رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ساله'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

10 نتیجه پیدا شد

  1. تاریخ هفت هزار ساله ایران در نزدیکی کرج در ۵۰ کیلومتری غرب شهر کرج، در شهرستان نظرآباد، محوطه ای باستانی وجود دارد که از تمدنی ۷۰۰۰ ساله خبر می دهد. فرصتی دست داد تا به دعوت میراث فرهنگی استان البرز در کنار اصحاب رسانه بازدیدی از این محوطه داشته باشیم؛ محوطه ای که به تپه ازبکی مشهور است. به گفته کارشناسان محوطه باستانی ازبکی یکی از مهم ترین سایت های باستان شناختی و تحقیقاتی تلقی می شود که شواهدی از حضور تمدن در فلات مرکزی ایران را فراهم ساخته است. در باره اهمیت این محوطه همین بس که از قدیمی ترین خشت های دست ساز بشر در اینجا یافت شده است. زمانی که سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، بحث گفت وگوی تمدن ها را در سازمان ملل مطرح کرد، خشتی از این محوطه را به سازمان ملل اهدا کرد که این روزها در ویترینی در تالار ورودی سازمان ملل قرار دارد. نام این محوطه از نام روستای آن (روستای ازبکی) گرفته شده است. ظاهرا نام این روستا در دوران صفوی یوز بیگی بوده که با گذشت زمان به اوز بیگی و سپس به ازبکی تغییر نام یافت. تپه اصلی این محوطه نیز ازبکی نامگذاری شده و تعدادی از تپه های اقماری این محوطه اسامی ترکی دارد: یان تپه به معنای (تپه کناری)، گوموش تپه به معنای (تپه نقره ای)، جیران تپه به معنای (تپه آهو ماده)، مارال تپه به معنای (آهوی نر) و دوشان تپه به معنای (تپه خرگوش). محوطه باستانی ازبکی مهر سال ۱۳۵۲ به شماره ۹۵۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. باوجود این تا اواخر دهه ۷۰ اقدام چندانی برای کاوش و بررسی های دقیق این محوطه صورت نگرفت تا این که در فاصله سال های ۸۰ تا ۸۴ این محوطه در پنج فصل از سوی دکتر یوسف مجید زاده کاوش شد. با این همه، محوطه ازبکی در ملکی شخصی واقع شده و بدون هماهنگی با میراث فرهنگی نمی توان از آن بازدید کرد. دور تا دور این محوطه دیوارکشی شده و برای دیدن آن نخست باید از دروازه ای عبور کرد که شما را به زمین های کشاورزی و باغ های مختلف هدایت می کند و پس از آن تپه هویدا می شود؛ تپه ای که اطرافش پر است از خرده سفال هایی که قدمتی ۷۰۰۰ ساله دارند. نخستین پرسشی که به ذهن می رسد این است که چگونه محوطه ای باستانی را می توان حصارکشی کرد و در آن باغ و استخر ساخت؟ از قرار معلوم تمام محوطه های باستانی به دولت تعلق دارد. فرزان احمدنژاد، از کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان البرز در خصوص تپه های باستانی می گوید: «محوطه های باستانی تا آبریزگاه تپه متعلق به ملت است و کسی نمی تواند ادعای مالکیت آنها را داشته باشد.» «در حریم محوطه تپه ازبکی نباید ساخت و ساز کرد و درخت کاشت.» این را ابوالفضل عبیدی، مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان البرز می گوید اما حالا که مالک هم ساخت و ساز کرده و هم درخت کاشته است، چه باید کرد؟ عبیدی که از تعیین حریم تپه ازبکی در امسال خبر می دهد، درباره حق سازمان میراث فرهنگی از پیگیری حقوقی این موضوع می گوید: «پرونده محوطه باستانی ازبکی در مجامع قضایی در دست پیگیری است و منتظریم تا وضع مالکیت مجموعه مشخص شود.» با همه این تفاسیر، تاکنون مسئولان سازمان در رفت و آمد به محوطه ازبکی با مالک هیچ مشکلی نداشته اند. متاسفانه نتوانستیم با مالک زمینی که محوطه در آن قرار دارد، دیداری داشته باشیم و نظر او را در این باره جویا شویم. نتیجه کاوش های باستان شناسی تپه ازبکی از سوی یوسف مجیدزاده ـ که ریاست هیأت کاوش های باستان شناسی جیرفت را در سال های گذشته به عهده داشته ـ در دو کتاب منتشر شده است. ظاهرا مطالعات باستان شناسی با همان پنج فصل کاوش به نتیجه رسیده و تاکنون نیازی به کاوش جدید احساس نشده است. در همان کاوش ها بقایای دژی مادی در بالای تپه به دست آمد که از دل خاک سر بر آورد. برای حفاظت از بقایای این دژ خشتی، دیوارهای آن را با آجرهایی پوشانده اند تا آسیب کمتری به آن وارد شود. با این همه، آیا اقدام دیگری برای محافظت از این محوطه صورت گرفته است؟ هر چند مالک با درختکاری و ساخت و ساز در این محوطه تا حدودی به آن آسیب رسانده، اما آن طور که به نظر می آید، قرار گرفتن این محوطه در یک ملک شخصی تا حدودی آن را از گزند تخریب های بیشتر مصون داشته است. از سوی دیگر، به گفته عبیدی، یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی به طور مرتب از این محوطه تاریخی بازدید می کند و در سه سال گذشته هیچ گونه حفاری غیرمجاز در این محوطه صورت نگرفته است. همچنین برای محافظت از آثار به جا مانده در این محوطه طی دو سال گذشته اعتباری معادل ۳۵ میلیون تومان اختصاص پیدا کرد. عبیدی می گوید: «امسال نیز قرار است ۵۰ میلیون تومان به حفاظت و مرمت اختصاص پیدا کند.» شاید گویاترین چیزی که از چنین محوطه هایی به دست می آید، آثار باقی مانده است که در کاوش های علمی کشف می شود. متاسفانه ما نتوانستیم این آثار را از نزدیک ببینیم اما اکنون، آثار به دست آمده از این محوطه کجاست؟ آن طور که عبیدی می گوید، آثار به دست آمده پس از کاوش ها به موزه ملی منتقل شد: «نیمی از آثار اکنون در موزه ایران باستان و نیمی دیگر در اداره میراث فرهنگی تهران است که با ایجاد موزه البرز می توانیم آنها را به استان بازگردانیم.» مارال تپه مارال تپه یکی از تپه های اقماری کوتاه در محوطه ازبکی است که حدود ۵۰ متری غرب تپه ازبکی قرار دارد. بقایای اندک بر جای مانده و تدفین های گور خمره ای کودکان در بخشی از این تپه نشان می هد که مارال تپه در هر دو دوره هزاره چهارم و سوم مسکونی بوده است. این تدفین ها متعلق به افراد کم سن و سالی بود که بدن آنها براحتی درون خمره جای می گرفت و در بخش مسکونی زیر کف اتاق ها به خاک سپرده می شدند. دژ مادی بنای تقریبا سالمی روی تپه مرکزی محوطه ازبکی قرار دارد که از مهم ترین آثار دوره ماد در فلات مرکزی محسوب می شود. این بنا ویژگی های شاخصی از معماری نخستین فرمانروایان آریایی در ایران را به دست ما می رساند. این دژ دارای ۱۷بخش است: باروی پیرامون دژ، حیاط بزرگ شرقی، انبار جنوبی، تالار بزرگ جنوبی، تالار شمالی در میانه غرب دژ، اتاق بزرگ سکودار، تالار معبد، اتاق نگهبانان، صندوقخانه، تاسیسات آشپزخانه ای و دروازه ورود به دژ . از شواهد به دست آمده می توان گفت سقف های این دژ شبیه سقف های مناطق روستایی با تیر چوبی و لایه ضخیم کاهگل ساخته شده است. این بنا برای سکونت شخصیتی اداری مانند حاکم و فرماندار منطقه ساخته شده بود. از آثار به دست آمده از دژ مادی می توان به سنگ های فلاخن برای محافظت از دژ، پیکره سنگی از یک مرد با کلاه مادی، پیکره ای از گل پخته، پیه سوز، بالا تنه یک اسب و دو بز کوهی از جنس سفال و ابزار و اشیای فلزی اشاره کرد. جیران تپه در جیران تپه که در جنوب محوطه ازبکی قرار دارد، بقایای سه دوره عمده فرهنگی پیش از تاریخ، عصر آهن و اسلامی شناسایی شد. گورهای متعلق به دوره های اسلامی و عصر آهن در لایه های سطحی تر و بقایای لایه های فرهنگی متعلق به دوره ای از فرهنگ های پیش از تاریخ فلات مرکزی، همزمان با چشمه علی و سیلک، در لایه های عمیق تر آن شناسایی شده است. وجود بقایای معماری عظیم از هزاره اول و دوم پیش از میلاد و گورستان های همزمان با آن در این دوران در جیران تپه، محوطه ازبکی را به یکی از نادرترین محوطه های شناخته شده عصر آهن تبدیل کرده است. یان تپه این تپه بیضی شکل با ظاهری بالش مانند در حدود یک کیلومتری غرب تپه مرتفع ازبکی واقع شده است. آثار معماری باقی مانده از ملات گل و خشت در این تپه و نحوه چیدمان دیوارها نشان می دهد، ساکنان فلات مرکزی ایران در این محوطه، مراحل نخستین معماری خشتی را پشت سر می گذراندند و هنوز به رموز و اصول صحیح آن پی نبرده بوده اند. وجود پاشنه های سنگی در، از آشنایی این مردم با فنون درسازی خبر می دهد.
  2. دهکده توریستی 4 هزار ساله ایرانی بدون شک این روستا از زیباترین مناطقی است که تا به حال و در همه عمرتان دیده اید. روستای 4 هزار ساله ای که همه زیبایی هایش را جایی میان دره های البرز مرکزی در جنوب دریای خزر و میان کوه ها پنهان کرده است و خودش را تنها به کسانی نشان می دهد که به سراغش می روند. روستایی که فرهنگسرا و موزه مردم شناسی دارد و اهالی می گویند هرگز دزد نداشته است. روستایی که عده ای می گویند گذرگاه رستم قهرمان شاهنامه فردوسی بوده است. در خانه ها حتی در 9 ماه از سال که خالی ازسکنه است باز است. مردم این روستا در مهمان نوازی شهره اند و جمعیت روستا در ماه های گرم سال بیشتر از ماههای سرد سال است. روستای کندلوس در منطقه کجور نوشهر در استان مازندارن قرار دارد و یکی از روستاهای دارای بافت ارزشمند و از مناطق نمونه گردشگری کشور است. خانه های قدیمی با نمایی از چوب، سقف های چوبی، پنجره های کوچک زیبا، دیوارهای کاه گلی و کوچه های سنگ فرش شده، چشمه های آب معدنی و نهرهای جاری نمای روستای کندلوس را می سازند. موزه مردم شناسی این روستا دارای آثار ارزشمندی است که آن را از سایر موزه های کشور مسثتنی می سازد. این مجموعه برای زنده نگاه داشتن فرهنگ، هنر و سنت های زیبای مردم کجور تاسیس شده است. دهکده توریستی کندلوس در منطقه كجور مازندران تمدن های بسیاری را در دورهای مختلف تاریخی به خود دیده است. در این دهکده آثاری از تمدن قبل از میلاد، تمدن ایران قبل از اسلام و تمدن ایران بعد از اسلام دیده شده است.زنان کندلوسی جاجیم، جوراب، دستكش و بلوز پشمی می بافند، گندم آسیاب می کنند، سبزی خوردن می کارند، شیر گاوها را می دوشند و هیزم می شکنند. برای رسیدن به موزه دهکده باید از میان كوچه های باریك و سنگفرش روستا بگذرید. البته در این مسیر حتما زمانی را صرف دیدن خانه های منحصر به فرد و سرشار از خاطره و تاریخ این روستا می کنید. " کمال الملک " در سفری که به همراه ناصر الدین شاه به این روستا داشته است، تابلویی از این دهکده نقاشی کرده است که در حال حاضر در" کاخ موزه صاحبقرانیه " قرار دارد.برای رسیدن به این روستا از مسیر کندوان حرکت کنید، این مسیر در کیلومتر 25 جاده چالوس به کرج بعد از عبور از دوراهی کجور و طی کردن مسافتی در حدود 35 کیلومتر به دهکده کندلوس می رسد. 7 كیلومتر بعد از مرزن آباد به دوراهی كجور می رسید، در این راه فرعی بعد از طی کردن حدود ۴۲كیلومتر مسیر كوهستانی به روستای كندلوس می رسید. اگر به کندلوس سفر کردید حتما به موزه گیاهان دارویی این روستای ارزشمند سر بزنید. مجموعه کشاورزی که به کار كشت، تولید و بسته بندی گیاهان اصلی دارویی، معطر و روغن های گیاهی مشغول است.اهمیت این مجموعه جدا از این موارد به دلیل کاشت گیاه ژنتیک های ارزشمند درآن است.مردم روستای کندلوس، به زبان مازندرانی ( کجوری)حرف می زنند. منبع: برنا
  3. irsalam

    معماری ۱۰۰ ساله درختان زنده!‎

    معماری ۱۰۰ ساله درختان زنده!‎ درختان زنده خم شده قاب پیرامونی یک کلبه که به شکل ساعت شنی است را تشکیل میدهند. این کلبه زنده که در میلان ساخته میشود بیش از ۱۰۰ سال تا زمان تکمیلش باقی مانده است! معماران سوئدی Visiondivision و جمعی از دانشجویان طرح این کلبه دو طبقه را ارائه کردند و هم اکنون این کلبه زنده در حال رشد در محوطه دانشگاه Politecnico di Milano است. این طرح که به شایستگی “باغبان صبور” (The Patient Gardener) نامیده شده است, از ۱۰ درخت گیلاس ژاپنی تشکیل خواهد شد که در زمان رشدشان به نحوی خم, هرس و بافته میشوند که شکل مورد نظر را ایجاد کنند. درختان در وسط به نوعی به یکدیگر وصله میشوند که علاوه بر ایجاد شکل گنبدی سقف طبقه همکف, کف طبقه اول را نیز فراهم کنند. و سپس از این مرحله به بعد, شاخه درختان به نوعی هدایت میشوند که دیوارهای طبقه اول را ایجاد کنند. همچنین دو اصله از درختان به نوعی به هم بافته میشوند که پله نردبانی مورد نیاز را تشکیل دهند. طبق گفته مدیر این طرح در Visiondivision , سازه ما متشکل از ۱۰ درخت گیلاس ژاپنی است که در محیط یک دایره به قطر ۸ متر کاشته شده اند. در وسط این درختان یک تکه چوب به ارتفاع ۶ متر نقش هدایت کننده درختان را به عهده دارد. تمامی درختان به فواصل یکسانی از یکدیگر کاشته شده اند بجز ۴ اصله از آنها که قرار است دو سری راه پله به طبقه بالایی آینده ایجاد کنند. طنابهای نازکی به نهال درختان متصل شده است که با بستن این طنابها به چوب هدایت کننده وسطی, آنها را به میزان لازم خم میکنیم. قرار است با ساختن مبلمان از جنس درخت و علف و این سازه تماما زنده, این کلبه سبزترین سازه جهان شود که شاید معنای تازه ای به معماری سبز بدهد. با حدود ۱۰۰ سال زمان مورد نیاز برای تکمیل پروژه, شاید این طرح طولانی ترین طرح معماری در حال اجرا در دنیا باشد. البته ” معماری زنده ” یا ” معماری هدایت طبیعت ” قبلا هم در مواردی مشابه دیده شده بود مخصوصا در ساخت پلهای زنده درختی, اما اجرای طرحی این چنین و با این مدت زمان لازم برای تکمیل بی سابقه بوده است. البته احتمالا تکمیل شده این طرح را خود طراحان آن نخواهند دید ولی مطمئنا نوه های آنها از آن استفاده خواهند کرد!
  4. پیرترین دانشجو/ دلایل ادامه تحصیل پیرزن 65 ساله پیرترین دانشجوی زن ایران هم اکنون دانشجوی ترم اول مهندسی مدیریت و آبادانی روستاها است که در دانشگاه پیام نور درس می خواند. به نقل از خبرگزاری مهر، علویه ربابه مجتهد نجفی، پیرترین دانشجوی زن کشور هم اکنون در سن 65 سالگی در دانشگاه پیام نور تحصیل می کند. این دانشجو در دانشگاه پیام نور حسن آباد فشافویه و در ترم اول رشته مهندسی مدیریت و آبادانی روستاها تحصیل می کند. نجفی با روحیه دانش طلبی و کمک فرزندانش پس از سالها توانسته ادامه تحصیل دهد و دارای دو فرزند دختر است که یکی از آنها پزشک و دیگری مهندس برق است. وی نوه پسری آیت الله سید یونس اردبیلی مدظله العالی و فرزند سیدعلی مجتهد نجفی صاحب کتاب معروف "ثواب الااعمال" و اهل مشهد است. این دانشجو که اعتقاد دارد تحصیل برایش سخت نیست و همه درسها را می فهمد، آنچه را که می خواند یاد می گیرد و به دانشش می افزاید. پیرترین دانشجوی رشته مهندسی مدیریت و آبادانی روستاها درباره علت ادامه تحصیلش بر این باور است که تحصیل در همه حال خوب است. تمام شعرا، علما و آدمهای بزرگ به تحصیل تاکید می کردند. وی درباره خودش می گوید: نزدیک 20 سالگی دیپلم و مدرک پیش دانشگاهی را در سن 50 سالگی گرفته است. چندین سال بعد مصمم شده برای ادامه تحصیل و خدمت به کشورش کسب دانش روز کند و در رشته مهندسی آبادانی روستاها دانشجو شد. نجفی تاکید می کند که شبها حدود دو ساعت مطالعه می کند و چون مشغول کارهای منزل است بیشتر از این فرصت مطالعه ندارد.
  5. همیشه باستان شناسان با دستگاه ها و ابزار به کاوش در مورد فسیل ها مشغول هستند اما این دختر 5 ساله با یک بیلچه اسباب بازی توانست فسیلی با قدمت 160 میلیون سال را پیدا کند. امیلی بالدری دختر 5 ساله ای که در حال بازی در پارک ساحلی در شهری در انگلستان بود موفق شد به کمک پدر خود و تنها با یک بیل اسباب بازی یک فسیل که قدمتی بیش از 160 میلیون سال دارد را پیداکند. این فسیل مربوط به جانوری نرم تن است و زیستگاه آن دریا است.بنا به گفته باستان شناسان مربوط به دوره ژوراسیک است. این فسیل در حدود 41 سانتی متر عرض دارد و این خانواده قصد دارند آن را در خانه خود نگهداری کنند که طبق گفته پدر خانواده این کار از تمام کارهایی که انجام داده سختر است زیرا این فسیل بسیار شکننده است.
  6. [align=justify] نقش ارتش در جنگ هشت ساله برای تشریح نقش نیروی زمینی در روزهای نخست دفاع مقدس ابتدا ضروری است نگاهی به وضعیت ارتش جمهوری اسلامی، پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در کشور تا شروع جنگ تحمیلی داشته باشیم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی حوادث و رویدادهای متعددی سبب گردید که مشکلات فراوانی به وجود آید که در نتیجه آن به تدریج توان رزمی یگان ها کاهش یافت. درچنین شرایطی توطئه های گسترده و فراگیر در خارج از مرزها و با دست های پنهان در داخل کشور علیه جمهوری اسلامی قوت گرفت و به تدریج جنبه عملی به خود گرفت که در رأس همه این توطئه گران امریکا قرار داشت زیرا منافع حیاتی خود را در ایران از دست داده و ضربه سختی در موضوع اشغال لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام متحمل شده بود. تا جایی که استراتژی امریکا که به تصویب کارتر رئیس جمهور هم رسیده بود این هدف را دنبال می کرد که به هر شیوه ممکن اعم از تحریکات عشایر و تقویت گروه های چپ و راست و تشدید اختلاف های کشورهایی که با ایران اختلاف مرزی دارند سعی شود ایران را به زانو درآورند. از طرفی خائنین به وطن و دست های پنهان در داخل کشور بحرانی عظیم در گنبد و ترکمن صحرا و به طور گسترده در منطقه شمال غرب و غرب و حتی شرق کشور به وجود آوردند و مناطق فوق را ناامن کردندو به آشوب کشیدند. نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با ایمان و اعتقاد راسخ به سوگند وفاداری به مقام رفیع ولایت و نظام مقدس جمهوری اسلامی تحت رهبری حضرت امام خمینی(ره) و با داشتن انگیزه و حس بسیار قوی میهن دوستی با اتکای به الله و برخورداری از حمایت های خردمندانه و آشکار حضرت امام(ره) با وجود همه مشکلات و کاستی ها با تمام قدرت در مقابل دسیسه ها و توطئه ها و درگیری های داخل، مردانه ایستادگی کرد و برای برقراری امنیت داخلی و استقرار کامل حاکمیت جمهوری اسلامی در شمال غرب بخصوص پس از صدور فرمان حضرت امام(ره) در مورد غائله پاوه و مهاباد و سنندج یگان های زیادی از جمله لشکر ۶۴ و ۲۸ پیاده و تیپ ۳۰ و در حدود دو تیپ از لشکر ۱۶ زرهی و یک تیپ از لشکر ۸۱ زرهی و چندین گردان و آتشبارهای توپخانه از لشکر ۲۱ و ۷۷ با بکارگیری توان عمده هوانیروز در مناطق یادشده مشغول نبرد با گروهک های ضدانقلاب و وابسته به بیگانگان شد و لذا استعداد رزمی یگان های آن که تا حدود ۵۰ درصد کاهش یافته بود نیمی از توان موجود خود را نیز در شمال غرب و شرق کشور به کار گرفت و در این راه صدها شهید و جانباز در درگیری های داخلی تقدیم انقلاب و این امت به پا خاسته نمود تا درخت استقلال، آزادی و امنیت و وحدت ملی در کشور بارور و پایدار بماند. از آنجا که دشمنان این مرز و بوم قادر نشدند در درگیری های داخلی نظام جمهوری اسلامی را به زانو درآورند با حمایت های همه جانبه و تحریک صدام با ادعاهای واهی و بی اساس به تدریج زمینه تهاجم گسترده ارتش عراق به مرزهای غرب و جنوب را فراهم نمودند تا جایی که طارق عزیز وزیر امورخارجه عراق طی سخنانی در تابستان سال ۵۹ اظهارنمود که ارتش ایران اینک از هم پاشیده شده است و زمان گرفتن حقوق خود از ایران فرا رسیده است. ضمن درگیری های داخلی درگیری های مرزی و حملات محدود عراقی ها در مناطق مرزی در نیمه اول سال ۵۹ به اوج خود رسید و ارتش عراق به تدریج در مرزهای غرب و جنوب متمرکز گردید. ادامه بحران در شمال غرب و غرب از یک سو و نبود باور عمومی مسئولان در حمله همه جانبه عراق از سوی دیگر موجب شد تا نیروی قابل توجهی در غرب و جنوب متمرکز نشود و نیروی زمینی با تصور این که حملات گسترده ای از سوی عراق صورت نخواهد گرفت مبادرت به تهیه طرح دفاعی ابوذر در غرب و جنوب با بهره گیری از لشکر ۸۱ زرهی در غرب و لشکر ۹۲ زرهی در جنوب و تعداد اندکی از گردان های لشکر ۲۱ و لشکر ۷۷ و تیپ ۵۵ هوابرد نمود که به هیچوجه این نیرو تکافوی دفاع از مناطق گسترده در غرب و جنوب (متجاوز از ۱۲۰۰ کیلومتر) را نمی نمود. در چنین شرایط سردرگمی و نابرابر و نامتعادل سرانجام عراق حمله سنگین خود را از هوا و زمین در روز سی و یکم شهریور سال ۵۹ به مرزهای میهن اسلامی مان شروع نمود که سرآغاز نبردهای خونبار، ویرانگر، طولانی و تحمیل یک جنگ ناخواسته علیه ما گردید و روزهای اول جنگ را باید روزهای آتش و خون نامید. روزهای بسیار سخت و طاقت فرسا در نبردهای نابرابر و ماه اول جنگ را می توان ماه ایثار و مقاومت و پایداری با نیروی اندک در برابر موج عظیم نیروهای دشمن نامید و صدام و ارتش تا دندان مسلح عراق می آمدند تا خوزستان را سه روزه فتح و نظام جمهوری اسلامی را متلاشی کنند اما با ایثار و مقاومت همین نیروی اندک در مرزها عملاً رؤیای قادسیه صدام به کابوسی وحشتناک مبدل گشت و اولین پاسخ قاطعی که فراتر از مرزها عراق دریافت کرد حملات متقابل نیروی هوایی ارتش در روز یکم مهرماه سال ۵۹ با ۱۴۰ فروند هواپیما به عمق خاک عراق و تأسیسات حیاتی و حساس آن کشور بود و در جبهه زمینی نیز نیروی زمینی ارتش که تنها سازمان مقتدر و کارآمد در مرزها بود به نبرد با دشمن ادامه داد. در این جا لازم است گوشه هایی از مقاومت و پایداری نیروها در مرزها را در ماه اول جنگ برای شما بیان نماییم. مهرماه سال ۵۹ که باید ماه خون و آتش و غرش توپ ها نامید دارای حوادث بی شماری است و نشانه عزم پولادین رزمندگان نیروی زمینی در دفاع از مرزها می باشد که در این جا ضمن برشماری توان متقابل نیروها به چند مورد مهم آن اشاره می گردد. همانگونه که آمد هدف اصلی عراق تصرف سریع خوزستان بود. دشمن در جبهه خوزستان در محور شلمچه به خرمشهر با لشکر ۳ زرهی و تیپ نیروی مخصوص و لشکر ۱۱ پیاده عراق و در جبهه جنوب کوشک طلاییه به سمت سوسنگرد و اهواز با لشکر ۵ مکانیزه و ۶ زرهی و در جبهه بستان با لشکر ۹ زرهی و در محور فکه با یک لشکر مکانیزه و در محور موسیان به دشت عباس و غرب کرخه با لشکر ۱۰ زرهی و چند تیپ مستقل و با توپخانه سنگین به خوزستان حمله نمود که تنها لشکر ۹۲ زرهی با استعداد ۵۰ درصد در مقابل این نیروی عظیم قرار داشت. در جبهه غرب لشکر ۸ پیاده کوهستان و بخشی از لشکر۶ زرهی در منطقه قصرشیرین و لشکر ۱۲ زرهی در منطقه نفت شهر و گیلان غرب و لشکر ۲ پیاده کوهستانی تقویت شده در منطقه مهران قرار داشتند که در مقابل این لشکرها تنها لشکر ۸۱ زرهی با استعدادی در حدود ۵۰درصد قرار داشت. در محور شلمچه به خرمشهر در روز اول جنگ ضمن بمباران و گلوله باران شدید خرمشهر و آبادان که موجب خسارت های زیاد و ۵۰ شهید و ۸۷ مجروح در این دو شهر شد، گردان۱۵۱ دژ و گردان ۲۳۲ تانک و ۱۶۵ مکانیزه و پاسگاه های مرزی بشدت با دشمن به نبرد پرداختند و با مقاومت دلیرانه، نیروهای موجود دشمن مجبور به تغییر در گسترش شد لکن در روز دوم نبرد تلفات سنگین به یگان های مستقر در محور وارد شدو ۱۲ دستگاه تانک گردان ۲۳۲ به آتش کشیده شد. در مجموع در تمامی محورهای یاد شده در جنوب نبرد نابرابر با دشمن ادامه یافت اما در همه محورها حرکات دشمن کند و تلفات سنگینی به آنان وارد شد در محور فکه موسیان گردان ۱۳۸پیاده و گروه رزمی زرهی شیراز در نبردی سنگین ۲۶ دستگاه تانک دشمن را منهدم نمودند و در محور موسیان و دویرج با وجود انهدام تعدادی از تانک های تیپ۲ زرهی دزفول مستقر در پاسگاه های ژاندارمری و به شهادت رسیدن تعداد زیادی از پرسنل از جمله شهید ستوان وحدانی پیشروی دشمن در حوالی مرز و رودخانه دویرج متوقف گردید. دشمن تمرکز بمباران و گلوله باران خود را در خرمشهر و آبادان قرار داده بود و پالایشگاه آبادان در آتش می سوخت. در منطقه غرب یگان های موجود لشکر ۸۱ زرهی که در طول ۶۰۰ کیلومتر مرز گسترش یافته بودند توانستند با ایثار و مقاومت جلوی پیشروی سریع دشمن را بگیرند و ضمن وارد کردن تلفات به دشمن حرکات آنان را محدود و کند و یا متوقف کنند. حملات دشمن در ۸ محور در غرب در روزهای نخست بیشتر به پاسگاه های مرزی و نفوذ به داخل با ستون های زرهی سنگین متمرکز گردیده بود اما رزم آوران شجاع نیروی زمینی تحت شرایط کاملاً نابرابر با ایثار و مقاومت دلیرانه از شرف و حیثیت ملی و میهنی و مکتب خود دفاع می نمودند لیکن در بعضی محورها نسبت دشمن به خودی ۱۰ بر یک بود. همزمان با نبرد زمینی، دشمن شهرهای مرزی را بشدت بمباران می نمود به نحوی که در روز دوم جنگ تنها در اسلام آباد تعداد ۲۰۰نفر از هم میهنانمان شهید و یا مجروح شدند. روز سوم وچهارم مهرماه یکی از خونین ترین روزهای نبرد ۸سال دفاع مقدس بود. در این دو روز حملات دشمن بسیار سنگین بود و تلفات زیادی به نیروهای خودی از جمله تیپ ۲ زرهی دزفول و سایر نیروهای مستقر در مرز وارد گردید ولی در مجموع دشمن قادر به دسترسی سریع به اهداف خود نگردید. درخرمشهر ۲۰۰ نفر به شهادت رسیدند و تلفات سنگینی به گردان ۱۵۱ دژ و ۱۶۵ مکانیزه وارد شد و نبرد به پیرامون شهر کشیده شد- در غرب در روزهای چهارم و پنجم نبرد نیروها همچنان به مقاومت و پایداری مشغول بودند و در میمک و صالح آباد شدت بیشتری داشت و در منطقه ایلام نیروهای موجود با همکاری نیروهای شجاع مردمی و با پشتیبانی هوانیروز درسی فراموش نشدنی به دشمن دادند و خلبانان هوانیروز با شجاعت بی نظیر و به صورت مداوم در محورهای مختلف غرب به دشمن حمله می نمودند و آنان را مجبور به تغییر در گسترش و یا توقف می کردند. در روز پنجم نبرد جوانان شجاع خرمشهر حماسه آفریدند و دوشادوش سربازان و دانشجویان دانشکده افسری و تکاوران دریایی و گردان ۱۵۱ دژ و نیروهای موجود سپاه پاسداران با دشمن به نبرد پرداختند. در شمال غرب در منطقه مهاباد و پاوه و سردشت و سنندج درگیری و نبرد ادامه داشت و بخش قابل توجهی از نیروهای زمینی جذب این مناطق شده بودند. با وجودی که در روز ششم نبرد، نبرد در تمامی محورها بشدت ادامه داشت و در اثر نابرابر بودن نیروها تلفات سنگینی به نیروهای خودی وارد و در آبادان ۳۱ شهید و ۹۳ مجروح و در خرمشهر وضعیت بحرانی و شهرهای کرمانشاه و ایلام بشدت بمباران و در تمامی محورها برتری کامل با دشمن بود اما خبری از اعزام نیروهای کمکی و حرکت گروه های توپخانه و لشکرهای ۲۱ و ۷۷ و ۸۸ و ۱۶ زرهی به جبهه ها نبود و به نوعی سردرگمی در تصمیم گیرندگان وجود داشت. صدام این خون آشام ترین فرد و جانی بالفطره که پس از ۶ روز نبرد سنگین به اهداف اصلی خود نرسیده بود در روز ششم مهر اعلام آتش بس نمود تا به خیال واهی خود مناطق تصرف شده را حفظ و امتیازات زیادی بگیرد. در روز ششم نبرد دشمن در غرب کرخه و شوش متوقف و قادر به ادامه پیشروی به سمت دزفول نگردید. در سایر محورها وضع به همین منوال بود اما در خرمشهر نبرد بسیار سخت و دشوار بشدت ادامه داشت و به داخل شهر کشیده شده بود. نیروی هوایی ارتش به پشتیبانی از نیروی زمینی در نبرد با تانک ها در خوزستان و با کمک خلبانان شجاع هوانیروز عرصه را بر دشمن تنگ نموده و یکی از عوامل بازدارنده علیه دشمن بودند و نگذاشتند رؤیای قادسیه صدام تحقق یابد. در روز دهم مهرماه جبهه نبرد در حدود ۲۰ کیلومتری جنوب غرب اهواز و در خط شمالی غربی جنوب شرقی آبادان دب حردان تثبیت گردید و استفاده از آب و هدایت آن در اطراف سوسنگرد وضع را برای دشمن بسیار مشکل و مخاطره آمیز نمود و نیروهای دشمن با به جا گذاشتن وسایل و تجهیزات به سمت هویزه و بستان عقب نشینی و تعدادی نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. در خرمشهر از روز دهم به مدت ۲۴ شبانه روز نبرد خانه به خانه ادامه داشت و با محاصره آبادان از شمال رودخانه بهمن شیر مشکلات دفاع از این شهر دوچندان شد. در دوازدهمین روز جنگ تکاوران دریایی با کمک نیروهای مردمی توانستند دشمن را وادار به عقب نشینی به شش کیلومتری شمال غرب خرمشهر نموده و ۲۰ دستگاه تانک آنان را منهدم و چهار نفر را به اسارت بگیرند. در روزهای دوازدهم و سیزدهم مهرماه باقیمانده تیپ دو زرهی دزفول با یک طرح ریزی دقیق موفق شدند منطقه ارتفاعی غرب پل نادری کرخه تا حوالی ارتفاع سپتون را در کنترل گرفته و سرپل خود را توسعه دادند. حضرت آیت الله خامنه ای امام جمعه وقت تهران و یکی از مشاوران نظامی حضرت امام که در روز سیزدهم عازم جبهه ها بودند فرمودند: «ما به مرز می رویم تا خط مرز کشور را با خون دشمنان انقلاب اسلامی رنگین کنیم و به بعثی ها بگوییم که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران هر گردن کشی را که بخواهد به خاک ما تجاوز کند نابود خواهد کرد و این روحیه والا به رزمندگان ما روحیه و اقتدار می داد و پایداری و مقاومت را دوچندان می نمود.» در روز پانزدهم مهرماه حرکت یگان های عمده نیروی زمینی به جبهه ها تشدید شد و به تدریج خطوط دفاعی ما در مناطق غرب و جنوب تقویت و قابل اطمینان گردید و بدین ترتیب عراق نتوانست به اهواز و سوسنگرد و آبادان و شوش و دزفول در جنوب و شهرهای مهم در غرب دست یابد و ارتش عراق در باتلاق جنگ گرفتار و روز به روز بر تلفات و ضایعاتش افزوده می شد، هر چند در روزهای اولیه جنگ به دلیل برتری مطلق، نیروهای عراقی بخشی از خاک ما در جنوب و غرب را به تصرف خود درآوردند اما قادر به ادامه عملیات و رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده نشدند و اولین ماه جنگ در حالی به پایان رسید که یگان های عمده نیروی زمینی با قدرت در مقابل دشمن ایستادگی نموده و خطوط دفاعی مستحکمی ایجاد کردند و با اجرای عملیات های پی در پی و حمله به دشمن به تدریج زمینه تضعیف روحیه و توان دشمن را فراهم نمودند. در روز بیست و سوم مهر در شرایطی که هنوز توپخانه های لشکر ۲۱ به طور کامل به منطقه نرسیده بود و شناسایی ها و اطلاعات از دشمن در غرب کرخه کافی نبود، به دستور رده های بالا لشکر ۲۱ حمزه عملیاتی را در غرب کرخه اجرا نمود که موفقیتی نداشت و ۱۰۲ نفر شهید و ۱۶۱ نفر مجروح این عملیات بود. هر چند این عملیات موفقیت آمیز نبود اما دشمن را در غرب کرخه تثبیت نمود و سرانجام یک ماه جنگ و آتش و خون در جبهه ها ادامه یافت اما با پایمردی و مقاومت دلیرانه یگان های نیروی زمینی مستقر در مرزها در شرایطی کاملاً نابرابر دشمن قادر به رسیدن به اهداف خود نگردید. سرتیپ دو بازنشسته سعید پورداراب سایت تحلیلی خبری عصر ایران[/align]
  7. irsalam

    نیسان پاترول 60 ساله شد .

    نیسان پاترول 60 ساله شد . خودروی نیسان پاترول 60 ساله شد. سابقه خودروی نیسان پاترول به سال 1951 باز میگردد، زمانی که به ساخت یک خودرو با شمایل نظامی، قدرت بالا، موتور شش سیلندر و چرخهای قوی نیاز احساس شد. نمونه اولیه نیسان 4W60 به عنوان پاترول تا سال 1960 روانه خط تولید شرکت شد. نیسان پاترول به ویژه بعد از آنکه توانست به عنوان نخستین خودرو از صحرای دلهره آور سیمپسون با موفقیت عبور کند، محبوبیت پیدا کرد. سری دهه 60 پاترول تا سال 1980 بدون تغییر همچنان تولید میشد. در سال 1987 برای نخستین بار تغییراتی در طراحی پاترول اعمال شد. 10 سال بعد هم نیسان پاترول به شکلی درآمد که امروزه نیز دیده میشود. نسل ششم پاترول به ترمزهای ضدقفل، لامپهای هالوژن و کیسههای ایمنی هوای جلو و عقب نیز مجهز شده است. نیسان در مراسم جشن 60 سالگی پاترول از این خودرو به عنوان "پسر سخت" خود یاد کرده است. نیسان پاترول زمانی در بازار خودروی ایران نیز از محبوبیت بالایی برخوردار بود. ایسنا اطلاعات بیشتر از نیسان پاترول تاریخچه [ویرایش]برای آشنایی با تاریخچه اتومبیل نیسان پاترول به سال ۱۹۱۴ برمیگردیم. کارخانه اتومبیل سازی کوچکی، آغاز به تولید وسیله نقلیه ۲ سیلندری نمود که تنها ۱۰ اسب بخار قدرت داشت. نام این اتومبیل DAT تعیین شد که اولین حروف نام شرکای آن بود. دن Den، آیویاما Aoyama و تاکوچی Takeuchi سه تولید کننده این وسیله نقلیه کوچک بودند.سالها گذشت تا در سال ۱۹۳۰ اتومبیل DAT دستخوش تغییر شد.اتومبیل کوچک جدیدی بنام پسر دات Son of DAT تولید شد و چندی بعد به DATSUN (در ژاپنی به معنای خورشید تابان است) شهرت یافت. در سال ۱۹۳۴ داتسون اقدام به مشارکت با اتومبیل ساز دیگری نمود که نهونسانگ Nihon Sang نام داشت و پس از آن نام داتسون به نیسان تغییر پیداکرد. سال ۱۹۳۷ سالی بود که نیسان بهعنوان یک کمپانی خودروسازی موفق ژاپنی در یوکوهاما در سطح جهانی مطرح شده بود.نیسان در این سال دههزارمین اتومبیل خود را تولید کرد، ده سال بعد با پیشرفت صنایع خودروسازی، زمان ساخت اتومبیل الکتریکی فرارسیده بود. دولت ژاپن بهرهگیری از انرژی دوگانه را مدنظر قرارداد، پس نیسان اقدام به تولید خودروی الکتریکی تاما نمود و آنرا روانه بازار فروش کرد. به منظور جوابگویی به احتیاجات ارتش ژاپن (نیاز به اتومبیلهای پرقدرت بیابانی) در سال ۱۹۵۱ اولین خودروی دودیفرنسیال کمپانی نیسان به نام پاترول از خط تولید نیسان خارج میشود . این خودرو از بسیاری جهات مورد توجه ژاپنیها قرار گرفت و از نظر ظاهری نیز بسیار شبیه به اتومبیل جیپ ساخت آمریکا بود. تا سال ۱۹۸۰ پاترول تغییرات زیادی را کرد که از جمله آنها میتوان به تغییر اتاق، موتور و تجهیزات داخلی اشاره کرد ولی این سال را میتوان نقطه عطفی در تاریخ تولد نیسان پاترول دانست.در سال تجهیزات لوکس بسیاری بر این خودرو افزوده شد، بطوریکه از این زمان به بعد پاترول تنها یک اتومبیل بیابانی و کوهستانی نیست بلکه اتومبیلی است در چندین مدل برای سلایق مختلف. برای اولین بار پاترول دو گونه ۵ در و ۳ در، شاسی بلند و شاسی کوتاه عرضه شد، و این تغییرات و تنوع همگام با پیشرفت تکنولوژی در صنعت خودرو و بکار گیری آن در ساخت پاترول باعث شده که این اتومبیل به معروفیت دست پیدا کند تا جایی که در کشورهایی نظیر انگلستان آلمان اسپانیا و بلژیک اقدام به برپایی کارخانجات تولیدی بنماید.درسال 2010 نیسان پاترول جدید معرفی گردید. نمایندگیها [ویرایش]در حال حاظر نمایندگی نیسان پاترول را در ایران شرکت پارس خودرو در اختیار دارد ایرادات موجود در نیسان پاترول دو درب [ویرایش]1. مصرف بالا سوخت در برابر رنجرور .رونیز . جیپ صحرا و... . امروزه مصرف بالای پاترول با نصب دلکوی مگنتی و شمع چند الکترود به 14 لیتر در 100 کیلومتر کاهش خواهد یافت که در مقایسه با خودروهای ذکر شده رقم بالایی نیست. 2. خشک بودن- با نصب کمک فنرهای گازی و همچنین فنر پارابولیک به نرمیتی در حد پراید دست خواهید یافت 3. غیر فنی بودن ساخت آن و تبدیل کردن وانت به سواری[۱] - مدلهای 5 درب بسیار راحت و نرم هستند و مدلهای دو درب در مقایسه با سایر شاسی بلندهای هم رده شاید راحت تر هم هستند.استفاده از کلمه ی غیرفنی کاملا بی انصافی است موتور پاترول بسیار قوی و بی دردسر بوده و در بدترین شرایط جوی و ترافیکی میتوانید با کولر یا بخاری روشن از یک رانندگی بی دردسر لذت ببرید. موتور پاترول به ندرت خراب میشود چه موتور ایرانی ساخت مگامتور چه متورهای ژاپنی.البته کیفیت موتور ژاپنی به مراتب بهتر از موتور مگا موتور است البته موتور مگا موتور صدای کمتری ایچاد میکند. ویکی پدیا
  8. برنامه غذایی کودک یک ساله تا دو ساله یک برنامه غذایی مناسب باید کلیه مواد مغذی (مواد نشاسته ای ، پروتئینی ،چربی ،ویتامین ها و املاح) را به نسبت های متعادل در اختیار کودک قرار دهد تا انرژی مورد نیاز او که معمولاَ بر اساس صد کیلو کالری به ازای هر کیلوگرم وزن بدن است ،تامین شود. معمولاَ 50 درصد انرژی مورد نیاز کودک از مواد قندی ،30 درصد از مواد چربی و حدود 20 درصد از مواد پروتئینی به دست می آید . بدیهی است بر حسب عادات مختلف غذایی و افزایش وزن کودک ،نسبت های فوق بین 5 تا 10 درصد قابل تغییر هستند. غذای کودکان یک تا دوساله باید کم حجم ولی مقوی مناسب و شامل همه ی گروه های غذایی باشد . مقدار غذای کودک می تواند بر حسب اشتهای او افزایش یابد. از آنجا که حس کنجکاوی کودک جهت آشنا شدن با دنیای خارج تاثیر زیادی بر اشتهای او می گذارد ، این امر ایجاب می کند که وعده های غذایی او شامل سه وعده ی اصلی و دو تا سه میان وعده باشد . وعده های اصلی باید مقوی و پر انرژی بوده و میان وعده ها مناسب و مکمل وعده های اصلی باشند. البته نباید فراموش کنیم که در این سن کودک هنوز با شیر مادر تغذیه می شود تا بخشی از انرژی و مواد مغذی مورد نیاز او از این طریق در اختیارش قرار گیرد. چرا تغذیه با شیر مادر در سال دوم زندگی یک ضرورت است؟ 1- هنوز منبع مهم دریافت پروتئین برای کودک ،چربی ،کلسیم و ویتامین ها است. 2- تا حدود 3/1 انرژی و مواد غذایی مورد نیاز او را تامین می کند . 3- چون در این سن ،کودک نوپا بسیار پرتحرک و فعال است و با دست زدن به همه جا وهمه چیز خود را به سهولت در معرض آلودگی ها و در نتیجه بیماری ها قرار می دهد ،مواد ایمنی موجود در شیر مادر نقش حفاظتی بسیار مهمی برای کودک ایفا می کند و وی را تا حدود بسیار زیادی از ابتلا به اسهال ،عفونت دستگاه تنفسی ،عفونت گوش ، عفونت دستگاه ادراری و امثال آن محافظت می نماید . این حفاظت در مقابل بیماری های غیر عفونی نظیر آسم ،آلرژی ،دیابت نوجوانی و بعضی از سرطان های دوران کودکی نیز وجود دارد. 4- نیازهای عاطفی و روانی کودک را که برای رشد و تکاملش بسیار ضروری است ،تامین می کند. 5- نقش بسیار ارزنده ی تغذیه با شیر مادر در امر تکامل عصبی و روانی کودک که در سال اول زندگی آغاز شده بود ،با تداوم تغذیه با شیر مادر در سال دوم زندگی استمرار پیدا می کند. 6- اغلب کودکان در ایام بیماری به ویژه در جریان اسهال ،استفراغ و تب کم اشتها هستند ، ولی معمولاَ اشتهایشان نسبت به تغذیه با شیر مادر حفظ شده و یا حتی بیشتر می شود ؛ لذا این منبع مهم آب و غذا در ایام بیماری از شدت کاهش وزن آنها می کاهد و به بهبودشان کمک می کند. 7- از آنجا که تغذیه با شیر مادر با کاهش دفعات بیماری های مختلف همراه است ،اثر قابل توجهی در بهبود شرایط اقتصادی خانواده دارد. 8-در پیشگیری از بارداری نا خواسته ی مادر نقش قابل توجهی ایفا می نماید. نباید انتظار داشته باشیم که کودکان مانند بزرگترها غذا بخورند ؛چون ظرفیت معده آنان هنوز کوچک است. نمونه ای از برنامه غذایی کودک در سال دوم زندگی یک کودک یک ساله حدود 30 درصد انرژی ،50 درصد پروتئین ،2 درصد آهن و 75 درصد ویتامین a مورد نیاز خود را از شیر مادر به دست می آورد . در مورد سایر ویتامین ها و املاح نیز درصدی از طریق شیر مادر و بقیه باید از طریق غذایی که به کودک داده می شود ،تامین گردد تا رشد و تکامل مطلوب او فراهم شود . البته چون تامین مقدار مورد نیاز پاره ای از ویتامین ها و آهن از طریق تغذیه با شیر مادر و غذا مقدور نیست ،لذا استفاده از قطره مولتی ویتامین و آهن تا پایان 2 سالگی توصیه می شود . به عنوان یک راهنمای کلی که شامل 3 وعده غذای اصلی و 2 میان وعده می باشد ،برنامه ی غذایی یک کودک دو ساله به شرح زیر است: سه وعده غذای اصلی شامل صبحانه ،ناهار ،شام دو میان وعده حدود 10 صبح و 4 بعد از ظهر صبحانه: نان ،کره ،مربا (یا عسل) ،پنیر کم نمک و چای کم رنگ. ناهار: 3 قاشق سوپ خوری پر از برنج پخته شده (پلو) +یک قاشق سوپ خوری پر از حبوبات (عدس ،لوبیا و ...) +یک قاشق مرباخوری کره یا روغن +نصف یک پرتقال متوسط. شام: 3 قاشق سوپ خوری پر از برنج پخته شده (پلو) +یک قاشق سوپ خوری پر گوشت ماهی (بدون تیغ)+ یک قاشق سوپ خوری پر از یک نوع سبزی با برگ سبزتیره مثل اسفناج یا گشنیز یا جعفری پخته شده . در این نمونه برنامه ی ناهار و شام، چه مواد مغذی وجود دارد و به چه مقدار باید در اختیار کودک قرار گیرد؟ در غذای ظهر که برنج پیشنهاد شده است ،بخشی از انرژی و پروتئین مورد نیاز وعده ی ظهر کودک تامین می شود . اگر برنج در دسترس نباشد می توان از سیب زمینی ،نان یا ماکارونی نیز استفاده کرد. برنج فاقد ویتامین a و مقدار آهن بسیار ناچیز است و سیب زمینی نسبت به برنج پروتئین کمتری دارد ؛ بنابر این هر زمان که برنج یا سیب زمینی در وعده ی غذایی کودک قرار گیرد ،حتماَ باید ماده ی دیگری که سرشار از پروتئین است به آن اضافه نمود ؛ مانند حبوبات که پروتئین برنج یا سیب زمینی را کامل می کند. پس (خوراک سیب زمینی و لوبیا) یا (عدس پلو) از نظر پروتئین کامل هستند . برای جذب بهتر آهن پیشنهاد می شود از ترکیب برنج و حبوبات یا سیب زمینی و حبوبات ، نصف یک پرتقال در برنامه ی ناهار کودک استفاده کنید که هم جذب آهن موجود در غذا را بیشتر می کند و هم کمبود ویتامین مورد نیاز را جبران می نماید. برنامه شام در برنامه ی شام به جای حبوبات (پروتئین گیاهی) از یک ماده پروتئینی حیوانی استفاده شده است. گوشت ماهی علاوه بر تامین بقیه ی پروتئین مورد نیاز کودک سبب جذب بهتر آهن موجود در غذاهای گیاهی می شود ؛ بنابر این برنامه به دلیل داشتن یک قاشق پر از اسفناج یا جعفری یا گشنیز ،هم ویتامین a مورد نیاز کودک را تامین کرده و هم به دلیل وجود گوشت ماهی ،جذب آهن موجود در مواد غذایی را بیشتر می کند. به جای گوشت ماهی می توان از جگر پخته شده ی مرغ نیز استفاده کرد . گرچه انرژی کمتری تولید می کند ،ولی در عوض بقیه پروتئین ،بخشی از آن و کل ویتامین a مورد نیاز را فراهم می نماید ،حتی ویتامین a تولید شده حدود بیست برابر بیشتر می شود . با این نمونه از صبحانه ،ناهار و شام قسمت بیشتر انرژی مورد نیاز کودک تامین می شود و بخش کوچکی باقی می ماند که با دو میان وعده ،مثلاَ یک تکه نان با یک نصف موز در ساعت 10 صبحو دو وعده بیسکویت با دو عدد خرما در 4 بعد از ظهر این کمبود انرژی جبران می شود . سایر ویتامین ها نیز طی وعده های غذای اصلی و میان وعده به کودک می رسد. تنها عنصری که به صورت مکمل ممکن است مورد نیاز باشد، آهن است. در بسیاری از کشورها مواد غذایی مثل برنج ،آرد گندم ،پودر شیر ، سس سویا ،پودر کاری ،شکر یا نمک را با آهن غنی می کنند. در صورت عدم دسترسی به این مواد غنی شده با آهن بهتر است برای کودکان در سن 1 تا 2 سالگی قطره یا شربت آهن تجویز شود.
  9. «خلیج فارس» هویت چند هزار ساله هر ایرانی بسیاری از نویسندگان و سیاحان در طی ده ها قرن به صورت مكتوب در آثار خود نام «خلیج فارس» یا «پرشین گلف» را به كار برده اند و هزاران نقشه معتبر در دنیا وجود دارد كه درستی این نام را نشان می دهند، اما با وجود حقانیت این واقعیت تاریخی، نام «خلیج فارس» همواره به گونه ای جعل می شود. به كار بردن اصطلاح خلیج برای یك شركت هواپیمایی كه با هزاران پرواز این اصطلاح را به همه مسافران در فرودگاه های سراسر دنیا گوشزد می كند و یا كلمه خلیج ع*ر*ب*ی روی بسته كبریت و حتی چاپ نقشه جعلی در مجله ای همچون نشنال جیوگرافی و اكنون حذف نام فارس از كنار «خلیج فارس» در موزه لوور پاریس، نشان از اراده ای پشت پرده می دهد كه می خواهد یكی از مهم ترین خلیج های دنیا را بی نام بگذارد و نام تاریخی آن را تحریف كند، اما نام «خلیج فارس» نه یك مسأله نژادی و قومی مربوط به چند صد سال قبل، بلكه واقعیتی تاریخی است كه از هزاران سال به صورت مكتوب وجود داشته و دارد. وجود صدها سند و دلیل تاریخی از آغاز تاریخ مكتوب دنیا كه نام «خلیج فارس» بر آن ها ثبت شده، نشان می دهد كه «خلیج فارس» از آغاز تمدن مكتوب در همه منابع و مراجع جهان وجود داشته و ریشه این نام در اعماق تاریخ مستحكم شده است. آثار باستانی برجای مانده از شهرك های ساحلی «خلیج فارس» همانند بوشهر، خارك، سیراف و بندر طاهری حكایت از وجود تمدنی ۶۰۰۰ ساله در سواحل جنوبی كشورمان می دهد و از این رو بی دلیل نیست كه «خلیج فارس» در طول تاریخ با نام سرزمین ایران توصیف شده است. هرچند به دلیل نبود تاریخ مكتوب از بسیاری مسائل و حوادث دوره تمدن عیلامی، ماد و آشور، اطلاع دقیق و روشنی وجود ندارد اما در كهن ترین نامگذاری ها، آشوریان دریای جنوبی ایران را «نارمرتو» به معنای «رود تلخ» نامیده اند كه پس از مهاجرت آریاییان و حركت آن ها به جنوب ایران از حدود ۳ هزار سال قبل، قوم پارس كه حكمرانی خود را بر منطقه آغاز كرد، نام خود را به خلیج مزبور گذاشتند. همچنین وقتی دریانوردان یونانی در هزاره اول قبل از میلاد وارد سواحل «خلیج فارس» شدند همه جا كشتی ها و دریانوردانی بودند كه به پارس شهرت داشتند در نتیجه یونانیان نه تنها نام پارس را به همه فلات ایران اطلاق كردند، بلكه دریای پارس را «پرسیا» خواندند. دكتر «پرویز افشاری»، رئیس مركز مطالعات خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه در همایشی با نام «خلیج فارس، هویت چندهزار ساله هر ایرانی» در دانشگاه منابع طبیعی گرگان در این مورد می گوید: هخامنشیان در زمان خود یعنی ۶۰۰ سال قبل از میلاد تجربه دریانوردی نداشتند و از طریق فینیقی ها این كار را آموختند. مورخان عرب و غیرعرب در این مورد آورده اند كه ایرانیان با این كه از آغاز سابقه دریانوردی نداشتند اما با آموختن این فن، خود سرآمد دریانوردی شدند. به طوری كه كشتی های ایرانی نه تنها كار حمل ونقل را انجام می دادند، بلكه برای غیرایرانیان به دریانوردی می پرداختند. آن ها برای راهنمای دریانوردان ممالك دیگر نقشه استخراج می كردند و در اختیار آنان می گذاشتند. بعد از هخامنشیان سلسله اشكانیان و ساسانیان نیز جهت ارتباط با كشورهای دوردست از راه «خلیج فارس» با كاربرد نام «خلیج فارس» استفاده می كردند. این روند در طی صدها سال ادامه داشت تا این كه جایگاه «خلیج فارس» از زمان صفویه پررنگ تر شد و با اخراج نیروهای اشغالگر پرتغالی توسط شاه عباس و نامیدن بندر گنگ به بندرعباس اهمیت این منطقه بیشتر نمایان گشت. بعد از انقراض صفویه در زمان سلسله افشاریه، زندیه و بخصوص در عهد قاجار، ارتباط دریایی در سیاست جهانی اهمیت ویژه ای پیدا كرد و همزمان قدرت ایران به دلیل وجود دولت های استعمارگر آلمان، هلند، ایتالیا، اسپانیا، روسیه و از همه بیشتر انگلیس در تسلط بر این منطقه كم شد. زیرا رقابت سرسخت روسیه تزاری و انگلیس برای بهره بردن از موقعیت تجاری و منابع گرانقیمت نفتی «خلیج فارس» قدرت ایران را تضعیف نمود و به ناچار دست دولت انگلیس را در نحوه اداره كردن این منطقه، بازتر كرد. از این رو اگر بخواهیم بدانیم تحریف نام «خلیج فارس» از چه زمانی شروع شد، باید داستان نفت ایران را دوباره مرور كرد. با وجود این كه در همه دوران حاكمیت استعماری پرتغال (۱۶۲۲-۱۵۰۷) و در همه مكاتبات و اسناد دولت بریتانیا همواره آب های جنوب ایران «خلیج فارس» نامیده شده بود، پس از مصادره اموال شركت نفت انگلیس و اخراج شركت های انگلیسی و قطع روابط دو كشور، برای نخستین بار وزارت مستعمرات انگلیس در مكاتبات خود این نام جدید را متداول ساخت. در واقع ترور این نام تاریخی از آن زمان شروع شد. در سال ۱۹۶۶ نیز سر چارلز بلگریو نماینده سیاسی انگلیس در «خلیج فارس» در زمانی كه هنوز امارات عربی مستعمره انگلیس بود در پایان مأموریت خود كتابی تحت عنوان خلیج ع*ر*ب*ی منتشر ساخت و عنوان نمود كه اعراب دوست دارند «خلیج فارس» را «خلیج ع*ر*ب*ی» بنامند. در این رابطه گزارشی به اسم «نام خلیج فارس» در اداره اسناد بریتانیا وجود دارد كه مكاتبه كارگزاران انگلیسی در منطقه را این طور آورده كه آن ها ضمن اعتراف به تاریخی بودن نام «خلیج فارس» خطرات این نام را علیه منافع انگلیس و ضرورت تغییر آن به خلیج ع*ر*ب*ی را متذكر می شوند. افشاری می گوید: نخستین تلاش های رسمی و علنی برای تغییر نام «خلیج فارس» به اواسط دهه ۱۹۳۰ بازمی گردد زمانی كه دست سیاست استعماری انگلیس پشت این قضیه بود. در سال ۱۹۳۰ سر چارلز بلگریو انگلیسی مشاور سیاسی امیر بحرین در آن زمان كه جزو ایران به حساب می آمد، پرونده ای تشكیل داد كه در آن به دولتمردان انگلیسی توصیه كرد از آنجایی كه سیاست انگلیس تفرقه بینداز و حكومت كن است، برای قوی شدن جایگاه انگلیس كلمه خلیج ع*ر*ب*ی را به جای «خلیج فارس» به كار ببریم. دولتمردان انگلیسی چون در حال رقابت با آلمان بودند و آلمان درحال قدرت گرفتن در منطقه بود با بررسی پرونده، این امر را به صلاح ندانستند و در این برهه از زمان این اقدام صورت نگرفت و مدتی مسكوت ماند. اما در سال ۱۹۶۳ روزنامه تایمز چاپ انگلیس با به كار بردن نام خلیج ع*ر*ب*ی نشان داد كه انگلیسی ها بر این تصمیم اصرار دارند. برخی از رهبران كشورهای عربی نیز در این خصوص آغازگر بودند، به طوری كه بعد از جنگ جهانی دوم، كشور عراق از سال ۱۹۵۷ خلیج ع*ر*ب*ی را در تبلیغات خود به كار برد و به دنبال وقوع كودتاهای متعدد در سال ۱۹۵۸ عبدالكریم قاسم قدرت را در عراق به دست گرفت و تبلیغات ضد ایرانی و ضد فارسی را افزایش داد. افشاری در خصوص علت این امر توضیح می دهد: به علت رقابتی كه عبدالكریم قاسم با جمال عبدالناصر رهبر مصر داشت برای این كه توجه جهان عرب را به سمت عراق جلب كند و بگوید عراق رهبری جهان عرب را به عهده دارد برای نخستین بار نام جعلی خلیج ع*ر*ب*ی را در رابطه با «خلیج فارس» به كار برد. اما این سیاست به علت اختلاف در داخل عراق و نداشتن جایگاهی همچون مصر در جهان عرب، چندان موفق نشد و قضیه مسكوت ماند. در سال ۱۹۶۰ به دنبال قطع روابط ایران و مصر و پس از جنگ های اعراب و اسرائیل، در كنگره حزب بعث كه در دمشق با حضور رهبران سوریه، عراق و مصر صورت پذیرفت رهبران عرب برای مخالفت با شاه سابق ایران به طور رسمی خواستار تغییر نام «خلیج فارس» به خلیج ع*ر*ب*ی شدند و تقاضا كردند كه در مكاتبات رسمی از به كار بردن نام «خلیج فارس» خودداری گردد. در این راستا نام خیابان «خلیج فارس» در مركز قاهره كه بیشتر از ۱۰۰ سال قدمت داشت را به نام یكی از شخصیت های مصری تغییر دادند. به دنبال اختلافات و درگیری های سال ۱۹۷۰ بین ایران و عراق و سوء تفاهمات سال ۱۹۷۱ با امارات متحده عربی، بسیاری از رهبران متعصب كشورهای عربی واژه خلیج ع*ر*ب*ی را به طور گسترده در رسانه های گروهی خود به كار بردند و از نام «خلیج فارس» خودداری كردند. از آن زمان نه تنها نام امپراتوری پارسی مورد تحریف و تجاهل قرار گرفته حتی فارسی ستیزی به گونه ای در كتب رسمی و غیررسمی تبلیغ شده است كه رهبری این اقدام های تحریك آمیز را از دهه ۷۰ تا ۹۰ میلادی صدام برعهده داشت. افشاری عقیده دارد بعثی ها كه قدرت را از سال ۱۹۶۸ در عراق در دست گرفتند بشدت و بیشتر از مصری ها پیگیر به كار بردن كلمه جعلی« خلیج ع*ر*ب*ی» به جای «خلیج فارس» بودند. تا آن زمان در همه كتب تحصیلی مقاطع مختلف جهان عرب همواره كلمه «خلیج فارس» به كار می رفت ولی از آن زمان صدام كار خود را آغاز و به جای كلمه «خلیج فارس»، خلیج ع*ر*ب*ی را به كار بردند. به گفته وی، ایران پس از این اتفاقات اقدام هایی انجام داد از جمله این كه از طریق سازمان ملل بر نام تاریخی «خلیج فارس» تأكید كرد. در سال ۱۹۷۱ برای چند بار سازمان ملل در بخشنامه ای به همه نمایندگی های كشورهای عضو تأكید كرد، نام این خلیج، «خلیج فارس» است و از تمام كشورها می خواهیم در به كار بردن نام تاریخی آن دقت كنند. افشاری می افزاید: هر ساله و به مدت ۱۵ سال است كه مراسمی در خصوص پاسداشت نام «خلیج فارس» در ایران تشكیل می شود. درآغاز كشورهای عربی در آن حضور نمی یافتند اما اكنون برخی مدعوین از این كشورها حضور می یابند. یكی از آن ها در همایش اصفهان گفت: ۳۰ سال است در كتاب های ما خلیج ع*ر*ب*ی را نگاشته اند، حالا برای اینكه «خلیج فارس» بگوییم كار فرهنگی ویژه ای نیاز است. افشاری ادامه می دهد كه توجه به نام «خلیج فارس» در دستور كار همه دولت های جمهوری اسلامی قرار داشته، حدود ۳ سال قبل در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی مصوبه ای به تصویب رسید كه در آن تأكید شده بود مسئولان موظفند حداكثر توان خود را در راستای پاسداشت این نام به كار برند كه در زمان دولت دكتر احمدی نژاد نیز این مصوبه مورد تأكید قرار گرفته است. وی درخصوص اقدام هایی كه می توان انجام داد، اعتقاد دارد: نامگذاری حداقل یك خیابان یا میدان، استادیوم و حتی بیمارستان در هر شهر به نام «خلیج فارس» مانند اتوبان «خلیج فارس» تهران، تشكیل انجمن های مردمی در این زمینه، راه اندازی سایت های اینترنتی، ایجاد رشته «خلیج فارس» شناسی در مقاطع فوق لیسانس و دكترا، چاپ نشریات و مقالات، برگزاری همایش ها، انجام پایان نامه هایی با نام «خلیج فارس»، برگزاری همایش های پاسداشت این نام در دانشگاه ها و مراكز آموزشی از جمله اقدام هایی است كه برای دفاع از خاك و تاریخ كشورمان می توان انجام داد. رئیس مركز مطالعات «خلیج فارس» و خاورمیانه وزارت امور خارجه عقیده دارد، آنچه همه ایرانیان را ناراحت می كند، تحریف نام تاریخی این مكان است وگرنه همه كشورهای همسایه در «خلیج فارس» سهم دارند. اگر می گویم «خلیج فارس» این به آن معنا نیست كه همه «خلیج فارس» به ما تعلق دارد. همان طور كه هیچ كس نمی گوید چون با دریای عمان ساحل طولانی داریم پس این دریا نامش دریای ایران است. میلاد عقیلی
  10. جمجمه و عاجهای یکی از بستگان غولپیکر فیلها که بیش از 2 میلیون سال پیش مرده و در محیطی باتلاقی مدفون شده بود، سالم توسط چند کارگر ساختمانی در شیلی از خاک بیرون آمد. ابوالفضل کریمی: تعدادی از کارگران ساختمانی جمجمه و عاجهای غولپیکر یکی از اقوام نزدیک فیلها به نام ماستودون را از زیر خاک بیرون آوردند. تصویر میشود این ماستودون (mastodon) که تقریبا به اندازه فیلهای مدرن است، قبل از مرگ در حال پرسه زدن در جنگلها و جلگههای آن منطقه بود. گویا بعد از مرگ این حیوان در یک مرداب فرو رفته و به این ترتیب در این مدت از اسکلت آن محافظت شده است. به گزارش دیلیمیل، این کشف به دانشمندان اجازه میدهد اطلاعات بیشتری در مورد دی.ان.ای این حیوانات به دست بیاورند که با اقوام بسیار بزرگتر خود با نام ماموت اشتراکات زیادی دارند. این مطالعات همچنین میتواند دانشمندان را در فهم سرمنشا پیدایش فیلها یاری کند. این کشف توسط تعدادی از کارگران ساختمانی صورت گرفت که در حال ساخت نیروگاهی هیدروالکتریکی در کنار یک رودخانه در نزدیکی پایتخت کشور شیلی بودند. در حال حفاری کردن آنها متوجه یک عاج با طول 1.2 متر و عرض 15 سانتیمتر شدند که از زیر خاک بیرون زده بود. بعد از این اتفاق، باستانشناسان به منطقه فراخوانده شدند و آنها نیز با انجام حفاریهای بیشتر توانستند اولین جمجمه کامل یک ماستودون را کشف کنند. رافائل لابارکا از موسسه PDI در شیلی در این باره گفت: «زمانی که ما در حال انجام مراحل حفاری بودیم متوجه شدیم جمجمه این حیوان کاملا حفظ شده و در شرایط بسیار خوبی قرار دارد. این جمجمه دارای 4 دندان آسیاب و دو عاج 1.2 متری بود که به آن متصل شده بودند. علاوه بر آن در داخل جمجمه قسمتی از مهرههای ستون فقرات هم موجود بودند.» ماستودونها تقریبا به اندازه فیلهای مدرن بودند، اما نسبت به آنها بدن بسیار عضلانیتری داشتند. علاوه بر آن بدن آنها را پوششی خزمانند فرا گرفته بود که از این حیوانات در برابر سرما محافظت میکرد. سرمنشا و اجداد فیلها همیشه برای زیستشناسان و باستانشناسان جالب بود. شواهدی که از فسیلها به دست آمده نشان میدهد، شروع نسل این حیوانات بین 50 تا 60 میلیون سال پیش با moerithere بوده که موجوداتی مشابه با خوک با خورطومهایی دراز بودند. این حیوانات به گونههای متنوع دیگری تکامل پیدا کردند که بسیاری از آنها اندازههایی بزرگتر پیدا کردند و در سراسر جهان و تقریبا در تمام قارهها به غیر از استرالیا و قاره قطب جنوب پراکنده شدند. تریلوفودون (trilophodon) های 4 عاجی تقریبا 26 میلیون سال پیش ظاهر شده و تا 2 میلیون سال پیش نیز در آمریکای شمالی، آسیا و اروپا و آفریقا دوام آوردند. این در حالی است که انسانها مدرن فقط 200 هزار سال پیش تکامل پیدا کردند. بزرگترین گونه این حیوانات، ماموتهای امپراطور بودند که خود را با آبوهوای سرد آسیا و اروپا، آفریقا و آمریکا در دوره پلیستوسن در 2 میلیون سال پیش تطبیق دادند. هر دوی این گونهها تا چند هزار سال پیش روی کره زمین زندگی میکردند و انسانهای اولیه با آنها آشنایی داشتند. این اعتقاد وجود دارد که تکامل و انقراض بسیاری از گونههای مدرن فیلها ارتباط نزدیک به گسترش نژاد انسانها در زمین دارد. اکثر اکتشافات فسیلهای ماستودونها در آمریکای شمالی اتفاق افتاده و تعداد بسیار کمی از آنها در قسمتهای جنوبی این قاره کشف شدهاند. برای مثال فقط تعداد کمی از آنها در شیلی یافت شده بودند. یکی از بزرگترین یافتهها در سال 1993 و در دریاچه دیاموند والی در کالیفرنیا اتفاق افتاد. در جولای سال 2007 نیز بزرگترین عاج ماستودون در جهان به طول 4.8 متر و وزن تقریبی یک تن در میلیا واقع در شمال آتن کشف شد.
×
×
  • اضافه کردن...