لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'نماز'.
8 نتیجه پیدا شد
-
اقامه نماز عید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب
irsalam پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار مذهبی و دینی
اقامه نماز عید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب ستاد برگزاری نماز عید فطر اعلام کرد: نماز عید فطر به امامت حضرت آیتالله خامنهای ولی امر مسلمین جهان اقامه میشود ستاد نماز جمعه تهران و ستاد برگزاری نماز عید فطر، طی اطلاعیهای اعلام کرد که نماز عید فطر به امامت حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین جهان اقامه میشود. * متن این اطلاعیه به این شرح است: بدینوسیله به اطلاع عموم مردم شریف ولایتمدار ایران اسلامی خصوصا مردم با ایمان و مقاوم و دینمدار و شریف میرساند که نماز عید سعید فطر با حضور میلیونی و خیره کننده شما متدینین به امامت ولی امر مسلمین جهان حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای مدظله العالی در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف آن، پس از رویت شرعی هلال ماه شوال، برگزار خواهد شد. مکان اقامه نماز بعد از نماز صبح روز عید سعید فطر آماده پذیرش نمازگزاران عزیز میباشد و کلیه تمهیدات لازم جهت انتقال نمازگزاران از تمامی مساجد و میادین اصلی و ایستگاههای مترو مهیا میباشد. در این اطلاعیه همچنین برنامه مراسم نماز عید فطر به این شرح اعلام شده است: تلاوت کلامالله مجید ساعت 7:10 ، همخوانی گروه تواشیح 7:30 ، مناجات 7:40 ، اقامه نماز عید سعید فطر و ایراد خطبه توسط مقام معظم رهبری -
منبع:جهان نیوز
-
حضرت علي (ع) " نماز ، كوبنده شيطان است " (1) در سپيده دم حيات ، هنگاميكه خدا ، انسان " راآفريد و از روح الهي خويش ، در وجود او دميد ، مقرر فرمود تا همگي فرشتگان مقرب درگاهش ، آدم ابوالبشر (ع) را سجده كنند . در اين ميان " ابليس " انسان را فاقد لياقت براي مسجودفرشتگان بودن يافت و از فرمان الهي سر بتافت و به واسطه اين تمرد از درگاه الهي رانده شد . اما " شيطان با اين كه در بسياري از موارد مترادف با " ابليس " معرفي شده است ، از نظر قرآن و روايات ( و با آنچه كه خواهيم گفت از ديدگاه علمي ) با " ابليس " به كلي متفاوت است . بدين معني كه" شيطان " را مي توان ، عبارت از همه آن نيروها و موجوداتي دانست كه انسان را به گناه كردن وا مي دارند و يا به طور كلي به نحوي از انحاء در انسان،ايجاد بيماري و مرض مي نمايند . در اين مورد حتي بسياري از روايات اسلامي را ميتوان يافت كه در آنها از ميكروبهاي بيماريزاي انسان نيز با عنوان " شيطان" نام برده شده است و حتي مي توان ايجاد بيماريها عفوني انسان را نيز به نوعي ، ناشي از غلبه شيطان هايي به نام باكتري ، انگل ، قارچ ، ويروس ، و .. به حساب آورد . به اين ترتيب ، ابيات مشهور و زيباي زير : شيطان كه رانده گشت بجز يك خطا نكرد خود را براي سجده آدم رضا نكرد شيطان هزار مرتبه بهتر ز بي نماز كو سجده را بر آدم و اين بر خدا نكرد عليرغم آن كه حاوي مفاهيم عميق در جهت توجه دادن، به خطر بزرگ بي نمازي است ، از لحاظ به كاربردن كلمه " شيطان شايد اندكي اشكال داشته باشد ، چرا كه آن موجودي كه در مقابل آدم (ع) حاضر به سجده نشد ، " ابليس " و يكي از فرشتگان الهي بود ، اما شيطان ها موجودات بسيارمتعددي هستند كه نه تنها با وسوسه هاي شيطنت آميز خود ، باعث ايجادبيماريهاي روحي ( گناهان ) و بيماريهاي رواني ( مثل وسواس ) مي شوند ،بلكه بيماريهاي جسمي ( مانند انواع بيماريهاي عفوني ) را نيز ايجاد ميكنند . به هر تقدير ، شايد بتوان " شياطين " را بعنوان لشكريان بسيارمتعدد " ابليس " تلقي نمود . در شماره هاي اوليه اين مجموعه مقالات از تاثيرنماز بر بيماريهاي مختلف ميكروبي ، از جمله عفونتهاي پوست ، دهان و دندان، دستگاه تنفس ، دستگاه ادراري و .. سخن گفتيم و " كوبندگي " نماز را درمورد شياطين عفونت زا ، در انسان بررسي نموديم . اما نكته اي كه در اين شماره خواهيم گفت ، به بحث “ تعادل ناقل هاي عصبي ” كه در شماره گذشته مورد بررسي قرار گرفت مي باشد. درباره ناقل هاي عصبي با توجه به دانسته هايجديد علمي گفتيم كه تمام بيماريهاي رواني انسان و حتي گناهاني كه مرتكب ميشود ( بيماريهاي روحي ) تماما بر اثر ايجاد تغيير و تحولاتي است كه درمواد شيميايي موجود در دستگاه عصبي او بوقوع مي پيوندد و بررسي كامل پيرامون اين نظريه تحول شگرفي در تمامي عرصه هاي بشري ، اعم از انسان شناسي و فلسفه و روانشناسي و جامعه شناسي و .. ايجاد خواهد كرد ، چرا كهبا اين ديدگاه بوسيله قرص و آمپول و با روش دو دوتا چهار تا مي توان به سراغ مشكلات مزمني كه قرنها بشر را آزرده اند رفت و مثلا ريشه فساد وفحشاء و دروغگويي و حسادت و .. را بدين طريق خشكاند ! اما همانجا اشاره كرديم كه علم بشر تا رسيدن بهروزي كه قادر شود " تعادل ناقل هاي عصبي " را به بهترين شكل در وجودانسانها برقرار سازد ، راه درازي در پيش دارد ، اما آيين مقدس اسلام وبخصوص پيشوايان بزرگ مذهب تشيع ، از قرنها پيش ، ضمن قرار دادن " عدل " دركنار اساسي ترين اعتقاد ديني خود يعني " توحيد " يك جنبه مهم عدل رابرقراري تعادل در وجود انسان دانسته اند و براي برقرار نمودن اين تعادلروشهاي گوناگوني پيشنهاد كرده اند كه در صدر اين روشها " نماز " قرار دارد . در بحث تعادل ناقل هاي عصبي مي توان با يافته هاي امروزي دانش بشر ، از تعادل خارج شدن برخي ناقل هاي عصبي را ( مثلا بافزوني يافتن يك ماده شيميايي نامطلوب ) منجر به ايجاد اختلالات رواني و ياانحرافات در انسان دانست . بدين معنا كه مجموعه اي از " مواد شيميايي نامطلوب " در دستگاه عصبي انسان حضور مي يابند كه او را به يك بيماري رواني مبتلا مي سازند و يا او را به حسادت ، دروغگويي ، بدبيني و .. وادارمي كنند . حال با توضيحي كه در آغاز پيرامون " شيطان" ارائه نموديم مي توانيم با تكيه بر قرآن و روايات معصومين (ع) اين " موادشيميايي بد و نامطلوب " را مصداق ديگري براي " شيطان گ بدانيم ، كه همانعامل تمام بيماريهاي جسمي و رواني و انحرافات و گناهان بشر است . بدين ترتيب عليرغم نقشي كه براي " شيطان " درايجاد بيماريها در انسان ذكر كرديم ، مي توانيم پيرامون آن بخش از مفاهيمقرآني كه به " امراض قلب " اشاره كرده است ، يا آن گروه از آيات شريفهالهي كه به بحث پيرامون تاثيرات شيطان بر انسان پرداخته است ، به دركبهتري با مدد توجهات علمي برسيم و بفهميم كه شيطان از چه راهي ممكن است دردرون انسان بيماري رواني يا روحي ( مرض ) ايجاد كند . در واقع با يافته هاي امروز علم بشر ما مي توانيم نام آن ناقلهاي عصبي نامطلوب و بيماريزا را ، زير عنوان كلي " شياطين" بشناسيم . و اين همان اعتقاد به ظاهر ساده و از مد افتاده ايست كه قرنها ،بشر بدان پايبند بوده است و حتي بيماريهاي رواني مثل اسكيزوفرني را ناشياز تسخير انسان به وسيله شياطين و اجنه دانسته است . اما بديهي است كه علم امروز بشر ، هر روز كه ميگذرد اين شياطين ، يعني همان ناقلهاي عصبي نامطلوب و بسيار ريز را ، ازروشهاي دقيق و پيشرفته علمي ، بهتر و بيشتر شناسايي مي كند و به دام مياندازد و بر خلاف روش گذشتگان كه با جن گيري يا به شلاق بستن بيمارانرواني قصد بيرون راندن اجنه و شياطين از وجود آنها را داشتند ، قصد داردبا روش كاملا علمي ، تيشه بر ريشه شياطين دستگاه عصبي انسان بزند . هر چندكه اين رويا شايد در قرنهاي آينده به تحقق بپيوندد. ولي در اين ميان راه ديگري نيز براي مقابله شديد با اين شياطين درون موجود است و آن “ ايمان مذهبي ” و بخصوص نماز است .(2) نمازگزار واقعي ، هرگز دروغ نمي گويد ، هرگزحسادت نمي ورزد ، هرگز بخل نمي كند ، هرگز دشنام نمي دهد و خلاصه به همين ترتيب از همه حالتهاي نامطلوب رواني و روحي ، كه شياطين دروني در صدد اند اورا بدان گرفتار نمايند ( يعني همان امراض قلب ) ، خلاصي پيدا مي كند ، چراكه “ نماز ” كوبنده شيطان است و به قدرتمندانه ترين شكل ممكن با همه شياطيني كه قصد دارند انسان را دچار بيماريهاي جسمي ، بيماريهاي رواني ويا گناهان و انحرافات ( بيماريهاي روحي ) نمايند ، مقابله مي كند. در اين مورد ، در بعد تاثير نماز بر بيماريهايجسمي از تاثير آن مثلا بر عفونتها ، در بعد تاثير نماز بر بيماريهاي روانيمختلف ، از تاثير آن مثلا بر افسردگي ، اضطراب ، وسواس ، اختلالات شخصيت ،بيماريهاي روان تني و.. در شماره هاي گوناگون اين سلسله مقالات سخن گفتهايم و به اميد ياري خداوند در آخرين نكته از اين مجموعه مقالات ( نكته چهلم ) به تاثير نماز بر بيماريهاي روح ( گناهان ) اشاره مختصري خواهيمداشت . پينوشتها: 1- الصلوه مدحره للشيطان ، فهرست غرر الحكم ، صلاه 2- از برخي آيات قرآن و بسياري از روايات چنين بر مي آيد ، كه " نماز " و" ايمان " را مي توان به صورت دو كلمه مترادف و هم معنا ، به جاي يكديگر به كار برد ، به عبارت ديگر : " نماز عين ايمان و ايمان عين نماز است" . منبع:تبیان اصفهان
-
نماز شب 11 ركعت مي باشد كه به ترتيب زير ادا مي گردد. 4 نماز دو ركعتي مانند نماز صبح به جا مي آوريم و دو ركعت ديگر به نيت نماز شفع و يك ركعت به نيت نماز وتر كه بعد از حمد سه مرتبه سوره ي توحيد و يك مرتبه سوره هاي ناس و فلق خوانده مي شود و دست چپ را در قنوت گرفته و با دست راست 40 مومن را دعا مي كنيم و هفتاد مرتبه استغفار مي كنيم و هفت مرتبه هذا مقام العائذ من النار و سيصد مرتبه العفو ونماز را تمام مي كنيم.
-
در زندگی دنیا، اوج محبت و علاقه و دلدادگی یک شخص نسبت به دیگری را، در محبت مادر، نسبت به فرزندش می بینیم. مادر اگر بخواهد نهایت علاقه خود به فرزندش را ابراز نماید، با دریایی از احساس به فرزندش می گوید: فرزندم تو، تو نور چشم منی. پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز وقتی می خواهد، نور چشم خود را معرفی نماید، با قلبی سرشار از ایمان و دلی لبریز از احساس می فرماید: «جُعِلَ قُرّةُ عینی فی الصَّلاةِ»1 خداوند، نور چشم من را در نماز قرار داده است. این سخن لطیف و زیبا از سرور عالم، حاکی از وجود نور معنوی فراوان در این فریضه ی مهمّ الهی است. در حقیقت می توان گفت: نماز، چون خورشیدی است فروزان که با نور معنوی خود، آسمان وجودمان را نورانی کرده و به مملکت درون ما صفا و جلاء بخشیده است. کلام نورانی خداوند یکتا در قرآن مجید و کلمات گهر بار معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) بیانگر آن است که نماز، دارویی معجزه آسا جهت التیام دردهای بی درمان روحی و روانی است. ولی با کمال تأسف باید گفت: که گاه می شود همین نماز نه تنها به ما آرامش نمی بخشد، بلکه چه بسا از ما سلب آرامش نموده و با شعله ورتر کردن آتش درون، خاطر ما را آزرده می نماید! این آزردگی خاطر بدین جهت است که: ما به هنگام نماز، می خواهیم، نمازی عاشقانه و جانانه به درگاه خداوند بی نیاز تقدیم نماییم، نمازی که در آن حلقه ی جان خود را به دریای محبّت الهی پیوند زده و با دلی لبریز از شور و اشتیاق در پیشگاه خداوند بی همتا، حاضر شویم. ولی با آه و حسرتی برخاسته از جان، باید گفت که: در این لحظه با شکوه، با غول هولناکی به نام حواس پرتی روبرو هستیم. برای مؤمن، حواس پرتی، چون سوهانی است که روح و جان او را می خراشد و فکر و خیالش را آشفته می سازد. در واقع، نماز، چون غنچه ای است زیبا، که در انتظار شکفتن است و اگر قرار است که گل کند و با عطر دلربای خود، فضای روح ما را خوشبو کند، باید موانعی که سر راه آن سبز شده اند، شناسایی و برداشته شوند. در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می شود و قلب را وارونه می سازد.» ما در این نوشتار برآنیم که، به بیان مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز بپردازیم تا با شناختن این عوامل، بتوانیم کمر همت را بسته و با تمام قوا، به جنگ این عوامل مخرب که چهره ی زیبای نماز را در نظر ما، مخدوش و زشت نموده است، برویم. عوامل حواس پرتی در نماز: 1) دل بستگی به دنیااز مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز، دل بستگی به دنیا و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. به هنگام نماز، ما باید به طور کل خود را از دنیا جدا نموده و دنیا را با تمام زشتی ها و زیبایی هایش، خوشی ها و ناخوشی هایش، به حال خود رها نموده و با تمام وجود خود را در محضر خداوند بی همتا دیده و صفحه ی قلب خود را در اختیار آن معشوق واقعی قرار داده و تنها به او دل بسته و با او باشیم. ششمین اختر تابناک آسمان ولایت امام صادق(علیه السلام) در کلامی زیبا و دلنشین در این باره می فرماید: (هنگام نماز، از دنیا و آنچه در آن است، مأیوس شو و تمام هدف و توجه ات به خدا باشد و یاد روزی باش که در برابر عدل الهی قرار می گیری.)2 خداوند مهربان در کلام نورانی خود دنیا را به عنوان بازیچه معرفی نموده و به زیبای می فرماید: «اِنَّما الحیوةَ الدُنیا لعبٌ وَ لَهوٌ» 3 همانا زندگی دنیا، بازیچه و سرگرمی است. حال که دنیا، بازیچه و سرگرمی است، ما باید هوشیار باشیم که دنیا ما را به بازی نگرفته و با ناز و عشوه گری و با رزق و برق خیره کننده ما را سرگرم خود نکند. در عالم تشبیه، می توان گفت: دنیا چون تازه عروسی است که خود را به انواع زینتها آراسته و با ناز و عشوه و طنازی از ما دلربایی می کند و ما نیز با دیدنش عاشق دلباخته ی او گشته و چون عاشقی مجنون در راه وصلش می کوشیم، غافل از این که خدا از هر زیبایی، زیباتر است. ما زیبایی خدا را ندیده ایم که به زیبایی دنیا دل بسته ایم، زیبایی او در حدّی است که اگر کسی به آن دست یابد، به هیچ قیمتی حاضر نیست، لحظه ای در زندگی، بدون خدا باشد. ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند. ناگفته نماند دنیای پست و فرومایه، ارزش آن را ندارد که به هنگام نماز فضای روح خود را با فکر و خیال آن آلوده سازیم و به خسارتی فراوان که جدایی قلب و جانمان از دریای بی کران رحمت الهی باشد، گرفتار شویم. سرور گرامی اسلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در یکی از وصایای نورانی خویش به امیر بیان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) می فرماید: (یا علی: «اِنَّ الدُنیا لو عدلت عندالله تَبارک و تعالی جُناحَ بَعوضهً لَما سقی الکافِرَ منها شربهً مِن ماءِ.»)4 ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند. در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: «القَلبُ حَرَمُ الله فَلا تُسکِن حَرَم اللهَ غَیرَالله»5 قلب حرم خداست، در حرم خدا غیر خدا را جای نده. پس اگر ما در پی نمازی عاشقانه به درگاه محبوب واقعی خویش هستیم باید خانه قلب را به صاحب اصلی آن که خدا باشد واگذار نموده و به طور کل محبّت دنیا را از آن زدوده و محبّت خدا را در آن جای دهیم. پیدا کردن گمشده در نماز دل بستگی به دنیا، به اندازه ای خطرناک است که در اثر آن ممکن است کم ارزش ترین مال آن هم برای ما دردسر درست کند.«نقل می کنند شخصی به نام ابوالعباس جوالیقی روزی جوالی(کیسه ای) را به کسی داد و فراموش کرد به چه کسی داده و هر چه فکر کرد به یادش نیامد. روزی به نماز ایستاده بود، که ناگهان یادش آمد که جوال را به چه کسی داده است. به مغازه رفت و به شاگرد خود گفت: یادم آمد که جوال را به چه کسی داده ام. شاگردش گفت: چگونه یادت آمد؟ ابوالعباس گفت: در نماز بودم که ناگهان یادم آمد. شاگرد گفت: ای استاد، پس شما نماز نمی خواندی، جوال پیدا می کردی. ابوالعباس از این سخن چنان تحت تأثیر قرار گرفت که کار را رها کرده و به تحصیل علم و تهذیب نفس پرداخت و به جایی رسید که تفسیری از خود به یادگار گذاشت.)6 ما به هنگام نماز، می خواهیم، نمازی عاشقانه و جانانه به درگاه خداوند بی نیاز تقدیم نماییم، نمازی که در آن حلقه ی جان خود را به دریای محبّت الهی پیونده زده و با دلی لبریز از شور و اشتیاق در پیشگاه خداوند بی همتا، حاضر شویم. ولی با آه و حسرتی برخاسته از جان، باید گفت که: در این لحظه با شکوه، با غول هولناکی به نام حواس پرتی روبرو هستیم. برای مؤمن، حواس پرتی، چون سوهانی است که روح و جان او را می خراشد و فکر و خیالش را آشفته می سازد. در پایان این مطلب تذکر این نکته ضروری است که از دیدگاه خداوند متعال، دنیایی پست و مذموم است که انسان آن را به عنوان هدف در زندگی خود تلقی نموده باشد؛ به گونه ای که تمام تلاش و همّتش را صرف دستیابی به آن نماید. ولی اگر دنیا پلی باشد برای رسیدن به آخرت به گونه ای که آن را وسیله ای بداند برای امرار معاش و اداره ی امور زندگی و نه بیشتر، این دنیا نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح و پسندیده است و لذا ما شاهدیم که در روایات معصومین(صلوات الله علیهم أجمعین) به شدّت با ترک دنیا و عزلت نشینی مخالفت شده است. دل بر این پیرزن عشوه گر دهر مبند کاین عروسی است که در عقد بسی داماد است 2) آلودگی به گناهان یکی دیگر از عوامل مهمّ حواس پرتی در نماز، آلودگی به گناه است؛ زیرا انسان زمانی می تواند قلب و روحش را متوجه آن قدرت بی همتا نماید، که فضای ذهنش به جای دیگر متوجه نباشد، در حالی که انسان گنهکار دائماً فکرش با گناهان مأنوس است و همواره به آنها فکر می کند و لذا طبیعی است که در نماز به بلاء حواس پرتی مبتلا شود. مضافاً بر اینکه انسان زمانی می تواند به چیزی توجه کند که با آن مأنوس باشد و از بودن با آن لذت ببرد، در حالی که گناه این اُنس معنوی را بر هم زده و با طعم تلخش، ذائقه ی روحمان را تلخ می کند، نتیجه این تخلی چیزی نیست جز لذت نبردن از عبادت و نماز و در نهایت افتادن در چاله ی حواس پرتی. در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می شود و قلب را وارونه می سازد.»7 این روایت زیبا بیانگر این مطلب است که: انسان گنهکار در اثر وارونه شدن قلبش از دریای رحمت الهی بی نصیب گشته که نتیجه ی آن چیزی نیست جزء محرومیت از لذّت عبادت. البته ناگفته نماند اینکه می بینیم انسان، در منجلاب گناه گرفتار شده و نمی تواند از لذّت ساختگی آن دست بردارد، بدین خاطر است که ذائقه ی روحش طعم شیرین و لذت بخش خلوت با خدا را نچشیده است و الا هرگز حاضر نمی شد که این لذّت معنوی را به آسانی به تاراج گذاشته و در مقابل، لذّت گناه را به جان و دل خریداری نماید. نماز، چون غنچه ای است زیبا، که در انتظار شکفتن است و اگر قرار است که گل کند و با عطر دلربای خود، فضای روح ما را خوشبو کند، باید موانعی که سر راه آن سبز شده اند، شناسایی و برداشته شوند گوهرشاد خانم و جوان عاشق گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد، پیش از ساختن مسجد به دست اندرکاران گفت: از محل آوردن مصالح ساختمانی تا مسجد برای حیوانات باربر ظرفهای آب و علف بگذارید، مبادا حیوانی در حال گرسنگی و تشنگی بار بکشد. از زدن حیوانات پرهیز کنید، ساعات کار باید معین باشد و مزد مطابق زحمت داده شود و...گوهرشاد خانم، بیشتر وقتها خود جهت هدایت و سرکشی حاضر می شد و دستورات لازم را می دارد. روزی یکی از کارگران به طور ناگهانی چشمانش به صورت او افتاد و در اثر همین نگاه، آتش عشق در وجودش شعله ور گشته و عاشق دلباخته ی او شد؛ اما در این باره نمی توانست چیزی بگوید تا اینکه غم و غصه ی فراوان او را مریض کرد. به خانم گزارش دادند که یکی از کارگران که با مادرش زندگی می کرد مریض شده است. بعد از شنیدن این ماجرا خانم به عیادتش رفت و علّت را جویا شد. مادر کارگر جوان گفت: او عاشق شما شده است. خانم با اینکه عروس شاهزاده بود، اما هیچ ناراحت نشد! به مادر جوان گفت: باشد، وقتی من از همسرم جدا شدم با او ازدواج می کنم ولی به شرط اینکه مهریه من را قبل از ازدواج بپردازد و آن این است که چهل شبانه روز در محراب این مسجد نیمه کاره عبادت کند. جوان پذیرفت، چند روز از پی عشق او عبادت کرد؛ ولی با توجّه خاص امام رضا (علیه السلام) حالش تغییر یافت. پس از چهل روز از حالش جویا شد، جوان به فرستاده ی خانم گفت: به خاطر لذّتی که در اطاعت و بندگی خدا یافتم، از لذت نفس شهوانی پرهیز کرده ام.8 اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذّت نفس، لذّت ندانی
-
نماز و میدان مغناطیسی بدن انسان هارولدبور از دانشگاه ییل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده، به وجود میدان مغناطیسی در اطراف موجود زنده پی برد.او با توجه به یک مولد الکتریکی که در آهنربا در داخل سیم پیچ دوران می کند و جریان تولید میکند، سمندری را در یک ظرف آب نمک قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند. الکترودهایی که در این ظرف وجود داشتند و به یک گالوانومتر حساس متصل شده بودند، یک جریان متناوب را نشان می دادند. زمانی که بور این آزمایش را بدون سمندر انجام داد،گالوانومتر هیچ جریانی را نشان نداد. این بدان معنا بود که در اطراف موجود زنده میدانی وجود دارد که خاصیت مغناطیسی هم دارد. بور این وسیله را بر روی دانشجویان داوطلب خود امتحان کرد و مشاهده نمود که این میدان در بدن انسان هم وجود دارد وکاملا تابع رویدادهای اساسی زیست شناختی بدن است. او این میدان را حیاتی نامید چون هرگاه حیات از بین برود،میدان حیاتی هم از بین میرود. به گونه های که یک سمندر مرده که در دستگاه بود هیچ پتانسیلی به وجود نمی آورد. تشکیل میدان مغناطیسی بدن همانگونه که می دانید، در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها در بدن ما یک میدان تشکیل می شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود می آید. امواج مغزی دستگاه موج نگار مغز چهار نوع منحنی از امواج مغزی را ارائه میدهند که عبارتند از: آْلفا، بتا، دلتا و تتا. ریتمهای دلتا کندترین امواج مغزی با تناوب از 1تا3 دور در ثانیه بوده و اغلب در خواب عمیق ظاهر می شوند. به نظر میرسد که ریتمهای تتا که دارای تناوب 4تا7دور درثانیه می باشند به خلق و خوی بستگی داشته باشد. ریتمهای آلفا از 8تا 12 دور در ثانیه، در اوقات تفکر، تامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس و توجه قطع می شوند و بالاخره ریتمهای بتا با تناوب 13الی22 دور در ثانیه،ظاهرا منحصر به نواحی جلوئی مغز، یعنی جایی که فعالیتهای پیچیده مغزی رخ می دهد می باشند. امواج آلفا امواج بسیار مهمی هستند که بوسیله هانسبرگر آلمانی کشف شدند و به گفته وی با نوعی هوشیاری و خوداگاهی معطوف به درون ظاهر می شوند تغییرات فیزیولوژی مهمی در بدن ایجاد می کنند مثل تمرکز و یادگیری. میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر حتما تا به حال در باره خطرات گوشیهای موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاهای برق چیزهایی شنیده اید.بنابر تحقیقات پروفسور لای امواج مغناطیسی که از نیروگاهای برق یا وسایل برقی مثل سشوار و ریشتراش برقی و... ساتع می شود به دی ان ای سلولهای مغزی آسیب میرساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می برد. میدانهای مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به دی ان ای مغز اثر منفی دیگری به بدن دارند. این میدان ها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می شوند. همانطور که میدانید نزدیک به 70%از بدن مارا آب فراگرفته و مولکولهای آب به صورت دوقطبی هستند و زمانی که ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیریم، این مولکولها در جهت آن میدان قرار می گیرند و این پدیده باعث می شود نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد. علاوه بر عوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می شوند اختلال در میدان بدن ایجاد شود. مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب در اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسیته ساکن در بافتهای بدن ذخیره میشوند و میدانی که در اطراف این بارها بوجود می آیند در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر و دستها و قسمت مچ یابه پایین است و در بین این سه قسمت، سر اهمیت ویژه ای دارد چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل درمیدان مغناطیسی مغز باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز می شوند. به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم.مثل موبایل یا سشوار و غیره.اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدانی بسیار قوی هستیم و آن میدان مغناطیسی زمین هست. عوامل داخلی اغتشاش در میدان بدن ما هم فعالیتهای حیاتی و اجتناب ناپذیری هستند که در تمام طول عمر ما در جریان هستند پس چگونه میتوان باعث خلل این اثرات سو که باعث اختلال در بدن ما و بیماریهایی مثل سرطان می شوند را خنثی کرد؟ در اینجاست که باید گفت خداوند راه حل تمام این سوالات را در یک عمل ساده که امکان آن برای همه افراد وجود دارد و بیش از چند دقیقه هم وقت نمی برد و هیچ ضرری هم ندارد به انسان هدیه داده و آن نماز است. نماز و میدان مغناطیسی آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود. یکی از نکات بسیار جالبی که پروفسور بور به آن دست یافته بود این بود که دریافته بود که در بدن تمام دانشجویان مؤنث ماهی یکبار تغییر ولتاژ شدید ایجاد می شود و میدان بدن به منظمترین حالت خود می رسد و به همین دلیل است که زنان نیازی ندارند در این مدت نماز بخوانند. اخیرا هم کشف شده است که علت اینکه قلب زنان منظم تر و قویتر از مردان میزند و دلیل آن همین تغییر ولتاژ هست. نماز و بارهای الکتریکی همانطور که قبلا اشاره شد بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سو دارند. و این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند و باید هرچه سریعتر از آن نواحی دور شوند. به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد استفاده از یک ماده رساناست که سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار آب است و جالب اینجاست که آب هرچه خالص تر باشد سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این اثر را ندارد. نماز و امواج مغزی با دفع بارهای زائد بدن در وضو امواج مغزی در ایده الترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آلفا را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.