رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فرهنگ'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

11 نتیجه پیدا شد

  1. آن پیک نامور که رسید از دیار دوست [TABLE=align: center] [TR] [TD=class: poem]آن پیک نامور که رسید از دیار دوست [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]خوش میدهد نشان جلال و جمال یار [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]خوش میکند حکایت عز و وقار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]دل دادمش به مژده و خجلت همیبرم [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]شکر خدا که از مدد بخت کارساز [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]در گردشند بر حسب اختیار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]ماییم و آستانه عشق و سر نیاز [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: poem]دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک [/TD] [TD=width: 20] [/TD] [TD=class: poem]منت خدای را که نیم شرمسار دوست[/TD] [/TR] [/TABLE]
  2. irsalam

    رمضان در فرهنگ مردم

    [align=justify] رمضان در فرهنگ مردم آنچه در پی می آید گزارشی است از انواع رسوم اعلام وقت سحر و شیوه های مختلف آن و نگارنده در این گفتار تنها گزارشگر است: روشهای بیدار شدن در سحر از قدیم الایام برای بیدارشدن در سحرهای ماه مبارک رمضان و تشخیص وقت دقیق سحر و انجام اعمال مخصوص سحر از وسایل و روشهای گوناگونی استفاده می کردند. بعضی از این روش ها امروزه نیز متداول و برخی منسوخ شده اما شرح یکایک آنها شنیدنی و قابل توجه است. ماه و مهتاب از روی تجربه می توان تشخیص داد وقتی ماه به محل معینی در آسمان برسد سحر نزدیک است. همچنین اهالی مناطق مختلف از روی خطوط و زوایایی که پرتو ماه با یکی از اجزای ساختمان خانه یا چیز ثابتی مثل درخت و تیرک پیدا می کند متوجه می شوند سحر شده است. ستارگان بشر از روزگاران کهن با علم نجوم آشنا بوده و از روی ستارگان و کواکب وقت و زمان و سعد و نحس بودن آن را پیش بینی می کرده است. از این روی یکی از متداولترین روشها برای تشخیص سحر از دیر زمان شناختن ستارگان و محل و جای آنها در آسمان بوده است. در غالب شهرها ازجمله درمناطق کویری و جنوبی کشورمان مثل یزد، کرمان وفارس که صافی آسمان و درخشندگی ستارگانش مشهور است ، اغلب مردم به خصوص پیرمردان و پیرزنان از روی ستارگان و محل و موقعیتشان سحر را تشخیص می دهند. مردم هر شهر و دیاری برای ستارگان سحری اصطلاحات و نامهای خاص خود دارند که بسیار شنیدنی است. در یزد از روی مجموعه ستاره های " نیم گزک" ، " گزوپرویز" و " گزوترازو" وقت سحر را تشخیص می دهند، ستاره " نیم گزک" از چند ستاره تشکیل می شود که در خط مستقیمی قرار دارند و طول آنها به علت خطای چشم نزدیک به نیم گز به نظر می رسد و در نزد عوام به این نام شهرت یافته است. در مشهد از روی سه ستاره که به " نیم ذرع" مشهور است وقت سحر را معین می کنند. ستاره های نیم ذرع باید همان ستاره هایی باشند که در یزد " نیم گزک" نامیده می شوند. آن طوری که پیرمردان مشهد می گویند، اول شب این ستاره ها در جنوب غربی قبله به صورت عمودی دیده می شوند که به تدریج به وسط آسمان می آیند و نصف شب به صورت افقی روبه روی قبله ظاهر می شوند . از نیمه شب ستاره ها به سمت جنوب شرقی قبله سرازیر می گردند و لحظاتی بعد از سحر محو می شوند. با ناپدیدشدن این ستارگان صدای اذان صبح از گلدسته های مساجد بلند می شود. لازم به تذکر است هر چه روز کوتاهتر شود ستاره های نیم ذرع زودتر نمایان می شوند و هر چه روز بلندتر شود دیرتر دیده می شوند. همچنین در مشهد از روی ستاره های" هف برارو" که در نقاط دیگر به " هفت برادر" مشهور است سحر را تشخیص می دهند. ریش سفیدان مشهد گویند دو مجموعه ستاره " هفت برارو" در آسمان وجود دارد که هر مجموعه شامل هفت ستاره است. یکی از این مجموعه ها به ستاره " هف براروی بزرگ" یا " خرس بزرگ" و مجموعه دیگر به " هف براروی کوچک" یا " خرس کوچک" مشهور است. در اراک زمانی که ستاره " هفت برادران یا خرس بزرگ" نزدیک به پنجاه ذرع مانده به مغرب برسد سحر است و وقتی ستاره هفت برادران به پشت کوه می رود ستاره " سهیل" که به ستاره " ظلّ صبح" مشهور است بیرون می آید. وقتی" ظلّ صبح" پنجاه ذرع از مشرق بالا آمد وقت اذان صبح است. فصل به فصل و بسته به بلند و کوتاه شدن شب ستارگان هم به همان نسبت جایشان تغییر می کند. در فرنق خمین از روی دو ستاره روشن "ظلّ سحر" و " ظلّ صبح" که از سمت مشرق بالا می آیند سحر را تشخیص می دهند. ستاره " ظلّ سحر" زودتر در می آید. با دمیدن این ستاره تقریباً یک ساعت و نیم به صبح صادق مانده است. با دیدن ستاره " ظلّ سحر" مشغول خوردن سحری و انجام اعمال سحر می شوند. پس از یک ساعت و نیم ستاره " ظلّ صبح" نمایان می شود که نشانه رسیدن صبح صادق است و دست از خوردن می کشند. اهالی گوشه محمد مالک خمین هم گویند وقتی سه تا از ستاره های هفت برادران راست(= مقابل) قبله قرار گرفتند موقع خوردن سحری است و وقتی هر هفت ستاره برابر قبله ایستادند سحر تمام می شود و صبح می دمد. بانگ خروس خروس در شب سه مرتبه می خواند: مرتبه اول نیمه شب، مرتبه دوم ساعتی بعد از نیمه شب و مرتبه سوم سحر، یکی از راههایی که از قدیم الایم مردم برای بیدار شدن در سحر از آن استفاده می کردند صدای بانگ خروس بود. از این رو وجود خروس را در خانه خویش یمن می دانستند مخصوصاً خروس سفید چل تاج که نشانه خیر و برکت است و هر کس صاحب خروس سفید چل تاج بود می گفتند پریان و جنیان به خانه اش نمی آیند. مردم قمصر کاشان معتقدند خروس سفید نگهبان حضرت حجت است و گویند حضرت حجت در یک چاه نورانی پنهان است و دشمنان او در بالای چاه منتظر هستند تا هوا روشن شود و داخل چاه شوند و آن حضرت را به قتل برسانند . هنگام سحر فرشتگان از خواب بیدار می شوند و خروس سفید را باخبر می کنند و خروس مشغول خواندن می شود. با شنیدن صدای خروس دشمنان آن حضرت پا به فرار می گذارند. مردم قمصر همچنین عقیده دارند اگر هنگام خواب چند مرتبه دستشان را به لحاف و متکا بزنند و بگویند:" دین هفتاد آسیابان به گردنت اگر موقع سحر مرا بیدار نکنی." سحر از خواب بیدار می شوند. مردم دماوند می گویند خروس شب هنگام پنج مرتبه، نیم ساعت به نیم ساعت می خواند. در اصطلاح محل هر نوبت خواندن خروس را یک پنجمی می گویند. پنجمی اول زنان خانه از خواب بیدار می شوند و مشغول پختن سحری می شوند. پنجمی دوم سماور زغالی را آتش می اندازند. پنجمی سوم همه اعضای خانواده بیدار می شوند و سحری می خورند . پنجمی چهارم چای می خورند و دهانشان را می شویند و سرانجام با بلندشدن صدای خروس در آخرین نوبت یعنی پنجمی آخر دیگر حق خوردن ندارند و در این هنگام صدای اذان بلند می شود. سوره یاسین و طه بعضی به نیت اینکه سحر از خواب بیدار شوند شب قبل از خواب، سوره یاسین و طه می خوانند و از خدا می خواهند که سحر بیدار شوند. چراغ روشن قبل از اینکه کارخانه برق به ایران آورده شود، بعضی از مردم، از جمله خدّام مساجد، یکی دو ساعت به سحر مانده چراغهایی را روشن می کردند و درنقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد می گذاشتند تا مردم از دیدن نور چراغ به نزدیک شدن سحر پی ببرند. چراغها تا هنگام اذان صبح روشن بود و همین که صدای اذان بلند می شد آنها را خاموش می کردند. یکی از مشهورترین چراغها" چراغ ملا کاظم" در شهرستان یزد بود. ملا کاظم که خادم مسجد جامع کبیر بود، هر شب چراغی را روشن می کرد و در یکی از گلدسته های مسجد جامع می گذاشت و هنگام اذان صبح آن را خاموش می کرد. صدای نقاره یکی از روشهایی که در قدیم برای بیدار شدن در شبهای ماه رمضان به کار می رفت زدن نقاره بود. نقاره عبارت بود از یک طبل بزرگ و دو طبل کوچک دوقولو و یک سرنا. شهرهای بزرگ هر کدام نقاره خانه ای داشت که معمولاً اتاقکی بود بالای سر در دارالحکومه. نقاره به وسیله نقاره چیهای حکومتی ، زده می شد و نقاره چیها از حکومت مواجب می گرفتند. در ماه رمضان نقاره چیها دو مرتبه نقاره را به صدا در می آوردند یکمرتبه نزدیک سحر و یک مرتبه غروب آفتاب برای اعلام وقت افطار. به غیر از نقاره چی حکومتی مرشد زورخانه هر محل هم سحر طبل و نقاره می نواخت. مردم هم خود را موظف می دانستند روز آخر ماه رمضان انعامی به مرشد تقدیم کنند. در مشهد ، در ماه مبارک رمضان از دو ساعت بعد از نیمه شب از گلدسته های صحن مطهر حضرت رضا و مسجد گوهرشاد صدای مناجات و نقاره بلند می شود تا مردم برای عبادت و خوردن سحری از خواب بیدار شوند. در طول سال روزی دو مرتبه ازگلدسته های صحن مطهر نقاره می زنند؛ یک مرتبه غروب آفتاب یک مرتبه هم نزدیک طلوع آفتاب. اما در ماه رمضان به جای صبح پیش از سحر نقاره می زنند. طبل و شیپور در بعضی از شهرها به جای نقاره برای بیدار کردن مردم طبل و شیپور می زنند. آن طوری که پیرمردان می گویند در بجنورد تا چهل سال پیش اغلب مردم در سحرهای ماه رمضان با صدای طبل و شیپور از خواب بیدار می شدند. طبل و شیپور را در دو نوبت می زدند : نوبت اول سه ساعت به اذان صبح که به آن طبل اول می گفتند و نوبت دوم یک ساعت و نیم به اذان که طبل دوم گفته می شد. طبل و شیپوررا با آهنگ مخصوصی می نواختند. طبل اول به این منظور زده می شد تا کدبانوی خانه از خواب برخیزد و مشغول تهیه سحری بشود. البته آنهایی که سر شب غذا می پختند با صدای طبل اول از بستر برنمی خاستند و با طبل دوم بیدار می شدند . طبل دوم هم برای آن نواخته می شد تا متوجه نزدیک شدن سحر بشوند. با صدای طبل دوم کدبانوی خانه غذا را ازسر اجاق بر می داشت و آماده خوردن سحری می شدند. در بجنورد مزد و مواجب طبال و شیپورچی از طرف مردم تامین می شد. به این ترتیب که بعدازظهر روز آخر ماه رمضان طبال و شیپورچی سینی به دست می گرفتند و شیپورشان را در سینی می گذاشتند و وارد بازار می شدند. سینی را جلو دکانداران می گرفتند و می گفتند: " خدای روزه نمازین گِز قبول اِتن، خدای سلامت لِق برسن." صاحب هر دکان هم به قدر تواناییش مبلغی در سینی می انداخت و طبال و شیپورچی به این ترتیب سینی را تا آخر بازار می گرداندند و پولهایی که جمع می شد به طور مساوی تقسیم می کردند . ناگفته نماند که طبال و شیپورچی برای تمام شهر دونفر بود. در سبزوار هم برای آگاهی از وقت سحر و افطار از توپ که به آن " شمخال" می گفتند و از طبل و شیپور استفاده می کردند. برای زدن طبل مرشدی طبلش را با دو قطعه چوب مخصوص طبالی برمی داشت و به گلدسته مسجد جامع که بلندترین گلدسته مساجد سبزوار است و وسط شهر قرار دارد می رفت. ابتدا سه ضربه به طبل می نواخت، بعد با این آهنگ شروع به نواختن طبل می کرد:" خانم وخ پلو بپز، وخ پلو بپز، وخ بارا به مدبخ" دربندر بوشهر و روستاهای آن از جمله صلح آباد از شب اول ماه رمضان دونفر به نام" دُم دُم سحری" برای بیدار کردن مردم از نیمه شب تا نزدیک سحر در کوی و برزن راه می افتند . یکی از این دو" دمام" ( طبل بوشهری ) بزرگی به گردن انداخته و با دیگری در حالی که چراغ دریایی در دست دارد او را همراهی می کند. آنکه دمام به گردن دارد با چوب محکم به دمام می کوبد و هر دو با صدای بلند می گویند: " یا ماه رمضان قدمت مبارک" و خلق الله را از خواب بیدار می کنند. بوق حمام حمامهای قدیم بوقهایی برنجی داشتند که برای اعلام شروع و پایان کار حمام بوق را به صدا در می آوردند. در ماه رمضان هم اغلب حمامها سحر و افطار با زدن بوق مردم را باخبر می کردند و بسیاری با صدای بوق حمام از خواب بر می خاستند و سحری می خوردند. توپ در کردن از زمانی که توپ به ایران آمد یکی از وسایلی که برای بیدار کردن مردم در سحر و اعلام وقت افطار به کار می رفت در کردن توپ بود. دراین توپ در عوض گلوله از کهنه و پارچه استفاده می شد . به این ترتیب که مقداری کهنه و پارچه و باروت به ترتیب و چند بار در لوله توپ می کردند و آن قدر سمبه می زدند تا فشرده شود. بعد فتیله ای را به باروت لوله توپ وصل می کردند و فتیله را آتش میزدند. با انفجار باروت کهنه های فشرده به بیرون پرتاب و باعث ایجاد صدا می شد. محل استقرار توپ را " گورخونه" می نامیدند که در نزدیکی دارالحکومه بود و متصدی توپ مثل نقاره چی از دارالحکومه مواجب می گرفت. کوبیدن دیوار همسایه در ماه رمضان همسایه ها قرار می گذارند هر کسی سحر زودتر بیدار شود همسایه های دیگر را هم بیدار کند . در صورتی که خانه ها دیوار به دیوار باشد با کوبیدن مشتهای پیاپی به دیوار، همسایه شان را بیدار می کنند. نذرداران و نیکوکاران درقدیم گاهی افراد مؤمن و معتقد برای ثواب یا نذری که داشتند سحرهای ماه رمضان مردم را بیدار می کردند. برای این کار نزدیک سحر از کوچه ها می گذشتند و با خواندن اشعار مذهبی یا کوبیدن حلقه در خانه ها و یا با کوبیدن قطعه ای چوب بر روی طبل و حلب خالی مردم را بیدار می کردند. جار کشیدن در بسیاری از روستاهای شهرستان اراک از جمله در روستای استوه برای بیدار شدن در سحر باسوادان سحر، خوانی و مناجات می کنند. یا طبالی را اجیر می کنند تا با نواختن طبل مردم را بیدار کند. در روستای الموت قزوین هم از جمله در روستای فیشان رسم جار کشیدن به وسیله پاکار و یا دشتبان متداول است. تیر در کردن در دماوند سابقاً اعلام وقت سحر را تفنگچیها با تیر درکردن به اطلاع مردم می رساندند. این عمل بیشتر توسط شکارچیان انجام می گرفت و عقیده داشتند با این کار کفاره حیواناتی را که در ماه رمضان شکار کرده اند می دهند. ناگفته نماند شکار کردن در ماه رمضان مکروه و بدیمن است و تا آنجا که ممکن است از شکار در این ماه پرهیز می کنند. صدای مناجات بسیاری از مردم با صدای مناجاتهایی که از یکی دو ساعت مانده به سحر از گلدسته های مساجد و پشت بام خانه ها بلند می شود از خواب بیدار می شوند و به فرایض دینی و آماده کردن سحری می پردازند. بعضی از مناجات خوانان باسوادند و مناجاتشان غالباً سوره والفجر و دعاهایی از کتاب مفاتیح الجنان یا صحیفه سجادیه و ا شعار خواجه عبدالله انصاری است. بسیاری از مناجات خوانان هم پیرمردانی هستند که سواد ندارند واشعار مختلفی از حفظ دارند که خواندن این بندگان خدا ، حال و هوایی خاص دارد. در قدیم مناجات کنندگان هر کدام با روشی خاص و وقت معینی مناجات را آغاز می کردند . بعضی از روی ستاره ها، بعضی با اذان خروس و برخی به وسیله ساعت زنگدار وقت خود را تنظیم می کردند . از این رو زمان خواندن مناجات و گفتن اذان میان مناجات کنندگان و مؤذنها فرق می کرد و کمی پس و پیش بود . هر گروه از مردم هم که به یکی از مناجات خوانها بیشتر اعتقاد داشتند انجام اعمال سحر را با مناجات آن شخص تنظیم می کردند. زنگ تلفن از زمانی که تلفن مغناطیسی به ایران آمد در بعضی از شهرستانها کسانی که تلفن داشتند با یکدیگر قرار می گذاشتند یا به متصدی کنترل دستگاه مرکزی تلفن می سپردند تا سحر زنگ تلفن آنان را به صدا در آورد تا به این وسیله از خواب بیدار شوند. اما در این اواخر در اثر زیاد شدن مراجعان، متصدیان مرکز تلفن خود به خود هنگام سحر زنگ تلفن تمام خانه ها را به صورت تک زنگ به صدا درمی آوردند. البته تعداد خانه هایی که تلفن داشتند در هر شهرستانی معدود بود. زنگ ساعت ساعت شماطه دار متداولترین وسیله ای است که از آن برای بیدار شدن در سحر استفاده می کنند. کار و کسب ساعت فروشان و تعمیرکاران ساعت هم در ماه رمضان رونق پیدا می کند. تلویزیون ساعت دار و تلفن همراه و نیز جدیدترین وسائل بیدار کردن مؤمنان برای سحری است. [/align]
  3. گذری کوتاه و جذاب بر فرهنگ ملل مختلف منبع : گروه اینترنتی پرشین استار
  4. دانلود نرم افزار فرهنگ دارویی رازي براي موبايل این برنامه با فرمت جاوا می باشد و روی گوشی هایی که از جاوا پشتیبانی می کنند عمل می کند. لينک دانلود (حجم فايل کمتر از یک مگابايت مي باشد) رمز فايل: ندارد روی لینک فوق کليک سمت راست کرده و سپس گزينه Save Target As را انتخاب نمائید. نکته: فايل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند Zip ميباشد. لذا بعد از دريافت فيل، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث يا کابل و يا دستگاه کارت ريدر برروي گوشي موبايل خود Install نماييد.
  5. لغات واصطلاحات زمین لرزه: شتاب (Acceleration) : وقتی پایتان را روی پدال گاز یا ترمز ماشین می گذارید، اتومبیل تندتر یا کندتر می شود. وقتی سرعت تغییر می کند ماشین شتاب می گیرد و یا شتاب آن کمتر می شود. این تغییر سرعت , شتاب نامیده می شود. به هنگام وقوع زمین لرزه نیز شتاب ایجاد می شود. شتاب اوج، بزرگترین شتاب ثبت شده در ایستگاه به هنگام وقوع زلزله است. شتاب نگار(Accelerogram): ثبت شتاب زمین به هنگام وقوع زلزله شتاب نگاشت(Accelerograph): وسیله ای است که شتاب زمین را به هنگام وقوع زمین لرزه ثبت می کند که Accelerometer هم نامیده می شود. گوه های افزایشی (Accretionary wedge) : رسوبات یا لایه بالایی روی یک ورقه تکتونیکی که به هنگام برخورد ورقه های اقیانوسی و قاره ای تجمع یافته و دگر شکل می گردند.این رسوبات از روی پوسته اقیانوسی فرو رونده تراشیده شده و به لبه ورقه قاره ای افزوده می شوند. گسل فعال (Active fault) :گسلی است که احتمال دارد در اینده, زلزله دیگری را ایجاد کند. اگر گسلی در ده هزار سال گذشته یک بار و یا بیشتر حرکت ایجاد کرده باشد به عنوان گسل فعال در نظر گرفته می شود. پس لرزه (Aftershocks) : به زمین لرزه هایی گفته می شود که پس از زلزله اصلی به وقوع می پیوندند.این زلزله ها کوچکتر از زمین لرزه اصلی هستند و به اندازه یک تا دو برابر طول گسل دورتر از جایگاه گسل اصلی رخ می دهند.به طور کلی، زمین لرزه های بزرگتر،پس لرزه های بیشتر و بزرگتری هم دارند که تا مدت زمان طولانی تری به وقوع می پیوندند. آبرفت (Alluvium) :گراول، ماسه،سیلت ویا رس سخت نشده که توسط جریانهای رودخانه ای نهشته می شوند. تشدید(Amplification) : اغلب زمین لرزه ها کوچک هستند. در حقیقت آن قدرکوچکند که کسی آنها را حس نمی کند. برای اینکه لرزه شناسان بتوانند حرکات زمین را در زلزله های کوچک بررسی کنند باید حرکات ثبت شده تقویت و تشدید شوند. این کار شبیه دیدن جسمی از پشت یک ذره بین است و به مقدار بزرگنمایی ایجاد شده تشدید یا Amplification گفته می شود.لرزش در یک محل ممکن است با تمرکز انرژی لرزه ای در اثر هندسه ساختار سرعتی مانند توپوگرافی زیر زمین یا توپوگرافی سطحی، تشدید شود. دامنه (Amplitude) : اندازه جنبشها در یک ثبت زمین لرزه ای کمان (Arc) : رشته ای از آتشفشانها (کمان ولکانیکی) ، هنگامی تشکیل می شوند که یک ورقه اقیانوسی با یک ورقه قاره ای برخورد کرده و به زیر آن رانده می شود(فرو رانش). غیر لرزه ای (Aseismic): گسلی است که هیچ زمین لرزه ای بر روی آن مشاهده نشده است. تکه های پایدار(Asperity) : محدوده ای از گسل که گسیخته نمی شود. سست کره (Asthenosphere) : بخش خمیری زمین که درست زیر سنگ کره (Lithosphere) قرار گرفته و گوشته زیرین را در بر می گیرد.آستنوسفر حدود 180کیلومتر ضخامت دارد. کاهیدگی (Attenuation) : وقتی شما یک قلوه سنگ را در استخر پرتاب می کنید، روی سطح امواجی را ایجاد می کند که از محل برخورد سنگ در سطح آب دور می شوند. این امواج به هنگام تشکیل ، بزرگترین اندازه را دارند و با دور شدن ،به تدریج کوچکتر می شوند.این کاهش اندازه یا دامنه امواج کاهیدگی (Attenuation) نامیده می شود. پشت کمان (Backarc) : ناحیه به سمت قاره یک رشته آتشفشانی (کمان آتشفشانی) در سیستم فرورانش. پی سنگ (Basement) : سنگهای آذرین و دگرگونی سخت و معمولا قدیمی که در زیر توالی رسوبی اصلی یک منطقه قرار می گیرد و به سمت پایین تا قاعده پوسته ادامه دارد. سنگ بستر(Bedrock) : سنگهای نسبتا سخت و مستحکمی که معمولا در زیر سنگها ، رسوبات یا خکهای سست تر قرار می گیرد. زون بنیوف (Benioff zone) : زون لرزه ای صفحه ای وشیب داری است که در اثر برخورد ورقه اقیانوسی فرورونده با ورقه قاره ای ایجاد می شود.این زلزله ها در اثر لغزش در طول گسلهای تراستی فرورانش یا لغزش روی گسلهایی که در اثر خمش و کشیدگی در ورقه فرورونده که به درون گوشته رانده می شود ایجاد می شوند. زون واداتی ـ بنیوف هم نامیده می شود. گسلهای راندگی کور(Blind thrust fault) : گسل تراستی است که بر روی سطح زمین گسیختگی ایجاد نمی کند. بنابراین هیچ شاهدی از آن بر روی زمین وجود ندارد و در زیر بالاترین لایه های سنگی پوسته مدفون است. موج پیکری (Body wave) : موج لرزه ای که ازبخشهای درونی زمین حرکت می کند ، در مقابل امواج سطحی که نزدیک سطح زمین حرکت می کنند. امواج P و S مثالهایی از این امواج هستند. هر نوع موج زمین را به شیوه متفاوتی می لرزاند. مرز ترد- نرم (Brittle – Ductile boundary) :عمقی که رفتارپوسته از حالت شکننده (در بخشهای بالایی) به شکل پذیر(در بخشهای زیرین ) تغییر می کند.کثر زمین لرزه ها در بخش شکنای پوسته ، در بالای مرز شکننده- خمیری، رخ می دهند. تعیین سن کربن 14 (C age date) : سن مطلق به دست آمده از موادی که حاوی خرده ها یا ذرات کربن هستند، به منظور تعیین نسبت کربن رادیوکتیو (کربن 14) به کربن دختر) کربن12) به کار می رود. این سنها مستقلا با سنهای تقویمی سنجیده می شوند. این روش برای تعیین زمان رخداد زمین لرزه هایی که در گذشته بر روی گسل رخ داده اند به کار می رود. تنش فشارشی (Compressional stress) : تنشی است که باعث فشردگی اجسام می شود.تنش فشارشی مولفه تنش عمودی وارد بر یک سطح ،نظیر سطح گسل، می باشد که حاصل نیروهای عمودی اعمال شده بر سطح یا حاصل نیروهای اعمالی از سنگهای مجاور می باشد. موج فشارشی(Compressional wave) : موج P را ببینید. هسته(core) : درونی ترین بخش زمین. هسته خارجی از عمق 2500تا 3500 مایلی زیر سطح زمین بوده و از فلزات مایع تشکیل شده است.هسته داخلی از عمق 500 مایلی تا مرکز زمین بوده و از فلزات جامد تشکیل شده است. خزش (Creep) : حرکت آهسته و کما بیش مداومی که به علت آغاز دگرشکلی تکتونیکی روی سطح گسل رخ می دهد.گسل هایی که حرکت خزشی دارند زمین لرزه های بزرگی ایجاد نمی کنند. پوسته(Crust) : خارجی ترین لایه زمین ،که ضخامت آن از 10تا65کیلومتر در تغییر است.15تا 35 کیلومتر بالایی پوسته آنقدر شکننده است که زمین لرزه ایجاد کند. شیب (Dip) : زاویه انحراف یک صفحه مسطح (مثل سطح یک گسل) از افق. شیب لغز(Dip slip) :گسل را ببینید. جابجایی(Displacement) : تفاوت میان موقعیت اولیه یک نقطه مرجع و موقعیت بعدی آن.هر نقطه بسته به میزان اثر پذیری از زلزله ،نسبت به جایی که قبل از زمین لرزه قرار گرفته بود جابه جا می شود. دگرریختی(Deformation) : تغییر در شکل اولیه و اصلی مواد.وقتی درباره زمین لرزه صحبت می کنیم،دگرشکلی به علت استرس و استرین است. زمین لرزه (Earthquake) : این اصطلاح هم برای توصیف لغزش ناگهانی روی گسل به کار می رود و هم برای لرزش ناشی از آن و هم برای انرژی لرزه ای آزاد شده در نتیجه لغزش،یا فعالیت ولکانیکی یا ماگماتیکی یا هر نوع تغییر استرس ناگهانی دیگر در زمین. خطر زمین لرزه ای (Earthquake hazard): هر نوع خطر همراه با زلزله که فعالیت طبیعی انسان ها را مختل کند.این خطرات شامل گسلش سطحی، جنبش زمین،زمین لغزش،آبگونگی،دگرشکلی تکتونیکی،سونامی وسیچ می باشد. ریسک زمین لرزه (Earthquake risk) : خسارات احتمالی ساختمانها و تعداد انسانهایی که انتظار می رود در زمین لرزه احتمالی ناشی از یک گسله کشته شده و یا آسیب ببینند.گاهی اوقات ریسک زمین لرزه و خطر زمین لرزه به جای هم به کار می روند. کانون زمین لرزه (Epicenter) : نقطه ای روی سطح زمین است که به طور قائم در بالای نقطه ای که در پوسته گسیختگی لرزه ای رخ داده قرار دارد. گسل (Fault) : شکستگی است که در هر دو طرف آن بلوکهای پوسته ای به موازات گسیختگی نسبت به هم حرکت می کنند.گسلهای امتدادلغزشکستگیهای عمودی(یا تقریبا عمودی) هستند که در آن بلوکها اغلب به صورت افقی حرکت می کنند. اگر بلوک روبه روی بیننده به سمت راست حرکت کند، نوع لغزش راست بر نامیده می شود.اگر بلوک به سمت چپ حرکت کند ، حرکت چپ بر نامیده می شود.گسلهای شیب لغز شکستگیهای شیب داری هستند که در آنها بلوکها اغلب به صورت قائم حرکت کرده اند. اگر توده سنگی بالای سطح گسلی به سمت پایین حرکت کند گسل عادی نامیده می شود. در حالی که اگر سنگهای بالای سطح گسلی به سمت بالا حرکت کنند گسل معکوس(تراستی) نامیده می شود.گسلهای مورب لغز مولفه های هر دو نوع لغزش را دارند. خزش گسل (Fault creep) : خزش را ببینید. گوژ گسل (Fault gouge) : سنگهای خرد شده ای هستند که به هنگام حرکت گسل در اثر اصطکک بین دو بلوک گسلی ایجاد می شوند. سطح گسل (Fault plane) : سطح مسطحی که به هنگام وقوع زمین لرزه در طول آن لغزش ایجاد می شود. محلول سطح گسل (fault – plane solution): روش نمایش گسل وجهت لغزش روی آن در یک زمین لرزه، با استفاده از دو منحنی متقاطع که شبیه توپهای ساحلی هستند. افراز گسل (Fault scarp) : عارضه ای روی سطح زمین که شبیه پله بوده و در اثر لغزش روی گسله به وجود می اید. اثر گسل (Fault trace) : تقاطع یک گسل با سطح زمین. همچنین خطی است که معمولا روی نقشه های زمین شناسی برای نمایش گسل کشیده می شود. حرکت نخست (First motion) : بر روی سیزموگرام،جهت جنبش زمین به صورت موج P به سیزمومتر می رسد.در ناحیه منشا حرکت زمین به طرف بالا بیانگرکشش بوده و حرکت به طرف پایین فشارش را نشان می دهد. ژرفای کانونی(Focal depth) : به عمق هیپوسنتر زمین لرزه اطلاق می شود. حل ساز و کار کانونی(Focal – mechanism solution) : حل سطح گسل را ببینید. کانون (Focus) : هیپوسنتر را ببینید. پیش کمان (Befor arc) : ناحیه میان زون فرورانش و رشته ولکانیکی(کمان ولکانیکی). پیش لرزه (Foreshocks) : پیش لرزه ها زمین لرزه های نسبتا کوچکی هستند که قبل از زمین لرزه اصلی که Main shock نامیده می شود رخ می دهند.همه زمین لرزه ها پیش لرزه ندارند. بسامد(Frequency) : تعداد دفعاتی که حادثه ای در یک فاصله زمانی مشخص رخ می دهد،مثل لرزش زمین به هنگام وقوع زمین لرزه به طرف بالا و پایین یا جلو و عقب . شتاب گرانش یا (G ): نیروی گرانش است(شتاب 78/9 متر بر مجذور ثانیه).به هنگام زمین لرزه می توان نیروهایی را که در اثر لرزش ایجاد می شود به صورت درصدی از نیروی گرانش یا درصدی از Gاندازه گیری کرد. ژئودزی(Geodesy) : علم تعیین اندازه و شکل زمین و موقعیت دقیق نقاط روی سطح آن. ژئودتیک(Geodetic) : اشاره به تعیین اندازه و شکل زمین و موقعیت دقیق نقاط روی سطح آن. زمین شناسی(Geology) : مطالعه سیاره زمین، موادی که زمین از آن ساخته شده، فرایندهایی که روی این مواد عمل می کنند، محصولاتی که تشکیل می شوند، و تاریخچه سیاره و حیات آن از ابتدای پیدایش. زمین ریخت شناسی(Geomorphology) : مطالعه ویژگی و منشا عوارض زمین،نظیر کوهها،دره ها وغیره. ژئوفیزیک(Geophysics) : مطالعه زمین با روشهای فیزیکی. ژئوتکنیکی(Geotechnical) : اشاره به کاربرد روشهای علمی و اصول مهندسی برای به دست آوردن دانش و اطلاعات از مواد زمین ،تفسیر کردن این اطلاعات و به کار بردن آن برای حل مسائل مهندسی. گرانش (Gravity) : جاذبه میان دو جسم،مثل زمین و جسمی روی سطح آن.معمولا به صورت شتاب جاذبه عنوان می شود.تغییرات جاذبه برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره ساختار لیتوسفرزمین و گوشته بالایی آن به کار می رود. فروبوم(Graben) : بلوک فرو افتاده پوسته زمین که در اثر کشش پوسته به وجود می اید.هورست را هم ببینید. گسیختگی زمین(Ground failure) : اصطلاح کلی برای زمین لغزش،آبگونگی،گسترش جانبی و عوارض دیگر لرزش که پایداری زمین را تحت تاثیر قرار می دهند. جنبش زمین(Ground motion) : حرکت سطح زمین در نتیجه زمین لرزه یا انفجار.جنبش زمین ناشی از امواجی است که در نتیجه لغزش ناگهانی روی گسل یا فشار ناگهانی در سرچشمه انفجاری ایجاد می شوند.این امواج دردرون زمین و در طول سطح آن حرکت می کنند. Half Space : مدل ریاضی که هنگام انجام بعضی محاسبات در لرزه شناسی برای تخمین زمین به کار می رود.این مدل از مدل واقعی زمین ساده تر است. لرزش موزون(Harmonic tremor) : زمین لرزه های ریتمیک مداومی که توسط سیزموگرافها مشخص می شوند.لرزش های موزون اغلب زودتر از انفجارهای آتشفشانی یا همراه آنها رخ می دهند. خطر(Hazard) : خطر زمین لرزه ای را ببینید. هرتز(Hertz) : واحد فرکانس.پدیده رخ داده در هر ثانیه در یک چرخه. هولوسن(Holocene) : به فاصله زمانی ،بین عهد حاضر و ده هزار سال قبل،گفته می شود.در مورد سنگها و گسلها این اصطلاح زمان تشکیل سنگ یا زمان آخرین لغزش گسل رانشان می دهد.گسلهای هولوسن معمولا گسلهای فعالی هستند. فرابوم(Horst) : بلوک بالا آمده ای که بین بلوک گسلی پر شیب قرار می گیرد.گرابن را هم ببینید. کانون ژرفی(Hypocenter) : نقطه ای در ون زمین که گسیختگی لرزه ای از آنجا شروع می شود.معمولکانون نامیده می شود. شدت (Intensity): عددی که(به صورت اعداد رومی نوشته می شود) شدت زمین لرزه را بر مبنای اثرات آن روی سطح زمین ، انسانها و ساختمانهای آنها نشان می دهد.مقیاسهای متفاوتی وجود دارد،اما رایج ترین آنها در ایالات متحده مقیاس اصلاح شده مرکالی و مقیاس روسی- فورل است.در یک زمین لرزه، بر خلاف بزرگی که فقط یک عدد است ،بسته به جایی که هستید،شدتهای مختلفی وجود دارد. درون ورقه ای و بین ورقه ای(Intraplate and Interplate) : اصطلاح درون ورقه ای مربوط به فرایندهای درون ورقه های پوسته است. اصطلاح بین ورقه ای مربوط به فرایندهای بین ورقه هاست. جفت شدگی بین ورقه ای (Interplate coupling) : توانایی گسل بین دو ورقه برای قفل شدگی و تجمع استرس است.جفت شدگی بین ورقه ای شدید به این معناست که گسل قفل می شود و قادر به ذخیره کردن استرس است،در حالی که جفت شدگی ضعیف به این معناست که گسل قفل نمی شود و تنها قادر به ذخیره مقادیر استرس اندکی است. خطوط هم لرزه (Isoseismal) : کنتور یا خطی روی نقشه که نقاط هم شدت دریک زمین لرزه ویژه را محدود می کند. جنبشی(Kinematic) : اشاره به الگوهای حرکت کلی و جهات سنگهای زمین دارد که دگرشکلی سنگ را ایجاد می کنند. زمین لغزش(Landslide) : لغزش سنگ و خک به طرف پایین شیب. کواترنری پسین (Late quaternary) : فاصله زمانی بین عهد حاضر و پانصد هزار سال قبل.گاهی اوقات گسلهای کواترنری بر مبنای وجودشواهدی از فعالیت تاریخی بر روی گسلهای هم سن مجاور،فعال در نظر گرفته می شوند. انتشار جانبی و جریان (Lateral spread and flow) : این اصطلاحات به زمین لغزشهایی اطلاق می شود که معمولا روی شیبهای ملایم ایجاد می شوند و مثل آب،حرکات جریانی سریع و سیال مانندی دارند. برازش کمترین مربعات (Least – squares fit) : وقتی داده ها را روی گراف پیاده می کنید، بهترین انطباق ،خط یا منحنی است که از بین همه نقاط می گذرد. چپ بر(Left – lateral) : اگر شما روی گسل ایستاده اید و درامتداد طول گسل نگاه می کنید،بلوک چپ به سمت شما و بلوک راست درخلاف جهت شما حرکت می کند، این گسل نوعی گسل امتدادلغزچپ بر است(راست بر را هم ببینید). خطوط حیاتی(Lifelines) : سازه هایی که برای ادامه کار مهم یاحیاتی هستند،مثل جاده ها،خطوط لوله ای،خطوط نیرو،فاضلابها،خطوط ارتیاطی و بندرگاهها. آبگونگی (راونگرایی) (Liquifaction): فرایندی است که در رسوبات اشباع از آبی ایجاد می شود که ناگهان مقاومت خود را از دست داده و به صورت سیال عمل می کنند.مثل زمانی که شما انگشت پایتان را در ماسه های مرطوب نزدیک آب در ساحل تکان می دهید.در اثر لرزش زمین لرزه هم این اثر ایجاد می شود. لیتولوژی(Lithology) : توصیف ترکیب (از چه ساخته شده) و بافت سنگ. سخت کره (Lithosphere) : خارجی ترین بخش جامد زمین،که شامل پوسته و گوشته بالایی است.سخت کره حدود 100کیلومتر ضخامت دارد،اگر چه ضخامت آن وابسته به سن است(لیتوسفر قدیمی تر ضخیم تر است).لیتوسفر زیر پوسته در بعضی جاها آنقدر شکننده است که در اثر گسلش زمین لرزه هایی ایجاد می کند،مثلا در ورقه اقیانوسی فرورانده شده. گسل قفل شده (Locked fault) :گسلی است که لغزش زیادی ندارد زیرا مقاومت اصطککی روی گسل بیشتر از استرس برشی آن است(این گسل قفل شده است).این گسلها می توانند برای مدت طولانی استرین را ذخیره کنندسپس هنگامی که میزان استرین بر مقاومت اصطککی غلبه کرد،استرین را دریک زمین لرزه آزاد می کند. موج لاو(Love wave) : نوعی از امواج لرزه ای سطحی که حرکت افقی دارد و حرکت آن عمد بر جهت انتشار موج است. مگانوم(Ma ) : حروف اختصاری برای یک میلیون سال قبل معکوس شدگی قطبین مغناطیسی(Magnetic polarity reversal) : تغییر میدان مغناطیسی زمین به میدان مغناطیسی معکوس که در زمان زمین شناسی در فواصل نامنظم رخ می دهد.معکوس شدگی مغناطیسی در توالی سنگهای مغناطیسی حفظ می شود و برای تخمین سن سنگها،آن رابا مقیاسهای زمانی تغییر قطبیت استاندارد مقایسه می کنند.سنگهایی که در پشته های میان اقیانوسی به وجود می ایند معمولا به هنگام سرد شدن،الگوی معکوس شدگی میدان مغناطیسی را در خود حفظ می کنند و می توان این الگو را برای تعیین نرخ گسترش پشته های میان اقیانوسی به کار برد.الگوهای معکوس شدگی که در سنگها حفظ می شوند،خطوط مغناطیسی کف دریا نامیده می شوند. بزرگا(Magnitude) : عددی است که بزرگی نسبی زمین لرزه را مشخص می کند.بزرگی بر مبنای بزرگترین جنبش ثبت شده توسط سیزموگراف اندازه گیری می شود.مقیاسهای متعددی وجود دارد،اما رایج ترین انهامقیاسهای زیر هستند:(1)بزرگای محلی(M l)،که معمولا به آن بزرگی ریشتر هم گفته می شود،(2) بزرگای امواج سطحی(Ms)،(3) بزرگای امواج حجمی(Mb)، و(4) بزرگای گشتاوری (Mw).مقیاسهای یک تا سه گستره و کاربرد محدودی دارند و بزرگای زمین لرزه های بزرگ را به درستی تعیین نمی کنند.مقیاس بزرگای گشتاوری (Mw ) که بر مبنای گشتاور لحظه ای است،برای هر زمین لرزه ای با هر بزرگی مناسب است اما محاسبه آن از مقیاسهای دیگر سخت تر است.تمام این مقیاسهای بزرگی برای یک زمین لرزه تقریبا عدد مشابهی ارائه می دهند. زمین لرزه اصلی(Main Shock) : بزرگترین زمین لرزه یک توالی لرزه ای که گاهی اوقات قبل از آن یک یا چند پیش لرزه رخ می دهد و تقریبا همیشه به دنبال آن پس لرزه های زیادی رخ می دهد. گوشته(Mantle): بخش درونی زمین بین هسته خارجی فلزی و پوسته. ریز پهنه بندی(Micro Zonation) : شناسایی مناطق مجزایی که پتانسیل خطرات زمین لرزه در آنها متفاوت است. موهو(Moho) : مرز میان پوسته و گوشته زمین.موهو عمقی است که در آن سرعت امواج لرزه ای تغییر می کندو در ترکیب شیمیایی هم تغییراتی رخ می دهد.به نام آندریجا موهوروویچ که آن را کشف کرد،ناپیوستگی موهوروویچ هم نامیده می شود.این مرز در زیرقاره ها 25تا 60کیلومتر ودرزیر اقیانوسها 5 تا8 کیلومترعمق دارد. بزرگای گشتاوری(Moment magnitude) : بزرگا را ببینید. بسامد طبیعی(Natural frequency) : فرکانسی که یک شئی یا سیستم به خصوص دارد که به وسیله یک نیروی تک و مفرد به جلو برده می شود و از نیروهای خارجی دیگر تاثیر نپذیرفته یا کاهش نمی یابد.اگر شماجسمی ارتجاعی را از یک انتها نگه دارید و به آن اجازه بدهید که به طرف پایین آویزان شده و سپس از انتهای دیگرآن را از پایین به بالا هل دهید نرخ حرکت بالا و پایین فرکانس طبیعی آن است. تنش عادی(Normal stress) : مولفه تنش عمود بر سطح.اگر شما بعد از بستن در به آن تکیه دهید،تنش عادی به در اعمال می کنید(تنش برشی را هم ببینید.( گسل عادی(Normal fault) : گسل را ببینید. پشته های میان اقیانوسی(Oceanic spreading ridge) : شکستگی ای در کف اقیانوس که مواد مذاب از طریق آن به سطح رسیده و پوسته جدیدی را می سازند. می توان این شکستگیها رادر کف اقیانوس به صورت پشته های خطی دید که در نتیجه رسیدن سنگهای مذاب به کف اقیانوس و سرد شدن آنها ایجاد می شوند. دراز گودال اقیانوسی(Oceanic trench) : گودالی خطی در کف اقیانوس که در اثر فرورانش یک ورقه به زیر ورقه دیگر ایجاد می شود. موج P wave) P) : موج لرزه ای حجمی که در جهت انتشار موج زمین را به سمت عقب و جلوحرکت داده و می لرزاند. دیرینه لرزه شناختی(Paleo seismic): به تاریخچه رویدادهای لرزه ای اطلاق می شود که با بررسی لایه های سنگی زیر سطح و چگونگی انتقال آنها در اثر زمین لرزه در گذشته تعیین می شود. شتاب اوج(Peak acceleration) : شتاب را ببینید. خکزا(Pedogenic) : اشاره به فرایندهایی دارد که موادی رابه مواد سازنده خک اضافه کرده ،یاموادی رااز آن انتقال داده ومی برد. دوره (Period) : زمان لازم برای یک چرخه موج کامل. زمین ساخت صفحه ای(Plate tectonic) : تئوری است که شواهد بسیاری آن را تائید می کنند.این تئوری می گویدپوسته و گوشته بالایی از ورقه های بزرگ،نازک و نسبتا سخت متعددی تشکیل شده که نسبت به هم در حرکتند.لغزش روی گسلهایی که مرز ورقه ها هستند موجب زمین لرزه می شود.گسلهای مختلفی مرز ورقه ها را می سازند.گسلهای تراستی که در طول آن ورقه فرورانده شده و یا در گوشته هضم می شود،پشته های میان اقیانوسی که در طول آن پوسته جدید ساخته می شود،گسلهای ترانسفورم که با لغزش افقی(امتدادلغز) بین ورقه های مجاورهمراه هستند(“زمین جنبا :تاریخچه تکتونیک ورقه ای “ را ببینید). پلئیستوسن(Pleistocene) : به فاصله زمانی بین 10.000 سال قبل و 1.650.000سال قبل گفته می شود.به صورت یک اصطلاح توصیفی برای سنگها یا گسلها به کار می رود که به ترتیب زمان تشکیل سنگ یا زمان آخرین لغزش گسل را نشان می دهد.گسلهای پلیستوسن را می توان به عنوان گسلهای فعال در نظر گرفت اما معمولا نرخ فعالیت آنها کمتر از گسلهای جوانتر است. توزیع پواسون(Poisson distribution) : توزیع احتمالی است که حوادث گسسته ای را که در طول زمان به صورت مستقل از هم رخ داده اند را مشخص می کند. کواترنری (Quaternary): دوره زمانی که حدودا شامل 65 میلیون سال گذشته است. پرتوسنجی (Radiometric) : مربوط به اندازه گیری زمان زمین شناسی با استفاده از رادیوایزوتوپهای مشخص موجود در سنگها و نرخ تجزیه شناخته شده آنها. موج ریلی (Rayleigh wave) : موج لرزه ای سطحی که باعث می شود زمین بدون حرکت عمودی یا متقاطع به صورت بیضوی حرکت کند. دوره بازگشت (Recurrence interval) : فاصله زمانی بین زمین لرزه های بزرگ یک منطقه.دوره بازگشت هم نامیده می شود. بازتاب(Reflection) : انرژی یا موج یک زمین لرزه که از مرز میان دو بخش زمین بازتاب (منعکس) می شود.درست مثل اینه که نور را باز می تاباند. شکست (Refraction): انحراف یا خمیدگی مسیر موج لرزه ای که در اثر عبور موج از یک ماده به ماده دیگری که خواص الاستیکی متفاوتی دارد ایجاد می شود.(2) خمیدگی موج سونومی به علت متفاوت بودن عمق آب در خط ساحلی است. تحلیل رگرسیون(Regression analysis): :تکنیکی آماری است که برای پیش گویی روی داده ها انجام می شود تا درجه انطباق یک متغیر وابسته را با یک یا چند متغیر مستقل تعیین کند.به عبارت دیگر،برای اینکه ببینیم ایا رابطه علت و معلولی بین دو چیز وجود دارد. باقیمانده(Residual): اختلاف بین مقدار اندازه گیری شده و مقدار پیش بینی شده یک کمیت. دوره بازگشت(Return period) : دوره وقوع مجدد را هم ببینید. راست بر(Right – lateral) : اگر شما روی گسل ایستاده اید و درامتداد طول گسل نگاه می کنید،بلوک راست به سمت شما و بلوک چپ درخلاف جهت شما حرکت می کند، این گسل نوعی گسل امتدادلغز راست براست(چپ بر را هم ببینید). حلقه آتش(Ring of fire) : زون لرزه ای که اقیانوس آرام را احاطه کرده وکمربند آرام هم نامیده می شود.حدود 90درصد زمین لرزه های دنیا در این جا رخ می دهند.منطقه لرزه ای بعدی (5 تا6 درصد زمین لرزه های دنیا) کمربند آلپ است که از مدیترانه به سمت شرق تا ترکیه ،ایران شمال هند گسترش دارد. جبهه گسیختگی(Rupture front) : مرز میان بخشهای لغزشی وقفل شده(غیر لغزشی )گسل در یک زمین لرزه.گسیختگی روی گسل اگر در یک جهت باشد گسیختگی یک سویه (Unilateral) نامیده می شود.گسیختگی ممکن است به صورت مدور و شعاعی به طرف بیرون انتشار یابد یا از یک نقطه داخلی به سمت دو انتهای گسل انتشار یابد که در این صورت به آن گسیختگی دو سویه (Bilateral) می گویند. سرعت گسیختگی(Rupture velocity): سرعتی که دریک زمین لرزه جبهه گسیختگی با آن سرعت در سطح گسل حرکت می کند. موجS wave) S ): موج لرزه ای حجمی که به صورت عمود بر جهت انشار موج ،زمین را به جلو و عقب حرکت می دهد.موج برشی هم نامیده می شود. فوران ماسه ای (Sand boil) : ماسه و آبی که به هنگام زمین لرزه در اثر آبگونگی در اعماق کم به سطح زمین می رسد. گسترش بستر اقیانوس (Sea – floor spreading): معکوس شدن قطبین مغناطیسی را ببینید. (Secular): به تغییرات طولانی مدتی که به آرامی رخ مدهند اطلاق می شود. معمولا برای توصیف تغییرات ارتفاع،کج شدگی،و نرخ استرس و استرین به کار می رود که به دگرشکلی های تکتونیکی طولانی مدت وابسته اند.مثلا یک رشته کوه آنقدر آهسته ارتفاع می گیرد که ما آن چه را که رخ داده نمی بینیم،اما می توانیم ارتفاع را در هر سال اندازه گرفته و ببینیم که بلندتر شده است. قطعه بندی(Segmentation) : تقسیم یک گسل به گسلهای کوچکتر در طول آن.این قطعه قطعه شدن نتیجه برخورد گسلهای دیگر به گسل،تغییرات توپوگرافی،یا منحنی شدن امتداد گسل است.قطعه قطعه شدن باعث می شود که طول گسلش در یک زمین لرزه به کسری از طول کلی گسل کاهش یافته و بنابراین بزرگی زمین لرزه را کاهش می دهد. سیچ (Seich) : رها شدن آبهای محصور شده در نتیجه زمین لرزه.سطح آب استخرهای شنا به هنگام زمین لرزه دچار نوسان می شود. نبود لرزه ای (Seismic gap) : بخشی از گسل که در گذشته زمین لرزه هایی را ایجاد کرده است اما کنون فاقد لرزه است.در بعضی از گپ های لرزه ای زمین لرزه تاریخی هم وجود ندارد،اما بر مبنای داده های دیگر،مثل داده های مربوط به حرکت ورقه ها یا اندازه گیری استرین احتمال وقوع زمین لرزه وجوددارد. خطر لرزه ای(Seismic hazard) : خطر زمین لرزه ای را ببینید. لرزه خیزی(Seismicity) : توزیع جغرافیایی و تاریخی زمین لرزه ها. گشتاور لرزه ای (Seismic moment) : اندازه گیری بزرگای زمین لرزه بر مبنای مساحت گسیختگی، میانگین لغزش، و نیروی لازم برای غلبه بر مقاومت چسبندگی سنگها که گسلش این مقاومت را از بین می برد.گشتاور لرزه ای را می توان ازطیف دامنه امواج لرزه ای هم محاسبه کرد. خطوط بازتاب یا شکست لرزه ای (Seismic reflection or refraction line) : سیزموگرافهایی هستند که معمولا در سطح زمین رسم می شوند تا امواج لرزه ای را که در اثر انفجار ایجاد می شوند ثبت کرده و انعکاس و انکسار این امواج را که ناشی از ناپیوستگی سرعت در زمین است ثبت کنند.داده های حاصله برای تفسیر ساختار درونی زمین به کار می روند. موج لرزه ای(Seismic wave) : موج الاستیکی که در اثر تکانهای ناگهانی نظیر زمین لرزه یا انفجار ایجاد می شود.امواج لرزه ای هم در سطح زمین یا نزدیک سطح آن (امواج ریلای و لاو) و هم در درون زمین(امواج P وS) حرکت می کنند. پهنه لرزه ای (Seismic zone) : منطقه لرزه خیزی که احتمالا دچار لرزش می شود.مثل زون لرزه ای نیو مادرید. لرزه زا (Seismogenic) : مستعد ایجاد زمین لرزه. لرزه نگاشت(Seismogram) : در اثرحرکت زمین به هنگام زمین لرزه ،انفجار،یا عوامل دیگر جنبش زمین توسط لرزه نگار ثبت می شود. لرزه نگار(Seismograph) : سیزمومتر را ببینید. لرزه شناسی(Seismology) : مطالعه زمین لرزه ها و ساختار زمین هم به وسیله امواج لرزه ای طبیعی و هم به وسیله امواج لرزه ای مصنوعی. لرزه سنج یا لرزه نگار(Seismometer or seismograph) : سیزمومتر وسیله ای است که برای ثبت زمین لرزه ها به کار می رود.به طور کلی،دارای بدنه ای است که به پایه ثابتی متصل است.به هنگام زمین لرزه ،پایه حرکت می کند اما بدنه ثابت می ماند.حرکت پایه نسبت به بدنه به ولتاژ الکتریکی تبدیل می شود.ولتاژ الکتریکی روی کاغذ،نوار مغناطیسی،یا وسیله ثبت دیگری ثبت می شود.این ثبت یادداشت شده متناسب با حرکت بدنه سیزمومتر نسبت به زمین است،اما می توان با استفاده ازریاضیات آن را به حرکت مطلق زمین تبدیل کرد.سیزموگراف اصطلاحی است که به سیزمومتر و قلم ثبات آن اطلاق می شود. تنش برشی(Shear stress) : ولفه استرس موازی با سطحی مثل سطح گسل که ناشی از نیروهایی است که به صورت موازی با سطح اعمال می شوند یا ناشی از نیروهایی است که از سنگهای مجاور اعمال می شود. وقتی در قفل است و شما به در تکیه می دهید،به در استرس برشی اعمال می کنید. موج برشی(Shear wave) : موج S را ببینید. بره(Slab) : ورقه اقیانوسی که در زون فرورانش به زیر ورقه قاره ای رانده شده و در گوشته زمین هضم می شود. سطح خش(Slickensides) : سطوح سنگی خط داری که روی گسل،در اثر حرکت یک توده سنگی در کنار دیگری ایجاد شده است. لغزش(Slip) : جابه جایی نسبی نقاطی که قبلا در دو طرف گسل کنار هم بودند،روی سطح گسل اندازه گیری می شود. مدل لغزش(Slip model) : مدل جنبشی که مقدار، توزیع و زمان لغزش همراه بازمین لرزه را توصیف می کند. نرخ لغزش (Slip rate): میزان سرعتی که دو طرف گسل با آن سرعت نسبت به هم می لغزند.بااستفاده ازاندازه گیریهای ژئودتیک، جابه جایی ساختارهای دست ساز بشر،یا جابه جایی عوارض زمین شناسی که می توان سن آنها را تخمین زد،تعیین می شوند.نرخ لغزش به موازات جهت لغزش غالب اندازه گیری می شود که جهت لغزش غالب را از جابه جایی قائم یا افقی نشانگرهای زمین شناسی به دست می آورند. خک (Soil): در مهندسی،همه مواد سخت نشده روی سنگ بستر.(2) در علوم خک،لایه های طبیعی ازکانیها یا مواد آلی که به خاطر فرایندهای خک زایی از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی،مینرالوژیکی،و مورفولوژیکی با لایه مادر زیرین متفاوت هستند.(3) به عبارت دیگرخک. نیمرخ خک(Soil profil) : آرایش عمودی لایه های خک به سمت سنگ بستر. منشا(source) : نیروهای آزاد شده که امواج صوتی یا لرزه ای را به وجود می آورند.منشا لرزه ا یهم نامیده می شوند. شتاب طیفی یا (Spectral Acceleration or SA) (PGAشتاب اوج): شتابی است که فقط در بخشی از زمین ایجاد می شود..S A شتابی است که یک ساختمان تحمل می کند،که به وسیله جسمی که روی یک میله قائم بدون جرم مدل سازی شده که این میله دوره ارتعاش طبیعی مشابه ساختمان دارد. طیف(Spectrum) : منحنی است که دامنه و فاز را به صورت تابعی از فرکانس یا دوره ،یا میزان لرزش هر زمین لرزه نشان می دهد. انحراف معیار (Standard deviation): میزان اختلاف داده ها از منحنی که این منحنی پس ازپلات داده ها روی گراف رسم می شود.یا، ریشه دوم میانگین مجذور انحراف استانداردها از میانگین داده هاست.انحراف استاندارد اندازه گیری آماری پرکندگی یا تغییرات است . ایستگاه(Station) : به محل استقرار وسیله ژئوفیزیکی گفته می شود. چسبش- لغزش(Stick – slip) : حرکت سریعی است که بین دو طرف گسل رخ می دهد هنگامی که دو طرف گسل جدا می شوند.جابه جایی ناشی از لغزش چسبنده روی گسل انرژی را به شکل امواج لرزه ای آزاد کرده وموجب زمین لرزه می شود. اتفاقی(Stochastic) : در مورد فرایندهایی به کار می رود که خصوصیات تصادفی دارند. کرنش(Strain) : تغییرات جزئی در طول و حجم به هنگام دگرشکلی زمین که ناشی از تنشهای تکتونیکی یا عبور امواج لرزه ای است. نرخ کرنش(Strain rate) : سرعت دگرریختی لیتوسفر در نتیجه حرکات تکتونیکی. تنش(Stress) : نیروی وارد بر واحد سطح که این نیرو بر روی سطحی در جسم عمل می کند.در هر نقطه برای مشخص کردن استرس به طور کامل شش مولفه لازم است: سه مولفه عادی وسه مولفه برشی. افت تنش(Stress drop) : اختلاف بین استرس یک گسل قبل و بعد از زمین ارزه. راستا(Strike) : تمایل و جهت یک خط نسبت به شمال که از تقاطع سطح یک زمین شناسی(مثل یک گسل یا یک لایه) و یک سطح افقی مثل زمین به وجود می اید. راستالغز(Strike – slip) : گسل را ببینید. جنبش نیرومند(Strong motion) : دامنه و دوام بالای جنبش زمین به ساختمان یا سازه های دیگر آسیب می رساند. فرورانش(Subduction) : فرایند برخورد و فرورفتن لیتوسفر اقیانوسی به زیر لیتوسفر قاره ای. پهنه فرورانش(Subduction zone) : محلی که دو ورقه لیتوسفری به هم برخورد کرده و یکی به روی دیگری رانده می شود.اغلب زمین لرزه های دنیا به موازات مرز دو ورقه و یا درون آن رخ می دهند. گسلش سطحی(Surface faulting) : جابه جایی و گسیختگی که به هنگام لغزش روی گسل به سطح زمین می رسد.معمولا با دو زمین لرزه کم عمق همراه است که عمق اپی سنتر هر دو کمتر از 20کیلومتر است.گسلش سطحی میتواندبا خزش غیرلرزه ای یا فرونشستهای ناشی از فعالیتهای بشری هم همراه باشد. موج سطحی(Surface wave) : موج لرزه ای که در سطح زمین حرکت می کند. امواج لاو و ری لای رایج ترین این امواج هستند. بزرگای موج سطحی(Surface – wave magnitude) : بزرگا را بینید. زمین ساخت(Tectonic) : به فرایندهای دگرشکل کننده سنگها و ساختارهای حاصله اشاره می کند که در بخشهای وسیعی از لیتوسفر رخ می دهند. صفحه های زمین ساختی(Tectonic plates) : ورقه های بزرگ، نازک، ونسبتا سختی که در سطح خارجی زمیننسبت به هم در حرکتند. دورلرزه ای (Teleseismic) : اشاره به زمین لرزه هایی دارد که در فواصلی دورتر از 1000کیلومتری محل اندازه گیری رخ داده اند. تنش کششی(Tensional stress) : استرسی که اجسام را به طرف بیرون می کشد.این تنش مولفه تنش عمود بر سطح مورد نظر،مثل سطح گسل، است که از نیروهای عمودی اعمال شده بر سطح ناشی می شود ویا ناشی از نیروهایی است که از سنگهای اطراف اعمال می شوند. گسل راندگی(Thrust fault) : گسل را ببینید. تاریخ زمانی(Time history) : اعدادی مربوط به زمانهای مختلف(مثل اندازه گیری جنبش زمین) که در زمانهای ثابتی اندازه گیری شده است.سریهای زمانی هم نامیده می شود. گسل تراریخت(Transform fault) : نوعی گسل امتدادلغز که بین عناصر تکتونیکی ،مثل ورقه های اقیانوسی، لغزش افقی ایجاد می کند.اغلب ازپشته های اقیانوسی منشا می گیرند. منحنی زمان سیر(Travel time curve) : گراف مربوط به زمان رسیدن امواج P یا Sکه در نقاط مختلف به صورت تابعی از فاصله از منشا لرزه ای ثبت می شود.از روی شیب منحنیهای حاصله می توان سرعت امواج لرزه ای را درون زمین محاسبه کرد. سونامی(Tsunami) : موج دریایی محلی یا با منشا دور که ناشی از جابه جایی های بزرگ مقیاسی است که به هنگام زمین لرزه های بزرگ،ریزشهای بزرگ زیردریایی،یاانفجارجزایر آتشفشانی ، در کف دریا ایجاد می شود. سونامی زا(Tsunamigenic) : اشاره به زمین لرزه هایی دارد که معمولا در زون فرورانش در مرز ورقه ها رخ می دهند.مثل زمین لرزه هایی که در حاشیه اقیانوس آرام رخ می دهند و سونامی های بزرگی ایجاد می کنند. بزرگای سونامی(Tsunami magnitude) : عددی است که برای مقایسه بزرگی سونومی هایی که به وسیله زمین لرزه های متفاوت ایجاد می شوند به کار می رود و از روی لگاریتم بزرگترین دامنه موج سونامی محاسبه می شود که لگاریتم بزرگترین دامنه موج سونامی را از روی فاصله از منشا سونامی اندازه گیری می کنند. توربیدایت(Turbidites) : نهشته های کف دریا که به واسطه شکافهای شیب دار بزرگ تشکیل شده ودر جایی نهشته می شوندکه رودها دلتاهای بزرگی ایجاد می کنند.این شکافهای پر شیب در اثر تکانهای لرزه ای یا بار رسوبی بیش از اندازه به وجود می ایند.انطباق زمان پیدایش توربیدایتهای بعضی از دلتاهای شمال غرب اقیانوس آرام نشان می دهد که این رسوبات در اثر زمین لرزه ایجاد شده اند. سرعت(Velocity) : سرعتی که یک نقطه روی زمین به هنگام زمین لرزه حرکت می کند. ساختار سرعتی(Velocity structure) : مدل ناحیه ای کلی برای پوسته که ساختار پوسته را با استفاده از سرعتهای لرزه ای متفاوت نشان می دهد. جبهه موج(Wave front) : جبهه گسیختگی را ببینید. طول موج(Wavelength) : فاصله میان نقاط متوالی که روی یک موج دامنه و فاز یکسانی دارند(مثل دو قله موج متوالی ). منبع : Iran Earthquake | زلزله در ایران
  6. irsalam

    فرهنگ و سنت های کریسمس

    فرهنگ و سنت های کریسمس باکسینگ دی در روز ۲۶ دسامبر در بعضی از کشورها جشن گرفته میشود. این سنت در حدود ۸۰۰ سال پیش در کشور انگلستان شروع شد. به این صورت که بسته ها و هدایایی را که برای مردم فقیر در کلیساها جمع آوری میشد، باز میکردند و در میان مردم فقیر و نیازمند توزیع میکردند. بعضی کلیساها هنوز این بسته ها را در روز باکسینگ دی باز میکنند. به نظر میاید که رومیها اولین بار این مدل و کلکسیون از جعبه ها را وارد انگلستان کرده باشند، رومیها این جعبه ها را برای نگهداری پولی که برای بازی کردن در جشن های زمستانی بود؛استفاده میکردند. در کشور هلند، جعبه های جمع آوری از نوع محکمی از سفال درست میشد که به شکل یک خوک بود که امروزه ما آنها را بصورت قلک خوکی میشناسیم. در گذشته سنت بوده که در روز باکسینگ دی یا همان روز جعبه ها- کارگران و خدمتکاران فقیر برای جشن کریسمس خود در این روز تعطیل بودند. وقبل از جنگ جهانی دوم مرسوم بوده که شیرفروش و قصاب برای گرفتن هدایای کریسمس خودشان خانه به خانه میرفتند و در آن محله ای که کار میکردند؛ هدایای خود را جمع میکردند. امروز این فرهنگ دیگر رایج نیست ولی این انعام ها را امروز معمولا به پست چی ها یا پسربچه هایی که روزنامه به درب منزل میاورند، داده میشود.. ولی لزوما اینکار را در روز باکسینگ دی یا روز جعبه ها انجام نمیدهند. روز باکسینگ دی امروزه بصورت یک تعطیلی عمومی در کشورهایی مانند انگلستان، کانادا، استرالیا و نیوزیلند در آمده است. همچنین در این روز تاتر بیکلام یا پانتومیم برای اولین بار اجرا شد، و همینطور در انگلستان مسابقات اسب دوانی و مسابقات فوتبال برگزار میشود. همچنین در این روز ۲۶ دسامبر- روز استیفان مقدس نیز نامیده میشود برای اطلاع بیشتر یادآوری میکنیم که در تاریخ ۲ نفر بنام استیفان مقدس موجود میباشد؛ اولین استیفان مقدس کسی است که از اولین شاگردان خداوند مان عیسای مسیح بوده و بخاطر ایمانش به مسیح توسط یهودیان سنگسار شد. دومین استیفان مقدس مسیونر یا مبشر سوئدی بود در سال ۸۰۰ میلادی. او حیوانات را خیلی دوست میداشت بخصوص اسب ها را. پس واضح است که چرا در روز باکسینگ دی مسابقات اسب دوانی برگزار میشود. و او نیز توسط بت پرستان در کشور سوئد به شهادت رسید و کشته شد. در کشور آلمان رسمی بود که در هنگام برگزاری مراسم برای استیفان مقدس، در محوطه ای خارج ولی اطراف کلیسا اسب سواری میکردند. زنگها یا ناقوس زنگها، مخصوصا ناقوسهای کلیسا از زمانهای خیلی قدیم برای کلیسا استفاده شده- در کلیسای انگلستان(انگلیکن) و کاتولیک مراسم کلیسایی در روز و با طلوع خورشید آغاز شده و هر مراسم کلیسایی پس از آن اولین مراسم کلیسایی آن روزمحسوب میشود. بنابراین اولین مراسم در روز عید کریسمس بعد از طلوع خورشید را بطور سنتی اولین مراسم روز کریسمس مینامند. در کلیساهایی که ناقوس دارند با به صدا در آوردن این زنگها اعلام میکنند که زمان شروع مراسم فرا رسیده است. در انگلستان در بعضی از کلیساها، بصورت سنتی؛ یک ساعت قبل از نیمه شب زنگها ۴ بار به صدا در میایند. و در زمان نیمه شب کلیساها زنگهای خود را بعنوان جشن به صدا در میآورند. در کلیسای کاتولیک، تنها زمانی که در آن اجازه داده میشود که عشای ربانی در نیمه شب برگزار شود زمان کریسمس است. و این به دلیل این است که در کلیسای اولیه باور بر این بوده که خداوند ما عیسای مسیح در نیمه شب متولد گشته است و البته سندی برای این ادعا موجود نمیباشد. بسیاری از کلیساها مراسم مخصوصی در نیمه شب کریسمس برگزار میکنند. و همینطور مراسم عشای ربانی برگزار میگردد. در بسیاری از کشورها کاتولیک مانند فرانسه، اسپانیا و ایتالیا، مراسم عشای نیمه شب بسیار مهم محسوب میشود و همه مسیحیان سعی میکنند که در این مراسم حضور بهم رسانند. در زمان ویکتوریا، خیلی این مسئله مد شده بود که وقتی برای خواندن سرودهای مخصوص کریسمس میرفتند زنگهای کوچکی در دست داشتند که اگر آن زنگها را به صدا در میآوردند به این مفهوم بود که سرود نخوانند و در آن لحظه سکوت کنند. بعضی وقتها فقط زنگها را به صدا در میآوردند و اصلا سرودی نمیخواندند. به صدا در آوردن زنگها امروز نیز مرسوم است. شمع روشن کردن دلایل بسیار زیادی موجود است که که چرا در کریسمس شمع روشن میکرده اند ولی کسی نمیداند که اولین بار این فرهنگ چگونه آغاز شده است. در زمان باستان شمع ها برای این در جشن ها روشن میشد که نمایانگر آمدن بهار بود. از اسناد به جا مانده از قرون وسطی، درباره علت روشن کردن شمع در کریسمس این است که یک شمع بزرگ را روشن میکردند که برایشان نمایانگر ستاره بیت اللهم بوده و همینطور نمایانگر عیسای مسیح چونکه بارها در عهد جدید او بعنوان نور جهان به ما معرفی شده است. احتمالا این مسئله باعث شروع شدن تاریخچه شمع های ادونت در فرهنگ مسیحی شده است. معروفترین فرهنگ روشن کردن شمع در کریسمس زمانی است که مراسمی مخصوص در کلیسا انجام میدهند که که در این مراسم فقط شمع روشن میکنند. در بعضی قسمتهای ایرلند یک فرهنگی موجود بوده که به آن شمع کریسمس گفته میشد. در جنوب هندوستان در ایام کریسمس، مسیحیان در ظرف سفالی مقداری روغن میریختند و آنرا در بالای سطح صاف خانه شان قرار میدادند و روشن میکردند و اینطور کریسمس را جشن میگرفتند. عید شب کریسمس شب کریسمس مراسم و فرهنگهای متعلق به خودش را دارد. و از مهمترین و باشکوهترین مراسم است که تا به امروز باقی مانده است، مراسم عشای ربانی در نیمه شب در کلیسا میباشد. در بسیاری از کشورها، بخصوص کشورهای کاتولیک مانند: اسپانیا، مکزیک، لهستان و ایتالیا این مسئله بسیار مهم است که حتما در زمان کریسمس به مراسم کلیسایی بروند.که معمولا مردم در زمان شب کریسمس روزه میگیرند( روزه به این صورت است که معمولا هیچ نوع گوشت یا ماهی نمیخورند) و بعد از پایان یافتن این مراسم عشای ربانی در نیمه شب ( در این کشورها) مردم شام اصلی خود را میخورند. در بعضی از کشورها مانند بلژیک، فنلاند و دانمارک غذای کریسمس در هنگام غروب سرو میشود و مراسم نیمه شب کلیسایی را بعد از آن انجام میدهند. شب کریسمس در بعضی کشورها مانند آلمان، سوئد و پرتقال روزی است که مردم هدیه های خود را با یکدیگر تقدیم میکنند. درخت کریسمس مسیحیان این درخت را بعنوان سمبل زندگی جاودانی که با خداوند دارند و یادآوری خاطره تولد منجی جهان عیسای مسیح تزیین میکنند. کسی نمیداند که حقیقتا این سنت درخت کاج در فرهنگ مسیحیان دقیقا از چه زمانی آغاز شده ولی بطور تقریبی از ۱۰۰۰ سال پیش در شمال اروپا شروع شد. فرهنگ درخت کریسمس، به آلمان قرن شانزدهم میلادی و زمانی که مسیحیان، درختان تزیین شده را به خانه های خود آوردند، برمیگردد. همچنین در آن زمان عده ای هرمهایی از چوب میساختند و آنرا با شاخه های درختان همیشه سبز و شمع تزیین میکردند. به تدریج رسم استفاده از درخت کریسمس در بخشهای دیگر اروپا نیز طرفدارانی پیدا کرد. در سال ۱۸۴۱، انگلستان، پرنس آلبرت (Prince Albert)، شوهر ملکه ویکتوریا (Queen Victoria) با آوردن درخت کریسمس به کاخ ویندسور (Windsor) و تزیین آن با شمع، شیرینی، میوه و انواع آب نبات، استفاده از درخت را به چیزی مد روز مبدل کرد. واضح است که خانواده های ثروتمند انگلیسی به سرعت از این مد پیروی کردند و با ولخرجی تمام به تزیین درخت میپرداختند. در سالهای ۱۸۵۰، این تزیینات شامل عروسک، لوازم خانه مینیاتوری، سازهای کوچک، جواهرات بدلی، شمشیر و تفنگ اسباب بازی، میوه و خوراکی بود. بسیاری از آمریکاییهای قرن نوزدهم، درخت کریسمس را چیزی غریب میدانستند و اولین درخت کریسمس در آمریکا، مربوط به سال ۱۸۳۰ است که آنهم توسط ساکنان آلمانی پنسیلوانیا به نمایش گذاشته شده بود. این درخت برای جلب کمکهای مردمی برای کلیسای محلی برپا شده بود. در سال ۱۸۵۱، چنین درختی در محوطه خارجی یک کلیسا برپا شد اما وجود آن برای ساکنان این قصبه بسیار توهین آمیز و نوعی بازگشت به بت پرستی به شمار می آمد و آنها خواستار جمع کردن تزیینات شدند. در حدود سالهای ۱۸۹۰، لوازم تزیینی کریسمس از آلمان وارد میشد و درخت کریسمس به تدریج در ایالات متحده محبوبیت میافت. جالب است که اروپاییان از درختان کوچکی که حدود ۱ تا ۱٫۵ متر طول داشتند استفاده میکردند در حالی که آمریکاییان درختی را میپسندیدند که تا سقف خانه برسد. در اوایل قرن بیستم، آمریکاییان درختهای کریسمس را بیشتر با لوازم تزیینی دست ساز خودشان تزیین میکردند اما بخشهای آلمانی/آمریکایی همچنان به استفاده از سیب، بلوط، گردو و شیرینیهای کوچک بادامی ادامه میدادند. کشف برق، به ساخته شدن چراغهای کریسمس انجامید و امکان درخشش را برای درختان به ارمغان آورد. پس از آن دیدن درختان کریسمس در میدان شهرها به یک منظره آشنای این ایام مبدل شد و تمام ساختمانهای مهم-چه شخصی و چه دولتی- با برپا کردن یک درخت، به اسقبال تعطیلات کریسمس میرفتند. در تزیین درختهای کریسمس اولیه، به جای مجسمه فرشته در نوک درخت، از فیگورهای پریهای کوچک- به نشانه ارواح مهربان- یا زنگوله و شیپور- که برای ترسانیدن ارواح شیطانی به کار میرفت- استفاده میشد. در لهستان، درخت کریسمس با مجسمه های کوچک فرشته، طاووس و پرندگان دیگر و تعداد بسیار زیادی ستاره، پوشیده میشد. در سوئد، درخت را با تزیینات چوبی که با رنگهای درخشان رنگ آمیزی شده اند و فیگورهای کودک و حیوانات از جنس پوشال و کاه تزیین میکنند. دانمارکیها، از پرچمهای کوچک دانمارک و آویزهایی به شکل زنگوله، ستاره، قلب و دانه برف استفاده میکنند. مسیحیان ژاپنی بادبزنها و فانوسهای کوچک را ترجیح میدهند. تزیین درخت در اوکراین نیز بسیار جالب است، آنها حتما در تزیین درخت خود از عنکبوت و تار عنکبوت استفاده میکنند و آنرا خوش یمن میدانند، زیرا بنا بر یک افسانه قدیمی، زنی بی چیز که هیچ وسیله ای برای تزیین درخت و شاد کردن فرزندان خود نداشت، با غصه به خواب میرود و هنگام طلوع خورشید متوجه میشود که درخت کریسمس خانه اش با تار عنکبوت پوشیده شده است و این تارها با دمیدن خورشید به رشته های نقره مبدل شده اند. درخت کاج همیشه سبز، بیشتر از هزار سال است که در فرهنگ بت پرستان و هم مسیحیان برای جشن های زمستانی از آن استفاده میشود. بت پرستان با شاخه های این درختان خانه های خود را در دوران زمستان تزیین میکردند و اینکار باعث میشد که آنها به آمدن بهار بیندیشند. رومیها این درخت را به این دلیل استفاده میکردند که معبدهای خود را با آن تزیین کنند. مسیحیان به این دلیل از آن استفاده میکردند که نشانی از زندگی جاودانی آنها با خدا است. کسی کاملا نمیداند که درخت کاج از چه زمانی برای اولین بار بعنوان درخت کریسمس از آن استفاده شده است. ممکن است شروع آن به ۱۰۰۰ سال پیش در شمال اروپا برسد. امروزه کریسمس در اکثر کشورهای جهان جشن گرفته میشود، و مردم را به جنب و جوش وامیدارد تا برای کاری بزرگ یا جشنی کهن آماده سازد وبصورت یک فرهنگ سنتی درآمده که تمام تمرکز و هدف مردم را در زمستان به خودش متمرکز میکند، نکته بسیار مهم این است که امروزه بسیاری از این مردم علت اصلی و مقدس این ایام را نمیدانند و چه بسیار که این ایام برایشان فقط مشروب نوشیدن، هدیه رد و بدل کردن، وقت خود را در پارتی های شبانه صرف کردن و خوشگذرانی …. صرف میشود و تنها چیزی که به یاد آورده نمیشود: نوزاد کوچکی است که در گهواره در اصطبلی محقر خوابیده تا گناه و تاریکی جهان را بردارد و نور را به زندگی زمینیان هدیه کند. دعای ما این است که در این کریسمس نور منجی ما جانهای بسیاری را به خودجذب کند تا کریسمس برایشان مفهوم حقیقی خود را پیدا کند. مترجم و بازنویسی: راشین سایروس منبع : خانواده مسیحی
  7. irsalam

    فرهنگ بسیجی و بسیج فرهنگی

    [align=justify] فرهنگ بسیجی و بسیج فرهنگی یکی از ثمرات بسیج فرهنگ سازی آن می باشد، همان فرهنگی که از آن با عنوان فرهنگ بسیجی نام برده می شود. این فرهنگ دارای خصایصی است که مهم ترین آن کار با نیت پاک و صادقانه برای رضایت الهی می باشد. مردمداری، ولایی بودن، دل نبستن به زخارف دنیا، جناحی فکر نکردن، استفاده از همه ظرفیت ها و دشمن شناسی، از ویژگی های این فرهنگ متعالی می باشد. این فرهنگ به دلیل صبغه مردمی و الهی خود توانسته است به صورت ویژه ای فراگیر شود، به طوری که امروز موج تفکر بسیجی نه تنها در دانشگاه، مدرسه، کارخانه، مسجد و ق€• توانسته است انگیزه های تلاش را مضاعف کند بلکه موج این فرهنگ به بیرون از مرزها نیز گسترش پیدا کرده است. در اینجا نویسنده مقاله قصد ندارد به تبیین این فرهنگ بپردازد، چرا که فرهنگ بسیجی بیش از این که در دایره گفتار و نوشتار متجلی شود در مدار عمل باید تلالو پیدا کند و اساسا فرهنگ بسیجی فرهنگ عمل و تکلیف می باشد. همانطور که امروزه حقیقتی به نام فرهنگ بسیجی داریم که می تواند تحول آفرین باشد و راهکار نجات کشور از هر بحرانی این فرهنگ ارزشی می باشد، باید از بسیج فرهنگی نیز نام ببریم. امروز دیگر توپخانه دشمن و ناوها و موشک های کروز نمی تواند تهدیدی برای ما باشد چرا که زمان، زمان جدیدی است و رقابت و جدال به عرصه فرهنگ و تسخیر قلوب و دل ها کشیده شده است. بسیج فرهنگی در این حوزه نیاز امروز ما است. دیروز بسیج در عرصه نظامی نجات بخش ایران شد و امروز این فرهنگ باید در حوزه منش و رفتار ما متبلور شود. منظور از فرهنگ، تلقی اعم از فرهنگ می باشد؛ همان فرهنگی که با آن زیست می کنیم و در یک رفتار دوسویه از آن مت مدیریت کلان فرهنگی کشور و دستگاه های مسئول باید نسبت به فراگیر کردن این روحیه برنامه عملی ارایه کند، چرا که تنها فرهنگ نجات بخش کشور، فرهنگ بسیجی است و باید عقب ماندگی در این حوزه را با یک بسیج فرهنگی جبران کرد. خوب است مدیران تصمیم گیر در عرصه فرهنگ، برنامه خود را ارایه کنند و به مردم بگویند چه طرح عملی برای فراگیر کردن این روحیه داشته اند. نگارنده به این واقعیت، سخت معتقد است که بسیجیان با الهام از امام و آقا، خود به بهترین نحو پاسداران فرهنگ خودی و انقلابی خویش خواهند بود، اما این انتظار را از دستگاه های فرهنگی کشور خود دارند که چرا اقدامی بسیجی برای تعالی و اصلاح و هدایت فرهنگ عمومی انجام نمی دهند؟ شاید اگر امروز دیر بجنبیم فردا دیر باشد. بسیج فرهنگی ضرورت ایران امروز است. پاک ترین انسان ها بسیجیان و ناب ترین فرهنگ ها فرهنگ بسیجی است، پس در فراگیر کردن این فرهنگ بکوشیم. روزنامه جوان [/align]
  8. فرهنگ بسیجی؛ اثری ماندگار، آرمانی فراگیر [align=justify]هرساله در ابتدای آذر ماه فضای کشور مملو از عطر دلنشین و روح افزای نام بسیج و فرهنگ بسیجی می شود اما به راستی بسیج چیست؟ بسیجی کیست؟ و راهکارهای شناخت و ترویج مولفه های فرهنگ بسیجی کدام است؟ یکی از موارد مهمی که باید به آن توجه نمود این است که تولد بسیج از دیدگاه عمیق و دوراندیشانه امام عزیز(ره) در پنجم آذرماه ۱۳۸۵ که نهال انقلاب اسلامی تازه ببار نشسته و هیچ خبری نیز از از تجاوز به کشور و جنگ نبود ، گواه صادقی براین مطلب است که تاسیس بسیج صرفآ به خاطر زمان جنگ و دفاع از کیان کشور در مقابل تجاوزگران خارجی صورت نگرفته است، بلکه بایستی جنگ را بعنوان بستر مناسبی در شناخت ظرفیتها،ظهور موثر و حضور افتخار آمیز بسیج بعنوان عصاره باورهای ارزشی مردم در صحنه های نبرد حق علیه باطل توصیف کرد. در تعربفی هر چندناقص از تفکر بسیجی، شاید بتوان گفت که برنامه ریزی و نظم در بهره گیری بهینه از عمر و فرصتها و همچنین نهادینه نمودن روح توکل و تجلی خلوص،اراده و صلابت در راه حفظ دین، کشور و ارزشها دینی و ملی گامهائی است که می تواند ما را به تحقق تفکر بسیجی یاری نزدیک نماید. با این رویکرد مخلوط کردن بسیج صرفآ با جنگ ظلم به خود ،جامعه و باورهای عمیق ارزشی بجای مانده از روح بلند و خدائی شهیدان و نیز ناسپاسی و قهر عمدی باحیات طیبه ایثارگران و خانواده های بزرگ و افتخارآفرین آنان است. گزافه نیست اگر گلته شود که،تفکر بسیجی نسخه شفا بخش همه دردها و کلید گشایشگر بی چون و چرا مشکلات و موانع در همه اعصار و عرصه هاست که همواره به آن باید اندیشید و آئینه های غبارگرفته دل و جان را با آن صفا وجلا داد[/align]
  9. irsalam

    فرهنگ اصطلاحات حج

    فهرست کلمات حرف الف برای پیدا کردن یک کلمه به روش زیر عمل کنید کلمه مورد نظرتان را در لیست به حالت select در بیاورید و دکمه ctrl + F را بفشارید و سپس دکمه next را بزنید تا به کلمه مورد نظرتان برسید ائمه بقيع آبار على اباطع ابراج شهداء ابطح ابطحى ابوا ابوقبيس ابيار على اتمام حج اثبره اثرب اجازه اجزى صوفه اجياد احجاج احجار الزيت احجار المراء احد كوه احد احرام احرام بستن احرام بند احرام بيت الحرام احرام حج احرام گرفتن احرام گرفته احرامى احصار احكام حج احكام عمره احلال احمس اختيارى عرفات اختيارى مشعر آخر مدينه اخشبان اخوه آداب حج ادارة الحرام ادارة شئون الحرمين الشريفين ادراك و قوفين ادماء محرم ادهان ادنى الحل اذاخر اذخر اراق المولد اراك ارض الله ارض الهجره اركان بيت اركان چهارگانه اركان حج اركان عمره اركان كعبه ازار اسباب تحلل استار كعبه استحلال كعبه استطاعت استطاعت بذلى استطاعت جعلى استظلال استقرار حج استقيموا استلام استلام حَجَر استلام ركن استمتاع استمتاع به عمره استنابه استن استوانه (اسطوانه) استون استووا اسدال اسواف اسواق الآخره اشعار اشعار البدن اشعار بدنه اشواطه اشواط سبعه اشُهر حج اشهر حرم اشهر معلومات اصحاب صفه اصحاب عقبه اصحاب عقبه اول اصحاب عقبه دوم اصحاب فيل اصحاب معلقات اصناف الاسلام اضأة ابن عقش اضأة لبن اضحات اضطرارى اول اضطرارى دوم اضطرارى روزانه اضطرارى شبانه اضطرارى عرفات اضطرارى مشعر 1. اضطرارى اول 2. اضطرارى دوم اطحل اطرست آطام اعتدلوا اعتمار اعلام حرم اعمال حج اعمال عمره اعمال منى اعنه آغاوات اغوات افاضه 1. افاضه از عرفات 2. افاضه از مشعر 3. افاضه از منى آفاقى افراد افساد حج افعال حج افعال عمره اقتراض مستطيع اقسام حج اكالة البلدان اكالة القرى الال الحاد آل سعود آل شيبه الملم ام امارت حج ام الارضين ام الدود ام راحم ام رحم ام رحمان ام رحمه ام روح ام زحم ام صبح ام صح ام الصفا ام القرى ام المشاعر ام كوثى امير حاج امير حج امين امينه انصاب انصاب الحرم انصار انقاب المدينه اودية المدينه اوطاس اولاد شيخ اول مدينه او وار نحط رس طرمر اهل آفاق اهلال اهل الله اهل التلبيه اهل الحاضره اهل حج اهل حرم اهل حرمين اهل حله اهل حمس اهل صفه اهل موسم اهل موقف اهل مكه اهلّه قمر اهليه آيات بينات آيات حج ايام احرام ايام تشريق ايام جمع ايام حج ايام رمى ايام رمى ايام قربانى ايام معدودات ايام معلومات ايام منى ايام نحر ايام وقفه ايداع ايمان آينه ايوان صفه ---------------------------------- ائمه بقيع چهار امام معصوم (امام دوم، چهارم، پنجم و ششم) مدفون در مدينه در قبرستان تاريخى بقيع. آبار على نام ديگر منطقه (ك) مسجد شجره. اباطع (اَ طِ) شهرت قريشيان ابطحى كه در داخل دره مكه مكان داشتند. (مروج الذهب، ج 1، ص 420). ابراج شهداء (اَ) شهرت برج (ساختمان)هايى است در شهر مكه جهت سكونت زائران واقع در منطقه () شهداى فخ. ابطح (اَ طَ) جايى است بين مكه و منى و مسافت آن از هر دو به يك اندازه است و شايد به منى نزديك تر است و از اين جهت به مكه و منى هر دو نسبت داده مى شود. (لغت نامه). ابطحى اهل مكه را مى گفتند، منسوب به (ك) ابطح. ابوا (اَ) منطقه و زيارتگاهى است بين مكه و مدينه. اين جا: 1. محل ولادت حضرت امام كاظم(عليه السلام) است. 2. محل دفن حضرت آمنه مادر رسول الله است (به نظر بيشتر مورخين). نوشته اند رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در سال حديبيه در گذر از ابواء قبر مادرش را زيارت كرد و آن را مرمت نمود و بر سر مزار مادر گريست و مسلمين هم گريستند. 3. محل وفات و دفن عبدالرحمن بن حسن مجتبى است كه همراه امام حسين(عليه السلام) به حج مشرف مى شد. 4. محل وقوع غزوه ابواء است كه طبق نقل، نخستين غزوه اى است كه در صفر سال دوم هجرى رخ داد، اما كار بدون جنگ به صلح انجاميد. پرچمدار اين غزوه حضرت حمزه سيدالشهداء بود. نيروى مسلمين را دويست تن و شمار دشمن را نامعلوم ذكر كرده اند. ابوقبيس (ك) كوه ابوقبيس. ابيار على (اَ) نام ديگر منطقه (ك) مسجد شجره. اتمام حج افعال حج را بدون خلل ونقص به جاى آوردن. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق). اتمو الصف الاول فالاول (اَ تِ مُّ صَّ فَّ لْ اَ وَّ لْ فَ لْ اَ وَّ لْ). امام جماعت اهل سنت قبل از گفتن تكبيرة الاحرام. با اين جمله و جملات ديگر نظير «سدوا الخلل» و «سووا صفوفكم» و «استووا» نمازگزاران را به تسويه صفوف و منظم ايستادن در صف دعوت مى كند. اگر در صف هاى جلو جاى خالى وجود دارد، در صف بعد نايستيد. (ميقات حج، ش 36، ص 65). اثبره (اَ بَ رَ) جمع ثبير. عمده كوه هاى بزرگ مكه را گويند. از جمله اند: ثبير غينا (كه بلندترين اين ثبيرهاست)، ثبير الزنج، ثبير الخضراء، ثبيرا التصح، ثبير احدب. (ميقات حج، ش 15، ص 91 به بعد). اثرب (اَ رِ) نام ديگرى از يثرب (مدينه) است (لغت نامه، 8 ميقات حج، ش 5، ص 91). اجازه (اِ زِ) نامى براى انتقال سريع از عرفه به مزدلفه در (ك) حج جاهلى. اجزى صوفه نوعى اجازه گرفتن براى شروع (ك) حج جاهلى. اجياد (اَ) يا «جياد» در تلفظ گويش هاى عاميانه به دو دره از دره هاى مكه اطلاق مى شود; يكى از جنوب امتدا يافته به سمت شمال مى رود و ديگرى از كوه اعرف در شرق آمده و سپس روبه روى مسجد الحرام از سمت جنوب به يكديگر مى پيوندد. اين دره ها امروزه با پديد آمدن و گسترش محلات متعدد شهرى، مسكونى شده است. (ميقات حج، ش 13، ص 151). احجاج (اِ) به حج فرستادن (لغت نامه، فرهنگ جامع). احجار الزيت (اَ رُ زَّ) محلى است در مدينه در ضلع شرقى كوه سلع و موضع نماز استسقاء است. اين جا مدفن قيامگر علوى از نوادگان امام مجتبى(عليه السلام)محمدبن عبدالله مشهور به نفس زكيه (متولد 100 ـ متوفى 145 هجرى) است. با سركوبى علويان توسط عباسيان، نفس زكيه در زمان منصور به سال 145 هجرى به همراه عده اى از سادات و بزرگان در مدينه قيام نمود و اهل مدينه با وى بيعت كردند، اما در برخورد با عيسى بن موسى در «احجارالزيت» به شهادت رسيد. لقب نفس زكيه را براساس خبرى از رسول الله مى دانند كه فرمود: نفس زكيه از فرزندانم در احجارالزيت كشته مى شود. احجار المراء (اَ رُ لْ مَِ)(1) قبا كه در خارج مدينه منوره است (لغت نامه) جايى است در مكه، در حديث آمده است: پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در محل احجارالمراء جبرئيل را ديدار كرد. به نقلى ديگر احجارالمراء در قبا، از توابع مدينه، قرار دارد. (ميقات حج، ش 36، ص 112). احد (اُ حُ) منطقه اى است در شمال مدينه (كه امروزه به علت گسترش محلات شهرى تقريباً متصل به مدينه شده است) اين جا محل رويداد غزوه احد و مدفن شهداى اين نبرد است. كوه احد كوهى است از ديگر كوه ها به مدينه نزديك تر و كوهى است مستقل از ديگر كوه ها و طولانى ترين كوه در شبه جزيره عربستان است و احاديث متعددى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در فضل آن نقل شده است. (ك) كوه احد. غزوه احد: در پانزدهم شوال سال سوم هجرى در دامنه كوه احد غزوه احد اتفاق افتاد. هفتصد (يا هزار) مسلمان در مصاف با سه (ياپنج) هزار كافر قريشى به سركردگى ابوسفيان و صفوان بن اميه ابتدا آنها را گريزاندند و با اين فتح ابتدايى عده اى از محافظان پنجاه (يا صد) نفرى تنگه پشت سر مسلمين برخلاف فرمان رسول الله براى كسب غنايم جايگاه خود را ترك كردند. با اين ترك سنگر، سواران كمين كرده قريش به فرماندهى خالد بن وليد با هجوم به باقى مانده محافظان تنگه و كشتن آنها از پشت سر به مسلمين حمله آوردند و آنها را پراكنده ساختند. در اين موقعيت حضرت خود به نبرد پرداختند و با يارى پسر عمش حضرت على(عليه السلام) و تنى چند از اصحاب، سپاه اسلام را از نابودى نجات دادند و كفار ناموفق دركشتن رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به مكه بازگشتند. قبرستان احد: محاذات كوه احد، مدفن حضرت حمزه سيدالشهداء و ديگر مجاهدانى است كه در غزوه احد به شهادت رسيدند. اين جا به «مقبرة الشهداء» و يا «قبورالشهداء» معروف است. مدفن مقدس آن حضرت قبه و بارگاهى داشت كه در سال 570 (يا 590) هجرى توسط مادر ناصرالدين بالله عباسى ساخته شد و سلطان اشرف قايتباى از مماليك مصر (در اواخر قرن نهم) آن را تعمير كرد و توسعه داد و نيز در زمان حكومت عبدالمجيد عثمانى مرمت شد. اما وهابيون آن را (مانند ديگر زيارتگاه هاى مدينه) تخريب كردند و قبر آن حضرت و ساير شهدا را با زمين مسطح ساختند و سرانجام براى عدم دسترسى زائران به آن مزادهاى شريف، در سال 1383 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. مِ (لغت نامه) مَ (ميقات حج، ش 36 ـ ص 112). 9 هجرى قمرى دور تا دور «مقابر شهداى احد» را به صورت صحن مستطيل با ديوارى سيمانى و درب و پنجره هاى فولادى محصور ساختند. (درب اين صحن تا سال هاى اخير بر روى زائران گشوده بود، ولى از سال 1396 قمرى در موسم حج مانع از ورود زائران به محوطه مزار شهداى احد مى شوند). در وسط اين قبرستان صورت سه قبر مشخص است كه مرقد مطهر حضرت حمزه (در قسمت شرقى) و مزار عبدالله بن جحش و مصعب بن عمير (در قسمت غرب) مى باشد، و در ضلع شمالى قبر حضرت حمزه، محوطه گود مربع شكلى وجود دارد كه ساير شهدا مدفونند. زيارت شهداى احد: درباره فضيلت زيارت شهداى احد احاديث فراوانى نقل شده است; از جمله روايت شده كه رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: هر كس مرا زيارت كند و عمويم را زيارت نكند بر من جفاكرده است. و روايت است كه آن حضرت فرمان دادند تا قبر آن حضرت زيارت شود و خود به زيارت آن جناب و ساير شهدا مى رفتند. حضرت فاطمه(عليها السلام) نيز براى زيارت به احد مى رفتند. زيارت شهداى احد در روزهاى دوشنبه و پنجشنبه مستحب ذكر شده است. مساجد احد: در اين منطقه مساجد چندى وجود دارد، چون: مسجد حمزه، مسجد جبل احد (مسجد فسح)، مسجد جبل عينين (مسجد جبل الرماة)، مسجد ثنايا (قبه الثنايا)، مسجد الدرع (مسجد الشيخين ـ مسجد البدائع)، مسجد المصرع (مسجد الوادى ـ مسجد العسكر)، مسجد المستراح (مسجد استراحت). احرام (اِ) در لغت به معنى منع است و در اصطلاح عبارت است از آهنگ حج نمودن، به حرم در آمدن، دو پارچه نادوخته (احرامى)، حرام كردن امورى در مراسم حج. ـ احرام اولين عمل از واجبات حج (و عمره) است كه از اركان مى باشد و با بيرون آمدن از لباس معمولى و در بركردن لباس احرامى و حرام شدن امورى بر مكلف (محرم) ضمن انجام آدابى صورت مى گيرد. حالتى است كه مكلف حج در آن ملتزم به ترك محرمات و حفظ آداب آن است. واجبات احرام: ـ احرامى پوشيدن. ـ نيت احرام (حج ـ عمره) نمودن. ـ ذكر تلبيه (لبيك) را گفتن. مكان احرام: در بر كردن احرامى (لباس احرام) بايد در ميقات صورت گيرد و ميقات (مكان احرام بستن) با توجه به نقطه ورود به حرم و با توجه به نوع عبادت (حج يا عمره) متعدد و متفاوت است و اين مكان ها در: 1. عمره تمتع عبارتند از: يلملم، وادى عقيق، قرن المنازل، ذوالحليفه (مسجد شجره)، جحفه، محاذى ادنى الحل، فخ (براى كودكان). 2. حج تمتع عبارت است از مكه با افضليت مسجدالحرام (در مقام ابراهيم، حجر اسماعيل زير ناودان طلا). 3. عمره مفرده، همان ميقات هاى عمره، تمتع است، و در مورد انجام عمره مفرده از داخل مكه ميقات ها عبارتند از: تنعيم، حديبيه، جعرانه، اضأه لبن، وادى نحله، وادى عرفه، ادنى الحل. زمان احرام: 1. عمره تمتع طول ماه هاى شوال و ذى قعده و نُه روز اول ذى حجه (تا پيش از ظهر) است. 2. حج طول ماه هاى شوال و ذى قعده و نُه روز اول ذى حجه تا پيش از ظهر است (در حج تمتع بعد از اتمام عمره تمتع است). 3. عمره مفرده طول ايام سال است، بجز ايام اختصاصى حج. لباس احرام: احرام (احرامى) مجازاً نام دو قطعه جامه است كه زائران خانه خدا جهت اجراى مراسم حج (و عمره) برتن مى كنند. و استفاده از لباس احرام اختصاصاً براى مردان است. آنها بايد كليه لباس هاى معمولى خود را از تن در آورند و لباس احرام (احرامى) بر تن نمايند. اين لباس متشكل از دو تكه پارچه است كه يكى به صورت «ازار» (مانند لنگ به كمر بسته شده و) از ناف تا زانو را 10 مى پوشاند و ديگرى به صورت «ردا» كه (به دوش افكنده مى شده و كتف را در بر مى گيرد و) شانه و بازو را پوشش مى دهد (و استفاده بيش از دو قطعه پارچه احرامى و تبديل آن را جايز دانسته اند) اما در مورد زنان همان لباس معمولشان، احرام به حساب مى آيد اگر چه به زعم بعضى از فقها و مراجع تقليد خانم ها بايد لباس احرام را بپوشند و پس از نيت و تلبيه مجازند آن را در آورند و با همان لباس معمول خودشان باشند. واجبات احرام: ـ طاهر بودن. ـ غصبى نبودن. ـ ندوخته بودن. ـ بافته بودن. ـ بدن نما نبودن. ـ گره خورده نبودن. ـ از حلال تهيه شدن. ـ از طلا و ابريشم خالص و اجزاى حيوان حرام گوشت نبودن. مستحبات احرامى: ـ فراخ بودن. ـ سفيد بودن. ـ بلند تا ساق بودن. ـ پنبه اى (خالص) بودن. مكروهات احرامى: ـ چرك بودن. ـ سياه و رنگى (غير از سبز) بودن. ـ راه راه (رنگى) بودن (براى مردان). ـ از پارچه با تار و پود ابريشم بودن. محرمات احرام: يا «محرمات محرم»، «تروك محرمه»، «تروك احرام»، «محظورات احرام» امورى هستند كه بر محرم (شخص احرام بسته) حرام بوده و بايد ترك شوند(1) و لذا ارتكاب عمدى اكثر اين محرمات موجب كفاره است و ارتكاب برخى از آنها موجب ابطال حج است (و ارتكاب برخى نيز نه كفاره دارد و نه مبطل حج است و اما تعداد و شماره تروك (محرمات) احرام را متفاوت ذكر كرده اند از آن جهت كه برخى از فقها محرمات فاقد كفاره را جزء تروك احرام محسوب نساخته اند و يا برخى از محرمات را تحت يك شماره ذكر نموده اند، در حالى كه فقهاى ديگر آنها را از هم تفكيك كرده اند. به هر حال فهرست محرمات احرام حسب مشهور (كه اكثر آنها مشترك بين زن و مرد است و اندكى اختصاصى مردان يا اختصاصى زنان) چنين است. 1. ناخن گرفتن. 2. استمنا نمودن. 3. روغن ماليدن. 4. دندان كشيدن. 5. سلاح به خود بستن . 6. در آينه نگاه كردن. 7. درخت و گياه حرم كندن. 8. خون از بدن خارج كردن. 9. سرمه (زينتى) به چشم كشيدن. 10. انگشتر (زينتى) به دست نمودن. 11. جانور بدن را كشتن و انداختن. 12. مو (از بدن خود و غير) ازاله نمودن. 13. جدال (با قسم خوردن به اسم خدا) نمودن. 14. زن را عقد نمودن و شاهد عقد نكاح گرديدن. 15. رفث (آميزش و لمس و نگاه به شهوت) نمودن. 16. فسوق (دروغگويى، فحاشى، تفاخر، مباهات) نمودن. 17. بوى خوش و عطريات بوييدن(2) و مشام از بوى ناخوش گرفتن. 18. صيد حيوان صحرايى و كمك در اين كار نمودن و گوشت آن را خوردن. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. بايد توجه داشت كه حتى در غير حالت احرام هم بعضى از امور ذاتاً حرام هستند (مثل استمنا) و بعضى محرمات خاص حرم هستند (مثل صيد). 2. غير از خلوق كعبه و گياهان: اذخر و خزامى و شيح و قيصوم. 11 19. سر خود را پوشانيدن (براى مردان). 20. سر خود را به زير آب فرو بردن (براى مردان). 21. تمام روى پاهاى خود را پوشانيدن (براى مردان). 22. در مسير راه زير سايه حركت كردن (براى مردان)(1). 23. زينت كردن (براى زنان). 24. صورت پوشانيدن (براى زنان). مستحبات احرام: 1. نيت به زبان راندن. 2. بلند تلبيه گفتن (مردان). 3. تلبيه را تكرار نمودن. 4. نماز نافله احرام به جا آوردن. 5. پيش از احرام در ميقات غسل نمودن. 6. بعد از نماز ظهر (يا نماز واجب ديگر) احرام بستن. 7. موى سر و صورت را از روز اول ذى قعده نتراشيدن. 8. موى زيربغل و صورت و شارب و ناخن قبل از احرام گرفتن. 9. دعاهاى وارده را هنگام غسل و نيت احرام و پوشيدنِ احرامى خواندن. 10. با خداوند جهت مُحِلّ شدن (در صورت پيش آمدن مانعى جهت اتمام اعمال) شرط كردن. مكروهات احرام: 1. كشتى گرفتن. 2. شعر خواندن. 3. صورت ساييدن. 4. زانو به بغل نشستن. 5. در جواب كسى لبيك گفتن. 6. در مسواك زياده روى كردن. 7. بررخت و فرش و بالش زرد و سياه خوابيدن. 8. پيش از محرم شدن حنا بستن (در صورت باقى ماندن اثر تاحال احرام). 9. حمام رفتن، بدن با آب سرد شستن، با دست و كيسه و امثال آن بدن را ساييدن. 10. هر كارى كه در انجام آن بيم باشد از مجروح شدن يا موى از بدن افتادن. تلبيه احرام: ذكر تلبيه به هنگام پوشيدن لباس احرام و نيت احرام از واجبات احرام است و به واسطه اداى اين ذكر احرام بسته شده و مى توان وارد محدوده حرم و مكه گرديد (بدون احرام و تلبيه نمى توان وارد محدوده حرم شد) و اين دستور اختصاص به موسم حج ندارد بلكه در تمام دوران سال هر مسلمانى كه بخواهد وارد اين سرزمين شود بايد احرام ببندد و تلبيه بگويد كه ذكر آن عبارت است از: لبيك، اللهم لبيك، لبيك، لا شريك لك لبيك (ان الحمد والنعمه لك والملك لا شريك لك). مستحبات تلبيه: 1. بلند گفتن (براى مردان). 2. تكرار كردن بعد از بيدار شدن از خواب، بعد از نمازهاى واجب و مستحب، وقت سوار و پياده شدن، هنگام زوال خورشيد، هنگام بالا رفتن از بلندى و پايين آمدن از بلندى، موقع ملاقات سوارها، وقت سحر، تا موقع ديدن خانه هاى مكه (در احرام عمره) و تا ظهر روز عرفه (در احرام حج) و تا مسجد الحرام (در احرام عمره مفرده اى كه از مكه صورت گرفته). 3. ذكر خواندن لبيك ذاالمعارج، لبيك لبيك داعيا الى دارالسلام، لبيك لبيك غفارالذنوب، لبيك لبيك اهل التلبية، لبيك لبيك ذوالجلال و الاكرام... رمز تلبيه: تلبيه سرودى است براى اظهار بندگى نسبت به خداوند و جواب دادن دعوت حضرت ابراهيم(عليه السلام) و به مفهوم كلامى از امام سجاد(عليه السلام) در گفتن لبيك بايد قصد آن داشت كه از اين پس فقط در موارد رضاى حق سخن گفت و زبان به گناه و معصيت نگشود. بين الاحرامين: فاصله بين دو احرام حج (احرام عمره تمتع و احرام حج ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. نه در هنگام توقف در منزلگاه ها يا توقفگاه ها. 12 تمتع) است. در اين زمان گرچه اعمالى (مثل متعه حج يعنى بهره مندى همسران از هم) مجاز است ولى برخى اعمال نيز مجاز نمى باشد مثل: 1. عمره مفرده كردن. 2. موى سر را تراشيدن. 3. از شهر مكه بيرون رفتن. 4. در حرم (براى هميشه) صيد كردن. 5. درخت و گياه حرم (براى هميشه) كندن. كفارات احرام: كفاراتى است براى ارتكاب پاره اى از اعمال كه در حال احرام ممنوع و حرام است. (ارتكاب بعضى اعمال در حرم مكه هم مطلقاً ممنوع است و كفاره دارد.) اين كفارات با توجه به نوع عمل متفاوتند و عبارتند از: 1. روزه گرفتن. 2. اطعام مساكين نمودن. 3. درهم و دينار پرداختن. 4. شتر و گاو و گوسفند قربانى كردن. وفات در احرام: از امام صادق(عليه السلام) نقل است كه فرمودند: «كسى كه در حال احرام بميرد، لبيك گويان از قبر برانگيخته مى شود». همراه با احرام: به مفهموم كلامى از امام سجاد(عليه السلام): ـ هنگام بيرون كردن جامه، بايد نيت آن را داشت كه لباس گناه از تن بيرون مى كنند و از ريا و نفاق و شبهات برهنه مى شوند. ـ هنگام غسل براين انديشه بايد بود كه گناهان خود را مى شويند و به نور توبه خالص، خود را پاكيزه مى كنند. ـ هنگام در بركردن جامه احرام بايد قصد آن نمود كه در بقيه عمر حرام مى نمايند بر نفس خود آنچه را كه خداوند حرام كرده است. احرام بستن پوشيدن دو جامه نادوخته احرام و آهنگ حج (و عمره) نمودن. احرام بند آن كه احرام بسته باشد. (لغت نامه). احرام بيت الحرام پرده هاى كعبه را بر چهار ديوار آن به اندازه يك قد و نيم بالا كشند و اين عمل را احرام بيت الحرام خوانند و گويند كعبه احرام بسته است. (سفرنامه ابن جبير، ص 210). احرام حج همان (ك) احرام. احرام گرفتن مراسم احرام (در حج) به جاى آوردن. (لغت نامه) احرام گرفته محرم است (لغت نامه). احرامى 1. حاجى محرم را گويند. 2. جامه نادوخته كه حاجيان در شروع احرام برتن كنند. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق). احصار (اِ) و اتموا الحج و العمرةلله فان احصرتم (بقره ـ 196). ـ از حصر است به معنى حبس و منع در سفر، و در باب حج منع حج گزار محرم از ادامه اعمال حج است. (لغت نامه ـ دايرة المعارف بزرگ اسلامى) (ك) حج محصور. احكام حج واجباتى است كه در زيارت كعبه در مراسم حج (افراد، قرآن و تمتع) صورت مى گيرد. احكام عمره واجباتى است كه در زيارت كعبه در مراسم عمره (مفرده و تمتع) صورت مى گيرد. احلال (اِ) بيرون آمدن از حال احرام است با «حلق» يا با «تقصير» احمس (اَمَ) قبايلى از عرب (قريش، كنانه و قيس) كه (در مراسم حج جاهلى) از منطقه حرم بيرون نمى رفتند و مى گفتند ما خويشاوندان خداييم. جمع آن حمس است و لغت نويسان عرب ريشه كلمه را به حماسه (شجاعت) مى رسانند. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق، طبقات، ص 351). اختيارى عرفات مراد وقوف اختيارى است هنگام (ك) وقوف در عرفات. اختيارى مشعر مراد وقوف اختيارى است هنگام (ك) وقوف در مشعر. 13 آخر مدينه همان (ك) پس مدينه. اخشبان (اَ شَ) تثنيه اخشب به معناى كوه دشوار و سخت صعود و تعبيرى است از: 1. دو كوه منى. 2. دو كوه ابوقبيس وقعيقعان. 3. دو كوه مشرف بر مزدلفه از سمت مشرق (ميقات حج، ش 3، ص 153; حرمين شريفين، ص 15). اخوه همان (ك) خاوه. آداب حج چگونگى انجام دادن فريضه حج (از اركان و واجبات و مستحبات و محرمات و مكروهات) است. ادارة الحرام (اِ رَ تُ لْ حَ رَ) سازمانى است كه توسط حكومت سعودى براى اداره مسجد الحرام ايجاد شده و در باب السعود در جهت جنوب مسجد مستقر مى باشد. (راهنماى حرمين شريفين، ج 1، ص 214). ادارة شئون الحرمين الشريفين اداره اى كه بر مسجد الحرام و مسجد النبى نظارت دارد. (ميقات حج، ش 27، ص 122). ادراك و قوفين همان (ك) درك و قوفين. ادماء محرم (اِ) بيرون آوردن خون از بدن محرم. ادهان (اَ) روغن مالى بدن است كه از محرمات احرام است (فقه فارسى با مدارك، ص 115). ادنى الحل (اَ نَ لْ حِ لَ) ادنى يعنى نزديك تر، و ادنى الحل جايى است كه از ديگر مواضع حل به مكه نزديك تر است. مراد نزديك ترين محلى است كه از حرم بيرون است. مكانى است كه منتهى اليه حرم به آن متصل باشد يا اولين نقطه خارج حرم است و از آن جا ورود به داخل حرم بدون احرام جايز نيست و ميقات كسانى است كه از هيچ كدام از ميقات ها و يا محاذى آنها عبور نكرده و تمكن رفتن به يكى از آنها را هم ندارند. از جمله جاهاى معروف ادنى الحل حديبيه و تنعيم و جعرانه است. اذاخر (اَخِ) موضعى است نزديك مكه، و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در عام الفتح از اذاخر داخل شد و به اعلاى مكه فرود آمد و آن جا قبه خويش بر پا كرد. (لغت نامه) اذخر همان (ك) گياه اذخر. اراق المولد محلى در مكه. محله ولادت نبى اكرم (ميقات حج، ش 21، ص 98). اراك (اَ) محلى است در عرفه از جانب شام، از حدود عرفات است ولى خارج از آن است و وقوف در آن كفايت نمى كند از عرفات (مبسوط در ترمينولوژى حقوق، فلسفه و اسرار حج، ص 180). ارض الله (اَ ضُ ـ لاّ) الم تكن ارض الله (نساء ـ 97). به نقلى از نام هاى مدينه است. (حرمين شريفين، ص 116; احكام حج و اسرار آن، ص 293; ميقات حج، ش 7، ص 159). ارض الهجره (ـ لْ هـِ رِ) از نام هاى مدينه است به معنى زمينى كه هجرت در آن تحقق پيدا كرد. (ميقات حج، ش 7، ص 159; احكام حج و اسرار آن، ص 293). اركان بيت همان (ك) اركان كعبه. اركان چهارگانه همان (ك) اركان كعبه. اركان حج اعمالى است كه تركش (عمدى يا سهوى) موجب بطلان حج است كه عبارتند از: احرام، وقوف در عرفات، وقوف در مشعر، طواف زيارت و سعى. اركان عمره اعمالى است كه تركش موجب بطلان عمره است كه عبارتند از: احرام، طواف و سعى. اركان كعبه يا اركان بيت. چهار ركن (چهار زاويه، چهار گوشه) خانه خدا را مى گويند و هر يك از اين اركان به نامى مشهور هستند: 1. ركن شرقى يا «ركن جنوب شرقى» (بين جنوب و شرق) آن زاويه است كه حجرالاسود در آن نصب شده است و بدين اعتبار آن را «ركن حجر» و «ركن اسود» و «ركن حجرالاسود» نيز مى گويند. برخى منابع به جهت آن كه تقريباً در سمت عراق واقع شده به عنوان «ركن عراقى» نيز از آن ياد كرده اند. ركن شرقى مواجه با ايران و قسمتى از جنوب بلاد حجاز و استراليا و جنوب هندوچين است. طواف خانه خدا از اين ركن آغاز مى شود و بدان هم طواف 14 ختم مى شود. استلام اين ركن مستحب است. 2. ركن شمالى يا ركن «شمال شرقى» (بين شمال و شرق). آن زاويه است كه در جهت طواف بعد از گذشتن از درب كعبه پيش از رسيدن به حجر اسماعيل قرار دارد. اين ركن چون در موقع نماز مورد توجه اهل عراق و شام است از آن به عنوان «ركن عراقى» و «ركن بصرى» و «ركن شامى» هم ياد كرده اند. 3. ركن غربى يا «ركن شمال غربى» (بين شمال و مغرب) آن زاويه است كه در جهت طواف پس از گذشتن از حجر اسماعيل قرار دارد. اين ركن چون در موقع نماز مورد توجه اهل غرب (غرب روسيه و همه اروپا و مغرب) است آن را «ركن مغربى» هم مى گويند. 4. ركن جنوبى يا «ركن جنوبى غربى» (بين جنوب و مغرب) آن زاويه است كه در جهت طواف قبل از «ركن حجرالاسود» قرار دارد و چون مقابل يمن است آن را «ركن يمانى» هم مى گويند. اين ركن را بعد از «ركن حجرالاسود» شريف تر از ديگر ركن ها معرفى كرده اند و استلام اين ركن مستحب است. ازار (اِ) آن قطعه از احرام كه به كمر بندند و از ناف تا زانو را مى پوشاند. (فقه فارسى با مدارك، ص 93 و...) اسباب تحلل (تَ حَ لُّ لْ) آنچه كه قاطع تروك احرام است و به يكى از آن اسباب محرم، مُحِلّ مى گردد كه عبارتند از اتمام مناسك حج يا عمره، حصر و صد (مبسوط در ترمينولوژى حقوق). استار كعبه (اَ) همان (ك) پرده كعبه (لغت نامه). استحلال كعبه (اِتِ) حلال دانستن امورى كه در حرم كعبه اقدام به آن حرام است مثل كشتن صيد و صيد كردن كبوتران حرم و امثال آن كه از گناهان به شمار مى آيد. (شرح اربعين، ص 363). استطاعت (اِتِ) ولله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا (آل عمران ـ 97). ـ حجة الاسلام با وجود استطاعت واجب مى شود (كه بايد در همان اولين سال وجود استطاعت برگزار. گردد) و عبارت است از: 1. استطاعت عقلى، يعنى داشتن عقل. 2. استطاعت شرعى، يعنى داشتن سن تكليف و عدم ابتلا به واجب يا حرام مهم تر. 3. استطاعت عرفى، يعنى داشتن توانايى هاى راهى، بدنى، زمانى و مالى. شرط استطاعت عرفى: 1. استطاعت راهى، يعنى امن و بى مانع و باز بودن و امكان پيمودن راه سفر. 2. استطاعت زمانى، يعنى وسعت و كفايت داشتن وقت براى انجام اعمال حج. 3. استطاعت بدنى، يعنى داشتن توانايى براى پيمودن راه سفر و انجام مناسك. 4. استطاعت مالى، يعنى داشتن امكانات اقتصادى مطابق با حال و شأن از جهات: ـ راحله: وسيله سوارى جهت رفت و برگشت. ـ زاد: توشه راه (از خوردنى و آشاميدنى و ساير مايحتاج) در رفت و برگشت. ـ مؤنه: مخارج عائله و خانواده و كسانى كه خرجى آنها واجب است از زمان رفت تا برگشت. ـ رجوع به كفايت، كه بعد از بازگشت زندگى عادى را كفايت كند، يا به زحمت نيفتادن به لحاظ كسب و كار و زراعت بعد از برگشت (مناسك حج، مسئله 17; خلاصه مناسك حج; اسرار، مناسك، ادله حج، ص 32 الى 44; راهنماى حرمين شريفين، ج 3، ص 13; فرهنگ علوم). استطاعت بذلى (ب) استطاعتى است (مالى) جهت انجام حج كه بابذل (بخشيدن) هزينه آن توسط شخص ديگر ايجاد مى شود. استطاعت جعلى (ج) استطاعتى است كه با نذر و قسم و عهده براى انجام حج، ايجاد مى شود. استظلال (اِ تِ) همان (ك) تظليل. استقرار حج كسى كه شرعاً قادر به اجراى مناسك حج يا عمره يا هر دو باشد (بى فرق بين حج واجب به اصل شرع 15 و يا به نذر) اگر در عام الاستطاعه در رفتن به حج اهمال ورزد تا حدى كه اجراى مناسك از وى فوت شود با فوت آن، حج در ذمه او مستقر مى گردد. پس استقرار حج بستگى دارد به گذشتن زمانى كه در آن زمان ممكن باشد به جاى آوردن همه افعال حج به اختيار و با بودن همه شروط حج رفتن و حج كردن (مبسوط در ترمينولوژى حقوق). استقيموا (اِ تَ) همان (ك) استووا. استلام (اِ تِ) در اصطلاح لمس كردن ركن كعبه است (ك). استلام حَجَر لمس كردن (ك) حجرالاسود. استلام ركن مسح و تماس شكم و دست با ركن كعبه است. برخى از فقها استلام ركن يمانى را مستحب مى دانند و از امام صادق(عليه السلام) نقل است كه «ركن يمانى بابى است كه ما خانواده از آن باب وارد بهشت مى شويم.» و برخى از فقهاى استلام تمام اركان كعبه را مستحب دانسته اند. (ميقات حج، ش 12، ص 51; و...) استمتاع (اِ تِ) عمره گزاردن با حج (لغت نامه). استمتاع به عمره گزاردن حجة الاسلام با مقدمه آن كه عمره تمتع است (مبسوط در ترمينولوژى حقوق). استنابه (اِ تِ بِ) در حج يعنى نيابت به ديگرى دادن كه از جانب او حج كند (مبسوط در ترمينولوژى حقوق). استن (اُ تُ) مخفف «استون» و «ستون». در مورد «استن هاى مسجدالنبى» كه برخى از آنها نام هاى خاصى دارند. رجوع كنيد به قسمت «ستون». استوانه (اسطوانه) در مورد استوانه هاى مسجدالنبى كه نام هاى خاصى دارند. رجوع كنيد به قسمت «ستون». استون در مورد «استون هاى مسجدالنبى». رجوع كنيد به قسمت «ستون». استووا (اِ تَ وُ) پيشنمازهاى اهل سنت قبل از تكبير الاحرام با برگشت به سوى صفوف جماعت با صداى بلند با گفتن «استووا» يا «استقيموا» يا «اعتدلوا» فرمان منظم ساختن صف نماز را مى دهند. (نكاتى در رابطه با حج و زيارت، ص 20). اسدال (اِ) نقاب زدن زن است در حال احرام به طورى كه روى صورت نيفتد. پوشانيدن صورت زن در حال احرام حرام است. (ثواب اعمال حج، ص 106). اسواف (اَ) نام حرم مدينه، و گفته اند موضعى است به «عينه» در ناحيه بقيع و آن از حرم مدينه است. (لغت نامه) اسواق الآخره (اَ قُ خِ لْ رِ ) تعبيرى است از حج و عمره در روايتى منقول از امام صادق(عليه السلام). اشعار (اِ) نشان كردن قربانى فرستاده شده به مكه است و آن چنان است كه كوهان شتر قربانى را از جانب راست بشكافند و با خون او آغشته كنند و از ميقات بدين گونه به سوى منى سوق دهند. اشعار خاص حج قرآن است (كه هدى را از ميقات سوق مى دهند) و در حج قرآن اگر قربانى شتر باشد در بستن احرام با تلبيه و يا با اشعار اختيار است و با اشعار، احرام محقق شده و احتياجى به تلبيه (لبيك گفتن) نيست. (توضيح مناسك حج، ص 15; فلسفه و اسرار حج، ص 173; حج و عمره، ص 9; حجة التفاسير، مقدمه، ص 939; ناسخ التواريخ، حضرت رسول، ج 4، ص 3). اشعار البدن (اِ رُ لْ بُ) تفصيل (ك) اشعار (مبسوط در ترمينولوژى حقوق). اشعار بدنه (بَ دَ نِ) تفصيل (ك) اشعار. اشواطه (اَ) جمع (ك) شوط (لغت نامه). اشواط سبعه هفت (ك) شوط. اشُهر حج (اَ هُ رِ) ماه هاى حج كه عبارتند از شوال، ذى قعده، ذى حجه (ميقات حج، ش 4، ص 92). اشهر حرم (ـ حُ رُ) فاذا انسلخ الاشهرالحرام (توبه ـ 6). ـ به گفته برخى مقصود چهار ماه حرام (ذى قعده، ذى حجه، محرم و رجب) است. يعنى همان چهار ماهى كه كشتار در آن حرام شده و از اين ميان ماه هاى ذى قعده و ذى حجه ماه انجام مناسك حج هستند. (مجمع البيان; و...) اشهر معلومات (ـ مَ) الحج اشهر معلومات (بقره ـ 197). ـ اشهر حج، ماه هاى حج، كه عبارتند از شوال، ذى قعده، ذى حجه (مجمع البيان; و...) 16 اصحاب صفه عنوان مهاجرين ساكن در (ك) صفه. اصحاب عقبه (عَ قَ بِ) اهل عقبه. اصحاب كيد. شهرت 13 (يا 14 يا 16) تن از صحابه كه در مراجعت رسول الله از حجة الوداع در عقبه (گردنه) به نيت كشتن آن حضرت قصد رم دادن شتر ايشان يا قطع تسمه زير شكم شتر و حمله به حضرت را نمودند. (برخى شكل گرفتن اين نيت را در مراجعت از غزوه تبوك ذكر كرده اند) اما حضرت به وحى از اين نيت آگاه شد و اين عده نقاب پوش بر قصد خود موفق نشدند و حضرت نام اينان را براى حذيفه شمرد و فرمود تا زمان حيات پيامبر اين اسامى را فاش نكند. (ريحانة الادب; حيوة القلوب، ج 2، ص 482; مجمع البيان، ج 11، ص 158; تبصرة العوام). اصحاب عقبه اول شهرت دوازده تن از مردم يثرب (شش تن از قبيله اوس و شش تن از قبيله خزرج) كه در سال دوازدهم بعثت در موسم حج در محل عقبه با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) بيعت كردند. اصحاب عقبه دوم شهرت هفتاد (يا هفتاد و دو يا هفتاد و سه) تن از مردم يثرب (از قبايل اوس و خزرج) كه در سال سيزدهم بعثت در ايام تشريق از ماه ذى حجه (ماه حج) در محل عقبه با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) بيعت كردند. اصحاب فيل الم تر كيف فعل ربك باصحاب الفيل (فيل ـ 1). ـ شهرت گروهى كه همراه فيلان عازم مكه شدند جهت تخريب (ك) كعبه. اصحاب معلقات شهرت شاعرانى كه اشعار خود را بر ديوار كعبه آويخته بودند، يعنى صاحبان (ك) معلقات. اصناف الاسلام (اَ فُ لْ اِ) همان اهل (ك) صفه (فهرست كشف الاسرار، ص 802). اضأة ابن عقش همان (ك) اضأة لبن. اضأة لبن (اَ ء ة ل) يا اضأه ابن عقش (به معنى دره يا مسيل ابن عقش) محلى است كه از جانب جنوب حد حرم مكه مى باشد و در سر راه يمن در فاصله دوازده كيلومترى قرار دارد و ميقات عمره مفرده (از داخل مكه) است. (لغت نامه; تاريخ و آثار اسلامى، ص 130; فرهنگنامه حج و عمره، دفتر اول، ص 28; قبل از حج بخوانيد، ص 77). اضحات (اَ). 1. روز اضحى (روز عيد قربان). 2. گوسفند كه در روز اضحى ذبح كنند. (لغت نامه) (â). اضحى (اَ حا) روز عيد قربان. دهم ذى حجه كه حجاج در منى و مسلمانان در خانه خود قربانى كنند. «اضحى» از ماده «ضحى» است به معناى ارتفاع روز امتداد نور آفتاب و هنگامى است كه خورشيد بالا مى آيد (قبل از ظهر) و آن موقع را «ضحى» گويند. و چون قربانى قبل از ظهر (دهم ذى حجه) و در وقت گسترش نور آفتاب ذبح مى شود آن را «اضحيه» يا «ضحيه» گويند. اضحيه (اُ ىَ ّ) قربانى مستحب روز عيد (ك) اضحى. اضطباع (اِ طِ) رداء (احرام) را از زير بغل راست بر كتف چپ انداختن; در اين صورت دوش راست برهنه ماند و دوش چپ پوشيده گردد. (لغت نامه). ـ رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در عمره قضيه دستور داد كه رداى احرام را از زير بغل راست بر روى شانه چپ بيفكنند و اين تكليف مخصوص عمره قضيه و اوضاع و احوال ويژه آن روز بوده است. اينك تكليف احرام همان كيفيت معهود است كه بازوى چپ و راست هر دو پوشيده باشد. (آداب عمره قرآن، ص 40 و 43). اضطرارى اول همان (ك) اضطرارى مشعر (1). اضطرارى دوم همان (ك) اضطرارى مشعر (2). اضطرارى روزانه همان (ك) اضطرارى مشعر (2). اضطرارى شبانه 1. همان (ك) اضطرارى عرفات. 2. همان (ك) اضطرارى مشعر (1). اضطرارى عرفات يا اضطرارى شبانه مراد وقوف در عرفات است در شب دهم ذى حجه براى شخص مضطر. اضطرارى مشعر مراد وقوف در مشعر است (به دو گونه) براى شخص مضطر: 1. اضطرارى اول يا اضطرارى شبانه، وقوف در مقدارى 17 از شب دهم ذى حجه است در مشعر. 2. اضطرارى دوم يا اضطرارى روزانه وقوف بعد از طلوع آفتاب دهم ذى حجه است تا پيش از ظهر در مشعر. اطحل (اَ حَ) همان (ك) كوه ثور اطرست حروفى رمزى است در اشاره به اعمال عمره تمتع كه توسط شيخ بهايى وضع شد: 1= احرام (بستن). ط= طواف (خانه كعبه نمودن). ر= ركعتين (دو ركعت نماز طواف گزاردن). س= سعى (رفت و برگشت ميان صفا و مروه نمودن). ت= تقصير (از مو يا ناخن چيدن) (حجة التفاسير، ج 6، ص 173; اصول فقه، فقه، ص 94). آطام جمع «اُطم» نام دژهايى است كه در عصر جاهلى در مدينه وجود داشته اند و تعداد آن ها زياد بوده است. در حديث آمده است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) از ويران كردن آطام اهل مدينه نهى كرد و فرمود: اين ها زيور مدينه هستند. (ميقات حج، ش 36، ص 109). اعتدلوا (اِ تَ دِ لُ) (ك) استووا. اعتمار (اِ تِ) عمره به جاى آوردن (لغت نامه). اعلام حرم (اَ) نام ستون هايى بتونى مكعب مستطيل شكلى كه به ارتفاع سه متر در انتهاى هر يك از حدود حرم مكه نصب شده اند. (ميعادگاه عشاق، ص 119). اعمال حج (اَ) احكام و افعال و واجباتى هستند كه در زيارت كعبه در مراسم حج (افراد، تمتع و قرآن) انجام مى دهند. اعمال عمره احكام و افعال و واجباتى هستند كه در زيارت كعبه در مراسم عمره (تمتع، مفرده) انجام مى گيرند. اعمال منى افعالى كه در روز عيد قربان (دهم ذى حجه) بايد در سرزمين منى به جا آورد. اعنه (اَ عِ نَ ّ) از (ك) مناصب كعبه (1). آغاوات خواجگان حرم مسجد النبى را گويند كه از يادگارهاى دوره عثمانى بودند. (حج آن طور كه من رفتم، ص 44).â اغوات (اَ غَ) شهرت خواجگان حرم مدينه در ميان مردم. (ميقات حج، ش 17، ص 155).ل افاضه (اِ ضِ) ثم افيضوا من حيث افاض الناس. (بقره ـ 199). 1. افاضه از عرفات كوچ كردن از عرفات و رفتن به مشعرالحرام است پس از غروب روز نهم ذى حجه. 2. افاضه از مشعر كوچ كردن از مشعرالحرام و رفتن به منى است پس از سر زدن خورشيد روز دهم ذى حجه. 3. افاضه از منى كوچ كردن از منى و رفتن به مكه است در عصر روز دوازدهم ذى حجه. آفاقى همان (ك) اهل آفاق افراد همان (ك) حج افراد افساد حج (اِ) يعنى ابطال حج به وسيله زائر به اين كه كارى كند كه حج خود را تباه و باطل گرداند. افساد حج ناشى از اخلال عمدى در افعال حج است. گاه اخلال سهوى هم به حكم شارع ملحق به اخلال عمدى مى شود. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق) افعال حج افعال واجبه حج افعال عمره افعال واجبه عمره اقتراض مستطيع قرض كردن مستطيع است براى حج گزاردن آن گاه كه او را مالى باشد كه نتواند با آن زاد و راحله تهيه كند. پس در وقت مناسب مال خود را بفروشد و آن قرض را بدهد و يا از محلى ديگر اداى دين كند. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق) اقسام حج عبارتند از: حج افراد، حج تمتع و حج قرآن (رساله نوين، ج 1، ص 218; فقه فارسى با مدارك، ص 70) اقسام عمره عبارتند از: عمره مفرده و عمره تمتع (مناسك حج، مسئله 135; فقه فارسى با مدارك، ص 78) اكالة البلدان (اَ كَّ لَ تُ لْ ـ بُ لْ) از اسامى مدينه است به جهت آن كه: 1. بر ساير شهرها علو مقام و برترى دارد. (احكام حج و 18 اسرار آن، ص 293) 2. بر ساير شهرهاى اين منطقه از نظر ارتفاع مسلط بود. (حرمين شريفين، ص 293) 3. مخارج شهر مدينه از طريق پرداخت ماليات شهرهايى كه توسط مسلمين فتح شده بود تأمين مى گرديد. (ميقات حج، ش 7، ص 160) اكالة القرى (ـ قُ را) از اسامى مدينه است به جهت آن كه: 1. شهرهاى ديگر را تحت الشعاع خود قرار داد. (احكام حج و اسرار آن، ص 293) 2. مخارج شهر مدينه از طريق پرداخت ماليات هاى شهرهاى ديگرى كه توسط مسلمانان فتح شده بود تأمين مى گرديد. (ميقات حج، ش 7، ص 159 و 160) 3. از آن جا به ساير شهرها و بلاد غير مسلمان كه درصدد توطئه عليه اسلام برمى آمدند حمله مى شد و بعد از پيروزى اموال غنيمتى و اسيران به مدينه منتقل مى شدند. الال (اَ) همان (ك) كوه رحمت الحاد (اِ) از حد در گذشتن در حرم (كعبه). ميل به ظلم در آن و رعايت نكردن و هتك حرمت آن. به قولى ستم كردن در حرم. به قولى احتكار در حرم مكه (لغت نامه) آل سعود خاندان حاكم بر كشور (ك) عربستان سعودى آل شيبه (شَ بِ) خاندانى در مقام (ك) سدانت الملم (اَ لَ لَ) همان (ك) يلملم ام (اُ م ّ) از اسامى مكه است چون اعظم بلاد است يا قبله گاه امم است يا وسط كره ارض است. (ميقات حج، ش 21، ص 123) امارت حج سرپرستى قافله حج. منصبى كه ارتباط مستقيم با حكومت اسلامى دارد و از زمان صدر اسلام حاكمان جامعه با تأسى به سيره پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در موسم حج يا خود عازم زيارت بيت الله شده و امارت حج را برعهده داشتند و يا فردى را به عنوان نماينده خود اميرالحاج منصوب مى كردند. در سال نهم هجرى رسول خدا امارت حجاج و انجام مراسم حج را به حضرت امير على(عليه السلام)واگذار فرمود (ابتدا آن جناب ابوبكر را به سرپرستى روانه كرد اما به فرمان خداوند حضرت على(عليه السلام) را مأمور ابلاغ آيات سوره برائت به كفار مكه نمود و ايشان در راه آيات از راه ابوبكر گرفتند.) حضرت امير(عليه السلام) طبق روايات منقول در يوم النحر خطبه ايراد فرمود كه كسى عريان طواف خانه نكند و مشركى در اين سال حج به جاى نياورد و هر كه مدتى (براى پيمان) دارد همان مدت محترم است و هر كه مهلتى ندارد مهلت او چهار ماه است. در سال دهم هجرى رسول الله خود شخصاً سرپرستى حج را داشت و بعدها وظيفه امارت حج به خلفا اختصاص يافت كه كه شخصاً قافله حج را سرپرستى مى كردند و يا كسى را به اميرى حج منصوب مى نمودند. و وظيفه امير حج رهبرى حجاج مكه و عودت و محافظت آنان و امنيت در اثناى سفر بوده است. ماوردى گويد «اميرحاج» بايد مراقب ده چيز باشد: 1. فراهم بودن و پراكنده نشدن مردم هنگام عزيمت و حركت و نزول. 2. معين كردن رهبرى براى هر طايفه تا در حركت پيرو او باشند و در نزول اطراف او فرود آيند و از دور نشوند. 3. آهسته رفتن كاروان تا واماندگان بتوانند بدان برسند و ضعيفان همراه بتوانند راه سپرند. 4. بردن كاروان از راه آسانى كه در آن آب و آذوقه فراوان باشد (نه از راه سخت و كم آب) 5. جست و جوى آب و آذوقه در صورت كمبود و نبود. 6. گماردن نگهبانان بر كاروان به هنگام حركت و نزول تا دزدان در مال ايشان طمع نكنند. 7. دور كردن مزاحمان سفر كه مانع كاروان مى شوند به جنگ يا به بذل. 8. فيصله دادن اختلافات كاروانيان نه به اجبار، مگر آن كه دو طرف به حكم او تسليم شوند و او صلاحيت قضا داشته باشد. 9. آرام كردن آشوبگران قافله و تأديب نمودن خائنان (در حد تنبيه) 10. رعايت وقت حركت و مدت سفر تا كاروان به موقع به حج رسد و از تنگى وقت ناچار به شتاب نشود و چون به 19 ميقات رسد فرصت احرام به كاروان دهد و اگر وقت باشد كاروان را به مكه برد تا با مكيان به مواقف روند، و اگر وقف تنگ باشد يكسر به عرفه رود كه مبادا به موقع نرسد و حج فوت شود... و چون مردم حج بكردند روزى چند براى انجام كارهايشان فرصت دهد و در حركت عجله نكند و به هنگام بازگشت كاروان را از مدينه ببرد تا قبر پيغمبر را زيارت كند كه اقتضاى حرمت پيغمبر و حقوق وى چنين است. تا به هنگام بازگشت نيز همه شرايط رفتن را رعايت كند تا كاروان به شهر خود برسد آن گاه ولايت وى پايان پذيرد. (تاريخ سياسى اسلام، ترجمه پاينده، ج 2، ص 350; ناسخ التواريخ، حضرت رسول، ج 3، ص 248; تفسير نمونه، ج 7، ص 278; دايرة المعارف فارسى; لغت نامه; ميقات حج، ش 30، ص 82) ام الارضين (اُ م ـ ُّ لْ اَ) از نام هاى مكه است (فرهنگ نفيسى) ام الدود (ـ د ُّ) موضعى است بر سر دو راهى ورود به مكه كه يك راه به محله باب السعود در منطقه حرم و صفا و مروه منتهى مى شود كه آن را «طريق الحرام» مى گويند; ديگرى راهى است كه معابده منتهى مى گردد كه آن را «طريق الخريق» مى نامند و از نزديكى ام الدود است كه تلبيه قطع مى شود. (با ما به مكه بياييد، ص 28) ام راحم (اُ مَ ّ ـ ر) از نام هاى مكه است. (ميقات حج، ش 4، ص 141) ام رحم (ـ رُ) از نام هاى مكه معظمه است به مناسبت رحمتى كه خداوند به اين شهر عطا فرموده و اين كه پناهندگان به اين خانه در رحمت آفريدگار قرار مى گيرند. (تاريخ تحليلى اسلام، ج 1، ص 65; حرمين شريفين، ص 14; فرهنگ نفيسى; ميقات حج، ش 2، ص 219، ش 4، ص 141) ام رحمان (ـ رَ) از نام هاى مكه است (تاريخ و آثار اسلامى، ص 37) ام رحمه (ـ رَ مِ) از نام هاى مكه است (ميقات حج، ش 4، ص 141) ام روح از نام هاى مكه است به علت رحمت فراوان پيرامون آن (ميقات حج، ش 4، ص 145; تاريخ و آثار اسلامى، ص 37) ام زحم (ـ زُ) از نام هاى مكه است به علت ازدحام مردم در آن (تاريخ و آثار اسلامى، ص 37; ميقات حج، ش 4، ص 141) ام صبح (ـ صُ) از نام هاى مكه است (لغت نامه; فرهنگ نفيسى) ام صح(1) از نام هاى مكه است (ميقات حج، ش 4، ص 133 و 145) ام الصفا (اُ م ُّ ص َّ) از نام هاى مكه است، چون براى كسانى با خلوص ايفاى فريضه حج مى كنند گشايش خاطر و صفا حاصل مى گردد. (ميقات حج، ش 21، ص 123) ام القرى (ـ لْ قُ را) لتنذر ام القرى (انعام، 92; شورى، 70) ـ نام مكه معظمه است (به معنى مادر واصل قريه ها) و در جهت اين نام وجوهى گفته اند چون: 1. قبله مسلمين است. 2. داراى مركزيت است. 3. مركز آبادى هاى حجاز است. 4. در وسط زمين (نزديك خط استوا) است. 5. مقام آن نسبت به شهرها و قراى ديگر بلندتر است. از لحاظ عظمت و قداست مهم ترين شهر روى زمين است. 6. زيارتگاه خدا پرستان است، چرا كه در قلب خود خانه اى را جاى داده كه نخستين خانه براى همه انسان ها و مايه بركت و هدايتگر جهانيان است و اين خود انگيزه اى است براى انسان هاى با ايمان كه از تمام نقاط به سوى اين ديار روى آورند. 7. زمين از زير آن گسترده شده است. يعنى اولين محل منعقد شده و خشكيده از زمين است. در آغاز آفرينش نخستين محلى كه از زير آب بيرون آمد محل بيت الحرام بود و خشكى هاى زمين از آن جا گسترش پيدا كرد. پس ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. در «لغت نامه» كلمه «صح» (صُ حّ) به معنى بهى و برائت از هر عيب آمده است. 20 اصل و مبدأ هر سرزمينى و هر ديارى است. (قاموس قرآن; دائرة الفرائد; تاريخ مكه، ص 16; ميقات حج، ش 2، ص 212 به بعد، ش 4، ص 137 به بعد) ام المشاعر (ـ لْ مَ عِ) از نام هاى مكه است چون اصل مشاعر حج و مركز مواضع مسعوده اى است كه در آن امكنه اداى عبادت حج مى شود. (ميقات حج، ش 21، ص 123 و 130) ام كوثى (ثا) از نام هاى مكه است. (تاريخ و آثار اسلامى، ص 37; ميقات حج، ش 4، ص 143) امير حاج سرپرست قافله حج. صاحب منصب (ك) امارت حج امير حج پيشواى حاجيان (فرهنگ آنندراج) صاحب منصب (ك) امارت حج امين (اَ) و هذاالبلد الامين (تين ـ 3) لقب مكه معظمه كه از طرف خداوند شهر امن و داراى امنيت معرفى گرديده و خداوند به آن سوگند ياد كرده است، و گويند مكه قبل از بعثت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) نيز محل امنيت بوده است. (دائرة الفرائد، ج 2، ص 851) امينه (اَ نِ) از اسامى مكه است چون مطلع وجود حضرت نبى امين است. (ميقات حج، ش 21، ص 123) انصاب (اَ) جمع نصب، به تفاوت نقل: 1. سنگ هاى مخصوصى بوده اند كه بت پرستان در اطراف كعبه نگهدارى مى كرده و قربانى هاى خود را براى بت روى آن ذبح مى كردند. 2ـ بت هاى مخصوصى بوده اند كه در جايگاه خاصى نگهدارى مى شده و قربانى ها را روى آن ذبح مى نمودند و با خون قربانى آن را رنگين مى كردند. انصاب الحرم (اَ بُ لْ حَ رَ) حدهاى حرم. سنگ ها كه بركنار حرم نهاده بودند. علاماتى بود كه عثمان در سال 26 هجرى به وسيله آنها حرم را تحديد حدود كرد. (لغت نامه; مبسوط در ترمينولوژى حقوق) انصار (اَ) جمع نصير و ناصر (يارى كننده) لقب آن دسته از مسلمانان اهل مدينه است كه پس از هجرت پيامبر از مكه به مدينه به او ايمان آوردند و نصرتش دادند و يارى كردند و در پيشرفت اسلام كمك هاى بسيارى نمودند. اين صفت چنان بر اين دسته غلبه يافت كه حكم اسم پيدا كرد و اين لقب چنان اهميت يافت و موجب مباهات و مفاخره گرديد كه انصار آن را بر نام قبيله هاى خود (اوس و خزرج) ترجيح دادند. (دايرة المعارف فارسى) انقاب المدينه (اَ بُ لْ) انقاب جمع «نَقب» است به معناى راه تنگ و باريك. و مراد از انقاب المدينه راه هاى مدينه منوره است. (ميقات حج، ش 36، ص 118) اودية المدينه (اَ ىِ تُ لْ) وادى هاى مدينه (ميقات حج، ش 36، ص 119) اوطاس وادى عقيق كه ميقات است از اوطاس يا «بريدالبعث» شروع مى شود تا مسلخ و از آن جا تا... (فقه فارسى با مدارك، ج 3، ص 84) اولاد شيخ شهرت نسل شيخ محمد بن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابيه، مذهب حاكم در ( ) عربستان سعودى. اول مدينه همان (ك) پيش مدينه. او وار نحط رس طرمر رمز حج تمتع است. حروف رمز در اشاره به اعمال حج كه شيخ بهايى ترتيب داد: ا= احرام بستن و= وقوف (عرفات) و= وقوف (مشعرالحرام) ا= افاضه (كوچ از مشعر به منى) ر= رمى (جمره عقبه) ن= نحر (شتر يا ذبح گاو و يا گوسفند يا بز) ح= حلق (تراشيدن موى سر) ط= طواف (زيارت خانه خدا) ر= ركعتين (دو ركعت نماز طواف) س= سعى (بين صفا و مروه) ط= طواف (نساء) ر= ركعتين (دو ركعت نماز طواف) م= مبيت (بيتوته در منى) 21 ر= رمى جمرات ثلاث (حجة التفاسير، ج 6، ص 173; حج برنامه تكامل) اهل آفاق آفاقى (منسوب به آفاق جمع افق، آنچه كه از اطراف زمين ظاهر است) اصطلاحى است كه در فقه شيعه توسط متأخران به كار برده شده، به معنى كسى است كه از خارج از مواقيت به حرم مى آيد; در برابر اهل مكه. ميقات آفاقيان برحسب اختلاف جهاتى كه از آن به سوى حرم مى آيند مختلف است. آفاقى حج تمتع را بايد انجام دهد. (دايرة المعارف فارسى، ذيل آفاقى; و...) اهلال (اِ) 1. در احاديث مجازاً مترادف احرام به كار رفته. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق) 2. بانك لبيك زدن. بلند گفتن حاج لبيك را (مبسوط در ترمينولوژى حقوق; لغت نامه) اهل الله (اَ لُ ـ لاّ) اهل مكه را گويند. (ميقات حج، ش 7، ص 18;مبسوط در ترمينولوژى حقوق) اهل التلبيه (ـ ت َّ ىِ) «لبيك اهل التلبيه» از اذكار «تلبيه مستحب» است و «اهل التلبيه» خداوند متعال است كه شايسته است لبيكش گفته شود. اهل الحاضره (ـ لْ ضِ رِ) از تاريخ هجرت پيامبر تا روز فتح مكه، سكنه شهر مدينه را اهل الحاضره ناميدند. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق) اهل حج همان (ك) اهل موسم اهل حرم اهالى مكه را گويند. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق) اهل حرمين (حَ رَ مَ) اهل مكه و مدينه. (دايرة المعارف بزرگ اسلامى، ذيل اجماع) اهل حله همان (ك) حله اهل حمس همان (ك) حمس اهل صفه عنوان مهاجرين ساكن در (ك) صفه اهل موسم (مَ سِ) اهل حج، زائران بيت الله. (مبسوط در ترمينولوژى حقوق) اهل موقف (مَ قِ) آنان كه در (موقف) عرفات و مشعر براى انجام مراسم حج حاضر مى شوند. اهل مكه آنان كه نوع حجشان افراد يا قرآن است. در مقابل اهل آفاق (كه حج تمتع به جا مى آورند.) اهلّه قمر (اَ هـِ لَ ّ ءِ قَ مَ) يسئلونك عن الأهلة قل هى مواقيت للناس و الحج (بقره ـ 189) ـ اشكال مختلفه قسمت روشن ماه است در ضمن دوران به گرد زمين در ظرف يك ماه قمرى، و از آن جا كه بناى اكثر اعمال مسلمين از جمله حج برمبناى ماه هاى قمرى است رؤيت هلال ماه جهت تعيين اول ماه ضرورى و مورد احتياج است. اهليه صورتى به شكل هلال از برنج كه بر سر هر گنبد در مسجدالحرام گذارده اند. (ميقات حج، ش 12، ص 132) آيات بينات (بَ ىِّ) فيه آيات بينات مقام ابراهيم و من دخله كان آمنا (آل عمران ـ 67) ـ نشانه هاى آشكار كعبه و از نشانه هاى روشن خانه كعبه مقام ابراهيم و امنيت آن است و به گفته مفسرين آيات روشن عبارت است از مقام ابراهيم، حجرالاسود، حطيم، زمزم، مشعرها، اركان بيت، ازدحام بيت و بزرگداشت آن. و از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه درباره آيات بينات از مقام ابراهيم و حجرالاسود و حجراسماعيل نام بردند. (مجمع البيان; ميقات حج، ش 8، ص 106; نگرشى اجتماعى به كعبه و حج، ص 44) آيات حج (حَ جّ) برخى از آيات قرآن مجيد در باب حج عبارتند از: 1. و اذن فى الناس بالحج (حج ـ 28) 2. واتمواالحج والعمرةلله (بقره ـ 196) 3. واذان من الله ورسول الى الناس يوم الحج الاكبر (توبه ـ 3) 4. و لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلاً (آل عمران ـ 97) 5. ان الصفا و المروة من شعائر الله فمن حج البيت او اعتمر (بقره ـ 158) ايام احرام روزهايى كه شخص در مراسم حج در حال 22 احرام به سر مى برد و محرم است. ايام تشريق (تَ) روزهاى يازدهم و دوازدهم ذى حجه را گويند(1) و به اختلاف نقل به جهت: 1. تابش ماهتاب در طول شب 2. رمى و قربانى بعد از طلوع آفتاب 3. رفتن به سوى مشرق (به طرف مساكن خود) 4. منع از قربانى گوسفند مشرقه (گوش شكافته) 5. برق زدن خورشيد بر خون هايى ريخته شده و تلألو و درخشندگى آنها 6. خشك كردن گوشت قربانى در آفتاب ظرف سه روز پس از عيد قربان براى ذخيره ايام جمع همان (ك) ايام منى (لغت نامه، ذيل جمع) ايام حج ماه هاى حج يعنى شوال، ذى قعده، ذى حجه. ايام رمى روزهاى دهم و يازدهم ودوازدهم (و سيزدهم) ذى حجه كه در مراسم حج، جمرات رمى مى شوند. (روز سيزدهم ذى حجه براى كسى است كه تاقبل از غروب آفتاب روز دوازدهم ذى حجه از منى بيرون نرفته باشد.) ايام رمى الجمار يوم النحر و ايام تشريق (مبسوط در ترمينولوژى حقوق) (ك) ايام قربانى روزهاى دهم و يازدهم و دوازدهم ذى حجه و در منى در روز دهم قربانى كنند. (ك) ايام نحر ايام معدودات (مَ) واذكروالله فى ايام معدودات (بقره ـ 203) 1. ماه رمضان است. 2. روز عيد قربان و دو روز بعد از عيد است. 3. سه روز بعد از عيد قربان است يعنى ايام تشريق. (حجة التفاسير، تعاليق، ص 82، ج 1، ص 155) ايام معلومات (مَ) ليشهدوا منافع لهم ويذكروا اسم فى ايام معلومات (حج ـ 28) 1. دهه اول ذى حجه را گويند. 2. روز عيد (قربان) است و سه روز بعد از آن يعنى ايام تشريق. (مجمع البيان; دائرة المعارف تشيع) ايام منى (مِ نا) روزهاى دهم و يازدهم و دوازدهم ذى حجه كه طى آن حجاج در مراسم حج در سرزمين منى اعمالى را انجام مى دهند: 1. روز دهم، رمى جمره عقبه، قربانى و حلق (يا تقصير) 2. روز يازدهم، رمى جمره اولى و جمره وسطى و جمره عقبى. 3. روز دوازدهم، رمى جمره اولى و جمره وسطى و جمره عقبى. ايام نحر (نَ) روزهاى دهم و يازدهم و دوازدهم ذى حجه (فرهنگ علوم) پنجمين عمل از اعمال حج تمتع قربانى كردن در سرزمين منى مى باشد و اصطلاح نحر در مورد قربانى كردن شتر به كار برده مى شود. ايام وقفه (وَ فِ) روزهاى توقف حجّاج در مكه جهت انجام حج. ايداع واجب گردانيدن حج بر خود. واجب كردن حج را برخود به تطيب زعفران به جهت احرام. (لغت نامه) ايمان والذين تبوّءوالدّار والايمان من قبلهم (حشر ـ 9) نام مدينه است، زيرا مردم مدينه الگو و مظهر ايمان بودند. (ميقات حج، ش 7، ص 160; اعلاق النفيسه، ص 88; حرمين شريفين، ص 116) آينه نگاه كردن در آيينه (چه براى زينت باشد چه براى زينت نباشد) براى محرم حرام است ولكن اگر نگاه كرد به آيينه مستحب است دوبار تلبيه بگويد. (توضيح مناسك حج، ص 44) ايوان صفه همان (ك) صفه * ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. و اسم با مسمايى است زيرا اين ايام روشنى جان و روح انسان است و چه بسا انسان هايى كه در پرتو اين مراسم عالى و ياد خدا بودن روح و روانشان روشن گردد. (ميقات حج، ش 29، ص 11)
  10. بهار خانم

    فرهنگ لغت ایرانی(طنز)

    قبولی در دانشگاه: نتیجهای است که در کمال عدالت و انصاف، هیچ ربطی به رتبهی کسب کردهتان ندارد بیمهی عمر: قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود سریال: فیلمیست چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین شیوههای دزدی را به شما آموزش میدهد تلفن همراه: وسیلهای سهکاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن و نهایتا عکس گرفتن است مترو: سونای بخار متحرک عذرخواهی: در ایران دمده شده و بجای آن از توجیه استفاده میشود آثار باستانی: خرابههایی که هرچه زودتر باید نابود شوند چون خیلی جا گرفتهاند خودپرداز: دستگاهیست که همیشهی خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد و اگر صفی در کار نباشد ۹۹٫۹۹ درصد خراب است اداره: محلی که شما بعد از تنشها و جدلهای منزل در آنجا استراحت میکنید مجرم: فردی که هیچ فرقی با سایر افراد ندارد و تنها تفاوتش در این است که توانستهاند او را دستگیر کنند گارانتی: یک اسم زیبا و خوش تلفظ تحقیق: کپی-پیست کردن مقالات اینترنتی شب امتحان: حکم بین دو نیمه در فوتبال ایران در زمان مربیگری مایلیکهن را دارد و فقط باید توکل کرد به خدا و دعا خواند شناسنامه یا کارت ملی: دفترچه و کارتی که یکی بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتش لازم است بزرگراه: نوعی پیست رالی به همراه یادگیری آپ تو دیتترین فحشهای باناموسی و بدون آن! رئیس: فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی زود میآید و زمانی که شما زود به اداره میروید یا دیر میآید و یا مرخصی است ایرانسل: خط تلفنی است جهت مزاحمت و سر به سر گذاشتن دوست و آشنا از پذیرفتن خانمهای بد حجاب معذوریم: تابلویی که در همهجا نصب شده، جهت کرکر خنده و عوض کردن روحیهی مردم سطل آشغال: وسیلهییست موجود در خیابانها جهت ریختن زباله در اطراف آنها مدرک تحصیلی: کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع، قیمتش فرق میکند حراج: اصطلاحیست که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده و با ماژیک قرمز روی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج میکنند. و غیره (و …): نشانهای برای باوراندن این مطلب که شما بیش از آنچه تصور میکنید، میدانید
  11. به بهانه روز آمار و برنامه ریزی لزوم نهادینه شدن فرهنگ آمار کیفی [align=justify]علم آمار، دانش بکارگیری داده های تجربی برای تولید بهترین اطلاعات است. امروزه وقتی در جامعه سخن از آمار می شود بدون توجه به دانش بودن آمار و فرمولهای پیچیده علمی آن حوزه، ذهنها متوجه ارقام و شاخصهای رقمی اطلاعات در محورهای مختلف فعالیتهای موجود می شود. البته این نکته را نباید منفی تلقی کرد، بلکه لازم است در این زمینه به نحوی فرهنگ سازی شود که توجه افکار عمومی علاوه بر جلب شدن به آمار رقمهای کمی، به «آمارهای کیفی» شامل رویکردهای اساسی و میزان تحقق سیاستهای کلان و برنامه های اعلامی نیز جلب شود. آمار کمی اطلاعات در زمینه های مختلف تنها قدمهای اولیه برنامه ر یزی و اجرای برنامه ها محسوب می شود. شاخص سازی از اقلام آماری باید یکی از فعالیتهای مستمر بخشهای آمار و برنامه ریزی دستگاههای اجرایی باشد و برنامه ها و گزارش عملکرد از اجرای آنها براساس شاخصهای احصاء شده مورد نقد و بررسی قرار گیرد. شاخصها و آمار و اطلاعات ابزار سنجش عملکرد نیروهای فعال کشور در بخشهای مختلف است که متأسفانه هنوز نتوانسته است جایگاه حقیقی خود را بدست آورد. باور به برنامه ریزی و رسیدن به اهداف سند چشم انداز کشور کمک می کند تا ادبیات به کارگیری آمار و شاخص بعنوان سنجه های میزان فعالیت و حرکت در مسیر پیشرفت در جامعه نهادینه شود و به زبان عمومی مکالمات میان دستگاهی دولت و سایر بخشها تبدیل شود. وجود این مسئله که هنوز پس از گذشت ۳۰ سال از انقلاب شکوهمند اسلامی که با ندای استقلال شروع کرد تا به انسجام جمهوری اسلامی برسد، مقامات مسئول با زبان آمار و اطلاعات و میزان مستند پیشرفتها براساس شاخصهای مقایسه ای سخن نمی گویند و حتی کارشناسان بخشهای مختلف کمتر از این زبان به عنوان ختم کلام استفاده می کنند. این سلوک نه زیباست و نه زیبنده ایران اسلامی تعریف شده در دنیای کنونی، استفاده از آمار و ارقام و تمسک به شاخصهای دقیق نه تنها به فرونشاندن جو ناسالم تخریب و بحثهای بی مورد کمک می کند، بلکه برعکس سالم سازی جامعه براساس ترویج سخن مستند و جایگزینی استدلال بجای بحثهای بی اساس و مخرب و نظارت گسترده افکار عمومی و مردم را ترویج و توسعه می دهد. وقایع موجود را همانگونه که هست برای مردم تشریح می کند و فرهنگ استدلال و حرف منطقی را همه گیر می کند. همه افراد جامعه و به ویژه کسانی که صاحب مسئولیتهایی در کشور هستند باید تلاش کنند تا براساس وضعیت و واقعیتهای موجود، وضعیت مطلوب را در حیطه کاری خود تعریف کنند و به آمار و شاخصهای برنامه ترسیمی برسند. بنابراین در یک نگاه جامع و کلی پیشرفت کشور را می توان به میزان ارقام دقیق تولیدی سالانه در فعالیتهای هر حوزه ارتباط داد و براین اساس تحلیل نمود. با توجه به نقش اساسی آمار و اطلاعات در برنامه ر یزی ملاحظه می شود که کشورهای پیشرفته همان کشورهایی هستند که حوزه مشمول آمار و اطلاعات وضعیت موجود خود را در سطح گسترده و کاملی دارند و در مقابل، کشورهای کمتر توسعه یافته حوزه آماری زنده و به روز کمتری دارند، دولت در این کشورها حتی در آمار نیروی انسانی، امکانات، کمیت و کیفیت خدماتی که ارائه می نماید نیز دچار مشکل است. ماده ۵۶ قانون برنامه چهارم توسعه بر شکل دهی منظومه آمار ملی و مکانی کشور مبنی بر اصلاح و تقویت مدیریت اطلاعات و آمار ملی، استانداردها، ضوابط، تولید و ارائه آمارهای ثبتی، تقویت و ایجاد پایگاه های اطلاعات آماری و اطلاع رسانی و ارتقای فرهنگ آماری طی سالهای برنامه تأکید دارد. ایجاد سامانه هایی که بتواند اطلاعات وضع موجود جامعه را دقیق و به هنگام ارائه نماید از اولین گامهای پیشرفت است. در صورتی که کشور بتواند وضعیت آمار و اطلاعات و شاخصهای منتج از آن را به صورت دقیق و فوری تبیین نماید، پیامدهای زیر را می توان از آن انتظار داشت: ۱) انتظارات مجموعه عناصر جامعه براساس وضع موجود شکل می گیرد. ۲) برنامه ریزان می توانند با استفاده از آمار و اطلاعات موجود وضعیت مطلوب را طراحی و زمانبندی کنند و هدف نهایی را برای حوزه های مختلف مشخص نمایند. ۳) مجموعه عوامل نظارتی در جامعه از مردم و رسانه های جمعی گرفته تا سازمانهای دولتی و حکومتی نظارتی می توانند گزارش وضع موجود و فاصله آن از اهداف را به سهولت تنظیم نمایند، تا برنامه ریزان اصلاحات لازم را در برنامه های طراحی شده بعمل آورند. ۴) سخنوران مسئول با تکیه بر آمار و اطلاعات و با پشتوانه ای قوی و مستدل از عملکرد حوزه کاری خود دفاع می کنند و زمینه هرگونه سوء استفاده احتمالی از بین رفته و داوران عمومی جامعه بر میزان تحقق اهداف به ارزیابی، نظارت و قضاوت می نشیند. ۵) رقابت سالم برای عرضه خدمات بیشتر برای گروهها، احزاب و جناحهای مختلف در گستره جامعه به اوج می رسد و مردم در انتخاب بهترینها بدون مشکل و فارغ از خطاهای احساسی و عاطفی به آزادی واقعی فکر و اندیشه می رسند. ۶) اختلاف نظرها که معمولاً ناشی از کمبود اطلاعات و داده های ناقص است به شدت کاهش می یابد و تحلیل علمی و کارشناسانه آمار و اطلاعات موجود که به روشهای ثبتی و دقیق و به دور از تخمین و گمانه زنی های ناپایدار صورت می گیرد می تواند اجماع و اتفاق نظر پایداری را در مورد وضع موجود و برنامه های آتی فراهم نماید. ۷) شفاف سازی آمار و اطلاعات و نسبت آن با شاخصهای برنامه در حوزه های مختلف علاوه بر اینکه جو سالمی از گفتمانها و ارزیابی عمومی را فراهم می آورد زمینه هر نوع تفرقه و دوگانگی از سوی عوامل بدخواه را بکلی از میان خواهد برد. ۸) آفت شعارزدگی در جامعه و لوث شدن شعارهای اصیل و ریشه دار در جو ناسالم آن که در سایه نبود آمار کمی و کیفی و نسبت آن با شاخصهای تحقق شعارها شیوع نامیمون می یابد با بیانهای مستند و مستدل تحقق شاخصهای مربوط جای خود را به تبیین درصدهای محقق شده از آرمان والای انقلاب اسلامی و بندهای احکام برنامه های پنج ساله و سند چشم انداز خواهد داد. ۹) و بالاخره فرهنگ تمسک و توسل به شانس و اقبال و چشم امید داشتن به حوادث خوش یمن جهانی و داخلی و اسطوره سازی از افراد جایگزین تکیه بر برنامه ها و عملکرد خود و ارزیابی و اصلاح ابزار، روش و مسیر حرکت تکاملی جامعه با توکل بر قادر متعال خواهد شد. با این مزایا که در توجه به آمار و اطلاعات و فرهنگ سازی استفاده از آن در بیان زشت و زیباهای جامعه وجود دارد، حیف نیست که «فرهنگ ایراد سخن مستند به آمار» به عنوان فرهنگ غالب و عمومی جامعه در حال پیشرفت اسلامی ما نهادینه نشود؟ [/align] محمد حسین رستگاری
×
×
  • اضافه کردن...