رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مشهور'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

  1. irsalam

    ارزش برندهای مشهور

    ارزش برندهای مشهور شاید برای شما جالب باشد که بزرگترین برندهای امروز، بعضا، توسط افراد معمولی، اما با یک عزم راسخ پدید آمده اند. خواهید دید که همه چیز از هیچ، به وجود آمده. البته امروز قرار نیست داستان خلقت هر کسب و کار را از سیر تا پیاز برای همدیگر تعریف کنیم. برای اینکه تصویر بهتری از نتیجه ی تلاش این کارآفرینان داشته باشید، به ارزش برند هر کدام از این کسب و کارها هم (به دلار) اشاره ای می کنیم. این ارزش گذاری از طریق اینتربرند که بزرگ ترین سازمان در دنیا برای رتبه بندی برندهاست، انجام شده. ارزش برند، یکی از سرمایه های غیرقابل لمس یک کسب و کار به شمار می رود؛ یعنی میزان پولی که سرمایه دارها برای نام تجاری یک کسب و کار (و نه کل کسب و کار) حاضرند، بپردازند. ● نایک : تولیدکننده کالاهای ورزشی ارزش برند: ۱۳٫۷ میلیارد دلار تأسیس با نام کالاهای ورزشی روبان آبی توسط فیلیپ نایت و ویلیام بوورمن (۱۹۶۴) «فیلیپ نایت»، بعد از تمام کردن مدرسه ی بازرگانی در سال ۱۹۶۲ تصمیم گرفت سفری به ژاپن داشته باشد. آنجا با یک شرکت تولیدکننده ی کفش ورزشی ژاپنی آشنا شد به نام اونیتسوکا تایگر. فیلیپ که قبلا در دانشگاه اورگان، دو میدانی کار بود، قبول کرد که کفش های آن تولیدکننده را در مقیاس کوچک، وارد بازار امریکا کند و یک شرکت به نام کالاهای ورزشی روبان آبی ثبت کرد و متعاقب آن یک سفارش دویست تایی به اونیتسوکا تایگر داد، کفش ها را در زیرزمین خانه ی پدری انبار کرد و با پرسه زدن در رویدادهای ورزشی محلی سعی کرد آنها را به فروش برساند. در قدم بعدی، فیلیپ با مربی سابق دو میدانی خودش، بیل بوورمن، شریک شد. آن سال، آنها توانستند ۱۳۰۰ جفت کفش را به ارزش ۸۰۰۰ دلار بفروشند. سال بعدی فروش آنها به ۲۰ هزار دلار رسید و سال بعدتر حتی توانستند مغازه ای را برای خرده فروشی اجاره کنند تا لازم نباشد کارمندهای معدودی که برای آنها کار می کردند با ماشین هایشان دوره بیفتند و به رویدادهای ورزشی سرک بکشند. ارتباط روبان آبی با شرکت ژاپنی تا سال ۱۹۷۱ ادامه داشت. فیلیپ و بیل کم کم آماده می شدند، خط تولیدی خودشان را راه اندازی کنن. یک لوگو طراحی کردند که تا امروز هم لوگوی شرکت است و اسم «نایک» را با الهام از الهه ی پیروزی یونان قدیم برای کسب و کارشان انتخاب کردند. ● امریکن اکسپرس ـ ارائه دهنده ی خدمات پستی ارزش برند: ۱۳٫۹ میلیارد دلار تاسیس توسط هنری ولز، ویلیام فارگو، جان وارن باترفیلد در سال ۱۸۵۰ در آلبانی نیویورک هنری ولز در سال ۱۸۳۹ کارش را در یک شرکت اکسپرس در سواحل شرقی امریکا شروع کرد. شرکت های اکسپرس به شرکت هایی گفته می شود که به دلیل قابل اعتمادتر بودن نسبت به پست ملی آمریکا، وظیفه ی حمل و نقل پول و کالاهای قیمتی را بر عهده دارند. هنری دائما به رئیسش پیشنهاد می داد کسب و کارشان را به سمت غرب امریکا گسترش بدهند، که معمولا با مخالفت او روبرو می شد. بنابراین هنری تصمیم گرفت خودش دست به کار بشود. شرکتی زد و سال های زیادی را با حاشیه ی سود کم و رشد آهسته طی کرد تا اینکه با دو تا از رقیب های تجاریش شریک شد: ویلیام فارگو و جان وارن باترفیلد. این طور بود که شرکت امریکن اکسپرس در سال ۱۸۵۰ شکل گرفت. یک سال بعد آنها با بزرگ ترین رقیبشان یعنی شرکت آدامز و شرکا به تفاهمی رسیدند که وارد بازارهای همدیگر نشوند. با این حساب، امریکن اکسپرس از غرب و شمال و آدامز و شرکا از شرق و جنوب بازارهایشان را گسترش دادند. جالب است بدانید که یک سال بعد از آن، هنری و ویلیام از ترس اینکه آدامز و شرکا صاحب مونوپولی طلای کالیفرنیا بشوند، تصمیم گرفتند کسب و کارشون را در جنوب توسعه بدهند. ولی این پیشنهاد آنها، با مخالفت هیئت مدیره ی امریکن اکسپرس مواجه شد. بنابراین هنری و ویلیام خودشان شرکت دیگری را تأسیس کردند به نام «ولز فارگو و شرکا» که به بانکداری و خدمات اکسپرس در کالیفرنیا بپردازد. ● اچ اند ام ـ تولیدکننده ی پوشاک ارزش برند: ۱۶٫۱ میلیارد دلار تأسیس توسط ارلینگ پرسون در سال ۱۹۴۷ در واستراس در سوئد بعد از جنگ جهانی دوم، ارلینگ پرسون سفری به امریکا داشت و آنجا تحت تأثیر مغازه های بزرگ و کارآمد امریکایی قرار گرفت. وقتی به کشورش برگشت، صنعت خرده فروشی پوشاک زنانه را متحول کرد و دامنه ی این تغییر را به تمام اروپا گسترش داد. او اسم شرکتش را هنز (به سوئدی به معنی زنانه) گذاشت. ۲۱ سال بعد، ارلینگ یک فروشگاه لوازم شکار رو که انبار بزرگی از پوشاک مردانه داشت خرید و با تغییر نام شرکتش به اچ اند ام فروش پوشاک زنانه و مردانه را در ۳۷ کشور توسعه داد. ● سامسونگ ـ تولیدکننده ی لوازم الکتریکی ارزش برند: ۱۹٫۵ میلیارد دلار تأسیس توسط «لی بیونگ چول» در سال ۱۹۳۸ در کره ی جنوبی آیا میدانستید که سامسونگ کارش را به عنوان خوار و بار فروشی در سال ۱۹۳۸ شروع کرد؟ تجارت خوب بود و «لی بیونگ چول» توانست بعد از ۹ سال دفتر اصلی شرکت را به سئول منتقل کند. ولی با شروع جنگ دو کره، مجبور شد این کسب و کار را ترک کند. بنابراین رفت و تحت همان عنوان سامسونگ، یک کارخانه ی شکرسازی و یک کارگاه پشم بافی ایجاد کرد. در دهه ی شصت میلادی، تغییر دوباره ی مسیر کسب و کار سامسونگ، مصادف شد با طرح های رئیس جمهور کره پارک چونگ هی و تصویب سیاست هایی برای حمایت از شرکت های مادر (از جمله سامسونگ). تا سال ۱۹۷۹ که پارک چونگ هی، ترور شد این سیاست ها ادامه داشت و شرکت های خارجی نمی توانستند لوازم مصرفی الکترونیکی خودشان را در کره بفروشند. این فرصت ۱۸ ساله به سامسونگ اجازه داد، خودش را با با بازارهای جهانی تطبیق بدهد و تبدیل به یکی از بزرگ ترین تولیدکننده های لوازم الکترونیکی مصرفی در دنیا شود. ● مارلبورو ـ تولیدکننده ی دخانیات ارزش برند: ۲۰ میلیارد دلار تأسیس توسط فیلیپ موریس در سال ۱۹۰۲ در نیویورک فیلیپ موریس که یک تولیدکننده ی سیگار بریتانیایی بود، به نیویورک آمد تا سیگارهایش را آنجا بازاریابی کند. تا سال ۱۹۲۴ اتفاق خاصی نیفتاد و تقریبا همه ی سیگارها در بازار شبیه به هم بودند تا اینکه فیلیپ، سیگاری را مخصوص زنان به بازار معرفی کرد و اسمش را مارلبورو گذاشت. این کسب و کار تا دهه ی پنجاه ادامه داشت تا اینکه تحقیقات دانشمندان سرطان ریه را به سیگار کشیدن مرتبط کرد. مارلبورو هم مجبور شد ۱۸۰ درجه تغییر جهت بدهد و دیگر به عنوان سیگار مردانه خودش را جا بیندازد. البته با این کارش فرهنگ استفاده از سیگارهای فیلتردار و کم خطرتر را هم، که قبل از این به عنوان سیگار سوسولی! شناخته شدند، جا انداخت. امروز کمپین تبلیغاتی معروف مارلبورو برای این کار و استفاده از گاوچران ها در تبلیغات، به یکی از موردکاوی های مشهور مدرسه های بازرگانی دنیا تبدیل شده. ● لویی ویتون ـ تولیدکننده ی پوشاک، کیف و کفش ارزش برند: ۲۱٫۹ میلیارد دلار تأسیس توسط لویی ویتون در سال ۱۸۵۴ در پاریس لویی کوچک، در سن ۱۴ سالگی تصمیم گرفت از شهرش، یورا، برای زندگی به پاریس برود. ۲۴۹ مایل (۴۰۰ کیلومتر، تقریبا فاصله ی بین گرگان تا تهران)، آن هم با پای پیاده، طی کرد و بین راه هم شغل های مختلف و گاه عجیبی قبول می کرد. وقتی به پاریس رسید، به عنوان شاگرد جعبه ساز شروع به کار کرد و کم کم چنان شهرتی دست و پا کرد که ناپلئون سوم اون را به عنوان جعبه ساز شخصی همسرش، امپراطریس اوژنی دمونتیو، منصوب کرد. به نظر می رسه جعبه سازی شغل مهمی در اون زمان محسوب می شد. آن زمان موقع مسافرت مردم اثاثیه شان را در جعبه منتقل می کردند تا چمدان. این تجربیات به لویی کمک کرد به درک خوبی از کیفیت مورد انتظار مردم از چمدان هاشان برساند. در سال ۱۸۵۴ وقتی که لویی ۴۳ سالش بود، اولین مغازه ی چمدان فروشی اش را در پاریس افتتاح کرد. بازار هدف لویی، طبقه ی ثروتمند و اهل مسافرت پاریسی بود و کسب و کارش، بعدها به یکی از تجملی ترین برندهای دنیا تبدیل شد. ● سیسکو ـ خدمات و تجهیزات شبکه ارزش برند: ۲۳٫۲ میلیارد دلار تأسیس توسط لئونارد بوساک و ساندرا لرنر در ۱۹۸۴ در سانفرانسیسکو این داستان کمی رمانتیک است! لئونارد، مدیر آزمایشگاه کامپیوتر دانشگاه استانفورد بود و ساندرا، زنش، مسئول کامپیوتر در تحصیلات تکمیلی بود. لئونارد برای ارتباط داشتن با زنش سعی کرد، دو تا کامپیوتر دور از هم را که به فاصله ی تقریبا ۴۵۰ متر از هم بودند، به هم متصل کند. آنها بعدها خانه شان را گرو بانک گذاشتند، بی خیال حقوق دانشگاهی شان شدند و دوستانشان را به عنوان کارمند استخدام کردند تا بتوانند شرکتی را برای فروش تجهیزات شبکه ای تأسیس کنند. داستان طراحی اسم و لوگوی شرکت هم جالب است. یک روز که لئونارد و ساندرا از روی پل دروازه ی طلایی (Golden Gate Bridge) می گذشتند به اتفاق تصمیم گرفتند، اسم شرکت را سیسکو بگذارند که کوتاه شده ی واژه ی سانفرانسیسکو بود و لوگوی شرکتشان را هم به شکل همان پل معروف طراحی کردند. ● ژیلت ـ تولیدکننده ی تیغ ریش تراش ارزش برند: ۲۳٫۳ میلیارد دلار تأسیس توسط کینگ کمپ ژیلت در ۱۹۰۱ در امریکا آقای کینگ، در سال ۱۸۹۵ به عنوان فروشنده ی دوره گرد برای شرکت چوب پنبه سازی کار می کرد. یک روز، به جمع بندی جالبی رسید. او متوجه شد که مردم در بطری ها را یک بار استفاده می کنند و بعد دور می اندازند و به همین خاطر شرکت های بطری سازی مجبور بودند دوباره، درب چوب پنبه ای برای محصولاتشان سفارش بدهند. ممکن است برای من و شما این قضیه اهمیتی نداشته باشد، ولی کینگ فکر کرد می تواند این مدل کسب و کار را استفاده کند و درآمد همیشگی از کنار آن دربیاورد. از طرفی کینگ متوجه شده بود که تمام مردها مجبور بودند هر روز صبح، تیغ اصلاح صورتشان را قبل از استفاده، تیز کنند. پس فکر کرد اگر یک تیغ دولبه ی ارزان قیمت بتواند درست کند که روی دسته ای سوار شود و تا وقتی که کند و غیرقابل مصرف بشود، از آن استفاده کنند و بعد دورانداخته شود، همه ی مردها مشتری بالقوه ی آن محسوب می شوند. می توانم حدس بزنم الان چه فکر می کنید! حتما با خودتان فکر می کنید عجب ایده ی بکری! خب، چون به مصرف وسیع این تیغ ها در زندگی هاتان عادت دارید. ولی جالب است بدانید که شش سال طول کشید تا کینگ دانشمندان و ابزارسازهای منفی گرای شهرش را قانع کند که کمک کنند این تیغ تولید شود. در سال ۱۹۰۱ شرکت تیغ ایمن امریکا را تاسیس کرد و برای اون ۵۰۰۰ دلار سرمایه جمع کرد. ارزش این سرمایه به پول امروز چیزی حدود ۱۵۰ هزار دلار تخمین زده می شود. یک سال بعد اسم شرکت را به شرکت تیغ ایمن ژیلت تغییر داد. اولین تولیدات شرکت، سال ۱۹۰۳ وارد بازار شدند. حدس بزنید، کل فروش سال اولشان چقدر بود؟ آنها ۵۱ مجموعه (دسته و تیغ) به ارزش هر مجموعه ۵ دلار و ۱۶۸ تا تیغ به ارزش یک دلار برای هر بیست تیغ فروختند. مسخره است، نه؟! ولی سال بعد مالکیت معنوی محصولشان را ثبت کردند و حدود ۹۱ هزار مجموعه و ۱۲۴ هزار تیغ به فروش رساندند. ● نوکیا ـ تولیدکننده ی تجهیزات مخابراتی ارزش برند: ۲۹٫۵ میلیارد دلار تأسیس توسط فردریک ایدستام در سال ۱۸۶۵ در فنلاند شاید برایتان جالب باشد، بدانید وقتی در سال ۱۸۶۵ شرکت نوکیا شروع به کار کرد، کارش ساختن کاغذ بود (البته میشود گفت که کاغذ اصلی ترین تکنولوژی ارتباطی بشر بوده). فردریک که یک مهندس بود توانست فرآیند تولید جدیدی برای کاغذ به وجود بیاورد که قیمت تمام شده ی محصول را کم کند و به این ترتیب صنعت کاغذسازی را متحول کرد. برای همین نوآوری هم مدال برنز نمایشگاه بین المللی پاریس را در سال ۱۸۶۷ کسب کرد. حالا جالب است که بعد از یک قرن، ادغام و خرید و فروش، تبدیل شده به یکی از غول های مخابراتی دنیا. جالب بود! کسی میدونه چه اتفاقاتی باعث شد این قدر زمینه ی صنعتی نوکیا تغییر کند؟ ارزش برند: ۳۳٫۶ میلیارد دلار تأسیس رستوران مک دونالد توسط ریچارد و ماریس مک دونالد در ۱۹۴۰ و تاسیس شرکت مک دونالد توسط ری کراک در سال ۱۹۵۵ در سن برناردیو کالیفرنیاارزش برند: ۲۹٫۵ میلیارد دلار تأسیس توسط فردریک ایدستام در سال ۱۸۶۵ در فنلاند داستان مک دونالد از عجایب دنیای کسب و کار و بسیار عبرت آموز است! دو برادر، ریچارد و ماریس، یک رستوران زدند که مردم با ماشین هایشان بروند و سفارش غذا بدهند. به این طور رستوران ها drive through گفته می شود. منوی رستورانشان هم خیلی متنوع بود. هشت سال این کسب و کار را داشتند تا اینکه تصمیم گرفتند یک سیستم خدمات سریع راه بیندازند و برای این کار لازم بود منوی رستوران را ساده سازی کنند تا کل مواردش، در کل بشود ۹ تا. پس ایده ی اولیه این طور شکل گرفت. سال ۱۹۵۴ یک فروشنده به نام «ری کراک»، سری به رستوران مک دونالد زد تا مخلوط کن به آنها بفروشهد. خب؟! یک سال بعد، ری برگشت و امتیاز فرانچیز یک رستوران مک دونالد را خرید. کمی بعدتر، برگشت و کل کسب و کار را خرید و یک دفعه، شروع کرد به تولید مثل دادن رستوران های مک دونالد، به طوری که در هشت سال، ۵۰۰ رستوران مک دونالد باز شدند. امروز ۳۲ هزار مک دونالد در دنیا وجود دارد. درس بزرگ این داستان این است که خالقین اصلی ایده ی این کسب و کار مشهور، هیچ نفعی از این گسترش نبردند و احتمالا بچه هایشان هر شب سر سفره «ری کراک» را نفرین می کنند! یک داستان جالب دیگه هم وجود دارد. والت دیزنی و ری کراک در دهه ی بیست میلادی در یک دوره ی آموزشی رانندگی آمبولانس!! با هم دوست می شوند. سال ها بعد، وقتی ری کراک، مالک مک دونالد می شود یک نامه به والت دیزنی مینویسد و از او می خوهاد که اجازه بدهد یک مک دونالد در دیزنی ورلد باز کند. دیزنی قبول کرد اما به شرطی که فقط ۵ سنت به قیمت سیب زمینی سرخ کرده ها اضافه کند و بده به دیزنی. فکر می کنید ری کراک چه کرد؟ زد زیر قضیه و قبول نکرد! و این گونه بود که دیزنی ورلد، سال های سال، بدون مک دونالد باقی ماند.
  2. irsalam

    جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی

    جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی سرزمین دانش خیز ، ادب پرور و سرافراز عزیزمان ایران، دانشمندان، علما، ریاضی دانان، حکیمان، منجمین، ادیبان، شعراء و... بی شماری را در دامان پاک و پر برکت خود پرورده است که هر یک به گونه ای مایه مباهات و فخر میهنمان هستند . شعرای نامدار و پر آوازه ایران با سبکهای خاص ، الفاظ و معانی شیرین و اشعار بدیع خویش که از مبدأ فیض الهی ، قرآن مجید، احادیث نبوی و ... نشأت گرفته ؛ ایرانی ساختند سرشار از ادب ، عرفان و هنر.اینان به گلزار ادبیات ایران و حتی جهان، صفا و طراوت ویژه ای بخشیده اند و تشنگان وادی معرفت را سیراب نموده اند.از میان آن همه بزرگان ادب ، سرایندگان نظم و نویسندگان نثر، می توان مولانا جلال الدین محمد بلخی( مولوی)، مشهور به ملای رومی را نام برد. وی در عرصه دین، عرفان، فلسفه، منطق، تفسیر قرآن کریم، قصص قرآن، روایات پیامبر اکرم و ائمه هدی علیهم السلام، علم رجال و علم تاریخ تبحری کم نظیر داشت. ● زندگی نامه جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی (مولانا، مولانای روم) و ملقب به خداوندگار از بزرگترین عرفای متفکر و شعرای متصوف ایران است که آسمان ادب فارسی و اندیشه ایرانی را با مجموعه آثار گرانبهای خویش به اوج روشنایی و اعتلا رسانیده است. جلالالدین در سال ۶۰۴ ه.ق در بلخ مرکز بزرگ فرهنگ و ادبیات آن روزگار ایران ودر خانوادهای از بزرگان این شهر به دنیا آمد. پدر وی سلطان العلماء بهاء الدین محمد بن حسین الخطیبی ملقب به بهاء الدین ولد از فضلا و عرفای بزرگ شهر بلخ بود که در نزد سلطان محمد خوارزمشاه از احترام و تقرب خاصی برخوردار بود و در شهر بلخ صاحب مسندتدریسوفتوی بود. جلال الدین هنوز کودکی بیش نبود که در نتیجه اختلافی که بین پدرش و سلطان محمد پدید آمد از دیار خود رانده شد; بهاء الدین که از سوی سلطان و مردم بلخ ومخالفان تصوف مورد آزار قرار گرفته بود همزمان با حمله مغول به همراه خانوادهاش از راه خراسان رهسپار بغداد گشت. گویند در نیشابور بهاء الدین ولد به حضور شیخ فرید الدین عطار نیشابوری شتافت و عطار جلال الدین را در آغوش کشید و از آینده بزرگ و درخشان او خبر داد: (این فرزند را گرامی دار، زود باشد که از نفس گرم آتش در سوختگان عالم زند) عارف بزرگ نیشابور همچنین نسخهای از مثنوی اسرار نامه خود را به جلال الدین هدیه کرد.بهاء الدین ولد پس از عبور از بغداد به مکه رفت و پس از زیارت، به آسیای صغیر رفت. حکیم بهاء الدین پس از هفت سال اقامت در لارنده مورد توجه سلطان علاء الدین کیقباد از شاهان دانشپرور این سلسله محلی قرار گرفت و سرانجام در قونیه سکنی گزید و به تدریس وارشاد و هدایت امور دینی مردم پرداخت و به جایگاهی والا در بین مردم و سلطان دست یافت. جلال الدین در طول این سالها در محضر پدر به تحصیل علم و دانش پرداخت و پس از فوت پدر فرزانهاش (۶۲۸ ه.ق) به محضر سید برهان الدین محقق ترمذی از شاگردان سابق بهاء الدین ولد که از خواص و اولیاء طریقت و عارفان بزرگ زمان خویش بود شتافت و چند سال را در خدمت آن عارف بزرگ سپری نمود. محقق ترمذی پس از چندی شاگرد والامقام خود را به مسافرت به سوی سرزمین شام ترغیب نمود و این سفر را از جهت کامل گشتن علوم ادبی و شرعی جلال الدین با اهمیت شمرد. سفر مولانا به حلب و دمشق که هم به عزم سیاحت بود و هم به طلب کسب معرفت و درک مجلس اصحاب طریقت چند سال به درازا کشید و وی در آن دیار از محضر بزرگانی همچون محیالدین ابن عربی بهرهها برد و با کولهباری سنگین از تجارب معنوی و مکتسبات علمی به قونیه بازگشت. مولانا پس از بازگشت استاد ارجمند خود محقق ترمذی را خفته در خاک دید و با دلی پر درد تعلیم و تدریس علوم شرعی را آغاز کرد. مکتب مولانا در این سالها(۶۴۲ ه.ق) رونق فراوانی داشت و به قولی عدد مریدانش از ده هزار نفر فزونی یافته بود. جلال الدین در این ایام به جلال و جبروتی عظیم دست یافته بود و گروهی از مریدانش همواره در خدمت او بودند. در این اوضاع و احوال عارفی بیقرار و شوریده حاال به نام شمس تبریزی به ملاقات مولانا شتافت و در دیداری شورانگیز تأثیری شگرف برعارف قونیه نهاد. جلال الدین پس از ملاقات و گفتگو با این پیر وارسته شیفته نفس گرم، بیان مؤثر، جاذبه بزرگ و اندیشه جوشان وی گشت و بارقه عشق و محبت شمس تبریزی و ظاهر ساده و بیپیرایه او، ژولیده موی با جامههایی خشن و پر وصله که پس از شصت سال پرواز از خود ملول شده بود، مولانا را بیاختیار به سوی او جذب کرد مولوی درس و مکتب و مسند خود را رها کرد و دل در گرو عارفی نهاد که سخنهای بیپروا میگفت و صاحبان تزویرو ریا را به باد سخره میگرفت و در جستجوی راهنمایانی بود که انگشت بر رگ ایشان نهد. مولانا سه سال پیوسته در خدمت شمس بود و در این دوران به کلی از اقامه نماز و مجلس وعظ و تدریس دست شست وبه سماع و رقص و وجد و حال روی آورد و از هیئت صاحب منبر پیشین به رندی لاابالی و مستی پیمانه به دست بدل گشت. انقلاب روحی مولوی و رها نمودن مسند تدریس و فتوی خشم شاگردان و مریدان او را فراهم آورد و آنان که از رویه مولانا ودل بستن او به خلوت وفیض صحبت شمس غضبناک شده بودند به آزار این عارف بزرگ پرداختند و او را به ترک قونیه و رها کردن مولوی وادار ساختند. مهاجرت شمس تبریزی از قونیه شیدایی وآشفتگی حال جلالالدین را افزون ساخت و وی که چندی بود شعر و شاعری را آغاز کرده بود به خروش آمد و در فراق مراد خود به گریه و زاری و عزاداری پرداخت و نواهای شورانگیز دل شوریده خود را با رقص و سماع و رباب متجلی ساخت. بیقراری او موجب شد که شمس پس از یک سال و نیم در سال ۶۴۴ ه. ق از دمشق به قونیه باز گردد و مولانا پس از دیدار یار خود آرام گرفت و سر به دامان پرمهر او نهاد . اقامت مجدد شمس تبریزی در قونیه چندان به درازا نکشید; وی در این مدت بساط سماع و طرب عارفانه را بیباکانه گسترد و در مقابل متعصبان قشری عوام، اسرار دل خود را که به ظاهر بوی کفر و الحادمی داد بیان نمود و بزرگانی را که برای کسب شهرت به دیدن مولانا میآمدند به مسخره میگرفت.اینگونه اعمال که از وجد و شوق این عارف روشن ضمیر ناشی میگشت بار دیگر خشم ظاهربینان و کوته نظران را برانگیخت بویژه آنکه مولانا نیز کماکان دست ارادت بردامان ارشاد شیخ داشت و همواره در ملازمت و صحبت او بود. سرانجام در سال ۶۴۵ ه.ق در توطئهای که توسط دشمنان بداندیش شمس فراهم آمده بود گروهی از شاگردانمتعصب مولانا بر او شوریده و شمس تبریزی را به قتل رساندند. قتل شمس تبریزی از مولوی پنهان نگاه داشته شد و او که از غیبت استاد خویش مضطرب گشته بود چندی در انتظار مراد خود به سر برد و حتی در طلب یافتن او چند بار به دمشق سفر کرد و پس از ناامیدی از دیدار شیخ خود که دو سال بطول انجامید پریشان و آشفته حال به قونیه بازگشت. مولانا در این زمان یکسره از زندگانی علمی گذشته خود دست شست و تا پایان عمر، زندگانی خود را وقف تربیت و ارشاد سالکان و هدایت زائران نمود. وی پس از مدتی که غم فراق ابدی کعبه مقصود خود را تا حدودی به فراموشی سپرده بود طریقه مولویه را در تصوف بوجود آورد و در حالی که خود در عالم عرفان به مقام والایی دست یافته و قطب سالکان گشته بود دل در گرو مهر صلاح الدین فریدون زرکوب نهاد و او را به خلیفگی خویش برگزید. زرکوب ده سال در خدمت استادش بود و توجه و علاقه و اعتقاد وافر مولوی به زرکوب بار دیگر حسادت مریدانش را برانگیخت. پس از مرگ زرکوب (۶۵۷ ه.ق) مولانا بنا به وصیت او دست افشان و پای کوبان جنازه شاگرد محبوبش را به خاک سپرد و سپس حسامالدین حسن بن محمد بن حسن مشهور به حسام الدین چلبی از جوانمردان و اهل فتوت قونیه را به خلیفگی خود برگزید. حسام الدین چلبی نیز همچون زرکوب سخت مورد توجه استاد بود و مولوی ده سال آخر عمر خود را با این شاگرد فرزانه سپری کرد و به تشویق او به سرایش مثنوی معنوی شاهکار بزرگ خود پرداخت. مرگ مولانا در سال ۶۷۳ ه.ق در قونیه و بر اثر بیماری تب محرقه اتفاق افتاد و وی در میان غم و اندوه شدید مردم و عزاداری آنان که چهل روز به طول انجامید در شهر قونیه و در مجاورت پدرش به خاک سپرده شد. مولانا جلال الدین را بزرگترین عارف و صوفی ایران پس از اسلام دانستهاند که علاوه بر میراثداری حقایق عرفای مشایخ پیش از خود، مطالب پیچیده و دشوار عرفانی را با آیات واحادیث در آمیخته و با زبانی ساده پیش روی مردم نهاده است. وی در کتابهای بزرگ خود که هر یک گنجینهای جاودان از ادب و شعر و عرفان و تصوف و معرفت و کمال و اخلاق به شمار میروند عمیقترین افکار خود را با لطافت معنی و باریکی اندیشه و صفا و پختگی فکر عرفانی و مقصود رسا در اختیار خوانندگان و سالکان راه خویش گذارده است. مولوی هستی جهان را یکی و آن ذات خدایتعالی دانسته که جز او نیست و هر چه هست در حقیقت او و عالم همه جلوگاه اوست. حکیم روح انسانها را نیز از اشعه هستی او دانسته که از مبدأ حق جدا افتادهاند و همواره با حسرت دیدار و شور و عشق دلدار بسرمیبرندمولانا راه پی بردن به حقیقت را عشقی سوزان دانسته که آتش آن تمام هستی ظاهر و غرور جسمانی را خاکستر کند. در نظر او کسی عاشق ذات حق و عاشق صادق است که از بت پرستی و نقش ظاهر بدرآمده و شهوات و اغراض و خود پسندی و غرور و جاه خود را از بین ببرد. مولوی جهان و ملتها و ادیان را نماینده خدای واحد میداند به گونهای که جهان مظهر یک حقیقت و جلوهگاه یک مشیت است و اختلاف امم و دشمنیهای انسانها همه از بیخبری و غرور و ظاهرپرستی و قیاسهای غلط ریشه میگیرد. عارف بزرگ راه نجات انسانها را کشف حقیقت و گذشتن از ظواهر دانسته است. به اعتقاد او حقیقت را تنها میتوان با چشم حقیقت بین دید و لازمه داشتن چنین چشمی ریاضت و تهذیب نفس و کسب فضایل است. مولوی عبادت و درویشی را نه در فقر و نداری بلکه در رهایی از خودپرستی و بینیازی و بیاعتنایی در تعلقات دنیوی میداند. مولانا در غزلهای شورانگیز خود جوش و خروش عاشقانه خویش را هویدا ساخته و هدف والای خود را در وصال حق و درک وجود مطلق از طریق دل به تصویر کشیده است; چرا که دل جایگاه خداست و آنان که دل ندارند و از صفای درون محرومند راه نزدیک را گم کرده از راه دور میروند. در دیگر اشعار مولوی رجوع به باطن، اعراض از ظاهر، نشر خلوص و صفا، رد تظاهر و ریا، چشم پوشیدن از تجمل آفاق، دیده دوختن به نور اشراق، نظر به وحدت، دعوت به خوبی، گذشتن از نمایش بیرون، پیوستنبه گشایش درون و... با زیباترین الفاظ و با بهرهگیری از آیات قرآن و روایات بیان شده است. شاهکارهای بزرگ مولانا عبارت است از مثنوی معنوی در شش دفتر و بیست و شش هزار بیت، مملو از حکایات و تمثیلهای پندآموز و عبرتانگیز که شاعر مهمترین مسایل عرفانی و دینی و اخلاقی را مطرح کرده و در مواقع لازم نیز از آیات و احادیث مدد جسته است. در این منظومه تمامی مبانی اساسی تصوف و عرفان از طلب عشق تا مراحل کمال عارف مورد بررسی قرار گرفته است و در اثر تلاش و کوشش وافر مولوی و شاگرد ارجمندش حسامالدین چلبی یکی از نمودارهایاندیشه بشری که در عین حال از دلچسبترین و لطیفترین آنها نیز به شمار میرود بوجود آمده است که همواره انیس عارفان و جلیس صاحبدلان است. دومین اثر بزرگ مولوی دیوان کبیر مشهور به دیوان غزلیات شمس تبریز است. این دیوان در برگیرنده عالیترین حقایق عرفانی و مملو از عواطف و اندیشههای بلند مولاناست که در همه حال با معشوق خود در راز و نیاز است و مظهر آن پیر و مرشد بزرگ او شمس تبریزی است. دیگر آثار این حکیم بزرگ عبارت است از فیه مافیه، رباعیات، مکتوبات و مجالس سبعه. راز جاودانگی نام و یاد حکیم مولانا جلال الدین را در کلام ساده ودور از هرگونه آرایش و پیرایش او، توسل به تمثیلات و قصص و امثال و حکم متداول عصر خویش، وسعت اطلاعات حیرتانگیز در دانشهای گوناگون اعم ازادبی و عرفانی و شرعی و فرهنگ عمومی اسلامی و آزادگی و آزادمنشی او دانستهاند. ● آثار مولانا ▪ آثار باقی مانده از مولانا دو قسمت اند. منثور شامل فیه مافیه، مجالس سبعه، مکاتیب . منظوم شامل غزلیات ، رباعیات مثنوی. ▪ فیه مافیه: مجموعه تحریرات مولاناست. که در مجالس خود بیان می کرده و پسرش یا دیگر مریدان می نوشتند. ▪ مجالس سبعه: از تحریر هفت مجلس مولانا فراهم شده و متن کامل آن یک با در سال ۱۹۲۷ در ترکیه به چاپ رسیده است. ▪ مکاتیب: مجموعه مراسلات او به معاصر است که در تهران نیز به چاپ رسیده است. ▪ غزلیات: به نام دیوان شمس معروف است و ۵۰ هزار بیت دارد. اکثر این غزلیات با شور و بی قراری و عشق و ارادت او نسبت به شمس آمیخته است. ▪ رباعیات: که شامل ۱۶۵۹ رباعی است که قسمتی از آن متعلق به مولانا است و البته قسمتی مشکوک. ▪ مثنوی: این کتاب را به خواهش حسام الدین چلبی نوشته است و دارای شش دفتر است و ۲۶۶۶۰ بیت. مثنوی مولانا جلال الدین بلخی بدون مبالغه و بی هیچ شک و تردید جامع ترین اثر منظوم عرفانی و یکی ازبزرگترین شاهکار های ادبی جهان است. مثنوی نه از نوع شعر های معمولی است بلکه نغمهی الهی و سرود روحانی ای است که بزبان مرد فرشته خو و عاشق بر تربیت انسان ساخته شده و منظور گوینده ی آن نه کسب نام و نان و نه جاه و مقام دنیوی و نه اظهار فضل بوده بلکه سراپای وجودش از عشق به حقیقت و انسانیت مالامال بوده. مولانا در مثنوی علم و عرفان و عشق هرسه را بهم آمیخته و از آمیزش آنها معجونی خوشگوار ساخته که بمذاق همه کس سازگار است. خود مولانا بر پشت مثنوی نوشته که : مثنوی را جهت آن نگفته ام که حمائل کنند و تکرار کنند بلکه تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی نردبان معراج حقایق است نه آنکه نردبان را بگردن گیری و شهر به شهر گردی ، چه هرگز بر بام مقصود نروی و بمراد دل نرسی
  3. شانل دختر 21 ساله ایست که ... در تازه ترین رکورد ثبت شده در کتاب رکوردهای جهانی گینس نام دختری به چشم می خورد که به خاطر زبان درازش مشهور شده است! شانل دختر 21 ساله ایست که بلندی زبان او به اندازه 10 ساتنی متر است یعنی زبانش به راحتی به نوک بینی اش می رسد!! شانل در کالیفرنیا زندگی می کند و در دانشگاه مشغول به تحصیل است. برای اینکه دقیقا متوجه دراز بودن زبان او شوید بهتر است به تصویر شانل و دوستش نگاه کنید:
  4. زیکنان مشهور فوتبال جهان هر یک سلیقه ای را در انتخاب اتومبیلی که بیشتر از آن استفاده می کنند، دارند. بدیهی است که بازیکنان فوتبال با دستمزدهای نجومی خود اغلب بیش از یک اتومبیل داشته و حتی مالک چندین اتومبیل هستند. اما مساله این است که ترجیح می دهند بیشتر با کدام یک از اتومبیل هایشان رانندگی کنند. کریستیانو رونالدو ستاره تیم رئال علاقه خاصی به فراری « ۵۹۹ GTB Fiorano » دارد.او در یک تصادف این فراری گران قیمت را درب و داغان کرد، اما فورا یک فراری دیگر از همین مدل را به رایگان هدیه گرفت. ستاره تیم رئال مادرید و تیم ملی پرتغال یك كلكسیونر اتومبیل های لوكس و اسپرت هست.او پس از بنتلی كنتینانتال GT Speed و فراری 599 فیورانو یك آئودی مدل R8 را نیز به كلكسیونش افزوده است. لیونل مسی ستاره تیم بارسلونا و تیم ملی آرژانتین آئودی مدل Q7 یك SUV لوكس و قدرتمند را به سایر اتومبیل ها ترجیح می دهد. استیون جرارد ستاره تیم لیورپول به سنت های انگلیسی اش پایبند است بنا براین اغلب سوار یک رنجرور مدل « Sport HST » می شود. بازیكن تیم لیورپول و تیم ملی انگلستان كشورش را دوست دارد و آن را نیز با انتخاب اتومبیل های انگلیسی ثابت می كند. او علاوه بر اتومبیل رنجروری كه در پاركینگ خانه دارد به تازگی یك جگوار XFR را سوار می شود. دیدیه دروگبا مهاجم تیم چلسی برای رفت و آمد از یک پورشه کاین استفاده می کند. ستاره تیم چلسی و تیم ملی ساحل عاج جدیدا سوار یك فراری F430 می شود كه كاملا با شخصیت او مشابه است. وینی رونی مهاجم تیم منچستر یونایتد سوار بر یک ب ام و « X5 » به سر تمریناتش با سایر شیاطین سرخ می رود. گاهی بازیكن تیم منچستریونایتد و تیم ملی انگلستان هنگام رفتن به سر تمرین از یك رنجرور آورفینچ استفاده می كند. این SUV لوكس در سال بیش از 100 دستگاه تولید نمی شود. البته رونی برای گشت و گذار یك مرسدس بنز CL63 AMG را در پاركینگ نگهداری می كند. كاكا ستاره تیم رئال مادرید و تیم ملی برزیل ترجیح می دهد برای رفت و آمد پشت فرمان یك آئودی مدل A8 بنشیند. دیوید بكهام عاشق اتومبیل های لوكس است و هرگز این مسئله را پنهان نكرده است. اگر بكهام در جریان حضورش در تیم آث میلان با یك آئودی RS6 رفت و آمد می كرد اما هنگام گردش در شهر لس آنجلس یك رولزرویس درافید منحصربفرد را زیرپا دارد. فرانك ریبری بازیكن تیم بایرن مونیخ و تیم ملی فرانسه خانواده كوچكش را با یك آئودی مدل S6 به گردش می برد. فرناندو تورس بازیكن تیم چلسی و تیم ملی اسپانیا یك پورشه كاین GTS دارد. این SUV لوكس دارای موتوری هشت سیلندر به 405 اسب بخار است كه شتاب آن از صفر تا صد كیلومتر فقط 6.1 ثانیه است. Click this bar to view the original image of 501x313px. فرانك لمپارد بازیكن تیم چلسی و تیم ملی انگلستان چندان به اتومبیل های انگلیسی علاقه ندارد و از یك آئودی مدل Q7 استفاده می كند. کلود ماکالهله ، بازیکن سابق تیم های رئال مادرید و چلسی مالک یک پورشه کاین باشکوه به قدرت ۶۵۰ اسب بخار است. ساموئل اتوئو مهاجم تیم اینتر میلان سوار بر یک مرسدس « SL65 AMG » به استادیوم سن سیرو می رود. تیه ری آنری در رانندگی نیز تند و تیز است و پشت فرمان مرسدس «SLR » خود با موتور ۸ سیلند به قدرت ۶۲۶ اسب بخار تا می تواند گاز می دهد. آندره ای شوچنکو ستاره سابق تیم آث میلان با خانواده کم جمعیتش از این آئودی « RS6 » قدرتمندش با ۵۸۰ اسب بخار استفاده می کند. رونالدینهو مالک یک اتومبیل منحصربفرد یک فراری « Scaglietti K » است. سرخیو راموس مدافع تیم رئال مادرید برای رفت و آمد به یک آئودی « A3 » بسنده کرده است
  5. آیا میدانید سایت های مشهور اول چه شکلی بوده اند؟ بی بی سی - سال 1997 آمازون - سال 1995 اپل - سال 1997 سی ان ان - سال 2000 ای بی - سال 2000 گوگل - سال 1998 مایکروسافت - سال 1997 فایرفاکس مازیلا - سال 1998 توییتر - سال 2006 ویکی پدیا - سال 2002 وورد پرس - سال 2003 یاهو - سال 1998 یوتیوب - سال 2005
  6. مشهور ترین تابلوهای هنری که دزد برد ! همیشه در تمام ادوار ، افرادی بوده اند که بخاطر جنبه های مالی ، سیاسی و .... اقدام به دزدین سرمایه های فرهنگی یک کشور می کرده اند . در این مطلب مهمترین آثار و تابلوهای هنری دزدیده شده را شرح می دهیم . 1.مهمترین تابلوی دزدیده شده مربوط به لبخند ژکوند می باشد : در تاریخ 21 اوت 1911، ونسنزو پرروگیا این تابلوی ارزشمند را دزدید و تا زمان بسته شدن موزه لوور صبر کرد و در فرصت مناسب این تابلو را از محل خارج کرد و در نهایت دو سال قبل از اینکه به زندان محکوم شود این اثر هنری ارزشمند را به یک موزه دیگر برگرداند . این تابلوی مشهور اثر لئوناردو داوینچی می باشد . 2. مشهورترین اثر قرن 15 که توسط ژان و هوبرت وان یک به تصویر در امده است . دو تابلوی مشهور از یک کلیسا در تاریخ 10 آوریل 1934 دزدیده شده است . کشیش این کلیسا مدتی بعد یک نامه مبنی بر تقاضای یک میلیون فرانک در ازای برگرداندان این تابلو دریافت می کند . اما بعد از یک ماه ، یکی از این تابلوها پیدا شد. اما مکان تابلوی دیگر هنوز در پرده ای از ابهام است و فقط یک کپی از این تابلو وجود دارد نه اصل آن . 3. تابلوی مشهور گوستاو کلیمت : او شروع به خلق آثاری چون قطعات موزائیک مانند فوقالعادهای کرد که در قالب زیباییهای فریبندهای نمود پیدا می کردند. کلیمت را میتوان نوعی نئوکلاسیست به حساب آورد؛ هم به نقاشیهای مذهبی گرایش داشت و هم به هنر یونان و اسطورهشناسی، اما او به جای ستایش عقلگرایی یونانی، سمت تاریک موضوع را فراخواند. 4. تابلو کنسرت اثر یوهان ورمر : این تابلو در شب 18 مارس 1990 از موزه بوستون دزدیده شده است . این اثر به عنوان گران قیمت ترین اثر تاریخی نام گرفته است . در همان شب علاوه بر این تابلو ، سه تابلوي نقاشي دیگر از رامبرانت نیز به سرقت رفت . این تابلو ارزشی بیش از 500 میلیون دلار دارد اما هنوز نایاب است و اطلاعی از محل این تابلو به دست نیامده است . 5. تابلو تخم مرغ از کارل فابرژه : این تابلو مشهور یک تخم مرغ جواهر نشان است . یک فیلم نیز بر اساس داستان به تصویر کشیدن این تخم مرغ توسط فابرژه فیلم برداری شده است . این تابلو زیبا در سال 1903 در موزه ویرجینیا در امریکا نگه داری می شده است . 6. تابلو " فریاد " اثر ادوارد مانش : تابلوهای و آثار مانش همیشه به عنوان یک هدف و اثاری بسیار منحصر به فرد برای دزدان نمود پیدا می کردند و آنها همیشه در پی آثار این هنرمند بوده اند .تابلو فریاد در سال 1994 از گالری ملی السو دزدیده شد . در فاصله چند ماه یک اثر دیگر نیز از مانش دزدیده شد . 7. تابلو سوزان بلاش از پیکاسو : اين نقاشي به همراه چندين آثار ديگر از او و "كانديدو پورتيناري" در موزه هنر سائوپائولو نگهداري مي شد. اما در دسامبر سال 2007 دزدیده شد . اما یک هفته بعد از دزدیده شدن این اثر هنری ،تابلو برگردانده شد . این تابلو در سال 1904در موزه هنرهای سآئو پولو نگه داری می شده است . 8. تابلو مشهوری از ادگار داگاس : آثار او در گروه امپریونیست های قرار دارند . تابلوی مشهور او با نام کونت لودوویک لپیک و دخترانش شهرت بسیاری دارد. در 11 فوریه سال 2008 ، سه مرد سیاه پوش به موزه ای که آثار هنری در آن جا نگهداری می شد حمله بردند و آثار بی نظیری از داگاس ،مونه ، ون گوگ را به سرقت بردند و قیمت تقریبی که برای این آثار تخمین زده شده است بیش از 110 میلیون یورو است . 9.تابلو مشهور یادداشت از پیکاسو : این اثر هنری در 8 یا 9 ژوئن در سال 2009 از موزه پیکاسو دزدیده شد . این تابلو 16 سانتی متر عرض و 24 سانت نیز در طول است . پیکاسو این تابلو را با مداد طراحی کرده است . قیمت تقریبی این تابلو در مرز 8 میلیون یورو می باشد . 10 . تابلو صورت یک مرد جوان از پیتر پل روبنس : در 4 سپتامبر 1972 این اثر هنری به همراه جواهرات و 18 تابلوی دیگر از موزه هنرهای زیبا در مونترال کانادا دزدیده شد . تابلوهایی مانند اثار رامبرانت ، این تابلوی هنری بیش از 2 میلیون یورو ارزش دارد .این اثر و 18 اثر دیگری که دزدیده شده اند تا کنون یافت نشده اند . 11. تابلو دوک ولینگتون از گویا : این تابلو نیز یک تابلوی ربوده شده بسیار زیبا و ارزشمند می باشد و اثر گویا یك شاهكار مدرن زودهنگام بوده است . این اثر هنری در سال 1961 به سرقت رفت . چند روز بعد ، سارق در پیامی که به صاحب تابلو داشت از او خواسته بود که 140000 کتاب را بین بینوایان تقسیم کند تا تابلو را به او برگرداند و این خواسته کمی در ابتدا عجیب امد ولی با انجام این کار سارق بعد از چهار سال کتاب را به صاحبش برگرداند . 12.تابلو مدلن دو فرانس اثر کورنی دو لیون : استفان بریت ویزر دزد مشهور فرانسوی است که تاکنون آثار بسیار زیادی که تعداد آنها بالغ بر 239 اثر می باشد را ربوده است . او به دنبال این بود که با دزدی هایش یک مجموعه و گالری از آثار ارزشمند برای خود تهیه کند نه اینکه به دنبال فروش دوباره آنها باشد . 13. سایه و تاریکی اثر ژوزف ملورد : در 28 ژوئیه 1994 این اثر دزدیده شد . سارقین اعلام کرده بودند که در برابر دریافت مقدار قابل توجهی پول این اثر را برگردانند . اما سارقین دستگیر و به زندان محکوم شدند . 14 . تابلو ژاکوب اثر رامبرانت : این تابلو مشهور ترین اثر دزدیده شده اخیر است . این تابلو در گالری دولویچ در لندن نگه داری می شده است . این تابلو از سال 1966 ، سه یا چهار بار دزدیده شده است .
  7. - سالی که گذشت مصادف با 400 سالگی مرگ کاراواجو نقاش مشهور ایتالیایی بود. به گزارش خبرآنلاین، سال گذشته اسم کاراواجو اولین بار در 27 اردیبهشت بر زبانها افتاد. وقتی محققان ایتالیایی اعلام کردند بقایای جسد کاراواجو، نقاش بزرگ ایتالیایی را کشف کردهاند. کاراواجو سال 1610 در همین منطقه فوت کرد. با توجه به نتیجه آزمایش کربن و دیگر آزمایشها، چند قطعه از استخوانهای کشف شده با دیگر بقایای کاراواجو همخوانی داشتند. این استخوانها متعلق به مردی بود که در زمان مرگ نقاش ایتالیایی بین 37 تا 45 سالگی مرده. میکلآنجلو مریسی که با نام زادگاهش، کاراواجو شناخته میشود در سن 39 سالگی درگذشته است. سیلوانو ویچنتی، رییس گروه تحقیقات گفت درصد گرافیت و دیگر فلزات مرتبط با نقاشی در استخوانهای کشف شده بالا بود. با اینکه نتایج آزمایش امیدوارکننده بود، اما قانعکننده نبودند. بنابراین گروه آزمایش DNA انجام دادند. ویچنتی در این مورد گفته بود با وجود اینکه کاراواجو فرزندی نداشته، اما با رجوع به دفتر ثبت احوال این شهر متوجه شدیم او 20 قوموخویش مرد داشته است. کاراواجو که زندگی نابسامانی داشت در شهرساحلی پورتو ارکوله درگذشت و بقایایش هیچگاه کشف نشد. محققان میگویند او در گورستان سن سباستینو در همان شهر دفن شد، اما در دهه 1950 برای ساختن پارکی تفریحی این گورستان خراب شد و بقایای اجساد گورستان احتمالا به گورستانی در همان حوالی منتقل شدهاند. دلیل مرگ کاراواجو نیز مشخص نیست. مالاریا یا کشته شدن به دست یکی از دشمنان بسیار کاراواجو برخی از احتمالات هستند. این در حالی بود که مسئله مرگ این هنرمند تا حدودی اواخر سال حل شد. حدود یک ماه بعد در 23 خرداد مسئولان نمایشگاهی که به مناسبت 400 سالگی کاراواجو برگزار شده بود اعلام کردند با توجه به استقبال مردم، این نمایشگاه 24 ساعته پذیرای بازدیدکنندگان است. مسئولان نمایشگاه «اسکوئدری دل کوئیریناله» که بنایش بخشی از کاخ ریاست جمهوری ایتالیا است اعلام کردند برای کوتاه کردن صفهای طولانی مردم منتظر در گرمای تابستان، تصمیم گرفتند در روزهای آخر درهای نمایشگاه تمام وقت باز باشد. در این نمایشگاه بیش از 30 اثر از کاراواجو به نمایش گذاشته شده بود. «سایه روشن» یا استفاده دراماتیک از تضاد روشنایی و تاریکی و استفاده برجسته از عناصر رئالیستی امضای این نقاش بزرگ بود. از آثار مشهور کاراواجو «یوحنا قدیس تعمیدگر»، «بشارت» و «شهادت» در این نمایشگاه دیده میشوند. در همین ایام بود که محققان صحت استخوانهای کشف شده را تائید کردند و این استخوانها از 12 تیرماه به نمایش گذاشته شدند. استخوانها که در محفظهای شیشهای نگهداری میشود در قلعه قرن شانزدهمی فورته استلا در شهر پورتو ارکوله به نمایش درآمد. بیست و ششم تیرماه روزنامه واتیکان اعلام کرد تابلو نقاشی متعلق به کاراواجو را کشف کرده است. این تابلو شباهتهایی با آثار هنرمند مشهور دوران رنسانس داشت. اما متخصصان چندان به صحت تابلو اطمینان نداشتند. آنها معتقد بودند چهارصدمین سالمرگ کاراواجو موجب شده است برخی سودجویان چنین ادعایی کنند. حدود دو هفته بعد یعنی در چهارم مرداد ماه مشخص شد حق با متخصصان بوده و نقاشی که واتیکان مدعی شده بود متعلق به کاراواجو است، تقلبی است. گفته میشود این تابلو نسخه کپی برداری شده از نقاشی اصلی اثر کاراواجو است. این کپی را به احتمال قوی شاگرد کاراواجو کشیده است. پس از این حدود هفت ماه خبری از کاراواجو نبود و آثارش در نقاط مختلف به نمایش درمیآمد و با استقبال روبرو میشد. تا اینکه 30 بهمن پروندهای کشف شد که نه تنها حقایقی جدید از مرگ کاراواجو برملا کرد، بلکه نشان میداد این هنرمند شرارت های بسیاریکرده و حتی مرتکب قتل شده است. نمایشگاهی از اسناد و مدارک در «بایگانی ملی» در رم ایتالیا نوری تازه بر زندگی پرفرازونشیب این هنرمند در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی تاباند. نام دوستهای کاراواجو، جزئیات زندگی روزانه او و دعواهای گاه و بیگاه او که حتی یکی از آنها موجب شد پاپ پل پنجم او را محکوم به اعدام کند همگی در دستنویسهای پلیس، دادگاه و مقامات قضایی آن زمان ثبت شده و به خوبی نگهداری شده و حالا به نمایش درآمدند. این مدارک نشان دادند هنرمند بزرگ و مشهور ایتالیایی در شهر میچرخیده و با خود اسلحه حمل میکرده، یک شمشیر و یک خنجر و حتی یک تپانچه. آن هم تپانچهای بدون جواز (که به بهانه حفاظت از مقامات مشهور که به او دستور نقاشی میدادند) همراه خود داشته است. پای کاراواجو بارها به اداره پلیس کشیده شده بود، یک بار به دلیل پرتاب ظرفی به صورت پیشخدمت و یک بار هم به دلیل حفر کف استودیوی استیجاریاش به بهانه جا دادن تابلوهای بزرگش در آن. پس از اینکه صاحبخانه از او شکایت کرد، کاراواجو به همراه دوستش با سنگ شیشههای خانه زن را پایین آورند. مدارک این نمایشگاه تصویری واضح از دعوای مشهور ماه مه سال 1606 به دست میدهد، در این نزاع کاراواجو مردی به نام رانوچو توماسونی را میکشد. این نزاع درست شبیه دعواهای گروه اوباش مدرن است. هشت نفر این نزاع را پی ریختند و حالا نام همگی آنها فاش شده است. کاراواجو به همراه سه دوستش که یکی از آنها عضو ارتش بوده دشمنان خود را در زمین بازی سنتی (که شبیه به بازی تنیس است) واقع در محله زندگی نقاش میبیند. برخی مورخان میگویند این دعوا بر سر یک زن بوده، اما پرونده پلیس نشان میدهد این دعوا به دلیل بدهی بوده است. کاراواجو پس از کشتن رانوچو از شهر میگریزد. یکی از همراهان نقاش هم به شدت مجروح میشود و به زندان میافتد. او بعدا دادگاهی میشود و صحبتهایش بخشی از مدارک آن نمایشگاه را شکل دادند. راز مرگ زودهنگام کاراواجو به جنوب و سیسیلی فرار کرد و مشغول کشیدن اثری جدید شد. حکم اعدام پاپ پل پنجم نیز به دلیل همین قتل صادر شد. این درحالی بود که کاراواجو به تازگی پرتره پاپ را کشیده بود. مدارک به نمایش درآمده همچنین تا حدودی راز مرگ کاراواجو در پورتو اکوله در شمال شهر رم در ژوئیه سال 1610 را روشن کرد. کاراواجو برعکس آنچه پنداشته میشود، تنها و در ساحل و در حال فرار از پلیس و دشمنانش نمرد، بلکه روی تخت بیمارستان جان داد. او که فقط 38 سال داشت در حال بازگشت به شهر بود به این امید که دوستان بانفوذش توانستهاند پادرمیانی کنند و پای او به زندان نرسد، اما بیمار شد و در بیمارستان درگذشت.
  8. irsalam

    ۸ اتاق مخفی مشهور جهان

    [align=justify] ۸ اتاق مخفی مشهور جهان 1- اهرام ثلاثه مصر شاید بتوان گفت اولین و هوشمندانه ترین راه ها و اتاق های مخفی را مصریان باستان طراحی کرده اند. اهرام ثلاثه مصر، پر از راه هایی است که در صورت خوش شانس بودن، به هیچ جایی ختم نمی شوند و در سایر موارد به اتاق هایی که در آنها تله هایی کارگذاته شده است میرسند. مصریان باستان این کار را برای محافظت از جسد مومیایی شده فرعون و وسایلی که با آن، مومیایی را دفن می کرده اند، از شر دزدان انجام میداده اند. ولی یکی از تفتاوت هایی که این نوع اتاق ها با دیگر اتاق های مخفی دارد، این نکته است که مصریان باستان، این اتاق ها را برای این نمی ساخته اند که دوباره به آن رجوع کنند؛ به عبارت دیگر آنها این اتاق ها را برای همیشه مخفی می کرده اند و راز این اتاق همراه با سازنده آن دفن می شد … ۲ - گودال کشیشان در انگلستان، هنگام حکومت الیزابت اول، انجام مراسم مذهبی کاتولیک ها، مجازات های بسیار سنگینی داشت. در این زمان، گروهی از کشیشان، برای انجام این اعمال مذهبی، دست به ساخت اتاق های زیرزمینی ای کردند که بعد ها به priest holes معروف شد. این محل بسیار ساده و مناسب برای عبادات یک کشیش کاتولیک طراحی شده بود و راه هایی برای فرار کشیش در مواقع خطر و هجوم پیش بینی شده بود. کشیش ها در این محل مطالعات و تحقیقاتشان را هم انجام می دادند که گاهی این مطالعات به هفته ها کشیده می شد و کشیشان مجبور بودند گرسنگی و کمبود هوا را در طول این مدت تحمل کنند. ۳ - راه های مخفی King Charles II حتی در زمان های قبل از آزار و اذیت کاتولیک ها در انگلیس، ساخت اتاق ها و راه های مخفی برای مخفی کردن یا مخفی شدن از شر افراد مهاجم، انجام می شده است. درزمان شاه چارلزدوم و در طی جنگ های داخلی انگلستان، تعداد زیادی از این اتاق ها و راه ها ساخته شد که حتی امروزه هم بسیاری از آنها ناشناخته است و گهگاه به صورت اتفاقی در خانه های باستانی انگلیس یافت می شود. ۴ - Murder Castle شاید مخوف ترین اتاق ها و راه های مخفی، مربوط به اولین قاتل سریالی آمریکا، H.H. Holmes باشد. در اواخر سال ۱۸۰۰، یک ساختمان عظیم در شیکاگو بنا کرد ه پول ساخت آن را از کلاهبرداری ای که از شرکت بیمه کرده بود و همجنین از قتل های گاه و بیگاهش به دست آورده بودد. طبقه آخر این ساختمان ۳ طبقه، مملو از عناصر عجیب معماری است. راه پله های مخفی، در هایی که تنها از بیرون باز می شدند، و در های مخفی ای که در اتاق ها وجود داشت و Holmes میتوانست از آنها وارد اتاق قربانیان خود شود. تا مدت ها، Holmes به کسی اجازه شروع ساخت این بنا را نمی داد، زیرا قصد داشت تا فقط خودش از اسرار این خانه مطلع باشد. بسیاری عقیده دارند Holmes، تا وقتی که راز خانه اش بر ملا شود، صدها نفر را در این خانه به قتل رسانده. جسد قربانیان به اتاقی مخفی برده میشده که در آن با استفاده از یک کوره، بقایای قربانی از بین می رفته، بدون اینکه اطرافین متوجه دود ناشی از این احتراق شوند. این خانه در سال ۱۸۹۵ سوزانده شد و هم اکنون به جای آن ساختمان پست قرار دارد. 5 - قدغن شدن الکل و …، آمریکا در زمان ممنوعیت استفاده از الکل در اوایل قرن بیستم در آمریکا، تمامی کاباره ها ( و به طبع آن، قمارخانه ها و فاحشه خانه ها ) به زیر زمین انتقال پیدا کرد! این مکان ها که در سرتاسر آمریکا به وجود آمده بود، خود الکل را برای مشتریانش تهیه نمی کرد، بلکه تنها به عنوان محلی بود که مشتریان در آن جا به نوشیدن می پرداختند و بعد از آن به سراغ کار های دیگری می رفتند … بعضی از طرح هایی که برای این گونه محل ها داده شده بسیار خلاقانه و هوشمندانه بوده، به طوری که بسیاری از این کاباره ها و قمارخانه ها و فاحشه خانه ها، به طور خیلی واضح در محله های تجاری قرار دارند، بدون آنکه کسی اندکی شک به آنها ببرد. ورودی آنها از دیوار های ساده و خالی، به همراه راه پله هایی بسیار ساده و بتنی و یا صندوق چه هایی خالی و به ظاهر بدون استفاده تشکیل میشده. ۶ -اتاق های مخفی دوران هولوکاست اتاق های مخفی زیادی در دوران هولوکاست، توسط افرادی شجاع ساخته شد که توانست جان افراد بیشماری را در آن دوران نجات بدهد. یکی از این خانواده های شجاع که دست به این کار زد، خانواده ten Boom family، در هلند بود. این خانواده در هلند، صاحب یک مغازه ساعت فروشی بود و در بالای این مغازه، اتاق های مسکونی آنها وجود داشت. وقتی که کوچکترین عضو این خانواده چهار نفره، Corrie ten Boom، درگیر منازعات آن زمان در سال ۱۹۴۰ شد، معماری برای آن یک اتاق مخفی در آن خانه درست کرد که تا چهار سال بعد، که خانه مورد هجوم نیروهای پلیس قرار گرفت، نه تنها جان او، که جان صدها یهودی تحت تعقیب را نجات داد. این خانه اکنون تبدیل به موزه شده است. ۷ -اتاق های مخفی قلعه coltids، جنگ جهانی دوم برای کسانی که زندانی می شوند، فکر کردن اصلا کار سخت و پیچیده ای نیست، زیرا شما به اندازه کافی وقت برای این کار دارید. این تفکرات گاهی اوقات باعث به وجود آمدن شاهکار هایی می شود که نمونه ای از آن را در معماری هم می توان دید! راه ها و نقشه هایی که توسط زندانیان برای فرار از زندان طرح می شود. در زمان جنگ جهانی دوم، صد ها نقشه فرار توسط سربازان فرانسوی و انگلیسی زندانی در قلعه coltids در آلمان کشیده شد. آنها برای مخفی ماندن نقشه های خود، تنها با استفاده از ستون های چوبی و گل،اتاق های مخفی ای در آن قلعه درست کردند که بدون دانستن محل آنها، یافتنشان در قلعه تقریبا” غیر ممکن بود. در یکی از این اتاق ها، یک هواپیمای بی موتور، با زحمت زیادی سر هم شده بود و در اتاقی دیگر، یک ایستگاه رادیویی برای ارتباط با بیرون برپا شده بود. ولی در نهایت، قبل از اینکه زندانیان بتوانند با آن هواپیمای بی موتور از آن قلعه فرار کنند، جنگ پایان یافته بود … 8 -یتیم خانه، نرماندی در اوایل سال ۲۰۰۸، در سواحل نرماندی، در داخل یک یتیم خانه قدیمی، اتاق های زیادی در طبقه هم کف ساختمان پیدا شد که در طی سال های ۱۹۶۰ تا اواخر ۱۹۸۰، برای شکنجه و احتمالا” تنبیه کودکان به کار میرفته است. گود برداری هایی که منجر به کشف این اتاق ها شد، بسیاری از این اتاق که در بسیاری از آنها اجساد کودکان و نوجوانان قرار داشت را خراب [/align]
  9. انریکه مورنته خواننده مشهور فلامنکو درگذشت [align=justify]«انریکه مورنته» خوانندهی صاحبنام موسیقی فلامنکوی اسپانیا در سن ۶۷ سالگی درگذشت. به گزارش مجلهی موسیقی ملودی این هنرمند که یکی از مشهورترین خوانندگان موسیقی فلامنکو در اسپانیا بود پس از مدتی در کما بودن، بهدلیل عارضهی مرگ مغزی درگذشت. انریکه مورنته از موسیقیدانهای گرانادا بود و او را بهعنوان یکی از بزرگان موسیقی فلامنکو در اسپانیا میشناختند. مورنته از یک خانوادهی موسیقایی میآمد و دختر وی «استرلا مورنته» نیز یکی از خوانندههای مشهور زن در سبک فلامنکو است. این خانواده از محبوبیت زیادی در بین جامعهی هنری اسپانیا برخوردار هستند. گفتنی است انریکه مورنته با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد و در اوایل ماه جاری میلادی، پس از یک عمل جراحی دچار اغما شد و درنهایت، به دلیل مرگ مغزی از دنیا رفت. [/align]
×
×
  • اضافه کردن...