رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دهه'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

11 نتیجه پیدا شد

  1. با سلام . دوستان در این تاپیک فیلم های تولید شده ایرانی در دهه هشتاد ( 1380 ) معرفی خواهند شد و لیست فیلم ها نیز در همین پست قرار خواهد گرفت لیست فیلمهای تولیده شده در دهه1380 قلب های نا آرام دیوانه از قفس پرید سالاد فصل قناری ازدواج به سبک ایرانی گیس بریده نوک برج پروانه ای در باد به نام پدر تیک تیک آف روزگار ما بمانی تقاطع
  2. با سلام . دوستان در این تاپیک فیلم های تولید شده ایرانی در دهه هفتاد معرفی خواهند شد و لیست فیلم ها نیز در همین پست قرار خواهد گرفت لیست فیلم عروس کاغذی ایلیا نقاش جوان فاتح موشک کاغذی چشمهایم برای تو زندگی چتری برای دو نفر دیدار گارد ویژه ماه و خورشید آژانش شیشه ای سفر گارد ویژه ماه و خورشید آژانس شیشه ای از صمیم قلب تنگنا خفاش
  3. irsalam

    دهه شصتیها !!!

    دهه شصتیها !!! برخي از مورخان و کارشناسان که اکثرا دهه ي هفتاد به بالا بودند اخيرا کشف کردند دهه ي شصتي ها خوشبخت ترين انسان هايي بودند که بعد از آدم و حوا پا به اين کره ي خاکي گذاشتند. بر اساس اين يافته ها دهه ي شصتي ها از تولد تا بعد از وفات 7 خوان را مي گذرانند. (البته برخي را گذرانده اند.) خوان هايي که همواره با ناداوري ها از آن سربلند بيرون آمده اند! خوان اول: بحران پوشک و شيرخشک در دهه ي شصت اصطلاحي بين زوج هاي جوان وجود داشت، آنها مي گفتند: «بچه که عمر و نفسه ده تاش کمه، هزارتاش هم بس نيست!» در همين راستا و همچنين در راستاي نبود سينما، پارک و … براي گذراندن وقت در انتهاي شب در بيرون از منزل، کانون هاي خانواده گرم و گرم تر شدند، آنقدر گرم که برخي محققين بر اين عقيده هستند که گرم شدن زمين و آب شدن يخ هاي قطب شمال و جنوب نتيجه ي اقدامات انجام گرفته شده در دهه ي شصت مي باشد. دهه ي شصتي ها بسيار خوش شانس بودند، زيراکه به دليل افزايش کمّي شان با بحران پوشک مواجه شدند، آن زمان هم مثل الان چيني ها مهربان نبودند که هر چيزي که کم داريم برايمان صادر کنند، در نتيجه به طور متوسط هر دهه ي شصتي هفته اي فقط يکي دو روز پوشک مي بست و در باقي ايام هفته در آزادي کامل به سر مي برد؛ البته اين دهه ي شصتي ها از همان ابتدا نيز جنبه ي آزادي را نداشتند و با اعمالي که بر روي گل هاي قالي انجام دادند باعث بدنامي فرش هاي دستبافت ايراني در سطح بين الملل شدند و کاهش صادرات فرش دستباف در اين روزها نتيجه ي اقدامات نادرست دهه ي شصتي ها در آن زمان مي باشد! در کنار اين بحران ، بحران شير خشک هم مزيد بر علت بود تا آنها با دست و پنجه نرم کردن با اين بحران ها در کودکي امروز آماده ترين نسل حاضر براي اجرايي شدن طرح هدفمند کردن يارانه ها مي باشند! خوان دوم: مدرسه دهه ي شصتي ها کلا خوش به حالشان بود، در کلاس هاي شونصد نفره درس مي خواندند، آخرين يافته هاي علم آمار و احتمال نيز ثابت کرده هر چه تعداد دانش آموزان يک کلاس بيشتر باشد احتمال اينکه معلم از دانش آموزي درس بپرسد کمتر است؛ البته اين اصل در مورد دهه ي شصتي ها صدق نمي کرد زيرا تا معلم اسامي بچه ها را مي خواند تا حضور و غياب کند وقت يک ساعت و نيمه ي کلاس تمام مي شد. خوان سوم: دانشگاه کلاً مسئولان هواي دهه ي شصتي ها را خيلي داشتند، مدام برايشان سدسازي مي کردند، يکي از اين سدهاي سخته شده در آن سال ها «سد کنکور» نام داشت که البته به جاي آب پشت آن «داوطلب» جمع مي شد؛ مزيت سد کنکور به سدهاي ديگر اين بود که اصلا سوراخ نمي شد و لازم نبود کسي پتروس بازي دربياورد و تا يک ماه انگشتش آبسه کند! دهه ي شصتي ها در پشت اين درب روزهاي بسيار خوشي را گذراندند و روزها و شب هاي بسياري را با «تست هاي 4 گزينه اي» هم آغوش شدند، و در انتها نيز به جنگ غول کنکور رفتند. مسئولان در يک اقدام ژرف نگرانه و آينده بينانه از غول کنکور دعوت کردند تا بياد و با دهه ي شصتي ها به عنوان يک بازي تدارکاتي دست و پنجه نرم کند تا دهه ي شصتي ها آمادگي پيدا کنند در سال ها بعد با غول هاي بزرگتري همچون غول تورم و بيکاري و مسکن و … مبارزه کنند! خوان چهام: کار دهه ي شصتي ها کم کم از دانشگاه بيرون آمدند، البته خودشان چندان تمايلي به بيرون آمدن از دانشگاه نداشتند اما دهه ي هفتادي ها آنقدر وارد دانشگاه شدند که ديگر در دانشگاه جايي نمانده بود و دهه ي شصتي ها از آنطرف دانشگاه بيرون افتادند! فرصت هاي کاري بسيار بالايي براي آنها وجود داشت، از آبياري گياهان دريايي و گردگيري ميز رايانه گرفته تا آسفالت سابي و متر کردن عرض خيابان ها. خوان پنجم: ازدواج همان طور که دهه ي شصتي ها سنشان بالا مي رفت ازدواج هم سنش بالا مي رفت، در همين راستا اکثر کارشناسان معتقد هستند دليل بالا رفتن سن ازدواج نه بيکاري است و نه گران بودن مسکن، بلکه تنها دليل بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن سن دهه ي شصتي ها مي باشد! خوان ششم: عزرائيل در همين راستا پيش بيني مي شود دهه ي شصتي ها بسيار بسيار زياد عمر کنند، زيرا همه ي آنها با هم به دنيا آمده اند و در نتيجه همه با هم بزرگ شده اند پس همه تقريبا در يک بازه زماني فوت خواهند کرد؛ عزرائيل يحتمل در آن زمان که دهه ي شصتي ها به زمان مرگشان برسند آنقدر سرش شلوغ خواهد شد که ديگر بدون وقت قبلي جان کسي را نمي گيرد و در نتيجه دهه شصتي ها چند سالي را در وقت اضافه سپري خواهند کرد. خوان هفتم: آن دنيا! بالاخره نمي شود همه چيز به کام دهه ي شصتي ها باشد، يحتمل آنها در آن دنيا با مفهوم کمبود امکانات مواجه خواهند شد، پيش بيني مي شود در آن دنيا به همه ي روح هاي دهه ي شصتي بال نرسد و برخي از روح هاي دهه ي شصتي نتوانند در آسمان پرواز کنند
  4. دکتر منوچهر آشتیانی، استاد و محقق جامعه شناسی و فلسفه و از شاگردان هایدگر بوده است. او در پاسخ به خبرنگار گروه اندیشه خبرآنلاین درباره وضعیت فکری و موقعیت نخبگان در جامعه ایران در دهه هشتاد چنین گفت: " وضعیت کنونی نخبگان جامعه ایران در دهه 1380 بسیار بد بود. در این دهه، محدودیت ها و عدم آزادی فکر بیشتر شد. در ظاهر و به طور صوری آزادی هایی اعطا شده اما جلوی آزادی های واقعی گرفته می شود. ریشه این وضعیت نیز در این است که علیرغم اینکه ما از فرماسیون 2500 ساله شاهنشاهی خارج شده ایم، هنوز از مولفه هایی چون روشنگری و تفکر انتقادی و تفکر عقل گرا و انسان گرا برخوردار نیستیم. ما وارد دوران جمهوریت شده-ایم اما خیلی از این مولفه ها را هنوز نداریم. ما در سال 1388 گرفتار برخوردهایی شدیم که شرایطمان را بیش از پیش دشوار کرد. در فرهنگ ما همیشه این ویژگی وجود داشته که وقتی تزی بوجود می آید، آنتی تز آن از راه می رسد و آن تز را در هم می کوبد و نابود می کند. مثلا مقابل ابن سینا، غزالی بوجود می آید که ابن سینا را کافر می نامد و می گوید آثار او را باید سوزاند. اما در اروپا کانت به عنوان تز مطرح می شود و هگل به عنوان آنتی تز او از راه می رسد و کار کانت را تکمیل می کند. یعنی تزها شکل می گیرند، آنتی تزها نیز در برابر آنها قرار می گیرند و در نهایت سنتزها فرهنگ را جلو می برند. در ایران هیچ وقت چنین فرایندی وجود نداشته است. وقتی نخبگان ما چیزی را مطرح می کنند، در برابر حرف آنها یا آنتی تزی بوجود نمی آید یا اینکه واکنش بسیار تندی به عنوان آنتی تز مطرح می شود. در سال 88 این ویژگی در ایران تشدید شد. البته تندروی هایی از سوی برخی جناح-های روشنفکری هم صورت گرفت ولی در برابر تندروی این اقلیت نیز رفتار تندی مشاهده شد. در این سال ها اکثریت مطلق نخبگان، روشنفکران، هنرمندان، نویسندگان، دانشجویان و استادان معترض بودند. باید به این نکته توجه می شد که یک گروه عظیم از نخبگان کشور به پاره ای از امور معترض اند. ما باید به خواسته های این ها توجه می کردیم و لااقل یکی دو گام در جهت تحقق خواسته هایشان برمی-داشتیم. اما هیچ گامی در جهت ایجاد این تلفیق یا سنتز برداشته نشد. البته پروژه نخبه کشی در ایران زمینه تاریخی دارد. از مزدکیان و مانویان و طاهریان و صفاریان گرفته تا ابن مقفع و نهضت های را فضیه و معتزله و اسماعیلیه تا دوران معاصر، ما همیشه با سرکوب اقلیت های مذهبی و اجتماعی مواجه بوده-ایم. برخی را نیز مثل سهروردی و عین القضات همدانی سوزانده و از بین برده ایم و برخی را نیز مثل مولانا از کشور تارانده ایم. این سنت زشتی است که از قدیم در ایران وجود داشته. ولی در دوران جمهوریت چنین چیزی نباید تکرار شود. به هر حال حوادث سال 88، جامعه ما را از حیث وضعیت نخبگان به عقب برد. یعنی الان جامعه ما بسته تر، مغشوش تر و کاریزماتیک تر است. نخبه هایی هم در موسساتی تربیت می شوند و بزرگداشت هایی مصنوعی برگزار می شود ولی بعداً معلوم نیست که این نخبه ها کجا می روند و چه کار می کنند. ما پانزده سال است که داریم نخبه دانشگاهی صادر می کنیم. مطابق آمار وزیرعلوم سابق ، 75 درصد این نخبه ها در این دهه از ایران خارج شده اند و الان در کانادا و آمریکا و اروپا هستند. یعنی 250 هزار مهندس و دکتر از ایران خارج شده اند. البته این نکته هم قابل توجه است که چرا از بین این همه نخبه، یک اینشتین یا ماکس پلانک بوجود نمی آید. الان پاکستان و هندوستان نخبگان علمی ای دارند که برنده جایزه نوبل شده اند. چرا چنین کسی در بین نخبگان علمی ما ظاهر نمی شود؟ درخت نخبگی ایران، چرا شاخه هایش قطع شده است و سرش را زده اند؟ یعنی افراد نخبه ما تا یک حد خاصی رشد می کنند و بعد رشد آنها متوقف می شود. از همه بدتر اینکه الان در جامعه ما، مقیاس به طور کلی دانستن و دانشمند و نخبه بودن نیست بلکه ثروتمند یا قدرتمند بودن است. در جامعه ما در حال حاضر معنویت کنار رفته و مادیت حاکم است. در مجموع در شرایط فعلی، فضای تنفس و میزان نفوذ معنوی نخبگان در جامعه ما بسیار کم شده است. جامعه هم واکنشی نسبت به نخبگان نشان نمی دهد. یعنی حرف های نخبگان انعکاسی پیدا نمی کند. در واقع نخبگان ما الان تنها مانده و ایزوله شده اند. ما نخبگان ایزوله داریم. نخبه ایزوله، به قول آدورنو، محکوم به مرگ است. نخبه ای که نتواند با جامعه و هستی اجتماعی اش ارتباط برقرار کند، خواه ناخواه محکوم به مرگ است. " منبع:خبرآنلاین
  5. برگزاری سومین جشنواره ملی نوآوری و شکوفایی فجر انقلاب اسلامی [align=justify] همزمان با فرا رسیدن سی و دومین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی، سومین جشنواره ملی نوآوری و شکوفایی فجر انقلاب اسلامی در مصلی حضرت امام خمینی (س) برگزار می شود. به گزارش کمیته ارتباطات و اطلاع رسانی ستاد مرکزی دهه فجر، سومین جشنواره ملی نوآوری و شکوفایی فجر انقلاب اسلامی از روز هجدهم بهمن ماه به مدت سه روز در مصلی بزرگ امام خمینی (س) در تهران برگزار می شود. این هماهیش به همت کمیته مخترعین ومبتکرین ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان برگزار می شود. بر اساس این گزارش، نمایشگاه بزرگ تجاری سازی اختراعات و نوآوری ها نیز در کنار این جشنواره برای بازدید علاقه مندان دایر می شود. علاقه مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می توانند با شماره تلفن 88915749 تماس بگیرند. [/align]
  6. آشنایی با دهه فجر انقلاب اسلامی [align=justify] انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند. سال ۱۳۵۷ در حالی آغاز شد که صدای مهیب انفجار خشم مردم که از ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ در قم آغاز شده بود از تبریز، یزد، جهرم، کازرون، تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، رفسنجان، همدان، نجفآباد و سایر شهرهای ایران به گوش شاه و آمریکا میرسید. امام خمینی(ره) با آنکه از ایران دور بودند حوادث انقلاب را روز به روز هدایت میکردند. پیامها و اعلامیهها و مصاحبههای امام پی در پی از نجف میرسید و بلافاصله به صورتهای مختلف اعلامیه و نوار تکثیر میشد و در اختیار مردم قرارمی گرفت. امام، مردم را به سرنگونی رژیم شاه دعوت میکردند و از توطئههایی که ممکن بود انقلاب را به انحراف بکشاند، آگاه میساختند. ● رمضان سال ۱۳۵۷ روز عید فطر مردم در بسیاری از شهرهای ایران پس از نماز باشکوه عید علیه رژیم تظاهرات کردند. در این میان با شکوهتر از همه، تظاهرات عظیم میلیونی مردم تهران بود که از صبح تا ساعت ۴ بعداز ظهر ادامه داشت و از نظر کثرت جمعیت و وحدت کلمه مردم و مخالفت صریح با شاه تا آن زمان بی نظیر بود و رژیم را به شدت وحشتزده کرد. روز پنجشنبه ۱۶ شهریور شاهد حضور یکپارچه زنان مسلمان بودیم که با پوشش اسلامی و شعارهای پر شور و کوبنده خود شکوه و معنای خاصی به تظاهرات داده بودند. حضور زنان در راهپیمایی نشانه آن بود که رژیم شاه در همه کوششهایی که برای جدا ساختن آنان از دین و روحانیت کرده بود شکست خورده و از جمله شعارهای مردم در این تظاهرات: «استقلال آزادای جمهوری اسلامی» و «الله اکبر خمینی رهبر» بود. مردم هنگام عبور از کنار کامیونهای ارتشی به سوی آنها گل پرتاب میکردند و فریاد می زدند: «برادر ارتشی چرا برادر کشی» این شعار، رژیم را که میخواست از ارتش برای سرکوبی ملت استفاده کند سخت عصبانی میکرد. ● ۱۷شهریور سال ۱۳۵۷ در راهپیمایی روز پنجشنبه ۱۶ شهریور مردم اعلام کردند که فردا صبح دوباره از میدان شهدا حرکت خواهند کرد. در نخستین ساعات صبح روز جمعه ۱۷ شهریور رادیو اعلامیه دولت را که خبر از برقراری حکومت نظامی در تهران و ۱۱ شهر دیگر ایران میداد، با لحنی تهدیدآمیز به تکرار قرائت کرد و از مردم خواست که در خیابانها و معابر اجتماع نکنند و به خانههای خود بازگردند، اما مردم تهران در آن روز در برابر گلولههای دژخیمان ایستادند و فریاد الله اکبر، خمینی رهبر و مرگ بر شاه سردادند. مزدوران شاه، زنان و مردان مسلمان و دلیر را به گلوله بستند. هیچ کس به درستی نمیداند که در آن روز چند هزار نفر از مردم تهران به شهادت رسیدند، آنقدر مسلم بود که از صبح تا عصر محلات جنوبی تهران پر از کامیونهای نیروهای مسلح شاه و آکنده از صدای رگبار تیر و آمبولانسها و بیمارستانها نیز مملو از شهیدان و مجروحان بود. تعداد زیادی از زنان و دختران جوان نیز در میان شهیدان وجود داشتند و چادرهای سیاهشان به خون پیکرشان آغشته بود. ۱۷ شهریور و روز تجلی ایمان و اراده ملت و روز حماسه و فداکاری و روز افتخار اسلام و مسلمین شد و به صورت نقطه عطفی در تاریخ انقلاب درآمد. ● آغاز ماه محرم ماه محرم نزدیک بود و همه میدانستند که با طلوع این ماه خیزش و جهش جدیدی در انقلاب پیدا خواهد شد. امام خمینی چکیده فرهنگ اسلامی و جامعه شناس واقعی جامعه ایران بودند، ظرفیت انقلاب محرم را خوب میشناختند. این بود که چند روز قبل از ماه محرم با پیامی فصیح که از آن عطر کلام حق به مشام میرسید، دلها را متوجه کربلای حسینی کردند و فرمودند: با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد. ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد. ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطله را بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد. ماهی که به نسلها در طول تاریخ راه پیروزی خون بر سرنیزه را آموخت. ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند. ماهی که امام مسلمین راه مبارزه با ستمکاران را به ما آموخت. ● راهپیمایی تاسوعا و عاشورا نهضت امام خمینی از آغاز متکی و مبتنی بر نهضت امام حسین (ع) بود. واقعه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ هجری شمسی در ماه محرم و ۲ روز پس از عاشورا واقع شده بود. اینبار هم تاسوعا و عاشورای دیگری پس از ۱۵ سال فرا رسیده و ملت آماده بود تا با شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، حماسه عاشورا را بار دیگر در برابر یزید زمان تکرار کند. ● اعلام تشکیل شورای انقلاب روز ۲۳ دی ماه در اجتماع عظیمی که مردم به مناسبت گشایش دانشگاه تهران برپا کرده بودند، پیامی از امام خمینی(ره) قرائت شد که در آن رسماً تشکیل شورای انقلاب اعلام شده بود. در قسمتی از این پیام آمده بود: «به موجب حق شرعی و بر اساس اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. این شورا موظف به امور معین و مشخصی شده است که از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود.» این نخستینبار بود که رسماً از سوی رهبر انقلاب تشکیلات و برنامههای آینده حکومت اسلامی اعلام میشد. این خبر در داخل و خارج از کشور انعکاس وسیعی یافت و به مردم که پیروزی را نزدیک میدیدند، دلگرمی بیشتری بخشید و در کنار مبارزات ویرانگر، نشانههای حرکتی سازنده را برای آینده انقلاب آشکار کرد. ● فرار شاه نزدیک به ۱۰ روز پس از نخست وزیری بختیار، شاه با تشکیل شورای سلطنت در ۲۶ دی ماه ۵۷ از کشور خارج شد. فرار شاه نخستین قدم در راه پیروزی بود. مردم توانسته بودند طاغوت پر نخوت زمانه را که ۳۷ سال غاصبانه و به زور بر مال آنها حکومت کرده بود، مجبور به فرار کنند. شادی و شعف مردم پس از شنیدن خبر فرار شاه دیدنی بود و خاطره آن روز هرگز از ذهن ملت فراموش نمیشود. ● بازگشت امام خمینی به وطن سرانجام صبح روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ بود که رهبر انقلاب به روی پلههای هواپیما ظاهر گردیدند. جمعیت انبوهی که به استقبال رهبر خود رفته بودند در فرودگاه و در طول مسیر آن تا بهشت زهرا در طرفین خیابان ساعتها به انتظار نشسته بودند تا حتی یک لحظه از نزدیک چهره نورانی رهبر دور از وطن خویش را ببینند. همه شهر گلباران و چراغانی بود. خنده از لبهای هیچکس دور نمیشد. میلیونها انسان که از سراسر ایران برای دیدار امام خمینی (ره) به تهران آمده بودند در انتظار بودند. عدهای نیز در شهرستانها دقیقه شماری میکردند. در فرودگاه عدهای از علما و یاران دیرین امام خمینی (ره) به استقبلال آمده بودند. امام خمینی (ره) قصد داشتند ابتدا در دانشگاه تهران چند دقیقه صحبت کنند، اما فشار جمعیت به حدی بود که این کار غیرممکن مینمود، لذا مستقیماً به بهشت زهرا تغییر مسیر دادند و این خود نمایانگر احترام و ارزشی است که امام خمینی (ره) قلباً به شهیدان و راه آنها دارند که به جای رفتن به هر محل دیگر بهشت زهرا را پس از ۱۵ سال دوری از وطن جهت سخنرانی انتخاب میکنند. مقصد امام خمینی (ره) در بهشت زهرا مزار شهدای گلگون کفن ۱۷ شهریور بود. ● اعلام تشکیل دولت موقت امام پس از بازگشت از بهشت زهرا در یک اقامتگاه ساده در جنوب شهر منزل گزیدند. پس از ورود امام، سیل جمعیت بیوقفه برای دیدار در جریان بود. مردم اندک اندک با مقدماتی که برای ورود امام و استقبال از ایشان ترتیب داده بودند آمادگی تشکیلاتی پیدا میکردند. در روزهای ۱۵ تا ۲۲ بهمن در کشور ۲ دولت وجود داشت، یکی دولت موقت انقلاب اسلامی که مشروعیت و قانونی بودن خود را از حکم امام بدست آورده و مورد تأیید همه ملت بود و دیگری دولت بختیار که مردم و کارمندان انقلابی ادارات حتی اجازه نداده بودند وزیران کابینه او به داخل ساختمان وزارتخانهها وارد شوند. ● واقعه نیروی هوایی مردم دسته دسته به دیدن امام میرفتند. ایران یکپارچه در جوش و خروش بود. همه چیز خبر از یک تحول سریع قریب الوقوع میداد. روز جمعه ۲۰ بهمن، شب هنگام ناگهان صدای الله اکبر مردم از بامها برخاست. خبر رسید که لشگر گارد شاهنشاهی به تعدادی از افراد نیروی هوایی که به انقلاب پیوستهاند حمله و تیراندازی کرده است. مردم از همه جا به طرف پادگان نیروی هوایی شتافتند. درگیری و اجتماع مردم تا صبح به طول انجامید. افراد نیروی هوایی با مشاهده امت حزب الله جان بر کف درهای پادگان را به روی مردم گشودند. درهای اسلحه خانه شکسته شد و مردم مسلح شدند. ● اعلام حکومت نظامی با مسلح شدن مردم، شهر به حالت جنگی درآمد. ساعت ۲ بعد از ظهر روز شنبه ۲۱ بهمن رادیو که در اشغال نظامیان بود اعلام کرد که از ساعت ۴ بعد از ظهر حکومت نظامی برقرار است و احدی حق عبور و حضور در معابر را ندارد. معلوم بود که آمریکا میخواهد آخرین حربه خود را به کار برد. ساعتهای تعیین سرنوشت فرا رسیده بود. همه منتظر بودند ببینند امام در برابر این تهدید جدی چه عکسالعملی نشان میدهد. اندکی قبل از آغاز حکومت نظامی اعلامیه امام که در آن حکومت نظامی را لغو کرده بود در شهر دست به دست و دهان به دهان منتشر شد. امام فرموده بودند: «... اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند. برادران و خواهران عزیزم هراس به دل خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی حق پیروز است ....» مردم یکپارچه به خیابانها آمدند، جمعیت در همهجا موج میزد، حکومت نظامی شکست خورد و درگیری بین مردمی که مسلح شده بودند و نیروهایی که از ارتش به مردم پیوسته بودند با تانکها و قوای گارد و بعضی مراکز نظامی و کلانتریها آغاز شد. ● پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی ایران ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند. پس از پیروزی انقلاب، ایران از نظر اوضاع و احوال داخلی عرصه حوادث تاریخی و مهم بیشمار و از نظر مسائل بینالمللی کانون توجه سیاستمداران و عموم مردم جهان شد. این انقلاب نهضت مستقلی بود و با تأثیری که بر مستضعفان و مخصوصاً مسلمانان جهان به جا نهاده بود کاخهای مستکبران را به لرزه افکنده بود. به همین جهت از آغاز، آماج دشمنی و توطئه ابرقدرتها شد. در سالهای پس از پیروزی انقلاب کمیت و کیفیت حوادث کشور به اندازهای فراوان و مهم بوده است که سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی سال ۱۳۵۷ در مقایسه با آن بسیار آرام و کم حادثه است. [/align]
  7. بازگشت امام خمینی به میهن و آغاز دهه فجر انقلاب [align=justify] ● متن كامل بیانات امام خمینی در بهشت زهرا هواپیمای ایرفرانس حوالی ۹ صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از ۵۱ سال هجرت، پا به خاك میهن اسلامی گذاشتند. با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان آخرین و تنها امید رژیم پهلوی و سردمداران غربی پشتیبان این رژیم، به عنوان نخست وزیر باقی مانده بود. در طرف مقابل تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصمم تر می شد و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بعنوان اصلی ترین خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی مطرح می شد. امام خمینی كه شرط ورود خود را به كشور، خروج شاه، اعلام كرده بودند، با فرار شاه در ۶۲ دی ۷۵۳۱، تصمیم به بازگشت گرفتند. قرار بود این رجعت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن ۷۵۳۱ انجام گیرد اما بختیار، با بستن فرودگاه ها مانع از انجام این امر شد.با انتشار خبر بسته شدن فرودگاه ها، مردم خشمگین به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای كوبنده، دولت بختیار را تحت فشار شدیدی قرار دادند. در همین زمان رییس شورای سلطنت، سید جلال تهرانی، در پاریس ضمن استعفا خدمت امام، اعلام كرد كه شورای سلطنت غیر قانونی است. سرانجام، تحصن ها و تظاهرات عظیم مردم بختیار را مجبور كرد، فرودگاه ها را باز كند. كاركنان اعتصابی تلویزیون اعلام كردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم آماده اند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود. روز ۲۱ بهمن ۷۵۳۱، پرشكوه ترین استقبال تاریخی رقم خورد و هواپیمای ایرفرانس در حوالی ساعت ۹ صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از ۵۱ سال هجرت، پا به خاك میهن اسلامی گذاشتند. صدها خبرنگار و عكاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبال كننده در طول ۳۳ كیلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا كه مقصد بعدی امام بود. بین ۴ تا ۸ میلیون نفر تخمین زده می شد. امام از فرودگاه مستقیما به بهشت زهرا رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی، سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد كردند. در این سخنرانی امام نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام كرده و فرمودند: »من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می كنم.» بدین ترتیب از ورود امام ۰۱ روز تاریخی كه بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و ۰۰۵۲ سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم پیچیده شود. بسم الله الرحمن الرحیم ما در این مدت مصیبت ها دیده ایم، مصیبت های بسیار بزرگ و بعضی پیروزی ها حاصل شد كه البته آن هم بزرگ بوده، مصیبت های زن های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفل های پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از این ها كه اولاد خودشان را از دست داده اند می افتد، سنگینی در دوشم پیدا می شود كه نمی توانم تاب بیاورم. من نمی توانم از عهده این خسارات كه بر ملت ما وارد شده است برآیم، من نمی توانم تشكر از این ملت بكنم كه همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارك و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض می كنم و در غم آنها شریك هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می كنم. من به جوان هائی كه پدرانشان را در این مدت از دست داده اند تسلیت عرض می كنم. خب، ما حساب بكنیم كه این مصیبت ها برای چه به این ملت وارد شد، مگر این ملت چه می گفت و چه می گوید كه از آن وقتی كه صدای ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه این ها ادامه دارد. ملت ما چه می گفتند كه مستحق این عقوبات شدند ملت ما یك مطلبش این بود كه این سلطنت پهلوی از اول كه پایه گذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهائی كه در سن من هستند، می دانند و دیده اند كه مجلس موسسان كه تاسیس شد، با سرنیزه تاسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنیزه تاسیس كردند و با زور، وكلای آن را وادار كردند به اینكه به رضاشاه رای سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یك امر باطلی بود، بلكه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینكه ما فرض می كنیم كه یك ملتی تمامشان رای دادند كه یك نفری سلطان باشد، بسیار خب، اینها از باب اینكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لكن اگر چنانچه یك ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینكه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می كند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمائید كه زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض كنیم كه سلطنت قاجاریه به واسطه یك رفراندمی تحقق پیدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنیم كه رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطینی كه بعدها می آیند. در زمانی كه ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند كه زمان ما احمدشاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صدسال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یك ملتی بوده، یك سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است كه یك سلطانی را بر ما مسلط كند. ما فرض می كنیم كه این سلطنت پهلوی، اول كه تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس كردند و این اسباب این می شود كه -بر فرض اینكه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی كه در آن زمان بودند و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی كه الان بیشترشان، بلكه الا بعض قلیلی از آنها ادراك آن وقت را نكرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین كنند؛ بنابراین سلطنت محمدرضا اولاً كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تاسیس شده بود مجلس، غیر قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیرقانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنیم كه قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند كه برای ما سرنوشت معین كنند؟ هر كسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی كه درصد سال پیش از این، هشتادسال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یك ملتی را كه بعدها وجود پیدا كنند، آنها تعیین بكنند؟ این هم یك دلیل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست. علاوه بر این، این سلطنتی كه در آن وقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنیم كه صحیح بوده است، این ملتی كه سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید كه ما نمی خواهیم این سلطان را. وقتی كه این ها رای دادند به اینكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژیم سلطنتی را نمی خواهیم، سرنوشت این ها با خودشان است. این هم یك راه است از برای اینكه سلطنت او باطل است. حالا می آئیم سراغ دولت هائی كه ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلس هائی كه ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمان ها آن هم نسبت به بعضی از وكلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وكلا. شما الان اطلاع دارید كه در این مجلسی كه حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید كه در تهران سكنی دارید، من از شما مردم تهران سوال می كنم كه آیا این وكلائی كه در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید كه این ها را خودتان تعیین كنید اكثر این مردم می شناسند این افرادی را كه به عنوان مجلس و به عنوان وكیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی كه بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. بنابراین این هائی كه در مجلس نشسته اند و مال ملت را گرفته اند به عنوان اینكه حقوق هر فرض كنید كه وكیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهائی هم كه در مجلس سنا هستند، آن ها هم حق نداشتند و ضامن هستند. و اما دولتی كه ناشی می شود از یك شاهی كه خودش و پدرش غیرقانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وكلائی كه تعیین كرده است غیرقانونی است، دولتی كه از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را كه داشتند در زمان محمدرضاخان می گفتند كه این سلطنت را ما نمی خواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم می گویند كه ما این وكلا را غیرقانونی می دانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی می دانیم، این دولت را غیرقانونی می دانیم. آیا كسی كه خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آنها غیرقانونی هستند، می شود كه قانونی باشد ما می گوئیم كه شما غیرقانونی هستید باید بروید. ما اعلام می كنیم كه دولتی كه به اسم دولت قانونی خودش را معرفی می كند، حتی خودش قبول ندارد كه قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی كه دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت كه غیرقانونی است، حالا چه شده است كه می گوید من قانونی هستم این مجلس غیرقانونی است، از خود وكلا بپرسید كه آیا شما را ملت تعیین كرده است هر كدام ادعا كردند كه ملت تعیین كرده است، ما دستشان را می دهیم دست یك نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابیه اش، در حوزه انتخابیه اش از مردم سوال می كنیم كه این آقا آیا وكیل شما هست، شما او را تعیین كردید حتماً بدانید كه جواب آنها نفی است. بنابراین آیا یك ملتی كه فریاد می كند كه ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است كه سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است كه یك قبرستان شهید برای ما درست بكنند، در تهران، یك قبرستان هم در جاهای دیگر. من باید عرض كنم كه محمدرضا پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار كرد و همه چیز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد، قبرستان های ما را آباد كرد. مملكت ما را از ناحیه اقتصاد خراب كرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است كه اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال های طولانی با همت همه مردم، نه یك دولت این كار را می تواند بكند و نه یك قشر از اقشار مردم این كار را می توانند بكنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه كنید، به اسم اینكه ما می خواهیم زراعت را، دهقان ها را دهقان كنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می خواهیم حالا دهقانشان كنیم، اصلاحات ارضی درست كردند، اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد كه به كلی دهقانی از بین رفت، به كلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این كار را كرد تا بازار درست كند از برای آمریكا و ما محتاج به او باشیم در اینكه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل كه دست نشانده آمریكاست بیاوریم. بنابراین كارهائی كه این آدم كرده به عنوان اصلاح، این كارها خودش افساد بوده است. قضیه اصلاحات ارضی یك لطمه ای بر مملكت ما وارد كرده است كه تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بكنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و كمك كنند تا سال بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یك فرهنگ عقب نگه داشته درست كرده است، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری كه جوان های ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینكه یك مدتی در اینجا یك نیمه تحصیلی كردند آن هم با این مصیبت ها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بكنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است كه این دانشگاه را داریم لكن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نكرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسان ها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم. این آدم به واسطه نوكری كه داشته، مراكز فحشا درست كرده، تلویزیونش مركز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراكزی كه اجازه دادند برای اینكه باز باشد، مراكز فحشاست، این ها دست به دست هم دادند. در تهران مركز مشروب فروشی بیشتر از كتاب فروشی است، مراكز فساد دیگر الی ماشاءالله است.برای چه سینمای ما مركز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مركز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی كه در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما كی مخالفت كردیم با تجدد، با مراتب تجدد مظاهر تجدد وقتی كه از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصاً در ایران، مركز چیزی كه باید از آن استفاده تمدن بكنند ما را به توحش كشانده است. سینما یكی از مظاهر تمدن است كه باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می دانید كه جوان های ما را این ها به تباهی كشیده اند و همین طور سایر این جاها. ما با این ها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت كرده اند به مملكت ما. و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریكا و غیر از آمریكا دادند، آنی كه به آمریكا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست كردن برای آقای آمریكا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست كردیم. آمریكا با این حیله كه این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست كرد یعنی اسلحه آورده اینجا كه ارتش ما نمی تواند این اسلحه را استعمال بكند، باید مستشارهای آنها باشند، باید كارشناس های آنها باشند. این هم از ناحیه نفت كه این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا كرده بود، عمر سلطنتی پیدا كرده بود، مخازن نفت ما را تمام كرده بود، زراعت مان را هم كه تمام كرده، این ملت به كلی ساقط شده بود و باید عملگی كند برای اغیار. ما كه فریاد می كنیم از دست این، برای این است. خون های جوان های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینكه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است كه در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می توانست آزاد كار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یك از اقشار ملت كارشان را می توانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او كه باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است. ما می گوئیم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیرقانونی است و اگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاكمه بشوند و ما آنها را محاكمه می كنیم. من دولت تعیین می كنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می كنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می كنم، من به واسطه این كه ملت مرا قبول دارد (تكبیر حضار) این آقا كه خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریكا از این پشتیبانی كرده و فرستاده به ارتش دستور داده كه از او پشتیبانی بكنید، انگلیس هم از این پشتیبانی كرده و گفته است كه باید از این پشتیبانی بكنید. یك نفر آدمی كه نه ملت قبولش دارد نه هیچ یك از طبقات ملت از هر جا بگوئید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند كه می آورند توی خیابان ها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می كنند، از این حرف ها هم می زنند لكن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). می گوید كه در یك مملكت كه دو تا دولت نمی شود. خوب واضح است این، یك مملكت دو تا دولت ندارد لكن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی كه ما می گوئیم، دولتی است كه متكی به آرای ملت است، متكی به حكم خداست، تو باید یا خدا را انكار كنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینكه به امر آمریكا و اینها وادار كند یك دسته ای از اشرار را این ملت را قتل عام كند. ما تا هستیم نمی گذاریم اینها سلطه پیدا كنند، ما نمی گذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلم های سابق، ما نخواهیم گذاشت كه محمدرضا برگردد، این ها می خواهند او را برگردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند می كشند، ستاد درست كرده مردی كه در آن جائی كه هست، روابط دارند درست می كنند، می خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی كه همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به كام آمریكا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارك و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض می كنم بر همه ما واجب است كه این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی كه اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بكنیم و دولت اول را، دولت دائمی را (مقصود من از مجلس سنا مجلس موسسان بود، نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش یك حرف مزخرفی است، همیشه بوده.) تعیین بكنیم. و من باید یك نصحیت به ارتش بكنم و یك تشكر از یكی از اركان ارتش، یك قشرهائی از ارتش. اما آن نصیحتی كه می كنم این است كه ما می خواهیم كه شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می كشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر كشیدند، می خواهیم كه ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمی خواهید شما نمی خواهید مستقل باشید آقای سرلشكر! شما نمی خواهید مستقل باشید، شما می خواهید نوكر باشید من به شما نصحیت می كنم كه بیائید در آغوش ملت، همان كه ملت می گوید بگوئید، ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریكا و اجنبی باشد، شما هم بیائید، ما برای خاطر شما این حرف را می زنیم، شما هم بیائید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگوئید (ما می خواهیم مستقل باشیم، ما نمی خواهیم این مستشارها باشند) ما كه این حرف را می زنیم كه ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است كه بریزید توی خیابان خون جوان های ما را بریزید كه چرا می گوئید من باید مستقل باشم ما می خواهیم تو آقا باشی. و اما تشكر می كنم از این قشرهائی كه متصل شدند به ملت، این ها آبروی خودشان را، آبروی كشورشان را، آبروی ملت شان را این ها حفظ كردند. این درجه دارها، همافرها، افسرهای نیروی هوائی، این ها همه مورد تشكر و تمجید ما هستند و همین طور آن هائی كه در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تكلیف شرعی، ملی، كشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را كردند ما از آنها تشكر می كنیم و به این هائی كه متصل نشدند می گوئیم كه متصل بشوید به این ها، اسلام برای شما بهتر از كفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما می گوئیم این مطلب را، شما هم برای خودتان این كار را بكنید، رها بكنید این را، خیال نكنید كه اگر رها كردید ما می آئیم شما را به دار می زنیم. این چیزهائی است كه شماها یا كسان دیگر درست كرده اند والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها كه آمدند و متصل شدند، ما با كمال عزت و سعادت آنها را حفظ می كنیم و ما می خواهیم كه مملكت، مملكت قوی باشد، ما می خواهیم كه مملكت دارای یك نظام قدرتمند باشد، ما نمی خواهیم نظام را به هم بزنیم، ما می خواهیم نظام محفوظ باشد لكن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی كه دیگران سرپرستی اش را بكنند و دیگران فرمان به آن بدهند. والسلام علیكم و رحمت الله و بركاته. [/align]
  8. irsalam

    دهه فجر مبارک

    دهه فجر مبارک امروز دوازدهم بهمن ماه، روزیه که انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید و امام خمینی(ره) به ایران اومدن. این روزها شور و حال خاصی در همه وجود داره و به طور حتم توی مهد و مدرسه هم برای بچه ها برنامه های شادی برای این روزها تدارک دیده شده. امسال سی دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامیه و بچه ها مثل بزرگ ترها سعی می کنن با شادمانی روزهای دهه فجر رو سپری کنن. همه جا جشن و سرور و شادیه. شهاب ۱۱ ساله می گه: من و خانواده ام هر سال منتظر اومدن این روزهای شاد هستیم تا پدربزرگم مثل همیشه از خاطرات بهمن ماه ۵۷ برامون تعریف کنه. او اضافه می کنه: پدربزرگم می گه اون روزها همه مردم با هم متحد و یک صدا شدن و تونستن حکومت ظلم و جور را از میان بردارن و پرچم مقدس جمهوری اسلامی رو بر بام کشور عزیزمون برافراشته کنن. شهاب می گه: به قول پدرم ما بچه ها باید در آینده خدمتگزار نظام جمهوری اسلامی باشیم و برای شادی روح امام(ره) ایران رو آباد و آزاد نگه داریم. غزل ۱۰ ساله هم می گه: به خاطر رسیدن دهه فجر، بچه ها توی مدرسه برنامه های شادی مثل نمایش، سرود، مسابقه و ... اجرا می کنن و شادتر از روزهای دیگه هستن. او ادامه می ده: ای کاش همه روزها مثل روزهای بزرگ داشت پیروزی انقلاب بود تا بچه ها همیشه شاد وخوشحال باشن. نسترن ۹ ساله هم می گه: من امروز به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با کمک مامانم کیک خوشمزه ای پختیم و به مدرسه بردم. او اضافه می کنه: من و هم کلاسی هام با روشن کردن ۳۰ شمع روی کیک و خوندن شعر انقلاب این روز بزرگ رو توی مدرسه جشن گرفتیم. «نوید» ۸ ساله هم عنوان می کنه: من و داداش بزرگ ترم از یک ماه قبل به فکر تزیین و آذین بندی کلاس هامون بودیم و چیزهای تزئینی قشنگی رو برای کلاس و مدرسه درست کردیم. او ادامه می ده: امروز مدرسه با روزهای دیگه فرق داره، همه جا رنگ و بوی خاصی داره، چه خوبه همیشه و همه جا شادی و نشاط برپا باشه و غم تو چهره کسی دیده نشه.هیوا ۱۰ ساله هم می گه: من دهه فجر و برنامه های اون روزها رو خیلی دوست دارم. او اضافه می کنه: من و دوستانم به مدت یک هفته هر روز برای درست کردن روزنامه دیواری و آذین بندی کلاس ها در ساعات غیرمدرسه به مدرسه می رفتیم و به کمک هم، کلاس ها و سالن مدرسه رو تزئین کردیم و خیلی بهمون خوش گذشت. خب، بچه های خوب و مهربون، امیدواریم این روزها بهتون خوش بگذره و با شنیدن خاطرات خوب بزرگ ترها از روزهای انقلاب، کلی درس از شهامت و ایثار یاد بگیرین و هر روز شادتر از روز قبل به مدرسه برین ولی درس ها و تکالیفتون رو فراموش نکنین و تو این روزهای شاد و به یاد موندنی بزرگ ترها و معلم مهربونتون رو هم شاد و خوشحال کنین.
  9. عناوین ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی 1389 اعلام شد عناوین ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی سال 1389 در آستانه فرا رسیدن سی و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند و عزتبخش انقلاب اسلامی توسط شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اعلام شد. در این اطلاعیه به نقل از کمیته ارتباطات و اطلاعرسانی ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی آمده است: عناوین ایام الله دهه فجر سی و دومین سالگرد پیروزی عزتبخش انقلاب اسلامی که با شعار «پیشرفت و عدالت در پرتوی همت مضاعف و کار مضاعف» از ساعت 9:33 صبح دوازدهم بهمن 1389 همزمان با سالروز ورود تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به میهن اسلامی آغاز و تا خروش ملی ایرانیان در راهپیمایی عظیم مردمی یومالله بیست و دوم بهمن ادامه خواهد داشت، به شرح جدول ذیل اعلام می گردد: 12 /11/ 89 سهشنبه - ورود امام خميني (ره) به ميهن اسلامي- «انقلاب اسلامي، ولايت فقيه، امام خميني (ره) و رهبري» 13/ 11/ 89 چهارشنبه- رحلت پيامبر (ص) و امام حسن مجتبي (ع)- «انقلاب اسلامي، پيامبر اعظم (ص) وحدت و احياي ارزشهاي اسلامي» 14/ 11/ 89 پنجشنبه- «انقلاب اسلامي، ايمان، جهاد، شهادت» 15/ 11/ 89 جمعه- شهادت امام رضا (ع)- «انقلاب اسلامي، قرآن، عترت، انتظار فرج» 16/ 11/ 89 شنبه- اول ربيعالاول 1342 ه.ق- «انقلاب اسلامي، آزادانديشي، تعالي فرهنگ و تمدن اسلامي» 17/ 11/ 89 يكشنبه- «انقلاب اسلامي، جوانان، خودباوري و نهضت علمي» 18/ 11/ 89 دوشنبه- «انقلاب اسلامي، استحكام خانواده، رسالت و منزلت زن» 19/ 11/ 89 سهشنبه- روز نيروي هوايي- «انقلاب اسلامي، آمادگي دفاعي، بسيج و نيروهاي مسلح» 20/ 11/ 89 چهارشنبه- «انقلاب اسلامي، مردم سالاري ديني، محروميتزدايي و عدالت اجتماعي» 21/ 11/ 89 پنجشنبه- «انقلاب اسلامي، بصيرت ديني، انسجام ملي و استكبارستيزي» 22/ 11/ 89 جمعه- سالروز پيروزي انقلاب اسلامي- «انقلاب اسلامي، استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي»
  10. شگفت انگیزترین سیاه چاله های یک دهه اخیر +تصاویر مجله علمی "نشنال جغرافی" به معرفی شگفت انگیزترین سیاه چاله ای که تلسکوپ فضایی پرتوهای ایکس چاندرا در یک دهه گذشته از آنها تصویربرداری کرده پرداخته است. به گزارش مهر، تلسکوپ فضایی چاندار 23 ژوئن 1999 پرتاب شد و از 10 سال قبل به رصد آسمان در طیف پرتوهای ایکس پرداخت. در این راستا و به مناسبت نزدیکی پایان اولین دهه هزاره سوم، مجله نشنال جغرافیایی به معرفی 5 سیاه چاله ای که از سال 2000 تا 2010 با استفاده از این رصدخانه فضایی کشف و رصد شده اند پرداخت. 1- سیاه چاله برساووش - این تصویر، منظره ای از منطقه مرکزی توده دوگانه برساووش است. این سیاه چاله یکی از عجیب ترین پدیده های کیهانی است. در حقیقت در این توده یک سیاه چاله نسبتا کوچک اما با جرم زیاد می تواند بر روی اجرام تا فاصله میلیونها کیلومتری از هسته خود تاثیر بگذارد. ستاره شناسان با مطالعه بر روی این تصویر که تلسکوپ فضایی پرتوهای ایکس چاندار تهیه کرده است دریافتند که امواج صوتی که از این سیاه چاله به اطراف ساطع می شوند درحال گرم کردن هوای پیرامون خود هستند و به این ترتیب مانع رشد ستارگان تا فاصله حدود 300 میلیون سال نوری می شوند. 2- سیاه چاله دودی - این تصویر که از ترکیب تصاویری در طیف نوری و طیف پرتوهای ایکس از کهکشان فعال NGC 1068 به دست آمده است یک دود بسیار بزرگ از گاز جوشان را که از یک سیاه چاله در مرکز کهکشان ساطع می شود نشان می دهد. این دود با سرعت حدود 6/1 میلیون کیلومتر بر ساعت حرکت می کند. 3- پرتوهای ایکس غیرمنتظره - در سال 2000 ستاره شناسانی که توده کهکشانی A2104 (در تصویر به رنگ آبی) را رصد می کردند کشف کردند که سیاه چاله های متعددی پرتوهای ایکس پرقدرتی را از مناطق بسیار قدیمی و بدون گاز لازم برای ایجاد این تشعشات، ساطع می کنند. انتظار می رفت که یک چشمه تشعشات در این منطقه وجود داشته باشد اما این محققان توانستند به جای یک چشمه، 6 چشمه پرتوهای ایکس را با کمک تلسکوپ چاندار پیدا کنند. این کشف، نگاه دانشمندان به چرخه حیات کهکشانها و سیاه چاله های آنها را تغییر داد. 4- سیاه چاله با جرم متوسط - ستاره شناسان معتقدند جرمی که در این تصویر دیده می شود می تواند یک سیاه چاله با جرم متوسط باشد. این تصویر را تلسکوپ چاندار تهیه کرده است. این سیاه چاله در فاصله حدود 32 میلیون سال نوری از زمین در کهکشان "مسیه 74" واقع شده است. این جرم آسمانی به صورت دوره ای انفجارات پرتو ایکس ساطع می کند اما میزان انتشار این پرتوها به حدی است که می توان سیاه چاله را در گروه "بزرگتر از یک سیاه چاله دارای جرم ستاره ای اما قطعا کوچکتر از یک سیاه چاله بسیار عظیم مرکز کهکشانها" طبقه بندی کرد. دانشمندان هنوز علت تشکیل این سیاه چاله را نمی دانند. 5- دورترین فواره - این تصویر که توسط تلسکوپ چاندار گرفته شده یک اخترنما است که یک فواره از ذرات پرانرژی را تا فاصله بیش از 100 هزار سال نوری از سیاه چاله بسیار عظیمی که در مرکز کهکشان قرار دارد پرتاب می کند. این جرم در فاصله 12 میلیارد سال نوری از زمین قرار دارد.
  11. تصاویر/ سیر تکاملی تیپ در ایران از دهه 10 تا 90
×
×
  • اضافه کردن...