لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'موفق'.
18 نتیجه پیدا شد
-
مهمترین رکن ازدواج های موفق [align=justify]حفظ بنیان خانواده رکن اصلی بقا و سلامت جامعه است که آن را باید وصلت سالم و آگاهانه یافت.ازدواج به عنوان یکی از مهمترین موضوعات خانوادگی باید در قالب وچهارچوب خاص خود انجام پذیرد. ابراهیم مقدم جامعه شناس در گفتگو با باشگاه جوان با بیان این مطلب گفت: خانواده به عنوان مهترین رکن واصلی ترین جایگاه شکل گیری شخصیت افراد محسوب میشود. افرادی که در خانواده از هم گسیخته رشد یافته نگاهی منطقی و درست و سالم به زندگی نخواهد داشت در مقابل اشخاص که در خانواده ای با ثبات رشد یا بند نگاهی منطقه و روبه رو خواهد داشت. وی در ادامه افزود: قبل از تشکیل یک زندگی آنچه مهم است نگاه صحیح فرد به این موضوعات تاثیری که وی از چهارچوب زندگی خود گرفته و نگاه سالم و منطقی او به این تشکیل زندگی است. خانواده های که نقش فعال در انتخاب فرزندان نشان دارند با اعمال معیارهای منطقی آنها را به انتخابی درست هدایت کرده و نظام مثبت برایشان برمیدارند عکس آن نیز صادق است. ابراهیم مقدم در پاسخ به این سوال که چگونه خانواده در ادامه یک زندگی نو پا به فرزندان خود کمک میکند گفت: پس از ازدواج خانواه ها نقش مهمی ایفا میکنند. در حقیقت آنها با یک بینش صحیح میتوانند در حل مشکل بروز کرده در زندگی فرزندان خود نقش موثری را ایفا کند، نه اینکه با نکته سنجی ها و توقعات بیجا شرایط ناخوشایند و موجبات اختلاف را برای فرزندان خود ایجاد کنند تا جایی که آنها را مجبور به انتخاب بین همسر و خانواده کنند این تعارض سبب ایجاد اضطراب در میان زوجین شده و زمینه ساز مشکلات بعدی خواهد بود. وی در پایان مصاحبه گفت: تقریبا همه زوجها و تمامی زن وشوهرها طبیعتأ اختلاف نظر دارند خانواده با نظرهای راهبردی و منطقی آنها را حل میکنند. [/align]
-
آیـا تصمیم به ازدواج دارید؟ و یا آنکه در حـال حـاضـر متاهل مـی باشـیـد؟ شـمـا قادر به بـنیان نـهادن یک ازدواج موفق و پایدار خواهید بود. من بر اساس تجربیات پیشـیـن خـود می دانـم کـه پـایدار نگاه داشتن یک ازدواج موفق مستلزم تـلاش و کـوشـش مسـتمـر است. باید متوجه باشـیـد کـه مفهوم ازدواج چیزی فراتـر از یـک پـیـمان قـانـونی و مشروع میباشد که به واسطه آن به زن و مرد اجازه میدهد بعنوان زن وشوهر در کنار یکدیگر زندگی کنند. ● اهمیت مشاوره پیش از ازدواج مـشاوره پیش از ازدواج را شدیدا به شما توصیه میکـنـم. شــانس ایجاد یک ازدواج موفق هنگامی که زن وشوهر قادر باشند با یکدیگر در رابطه با مـسائـل ذیـل گـفـتـگو کـرده و بـه یـک تـفـاهـم رضایت بخش و دو سویه در عرصه زندگی مشترک دست یابند، افزایش می یابد... ۱) عقاید و رسوم مذهبی و معنوی. ۲) روابط جنسی ( نگرشها و علایق جنسی ) ۳) مادیات ( اهمیت آن، نحوه خرید و تدابیر سرمایه گزاری) ۴) بهداشت فردی و انتظارات و نگرشها نسبت به تناسب اندام. ۵) مدیریت خانواده ( وظایف ومسئولیت ها ) ۶) پرورش و تربیت فرزندان و تعداد آنها. ۷) ورزش ها، سرگرمی ها، فعالیت های تفریحی و نحوه گذراندن تعطیلات. ۸) دید و بازدید از خوشاوندان خود و همسرتان. ۹) تعهدات اجتماعی. ۱۰) اهداف و آرزوهای فردی. اینکه از پیشینه خانواده هـمسـرتـان آگـاهـی یـابـیـد بـسیـار ضـروری مـی بـاشـد. چـون شـخـصـیـت کنونی شما تا حد زیادی برگرفته شده و حاصل همان تجاربی است کـه در شرایط و محیط یک خانواده خاص کسب کرده اید. خـانـواده پـیـونـد دهنده فرد بـا گـذشته مـی باشد. مـا شـدیـدا مـتـاثر نگرشها، رفتار و کنشهای خانواده ای هسـتـیـم کـه در آن پرورش یافته ایم. بله درست است شما تنها با یک فرد نیست که وصلت میـکنید بلکه با طرز تربیت خانوادگی وی نیز تا آخر عمرتان سر و کار خواهید داشت. ● مفهوم تعهد در ازدواج ازدواج خوب و مـوفـقـیـت آمـیـز وجـود دارد امـا ازدواج بـی عیب و نقص و تمام عیار میسر نمیباشد. هر ازدواج موفق و پایدار شامل متعهد گشتن بی قید و شـرط نـسـبـت بـه یک فرد نا کامل است. این انتظار که همسرتان کامـل و فـاقـد هـر گـونه عیبی باشد واهی و نا معقولانه می باشد. امروزه که جدایی ها و طلاق های شـتابـزده در کوچکترین نشانه اختلاف و مشکلات زندگی اتفاق می افتند مهم است که از خودتان سوال کنید که تعهد شما نسبت به ازدواج چیست؟ تـعـهد بـه ازدواج بـه مـفهـوم آن اسـت که زن و شوهر به یکدیگر چنین گفته باشند: مـا نسبت به زنـدگی مـشـتـرکـمان بـی اعتنا و بی اهمیت نیستیم. ما ازدواجمان را بر پایه عشق، احترام، شرافت و عـلاقـه دو سـویه و خالصانه با یکدیگر آغاز کرده ایم. ما اعتقاد داشتیم و داریم که به یکدیگر وفادار بمانیم، صـادق بـوده و دروغ نـگویـیـم و بـه یکدیگر اعتماد داشته باشیم. چـه در حـضـور یـکدیـگر چـه در غیاب یکدیگر . رعایت نکات زیر سبب تحکیم تعهد به زندگی مشترک میگردد: ـ سازگاری معنوی ـ سازگاری شخصیتی ـ خود شناسی آگاهانه توانایی در ارتباط برقرار کردن با یکدیگر (بیاموزیم که چگونه بحـرفهای همسرمان گوش دهیم و پرسشهای وی را واضح، مشخص، بـدون پـیش داوری و بدون کینه ورزی و انتقام جویی پاسخ گوییم.) علاقه دو سویه بیکدیگر ● خصایص اثر بخش ۱) افرادی که در ازدواجشـان یـک نـظام ارزشـی مـقـتـدر را بکار می بندند، بسیار زیاد در مـحقق گشتن یک ازدواج و ارتباط موفق و صحیح به آنها کمک خواهد کرد. نـظـام ارزشی که دربـرگیـرنـده صـفـات و خـصـوصـیات: صـداقت، راستی، همـبستگی، اعتماد، احترام، عشق، گذشت، تفاهم و وفاداری به یکدیگر مـی باشد. ازدواجی که در آن زن و شـوهـر دارای انـتـظارات متـضاد و خـواسـته هـای غیر قابل انعطاف می باشند، شـانـسـی برای موفقیت وجود نخواهد داشت. ۲) مشـاجـرات و اخـتـلافـات را بـه شیوه سازنده و ثمر بخش حل و فصل کنید. که شامل تمرکز بـر دغدغه های هر دو فرد و یافتن گزینه ها و راههایی می باشـد کـه هـر دو طـرف منتفع گشته و به خواسته هایش دست یابد. تـقـریـبـا در هـر اخـتـلاف یـک نفر احساس می کند که مورد بی مهری، بی احترامی و بی توجهی قرار گرفته است. در ازدواج نباید ایـن چـنـین باشد که همواره یک فرد برنده و فرد دیگر بازنده گردد. چـون آن دیـگر مـذاکـره نبوده بلکه تحکم و سلطه گری می باشد. ۳)دوام ارتـباط زناشویی هنگامی که زن و شـوهر زمـان و مـیـدان بـیـشتـری در اخـتـیـار یکدیگر قرار میدهند تا اندکی آزاد باشند، افزایش می یابد. ۴) فراتر از هر چیز آنکه ایمان داشته باشید. ازدواج میتواند تجربه ای سودمند برای شما باشد. با کمی همت و تلاش ازدواج شما موفقیت آمیز خواهد بود.
-
خصوصیت افراد موفق و خوشحال ۱) مشتاق:افراد موفق اماده و علاقه مند کارکردن و اموختن مطالب جدید هستند ۲) اگاه : افراد موفق از جدید ترین اخبار اطلاع دارند... [/url] ۳) این افراد مخاطره جو و اهل ریسک هستند ۴)قاطع : ضرب المثل قدیمی که می گوید برای تصمیم گیری سریع باش و برای تغییر تصمیم ارام رفتار کن ۵) عاشق یاد گیری : در کتابخانه این افراد درباره همه موضوعی کتاب یافت می شود[/color] ۶) متعهد : این افراد خود را برای کسب نتیجه بهتر و رضایت بخش مسئول می دانند ۷) مصر و سر سخت : در ذهن اینگونه افراد ناامیدی جایی ندارد و انها فقط تلاش کردن را می شناسند ۸) انعطاف پذیر : افراد موفق نسبت به شرایط مختلف انعطاف پذیرند ۹) خلاق : همه ما دارای غریزه ای هستیم تا در زندگی نواوری کنیم افراد موفق به طور کامل از از این غریزه خود بهره برده اند. ۱۰) معنوی : این افراد در مورد مسائل معنوی خود متعهد هستند
-
از نگاه کردن به افراد موفق دست برندارید
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات روانشناسی و روانکاوی
از نگاه کردن به افراد موفق دست برندارید مردمان موفق زیادی در دنیا زندگی میکنند. گاهی اینکه چرا این افراد توانستهاند موفق باشند، سوالاتی را در ذهن انسانهای دیگر بهوجود آورده است. بیشتر اوقات گمان این میرود که آنها از هوش بینظیری برخوردارند. عامل هوش گرچه لازم است ولی کافی نیست. افراد موفق از خصوصیتهای متنوع و در عین حال مشابهی برخوردار هستند. ▪ از شکست نترسید بهتر است بدانید که افراد موفق هم مانند دیگران شکست میخورند اما از شکستهای خود پلهای برای صعود به موفقیتهای آتی میسازند. آنها از احساس غصه، رنج و درد نیز به نفع خود استفاده میکنند. معتقدند که بدون این عوامل نمیتوانستند باانرژی و سخت کار کنند. تنها با احساس ناراحتی است که انسان متوجه میشود باید مسیر خود را تغییر دهد. فراموش نکنید که احساسهای ناخوشایند نیز بخشی از زندگی شما هستند و در جای خود میتوانند سودمند و مفید باشند... [/url] «شما زمانی که موفق میشوید، به رستوران میروید ولی زمانی که شکست میخورید، به فکر فرو میروید.» ▪ عذر و بهانه نیاورید هرچقدر شما در زندگی موفقتر باشید، کمتر دلیل و مدرک میآورید. آنهایی که در زندگی به جایی نرسیدهاند و برنامهای هم در جهت موفقیت ندارند، همیشه یک جزوه بزرگ عذر و بهانه برای عدمموفقیت خود حاضر و آماده دارند. ▪ از افراد موفق الگو بردارید هنگامی که کودک بودید، به بزرگسالان دقت میکردید و سعی میکردید شبیه یکی از آنان شوید. آیا آن فردی که انتخاب میکردید، همانی نبود که از همه بیشتر میخندید، مهربانتر بود، توجه بیشتری به شما میکرد و ظاهر آراستهتری داشت؟ فراموش نکنید که افراد موفق برای خوب بودن، هرگز راههای بد را انتخاب نمیکنند. فرض کنید روزی آینهای بهدست شما میدهند و میگویند: «این چهره و شخصیت شما در ۲۰ سال آینده است. انتخاب کنید، شبیه چه کسی میخواهید باشید؟» ممکن است شما نام پولدارترینها، زیباترینها، معروفترینها و... را ببرید اما اگر دوست دارید موفق شوید، نام کسی را ببرید که از تمام موارد در حد قابلقبولی برخوردار است. به قدر کافی پول، چهرهای معقول، نامی نیک و ایمانی بهاندازه داشته باشد. فراموش نکنید که افراد موفق اگرچه در یک مورد، نامدار یا معروف باشند در بقیه موارد زندگی درجا خواهند زد. ماسک افراد موفق را به چهره بزنید و عضلههای صورتتان را با آن هماهنگ سازید. به زودی شما به آنها شبیه خواهید شد. پاهایتان را جای پای آنها بگذارید و از مسیرشان منحرف نشوید. طولی نمیکشد که به جایی که آنها هستند، میرسید. سخنانشان را بخوانید و از نظرهای آنها اطلاع پیدا کنید. روزی شما مانند آنها فکر خواهید کرد. ▪ به خاطر داشته باشید «از نگاه کردن به افراد موفق دست برندارید. سخنان، افکار و منش آنها دیدنی است.» -
سی عادت مهم نوجوان موثر و موفق
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات روانشناسی و روانکاوی
سی عادت مهم نوجوان موثر و موفق ▪ در اعماق وجود خود رابطه ای قوی و دوستانه با خداوند دارد و در عادت به عبادت و مناجات و گفتگو با یک شعور برتر کاینات و یک نادیدنی ، دارد . ▪ عادت به مطالعه کتب و مجلات با زمینه های خاص را علاقه دارد . ▪ انسانهایی در زندگی او وجود دارند که نوجوان به آنان علاقمند و آنان نیز به او علاقمند هستند و نوجوان آنان را به عنوان الگوهای زندگی خود قبول دارد مانند افرادی در نزدیکان یا یک استاد معنوی یا یک قهرمان در مسائل معنوی یا آدمهایی شاخص در صفاتی خاص مثل اراده سخاوت ، آرامش ، ایمان و ... ▪ نوجوان موثر اهل مشورت است. ▪ انتقاد دیگران را به گوش جان می پذیرد و آن را حمله ای برای شخصیت خود نمی داند . ▪ از آنجا که نوجوانی به نوعی سن بحران هویت می باشد و نوجوان به دنبال هویتی مثبت است در این سن او از راههای سازنده و ماندگار کسب هویت می کند ... [/url] ▪ نوجوان از پول های تو جیبی خود پس اندازی در بانک دارد یا حتی کاری یا حرفه ای را آموخته که می تواند از آن درآمدی داشته باشد مثل : تدریس خصوصی ، تعمیر دوچرخه ، تعمیر ضبط . ▪ نوجوان برای فراغت شخصی خود هنری یا مهارتی خاص دارد که با آن به آرامش می رسد و برفشارهای روحی خود مدیریت می کند مثل : موسیقی ، نقاشی ، خطاطی ، سفالگری ، انواع ورزش ، مطالعه کتب مورد علاقه و ... ▪ نوجوان دوستانی را بر می گزیند که از نظر سطح اعتماد به نفس خیلی بالاتر یا خیلی پایین تر از خودش نباشد افرادی را بر می گزیند که عزت نفس او را بالا ببرند و او نیز به آنان کمک کند نه اینکه با دوستانش رابطه سلطه پذیر داشته باشد و در مقابل آنان احساس حقارت یا تکبر کند بلکه باعث رشد روحی یکدیگر می شوند . ▪ نوجوان مثبت می اندیشد اگر از دست خانواده یا اطرافیان به هر دلیلی عصبانی شود و در خلوت خود منصفانه قضاوت می کند و محبت ها و حسن نیت های آنان را در نظر می گیرد و بعد قضاوت می کند و گاهی خودش را جای دیگران می گذارد و به دیگران کمک می کند که او را درک کنند . ▪ نوجوان برای آینده اش برنامه می ریزد و از افراد موفق یا از نوجوانان موفق درسهایی می آموزد . ▪ نوجوان موثر فکر نمی کند عذرخواهی کردن ارزش او را پایین بیاورد بلکه این مهارت را یک تمرین برای رشد می داند که باعث بالا رفتن میزان حساب بانکی عاطفی او می شود . ▪ به استعدادهای خود توجه و آرزوهای واقع بینانه دارد . ▪ به خودش و به دیگران احترام می گذارد . ▪ اطرافیان را دوست دارد و سعی می کند ازهر کس چیزی بیاموزد مثلاً از یکی خوش خلقی ، از دیگری سخاوت ، از دیگری مهربانی ، از دیگری گذشت و ... ▪ با خود و دیگران با مهربانی رفتار می کند و خصومت و دشمنی را در خود پرورش نمی دهد . ▪ برای رسیدن به آروزهای خود تلاش می کند و بهای رسیدن به آرزوی خود را می پردازد . ▪ نوجوان موفق به جای آنکه پیرو و مقلد کسی باشد به خودش ایمان دارد . ▪ نوجوان موفق می داند که چه چیزهایی او را عصبانی می کند و سعی می کند که موقع خشم آن را مدیریت و عقل را نیز به مداخله بکشاند . ▪ نوجوان موفق به جای اینکه واکنشی باشد کنش است حوادث دنیا تعیین کننده خلق وی نیستند بلکه خودش انتخابگر می باشد مثلاً هوای ابری نمی تواند باعث غم یا شادی او باشد او می تواند شکستها را تجربه معنا کند و خودش را قدرتمند کند یا شکست خورده بپندارد . یعنی هر چیزی به سرعت او را گل آلود نمی کند به قولی چاله آب به آسانی گل آلود میشود ولی دریا نه به هر بهانه ای ▪ نوجوان به نتیجه و عواقب کارهایش می اندیشد و آینده نگری دارد و دم غنیمت عمل نمی کند . ▪ نوجوان موفق برنده – برنده می اندیشد ، یعنی می تواند از دو دیدگاه و زوایه دیگران را بنگرد سعی میکند خودش را درک کند و بعد دیگران را بفهمد ، قبل از آنکه بخواهد همه به او گوش کنند او به دیگران گوش می کند . ▪ نوجوان موفق اهل کار گروهی و فعالیت و دسته جمعی می باشد و جمع را دوست دارد و گریزان از جمع های خانوادگی و دوستانه نمی باشد چون جمع به او تجربه و مهارت می آموزد . ▪ نوجوان موفق به سلامتی و بهداشت و زیبایی ظاهری خود اهمیت می دهد . چهار عنصر مهم سلامتی ، خوب خوابیدن ( نه زیاد ، نه کم ) ، تغذیه خوب ، ورزش متناسب ، در آرامش و صلح و صفا بودن با خود و اطرافیان را رعایت کند . ▪ نوجوان موفق در مورد مسائل ومشکلات خود صحبت و به قولی احساسات خود را بیان می کند و راه حل مدار است نه مشکل مدار ، یعنی خود را روی راه حل ها متمرکز می کند، و به جای اینکه غم های خود را بزرگ کند وجودش را با اتصال به خداوند قدرتمند می کند . ▪ نوجوان موفق خود را همانگونه که هست دوست دارد و می پذیرد . ▪ نوجوان موفق به سیرت و شخصیت وجودی خود اهمیت بیشتری می دهند تا به صورت و ظاهر خود . ▪ نوجوان موفق در بحران ها عقلش به احساساتش غلبه می کند . ▪ نوجوان موفق خشم های خود را با کنترل عقل مدیریت می کند نه اینکه خشم های او عقل او را کنترل کند . ▪ نوجوان موفق اهل شکرگذاری و مثبت نگری است . -
۱۲ نکته برای فکر کردن مانند افراد موفق نارنجی: استیو جابز، لری پیچ، بیل گیتس و… همه اینها افراد موفق و هوشمند در دنیای فناوری به حساب می آیند. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این افراد چگونه فکر کرده اند و چطور توانسته اند به موفقیت شان برسند؟ شاید شما هم جزو کسانی باشید که علاقمند هستند پا به درون این دنیای بزرگ برای رقابت و پیشرفت بگذارید. اگر چنین است بد نیست با ۱۲ فرمول مهم برای پیشرفت در این مسیر آشنا شوید. برای فکر کردن وقت بگذارید: اگر می خواهید بهتر فکر کنید باید روی آن کار کنید و وقت بگذارید. باید در هفته یک زمان مشخص برای فکر کردن داشته باشید. اکثر افراد موفق و مدیران خوب بخشی از زمان شان را به فکر کردن اختصاص می دهند. برای مثال آقای دن کتی هر دو هفته یک بار، یک زمان نیم روز را به فکر کردن اختصاص میدهد و هر ماه یک روز کامل را به این کار اختصاص می دهد. همچنین او هر سال هم دو یا سه روز را به صورت کامل به فکر کردن اختصاص می دهد. انرژی تان را در جای درست مصرف کنید: از قانون ۸۰/۲۰ استفاده کنید. باید هشتاد درصد از انرژی تان را روی ۲۰ درصد کارهای مهم تر صرف کنید. فراموش نکنید که شما نمی توانید به همه چیز و همه کار برسید و مهم این است که درست انتخاب کنید. مهم ترین کارها و اهداف را در زندگی تان مشخص کنید و هشتاد درصد از وقت و انرژی تان را به آن اختصاص دهید. افراد باهوش خودشان را در مقابل تفکرات متفاوت قرار می دهند: این مهم است که خودتان را در مقابل تفکرات و عقاید مخالف خودتان قرار بدهید. سعی کنید با کسانی ارتباط داشته باشید که تفکرات و ایده های شما را به چالش می کشند و با آنها مخالفت می کنند. این موضوع سبب می شود که اشکلات کار خودتان را بهتر پیدا کنید و تفکر منطقی تری داشته باشید. ایده داشتن و عمل کردن: تفاوت از زمین تا آسمان داشتن فکر خوب و ایده های زیاد شاید سخت نباشد. اما تمام آنها زمانی ارزش دارند که به آنها عمل کنید. رویا پردازی به تنهایی ارزش زیادی ندارد و کار شما وقتی ارزشمند است که به آنها عمل کنید. در طرف دیگر باید بدانید که هر ایده ای طول عمر خودش را دارد. اگر دیر برای اجرایش بجنبید ممکن است تاریخ مصرف اش گذشته باشد. ایده های خام نیاز به پخته شدن دارند: هیچ وقت دنبال ایده ای که ناگهانی به ذهن تان رسیده، نروید. کمی زمان بگذارید و روی آن فکر کنید. بسیاری از ایده های ناگهانی که در ابتدا طلایی به نظر میرسند، با ساعاتی تفکر به نظر خنده دار و غیر منطقی می آیند. هر ایده ای را باید تحت بررسی قرار بدهید و نکات مثبت و منفی اش را بررسی کنید. اگر در نهایت نتیجه مثبت بود آن وقت می توانید دنبالش بروید. افراد باهوش با افراد باهوش می چرخند! اگر می خواهید خوب فکر کنید سعی کنید در ارتباطات اجتماعی تان با افرادی زندگی کنید و سروکار داشته باشید که آنها هم خوب فکر می کنند و انسان های باهوش به شمار می آیند. کمک آنها سبب می شود که شما هم ایده ها و تفکرات بهتری را پرورش بدهید. این جمله معروف را شنیده اید که «هر انسانی را می توان از روی دوستش شناخت؟» واقعیت این است که اطرافیان روی فکر کردن شما تاثیر می گذارند بنابراین آنها را با دقت انتخاب کنید. عقاید عمومی را قبول نداشته باشید: اگر عموم مردم چیزی را قبول داشته باشند دلیل نمی شود که شما هم آن را قبول کنید. در بسیاری از موارد اکثرا مردم موردی را بدون فکر کردن قبول می کنند چون افراد زیادی آن عقیده را قبول دارند. (که آن هم نتیجه فکر نکردن است) بسیاری از ایده های نو و محصولات با قبول نکردن تفکرات عامه به موفقیت رسیده اند. بنابراین در مورد هر ایده و عقیده ای خودتان فکر کنید و به تفکرات عامه توجه نداشته باشید. برای اینکه متفاوت فکر کنید کارهای متفاوت انجام بدهید: روش های متفاوتی برای انجام کارهایتان امتحان کنید. با افراد جدیدی آشنا شوید و کتاب های مختلفی بخوانید. حتی کتاب هایی که ممکن است به نظرتان خسته کننده بیایند. نکته در اینجا است که خودتان را در برابر جریان ایده ها و تفکرات مختلف قرار بدهید تا یک بعدی فکر نکنید. ایده های شما همیشه درست نیست: نباید این تفکر را داشته باشید که همیشه درست فکر می کنید و کار درست را انجام می دهید. برای نظرات دیگران هم ارزش قایل شوید و سعی کنید از اشتباه هایتان درس بگیرید. همه ما در زندگی مرتکب اشتباه های زیادی می شویم. برای روزتان برنامه ریزی کنید: افراد زیادی برای هر روزشان برنامه ریزی می کنند. اما افراد باهوش برای روز، هفته، ماه و آینده طولانی مدت شان برنامه مشخص دارند. کسی که دارای هدف و برنامه است هیچ کاری را بدون دلیل انجام نمی دهد. آنها حتی در مهمانی و تفریح هم به دنبال یادگیری و نزدیک شدن به هدف هایشان هستند. «انجام میدهم» و «می توانم» افعال شما هستند افراد خلاق خودشان را صرف ایده ها می کنند آنها از سختی کشیدن لذت می برند. از شکست ترسی ندارند و سعی می کنند با دیگر افراد خلاق ارتباط داشته باشند. می توان روی حرف آنها حساب کرد و منفی فکر نمی کنند. از نظر آنها مشکلات به راحتی قابل حل شدن است. هنری فورد جمله مشهوری دارد که می گوید: «انجام دادن هیچ کاری واقعا سخت نیست. اگر آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنی» افراد خوشبین واقع گرا نیستند: اگر ذاتا انسان خوشبینی باشید باید مراقب خودتان باشید. اگر فکر کنید که همه چیز به خوبی و درستی پیش میرود کاملا در اشتباه اید و وقتی متوجه می شوید که اتفاق های جبران ناپذیری افتاده است. داشتن یک دیدگاه واقع گرا سبب می شود که هر چه سریع تر مشکلات را پیدا کنید و برای رفع آنها بکوشید. برا اینکه انسان واقع گرایی باشید باید ۱-واقعیت ها را قبول کنید ۲-به سختی تلاش کنید ۳-به مزایا و معایب هر چیزی فکر کنید ۴-به بدترین حالت ممکن در هر کاری فکر کنید و برایش برنامه ریزی کنید و نهایت ۵-بر اساس منابع موجود و واقعیت ها فکر کنید و برنامه ریزی کنید.
-
ده نشانه یک رابطه ی موفق زناشویی
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات روانشناسی و روانکاوی
با یکدیگر مهربان بودن آیا نسبت به یکدیگر مهربان هستید و یا سعی می کنید یکدیگر را کنترل کنید و راه خودتان را بروید؟ آیا با مهربانی کردن نسبت به همسرتان احساس خوشحالی و رضایت می کنید؟ یکی از نشانه های ضروری یک رابطه ی سالم محبت کردن به یکدیگر است نه اینکه با تحکم طرف مقابلتان را کنترل کنید. به یکدیگر عشق ورزیدن آیا وجودتان سرشار از گرمای عشق است و آنرا بی اختیار نثار یکدیگر می کنید؟ آیا همواره زیبایی ها و خوبی های طرف مقابلتان را می بینید و یا تنها بر روی اشتباهات و نقاط ضعف او متمرکز هستید؟ آیا احساسات درونی او را درک می کنید؟ آیا از عشق ورزیدن به یکدیگر لذت می برید؟ گرما و عشق داشتن نسبت به یکدیگر یکی از نشانه های رابطه ی سالم با شریک زندگانی تان است. با یکدیگر شوخی کردن آیا دوست دارید با یکدیگر بازی و شوخی کنید؟ از شوخی و بامزگی های طرف مقابلتان لذت می برید؟ سعی می کنید در بحرانها و مشکلات او را شاد کنید و بخندانید؟ آیا مانند بچه ها با یکدیگر راحت و بی غل و غش برخورد می کنید و مدام در حال شوخی کردن با هم هستید؟ یکی از بزرگترین ارکان رابطه ی سالم همین خنده و شوخی است. از کنار هم بودن لذت بردن آیا اگر بخواهید با کسی وقت بگذارید ترجیح می دهید با همسرتان باشد یا با شخص دیگری؟ آیا برای اینکه در کنار همسرتان باشید لحظه شماری می کنید؟ آیا هر دوی شما دوست و یا سرگرمی خاصی دارید که از انجام آن لذت ببرید؟ در مواقعی که در کنار یکدیگر نیستید چه احساسی دارید؟ اغلب زوجها اوقات زیادی را باهم سپری می کنند زیرا با تمام وجود از اینکه در کنار هم هستند لذت می برند و احساس آرامش می کنند در صورتی که دیگر زوجها از ترس تنهایی و بی کسی با همسرشان می مانند و یا به عبارتی دیگر از روی ناچاری باهم زندگی می کنند. یکی از نشانه های رابطه ی موفق این است که طرفین به یکدیگر وابسته نباشند و برای خود دوست و سرگرمی های مخصوص بخود داشته باشند. بنابراین اگر خواهان یک رابطه ی موفق هستید به همسرتان وابسته نباشید بویژه از لحاظ عاطفی. بطور مسالمت آمیز اختلافات را حل کردن همه ی زوجها با یکدیگر اختلاف دارند موضوع اصلی، اختلاف نظر نیست، آنچه اهمیت دارد چگونگی کنار آمدن با این اختلافات است. آیا شما برای حل اختلافاتتان روش خاصی دارید یا اینکه برای جلوگیری از بحث و جدل مجبور به کنار گذاشتن مسائل و مشکلاتتان هستید؟ آیا در صورت بروز اختلاف نظر با یکدیگر دعوا و مجادله کرده و قهر می کنید؟ کنترل خشم و عصبانیت آیا هنگامیکه یکی از شما دچار خشم و عصبانیت می شوید موضوع را کش می دهید، غر می زنید و همسرتان را تنبیه می کنید یا اینکه سعی می کنید موضوع را فراموش کنید؟ در یک رابطه سالم زن و شوهر بعد از بروز اختلاف و مشکل خیلی سریع موضوع را تمام می کنند و از آن می گذرند و به عشق و صمیمیت قبلی خود باز می گردند. به عشق یکدیگر پایبند بودن آیا فکر می کنید در دشوارترین شرایط باز هم عاشق یکدیگر هستید؟ آیا می توانید در صورت اشتباه و خطای طرف مقابل باز هم عاشق او باشید؟ آیا می دانید عشق درمورد خود شخص است نه درمورد کارهایی که او انجام می دهد؟ برای داشتن یک رابطه ی سالم باید به این سطح از عاشقی رسید. گوش دادن، درک کردن و پذیرفتن طرف مقابل آیا احساس می کنید طرف مقابلتان به صحبت های شما گوش می دهد، آنرا درک می کند و شما را همانگونه که هستید می پذیرد؟ آیا رازهایتان را بدون ترس از داوری برای شریک زندگیتان مطرح می کنید؟ آیا دوست دارید با تمام وجود حرفهای او را بشنوید و با او احساس همدردی می کنید یا می خواهید مدام او را زیر سوال ببرید و در مقابل او جبهه بگیرید؟ رابطه ی جنسی آیا از رابطه ی جنسی خوب و صمیمی برخوردار هستید و احساس رضایت می کنید؟ احساس آزادی کردن آیا از اینکه خودتان باشید نمی ترسید و احساس آزادی می کنید؟ آیا با کمال آرامش می توانید دنبال کارهای مورد علاقتان بروید؟ آیا شریک زندگیتان از شادی شما خوشحال می شود؟ همانطور که می دانید بعضی از افراد بطور ناخودآگاه دارای شخصیتی سالم، مهربان، متعهد، عاشق، مسئول و شوخ طبع هستندولی بعضی دیگر به دلیل شرایط زندگی، فاقد چنین شخصیتی هستند و به مرور زمان باید روی خود کار کنند تا نقاط ضعف شخصیتشان را ترمیم کنند. رابطه ی خوب و موفق رابطه ای است که طرفین، خود را دوست داشته باشند و همانطور که هستند خود را بپذیرند در عین حال عاشق همسرشان باشند و هیچ چیزی نتواند رابطه ی بین آنها را خدشه دار کند. -
رازهای والدین موفق در برخورد با فرزندان
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات روانشناسی و روانکاوی
رازهای والدین موفق در برخورد با فرزندان نکته مهم نحوه برقراری اصول تربیتی است . چناچه اصول تربیت اشتباه باشد یا با خشونت و بی تفاوتی ارایه شود ، کودک آن را نمی پذیرد . یک خانواده خوب باید بتواند تربیت و انضباط را به نحوه شایسته ای برقرار نماید ... ● اصولی که والدین را موفق می کند وقتی تصمیم می گیرید که صاحب فرزند شوید، در واقع مسئولیت سنگین و بلند مدت تربیت او را پذیرفته اید. تربیت به معنی تعلیم دادن وپروراندن است . وقتی فرزندان خود را تربیت می کنید ، به آنها می آموزید چگونه رفتار نمایند. یعنی شما با قانون گذاری و اعمال انضباط به آنها کمک می کنید تا تکلیف خود را بدانند . این مساله احساس امنیت و آرامش خاطر آنان را افزایش می دهد و از آنجایی که کودکان دوست دارند احساس کنند والدینشان از آنان راضی هستند با ارائه توجه و محبت مناسب از سوی خانواده گام مهمی در ارتقا بهداشت روان کودک و اطرافیان برداشته می شود . کودک بدون مشکل وجود ندارد ولی مشکلات کودکان قابل درمان است . نکته مهم نحوه برقراری اصول تربیتی است . چناچه اصول تربیت اشتباه باشد یا با خشونت و بی تفاوتی ارایه شود ، کودک آن را نمی پذیرد . یک خانواده خوب باید بتواند تربیت و انضباط را به نحوه شایسته ای برقرار نماید . در تربیت فرزندان مانند هر کار دیگر با مشکلاتی روبرو خواهیم شد . اگر والدین از روش های صحیح تربیتی آگاه باشند ، باتمرین و به مرور زمان تجربه و مهارت آنان افزایش خواهد یافت ودرتربیت فرزندشان موفق تر خواهند بود. آنچه در زیر می آید ، برخی اصول تربیتی است که برای آشنایی مقدماتی مطرح می گردد : ۱) درکوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید: موارد زیادی وجود دارد که دوست دارید به فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با یک بار آموختن به دست نمی آید وآنان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمدگی ندارند . آموزش نیاز به وقت ، حوصله و موقعیت شناسی دارد. اگر والدین در این کار پشتکارنداشته باشند ، خسته و بی حوصله شوند یا از کوره در روند، احترام خود را نزد فرزندان ازدست خواهند داد . در این صورت فرزندان به خواسته های آنها بی توجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها نخواهند دانست . تربیت مسئولیتی یک روزه نیست، آرامش ، پایداری ومقاومت می خواهد و تا زمانی که یک اصل تربیتی حاصل شود ، فرزند شما بارها اشتباه خواهد کرد. بنابراین در کوتاه مدت نمی توان انتظار پیشرفت زیادی داشت . ۲) توقع خود را کم کنید و پیشرفتهای کوچک را نیز در نظر بگیرید: کودکان و والدینی که از هر نظر کامل و بی عیب باشند وجود ندارند . فرزندان همیشه آنگونه که والدین توقع دارند عمل نمی کنند. مشکلات کودکان معمولا یک شبه حل نمی شود و تغییرات در کودکان و بالغین تدریجی ، آرام و مرحله به مرحله صورت می گیرد. برخی والدین وقتی درتغییر عادات و رفتارهای فرزندشان به مشکل برمی خورند ، به سرعت آشفته و نا امید می شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند . حال آنکه باید به پیشرفت های کوچک و تدریجی فرزندشان توجه نمایند زیرا کلید پیشرفت های بزرگ ، تشویق پیشرفت های کوچک است. ۳) در هرزمان تنها روی یک مشکل تمرکز نمایید: فرزند شما ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد ولی اگر شما بخواهید همه موارد را با هم اصلاح نمایید ، هرگز موفق نخواهید شد . برای موفقیت باید تنها یک مشکل را در نظر بگیرید و پس از حل آن به نوبت به مشکل دیگری بپردازید . هدفتان را با کلمات ساده ای که برای کودک قابل فهم باشد برایش توضیح دهید و به او بگویید در این مورد خاص دقیقا چه انتظاری از او دارید(مثلا : می خواهم قبل از آمدن سر سفره دستهایت را صابون بزنی !) سپس به پیشرفت های هرچند کوچک کودک درراه اصلاح رفتارش دقت نمایید (مثلا : قبلا اصلا صابون نمی زده و حالا یک مرتبه صابون زده است ، هرچند توقع ما چهار مرتبه صابون در روز باشد ) و با واکنش های مثبت و تحسین آمیز به او بفهمانید که رفتارش مناسب و مورد پسند است . ۴) با دید مثبت نگاه کنید و هرگز از تحسین کودکتان غافل نباشید: تحسین کودک بسیار ارزشمند است . کودکان در هر مرحله سنی که باشند تمایل دارند والدین آنها را بپسندند و از آنها راضی باشند .کودک نمی داند کدام رفتار مناسب و کدام نامناسب است . او هر رفتاری را که با واکنش والدین روبرو شود یا او را به هدف برساند مثبت تلقی کرده و تکرار خواهد نمود. تصور نکنید داشتن رفتار مناسب امری بدیهی و از وظایف فرزند شماست ویا رفتارهای فوق العاده است . این طرز تفکر باعث می شود پرتوقع شوید ، نسبت به رفتارهای مناسب فرزندتان بی اعتنا گردید و تنها به رفتارهای نامناسب و منفی او توجه نمایید . مسلما به جز رفتارهایی که شما را ناراحت می کند ، رفتارهای مناسب و مثبت زیادی نیز در فرزند شما وجود دارد. اگر شما هر رفتار مناسبی را مثبت تلقی کنید و با واکنشی تایید کننده به فرزند تان نشان دهید که ازکدام رفتارش راضی هستید ، کودک سعی می کند با تکرار آن رضایت بیشتر شما را به دست آورد . نشان دادن نارضایتی از رفتارهای نامناسب تنها زمانی موثر خواهد بود که قبل از آن فرزندتان را به دلیل رفتارهای مناسبش تشویق کرده باشید . ۵) اهدافی را که در نظر دارید، بانیازهای کودکتان منطبق نمایید: اهداف خود را متناسب با سن ، شخصیت ، توانایی ، رشد عقلی و شرایط محیطی فرزندتان تعیین نمایید .همه کودکان در یک سن خاص وارد مرحله مشابهی نمی شوند و میزان آموزش پذیری آنها نیز به یک میزان نیست. با توجه به این که همه افراد یکجور نیستند و موقعیت ها نیز متفاوت است ، یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارند . راه حلی که امروز در مورد فرزندتان موثر است ، ممکن است فردا تاثیرش را از دست بدهد یا روشی که برای یکی از کودکانتان جواب می دهد، شاید برای دیگری بی فایده باشد . اگر حوصله کنید می توانید حتی روش های ابتکاری وموثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد . ۶) مادران و پدران لطفا هماهنگ عمل نمایید : موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است . پیش از هر اقدامی ، رفتارهایی را که می خواهید اصلاح کنید ، دقیقا مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه ای هماهنگ طراحی کنید .شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید . وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید ، هر دو هماهنگ و یکسان عمل نمایید. -
روشهای رسیدن به زندگی شاد و موفق
Captain_K2 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات روانشناسی و روانکاوی
روشهای رسیدن به زندگی شاد و موفق مثلی زیبا می گوید : در مورد زندگی خودت تصمیم بگیر قبل از آنکه دیگران در مورد زندگی تان تصمیم بگیرند . پس هنوز هم دیر نشده است... ● برای موفقیّت بیشتر در زندگی واعتماد کامل به هم و رفع نگرانی ها و افزایش پیوندهای دوستی برای زن ومرد موارد زیر پیشنهاد می شود : ▪ دادن پیام های عاشقانه به همدیگر ▪ گفتن واژه دوستت دارم ▪ تغییر برنامه های زندگی وگاه شام را در بیرون از خانه صرف کردن جهت تغییر در یکنواختی زندگی ▪ گاهگاهی پیاده روی کنیدوبا هم قدم بزنید ▪ ایمان واعتماد مان را بیشتر کنید وراست گو باشید ▪ راز دار هم باشید ▪ با هم مشورت کنید وبه نظرات همسرتان توجّه کنید ▪ در مراحل زندگی وبه خصوص در کارهای سخت خانه یاریگر هم باشید ▪ تشکر کردن را فراموش نکنید ▪ یا قول ندهید واگر قول دادید عمل کنید ▪ گاه گاهی هدیه ای به هم بدهید – حتّی یک شاخه گل ▪ در میان اطرافیان و خانواده از همسرتان تشکر کنید و از او تعریف وتمجید کنید ▪ آقایان از دست پخت خانم ها تعریف کنند وخانم ها از کادویی که از طرف شوهر برای شان تهیه می شود ▪ با صدای بلند حرف نزنید وهمیشه سعی کنید که همسرتان را آرام کنید ▪ در میزان رفت و آمد به خانواده خود وهمسر دقّت کنید وسعی کنید عدالت را رعایت نمایید ● راهکارهای موفقیّت در قرآن وحدیث ▪ قرآن سر شار از آموزه های اخلاقی وتربیتی برای خانواده ها برای داشتن زندگی زیباتر است در ابتدا قرآن چه بر مرد وچه بر زن در مقابل کج روی ها واثبات آن برای خانواده وحفظ موقعیبت خانواده می فرماید : « امر به معروف ونهی از منکر کنید ... » / آل عمران – ۱۱۰و۱۱۴ ▪ سپس می فرماید به قولها وعهد های تان پایبند باشید : « به عهد خود وفا کنید ...» /مائده -۱ واسراء -۳۴ ▪ وبعد می فرماید : « آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید امّا خودتان را فراموش می نمایید ... » بقره – ۴۴ ▪ بین شما مودّت ورحمت قرار داده است پس به یکدیگر محبّت کنید : « در میان تان مودبت ورحمت قرار داد ..» /روم -۲۱ ▪ ودر برابر سختی ها مقاوم باشید چون : « با هر سختی آسانی است .. » الشرح -۴و۵ ▪ وبه مردان می فرماید برای حفظ وقوام زندگی از نگاه نامحرم بپرهیزند (نور-۳۱) وبه زنان می فرماید که مطیع باشند و و بدانند که زن با مرد در درگاه خدا تفاوت نمی کند بلکه آن برتر است که با تقواتر باشد . ▪ یا می فرماید : با همسران تان به نرمی برخورد کنید (نساء-۱۹) ویا زنان شایسته چه کسانی هستند؟ (نساء-۳۴) ومردان شایسته در زندگی مشترک چه کسانی اند ؟ و شما زن مرد لباس یکدیگرید (بقره -۱۸۷) و باید خطاهای تان را بپوشانید ونیکی های تان را نمایان کنید و ریا وخودنمایی نکنید (نساء-۳۸) ودر زندگی دوست باشید و خدا شما را از یک تن آفریده است و هم از آن جفت او را خلق کرد (نساء-۱) بر زنان تان دروغ نبندید و برهیچ زنی دروغ نبندید (نور-۱۱و۱۲) و(نور-۲۲) بله وکلّی آیات دیگر که همه آنها راهگشای زندگی بشرند ودر بیشرفت وتعالی او بهترین گزینه اند . همانطور که گفته شد قرآن بهترین کتاب هدایت وراهنمایی است ولی متأسّفانه این بزرگ معجزه الهی حتّی در میان ما مسلمانان هم مهجور مانده وبر بالای تاقچه ها نشسته است وبس.!!!! در حالی که باید فرامین آن اطاعت شود و از نظرات کلّی ان استفاده کرد و با راهنمایی هایش هم در دنیا وهم در اخرت به سعادت رسید . آن چه در مورد قرآن کریم بیان شد در واقع گزینه ای بسیار مختصر برای اهمیّت نگاه قران به تعالیم تربیتی انسان است . شما می توانید با پژوهش در متن قران کریم تمام سوالات بی جواب تان را پاسخ دهید ! هزینه ای هم برای شما ندارد ! آیا وقت آن نرسیده است تا دوباره روح قرآن را در زندگی خود حاکم کنیم ؟ ● برای همدیگر بهترین دوست باشیم یکی دیگر از موارد موفقیّت در زندگی مشترک دوست بودن زوجین با هم است – لازم است که زن وشوهر با هم بهترین دوست باشند وبهترین دوست بودن زوجین باهم از فرامین قرآن کریم برای داشتن زندگی توام با موفقیّت است . اصولاً تحقیقات بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران مسائل اجتماعی نشان می دهد که جامعه از فقدان رابطه صمیمانه بین زن وشوهر رنج می برد وتأثیراین مشکل علاوه بر زوجین بر فرزندان واطرافیان خانواده هم خود را نشان می دهد در حالی که رواج آن خرجی ندارد و لی می تواند گره های بزرگی را برای شما بگشاید و زندگی تان را از این رو به آن روی سعادت وخوشبختی تبدیل کند . ● گره ها را به دست هم باز کنیم لازم نیست مردم واطرافیان حتّی بقّال سر کوچه هم در زندگی ما وارد شده وتصمیم بگیرند ویا به خود جرأت بدهند ودر مورد زندگی ما حرف بزنند ! مثلی زیبا می گوید : در مورد زندگی خودت تصمیم بگیر قبل از آنکه دیگران در مورد زندگی تان تصمیم بگیرند . پس هنوز هم دیر نشده است ، از امروز برای نیل به پیشرفت و توسعه در زتدگی همّت کنیم واگر همسرمان در نحوه برخورد خود دچار اشتباهی شده اورا ببخشیم وبه او مهلت دهیم تا با همسری که با طرز فکر جدید ی زندگی مجدّد خود را شروع کرده اعتماد کند . باور کنید تمام مشکلات زندگی را به همین راحتی می توان حل کرد . ما وقتی در زندگی به پیشرفت نائل می شویم که طرزفکر خود را در مورد آن موضوع فراموش کنیم .و در واقع سیاست خود را درقبال مسائل تغییر دهیم . نوع نگرشی که ما نسبت به مسائل خرد وکلان زندگی داریم ، گاهی دست وپاگیرند وجلوی پیشرفت ما را می گیرند وما را به همان بخور ونمیر روزانه عادت می دهند وخدا نکند این طرز فکر غلط عادت فکری کسی شود ، چون دیگر او عوض نمی شود تا طرز فکرش عوض شود . ومتأسّفانه در کشور ما اکثر افراد به این نوع عادت غلط معتادند وباید فکرشان را تغییر دهند تا پیشرفت کنند ، امروز اگر کسی با وجود این همه راحتی در توسعه وافزونی علم بگوید ما نمی توانیم ، یا کار من نیست ! اوّل به خود وسپس به خانواده وسپس به اجتماعش ظلم کرده ، علاوه براین که احمقانه ترین حرف دنیا را به زبان آورده است . ● کلیدهای موفقیّت در زندگی مشترک در زندگی مشترک ونوع رابطه بین زوجین مواردی هستند که به آنها اصطلاحاً کلیدهای موفقیّت می گویند و این موارد عبارتند از راهکارهایی عملی در نحوه برقراری ارتباط موثّر با همسر به نوعی که بتوان مشکلات مسیر زندگی را برطرف کرد و با سعه صدر وپشتکار با همّت همدیگر شکست ها را به پیروزی و وضعف ها را به قدرت و کمبودها را به فراوانی تبدیل کرد . ▪ واین هم کلیدهای موفقیّت که هر کسی می تواند در زندگی مشترک از آن برای داشتن رابطه ای مستحکم با همسر خود داشته باشد : ۱) درد دل کردن در مورد چگونگی حل مشکلات شغلی و... ۲) هنگام آمدن و رفتن از منزل با همسرتان دست به دست بدهید ۳) به چشمان شان نگاه کنید و بگوئید : تو دنیای منی ۴) حتماً سعی کنید روزهایی را در ماه برای قدم زدن در کنار هم استفاده کنید ۵) در مقابل دیگران از همسرتان تعریف وتمجید کنید ۶) از غذاهایی که درست می کند تشکّر وقدر دانی کنید ۷) برای کارهایی نظیر میل کردن ناهار وشام وصبحانه به همسرتان کمک کنید ۸) به حرف های همسر تان کاملاً گوش کنید وبه سوالاتش جواب عاقلانه ای بدهید ۹) بعضی از امور را مثلاً در مورد چگونگی دکوراسیون منزل و خرید ویا اجاره مکان زندگی به همسر خود واگذار کنید (در حینی که مشورت می کنید و نظرات تان را علام می کنید ) و می گویید که : این موارد مال زن زندگی است ومن با هرچه که تو بپسندی موافقم ! ۱۰) در برابر عصبانیّت های زودگذر همسر بردبار باشید وسعی کنید به بهانه قدم زدن از خانه خارج شوید تا با این کارتان هم اجازه فکر کردن را به همسر بدهید وهم خودتان با قدم زدن علاوه بر ورزش کردن آرام شوید ۱۱) گاهگاهی برای همسرتان هدیه ای هر چند ناچیز بخرید ۱۲) در برابر زیاده خواهی های همسر (برای بعضی از افراد ) ، زود واکنش نشان ندهید چون آنها هم منتظر واکنش سریع از شما هستند تا با برنامه هایی که دارند پدر شما را دربیاورند . و زندگی تان را به بهانه گیریهای دروغین وغلط از بین ببرند . در این قبیل موارد وقتی می بینید که همسرتان بنای ناسازگاری پوشالی برداشته است . شما با درنگ کردن وطفره رفتن ویا با واکنش سریع کار دست خود وخانواده می دهید . در این مواقع باید با آرامش بگویید : باشه قبول عزیزم ، من که هرچه تو بخوای نه نمی گم ، ولی بگذار ببینیم چگونه می توانم در این مورد از خجالت شما بیرون بیایم . با این کارتان حداقل شعله های آتش را کند وسرد می کنید تا آرام آرام او را به یاری در این امر و مشورت بخواهید . کم کم دو نتیجه حاصل می شود : همسرتان اعتمادش را به صورت کلّی دوباره به دست می آورد واحساس غرور می کند که همسرش به او اعتماد دارد ودر کارها از او مشورت می گیرد . رفته رفته همسرتان متوجّه نا توانی شما در ریسک پذیری زیاد برای تهیّه آنچه مورد نظر شان بود را می فهمد وعاقلانه یا برای تهیّه آن مواد پس انداز می کنند ویا از خانواده خود کمک می گیرند ویا فعلاً دست از خواسته خود بر می دارند . ۱۳) در برابر مسایلی که همسرتان به انها حسّاسند مثل مسایل دینی ومذهبی ویا اموراتی که مربوط به اندیشه ونحوه تفکّرند ، حتّی در صورتی که مخالف هستید ابراز عقیده زشت مثل خندیدن به آرا همسر و... نکنید . چون همان چیز هایی که امروز به آن می خندید برای تمام عمر راهنمای ایدئولوژیک شان بوده است . سعی کنید این آزادی را به همسران تان بدهید تا در حوزه تفکّر واندیشه آزاد باشند ودر یک فضای بسته نگاه کردن را به تاریخ بسپارید که تاریخ مصرف آن تمام شده است و به درد امروز ودنیای امروز نمی خورد ۱۴) همیشه خوش عطر باشید و رنگ وروی تان را با آرایش زیبا کنید . چون مهر ودوستی را بیشتر می کند و جلوی ابتذال وزشتی را می گیرد پیامبر اکرم صل الله علیه وآله در حدیثی شبیه به این مضمون فرمودند : « آرایش کنید و عطر خوش بزنید ، چون یهود ریش های شان را بلند کردندو (در زشتی چهره به دنبال دین بودند )در میان زنان شان زنا رواج یافت » ۱۵) دوست داشتن را فقط بر زبان نیاورید . در هر جایی که می شود دوست داشتن را برای همسر به نمایش گذاشت دریغ نورزید . چون مهر ودوستی تان را بیشتر می کند ، باور ندارید امتحان کنید ! پایبندی به پیمانی که می بندیم قرآن کریم بارها می فرماید : به عهدتان وفا کنید ووفادار باشید .(بقره -۴۰ ) و (مائده -۱) و... و این مسأله به خودیّ خود نشان دهنده اهمیّت بعد اخلاقی ورفتاری وفای به عهد در خانواده است . برای زن ، بزرگترین موهبت این است که همسری با وفا به خصوص وفای در قولی که می دهد داشته باشد . بهتر است آدم در زندگی یا عهد وپیمان وقولی برای تهیّه چیزی ندهد ویا اگر می دهد در برآورده کردن آن سعی داشته باشد . پیمان زناشویی یا ازدواج یکی از زیبا ترین پیمانهای بشری است که بین دو زوج غیر هم جنس شکل می گیرد ، در این پیمان مواردی است که طرفین باید خود را برای انجام دادن آن آماده کنند . کسی که برای زندگی آینده خود برنامه ای ندارد ویا نمی تواند دلبستگی های جوانی اش را رها سازد بهتر است قبل از ازدواج نگاهش را به زندگی تغییر دهد ویا اصلاً برای ازدواج اقدامی انجام ندهد تا ابتدا از لحاظ روحی آماده شود . زندگی مسئولیّت دارد و در برابر آن باید به اجتماع و وجدان خود وخانواده وخدا در روز جزا پاسخ داد . شوخی کردن با سرنوشت مردم کار نیکی نیست و نباید در زندگی مشترک خودگامگی و استعمار را سرلوحه کار خود کنید باید در همه جا مشورت کنید وبا مشورت ومشارکت هم حرکت کنید تا زندگی تان دچار لغزش نشود . هیچ چیز در زندگی زناشویی به اندازه بی اعتمادی به اساس زندگی لطمه نمی زند وپایه بی اعتمادی در پایبند نبودن به پیمان زیبای زناشویی وازدواج است .پس بیایید تا با هم بیاموزیم و این تابوی زشت بی اعتمادی را از بین ببریم وبرای خانه وخانواده خود جایگاه امن وآرامشی در نظر بگیریم . مرد وزن در زندگی مشترک بیش از همه به آرامش و اعتماد متقابل نیازمندند تا در یک فضای صمیمانه دیوار بی اعتمادی را از میان بردارند و برای همیشه در زندگی شان بزرگترین سوگند شان پیمان مقدّس شان باشد . ● هیچ وقت برای تازه شدن دیر نیست اگر تا به امروز به هر دلیلی اقدامات عجولانه ای از ما سر زده است اکنون وقت آن رسیده تا دوباره خودرا بسازیم وبرای دوست داشتن همدگیر قدم های بزرگی را برداریم، هر گاه که ما خود را تغییر می دهیم ودید وبینش خود را در از فضای بسته قبلی خویش در می آوریم گام های بزرگ اصلاحات را در زندگی مشترک می بینیم و. هنگامی که دست از کار می کشیم وبه قضا وقدر دل می سپاریم معلوم است که شرایط بهتری نسیب ما نخواهد شد . و آنگاه که بر توسن زشت وزننده غرور وتکبّر بیجا ویکدندگی گام بر می داریم و فقط می خواهیم حرف خود را به کرسی بنشانیم ، پدیده های زشت زندگی هم خود را نمایان می کنند و آن وقت بسیار می بینیم که زندگی های زیادی فقط بر سر همین ندانم کاری ها وغرور بی جا و من منم - من منم ، از بین می رود و تباه می شود ووقتی این افراد پشیمان می شوند که دیگر سودی ندارد . اصلاًدر زندگی مشترک این دیدگاه باید به وجود بیاید که با ازدواج سایه منیّت از بین می رود ومن منم – مخصوص دوره خاصّی است که ربطی به زندگی مشترک ندارد ، زندگی مشترک دوره ما شدن وما بودن است . ازدواج پلی است که از زشتی های منیّت انسان را به اجتماع زیبای وحدت وهمدلی وما بودن سوق می دهد و در این زندگی دیگر من بودن ماهیّت وجودی ندارد وجز تباه کردن اندیشه وتفکّر وسپس اضمحلال زندگی توشه ای را به همراه نخواهد داشت . پس از این لحظه برای دگرگونی خود اقدام کنید وبا دادن یک شاخه گل ناقابل ، از زحمتهای شریک زندگی خود قدر دانی کنید وبدانید که هیچ وقت برای تازه شدن ودوباره ساختن خود دیر نیست وباز بدانید که هر کسی اگر واقعاً بداندکه شما می خواهید خود را تغییر دهید ، به شما وقت می دهد حتّی اگر زندگی تان بر سر پرتگاه طلاق باشد . اگر واقعاً تصمیم جدّی خود را نشان بدهید و به همسرتان بقبولانید که می خواهید تغییر کنید ، به شما وقت تغییر دادن اندیشه را خواهد داد . مهم هدف شماست و تصمیمی که برای آینده زندگی خود می گیرید . و هیچ هدفی بهتر از داشتن یک زندگی صمیمانه زیبا نیست . آیا وقت تغییر کردن تان فرا نرسیده است ؟ آیا نمی خواهید دوباره تازه شدن را بیازمایید ؟ پس حرکت کنید قبل از اینکه ماشین سرنوشت از شما سبقت بگیرد ، هنگامی شما موفق خواهید شد که از سرنوشت تان پیش تر باشید وسرنوشت تان را خودتان تعیین کنید نه اینکه قضا وقدر برای شما سرنوشت تعیین کند وروزگار شاهد بحران های زندگی شما باشد . اوّل هدف – بعد ایمان وسپس پشتکار برای داشتن زندگی زیبا را هر گز فراموش نکنید . زندگی مشترک زیبا ترین هدیه خداوندی است که در آن نمود واقعی عشق را می توان دید و برای لحظه هایش برنامه ریزی کرد وبرای آینده اش صبور بود . این شعار را هرگز فراموش نکنیم که : هر جایی جلوی ضرر را بگیریم منفعت است . -
[align=justify] ۶ راه برای موفق شدن در مشاجرات بدون در نظر گرفتن خصوصیات فردیتان – چه یک مرد قدرتمند با عقاید جسورانه باشید، چه یک فرد میانه رو و صلح طلب و یا یک انسان غیر فعال با هیکل ژله ای – حدس بزنید چه اتفاقی برای شما رخ می دهد؟ حتی اگر از سنگ هم ساخته شده باشید، شما به قرار ملاقات دعوت می شوید، به بحث و مشاجره کشیده می شوید و "از دیدگاه فمینیستی" به طور قطع در آن شکست می خورید. پای هر فردی، در هر شرایطی به هر حال روزی به مشاجره باز خواهد شد. شاید زمانی که نوبت به اثبات مردانگیتان می رسد، در انجام آن ناتوان باشید.حتی اگر نیت شما پاک باشد، باز هم طوری صحبت می کنید که بازنده بودنتان از همان ابتدا به ساکن واضح و مبرهن است. تنها استراتژی که می تواند ما را از این خطرات در امان نگه دارد؛ این است که همواره برای مواجهه با یک چنین شرایطی از قبل خود را آماده کنیم. هیچ وقت اتفاق نمی افتد که با جیب خالی و زیرپیراهنی بلند شده و به خیابان بروید؛ پس چرا در یک رابطه چنین کاری را انجام نمی دهید؟ ▪ قوانینی برای پیروزی هیچ مردی نمی خواهد در مقابل دختر مورد علاقه اش شکست بخورد و مشاجره را ببازد و به دختر اجازه دهد تا آنجا که می تواند او را مورد عتاب و سرزنش قرار دهد. در این مورد قوانین خاصی وجود دارند. حواس خود را جمع کنید. در زمان مشاجره تنها به یک دلیل عقل و منطق شما زایل می شود: خانم ها هیچ وقت نمی پذیرند که در اشتباه هستند. از این بابت مطمئن باشید و بهتر است که در این یک مورد اصلا فکر نکنید. اصلا مهم نیست که حق تا چه اندازه با شماست و حرف خانم تا چه حد اشتباه است. قرار نیست که این مسئله در ردیف بازی های جوانمردانه قرار بگیرد. در این قسمت چند تکنیک حرفه ای وجود دارد که با به کارگیری آنها هیچ گاه در بحث با خانمتان بازنده از میدان خارج نمی شوید. ۱) هیچ گاه صدای خود را بلند نکنید با توجه به طبیعت دعواهای خانوادگی (مثلا اگر برایشان بستنی سفارش دهی تصور می کنند که شما با آنها دشمنی دارید و می خواهید آنها دچار اضافه وزن شوند، اگر این کار را نکنید، این معنا را در بر دارد که در حال حاضر بیش از اندازه چاق هستند!) پس بهتر است مراقب تن صدای خودتان باشید. بدون در نظر گرفت دفاعیات دیگر، همیشه باید به نرمی و با آهستگی سخن بگویید. او فقط به دنبال خشمگین کردن شماست. تنها با این امید که بالاخره شما برنده میدان می شوید، با او به نرمی لب به صحبت بگشایید. ۲) اولین مردی باشید که به او گوش می دهد معمولا نام آقایون به عنوان شنونده های خوب به ثبت نرسیده است. متفاوت عمل کنید. او می خواهد آنقدر با شما صحبت کند که خوابش بگیرید؛ پس این کار را از او دریغ نکنید. اما زمانی که هنگام دفاع کردن از خودتان سر رسید، تمام گفته هایش را بر علیه خودش استفاده کنید، تا متوجه شود که شما به او گوش می دادید. اگر برای شناسناندن او به خودش از گفته های شخصی خودش بهره بگیرید، او شما را به عنوان مشتاق ترین شنونده تلقی می کند و زمانی که با چنین صحنه ای مواجه می شود شما به قدرتمندی نیو در فیلم ماتریکس مبدل می شوید. زود باش نیو، ادامه بده، دنبال خرگوش سفید برو! ۳) از این شاخه به آن شاخه نپرید حال بحث شما در مورد هر چیزی که می خواهد باشد (در مورد موسیقی، رزرو میز شام، برخوردهای ناآگاهانه و ...) شما باید با قدرت و مستحکم ظاهر شوید. برد و باخت در چرخیدن حول محور موضوع مورد بحث، تعیین می گردد. پس بهتر است در یک چنین شرایطی سعی کنید از موضوع اصلی دور نشوید. ۴) اشتباه را قبول کنید تا برنده باشید گاهی اوقات پیروزی در یک مشاجره در عواقب بعدی آن نمود پیدا می کند. اگر شما از همان آغاز مشکل را بپذیرید و اشتباه را قبول کنید، او به هیچ وجه پیروز میدان نخواهد بود. اگر پیروز میدان باشید آنوقت تحمل کردن مقداری غرغر چندان ناخوشایند به نظر نمی رسد. در این شرایط اجازه دهید تا هر اندازه که راضی می شود شما را تیرباران کند و بعد هم مثل افراد بی جان خود را به مردن زده و بر روی زمین پهن شوید. گاهی اوقات عقب نشینی بهترین راه مقابله با دشمن به شمار می رود. با به کار گیری این شیوه بدون شک پیروزی از آن شما خواهد بود. ۵) از احساسات کمک بگیرید بیشتر مواقع خانم ها به این دلیل دعوا و مرافعه راه می اندازند که احساساتی می شوند. چیزی که نباید فراموش شود این است که ما مردها نیز زمانی که احساساتی می شویم از بحث و مشاجره کمک می گیریم. این عمل به عنوان نوعی تخلیه روحی به شمار می رود. و تنها کاری که از دست ما ساخته است، این است که به آنها اجازه دهیم که احساساتشان را به بیرون بریزند. با قدرت و افتخار بجنگید. اما از چیزهایی که او به زبان می آورد نرنجید. برای یک خانم، مردی که توانایی حفظ خونسردی خود را در گیراگیر بحث و مشاجره داشته باشد، پادشاه به شمار می رود. در این صورت او همیشه فاتح است. ۶) کار را تمام کنید بعضی از مردها آنقدر قدرتمند متولد نشده اند که بتوانند مطابق امیال درونی شان رفتار کنند. و دقیقا این نقطه ای است که مردها را از پسر بچه ها جدا می کند. اگر پیروزی در مشاجره ارزش ویران کردن رابطه را دارد و یا اگر خراب کردن ارتباط ارزش پیروزی در مقابل او را دارد؛ پس می توانید به راحتی از کلمات توهین آمیز بهره بگیرید. اخطار: اگر این کار را انجام دهید هیچ راه برگشتی برایتان باقی نخواهد ماند. همانطور که همه شما می دانید ساختن پل های خراب شده پشت سر کار اسانی نیست. ▪ به خاطر مشاجره وقتی زمان مشاجره می رسد حواس خود را جمع کنید و تمام مسائل پیچیده را برای همسر خود روشن کنید. دلایل آنرا همین چند لحظه پیش برای شما توضیح دادیم. بحث و مشاجره به هر دلیلی که سر بگیرد، ما باید توانایی رویا رویی با آن را در خود تقویت کنیم و در تمام شرایط از آماگی لازم بر خوردار باشیم. طبیعت انسان طوری سرشته شده است که همیشه تمایل به دفاع از باورهای شخصی خود دارد. اگر تمام مدت به دفاع از آنها بپردازیم دیگر زمانی برای زندگی کردن باقی نخواهد ماند.[/align]
-
رموز ازدواج موفق [align=justify]آیـا تصمیم به ازدواج دارید؟ و یا آنکه در حـال حـاضـر متاهل مـی باشـیـد؟ شـمـا قادر به بـنیان نـهادن یک ازدواج موفق و پایدار خواهید بود. من بر اساس تجربیات پیشـیـن خـود می دانـم کـه پـایدار نگاه داشتن یک ازدواج موفق مستلزم تـلاش و کـوشـش مسـتمـر است. باید متوجه باشـیـد کـه مفهوم ازدواج چیزی فراتـر از یـک پـیـمان قـانـونی و مشروع میباشد که به واسطه آن به زن و مرد اجازه میدهد بعنوان زن وشوهر در کنار یکدیگر زندگی کنند. ● اهمیت مشاوره پیش از ازدواج مـشاوره پیش از ازدواج را شدیدا به شما توصیه میکـنـم. شــانس ایجاد یک ازدواج موفق هنگامی که زن وشوهر قادر باشند با یکدیگر در رابطه با مـسائـل ذیـل گـفـتـگو کـرده و بـه یـک تـفـاهـم رضایت بخش و دو سویه در عرصه زندگی مشترک دست یابند، افزایش می یابد: ۱) عقاید و رسوم مذهبی و معنوی. ۲) روابط جنسی ( نگرشها و علایق جنسی ) ۳) مادیات ( اهمیت آن، نحوه خرید و تدابیر سرمایه گزاری) ۴) بهداشت فردی و انتظارات و نگرشها نسبت به تناسب اندام. ۵) مدیریت خانواده ( وظایف ومسئولیت ها ) ۶) پرورش و تربیت فرزندان و تعداد آنها. ۷) ورزش ها، سرگرمی ها، فعالیت های تفریحی و نحوه گذراندن تعطیلات. ۸) دید و بازدید از خوشاوندان خود و همسرتان. ۹) تعهدات اجتماعی. ۱۰) اهداف و آرزوهای فردی. اینکه از پیشینه خانواده هـمسـرتـان آگـاهـی یـابـیـد بـسیـار ضـروری مـی بـاشـد. چـون شـخـصـیـت کنونی شما تا حد زیادی برگرفته شده و حاصل همان تجاربی است کـه در شرایط و محیط یک خانواده خاص کسب کرده اید. خـانـواده پـیـونـد دهنده فرد بـا گـذشته مـی باشد. مـا شـدیـدا مـتـاثر نگرشها، رفتار و کنشهای خانواده ای هسـتـیـم کـه در آن پرورش یافته ایم. بله درست است شما تنها با یک فرد نیست که وصلت میـکنید بلکه با طرز تربیت خانوادگی وی نیز تا آخر عمرتان سر و کار خواهید داشت. ● مفهوم تعهد در ازدواج ازدواج خوب و مـوفـقـیـت آمـیـز وجـود دارد امـا ازدواج بـی عیب و نقص و تمام عیار میسر نمیباشد. هر ازدواج موفق و پایدار شامل متعهد گشتن بی قید و شـرط نـسـبـت بـه یک فرد نا کامل است. این انتظار که همسرتان کامـل و فـاقـد هـر گـونه عیبی باشد واهی و نا معقولانه می باشد. امروزه که جدایی ها و طلاق های شـتابـزده در کوچکترین نشانه اختلاف و مشکلات زندگی اتفاق می افتند مهم است که از خودتان سوال کنید که تعهد شما نسبت به ازدواج چیست؟ تـعـهد بـه ازدواج بـه مـفهـوم آن اسـت که زن و شوهر به یکدیگر چنین گفته باشند: " مـا نسبت به زنـدگی مـشـتـرکـمان بـی اعتنا و بی اهمیت نیستیم. ما ازدواجمان را بر پایه عشق، احترام، شرافت و عـلاقـه دو سـویه و خالصانه با یکدیگر آغاز کرده ایم. ما اعتقاد داشتیم و داریم که به یکدیگر وفادار بمانیم، صـادق بـوده و دروغ نـگویـیـم و بـه یکدیگر اعتماد داشته باشیم. چـه در حـضـور یـکدیـگر چـه در غیاب یکدیگر ". رعایت نکات زیر سبب تحکیم تعهد به زندگی مشترک میگردد: ▪ سازگاری معنوی ▪ سازگاری شخصیتی ▪ خود شناسی آگاهانه ▪ توانایی در ارتباط برقرار کردن با یکدیگر (بیاموزیم که چگونه بحـرفهای همسرمان گوش دهیم و پرسشهای وی را واضح، مشخص، بـدون پـیش داوری و بدون کینه ورزی و انتقام جویی پاسخ گوییم.) ▪ علاقه دو سویه بیکدیگر ● خصایص اثر بخش ۱) افرادی که در ازدواجشـان یـک نـظام ارزشـی مـقـتـدر را بکار می بندند، بسیار زیاد در مـحقق گشتن یک ازدواج و ارتباط موفق و صحیح به آنها کمک خواهد کرد. نـظـام ارزشی که دربـرگیـرنـده صـفـات و خـصـوصـیات: صـداقت، راستی، همـبستگی، اعتماد، احترام، عشق، گذشت، تفاهم و وفاداری به یکدیگر مـی باشد. ازدواجی که در آن زن و شـوهـر دارای انـتـظارات متـضاد و خـواسـته هـای غیر قابل انعطاف می باشند، شـانـسـی برای موفقیت وجود نخواهد داشت. ۲) مشـاجـرات و اخـتـلافـات را بـه شیوه سازنده و ثمر بخش حل و فصل کنید. که شامل تمرکز بـر دغدغه های هر دو فرد و یافتن گزینه ها و راههایی می باشـد کـه هـر دو طـرف منتفع گشته و به خواسته هایش دست یابد. تـقـریـبـا در هـر اخـتـلاف یـک نفر احساس می کند که مورد بی مهری، بی احترامی و بی توجهی قرار گرفته است. در ازدواج نباید ایـن چـنـین باشد که همواره یک فرد برنده و فرد دیگر بازنده گردد. چـون آن دیـگر مـذاکـره نبوده بلکه تحکم و سلطه گری می باشد. ۳) دوام ارتـباط زناشویی هنگامی که زن و شـوهر زمـان و مـیـدان بـیـشتـری در اخـتـیـار یکدیگر قرار میدهند تا اندکی آزاد باشند، افزایش می یابد. ۴) فراتر از هر چیز آنکه ایمان داشته باشید. ازدواج میتواند تجربه ای سودمند برای شما باشد. با کمی همت و تلاش ازدواج شما موفقیت آمیز خواهد بود. [/align]
-
اسرار ازدواج موفق چه کسانی گوش شنوای بهتری دارند؟ چند روز پیش از برگزاری مراسم جشن عروسی، یکی از دوستانم به من نصیحتی کرد که تا آخر عمر قدردان او خواهم بود. او به من گفت: "من با علی ازدواج نکردم که بهترین دوستم باشد، چرا که من یک دوست صمیمی داشتم!" شاید باورتان نشود، اما این گفته او تاثیر شگرفی بر روی من گذاشت و سبب شد تا احساس آرامش و آسایش پیدا کنم. من هم یک دوست صمیمی داشتم که از سه سالگی در تمام مراحل زندگی با هم بودیم. همیشه نگران بودم که آیا دوستی ما می تواند بدون مشکل در کنار زندگی مشترکم دوام داشته باشد، و درست زمانیکه دوستم به من این حرف را زد، فهمیدم که: "بله؛ می شود." اغلب خانم ها معتقدند که همواره نیاز به دوست های هم جنس خودشان دارند تا با آنها اموری که همسرانشان نمی توانند و یا دوست ندارند در آن شرکت کنند را انجام دهند - - شرکت در گپ های ماراتون، تاسف خوردن بر روی ناعدالتی های جزئی، حل مشکلات عدیده خود بر سر خرید کیف کتان یا شال پوست تمساح و امثال اینها - - معلوم نیست که این طبیعت خانم ها است با تربیت آنها، اما به هر حال خانم ها خیلی بیشتر از آقایون تمایل دارند تا زندگی خود را زیر میکروسکوپ قرار دهند. این بدان معنا نیست که آقایون هیچ تمایلی به در میان گذاشتن زندگی خود با دیگران ندارند، بلکه فقط به اندازه خانم ها دوست ندارند وارد جزئیات شوند. اگر تا کنون به نقشه های کامپیـوتری نـگاه کـرده بـاشید، متوجه خواهید شد که تـمـامی آنـها هـم شـامل کـلـیـد "zoom in " (درشت نمایی) و هم "zoom out " (کوچک نمایی) می باشند. خوب همسر من هر چند یک انسان فوق العاده است، اما ترجیح می دهد تصاویر را بدون بزرگ نمایی نگاه کند. اگر به خاطر دوست صمیمی ام "سارا" نبود، آنوقت او مجبور می شد تا هر روز به خاطر تصاویر درشت نمایی شده من از هر اتفاق خوب یا بد، و پیروزی یا شکست رنج بکشد. اگر بگویم که او مجبور نیست دست کم ۹۸% از این چیزها تحمل کند، بیراهه حرف نزده ام. بر طبق مطالعات و بررسی های فزاینده، اکثریت غریب به اتفاق خانم ها نیاز دارند حداقل یک دوست دختر داشته باشند تا به او تکیه کنند و این امر حقیقتاً زندگی مشترک آنها با همسرانشان را بهبود خواهد بخشید. با استناد به یک تحقیق دانشگاهی که بر روی خانم های ۲۰ تا ۴۰ ساله انجام شده است، می توان گفت که تقریبا ۹۰% از کل افراد تحت آزمایش اذعان داشتند که به طور کلی در مورد مشکلات روابط نامزدی با دوست های دختر خود صحبت می کنند. ۷۵% از خانم هایی که متاهل بودند نیز اظهار داشتند که زمانیکه به یک مشکل در زندگی مشترک برخورد می کنند، پیش از آنکه آنرا با همسر خود در میان بگذارند با دوستان صمیمی خود پیرامون آن مشکل بخصوص بحث می کنند. دکتر "استیسی الیکر" (جامعه شناس) که هدایت تحقیق فوق را به عهده داشت، اظهار می دارد که : "خانم ها معمولا شیوه های متفاوتی را برای کنار آمدن با مشکلات زناشویی امتحان می کنند. یکی از این تکنیک های فردی از این قرار است که با برشمردن خصوصیات مثبت همسر خود سعی در پوشاندن عیوب و اشتباهات آنها می کنند تا حتی الامکان از بروز هر گونه مشاجره و درگیری جلوگیری نمایند." خانم ها همچنین معتقدند که همدلی و انتقال فکر با دوستان صمیمی می تواند به آنها کمک کند تا با مواردی که به نظرشان در زندگی مشترک غیر قابل قبول است، بهتر کنار بیایند. یکی از دلایلی که موجب می شود تا خانم ها برای رفع مشکلات خود به دوست های دختر خود روی آورند این است که دیدگاه آقایون پیرامون مبحث "حل مشکل"، به طور کلی با دیدگاه خانم ها متفاوت است و تاکتیک های مردها عملا با شیوه های خانم ها در تضاد می باشد. خانم ها به راحتی می توانند با اندکی گفتگو به آرامش دست پیدا می کنند، اما اولین عکس العمل آقایون در خصوص رفع مشکل، پیدا کردن راه حل است. آنها پس از یافتن راه حل، سریعا بر طبق آن عمل می کنند. "سندی شیهی" متخصص ارتباطات و نویسنده معتقد است که "اگر شما به شوهرتان بگویید که با مادر خود دچار مشکل شده اید، او می خواهد بلافاصله مشکل شما را حل نماید، به همین دلیل شروع می کند به نصیحت کردن و شما هم اصلاً به او گوش نمی دهید و بالطبع او حق دارد که ناراحت شود. " در حقیقت می توان گفت که رفتار و واکنش های او تا حدی قابل درک است: او می بایست با شما و در کنار مشکلات شما زندگی کند، اما دوست های دخترتان مجبور نیستند با شما و در کنار مشکلات خصوصی تان زندگی کنند؛ اما به هر حال راه و روش حل مشکل توسط یک دوست دختر، کاملا متفاوت است و مسلماً برای خانم ها نتیجه بهتری را در بر دارد. "شیهی" معتقد است: "دوست دختر از شما دلجویی کرده و با شما اظهار همدردی می نماید و می گوید: " آره متوجه می شوم. من خودم هم یک چنین مشکلی را با مادرم داشتم." با این گفتگوها شما فرصت لازم را به دست می آورید و می توانید با فراخ بال بر روی مشکل خود تمرکز کرده و بالاخره خودتان راه حل مناسب را پیدا کنید و مشکل را همانطور که می خواهید حل کنید." به نفع ما اما دوستی میان بانوان تنها به ایجاد آرامش و دلجویی محدود نمی شود. این امر همچنین سلامت ذهنی و جسمی خانم ها را نیز تامین می کند. دکتر "شیلی تیلور" روانشناس و استاد دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس تحقیق جامعی را در سال ۲۰۰۰ بر روی استرس انجام داده است. او در طی مطالعات خود، تئوری پردازی کرده است که خانم ها زمانیکه خودشان و یا دوستانشان در درد سر می افتند، گرایش ذاتی به "مراقبت و همراهی" دارند؛ اما آقایون درست بر عکس آنها هستند و یکی از گزینه های "جنگیدن یا فرار کردن" را انتخاب می کنند. این واکنش خانم ها در نتیجه آزاد شدن هورمن "آکس توسین" ایجاد می شود که ماهیت آرام بخش دارد. یکی از دلایل دیگری که سن خانم ها نسبت به آقایون بیشتر است، همین میل به دوست یابی و درد دل کردن و نهایتاً تجربه استرس کمتر می باشد. بر اساس تحقیقات در دست اجرای پرستاران دانشگاه هاروارد، هر چه تعداد دوست های یک خانم بیشتر باشد، ناراحتی های فیزیکی او در زمان کهولت کمتر می شود. به طور مستدل می توان گفت که خانم ها به وضوح قدرت "دوستی" را کشف کرده اند. به همین دلیل است که در هر کجا از اداره، و جلسه های مدرسه گرفته تا مسجد و پارک به سمت هم کشیده می شوند و با یکدیگر طرح دوستی می ریزند. خانم ها در مورد همه چیز با هم تبادل اطلاعات می کنند؛ چه در مورد سطحی ترین مسائل (کدام آرایشگاه می تواند زیباترین مانیکور را انجام دهد) و چه در مورد مسائل جدی تر(تجهیزات پزشکی کدام بیمارستان پیشرفته تر است ). آقایون به اندازه ما خانم ها نیازمند ارتباطات اجتماعی نیستند. دکتر "الیکر" می گوید: "آنها به اندازه خانم ها تمایل ندارند در مورد زندگی خصوصی شان با دیگران صحبت کنند و احساسات خود را با کسی در میان بگذارند." و از آنجایی که به اندازه خانم ها نیاز به پرستاری و مراقبت ندارند به همین دلیل زماینکه از آنها یک چنین درخواست هایی داشته باشید ممکن است گیج شده و احساس آزردگی نمایند، و یا اینکه تصور کنند خانم ها بیش از اندازه نیازمند و محتاج هستند. دکتر "الیکر" در ادامه صحبت های خود اضافه می کند که نه تنها آقایون بدشان نمی آید خانم ها برای درد دل و دلجویی به دوستان دختر خود اتکا کنند؛ بلکه ای امر موجبات خوشحالی آنها را نیز فراهم می آورد. در این قسمت مثالی مشابه از جمیله و شوهرش نیما را برایتان بازگو می کنیم. نیما از موقعی که موقیت شغلی اش در خطر افتاده بود به شدت عصبی و عبوس شده بود. او برای ۳۰ سال متخصص بازدید از سرویس های پستی بود و ناگهان از کار بی کار میشود. جمیله می گوید: "زمانیکه او به سن ۴۵ سالگی رسید، شرکت شخص دیگری را به جای او جایگزین کرد و او به جایی رسیده بود که باید بسته های پستی را در حیاط خلوت خاک می کرد." آنها به نیما پیشنهاد بازنشستگی زودتر از موعد دادند، او اگر میتوانست ۱۰ سال دیگر نیز کار کند، حقوق بازنشستگی بیشتری دریافت می کرد. وی تصور می کرد که درست زمانیکه مشکلات اقتصادی خانواده اش بیش از اندازه شدید شده از کار بی کار شده، اما جمیله مخالف او بود: "خودم در یک شرکت بیمه کار میکردم، اما یک دختر هم داشتیم که به مدرسه غیر انتفاعی می رفت و در کنار آن خرج و مخارج زندگی را نیز باید پرداخت می کردیم که کار را برای مشکل تر می کرد." در همین زمان جمیله با یکی از دوستان صمیمی خود قرار ملاقات نهار گذاشت. در این روند او به خوبی توانست خود را از نظر روحی تخلیه کامل نماید. بدینوسیله او به خوبی درک کرد که نیما در این شرایط تا چه حد ناراحت بوده و دچار احساس پستی و پوچی شده است. دوستش به او پیشنهاد کرد که بر روی یک کاغذ بنویسد که اگر به طور مثال نیما ۱۰ سال دیگر هم در آن شرکت کار می کرد چه اتفاقی ممکن بود بیفتد. او این کار را انجام داد و نتیجه واقعا شگفت انگیز بود؛ هزینه بازنشتگی دردی را دوا نمی کرد و از آنجایی که صحبت های او تماما بر پایه استدلال های منطقی شکل گرفته بودند و احساسات و عواطف در آن نقشی بازی نمی کردند، نیما آنها را پذیرفت و تصمیم گرفت تا از نو شروع به کار کند. جمیله به نیما گفت که تمام مدت قصد داشته همین حرف ها را به او بزند، اما طریقه انتقال آنها را نمی دانسته، و دوستش کمک کرده تا بتواند با آرامش کامل این مسئله را به همسزش منتقل کند. پس از مدتی نیما در شغل جدید خود به موفقیت های تازه ای دست پیدا کرد و سپس برای ادامه تحصیل فرزندشان به شهر دیگری نقل مکان کردند. جمیله تا آخر عمر از دوستش قدردان خواهد بود که در دوران متطلاطم زندگی و در سخت ترین شرایط ، توانسته بود به او کمک کند و زندگی اش را از خطر نابودی نجات دهد. لازم به ذکر است که با جود تمام حمایت هایی که فرد از سوی دوستان خود دریافت می دارد، هیچ گاه نباید نقش حامی و محافظ همسر خود را در زندگی به دست فراموشی بسپارد. " امی یولسون " رواندرمانگر مشهور نیویورک معتقد است که: " اگر خانم ها بیش از اندازه به این مسئله عادت کنند که برای حل مشکلات زناشویی خود همواره به دوستان مونث خود روی آورند، این احتمال وجود دارد که دیگر هیچ گاه تمایلی به مطرح کردن و درمیان گذاشتن مشکلات با همسر خود نداشته باشند". این عمل به دلایل مختلف، صحیح نیست. چنین واکنشی شما را به طور حتم از صمیمت لازم در زندگی مشترک دور خواهد کرد. حال چون آنها مرد هستند به این معنا نیست که به هیچ وجه قادر به درک شرایط روحی خانم ها نیستند. اگر آقایون هم به درستی توجیه شوند که همسرانشان نیاز دارند تا با آنها در مورد مشکلات خود صحبت کنند، مطمئنا وقت و توجه لازم را در اختیار آنها قرار می دهند و بدون شک با پی گیری این روش، صمیمت میان آنها نیز بیش از پیش افزایش پیدا خواهد کرد. خیلی مشکل است اگر بخواهیم میان دوست های دختر وهمسرانمان تفاوت قائل شویم و تنها یکی از آنها را به عنوان بخش اصلی زندگی خود بپذیریم. زمانیکه با مشکلات شدیدی درگیر هستید خیلی خوب است که احساسات خود را با دوستان صمیمی در میان بگذارید، اما در عین حال به کسی نیاز دارید که از پشت شما را حمیات کند، به همین دلیل لازم است که در تمام مراحل زندگی هر دوی آنها را در کنار خود داشته باشید .
-
کلیدهای ازدواج موفق [align=justify]زوجین، نه به این دلیل که یکی شدهاند، بلکه به دلیل شناخت واحترام زن و مرد از لحاظ ماهیتی کاملاً با یکدیگر متفاوتند، به گونهای که ظاهراً از دو سیاره جداگانه آمده اند. آیا یک زوج میتوانند به یکدیگر بسیار نزدیک شوند؟ و آیا این نزدیکی بیش از حد میتواند به جدایی آنها بیانجامد؟ تحقیقات علمی جدید ثابت کرده است که وقوع این جدایی بسیار محتمل است. چنان چه زوجین مراحل متفاوت متغیر ازدواج را به درستی درک نکنند، امکان بروز جدایی امری دور از ذهن نیست. به علاوه، از آن جا که مغز انسان در طول زندگی زناشویی دستخوش تغییرات طبیعی میگردد، از این رو پیشبینی زمان جدایی نیز بسیار ساده است. درک، رویارویی و برخورد منطقی با این تغییرات طبیعی توسط زوجین، نه تنها ضامن بقای ازدواج آنهاست بلکه شکوفایی و تعالی آن را نیز به همراه خواهد داشت و عکس آن چه ذکر شد به جدایی خواهد انجامید. نحوه تأثیرگذاری مغز زن و شوهر بر ازدواج چگونه است؟ طبق تحقیقات مایکل گورین که بیش از 20 سال به طول انجامید، مغز انسان در جریان مراحل مختلف ازدواج تغییرات زیادی را تجربه میکند. همین تغییرات مغزی سبب ایجاد تغییرات رفتاری میگردد. ادراک صحیح این تغییرات همان کلید دستیابی به ازدواج موفق است. مرحله اول: عشق وقتی زن و شوهر احتمالی با یکدیگر آشنا میشوند و رابطه عاطفی بین آنها برقرار میشود، مغز آنها وارد مرحله «عاشق شدن» میگردد. در این مرحله، بدن آنها مادهای موسوم به فرومونز (pheromones) تولید میکند. به عنوان مثال، هنگامی که زن و مرد به یکدیگر نگاه میکنند، خود را به هم بسیار نزدیک و وابسته میبینند و احساس میکنند که یک روح در دو جسماند. در این میان هورمون اکسیتوسین نقش بسیار مهمی ایفا میکند. این هورمون را "ایجاد وابستگی" نیز مینامند. این همان هورمونی است که در بدو زایمان مادر در بدن او ترشح میشود و عامل به وجود آمدن وابستگی عمیق مادر به نوزادش است. به همین دلیل این هورمون، زن و مردی را که عاشق یکدیگر هستند، به هم وابسته میسازد. اکسیتوسین باعث میشود که طرفین رابطه رفتارهای ناخوشایند یکدیگر را نبینند. درست نظیر مادری که از گریههای نیمه شب کودک خود یا چنگ کشیدن او بر صورتش نمیرنجد. اما این مرحله نیز پایان خواهد یافت و مراحله بعدی شروع میشود. مرحله دوم: دلسردی چندین ماه یا حتی یک سال پس از ازدواج، هورمونها و شیمی مغز دچار تغییراتی میگردند. بخش در مغز به وجود نقاط ضعف در زندگی مشترک پی میبرد. در این مقطع است که زن و شوهر به راحتی از رفتارهای یکدیگرناراحت می شوند. اگر زوجین در مرحله اول با یکدیگر ازدواج کرده باشند، در مرحله دوم نسبت به انتخاب خود دچار شک و تردیدی جدی خواهند شد. در این جا به یکی از موارد رایج اشاره میکنیم. مرد روی مبل دراز کشیده و در حال تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود است. زن به واسطه این موضوع که همسرش در حال تماشای تلویزیون بوده و به او توجهی نمیکند، ناراحت میشود. زن احساس طردشدگی میکند خصوصاً آن که شوهرش مانند سابق به او محبت نمی کند. از طرف دیگر، شوهر نیز از این شرایط راضی نیست. او نیز نمیداند چرا همسرش دائماً او را به خاطر موضوع کوچکی سرزنش میکند. آنها سالهاست که با هم زندگی میکنند، ممکن است که بچهدار نیز شده باشند. شوهر با خود فکر میکند «دیگه به چی احتیاج داره؟» او میداند که مشکلی در رابطه وجود دارد. اما نمیداند چگونه آن را حل و فصل کند. شیمی مغز مربوط به مرحله اول به تدریج دچار تغییراتی شده است. در این مرحله، زوجین به سادگی در مییابند که ازدواج آنها با مشکلی روبهرو شده است و با خود میگویند که «این آدمی نیست که من باهاش ازدواج کردم». اما به یاد داشته باشید که این مرحله کاملاً طبیعی است و این دلسردی ناشی از تغییرات شیمیایی بدن است. مضافاً آن که گذر از این مرحله، به منظور همگام کردن دو دیدگاه متفاوت، الزامی است. مرحله سوم: قدرت نمایی زن و شوهری که مرحله دلسردی را پشت سر میگذارند معمولاً وارد مرحله سوم میشوند.این مرحله قدرتنمایی نام دارد. به منظور مقابله با دلسردی، زوجین تلاش میکنند تا با تغییر درفردمقابل او را به مرحله اول بازگردانند؛ اما این کار بیهوده است. به همین دلیل، تلاش زوجین درتغییریکدیگر، به پیچیدگی مشکل آنان دامن میزند. اما آن چه مسلم است این است که شیوه تفکر، عملکرد و رفتار زن و مرد متفاوت است. این بخش دردناکترین قسمت ازدواج است. اما زوجین که در این مرحله باقی میمانند باید بدانند که تفاوت های مغزی آنان خود کلیدی در رسیدن به ازدواج موفق است. باید به خاطر داشت که مرد،مرد است و زن، زن. آنها دو روح در دو جسم کاملاً جدا از یکدیگر هستند. پس از تضعیف عشق، شوهر به فعالیتهای مستقل بیشتری احتیاج پیدا میکند و زن نیز به تقویت ارتباط با دوستان خود روی میآورد. بر اساس تحقیق گورین، یکی از دلایل که مردان و زنان در مرحله قدرت نمایی یکدیگر را سرزنش میکنند، عدم درک و تعریف مشترک از مفهوم استقلال در زندگی زناشویی است. بسیاری از طلاقها در هفتمین یا هشتمین سال پس از ازدواج روی میدهند. درست زمانی که زوجین سعی در «تغییر» یکدیگر دارند. اما، طبیعت به ما اجازه بازگشت نمیدهد، طبیعت رو به جلو حرکت میکند و ما هم ناگزیر به حرکت با او هستیم. مرحله دیگری در انتظار زوجین است اما برای رسیدن به آن، آنها باید بیدار شوند. مرحله چهارم: بیداری طی مراحل عشق، دلسردی و قدرتنمایی، زن و مرد به یکدیگر بسیار نزدیک میشوند. حال آن که غالب زوجها به این موضوع توجهی ندارند. در حقیقت، که به حدی به یکدیگر نزدیک میشوند که هر یک فردیت فرد مقابل را نادیده میگیرند. مرد نیازهای عاطفی، هیجانی و توجه زن به کارهای خانه بیهوده تلقی میکند. از سوی دیگر، زن نیز عادات، سرگرمیها، پرکاری و استقلال خواهی مرد را خودخواهانه و زنگ خطری برای ازدواج ارزیابی میکند. در این مرحله، زوجین بیدار میشوند. آنها در مییابند که نزدیکی آنها بسیار غیرمنطقی و خارج از چارچوب بوده است و این که باید از نظر روانشناختی از یکدیگر جدا شوند. به عنوان مثال، مرد ممکن است در قبال رفتار ناراحت کننده همسرش سکوت اختیار کند. زن نیز ممکن است به دلیل انجام کارهای خانه، از رفتن به میهمانی شام صرف نظر کند. در نهایت، مرد متوجه میشود که حق با زن است. اگر زن و مردی در ارتباط خود همدیگر را یاری نکنند، ارتباط به شکست میانجامد. از سوی دیگر زن نیز حق را به جانب خود میبیند، اگر استقلال کافی در رابطه وجودنداشته باشد، ارتباط با مشکل مواجه خواهد شد. وقتی زوجین از یکدیگر فاصله میگیرند، رابطه قوی که در ابتدا وجود داشت، کمرنگ میشود. ضمناً نزدیک بیش از اندازه به گونهای که هر یک فردیت دیگری نادیده بگیرد، پیامدی مشابه را به همراه خواهد داشت. مرحله پنجم: ازدواج مادامالعمر با ایجاد توازن در نحوه ارتباط زن و مرد ازدواج نیز به توازن خواهد رسید. قدرتنمایی از بین میرود و یک ارتباط رشد یافته و بالغ، زن و مرد را به یکدیگر پیوند میدهد. در این شرایط، آنها ضمن آن که به هم نزدیکند، از هم جدا هستند؛ به همین دلیل آن را ارتباط متوازن مینامند. دراین حالت، زوجین نه به این دلیل که یکی شدهاند، بلکه به دلیل شناخت و احترام به فردیت یکدیگر، در کنار هم زندگی میکنند. چگونگی رشد صمیمیت و نزدیکی زن و شوهر خوشبخت به منظور در کنار یکدیگر ماند، کارهای عادی و روزمره انجام میدهند. مانند رفتن به میهمانیهای خانوادگی، مکالمه تلفنی یا ارسال ایمیل در مواقعی که یکی از آنها در سفر است. این فعالیتها در استوار نگهداشتن ستون ازدواج بسیار مؤثر است. زن و شوهر باید به نسبت به همدیگر مهربان و مبادی آداب باشند. هیچ کس به اندازه همسر شایسته مهربانی و احترام نیست. افراد بالغ میدانند که یک ازدواج موفق مرهون مهربانی متقابل است. زوجین باید در حل اختلافات خود بکوشند و از رشد این اختلافات جلوگیری کنند. قطعاً در مقاطعی عصبانی شده و بحث میکنند اما نهایتاً باید ضمن عذرخواهی به حل مشکل بپردازند. چگونه جدایی روانشناختی راحفظ کنیم؟ زوجین باید این واقعیت را بپذیرند که زن و مرد از نظر ماهیت متفاوتند. شاید مرد از این که همسرش کانال تلویزیون را هنگامی که در حال دیدن برنامه مورد علاقهاش میباشد، عوض کند، ناراحت شود. به جای عصبانی شدن، زن باید اهمیت تماشای تلویزیون را توسط همسرش درک کند. زن نیز دوست دارد تا راجع به احساسات خود با همسرش صحبت کند. پس مرد هم باید زمانی را به این خواسته زنش اختصاص میدهد. ممکن است زوجین دوستانی داشته باشند. عموماً زن و مرد دوستان مختص خودشان را دارند. آنها باید یکدیگر را در حفظ روابط با دوستانشان تشویق و ترغیب کنند. شوهر باید بداند که اگر چه بهترین دوست همسرش است، اما زن او هنوز برخی از نیازهای احساسی خود را از طریق دوستان خود تأمین میکند. هم چنین زن نیز باید به روابط همسرش با دوستان خود احترام متقابل بگذارد. زوجین باید به یکدیگر اجازه داشتن تفریحات و سرگرمیهای خود را بدهند و هر یک برای مکان، زمان و نوع فعالیت یکدیگر ارزش و احترام قائل شوند. در سایه همین فعالیتهاست که شادی و استحکام ازدواج تضمین میشود. باید بدانیم که با گذشت زمان، احساسات ما نسبت به همدیگر تغییر میکند و این تغییر کاملاً طبیعت است مغز انسان مسئول این تغییرات است و مقابله با این تغییرات کاری بیهوده است. در عوض، هر کس باید با شناخت صحیح این تغییرات، روش دستیابی به ازدواج موفق را بیاموزد. باید بدانیم که انسان مخلوق طبیعت است و طبیعت نیز قانونمند و خردمندانه عمل میکند. صدیقه محقق منبع: محقق، صدیقه.کلیدهای ازدواج موفق.1384. روزنامه همشهری. سال چهارم، شماره 3897. [/align] منبع : سامانه آموزش الکترونیکی ازدواج جوانان
-
10 نکته برای یک وبلاگنویس موفق [align=justify]1. پرمحتوی باشید: سعی کنید وبلاگی پر محتوی از نظر لینک، مطلب، عکس و هر چیز دیگر داشته باشید. پر محتوی بودن به این دلیل میباشد که اگر شما مدتی وبلاگ خود را به روز نکردید، هربار که بیننده به وبلاگ شما می آید به نکته ای جدید برخورد کند و وبلاگ شما به روز جلوه کند. 2. ارتباط مستقیم با وبلاگ نویسان دیگر: اکثر وبلاگ نویسان در قسمت بالای وبلاگ/سایت خود قسمتی دارند که مربوط به آدرس میل و وسائل ارتباطی با آنها می باشد. پس با آنها توسط خودتان، به صورت مستقیم ارتباط برقرار کنید. (فکر کنم در ایران بیشتر کامنت مرسوم باشه!) 3. سمج باشید: سر همه ما شلوغ است، e-mail ها پشت سر هم در inbox انباشته و فراموش می شوند، شما مدام میل بزنید و یادآوری کنید تا مکالماتتان ادامه پیدا کند. اگر از شما سوال های سختی پرسیده شد از خودتان دفاع نکنید! 4. تعریف کنید: سعی کنید در وبلاگ خود وبلاگنویس دیگری را بزرگ کنید و در مورد آن بنویسید. چون مخاطب شما و قتی کار شما را می بینید، به سرش می زند که در مورد شما بنویسد! Jeff Jarvis می گوید:« در این دنیای جدید، لینک مانند پول و اعتبار است، لینک ها به شما شخصیت عطا می کنند، لینک با ارزش است» مخاطبانتان را تشویق کند که وبلاگ داشته باشند، و در اوایل قوانین وبلاگ مانند کپی رایت را سخت نگیرید. 5. فروتن باشید: هرچقدر شما بیشتر فروتن و خوب باشید کارتان بیشتر می گیرد. اگر کارتان تظاهر باشد چیزی نمی شوید. 6. راز دار باشد: سعی کنید با فروتنی خود به خوبی میزان شوید. سعی نکنید با فروتنی خود مِن مِن کنید و هیچ حرف و رازی در دهنتان نماند. 7. قسمت پرسش و پاسخ درج کنید: سعی کنید نظر بیننده را بپرسید و انتقاد پذیر باشید. 8.. داستان ببافید: وبلاگ نویسان داستان دوست دارند. به آنها کمک کنید. البته باید داستان جالب باشد چون بعضی از بینندگان فقط گزیدهای را مطالعه می کنند (با نگاه).کوتاه باشد! 9. اطلاعات را پنهان نکنید: مکان زندگی، اطلاعات ارتباطی، بیوگرافی خود و دیگران، پرسش و پاسخها و باقی چیزهای مهم را در دسترس قرار دهید. نگذارید که شما را whois کنند یا محل زندگی شما را حدس بزنند. (البته اگر خودتان مایل به عمل به این بند باشید؛ اطلاعات خیلی خصوصی خود را در اختیار دیگران نگذارید!!) 10. تند و خشن نباشید: اگر وبلاگ نویسی درباره شما نمی نویسد، به طرف وبلاگ نویس دیگری بروید. آنها را سوال پیچ نکنید و طعنه نزنید. اگر کسی در مورد شما نوشت و نوشته او برای شما غیر قابل قبول بود، برایش یک میل یا کامنت توضیحی بگذارید و به او حمله نکنید! چون تاثیر منفی بر دیگر وبلاگنویسان برای مطالعه وبلاگ شما می گذارد. سعی کنید نوشته هایتان بی ادبانه نسبت به کسی نباشد. چون برای وبلاگ نویسان نوشتن بی ادبانه کار سختی نیست بلکه بالعکس آسان است. اگر هم تا به حال این کار را کردید سریعا متنی مخالف متن قبلی خود بنویسید. هیچ گاه در مورد خودتان زیاد ننویسید و خودستایی نکنید یا حداقل در کامنت های عمومی نکنید. [/align] منبع : پرشین وبلاگ
-
ويژگي های آدم موفق ويژگي های آدم موفق [align=justify]بعد از سالها بررسي و مطالعه درباره زندگي آدمهاي موفق توانستهاند نقاطي مشترک و کليدي در آنها پيدا کنند که تصور ميشود از علل موفقيت آنها بوده است. جالب اينکه با مطالعه اين نقاط کليدي، خيليها متوجه ميشوند که اين خصوصيات را دارند ولي کاربردش را بلد نيستند يا اصلا آنها را نميشناسند. قبل از مطالعه اين خصوصيات، به اين موضوع مهم توجه کنيد که بذر موفقيت بايد در ذهن شما وجود داشته باشد و اگر ميخواهيد موفق باشيد بايد در درجه اول، خودتان را باور داشته باشيد... و اما برخي از مهمترين ويژگيهاي مشترک آدمهاي موفق : رويايي در سر دارند افراد موفق رويا و تخيل دارند. اين افراد هدفي دارند که کاملا تعريف شده است. اين هدف قطعي و مشخص است. آنها ميدانند که چه ميخواهند و به راحتي تحت تاثير افکار و عقايد ديگران قرار نميگيرند. عزم آنها راسخ است. هميشه عقايد و ايدههايي تازه دارند. تمايلات و روياهاي آنها با نتايج قدرتمندي همراه است. آنها تصميم گرفته، به راه افتاده و کارهايي را انجام ميدهند که ديگران ميگويند انجام شدني نيست! ريشه اين ايدهها در تفکرات، روياها و تخيلات آنهاست که البته دست نيافتني نيست بلکه با اراده و تلاش کاملا در دستانشان قرار ميگيرد. بدون ايدههاي نو و خلاق موفقيت ممکن نيست. آنها هميشه تصويري بزرگ از ايدههاي جديد دارند. همتشان بلند است آنها خواهان انجام امور بزرگ و ايجاد تغيير هستند. جديت، اشتياق، تعهد و الزام و غرور و سربلندي منطقي دارند. براي خودشان انضباط خاصي دارند. هميشه خواهان کار و تلاش سخت بوده و از سختي راه ترسي ندارند. براي رسيدن به هدفشان، خواست و آرزويي دارند که هميشه مشتعل و روشن است و هيچگاه خاموش نميشود. روي هدفشان متمرکز ميشوند انگيزه آنها در جهت رسيدن به نتيجه و هدف بسيار قوي است و از اين موضوع احساس رضايت لذتبخشي دارند. افراد موفق، متمرکز هستند. روي اهداف اصلي تمرکز دارند. درگير حواشي و مسايل جانبي نميشوند. از زير کار طفره نرفته و آن را به تعويق نمياندازند. روي پروژههايي کار ميکنند که مهم است و نميگذارند کار به دقيقه 90 برسد. مولد هستند و بيجهت سرخودشان را شلوغ نميکنند. شادي را در انجام کارها ميبينند، نه در مالکيت آنها بلدند کنترل آنچه که رخ ميدهد را در دست بگيرند. از مهارت، استعداد، انرژي و دانش خود در کاملترين سطح ممکن استفاده ميکنند. آنها کارهايي را انجام ميدهند که ضرورت دارد، نه اينکه فقط به خاطر دلشان آن را انجام دهند. اين نکته مهم سرمشق فعاليت آنهاست: شادي در انجام کارهاست، نه در داشتن و مالک بودن. اهل مسووليتاند افراد موفق مسووليت اعمالشان را به عهده ميگيرند. آنها اهل عذر و بهانه نيستند. ديگران را هم سرزنش نکرده و گناه را به گردن ديگران نمياندازند. شکوه و شکايت هم ندارند. فرمان زندگي دستشان است و حرکاتشان رو به جلو است حتي اگر آرام باشد. به روي راهحلها متمرکز هستند نه روي مشکلات. ذهن آنها روي فرصتها فکر ميکند بنابراين همواره به دنبال پيدا کردن راهحل هستند و وقتي فرصتها را ميبينند، فورا آنها را شکار ميکنند چون ذهنشان را از منفيگري و تمرکز دايم روي مشکلات پاک کردهاند. تصميمگيرنده هستند افراد موفق تصميمگيرنده هستند. در مورد موضوع مورد نظرشان فکر کرده، حقايق مربوطه را بررسي کرده، انديشه و تعمق کافي کرده، ملاحظات را در نظر گرفته و بعد تصميم ميگيرند. تصميمشان را هم به تاخير نينداخته و عوض نميکنند. هنر آنها اين است که قبل از تصميمگيري نهايي زمان زيادي را براي تفکر و برنامهريزي صرف ميکنند تا تصميمشان درست باشد. وقتي بر اساس تصميم گرفته شده به نتايج مورد انتظار نميرسند، مسير را عوض ميکنند. اعتماد به نفس دارند افراد موفق به خودشان اعتماد دارند. هر چهقدر هم مهارت و دانش داشته باشند، اگر ببينند نياز به اطلاعات، دانش و مهارت اضافي دارند يا از افرادي خبره کمک ميگيرند و يا خودشان به اين اطلاعات دست پيدا ميکنند. اهل مشارکتاند روحيه همکاري و کار با مردم در آنها عالي است. شخصيت اين افراد مثبت، برونگرا و رو به جلو است. اطراف آنها مملو از آدمهايي است که از کمک، تشويق و حمايتشان بهرهمند ميشوند. معمولا در اين گروه، افراد موفق راهنما و رهبر هستند. نشاط دارند ذوق و شوق از سر و رويشان ميريزد. از آنچه انجام ميدهند نشاط گرفته و هيجان زدهاند و اين هيجان و نشاط در بين اطرافيانشان هم مثل بيماري مسري سرايت ميکند! آنها مردم را به سمت خود جذب ميکنند چون دوست دارند با آنها کار کنند، برايشان کاري انجام داده و با آنها باشند. از شکستها درس ميگيرند آنها به هنگام شکست، بسيار صبورند و پشتکارشان را از دست نميدهند. با يک خاصيت ارتجاعي از شکستها سربلند برميگردند. ميدانند چهطور از شکست درس بگيرند و آن را گامي در جهت رسيدن به موفقيت ميدانند. ميدانند هر چه زودتر از شکست برگردند، سريعتر به هدف نزديک ميشوند و به همين دليل خودشان را غرق ماجراي شکست نميکنند.[/align] منبع: www.salamat.com
-
مهمترين نكته اينكه با هم زياد صحبت كنين و سعي كنين هيچ حرف نگفتهاي باقي نمونه شبهه و سؤال تو دلتون انباشته نكنين به پدر و مادرتون احترام بذارين تا همسرتونم احترام اونا رو نگه داره در مورد آرزوها و عقايدتون خيلي صحبت كنين سعي كنين جايي كه براي صحبت قرار ميذارين، هر دفعه متنوع باشه شماها عقل كل نيستين، پس مشورت و مطالعه رو فراموش نكنين پدر و مادرها بهجاي اينكه روابط بچهها رو محدود كنن، سعي كنن اونا رو روشن كنن حواستون به تمام نيازهاي همسرتون باشه. چه روحي، چه مادي آلبوم خانوادگيتون رو به هم نشون بدين كاري كنين كه احساس كنه علاقهمندين كه توي علم و دانش پيشرفت كنه براي درك بهتر همسرتون خودتون رو جاي اون بذارين اگه گذشت ميكنين، حواستون باشه! شما قراره يه عمر با هم زندگي كنين كشف كنين چه چيزي اونو سورپرايز ميكنه جاهاي دنج و خلوت رو براي صحبت انتخاب كنين ضعفها و عيبهاشو به رخش نيار %
-
خانواده سالم ، دروازه ورود موفق به جامعه
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دانستئیهای زناشویی
خانواده سالم ، دروازه ورود موفق به جامعه [align=justify]پس از انقلاب اسلامى و حركت همگانى مردم براى تغيير بنيادين ارزش هاى نظام ستمشاهى ، دشمنان همواره از طريق برنامه هاى مختلف سعى در اختلال در نظام برنامه هاى كشورمان داشته اند. پس از آنكه دشمنان از ادامه رابطه و مصالحه با رهبران نظام جمهورى اسلامى مايوس شدند، به جنگ تحميلى متوسل شدند كه خود مى توانست تضعيف نظام تا نابودى كامل هويت دينى و ملى (ايرانى- اسلامى) را در بر داشته باشد. اما رشادت ها و ايثار جوانان و مردم ايران زمين به مدد عقيده و ارزش هايى كه از انقلاب به دست آورده بودند، مانعى بزرگ بر سر راه اهداف آنها شد و چيزى جز ناكامى و شكست در حوزه استراتژى هاى نظامى را براى آنها در بر نداشت. بدين ترتيب دشمن زخم خورده از شكست در حوزه هاى نظامى به فكر راه هاى پنهانى تر و براى نابودسازى نظام افتاد. در اين دوره استحاله از درون و تهى سازى معانى ارزشى جامعه مهم ترين هدف دشمن قرار گرفت. تهاجم فرهنگى و شبيخون فرهنگى درست از پايان جنگ تحميلى ايران و عراق آغاز شد و از خلاء ايجاد شده از مسايل جنگ، استفاده لازم را برد. گسترش روز افزون ماهواره ها، گسترش بى بندوبارى و به وجود آمدن فساد فراگير در جامعه و به انحطاط كشيده شدن برخى از جوانان و گسترش روزافزون مشروبات الكلى، ايجاد گروه هاى غربى مانند: هوى متال ها، رپ ها و شيطان پرست ها، تمايل به مدگرايى و… همه و همه نشان از هدفمند بودن اين تهاجم از طرف دشمن داشت. اين بار دشمن با استفاده از روش هاى نرم افزارى فكرى و تبليغى بر خلاف دوره قبل كه مردان را مورد حمله قرار داده بود قلب جامعه، يعنى زنان و جوانان را هدف گرفت. جامعه شناسان معتقدند كه پايه هاى هر جامعه، ريشه در ارزش ها و نظام عقيدتى آن دارد. بنابراين براى تضعيف هر جامعه، كافى است تا فرهنگ آن را تضعيف كرد. با اين كار افراد جامعه از خود بيگانه شده و بر خلاف آنچه كه حقيقت فرهنگى آنها را تشكيل مى دهد، رفتار مى كنند. دشمن براى حملات فرهنگى، نياز به ابزارها و وسايل كارآمد داشت. بنابراين همان طور كه لازمه حملات نظامى ابزار و آلات جنگى است، لازمه تهاجم فرهنگى نيز وسايلى است تا گلوله هاى زهرآگين فرهنگى دشمن از ماهواره ها گرفته تا اينترنت، راديو و توزيع كتاب هاى ضد فرهنگى و دگرانديشى به براندازى نظام هاى مخالف و تضعيف آنها مبادرت ورزد. مى توان گفت خانواده كانون توجه حملات ابزارهاى مدرن تهاجم فرهنگى است و با تضعيف آن بسيارى از اهداف تهاجم فرهنگى محقق مى شود. با نگاه به كاركردهاى خانواده بيش تر مى توان به اهميت آن توجه نمود. خانواده به عنوان يك نهاد اجتماعى پايه و اساسى در جامعه، معمولا كاركردهاى گوناگونى دارد كه البته چگونگى اين كاركردها در فرهنگ هاى گوناگون متفاوت است. تاريخ بشر نشان مى دهد كه هيچ مكانى براى ارضاى نيازهاى بشر، امن تر و آرام بخش تر از خانواده نبوده است. مراقبت و محافظت از كودكان، ناتوانان و سالخوردگان از آنجا كه اين افراد، قادر به مراقبت از خود نيستند، بنابراين خانواده بهترين مكان براى حفظ و نگهدارى از اين افراد است. به علاوه اين نهاد از جمله معدود نهادهاى اجتماعى است كه ابعاد معنوى و عاطفى بشر را رشد و تعالى مى بخشد. اجتماعى كردن فرزندان در تمام تاريخ بشر، خانواده به عنوان مهد گسترش و انتقال ارزش ها و هنجارهاى نظام اجتماعى از نسلى به نسل ديگر بوده است. همواره رويكردها و آموخته هاى اوليه فرزندان، تاثير زيادى در آموخته هاى بعدى آنها دارد. بنابراين آنچه را كه افراد در سال هاى نخست زندگى از خانواده فرا مى گيرند، پايه هاى انديشه هاى بعدى خود مى سازند. در موارد بسيار زيادى الگوى زندگى و رفتارهاى اجتماعى فرزندان، والدين آنها هستند. تامين اقتصادى تقريبا در همه جوامع تاريخى، خانواده نقش اصلى تامين مايحتاج اقتصادى و ضروريات مادى افراد را بر عهده داشته است. بنابراين در دوره هاى مختلف زندگى به ويژه سال هاى نخست و پايانى زندگى كه فرد قادر به توليد اقتصادى نبوده است، تحت حمايت سازمان خانواده قرار مى گرفت. مسلما جوامع مختلف تشكيل شده از واحدهاى كوچك ترى چون خانواده هستند. به همين دليل مهم ترين هدف براى نابودسازى يك جامعه و فرهنگ آن، نابودسازى افراد از طريق برهم زدن آرامش روانى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى آنهاست كه اين هدف جايى نيست مگر خانواده. چنانچه ديده مى شود سيستم برنامه ريزى هاى فرهنگى دشمن اغلب با اثرگذارى بر خانواده نظام عقيدتى، سياسى و فرهنگى فرد را دچار تزلزل مى سازد. اين نظام برنامه ريزى با انگشت گذاشتن بر ابعاد غريزى و لذت هاى آنى، سعى دارد تا اقشار آسيب پذير جامعه نظير نوجوانان، جوانان، زنان و ساير گروه ها را مورد حمله قرار دهد. برخى از اين حملات در قالب پيامدهاى ذيل بر خانواده ظاهر مى شود: اختلاف ميان زن و شوهر دشمنان فرهنگى، در قالب برنامه هاى تفريحى، كتاب ها، تصاوير و فيلم هاى تلويزيونى سعى در تغيير رويكردها و عقايد افراد دارند. همان طور كه مى دانيم عقايد و رويكردهاى اوليه هر فردى بسته به محيط اجتماعى آن، شكل مى گيرد، لذا افراد بهنجار جامعه خود و محيط اجتماعى كه در آن زندگى مى كنند، محسوب نمى شوند. بلكه در بهترين حالت، افراد بهنجار و نرمال جوامعى محسوب مى شوند كه با معيارهاى آنها رفتار مى كنند. به خوبى مى توان ملاحظه كرد كه در صورت بروز چنين وضعيتى فرد از سوى محيط طرد مى شود. اينجا تضاد بين عالم روياهاى فرد با واقعيات بيرونى، موجب طرد فرد از جامعه و گسست نظام خانواده مى گردد. برنامه هاى فرهنگى بيگانگان با تبليغات و آموزش هاى مستقيم و غيرمستقيم خود در قالب برنامه هاى تلويزيونى، عكس ها، رمان ها و. . . سعى در تغيير بنيان هاى فكرى افراد دارند كه اين امر در اغلب موارد به اختلافات ارزشى خانواده ها و عدم توانايى آنها در پذيرش يكديگر منجر مى گردد. دامنه اين مساله از اختلافات خانوادگى تا طلاق گسترش مى يابد. اختلافات ميان خانواده و فرندان همان طور كه گفته شد تغيير در بنيان هاى عقيدتى خانواده، زمينه بروز اختلاف عقايد و عدم پذيرش افراد را فراهم مى سازد. اين امر علاوه بر تضاد ميان زن و شوهر، تضاد ميان نسل ها حتى شاهد تضاد و تفاوت كامل فكرى ميان فرزندان و در نتيجه عدم پذيرش فرزندان نسبت به يكديگر مى باشيم. تهاجم فرهنگى و خانواده ها بى ترديد طراحان برنامه هاى مدرن تهاجم فرهنگى اطلاعات و خط مشى هاى اصلى خود را از سازمان هاى اطلاعاتى و جاسوسى كشورهايى مى گيرند كه قصد فرماندهى بر كل دنيا را دارند. تحقيقات نشان مى دهد در سازمان سيا، شاخه اى تخصصى و متمركز براى مطالعات و برنامه ريزى ضد فرهنگى عليه ايران با يك فكر ويژه تشكيل شده و بودجه مالى آن از ???????? دلار در سال قبل به ???????? دلار در سال جارى افزايش يافته است اين يعنى افزايش تهاجم تا حد سه برابر. مهم ترين هدف مبارزه فكرى و روانى دشمنان نظام، سرمايه هاى اصلى كشور يعنى جوانان است و در اين بين جوانان براى آنان داراى اهميت و برنامه ريزى ويژه است چرا كه: جوانى به واسطه ويژگى هاى نشاط، بالندگى، نوخواهى، سركشى و ناپختگى فكرى، محلى مستعد براى تاخت و تاز شبهات و انديشه هاى جديد و پر زرق و برق است. جوانان به واسطه زندگى در خانواده ها اهميت ويژه اى دارد، زيرا تخريب و منحرف كردن يك جوان در يك خانواده، يعنى تخريب و كاهش قدرت آن خانواده. بررسى ها نشان مى دهد مواد روان گردان و مخدر براى جوانان و نوجوانان به شيوه اى راحت و با قيمتى ارزان تر ارائه مى شود به نظر شما احاطه و تسلط فكرى بر جوانان اهميت بيشترى دارد يا بزرگ سالان و سالخوردگان البته هريك جايگاه ويژه خود را دارد. منحرف ساختن جوانان اين خانواده ها زمينه براى دغدغه هاى بزرگ خانواده و ايجاد عدم تمركز فكرى و روانى براى والدين نظامى مى گردد. نگاهى به ساختار پذيرش تهاجم در خانواده ها و انواع آنها، در فهم بهتر مطالب، ما را يارى مى رساند. خانواده هاى فعال در اين خانواده ها، درونى كردن هنجارهاى اجتماعى و دينى روال معمول و منطقى خود را داشته و والدين ضمن مشاركت در زندگى جمعى و پاسخ به مسايل فكرى فرزندان هم زمان به افزايش اطلاعات مورد نياز و تعامل منطقى با فرزندان به ويژه جوانان خود مى پردازند. استعمار فرهنگى براى ورود به اين خانواده ها دچار مشكل جدى است چرا كه مامن اسرار جوانان اين خانواده ها، دچار مشكل جدى است. مامن اسرار جوانان اين خانواده ها، والدين هستند و محيط خانواده به شكلى است كه آنها براى طرح مسايل ذهنى و فكرى و عقيدتى خود مشكل خاصى ندارند، بنابراين در حافظه آنها نقاط مجهول وجود ندارد تا توسط ابزار تهاجم فرهنگى به نادرست معلوم گردد. خانواده هاى منفعل در اين خانواده ها، به علت اشتباه گرفتن وظايف و كاركردهاى اصلى خانواده و هدف نهايى كار و تلاش از تامين پوشاك و خوراك به جاى تامين روحى روانى فرزندان، شكافى محسوس بين والدين و فرزندان به وجود مى آيد. عمدتا در اين خانواده ها فرصت مناسبى براى گفت وشنود خانوادگى پيدا نمى شود و ارتباط آنها موزاييكى است. والدين به تصور برآوردن نيازهاى اصلى فرزندان بيشتر به فكر لباس، غذا، تفريح و تحصيلات آنها هستند و كمتر به اصلى ترين وظيفه خود يعنى همبستگى روانى با فرزندان و آموزش معنوى آنها توجه دارند. چه بسا در اين ميان ابتدا والدين تحت تاثير ابزارهاى تهاجم فرهنگى قرار گرفته و سپس فرزندان مبتلا مى شوند و در صورت ابتلاى آنها راه حل منطقى و مناسبى براى برون رفتن از بحران در پيش گرفته نمى شود. مشكلات اقتصادى و خواسته هاى پايان ناپذير خانواده ها نيز ناكجاآبادى را پيش روى اين خانواده ها مى سازد كه با سرعت به سمت انتهاى آن كه ياس و نوميدى است سرازير مى شوند. در بسيارى از موارد اين افراد احساس مى كنند كه هر مشكل و مساله خاصى آنها را تهديد نمى كند و در يك امنيت كامل به سر مى برند بنابراين به فكر راه حل آن مشكل بر نمى آيند. لذا اولين راه حل براى مواجهه با مشكل، يافتن مساله است. دقت كنيم راه نهايى براى حل مساله، پاك كردن صورت مساله نيست. با توجه به ساختار فرهنگى- مذهبى جامعه ما، نياز به تقسيم بندى ديگرى احساس مى شود: - خانواده سنتى: كه تاكيد ويژه آن بر سنت ها و رسوم غالب حاكم بر جامعه اعم از دينى يا ملى است. اين دسته به دو گروه قابل تقسيم بندى است: الف: متعصب ب: منعطف متعصب: اين خانواده ها به شرايط زمانى توجهى نداشته و آن چيزى كه در گذشته آموخته اند و يا با جنبه هاى سنتى آنها همخوانى دارد را معيار اصلى انتخاب هاى بعدى خود و ديگران مى دانند و در اين راه انعطافى از خود نشان نمى دهند. منعطف: اين خانواده با وجود آن كه وجه پيروى از سنت ها در آنها بسيار قوى است اما تا حدودى سعى مى كنند تا در برابر شرايط از خود انعطاف نشان دهند در نتيجه با فرزندان بسته به اقتضاى زمانه همگام مى شوند. - خانواده روشنفكر: كه اين دسته از خانواده بر خلاف دسته پيشين، تاكيد عمده خود را بر عقل و معيارهاى عقلانى و منطقى نهاده و در برابر اغلب مسايل جديد سعى دارند تا از عقل و معيارهاى آن بهره برند: ب: ارزش مدار ب: فارغ از ارزش ارزش مدار: اين دسته علاوه بر آنكه تاكيد زيادى بر عقل و انتساب هاى عقلانى دارند، اما معيارهاى عقلانى آنها داراى پشتوانه ارزشى و اغلب دينى است. لذا تنها به امورى مبادرت مى ورزند كه با محك عقل و معيارهاى ارزشى آنها همخوانى داشته باشد. فارغ از ارزش: اين دسته كسانى هستند كه سعى دارند تا عقل مدار با تمام مسايل برخورد كنند. عقل ابزارى و معطوف به هدف سرلوحه تمام امور اين افراد قرار مى گيرد. براى اين دسته كه از معيارهاى ارزشى روشنى پيروى نمى كنند و عقل آزاد را سرلوحه امور خود قرار مى دهند. براى آنها هدف مهم است و به اصطلاح هدف، وسيله را توجيه مى كند. به عنوان مثال از نظر ما و حتى انديشمندان اروپايى، آمريكاييان اغلب افرادى با عقل ابزارى و معطوف به هدف هستند و براى آنها تنها هدف مهم است نه وسيله. كشتار جمعى، تعرض و تهاجم، وسايلى هستند كه آنها را به اهدافشان رهنمون مى سازند. بنابراين، اين وسايل چون بهترين ابزار براى دست يابى به اهداف محسوب مى شوند، مناسب و مقبول هستند. در حالى كه در سنت ما و ارزش مداران تاريخ همواره راه رسيدن به اهداف يكى از ملزومات اساسى است. اگر بخواهيم اين خانواده ها را در يك طيف نشان دهيم در يك سر طيف خانواده هاى متعصب سنتى و در سر ديگر آن خانواده هاى روشنفكر فارغ از ارزش قرار مى گيرند. اين خانواده ها افرادى افراطى اند. خانواده هاى متعصب سنتى در برابر هر امر جديد و تازه اى مقاومت مى كنند. از آنجا كه اين خانواده نمى تواند با شرايط زمان خود را تطبيق دهد در بسيارى از موارد دچار مشكلات جدى شده و احتمال انحراف اعضاى آن بسيار زياد است. دسته دوم يعنى خانواده هاى روشنفكرمآب فارغ از ارزش، كسانى هستند كه بر خلاف دسته اول تحت هيچ عنوان به ارزش ها و سنت هاى رايج تن در نمى دهند. اين دسته اغلب افرادى غير اخلاقى و غيرقابل اعتماد هستند. از سويى ديگر امكان فروپاشى اين خانواده ها و گسست انسجام و همبستگى آنها بسيار زياد است زيرا اين دسته در برابر هر مد جديدى آماده پذيرش هستند و آن را با آغوش باز مى پذيرند. تفاوت و تناقض ارزش هاى آنى و گذرا در اين خانواده ها و از سوى ديگر عدم توجه به اخلاق، موجب فروپاشى و گسست اين خانواده ها از هم مى شود. اما آنچه مد نظر ما مى باشد و از نظر ما خانواده هاى پذيرفته شده ترى محسوب مى شوند خانواده هاى سنتى منعطف و روشنفكر ارزش مدار هستند. اين دو دسته آميزه اى از عقل و سنت هاى ارزشى اعم از دينى و ملى را سرلوحه عمل خود قرار مى دهند. مسلما اين خانواده ها در برابر مسايل جديد و حوادث بزرگ زندگى كمتر آسيب پذيرند و اين دسته با قدرت تحمل خود به حل مسايل مى انديشند و با قدرت ايمان، اخلاق و صبر شيوه ارتباط منعطف با محيط را پيش مى گيرند. بدون شك با توجه به انواع خانواده و روش هاى تربيتى و تصميم گيرى در آنها مقابله با تهاجم فرهنگى نيز متفاوت مى شود. بى ترديد نمى توان در همه جاى جامعه پليس و نيروهاى كنترل رسمى را قرار داد اما مى توان با آموزش صحيح به خانواده ها، آنها را در مقابل اين تهديدات بنيان برانداز، واكسينه نمود. خانواده ها با كنترل فرزندان خود كمك بسيار زيادى به سلامت خود و جامعه مى كنند. مقدم جامعه شناس و كارشناس مسايل خانواده با عنوان كردن اين مطلب كه فراموش نكنيم هميشه يك فرزند خوب در يك خانواده آرام و منطقى پرورش مى يابد و يك جامعه خوب متشكل از خانواده هاى خوب است وخانواده ها پلى هستند براى سوق جامعه به سمت اهداف متعالى و بلند، ادامه مى دهد: شما والدين گرامى با اهميت به حضور بيش تر و موثر در خانواده با اهميت دادن به روح و الزامات روانى فرزندانتان مى توانيد به كاركردهاى صحيح تربيتى خانواده جامه عمل بپوشانيد. فراموش نكنيم كه فرزندان و افراد خانواده ما بيش از نيازهاى جسمانى به آرامش روانى و درك متقابل نيازمندند و ارتباط مناسب و مشفقانه پدر در منزل با همسر و فرزندان ضامن بقا و سلامتى كانون گرم خانواده است. گو اينكه براى همين هدف مهم و غايى، هر صبح را به اميد تقرب به خداوند متعال به شب مى رسانيم. اغلب افراد گمان مى كنند كه از آسيب هاى اجتماعى در امان اند و اين مسايل تنها گريبانگير ديگران است. بسيارى از والدين از مشاهده مدهاى مو و لباس در فرزندان و يا مشاهده كج روى هايى نظير اعتياد به موادمخدر، انحرافات جنسى و رفتارهاى ضد اخلاقى از سوى جوانان خود عبرت نمى گيرند و در اكثر موارد موضوعات مذكور را ناچيز جلوه مى دهند. بايد توجه داشت كه راه حل نهايى براى حل مساله، پاك كردن صورت مساله نيست. بلكه آگاهانه بايد ابتدا مسايل را شناسايى نموده و براى حل آن اقدام نمود. دقت كنيم همان طور كه ويروس هاى بيمارى زا مى توانند بدن ما را در خطر نابودى قرار دهند، ويروس هاى ضد فرهنگى نيز مى توانند به نحو بسيار كشنده ترى جامعه را دچار بحران هاى هويت نسلى، جنسى، عقيدتى و حتى سياسى و اقتصادى نمايند. بنابراين همان طور كه به مراقبت اعضاى خانواده در برابر بيمارى هاى جسمى مى پردازيم، بايد آنها را در برابر بيمارى هاى بسيار خطرناك فرهنگى نيز ايمن كنيم. مقدم در مقابل اين سوال كه آيا راه حلى براى مواجهه با بحران ها وجود دارد، مى گويد: بله، بايد به چند نكته توجه داشت از جمله: - باور كنيم ما نيز ممكن است همانند ديگران در معرض آسيب ها قرار بگيريم. - نسبت به خطراتى كه ما و خانواده هايمان را تهديد مى كنند، آگاهى يابيم. - نيازهاى فرزندان خود را بشناسيم و براى حل آن بكوشيم. - مى توان براى شناسايى نيازهاى خانواده، از خود آنها مشورت گرفت، اما بايد توجه داشت كه به همان نسبت كه كمبود امكانات مى تواند موجب آسيب خانواده گردد، رفاه دايمى و برآوردن نيازهاى كاذب نيز خطرناك است. - از طريق افزايش آگاهى خود، خانواده را به سمت وفاق بيش تر هدايت كنيم. - كنترل غيرمستقيم اعضا به ويژه نوجوانان و جوانان ضرورى است. توجه داشته باشيم كه معاشرت با دوستان بد از يك سو و تنها نهادن فرزندان از سوى ديگر به يك اندازه مى توانند خطرساز باشند. - سعى كنيم بهترين دوست فرزندان خود باشيم. - گه گاه مسايل خانواده را با فرزندان در ميان بگذاريم و از آنها در ارائه راه حل يارى بجوييم. اين امر موجب بلوغ فكرى و احساس تعلق فرزندان نسبت به خانواده مى شود. - ميان عطوفت و سختگيرى بر كردار فرزندانمان اعتدال برقرار نماييم. - بهترين تصميم ها را در بدترين شرايط بگيريم.[/align] -
۱۰ خصوصیت افراد موفق و خوشحال ۱) مشتاق:افراد موفق اماده و علاقه مند کارکردن و اموختن مطالب جدید هستند ۲) اگاه : افراد موفق از جدید ترین اخبار اطلاع دارند ۳) این افراد مخاطره جو و اهل ریسک هستند ۴)قاطع : ضرب المثل قدیمی که می گوید برای تصمیم گیری سریع باش و برای تغییر تصمیم ارام رفتار کن ۵) عاشق یاد گیری : در کتابخانه این افراد درباره همه موضوعی کتاب یافت می شود ۶) متعهد : این افراد خود را برای کسب نتیجه بهتر و رضایت بخش مسئول می دانند ۷) مصر و سر سخت : در ذهن اینگونه افراد ناامیدی جایی ندارد و انها فقط تلاش کردن را می شناسند ۸) انعطاف پذیر : افراد موفق نسبت به شرایط مختلف انعطاف پذیرند ۹) خلاق : همه ما درای غریزه ای هستیم تا در زندگی نواوری کنیم افراد موفق به طور کامل از از این غریزه خود بهره برده اند. ۱۰) معنوی : این افراد در مورد مسائل معنوی خود متعهد هستند