل نیک وجود دارد ولی ما میآییم آن را مثل غبار پراکنده میکنیم. یعنی نظام تکوینی ما این است، آنها گناهانی مرتکب میشوند که اثر آن گناهان این است که اعمال خیرشان را به کلی از میان ببرد و نیست و نابود کند. از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده است: «جدوا واجتهدوا وان لم تعملوا فلاتعصوا فان من یبنی ولایهدم یرتفع بنائه وان کان یسیرا و من بنی و یهدم یوشک ان لایرتفع بنائه»: تلاش و کوشش کنید (در عمل صالح) و اگر عمل (صالح) نمیکنید گناه نکنید، زیرا کسی که بنا را میسازد و خرابش نمیکند ساختمان او هر چند اندک بالا میرود و کسی که بنا را میسازد و خراب میکند بنایی ندارد. کسی که گناه میکند، ساخته خود را تخریب میکند و کشته خود را میسوزاند. دست او از همه چیز خالی است و سپری ندارد که او را از عذاب نگاه دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسی که» سبحان الله «بگوید خداوند در بهشت درختی برای او میکارد» مردی برخاست و عرض کرد: «پس ما درختان زیادی در بهشت داریم». پیامبر فرمودند: «آری ولی مبادا که آتشی به سوی آنها روانه کنید و همه را بسوزانید». عدم قبولی اعمال علاوه بر این که گناه اعمال صالح گذشته را نابود میکند، مانع قبولی اعمال دیگر نیز میشود. پذیرفته نشدن اعمال از آن روست که انسان گناهکار تا زمانی که بر گناه خود اصرار میکند و یا به فکر جبران خطای خود برنیامده است، از دایره تقوا بیرون است؛ زیرا انسان متقی، فردی است که فرامین الهی را انجام میدهد. در حالی که خداوند در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» : خدا فقط از تقوا پیشگان میپذیرد. (مائده، 27) در روایات نیز بر اهمیت ورع (ترک گناه) و تقوی در قبولی اعمال تأکید شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «ولو صلیتم حتی تکونوا کالاوتاد، و صمتم حتی تکونوا کالحنایا لم یقبل الله منکم الا بورع حاجز : اگر آنقدر نماز گزارید که چون میخهای کوبیده بر زمین شوید و آنقدر روزه بگیرید که چون چوبهای تراشیده ضعیف گردید، خدا از شما نمیپذیرد مگر با ورع بازدارنده از گناه.» در روایت آموزندهای آمده است: شخصی از امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام سؤال کرد که چرا من از شب خیزی و از خواندن نافله سحر محرومم؟ امیرالمؤمنین جواب خیلی سادهای داد، فرمود: «انت رجل قد قیدتک ذنوبک؛ مردی هستی که گناهانت، دست و پایت را به غل و زنجیر بستهاند، نمیگذارند بلند شوی.» این خیلی عجیب است و خود یک حقیقتی است. این را مکرر علما در کتابهای خودشان نوشتهاند که گناه روز مانع چنین توفیقی است. «محرومم» معنایش این است که نه فقط بیدار نمیشوم، بیدار هم که بشوم نمیتوانم بلند شوم. فرمود یک غل و زنجیر نامرئی به دست و پایت هست، خودت هم نمیدانی. یعنی اگر میخواهی بلند شوی اول باید آن غل و زنجیرها را باز کنی. فردی می گفت: پیش مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی بودم. مردی که از علما و خیلی متشخص بود، به منزل ایشان آمد. اولاً (آن مرحوم) اعتنای زیادی به او نکرد. بعد که به کارهای دیگران رسیدگی کرد، آن مرد رو کرد به وی و گفت: آقای حاج شیخ! یک عرضی خدمت شما دارم. بله بفرمایید. گفت: من نمیدانم که چه سری هست من خیلی دلم میخواهد که سحرها بلند شوم عبادت کنم و بیدار هم میشوم ولی هر کاری میکنم که بلند شوم نمیتوانم. این وضع هست تا طلوع صبح. بعد از طلوع صبح، دیگر راحت بلند میشوم. من نمیفهمم این چه حسابی است؟ آمده بود که ایشان مثلاً یک دعایی به او بدهد که این حالت از او رفع شود. هرچه گفت او گفت: حالا عجالتاً بفرمایید تشریف ببرید، و به او اعتنا نکرد. آن شخص گفت: ما یک مقدار ناراحت شدیم که آخر او پیرمرد و محترم و متشخص است. می گفت وقتی که آن مرد میرفت، نزدیک در منزل یا در اتاق که رسید، آقا شیخ حسنعلی با صدای بلند گفت: انشاء الله موفق نخواهی شد. بیشتر تعجب کردم. بعد به او گفتم (چرا این طور برخورد کردی؟) جریانی را گفت که این مثلاً در چه قضایایی که مربوط به کجا بود یک خیانتی مرتکب شده و آن خیانت نمیگذارد که او چنین توفیقی پیدا کند و پیدا نخواهد کرد. بالاتر از سخن این مرد عالم، سخن خود امیرالمؤمنین است، از آن بالاتر که نمیشود. آن شخص گفت: آقا چرا محرومم؟ فرمود: تو مردی هستی که قیدها یعنی کندهها (به تو بسته شده) قید و کنده نامرئی به دست و پایت زده شده؛ تا آنها را باز نکنی، نمیشود. باز کردن آنها یعنی چه؟ یعنی قبلاً توبه کردن، خود را پاک کردن و شستشو دادن، تا بعد خداوند چنین توفیقی به تو بدهد. فرآوری : زهرا اجلال گروه دین تبیان منابع : 1- اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، بَابُ الذُّنُوبِ. 2- آموزههای بنیادین در علم اخلاق اسلامی، محمود فتحعلی خانی، درس 25 3- آشنایی با قرآن، شهید مطهری، ج 4، صفحه 157 و 156 4- گناه شناسی، محسن قرائتی، ص 158-152
-
8 دلیل کنار گذاشتن ورزش [align=justify] برای همه ی ما پیش می آید. حتی برای آنهایی که سالهاست به ورزش کردن عادت کرده اند و از کوچکترین زمانی برای انجام تمرینات ورزشی استفاده می کنند. ورزش می کنید و می کنید تا یک روز می رسد که می بینید دیگر نمی توانید. مشکل کجاست؟ هر کس دلیلی مخصوص خود دارد. راه حل غلبه بر این مشکل این است که ابتدا ببینید دلیل شما برای کنار گذاشتن ورزش چه بوده است و بعد دنبال راه حلی برای آن باشید. دلیل 1: کمبود وقت دارید این متداول ترید دلیل افراد شمرده می شود. شما باید کار کنید، به زن و بچه و خانواده تان برسید، دوستانی هم دارید که باید به آنها سر بزنید و همراه آنها به گردش بروید. کارهای روزانه تان هیچوقت تمامی ندارد و معمولاً سر وقت باشگاه رفتنتان کارها هجوم می آورند. چه می توانید بکنید: برای زمان ورزش کردنتان برنامه ریزی کنید. سعی کنید به هر نحوی که شده با برنامه ریزی دقیق ساعتی هم به باشگاه رفتن در برنامه روزانه تان اختصاص دهید، مثل وقت دکتر یا کارهای دیگر که می کنید. و زمانی که این برنامه ریزی را انجام دادید، سعی نکنید آن را پشت گوش بیندازید و طبق برنامه جلو روید. از وقت خود بهترین استفاده را ببرید. کار دومی که می توانید بکنید این است که بهترین استفاده را از زمانی که برای ورزش اختصاص داده اید ببرید. می توانید از تمرینات ترکیبی استفاده کنید. تا چند ماهیچه را در آن واحد با هم ورزش دهید. برنامه های کوتاه مدت بریزید. اگر فقط در روز 30 دقیقه برای ورزش کردن وقت دارید، نگران نباشید. هنوز هم می توانید از این وقت استفاده ی خوبی ببرید. اما باید خوب کار کنید. حتماً لازم نیست چند ساعت در روز وقت بگذارید تا نتیجه بگیرید. باشگاهی انتخاب کنید که در دسترستان باشد. وقتی می خواهید باشگاه ورزشی انتخاب کنید، حتماً در نظر داشته باشید که به راحتی در دسترستان باشد. می توانید یک باشگاه در سر راه کارتان انتخاب کنید. دلیل دوم: نتیجه نمی گیرید سه ماه است که ورزش می کنید و هیچ نتیجه ای نگرفته اید. به همین دلیل می گویی که چرا دیگر خود را اذیت کرده و به ورزش ادامه دهید و انگیزه خود را از دست می دهید. اگر دلیل شما برای کنار گذاشتن ورزش این بوده است، الان زمان این رسیده است که برنامه ورزشی خود را دوباره مرور کنید. چه می توانید بکنید: مربی خصوصی بگیرید. می توانید از یک متخصص در این زمینه کمک بگیرید تا او شما را راهنمایی کند. مربی خصوصی می تواند خیلی زود تغییرات لازم را در برنامه ورزشیتان داده و به شما برای گرفتن نتیجه ی دلخواه کمک کند. هدفی واقعی داشته باشید. اگر ورزش را یک ماه پیش با وزن 200 پوند و 25% چربی آغاز کرده اید، مسلماً نمی توانید در عرض چند هفته این 25% چربی را به 10% چربی برسانید. اگر هدف بزرگی در ذهن دارید، این هدف را به اهداف کوچکتری تقسیم کنید. و خواهید دید که پیوسته تغییرات را مشاهده خواهید کرد و به اهدافتان خواهید رسید. سالم غذا بخورید. نگاهی هم به رژیم غذاییتان بیندازید. اگر موقع تماشای تلویزیون عادت دارید یک مشت بادام هندی در دستتان باشد یا زیاد مشروب می خورید یا...دیگر از نتیجه ندادن ورزش شکایتی نداشته باشید. چون این کارها جلوی پیشرفت شما را گرفته یا حتی ممکن است چاق ترتان هم بکند. وقتی برنامه مناسب و سالمی برای غذا خوردنتان داشته باشید، خیلی زود به نتیجه خواهید رسید. دلیل 3: در ورزش صدمه دیده اید اگر اخیراً در ورزش به خود صدمه ای زده باشید، مطمئناً دلیلی براین می شود تا ورزش را به کل کنار بگذارید. اما نا امید نشوید و از باشگاه رفتن خودداری نکنید. چه می توانید بکنید: به جنبه های دیگر فکر کنید. سعی کنید تمرکز خود را روی جنبه های دیگر ورزش که فراموش کرده بودید معطوف کنید. اگر تا به حال وزنه ها با شدت می زدید و پرتاب می کردید، بیشتر مراقب باشید. روی قسمت های دیگر بدنتان کار کنید. اگر یکی از اعضایتان مثل شانه آسیب دیده است، هنوز هم می توانید ورزش های دیگری مثلاً تمرینات مربوط به پا را انجام دهید. فقط به خودتان زمان کافی برای استراحت بدهید و حتماً به خاطر ناحیه ی آسیب دیده به پزشک مراجعه کنید. [/align]
-
به این 7 دلیل نوشابه نخورید! 1- نوشابه عامل افزایش فشار خون است فشار خون بالا یک عامل خطرزا برای بیماری قلب و عروق است. خطر حمله قلبی یا سکته مغزی برای کسی که میزان فشار خون او 5/13 بر 5/8 است دو برابر کسی است که فشار خون او 5/11 بر 5/7 است. بررسی های محققان انگلیسی و آمریکایی نشان می دهد به ازای هر قوطی نوشابه شکردار که در روز مصرف شده باشد، فشار خون به طور منظم بالاتر می رود. داده های مربوط به بیش از 2هزار و 500 نفر نشان می دهد که نوشیدن بیش از 355 میلی لیتر آب میوه ی شکردار یا نوشابه ی گازدار در روز می تواند توازن فشارخون را به هم بزند. دانشمندان معتقدند که شکر زیاد در خون باعث به هم خوردن حالت عادی رگ ها و میزان نمک در بدن می شود. نوشیدنی های رژیمی که با شیرین کننده های مصنوعی شیرین شده باشند، چنین خطری را ندارند. مالکان صنعت نوشابه سازی می گویند که محصولات آن ها در صورتی که به اندازه مصرف شوند، خطری ندارند. انجمن قلب آمریکا می گوید که نباید هفته ای بیش از 3 قوطی 355 میلی لیتری نوشابه مصرف کرد. در این مطالعه در 4 مورد از داوطلبان 40 تا 59 ساله از انگلیس و آمریکا خواسته شد تا آن چه را در 24 ساعت قبل نوشیده بودند، ثبت کنند. همچنین نمونه ادرار آن ها گرفته و فشارخون شان اندازه گیری شد. به ازای مصرف هر یک قوطی اضافه نوشابه شکردار در روز، فشار بیشینه داوطلبان 6/1 میلی متر جیوه و فشار کمینه آن ها 8 دهم میلی متر جیوه بیشتر بود. در مجموع به نظر می رسید کسانی که مقدار زیادی نوشیدنی های شیرین شده با شکر مصرف می کردند، رژیم های غذایی بدتری داشتند و احتمال اضافه وزن آن ها بیشتر بود. اما صرف نظر از این مسئله، ارتباط آن با فشار خون حتی پس از احتساب عواملی مثل وزن و قد، قابل توجه بود. 2- نوشابه هضم غذا را با مشکل مواجه می کند دکتر فریده شیشه بر در این باره می گوید: تقریبا همه مواد و ترکیبات موجود در نوشابه مضر هستند و هیچ ماده مفیدی در آن وجود ندارد. نوشابه های بی رنگ هم اگر چه فاقد رنگ های شیمیایی هستند، مضرات زیادی دارند و مصرف آن ها توصیه نمی شود. وی با بیان این که مصرف نوشابه با هدف هضم غذا و یا به عنوان نوشیدنی همراه غذا به هیچ وجه توصیه نمی شود، افزود: دستگاه گوارش بدن برای هضم غذا نیازی به نوشابه ندارد و نباید با هدف تسریع هضم غذا نوشابه مصرف کرد. برخی افراد هم نوشابه را به عنوان یک نوشیدنی و برای خنک شدن بدن مصرف می کنند که به این افراد نیز توصیه می شود نوشیدنی های سالم را جایگزین کنند. افرادی که با مشکل ترشح زیاد و یا کم اسید معده مواجه هستند باید با مراجعه به پزشک و درمان دارویی این مشکل را حل کنند و مصرف نوشابه نه تنها تاثیری در این زمینه ندارد، بلکه می تواند عوارضی هم به همراه داشته باشد. این متخصص تغذیه با اشاره به این که غذاهای چرب دیرهضم هستند، خاطرنشان کرد: پس از مصرف غذاهای چرب اگر نوشابه و یا هر مایع دیگری مصرف شود، موجب رقیق شدن اسیدهای گوارشی می شود و درنتیجه هضم غذا با مشکل مواجه خواهد شد. مصرف آب، شربت های طبیعی، دوغ و ماءالشعیر به همراه غذا نسبت به نوشابه مضرات کمتری دارد ولی مصرف این مایعات به همراه غذا نیز توصیه نمی شود. مواد غذایی پس از مصرف در درون معده از نظر دمایی تعدیل می شوند و به دمای مناسب برای هضم می رسند، این در حالی است که مصرف نوشیدنی های سرد به همراه غذا، تعدیل حرارت مواد غذایی را مختل می کند که در نتیجه آن هضم غذا با مشکل مواجه می شود. 3- نوشابه خطر سکته را افزایش می دهد مصرف مداوم و منظم نوشابه، خطر ابتلا به سکته را تا 61 درصد افزایش می دهد. پژوهشگران دانشگاه میامی میلر با تحقیق بر روی بیش از دو هزار و 500 نفر، در صدد یافتن پاسخی برای پرسش مربوط به تاثیر نوشابه بر سلامت انسان پس از 9 سال بودند. در نهایت آنان به این نتیجه رسیدند افرادی که به طور منظم نوشابه مصرف می کنند تا 61 درصد بیشتر از دیگران و کسانی که مصرف به مراتب کمتری دارند، در خطر ابتلا به سکته قرار می گیرند. 4- نوشابه های گازدار موجب پوکی استخوان می شوند دکتر زهرا عبداللهی معاون دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت می گوید: نوشابه ها علاوه بر قند زیاد، دارای املاح فسفات هستند که در جذب کلسیم غذا ایجاد اختلال می کند و نهایتا مصرف مداوم نوشابه های گازدار کمبود کلسیم و به دنبال آن پوکی استخوان را به دنبال دارد. پوکی استخوان موجب شکستگی های خود به خود استخوان می شود. دکتر سید مرتضی صفوی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در این باره می گوید: اسید فسفریک علاوه بر ایجاد اختلال در گوارش غذا، باعث اسیدی شدن خون می شود که برای جلوگیری از پایین آمدن بیش از حد PH خون(اسیدی شدن) و خنثی سازی آن، بدن از کلسیم ذخیره شده در استخوان ها استفاده می کند. در واقع اسید فسفریک موجود در نوشابه باعث کنده شدن کلسیم از استخوان ها می شود؛ از سوی دیگر برای جذب کلسیم موجود در غذاها از طریق دستگاه گوارش نیز نیاز به برقراری نوعی تعادل میان میزان کلسیم و فسفر است. وقتی این تعادل بر اثر نوشیدن نوشابه گازدار حاوی اسیدفسفریک به هم می خورد، جذب کلسیم از دستگاه گوارش نیز دچار اختلال می شود. بنابراین بدن از یک سو از کلسیم ذخیره شده در استخوان استفاده می کند و از سوی دیگر به راحتی نمی تواند کلسیم جذب کند، در نتیجه دچار نوعی فقر کلسیم و کاهش تراکم استخوانی و در نهایت پوکی بافت استخوانی خواهد شد. طبق نتایج جدیدترین تحقیقات علمی، افرادی که به میزان زیاد نوشابه مصرف می کنند، احتمال شکستگی استخوان در آن ها 3 تا 4 برابر کسانی است که نوشابه مصرف نمی کنند. به عنوان مثال خانمی که هر روز یک لیوان نوشابه مصرف می کند، 3 برابر بیشتر در معرض ابتلا به پوکی استخوان قرار دارد و اگر این زن ورزشکار باشد، میزان این خطر5 برابر افزایش می یابد. به گفته ی دکتر صفوی در حال حاضر سن ابتلا به پوکی استخوان در ایران کاهش یافته و به 35 سال رسیده است. 5- نوشابه های گازدار عامل اصلی پوسیدگی دندان ها هستند دکتر سعید نعمتی، دبیر علمی کنگره دندانپزشکی ترمیمی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد می گوید: یکی از مهم ترین مسائلی که امروزه با آن مواجه هستیم، استفاده ی بی رویه ی نوجوانان و جوانان از نوشابه های گازدار و تنقلات حاوی مواد قندی است که در این سنین با توجه به افزایش فعالیت های بدنی تمایل به مصرف این مواد نیز افزایش یافته و باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری بر بدن و دندان ها می شود. نوشابههای گازدار به دلیل وجود ترکیبات CO2 و تبدیل آن به اسید کربنیک باعث عدم جذب کلسیم مواد غذایی و در نتیجه ایجاد مشکلات اسکلتی و پوکی استخوان می شود و از طرفی حل شدن تدریجی مینای دندان و در نتیجه رنگ گرفتگی سطحی، ایجاد حساسیت، پوسیدگی های ریز روی مینای دندان را به دنبال دارد. بهترین جایگزینی برای تنقلات و نوشابه های گازدار، انواع مغزها و انواع دوغ می باشد که در گذشته جایگاه خوبی در سبد غذایی ما ایرانیان داشته است و نه تنها فاقد اثرات پوسیدگی دندان ها است بلکه باعث تامین کلسیم مورد نیاز بدن نیز می شود. 6- نوشابه موجب افزایش احتمال ابتلا به سرطان لوزالمعده می شود محققان می گویند مصرف نوشابه های قندی بیش از دو بار در هفته می تواند احتمال افزایش به سرطان لوزالمعده را افزایش می دهد. به گزارش روییترز، مطالعه ای بر روی 60 هزار نفر در سنگاپور نشان می دهد که افرادی که بیشتر به جای نوشابه های قندی آب میوه می نوشند کمتر در معرض این سرطان قرار می گیرند. مارک پریرا از دانشگاه مینسوتا که این مطالعه را رهبری می کرده است می گوید شاید شکر عامل اصلی این امر باشد ولی افرادی که به طور مداوم نوشابه های قندی می نوشند به بیماری های دیگری نیز مبتلا می شوند. وی می گوید: "میزان بالای شکر این نوشیدنی ها میزان انسولین را افزایش می دهد و همین امر می تواند سلول های سرطان لوزالمعده را افزایش دهد." این تیم تحقیقاتی بر روی 60524 مرد و زن سنگاپوری - چینی برای 14 سال مطالعه انجام دادند. در این بین 140 نفر مبتلا به سرطان لوزالمعده شده اند و آن ها که در هفته بیشتر از دو نوشابه ی قندی می نوشند 87 درصد بیشتر در معرض ابتلا به این سرطان بودند. محققان معتقدند این نتایج قابل تعمیم به ساکنان کشورهای دیگر نیز هست. 7- نوشابه موجب افزایش احتمال ابتلا به سنگ های کلیوی بالا رفتن میزان اسید فسفریک در خون بر عملکرد کلیه ها تاُثیر منفی داشته، از آن جایی که کلیه ها قادر به دفع سریع آن نمی باشند باعث وارد آمدن فشار مضاعف به کلیه ها می شود. همچنین مصرف نوشابه های گاز دار سبب می گردد تا کلسیم از استخوان ها خارج شده و درون خون جریان یابد که این امر به نوبه ی خود موجب رسوب کلسیم اضافی در کلیه ها گردیده که در نهایت منجر به تشکیل سنگ های کلسیمی در کلیه ها می شود. و در آخر جالب است بدانید محققان ثابت كرده اند که اگر یک تکه ناخن، 72 ساعت در نوشابه ی حاوی اسید فسفریک باقی بماند به طور کامل حل خواهد شد.
-
به ۱۰ دلیل نمیتوانید در فضا زندگی کنید زندگی در ایستگاه فضایی بین المللی برای بسیاری از افراد رویایی است، اما برای کسانی که با تحمل تمرینهای طاقت فرسا آماده اقامت در این ایستگاه شده اند، همه چیز متفاوت است و زندگی آنها روزهای وحشتناکی نیز دارد. ایستگاه بین المللی فضایی که در حال نزدیک شدن به دهمین سالگرد خود در سکنی دادن انسانها در فضا است، یکی از بزرگترین موفقیتهای بشر در تجربه زندگی در فضا به شمار میرود. با این حال زندگی در مدار دشواری های بزرگی دارد و بد اقبالی هایی که در تجربه این پدیده برای انسان رخ داده نشاندهنده این موضوع هستند که هنوز باید در زمینه ایجاد تمدنهای بشری در فضا بیشتر بیاموزیم. در ادامه 10 موقعیت و وضعیت که میتوانند زندگی در فضا را به جهنمیترسناک تبدیل کنند، مورد بررسی قرار میگیرند: افتادن ناخنهای دست: تجربه نشان داده دستکشهای لباسهای فضایی که فضانوردان در هنگام کار کردن یا راهپیمایی فضایی در خارج از ایستگاه فضایی به دست میکنند برای سلامت آنها بسیار مضر است. بررسی هایی که به تازگی انجام گرفته نشان میدهند در حدود 10 درصد از فضانوردان در اثر پوشیدن این دستکشها به "آسیب ناخن انگشت" دچار میشوند و تعدادی از آنها یکی از ناخنهای خود را به کلی از دست میدهند زیرا دستکش با محدود کردن مسیر حرکت انگشتان دست میتواند به ناخنها آسیب رسانده و آنها را بکند هر چه دست فضانورد بزرگتر باشد، این آسیب دیدگی جدی تر میشود و شاید ناسا باید برای کاهش دادن ابتلا به آن در جستجوی فضانوردانی با جثه کوچکتر باشد. خطرهای بی وزنی: زندگی در خلاء میتواند نتایج کاملا عجیبی بر زندگی داشته باشد. در ماه مارچ سال 2007 فضانورد "سونیتا ویلیامز" در تلاش بود تا مقداری سبزیجات و چاشنی معطر را درون سوشی فضایی خود بگنجاند که ناگهان این مواد در خلاء مت شده و همه جا را در بر گرفتند و بلافاصله دیوارها و فضای اطراف مملو از قطرات و ذرات گیاهی شد. از بین رفتن بوی این ماده در فضای ایستگاه مدت زمان زیادی را صرف کرد و ویلیامز نیز ناچار شد دیگر از این گیاه سنتی ویژه سوشی استفاده نکند زیرا آنها برای دستگاه هایی که درون ایستگاه قرار داشتند بسیار خطرناک به شمار میرفتند. سواری خطرناک: در حالیکه معلق ماندن در ایستگاه فضایی میتواند بسیار هیجان انگیز باشد، ورود یا خروج از آن میتواند سواری بسیار خطرناکی به شمار برود. به ویژه گفته میشود سفرهایی که توسط کپسول فضایی سایوز صورت میگیرند فشار شدیدی را به فضانوردان وارد میآورند. "تریسی کدوول دایسون" به تازگی و پیش از اینکه از ایستگاه به زمین بازگردد گفت: میگویند سفر با سایوز تجربه ای مانند یک تصادف قطار، در پی آن تصادف خودرو و در نهایت افتادن از روی دوچرخه را برای انسان خلق میکند. اما پس از اینکه وی این سفر را تجربه کرد تمامیاین شایعات را رد کرد و اعلام کرد به هیچ وجه اذیت نشده و سفر بازگشت به خانه اش، سواری بسیار هیجان انگیزی بوده است. رژیم غذایی فضایی: غذاهای فضایی هنوز با غذاهای دلنشین و گوارا فاصله فراوانی دارند. میوه های تازه و سبزیجات در ایستگاه نایابند و استفاده از غذاهایی مانند نان در خلاء غیر ممکن است زیرا ذرات آن در شرایط خلاء در همه جا شناور خواهند شد و تمیز کردن آنها برای ساکنان ایستگاه به یک فاجعه تبدیل میشود و فضانوردان از صرف غذاهای تکراری با قابلیت گرم کردن مجدد که در برنامه ای هشت روزه تکرار میشوند، عاصی میشوند در زمستان سال 2004 ماموریت ارسال مخزن مواد غذایی تازه به ایستگاه به تاخیر افتاد و از این رو ساکنان ایستگاه مجبور شدند غذای خود را جیره بندی کنند. در آن زمان دو ساکن ایستگاه حجم غذای روزانه خود را به نیم کاهش دادند و برای جبران کالری های جذب نشده از انواع شکلات و دسرها استفاده کردند. فضای دلگیر: علی رغم اینکه ایستگاه طی 10 سال گذشته گسترش یافته و امکان سکونت دائم در آن به وجود آمده است، بسیاری از فضاهای داخلی آن بسیار تنگ و کوچک هستند. و تا یک و نیم سال پیش تعداد ساکنان ثابت ایستگاه 6 نفر بود، این یعنی میزان تقسیم فضا میان افراد بیشتر میشد و به هر یک از این افراد فضاهای کمتری تعلق میگرفت. خوابیدن در ایستگاه میتواند بسیار دشوار باشد، به ویژه اگر ناچار باشید در تورفتگی به اندازه یک کابین تلفن بخوابید و اگر خوابیدن امکان پذیر شد، خطر دیگری در کمین فضانوردان است. به گفته "ژولی پایت" فضانورد کانادایی ممکن است زمانی که از خواب بیدار میشوید خود را در جایی نبینید که در آن به خواب رفته اید. مشکلات بهداشتی: عدم وجود حمام در ایستگاه معمولا تجربه های دردناکی را برای فضانوردان به وجود میآورد. خلاء استفاده از حمام و دوشهای آب معمولی را در ایستگاه غیر ممکن میکند، و فرایند خشک شدن رطوبت نیز خود داستانی دیگر است. از این رو فضانوردان برای شستن لباسهای خود از تفنگ آبی ویژه ای استفاده میکنند آب را به سمت لباسها شلیک میکند. همچنین برای شستشوی موهای سر، فضانوردان از شامپوهای خشک استفاده میکنند. حال برای درک عمق فاجعه میتوانید کوچک بودن فضای ایستگاه را تصور کنید در حالی که باید 6 ماه در کنار چند نفر دیگر در چنین حفره کوچکی زندگی کنید و به حمام نیز نروید. مشکلات دستشویی: یکی از آزار دهنده ترین و مداوم ترین مشکلات ایستگاه وضعیت دستشویی آن است. در ایستگاه فضایی دو دستشویی وجود دارد که یکی از آنها در بخش روسی ایستگاه و دیگری در بخش آمریکایی آن قرار گرفته است که هر دوی آنها برای قابل استفاده بودن عملیات لوله کشی طاقت فرسایی را طلب میکنند. سپس مشکل بعدی فاضلاب است، که در سال 2009 با استفاده از سیستم بازیافت و تصفیه از فاضلاب ایستگاه آب آشامیدنی، آب برای شستشو و آشپزی به دست آمد. ساندار موگین یکی از فضانوردانی که در آن دوره در ایستگاه به سر میبرد از این عملیات به عنوان یکی از وحشتناک ترین و شگفت انگیز ترین فعالیتهایی یاد کرده که در ایستگاه انجام گرفته است. استخوانهای فرسوده: جدا از حالت تهوع روزانه، فضانوردان باید به قیمت ماندن و زندگی کردن در مدار زمین، عواقب سلامتی سنگینی را تحمل کنند. یکی از مهمترین این موارد تاثیرات کیهانی بر روی تراکم استخوان فضانوردان است. مطالعات نشان میدهند قدرت استخوانهای اخترشناسان با نیم سال اقامت در فضا در حدود 14 درصد کاهش پیدا میکند. دیگر تحقیقات نشان میدهند که تراکم مواد معدنی استخوانها با هر ماه اقامت در فضا 0.4 تا 1.8 درصد کاهش پیدا میکند و فضانوردان را با خطر بیشتر شکستگی و پوکی استخوان مواجه میشوند. تهوع: خو گرفتن به زندگی در خلاء به ویژه به خاطر نبودن شبیه ساز شرایط خلاء بر روی زمین، زمان زیادی از فضانوردان میگیرد و از این رو به هم خوردن وضعیت طبیعی بدن فضانوردان و احساس حالت تهوع شدید پس از پرتاب و حتی قبل از اینکه فضاپیما به ایستگاه فضایی برسد، امری رایج است. تنهایی: شاید سخت ترین بخش از زندگی در فضا احساس انزوا و احساس دلتنگی شدیدی است که پس از نیم سال اقامت در ایستگاه به فضانوردان دست میدهد. با وجود اینکه فضانوردان میتوانند با مراوده با همکاران خود در ایستگاه و یا برقراری چند تماس تلفنی با منزل بر این احساس غلبه کنند، واقعیت این است که گاه بخشی مهم از زندگی آنها در حالی سپری میشود که فضانوردان بر روی زمین نیستند. برای مثال در سال 2007 مادر فضانورد دانیل تانی در اثر تصادف رانندگی کشته شد اما وی در ایستگاه به سر میبرد و از این رو در فاصله 320 کیلومتری از زمین برای مادر خود عزاداری کرد تا دو ماه پس از مرگش دوباره به زمین بازگردد. همچنین در سال 2004 فضانورد مایکل فینک به دلیل حضور در ماموریت ناسا در ایستگاه نتوانست در هنگام تولد فرزند دومش در زمین حضور داشته باشد و چهار ماه پس از تولد فرزندش به زمین بازگشت.
-
آیا دلیل کچل بودن لاشخور ها را میدانید؟!
آرمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار علمی، فرهنگی، هنری و اجتماعی
آیا دلیل اصلی کچل بودن لاشخور ها را می دانید ؟! این موضوع تا چندی پیش سوالی بود در ذهن انسان که بعد از انجام تحقیقاتی معلوم شد که این کچلی خود یک نوع وسیله ی دفاعی برای بقای عمر این حیوانات است ! با هم متن کامل دلیل کچل بودن لاشخور ها را می خوانیم : زیرا لاشخورها پرندگانی هستند که از لاشه یعنی جسد حیوانات مرده تغذیه می کنند و حتی برخی از این لاشه ها ممکن است گندیده باشد. وقتی لاشه چند روز می ماند بعلت فساد از میکروب پوشیده می شود. اگر سر لاشخور مو یا پر داشت هنگامی که با منقار خود از گوشت لاشه تغذیه می کرد ، میکروبها وارد موهایش می شدند و همان جا رشد می کردند. اما بی موئی سر لاشخور باعث می شود که کله این حیوان در معرض تابش مستقیم آفتاب قرار گیرد و در نتیجه میکروبها روی سرش از بین بروند. عجب سیستم دفاعی عجیبی!!