لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'زادروز'.
1 نتیجه پیدا شد
-
معرفی و زندگینامه اقبال لاهوری به مناسبت زادروز ایشان
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مشاهیر جهان
معرفی و زندگینامه اقبال لاهوری به مناسبت زادروز ایشان [align=justify]علامه محمد اقبال لاهوری، فیلسوف و متفکر نامدار و نواندیش جهان اسلام، در سال ١٨٧٣١ میلادی در شهر سیالکوت از ایالت پنجاب هند به دنیا آمد. پس از تحصیلات مقدماتی در رشتهی فلسفه در دانشگاه لاهور ثبتنام کرد و از محضر سر تامس آرنولد بهره برد. دورهی فوقلیسانس این رشته را با احراز رتبهی اول در دانشگاه پنجاب به پایان رساند و به استادی برگزیده شد. در همین حال، به فراگیری زبان فارسی و عربی روی آورد. در سال ١٩٠١ نخستین کتاب خود را در زمینهی اقتصاد به زبان اردو تالیف کرد. سپس به توصیهی سر تامس آرنولد برای ادامهی تحصیلات عازم اروپا شد و سه سال در آنجا به مطالعه و تحصیل پرداخت. در دانشگاه کمبریج در رشته ی فلسفه پذیرفته شد و در آنجا با مک تیگارت، از هگلگرایان سرشناس، ادوارد براون و رینولد نیکلسون، از مستشرقان بنام، آشنا شد. پس از اخذ درجه ی فلسفه ی اخلاق از کمبریج وارد دانشگاه مونیخ در آلمان شد و رساله ی دکترای خود را با عنوان «سیر فلسفه در ایران» تدوین نمود. اقبال از میان متفکران غرب به آثار لاک، کانت، هگل، گوته، تولستوی، و از شرقیان به اشعار مولوی دلبستگی خاصی داشت. اقبال شیفته ی زبان و ادبیات فارسی بود و زبان فارسی را برای بیان آراء و افکار خود برگزید. اقبال به تدریج از یک شاعر وطنی به شاعری اسلامی-جهانی تحول یافت، تا جایی که به اعتقاد بسیاری از متفکران وی یکی از نخستین منادیان وحدت اسلامی به شمار میرود. اقبال در سال های نخست بازگشت به هند، «اسرار خودی و رموز بیخودی»٢ را منتشر کرد. این منظومه ها به دست رینولد نیکلسون، استاد فلسفه ی وی رسید. نیکلسون که از قبل استعداد وی را می شناخت به ترجمه ی این منظومه به زبان انگلیسی اقدام نمود. بدین ترتیب اقبال پیش از آنکه در هندوستان شناخته شود، در انگلستان به شهرت و اعتبار رسید. اقبال در ١٩٢٦ به عضویت مجلس قانونگذاری پنجاب انتخاب شد. منازعات و کشمکشهای متعدد میان مسلمانان و هندوها و عشق به آزادی وی را به شرکت در فعالیتهای سیاسی علاقهمند کرد تا اینکه در ١٩٣٠، در جلسهی سالیانهی حزب مسلم لیگ در احمدآباد، پیشنهاد تشکیل دولت پاکستان را مطرح نمود. با اینکه اقبال چندان زنده نماند٣ که استقلال کشور پاکستان را در سال ١٩٤٧ ببیند، اما بهعنوان پدر معنوی پاکستان از احترام فراوانی برخوردار است و هر سال در روز تولد او که به «یوم اقبال» معروف است، جشن ها و آیینه ایی ویژه برگزار می شود. عشق و علاقه ی وافر اقبال به سرزمین، تمدن و فرهنگ ایران در تمامی آثار و سروده های وی هویداست، عشقی نشأتگرفته از مایههای ایمان دینی؛ تا بدانجا که تهران را امالقرای دوم جهان اسلام می دانست.[/align] ● دوبیتی ها سحر در شاخسار بوستانی چه خوش میگفت مرغ نغمه خوانی برآور هرچه اندر سینه داری سرودی، نغمهای، آهی، فغانی سحر میگفت بلبل باغبان را در این گِل جز نهال غم نگیرد به پیری میرسد خار بیابان ولی گُل چون جوان گردد بمیرد چه میپرسی میان سینه دل چیست؟ خرد چون سوز پیدا کرد دل شد دل از ذوق تپش دل بود لیکن چو یک دم از تپش افتاد گِل شد کنشت و مسجد و بتخانه و دیر جز این مشت گلی پیدا نکردی! ز بند غیر نتوان جز به دل رَست تو ای غافل! دلی پیدا نکردی ● همدم و بیگانه ای چو جان اندر وجود عالمی جان ما باشی و از ما میرمی اقبال لاهوری (١٩٣٨–١٨٣٧) نغمه از عود تو در ساز حیات موت در راه تو محسود حیات باز، تسکین دل ناشاد شو باز اندر سینهها آباد شو باز از ما خواه ننگ و نام را پختهتر کن عاشقان خام را از تهیدستان رخ زیبا مپوش عشق سلمان و بلال ارزان فروش کوه آتشخیز کن این کاه را ز آتش ما سوز غیرالله را رشتهی وحدت چو قوم از دست داد صد گره بر روی کار ما فتاد ما پریشان در جهان چون اختریم همدم و بیگانه از یکدیگریم باز این اوراق را شیرازه کن باز آیین محبت تازه کن باز ما را بر همان خدمت گمار کار خود با عاشقان خود سپار رهروان را منزل تسلیم بخش قوت ایمان ابراهیم بخش ● مریم و زهرا (س) مریم از یک نسبت عیسی عزیز از سه نسبت حضرت زهرا عزیز نور چشم رحمهٔ للعالمین آن امام اولین و آخرین آن که جان در پیکر گیتی دمید روزگار تازه آیین آفرید بانوی آن تاجدار هل اتی مرتضی، مشکلگشا، شیر خدا پادشاه و کلبهای ایوان او یک حسام٤ و یک زره سامان او مادر آن مرکز پرگار عشق مادر آن کاروان-سالار عشق آن یکی شمع شبستان حرم حافظ جمعیت خیرالامم تا نشیند آتش پیکار و کین پشت پا زد بر سر تاج و نگین وان دگر مولای ابرار جهان قوت بازوی احرار جهان در نوای زندگی، سوز از حسین اهل حق، حرّیتآموز از حسین مزرع تسلیم را حاصل بتول مادران را اسوهی کامل بتول بهر محتاجی دلش آنگونه سوخت با یهودی چادر خود را فروخت ...آن ادب پروردهی صبر و رضا آسیاگردان و لب قرآنسرا اشک او برچید جبریل از زمین همچو شبنم ریخت بر عرش برین ... مراجع: - مؤسسه ی مطالعات تاریخ معاصر ایران - اسرار خودی و رموز بیخودی، سرودهی اقبال لاهوری - رباعیات اقبال لاهوری پاورقیها: ١ به روایتی ١٨٧٥ ٢ سال انتشار ١٩١٥ ٣ وفات به سال ١٩٣٨ ٤ شمشیر دو هفته نامه فروغ