لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'نه؟'.
3 نتیجه پیدا شد
-
[align=justify] نوروز یعنی چه؟ به نظر من آنچه كه ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یكی از زیباترین و شایسته ترین كارهایی است كه می شود با یك مراسم تاریخی و سنّتی انجام داد. اوّل سال شمسی ما ایرانیها، - یعنی اوّل بهار - عید نوروز است. اوّلاً ملت ایران افتخار دارد كه سال شمسی او هم سال هجری است؛ یعنی همچنان كه سال قمری ما از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و علی آله الصّلاه والسّلام است، سال شمسی ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه ملتهای مسلمان برای سال شمسی خود، از سال میلادی استفاده می كنند؛ ولی ما ایرانی ها، هجرت نبیّ اكرم را، هم مبدأ سال قمری قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسی. این، مطلب اوّل كه به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقه ایرانی به تعالیم مقدّس اسلام و به آثار مطهّر و مقدّس نبوی است. در ضمن، اوّل سال را اوّل فصل بهار انتخاب كرده ایم، در حالی كه مسیحیان، اوّل زمستان را اوّل سال قرار می دهند! البته فرق آنها با ما این است كه ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخّصی ندارد و یك مطلب حدسی است؛ در حالی كه هجرت نبیّ مكرّم اسلام، از نظر تاریخی كاملاً دقیق و مشخّص است. به هر حال ما اوّل بهار را اوّل سال خودمان قرار داده ایم كه این هم یك ذوق و سلیقه ایرانی است. اوّل بهار، اوّل رویش طبیعت، اوّل بیداری باغ و راغ و بوستان و اوّل بالندگی همه موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است كه وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است. ● برخورد اسلام با سنت های قبل از اسلام اسلام با سنّتهایی كه از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار می كند. اوّلاً بعضی سنّتهای غلط را به كلّی از بین می برد و نابود می كند؛ چون سنّتهای درستی نیست. مثل این كه عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمی داشتند، یا بیشتر ملتهای غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت می كردند! اسلام این سنّت را به كلّی از بین برد؛ چون به كلّی غلط بود. ثانیاً اسلام بعضی از سنّتها را از بین نبرده است. كالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض كرده است؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را كه ملاحظه می كنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، محتوای شرك بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرك آلود، خالی و از محتوای توحید پر كرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و ارباب ادّعایی و پنداری بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مركز عالم وجود - یعنی حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض كرد.اسلام در بسیاری از مواقع، با سنّتها این كار را می كند. مردم ما عین همین كار را با نوروز كردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض كردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حكومتهای استبدادی قبل از اسلام بود! به همین خاطر است كه »نوروز باستانی«، »نوروز باستانی« می گویند! »نوروز« اش خوب است، ولی« باستانی« اش بد است! »باستانی« یعنی این كه همه این جشنهای دوره سال - مثل جشن »نوروز«، یا جشن »مهرگان«، یا جشنهای دیگری نظیر »خردادگان«، »مردادگان« و جشنهای گوناگونی كه قبل از اسلام بوده است - در خدمت حكومتهای استبدادی و سلطنتهای پوسیده دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض كردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است. نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّل تحویل سال كه می شود، مردم دعا می خوانند، »یا محوّل الحول والاحوال« می گویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع می كنند، توجّه خود را به خدا زیاد می كنند. این، ارزش است. ثانیاً نوروز را بهانه ای برای دید و بازدید و رفع كدورتها و كینه ها و محبّت به یكدیگر قرار می دهند. این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صله رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. .. نوروز را نگه داشتند، محتوای آن را كه غلط بود، به محتوای صحیح و درست تبدیل كردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه ایرانی مسلمان است. ● نوروز به چه معناست؟ نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروف »معلّی بن خنیس(۱)» - به این نكته توجّه شده است. معلّی بن خنیس در كنار امام صادق علیه الصّلاه والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّی بن خنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت می رود؛ اتفاقاً روز »نوروز« بوده است - در تعبیرات عربی، »نوروز« را تعریب می كنند و »نیروز« می گویند حضرت به او می فرمایند : »أتدری ماالنیروز؟« آیا می دانی نوروز چیست؟ بعضی خیال می كنند كه حضرت در این روایت، تاریخ بیان كرده است! كه در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور می فهمم كه حضرت، »روز نو« را معنا می كنند. منظور این است: امروز را كه مردم، »نوروز« گذاشته اند، یعنی روز نو! روز نو یعنی چه؟ همه روزهای خدا مثل هم است؛ كدام روز می تواند »نو« باشد؟ شرط دارد. روزی كه در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی كه شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقّق كنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال می زنند و می فرمایند: آن روزی كه جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی كه حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - كشتی خود را به ساحل نجات رساند، »نوروز« است؛ روز نویی است و داستان تازه ای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی كه قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی كه قرآن برای بشر نازل می شود، مقطعی در تاریخ است كه برای انسانها روز نو است - روزی هم كه امیرالمؤمنین علیه السّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.... بحث این است كه هر روزی كه این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و »نوروز« است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد. ● پیروزی انقلاب هم نوروز است من حالا به شما عرض می كنم. روزی كه انقلاب پیروز شد »نوروز« است، روز نویی بود. روزی كه امام وارد این كشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه نبرد - علیه نظامیانی كه از »ناتو« و »ورشو« و امریكا و شوروی و خیلی از مراكز دیگر قدرت تغذیه می شدند - روز پیروزی جوانان ما - با ایمانشان - بر آنها »نوروز« است؛ روز نو است. ● چگونه نوروز داشته باشیم؟ حال اگر شما می خواهید روز اوّل فروردین را هم برای خودتان روز »نو« و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است كه كاری كنید و حركتی انجام دهید؛ حادثه ای بیافرینید. آن حادثه در كجاست؟ در درون خود شما! »یا مقلّب القلوب والابصار. یا مدبّراللیل والنّهار. یا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال«. اگر حال خود را عوض كردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشان تر كنید، حقیقتاً برای شما »نوروز« است. اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهّر بهترین جوانان این ملت را - كه در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل كنید، برای شما »نوروز« است. ۲ پی نوشتها: ۱). بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۹ ۲) ۱/۱/۷۷ [/align]
-
مراکشی ها عادت به خوردن میوه و چای بعد از صرف غذا دارند؛ عادتی که شاید کم وبیش در میان ایرانی ها هم وجود داشته باشد. مصرف میوه بعد از غذا مدتی است که به وسیله گروهی از متخصصان مورد انتقاد قرار گرفته است ... این افراد معتقدند که چون میوه دارای قند ساده است و قندهای ساده نیاز به هضم چندانی ندارند و به سهولت جذب می شوند پس مصرف آن بلافاصله بعد از غذا باعث می شود قند مدتی در معده باقی بماند و تخمیر شود و در نتیجه علایم سوءهاضمه مثل ورم و ناراحتی های گوارشی در فرد به وجود بیاید. از نظر علمی این تفکر چندان تأیید نمی شود زیرا ماندگاری قند در حد معمول در معده ضرورتا فرآیند تخمیر را در پی ندارد و در ضمن ما در فرهنگ خود غذاهایی را داریم که یکی از اجزای آن میوه است یا به آن قند ساده اضافه می شود مثل خورش به، آلبالوپلو، شیرین پلو، شیربرنج یا شله زرد که مصرف هیچ یک از آنها در حالت عادی با مشکل همراه نیست. اگر میوه را به عنوان دسر در نظر بگیریم، مشروط بر آنکه حجم غذا بنا به استفاده از دسر کمتر شده باشد مصرف میوه بعد از غذا بد نیست اما با مصرف بلافاصله چای بعد از غذا ترکیبات پلی فنولی موجود در آن جلوی جذب عناصر دوظرفیتی به خصوص آهن گیاهی یا دارویی را می گیرد در حالی که جذب آهن موجود در منابع حیوانی نظیر گوشت به واسطه مصرف چای مهار نمی شود. البته خوردن همزمان میوه و چای بعد از غذا از آنجا که میوه ویتامین c دارد و جذب آهن را بیشتر می کند، درست نیست. از این رو، به خانم هایی که در سن باروری هستند یعنی ۱۳ تا ۵۰ سال سن دارند، توصیه می کنم که فاصله ای حدودا ۲ ساعته را بین مصرف چای و غذا رعایت کنند. دکتر تیرنگ نیستانی دانشیار انستیتو تحقیقات تغذیه کشور و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
-
از رنگ سفید استفاده کنیم یا نه؟ ● رنگ سفید هم جذابیتهای فراوانی دارد سفید، بسیار بیشتر از آنچه تصور کنید شخصیت دارد، نور را افزایش میدهد و فضا را جادار، تمیز، آرام و اندیشمندانه نشان میدهد. نظر افراد نسبت به دیوارهای سفید یا کاملا مثبت است یا کاملا منفی. از آنجایی که سفید با هر رنگی جور میشود، برای خانه هایی که به معرض فروش گذاشته شده اند یا آپارتمانها، رنگی بی ضرر هستند. آنچه موجب شهرت منفی رنگ سفید به عنوان رنگی خسته کننده و خنثی شده است، برخورد غیر خلاقانه با آن است. سفید، نور را افزایش میدهد و فضا را جادار، تمیز، آرام و اندیشمندانه نشان میدهد. این رنگ بهترین زمینه را برای آثار هنری متهورانه و مبلمان معاصر فراهم می آورد (دلیل سفید بودن دیوار موزه های هنر معاصر نیز همین است). از طرفی، سفید، بسیار بیشتر از آنچه تصور کنید شخصیت دارد. کارخانه های رنگ سازی معتبر مجموعه ای از رنگ سفید تولید میکنند که از سفید قهوه ای گرفته تا سفید صورتی و سبز در آن دیده میشود. این رنگها پس از استفاده بر دیوار، سفید به نظر میرسند اما ته رنگی سرد یا گرم دارند. رنگ آمیزی دربها، قاب دربها، حاشیه دیوارها یا هر آرایه دیگری با رنگی متضاد، این ته رنگها را به جلوه در خواهد آورد. اگر برای این منظور از سفید خالص استفاده شود، دیوارهایی با رنگ سفید-بژ تیره تر به نظر رسیده و دیوارهایی به رنگ سفید سرد، تر و تازه تر به چشم می آیند. اما مراقب باشید، آرایه های سفید ساده و براق، با سفید شکری یا با ته رنگ کرم، موجب میشود که دیوارها کثیف به نظر برسند. حتما قبل از رنگ آمیزی تمام دیوارها، یک تکه بزرگ دیوار و حاشیه آن را با رنگهای انتخابی خود رنگ کرده و نتیجه را امتحان کنید. رنگهایی چون عاجی، شکری، شیری و مانند اینها هم از دسته رنگهای سفید محسوب میشوند و دارای حال و هوایی رمانتیک هستند. ● بافتها و لایه های متعدد دکوراسیون سفید در سفید، حال و هوایی طبیعی و خالص ایجاد میکند که به خصوص برای فضایی که مختص اسراحت و آرامش است، بسیار مناسب است. هنگامی که تمام سطوح و جزئیات اتاق به رنگ سفید باشند، روشنایی و پاکی آن موجب میشود که چشم بر بافت و شکل اشیاء متمرکز شده و حتی اشیاء معمولی هم مانند آثاری هنری به نظر برسند. هر نوع بافت خاص، از سطح صیقلی چینی گرفته تا گچ مات، پارچه های ابریشمی و نخی، نور را به شکلی خاص منعکس میکنند و تضادی که چشم به دنبال آن است را به وجود می آورند. شما میتوانید از درجات مختلف سفید، مانند سفید گرم-با ته رنگ نارنجی، زرد، بژ- و سفید سرد- با ته رنگ خاکستری یا آبی- هم استفاده کنید. رنگهایی چون عاجی، شکری، شیری و مانند اینها هم از دسته رنگهای سفید محسوب میشوند و دارای حال و هوایی رمانتیک هستند. واضح است که هیچ اتاقی در واقعیت نمیتواند صد در صد سفید باشد. گیاهان خانگی، شومینه، تابلوهای نقاشی و لوازم کوچک نه تنها رنگ را به اتاق می آورند، بلکه حالت بیش از حد خنثی و درمانگاه مانند فضا را هم از بین میبرند. این تضادها تنها موجب افزایش زیبایی اتاقهای تمام سفید میشوند. رنگهای خنثی شامل انواع قهوه ای، بژ، خاکستری، سیاه و همچنین زیتونی، آبی خاکستری و خاکستری سبز هستند. ● افزودن رنگهای خنثی یک اتاق سفید کا وسایل سفید پر شده باشد، تا حد زیادی افراطی به نظر میرسد، اما اگر به این فضا بافتهایی طبیعی و مقداری رنگ خنثی اضافه شود، سفید به پس زمینه ای تمیز و صاف برای ایجاد احساس آرامش و تمدد اعصاب مبدل میشود. رنگ سفید صحنه را برای ایجاد حال و هوایی امروزی و مدرن آماده میکند، از طرفی برای تزئین فضا به شکل ییلاقی هم مناسب است. برای رسیدن به این کیفیت، هنگام انتخاب مبلمان، قاب عکس و خرده ریزها از چوب در رنگهای مختلف آن، استفاده کنید. اگر کف اتاق پارکت است، آنرا تا حد امکان خلوت نگه دارید، از قالیچه های کوچک یا حصیر استفاده کنید. برای قرار دادن وسایل اضافه، از سبدهای درشت بافت استفاده کرده و اشیا فلزی زمخت و صیقل نیافته را هم از یاد نبرید. برای اینکه حال و هوای سفید اتاق از بین نرود، این اشارات رنگی را مختصر و پراکنده به کار ببرید. رنگهای خنثی شامل انواع قهوه ای، بژ، خاکستری، سیاه و همچنین زیتونی، آبی خاکستری و خاکستری سبز هستند. ▪ نکته: آیا اصولا استفاده از رنگ سفید عملی است؟ اگر رنگ سفید را دوست دارید اما به علت داشتن چند کودک در خانه، به آن فکر نکرده اید، استفاده از آن را کنار نگذارید. دیوارهایی که با رنگ قابل شستشو یا با رنگ کوره ای رنگ شده باشند، به سادگی تمیز میشوند و روکش مبل از کتان سفید قابل شستشو، نه تنها فضا را خلوت و تمیز نگه میدارد، بلکه شستشوی آنها از روکشهای رنگین بسیار ساده تر است و در صورت لک شدن،به سادگی با مواد سفید کننده به شکل اول باز میگردد. ● تغییر فضا با رنگ اگر مدام دکوراسیون منزل را تغییر میدهید و علاقه دارید با تغییر رنگ پرده، روتختی و روکش مبلها، رنگ غالب بر منزل را تغییر دهید، سفید میتواند انتخاب خوبی باشد. به این ترتیب شما با حفظ هماهنگی کل منزل میتوانید با هزینه کمتر، قطعاتی به رنگهای تازه را به اتاقها بیافزایید