لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'عکاسی'.
36 نتیجه پیدا شد
-
چگونه در اندروید به عکاسی سیاه و سفید نماییم
a_gadget پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ترفند ها و نکته های جالب
در حالیکه در بسیاری از گوشیهای اندرویدی، جلوه سیاه و سفید کردن عکس به صورت پیش فرض وجود دارد، با انجام مراحل زیر میتوانید در هر گوشی اندرویدی اقدام به سیاه و سفید کردن عکسهای موجود در گالری (یا عکسهای جدید) نمایید: 1. برنامه Color Splash FX را از فروشگاه Google Play دریافت و نصب نمایید 2. بنا به شرایط یکی از دو گزینه Take Photo و یا Choose From Album را انتخاب نمایید. (ممکن است که برای رسیدن به قسمت انتخاب یکی از دو حالت ذکر شده، روی آیکون به علاوه ضربه بزنید 3. پس از باز شدن عکس مورد نظر، آن عکس به صورت خودکار به سیاه و سفید تبدیل میشود 4. روی آیکون ذخیره عکس ضربه بزنید 5. گزینه Save Photo را لمس کرده تا عکس شما به صورت سیاه و سفید ذخیره گردد ** توجه داشته باشید که عکسهای ذخیره شده به صورت پیش فرض در پوشه ColorSplashFX ذخیره میگردد منبع: Goorcan.com -
سونی اعلام کرد که 890 میلیول دلار در بخش سنسورهای عکاسی مخصوص تلفن های هوشمند و تبلت ها سرمایه گذاری می کند
a_gadget پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار دنیای تلفن همراه
سونی دیروز اعلام کرد که با توجه به پیشبینی های آنها تقاضا بمنظور استفاده از حسگر های تصویر برداری CMOS در آینده ای نزدیک افزایش خواهد یافت و بهمین دلیل خبر از سرمایه گذاری بزرگی در خط تولید سنسور های نوری خود بمنظور افزایش حجم تولید آنها داد. سونی در نظر دارد تا بهار سال آینده تولید ماهانه این چیپ ها را 20000 ورق افزایش دهد تا تولید ماهانه سه کارخانه آنها به رقم 80000 برسد که 5000 چیپ بیشتر از هدف نهایی آنها برای سالهای آینده خواهد بود. در صورت تحقق یافتن این هدف سونی در آینده خواهد توانست با ارائه آنها به سایر تولید کنندگان دستگاه های هوشمند بازار حسگر های تصویر برداری را در دستان خود حفظ کند. منبع: ibtimes.co.uk -
کتاب های الکترونیکی در زمینه عکاسی
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در کتاب های الکترونیکی فرهنگي , اجتماعی و هنری
در کتاب عکاسی هنرجویان به جای از بر کردن چند نام و اصطلاح در حوزه عکس و عکاسی مهارت عکاسی کردن را به صورتی علمی و عملی فراخواهند گرفت. مهارتی که به طور قطع می تواند نیازهای رشته تحصیلی آنان را در موارد بسیاری مرتفع ساخته و در پاره ای از موارد حتی ممکن است منجر به خلق آثاری ارزشمند در نوع خود گردد. دانلود غفوری، محمد ــ تهران: شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی مؤلف: محمد غفوری / عکاسی(١)- 1 پاسخ
-
- زمینه
- الکترونیکی
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
گزیده ای در مورد فلاش در عکاسی همانطوریکه میدانید عکاسی کاملاً وابسته به نور میباشد. در مطالب قبلی صحبت درباره این بود که چگونه تنظیمهای دوربین خود را شامل سرعت شاتر، اندازه دیافراگم، حساسیت، عمق میدان و... را انتخاب کنیم تا بتوانیم عکسهای بهتری بگیریم. با این حال، برخی مواقع نور موجود برای عکاسی مناسب نیست. در این حال باید از فلاشها کمک گرفت. فلاش درواقع راهی است برای همراه داشتن نور و روشن کردن صحنه. بسیاری از افراد نمیدانند که چه استفادههایی از فلاش میتوان به عمل آورد که در این مبحث به آن میپردازیم. به خاطر داشته باشید شما میتوانید در هر موقعیتی از نور فلاش استفاده کنید؛ حتی در هوای آزاد وقتی که آفتاب به روشنی میتابد، نور فلاش به عنوان نور فرعی برای از بین بردن سایههای ناخوشایند مثل سایههای زیر ابرو و بینی به کار میرود. البته قدرت نور فلاشها محدود است و با فاصله موضوع تا فلاش نسبت معکوس دارد؛ یعنی هرچه فاصله عکسبرداری بیشتر شود، شدت نور فلاش تا موضوع کمتر میشود و برای جبران این نقیصه باید دیافراگم لنز را بازتر کنید یا ISO دوربین خود را بالاتر ببرید. هر فلاش دارای یک عدد راهنما «Guide Number»است که در روی بدنه آن یا در کاتالوگ آن ذکر شده است که از تقسیم آن بر فاصله عکسبرداری عدد دیافراگم به دست میآید. به عنوان مثال اگر عدد راهنمای فلاش شما 24 باشد و بخواهید از فاصله 3 متری عکس بگیرید، باید دیافراگم دوربین را روی عدد 8 تنظیم کنید. البته این محاسبه تا مادامی که از ISO استفاده میکنید معتبر است. معمولاً طرز کار با فلاشهای معمولی کمی وقتگیر بوده و نیاز به محاسبه دارد به همین دلیل فلاشهای خودکار نیز به بازار عرضه شده است. در این نوع فلاشها از یک چشم الکترونیک استفاده میشود که نور لازم برای صحنه عکسبرداری را ارزشیابی کرده و متناسب با آن نور مناسب را از خود ساطع میکند که باعث سرعت عمل در عکاسی میشود. اگر میخواهید برای دوربین خود فلاش مجزا تهیه کنید، سعی کنید که دارای این مشخصات باشد: اولاً دارای چند درجه اتوماتیک باشد، ثانیاً قدرت نور دستی «manual» فلاش قابل تغییر باشد و بتوان آن را به صورت نصف، یکچهارم و یا یکهشتم تقلیل داد، ثالثاً فلاش قابلیت چرخش به بالا و اطراف را داشته باشد. در هنگام عکاسی با فلاش به نکات زیر توجه داشته باشید: 1- در هنگام استفاده از فلاش سرعت پلک دوربین باید روی درجه مخصوص فلاش تنظیم شود که در اکثر دوربینها سرعت یکشصتم ثانیه است، در غیر اینصورت عکسهای گرفته شده به صورت سیاه درخواهند آمد. 2- درصورتی که فالش دوربین شما قابلیت چرخش به اطراف و بالا را داشته باشد برای برطرف کردن سایه میتوانید فلاش را به سقف تابانده و درنتیجه سایهها بر روی زمین افتاده و از کادر عکس خارج میشوند، ضمن اینکه نور غیرمستقیم فلاش نوری نرم و بدون سایه است. البته به علت جذب نور فلاش توسط سقف نحوه محاسبه فاصله عکسبرداری برای تنظیم دیافراگم برابر خواهد بود با: 5/1×فاصله سقف تا سوژه + فاصله فلاش تا سقف 3- درصورتی که نور فلاش از زیر به موضوع بتابد، باعث ایجاد جلوههای ترسناک خواهد شد. در فیلمهای ترسناک اغلب از این نوع نورپردازی برای صحنههای موردنظر استفاده میشود. 4- درصورتی که نور فلاش از بالا به سوژه بتابد، حالت طبیعیتری پیدا میکند، زیرا ما عادت کردهایم که مردم را درحالی که نور از بالا به آنها میتابد رؤیت کنیم. نور خورشید و نور لایههای سقفی منازل از آن جملهاند. 5- همیشه استفاده از دو فلاش به طور همزمان بهتر از یکی است، برای اینکه دو فلاش به طور همزمان عمل کنند؛ میتوانید از چشمهای الکترونیک همزمانکننده که دارای قیمت ارزانی است و به زیر فلاش نصب میشوند. استفاده کنید. بهتر است در این مواقع از تابش دو نور فلاش مثلثی ترتیب دهید که سوژه در رأس آن قرار داشته باشد. 6- تاریک بودن محیط عکاسی باعث باز شدن مردمک چشم شده و در لحظه روشنشدن فلاش باعث انعکاس نور قرمز از شبکیه چشم شده که موجب قرمزی چشم خواهد شد. برای جلوگیری از بروز این مسئله اولاً سعی کنید در محیط روشن عکاسی کنید، ثانیاً چنانچه شخص در لحظه عکاسی به طور مستقیم به دوربین نگاه نکند یا اینکه فاصله فلاش عکاسی را از لنز دوربین افزایش دهیم. احتمال بروز لکه قرمز کاهش مییابد. در فلاشهای جدید درجهای به این منظور درنظر گرفته شده که با فعال کردن آن قبل از گرفتن عکس، فلاش به طور خودکار چند بار نور از خود ساطع میکند تا مردمک چشم به آن عادت کرده و مانع از قرمزشدن چشم شود. با تاباندن فلاش به سقف می توان از ایجاد سایه بر روی زمینه عکس جلو گیری نمود با استفاده از فلش در زیر نور خورشید می توان از به وجود آمدن سایه های نا خوشایند زیر ابرو وبینی جلو گیری کرد
-
۲۱ نمونه ژست برای شروع عکاسی گروهی از افراد
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات عكاسي و فیلمبرداری
۲۱ نمونه ژست برای شروع عکاسی گروهی از افراد ۱- وقتی در محیطی کار می کنید که تعداد زیادی همکار دارید و دوست دارید در ایامی از سال با هم عکس یادگاری بگیرید از این نمونه استفاده کنید. فقط سعی کنید که برای حفظ هارمونی عکس هم که شده بلندترها عقب تر بایستند و کوتاه ها جلوتر. ۲- اگر در حین عکاسی متوجه شدید که تعداد افراد تقریبا مساوی نیست و مثلا تعداد خانم ها کمتر است، بهتر است از این ژست استفاده نمایید. ۳- اگر برایتان مقدور است، شما بالاتر از جمع بایستید و از حضار حاضر در عکس بخواهید که به جهت ایستادن شما نگاه کنند. ۴- یک تغییر ساده را در این ژست تجربه کنید. افراد پشت سر به یک حالت دستان خود را حلقه کنند و فرد جلویی متفاوت از آنان دستان خود را دو طرف بدن خویش قرار دهد. ۵- یک ژست استانداردو زیبا و بسیار دوستانه برای عکاسی. ۶- یک ژست جالب و دوستانه. از دوستان تان بخواهید یک حلقه بسته درست کنند و شما در مرکز قرار گیرید و از پایین به بالا عکاسی کنید. ۷- ژستی بسته از قبلی. به طوری که سر افراد به هم نزدیکتر است. ۸- یک زست فوق العاده زیبا و جالب. این ژست به نوعی حرکت را نیز تداعی می سازد. از دوستان تان بخواهید هر کدام سر خود را به جهت مخالف فرد قبلی قرار دهد. ۹- یک ژست با سطحی صاف. برای داشتن عمق میدان بهتر است از افراد بخواهید که زاویه سر خود را با فرد جلویی مطابقت دهند و نسبت به فرد جلویی متمایل تر بایستند. ۱۰- یک ژست غیر رسمی. از افراد بخواهید همه با هم بپرند. ۱۱- یک ژست فوق العاده زیبا با عمق میدان عالی. برای اینکه بهترین عکس را داشته باشید از افراد بخواهید صورت خود را جوری پایین بیاورند که چانه های تمام افراد در یک راستا باشد. ۱۲- یک نمونه ژست فامیلی. افرادی که مسن تر هستند در وسط. جوان ها در سطح بالاتر و کودکان در سطح پایین. ۱۳- یک ژست ساده دیگر که برای جمع فامیلی خوب است وقتی بیرون از خانه به پیک نیک می روند. ۱۴- یک ژست ساده و زیبای فامیلی. ۱۵- یک ژست ساده با ترکیب بندی خوب. ۱۶- ژستی فوق العاده راحت با آرامش فراوان. ۱۷- ژستی متفاوت برای جمع های فامیلی. ۱۸- یک ژست ساده دیگر. ۱۹- یک ژست جذاب زمانی که به خارج از خانه می روید. بزرگترها کودکان را کولی کنند و رو به دوربین لبخند بزنند. ۲۰- یک ژست ساده به ترتیب قد. ۲۱- و در پایان ژستی آرام. دست در دست هم رو به سمت آینده ای زیبا. -
قانون یک سوم ها در عکاسی یکی از رایج ترین قواعد عکاسی، هنگامی که نمی خواهید سوژه اصلی را در مرکز عکس قرار دهید، “قانون یک سوم” است. این قانون به شکل ساده اینگونه عمل می کند: هر عکس افقی یا عمودی را دو خط افقی و دو خط عمودی فرضی مطابق شکل زیر به نُه قسمت مساوی تقسیم می کنند. اگر هنگام بستن کادر این خطوط را در ذهن خود مجسم کنید، می توانید عناصر عکس را طبق مناطق نُه گانه ی به وجود آمده در گروه هایی که یک سوم یا دوسوم کادر را اشغال می کنند قرار دهید و بر زیبایی بصری عکس خود بیفزایید. کابرد این قانون به دو صورت امکان پذیر است: ۱- مرکز سوژه اصلی را روی یکی از چهار نقطه ی تلاقی این خطوط فرضی قرار دهید. اینکه سوژه را روی کدام نقطه قرار دهید به سایر عناصر عکس بستگی دارد. مثلا ممکن است بخواهید سایه ی سوژه را هم که در قسمت پایین و چپ آن قرار دارد در کادر داشته باشید. در این صورت سوژه را در یک سوم بالا و راست قرار می دهید. ۲- عناصر مهم عکس را در محل هایی که خود این خطوط قرار دارند قرار دهید. بهترین نقاط قرارگیری عناصر مهم عکس، یک سوم بالایی عکس و یک سوم سمت چپ عکس هستند. از طرف دیگر، نقاط گوشه و خارج خط ها مکان های مناسبی برای تاکید نقاط مهم عکس نیستند. یکی از کاربردهای مهم این قاعده هنگام عکاسی از صورت، منطبق کردن خط واصل دو چشم روی خط فرضی افقی بالایی است. به این ترتیب که چشم ها روی خط یک سوم بالای کادر قرار می گیرند. قانون یک سوم دارای ساختار مشخصی است اما بسته به اینکه چگونه چیزها را “می بینید” و چگونه آنها را در ترکیب خود قرار می دهید، روش های زیادی برای کاربرد آن به وجود می آید. فراموش نکنید که این قواعد صرفا راهنماهایی برای عکس های بهتر هستند و اگر می توانید با تغییر قاعده یا شکستن آن عکس بهتری خلق کنید این کار را بکنید. منبع : عکس پرینت
-
هنر عکاسی منظره اگر از اطرافیانمان بپرسیم بهترین عکاس طبیعت چه کسی است، بیشتریها آنسل آدامز را نام خواهند برد. آدامز عکاسی حیات وحش را تجربه نکرده است و فقط کمی تجربه عکسی ماکرو هم داشت و هیچ وقت عکاسی زیر آب را نیز انجام نداده است. راحت تر بگویم، او خیلی از عکاسیهایی که آنها را زیر مجموعه عکاسی طبیعت میدانیم تجربه نکرده است. پس چرا وی بهترین عکاس طبیعت است؟ برای بدست آوردن چنین آثاری تنها موضوع جالب یا داشتن فوکوسی خوب یا بدست آوردن نوردهی مناسب کافی نیست. توانایی در دیدن زیباترین ترکیب بندی در منظره و تصور آن که در چاپ نهایی چگونه به نظر میرسد و همچنین انتقال الهام خود به بیننده از مهمترین ماهیتهای عکاسی منظره است. با پرورش دادن چشمها برای بهتر تشخیص دادن المانها میتوانید واکنشهای هیجانی بیننده را برانگیزانید. در این مقاله بیشتر روی دیدن و تصور کردن تمرکز کردم تا اینکه صحبت در مورد تکنیکها و ابزارها. اعتقاد دارم اینها برای به وجود آوردن یک عکس منظره موفق خیلی مهمترند. المانها و ویژگیها ( آناتومی منظره) المانها و عناصر تمام چیزهایی هستند که یک منظره را میسازند. المانها میتوانند اشیا، خطوط، انسانها و حیوانات باشند. اولین مرحله خلق کردن یک منظره خوب فراگیری چگونه دیدن این المانها است. من ابتدا یک تصویرذهنی از المانهایی که در دسترس دارم را درست میکنم سپس در مرحله بعدی آن المانها را با تغییر زاویه خود با یکدیگر هماهنگ میکنم تا یک ترکیب بندی با کمپوزیسیون خوبی بدست بیاورم. حالا به بعضی از این خواص میپردازیم. شکل: هر المانی در منظره دارای شکل واضحی است که میتوانند ساده یا نا منظم باشند. اشکال غیر عادی نسبت به اشکال ساده تر بیشتر جلب توجه میکنند. بعضی از اشکال به همدیگر کمک میکنند و بعضی دیگر باعث از بین بردن تمرکز از روی دیگر المانها میشوند. پیش زمینه عکس زیر از سنگهایی با شکلهای مختلف تشکیل شده است. اندازه: اندازه مقدار بزرگی و برتری المان در قاب است. به شما بستگی دارد که آیا میخواهید بیننده کم یا زیاد به عناصر توجه کند. میتوانید با انتخاب لنز و نقطه دید، اثر اندازه عناصر را نسبت به دیگر عناصر تشدید یا تسکین دهید. بافت: بافت میتواند بیننده را جذب کند و یا توجه کردن بر دیگر المانها را برای بیننده سختتر کند. منحنیها: بر خلاف شکل که منحصر به یک عنصر است، انحنا ممکن است نتیجه چیدمان چندین شئ باشد. منحنیها میتوانند بیننده را به سمت موضوع بکشند یا آنها را دور کنند. در عکسی که برای مثال طرح است شما میتوانید منحنیای ببینید که از پایین سمت چپ شروع شده و به نقطه طلایی بالا سمت راست به پایان رسیده. طرح: طرح تکرار عناصر در منظره است. میتواند تکرار شکل یا بافت باشد. رنگ: بعضی از رنگها نسبت به رنگهای دیگر تاثیر گذارترند. رنگهای روشن بیشتر جلب توجه میکنند تا رنگهای ملایم. دوباره به شما بستگی دارد که میخواهید بیننده به چه چیز مجذوب شود. بررسی این ویژگیها در عکس حالا به تمرین تحلیل عکس زیرکه در تپههای رنگی در تبریز گرفته ام میپردازیم. برنامهریزی و آمادگی عکس یک اتفاق دریک لحظه را ثبت میکند. پدیدههای زیبا و الهام بخشی در مکانها و جاهای مختلف اتفاق میافتند. بیشتر این اتفاقها بدون اینکه ثبت شوند میگذرند. در این لحظه که در حال خواندن این مقاله هستید درنقطهای از جهان نور طلایی رنگ خورشید به کوهی که بخشی از آن در ابر پنهان شده است بر خورد کرده و بازتابش آن روی دریاچه ای که روبروی آن است افتاده یا بخشی از یخچالهای طبیعی آنتارکتیکا در حال ریزش است و هزاران پدیده زیبا که در این لحظه در حال وقوع است. اما چگونه میتوانیم شانس خود را برای شاهد بودن این مناظر افزایش دهیم و با موفقیت آنها را ثبت کنیم؟ به ندرت میتوانیم وقوع پدیدهای زیبا را با قطعیت پیش گویی کنیم. اما اگر در مورد ان منطقه بیشتر بدانیم شانس بیشتری برای به تصویر کشیدن آن لحظهها خواهیم داشت. چند چیز میتواند موفقیت شما را افزایش دهد: بدانید کجا میروید و قصد دارید از چه چیزی عکاسی کنید. منطقه را حداقل یکبار بدون قصد عکاسی ببینید. دنبال محلهای خوب باشید. ترکیب بندیهای مختلفی را تجسم کنید، یک لیست ذهنی از المانهایی که در دسترس دارید تهیه کنید و همچنین زاویهها و پرسپکتیوهای مختلف را امتحان کنید. از انواع نور آگاهی داشته باشید: زمان دقیق طلوع و غروب منطقه ای که میخواهید بروید را بدانید. بهترین زمان عکاسی منظره هنگام طلوع و غروب است. اگر از زمان اتفاق آنها آگاه باشید میتوانید در زمان مناسب در منطقه مورد نظر قرار بگیرید. زودتر از موعد در محل حاضر شوید، زیرا میتوانید با آرامش کادر خود را ببندید، فیلترهای مورد نظر خودتان را انتخاب کنید و در مورد ترکیبتان بیشتر فکر کنید، در نتیجه در آن زمان مناسب فقط کافیست با خیال آسوده شاتر را بزنید. میتوانید همراه خودتان کتاب، دوربین اضافه یا آی پادتان را ببرید، تا هنگام زمان موعد سر گرم باشید. واقعا نمیتوانیم شانس خوب عکاس را در بعضی از عکسهای فوق العاده انکار کنیم، اما میتوانید شانس مو فقیت خود را با دیدن منطقه در زمانهای مختلف روز و حتی در فصلهای متفاوت افزایش دهید. هر چه بیشتر محل را بشناسید، موفقتر خواهید بود. اگر نتوانستید چیزی را ثبت کنید، اصلا نگران دست خالی برگشتن نباشید. دوباره در زمانهای دیگر سعی کنید. فراتر از منظره یک فروشنده میتواند شما را به چیزی متقاعد کند که خودش به آن اعتقاد ندارد. اما یک هنرمند نمیتواند با تسلیم کردن راستی و صداقت قادر به خلق یک اثر الهام بخش باشد. اول باید خودتان بر انگیخته شوید تا بتوانید دیگران را بر انگیزانید. هنگام دیدن یک پدیده زیبا در طبیعت باید به هیجان بیایید به زیباترین احساسها برسید تا بتوانید بیننده را هیجان زده کنید و احساستان را به آنها انتقال دهید.
-
عکاسی پانورما این مقاله در سه بخش اصلی ارائه میشود. 1-.چه تجهیزاتی نیاز داریم؟ 2- مقدمه چینی برای عکاسی پانوراما 3- عکس گرفتن برای ایجاد یک تصویر پانوراما در قسمت نخست این مقاله در مورد تجهیزات مورد نیاز صحبت خواهیم کرد. در قسمت دوم این مقاله به موضوع مقدمه چینی برای عکاسی پانوراما و عکس گرفتن برای ایجاد یک تصویر پانوراما خواهیم پرداخت. 1- چه تجهیزاتی نیاز داریم؟ شما با استفاده از هر دوربینی میتوانید یک تصویر پانوراما بیافرینید، حتی یک دوربین یکبار مصرف. تجهیزات دیگری لازم ندارید، اما شاید به مرور زمان احساس کنید که دیگر نمیتوانید بدون سه پایه عکسهای با کیفیتی بگیرید. تجهیزاتی که در زیر اشاره شده است به شما کمک میکند تا عکسهایتان را بهتر، آسانتر و با کیفیتتر بگیرید. سه پایه: با استفاده از سه پایه مطمئن خواهید بود که دوربین شما حول یک نقطه ثابت میچرخد و تراز خواهد ماند. همچنین سه پایه به شما کمک میکند تا در جاهایی که نور کم است از سرعت شاتر پایین بدون تار شدن عکس استفاده کنید. حتما در نظر داشته باشید که سه پایه را محکم قفل کنید و موقعی که قفل شد لرزشی نداشته باشد در غیر این صورت تراز ماندن دوربین در حال گردش دشوار خواهد بود، مخصوصا زمانی که یک دوربین بزرگ یا سر سه پایه پانوراما استفاده میکنید زیرا وزن آنها باعث ناپایدار شدن سه پایه میشود. اگر از سه پایه دوربین استفاده نکنید یا دوربین را تراز نگه ندارید، امکان دارد موقع ادغام کردن عکسها به مشکل بر بخورید و در نهایت مجبور خواهید شد که پانورامای خود را ببرید و این باعث کم شدن زاویه نمای عمودی عکس شما میشود. تراز (Spirit Level) : تراز یک وسیله اضافی، ضروری و ارزان قیمت میباشد. این وسیله طوری طراحی شده است که میتواند روی قسمت Hot Shoe یک دوربین SLR قرار بگیرد. از تراز برای مطمئن شدن از تراز بودن سه پایه دوربین، سر سه پایه و خود دوربین استفاده میشود. کابل ریموت شاتر: زمانی که میخواهید از نوردهی تقریبا طولانی مدت استفاده کنید این کابل بسیار کمک میکند. با استفاده از این کابل درصد احتمال لرزش و تکان دوربین در هنگام عکاسی کاهش پیدا میکند. سر سه پایه پانوراما: سر سه پایه پانوراما یک تعلق اضافیست که آنرا روی سه پایه دوربین متصل میکنند و سپس دوربین را روی آن میبندند و به شما اجازه میدهد که موقعیت دوربین درست و حول محور Nodal Point بچرخد. تمام عکاسان حرفه ای از سر سه پایه پانوراما استفاده میکنند، زیرا Parallax Error (خطای انطباق) روی کیفیت عکس تاثیر گذار است، مخصوصا اگر شما عکسهای خود را میفروشید و آنها را در سایز بزگ چاپ میکنید. سر سه پایه پانوراما باعث میشود عکس گرفتن آسانتر و اصولیتر باشد و این به این معناست که شما زمان کمتری برای ادغام کردن عکسها خواهید گذاشت. Nodal Point: نقطه ای است که آنجا شکست نوری ایجاد میشود، اگر دوربین حول آن نچرخد باعث به وجود آمدن Parallax Error میشود. Parallax Error: جا به جایی تصویر در اثر شکست نور.که به دلیل گردش دوربین حول نقطه ای غیر از Nodal Point به وجود میآید لنز واید انگل (زاویه باز): با گرفتن چندین عکس و ادغام کردن آنها، میتوانید یک پانوراما بیافرینید، مهم نیست چه لنزی روی دوربینتان بستهاید. اما لنز واید ویژگی هایی دارد از جمله: 1.با تعداد عکس کمتری میتوانید پانورامای 360 درجه بیافرینید و در نتیجه زمان کمتری صرف عکاسی و ادغام آن خواهید کرد. 2.در آخر عکس پایانی شما عرض بیشتری خواهد داشت. اگر قصد خرید یک لنز واید برای عکاسی پانوراما را دارید، آگاه باشید که بیشتر نرم افزارهای پانوراما لنزهای Rectilinear را پشتیبانی میکنند، (Rectilinear Lens = لنزهایی که خطوط راست مثل دیوارها را در عکس به همان صورت و بدون خمیدگی نشان میدهند) و بعضی دیگر لنزهای Fish eye را پشتیبانی میکنند و مقدار کمیاز آنها هر دو را پشتیبانی میکنند. اگر شما در عکاسی پانوراما تازه کار هستید پیشنهاد میکنم خرید لنز مخصوص را عقب بیندازید تا کمیبه تجربه شما در این زمینه افزوده شود و سپس خیلی راحتتر میتوانید لنز واید مورد نیازتان را خریداری کنید. در قسمت دوم در مورد چگونگی گرفتن عکس پانوراما و نکته های آن نوشته شده است.
-
گرانترین و پربینندهترین تصویر جهان را چه کسی عکاسی کرده است؟
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اطلاعات عمومی
گرانترین و پربینندهترین تصویر جهان را چه کسی عکاسی کرده است؟ همواره از سالها پیش یعنی درست زمانی که ویندوز ایکسپی محبوب، در اکتبر سال ۲۰۰۱ برای اولین بار قلب رایانههای ما را تسخیر کرد، تصویر پشت صحنه یا همان والپیپر پیشفرض ویندوز که چمنزاری سبز با آسمانی آبی و چند تکه ابر را نشان میداد توجه ما را به خود جلب کرده است. احتمالا پیش از این چندین گزارش از اینکه این چمنزار در کجا قرار دارد خواندهاید و ما نمیخواهیم روایتی تکراری را برای شما بازگو کنیم و در این مطلب قصد داریم چگونگی خلق این تصویر و عکاس ان را به شما معرفی کنیم. چاک اوریر نام عکاس این تصویر است که پس از مدتی و هنگامی که از سوی مایکروسافت به عنوان تصویر زمینه ویندوز ایکسپی مورد استفاده قرار گرفت، عنوان پربینندهترین تصویر جهان را به خود اختصاص داد. اما داستان این عکس روایتی جالبتر است. اوریر در این خصوص میگوید که وی در سالی که این تصویر را عکسبرداری کرده هفتهای چند بار از این مسیر عبور میکرده است اما هنگامی که در ماه ژانویه و برای دیدن دوستدختر خود از این مسیر در حال عبور بوده با این منظره در منطقه سونوما در ناپا در ایالت کالیفرنیای شمالی روبرو شده است. بسیاری از مردم وقتی منظرهای زیبا را میبینند تنها به تحسین آن میپردازند و عده کمی وجود دارند که ایستاده و از این گونه مناظر عکسبرداری کنند اما عکاس سابق مجله نشنال جئوگرافیک با دیدن چمنهای سبز و آسمان آبی و نور خورشید شفاف و تکه ابرهای موجود در آسمان آنقدر مدهوش شده بود که بلافاصله دوربین خود را به کار بیندازد. مطمئنا او حتی لحظهای هم به این نمیاندیشیده که تصویری که در حال ثبت کردن آن است پربینندهترین تصویر جهان خواهد شد.. چند سال بعد وقتی او عکاس مشهوری شد، کمتر کسی به فکر استفاده از تصاویر در زمینه دسکتاپ بود اما اکنون بیش از یک میلیارد نفر این تصویر را دیدهاند اگر چه برخی از این تعداد به این تصویر بخوبی دقت نکردهاند. وی پس از آن بسیار عادی با این عکس برخورد کرده و حتی ان را فراموش کرده بود تا آنکه مسئولان وبسایت کوربیس در تماس با او اعلام کردهاند که مایکروسافت خواهان تصویر ارجینال این عکس شده است. با اینکه چندین سال از انتخاب این تصویر از سوی مهندسان مایکروسافت به عنوان تصویر زمینه پیشفرض ویندوز ایکسپی میگذرد ااما هنوز این عکاس ۶۹ ساله بر محرمانه بودن مبلغ قرارداد منعقد شده میان او و مایکروسافت پایبند است و البته قیمت آن چندان هم مهم نیست چرا که هنوز گزارشها این تصویر را گرانقیمتترین تصویر عکاسی شده در جهان میدانند. -
از استخر باغ گرفته تا کانو رانی و غواصی با ماسک، می توانید عکس های جذابی از افراد داخل،رو و زیر آب بگیرید. اما چگونه؟ برای اینکار تنها از یک دوربین یکبار مصرف ضد آب استفاده کنید تا دوربین اصلیتان آسیب نبیند. کداک تا عمق 15 متری مناسب است و با ویژگی فست فیلم آن می توان در سرعت های زیاد و از موج سواران بدون تخته در حال حرکت عکس برداری کرد. عکس های زیادی بگیرید عکس های زیر آب کمی غیرقابل پیش بینی هستند، پس چند عکس اضافی بگیرید تا بدين وسيله بتوانید عکس های مطلوبتان را شکار کنید. آب باید زلال باشد اگر آب زلال نباشد عکس های شما هم شفاف نخواهد بود. برای غلبه بر این مشکل، کاملا به نزدیک شی یا فرد بروید، به نقطه ای بروید که ته نشین های بالا آمده دیدتان را مسدود نکنند یا از روی آب عکس برداری کنید. دست و دوربینتان را ثابت نگه دارید اگر شما در آب شناور باشید، نمی توانید دوربین را ثابت نگه دارید پس تا زمانی که حرکتتان را متوقف نکرده اید قبل از گرفتن عکس صبر کنید. از روی آب هم عکاسی کنید قایق سواری، کانورانی، قایق سواری در رود، موج سواری با تخته و حتی ماهیگیری با طعمه مصنوعی همه ورزش های داخل آب هستند و نمی توانید دوربین اصلیتان را به خطر بیندازید اما فرصت شکار عکس های این رویدادهای به یادماندنی را از دست ندهید و از دوربین یکبار مصرف ضدآب استفاده کنید. در خانه هم عکس های زیرآبی بگیرید مهم ترین نکته اینست که این کار را امتحان کنید. عکس گرفتن از بچه هایی که در استخرآب بازی می کنند و یا از موتور بخاری در ته آن هوا می دمد، آلبوم شما را دیدنی تر می کند. از دوربین یکبار مصرف استفاده کنید با یک دوربین یکبار مصرف ضد آب نه تنها می توانید عکس های زیرآبی زیبایی بگیرید بلکه ترس خراب شدن دوربین اصلیتان را ندارید. کداک تا عمق 15 متری مناسب است و با ویژگی فست فیلم آن می توان در سرعت های زیاد و از موج سواران بدون تخته در حال حرکت عکس برداری کرد. عکس هایی بگیرید که نصف در آب باشد و نصف بیرون از زاویه ای عجیب، سطح آب را در وسط لنز دوربین یکبار مصرف ضدآبتان تنظیم کنید. با این کار طرح زیبایی از هردو خواهید داشت. ترجمه: ميلاد خراسانيان
-
سیاه نمایی اجتماعی در عکاسی نگاهی به سیاه نمایی اجتماعی در عکاسییکی از هنرهای بسیار دوست داشتنی و فراگیر هنر عکاسی است. هنرمندان عکاس برجسته و خوبی از هموطنان ما در ایران و بسیاری از کشور های دیگر وجود دارند که مایه افتخار و مباهات هر انسانی هستند. ولی متأسفانه عده ای جشنواره زده هم هستند که به خاطر مقام آوردن در جشنواره های خارجی ، با هنر عکاسی دست به سیاه نمایی جامعه ایرانی می زنند. اینگونه رفتار آنها برای اعتبار جامعه ی بزرگ ایرانی ، بسیار ناخوش آیند و غیر قابل تحمل است. واقع نمایی چیزی است و سیاه نمایی چیز ی دیگر.همانقدر که واقع نمایی پسندیده است ، سیاه نمایی یک جامعه ، کاری بسیار غیر انسانی و غیر اخلاقی است. این افرادی که بیشتر با عکسها و فیلم های سیاهشان در جشنواره ها مطرح شده اند ، بیشتر بجای خدمت ، با سیاه نشان دادن زندگی هم وطنان خود، به جامعه ی ایرانی خیانت کرده اند. شما کافی است اسامی برندگان ایرانی در جشنواره های خارجی را جستجو کنید ، عکس های آنها را با دیگر عکس های پذیرفته شده مقایسه کنید تا خودتان به این نتیجه برسید. بدیهی است بین عکس هایی که ارائه می کنند ، عکس های مثبتی هم باشد، ولی آنها ابایی از ارائه عکس هایی که موجب بد نمایی زندگی در ایران می شود را ندارند. آنها آدمهای جشنواره زده ای هستند که نان به نرخ روز می خورند، مسئله برای آنها کسب مقام است نه اشاعه هنر های انسانی برای آسایش بشریت. آنها از هویتهای انسانی و هنری کم بهره اند، آنها نه تنها صاحب هیچ سبک خاصی نیستند بلکه کم سواد تر ( منظور از سواد آگاهی های لازم بشری برای ارتباط بهتر و تعاملات مفیدتر اجتماعی، علمی و هنری برای زندگی بهتر است، نه داشتن مدرک های آموزشگاهی) از این هستند که مفهوم سبک را بفهمند. آنها آنقدر انسانهای خود خواه و کوتاه اندیشی هستند که به جوانهای علاقه مند به عکاسی حتی عکس های خودشان را هم نشان نمی دهند. رفتار های آنها بگونه ایست که مردم را از هنر دلزده می کنند تا علاقه مند. آنها چاپلوس مقامات اداری و داوران هستند و قیافه بگیر برای جوانها و آدمهای دیگر. بعضی از آنها در نهاد هایی که از وظایف اصلی آنها حمایت از هنرمندان و نویسندگان است و برخی هم در بعضی نشریات و دیگر اداره های مشهد مشغول بکار هستند. زیان آنها برای جامعه چندین برابر سود احتمالی آنها است. آنها در سایه کار می کنند و فقط شما با اسم آنها به عنوان کسی که عکسش در فلان جشنواره پذیرفته شده یا فلان رتبه را آورده آشنا می شوید . لذا هر یک از این افراد را که شما اسمشان را دیدید و پس از پیگریهای لازم و کافی، متوجه شدید از آنها عملاً خیری و اطلاع رسانی به جامعه نمی رسد بدانید در زمره آفتاب گریزان هستند.اینها بخاطر موقعیت شغلی که دارند ، مجوز عکس برداری از خیلی مکانها و موقعیتهایی را دارند که بقیه عکاس ها فاقد آن هستند .آنها به روشهای مختلف مانع داشتن مجوز های عکس برداری و رشد دیگران می شوند. اگر نه هنرمندانی هم داریم که هم برندگان جوایز جشنواره ها هستند و هم عکس های سفید ( عکس هایی که بیانگر خوبیهای فرهنگ ، جامعه، طبیعت و ... می باشد.) می گیرند و هم به جامعه خدمت و اطلاع رسانی می کنند. در این رابطه به نحوی مسئولین دولتی مخصوصاً ارشاد کوتاهی می کنند. البته رسانه های محلی هم آن گونه که باید قادر به پوشش و اطلاع رسانی های مفیدتر و صریح تر نبوده اند که امیدواریم با بهره گیری بیشتر از افراد متخصص وعلاقه مندان کارآمد، این نقص جبران شود.
-
عکاسی چشم انداز نگاهی به عکاسی چشم انداز (پانورامیک)«پانورامیک» تکنیکی در هنر عکاسی است که در آن تصاویر شگفت انگیزی از مناظر در بعدی عریض به مدد ابزار و خلاقیت هنرمند خلق می شوند. عکاسی پانورامیک، به عکاسی «چشم انداز» و عکاسی «عریض» نیز شهرت دارد. رقابت دوربین و چشم انسان در عکاسی پانورامیک به خوبی مشهوداست . در حالی که چشم انسان زاویه ای بین ۷۵ تا ۱۶۰ درجه را پوشش می دهد در عکاسیچشم انداز یک منظره در ۳۶۰ درجه ثبت می شود . عکاسان معمولا به عکس هایی که تا زاویه ۱۶۰ گرفته می شوند عکس های وایدمی گویند و آنها را در دسته عکس های پانوراما قرار نمی دهند.قطع عکس های پانوراما به شکل معمول ۱۷*،۶ ۲۴*۶ و ۲۴*۱۰ است که با توجه به نوع ابزار مورد استفاده عکاس قابل تغییر است . عکس چشم انداز به سه وسیله قابل ثبت است: ۱) لنزهای پانوراما: این لنزها قابلیت چرخش ۳۶۰ درجه دارند و بر روی بدنه دوربین نصب می شوند . لنزهای فیش آی نیز در گروه لنزهای پانوراما قرار می گیرند . به وسیله لنزهای فیش آی می توان به دیدی ۳۶۰ درجه در فضایی کوچک دست یافت. ۲) دوربین های پانوراما: دوربین هایی که قابلیت چرخش ۳۶۰ درجه دارند به دوربین های پانوراما معروف اند. ضعف دوربین های چرخشی در تغییر وضوح تصویر (فوکوس) و کاهش دامنه تغییرات شاتر و در نتیجه کاهش سرعت شاتر است . از دیگر اشکالات این ابزار، ظهور خطوط «اعوجاجی» بر روی تصویر است . امروزه این اشکالات در دوربین های دیجیتالی تا حدی رفع شده اند. ۳) روش سگمنت (تکه تکه): بسیاری از علاقه مندان هنر عکاسی که دسترسی به دوربین های چرخشی و لنزهای ۳۶۰ درجه را ندارند از روش سگمنت در ثبت عکس های پانوراما استفاده می کنند. در این شیوه دوربین و لنز از منظره ای ۳۶۰ درجه، به شکلی مجزا و تکه تکه عکسبرداری می کنند . این عکسهای مجزا به مدد نرم افزارهای کامپیوتری همچون فتوشاپ، قابل پیوستن به یکدیگر هستند و تصویر نهایی در فرمت پانوراما ارائه می گردد. باید توجه کرد که در روش سگمنت، دقت و توجه عکاس به تغییرات نوری، باز و بسته بودن دیافراگم و سرعت شاتر بسیار حائز اهمیت است . زیرا اندکی تغییر در شرایط عکاسی از خلقتصویری یکدست، یک رنگ و با تن نوری یکنواخت جلوگیری می کند. عکاسی پانوراما، تکنیکی جذاب در عکاسی مناظر است و آئینه تمام نمایی از مناظر را در پیش روی مخاطب قرار می دهد . بسیاری از عکاسان حرفه ای تجربیات شیرینی را در خلق تصاویر ۳۶۰ درجه در آلبوم عکس های خود به ثبت رسانده اند که ماندگار و تماشای آنها برای همیشه لذت بخش است.
-
موضع تدافعی ما دربرابر عکاسی موضع تدافعی ما دربرابر عکاسیژوزف نیسفور نی یپس، در سال ١٨٢٢میلادی، نخستین عکس دنیا را ثبت کرد و این اتفاق سرآغاز عکاسی در جهان بود. اما در ایران، عکاسی از دربار شاهان قاجار آغاز شد. ظاهرا نخستین دستگاه عکسبرداری که به ایران آمد، به ناصرالدین شاه تعلق داشت. او به عکاسی علاقهمند و عکسهای زیادی از خود، سفرها و خانهاش تهیه کرد که بسیاری از آنها هنوز موجود است. با مقایسه تاریخهای اختراع عکاسی و آشنایی ایرانیان با آن درمییابیم که این پدیده فنی و هنری خیلی زود به ایران آمد و به عبارتی سادهتر میتوان گفت که عکاسی در ایران، تقریبا قدمتی معادل کشورهای اروپایی دارد. هر چند عکاسی در این مرز و بوم، پیشینهای طولانی دارد و آثار بسیار زیادی از آن دوران باقی است؛ اما جای تردید نیست که به دلایل متعدد، به جز در ٣ دهه اخیر، عکاسی کاربردی فراگیر نداشتهاست. در ابتدا تنها درباریان یا تعداد معدودی محقق و نظامی که اغلب آنها از فرنگ به ایران آمده بودند عکاسی را به خدمت گرفتند و سالها بعد با گشایش مغازههای عکاسی، تهیه عکسهای شخصی و اداری از مردم رونق یافت. اما از آنجا که هیچگاه مطبوعات و رسانههای جمعی کشور ما از عکس به نحو شایستهای بهره نمیگرفتند، شناخت عمومی جامعه در همین حد خلاصه شده بود. با وقوع انقلاب اسلامی و نیاز به ثبت حوادث گوناگون دوران پرفراز و نشیب آن، نظر علاقهمندان بسیاری به سوی دوربینهای عکاسی جلب شد. کاربرد و استفاده از تصاویر این وقایع در مطبوعات و دیوارهای شهر، برای انتقال اخبار و رویدادهای انقلاب ، عکاسی را به دل توده مردم برد و گوشهای از قابلیتهای عکاسی را به آنها معرفی کرد. پس از سال ١٣٥٧، کم کم استفاده از عکس رواج بیشتری یافت تا آنجا که در سال ١٣٦٢عکاسی به عنوان یکی از رشتههای تحصیلی در نظام دانشگاهی گنجانده شد. در سال ١٣٦٥اولین نشریه تخصصی عکاسی شروع به انتشار کرد و نمایشگاههای متعدد عکاسی برپا شد. عکاسی تبلیغاتی برای کمک به رونق اقتصادی جامعه پویاتر شد و همزمان با آن، عکاسی هنری مورد توجه هزاران دانشجو و هنرآموز قرار گرفت. با وجود آن که امروزه عکاسی در ایران رونق چشمگیری یافته است و در علوم و فنون و هنرهای مختلف از آن بهره می گیرند؛ اما نمیتوان ادعا کرد که شناخت عمومی جامعه از این رسانه به حد مناسبی رسیده است. هنوز مردم به عکاسانی که با علاقه از آداب و سنن و صحنههای مختلف جامعه عکسبرداری می کنند، با دیده شک و تردید و ناباوری مینگرند و کار آنها در نظرشان غریب و تفننی مینماید. با آن که امروزه عکس و تصویر به عنوان یکی از روشهای موثر و قوی انتقال فرهنگ مورد استفاده جوامع مختلف قرار می گیرد، ما در برابر آن تنها موضع تدافعی گرفتهایم. جامعه ما با تکیه بر پشتوانه محکم فرهنگی خود، میتواند عکاسی را به خدمت بگیرد و در جهت گسترش و تثبیت ریشهها و ارزشهای فرهنگی خود در سطح کشور و معرفی آن در سراسر جهان قدم بردارد.
-
واقعیتهایی درباره عکاسی دیجیتال
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات عكاسي و فیلمبرداری
واقعیتهایی درباره عکاسی دیجیتال واقعیتهایی درباره عکاسی دیجیتال● یک عکس دیجیتال کیفیت پایینتری نسبت به فیلم دارد بسیاری از اولین مدلهای دوربین دیجیتال، حتی مدلهای حرفهای و گرانقیمت آن، تصاویری تولید میکردند که دقت و رنگ مطلوب را نداشتند. امروزه مدلهای جدیدتر و بهتری عرضه شده که در تمام طیف قیمتها، کیفیت عکس آنها دستکم با مشابه آنالوگ خود برابری میکند. تواناییهای بهترین دوربینهای دیجیتال جدید حتی از قابلیتهای دوربینهای فیلم عکاسی هم فراتر میرود. تنوع رنگها، شفافیت و دقت تصویر در این عکسها، حتی در اندازههای بزرگ چاپ عالی است. فیلمهای عکاسی، هنوز خوباند و حتی کیفیت آنها رو به بهبود است اما عکسهای دیجیتال پا به پای آنها رقابت میکنند. ● دوربینهای دیجیتال بزرگ و سنگین هستند در ابتدای ظهور دوربینهای دیجیتال، به این دلیل که عناصر بسیاری در ساختمان آن به کار میرفت، گنجاندن آنها در فضای کوچک غیرممکن به نظر میرسید. همچنین طراحان صنعتی که شکل بدنه این دوربینها را طراحی میکردند، به دنبال طرحها و شکلهای تازهای بودند. چنانکه مجموعه این عوامل به ظاهری غیرمتعارف؛ بزرگتر از اندازه مرسوم دوربینهای عکاسی و با وزنی بیشتر میانجامید. اما رفته رفته با گسترش بازار این محصولات و سودآوری تولید آنها، فناوری پیشرفتهتری در آنها به کار گرفته شد. حاصل آنکه اندازه آنها تا حد دوربینهای مرسوم کاهش یافت و این در حالی بود که قطعات سبکتر و کوچکتری در ساختمان آنها به کار رفته بود؛ قطعاتی که به هیچ وجه سبب کاهش کیفیت و قابلیتهای آنها نمیشد. دوربینهای امروزی در واقع چنین عیبی ندارند. ● دوربینهای دیجیتال کند عکس میگیرند بهترین نوع دوربینهای دیجیتال، در هر سطح و مدلی، سرعت واکنشی برابر با دوربینهای سنتی دارد. بنابراین کسی که به یک مدل سریع نیاز دارد میتواند دوربین مورد علاقه خود را در بازار پیدا کند. اما متاسفانه تعداد زیادی از انواع دوربینهایی که در بازار وجود دارند، طوری طراحی نشدهاند که بلافاصله پس از فشردن shutterعکس بگیرند. بنابراین در مجموع نمیتوان با قاطعیت گفت که همه دوربینهای دیجیتال دارای این عیب و یا مبرا از آن هستند. اما این مسئله تا حدودی واقعیت دارد. ● عکاسی دیجیتال پرهزینه است در سال ۱۹۹۴ اولین دوربین حرفهای دیجیتال به قیمت ۱۸ هزار دلار فروخته شد. اما امروزه نمونه مشابه آن را، حتی با کیفیتی بهتر، میتوان با مبلغی حدود ۲۰۰۰ دلار تهیه کرد. در تمام سالهای پس از آن تاریخ، قیمت دوربینهای دیجیتال در حال کاهش بوده است و این روند همچنان ادامه دارد. این در حالی است که بر کیفیت و دقت آنها بیش از پیش افزوده میشود. با این حال قیمت یک دوربین دیجیتال هنوز هم از مدل مشابه آنالوگ آن گرانتر است. خصوصا تجهیزات جانبی آن مانند چاپگر و external memory card reader نیز قیمت قابل توجهی دارند که به قیمت پایهای دوربین اضافه میشود. با تمام اینها، هزینه اصلی عکاسی دیجیتالی یک بار پرداخت میشود و پس از آن، مقرون به صرفه بودن استفاده از فناوری جدید، بستگی به روش کار شما دارد. اگر عکاسی حرفهای کار متداول و روزمره شما باشد و دوربین دیجیتال گرانقیمتی خریده باشید، هنوز این روش در مقایسه با روش قدیمی مقرون به صرفه است اما اگر این کار را به صورت تفریحی و هر از گاهی انجام میدهید، شاید چنین نباشد. در عین حال صرفهجویی در مدت زمان کل فرآیند عکاسی تا ظهور آن را نیز نباید نادیده گرفت؛ عاملی که میتواند در کارهای جدی و حرفهای ارزش اقتصادی زیادی داشته باشد. ● انتقال عکسها به کامپیوتر با کندی صورت میگیرد ممکن است این فرآیند به کندی صورت بگیرد و ملالآور باشد. اما میتوان با انتخاب روشهای بسیاری این رویه را اصلاح کرد. از آن جمله است: استفاده از یک external memory card reader که به پورت USB کامپیوتر وصل میشود و سرعت انتقال را به چندین برابر سرعت انتقال توسط پورت سریال در مدلهای قدیمی افزایش میدهد. دوربینها یا حافظههایی که میتوانند از پورت ۱۳۹۴ استفاده کنند، عمل انتقال را حتی چندین برابر پورت USB سریعتر انجام میدهند. یک حافظه سریع میتواند سه یا چهار عکس از نوع JPG با کیفیت بالا را، در عرض یک ثانیه انتقال دهد. نرمافزار خوب و بهدرد بخوری برای مرور عکسها و ویرایش آنها وجود ندارد این شایعه به گوش سازندگان بزرگ نرمافزار رسیده است و باعث شده علاوه بر طیف گستردهای از نرمافزارهای گرافیکی که تا به حال وجود داشت، گروه تازهای از محصولات از نوع بسیار ارزانقیمت زیر ۵۰ دلار گرفته تا نسخههای حرفهای بسیار کارآمد و قوی به بازار عرضه شود که یا برای عکسهای دیجیتال بهینه شدهاند یا به دلیل قابلیتهای تازهای که دارند برای این منظور مناسب هستند. همچنین برای مرور عکسها، نرمافزارهای گوناگونی مانند ACDSee (که در همین ویژهنامه معرفی شده است) وجود دارند. علاوه بر اینها، سیستمعاملهای جدیدی مثل ویندوز XP دارای قابلیتهای جدیدی برای مرور و مشاهده عکسها هستند. ● گرفتن یک خروجی چاپی از روی عکسهای دیجیتال دشوار است امروزه با وجود انواع ابزارهای گرافیکی مناسب و پرینترهای مختلفی که در مدلهای ارزان و با کیفیت نسبی و حتی مدلهای گران مخصوص چاپ عکس به بازار عرضه شدهاند، این مورد حقیقتا به یک افسانه میماند! ● نتیجه عکسهای دیجیتال خوب از کار در نمیآید بیشتر افسانهها و شایعاتی که حول دوربینهای دیجیتال دور میزنند، به اولین نمونهها و مدلهای این محصولات مربوط میشوند. چاپ دیجیتال نسبت به چند سال قبل پیشرفت حیرتانگیزی داشته است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، به بخش چاپگرهای ویژهنامه مراجعه کنید). تلاش مشترک سازندگان دوربین و چاپگر، آنها را به محصولات جدیدی رسانده که کیفیت تصویری بسیار خوبی را ارائه میکنند. در واقع نتیجه کار بعضی از مدلهای جدید، آنچنان کیفیتی دارند که نمیتوان آنها را از نتیجه چاپ فیلمهای عکاسی مرسوم تمییز داد. ● ذخیرهسازی و سازماندهی عکسها زمانبر و پرهزینه است در دنیای کامپیوتر طبق یک روال طبیعی، قیمت سختافزار و نرمافزار، هر دو، بهطور مرتب کاهش مییابد. بنابراین امروزه داشتن هارددیسکهایی با ظرفیت بالا، هزینه چندانی را در برندارد. حسن کامپیوتر این است که وسیلهای چند منظوره است. اگر تا به حال یک کامپیوتر خوب و کارآمد و با ظرفیت ذخیرهسازی بالا (مثلا ۲۰ یا ۴۰ گیگابایت) داشتهاید نیاز به هزینه کردن بیشتر ندارید. در کنار این واقعیت، از سادگی و سهولت کار با نرمافزارهای جدید مرتبط با سازماندهی عکسها و تصاویر گرافیکی نباید غافل شد. همه اینها، کار با عکسهای دیجیتال را آسانتر میکنند. ● عکاسی دیجیتال خیلی لذتبخش است این یکی درست است! جدی بگیرید! شک نکنید! -
واژههایی برای تسهیل عکاسی واژههایی برای تسهیل عکاسی دنیای عکاسی دیجیتال حرفهای از لغات و واژههای آکنده است و این اصطلاحها برای افرادی که -به شکل حرفهای این کار را دنبال نمیکنند در بسیاری از موارد بیگانه به نظر میرسد. سعی داریم برخی از اصطلاحها و واژههایی را که با آنها در دنیای تصویر و عکاسی برخورد میشود را معرفی کنیم. ▪ Nx (۵x، ۳x): N برابر، اصطلاحی است که به منظور مشخص کردن میزان فاصله کانونی از لنز استفاده میشود. این مفهوم فقط برای نشان دادن مقدار زوم اپتیکال به کار میرود. ▪ A/D Converter: وسیلهای که اطلاعات آنالوگ (یک عکس یا فیلم ویدیویی) را به اعداد تبدیل میکند تا کامپیوتر بتواند آنها را ذخیره و پخش کند. تمام دوربینهای دیجیتالی از یک تبدیلکننده A/D استفاده میکنند. هرچه مبدل از مقدار بیت بالاتری برخوردار باشد نتیجه کار بهتر خواهد شد. دوربینهای مدرن معمولا از مبدلهای ۱۲ یا ۱۴ بیتی برای افزایش محدوده دینامیکی – میزان نور از روشنایی به تیرگی- استفاده میکنند. ▪ AA Cell: این اصطلاح در دنیای دیجیتال به رایجترین منبع تامین انرژی (باتری AA) اشاره میکند. ▪ AA Filter: بیشتر دوربینهای دیجیتال حرفهای از یک فیلتر پایینگذر (LPF) یا ضد ناصافی (AA) در قسمت جلو تصویرگر استفاده میکنند تا مشکلات ناصافی رنگ (اعوجاج) را کاهش دهند. ▪ Add-on Lens: به لنزهایی گفته میشود که در قسمت جلو لبه خود، شیارهایی را برای سوار کردن لنزهای معمولی، لنزهای زاویه گسترده (Wide angle) یا تله فوتو (Telephoto) دارند. ▪ AE (Auto-Exposure): دیافراگم اتوماتیک، سیستمی است که میتواند میزان دیافراگم را بر طبق شرایط نور محیط تنظیم کند. رایجترین انواع سیستم AE عبارتند از: ۱) برنامهریزی شده (Programmed): زمانی که دوربین به صورت اتوماتیک سرعت شاتر و میزان دیافراگم را انتخاب میکند. ۲) تغییر برنامه (Program shift): شبیه نوع اول عمل میکند، با این تفاوت که در این حالت کاربر میتواند میزان سرعت شاتر و میزان دیافراگم را تغییر دهد. ۳) اولویت دیافراگم (Aperture Priority): کاربر، میزان دیافراگم را انتخاب و دوربین با توجه به نورمحیط به صورت اتوماتیک سرعت شاتر را تنظیم میکند. ۴) اولویت شاتر (Shutter Priority): کاربر، سرعت شاتر را انتخاب و دوربین میزان دیافراگم را با توجه به نور محیط تنظیم میکند. ▪ AE Lock: به حالتی گفته میشود که کاربر میتواند دوربین را در حالت دیافراگم فعلی قرار دهد و مدتی به همان صورت نگه دارد، یا اینکه دوربین را در جای دیگر گذارد و پس از مدتی عکس بگیرد. زمانی که سوژه یا عکاس آماده نباشند از این ویژگی دوربین میتوان استفاده کرد. در این حالت دوربین به صورت شاتر نیمه فشرده قرار میگیرد و زمانی که شرایط مناسب عکاسی فراهم شد، شاتر به صورت کامل فشار داده میشود. ▪ AF(Auto Focus): "اتوفوکوس"، سیستمی که توسط آن لنز دوربین به صورت اتوماتیک فوکوس میکند. ▪ Aliasing: به دندانهها و زائدههایی که در عکسهای دیجیتالی – به خصوص در لبههای عکس- ظاهر میشوند "دندانهدار شدن تصویر" میگویند. برای حل این مشکل از AA Filter استفاده میشود. ▪ Algorithm: "الگوریتم"، یک راهحل ریاضی است که برای پاسخدهی به مسئلهها از آن استفاده میشود. در دنیای تصاویر دیجیتالی از این اصطلاح زمانی استفاده میشود که قرار است یک سری برنامه مدیریتی و تراکمسازی رنگ روی تصاویر شکل بگیرد. ▪ Angle of View: با کمک فاصله کانونی لنز و اندازه سنسور تصویر زاویه دید را میتوان محاسبه کرد. ▪ Anti-aliasing: به روندی که طی آن دندانههای اطراف تصویر از بین میرود و هر یک از پیکسلها به صورت جداگانه قابل مشاهده باشند "ضد ناصافی " گفته میشود. ▪ Anti-Shake: به ویژگی که با کمک آن میزان شدت لرزش دوربین کاهش مییابد و از تار شدن عکسها جلوگیری به عمل آورد، ویژگی "ضد لرزش" گفته میشود. وجود چنین ویژگی در دوربینهای نیمهحرفهای به این معناست که نیازی به لنزهای داخلی نخواهد بود. در نتیجه وزن و قیمت اینگونه دوربینها سبکتر و ارزانتر خواهد بود. ▪ Aprture: میزان گشودگی لنز که به وسیله دیافراگم داخلی مشخص میشود "دهانه دیافراگم" نام دارد. ▪ Aperture Priority AE: کاربر با انتخاب "اولویت دیافراگم"، میزان نور لازم برای دوربین را تنظیم میکند. ▪ Archive: "آرشیو"، به مجموعهای از اطلاعات که به مدت طولانی ذخیره شدهاند اطلاق میشود. ▪ Artifact (ing): به تغییراتی که روی عکس اعمال میشود و جلوه ظاهری آن را تغییر میدهد "تصاویر هنری" میگویند. ▪ Aspect Ratio: به نسبت طول و عرض تصویر در حالت عمودی و افقی، " نسبت پهنای تصویر" گفته میشود. ▪ Aspherical Lens: به لنزهایی که لبه آنها به طور کامل صاف و از حالت کروی خارج شده باشند "لنز آسفریکال" میگویند. اینگونه لنزها تصاویر بهتری ارایه میدهند. ▪ Automatic Exposure: "میزان نوردهی اتوماتیک"، به حالتی گفته میشود که دوربین به طور اتوماتیک میزان دهانه دیافراگم، سرعت شاتر یا هر دو را برای نوردهی مناسب تنظیم کند. ▪ AVI: نام فرمتی برای فیلمهای گرفته شده در سیستمعامل ویندوز است. ▪ AWB (Automatic White Balance): سیستم "تراز سفیدی اتوماتیک"، میزان سفیدی مطلوب عکس را تنظیم میکند. ▪ B&W (Black& White): اصطلاحی برای گفتن "سیاه و سفید". ▪ Back Lit: به نورهای تابیده شده برای روشن کردن مقطعی صفحه وسایل دیجیتالی "روشنسازی" گفته میشود. برای مثال، به نوری که برای روشن کردن شمارههای صفحه موبایل تابیده میشود، Back Lit گفته میشود. ▪ Back light: به نوری که در زمینه صفحهنمایشهای LCD رنگی استفاده میشود "نور پسزمینه" گفته میشود. در گذشته برای صفحه نمایشهای LCD، لامپهای فلورسنت با ولتاژ بالا به کار میرفت، اما امروزه به منظور کاهش انرژی از لامپهای LED سفید استفاده میشود. ▪ Banding: این اصطلاح به یک جلوه هنری از درجهبندی رنگ در تصویرسازی کامپیوتری گفته میشود. زمانی که میزان درجهبندی رنگ در تصویر مناسب نباشد این حالت به وجود میآید. از اصطلاح Color banding نیز به جای Banding استفاده میشود. ▪ Barrel Distortion: به نقص و عیوبی از لنز که باعث ایجاد تصویر بشکه مانند میشود "اعوجاج بشکهای" گفته میشود. تصویر به وجود آمده در مرکز فشرده و هرچه به کنارهها میرود گردتر میشود. ▪ Bit: کوچکترین واحد حافظه را "بیت" مینامند. بیت از ترکیب دو واژه "باینری" (binary) و "دیجیت"(digit) –عدد- گرفته شده است. اعداد باینری ۰ و ۱ هستند که به اعداد روشن و خاموش نیز شناخته میشوند. ▪ Bit Depth: به طیف رنگ یا تیرگی هر پیکسل در تصاویر دیجیتالی "عمق بیت" گفته میشود. ▪ Bitmap: به روشی از ترسیم پیکسل یک تصویر که بیت به بیت انجام میشود، "بیتمپ" (نقشه بیتی) گفته میشود. تعدادی از فرمت فایلهای بیتمپ شده عبارتند از: bmp، pcx،pict و... . نقطهضعف تصاویر ترسیم شده با فرمت بیتمپ این است که با زوم کردن یا تغییر اندازه عکس از کیفیت اولیه تصویر کاسته و خط پیکسلهایی که لبهها را ایجاد کردهاند در تصویر مشخص میشود. ▪ Blue Tooth: به استاندارد بیسیم که برای ارتباط برقرار کردن دوربینها، لپتاپها، کامپیوترها و موبایلها با یکدیگر از امواج رادیویی فرکانس بالا استفاده میکند "بلوتوث" گفته میشود. برای اینکه وسایل به بلوتوث مجهز شده با یکدیگر ارتباط برقرار کنند لازم است فاصله آنها از یکدیگر از یک مقدار خاص بیشتر نشود. ▪ BMP(BitMapped): یکی از فرمتهای رایج گرافیکی برای کامپیوترهایی که با سیستمعامل ویندوز کار میکنند. ▪ Borderless: به عکسهایی که هیچگونه حاشیهای در اطراف خود نداشته باشند، "عکسهای بیحاشیه" (Borderless) گفته میشود. ▪ Brightness: به ارزش یک پیکسل در تصویر الکترونیکی که میزان روشنایی خود را از سیاه به سفید نشان میدهد "روشنایی" گفته میشود. اغلب سطوح روشنایی را از ۰ (سیاه) تا ۲۵۵ (سفید) نشان میدهند. ▪ Burst Mode: به توانایی گرفتن عکسهای متعدد و پشتسر هم تا زمانی که دکمه شاتر پایین نگه داشته شده است، Burst Mode گفته میشود.
-
عکاسی تکمیل هنر نقاشی هنر عکاسی، تکمیل هنر نقاشی تأثیر پیدایش عکاسی بر روند ادامه ی نقاشی را نمی توان کتمان کرد. می توان ادعا کرد که عکاسی در زمینه هایی به صورت غیر مستقیم از نقاشی حمایت کرد و به نقاشان این اجازه را داد که تصویری از طرحهای خود را داشته باشند تا سر فرصت در آتلیه یا محل کار خود با ذهنی بازتر و آرامش بیشتری به خلق اثر خود بپردازند. همچنین بطور مستقیم زمینه هایی در نقاشی ، مانند پرتره را تصاحب کرد و دامنه کار آن را گسترش داد. بطور مثال در حالی که فقط عده ی محدودی توانایی صرف زمان و هزینه ی مدل نقاشی شدن را داشتند ،عکاسان استودیویی می توانستند مشابه همین خدمات را خیلی ارزانتر در دسترس همگان قرار دهند. از اواسط قرن نوزدهم عکاسی استودیویی در طبقات مرفه و همچنین عکاسی توریستی و خیابانی رواج پیدا کرد . اما نقاشی پرتره هنوز توسط قشر مرفه و اشراف زاده با وجود هزینه ی زیاد آن مورد استقبال قرار می گرفت. اما هنر عکاسی اجازه می داد که تعداد بیشتری از مردم بتوانند تصویری از خود شان داشته باشند. از آن گذشته عکاسی قابلیت بازنگری در طبیعت را برای هنرمندان فراهم کرد. عکاسی بیشتر از نقاشی در شبیه سازی موفق به نظر می رسید و همچنین قابلیت شکار لحظه ها را فراهم می کرد که نقاشی از انجام آن عاجز بود. عده ای بیان می کر دند : عکاسی امکان تجربه ی شیوه ای از نقاشی را که بتواند حس لحظه ای و پاساژ نور را به تصرف در آورد به نقاشان امپر سیونیست داد. این که عکاسی بار به تصویر کشیدن صرف را از شانه های نقاشی برداشت و به آن اجازه داد که کارکردی فراتر داشته باشد یک حقیقت محض است. در ابتدا رابطه ی در حال پیشرفت این دو رسانه بیشتر به یک رابطه ی همزیستی شباهت داشت. ولی کارکرد دیگری که عکاسی توسط آن به گسترش هنر کمک کرد ، توانایی آن در دوباره به تصویر کشیدن فرم های مختلف هنر بود. دیگر نیازی برای سفر کردن به فلورانس یا مصر برای تماشای نقاشی ها یا آثار باستانی و معماری کلاسیک آنها نبود. مردم می توانستند با شرکت در یک کنفرانس همراه با اسلاید شرکت کنند یا از نمایشگاهی بازدید کنند تا آثار دوباره خلق شده – به تصویر کشیده شده - توسط عکاسی را تماشا کنند. امروزه قابلیتهای رایانه ای به ما این امکان را می دهد که به دور یک اثر نقاشی یا مجسمه سازی شبیه سازی شده بچرخیم و آن را از تمام زوایای ممکن مشاهده کنیم . به همین دلیل امروزه یک عکس سیاه و سفید دو بعدی - به عنوان وسیله ای برای نشان دادن یک اثر هنری – شاید بسیار ناتوان و محدود به نظر برسد اما در آن زمان امکان مشاهده ی آثار هنری مختلف را فراهم می کرد که این امر بسیار حائز اهمیت بود. عکس ها نه تنها آثار هنری را بازسازی یا شبیه سازی می کردند بلکه خود نیز با به وجود آوردن تصاویری بر اساس قواعد به ثبت رسیده ی هنر های زیبا تجلی گاه هنر بودند. مطالعه ی مقایسه گر پیتر گالاسی (Peter Galassi)درسال ۱۹۸۱ که در نیویورک بین عکس ها و نقاشی هایی که در یک سبک قرارمی گرفتند انجام شد توجه ما را به همبستگی در اصول زیبایی شناسی در هر دو هنر ، از جمله تشابهاتی از لحاظ ترکیب بندی جلب می کند. در اواخر قرن ۱۹ میلادی عده ای از عکاسان انجمن عکاسان بریتانیای کبیر که در دهه های ۷۰و۸۰ قرن ۱۹ بیشتر بر علم وتکنو لوزی عکاسی تاکید داشتند از این انجمن جدا شده و گروه مستقلی را تشکیل دادند. این عده که توسط هِنری پیچ رابینسون (Henry Peach Robinson) رهبری می شدند گروهی به نام حلقه ی پیوسته یبرادری (Linked Ring Brotherhood) را تشکیل دادند.رابینسون چنین بیان کرد: باید به مخالفان سرسخت عکاسی به عنوان هنر زیبا تاکید شود ، تصاویری که توسط عکاسان مختلف از یک ابژه گرفته می شود با هم متفاوتند. این تفاوت به آن دلیل نیست که این افراد از لنز یا مواد شیمیا یی مختلفی استفاده می کنند بلکه به دلیل آن است که در ذهن هر کدام از این افراد ، تفکری متفاوت با دیگری وجود دارد که همین تفکر بر روی عکسی که ثبت می کنند منعکس می شود. بعد ها نیز عده ای که پیکتوریالیست یا تصویر گرا لقب گرفتند تصاویری را ارائه کردند که اغلب آنها دارای فوکوسی کاملا واضح یا شارپ نبودند و بیشتر این عکسها با مضامین مجازی همراه بود که اغلب به اسطوره ها و افسانه های سنتی اشاره داشتند. عضویت درگروه حلقه ی پیوسته برادری بعدها به صورت بین المللی درآمد. بدین ترتیب که عکاسان عضو سایرگروه های جدایی طلب در اروپا و آمریکا نیز به عضویت در این تشکیلات دعوت می شدند. در فرانسه اولین نمایشگاه گروه کلوپ عکس پاریس که تازه تشکیل شده بود در سال ۱۸۹۴ برگزار شد. در آلمان (هامبورگ) عکاسی هنر شناخته شد. شعبه ی عکاسی نیویورک که توسط آلفرد استیگلیتز (Alfred Stieglitz) (یکی از اعضاء گروه حلقه پیوسته) پایه گذاری شد تا سال ۱۹۰۲ به ثبت نرسید.اهداف این شعبه بر قابلیت های احساسی رسانه عکاسی تاکید داشت که بیشتر از خصوصیات جنبش های هنری اروپایی به شمار می آمد، اما حق عضویت مخصوص آمریکا بود. استیگلیتز که قبلا تعدادی نمایشگاه از کارهای نقاشان اروپایی برگزار کرده بود تا امپرسیونیست را به جامعه هنری نیویورک معرفی کند ، در سال ۱۹۱۲ نمایشگاهی در نیویورک در گالری خودش برپا کرد که شامل عکس های خودش بود (و همانطور کوربون،کلارنس و وایت) .تقریبا تمام کارهایی که نشان داده شد ،عکاسی محض یا خالص (Straight Photography)نامیده شد نه واژه ی عکاسی تنها. به نظر آنها عکاسی تنها دستکاری شده بود. مدافعان عکاسی محض یا خالص احساس می کردند که با دستکاری کردن عکس - برای رسیدن به مضمونی که شاید با قلمو ی نقاشی بتوان آن را راحت تر یا بهتر بیان کرد- هنگام چاپ، خلوص رنگمایه و حتی مضمون عکس ،که فقط متعلق به رسانه عکاسی می باشد از دست می رود. این بیانیه به صور مختلف به طور صریحی اساس درک استیگلیتز از عکس به عنوان هنر را تشریح می کند. او با مخالفت علیه دستکاری کردن عکس ـ عکاسی را از نقاشی جدا ساخت و آن را رسانه ای مستقل با قابلیت های منحصر به فرد و مخصوص خود معرفی کرد که همچون رسانه نقاشی قابلیت هنر بودن را داراست.
-
عکس گرفتن در عکاسی هنری هنر عکس گرفتن در عکاسی هنریچند لنز و فیلتر نمی تواند ابزار کافی برای گرفتن عکس هنری و زیبا باشد. عکاسی، هنر و پدیده ای است که می آموزد، اطلاع رسانی می کند و به ثبت خاطرات می پردازد و به بخش جدایی ناپذیری از زندگی انسان امروزی در آمده است. «عکاسی هنری» شاخه ای از این هنراست که به سبب ویژگی های خلاقانه اش در میان عکاسان و علاقمندان عکس دارای محبوبیت ویژه ای ا ست. هنر به تنهایی در بردارنده مفهوم واقعی خلاقیت است. اما مفهوم «عکاسی هنری» درتارو پور واقعی خلاقیت و ابداع تنیده شده. در لغتنامه آکسفورد در برابر واژه «عکاسی هنری» آمده: هنری خلاقانه به ویژه در زمینه هنرهای بصری که بیشترین بها را به ویژگی های زیبایی شناسانه و مفاهیم روشنفکرانه (از طریق اصول تصویری) داده. این شاخه از عکاسی زمانی دارای اهمیت و ارزش واقعی هنری می شود که در معنای واقعی و خالصانه هنری از آن یاد شود. این شیوه عکاسی ویژگی های خودش را دارد و گاهی با علایق شخصی برخی از عکاسان جور در نمی آید. این روزها عکاسی دیجیتال به کمک این شاخه از عکاسی آمده و آن را از روش های سنتی، کاملاً متمایز کرده است. تا چند سال پیش همه عکس های سیاه و سفید هنری به شکل کاملاً آنالوگ گرفته و به روش دستی چاپ می شد. این روش هنوز هم به نحوی ادامه دارد چون عکاسان قدیمی که عکاسی اصیل هنری را به شکل دستی شروع کرده اند، هنوز هم بخش اعظم کارشان را روی نگاتیو و در مرحله ظهور و چاپ انجام می دهند. می توان ادعا کرد که کلیه سوژه ها در عکاسی هنری جای خود را دارند ولی با تغییرات محسوسی که دید هنری به آنها می دهد، شکل ویژه ای می گیرند. پرتره، طبیعت و عکاسی از بدن و آناتومی انسان در این سبک موضوعات ثابت محسوب می شوند. نورپردازی در «عکاسی هنری» حرف اول را می زند و نگاه هر عکاس در نوع نور و زاویه آن نشان داده می شود. یکی از ویژگی های عکاسی هنری این است که گاهی باور کردن عکس و سوژه سخت می شود. سوژه به واسطه ترکیب بندی و نور آنقدر آرمانی و رویایی می شود که تا حد زیادی دور از واقعیت به نظر می رسد. تکنیک های عکاسی، نقش اساسی را در آفریدن این گونه عکس ها تشکیل می دهند. همین مورد خاص باعث شده تا عکس های این شاخه دارای تنوع و گوناگونی باشد. این روزها عکاسی هنری بهانه ای شده تا هر کسی به فکر پیدا کردن سبک خود باشد. امروزه بسیاری از عکس های پرتره و عکس هایی که در آنها ریتم به کار می رود، تلاش دارند گوشه هایی از عکاسی هنری را در خود داشته باشند. اما همین مسأله باعث می شود که خیلی ها راه را اشتباه بروند. چند لنز و فیلترنمی تواند ابزار کافی برای گرفتن عکس هنری و زیبا باشد. بسیاری از عکاسان تازه کار ترجیح می دهند به این مسأله توجهی نکنند. این دسته از عکاسان تصور می کنند فیگور، فرم و ریتم تنها معانی واقعی عکاسی هنری است در حالی که این نوع عکاسی از آغاز پیدایشش خالصانه ترین مفاهیم را با کمترین نمادها منتقل می کرده است. مفاهیم و موضوعات عکاسی هنری آنقدر گسترده شده که در همه کشورها، کالج و دانشگاه هایی برای آنها در نظر گرفته شده تا روش های اساسی و قوانین این هنر ابتدا آموزش داده شود و بعد عکاسان نوجو، به دنبال سبک و پرورش هدف خود بروند. بدون شک هر عکس با هر گونه گرایش و کاربردی، دارای یک سری ارزش های بصری است، برخی از آنها نکته هایی را در خود نهفته دارند که تنها می توان از طریق مکاشفه دست به راز گشایی شان زد و زوایای پنهان آن را نمودار ساخت. همه عکس ها و از جمله عکس های هنری با خود نشانه هایی دارند. حتی ضعیف ترین آنها که توسط عکاسان علاقمند و مبتدی تهیه شده اند. این عکس ها به دلیل اینکه حداقل اطلاعاتی بصری را در خود دارند دارای اهمیت هستند. هر اثر هنری با مخاطبینش کامل می شود و خلق هر اثری بدون داشتن مخاطب معنایی نخواهد داشت. در پروسه تولید یک اثر هنری، هنرمند و مخاطب، مولفه های اصلی محسوب می شوند و در کنار خود اثر، سه ضلع یک مثلث را تشکیل می دهند. با حذف هنرمند در حقیقت هیچ اثر هنری تولید نخواهد شد و با کنار گذاشتن مخاطب نیز اثر هنری به تولیدی بی مصرف تبدیل شده و خود رو به نابودی خواهد رفت. تحلیل و نقد عکس پیوند میان اثر، هنرمند و مخاطب را ایجاد می کند که موجب برخورداری بیشتر مخاطب از برخی اندیشه های ذهنی و پیچیدگی های موضوعی عکس ها می شود. لذا هر حرکتی در جهت درک، ارزشیابی و شناخت بیشتر مخاطب از یک اثر هنری، مهم و دارای ارزش است. هر چند بهترین تفسیر و برداشت ها را خود تصویر می سازد و آنها بایستی خود سخن بگویند لیکن بررسی و تحلیل جامع درمعنی و محتوای عکس ها و همچنین بررسی ساختار زیبایی شناسی آنها می تواند درک و شناخت مخاطب را بیشتر کند. پرداختن به فضای درون عکس های هنری که ممکن است مضامینی واقعی، فرا واقعی، شاعرانه، رویاگونه و یا فلسفی داشته باشند از مواردی است که در تجزیه و تحلیل عکس ها مورد توجه و بررسی قرار می گیرند. معمولاً در تحلیل یک عکس، علاوه بر پرداختن به محتوای هنری و جنبه های فنی و تکنیکی آن می توان جنبه های کاربردی، تاریخی، روانشناختی و اجتماعی آن را نیز مورد بررسی قرار داد. هر چند درنقد و تحلیل عکس ها هیچ فرمول و روش خاص و تعریف شده ای وجود ندارد و نویسنده هر بار با خلاقیت های نوشتاری سعی در بیان متفاوت تحلیل های خود دارد، لیکن نمی تواند یک سری قواعد مرسوم را نیز نادیده بگیرد. از آنجا که درک و دریافت محتوای عکس ها تابع دیدن، مطالعه، مکاشفه و تجربه است، یک تحلیلگر خود بایستی به دانش آن مجهز باشد. یک تحلیلگر هم در فرم و هم در معنای عکس کاوش می کند و جنبه های گوناگون ساختاری و محتوای اثر را مورد تحلیل قرار می دهد نویسندگانی که عالمانه و منصفانه به تحلیل، تفسیر و نقد عکس ها می پردازند در حقیقت شکاف میان نظریات عکاس و مخاطب را پر می کنند. این نکته نیز دارای اهمیت است که هر مخاطبی با توجه به سواد بصری، دانش و باور شخصی اش می تواند از بیان و ساختار فرمی و محتوایی عکس ها، برداشت خاص خودش را داشته باشد و طبیعی است که هر چه مخاطب دارای تجربه، اطلاعات بیشتری باشد راحت ترمی تواند با این آثار به عنوان یک شکل هنری ارتباط برقرار کند. پرداختن به مقوله نقد و تحلیل عکس می تواند مخاطب را از تردیدها و سرگردانی برهاند. منتقدان یا کسانی که به جوانب گوناگون یک عکس می پردازند بایستی به این نکته نیز واقف باشند که به همان گونه که هر عکس مخاطب خاص خود را دارد، یک نقد و تحلیل هم می تواند نظریات متفاوتی را بر انگیزاند. شخصی ممکن است با نظر نویسنده موافق و دیگری مخالف باشد و یا برخی دیگر تنها بخش هایی از اظهارات و نظریات منتقد را بپذیرند که در اینجا علمی برخورد کردن، همه جانبه گری و منصفانه قضاوت کردن می تواند در جذب مخاطب نیز موثر باشد و از طرفی ارزش و جایگاه نقد نیز به روشنی مشخص خواهد شد و مخاطبین نیز از آن استقبال خواهند کرد.
-
عکاسی از طبیعت آشنایی با عکاسی از طبیعتعکاسی از طبیعت بخشی از عکاسی است که در آن عکاس به دنبال ثبت لحظهها از عناصر اصلی طبیعت مانند منظره، حیات وحش، گیاهان و نمایی از بافت و حس طبیعت است. در عکاسی از طبیعت، هنرمند نسبت به عکاسی خبری و یا عکاسی مستند بیشتر به دنبال ارزشهای زیبایی شناسانه عکس است. ▪عکاسی از منظره: این نوع از عکاسی برای نشان دادن زیباییهای دنیای طبیعت ایجاد شده است. بیشتر عکاسان طبیعت کوشیدهاند تا جاهایی را به نمایش بگذارند که حضور بشر در آن در کمترین حد ممکن باشد. موضوعات در عکاسی از طبیعت شکلهای زمین، آب و هوا و بازی با نورها است. آبشارها به اندازه دورنمای کوهها برای عکاسان محبوبیت دارند. این مناظر بیشتر اوقات برای نشان دادن طبیعت با استفاده از فیلترهای پلاریزه ( برای ایجاد تضاد در رنگها و سایهها استفاده میشوند) انتخاب میشوند. برای عکاسی از چشماندازها عکاسان معمولا از لنز واید (مخصوصا ۲۴ و ۳۵ میلیمتری)، سه پایه و بستهترین دیافراگم (۱۱ تا ۲۲) برای بدست آوردن بیشترین عمق میدان استفاده میکنند. بسیاری از عکاسان برای اینکه جزئیات بیشتری را در عکسهای خود ذخیره کنند اندازه متوسط و یا بزرگ را انتخاب میکنند هر چند امروزه دوربینهای SLR و غیر حرفهای و کوچک بیشترین عکسهای طبیعت را ثبت میکند. عکاسی از منظره وسیله ارزشمندی برای نظارت بر محیط زیست است. عکاسی از منظره می تواند روند تدریجی تخریب محیط زیست را در دید عموم قرار میدهد. بسیاری از عکسهای این افراد برای سازمانهای حافظ محیط زیست بسیار مفید است. سازمانهای مسئول از عکسهای حرفهای و غیر حرفهایهای را برای محافظت از محیط زیست استفاده می کند. www.EarthJustice.org یکی از این سازمانهای موفق محافظت از محیط زیست است. این سازمان صفحهای در وب سایت خود دارد که در آن عکسهایی از چشم اندازهایی که این سازمان موفق به حفظ آن شده است قرار داده است. سازمان صلح سبز یکی از شناخته شدهها در این بین است که تقویم سالانهای از عکسهای عکاسان منظره چاپ کرده است. ▪ عکاسی از حیات وحش: در عکاسی از حیات وحش، عکاس به دنبال به تصویر کشیدن حیوانات جالب به همراه حرکاتی مانند غذا خوردن یا جنگیدن آنها است. اگرچه عکاسی از حیات وحش و یا شکار برای دنیای عکاسی تکرای است. تکنیک عکاسی از حیوانات با عکاسی از منظره فرق بسیاری دارد. برای مثال در عکاسی از حیات وحش دهانه باز لنز برای دستیابی به سرعت بالا و ثبت سوژه در حال حرکت و محو کردن پس زمینه استفاده میشود در حالی که عکاسان از طبیعت بیشتر به دنبال عمق میدان هستند. در عکاسی از حیات وحش عکاسان لنز تله و در عکاسی از منظره بیشتر از لنز واید استفاده میکنند. بنابراین عکاسان حیات وحش بیشتر احتیاج به سه پایه دارند. آنها همچنین برای این که بتوانند به حیات وحش نزدیکتر شوند احتیاج به وسایلی برای استتار دارند. ▪ عکاسی از بافتها یا ماکرو عکاسی ماکرو به عکاسی از نمای نزدیک معروف است. به هر حال این نوع عکاسی در عکاسی از طبیعت نیز کاربرد دارد. عکاسی از زنبورها، سنجاقکها، مورچهها و کلا حشرات به عنوان بخش عمدهای از حیات وحش موضوعات عکاسی ماکرو را شامل میشود. بسیاری از عکاسان نسبت به عکاسی از بافت سنگها، تنه درختان، برگها و هر چیز کوچک دیگری در طبیعت ابراز علاقه میکنند. بسیاری از این تصویرها انتزاعی هستند. گیاهان کوچک و قارچها نیز موضوعات جذابی در عکاسی ماکرو هستند. آنسل آدامز، گلن روئل، فرانس لنتینگ، کلاید بوچر، آرت ولف عکاسانی هستند که هنر عکاسی از طبیعت را تجلی دادهاند.
-
آرامش عکاسی تبلیغاتی آرامش ، ابزاری لازم در عکاسی تبلیغاتیماهیت عکاسی تبلیغاتی و صنعتی به گونه ای است که عکاس برای انجام کار خلاقانه چه در استودیو و چه خارج از استودیو نیاز به آرامش فکری و فراقت ذهنی دارد. اگر استرسها و افکار منفی ناشی از زندگی در شهرهای بزرگ که گریبانگیر همه مردم از جمله عکاسان تبلیغاتی است در زمان عکاسی نادیده گرفته شود می توان در استودیو با اندکی مدیریت ، فضای آرام و قابل قبول را برای کار فراهم آورد. اما بدیهی است که خارج از استودیو ، شرایط برای عکاسی همیشه مناسب نیست. بنا بر این لازم است که عکاس برای رسیدن به تمرکز لازم چاره ای بیاندیشد..... من دو سیاست عمده را که معمولا" در کار خودم پیشه می کنم و از آن نتیجه گرفته ام را مطرح می کنم ، شایدخواندن آن برای همکاران هم روحیه با من خالی از لطف نباشد . به عقیده من بهتر است عکاس در همان ساعت اول ورود به لوکیشن ، شرایط موجود را دقیقا" بررسی نماید به این صورت که اگر وارد کارخانه ، شرکت یا محلی شد که نظم شدید و منسجمی در آن حاکم بود و حفظ این نظم در آنجا یک امر حیاتی بود بهتر است خود نیز در این نظم حل شود وبا صرف حوصله کافی ، ریتم حرکت خود را با نبض موجود در آن محیط هماهنگ کند. در این صورت میتواند با آرامش قابل قبولی عکاسی کند و کار خود را به انتها برساند. اما اگر عکاس وارد فضایی شد و احساس کرد عدم حفظ نظم آن فضا در کوتاه مدت صدمه ای به کار فرما نمی زند بهتر است خود به عنوان بزرگترین عامل بی نظمی محیط ، کار عکاسی را محور همه امور قرار دهد و از دیگران بخواهد که خود را با نظم و مقررات عکاس تطبیق دهند. من فکر می کنم که وی به این ترتیب می تواند بستر مناسبی را برای حلول ظرافت های فکری و حسی خود محیا نماید.
-
عکاسی ماکرو به نوعی عکاسی گفته می شد که در آن تصویر اشیا بزرگتر از اندازه واقعی شان، با نسبتی بزرگتر از ۱:۱ گرفته میشود. عکاسی ماکرو در عکاسی ماکروی واقعی باید فاصله بین لنز تا صفحه تصویر از فاصله لنز تا سوژه بیشتر باشد. در دوربین های فیلمی عکاسی ماکرو نیاز به مبدل های ماکرو یا حلقه های لنز ماکرو دارد. لنز های ویژه ماکرو معمولا گرانتر از سایر لنزها هستند و مخصوصا برای نزدیک شدن زیاد به سوژه و جلوگیری از تغییر شکل تصویر طراحی شده اند. بعضی از لنزهای تله فتو نیز دارای قابلیت ماکرو می باشند که با ترکیب اپتیکی ویژه ای که دارند می توانند در شرایط بسیار نزدیک به سوژه نیز روی آن فوکوس نمایند. یکی از مزایای دوربین های دیجیتال این است که بیشتر آنها قادر به عکاسی ماکرو با کیفیت خوب می باشند. در بعضی از انواع این دوربین ها تا حد بسیار زیادی می توانند به سوژه نزدیک شوند، ولی در بعضی دوربین های دیگر از زوم برای پر کردن کادر و بزرگ کردن سوژه استفاه می شود. بطور کلی در عکاسی ماکرو، سرعت شاتر بسیار پایین است و استفاده از یک پایه محکم برای عکاسی ایده بسیار خوبی است. بعلاوه عکس گرفتن با استفاه از تایمر دوربین از لرزیدن دوربین و خراب شدن عکس جلوگیری می شود. نماهای بسیار نزدیک معمولا بسیار جالب و نیز مفید می باشد. در عکاسی ماکرو جزئیاتی از شیئ دیده می شود که با چشم معمولی نمی توان دید. یک تمبر ژاپنی با دید کاربردی تر عکاسی ماکرو برای ثبت تصویر اشیاء ارزشمندی نظیر سکهها، جواهرات یا تمبرها بکار میرود. دیگر استفاده عکاسی ماکرو در صنعت است که برای بازرسی و کنترل کیفیت از آن استفاده میشود، همچنین صنعت بیمه برای ثبت تصویر اجزاء ارزشمند دستگاهها از این تکنیک استفاه می کنند. بطور کلی نمای درشت و نزدیک اشیاء میتواند کاربردهای بسیار متنوعی داشته باشد. همانطور که قبلا ذکر شد تصویر نمای نزدیک یک شیء معادل نگاه کردن به آن شیء با ذره بین است. جزئیاتی که بطور معمول قابل دیدن نیستند ناگهان بیرون می زنند و زیباییها یا زشتیهای نهفته جسم به چشم میآیند. برای مثال گلها برای این عکاسی سوژه بسیار جالبی میباشند. دو چالش مهم در عکاسی ماکرو عبارتند از: باریکی عمق میدان بخاطر نزدیکی زیاد لنز به سوژه و دیگر سختی نورپردازی جسم بگونهای که روی آن سایه نیفتد. در ادامه بحث به این دو موضوع میپردازیم.
-
همانطور که میدانید عمق میدان به محدوده درست فوکوس شده تصویر گفته می شود. عمق میدان بیشتر تحت تاثیر دیافراگم لنز میباشد. دیافراگم کوچک (عدد f بزرگتر) عمق میدان بزرگتری از دیافراگم بزرگ (عدد f کوچکتر) دارد. با دوربینهای جمع و جور که امکان تعویض لنز وجود ندارد ترکیب دوربین و لنز در تعیین میزان حداقل نزدیکی به سوژه مهم میباشد. بعلاوه بیشر دوربین های کوچک امکان انتخاب دیافراگم را به استفاده کننده نمیدهند. بنابر این اگر سوژه بخوبی روشن نشده باشد احتمالا دوربین دیافراگمی باز را انتخاب نموده و عمق میدان را کاهش خواهد داد. در بسیاری از حالات ناحیه شارپ تصویر از چند میلیمتر تا تقریبا ۱۰ سانتیمتر خواهد بود. خط قرمز ناحیه کانونی تصویر و نوار سبز محدوده فوکوس (عمق میدان) را نشان می دهد. مساله کوچکی عمق میدان ایجاب می کند که سوژه و دوربین حتما موازی هم باشند. با اطمینان از موازی بودن سوژه و دوربین تا حد ممکن می توان مطمئن شد که عمق میدان در تصویر یکنواخت باقی میماند. با لنزهایی که معمولا در دوربینهای کوچک استفاده میشوند، ایجاد اعوجاج در نماهای نزدیک موضوعی مهم میباشد. تغییرات ایجاد شده توسط لنز مانند انحنای گوشهها به درون و برآمدگی میانی تصویر از مشکلات معمول میباشند. اگر تغییر شکلی در عکسهای ماکرو دوربینتان دیدید نشانه وجود نقص در دوربینتان نیست، بلکه به معنی این است که این لنز برای عکاسی ماکرو طراحی نشده است. برای پنهان کردن مشکل از خطهای واضح صاف افقی و عمودی در ترکیب بندی عکستان پرهیز نمایید و یا از تغییر شکلهای نرم افزاری برای تصحیح عکس استفاده نمایید. عکاسی ماکرو و نماهای بسیار نزدیک معمولا باعث تغییر شکلهای پرسپکتیو شبیه لنزهای واید میشود. استفاده از این خاصیت برای ایجاد حالات خاص در عکس ترفند خوبی است. قطعات کوچک مقوای سفید و یک آینه برای روشن کردن سوژه مورد استفاده قرار گرفتهاند. دوربین با استفاده از سه پایه ثابت شده است.
-
فیلترهای مورد استفاده در عکاسی
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات عكاسي و فیلمبرداری
دوستان زیادی در مورد فیلترهای مورد استفاده برای دوربینهای دیجیتال پرسیده بودند. فعلا مطلب خلاصهای در این مورد مینویسم تا بعدا سر فرصت بطور کامل در این مورد توضیح بدهم. متاسفانه به علت نا آشنایی و عدم استفاده از وسایل جانبی دوربینها بخصوص فیلترها و حلقههای مبدل مختلف، تهیه این گونه وسایل در ایران بسیار مشکل میباشد و برای اغلب دوربینها حتی در نمایندگیهای معتبری نظیر کانن نیز نمیتوان وسایل جانبی مربوط به لنز دوربینها را تهیه نمود. امیدوارم که با آشنایی هر چه بیشتر علاقمندان به این صنعت و درخواست از فروشندگان ورود این وسایل نیز همانند خود دوربینها مرسوم شود. روش استفاده از فیلترها، سایههای لنز، پوششهای لنز و دیگر وسایل مربوط به لنزها برای دوربینهای دیجبتال همانند دوربینهای فیلمی میباشد. فقط دو مساله مهم دراین میان حائز اهمیت میباشد. اول اینکه بخاطر اندازه غیر استاندارد لنزهای دوربینهای دیجیتال استفاده از این وسایل روی دوربین های مختلف دچار مشکل میباشد. این بدان معنی است که برای استفاده از فیلترها و سایر وسایل استاندارد باید از مبدلها و حلقههای سازگار کننده استفاده نمود. وظیفه مبدلها این است که لنز غیر استاندارد یک دوربین را برای پذیرفتن یک وسیله با رزوههای استاندارد آماده نمایند. معمولا رزوههای استاندارد روی لنز دوربین ها عبارتند از ۳۰mm، ۳۷mm، ۴۳mm و ۵۵mm. برای دوربینهایی که دارای قطر لنزی غیر از این ابعاد میباشند باید از حلقههای تبدیل برای بستن فیلتر مورد نظر استفاده نمود. دوم این که سنسوری که در دوربین های دیجیتال بجای فیلم قرار داده شده است به طول موجهای خاصی از نور حساسیت نشان میدهد که در بعضی از موارد با فیلم متفاوت است. در نتیجه، تاثیر بعضی از فیلترها روی تصویر دیجیتالی شما با تاثیری که روی فیلم می گذارد متفاوت میباشد. در ادامه لیستی از فیلترهایی که برای دوربینهای دیجیتال مفید است همراه با مورد استفاده آن آورده شده است: فیلترهای مورد استفاده برای دوربینهای دیجیتال فیلترهای مورد استفاده برای دوربینهای دیجیتال ▪ محافظ UV: برای محافظت لنز دوربین ▪ پولاریزه دایروی (Circular Polarizer): کاهش انعکاسها، تاریک کردن آسمان ▪ کلوز آپ (Close-Up): حداقل فاصله فوکوس را کاهش میدهد. ▪ Tiffen ۸۱۲: گرم کردن رنگها، بهبود طیف رنگی پوست ▪ Tiffen Soft/FX: پوشاندن لکههای پوست ▪ Black Pro Mist ۱or ۲: نتیجه را از لحاظ رنگ شبیه عکس فیلمی میکند. ▪ Tiffen Enhancing: قوی کردن رنگ قرمز، قرمزتر کردن رنگهای قهوهای، نارنجی و قوت بخشیدن به حس پاییز روی برگ درختان ▪ ND ۰.۳, ۰.۶, ۰.۹: کاهش نور در شرایط آفتابی درخشان ▪ Tiffen Hot Mirror: بهبود مشکل بازسازی رنگها در بعضی از دوربینها بخاطر حساسیت زیاد به اشعه مادون قرمز -
قبل از اينكه وارد دنياي عكاسي شويد بايد بدانيد نكاتي آموزنده و مفيد در زمينه عكاسي وجود دارد كه به خلق يك عكس خوب كمك بسيار مي كند. و بهتر است يك عكاس آماتور اين نكات را به عنوان پايه بشناسد و يك عكاس حرفه اي آنها را هميشه در ذهن داشته باشد. براي عكس خود يك موضوع يا پيام انتخاب كنيد. اگر در عكس شما هيچ سوژه برجسته و واضحي وجود نداشته باشد يا اين عكس حاوي پيامي نباشد احتمالاً عكس جالبي نخواهد بود. چيزهاي اضافي را حذف كنيد. زوايد را حذف كنيد، به خصوص اگر از ارزش عكس شما كاسته مي شود. نه تنها بايد بدانيد چه چيزهايي را در عكس بگنجانيد بلكه بايد بدانيد چه چيزهايي را نبايد در عكس خود بگنجانيد. هميشه بدنبال يك پشت زمينه ساده باشيد و تعادل را حفظ كنيد. در اين عكس دست زني كه در پايين تصوير مشاهده مي كنيد و پيراهن هاي رنگ و وارنگ زرد و آبي در پشت زمينه عناصري هستند كه سبب به هم خوردن تمركز بيننده بر موضوع اصلي مي شوند. در اين عكس مي توان چند لحظه صبر كرد تا آن زن دست خود را عقب بكشد و افرادي كه در پشت زمينه قرار گرفته اند نيز با چند قدم جابجايي عكاس از تصوير حذف مي شوند و در اين حالت عكس شما بهتر خواهد بود. از زوم كردن و نزديك شدن نترسيد اشتباهي كه بيشتر عكاسان آماتور مرتكب مي شوند اين است كه عكس هاي آنها از فاصله خيلي دوري گرفته شده است. و در تصوير نسبت محيط به موضوع آنقدر زياد مي شود كه نمي تواند پيام خود را القا كند. سعي كنيد عكس را به اندازه كافي از سوژه پر كنيد و از پشت زمينه شلوغ پرهيز كنيد. تا عكس ساده و قابل فهم باشد. موضوعات خود را در مركز تصوير قرار ندهيد. همانطور كه در مقالات قبلي آموزش عكاسي «ياد بگير دات كام» بارها ذكر شده است. سعي كنيد موضوع عكاسي خود را در مركز تصوير قرار ندهيد. بهتر است از قانون يك سوم استفاده كنيد. فرض كنيد تصوير شما به سه قسمت تقسيم شده است چه از نظر عمودي و چه از نظر افقي آنگاه موضوع خود را روي يا نزديك يكي از اين خطوط قرار دهيد. اين قانون را قانون يك سوم مي نامند. البته سعي كنيد خلاقيت خود را حفظ كنيد و از اين قانون تابعيت محض نداشته باشيد. به خاطر داشته باشيد براي انسان و حيوان وقتي كه روي سر آنها زوم مي كنيد بينندگان بيشتر به چشم آن انسان يا حيوان توجه مي كنند بنابراين در اين گونه مواقع قانون يك سوم بر مو قعيت چشم ها اعمال مي شود. از سطح دوربين خود مطمئن شويد. اگر سطح افق در عكس شما زاويه دار شود از ارزش عكس شما كاسته خواهد شد. ممكن است هنگام عكاسي دقت زيادي براي تنظيم سطح نداشته باشيد اما مشكلي نيست با نرم افزارهاي ويرايش عكس مانند فتوشاپ مي توان به راحتي سطح را تصحيح كرد. اما بهتر است تمرين كنيد تا هميشه دوربين را افقي نگه داريد. چشم ها بسيار اهميت دارند. چشم ها بازگوي داستان هستند. وقتي كه از انسان يا حيوان عكس مي گيريد هر چيزي ممكن است از نظر پنهان باشد ولي چشم ها بايد آشكارا قابل ديدن باشند. و كيفيت تصوير چشم بايد بالا باشد آنوقت است كه تأثير شگفت انگيز چشمها را در عكس هاي خود خواهيد ديد. فاصله را براي فلاش تخمين بزنيد. بهترين فلاشها در فواصل بيش از 10 متر تأثيري ندارند. براي فواصل دور در نور كم به جاي استفاده از فلاش ميزان exposure دوربين خود را افزايش دهيد و از يك سه پايه استفاده كنيد. و اگر لازم است از ISO بالاتر استفاده كنيد. اگر از چند نفر با فلاش عكس مي گيرد بدانيد كه چهره افرادي كه به دوربين نزديكتر هستند روشنتر و چهره افرادي كه از دوربين دورترند تيره تر است بنابراين سعي كنيد فاصله افراد با دوربين يكسان و به اندازه كافي نزديك باشد. حركت كنيد در هنگام عكاسي خود يا موضوع عكاسي را آنقدر حركت دهيد تا موضوع شما در پشت زمينه خودنمايي كند يا به عبارت ديگر موضوع و پشت زمينه هم رنگ نباشند
-
نکاتی درباره عکاسی از چهره افراد
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات عكاسي و فیلمبرداری
در اين مقاله نكاتي در مورد عكاسي از چهره بيان مي شود كه به شما در گرفتن عكس هاي زيباترين و قرار گرفتن در موقعيت درست و توجه به نور و ... موارد ديگر كمك مي كند. نور بدترين نوع نور همان نوري است كه از روبرو مستقيماً به صورت فرد مي تابد مانند نوري كه از فلاش دوربين مي تابد. به هر حال از هر وسيله اي كه به عنوان منبع نور استفاده مي كنيد يك چيز را فراموش نكنيد نور بايد از پهلو بتابد و نه از روبرو يا از جاييكه دوربين قرار دارد. نقطه ايده آل براي منبع اصلي نور جايي است كه نسبت به دوربين با زاويه 45 درجه قرار گرفته باشد. هر چه از زاويه از 45 بيشتر شود سايه ها بيشتر مي شوند و اگر بخواهيد اين سايه ها را بيشتر كنيد مي توانيد زاويه تابش نور نسبت به دوربين را به 90 درجه نزديك نماييد. همين حالت براي زواياي عمودي هم صدق مي كند بهتر است زاويه منبع تابش 45 نسبت به سطح افق باشد و از بالا بتابد و در صورتيكه احتياج به خلق سايه داشتيد مي توانيد اين زاويه را به دلخواه خود تغيير دهيد. شما مي توانيد از يك يا سه يا حتي تعداد بيشتري منبع نور استفاده كنيد مثلاً يكي سمت راست يكي سمت چپ و يك منبع نور هم در بالا قرار داشته باشد براي تنظيم شدت نور و سايه ها مي توانيد به سادگي آنها را دور و نزديك كنيد. اگر يك منبع نور داريد مي توانيد از ديوار سفيد خانه خود يا صفحه هاي كاغذي سفيد رنگ بزرگ براي بازتاب نور در سمت ديگر استفاده كنيد. حال مي توانيد شخصي را كه سوژه عكاسي است بين آن ديوار و منبع نور قرار دهيد. ديوار سفيد رنگ شما نور منبع را از سمت ديگر به چهره فرد منعكس مي كند. موقعيت دوربين براي موقعيت دوربين نمي توان مانند موقعيت نور يك زاويه مشخص تعيين كرد چون موقعيت دوربين با توجه به احساسي كه چهره فرد قرار است در عكس بيان كند فرق مي كند. يكي از اولين زوايايي كه هر عكاسي ممكن است انتخاب كند اين است كه شخص رو به نور بنشيند و سر خود را كمي به سمت دوربين بچرخاند. قيافه هاي مختلف هر كدام يك زاويه خاص دارند كه در آن وضعيت مي توان بهترين عكس را از آنها گرفت بعضي ها از روبرو و بعضي ها كمي زاويه احتياج دارند گاهي بايد كمي بدن افراد را بچرخانيد، اما فراموش نكنيد كه بايد به سرعت عكس خود را بگيريد تا بهترين موقعيت را از دست ندهيد. در عكاسي از كودكان سعي كنيد دوربين را در سطح چشمان آنها قرار دهيد. نكته ديگر اينكه سعي كنيد به عنوان عكاس در موقعيتي قرار گيريد كه پشت زمينه خيلي واضح نباشد تا تمركز بيننده را روي چيزي غير از سوژه اصلي به هم بزند. و در ضمن از زيبايي عكس بكاهد. كادر را پر كنيد. و كلام آخر اينكه زمانيكه از چهره اشخاص عكاسي مي كنيد سعي كنيد قسمت زيادي از كادر عكس را چهره فرد پر كند به اندازه كافي زوم كنيد و به اندازه كافي نزديك شويد. و مي توانيد بعد از عكاسي قسمتي از تصوير خود را برش بزنيد كه چهره فرد در آن وجود دارد. توجه داشته باشيد سر فردي كه از او عكس مي گيريد نزديك بالاي كادر عكس باشد. -
تاریخچه عکاسی پیدایش عکاسی به اتاق تاریک بر میگردد. در حقیقت اتاق تاریک منجر به پیدایش عکاسی و دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی است بی هیچ پنجره. هیچ نوری به آن راه ندارد مگر از طریق روزنهای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده. تصاویر یا چشماندازهای روبروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب مییافت. بعضاً نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشیشان استفاده میکردند... بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچکتر تبدیل شد به دوربین عکاسی. یعنی در برابر روزنهای که وجود داشت ماده حساس به نور قرار میدادند تا تصاویر بازتابش یافته ثبت و ضبط شوند. در روند تکاملی دوربین، از عدسی و لنز در جایی که روزنه قرار داشت استفاده شد. مواد حساس به نور به فیلمهای عکاسی امروزین تبدیل شدند که در انواع سیاه و سفید و رنگی (نگاتیو) و اسلاید (پوزتیو) موجود است. نگاتیوها طی فرآیند دیگری در آزمایشگاه (لابراتوار) به عکس تبدیل میشوند.در ابتدا از آمونیوم دیکرومات برای مواد حساس استفاده میشد ولی بعد به نیترات نقره تغییر یافت. این روند ادامه یافت تا با پیدایش دوربین دیجیتال از حسگرهای حساس به نور به جای فیلم استفاده شد و دوربینهای دیجیتال گسترش چشمگیری یافت اما فیلمهای عکاسی هنوز جایگاه خود را دارند. با پدید آمدن مکروفتوگرافی (به ویژه عکاسی هوایی) و میکروفتوگرافی (عکاسی ذرهبینی) دید تازهای به بافتهای اثر ایجاد شد که پیش از این انسان بدان دسترسی نداشت