لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ما'.
11 نتیجه پیدا شد
-
سلام ..جالبه حتما بخونید...بعضی از دردا مصداق بارزش رو تو خودم دیدم شما کدوم درد رو دارید؟ دردهای اساسی ما ایرانیان به روایت صادق هدایت صادق هدایت که از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود، در کتاب بوف کور خود می نویسد : در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورند و می زدایند، این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد! و اینک؛ سی و هفت درد و عیب اساسی اجتماعی ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد! 1. اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم. 2. اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم. 3. با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم. 4. به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم. 5. بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی کنیم. 6. در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم. 7. کلمه من را بیش از ما به کار می بریم. 8. غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم. 9. بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم. 10. از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم. 11. عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه آنها می اندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمی داریم. 12. دائما دیگران را نصیحت می کنیم، ولی خودمان هرگز به آنها عمل نمی کنیم. 13. همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه 90 می گیریم. 14. غربی ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند، ولی ما شاعر و فقیه! 15. زمانی که ما مشغول کیمیاگری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند. 16. زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی ها علم نجوم را بنا نهادند. 17. هنگامی که به هدف مان نمی رسیم، آن را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم، ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل آن نمی پردازیم. 18. غربیها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار میدهند، ولی ما آنها را برداشته و از همکارمان پنهان میکنیم. 19. مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم. 20. غربی ها و بعضا دشمنان ما، ما را بهتر از خودمان می شناسند. 21. در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد. 22. فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم. 23. برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن آخر کار استخاره می کنیم. 24. همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است. 25. به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست. 26. چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم. 27. به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم. 28. وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم. 29. در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند، به جای اینکه به آنها احترام بگذارند. 30. اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت. 31. اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم. 32. تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است. 33. غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند. 34. اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی، کابل کشی و غیره صدها جای آن را خراب می کنیم. در شهرسازی هم از چنین مهارتی برخورداریم. 35. وعده دادن و عمل نکردن به آن یک عادت عمومی برای همه ما شده است. 36. قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از آن حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم. 37. شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم.
-
چرا تصویر ما در دوربین های دیجیتال متفاوت است؟
amid پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات عكاسي و فیلمبرداری
شما آدم خوش عکسی هستید یا خودتان را جزو انسان های بد عکس می دانید؟ تصویر بالا یک آزمایش توسط آقای ایستوود است که به خوبی نشان می دهد که این موضوع آنقدر ها هم ربطی به خوش عکس بودن یا بد عکس بودن ندارد و همه چیز زیر سر لنز دوربین ها است. این تصاویر همگی در یک شرایط نور و تنظیمات گرفته شده اند و فقط تفاوت در لنز به کار رفته بوده است. لنز ها دنیا را نسبت به چشم ما متفاوت می بینند و نور را منحرف می کنند. علاوه بر اینکه در هر لنز فاصله سوژه نقش مهمی را بازی می کند. در آزمایش آقای ایستوود تصاویر با لنزهایی از ۱۹ تا ۳۵۰ میلیمتری گرفته شده اند. در لنز های ۱۹ میلیمتری تاثیر کاملا واضح است و صورت کاملا دفورمه شده است. اما وقتی به لنز ۱۳۵ میلیمتری میرسیم به نظر میرسد بهترین نتیجه را داریم که البته این بستگی به سلیقه و نگاه افراد هم دارد. برای دیدن جزییات بیشتر بهتر است اما نکته در اینجا است که هیچ عدد مشخصی برای عکس بهتر وجود ندارد و این بستگی زیادی به آناتومی صورت هر فرد دارد که با چه لنزی زیباتر و بهتر به نظر برسد. در واقع به همین دلیل است که برخی افراد در یک زاویه به خصوص فوتوژنیک هستند و از یک زاویه دیگر یا یک دوربین دیگر خوش عکس به حساب نمی آیند. -
عکسهایی كه به ما دروغ میگویند! یک جوان آلمانی با تکنیک شیفت تیلت (Shift-tilt) اقدام به عکاسی از یک سکه کرده است. به نظر شما کدام حقیقت دارد؟ سکه یا ماشین و باجه تلفن و …؟ فکر می کنیم متوجه حقیقت ماجرا شدید. این جوان با طراحی یک سکه پنجاه سنتی در بیست برابر اندازه معمولی و گذاشتن آن کنار وسایل بزرگتر، اقدام به عکاسی کرده است. البته این عکاسی با تکنیک "شیفت تیلت" انجام شده است که در آن دوربین مجهز به لنز خاصی با فاصله کانونی بسیار زیاد و عمق میدان بسیار کم است. به همین دلیل بیننده احساس میکند که اشیاء اسباببازی هستند! منبع: فارنت
-
موضع تدافعی ما دربرابر عکاسی موضع تدافعی ما دربرابر عکاسیژوزف نیسفور نی یپس، در سال ١٨٢٢میلادی، نخستین عکس دنیا را ثبت کرد و این اتفاق سرآغاز عکاسی در جهان بود. اما در ایران، عکاسی از دربار شاهان قاجار آغاز شد. ظاهرا نخستین دستگاه عکسبرداری که به ایران آمد، به ناصرالدین شاه تعلق داشت. او به عکاسی علاقهمند و عکسهای زیادی از خود، سفرها و خانهاش تهیه کرد که بسیاری از آنها هنوز موجود است. با مقایسه تاریخهای اختراع عکاسی و آشنایی ایرانیان با آن درمییابیم که این پدیده فنی و هنری خیلی زود به ایران آمد و به عبارتی سادهتر میتوان گفت که عکاسی در ایران، تقریبا قدمتی معادل کشورهای اروپایی دارد. هر چند عکاسی در این مرز و بوم، پیشینهای طولانی دارد و آثار بسیار زیادی از آن دوران باقی است؛ اما جای تردید نیست که به دلایل متعدد، به جز در ٣ دهه اخیر، عکاسی کاربردی فراگیر نداشتهاست. در ابتدا تنها درباریان یا تعداد معدودی محقق و نظامی که اغلب آنها از فرنگ به ایران آمده بودند عکاسی را به خدمت گرفتند و سالها بعد با گشایش مغازههای عکاسی، تهیه عکسهای شخصی و اداری از مردم رونق یافت. اما از آنجا که هیچگاه مطبوعات و رسانههای جمعی کشور ما از عکس به نحو شایستهای بهره نمیگرفتند، شناخت عمومی جامعه در همین حد خلاصه شده بود. با وقوع انقلاب اسلامی و نیاز به ثبت حوادث گوناگون دوران پرفراز و نشیب آن، نظر علاقهمندان بسیاری به سوی دوربینهای عکاسی جلب شد. کاربرد و استفاده از تصاویر این وقایع در مطبوعات و دیوارهای شهر، برای انتقال اخبار و رویدادهای انقلاب ، عکاسی را به دل توده مردم برد و گوشهای از قابلیتهای عکاسی را به آنها معرفی کرد. پس از سال ١٣٥٧، کم کم استفاده از عکس رواج بیشتری یافت تا آنجا که در سال ١٣٦٢عکاسی به عنوان یکی از رشتههای تحصیلی در نظام دانشگاهی گنجانده شد. در سال ١٣٦٥اولین نشریه تخصصی عکاسی شروع به انتشار کرد و نمایشگاههای متعدد عکاسی برپا شد. عکاسی تبلیغاتی برای کمک به رونق اقتصادی جامعه پویاتر شد و همزمان با آن، عکاسی هنری مورد توجه هزاران دانشجو و هنرآموز قرار گرفت. با وجود آن که امروزه عکاسی در ایران رونق چشمگیری یافته است و در علوم و فنون و هنرهای مختلف از آن بهره می گیرند؛ اما نمیتوان ادعا کرد که شناخت عمومی جامعه از این رسانه به حد مناسبی رسیده است. هنوز مردم به عکاسانی که با علاقه از آداب و سنن و صحنههای مختلف جامعه عکسبرداری می کنند، با دیده شک و تردید و ناباوری مینگرند و کار آنها در نظرشان غریب و تفننی مینماید. با آن که امروزه عکس و تصویر به عنوان یکی از روشهای موثر و قوی انتقال فرهنگ مورد استفاده جوامع مختلف قرار می گیرد، ما در برابر آن تنها موضع تدافعی گرفتهایم. جامعه ما با تکیه بر پشتوانه محکم فرهنگی خود، میتواند عکاسی را به خدمت بگیرد و در جهت گسترش و تثبیت ریشهها و ارزشهای فرهنگی خود در سطح کشور و معرفی آن در سراسر جهان قدم بردارد.
-
چگونه بفهمیم که آیا شخصی به حرفهای ما گوش میدهد؟
آرمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در روابط اجتماعی
دانشمندان کشف کردند که پلک زدن میتواند به عنوان یک نشانه در مورد بیتوجهی دیگران به ما در هنگام صحبت کردن ، مورد استفاده قرار گیرد. دانشمندان کشف کردند شما با توجه به تعداد پلک زدن یک شخص میتوانید متوجه شوید که آیا او به سخنان شما گوش میدهد یا این که در حال فکر کردن به موضوع دیگری است. تحقیقات نشان میدهد بستن چشمها بیش از حد معمول نشانه آن است که فرد در حال فکر کردن به چیز دیگری است و توجهی به شما ندارد. دکتر دنیل اسمیلک عصب شناس از دانشگاه واترلوی کانادا که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت : ما معتقدیم زمانی که شما مشغول فکر کردن راجع به موضوعی میشوید، به طور ناخودآگاه ورودی اطلاعات را تنظیم میکند ، بنابراین سعی میکنید با افزایش سرعت بستن چشمانتان اطلاعات کمتری را به سمت مغز خود سرازیر کنید. این تحقیقات با هدف شناسایی مغز انسان انجام شده است. برای تست کردن این نظریه ، از ۱۵ داوطلب خواسته شد یک کتاب را از روی صفحه نمایش کامپیوتر بخوانند و در همان لحظه یک سنسور حرکات چشم آنها را زیر نظر گرفت. این کامپیوترها در فاصلههای زمانی متفاوت بوق میزدند و در این هنگام دانشمندان میزان تمرکز هر فرد را روی خواندن چک میکردند. دانشمندان متوجه شدند افرادی که در حال فکر کردن به موضوع دیگری هستند نسبت به افرادی که تمرکز روی کار خودشان دارند بیشتر پلک میزنند. -
برای دیدن تاریخ با ما به میبد سفر کنید
بهار خانم پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در معرفی جاذبه هاي تاریخی ایران
- شهر میبد دارای پیشینهای چندین هزار ساله است. این شهر دومین مرکز شهری و تجاری استان یزد محسوب میشود و به واسطه بافت تاریخی ارزشمند خود تمام شهر در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است. آثار تاریخی میبد یزد آب انبار شاه عباسی آثار تاریخی میبد یزد آب انبار شاه عباسی آثار تاریخی میبد یزد بافت تاریخی میبد آثار تاریخی میبد یزد قلعه مهرجرد در میبد آثار تاریخی میبد یزد کبوترخانه میبد آثار تاریخی میبد یزد موزه زیلو آثار تاریخی میبد یزد نارین قلعه آثار تاریخی میبد یزد نمایی از مسجدی در میبد آثار تاریخی میبد یزد یخچال قدیمی شهر میبد آثار تاریخی میبد یزد -
آبنباتی که با لیس زدن آن مسیر فکری ما عوض میشود
آلاله پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مطالب جالب و خواندنی
آیا تا کنون تصور کردهاید که شما میتوانید با لیس زدن به یک آبنبات مسیر ذهنی خود را تغییر دهید. در مورد یک داروی غیر قانونی صحبت نمیکنیم بلکه میخواهیم یک راه قانونی را برای تغییر مسیر ذهن تشریح کنیم. آی کندی(آبنبات چشم) میتواند ( Eye Candy )!آی کندی از یک تکنولوژی جایگزینی احساس برای ارسال لرزش استفاده کرده و تصاویر ذهنی شما را عوض میکند. در طول انجام ارتعاش توسط آبنبات، اطلاعات از زبان شما به مغزتان منتقل میگردد و میتوانید تصاویر موجود در آبنبات را ببینید. آی کندی در 6 طعم مختلف ساخته شده است. آرامش ، اجتماعی ، دفاع ، عبادت ، مواجهه و تمرکز. -
چگونه بفهمیم که آیا شخصی به حرفهای ما گوش میدهد؟
آرمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اطلاعات عمومی
دانشمندان کشف کردند که پلک زدن میتواند به عنوان یک نشانه در مورد بیتوجهی دیگران به ما در هنگام صحبت کردن ، مورد استفاده قرار گیرد. دانشمندان کشف کردند شما با توجه به تعداد پلک زدن یک شخص میتوانید متوجه شوید که آیا او به سخنان شما گوش میدهد یا این که در حال فکر کردن به موضوع دیگری است. تحقیقات نشان میدهد بستن چشمها بیش از حد معمول نشانه آن است که فرد در حال فکر کردن به چیز دیگری است و توجهی به شما ندارد. دکتر دنیل اسمیلک عصب شناس از دانشگاه واترلوی کانادا که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت : ما معتقدیم زمانی که شما مشغول فکر کردن راجع به موضوعی میشوید، به طور ناخودآگاه ورودی اطلاعات را تنظیم میکند ، بنابراین سعی میکنید با افزایش سرعت بستن چشمانتان اطلاعات کمتری را به سمت مغز خود سرازیر کنید. این تحقیقات با هدف شناسایی مغز انسان انجام شده است. برای تست کردن این نظریه ، از ۱۵ داوطلب خواسته شد یک کتاب را از روی صفحه نمایش کامپیوتر بخوانند و در همان لحظه یک سنسور حرکات چشم آنها را زیر نظر گرفت. این کامپیوترها در فاصلههای زمانی متفاوت بوق میزدند و در این هنگام دانشمندان میزان تمرکز هر فرد را روی خواندن چک میکردند. دانشمندان متوجه شدند افرادی که در حال فکر کردن به موضوع دیگری هستند نسبت به افرادی که تمرکز روی کار خودشان دارند بیشتر پلک میزنند. این تحقیقات در نشریه علوم روانشناسی به چاپ رسیده است. -
بعضی ها درس میخوانند تا کار کنند...بعضی ها کار میکنند تا درس بخوانند. بعضی ها ازدواج میکنند چون بچه دوست دارند...بعضی ها بچه دار میشوند تا ازدواجشان دوام یابد. بعضی ها سلام میکنند تا نگاهشان کنی...بعضی ها نگاه میکنند تا سلامشان کنی. بعضی ها خوب درس میخوانند...بعضی ها خوب کار میکنند...بعضی ها خوب پول در می آورند...بعضی ها خوب پول خرج میکنند و بعضی ها عجیب پول جمع میکنند. بعضی ها نان فکرشان را میخورند...بعضی ها نان زورشان را...بعضی ها نان زیباییشان را...و بعضی ها هم نان بقیه را خوب میخورند. بعضی ها همه زندگیشان دروغ است...بعضی ها حتی یک دروغ هم نمیگویند. بعضی ها از تنهایی لذت میبرند...بعضی ها در جمع خوشند...بعضی ها نوش دیگران را هم نیش می کنند بعضی ها حوصله خودشان را هم ندارند...بعضی ها همیشه برای همه چیز و همه جا حوصله دارند. بعضی ها نگرانند تا ازدواج کنند...بعضی ها ازدواج اول نگرانیشان است. بعضی ها در خوشی گذشته اند...بعضی ها در حال خوشند...بعضی ها توهم خوشی فردا را دارند. بعضی ها چقدر فکر میکنند...بعضی ها چقدر حرف میزنند...بعضی ها چقدر فکر نکرده حرف میزنند. بعضی ها در بودشان مشهورند...بعضی ها تا میمیرند معروف میشوند. بعضی ها تا حرف نزده اند قیمت دارند...بعضی ها تا حرف میزنند از قیمت می افتند. بعضی ها بی حساب محبت میکنند...بعضی ها با محبت معامله میکنند...بعضی ها محبت دیگران را هم نمی بینند. بعضی ها به خودشان هم زحمت نمی دهند...بعضی ها بار دیگران را هم بر میدارند. بعضی ها به خودشان می بالند...بعضی ها به داشتن دیگری...بعضی ها فقط از خودشان حرف میزنند...بعضی ها پشت دیگری. میگی چقدر آدم ها با هم متفاوتند...میگم...چی بگم...
-
[align=justify] چگونه بفهميم كه به ما دروغ ميگويند؟ بيراه نيست اگر بگوييم دروغ گفتن هم استعداد خودش را ميخواهد. در اينجا با انگيزه ها، ريشه ها و ريزهكاري هاي اين پديده بيشتر آشنا ميشويم.متاسفانه تا به امروز علم موفق نبوده تا مرز افكار راست و دروغ را مشخص كند يا به عبارتي شلختگي ذهن مانعي بر سر راه اين تكنولوژي است. ابوالقاسم رجب با اين مقدمه مقاله اي را درباره راه هايي براي شناسايي افراد دروغگو نوشته كه بخشهايي از آن در ادامه ميآيد: چرا دروغ ميگوييم؟ جز در موارد خاص كه شخص دروغگو از رفتارش بي آنكه به دنبال كسب منفعتي باشد لذت ميبرد، پيوسته براي دروغهاي مان به دنبال دلايلي قانع كننده مقابل وجدان خويش ميگرديم. ترس از دست دادن يا ميل به دست آوردن فردي كه به او علاقهمنديم، موقعيت شغلي يا اجتماعي مناسب و… مهمترين انگيزههاي دروغهاي كوچك و بزرگ هستند. روانشناسان بر اين باورند كه بيشتر دروغهاي ما به منظور محافظت از روابط اجتماعيمان است. هنگاميكه همسرتان از شما درباره بزرگي دماغش سوال ميكند ممكن است واكنشي كاملا صادقانه در قبال پرسش او نداشته باشيد زيرا احساس ميكنيد شايد باعث رنجش خاطر او شويد. از سوي ديگر نبايد فراموش كرد جز در موارد استثنا و درمورد افرادي كه با توجه به اعتقادات مذهبي قوياي كه دارند و مبرا از خطا هستند، كسي كه ادعا كند در طول زندگي اش دروغ نگفته دروغگوي بزرگي است. بيترديد همه ما از روي اجبار يا به اختيار خودمان دروغ هايي در زندگي ميگوييم اما گاهي افرادي پيدا ميشوند كه در اين زمينه افراط ميكنند. روانشناسان دانشگاه داندي اسكاتلند رفتار چنين انسانهايي را مورد مطالعه قرار داده و عللي برايشان برشمردهاند. پنج عامل دروغگويي بيماري دروغگويي: نداشتن درك صحيح از كار درست و غلط و نداشتن حس پشيماني پس از آزار ديگران از ويژگيهاي اصلي اينگونه بيماران است. چنين افرادي بسيار حرفهاي دروغ ميگويند و به هيچ وجه احساس بدي نسبت به عمل خود ندارند و اصولا با عذاب وجدان بيگانه اند. عادتي به نام دروغگويي: براي چنين افرادي هميشه دروغ اولين گزينه است؛ حتي اگر برايش دليلي قانع كننده وجود نداشته باشد. تجربيات و خاطرات دوران كودكي افراد دروغگو- نظير زندگي در محيط فاسدي كه دروغ ضرورت ادامه حيات و زندگي نسبتا راحت آنها بوده است- باعث ميشوند آنها در هر سن و سالي هم كه باشند به طور ناخودآگاه دروغگويي را ترجيح دهند. خودشيفتگي: نارسيست ها دروغ ميگويند تا نزد ديگران محترم شمرده شوند و بزرگتر از آنچه هستند جلوه كنند. بيثباتي شخصيتي: معمولا زندگي افرادي كه چنين خصوصيتي دارند با بيبندوباري اخلاقي همراه است. آنها براي فرار از احساس گناه و شرمي كه نسبت به اعمال و مسووليت ناپذيري خود دارند در دروغگويي افراط ميكنند. دروغهاي نمايشي: «حالم اصلا خوب نيست، به زودي ميميرم» و «اگر تركم كني خودم را ميكشم» از اين قبيل دروغهاست كه غالبا براي جلب حس ترحم يا عشق و محبت اطرافيان گفته ميشود. اين دروغها لزوما منعكسكننده احساسات واقعي شخص نيست. چگونه دروغسنج خوبي باشيم؟ روانشناسان توصيههايي ميكنند كه دانستن آنها ميتواند به شما كمك كند: ـ به حركات ظاهري او توجه كنيد: تنها به يك فاكتور مثلا استرس داشتن فرد توجه نكنيد چرا كه ممكن است شخصي راست بگويد ولي هنگام صحبت كردن عصبي به نظر برسد. قبل از اينكه سوال بپرسيد- بدون آنكه جلب توجه كنيد- حالات اوليه وي نظير ميزان نگراني، عصبانيت، ارتباط چشمي و پلك زدن وموقعيت دستهايش را به خاطر بسپاريد. ـ مقايسه كنيد: كليد فهميدن اينكه شخصي دروغ ميگويد يا نه در اين است كه پس از سوال كردنتان- درست طول زمان كوتاهي كه اطلاعات در مغز طرف مقابل پردازش ميشود تا جواب شما را بدهد- تغييرات رفتارياي را كه در مرحله پيش به خاطر سپردهايد بررسي كنيد. توجه داشته باشيد فرصت مقايسه را از دست ندهيد زيرا احتمالا پس از گذشت اين زمان طلايي فرد به تسلطي نسبي روي رفتارش خواهد رسيد. ـ به حرفهاي او خوب گوش كنيد:گاهي اوقات توجه به حالات بدن و ريز شدن در رفتار طرف مقابل كمك شاياني به شما نميكند. در اينگونه موارد دقت در گفتههاي شخص، بهترين راهنماست. دروغگوها معمولا بيش از حد به جزئيات بي ربط ميپردازند. آنها سعي ميكنند با اين كار ذهن مخاطبشان را از موضوع اصلي دور كنند تا دروغشان كمرنگ جلوه كند. فراموش نكنيد كه دروغگو فراموشكار است و احتمال اينكه متناقض صحبت كند بسيار زياد است. ـ چند دقيقه مكث كنيد: براي بيشتر مردم دروغ گفتن امري سخت و استرس زاست و هيچ اتفاقي مثل سكوتي كه ميان پاسخ او و سوال بعديتان برقرار ميكنيد عذابآور نيست. سعي كنيد در اين لحظات ميزان عصبانيت و نگرانياش را بسنجيد. ـ بحث را عوض كنيد: بيترديد شيرين ترين زمان براي دروغگو لحظهاي است كه احساس كند دروغ به پايان رسيده و در كارش موفق بوده است. تغيير بحث توسط شما احتمالا لبخندي بر لبان دروغگو مينشاند. در اين هنگام بازگشت به مبحث قبلي مانند ضربه پاياني يك بوكسور براي ناك اوت كردن حريفش است و با خشم مضاعف او همراه خواهد بود. تشخيص فرد دروغگو از شخص راستگو جزء علايق مشترك همه ماست و به قولي «لذتي كه در گرفتن مچ شخص دروغگو هست در دروغ گفتن نيست». [/align]