لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'صادق'.
10 نتیجه پیدا شد
-
در این تاپیک قصد داریم برخی از سخنان ارزشمند و گوهر بار امام جعفر صادق (ع) رو قرار بدیم حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند: دَخَلَتْ فاطِمَةُ(عليها سلام) عَلي رَسولِ اللهِ (صلّي الله عَلَيهِ وَ آلهِ وَ سَلّمَ) عَيْناهُ تَدْمَعُ فَسَاَلَتْهُ : ما لَكَ ؟ فقال : اَنَّ جَبْرَئيلَ عليه السلام اخْبَرَني انَّ اُمَّتي تَقْتُلُ حُسَيْناً فَجَزَعَتْ وَ شَقَّ عَلَيْها فَاخْبَرَها بِمَنْ يَمْلِكُ مِنْ وُلدِها فَطابَتْ نَفْسُها وَ سَكَنَتْ ؛ [line]-[/line] روزی حضرت فاطمه (عليها سلام) بر رسول خدا (صلّي الله عَلَيهِ وَ آلهِ وَ سَلّمَ) وارد شدند . چشمان پدر را اشكبار ديدند. علت را پرسيدند. [ پيامبر اكرم صلّي الله عَلَيهِ وَ آلهِ وَ سَلّمَ ] فرمودند : جبرئيل مرا آگاه ساخت كه امّتم حسين (عليه السلام ) را می كشند. حضرت فاطمه(عليها سلام) سخت گريستند و بی تاب شدند و بر ايشان گران آمد. [ پدر بزرگوارشان ] ايشان را آگاه ساختند كه زمامدارانی[ ائمه اطهار عليهم السلام] از فرزندان او خواهند بود . پس حضرت فاطمه (عليها سلام) خشنود گشتند و آرام گرفتند. كامل الزيارات، ص57
-
فرق عشق صادق و کاذب [align=justify]یکی از مشکلات موجود در زندگی زناشویی، نشناختن مرز عشق حقیقی و عشق کاذب است. همسرمان را دوست داریم اما او از این وضعیت سوءاستفاده میکند و ما باز هم ادامه میدهیم. چرا؟ آیا انسانیتمان زیاد است؟ یا به بیراهه سوءتفاهم میرویم؟ ... در شمارههای پیشین به تفاوت بین عشق و عادت پرداختیم و تفاوت آنها را بیان کردیم و گفتیم گاهی آدمها چون نیاز به تغذیه عاطفی از سوی فرد مقابل دارند بنابراین به رابطه هر چند اشتباه خود ادامه میدهند و گفتیم که اگر افراد از نظر تمام شرایط با فرد مقابل برابر باشند و به صورت منطقی ازدواج کنند اما باز باید یک کشش یا حس دوستداشتن در آنها ایجاد شود تا ازدواج موفقی داشته باشند. پس از این بحث، یکی از خوانندگان گرامی سوالی را مطرح کردند و پرسیدند: «اگر خانمی آرام و مطیع نسبت به مردی علاقه داشته باشد که بسیار مغرور و خودخواه و در عین حال دوستداشتنی است، چهطور میتواند با او کنار آمده و چهطور میتواند رفتار او را تغییر دهد تا کمی انعطافپذیرتر شود؟» ● عشق واقعی یا خودآزاری؟ پاسخ ما به این خواننده عزیز این است که اصولا باید بدانیم هر وقت هر رفتاری تقویت شود، دوباره تکرار شده و به اصطلاح روز به روز بیشتر میشود. اگر در مقابل یک آدم مغرور و خودخواه و یکدنده همیشه انعطافپذیر و باگذشت باشید، یعنی همیشه دارید کار او را تقویت میکنید. یعنی علیرغم اینکه او همیشه مغرور و یکدنده است، شما همیشه کوتاه آمده و رفتار او را تقویت میکنید. پس با این شیوه آن آقا روز به روز خودخواهتر، یکدندهتر و مغرورتر میشود. چنانچه چنین رابطهای علیرغم همه آسیبها وجود دارد از نظر ما این یک رابطه پاتولوژیک یا آسیبزا است. یعنی شاید خانمی که به چنین فردی علاقهمند است، یکجور خودآزاری دارد. برای اینکه او در این رابطه در حال اذیت شدن است اما دوست دارد که در این رابطه مانده و ادامه دهد. از نظر ما حتما در این رابطه آسیبی وجود دارد که این دو را کنار هم نگه میدارد. ضمن اینکه سوال شده باید چه کار کند تا این رفتار تغییر کند. پاسخ این است که اگر این خانم فکر کند که من هم دوست دارم یک وقتهایی نظرات خود را بیان کنم ولی میترسم او را از دست بدهم و طرف مقابل با همه وجودش این را حس کند که او نمیتواند مرا رها کند و از من کنده شود و میترسد که از من جدا شود، همیشه این رابطه ادامه پیدا میکند، در حالی که عشق و علاقهای بینشان نیست. قطع به یقین یکی از علایم عشق حقیقی این است که دو سر عشق انبساط خاطر دارند و احساسشان نسبت به هم خوب است. در حالی که در عشق کاذب یکی از طرفین، دیگری را خوار و ناتوان میکند و بنابراین اگر چنین رابطهای وجود دارد باید طرفین بدانند که ادامه رابطه فایدهای ندارد. اصولا عشقی که نتواند عشق تولید کند به درد نمیخورد. اگر آن آقا شما را دوست داشته باشد نباید بترسید که او را از دست میدهید و قدم اول برای تغییر این است که به خودتان بگویید «هیچ اشکالی ندارد اگر از دستش بدهم» سپس رفتار مناسب را انجام دهید. رفتاری که مناسب یک عشق حقیقی است. یعنی من هم باید در رابطه احساس انبساط خاطر و شادی کنم، آنوقت شاید آن آقا به خاطر ترس از دست دادن شما روی خودش کار کرده و یا حتی به یک روانشناس مراجعه کند و از تکنیکهای رفتاری کمک بگیرد تا بتواند تغییر کند. ● باز هم سن و سال مهم است سوال بعدی که یکی دیگر از خوانندگان پرسیده بودند، این بود که: «اگر سن خانم از سن آقا بالاتر باشد اما از نظر مشخصههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با هم برابر باشند آیا میتوانند با هم ازدواج کرده و مشکلی نداشته باشند؟» ببینید، اولین نیاز هر مرد تمکین عقلی، عاطفی و روانی همسرش نسبت به اوست. تمام مردها نیاز دارند به اینکه همسرشان تاییدشان کرده و قبولشان کند. زمانی که خانمی بزرگتر است، از آنجا که بلوغ عقلی، عاطفی و روانی دخترها جلوتر از پسرها رخ میدهد و این فاصله تقریبا تا سن کمال عقل وجود دارد، بیاختیار نمیتواند این تمکین عقلی، عاطفی و روانی را برای همسرش ایجاد کند و وقتی مردی احساس کند که زنش قبولش ندارد این حس میتواند شروع برهم خوردن رابطه باشد. یک اتفاق دیگر هم که در چنین ازدواجهایی میافتد، این است که اصولا خانمها کمی زودتر از آقایان شکسته میشوند به علت اینکه زمینه کلاژنسازی در آقایان طولانیتر است ولی در خانمها زودتر از بین رفته و موجب شکسته شدن آنها میشود. شاید الان مشکلی نباشد اما ۲۰ سال دیگر وقتی این خانم مثلا ۶۰ ساله میشود از آقایی که چند سال از خودش کوچکتر است خیلی شکستهتر است و درنتیجه در قدمهای اول دچار افسردگی شده و به تدریج به سوءظن و بدبینی نسبت به همسرش گرفتار میشود بنابراین چنین ازدواجهایی توصیه نمیشود. بدریالسادات بهرامی روانشناس و مشاور [/align]
-
دانشنامه امام صادق(ع) در شبکه جهانی حوزه قرار گرفت
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار مذهبی و دینی
دانشنامه امام صادق(ع) در شبکه جهانی حوزه قرار گرفت قم - خبرگزاری مهر: در آستانه سالروز شهادت رئیس مذهب جعفری، دانشنامه امام جعفر صادق(ع) با 260 مطلب به همت محققان و پژوهشگران حوزه و دانشگاه به روز رسانی شد.به گزارش خبرنگار مهر در قم، مدیر بخش ارتباطات و تبلیغات مرکز نور بعد از ظهر شنبه در گفتگو با خبرنگاران افزود: این دانشنامه در قالب 18 نمایه، شامل 12 نمایه اصلی و 6 نمایه فرعی مطالبی از جمله، پرسش و پاسخ، گزیده کتاب و پایان نامههای دانشجویی، مقالات، مجلات و... جهت استفاده کاربران بر روی پایگاه اینترنتی حوزه به روز رسانی شد. غلامرضا رحمانی، هدف از تولید و به روز رسانی این درختواره مذهبی و مناسبتی را جمع آوری کلیه اطلاعات مورد نیاز محققان و پژوهشگران حوزه و دانشگاه در خصوص امام جعفرصادق(ع) عنوان کرد. وی به نمایههای اصلی دانشنامه اشاره کرد و اظهار داشت: شناسنامه امام، دوره امامت، شهادت امام، اخلاق و فضایل امام، آثار و آموزههای علمى امام، مذهب جعفری و تأثیرپذیری از امام و شاگردان امام از جمله نمایههای اصلی این دانشنامه میباشد. رحمانی گفت: سیره امام، امام صادق(ع) در آینه شعر و ادب، امام از دید گاه اندیشمندان، امام در آینه کتب، مقالات و پایان نامهها و امام در اینترنت و رسانه از دیگر نمایههای اصلی این دانشنامه است. مدیر بخش ارتباطات مرکز نور در ادامه به معرفی نمایههای فرعی دانشنامه پرداخت و گفت: امام صادق(ع) و قرآن، امام و اهل بیت(ع)، امام، گنجینه علوم، شیعیان جعفری از نگاه امام، احادیثی از امام(ع) و همچنین شاگردان امام از میان اهل سنت از جمله نمایههای فرعی این دانشنامه گرانسنگ به شمار میرود. وی یادآور شد: آثار و آموزههای علمی امام، امام(ع) و قرآن، امام(ع) و اهل بیت علیهم السلام، امام(ع) و گنجینه علوم، شیعیان جعفری از نگاه امام صادق(ع)، احادیثی از امام و... از دیگر نمایههای فرعی دانشنامه امام جعفرصادق(ع) میباشند. علاقهمندان میتوانند برای استفاده از این دانشنامه غنی به آدرس اینترنتی http://hawzah.net/Hawzah مراجعه کنند. -
گذر عمر جوانى (فرصت نيكو ) و (نسيم رحمت) است كه بايد به خوبى از آن بهره جست و با زيركى , ذكاوت و تيز بينى آن نعمت خداداد را پاس كه اين فرصت, (ربودنى) و (رفتنى) است وضايع ساختن آن, چيزى جزغم, اندوه و پشيمانى را براى دوران پس ازآن به ارث نمى گذارد. زندگى كوتاه است و راه كار دراز و فرصت زودگذر! تنها سرمايه گرانبهاى ما وقت است كه بازگشتى ندارد, از اين رو بزرگترين فن بهتر زيستن, بهره جستن از فرصتهاى بى نظيرى است كه برما مى گذرد; اين سخن امام صادق(ع) را بايد جدى گرفت: (من انتظر عاجله الفرصه مواجله الاستقصإ سلبته الايام فرصته, لان من شإن الايام السلب و سبيل الزمن الفوت) (1) به هركس فرصتى دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت كامل آن را تإخير اندازد, روزگار همان فرصت را نيز از او بربايد, زيرا كار ايام, بردن است و روش زمان, از دست رفتن. محاسبه روزانه نفس حق على كل مسلم يعرفناان يعرض عمله فى كل يوم و ليله على نفسه فيكون محاسب نفسه, فان راى حسنه استزاد منها, وان راى سيئه استغفر منها لئلا يخزى يوم القيمه. (2) بر هر مسلمانى كه ما را بشناسد سزوار است كه در هر شبانه روز عملش را برخود عرضه کرده,بازنگري کند و خود حسابگر خويش باشد, اگر نيک بود بر آن بيفزايد و اگر گناه ديد از آن آمرزش خواهد تا اين كه روز قيامت رسوا نشود. استقامت لو ان شيعتنا استقاموا لصافحتهم الملائكه و لاظلهم الغمام و لاشرقوا نهارا و لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم و لما سئلوا الله شيئا الا اعطاهم. (3) اگر شيعيان ما استقامت مى ورزيدند, هرآينه فرشتگان با آنها دست مى دادند وابر بر آنها سايه مى انداخت و در روزمى درخشيدند و از فراسر و زير پاى خود روزى مى خوردند و چيزى از خدا نمى خواستند, مگر اين كه به آنها مى داد. عاقبت نيرنگ و حسادت من غش اخاه و حقره و ناواه جعل الله النار ماواه. و من حسد مومنا انماث الايمان فى قلبه كما ينماث الملح. (4) هر كه با برادرش نيرنگ ورزد و او را كوچك شمارد و با اوبستيزد,خداوندآتش را جايگاهش گرداند, وهر كه برمومنى حسد ورزد, ايمان در دلش آب شود, چنان كه نمك در آب حل شود. پارسايى, كوشش و كمك به مومنان لا تذهبن بكم المذاهب فوالله لاتنال ولايتنا الا بالورع والاجهاد فى الدنيا ومواساه الاخوان فى الله , وليس من شيعتنا من يظلم الناس.(5) مسلكها و مذهبها شما را نبرند , به خدا سوگند به ولايت ما نتوان رسيد جز با پارسايى وكوشش در دنيا , و يارى دادن برادران براى خدا. و كسى كه به مردم ستم كند, شيعه مانيست. نتيجه اعتماد به خدا من يثق بالله يكفه ما اهمه من امر دنياه و آخرته و يحفظ له ما غاب عنه , و قد عجز من لم يعد لكل بلاء صبرا ولكل نعمه شكرا و لكل عسر يسرا. (6) هركه به خدا اعتماد ورزد, خدا مهم دنيا وآخرتش را كفايت كند و هرچه از او غايب است برايش حفظ كند. درمانده وناتوان است هركه براى هر بلا صبرى , و براى هر نعمت شكرى و براى هر دشوارى آسانى اى ندارد. با ديگران چگونه باشيم صل من قطعك,واعط من حرمك,واحسن الى من اساء اليك وسلم على من سبك.وانصف من خاصمك , واعف عمن ظلمك كما انك تحب ان يعفى عنك, فاعتبر بعفو الله عنك.الا ترى ان شمسه اشرقت على الابرار و الفجار. و ان مطره ينزل على الصالحين والخاطئين. (7) با كسى كه ازتو بريده بپيوند, وبه آن كه از تو دريغ كرده بخشش كن, وبا كسى كه به تو بدى كرده نيكى كن. و به كسى كه به تو دشنام داده سلام كن. و باكسى كه به تو دشمنى ورزيده انصاف ورز. و كسى كه تو را ستم ورزيده عفو كن, همچنان كه دوست دارى كه از تو گذشت شود. به عفو خدا از خودت عبرت گير, آيا نمي بيني كه آفتابش بر نيكان و بدان هر دومى تابد و بارانش بر شايستگان و ناشايستگان مى بارد؟ خدا را چگونه بخوانيم واخفض الصوت ,ان ربك الذى يعلم ما تسرون و ما تعلنون , قد علم ما تريدون قبل ان تسالوه.(8) صدايت را فرود آر, زيرا خدايى كه نهان و آشكار را مى داند سوال ناكرده مى داند كه شما چه مى خواهيد. بهشت و جهنم , خير و شر واقعى الخير كله امامك , و ان الشر كله امامك ,ولن ترى الخير والشرالا بعد الاخره, لان الله جل وعزجعل الخير كله فى الجنه والشر كله فى النار لانهما الباقيان. (9) تمام خير در برابرتوو تمام شر نيز دربرابر توست. و خيروشر را نبينى, مگربعد از آخرت, زيرا كه خداوند عزوجل تمام خير را در بهشت و تمام شر را در دوزخ قرارداده , زيرا كه اين دواند كه باقى اند. جلوه و چهره اسلام الاسلام عريان فلباسه الحياء و زينته الوقار و مروته العمل الصالح و عماده الورع و لكل شىء اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البيت. (10) اسلام برهنه است, لباسش حيا و زيورش وقار و جوانمردىاش عمل صالح و ستونش پارسايى مى باشد , وبراى هر چيزى پايه اى است و پايه اسلام دوستى , ما اهل بيت است . عمل براى آخرت اعمل اليوم الدنيا بما ترجوا به الفوز فى الاخره.(11) امروز در دنيا كارى كن كه به وسيله آن اميد كاميابى در آخرت را دارى. پاداش يارى دوستان اهل بيت لايبقى احد ممن اعان مومنا من اوليائنا بكلمه الا ادخله الله الجنه بغير الحساب. (12) در روزقيامت كسى نماند كه يك كلمه به مومنى ازدوستان ما كمك كرده باشد, جزاين كه خداوند او را بى حساب به بهشت داخل گرداند. پرهيز از ريا و جدال و دشمنى اياك و المراء فانه يحبط عملك و اياك و الجدال فانه يوبقك و اياك و كثره الخصومات فانهاتبعدك من الله. (13) از ريا كارى بپرهيز كه عملت را از بين برد واز جدال بپرهيز كه هلاكت گرداند وازخصومتها و دشمنيها بپرهيز كه تو را از خدا دوركند. پاكيزگى روح , ابزار تشخيص مومن اذا ارادالله بعبد خيرا طيب روحه فلايسمع معروفا الا عرفه و لامنكرا الا انكره ثم قذف الله فى قلبه كلمه يجمع بها امره. (14) چون خدا خير بنده اى را خواهد روحش راپاك گرداند, به طورى كه هيچ معروفى به گوشش نرسد, مگر آن كه آن را بفهمد و هيچ منكرى را نشنود, جز آن كه زشتش داند و سپس كلمه اى به دلش الهام كند كه كارش را بدان فراهم آرد. درخواست عافيت از خدا فسئلوا ربكم العافيه و عليكم بالدعه والوقار و السكينه و الحياء. (15) از پروردگارتان عافيت بخواهيد و نرمش و وقار و آرامش حيا را حفظ كنيد. دعا ، خود عمل است اكثروا من الدعاء, فان الله يحب من عباده الذين يدعونه, وقد وعد عباده المومنين الاستجابه و الله مصير دعاء المومنين يوم القيامه لهم عملا يزيدهم به فى الجنه. (16) زياد دعا كنيد, زيرا خداوند بندگان دعا كن خود را دوست دارد و به بندگان مومنش وعده اجابت داده است, وخداوند در روز قيامت دعاى مومنان رااز كردارشان م ت بداريم وعليكم بحب المساكين المسلمين فان من حقرهم و تكبر عليهم فقد زل عن دين الله و الله له حاقر ماقت وقد قال ابونا رسول الله ( ص) (( امرنى ربى بحب المساكين المسلمين منهم)). (17) برشما باد به دوستى مستمندان مسلمان, زيرا هر كس آنان را كوچك بدارد و بر آنها تكبر ورزد, به راستى كه از دي ن خدا لغزيده و خدا كوچك كننده و زبون كننده اوست, و پدر ما رسول خدا(ص) فرموده: (( پروردگارم به من دستور داده است كه مستمندان مسلمان را دوست بدارم. )) رابطه حسد و كفر اياكم ان يحسد بعضكم بعضا فان الكفر اصله الحسد. (18) از حسد ورزى به يكديگر بپرهيزيد, زيرا ريشه كفر, حسد است. اعمال محبت آور ثلاث تورث المحبه: الدين و التواضع والبذل. (19) سه چيز است كه محبت آورد: قرض دادن وفروتنى و بخشش. اعمال دشمنىآور ثلاثه مكسبه للبغصاء: النفاق والظلم و العجب. سه چيز است كه دشمنى مىآورد: دو رويى , ستم و خودبينى . نشانه هاى صبر شجاعت دوستي ثلاثه لا تعرف الا فى ثلاثه مواطن : لايعرف الحليم الا عند الغضب و لاشجاع الا عندالحرب, ولا اخ الا عند الحاجه. (20) سه كس اند كه شناخته نشوند جز در سه جا: بردبار شناخته نشود جز به هنگام خشم , وشجاع شناخته نشود جز به وقت نبرد , وبرادر و دوست شناخته نشود جز به وقت نياز. نشانه هاى نفاق ثلاث من كن فيه فهو منافق و ان صام و صلى: من اذا حدث كذب و اذا وعد اخلف. و اذا ائتمن خان. (21) سه چيز است در هر كه باشد منافق است, اگر چه روزه بدارد ونماز بخواند: آن كه چون سخن گويد دروغ گويد , و چون وعده كند خلاف ورزد و چون امنيش دانند خيانت نمايد. از سه كس پرهيز کن ! لاتشاور احمق, و لاتستعن بكذاب و لاتثق بموده ملوك. (22) با احمق مشورت نكن, واز دروغگو يارى مجو,و به دوستى زمامداران اعتماد مكن. نشانه هاى بزرگواري ثلاث من كن فيه كان سيدا: كظم الغيظ والعفو عن المسيىء والصله بالنفس والمال. (23) سه چيز است كه در هر كه باشد آقا و سرور است: خشم فرو خوردن ,گذشت از بدكردار, كمك و صله رحم با جان و مال. ديگر نشانه هاى بزرگوارى ثلاثه تدل على كرم المرء : حسن الخلق , و كظم الغيظ و غض الطرف. (24) سه چيز است كه دليل بزرگوارى شخص است : خوشخويى, فرو بردن خشم , و فرو هشتن چشم نشانه هاى بلاغت ثلاثه فيهن البلاغه: التقرب من معنى البغيه, والتبعد من حشوالكلام , والدلاله بالقليل على الكثير. (25) سه چيز است كه در آن بلاغت و شيوايى است: معنى مقصود را رساندن, و از سخن بيهوده دورى جستن , و با لفظ كم, معنى بسيار را رساندن. نجات در سه چيز است النجاه فى ثلاث: تمسك عليك لسانك, ويسعك بيتك و تندم على خطيئتك. (26) نجات در سه چيز است , زبانت را نگهدارى و در خانه ات بمانى ! و بر خطايت پشيمان شوى. انس وصفا در سه چيز است الانس فى ثلاث: فى الزوجه الموافقه والولد البار والصديق المصافى. (27) انس در سه چيز است: زن موافق و فرزند نيكوكار و دوست خالص و با صفا. سه چيز , تباهى مىآورند ثلاثه تكدر العيش : السلطان الجائر, والجار السوء و المراه البذيه. (28) سه كس زندگى را تيره كنند: زمامدار ستمگر , وهمسايه بد وزن بى شرم و بدزبان سه چيز محروميت ساز من طلب ثلاثه بغير حق حرم ثلاثه بحق: من طلب الدنيا بغير حق حرم الاخره بحق, و من طلب الرياسه بغير حقحرم الطاعه له بحق و من طلب المال بغير حق حرم بقائه له بحق. (29) هر كه سه چيز را به ناحق خواهد از سه چيز به حق محروم گردد: 1 هر كه دنيا را به ناحق خواهد از آخرت به حق محروم گردد 2 هر كه به ناحق رياست طلبد از طاعت به حق محروم گردد 3 هر كه به ناحق مالى را طلبد از ماندگارى به حق آن محروم گردد. سلامتي در گريز از سه چيز است ان يسلم الناس من ثلاثه اشياء كانت سلامه شامله: لسان السوء و يد السوء و فعل السوء. (30) اگر مردم از سه چيز در سلامت باشند, سلامت كامل خواهند داشت: زبان بد ودست بد و كاربد. كمال احسان به سه چيز است لايتم المعروف الا بثلاث خصال: تعجيله و تقليل كثيره و ترك الامتنان به. (31) احسان و نيكى كامل نباشد, مگر با سه خصلت: شتاب در آن , كم شمردن بسيار آن و منت ننهادن بر آن. سه ويژگي که ايمان راسودمند کنند من لم تكن فيه ثلاث خصال لم ينفعه الايمان: حلم يرد به جهل الجاهل , و ورع يحجزه عن طلب المحارم و خلق يدارى به الناس. (32) هركه سه خصلت در او نباشد, ايمان به او سودى نرساند: 1- حلمى كه با آن ,نادانى نادان را برطرف كند, 2- پارسايى اى كه از طلب حرام بازش دارد, 3- و اخلاقى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند. چگونه دانش اندوزي کنيم اطلبوا العلم و تزينوا معه بالحلم والوقار وتواضعوا لمن تعلمونه العلم وتواضعوا لمن طلبتم منه العلم , ولا تكونوا علماء جبارين فيذهب باطلكم بحقكم. (33) دانش بياموزيد و با آن خود را به بردبارى وسنگينى بياراييد و با دانش آموزان خود فروتن باشيد, و دربرابراستاد خويش تواضع كنيد, و از عالمان متكبر , مستبد نباشيد كه رفتار ناحقتان حق شما را از بين برد. اعتماد بر حسب شناخت اذا كان الزمان زمان جور و اهله اهل غدر فالطمانينه الى كل احد عجز. (34) هرگاه زمان, زمان جور و ستم باشد واهل زمانه اهل غدر و نيرنگ, اعتماد و دلبستگى به هر كسى عجز و درماندگى است. نتيجه تمايل به دنيا الرغبه فى الدنيا تورث الغم و الحزن والزهد فى الدنيا راحه القلب و البدن. (35) رغبت و تمايل به دنيا مايه غم و اندوه, و زهد و بى ميلى به دنيا سبب راحتى قلب و بدن است. صفات آمر به معروف و ناهى از منكر(خير خواهان ) انما يامر بالمعروف و ينهى عن المنكر من كانت فيه ثلاث خصال: 1- عالم بما يامر, عالم بما ينهى. 2- عادل فيما يامر, عادل فيما ينهى. 3- رفيق بما يامر , رفيق بما ينهى. (36) كسى امر به معروف و نهى از منكرمى كند كه در او سه ويژگى باشد : 1- به آنچه امر كند دانا باشد و بدانچه نيز نهى كند دانا باشد, 2- در آنچه امر كند عادل باشد و در آنچه نيز نهى كند عادل باشد, 3- به آنچه امر كند با نرمش امر كند و بدانچه نيز نهى كند با نرمش نهى كند. زمامدار ستمگر من تعرض لسطان جائر فاصابته منه بليه لم يوجر عليها و لم يرزق الصبر عليها. (37) هر كه از زمامدار ستمگر, طالب فضل واحسانى شود, از او بلايى بيند كه , بر آن پاداش نيابد و صبر برآن روزى او نشود. بهترين دوست احب اخوانى الى من اهدى الى عيوبى. (38) محبوبترين برادرانم نزد من, كسى است كه عيبهايم را به من اهدا كند. برترى جوينده گمراه من دعا الناس الى نفسه و فيهم من هو اعلم منه فهو مبتدع ضال. (39) هر كه با وجود داناتر از خود, مردم را به اطاعت از خود دعوت كند بدعت گزار و گمراه است. آثار صله رحم (ارتباط با بستگان) ان صله الرحم و البر ليهونان الحساب و يعصمان من الذنوب فصلوا اخوانكم و بروا اخوانكم و لو بحسن السلام و رد الجواب. (40) به راستى كه صله رحم و نيكوكارى , حساب را آسان كند واز گناهان جلوگيرى نمايد پس با برادران خود صله رحم و نيكى كنيد گر چه به نيكو سلام دادن و جواب سلام باشد. دوستدار دنيا من تعلق قلبه بالدنيا, تعلق قلبه بثلاث خصال: هم لايفنى, و إمل لا يدرك, و رجإ لا ينال) (41) امام صادق(ع) فرمود: هركس دل به دنيا ببندد به سه خصلت گرفتار خواهد شد: 1- اندوهى كه پايان ندارد. 2- آرزويى كه به آن دسترسى ندارد. 3- اميدى كه بدان نرسد. پشيمان ترين افراد ان من اعظم الناس حسره يوم القيامه, من وصف عدلا ثم خالفه الى غيره. (42) پشيمان ترين شخص در روز قيامت, كسى است كه براى مردم از عدالت سخن بگويد, اما خودش به ديگران عدالت روا ندارد. انسان دو چهره من لقى المسلمين بوجهين و لسانين, جإ يوم القيامه و له لسانان من نار. (43) هركس با مسلمانان با دو چهره و دو زبان برخورد كند, روز قيامت با دو زبان از آتش وارد عرصات محشر خواهد شد. مورد توجه پيشواى ششم(ع) امام صادق(ع) به عبدالله بن ابى يعفورفرمود: اى عبدالله! دقت كن درآن چيزى كه حضرت على(ع) را پيش رسول الله(ص) سرافراز كرد و به آن مقامات عالى رساند.پس توهم آن ها رابراى خودت لازم بدان وخودت را به آن صفت هاى زيبا بيارا. بدان! مطئنا على (ع) درنزد پيامبر(ص) به آن درجه و عظمت نرسيد, مگر با دو چيز: 1- راستي 2- امانت داري . (44) بهترين بندگان ان خير العباد من يجتمع فيه خمس خصال : اذا احسن استبشر, واذا اساء استغفر,واذا اعطى شكر, واذا ابتلى صبر, واذا ظلم غفر. (45) بهترين بندگان كسى است كه در او پنج خصلت جمع باشد: هنگامى كه نيكى كند,شاد باشد,مرتكب كار بدى شود, استغفار كند, نعمتى به وى رسد, شكرش را به جاى آورد, بلايى بر او نازل شود, شكيبايى كند, و ستمى بر او شود, عفو نمايد. ارزش عمل همراه با يقين واعلم ان العمل الدائم القليل على اليقين افضل عند اللّه من العمل الكثير على غيريقين .(46) بدان به درستى كه عمل دايمى اندك , كه همراه با يقين باشد , نزد خداوند متعال , افضل از عمل بسيارى است كه با يقين همراه نباشد. شناسائي بردبار، شجاع، برادر ديني ثلاثة لا تعرف الا في ثلاثة مواطن : لا يعرف الحليم الا عند الغضب , ولا الشجاع الا عند الحرب , ولا اخ الا عند الحاجة. (47) سه خصلت است كه شناخته نمى شود مگر در سه جا: بردبار شناخته نمى شودمگردرهنگام خشم , شجاع شناخته نمى شود مگر در هنگام نبرد, و برادر دينى شناخته نمى شود مگر در زمان نيازمندى. راه بهشتى شدن حضرت امام جعفر صادق(ع) سه راه را فراروى جويندگان بهشت قرار داده است: 1 پيروى از أمه عليهم السلام . 2 برأت از دشمنان. 3 سخن گفتن آگاهانه و سكوت هنگام نا آگاهى. (فكل من قصدنا و تولانا و لم يوال عدونا و قال ما يعلم و سكت عما لايعلم او اشكل عليه فهو فى الجنه) (48) هر كس جويا و پيرو ما باشد و از دشمنان ما پيروى نكند و چيزى كه مى داند , بگويد و از آن چه كه نمى داند , يا بر او مشكل (مشتبه) است, سكوت كند, در بهشت است. ارزش سكوت عليك بالصمت, تعد حليما, جاهلا كنت او عالما, فان الصمت زين لك عندالعلمإ و سترلك عندالجهال. (49) عالم باشى يا جاهل , خاموشى را برگزين تا بردبار به شمار آيى ; زيرا خاموشى نزد دانايان زينت و در پيش نادانان پوشش است. نشانه هاى ناتوانى قد عجز من لم يعد لكل بلإ صبرا و لكل نعمه شكرا و لكل عسر يسرا. (50) ناتوان است كسى كه براى هر بلايى صبرى, براى هر نعمتى شكرى و براى هر سختى آسانى آماده نكند. عوامل ايجاد اتحاد بين مردم در حديث آن حضرت آمده است: هر گاه نزديكى و ارتباطهاى مردم بر سه پايه و محور استوار نباشد, آن جماعت درمعرض سستى و فروپاشى و وارد شدن وهن بر آنان است و همين مساءله, زمينه ساز شماتت دشمنان و بدزبانى و طعنه بدخواهان مى گردد. آن سه محور وحدت آفرين اينهاست: 1 ترك حسد 2 پيوند و ارتباط 3 تعاون و يارى امام صادق(ع) پيامد هر يك از سه نكته فوق را نيز بيان مى فرمايد: اما متن كلام آن حضرت: 1 ((ترك الحسد فيما بينهم, لئلا يتحزبوا فيتشتت امرهم)) براى پيشگرى از ضعف و سستى جامعه اسلامى آن است كه در ميان خود, حسد را نسبت به يكديگرترك كنند, تا دسته دسته و گروه گروه نشوند و گرفتار تشتت و تفرقه در امور نگردند. 2 ((و التواصل, ليكون ذلك حاديا لهم على الالفه)) تواصل و پيوند ارتباط با يكديگر است, تا اين پيوند آنان را به الفت و همبستگى بكشاند. 3 ((و التعاون, لتشملهم العزه)) يارى و تعاون است, تا عزت آنان را فرا گيرد. (51) حضرت مى فرمايد: برادران دينى درميان خود به سه چيزنيازمندند, اگر اين سه را داشتند يا به كار گرفتند, عزتمند ومتحدند, وگرنه گرفتار جدايى, مباينت, كينه و تباغض مى شوند. آن سه محور, اينهاست: ((... وهى: التناصف, و التراحم و نفى الحسد.)) (52) مراعات انصاف با يكديگر, نسبت به هم شفقت و ترحم داشتن ترك حسد و رشك بردن. توجه به ظرفيت افراد امام صادق(ع) شخصى را براى ماءموريتى به منطقه اى فرستاد. او در گزارش خود به امام از مردم منطقه به شدت انتقاد كرد. امام فرمود:اى سراج, ايمان ده درجه دارد. بعضى يك درجه ايمان دارند وبعضى دو درجه.بعضى هم هفت تا ده درجه. نبايد كسانى كه ايمان كاملترى دارند از ديگران بيش از ظرفيت آنها توقع داشته باشند. نابودي شش گروه به شش چيز يهلك اللّه ستابست : الا مراء بالجور, والعرب با لعصبية , والدهاقين بالكبر , والتجار بالخيانة , و اهل الرستاق با لجهل , والفقهاء بالحسد. (53) خداوند متعال شش گروه را به شش خصلت از بين مى برد : زمامداران را به ستمكارى , عرب را به عصبيت (ملى گرايى ) , دهقانان ( دهبانان ) را به خودخواهى ,بازرگانان را به خيانت , روستاييان را به نادانى و فقها را به حسادت . ولايت پذيري امام صادق(ع) همواره مساءله ولايت را مطرح مى كرد, و مى فرمود: ((ولايت از نماز, روزه, زكات و حج برتر است, و دليل آن را چنين ذكر مى كرد: ((لانها مفتاحهن والوالى هو الدليل عليهن; (54) زيرا ولايت كليد همه آنها است, و حاكم و رهبر, راهنماى مردم به سوى همه آنها است.)) و گاهى مى فرمود: ((من مدح سلطانا جائرا و تخفف و تضعضع له طمعا فيه كان قرينه فى النار; (55) كسى كه سلطان ستمگرى را تمجيد كند, و دربرابر او فروتنى و كرنش نمايد, تا در كناراو به نوايى برسد, چنين كسى همدم آن سلطان در ميان آتش دوزخ خواهد بود.)) و زمانى ديگر از رسول خدا(ص) نقل مى كرد كه فرمود: ((الفقهاء امناء الرسل ما لم يدخلوا فى الدنيا; (56) علماى دين نمايندگان امين پيامبران هستند تا هنگامى كه وارد در دنيا نشده اند.))) شخصى از رسول خدا(ص) پرسيد:نشانه ورود آنها در دنيا چيست؟ رسول خدا(ص) فرمود: ((اتباع السلطان, فاذا فعلوا ذلك فاحذروهم على دينكم; (57) پيروى سلطان, هرگاه دانشمندان چنين كنند, براى حفظ دينتان از آنها بپرهيزيد.)) رسم رفاقت دوست خوب يكى از سرمايه هاى بزرگ زندگى و از عوامل خوشبختى آدمى است و انسان در انس با دوست احساس مسرت مى كند و شادمانى و نشاط را در گرو همنشين با رفيق مى داند. رفيق شايسته, براى جوان جايگاه خاص خويش را دارد و اهميت آن به گونه اى است كه در شكل دهى شخصيت او نقش بزرگى ايفا كرده, اولين احساسات واقعى نوع دوستى را در وى ايجاد مى كند. جوان از يك سو به كشش طبيعى و خواهش دل, عاشق دوستى و رفاقت است و به ايجاد عميق ترين روابط دوستانه با يك يا چند نفراز همسالان خود هست وازطرف ديگر براثراحساسات ناسنجيده و عدم نگرش عقلانى ممكن است در دام رفاقت با دوستان نادان و تبهكار افتد، از اين رو خطر وجود دوستان بد وناپاك, اين نگرانى را در جوان ايجاد مى كند كه چگونه يك دوست خوب و يكدل را انتخاب كنم؟ امام صادق(ع) رفقا را سه نوع مى داند: 1 كسى كه مانند غذا به آن نياز هست و آن (رفيق عاقل) است. 2 كسى كه وجود او براى انسان به منزله بيمارى مزاحم و رنج آور است و آن (رفيق احمق) است. 3 كسى كه وجودش به منزله داروى شفا بخش است و آن (رفيق روشن بين و اهل خرد) است. (58) شيوه انتخاب دوست در نگاه پيشواى ششم, اين گونه است: (رفاقت, حدودى دارد, كسى كه تمام آن حدود را دارانيست, كامل نيست, و آن كس كه داراى هيچ يك از آن حدود نيست, اساسا دوست نيست: 1 ظاهر و باطن رفيق, نسبت به تو يكسان باشد. 2 زيبايى و آبروى تو را جمال خود بيند و نازيبايى تو را نا زيبايى خود بداند. 3 دست يافتن به مال يا رسيدن به مقام, روش دوستانه او را نسبت به تو تغيير ندهد. 4 در زمينه رفاقت, از آنچه در اختيار دارد, نسبت به تو مضايقه ننمايد. 5 تو را در مواقع گرفتارى و مصيبت ترك نگويد.) (59) دوست آينه تمام نماى دوست است و دو دوست مثل دو دست اند كه آلايش يكديگر را مى شويند و به فرموده امام صادق ( ع ) : كسى كه بيند دوستش روش ناپسندى دارد و او را بازنگرداند, با آنكه توان آن را دارد, به او خيانت كرده است. (60) همچنين فرموده اند: دوست داشتنى ترين برادر من كسى است كه عيوب مرا به من هديه كند (به من بازگو كند). (61) امام صادق(ع) ضمن تإكيد فراوان به انتخاب دوست خوب وپايدارى دراين دوستى, جوانان را ازرفاقت با نادان و احمق پرهيز مى دهد: كسى كه از رفاقت با احمق پرهيز نكند, تحت تإثير كارهاى احمقانه وى قرارمى گيرد و اخلاقش همانند اخلاق ناپسند او مى شود. (62) در فرهنگ نورانى حديثى ما, جوانان را از رفاقت با بدنامان بر حذر داشته, آنان را به دورى از دوستان خائن و متجاوز و سخن چين ترغيب مى سازند. (63) امام صادق(ع) مى فرمايد: (از سه طأفه مردم كناره گيرى كن وهرگز طرح دوستى ورفاقت با آن مريز;خأن, ستمكار وسخن چين. زيرا كسى كه براى توبه ديگرى خيانت كند, روزى نيز به تو خيانت خواهد كرد و كسى كه براى تو به ديگران ظلم و تجاوز كند, به تو نيز ظلم خواهد كرد و كسى كه از ديگران نزد تو سخن چينى كند, عليه تو نيز نزد ديگران نمامى خواهد نمود.) (64) راه و (رسم رفاقت) در ثبات و پايدارى دوستى موثر است. گوشه اى از شيوه آن را دركلام امام صادق(ع) مى نگريم: (كمترين حق آن است كه: دوست بدارى براى او چيزى كه براى خود دوست مى دارى. كراهت داشته باشى درحق او, ازآن چه براى خود كراهت دارى.ازخشم او بپرهيزى, به دنبال رضا وخشنودى او باشى. با جان و مال و زبان ودست و پايت او را كمك كنى. مراقب وراهنماى او و آيينه او باشى. سوگندش را قبول كنى, دعوتش را اجابت نمايى, هرگاه بيمار شد,به عيادتش بروى وهرگاه فهميدى حاجتى دارد, قبل از اين كه بگويد, آن را انجام دهى, و وى را ناگزير نكنى كه انجام كار را از تو درخواست كند...) (65) رهنمودهاي امام (عليه السلام) به عبدالله بن جندب عبدالله بن جندب كيست؟ عبدالله بن جندب ازعلماى بزرگ شيعه و راويان پارسا ومورد اطمينان درسده دوم هجرى و ازياران امام صادق, امام كاظم وامام رضا عليهم السلام است. (66) هشدار به دوستان امام صادق ( ع ) دراولين جمله از سفارش هاى سازنده خود, به دوستان خود هشدار مى دهد و آن ها را از خطر دام هاى شيطان آگاه مى سازد: (ياعبدالله! لقد نصب ابليس حبأله فى دارالغرور فما يقصد فيها الااوليأنا); اى عبدالله! ابليس دام هايش را در دنياى فريبنده فقط به قصد شكار دوستان ما پهن كرده است. يابن جندب! ان للشيطان مصأد يصطادبها فتحاموا شباكه ومصأده.) اى پسر جندب! شيطان مكان هايى براى شكار دارد. مواظب دام ها و شكارگاههاى او باشيد! عبدالله بن جندب مى پرسد: يابن رسول الله(ص) و ماهى؟ اى پسرفرستاده خدا! آنها چيستند؟ (اما مصائده فصد عن برالاخوان, و اما شباكه فنوم عن قضإ الصلوات التى فرض الله.) اما از ابزارهاي شكار اوجلوگيري از محبت ونيكى دوستان به يکديگر و از دام هاى شيطان خواب درهنگام نماز تا جائي که قضا گردد. فايده هاى نيكى به برادران دررفتارها و روابط اجتماعى, كه تشكيل دهنده بخش عظيمى اززندگى انسان ها, است, داشتن حس هميارى و روحيه نيكى به برادران دينى نشانده دهنده پويايى و سلامت جامعه است.امام صادق(ع) از سويى بى توجهى به آن را شكارگاه شيطان شمرده و از سوى ديگر اهميت و ارزش اين خصلت نيكو را با ذكر گوشه هايى از آثار و فوأد آن, اين گونه بيان داشته است: الف عبادت خدا (اما انه مايعبدالله بمثل نقل الاقدام الى برالاخوان و زيارتهم). (67) آگاه باش! همانا خداوند به چيزى مانند گام برداشتن در راه نيكى به برادران و ديدار آن ها بندگى نشده است. ب سعى بين صفا و مروه (يابن جندب! الماشى فى حاجه اخيه كالساعى بين الصفا و المروه.) (68) اى پسر جندب! كسى كه براى بر طرف كردن نياز برادر خود گام بر مى دارد مانند كسى است كه سعى بين صفا و مروه مى كند. ج به خون غلطيدن در راه خدا (وقاضى حاجته كالمتشحط بدمه فى سبيل الله يوم بدر واحد); (69) برطرف كننده نياز برادر دينى همانند كسى است كه روز بدر و احد در راه خدا به خون خود بغلطد. د همنشينى با حور (يابن جندب! من سره ان يزوجه الله الحور العين و يتوجه بالنور فليدخل على اخيه المومن السرور); (70) اى پسر جندب! هركه خوشحال مى شود از اين كه خداوند او را به ازدواج حور العين در آورد و تاج نور بر سرش نهد بايد دل برادر مومنش را شاد سازد. عقوبت سستى دررفع نياز برادران (ما عذب الله امه الا عنداستهانتهم بحقوق فقرإ اخوانهم); (71) خداوند امتى را عذاب نخواهد كرد, مگر در وقتى كه نسبت به حقوق برادران نيازمند خود سستى نمايند. آسيب شناسى روابط اجتماعى امام جعفرصادق(ع) چند مورد از آسيب هاى روابط اجتماعى را چنين بيان كرده است: 1 غش: خيانت, نيرنگ وكلاه بردارى. 2 تحقير: خوار و كوچك شمردن ديگران و بى توجهى به شخصيت آن ها. 3 دشمنى: كينه توزى و درگيرى. 4 حسادت: ناراحت شدن از خوبى هاى ديگران و خير ديگران را نخواستن. (و من غش اخاه وحقره وناواه جعل الله النار مإواه, و من حسد مومنا انماث الايمان فى قلبه كما ينماث الملح فى المإ); (72) هركس به برادر مومنش نيرنگ زند و او را كوچك و خوار شمارد و با او درگير شود, خداوند جايگاهش را آتش قرار دهد و هر كه به مومنى حسادت ورزد ايمان در دلش آب شود, همانند آب شدن نمك در آب.) زيان هاى غفلت از نماز امام صادق(ع) در ادامه سفارش هايش به عبدالله بن جندب فرمود: (يابن جندب! اقل النوم بالليل و الكلام بالنهار فما فى الجسد شيىء اقل شكرا من العين واللسان, فان ام سليمان فالت لسليمان (ع) يابنى اياك و النوم فانه يفقرك يوم يحتاج الناس الى اعمالهم); (73) اى پسرجندب! درشب كم بخواب و در روز كم بگو, زيرا درجسم آدمى عضوى كم سپاس تر از چشم و زبان نيست. همانا مادر سليمان به سليمان گفت: پسرم! از خواب بپرهيز, زيرا تو را در روزى كه مردم به اعمال و كردار خود نيازمندند, سخت محتاج مى كند. باتوجه به نياز طبيعى و لازم انسان به خواب , مذمت آن در اين سخنان مربوط به پرخوابى و خواب هايى است كه انسان را از انجام وظايف دينى و دنيايى باز مى دارد. كردارهاى برتر (يابن جندب! صل من قطعك,واعط من حرمك, واحسن الى من اسإ اليك, وسلم على من سبك, و انصف من خاصمك,واعف عمن ظلمك, كما انك تحب ان يعفى عنك , فاعتبر بعفوالله عنك , الاترى ان شمسه اشرقت على الابرار و الفجار و ان مطره ينزل على الصالحين و الخاطئين.) (74) اى پسر جندب ! با كسى كه از تو بريده, وصل كن; به كسى كه چيزى به تو نداده, چيز بده; با كسى كه به تو بدى كرده, خوبى كن; به كسى كه به تودشنام داده, سلام كن; باكسى كه با تو دشمنى كرده,انصاف داشته باش و از كسى كه به تو ظلم كرده, در گذر, همچنان كه دوست دارى از تو در گذرند. پس از گذشت خداوند از خودت عبرت بگير. آيا نمى بينى خورشيد خداوند برخوبان و بدان مى تابد و بارانش بر صالحان و مجرمان نازل مى شود؟ سيماي شيعه در نگاه امام صادق ( عليه السلام ) حضرت به شيعيان توصيه و سفارش مى كردند كه به زيارت يكديگر برويد , كه اين ديد و بازديدها دل هايتان را زنده مى دارد. و احاديث و سخنان ما را به يكديگر نقل كنيد, كه سخنان و احاديث ما, شما را به يكديگر پيوند مى دهد و بهره گيرى از آنها هدايتتان مى كند و نجاتتان مى بخشد. اما اگر آنها را ترك كنيد گمراه شده و هلاك مى گرديد. پس به احاديث و سخنان ما توجه نمائيد كه من نجات شما را با عمل به آنها تضمين مى كنم. آخرت قد جلت الاخره فى اعينهم حتى ما يريدون بها بدلا... و انما كانت الدنيا عندهم بمنزله الشجاع الارقم و العدو الاعجم; (75) آخرت در نگاه آن ها بسيار بزرگ است, به اندازه اى كه چيزى را با آن عوض نمى كنند... و دنيا نزد آن ها همانند مار گزنده و دشمن بى زبان است. پيروان حقيقى و دوستان واقعى خاندان نبوت عليهم السلام به چيزى جز آخرت نمى انديشند و تمام كردارها و رفتارهاى خود را با نگاه به آخرت مى سنجند. دنيا در نظر مومن وسيله اى است براى رسيدن به هدفى بزرگ كه همان زندگى جاودان آخرت است. دوستان حقيقى اهل بيت عليهم السلام از مواهب دنيوى بهره مى برند, اما هرگز زندگى جاودان را با زندگى گذراى دنيا عوض نمى كنند. انس با خدا (انسوا بالله واستوحشوا مما به استإنس المترفون); (76) آن ها با خدا انس گرفته اند و از آن چه كه مال اندوزان به آن انس گرفته اند, در هراسند. مومنان ازنعمت هاى الهى بهره مى برند اما به آن ها وابسته نمى شوند.وابستگى به مال دنيا موجب بندگى انسان دربرابر ماديات خواهد شد. زراندوزان هماره به ثروت خود وابسته اند. شيعيان واقعى با ياد خدا آرامش مى يابند نيستند. حضرت صادق(ع) پس ازبرشمردن اين دوويژگى مهم,فرمود:(اولئك اوليأى حقا بهم تكشف كل فتنه وترفع كل بليه);(77) آن ها دوستان حقيقى من هستند. به وسيله آن ها فتنه شكست مى خورد و هرگرفتارىها بر طرف مى شود. سخاوت (يابن جندب! ان شيعتنا يعرفون بخصال شتى: بالسخإ و البذل للاخوان); (78) اى پسر جندب! همانا شيعيان ما به چند خصلت شناخته مى شوند: به سخاوت و بخشش به برادران. خواندن پنجاه ركعت نماز و رعايت وقت نماز (وبإن يصلوا الخمسين ليلا و نهارا... و يحافظون على الزوال); (79) شيعيان ما در شبانه روز پنجاه ركعت نماز مى خوانند و توجه به وقت نماز ظهر (خواندن نماز اول وقت) دارند. ((ابوبصير)) مى گويد: امام صادق(ع)در آخرين لحظه هاى عمرش فرمود: همه اقوام و خويشان مرا خبر كنيد. همين كه همه بستگانش را خبر كرديم و همه در خانه حضرت جمع شدند , حضرت فرمود: شفاعت ما هرگز نصيب كسى كه نماز را سبك مى شمارد نخواهد شد. دورى از پرخاش و داد و فرياد (لايهرون هريرالكلب); (80) شيعيان ما همانند سگ وزوزه نمى كشند. دورى از طمع (ولايطمعون طمع الغراب); (81) شيعيان ما همانند كلاغ طماع و حريص نيستند. دورى از دشمنان (و لايجاورون لنا عدوا و لا يسإلون لنا مبغضاولوماتوا جوعا); (82) شيعيان ما با دشمنان همسايگى نمى كنند و اگر از گرسنگى بميرند, چيزى از آن ها نمى خواهند. دقت در خوراك (شيعتنا لايإكلون الجرى... و لا يشربون مسكرا); (83) شيعيان ما مارماهى نمى خورند.. . و شراب نمى نوشند. شيوه برخورد با گناهكاران 1- گفتن خوبى ها و پرهيز از سخن ناروا (يابن جندب لاتقل فى المذنبين من اهل دعوتكم الا خيرا); (84) اى پسر جندب! به گناهكاران از همكيشان خود جز خوبى و نيكويى چيزى مگو. در برخورد با گناهكاران بايد با سخنان نيكو و گفتن خوبى هاى آنان, اميد مرده در آن ها را زنده كرد و از خشونت, گفتار ناروا و بازگو نمودن لغزش هاى آن ها پرهيز كرد ; زيرا چنين برخوردهايى مجرمان را از پيمودن راه درست نااميد و نسبت به دين و آموزه هاى آن گريزان مى سازد. 2 در خواست توفيق براى گناهكاران (واستكينوا الى الله فى توفيقهم); (85) توفيق آن ها را خاضعانه از خداوند بخواهيد. 3 در خواست توبه براى گناهكاران (ان الله يحب التوابين); خداوند كسانى كه بسيار توبه مى كنند را دوست دارد. (86) توبه روشى است كه امام صادق(ع) براى پاكسازى گناهكار توصيه كرده است: شيعيان واقعى بايد ازخدا بخواهند كه گناهكاران ازكردارناشايست خودپشيمان شوند وبه سوى خدا بازگردند, زيرا خداوند بسيار توبه پذير و بخشنده است; (اناالله هوالتواب الرحيم) (87) دورى جستن از عقايد منحرف خطر بدعت ها, گرايش هاى منحرف و قرأت هاى ناصواب از دين, هميشه متوجه جوامع شيعى بوده است. (يابن جندب! بلغ معاشر شيعتنا و قل لهم: لاتذهبن بكم المذاهب); (88) اى پسر جندب! به شيعيان ما بگو; مبادا را عقايد منحرف, شما را از مذهب خودتان بيرون برد. اساس اسلام آخرين جمله از سفارش هاى امام صادق(ع) به ابن جندب درباره اهميت و ارزش محبت اهل بيت عليهم السلام است. (لكل شيىء اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البيت); (89) هرچيزى را پايه اى است و پايه اسلام, محبت ما, اهل بيت عليهم السلام است. منبع : Tafrihi.com :: Best Site Tafrihi بهترین سایت تفریحی برای جوانان ایرانی
-
نگاه مهربان امام صادق(عليه السلام) به جوانان، همراه با بزرگداشت شخصيت، تكريم استعدادها و صلاحيتها، احترام به نيازها و توجه به قلبهاى پاك و زلال آنان بود و اقبال جمع جوانان به سوى امام(عليه السلام) فرايندعملكرد و رفتار متين، محبتآميز، حكيمانه و سرشار از خلوص وعاطفه آن حضرت بود، بدان حد كه سخنش بر دل آنان مىنشست، زيرا گرايش جوان به خوبى، نيكى و زيبايى بيشتر و سريعتر ازديگران است. پديدهاى كه امام بدان اشاره نموده مىفرمايد: «انهم اسرع الى كل خير» جوانان زودتر از ديگران به خوبيها روى مىآورند. رفتار و سخن امام صادق(عليه السلام)ترجمان حقيقى اين گفته رسول خدا(صلي الله عليه و آله)است كه فرمود: «اوصيكم بالشبان خيرا، فانهم ارق افئده» سفارش مىكنم شما را كه، با جوانان به خوبى و نيكويى رفتاركنيد، چرا كه آنان نازك دل و عاطفىترند. امام ضمن توجه به روح لطيف و احساس آرمانى جوانان، ياران ونزديكان خود را نيز به دقت و توجه در اين نكات رهنمون مىساخت. از جمله، يكى از ياران امام به نام «مؤمن طاق» براى پيامرسانى و تبليغ دين، مدتى را در شهر بصره گذراند. وقتى كه بهمدينه بازگشت، خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيد، حضرت از او پرسيد: - به بصره رفته بودى؟ - آرى! - اقبال مردم را به دين و ولايت چگونه ديدى؟ - اندك است! مىآيند ولى كم!! جوانان را درياب، زيرا آنان به نيكى و خير از ديگران پيشتازترند. گزيدهاى از منشور جوان را در انديشه صادق آل محمد(ص) مرورمىنماييم: كوچ عصر جوانى «فرصت نيكو» و «نسيم رحمت» است كه بايد به خوبى ازآن بهره جست و با زيركى، ذكاوت و تيزبينى آن نعمت خداداد راپاس داشت; زيرا كه اين فرصت، «ربودنى» و «رفتنى» است وضايع ساختن آن، چيزى جز غم، اندوه و پشيمانى را براى دوران پساز آن به ارث نمىگذارد. زندگى كوتاه است و راه كار دراز و فرصت زودگذر! تنها سرمايه گرانبهاى ما وقت است كه بازگشتى ندارد، از اين رو بزرگترين فن بهترزيستن، بهره جستن از فرصتهاى بىنظيرى است كه برما مىگذرد; اين سخن امام صادق(عليه السلام) را بايد جدى گرفت: «من انتظر عاجلة الفرصة مواجلة الاستقصاء سلبته الايام فرصته،لان من شان الايام السلب و سبيل الزمن الفوت» به هركس فرصتى دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت كامل آنرا تاخير اندازد، روزگار همان فرصت را نيز از او بربايد، زيرا كار ايام، بردن است و روش زمان، از دست رفتن. رنگ خدا آدمى با ورود به دوران جوانى به دنبال «هويت» جديدى مىگردد;آن احساس نسبتاپايدار از يگانگى خود، از اين كه: «من كه هستم و كه بايد باشم؟» كه دستيابى به آن، به فرد امكان مىدهد كهارتباطات خود را با خويشتن، خدا، طبيعت و جامعه تنظيم دهد. در اين مرحله هويتيابى نقش «آگاهى و بينش» بسيار مؤثر وكارساز بوده، بر «رفتار و عمل» پيشى دارد، در اين دوران، ممكن است سرگردانى در هويت سبب گردد كه جوان نسبت به كيستى و نقش اجتماعى خود دچار ترديد گردد و اين شك ضمن برهم زدن هماهنگى و تعادل روانى، او را به «بحران هويت» بكشاند، بحرانى كه جوان به پيرامون اهداف بلند مدت، انتخاب شغل، الگوهاى رفاقت، رفتار و تمايل جنسى، تشخيص مذهبى، ارزشهاىاخلافى و تعهد گروهى با ترديد و شك خواهد نگريست. در شكلدهى هويت، «معرفت دينى» نقش مهمى را ايفا مىكند و درواقع، دين مىتواند تكيه گاه جوان و رهايى دهنده او از اينبحران باشد; البته «دانش»، «كار و تلاش» نيز در ساماندهى هويت او كارساز است. بنابراين، جوان بايد رنگ خدايى گيرد تا هويتش خدايى گردد،«دين» همان «رنگ خدا» است كه همگان را بدان دعوت مىكنند: (صبغهالله و من احسن من الله صبغه) ; رنگ خدايى (بپذيريد!) وچه رنگى از رنگ خدا بهتر است؟ امام صادق(عليه السلام) درباره آيه فوقمىفرمايد: «مقصود از رنگ خدايى همان دين اسلام است.» دين به انگيزه جوان در بنا و آراستن هويت او پاسخ مىدهد، چراكه آدمى داراى عطشى است كه فقط با پيمودن راه خدا فرومىنشنيد ، از اين رو امام صادق(عليه السلام)، يادگيرى بايدها و نبايدها و انديشههاى سبز دين را از ويژگيهاى دوران جوانى مىداند. وگاه نسبتبه آن دسته از جوانانى كه «علم دين» نمىدانند و درپىآن نمىروند، رنجيده خاطر مىگردد. قرائت معتبر دين دين اسلام، همان روش زندگى است كه ميان زندگى اجتماعى و پرستشخداى متعال پيوند مىدهد و در همه اعمال فردى و اجتماعى براىانسان مسووليت خدايى ايجاد مىكند، كه اين مجموعه عقايد ودستورهاى علمى، اخلاقى، سبب خوشبختى انسان در اين سرا و سعادت جاويد در جهان ديگر مىشود. فهم از دين چگونه است؟ و جوان دين خود را از كه بجويد؟! آيا هركس مىتواند به فهمى از دين برسد؟! آيا هر فهمى از دين، صواب و پسنديده است؟! آيا «فهم دينى» فهم نسبى است و هيچ فهم ثابتى وجودندارد؟! و يا آن كه يك تفسير و قرائت رسمى از دين وجود دارد. پس از رحلت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله)، مكتباهلبيت(عليهم السلام) به عنوان «ثقل اصغر» در جايگاه اهل بيت عليهم السلام به عنوان مبين حقيقى دين، خوش درخشيد، و ليكن افراد و گروههايى نيز به دلائلي!! در برابر اين انديشه قرارگرفته، با طرح «قرائت مختلف از دين» به مقابله با معارف معصومان عليهم السلام پرداختند و مع الاسف تاريخ فرهنگ و معارفاسلامى ما هميشه شاهد عرصه گردانى و فريب افكار عمومى از سوىخالقان ديدگاههاى دينى بود. در عصر امام صادق(عليه السلام) جداى از رواج مكاتب الحادى و هجومانديشههاى يونانى و ايجاد نهضت ترجمه، ديدگاهها و نظرياتگوناگونى در چارچوب «قرائتهاى دينى» طرح گرديد، حتى برخى ازارباب فرقه ها كه خود مدتى در محضر پيشواى ششم شاگردى كرده بودند، به طرح ديدگاه خويش و عنوان ديدگاه برتر و صواب پرداختند و درمقابل منادى، احياگر و متولى قرائت حقيقى دين، امام صادق(عليه السلام)، ايستادگى كردند و گروهى را به سمت خود كشاندند. امام در برخورد با اين ديدگاهها، خود به افشاى آنها پرداخت واز سويى به تربيتشاگردان همت گمارد تا آنان در عرصههاى مناظره و گفتگو به بافتههاى ايشان پاسخ گويند. نكتهاى كه بسيار دل امام را مىآزرد، توطئه جذب جوانان از سوىاين فرقههاى منحرف، اما مدعى اسلام بود، به عنوان نمونه، امامصادق(عليه السلام) جوانان را از گرايش به دو فرقه مطرح آن عصر، مرجئه و غلاه بر حذر مىداشت. امام مىفرمود: «برجوانانتان از غلات برحذر باشيد كه آنها را به فساد نكشانند; زيرا غلات پستترين خلق خدا هستند، اينان عظمتخداى را كوچك شمرده و ادعاى ربوبيت و خدايى را براى بندگان او قائلهستند.» امام با اصل قرار دادن پيشگيرى، ارائه دقيق دين حقيقى وبرگرفته از مكتب اهلبيت عليهم السلام ، جوانان توصيه مىكردند تا راه را بر رهزنان انديشه جوانان سد نمايند، حضرتمىفرمود: «جوانان را دريابيد! به آنان حديث و دين بياموزيد، پيش از آنكه مرجئه (نام يك فرقه) برشما پيشىگيرند.» امام صادق(عليه السلام) همچنين جوانان را مخاطب خود ساخته مىفرمايد: «يامعشرالاحداث! اتقواالله و لاتاتوا الروساء، دعوهم حتىيصيروا اذنابا لا تتخذوا الرجال ولائج من دون الله، انا و اللهخير لكم منهم» اى گروه جوانان! از خدا پروا كنيد و نزد روسا(ى منحرف) نرويد،واگذاريدشان تا (از جايگاه بافتنى خود بيفتند و) به دنباله روتبديل شوند، آنان را به جاى خدا همدم خود نگيريد، به خدا سوگندكه من براى شما از ايشان بهترم. آنگاه با دست خود به سينهاش زد. خاتمه سخنان و گفته هاى نغز امام صادق(عليه السلام) روح و جان را قوت بخشيده،منشور دستورهاى زندگى و سعادتمندى آن است. اميد است جامعه جوان و پر نشاط، سخنان امام صادق (عليه السلام) را الگوي شخصيت و رفتار خود قرار دهند تا بتوانند با اين روش امام عصر (عجل الله تعالي) را دريابند و قدم در مسير سبز او بگذارند و با او همگام شوند .
-
دانلود تمام کتاب های صادق هدایت
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانلود داستان و رمان و کتب ادبی
دانلود تمام کتاب های صادق هدایت جهت دانلود روي هز يك از لينك هاي زير كليك كنيد 3 قطره خون زنده به گور اسیر فرانسوی زنی که مردش را گم کرد افسانه آفرینش س.گ.ل.ل انسان و حیوان سامپینگه اوسانه سایه ی مغول آب زندگی سگ ولگرد آبجی خانم شب های ورامین آتش پرست شرح حال یک الاغ آخرین لبخند صورتک ها آفرینگان طلب آمرزش آقا بالا عروسک پشت پرده آینه شکسته علویه خانم بن بست فردا بوف کور کاتیا پدران آدم کاروان اسلام پروین دختر ساسان گجسته دژ پیشگویی های زرتشت گرداب تاریک خانه گیاه خواری تجلی لاله تخت ابونصر مادلن ترانه های خیام مازیار توپ مرواری محلل چنگال مرده خورها حاجی آقا مردی که نفسش را کشت حاجی مراد مرگ داش آکل میهن پرست داوود گوژپشت وغ وغ ساهاب دن ژوان کرج منبع: www.sadeghhedayat.com -
آثار صادق هدایت به 25 زبان ترجمه شدهاند
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار علمی، فرهنگی، هنری و اجتماعی
آثار صادق هدایت به 25 زبان ترجمه شدهاند ایسنا نوشت: جهانگیر هدایت گفت: «تعدادی از آثار صادق هدایت به زبان کرهای ترجمه شده و به این ترتیب، ترجمه آثار این نویسنده به زبانهای خارجی، به 25 زبان رسیده است.» برادرزاده این نویسنده عنوان کرد: «پروفسور گیوساپ شین که استاد دانشگاههای هانکوک و یونسی در کره جنوبی است، به زبان و ادبیات فارسی تسلط کامل دارد و تعدادی از آثار صادق هدایت را به زبان کرهای ترجمه و در دو جلد کتاب منتشر کرده است.» او افزود: «یک مجموعه شامل داستانهای سه قطره خون، گرداب، داش آکل، آینه شکسته، شبهای ورامین، سگ ولگرد، سایه مغول و زنده به گور است. در این کتاب که سال 2002 منتشر شده، روی جلد مینیاتورهای ایرانی دیده میشود و پشت جلد هم تصویر نقاشیشده صادق هدایت آمده است. نکته جالب در این کتاب آن است که در هر صفحه متن کامل فارسی و ترجمه کرهای مقابل هم آمدهاند.» هدایت در ادامه گفت: «کتاب بعدی هم که روی جلد آن مینیاتورهای ایران و پشت جلد، تصویر صادق هدایت است، در سال 2002 در کره چاپ و منتشر شده و دربرگیرنده داستانهای طلب آمرزش، لاله، صورتکها، چنگال، مردی که نفسش را کشت، محلل و گجستهدژ است در هر صفحهی کتاب، متن فارسی و کرهای مقابل هم آمدهاند.» او با بیان اینکه این کتابها را پروفسور گیوساب شین توسط پونه ندائی برایش فرستاده است، گفت: «علاوه بر این، پروفسور گیوساپ شین مجموعهای سهجلدی درباره فرهنگ ایران منتشر ساخته است. او چند کتاب از ادبیات کلاسیک ایران را ترجمه و منتشر کرده و مقالات متعددی درباره تاریخ و فرهنگ ایران در مجلات معتبر کره جنوبی منتشر کرده است.» جهانگیر هدایت در پایان اظهار کرد: «ادبیات و فرهنگ دنیا دارد کار خودش را میکند و از ادبیات غنی و نویسندگان شهیر ایرانی تجلیل میکند و هنوز صادق هدایت بر تارک ادبیات داستانی معاصر ایران قرار دارد.» -
مرورى كوتاه در احوال امام جعفر صادق (ع)
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در شهادت ائمه اطهار (ع)
مرورى كوتاه در احوال امام ششم عليه السلام [align=justify]نامش«جعفر»و كنيهاش«ابو عبد الله»و لقبش«صادق»،پدر گراميش امام محمد باقر عليه السلام پنجمين امام و پيشواى شيعيان است. در هفدهم ربيع الاول سال هشتاد و سه هجرى قمرى در مدينه به دنيا آمد،بانوى گرامى«ام فروه»مادر اوست،امام خود در بارهى مادرش فرموده است:«مادرم از بانوان پرهيزكار و با ايمان و نيكوكار بود » مدت زندگيش شصت و پنجسال،و امامتش سى و چهار سال،از صد و چهارده هجرى تا صد و چهل و هشتبود،و زمامداران عصر امامت او:«هشام بن عبد الملك»،«وليد بن يزيد بن عبد الملك»،«يزيد بن وليد»،«ابراهيم بن وليد»و«مروان حمار»از بنى اميه،و«سفاح»و«منصور دوانيقى»از بنى عباس بودند. فرزندانش:«امام كاظم عليه السلام»،«اسماعيل»،«عبد الله»،«محمد ديباج»،«اسحاق»،«على عريضى»،«عباس»،«ام فروه»،و«اسماء»و«فاطمه»هفت پسر و سه دختر است[/align] -
ویژه نامه ایرانی سلام به مناسبت شهادت اما جعفر صادق (ع)
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در شهادت ائمه اطهار (ع)
در این تاپیک مطالب پایگاه ایرانی سلام در سالروز شهادت امام جعفر صادق در سال 1389 قرار خواهد گرفت نام : ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق (ع) تاریخ : دوشنبه 12 مهرماه 1389 ------> این تاپیک تا انتهای روز شهادت امام به روز رسانی خواهد شد [frame=3 10] ویـــژه نـــــامــه شــهــادت امــام جــعــفـــر صــــادق (ع) شناخت مختصرى از زندگانى امام صادق (ع) مرورى كوتاه در احوال امام جعفر صادق (ع) عبادت امام تسلیم و رضا در برابر خدا حلم و بردباری کمک به نیازمندان امام صادق (ع) و زمامداران اخلاق امام شامل امام کار می کند تجارت با سود عادلانه بودجه برای حل اختلاف امام و سفره شراب منع شرابخوار شرط آزاد کردن برده در برابر فقير خدا شناس و شاكر [/frame]