رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دکتر'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

21 نتیجه پیدا شد

  1. شهید چمران نویسنده : دهقان - احمد محل نشر : تهران تاریخ نشر : ۱۳۷۹/۰۷/۰۶ رده دیویی : ۹۵۵.۰۸۴۳۰۹۲ قطع : پالتویی جلد : شومیز تعداد صفحه : ۹۶ نوع اثر : تالیف زبان کتاب : فارسی نوبت چاپ : ۱ تیراژ : ۱۰۰۰۰ شابک : ۹۶۴-۵۶۶۷-۲۹-۱ در این کتاب از مجموعه 'چلچراغ 'زندگینامه 'شهید مصطفی چمران 'در قالب داستان برای نوجوانان و جوانان بازگو شده است .در ابتدای کتاب سال شمار زندگی شهید چمران به طبع رسیده و در بخش پایانی, توضیحاتی درباره برخی از اعلام متن آمده است .کتاب با تصاویر شهید نامبرده نیز فهرست منابع به پایان میرسد .گفتنی است که شهید چمران در سال 1311در قم متولد شد و پس از پایان تحصیلات در دانشگاه تهران, مدارک فوق لیسانس و دکترای خود را از دانشگاههای تگزاس و برکلی آمریکا در رشته فیزیک پلاسما اخذ نمود .در سال 1349به مبارزان لبنان پیوست و در سال 1357به ایران بازگشت و در سال 1358به وزارت دفاع منصوب شد .نمایندگی امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع, نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و فرماندهی ستاد جنگهای نامنظم در مناطق جنگی غرب کشور از مسئولیتهای دیگر شهید چمران بود .ایشان سرانجام در سال 1360, در دهلاویه به شهادت رسیدند .
  2. خدایا هدایتم کن/سلوک مناجات بسیار زیبا از دکتر چمران خدایا هدایتم کن ، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم ، زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است. خدایا نگذار دروغ بگویم ، زیرا دروغ ظلم کثیفی است. خدایا محتاجم نکن که تهمت به کسی بزنم ، زیرا تهمت خیانت ظالمانه ای است. خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم ، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد. خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم ، که بی احترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است. خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم . خدایا پستی و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند. خدایا من کوچکم ، ضعیفم و ناچیزم ، پرکاهی در مقابل طوفانها هستم ؛ به من دیده ای عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را براستی بفهمم و بدرستی تدبیر کنم. خدایا دلم از ظلم و ستم گرفته است ؛ تو را به عدالتت سوگند می دهم که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار نده. خدایا می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های مادی زندگی مرا از زیبایی عظمت تو غافل نگرداند. خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم. خدایا دردمندم ، روحم از شدت درد می سوزد ، قلبم می جوشد ، احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند ؛ تو مرا در بستر مرگ آرامش بخش. خدایا خسته شده ام ، پیر شده ام ، دل شکسته ام ، ناامیدم و دیگر آرزویی ندارم.احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست ، با همه وداع می کنم و می خواهم با خدای خود تنها باشم. خدایا ، خدایا ! به سوی تو می آیم ، از عالم و عالمیان می گریزم ، تو مرا در جوار رحمتت سکنی ده
  3. irsalam

    شب قدر من ( نیایش دکتر چمران )

    نیایش دکتر چمران 30 خرداد 1384 سپتامبر 1976 چه فرخنده شبی بود شب قدر من. شبی که تا به صبح، اشک می ریختم و تا اعلی علیین صعود می کردم. از شب تا به صبح می راندم و تو در کنارم نشسته بودی. راه درازی بود. از میان درخت ها و کوه ها و جنگل ها می گذشتیم. نورافکن ماشین، جاده را روشن می کرد و ما در میان نهری از نور عبور می کردیم. دو نفر دیگر، در صندلی پشت ما نشسته بودند و صحبت می کردند و گاهی به خواب می رفتند… اما، آتشفشان روح من شکفته بود و قلب جوشانم همچون امواج خروشان دریا به صخره ی وجودم حمله می برد و از حیات من جز نور، عشق و سوز، غم و پرستش چیزی دیده نمی شد. زبانم گویا شده بود. گویی جملاتی زیبا و عمیق از اعماق روحم به من وحی می شد. همچون شاعری توانا، تجلیات روح خود را به عالی ترین وجهی بیان می کردم. درحالی که سیلاب اشک بر رخسارم می چکید. همه قیدها و بندها را پاره کرده بود. افسار اختیار را به دست دل سپرده بودم و بدون ترس و خجلت آن چه در وجودم موج می زد بیرون می ریختم. از عشق خود و از غم خود، از خوبی و بدی خود، از گناهان کوچک و بزرگ، از وابستگی ها و دلهره ها، سوز و گدازها و جهش های روح و سوزش های دل، از همه چیز خود صحبت می کردم. آن چه می گفتم عصاره ی حیاتم بود و حقیقت بود. وجودم بود که همراه اشک تقدیمت می کردم و تو نیز، پا به پای من اشک می ریختی و بال به بال من به آسمان ها پرواز می کردی. دل به دل من می سوختی و می خروشیدی و خدای را پرستش می کردی… چه شبی بود! شب قدر من. شب اوج من به آسمان ها و معراج من. پرستش من، عشق بازی من، شبی که جسم من به روح مبدل شده بود… شبی که خدا، در وجود من حلول کرده بود و شبی که آتش عشق، همه گناه های مرا سوزانده بود. شبی که پاک و معصوم، همچون پاکی آتش و عصمت یک کودک، با خدای خود راز و نیاز می کردم… و تو که اشک مرا می دیدی و آتش وجود مرا حس می کردی و طوفان روح مرا می شنیدی… تو نماینده ی خدا بودی. آن طور با تو سخن می گفتم که گویی با خدای خود سخن می گویم. آن طور راز و نیاز می کردم که فقط در حضور خدا ممکن است این چنین راز و نیاز کنم… تو با من یکی شده بودی و به درجه ی وحدت رسیده بودی. احساس شرم نمی کردم و احساس بیگانگی نمی کردم و از این که اسرار درونم را بازگو می کنم، وحشتی نداشتم… چه فرخنده شبی بود شب قدر من. شب معراج من به آسمان ها. از طغیان عشق شنیده بودم و قدرت معجزه آسای عشق را می دانستم، اما چیزی که در آن شب مهم بود، این بود که وجود من، روح شده بود و روح من آتشفشان کرده بود. می خواست، همچون نور از زمین خاکی جدا شود و به کهکشان ها پرواز کند… آن گاه آتش عشق به کمک آمده بود و جسم خاکیم را سوزانده بود و از من فقط دود مانده بود و این دود همراه با روح من به آسمان ها اوج می گرفت… شب قدر من، شبی که سلول های وجودم، در آتش عشق تغییر ماهیت داده بود و من چیزی جز عشق گویا نبودم. دل من، کعبه عالم شده بود، می سوخت، نور می داد و وحی الهی بر آن نازل می شد و مقدس ترین پرستش گاه خدا شده بود. امواج خروشان عشق از آن سرچشمه می گرفت و به همه ی اطراف منتشر می شد. از برخورد احساسات رقیق و لطیف با کوه های غم و صحراهای تنهایی و آتش عشق، طوفان های سهمگین به وجود می آمد که همه وجود مرا تا صحرای عدم، به دیار نیستی می کشانید و مرا از زندان هستی آزاد می کرد. ای کاش می توانستم همه ی خاطرات الهام بخش این شب قدر را به یاد آورم. افسوس که شیرازه ی فکر و طغیان احساس و آتشفشان روح من، آن قدر سریع و سوزان پیش می رفت که هیچ چیز قادر به ضبط آن نبود… نوری بود که در آن شب مقدس، بر قلبم تابید. بر زبانم جاری شد و به صورت اشک، بر رخسارم چکید. من همه ی زندگی خود را به یک شب قدر نمی فروشم و به خاطر شب های قدر زنده ام. و تعالی شب قدر، عبادت من و کمال من و هدف حیات من است. میگ و دیگ با آغاز جنگ، ما که حدود 70 نفر بودیم، به شهر مسجد سلیمان آمدیم. ناهار روزانه ی ما را یک دستگاه وانت از شرکت نفت می آورد و آن را داخل آشیانه می خوردیم. مسئول غذا، به همه یکسان غذا می داد. من چند بار به او گوشزد کردم که من با بقیه فرق دارم، چون بیش از 120 کیلو وزن دارم و باید غذای من بیشتر از بقیه باشد و او با لجبازی می گفت: «شما یک نفر هستید و باید به اندازه ی یک نفر غذا بگیرید.» من این مشکل را هر روز داشتم و هیچ وقت سیر نمی شدم. یک روز بدون خوردن صبحانه به آشیانه آمدیم و به شدت مشغول کار شدیم. بالاخره اعلام کردند که وقت ناهار است و وانت غذا رسیده و آماده ی تقسیم غذاست. بلافاصله هرکس بشقاب خود را برداشت و در صف ایستاد. تقریباً 50 نفر جلوتر از من در صف بودند. خسته و کوفته بودم. دو سه بار صف ناهار را برانداز کردم و لرزه به اندامم افتاد که خدایا، چه موقع نوبت من می شود که غذا را بگیرم! در همین افکار بودم که ناگهان صدای آژیر قرمز در فضای آشیانه پیچید. در یک لحظه صف غذا به هم ریخت و همه به پناهگاه رفتند. در مقابل من یک دیگ پر از غذا بود و کسی هم بالای سرش نبود! با حالت تردید به دیگ غذا نگاه می کردم و دوستانی که در نزدیکی من پناه گرفته بودند، مرا صدا می کردند: «ابراهیم، میگ ها آمدند، بیا پناهگاه!» در یک لحظه به فکر فرو رفتم و تصمیم گرفتم به طرف دیگ غذا رفته و یک بشقاب پر بردارم و به قول معروف «شکمی از عزا دربیاورم». لذا با قدم های مصمم به طرف دیگ رفتم. یکی از بچه ها ملتمسانه از داخل سنگر گفت: «ابراهیم، میگ ها آمدند. بیا پناهگاه!» در یک لحظه به طرف او برگشتم و گفتم: «میگو ولش کن، دیگو بچسب!» آن وقت به طرف دیگ رفته و یک شکم سیر غذا خوردم. پس از آن ماجرا، هرگاه دوستان و همکاران مرا می دیدند، می گفتند: «- میگو ولش کن، دیگو بچسب!»
  4. پیگیری ایجاد دانشگاه دکتر مفتح در لبنان فرزند شهید مفتح در سالروز وحدت حوزه و دانشگاه بر نصب یادمان شهید مفتح در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و پیگیری مسئولان برای ایجاد دانشگاه دکتر مفتح در لبنان تأکید کرد. به نقل از خبرگزاری مهر ، همزمان با سالگرد شهادت آیت الله دکتر مفتح و سالروز وحدت حوزه و دانشگاه جمعی از مسئولان وزارت علوم تحقیقات و فناوری و اساتید دانشگاه با حضور در منزل شهید دکتر مفتح یاد و خاطره این شهید بزرگوار را گرامی داشتند. یادمان شهید مفتح در محل شهادت وی نصب شود در این دیدار فرزند شهید دکتر مفتح از مسئولان خواست تا با ساخت و نصب یادمان شهید مفتح در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و در محل شهادت ایشان موافقت کنند. محمدمهدی مفتح با بیان اینکه طی چند سال اخیر بارها این درخواست مطرح شده که در محل شهادت شهید مفتح یادمانی برای بزرگداشت یاد و خاطره ایشان ایجاد شود اما هیچگاه این موضوع به نتیجه نرسیده، تاکید کرد که رئیس دانشگاه تهران و برخی از مسئولان این موضوع را به شدت پیگیری کرده اند و علاقه مندی بسیاری برای اجرای این امر وجود دارد اما تاکنون این مهم انجام نشده است. وی همچنین از مسئولان وزارت علوم تحقیقات و فناوری خواست تا در تحلیل هایی که برای انقلاب اسلامی در دانشگاهها مطرح می شود، حق مطلب در مورد نقش و حرکتهای فکری آیت الله مفتح در شکل گیری انقلاب اسلامی ادا شود. ایجاد دانشگاه دکتر مفتح در بیروت پیگیری شود مفتح همچنین از مسئولان خواست تا ایجاد دانشگاهی در بیروت پایتخت لبنان را که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و از سوی دکتر مفتح پیگیری می شد، را بار دیگر در دستور کار قرار دهند. وی در این باره گفت: پیرو مذاکرات صورت گرفته میان دکتر مفتح و امام موسی صدر زمینی با تامین هزینه از سوی ایران، برای تاسیس دانشگاهی در بیروت و برای فرزندان شهدای شیعه لبنان درنظر گرفته شد که موافقت های اولیه آن نیز برای ثبت انجام شد اما از آنجایی که طبق موارد حقوقی تملک این زمین باید از طریق شخص حقیقی ایرانی لبنانی به ثبت می رسید این تصمیم با تاخیر مواجه شد و پس از آن نیز با شهادت دکتر مفتح این طرح به فراموشی سپرده شد. تاریخ انقلاب اسلامی باید بازنویسی شود به گزارش مهر، در این دیدار محمد پیشگاهی فرد - داماد شهید دکتر مفتح نیز با تاکید براینکه بسیاری از تفکرات و اندیشه های مربوط به دکتر مفتح مغفول مانده است که جا دارد بازخوانی شود، گفت: جوانان ما باید از تک تک این مسائل درس بگیرند. وی با بیان اینکه شهید مفتح پیشرو وحدت روحانی و دانشگاه و به طور کلی پیشرو وحدت کل نظام و انقلاب بود، اضافه کرد: نقش و اندیشه های آیت الله مفتح در این عرصه بسیار مغفول مانده است که جا دارد باردیگر بازخوانی در مورد آن صورت گیرد. پیشگاهی فرد با اشاره به نقش آیت الله مفتح در وحدت جریانهای فکری انقلاب اسلامی، گفت: تاریخ انقلاب باید بازنویسی شود تا تمام ابعاد جریانهای فکری و وحدت رویه در شکل گیری انقلاب اسلامی که اصل آن از خلوص و خط شکنی شخصیت آیت الله مفتح نشات می گرفت، پررنگ تر نمایان شود. اعتقادات شهید مفتح زنده است در این دیدار همچنین دکتر سید محمدرضا امام - رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران اهمیت دادن به شهدا و قدمت شهدا را یک فرهنگ اصیل در جامعه عنوان کرد و گفت: اعتقادات شهید مفتح همچنان زنده است. وی با بیان اینکه شهدا ما را اداره کرده و مورد لطف و عنایت خود قرار می دهند، تصریح کرد که شهید مفتح متعلق به کل جامعه است و به برکت خون این شهدا است که جامعه از هرگونه آسیبی مصون مانده است
  5. irsalam

    تاپیک جامع سخنان دکتر علی شریعتی

    در این تاپیک سخنان زیبا و نغز دکتر شریعتی قرار خواهد گرفت که امیدوارم مورد توجه شما بگیرد رسم زندگي اين است يک روز کسي را دوست داري و روز بعد تنهائي به همين سادگي او رفته است و همه چيز تمام شده است مثل يک ميهماني که به آخر مي رسد و تو به حال خود رها مي شوي چرا غمگيني؟ اين رسم زندگيست تو نمي تواني آن را تغيير دهي
  6. دانلود جزوه بتن 1دکتر بهشتی دانشگاه خواجه نصیر یکی از بهترین جزوات بتن 1 جزوه ای است که جناب آقای دکتر بهشتی از دانشگاه خواجه نصیر تهیه دیده اند این جزوه بصورت تایپ شده و همراه با شکلها و عکس های فراوان شیوه درستی را در امر آموزش این درس پیش گرفته است این جزوه را میتوانید در 6 فصل مجزا که دانلود فرمایید فصل اول مقدمه و آشنایی 43 صفحه حدودا 4 مگابایت فصل دوم روش ها و مراحل طراحی سازه های بتن آرمه 20 صفحه حدودا 500 کیلوبایت فصل سوم طراحی برای خمش در انواع شکلهای مقطع 80صفحه حدودا 3.5مگابایت فصل چهار طراحی برای برش 33صفحه حدودا 1.5مگابایت فصل پنجم خدمت پذیری 52صفحه حدودا 1مگابایت فصل ششم مهاری و وصله آرماتور ها 54صفحه حدودا 1.5مگابایت منبع : پرتال جامع دانشجویان و مهندسین عمران
  7. جزوه مهندسی زلزله دکتر مقدم دانشگاه صنعتی شریف ی از بهترین جزوه ها درمورد دینامیک سازه ها یا همان درسی که تحت عنوان مهندسی زلزله میشناسیم اکنون برای دانلود آماده شده است این جزوه بصورت تایپ شده در 120 صفحه مربوط به جناب آقای دکتر مقدم است امیدوارم برای دوستان علاقه مند مفید واقع شود . دانلود مستقیم جزوه مهندسی زلزله شریف از سرور سایت
  8. حل تمرین مهندسی پی دکتر حشمتی دانشگاه علم و صنعت اینبار با یک حل تمرین فوق العاده خوب از دکتر حشمتی استاد دانشگاه علم و صنعت در خدمت شما دوستان هستیم که در 180 صفحه بصورت تایپ شده به حل 75 مورد از مسائل گوناگون در درس مهندسی پی میپردازد این جزوه را یکی از دوستانمان بنام آقای مهندس مهدی مداح برای سایت ارسال کرده است از همینجا از این دوست عزیز و دوستان دیگری که زحمت فرستادن جزوات را به عهده میگیرند تشکر میکنم و شما را به دانلود این حل تمرین در ادامه دعوت میکنم دانلود مستقیم حل تمرین پی از سرور سایت لینک کمکی دانلود منبع : پرتال جامع دانشجویان و مهندسین عمران
  9. Pdf زندگینامه شهید دکتر مصطفی چمران حجم فایل : 127 کیلو بایت تعداد صفحات : 10 صفحه دانلود : کلیک کنید
  10. دانلود جزوه حل تمرین بتن دکتر زاهدی دکتر زاهدی یکی از معروفترین استاتید رشته عمران است که کتبی هم از ایشان موجود است. جزوه کنونی که حل تمرین ایشان بر اساس آبا است یکی از قدیمترین حل تمرینهای موجود است که در ۱۱۳ صفحه تنظیم گردیده است. تاریخچه این جزوه شاید به ۱۰ سال پیش برگرد اما همچنان مورد استفاده است. دانلود مستقیم : حل تمرین بتن زاهدی حجم فايل : 6.1 مگابایت پسورد فايل : www.mohandesyar.com لینک منبع
  11. دانلود جزوه مهندسی راه دکتر زاهدی یکی از معروفترین استاتید رشته عمران است که کتبی هم از ایشان موجود است. جزوه کنونی که حل تمرین ایشان بر اساس آبا است یکی از قدیمترین حل تمرینهای موجود است که در ۱۱۳ صفحه تنظیم گردیده است. تاریخچه این جزوه شاید به ۱۰ سال پیش برگرد اما همچنان مورد استفاده است. دانلود مستقیم : حل تمرین بتن زاهدی حجم فايل : 6.1 مگابایت پسورد فايل : www.mohandesyar.com لینک منبع
  12. دانلود جزوه مکانیک سیالات دکتر باباعلی مکانیک سیالات به عنوان یکی از مهمترین دروس عمران همواره مطرح است و یادگیری آن مستلزم وقف زمان زیادی است ، داشتن یک جزوه عالی به فهم بیشتر این درس کمک می کند . جزوه پیش رو توسط دکتر باباعلی استاد دانشگاه خرم آباد تدریس شده و با خطی خوش و خوانا و ادیت کامپیوتری به یک جزوه عالی تبدیل شده است. به جرات می توان این جزوه را بهترین جزوه مکانیک سیالات موجود در اینترنت دانست. دانلود مستقیم : مکانیک سیالات حجم فايل : 18 مگابایت پسورد فايل : www.mohandesyar.com لینک منبع
  13. تقصیر از ما نیست دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا، دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را… این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد! سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکردهای و روی هم تلنبار شدهاند! فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بِکشیاش… شروع میکنی به خرج کردنشان! توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی توی رقص اگر پابهپایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههای قشنگ را نشانت داد برای یکی یک دوستت دارم خرج میکنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی یک با من میمانی؟ بعد میبینی آدمها فاصله میگیرند متهمت میکنند به هیزی… به مخزدن به اعتماد آدمها! سواستفاده کردن به پیری و معرکهگیری… اما بگذار به سن تو برسند! بگذار صندوقچهشان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند غریب است دوست داشتن. و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن... وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ... و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر. تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند
  14. irsalam

    خاطراتی از دکتر شیخ

    خاطراتی از دکتر شیخ دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد. دکتر شیخ از مردم پولی نمی گرفت و هر کس هرچه می خواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود میانداخت و چون حق ویزیت دکتر 5 ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده میشد. محله ما در مشهد نزدیک کوچه دکتر شیخ است. مادرم از قول دختر دکتر شیخ تعریف می کرد که روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است! با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابه ها را می شورید؟ و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد. او گفت: دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سر نوشابههای تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابههای تمیز را آخر شب در اطراف مطب میریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضیها خجالت میکشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند. خاطراتی از دکتر شیخ - نقل از يك سبزي فروش :ابتدا كه دكتر در محله سرشور مطب بازكرده بود و من هنوز ايشان را نمي شناختم. هر روز قبل از رفتن به مطب نزد من مي آمد و قيمت سبزيها را يادداشت مي كرد اما خريد نمي كرد ، پس از چند روز حوصله ام سر رفت و با كمي پرخاش به او گفتم : مگر تو بازرسي كه هر روز مي آيي و وقت مرا مي گيري ؟ وي گفت : خير، من دكتر شيخ هستم و قيمت سبزيجات را براي آن مي پرسم تا ارزانترين آنها را براي بيماران خودم تجويز كنم . - از دكتر حسين خديوجم نقل است :روزي در مطب دكتر بودم و او براي بيمارانش آب پاچه تجويز مي كرد. از ايشان پرسيدم چرا بجاي سوپ جوجه ، آب پاچه تجويز مي كنيد ؟ ايشان گفتند : چون براي جبران ضعف بدن بيمار مانند سوپ جوجه موثر است و مهمتر آنكه پاچه گوسفند ارزان است . - روزي در اواخر عمر كه دكتر در بستر بيماري بود و همانجا هم بيمار مي ديد، يكي از فرزندان وي به ايشان پيشنهاد كرد حداقل ويزيت را 5 تومان كنيد ، دكتر در جواب گفت : عزيزم من يا ديوانه ام يا پيغمبرم ، اگر ديوانه ام كه با ديوانه كاري نمي توانيد بكنيد و اگر پيغمبرم بيخود مي كنيد به پيغمبر خدا دستور مي دهيد . - روزي مردي از دكتر سئوال مي كند: شما چرا با اين سن و خستگي ناشي از كار از موتور سيكلت استفاده مي كنيد؟ دكتر در جواب مي گويد :منزل مريضهايي كه من به عيادتشان مي روم آنقدر پيچ در پيچ است و كوچه هاي تنگ دارد كه هيچ ماشيني از آن نمي تواند عبور كند، بنابراين مجبورم با موتور به عيادتشان بروم . و آري اين اوج عزت انساني است ، طوري زندگي كند كه حتي نام خود را هم به فراموشي بسپارد و بحدي در خدمت مردم و البته براي رضاي خالق غرق باشد و پس از مرگ احسان و عظمت كارش آشكار گردد. دكتر شيخ بيش از اينكه دكتر باشد معلمي بود كه اخلاق همراه با مهرباني و صفا را به شاگردان و مريدان مكتبش آموزش داد.
  15. - در ایام عید به یاد او، سری به خانه ساکت مردی با فریادهای بلند زدیم. در خیابان جمالزاده شمالی، نرسیده به فاطمی، کوچه ده متری نادر، پلاک 7 خانه ای هست در سکوت. آخرین مکانی که دکتر علی شریعتی تاثیرگذارترین نواندیش مذهبی معاصر در آن زیسته است. عکاس: معصومه جوادی نسب خانه موزه دکتر علی شریعتیتهران - خیابان جمالزاده مجسمه نصب شده دکتر شریعتی در حیاط خانه نمایی از حیاط خانه ماشین مورد استفاده دکتر شریعتی ماشین مورد استفاده دکتر شریعتی وسایل داخل خانه وسایل داخل خانه تخت خواب روسی، اهدایی پدر همسر دکتر شریعتی به مناسبت ازدواج وسایل داخل خانه کوزه سفای که توسط دکتر در سفر همدان خریده شده است محل سوختگی آتش سیگار روی لحاف قلم کاری متعلق به دکتر قاب عکس های خانوادگی دکتر شریعتی عکس خانوادگی که در حیاط همین خانه گرفته شده است خانه موزه دکتر علی شریعتی"مدال عشق" مدالی که دکتر شریعتی پس از شنیدن خبر تولد فرزندش احسان از پاریس برای همسرش فرستاده است. (1338) خانه ای که اسفندماه ۱۳۸۵ با شماره ۹۷۱۸ در فهرست آثار ملی ثبت و به موزه تبدیل شد و بدون حضور همسر و فرزندانش افتتاح شد. خانه ای که خانواده شریعتی معتقد است، تغییرات نابجایی در ساختمان آن اتفاق افتاده شده است و معتقدند این خانه در سکوت به سر می برد چون هنوز همان عده ای که حرف و نظرشان همه جا تاثیرگذار است، می ترسند با کار فرهنگی و تبلیغ این خانه ، شریعتی معرفی شود. منبع :خبرآنلاین
  16. irsalam

    سخنانی زیبا از دکتر علی شریعتی

    سخنانی زیبا از دکتر علی شریعتی خدایا! مرا به ابتذال ارامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ ٫ غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن . لذتها را به بندگان حقیرت ببخش و درد های عظیم را به جانم ریز. خدایا! اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت. خدایا! به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم برای اینکه هرکس آنچنان می میرد که زندگی کرده است. خدایا! اتش مقدس شک را چنان در من بیفروز تا همه یقین هایی را که بر من نقش کرده اندبسوزد و انگاه از پس توده این خاکستر لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی شسته از هر غبار طلوع کند. خدایا! به هرکی دوست میداری بیاموز که عشق اززندگی کردن بهتر است و به هرکس که بیشتر دوست میداریش بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است ! خدایا! خدایا تو را سپاس می گویم که در مسیری که در راه تو بر می دارم آنها که باید مرا یاری کنند سد راهم می شوند، آنها که باید بنوازند سیلی می زنند، آنها که باید در مقابل دشمن پشتیبانمان باشند پیش از دشمن حمله میکنند و ..... تا در هر لحظه از حرکتم به سوی تو از هر تکیه گاهی جز تو بی بهره باشم.
  17. پوستر جالبی از دکتر علی شریعتی در اوایل انقلاب
  18. سخنرانی دکتر رفیعی پیرامون امام محمد باقر ( ع) حجم فایل : 7630 کیلو بایت دریافت
  19. irsalam

    فقر از زبان دکتر شریعتی

    فقر از زبان دکتر شریعتی ميخواهم بگويم ...... فقر همه جا سر ميكشد ....... فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست ...... فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست ....... فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند ...... فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ، كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند ...... فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند ..... فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود ..... فقر ، همه جا سر ميكشد ........ فقر ، شب را " بي غذا " سر كردن نيست ..
  20. معرفی و زندگینامه دکتر محمود احمدی نژاد با ویرایش به نقل از دانشنامه ازاد ویکیپدیا فارسی به مناسبت 6 آبان تولد ایشان [align=justify] محمود احمدی نژاد (۶ آبان ۱۳۳۵ در آرادان) ششمین رئیس جمهوری اسلامی ایران و رئیس جمهور کنونی این کشور است. وی همچنین نخستین استاندار اردبیل بوده است. وی در موقعیت شهردار تهران در انتخابات نهم ریاست جمهوری ایران شرکت کرد و در ۳ تیر ۱۳۸۴ در دور دوم از این دوره با کسب ۱۷ میلیون رای در انتخابات ریاست جمهوری، پیروز شد. وی ششمین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ میباشد. دورهٔ اول ریاست جمهوری او همزمان با پایان کار دولت نهم در ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ پایان یافت. احمدی نژاد در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با ۲۴ میلیون و ۵۹۷ هزار رأی پیروز اعلام شد.ولی گروه هایی از مردم که معتقد به تقلب در این انتخابات بودند ‏اعتراضات گسترده ای در چندین شهر ایران برگزار کردند. احمدی نژاد با افسانه خواندن هولوکاست، و طرح سوالاتی درباره ماهیت آن خواستار تحقیق مجدد درباره این موضوع شد. [/align] زندگی شخصی کودکی و خانواده [align=justify]محمود احمدی نژاد در ۶ آبان سال ۱۳۳۵ در بخش آرادان از توابع گرمسار در استان سمنان به دنیا آمد. به گفته وی پدرش آهنگر بود و هفت فرزند داشت. محمود، که چهارمین فرزند خانواده است، به همراه خانواده در سن یک سالگی از آن شهرستان به تهران آمده و ساکن تهران شدند. به نوشته منابعی نظیر روزنامههای گاردین، اخبار الخلیج و العربیه محمود احمدی نژاد، نام خانوادگی خود را از «سبورجیان» به احمدی نژاد تغییر دادهاست. برخی بر این باورند که سبورچیان یک نام خانوادگی رایج یهودی در ایران است که به معنی شال یهودیان است اما برخی دیگر بر این باورند که احمدی نژاد اصالت یهودی ندارد. پروین احمدینژاد، خواهر بزرگتر او عضو شورای اسلامی شهر تهران است. برادر بزرگتر او داوود احمدی نژاد در دولت نهم بازرس ویژه ریاست جمهوری بود.[/align] تحصیلات [align=justify] وی دوران تحصیل خود را تا مقطع پایانی متوسطه در مدرسه های تهران از جمله مدرسه سعدی و مدرسه دانشمند پشت سرگذاشت و با کسب رتبه ۱۳۲ از کنکور سراسری در سال ۱۳۵۴ در رشته مهندسی راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت ایران دوره تحصیلات عالی را شروع کرد. در سال ۱۳۶۵، پس از فارغالتحصیل شدن در مقطع لیسانس در همان سال (پس از ۱۱ سال)، در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ نیز به عضویت در هیأت علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت درآمد. در سال ۱۳۷۶ و همزمان با داشتن سمت استانداری اردبیل و مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی، موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترا در رشته مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل ترافیک شد. وی طی تدریس در این دانشگاه، پژوهش های علمی، راهنمایی چند پایان نامه کارشناسی ارشد در زمینه های مختلف مهندسی حمل و نقل را، بر عهده داشته است. احمدی نژاد در دوران دانشجویی عضو انجمن اسلامی و تیم فوتبال دانشگاه علم و صنعت بود. او از هدایت‎کنندگان اصلی طیف‎ فکری طرفداران خط امام در انجمن اسلامی بود، و به فعالیت‎های سیاسی می‎پرداخت. مجتبی ثمره هاشمی، صادق محصولی، مسعود زریبافان و علیرضا علی احمدی از دوستان دوران دانشجویی احمدی نژاد بودند. [/align] حضور در جنگ به نوشته تابناک وی در دوران جنگ ایران و عراق به عنوان داوطلب بسیج در قسمتهای متعدد جبهه به ویژه مهندسی حضور پیدا کرد. مسئولیتها پس از اتمام جنگ [align=justify]احمدی نژاد در دههٔ شصت خورشیدی، چهارسال سمت معاون و فرماندار ماکو و خوی در استان آذربایجان غربی و ۲ سال سمت مشاور استاندار کردستان را بر عهده داشت. از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ در شرایطی که به عنوان مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی فعالیت میکرد به عنوان اولین استاندار استان جدید التأسیس اردبیل منصوب شد. وی پس از پایان فعالیت در اردبیل، در سال ۱۳۷۷ کاندیدای نخستین دوره انتخابات شورای شهر تهران و در سال ۱۳۷۸ کاندیدای ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از تهران بود که در هر دو انتخابات ناکام شد. وی همچنین متهم به دستکاری در نتیجه انتخابات از طرف شورای نگهبان است.[/align] دوران استانداری [align=justify]احمدی نژاد در سال ۱۳۷۲ و در دولت دوم اکبر هاشمی رفسنجانی به سمت استانداری استان تازه تأسیس اردبیل بر گزیده شد و تا پایان کار دولت دوم رفسنجانی (سال ۱۳۷۶)این سمت را بر عهده داشت. برخی اقدامات و دست آوردهای او در زمان استانداری به شرح زیر است: راه اندازی تشکیلات اداری استان انتخاب به عنوان استاندار نمونه کشور در سه سال متوالی استانداری برتر در زمینه فعالیت عمرانی بازسازی ۷۵۰۰ واحد مسکونی تخریب شده در جریان زلزله اردبیل در طول ۷ماه. اقدامات احمدی نژاد در بازسازی سریع خانه های تخریب شده در زمان زلزله اردبیل در سال ۱۳۷۵ که هزار کشته به جای گذاشت، مورد تقدیر قرار گرفت. ولی در آرای انتخابات ریاست جمهوری در استان اردبیل او از میان هفت کاندیدای انتخاباتی رتبه ششم را به دست آورد، منتقدین او، این رأی را نشانه نارضایتی مردم اردبیل از استانداری او دانستند. او همچنین از شاکیان روزنامه سلام بود. او رییس ستاد انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی در منطقه نارمک بود. [/align] شهرداری تهران نوشتار اصلی: عملکرد محمود احمدینژاد در دوران شهرداری تهران احمدی نژاد در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۲ و به دنبال پیروزی فهرست آبادگران در انتخابات دوم شورای اسلامی شهر تهران به عنوان شهردار این شهر توسط این شورا انتخاب شد فهرستی از مسئولیتها و سمتها پیش از ریاست جمهوری * سپاه پاسداران انقلاب اسلامی * فرماندار ماکو * فرماندار خوی * مشاور استاندار کردستان * مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی در سال ۱۳۷۲ * استاندار استان اردبیل در سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ * عضو هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت از سال ۱۳۶۸ تا کنون * شهردار تهران از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ * موسس و عضو انجمن تونل ایران * عضو انجمن مهندسین عمران ایران * مدیر مسوول روزنامه همشهری ادامه مطلب رو می تونید در صفحه ایشان در ویکی پدیای فارسی مطالعه بفرمایید محمود احمدی نژاد - ویکیپدیا
  21. زندگی نامه و معرفی دکتر شهید سید محمد بهشتی [align=justify]سید محمد حسینی بهشتی (۲ آبان ۱۳۰۷ در محلهٔ لُنبان اصفهان - ۷ تیر ۱۳۶۰ در تهران) که در ایران از او به شهید بهشتی نیز یاد میشود، سیاستمدار و فقیه ایرانی و اولین رئیس دیوان عالی کشور پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی بود. پدرش، سید فضلالله، مردی روحانی و از مدرسین حوزه علمیهٔ اصفهان بود و گاهی برای اقامهٔ نماز جماعت به روستاهای اطراف میرفت. محمد بهشتی در هفتم تیر ۱۳۶۰ و در پی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی که توسط سازمان مجاهدین خلق ایران سازماندهی شده بود، ترور گردید.[/align] [align=justify] تحصیلات در کودکی و نوجوانی در چهارسالگی به مکتب رفت. سپس به دبستان دولتی ثروت که بعدها ۱۵ بهمن نامیده شد وارد شد. در امتحان ورودی دبستان در کلاس ششم قبول شد ولی با توجه به سن کمی که داشت در کلاس چهارم نشست. در امتحانات پایان دورهٔ دبستان در شهر دوم شد و به دبیرستان سعدی رفت. پس از شهریور ۱۳۲۰، در سال دوم دبیرستان، تعاملش با شاگردان مدارس دینی بیشتر شد و به طلبه شدن علاقه پیدا کرد. سرانجام در سال ۱۳۲۱ و در سن چهارده سالگی دبیرستان را رها کرد و به مدرسهٔ صدر رفت. تحصیلات حوزوی و دانشگاهی در سال ۱۳۲۱ وارد مدرسهٔ صدر شد و پس از تحصیل ادبیات عرب، منطق، کلام و سطوح فقه و اصول، در سال ۱۳۲۵ راهی قم شد و به مدرسهٔ حجتیه رفت. در قم خارج فقه و اصول را نزد سید محمد محقق داماد و خمینی فراگرفت و در درس بروجردی، سید محمد تقی خوانساری و حجت کوه کمری نیز حاضر میشد. بخشی از کفایه را نزد مرتضی حائری یزدی و بخش دیگر آن را به همراه مکاسب نزد داماد خواند. درس منظومه منطق و کلام که در اصفهان نیمهکاره مانده بود به دلیل کم بودن استاد فلسفه در قم ادامه نیافت و بیشتر به فقه و اصول میپرداخت. در کنار تحصیلش در قم، همانند اصفهان، تدریس نیز میکرد و مخارج زندگیش را از این راه تأمین میکرد. در سال ۱۳۲۷ دیپلم ادبی را با شرکت در امتحان متفرقه اخذ کرد و به دانشکدهٔ علوم معقول و منقول (دانشکدهٔ الهیات و علوم اسلامی کنونی) دانشگاه تهران وارد شد. مدرک کارشناسی رشتهٔ معقول (فلسفه و حکمت اسلامی) را در سال ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران دریافت کرد. عنوان پایاننامهٔ او «بساطت یا ترکب جسم» بود که آن را زیر نظر محمود شهابی با درجهٔ عالی به پایان رساند. محمد بهشتی پس از گرفتن لیسانس تصمیم داشت برای مطالعهٔ فلسفهٔ غرب با بورس تحصیلیای که در آن پذیرفته شده بود به خارج از کشور سفر کند. در آن زمان او در کلاسهای فلسفه در بحثهایی که میشد اشکال میگرفت، با استاد جدل میکرد و استاد نیز به همان شیوه پاسخش را میداد و گاه حتی سوال و جوابها به داد و فریاد کشیده میشد. به همین دلیل از فلسفهٔ اسلامی ناامید شده بود. در همان دوره محمدحسین طباطبایی از تبریز به قم میآید. بهشتی به این استاد جدید هم امیدی نداشت و فقط به خاطر اصرار دوستش مرتضی مطهری، در یک جلسه از کلاسهای وی حاضر شد. بعد از کلاس اشکالی که به درس وی داشت به او گفت. طباطبایی با دقت به حرف او گوش کرد و با او با آرامش و بدون تعصب و تندی بحث کرد. این برخورد طباطبایی روی بهشتی تأثیر عمیقی گذاشت، بهطوری که او از تحصیل در خارج از کشور منصرف شد و به قم بازگشت. در درسهای اسفار ملاصدرا و شفای ابن سینا و نیز جلسات بحث کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم نزد طباطبایی حضور مییافت. در این دوره بخشی از وقتش را به تدریس درس زبان انگلیسی در دبیرستانهای قم اختصاص میداد، از جملهٔ آنها دبیرستان حکیمنظامی بود. در ۱۳۳۳ نیز دبیرستان دین و دانش را در قم تأسیس کرد. در سال ۱۳۳۵ دورهٔ دکتری خود را در رشتهٔ فلسفه آغاز کرد. اما با توجه به فعالیت در قم و مبارزات و سفر به آلمان نتوانست به موقع دوره را به پایان برساند و سرانجام در سال ۱۳۵۳ از پایاننامه دکتری خود تحت عنوان «مسائل ما بعدالطبیعه در قرآن» دفاع کرد. در سال ۱۳۳۹ بههمراه علی مشکینی، عبدالرحیم ربانی شیرازی و سید محمدرضا گلپایگانی و مدرسین دیگر در صدد برآمدند تا با حوزهٔ علمیهٔ قم سازماندهی بیشتری بدهند. این تلاش به تهیهٔ طرح و برنامهای هفده ساله برای تحصیل علوم اسلامی انجامید. این طرح اساس تشکیل مدارسی چون مدرسه حقانی شد. آغاز مبارزات سیاسی هر چند که در سالهای ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ در اعتصابات، اجتماعات و نشستهای سیاسی نهضت ملی شدن صنعت نفت در تهران و اصفهان شرکت میکرد، اما بهطور جدی اقدامات خود به رهبری روحالله خمینی را در سال ۱۳۴۱ و با تشکیل کانون دانشآموزان قم، با همراهی محمد مفتح، آغاز کرد. در سال ۱۳۴۲ پیشنهاد روح الله خمینی نسبت به انتقال به اصفهان و سامان دادن به فعالیتهای مبارزاتی آن شهر را به دلیل اهمیت شهر قم نپذیرفت. بعد از سخنرانی او در جشن روز مبعث در دانشگاه تهران، هستهای تحقیقاتی برای پژوهش پیرامون حکومت اسلامی تشکیل شد. به دستور ساواک، از قم به تهران منتقل شدو در آنجا با اعضای هیئتهای موتلفه اسلامی ارتباط برقرار کرد. با پیشنهاد شورای مرکزی مؤتلفه، خمینی برای این جمعیت شورای روحانیت و فقاهت تعیین کرد که محمد بهشتی به همراه مرتضی مطهری، محیالدین انواری و مهدی مولایی تشکیل دهندهٔ آن بودند. در سال ۱۳۴۳ در اثر فشار ساواک از آموزش و پرورش منتظر خدمت شد. سفر به آلمان در سال ۱۳۴۳ کار ساختمانی مسجدی در هامبورگ که ساخت آن با حمایت بروجردی آغاز شده بود، رو به اتمام بود. با توجه به بازگشت محمد محققی-نمایندهٔ بروجردی- به ایران، مسلمانان هامبورگ از مراجع قم برای مسجد درخواست امام کردند. سید محمدهادی میلانی و حائری، بهشتی را برای این کار انتخاب کردند. از طرف دیگر با توجه به کشته شدن منصور و نقش شاخهٔ نظامی هیئتهای موتلفه در آن، دوستان بهشتی به دنبال خارج کردن او از کشور بودند. ابتدا ساواک مانع صدور گذرنامه برای این سفر شد. اما با تلاش سید احمد خوانساری این مشکل برطرف شد و او در اسفند ۱۳۴۳ به آلمان رفت و در شکلگیری مرکز اسلامی هامبورگ و اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان مسلمان - گروه فارسیزبانان ایفای نقش کرد. در این مدت به سفر حج رفت و نیز سفرهایی به ترکیه، سوریه، لبنان و عراق برای آشنایی با فعالیتهای اسلامی و دیدار با موسی صدر و خمینی انجام داد. در ۱۳۴۹ بر حسب ضرورت سفری به ایران داشت که در آن سفر توسط ساواک ممنوع الخروج شد و اقامت ۵ سالهٔ او در آلمان پایان یافت. در زمان پهلوی در زمان پهلوی دوم، محمد بهشتی در امر تهیه کتابهای درسی از مشاورین فرخرو پارسا و از حقوقبگیران وزارت آموزش و پرورش بودند. مرکز اسلامی هامبورگ سالها نیز از فرخرو پارسا بودجه دریافت میکرد، و محمد بهشتی حتی از طرف همان وزارتخانه به ماموریتهایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد فعالیتها پس از بازگشت تا انقلاب پس از بازگشت به ایران، مجدداً در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و سپس به عنوان کارشناس ارشد در کتابهای علوم دینی در سازمان تدوین کتابهای درسی ایران اشتغال داشت و به همراه محمد جواد باهنر به تالیف کتب درسی برای مدارس پرداخت. علاوه بر آن در کنار کارهای علمی و تکمیل کتابهای در دست تألیفش و امور مربوط به حوزه، جلسات تفسیر قرآن را در «مکتب قرآن» برگزار میکرد که دختران و پسران جوان در آن شرکت میکردند. نیز در مناسبتهای مختلف به سخنرانی میپرداخت. در فروردین ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و چند روزی را در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری گذراند. پس از آن دیگر جلسات تفسیر ادامه نیافت. از سال ۱۳۵۵ در تلاشهایی برای ایجاد هستههای تشکیلاتی شرکت داشت که به ایجاد جامعه روحانیت مبارز انجامید. از سال ۱۳۵۶ با اوجگیری انقلاب بر دامنهٔ فعالیتهایش افزود. در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه و هماهنگی حرکتهای سیاسی گروههای معتقد به رهبری روحالله خمینی بود. بعد از هجرت خمینی به فرانسه نیز برای دیدار با او به پاریس رفت. در عاشورای ۱۳۵۷ بعد از سخنرانیش بازداشت شد و مدت کوتاهی را در زندان اوین و کمیتهٔ مرکزی بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷ او دبیر شورای انقلاب بود. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، در ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ حزب جمهوری اسلامی را به همراه سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنهای و محمد جواد باهنر تأسیس کرد. سپس توسط مردم برای عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. در ۴ اسفند ۱۳۵۸ در حکمی از سوی آیتالله خمینی ریاست قوه قضائیه دیوان عالی کشور را بر عهده گرفت.[۱۱] در ۲ تیر ماه ۱۳۶۰، پس از برکناری بنیصدر به همراه محمد علی رجایی و هاشمی رفسنجانی در شورای موقت ریاست جمهوری عضویت داشت. به گفته یوسف صانعی، بهشتی در زمان ریاست دیوانعالی کشور، هنگام تصویب لایحه قانون مجازات اسلامی، با استناد به اینکه «زن نان آور نیست و لذا نصف دیه باید پرداخت شود، در مقابل مرد نان آور است» باعث تصویب عدم تساوی دیه زن و مرد شد خانواده وی دارای چهار فرزند (دو پسر و دو دختر) بوده و هر دو پسر او، یعنی محمدرضا بهشتی و علیرضا بهشتی دارای مدرک دکترا از دانشگاههای اروپا میباشند. ودختر بزرگ او «ملوک السادات بهشتی» نام دارد.[/align] آثار آموزش مواضع از حزب چه میدانیم اقتصاد اسلامی اهمیت شیوهٔ تعاون بانکداری و قوانین مالی اسلام باید و نبایدها بررسی و تحلیلی از جهاد، عدالت، لیبرالیسم، امامت بهداشت و تنظیم خانواده پنج گفتار التوحید فی القرآن توکل از دیدگاه قرآن حج در قرآن حق و باطل خدا از دیدگاه قرآن دکتر شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن ربا در اسلام رسالت دانشگاه و دانشجو روش برداشت از قرآن سرود یکتاپرستی سلسله درسهای اسلامی - مسأله مالکیت سلسله درسهای اسلامی - شناخت شناخت از دیدگاه فطرت شناخت از دیدگاه قرآن طرح لایحهٔ قصاص مبارزهٔ پیروز مبانی نظری قانونی اساسی محیط پیدایش اسلام مکتب و تخصص نقش آزادی در تربیت کودکان نقش تشکیلات در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نماز چیست؟ وظائف انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا در برابر جوانان مسلمان ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران
×
×
  • اضافه کردن...