لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'لرزه'.
4 نتیجه پیدا شد
-
اندازه گیری زمین لرزه برای آگاهی از میزان تاثیر هر پدیده لازم است تا بتوانیم به نحوی آن را بصورت کمی بیان کنیم. برای کمی کردن اندازه زلزله، از دو رهیافت مختلف استفاده می-شود؛ یک رهیافت بر اساس اندازه گیری دستگاهی (بزرگای زلزله) و دیگری بواسطه تاثیر پذیری دست سازهای بشر از زلزله (شدت زلزله). شدت زلزله در هر مكان متفاوت است و با دور شدن از كانون زلزله كم می شود، در حالی كه بزرگای زلزله همواره ثابت است و ربطی به دور شدن از كانون ندارد (چرا كه با كل انرژی آزاد شده مرتبط است) شدت زمین لرزه: شدت یك زلــزله در یك مكــان خاص بــر مبنای اثرهای قابل مشاهده زمین لرزه در آن مكان تعیین می شود. دقت در تعیین شدت زلزله به دقت مشاهده كننده وابسته است. تخمین شدت وسیلة مفیدی برآی تخمین اندازة زلزله های تاریخی است، بویژه در ناحیه هایی نظیر كشور ما كه كشوری باستانی و با میراث تاریخی و فرهنگی كهن است و لذا اطلاعات مهمی می توان از زلزله های رویداده در زمانی كه ثبت تاریخی وجود دارد به دست آورد. مقیاسهای مختلفی برای تعیین شدت زمین لرزه همانند مقیاس مرکالی اصلاح شده، MSK، EMS98 و ... ارائه شده است. تعیین شدت زمین لرزه بدین ترتیب است که برای هر کدام از مقیاسها جدولی تهیه شده است و بر اساس آن میزان آسیبهای ناشی از زلزله بر سازه های مختلف ارائه گردیده است و مشاهده گر با تطبیق خسارتهای بوجود آمده از زلزله با موارد ذکر شده در جدول، شدت زلزله را تعیین می کند. بزرگای زلزله: بمنظور اندازه گیری زمین لرزه و بدست آوردن معیاری برای مقایسه و سنجش زمین لرزه ها، از بزرگای زلزله استفاده می شود که می توان آن را با در نظر گرفتن دامنه نوسانات روی نگاشت محاسبه نمود. مقیاسهآی متفاوتی برآی اندازه گیری بزرگای زلزله وجود دارد. اولین مقیاس بزرگا، توسط چارلز ریشتر در سال 1935 برآی زلزله هآی جنوب كالیفرنیا تعریف شد كه بزرگای محلی یا ML نامیده می شود. علاوه بر مقیاس ریشتر، مقیاسهای مختلف دیگری نیز وجود دارند که هر کدام کاربردهای خاص خود را در مهندسی زلزله و زلزله شناسی ایفا می کنند. هر زلزله فقط و فقط یک بزرگا دارد و بزرگا با فاصله از محل وقوع زلزله تغییر نمی یابد. ذکر این نکته ضروری است که بزرگای زلزله، بتنهایی نمی تواند معیاری برای سنجش میزان خرابی در زلزله باشد. همانطور که گفته شد، بزرگای زلزله فقط بر اساس میزان انرژی آزاد شده در زلزله محاسبه می گردد و عمق و یا سایر پارامتر ها در محاسبه آن دخیل نمی باشد. از این رو دو زلزله با بزرگاهای یکسان ولی عمقهای متفاوت میزان خرابیهای متفاوتی را ببار می آورند. چرا که با عمیقتر شدن کانون زلزله، امواج لرزه ای فاصله بیشتری را تا سطح زمین طی می کنند که در این فاصله مقداری از انرژی آزاد شده کاهیده شده و از بین می رود. در قسمت قبل بیان شد که زلزله های ایران، اغلب از نوع کم عمق می باشند، لذا انتظار می رود میزان خرابی و آسیب ناشی از این زلزله ها بیشتر باشد. رده بندی شدت مركالی (اصلاح شده MMI) بزرگی شدت تاثیرها Iاحساس نمی شود IIتوسط شخص در حال استراحت یا در طبقات بالای ساختمان احساس می شود. IIIدر داخل ساختمان احساس می شود. اشیاء آویزان تکان می خورند ارتعاشی مثل گذر کامیونهای سبک دارند. مدت لرزش قابل برآورد است. ممکن است زلزله به حساب نیید. IVاشیاء آویزان تاب می خورند. ارتعاشی مثل گذر کامیونهای سنگین یا احساس ضربتی مثل برخورد یک توپ سنگین به دیوار دارد. ماشینهای پارک شده تکان می خورند. پنجره ها، بشقابها و درها به صدا در می آیند. شیشه ها به صدا در می آیند. ظروف سفالی به هم می خورند. در حد فوقانی IV دیوارهای چوبی و قابها ترک بر می دارند. Vدر خارج ساختمان احساس می شود. جهت آن قابل برآورد است. افراد خواب بیدار می شوند. مایعات به حرکت در می آیند و برخی از آنها به خارج ظرف خود می ریزند. اشیاء ناپایدار کوچک جا به جا یا واژگون می شوند. درها تکان می خورند و باز و بسته می شوند. ساعتهای آونگی متوقف شده، به حرکت آمده یا سرعتشان تغییر می کند. VIتوسط همه احساس می شود. بسیاری متوحش شده و از ساختمانها خارج می شوند. اشخاص به طور نامتعادلی حرکت می کنند. پنجره ها، بشقابها و ظروف شیشه ای می شکنند. اشیاء، کتابها و چیزهای دیگر از قفسه ها به خارج می ریزند. عکسها از دیوارها فرو می افتند. مبلها جا به جا شده یا واژگون می شوند. گچهای ضعیف یا ساختمانهای نوع D ترک بر می دارند. زنگهای کوچک کلیساها و مدارس به صدا در می آیند. درختان و بوته ها تکان می خورند. VIIایستادن مشکل می شود. توسط رانندگان وسايل نقلیه احساس می شود. اشیاء آویزان شدیداً نوسان می کنند. مبلها و وسایل چوبی می شکنند. بناهای نوعD صدمه می بینند و ترک بر می دارند. دودکشهای ضعیف در محل اتصالشان به سقف می شکنند. قطعات گچ، آجرهای سست، سنگ و کاشی سقوط می کنند، برخی از بناهای نوع Cترک بر می دارند. امواج آب در سطح حوضها و آبگیرها گل آلود می شود. لغزشها و حفرات کوچکی در سواحل شنی و ماسه ای ایجاد می شود. زنگهای بزرگ کلیساها به صدا در می آیند. نهرهای آبیاری صدمه می بینند. VIIIهدایت وسایل نقلیه مشکل می شود. بناهای نوع C صدمه می بینند و بخشی از آنها فرو می ریزند. به بناهای نوع B کمی صدمه وارد می آید بناهای نوع A بدون صدمه باقی می مانند. گچ کاریها و برخی از دیوارها فرو می ریزند. دودکشها و بناهای یادبود، برجها و مخازن مرتفع می چرخند و فرو می ریزند. دیوارهای جداکننده ای که محکم نباشد از محل خود خارج می شوند. شمعهای فرسوده شده می شکنند. شاخه های درختان می شکنند. میزان دما و جریان آب چشمه ها و چاهها تغییر می کند. در زمینهای مرطوب و دامنه های پر شيب ترکهایی ایجاد می شود. IXعموم مردم احساس وحشت می کنند. بناهای نوع D کاملاً تخریب می شوند، بناهای نوع C به شدت صدمه می بینند و گاه کاملاً فرو می ریزند، بناهای نوع B به طور جدی صدمه می بینند. ساختمانهای پیش ساخته، اگر خوب به هم متصل نشده باشند، از محل پی جا به جا می شوند مخازن شدیداً صدمه می بینند. لوله های زیرزمینی می برند. ترکهای آشکاری در زمین ایجاد می شود. در زمینهای آبرفتی، ماسه و گل به خارج فوران می کنند. Xپی اغلب بناهای معمولی و پیش ساخته تخریب می شود. برخی از سازه های چوبی خوب ساخته شده و پلها تخریب می شوند. سدها و خاکریزها صدمه جدی می بینند. زمین لغزه های بزرگ به وقوع می پیوندد. آب از ساحل کانالها، رودخانه ها، دریاچه ها و غیره به خارج می ریزند. ماسه و گل در سواحل و زمینهای هموار به طور افقی جا به جا می شوند. ریلهای راه آهن کمی خم می شوند. XIریلها به شدت خم می شوند. خطوط لوله زیرزمینی کاملاً از سرویس خارج می شوند. XIIخسارت تقریباً به طور کامل است. توده های سنگی بزرگ جابجا میشوند. اشیاء به هوا پرتاب می شوند.
-
طراحی لرزه ای بادبندهای کمانش ناپذیر
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانلود کتب -جزوات و آموزش های مرتبط
طراحی لرزه ای بادبندهای کمانش ناپذیر می دانیم در مناطقی که ساختمان در معرض باد شدید قرار دارد بخصوص برای ساختمانهای بلند تعبیه بادبندهای مقاوم بسیار در پایداری سازه موثر است. مقاله پیش رو شما را در ساخت اینگونه بادبندهاکمک خواهد کرد. همچنین این جزوه می تواند در پروژه های فولاد به کمک دانشجویان بیاید. مقاله طراحی لرزه ای بادبندهای کمانش ناپذیر شما را با ساخت بادبندهای کمانش ناپذیر آشنا می سازد. این مقاله توسط حیدر فرضی شبیر از دانشگاه شمال در قالب فایل پاورپوینت مشتمل بر ۶۰ اسلاید ارائه شده است . دانلود مستقیم : طراحی لرزه ای بادبندهای کمانش ناپذیر حجم فايل : 4.5 مگابایت پسورد فايل : www.mohandesyar.com لینک منبع -
لغات واصطلاحات زمین لرزه: شتاب (Acceleration) : وقتی پایتان را روی پدال گاز یا ترمز ماشین می گذارید، اتومبیل تندتر یا کندتر می شود. وقتی سرعت تغییر می کند ماشین شتاب می گیرد و یا شتاب آن کمتر می شود. این تغییر سرعت , شتاب نامیده می شود. به هنگام وقوع زمین لرزه نیز شتاب ایجاد می شود. شتاب اوج، بزرگترین شتاب ثبت شده در ایستگاه به هنگام وقوع زلزله است. شتاب نگار(Accelerogram): ثبت شتاب زمین به هنگام وقوع زلزله شتاب نگاشت(Accelerograph): وسیله ای است که شتاب زمین را به هنگام وقوع زمین لرزه ثبت می کند که Accelerometer هم نامیده می شود. گوه های افزایشی (Accretionary wedge) : رسوبات یا لایه بالایی روی یک ورقه تکتونیکی که به هنگام برخورد ورقه های اقیانوسی و قاره ای تجمع یافته و دگر شکل می گردند.این رسوبات از روی پوسته اقیانوسی فرو رونده تراشیده شده و به لبه ورقه قاره ای افزوده می شوند. گسل فعال (Active fault) :گسلی است که احتمال دارد در اینده, زلزله دیگری را ایجاد کند. اگر گسلی در ده هزار سال گذشته یک بار و یا بیشتر حرکت ایجاد کرده باشد به عنوان گسل فعال در نظر گرفته می شود. پس لرزه (Aftershocks) : به زمین لرزه هایی گفته می شود که پس از زلزله اصلی به وقوع می پیوندند.این زلزله ها کوچکتر از زمین لرزه اصلی هستند و به اندازه یک تا دو برابر طول گسل دورتر از جایگاه گسل اصلی رخ می دهند.به طور کلی، زمین لرزه های بزرگتر،پس لرزه های بیشتر و بزرگتری هم دارند که تا مدت زمان طولانی تری به وقوع می پیوندند. آبرفت (Alluvium) :گراول، ماسه،سیلت ویا رس سخت نشده که توسط جریانهای رودخانه ای نهشته می شوند. تشدید(Amplification) : اغلب زمین لرزه ها کوچک هستند. در حقیقت آن قدرکوچکند که کسی آنها را حس نمی کند. برای اینکه لرزه شناسان بتوانند حرکات زمین را در زلزله های کوچک بررسی کنند باید حرکات ثبت شده تقویت و تشدید شوند. این کار شبیه دیدن جسمی از پشت یک ذره بین است و به مقدار بزرگنمایی ایجاد شده تشدید یا Amplification گفته می شود.لرزش در یک محل ممکن است با تمرکز انرژی لرزه ای در اثر هندسه ساختار سرعتی مانند توپوگرافی زیر زمین یا توپوگرافی سطحی، تشدید شود. دامنه (Amplitude) : اندازه جنبشها در یک ثبت زمین لرزه ای کمان (Arc) : رشته ای از آتشفشانها (کمان ولکانیکی) ، هنگامی تشکیل می شوند که یک ورقه اقیانوسی با یک ورقه قاره ای برخورد کرده و به زیر آن رانده می شود(فرو رانش). غیر لرزه ای (Aseismic): گسلی است که هیچ زمین لرزه ای بر روی آن مشاهده نشده است. تکه های پایدار(Asperity) : محدوده ای از گسل که گسیخته نمی شود. سست کره (Asthenosphere) : بخش خمیری زمین که درست زیر سنگ کره (Lithosphere) قرار گرفته و گوشته زیرین را در بر می گیرد.آستنوسفر حدود 180کیلومتر ضخامت دارد. کاهیدگی (Attenuation) : وقتی شما یک قلوه سنگ را در استخر پرتاب می کنید، روی سطح امواجی را ایجاد می کند که از محل برخورد سنگ در سطح آب دور می شوند. این امواج به هنگام تشکیل ، بزرگترین اندازه را دارند و با دور شدن ،به تدریج کوچکتر می شوند.این کاهش اندازه یا دامنه امواج کاهیدگی (Attenuation) نامیده می شود. پشت کمان (Backarc) : ناحیه به سمت قاره یک رشته آتشفشانی (کمان آتشفشانی) در سیستم فرورانش. پی سنگ (Basement) : سنگهای آذرین و دگرگونی سخت و معمولا قدیمی که در زیر توالی رسوبی اصلی یک منطقه قرار می گیرد و به سمت پایین تا قاعده پوسته ادامه دارد. سنگ بستر(Bedrock) : سنگهای نسبتا سخت و مستحکمی که معمولا در زیر سنگها ، رسوبات یا خکهای سست تر قرار می گیرد. زون بنیوف (Benioff zone) : زون لرزه ای صفحه ای وشیب داری است که در اثر برخورد ورقه اقیانوسی فرورونده با ورقه قاره ای ایجاد می شود.این زلزله ها در اثر لغزش در طول گسلهای تراستی فرورانش یا لغزش روی گسلهایی که در اثر خمش و کشیدگی در ورقه فرورونده که به درون گوشته رانده می شود ایجاد می شوند. زون واداتی ـ بنیوف هم نامیده می شود. گسلهای راندگی کور(Blind thrust fault) : گسل تراستی است که بر روی سطح زمین گسیختگی ایجاد نمی کند. بنابراین هیچ شاهدی از آن بر روی زمین وجود ندارد و در زیر بالاترین لایه های سنگی پوسته مدفون است. موج پیکری (Body wave) : موج لرزه ای که ازبخشهای درونی زمین حرکت می کند ، در مقابل امواج سطحی که نزدیک سطح زمین حرکت می کنند. امواج P و S مثالهایی از این امواج هستند. هر نوع موج زمین را به شیوه متفاوتی می لرزاند. مرز ترد- نرم (Brittle – Ductile boundary) :عمقی که رفتارپوسته از حالت شکننده (در بخشهای بالایی) به شکل پذیر(در بخشهای زیرین ) تغییر می کند.کثر زمین لرزه ها در بخش شکنای پوسته ، در بالای مرز شکننده- خمیری، رخ می دهند. تعیین سن کربن 14 (C age date) : سن مطلق به دست آمده از موادی که حاوی خرده ها یا ذرات کربن هستند، به منظور تعیین نسبت کربن رادیوکتیو (کربن 14) به کربن دختر) کربن12) به کار می رود. این سنها مستقلا با سنهای تقویمی سنجیده می شوند. این روش برای تعیین زمان رخداد زمین لرزه هایی که در گذشته بر روی گسل رخ داده اند به کار می رود. تنش فشارشی (Compressional stress) : تنشی است که باعث فشردگی اجسام می شود.تنش فشارشی مولفه تنش عمودی وارد بر یک سطح ،نظیر سطح گسل، می باشد که حاصل نیروهای عمودی اعمال شده بر سطح یا حاصل نیروهای اعمالی از سنگهای مجاور می باشد. موج فشارشی(Compressional wave) : موج P را ببینید. هسته(core) : درونی ترین بخش زمین. هسته خارجی از عمق 2500تا 3500 مایلی زیر سطح زمین بوده و از فلزات مایع تشکیل شده است.هسته داخلی از عمق 500 مایلی تا مرکز زمین بوده و از فلزات جامد تشکیل شده است. خزش (Creep) : حرکت آهسته و کما بیش مداومی که به علت آغاز دگرشکلی تکتونیکی روی سطح گسل رخ می دهد.گسل هایی که حرکت خزشی دارند زمین لرزه های بزرگی ایجاد نمی کنند. پوسته(Crust) : خارجی ترین لایه زمین ،که ضخامت آن از 10تا65کیلومتر در تغییر است.15تا 35 کیلومتر بالایی پوسته آنقدر شکننده است که زمین لرزه ایجاد کند. شیب (Dip) : زاویه انحراف یک صفحه مسطح (مثل سطح یک گسل) از افق. شیب لغز(Dip slip) :گسل را ببینید. جابجایی(Displacement) : تفاوت میان موقعیت اولیه یک نقطه مرجع و موقعیت بعدی آن.هر نقطه بسته به میزان اثر پذیری از زلزله ،نسبت به جایی که قبل از زمین لرزه قرار گرفته بود جابه جا می شود. دگرریختی(Deformation) : تغییر در شکل اولیه و اصلی مواد.وقتی درباره زمین لرزه صحبت می کنیم،دگرشکلی به علت استرس و استرین است. زمین لرزه (Earthquake) : این اصطلاح هم برای توصیف لغزش ناگهانی روی گسل به کار می رود و هم برای لرزش ناشی از آن و هم برای انرژی لرزه ای آزاد شده در نتیجه لغزش،یا فعالیت ولکانیکی یا ماگماتیکی یا هر نوع تغییر استرس ناگهانی دیگر در زمین. خطر زمین لرزه ای (Earthquake hazard): هر نوع خطر همراه با زلزله که فعالیت طبیعی انسان ها را مختل کند.این خطرات شامل گسلش سطحی، جنبش زمین،زمین لغزش،آبگونگی،دگرشکلی تکتونیکی،سونامی وسیچ می باشد. ریسک زمین لرزه (Earthquake risk) : خسارات احتمالی ساختمانها و تعداد انسانهایی که انتظار می رود در زمین لرزه احتمالی ناشی از یک گسله کشته شده و یا آسیب ببینند.گاهی اوقات ریسک زمین لرزه و خطر زمین لرزه به جای هم به کار می روند. کانون زمین لرزه (Epicenter) : نقطه ای روی سطح زمین است که به طور قائم در بالای نقطه ای که در پوسته گسیختگی لرزه ای رخ داده قرار دارد. گسل (Fault) : شکستگی است که در هر دو طرف آن بلوکهای پوسته ای به موازات گسیختگی نسبت به هم حرکت می کنند.گسلهای امتدادلغزشکستگیهای عمودی(یا تقریبا عمودی) هستند که در آن بلوکها اغلب به صورت افقی حرکت می کنند. اگر بلوک روبه روی بیننده به سمت راست حرکت کند، نوع لغزش راست بر نامیده می شود.اگر بلوک به سمت چپ حرکت کند ، حرکت چپ بر نامیده می شود.گسلهای شیب لغز شکستگیهای شیب داری هستند که در آنها بلوکها اغلب به صورت قائم حرکت کرده اند. اگر توده سنگی بالای سطح گسلی به سمت پایین حرکت کند گسل عادی نامیده می شود. در حالی که اگر سنگهای بالای سطح گسلی به سمت بالا حرکت کنند گسل معکوس(تراستی) نامیده می شود.گسلهای مورب لغز مولفه های هر دو نوع لغزش را دارند. خزش گسل (Fault creep) : خزش را ببینید. گوژ گسل (Fault gouge) : سنگهای خرد شده ای هستند که به هنگام حرکت گسل در اثر اصطکک بین دو بلوک گسلی ایجاد می شوند. سطح گسل (Fault plane) : سطح مسطحی که به هنگام وقوع زمین لرزه در طول آن لغزش ایجاد می شود. محلول سطح گسل (fault – plane solution): روش نمایش گسل وجهت لغزش روی آن در یک زمین لرزه، با استفاده از دو منحنی متقاطع که شبیه توپهای ساحلی هستند. افراز گسل (Fault scarp) : عارضه ای روی سطح زمین که شبیه پله بوده و در اثر لغزش روی گسله به وجود می اید. اثر گسل (Fault trace) : تقاطع یک گسل با سطح زمین. همچنین خطی است که معمولا روی نقشه های زمین شناسی برای نمایش گسل کشیده می شود. حرکت نخست (First motion) : بر روی سیزموگرام،جهت جنبش زمین به صورت موج P به سیزمومتر می رسد.در ناحیه منشا حرکت زمین به طرف بالا بیانگرکشش بوده و حرکت به طرف پایین فشارش را نشان می دهد. ژرفای کانونی(Focal depth) : به عمق هیپوسنتر زمین لرزه اطلاق می شود. حل ساز و کار کانونی(Focal – mechanism solution) : حل سطح گسل را ببینید. کانون (Focus) : هیپوسنتر را ببینید. پیش کمان (Befor arc) : ناحیه میان زون فرورانش و رشته ولکانیکی(کمان ولکانیکی). پیش لرزه (Foreshocks) : پیش لرزه ها زمین لرزه های نسبتا کوچکی هستند که قبل از زمین لرزه اصلی که Main shock نامیده می شود رخ می دهند.همه زمین لرزه ها پیش لرزه ندارند. بسامد(Frequency) : تعداد دفعاتی که حادثه ای در یک فاصله زمانی مشخص رخ می دهد،مثل لرزش زمین به هنگام وقوع زمین لرزه به طرف بالا و پایین یا جلو و عقب . شتاب گرانش یا (G ): نیروی گرانش است(شتاب 78/9 متر بر مجذور ثانیه).به هنگام زمین لرزه می توان نیروهایی را که در اثر لرزش ایجاد می شود به صورت درصدی از نیروی گرانش یا درصدی از Gاندازه گیری کرد. ژئودزی(Geodesy) : علم تعیین اندازه و شکل زمین و موقعیت دقیق نقاط روی سطح آن. ژئودتیک(Geodetic) : اشاره به تعیین اندازه و شکل زمین و موقعیت دقیق نقاط روی سطح آن. زمین شناسی(Geology) : مطالعه سیاره زمین، موادی که زمین از آن ساخته شده، فرایندهایی که روی این مواد عمل می کنند، محصولاتی که تشکیل می شوند، و تاریخچه سیاره و حیات آن از ابتدای پیدایش. زمین ریخت شناسی(Geomorphology) : مطالعه ویژگی و منشا عوارض زمین،نظیر کوهها،دره ها وغیره. ژئوفیزیک(Geophysics) : مطالعه زمین با روشهای فیزیکی. ژئوتکنیکی(Geotechnical) : اشاره به کاربرد روشهای علمی و اصول مهندسی برای به دست آوردن دانش و اطلاعات از مواد زمین ،تفسیر کردن این اطلاعات و به کار بردن آن برای حل مسائل مهندسی. گرانش (Gravity) : جاذبه میان دو جسم،مثل زمین و جسمی روی سطح آن.معمولا به صورت شتاب جاذبه عنوان می شود.تغییرات جاذبه برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره ساختار لیتوسفرزمین و گوشته بالایی آن به کار می رود. فروبوم(Graben) : بلوک فرو افتاده پوسته زمین که در اثر کشش پوسته به وجود می اید.هورست را هم ببینید. گسیختگی زمین(Ground failure) : اصطلاح کلی برای زمین لغزش،آبگونگی،گسترش جانبی و عوارض دیگر لرزش که پایداری زمین را تحت تاثیر قرار می دهند. جنبش زمین(Ground motion) : حرکت سطح زمین در نتیجه زمین لرزه یا انفجار.جنبش زمین ناشی از امواجی است که در نتیجه لغزش ناگهانی روی گسل یا فشار ناگهانی در سرچشمه انفجاری ایجاد می شوند.این امواج دردرون زمین و در طول سطح آن حرکت می کنند. Half Space : مدل ریاضی که هنگام انجام بعضی محاسبات در لرزه شناسی برای تخمین زمین به کار می رود.این مدل از مدل واقعی زمین ساده تر است. لرزش موزون(Harmonic tremor) : زمین لرزه های ریتمیک مداومی که توسط سیزموگرافها مشخص می شوند.لرزش های موزون اغلب زودتر از انفجارهای آتشفشانی یا همراه آنها رخ می دهند. خطر(Hazard) : خطر زمین لرزه ای را ببینید. هرتز(Hertz) : واحد فرکانس.پدیده رخ داده در هر ثانیه در یک چرخه. هولوسن(Holocene) : به فاصله زمانی ،بین عهد حاضر و ده هزار سال قبل،گفته می شود.در مورد سنگها و گسلها این اصطلاح زمان تشکیل سنگ یا زمان آخرین لغزش گسل رانشان می دهد.گسلهای هولوسن معمولا گسلهای فعالی هستند. فرابوم(Horst) : بلوک بالا آمده ای که بین بلوک گسلی پر شیب قرار می گیرد.گرابن را هم ببینید. کانون ژرفی(Hypocenter) : نقطه ای در ون زمین که گسیختگی لرزه ای از آنجا شروع می شود.معمولکانون نامیده می شود. شدت (Intensity): عددی که(به صورت اعداد رومی نوشته می شود) شدت زمین لرزه را بر مبنای اثرات آن روی سطح زمین ، انسانها و ساختمانهای آنها نشان می دهد.مقیاسهای متفاوتی وجود دارد،اما رایج ترین آنها در ایالات متحده مقیاس اصلاح شده مرکالی و مقیاس روسی- فورل است.در یک زمین لرزه، بر خلاف بزرگی که فقط یک عدد است ،بسته به جایی که هستید،شدتهای مختلفی وجود دارد. درون ورقه ای و بین ورقه ای(Intraplate and Interplate) : اصطلاح درون ورقه ای مربوط به فرایندهای درون ورقه های پوسته است. اصطلاح بین ورقه ای مربوط به فرایندهای بین ورقه هاست. جفت شدگی بین ورقه ای (Interplate coupling) : توانایی گسل بین دو ورقه برای قفل شدگی و تجمع استرس است.جفت شدگی بین ورقه ای شدید به این معناست که گسل قفل می شود و قادر به ذخیره کردن استرس است،در حالی که جفت شدگی ضعیف به این معناست که گسل قفل نمی شود و تنها قادر به ذخیره مقادیر استرس اندکی است. خطوط هم لرزه (Isoseismal) : کنتور یا خطی روی نقشه که نقاط هم شدت دریک زمین لرزه ویژه را محدود می کند. جنبشی(Kinematic) : اشاره به الگوهای حرکت کلی و جهات سنگهای زمین دارد که دگرشکلی سنگ را ایجاد می کنند. زمین لغزش(Landslide) : لغزش سنگ و خک به طرف پایین شیب. کواترنری پسین (Late quaternary) : فاصله زمانی بین عهد حاضر و پانصد هزار سال قبل.گاهی اوقات گسلهای کواترنری بر مبنای وجودشواهدی از فعالیت تاریخی بر روی گسلهای هم سن مجاور،فعال در نظر گرفته می شوند. انتشار جانبی و جریان (Lateral spread and flow) : این اصطلاحات به زمین لغزشهایی اطلاق می شود که معمولا روی شیبهای ملایم ایجاد می شوند و مثل آب،حرکات جریانی سریع و سیال مانندی دارند. برازش کمترین مربعات (Least – squares fit) : وقتی داده ها را روی گراف پیاده می کنید، بهترین انطباق ،خط یا منحنی است که از بین همه نقاط می گذرد. چپ بر(Left – lateral) : اگر شما روی گسل ایستاده اید و درامتداد طول گسل نگاه می کنید،بلوک چپ به سمت شما و بلوک راست درخلاف جهت شما حرکت می کند، این گسل نوعی گسل امتدادلغزچپ بر است(راست بر را هم ببینید). خطوط حیاتی(Lifelines) : سازه هایی که برای ادامه کار مهم یاحیاتی هستند،مثل جاده ها،خطوط لوله ای،خطوط نیرو،فاضلابها،خطوط ارتیاطی و بندرگاهها. آبگونگی (راونگرایی) (Liquifaction): فرایندی است که در رسوبات اشباع از آبی ایجاد می شود که ناگهان مقاومت خود را از دست داده و به صورت سیال عمل می کنند.مثل زمانی که شما انگشت پایتان را در ماسه های مرطوب نزدیک آب در ساحل تکان می دهید.در اثر لرزش زمین لرزه هم این اثر ایجاد می شود. لیتولوژی(Lithology) : توصیف ترکیب (از چه ساخته شده) و بافت سنگ. سخت کره (Lithosphere) : خارجی ترین بخش جامد زمین،که شامل پوسته و گوشته بالایی است.سخت کره حدود 100کیلومتر ضخامت دارد،اگر چه ضخامت آن وابسته به سن است(لیتوسفر قدیمی تر ضخیم تر است).لیتوسفر زیر پوسته در بعضی جاها آنقدر شکننده است که در اثر گسلش زمین لرزه هایی ایجاد می کند،مثلا در ورقه اقیانوسی فرورانده شده. گسل قفل شده (Locked fault) :گسلی است که لغزش زیادی ندارد زیرا مقاومت اصطککی روی گسل بیشتر از استرس برشی آن است(این گسل قفل شده است).این گسلها می توانند برای مدت طولانی استرین را ذخیره کنندسپس هنگامی که میزان استرین بر مقاومت اصطککی غلبه کرد،استرین را دریک زمین لرزه آزاد می کند. موج لاو(Love wave) : نوعی از امواج لرزه ای سطحی که حرکت افقی دارد و حرکت آن عمد بر جهت انتشار موج است. مگانوم(Ma ) : حروف اختصاری برای یک میلیون سال قبل معکوس شدگی قطبین مغناطیسی(Magnetic polarity reversal) : تغییر میدان مغناطیسی زمین به میدان مغناطیسی معکوس که در زمان زمین شناسی در فواصل نامنظم رخ می دهد.معکوس شدگی مغناطیسی در توالی سنگهای مغناطیسی حفظ می شود و برای تخمین سن سنگها،آن رابا مقیاسهای زمانی تغییر قطبیت استاندارد مقایسه می کنند.سنگهایی که در پشته های میان اقیانوسی به وجود می ایند معمولا به هنگام سرد شدن،الگوی معکوس شدگی میدان مغناطیسی را در خود حفظ می کنند و می توان این الگو را برای تعیین نرخ گسترش پشته های میان اقیانوسی به کار برد.الگوهای معکوس شدگی که در سنگها حفظ می شوند،خطوط مغناطیسی کف دریا نامیده می شوند. بزرگا(Magnitude) : عددی است که بزرگی نسبی زمین لرزه را مشخص می کند.بزرگی بر مبنای بزرگترین جنبش ثبت شده توسط سیزموگراف اندازه گیری می شود.مقیاسهای متعددی وجود دارد،اما رایج ترین انهامقیاسهای زیر هستند:(1)بزرگای محلی(M l)،که معمولا به آن بزرگی ریشتر هم گفته می شود،(2) بزرگای امواج سطحی(Ms)،(3) بزرگای امواج حجمی(Mb)، و(4) بزرگای گشتاوری (Mw).مقیاسهای یک تا سه گستره و کاربرد محدودی دارند و بزرگای زمین لرزه های بزرگ را به درستی تعیین نمی کنند.مقیاس بزرگای گشتاوری (Mw ) که بر مبنای گشتاور لحظه ای است،برای هر زمین لرزه ای با هر بزرگی مناسب است اما محاسبه آن از مقیاسهای دیگر سخت تر است.تمام این مقیاسهای بزرگی برای یک زمین لرزه تقریبا عدد مشابهی ارائه می دهند. زمین لرزه اصلی(Main Shock) : بزرگترین زمین لرزه یک توالی لرزه ای که گاهی اوقات قبل از آن یک یا چند پیش لرزه رخ می دهد و تقریبا همیشه به دنبال آن پس لرزه های زیادی رخ می دهد. گوشته(Mantle): بخش درونی زمین بین هسته خارجی فلزی و پوسته. ریز پهنه بندی(Micro Zonation) : شناسایی مناطق مجزایی که پتانسیل خطرات زمین لرزه در آنها متفاوت است. موهو(Moho) : مرز میان پوسته و گوشته زمین.موهو عمقی است که در آن سرعت امواج لرزه ای تغییر می کندو در ترکیب شیمیایی هم تغییراتی رخ می دهد.به نام آندریجا موهوروویچ که آن را کشف کرد،ناپیوستگی موهوروویچ هم نامیده می شود.این مرز در زیرقاره ها 25تا 60کیلومتر ودرزیر اقیانوسها 5 تا8 کیلومترعمق دارد. بزرگای گشتاوری(Moment magnitude) : بزرگا را ببینید. بسامد طبیعی(Natural frequency) : فرکانسی که یک شئی یا سیستم به خصوص دارد که به وسیله یک نیروی تک و مفرد به جلو برده می شود و از نیروهای خارجی دیگر تاثیر نپذیرفته یا کاهش نمی یابد.اگر شماجسمی ارتجاعی را از یک انتها نگه دارید و به آن اجازه بدهید که به طرف پایین آویزان شده و سپس از انتهای دیگرآن را از پایین به بالا هل دهید نرخ حرکت بالا و پایین فرکانس طبیعی آن است. تنش عادی(Normal stress) : مولفه تنش عمود بر سطح.اگر شما بعد از بستن در به آن تکیه دهید،تنش عادی به در اعمال می کنید(تنش برشی را هم ببینید.( گسل عادی(Normal fault) : گسل را ببینید. پشته های میان اقیانوسی(Oceanic spreading ridge) : شکستگی ای در کف اقیانوس که مواد مذاب از طریق آن به سطح رسیده و پوسته جدیدی را می سازند. می توان این شکستگیها رادر کف اقیانوس به صورت پشته های خطی دید که در نتیجه رسیدن سنگهای مذاب به کف اقیانوس و سرد شدن آنها ایجاد می شوند. دراز گودال اقیانوسی(Oceanic trench) : گودالی خطی در کف اقیانوس که در اثر فرورانش یک ورقه به زیر ورقه دیگر ایجاد می شود. موج P wave) P) : موج لرزه ای حجمی که در جهت انتشار موج زمین را به سمت عقب و جلوحرکت داده و می لرزاند. دیرینه لرزه شناختی(Paleo seismic): به تاریخچه رویدادهای لرزه ای اطلاق می شود که با بررسی لایه های سنگی زیر سطح و چگونگی انتقال آنها در اثر زمین لرزه در گذشته تعیین می شود. شتاب اوج(Peak acceleration) : شتاب را ببینید. خکزا(Pedogenic) : اشاره به فرایندهایی دارد که موادی رابه مواد سازنده خک اضافه کرده ،یاموادی رااز آن انتقال داده ومی برد. دوره (Period) : زمان لازم برای یک چرخه موج کامل. زمین ساخت صفحه ای(Plate tectonic) : تئوری است که شواهد بسیاری آن را تائید می کنند.این تئوری می گویدپوسته و گوشته بالایی از ورقه های بزرگ،نازک و نسبتا سخت متعددی تشکیل شده که نسبت به هم در حرکتند.لغزش روی گسلهایی که مرز ورقه ها هستند موجب زمین لرزه می شود.گسلهای مختلفی مرز ورقه ها را می سازند.گسلهای تراستی که در طول آن ورقه فرورانده شده و یا در گوشته هضم می شود،پشته های میان اقیانوسی که در طول آن پوسته جدید ساخته می شود،گسلهای ترانسفورم که با لغزش افقی(امتدادلغز) بین ورقه های مجاورهمراه هستند(“زمین جنبا :تاریخچه تکتونیک ورقه ای “ را ببینید). پلئیستوسن(Pleistocene) : به فاصله زمانی بین 10.000 سال قبل و 1.650.000سال قبل گفته می شود.به صورت یک اصطلاح توصیفی برای سنگها یا گسلها به کار می رود که به ترتیب زمان تشکیل سنگ یا زمان آخرین لغزش گسل را نشان می دهد.گسلهای پلیستوسن را می توان به عنوان گسلهای فعال در نظر گرفت اما معمولا نرخ فعالیت آنها کمتر از گسلهای جوانتر است. توزیع پواسون(Poisson distribution) : توزیع احتمالی است که حوادث گسسته ای را که در طول زمان به صورت مستقل از هم رخ داده اند را مشخص می کند. کواترنری (Quaternary): دوره زمانی که حدودا شامل 65 میلیون سال گذشته است. پرتوسنجی (Radiometric) : مربوط به اندازه گیری زمان زمین شناسی با استفاده از رادیوایزوتوپهای مشخص موجود در سنگها و نرخ تجزیه شناخته شده آنها. موج ریلی (Rayleigh wave) : موج لرزه ای سطحی که باعث می شود زمین بدون حرکت عمودی یا متقاطع به صورت بیضوی حرکت کند. دوره بازگشت (Recurrence interval) : فاصله زمانی بین زمین لرزه های بزرگ یک منطقه.دوره بازگشت هم نامیده می شود. بازتاب(Reflection) : انرژی یا موج یک زمین لرزه که از مرز میان دو بخش زمین بازتاب (منعکس) می شود.درست مثل اینه که نور را باز می تاباند. شکست (Refraction): انحراف یا خمیدگی مسیر موج لرزه ای که در اثر عبور موج از یک ماده به ماده دیگری که خواص الاستیکی متفاوتی دارد ایجاد می شود.(2) خمیدگی موج سونومی به علت متفاوت بودن عمق آب در خط ساحلی است. تحلیل رگرسیون(Regression analysis): :تکنیکی آماری است که برای پیش گویی روی داده ها انجام می شود تا درجه انطباق یک متغیر وابسته را با یک یا چند متغیر مستقل تعیین کند.به عبارت دیگر،برای اینکه ببینیم ایا رابطه علت و معلولی بین دو چیز وجود دارد. باقیمانده(Residual): اختلاف بین مقدار اندازه گیری شده و مقدار پیش بینی شده یک کمیت. دوره بازگشت(Return period) : دوره وقوع مجدد را هم ببینید. راست بر(Right – lateral) : اگر شما روی گسل ایستاده اید و درامتداد طول گسل نگاه می کنید،بلوک راست به سمت شما و بلوک چپ درخلاف جهت شما حرکت می کند، این گسل نوعی گسل امتدادلغز راست براست(چپ بر را هم ببینید). حلقه آتش(Ring of fire) : زون لرزه ای که اقیانوس آرام را احاطه کرده وکمربند آرام هم نامیده می شود.حدود 90درصد زمین لرزه های دنیا در این جا رخ می دهند.منطقه لرزه ای بعدی (5 تا6 درصد زمین لرزه های دنیا) کمربند آلپ است که از مدیترانه به سمت شرق تا ترکیه ،ایران شمال هند گسترش دارد. جبهه گسیختگی(Rupture front) : مرز میان بخشهای لغزشی وقفل شده(غیر لغزشی )گسل در یک زمین لرزه.گسیختگی روی گسل اگر در یک جهت باشد گسیختگی یک سویه (Unilateral) نامیده می شود.گسیختگی ممکن است به صورت مدور و شعاعی به طرف بیرون انتشار یابد یا از یک نقطه داخلی به سمت دو انتهای گسل انتشار یابد که در این صورت به آن گسیختگی دو سویه (Bilateral) می گویند. سرعت گسیختگی(Rupture velocity): سرعتی که دریک زمین لرزه جبهه گسیختگی با آن سرعت در سطح گسل حرکت می کند. موجS wave) S ): موج لرزه ای حجمی که به صورت عمود بر جهت انشار موج ،زمین را به جلو و عقب حرکت می دهد.موج برشی هم نامیده می شود. فوران ماسه ای (Sand boil) : ماسه و آبی که به هنگام زمین لرزه در اثر آبگونگی در اعماق کم به سطح زمین می رسد. گسترش بستر اقیانوس (Sea – floor spreading): معکوس شدن قطبین مغناطیسی را ببینید. (Secular): به تغییرات طولانی مدتی که به آرامی رخ مدهند اطلاق می شود. معمولا برای توصیف تغییرات ارتفاع،کج شدگی،و نرخ استرس و استرین به کار می رود که به دگرشکلی های تکتونیکی طولانی مدت وابسته اند.مثلا یک رشته کوه آنقدر آهسته ارتفاع می گیرد که ما آن چه را که رخ داده نمی بینیم،اما می توانیم ارتفاع را در هر سال اندازه گرفته و ببینیم که بلندتر شده است. قطعه بندی(Segmentation) : تقسیم یک گسل به گسلهای کوچکتر در طول آن.این قطعه قطعه شدن نتیجه برخورد گسلهای دیگر به گسل،تغییرات توپوگرافی،یا منحنی شدن امتداد گسل است.قطعه قطعه شدن باعث می شود که طول گسلش در یک زمین لرزه به کسری از طول کلی گسل کاهش یافته و بنابراین بزرگی زمین لرزه را کاهش می دهد. سیچ (Seich) : رها شدن آبهای محصور شده در نتیجه زمین لرزه.سطح آب استخرهای شنا به هنگام زمین لرزه دچار نوسان می شود. نبود لرزه ای (Seismic gap) : بخشی از گسل که در گذشته زمین لرزه هایی را ایجاد کرده است اما کنون فاقد لرزه است.در بعضی از گپ های لرزه ای زمین لرزه تاریخی هم وجود ندارد،اما بر مبنای داده های دیگر،مثل داده های مربوط به حرکت ورقه ها یا اندازه گیری استرین احتمال وقوع زمین لرزه وجوددارد. خطر لرزه ای(Seismic hazard) : خطر زمین لرزه ای را ببینید. لرزه خیزی(Seismicity) : توزیع جغرافیایی و تاریخی زمین لرزه ها. گشتاور لرزه ای (Seismic moment) : اندازه گیری بزرگای زمین لرزه بر مبنای مساحت گسیختگی، میانگین لغزش، و نیروی لازم برای غلبه بر مقاومت چسبندگی سنگها که گسلش این مقاومت را از بین می برد.گشتاور لرزه ای را می توان ازطیف دامنه امواج لرزه ای هم محاسبه کرد. خطوط بازتاب یا شکست لرزه ای (Seismic reflection or refraction line) : سیزموگرافهایی هستند که معمولا در سطح زمین رسم می شوند تا امواج لرزه ای را که در اثر انفجار ایجاد می شوند ثبت کرده و انعکاس و انکسار این امواج را که ناشی از ناپیوستگی سرعت در زمین است ثبت کنند.داده های حاصله برای تفسیر ساختار درونی زمین به کار می روند. موج لرزه ای(Seismic wave) : موج الاستیکی که در اثر تکانهای ناگهانی نظیر زمین لرزه یا انفجار ایجاد می شود.امواج لرزه ای هم در سطح زمین یا نزدیک سطح آن (امواج ریلای و لاو) و هم در درون زمین(امواج P وS) حرکت می کنند. پهنه لرزه ای (Seismic zone) : منطقه لرزه خیزی که احتمالا دچار لرزش می شود.مثل زون لرزه ای نیو مادرید. لرزه زا (Seismogenic) : مستعد ایجاد زمین لرزه. لرزه نگاشت(Seismogram) : در اثرحرکت زمین به هنگام زمین لرزه ،انفجار،یا عوامل دیگر جنبش زمین توسط لرزه نگار ثبت می شود. لرزه نگار(Seismograph) : سیزمومتر را ببینید. لرزه شناسی(Seismology) : مطالعه زمین لرزه ها و ساختار زمین هم به وسیله امواج لرزه ای طبیعی و هم به وسیله امواج لرزه ای مصنوعی. لرزه سنج یا لرزه نگار(Seismometer or seismograph) : سیزمومتر وسیله ای است که برای ثبت زمین لرزه ها به کار می رود.به طور کلی،دارای بدنه ای است که به پایه ثابتی متصل است.به هنگام زمین لرزه ،پایه حرکت می کند اما بدنه ثابت می ماند.حرکت پایه نسبت به بدنه به ولتاژ الکتریکی تبدیل می شود.ولتاژ الکتریکی روی کاغذ،نوار مغناطیسی،یا وسیله ثبت دیگری ثبت می شود.این ثبت یادداشت شده متناسب با حرکت بدنه سیزمومتر نسبت به زمین است،اما می توان با استفاده ازریاضیات آن را به حرکت مطلق زمین تبدیل کرد.سیزموگراف اصطلاحی است که به سیزمومتر و قلم ثبات آن اطلاق می شود. تنش برشی(Shear stress) : ولفه استرس موازی با سطحی مثل سطح گسل که ناشی از نیروهایی است که به صورت موازی با سطح اعمال می شوند یا ناشی از نیروهایی است که از سنگهای مجاور اعمال می شود. وقتی در قفل است و شما به در تکیه می دهید،به در استرس برشی اعمال می کنید. موج برشی(Shear wave) : موج S را ببینید. بره(Slab) : ورقه اقیانوسی که در زون فرورانش به زیر ورقه قاره ای رانده شده و در گوشته زمین هضم می شود. سطح خش(Slickensides) : سطوح سنگی خط داری که روی گسل،در اثر حرکت یک توده سنگی در کنار دیگری ایجاد شده است. لغزش(Slip) : جابه جایی نسبی نقاطی که قبلا در دو طرف گسل کنار هم بودند،روی سطح گسل اندازه گیری می شود. مدل لغزش(Slip model) : مدل جنبشی که مقدار، توزیع و زمان لغزش همراه بازمین لرزه را توصیف می کند. نرخ لغزش (Slip rate): میزان سرعتی که دو طرف گسل با آن سرعت نسبت به هم می لغزند.بااستفاده ازاندازه گیریهای ژئودتیک، جابه جایی ساختارهای دست ساز بشر،یا جابه جایی عوارض زمین شناسی که می توان سن آنها را تخمین زد،تعیین می شوند.نرخ لغزش به موازات جهت لغزش غالب اندازه گیری می شود که جهت لغزش غالب را از جابه جایی قائم یا افقی نشانگرهای زمین شناسی به دست می آورند. خک (Soil): در مهندسی،همه مواد سخت نشده روی سنگ بستر.(2) در علوم خک،لایه های طبیعی ازکانیها یا مواد آلی که به خاطر فرایندهای خک زایی از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی،مینرالوژیکی،و مورفولوژیکی با لایه مادر زیرین متفاوت هستند.(3) به عبارت دیگرخک. نیمرخ خک(Soil profil) : آرایش عمودی لایه های خک به سمت سنگ بستر. منشا(source) : نیروهای آزاد شده که امواج صوتی یا لرزه ای را به وجود می آورند.منشا لرزه ا یهم نامیده می شوند. شتاب طیفی یا (Spectral Acceleration or SA) (PGAشتاب اوج): شتابی است که فقط در بخشی از زمین ایجاد می شود..S A شتابی است که یک ساختمان تحمل می کند،که به وسیله جسمی که روی یک میله قائم بدون جرم مدل سازی شده که این میله دوره ارتعاش طبیعی مشابه ساختمان دارد. طیف(Spectrum) : منحنی است که دامنه و فاز را به صورت تابعی از فرکانس یا دوره ،یا میزان لرزش هر زمین لرزه نشان می دهد. انحراف معیار (Standard deviation): میزان اختلاف داده ها از منحنی که این منحنی پس ازپلات داده ها روی گراف رسم می شود.یا، ریشه دوم میانگین مجذور انحراف استانداردها از میانگین داده هاست.انحراف استاندارد اندازه گیری آماری پرکندگی یا تغییرات است . ایستگاه(Station) : به محل استقرار وسیله ژئوفیزیکی گفته می شود. چسبش- لغزش(Stick – slip) : حرکت سریعی است که بین دو طرف گسل رخ می دهد هنگامی که دو طرف گسل جدا می شوند.جابه جایی ناشی از لغزش چسبنده روی گسل انرژی را به شکل امواج لرزه ای آزاد کرده وموجب زمین لرزه می شود. اتفاقی(Stochastic) : در مورد فرایندهایی به کار می رود که خصوصیات تصادفی دارند. کرنش(Strain) : تغییرات جزئی در طول و حجم به هنگام دگرشکلی زمین که ناشی از تنشهای تکتونیکی یا عبور امواج لرزه ای است. نرخ کرنش(Strain rate) : سرعت دگرریختی لیتوسفر در نتیجه حرکات تکتونیکی. تنش(Stress) : نیروی وارد بر واحد سطح که این نیرو بر روی سطحی در جسم عمل می کند.در هر نقطه برای مشخص کردن استرس به طور کامل شش مولفه لازم است: سه مولفه عادی وسه مولفه برشی. افت تنش(Stress drop) : اختلاف بین استرس یک گسل قبل و بعد از زمین ارزه. راستا(Strike) : تمایل و جهت یک خط نسبت به شمال که از تقاطع سطح یک زمین شناسی(مثل یک گسل یا یک لایه) و یک سطح افقی مثل زمین به وجود می اید. راستالغز(Strike – slip) : گسل را ببینید. جنبش نیرومند(Strong motion) : دامنه و دوام بالای جنبش زمین به ساختمان یا سازه های دیگر آسیب می رساند. فرورانش(Subduction) : فرایند برخورد و فرورفتن لیتوسفر اقیانوسی به زیر لیتوسفر قاره ای. پهنه فرورانش(Subduction zone) : محلی که دو ورقه لیتوسفری به هم برخورد کرده و یکی به روی دیگری رانده می شود.اغلب زمین لرزه های دنیا به موازات مرز دو ورقه و یا درون آن رخ می دهند. گسلش سطحی(Surface faulting) : جابه جایی و گسیختگی که به هنگام لغزش روی گسل به سطح زمین می رسد.معمولا با دو زمین لرزه کم عمق همراه است که عمق اپی سنتر هر دو کمتر از 20کیلومتر است.گسلش سطحی میتواندبا خزش غیرلرزه ای یا فرونشستهای ناشی از فعالیتهای بشری هم همراه باشد. موج سطحی(Surface wave) : موج لرزه ای که در سطح زمین حرکت می کند. امواج لاو و ری لای رایج ترین این امواج هستند. بزرگای موج سطحی(Surface – wave magnitude) : بزرگا را بینید. زمین ساخت(Tectonic) : به فرایندهای دگرشکل کننده سنگها و ساختارهای حاصله اشاره می کند که در بخشهای وسیعی از لیتوسفر رخ می دهند. صفحه های زمین ساختی(Tectonic plates) : ورقه های بزرگ، نازک، ونسبتا سختی که در سطح خارجی زمیننسبت به هم در حرکتند. دورلرزه ای (Teleseismic) : اشاره به زمین لرزه هایی دارد که در فواصلی دورتر از 1000کیلومتری محل اندازه گیری رخ داده اند. تنش کششی(Tensional stress) : استرسی که اجسام را به طرف بیرون می کشد.این تنش مولفه تنش عمود بر سطح مورد نظر،مثل سطح گسل، است که از نیروهای عمودی اعمال شده بر سطح ناشی می شود ویا ناشی از نیروهایی است که از سنگهای اطراف اعمال می شوند. گسل راندگی(Thrust fault) : گسل را ببینید. تاریخ زمانی(Time history) : اعدادی مربوط به زمانهای مختلف(مثل اندازه گیری جنبش زمین) که در زمانهای ثابتی اندازه گیری شده است.سریهای زمانی هم نامیده می شود. گسل تراریخت(Transform fault) : نوعی گسل امتدادلغز که بین عناصر تکتونیکی ،مثل ورقه های اقیانوسی، لغزش افقی ایجاد می کند.اغلب ازپشته های اقیانوسی منشا می گیرند. منحنی زمان سیر(Travel time curve) : گراف مربوط به زمان رسیدن امواج P یا Sکه در نقاط مختلف به صورت تابعی از فاصله از منشا لرزه ای ثبت می شود.از روی شیب منحنیهای حاصله می توان سرعت امواج لرزه ای را درون زمین محاسبه کرد. سونامی(Tsunami) : موج دریایی محلی یا با منشا دور که ناشی از جابه جایی های بزرگ مقیاسی است که به هنگام زمین لرزه های بزرگ،ریزشهای بزرگ زیردریایی،یاانفجارجزایر آتشفشانی ، در کف دریا ایجاد می شود. سونامی زا(Tsunamigenic) : اشاره به زمین لرزه هایی دارد که معمولا در زون فرورانش در مرز ورقه ها رخ می دهند.مثل زمین لرزه هایی که در حاشیه اقیانوس آرام رخ می دهند و سونامی های بزرگی ایجاد می کنند. بزرگای سونامی(Tsunami magnitude) : عددی است که برای مقایسه بزرگی سونومی هایی که به وسیله زمین لرزه های متفاوت ایجاد می شوند به کار می رود و از روی لگاریتم بزرگترین دامنه موج سونامی محاسبه می شود که لگاریتم بزرگترین دامنه موج سونامی را از روی فاصله از منشا سونامی اندازه گیری می کنند. توربیدایت(Turbidites) : نهشته های کف دریا که به واسطه شکافهای شیب دار بزرگ تشکیل شده ودر جایی نهشته می شوندکه رودها دلتاهای بزرگی ایجاد می کنند.این شکافهای پر شیب در اثر تکانهای لرزه ای یا بار رسوبی بیش از اندازه به وجود می ایند.انطباق زمان پیدایش توربیدایتهای بعضی از دلتاهای شمال غرب اقیانوس آرام نشان می دهد که این رسوبات در اثر زمین لرزه ایجاد شده اند. سرعت(Velocity) : سرعتی که یک نقطه روی زمین به هنگام زمین لرزه حرکت می کند. ساختار سرعتی(Velocity structure) : مدل ناحیه ای کلی برای پوسته که ساختار پوسته را با استفاده از سرعتهای لرزه ای متفاوت نشان می دهد. جبهه موج(Wave front) : جبهه گسیختگی را ببینید. طول موج(Wavelength) : فاصله میان نقاط متوالی که روی یک موج دامنه و فاز یکسانی دارند(مثل دو قله موج متوالی ). منبع : Iran Earthquake | زلزله در ایران
-
[align=justify]علایم و بررسی زمین لرزه هنگام ملاحظه مصائب، آسیب ها و تلفات بسیاری که زلزله ها باعث شده اند، بسیار طبیعی است که از خود بپرسیم ایا می توان از این وقایع اجتناب کرد و طبیعتاً اگر بتوانیم پیش از وقوع چنین فجایعی در مورد آنها هشدار بدهیم، زندگی های بسیاری نجات خواهند یافت. هنگام ملاحظه مصائب، آسیب ها و تلفات بسیاری که زلزله ها باعث شده اند، بسیار طبیعی است که از خود بپرسیم آیا می توان از این وقایع اجتناب کرد و طبیعتاً اگر بتوانیم پیش از وقوع چنین فجایعی در مورد آنها هشدار بدهیم، زندگی های بسیاری نجات خواهند یافت... اما آیا می توان زمین لرزه ها را پیش بینی کرد؟ از لحاظ نظری کاملاً واضح است که اگر پارامترهای دخیل در تنش های پوسته زمین را بدانیم باید بتوانیم زلزله ها را پیش بینی کنیم. عقیده عمومی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ این بود که با بررسی دقیق سابقه حرکات گسل ها، الگوهایی قابل پیش بینی به دست خواهند آمد. علاوه بر این تصور می شد که الگوهای غیرعادی کوتاه مدت رفتار حرکات گسل ها پیش از زمین لرزه قابل پیش بینی هستند و لذا می توان ساعت ها و روزها پیش از وقوع زمین لرزه به مردم اطلاع داد تا نواحی خطرنک را تخلیه کنند. اما امروز کاملاً روشن شده است که پیش بینی وقوع زمین لرزه بسیار پیچیده تر از آن است که در ابتدا تصور می شد. امروزه می دانیم که زلزله ها چه از لحاظ زمانی و چه از لحاظ مکانی گه گاهی و پرکنده هستند. به جای تلاش کردن برای پیش بینی اینکه چه هنگامی شهرهای ما ویران خواهند شد، باید بر اطمینان یافتن از سالم ماندن آنها هنگام بروز زلزله متمرکز شد.یکی از موانع عمده در پیش بینی دقیق زلزله این است که گسل ها جدا از هم عمل نمی کنند. هنگامی که در یک گسل شکست رخ می دهد، تنش حاصل می تواند به گسل دیگری منتقل شود و این امر ادامه می یابد. تغییر کشش درون پوسته زمین الگوهایی با تغییر تدریجی دارد که دانشمندان اطلاع دقیقی از آن ندارند.با این حال تلاش ها برای پیش بینی زلزله ها همچنان از راه های مختلف ادامه پیدا کرده است. این تلاش ها در ۲۰ سال گذشته عمدتاً در سه حوزه زیر متمرکز بوده است: ۱- فرضیه پیش بینی درازمدت در این حوزه دانشمندان از روش ها و رویکردهایی استفاده می کنند تا زمان تقریبی وقوع زمین لرزه ها را در آینده درازمدت تخمین بزنند. هیچ کدام از این روش ها نمی توانند لحظه دقیق زمانی یا شدت دقیق زلزله را معین کنند، اما می توانند تقریبی از آنها به دست دهند. بنابراین اطلاعات مفیدی در اختیار خواهد بود که احتیاط های لازم در مواردی مانند مقاوم سازی ساختار بناها انجام شود. برای مثال اگر به مهندسان گفته شود که ساختمان یا پلی را که طراحی می کنند باید بتواند ضربه ای حدکثر ۵/۰ گرم در ۵۰ سال آینده تحمل کند، آنها ساختمان را طوری طراحی می کنند که این خصوصیت را دارا باشد. در پیش بینی درازمدت زلزله چند مسئله مورد بررسی قرار می گیرد. الف_ فاصله بازگشت: این فاصله به ما می گوید زلزله ها با چه تناوبی در یک گسل معین رخ می دهند، و حدکثر حرکات زمین که احتمال دارد در یک ناحیه معین و در یک دوره معین زمانی ایجاد کنند چقدر است. این فاصله با کسب کردن اطلاعات از چند منبع متفاوت به دست می آید: سوابق تاریخی زلزله ها، شواهد زمین شناختی (اثراتی که زلزله ها به جای می گذارند) و شواهد زمین سنجی (میزان کششی که در صخره ها به وجود می آید). براساس این فرضیه که زلزله های بزرگ در فواصل دوره های مشابه زمانی رخ می دهند، داده های حاصل از منابع بالا می توانند احتمال زلزله های آینده را پیش بینی کنند. با این حال دقت این پیش بینی درازمدت براساس فواصل بازگشت کاملاً محدود است زیرا وقایع درون یک گسل ممکن است به خاطر به وجود آمدن نیروهای جدید از دوره ای به دوره ای دیگر تفاوت کند. ب_ پیگیری تغییر شکل های زمین: یک راه دیگر پیش بینی زلزله ها اندازه گیری میزان جابه جایی زمین در طول یک گسل است. براساس همین روش «هری اف راید»، یک زلزله شناس کالیفرنیایی توانست پیش بینی کند که شوک بعدی در گسل سنت آندریاس در کالیفرنیا حدود یکصد سال پس از زلزله بزرگ حاصل از این گسل در سال ۱۹۰۶ به وجود می آید. اندازه گیری هایی که پیش از این زلزله انجام شده بود نشان داده بود که زمین به طور متوسط 65/0متر در هر ده سال تحت کشش و جابه جایی قرار می گیرد. راید خاطرنشان کرد از آنجا که حدکثر جابه جایی در طول این گسل در زلزله ۱۹۰۶، 5/۶ متر بوده است بنابراین احتمالاً نتیجه یک قرن تجمع کشش در زمین است، زلزله ای با شدت مشابه زلزله ۱۹۰۶ در این گسل حدوداً ۱۰۰ سال بعد رخ می دهد. امروزه ماهواره ها می توانند با فراهم آوری اطلاعات موقعیت دقیق (GPS) به زلزله شناسان امکان دهند میزان دقیق تغییر شکل پوسته زمین و محل دقیق آن را تعیین کنند. اندازه گیری های مکرر می تواند نشان دهد که آیا گسل در حال لغزش هست یا نه. بنابراین سرعت جابه جایی و میزان کشش در هر ناحیه گسل را می توان شناسایی کرد و پیش بینی های بهتری را انجام داد. ج _ فرضیه شکاف لرزه ای: فرض اصلی در این مورد این است که زلزله های بزرگ گرایش دارند که هر بار در مکان مشابهی رخ دهند، اگر نمودار همه زلزله های بزرگ روی حد مرزهای صفحات زمین را داشته باشید، متوجه می شوید که آنها قطعات جداگانه مجاوری از یک حد مرز پر می کنند. شکاف لرزه ای (Seisemic gap) قطعه ای است که در آن برای مدتی طولانی زلزله ای رخ نداده است اما سابقه تاریخی یک زمین لرزه در آن ناحیه در گذشته وجود دارد. ۲ _ یافتن گسل های جدید: یافتن گسل های جدید علاوه بر گسل های از قبل فعال، می تواند به دانشمندان در پیش بینی بروز بالقوه زلزله ها در مکان های غیر منتظره کمک کند. شواهد متعددی در یک منطقه می تواند به وجود گسل هایی دلالت کند که برای مدت های بسیاری در زمان های اخیر حرکت نکرده اند از جمله: این گسل ها در چشم انداز منطقه برجستگی های مستقیم طولانی ای تشکیل می دهند که می توانند توپوگرافی محلی و زهکشی طبیعی را تغییر دهند. بنابراین آنها زمین هایی اعوجاج یافته و دریاچه و حوضچه هایی تشکیل شده از انحنای زمین به سمت پایین به جای می گذارند. آنها می توانند محل ظهور چشمه ها باشند و به خاطر زهکشی طبیعی اغلب در طول مسیرشان از پوشش گیاهی انبوهی پوشیده شده اند. گسل ها را می توان به وسیله بررسی های انعکاس امواج شناسایی کرد، که از طریق ثبت امواج انعکاس یافته که یک شوک انفجاری از حد مرزهای لایه های پوسته زمین انجام می شود. صخره های موجود در طول خطوط گسل گاه به گاه به علت زلزله ها متلاشی می شوند. همه یخچال ها و نهرها در طول شکاف های حاصل به راه می افتند و ممکن است دره های بزرگی در طول یک گسل پوسته زمین به وجود آید. ۳- علائم زلزله قریب الوقوع: انواع بسیار متفاوتی از فعالیت های کوتاه مدت، که طول آنها از چند روز تا چندسال تغییر می کند، قبل از زلزله های بزرگ ذکر شده اند. زلزله شناسان به دنبال الگوهای منظم در چنین پیش درآمدهای کوتاه مدتی هستند.از یک طرف امواج ضربه ای پیشینی (foreshocks)، مجموعه ای از لرزه های خفیف یا دوره های بدون لرزه پیش از زلزله های بزرگ گزارش شده اند، گرچه آنها لزوماً همیشه رخ نمی دهند. رفتارهای غیرعادی حیوانات نیز که به عنوان پیش بینی کننده زلزله ذکر شده است همیشگی نیست.از طرف دیگر تنش فوق العاده صخره ها که درشرف جابه جایی هستند باعث گرم شدن، تغییر شکل و انبساط آنها پیش از زلزله می شود و بنابراین شماری از تغییرات در پوسته زمین پیش از زلزله رخ می دهد و دانشمندان از وسایل گوناگونی برای اندازه گیری و ثبت این تغییرات استفاده می کنند؛ هر چند که هیچ کدام از این موارد نیز پیش بینی کننده قطعی و دقیق زلزله نیستند. از جمله این تغییرات اینها هستند: گاهی زمین ممکن است در حد چند میلی متر یا سانتی متر پیش از زلزله انحنا پیدا کند. انحنا سنج هایی (Tilt meter) که در سوراخ های عمیق و با دقت حفر شده قرار داشته باشند، می توانند این پدیده را کشف کنند. تغییراتی در سرعت امواج لرزه ای در صخره های تحت تنش قرار گرفته نزدیک به گسل یافت شده است. شکاف های ذره بینی در صخره تحت تنش قرار گرفته نسبت به جهتی که تنش بر آنها وارد می شود به هم می پیوندند و این امر می تواند بر چگونگی عبور لرزه های خفیف از میان آنها تاثیر بگذارد. گاز رادون ممکن است از این شکاف های ریز تازه به وجود آمده در یک صخره تحت فشار ساطع شود. آبی که به درون صخره نفوذ می کند مواد شیمیایی از جمله رادون را از صخره جذب می کند و در نتیجه محتوای شیمیایی چنین موادی در آب چاه های منطقه افزایش می یابد. جریان یافتن آب های زیرزمینی به درون شکاف های صخره ها ممکن است باعث کاهش سطح سفره آب زیرزمینی منطقه شود. دربعضی از صخره های نزدیک به نقطه جابه جایی گسل ممکن است تغییر رسانایی الکتریکی ثبت شود. دماى آب چشمه ها و قنوات و چاهها کاهش و یا افزایش ناگهانى پیدا مى کند و از نظر طعم و مزه دچار تغییراتى محسوس مى گردد، همچنین در حجم و مقدار هم افزایش و یا کاهش را خواهیم داشت. پیش از وقوع زلزله ادوارى شکافهایى در سنگها و پوسته زمین به وجود مى اید که همگى در جهت خاصى هستند و بعد از وقوع شکافهاى حاصل از زمین لرزه دقیقاً در امتداد شکافهاى قبل از وقوع آن امتداد مى یابد. درخصوص علائم غیرطبیعى همچون مشاهده شدن اشیاى نورانى در شبهاى قبل از زلزله نیز گزارشات زیادى دریافت شده این اشیاء در جهت جنوب حرکت کرده و به ناگهان به سمت شرق تغییر مسیر مى دهند. حیوانات نیز در برابر زلزله از خود رفتارهاى خاصى بروز مى دهند این رفتارها در حیوانات اهلى همچون خر و الاغ و خرگوش فرار به سوى سربالایى مى باشد. آنان هیچ گاه به سمت سراشیبى حرکت نمى کنند و در ماهى ها مرگ گروهى و بى دلیل و در پرندگان اهلى همچون اردک و غاز که در مسیر تابش امواج ماوراء صوت قرارگرفته اند سوختگى در امحا و احشاى داخلى و مرگ گزارش شده است. حیواناتى که در منزل نگهدارى مى شوند همچون سگها، به شدت پارس مى کنند و مضطرب مى گردند و گربه هاى خانگى با جمع کردن بدن به صورت گلوله و یا انداختن خود در داخل ظرفهاى گود همچون سطل آشغال رفلکس نشان مى دهند. علائم متصل و منتهى به آغاز زلزله: شاهدان زیادى پس از زلزله گفته اند که با صدایى عجیب روبرو شده اند، بله درست است. در ابتدا معمولاً صدایى نامتعارف شنیده مى گردد. در زلزله هاى بزرگ ابتدا صداى عجیبى همچون باد و حرکت درختان و برگها و سپس صداى ضعیف شیشه هاى منزل شنیده مى شود و به سرعت لرزش هاى اولیه که معمولاً با شدت بالا نیستند آغاز مى گردد و پس از آن موج اصلى با مدت زمان چندثانیه اى و پس از آن پس لرزه هایى با شدت پایین و سپس اتمام زلزله! عزیزان من گاهى این چند لحظه، چند دقیقه و حتى همچون بم چند ساعت است. به صورتى که خود پیش لرزه ها را ما با زلزله اصلى اشتباه مى گیریم. بم در ساعات پایانى شب دوبار لرزیده بود اما عزیزان ما یا با بى توجهى به آن در منازل خود خوابیدند و یا چند ساعتى را که سرماى بیرون به آنها تحمل داده بود را در حیاط ها ماندند و به داخل بازگشته، خوابیدند!... پس اول از همه اگر زلزله کوچکى را تجربه کردید فراموش نکنید که ممکن است موج اصلى در راه باشد مکان هاى امن خانه را که برایتان توضیح خواهم داد را براى استراحت در نظر بگیرید حتماً با هوشیارى بخوابید اگر امکان خوابیدن در حیاط را دارید به عنوان یک تفریح هم شده شبى را با عزیزانتان در حیاط بیدار بمانید البته توجه کنید که از آوار دیوارهاى حیاط و خود ساختمان ایمن باشید. در بم جوانى آواره که چشمان قرمز او نشانه از دست دادن عزیزانش بود می گفت: تا صبح در ماشین خوابیدیم سردمان که شد به منزل بازگشتیم چون خوابم به هم خورده بود براى نماز صبح به حیاط رفتم تا وضو بگیرم که زلزله همه را با خود برد و من ماندم با وضو....! [/align] منبع : Iran Earthquake | زلزله در ایران