رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'چرا'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

  1. خیلی از ماها وقتی می خوایم یه چیزی یاد بگیریم از فلش کارت ها استفاده میکنیم، حالا چه برای یادگرفتن فرمول های پیچیده ریاضی باشن و چه هر موضوع دیگه... این فلش کارت ها می تونن با شکل دادن یک رابطه نظیر به نظیر بین دو چیز توی ذهن ما به ما کمک کنن تا در زمان نیاز معادل مناسب برای هر چیزی رو پیدا کنیم و ازش استفاده کنیم. مثلا وقتی کسی حالمون رو میپرسه این رابطه به ما میگه که باید از کلمه ای مناسب در مقابل استفاده کنیم که امروزه اکثرا با «متشکرم» ختم بخیر میشه! J چالش یاد گرفتن یک زبان خارجی می تونه از طریق همین رابطه نظیر به نظیر تا حدودی حل بشه ولیکن مشکل جایی بروز می کنه که بخوایم یجوری بغیر از امتحان دادن از قابلیت هامون بهره بگیریم و اونموقع این شکل از فراگیری برای شکل دادن رابطه نظیر به نظیر باعث کم شدن سرعت عملکردمون میشه و جمله بندی هارو جوری در ذهن ما تداعی می کنه که انگار زبان از یک مشت لغت مجزا از هم تشکیل شده اند. اینو میشه از نحوه ترجمه کردن مطالب توسط افراد تازه کار متوجه شد که باعث میشه مطلب نهایی کمی گنگ باشه، این در صورتیه که مطلب اصلی خیلی رسا و واضح توضیح داده شده! از طرفی در مکالماتمون هم در زمان گوش دادن برقرار کردن این روابط نظیر به نظیر خیلی زمانبر خواهند بود و در مقابل برای پاسخگویی هم بایستی دوباره این روابط رو بصورت معکوس استفاده کنیم که باعث میشه لحن صحبت کردن ما بگونه ای بنظر برسه که غیر عادی باشه و حتی بدتر از اون از کلمات نا مناسبی استفاده کنیم. بهمین دلایلی که خدمتتون عرض کردمه که اکثر فرهنگ های لغت معروف ضمن تعریف معنی کلمه از اون توی یک جمله در زبان اصلی آن استفاده می کنند و کلمات هم معنی آنرا نیز قید می کنند و حتی گویش آنرا نیز با استفاده از نشانگر های آواشناسی بیان می کنند تا از اینگونه مشکلات بکاهند. اما حالا با وارد شدن گوشی های هوشمند به زندگی همه ما استفاده از اینگونه اطلاعات خیلی راحت تر شده و میتونیم با دریافت یک عکس رابطه هارو بهتر درک کنیم و یا با گرفتن یک ویدئو یا لینک یک وبسایت خیلی سریع به منابع مورد نظر برای درک مطالب دست پیدا کنید. هنوز سرویسی که همه اینهارو همزمان ارائه کنه خیلی باب نشده ولیکن شاید بتونیم به سرویس آموزش زبان از راه دور رنگی رنگی بعنوان اولین در نوع خودش یاد کنیم که بدون در نظر گرفتن دستگاهی که دارید ازش استفاده می کنید اطلاعات مورد نیاز رو در اختیارتون قرار میده تا بتونین براحتی از تکنولوژی های روز به نفع خودتون استفاده کنید. باشد که با همسان سازی های بیشتر مشکلات استفاده از برند های متفاوت از میان برداشته بشن و استفاده از سرویس هایی این چنینی برای همه آسونتر بشه! منبع: Goorcan.com
  2. irsalam

    چرا خون دماغ می شویم؟

    چرا خون دماغ می شویم؟ شایعترین محل خونریزی دماغ در كودكان و جوانان قسمت قدامی تیغه بینی است. خوشبختانه خونریزی این ناحیه را میتوان به آسانی كنترل كرد. مشكلترین و پیچیدهترین محل خونریزی در قسمت پشتی جدار خارجی و تیغه وسط بینی در اشخاص مسن است. این نوع خونریزی، براحتی كنترل نمیشود و گاهی نیاز به اقدامات تخصصی در بیمارستان دارد. مقدار زیادی مایع لزج در بینی ترشح میشود. این ماده، هوایی را كه تنفس میكنیم، مرطوب میشود. با بالا رفتن سن و پیر شدن، رطوبت بینی به خشكی میگراید. غشای ظریف داخل بینی خشك و شكننده شده و موجب میشود كه سیاهرگها و سرخرگها ترك بردارد و با كمترین فشار دچار خونریزی شود. گاهی بالا كشیدن ساده بینی یا عطسهای ملایم، میتواند به خون دماغ منجر شود. علل خونریزی متنوع است. علل ممكن است موضعی باشد و در اثر آسیب وارده به بینی ایجاد شود، مانند دستكاری بینی با انگشت، انحراف تیغه بینی، استفاده از اسپریهای مخصوص بینی، استفاده طولانیمدت از اكسیژن و گاهی سرطان بینی. گاهی علت موضعی نبوده و اختلالی در سطح عمومی بدن وجود دارد كه خود را با خونریزی از بینی نشان میدهد. بیماران فشارخونی با افزایش فشارخون ممكن است دچار خونریزی از بینی شوند. بیماریهای دیگری كه ممكن است با خونریزی از بینی همراه باشد، شامل اختلالات انعقادی (هموفیلی)، نارسایی مزمن كلیه یا سرطان خون است. اگر شیء خارجی در بینی فرو برود ترشحات بدبو همراه با خون خارج میشود. این شكل از خونریزی از بینی را باید در بیمارستان و تحت تدابیر خاص معالجه كرد. باید جسم خارجی را خارج كرده و گاهی كار به جراحی و برداشتن بافت مرده و آسیبدیده میكشد. مصرف داروهای ضدانعقاد كه موجب رقت خون میشود، باعث اشكال در توقف خونریزی خواهد شد. همچنین ممكن است موجب خونریزی مكرر از بینی شود. از جمله این داروها میتوان به آسپیرین، وارفارین، انواع داروهای مسكن همچون بروفن، پیروكسیكام، دیكلوفناك و ایندومتاسین اشاره كرد. افرادی كه وارفارین مصرف میكنند به محض مشاهده خونریزی از هر ناحیهای از بدن باید به پزشك مراجعه كنند. خونریزی در این افراد نشانی از مسمومیت با وارفارین است. خونریزی مكرر از یك سوراخ بینی، بخصوص زمانی كه با انسداد همان سوراخ بینی همراه باشد باید بررسی كامل شود. چون ممكن است ضایعات بدخیم درون بینی باعث خونریزی شود. اولین اقدام در برخورد با فردی كه دچار خونریزی است اطلاع به اورژانس (115) برای انتقال بیمار است. دقت كنید كه خونریزی از بینی ممكن است شدید بوده یا شدید شود و بیمار را تا مرز شوك پیش ببرد. برای بند آوردن یا كنترل نسبی خونریزی روشی كه براحتی قابل انجام است فشردن قدام بینی با انگشت شست و انگشت میانی است. پس از كنترل خونریزی در اورژانس، باید برای پیگیری به متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه كرد. بیمارانی كه خوندماغ شدهاند و تحت درمان با وارفارین هستند یا داروهای مسكن استفاده میكنند، در مورد قطع یا ادامه مصرف باید با پزشك خود مشورت كنند. گردآوری : گروه سلامت سیمرغ
  3. طبق یافته های روانشناسی حدود 75% از اوقات روز ما صرف ارتباطات انسانی میشود و بر همین مبنا کیفیت زندگی هر شخص بستگی به کیفیت ارتباطات او با دیگران دارد. ارتباط عامل گسترش روابط صمیمی است و مشکلات و اختلافات مربوط به ارتباط و صمیمیت از دیگر موضوعات اصلی و محوری زوجهای آشفته قلمداد می شوند. نابسامانی کمبود مهارتهای ارتباطی با بسیاری از مشکلات زوج ها ارتباط دارد و به نوعی می توان گفت شایعترین مشکلی که توسط زوج های ناراحت مطرح میشود عدم موفقیت در بر قراری ارتباط میباشد، به طوری که نتایج پژوهشهای محققان نشان می دهد که مشکلات ارتباطی، یکی از مشخصه های روابط زوج های درمانده است و این ویژگی می تواند مشکلات تجربه شده ی قبلی را تشدید کند. از سوی دیگر اشکال در مهارتهای بیان و دریافت با بسیاری از شکایتهای متداول زوج ها مانند : عدم تفاهم، توجه ناکافی به یکدیگر، اشکال در گوش دادن، افزایش تعارض و اشکال درحل مسائل ارتباط پیدا می کند. الگوهای ارتباطی ناقص طبق یافته های روانشناسی حدود 75% از اوقات روز ما صرف ارتباطات انسانی میشود و بر همین مبنا کیفیت زندگی هر شخص بستگی به کیفیت ارتباطات او با دیگران دارد. ارتباط عامل گسترش روابط صمیمی است و مشکلات و اختلافات مربوط به ارتباط و صمیمیت از دیگر موضوعات اصلی و محوری زوجهای آشفته قلمداد می شوند. در واقع در عمل ارتباط، به زوج ها اجازه می دهد که مشکلشان را مورد بحث قرار داده و حل کنند و موضوعات مهم زندگیشان را مورد بررسی قرار دهند. برای مثال همسرانی که نمی توانند در قالب ارتباط صمیمی احساساتشان را برای یکدیگر بروز دهند احتمالاً در جنبه های مختلف زندگی زناشویی دچار مشکل می گردند و یا زوج هایی که قادر نباشند عدم توافق را به توافق تبدیل کنند اغلب گرفتار چرخه ای از گرفتاریهای تمام نشدنی می شوند که برای سالها تکرار می شوند. مشکلات ارتباطی، یکی از مشخصه های روابط زوج های درمانده است مشکلات ارتباطی رایج بین زوج ها را می توان به شرح زیر دانست: 1- حق به جانب بودن: وقتی که یک زوج یا هر دو معتقد باشند حق با آنهاست و از دیدگاه خود همیشه حق را به خود بدهند. 2- تعصب در گوش دادن: برخی از زن و شوهرها هیچ توجهی به آنچه گفته میشود ندارند و فقط منتظر می مانند تا صحبت دیگری تمام شود تا بلافاصله شروع به صحبت کنند. 3- تکرار شکایت: این روش به زوج هایی مربوط میشود که به تکرار یک شکایت ادامه می دهند بدون این که نسبت به حرفهای همسر خود توجه داشته باشند، در نتیجه گفتگو به جایی نمی رسد. 4- شکایت متقاطع: این روش نیز به زوج¬هایی مربوط میشود که شکایت را با شکایت پاسخ می دهند . 5- پیامهای متضاد: این شکل ارتباط وقتی است که پیامهای کلامی و غیر کلامی دارای دو معنی متضاد باشند. بعنوان مثال یکی از زوج¬ها در حالی که مشغول تماشای تلویزیون است، زوج دیگر را تشویق می کند تا به صحبت خود ادامه دهد. نابسامانی 6- زخم زبان: زخم زبان یک پیام متضاد میباشد که در بردارنده پیامی مثبت همراه با یک انتقاد در خاتمه آن است. بعنوان مثال: «مطمئن هستم که تو می خواهی وقت زیادی را در حال حاضر با من صرف کنی اما چرا در 5 سال گذشته این کار را نکردی. 7- استفاده از پیامهای مبتنی بر «شما» به جای پیامهای مبتنی بر «من» : یکی دیگر از مشکلات ارتباطی رایج بین زوجین استفاده مکرر از پیامهای مبتنی بر «شما» است. در پیام مبتنی بر «شما» یکی از زوجین طرف دیگر را هدف اتهام قرار می دهد لذا موجب حالت تدافعی و تهاجمی در همسر خود میشود ، اما در پیام مبتنی بر «من» فرد فقط احساس یا فکر خود را بدون متهم ساختن دیگری مطرح می سازد یک پیام مبتنی بر «من» مانند «من وقتی می بینم ظرفهای کثیف زیادی روی هم انباشته شده اند ناراحت می شوم» احتمالاً خیلی بهتراز این پیام مبتنی بر «شما» است که گفته شود «شما آدم بی توجه وبی عرضه ای هستید». ناتوانی در درك دیدگاه دیگری از دیگر عوامل موثر در عدم رضایت زناشویی، ناتوانی زوجین، در درك دیدگاه دیگری است. درك دیدگاه دیگری، یک مهارت ارتباطی مثبت است که می¬تواند به بهبود ارتباط زناشویی کمک کند. این مهارت به معنای ساده از افراد می¬خواهد که نقطه نظرات و افکار دیگران را درک کنند و هوشمندانه خود را بجای دیگران قرار دهند. تحقیقات نشان داده اند در ازدواج های ناموفق اغلب یکی از زوجین از درک دیدگاه دیگری عاجز است . همچنین زوج های گرفتار عموماً از تعاملهای خوشایند و شوق انگیزی برخوردار نیستند و درعین حال دارای تعاملهای خشم، سرزنش و یا تنبیه فراوانی هستند. تعامل ها در زوج های گرفتار، اغلب با رفتار منفی متقابل مشخص میشود بدین معنا که اگر یکی ازطرفین، رفتاری منفی از خود نشان دهد، طرف دیگر نیز پاسخی شبیه آن می دهد و بدین ترتیب، زنجیر ه¬ی تعامل منفی پیش رونده آغاز میشود. زوج های گرفتار عموماً از تعاملهای خوشایند و شوق انگیزی برخوردار نیستند و درعین حال دارای تعاملهای خشم، سرزنش و یا تنبیه فراوانی هستند. تعامل ها در زوج های گرفتار، اغلب با رفتار منفی متقابل مشخص میشود . ویژگی های شخصیتی ویژگی های شخصیتی از دیگر عواملی است که روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار می دهد، برخی از مهمترین آنها، رگه های شخصیتی، سبک های هیجانی، ارتباطی و انگیزشی فرد هستند. خصوصیات مثبت شخصیتی موجب سهولت روابط بین فردی توأم با رضایت میشود ، به عنوان مثال افرادی که شاد، دوست داشتنی و خوش برخورد هستند، بیشتر از بقیه در پیدا کردن یک زوج مناسب موفق هستند. از طرف دیگر مردمان غمگین و کسانی که از مشکلات روان شناختی رنج می برند در این زمینه شانس کمتری دارند. تحقیقات دیگری تأثیر ویژگیهای شخصیتی یکی از همسران بر زوج دیگر و در نهایت رابطه زناشویی را مورد بررسی قرار داده اند، این تحقیقات نشان داده اند که هیجانات، افکار یا رفتار یک همسر می تواند رفتار همسر دیگر را تحت تأثیر قرار دهد و وجود یک آسیب روان شناختی در یک زوج با پایین بودن سطح رضایت زناشویی در زوج دیگر ارتباط دارد.
  4. چرا عکسهای چاپ شده تیره به نظر می رسند ؟ یکی از موضوعات معمولی که در همه جای دنیا موجب نارضایتی مشتریان چاپ عکس می شود، مشکل تیرگی عکسهاست. حتماَ گاهی برای شما هم اتفاق افتاده که عکسی را که بر روی صفحه مانیتور و یا نمایشگر دوربین نور کافی دارد، چاپ می کنید، اما نتیجه شما را راضی نمی کند! و عکس چاپ شده خیلی تاریکتر از چیزی که در مانیتور می بینید، به نظر می رسد. این تفاوت در روشنایی عکس، دلایل مختلفی می تواند داشته باشد. اما در بیشتر موارد علت این اختلاف مربوط به تنظیمات نمایشگر شما است و به فرآیند چاپ عکس مربوط نمی شود. نکات زیر به شما کمک خواهد کرد تا هم این اختلاف را از بین ببرید، هم اینکه عکس های چاپ شده بهتری بدست بیاورید: ۱٫ اول از همه از خودتان بپرسید که آیا عکس چاپ شده واقعاَ تیره است؟ عکس چاپ شده را در محیط های مختلف با نورهای متفاوت نگاه کنید. درمحل کار، آشپزخانه، قبل از غروب آفتاب در حیاط، بعد از طلوع آفتاب کنار پنجره !!! اگر عکس را با نورهای مختلف مشاهده کرده و هنوز هم معتقدید که تاریکتر از تصویریست که در مانیتور می بینید، باید به سراغ تنظیمات نور عکس خود بروید. چرا که عکسی که شما گرفتید، نور کافی نداشته است و این مانیتور شماست که دارد عکس شما را به اشتباه روشن تر نمایش می دهد. ۲٫ باید توجه داشت که مانیتور های مختلف، عکسها را با روشنایی های متفاوت نشان می دهند. مثلا مانیتورهای LCD در مقایسه با مانیتورهای قدیمی CRT عکس ها را خیلی روشنتر نشان می دهند. پس قبل از هر چیز روشنایی مانیتوری که عکس را در آن مشاهده می کنید به گونه ای تنظیم کنید که در آن روشنایی عکس در چاپ و مانیتور هر دو به یک اندازه باشد و یا به عبارتی روشنایی واقعی عکس را نشان دهد. برای این کار می توانید یکی از عکسهای چاپ شده را بعنوان معیار در کنار مانیتور نگه داشته و روشنایی مانیتور را با آن تنظیم کنید. این کار روشنایی عکس شما را زیاد نمی کند، بلکه به شما کمک می کند تا مانیتورتان عکس شما را روشن تر از آنچه هست نشان ندهد. ۳٫ برای اینکه از میزان روشنایی عکس خود مطمئن شوید راه دیگری نیز وجود دارد، که بیشتر به شما اطمینان خواهد داد که نور عکس شما کم است. این روش استفاده از نمودار سطح روشنایی (Level Histogram) است که بر روی نمایشگر اکثر دوربین ها در قسمت اطلاعات عکس (Info) قابل مشاهده است. محور افقی نمودار، میزان روشنایی نقاط و محور عمودی فراوانی هر یک از نقاط با روشنایی های متفاوت را نشان می دهد (به تصویر زیر نگاه کنید). اگر کوهان منحنی خیلی به سمت چپ (نقاط تاریک) تمایل داشته باشد، بدین معنی است که نور عکس کافی نیست و نقاط تاریک زیادی در عکس دارید. پیشنهاد می کنم برای جلوگیری از تاریک شدن عکس ها بعد از هر عکسی که می گیرید، این نمودار را نگاه کنید. در صورتیکه عکس تاریک بود، سعی کنید نور محیط را بهتر کنید و یا تنظیمات دوربین را تغییر داده و دوباره عکس بگیرید. در نوشته های بعدی در مورد چگونگی تنظیم نور دهی در دوربین می نویسم. ۴٫ اما خیلی اوقات امکان عکسبرداری مجدد از یک صحنه وجود ندارد. مثلا تصور کنید، آقای همسایه از طبقه دهم ساختمان در حال سقوط است و شما این لحظه را شکار می کنید ! مطمئناً مایلید که این عکس را چاپ کرده و به خانم همسایه هدیه کنید. ولی بعد از گرفتن عکس و با مشاهده نمودار سطح روشنایی متوجه می شوید که عکس خیلی تیره است. در اینجا نرم افزارهای اصلاح عکس مثل فوتوشاپ می توانند کارگشا باشند. این سری از نرم افزارها، تنظیم نمودار سطح روشنایی را پس از عکسبرداری برای شما ممکن می سازند. به عکس زیر دقت کنید. اگرچه ممکن است این عکس در مانیتور زیاد تاریک به نظر نرسد اما نمودار نشان می دهد که عکس چقدر تاریک است. اینکه در نمودار تقریبا تمام نقاط به سمت چپ (به سمت مثلث سیاه) گرایش دارند نشاندهنده آن است که تعداد نقاط سیاه و خاکستری خیلی بیشتر از نقاط سفید و روشن است در نتیجه اگر عکس به همین شکل چاپ شود نتیجه خیلی تیره خواهد بود. مثلث سفید سمت راست را به سمت چپ کشیده شده تا تعداد نقاط سفید و روشن به نسبت تعداد نقاط سیاه افزایش پیدا کرده و عکس روشنتر شود. حال عکس را پس از اصلاح روشنایی در زیر مشاهده می کنید که به شکل تغییر شکل منحنی خود را نشان می دهد.
  5. irsalam

    چرا باید عاشق بشویم

    چرا باید عاشق بشویم عشق نه تنها به زندگی معنا میبخشد، بلکه برای سلامتی فوایدی را به همراه دارد. به مناسبت های مختلف به افراد خاص در زندگیتان عشق بورزید. ● عشق رگ ها را باز میکند. تحقیقات نشان دادهاند که عشق و دوست داشتن تشکیل پلاکها را در رگها کاهش میدهند. در تحقیقی به تعدادی خرگوش کلسترول خوراندند و تعدادی از آنها محبت را تجربه کردند، محققان دریافتند که در این دسته خطر حمله قلبی و تصلب شرایین کاهش داشته است. ● با عشق ایمن شوید. محبت پر قدرت ترین تجربه احساسی است، و مطالعات نشان میدهد که وقتی محبت را احساس میکنید، تعداد زیادی سلولهای ایمنی و اندورفین تولید میشود. حتی تماشای یک فیلم رومانتیک و عاشقانه، سبب افزایش ایموگلوبین میشود. ● داشتن روابط جنسی سالم سبب افزایش عمر میشود. مطالعات نشان داده است که افراد پیری که روابط جنسی فعالی داشته اند خوشحال ترین مرد و زنها میباشند. جای تعجب نیست: نزدیکی سالم سر چشمه جوانی طبیعت میباشد. روابط جنسی سطح موادی را که باعث افزایش عمر میشوند بالا میبرد، این مواد شامل اندورفین، dhea و هورمون رشد میباشند: همچنین سطح کورتیزول، هورمون استرس و آدرنالین را کاهش میدهد. چین باستان سنتی داشت که بر انتقال موثر انرژی در طول فعالیت های جنسی تاکید میکرد. همان طور که یک تحقیق چینی مشخص میکند، فعالیت های جنسی صحیح مزایای احساسی و بدنی فراوانی را به همراه دارند، این فواید شامل تولید هورمون متوازن، استراحت، شور و حرارت مضاعف و خلق و خوی مناسب میباشد. از طرف دیگر، روابط جنسی اشتباه، هیچ فایده ای را به همراه ندارد و از نظر عاطفی و جسمی مضر میباشند. پس روابط جنسی و عاطفی سالم نه تنها کیفیت زندگی را، بلکه کمیت زندگی را بهبود میبخشد. ● با افرادی که دوست دارید در تماس باشید. تماس با انسانها، به عنوان یک تکنیک قوی، تولید اندورفین، هورمون رشد و dhea را افزایش میدهد و از طرف دیگر استرس را کاهش میدهد. در حقیقت بیمارانی که با افراد دیگر در تماس میباشند، نسبت به بیمارانی که تنها میباشند زودتر بهبودی مییابند. بنابراین برای یکدیگر پیام عاشقانه بفرستید، یکدیگر را در آغوش بگیرید و سبب بهبودی سلامت همدیگر بشوید. ● افزایش عمر با محبت به خانواده افراد پیر یا صد ساله توسط خانواده هایشان دوست داشته و گرامی داشته میشوند. طبق مطالعات، افرادی که زندگی شادی دارند، کمتر دچار بیماری میشوند و عمرشان هم افزایش پیدا میکند. یک رابطه معنادار با خانواده به طور خودکار به وجود نمیآید، بلکه باید برای آن تلاش کرد و سپس آن را نگه داشت. اگر برای روابط خود در خانواده اهمیت قائل شوید، احساس عشق، محبت و تعلق خاطر در خانواده به وجود میآید. در خانواده خود، اعتماد، کمک به یکدیگر، عشق، صلح و صفا، گوش دادن به حرفهای طرف مقابل، انسانیت، صداقت و عدا لت را حکمفرما سازید. ● افزایش عشق در زندگی اگر عشق با سلامتی برابر است، چگونه آن را آشکار سازیم؟ باید برای آن وقت و انرژی به کار ببرید. راههای عشق ورزیدن به معشوق خود را بیاموزید. برای نمونه یک غذا بپزید یا ظروف را بشویید. یا یک کارت پستال برای وی بفرستید تا به این طریق او را خوشحال کنید. نیازی نیست که پول زیادی صرف کنید، بلکه باید نشان دهید که مواظب وی هستید و او را تحسین میکنید. باید محبت خود را ابراز کنید. امیدوارم به نتایج مثبتی در زمینه عشق ورزیدن به طرف مقابل خود، برسید.
  6. irsalam

    چرا هفت سین

    چرا هفت سین [align=justify]چرا هفتسین؟ چرا مثلا شش سین یا پنج سین نمی گذاریم و همه می كوشیم حتما تعداد سینهای مان را به هفت تا برسانیم؟ در ایران باستان، جشن هایی به مناسبت های گوناگون ملی و مذهبی برگزار می شد. اما از آن میان، هفت جشن جزو جشن های واجب به شمار می آمد كه شش جشن، جشن های گاهانبار یا سالگرد آفرینش های شش گانه بود. این جشن ها به ترتیب عبارت اند از: «مید یوزرم گاه»، جشن میانه بهار كه از ۱۱ تا ۱۵ اردیبهشت به مناسبت سالگرد آفرینش آسمان برگزار می شد. «میذ یوشم گاه» جشن نیمه تابستان از ۱۱ تا ۱۵ تیر به مناسبت سالگرد آفرینش آب «پیتی شهیم گاه»، به معنی «دانه آور»، سالگرد آفرینش زمین و فصل گردآوری غله است كه از ۲۶ تا ۳۰ شهریور برگزار می شد. «ایا سرم گاه»، از ۲۶ تا ۳۰ مهر است و سالگرد آفرینش گیاه و «برگشت» معنی می دهد، چون چوپان با گله بر می گردد و آغاز زمستان است. «مید یاریم گاه» به معنی «میان سال» كه سالگرد آفرینش چارپای مفید است و جشن میان زمستان، زمانی است كه برای دام انبار زمستانی می شود. «همسپد میدم گاه» به معنی «با هم بودن و با هم گرد آمدن» كه سالگرد آفرینش انسان است و پنج روز آخر سال برگزار می شود. هفتمین جشن از اعیاد هفتگانه واجب «نوروز» است. رسم های بسیاری هم در حاشیه این جشن رواج داشت كه با عدد هفت پیوند خورده بود. به عنوان مثال، در میز سیمین مقابل شاه وقت، هفت گونه غله و شاخه های هفت نوع درخت را می نهادند، روی همان میز هفت بشقاب كاشی سفید و هفت درهم سفید از سكه های ضرب شده در عرض سال. رسم دیگری كه هنوز در برخی روستاهای زردشتی نشین رعایت می شود، كشت هفت نوع بذر در ظرف های كوچك است تا اینكه برای نوروز سبزی و طراوت فراهم باشد. در قدیم، هفت «سینی» از دانه هایی كه بركت به سفره ها می آورد، می رویاندند و بر خوان نوروزی می نهادند. «سینی» معرب «چینی» است كه در قدیم به طبق های بزرگی كه از چین آورده بودند، گفته می شد. احتمالا هفت «سین» بازمانده همین هفت «سینی» است و یا نمادی از «سبزه» و «سرسبزی» با گذشت زمان، هفت «سینی» با هفت میوه یا گل یا سبزی كه با «سین» آغاز می شوند و هر یك نشانه ای از باروری و تندرستی هستند، تلفیق شده است. این هفت «سین» كدام اند و هر یك نماد چیست؟ «سبزه» نودمیده است، «سنبل» خوش بر و خوشبو، «سیب» میوه بهشتی و نمادی از زایش، «سمنو» مائده تهیه شده از جوانه گندم كه یادآور بخشی از آیین های باستانی ایران است، «سنجد» كه بوی برگ و شكوفه درخت آن محرك عشق و دلباختگی است، «سیر» دارویی برای تندرستی، «سپند» به معنی «مقدس» كه دوركننده بیماری ها و دافع چشم بد است. امروزه، برخی اقلام سفره هفت «سین» فراموش گشته و یا «سین» های آن در برخی خانواده جا به جا گشته است. مثلا گذاشتن «سركه» نماد ترشی و «سماق» نماد بیكاری و سماق مكیدن روی سفره هفت «سین» مناسبت ندارد. علاوه بر «سین ها» بر این سفره آینه نیز می گذاریم كه نور و روشنایی می تاباند، شمع می افروزیم كه روشنایی و تابش آتش را به یاد می آورد و شاید بازمانده جشن سوری و جشن های آتش باشد؛ تخم مرغ كه تمثیلی از نطفه و باروری است. كاسه آب زلال به نشانه همه آب های خوب جهان و ماهی زنده در آب، به نشانه تازگی و شادابی؛ عسل و نقل و شیرینی و دیگر چیزهایی كه بنا به رسم خاص هر شهر و روستا و خانواده ای بر این سفر می افزودند. گذاشتن چند شاخه بیدمشك روح افزا نیز بر زیبایی سفره می افزاید. وجود قرآن یا دیگر كتاب های دین بر سر سفره هفت «سین» برای راندن دیوان و شیطان از محیط خانه است. گذاشتن نمونه ای از غلات (معمولا نان و برنج) و حبوبات و همچنین در برخی خانواده ها گذاشتن شیر و فرآورده های شیری به نشانه تضمین بركت خانه متداول است. در برخی خانواده ها، به ویژه در میان هم میهنان زردشتی، هفت «شین» نیز معمول است كه باید ناشی از شبیه سازی «شین» با «سین» باشد و نیز شاید به این دلیل كه شهد و شكر از دیرباز از بنیادی ترین مائده های این خوان بوده اند. حتی از هفت «میم» نیز سخن گفته اند كه برخی مرغ، ماهی، ماست، مویز و ... بر خوان نوروزی می گذاشتند. روی هم رفته، هفت سین نوروزی در جاهای متفاوت به شكل های متفاوت برگزار می شده است كه برخی نمونه های آن در نوروزنامه آمده است. این اقلام و مراسم هیچ گاه در طول تاریخ ثابت نبوده اند. بستگی به شرایط، قومیت ها، باورها و اعتقادات دارد حتی برگزاری این مراسم در هر خانواده متفاوت است. اصولا چرا باید این مراسم در نقاط مختلف ثابت باشد؟ هر كسی به شكلی برگزار می كرده، گاهی هدف های سیاسی پشت قضیه بوده است و گاهی اهداف دیگر. نمی توان گفت مراسم سال نو و هفت سین از اصلی آمده و دگرگون شده اند. بلکه در طول تاریخ شكل گرفته اند و مردم هم به دلایل مختلف آنها را سال ها حفظ و برگزار كرده اند. تنها چیزی كه شاید در این مراسم ثابت مانده است، عدد «هفت» آن باشند كه با هفتم بودن جشن نوروز در اعیاد هفتگانه واجب توجیه می شود. به نظر زنده یاد دكتر «مهرداد بهار» اسطوره شناس فقید، شاید این عدد «هفت» با هفت سیاره نیز ارتباط داشته باشد كه تصور می شد سرنوشت بشر در دست آنها است و این امر در تقدس عدد هفت موثر بود. شاید تصور می شد كه اگر كسی هر هفت تا را در اختیار داشته باشد و نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب كند، خوشبخت خواهد بود. منابع: - آموزگار، ژاله؛ نوروز، كلك، ش ۲۴-۲۳، بهمن و اسفند ۱۳۷۰، صص ۱۹-۳۱. - بویس، مری؛ «جشن های ایرانیان»، ترجمه همایون صنعتی زاده، سروش پیرمغان. - (یادنامه جمشید سروشیان)، به كوشش كتایون مزداپور، تهران: انتشارات ثریا، ۱۳۸۱. - بهار، مهرداد؛ جستاری چند در فرهنگ ایران، تهران: فكر روز، ۱۳۷۴. آرزو رسولی [/align]
  7. شما آدم خوش عکسی هستید یا خودتان را جزو انسان های بد عکس می دانید؟ تصویر بالا یک آزمایش توسط آقای ایستوود است که به خوبی نشان می دهد که این موضوع آنقدر ها هم ربطی به خوش عکس بودن یا بد عکس بودن ندارد و همه چیز زیر سر لنز دوربین ها است. این تصاویر همگی در یک شرایط نور و تنظیمات گرفته شده اند و فقط تفاوت در لنز به کار رفته بوده است. لنز ها دنیا را نسبت به چشم ما متفاوت می بینند و نور را منحرف می کنند. علاوه بر اینکه در هر لنز فاصله سوژه نقش مهمی را بازی می کند. در آزمایش آقای ایستوود تصاویر با لنزهایی از ۱۹ تا ۳۵۰ میلیمتری گرفته شده اند. در لنز های ۱۹ میلیمتری تاثیر کاملا واضح است و صورت کاملا دفورمه شده است. اما وقتی به لنز ۱۳۵ میلیمتری میرسیم به نظر میرسد بهترین نتیجه را داریم که البته این بستگی به سلیقه و نگاه افراد هم دارد. برای دیدن جزییات بیشتر بهتر است اما نکته در اینجا است که هیچ عدد مشخصی برای عکس بهتر وجود ندارد و این بستگی زیادی به آناتومی صورت هر فرد دارد که با چه لنزی زیباتر و بهتر به نظر برسد. در واقع به همین دلیل است که برخی افراد در یک زاویه به خصوص فوتوژنیک هستند و از یک زاویه دیگر یا یک دوربین دیگر خوش عکس به حساب نمی آیند.
  8. چرا دست و پای آدم خواب میره؟ همه خواب رفتن دست و پا را تجربه کردیمد ولی میدانید چرا چنین اتفاقی میافتد؟ علت گیر کردن اعصاب بین استخوانهاست که باعث چنین احساسی میشود.بیشتر موارد حس سوزش و سوزن سوزن شدن در هنگامی که اندام ها بی حس شده است، علامتی بی خطر است و نشان دهنده این حالت است که عصبی در این ناحیه تحت فشار است ودر صورت تغییر وضعیت طی چند دقیقه عصب به حالت طبیعی برمی گردد. از دیگر دلایل بی حسی اندام ها افزایش تهویه تنفسی است که در شرایط اضطراب آور ایجاد شده ولی در مواردی که بی حسی ناگهانی و غیر قابل توجیه روی می دهد ممکن است، علامتی از یک بیماری جدی باشد که می بایست تحت بررسی های دقیق قرار گیرد. از علل جدی بی حسی می توان به نقص جریان خون ، روماتیسم مفصلی ، اسکلروز مولتیپل ، دیابت و سندرم تونل کارپ (فشرده شدن اعصاب در مچ دست که موجب بی حسی درانگشتان و دست می شود) اشاره کرد . پا بی حسی می تواند یافته ای هشدار دهنده باشد از یک سکته مغزی قریب الوقوع یا حملات گذرای ایسکمیک که یک سکته مغزی کوچک است و به طور گذرا و موقتی علایمی نظیر فلج و تاری دید را ایجاد می کند. این حملات گذرا بدون درمان مناسب به سکته کامل منجر شده وممکن است عوارض جسمی و ذهنی دائمی ایجاد می کند . تسکین علائم: - آنچه مهم است این است که علایم را کم اهمیت در نظر نگیریم حتی اگر برای چند ثانیه طول بکشد . - در صورت ایجاد بی حسی به طور ناگهانی و یا ضعف در هر نقطه از بدن بدون وجود توضیح قانع کننده در اسرع وقت باید به اورژانس مراجعه کرد . - ورزش مرتب نظیر راه رفتن و دویدن و شنا کردن جریان خون را افزایش می دهد و به کاهش وقوع بی حسی در وضعیت های بدنی مختلف کمک می کند و انتخاب نوع ورزش نیز مهم است مثلا ورزش هایی مثل دوچرخه سواری باعث بیحسی اندام ها شده و وضعیت را تشدید می کند. مصرف دخانیات باعث اختلال جریان خون می گردد و احتمال بروز بی حسی را افزایش می دهد. اگر بیشتر در ناحیه باسن دچار بیحسی می شوید احتمال دارد مربوط به کیف جیبی و یا محتویات جیب عقب شما باشد و ایجاد مشکل می نماید وباعث ایجاد فشار برروی عصب سیاتیک که از میان عضلات باسن می گذرد، می نماید. اگر برای مدت طولانی کارهای تکراری انجام می دهید مثل ماشین نویسی و خیاطی و ... ممکن است به سندرم تونل کارپ دچار شوید .لذا اگر هر 30 تا 60 دقیقه یکبار به خود استراحت دهید ودر این بین چرخش های ملایمی به مچ دست دهید می توانید از ایجاد این مشکل جلوگیری نمایید. خواب رفتن، گزگز و مورمور شدن دست و پا را همهمان تجربه کردهایم، اما همین حس خواب رفتن و مورمور شدن اگر طولانی و مکرر شود، میتواند نشانه وجود برخی مشکلات در بدن ما باشد. فکر میکنید این علامت در چه مواقعی نیاز به ارزیابی و بررسی توسط پزشک دارد؟ در گفتگو با دکتر حمید بهتاش، ارتوپد و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران کوشیدهایم پاسخی برای این سوالات بیابیم. آقای دکتر! تقریبا همه ما، مورمور شدن و خواب رفتن دست را تجربه کرده ایم، اما گاهی اوقات در بعضی افراد، این مشکل شدید می شود. چرا؟ افرادی که همیشه از خوابرفتگی یا مورمور شدن دست مینالند، نیاز به بررسی بیشتری دارند. شاید به نوعی دچار آسیب شبکه عصبی بازویی شده باشند؛ مثلا این افراد دچار ضعف، خوابرفتگی و مورمور شدن در یک دست و بازو میشوند. این درد، در اثر آسیب کتف یا ناحیه زیر بغل به وجود می آید که بر شبکه عصبی، موسوم به کلاف بازویی تاثیر منفی میگذارد. گاهی اوقات بیماران از خوابرفتگی و مورمور شدن شبانه مینالند و میگویند تا بالای بازویشان تیر میکشد. بله، چنین موردی که اشاره کردید اگر شست، انگشت سبابه و انگشت وسطی را درگیر کند، یا اینکه فرد دچار ضعف عضلانی شود، مطرحکننده اختلالی موسوم به "نشانگان تونل مچ" است. اختلال تونل مچ چطور بروز میکند؟ سندرم تونل کارپال همانطور که میدانید داخل مچ انسان یک مسیر عبوری برای وترها و عصب مدیان وجود دارد. التهاب یا تورم بافتهای داخل تونل میتواند عصب مدیان را تحت فشار قرار دهد. عصب مدیان مسوول حس لامسه در انگشت شست، انگشت اشاره، انگشت میانی و قسمتی از انگشت خواب رفتن پا حلقهای است. تحت فشار قرار گرفتن این عصب موجب تولید بیحسی و درد خاصی میشود که تحت عنوان "نشانگان تونل کارپال" شناخته میشود. بسیاری اوقات، این نشانگان در هر دو مچ دست پدید میآید. چه عواملی ما را مستعد این اختلال میکند؟ اگر چه نشانگان تونل کارپال اغلب بدون علت خاصی اتفاق می افتد، اما تعدادی از عوامل میتوانند شما را مستعد ابتلا به این بیماری کنند. این عوامل شامل التهاب مفصل، چاقی، سیگار کشیدن، بارداری و داشتن مشاغلی خاص است که دارای حرکات مکرر و قوی دست هستند؛ مثلا نشانگان تونل کارپال در افراد قالیباف، تایپیست، قصاب، پیانیست و مکانیک بیشتر است و به ندرت افرادی را که به طور تفریحی گلف، دوچرخهسواری یا قایقسواری انجام میدهند، نیز گرفتار می سازد. عامل اصلی بروز این مشکل، انجام فعالیتهای تکراری و با نیروی زاید، در حالی که مچ دست خم است، میباشد. البته نشانگان تونل کارپال میتواند در بعضی اختلالات غدد درونریز نظیر دیابت، اکرومگالی و ندرتا کمکاری تیرویید و آرتریت روماتویید نیز دیده شود. به طور کلی زنانی که به میانسالی نزدیک میشوند، بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال قرار دارند. اگر بخواهیم به موارد دیگری از همین قبیل اشاره کنیم، از چه مشکلاتی باید نام ببریم؟ درد و کرختی دست آسیب اعصاب محیطی از دیگر اختلالاتی است که میتواند باعث احساس مورمور شدن در دستها و پاها شود. همچنین این احساس میتواند با کرختی در همین نواحی و ضعف و درد عضلانی دست و پا نیز همراه باشد. همانطور که میدانید اعصاب محیطی امکان برقراری ارتباط میان مغز، اعضای بدن، عروق خونی، عضلات و پوست را فراهم میسازند. فرامین مغزی از طریق اعصاب حرکتی منتقل میشوند و اطلاعات دریافتی توسط بدن از راه اعصاب حسی به مغز مخابره میشوند. آسیب یک عصب محیطی میتواند ارتباط بین مغز و ناحیه تحت پوشش آن عصب را قطع کند. این اتفاق توانایی شما در حرکت عضلات یا درک طبیعی حواس یا هر دو را در منطقه آسیبدیده، دچار اختلال خواهد کرد. آسیب عصبی میتواند به بروز نوعی احساس مورمور شدن، سوزش و سایر احساسات دردناک در منطقه ی درگیر منجر شود. آیا این موضوع همان نوروپاتی محیطی نیست؟ چرا، دقیقا همان است. علت این نوروپاتیها چیست؟ نوروپاتیهای محیطی علل بیشماری دارند. از جمله ی این علل میتوان به سوانح، اعمال فشار بر عصب و آسیب عصبی ناشی از یک بیماری خودایمنی مثل لوپوس و روماتیسم مفصلی اشاره کرد. البته برخی از بیماریهای کبدی، کلیوی و تیرویید هم میتوانند به اعصاب محیطی آسیب برسانند. بسیاری از بیماران دیابتی نیز از گزگز شدن دست و پا مینالند. دلیل آن چیست؟ شایعترین علل، نوروپاتی محیطی ناشی از دیابت است. علایم و نشانههای نوروپاتی محیطی ممکن است سالها پس از ابتلا به بیماری ظاهر شوند. اگر دیابت شما به خوبی کنترل نشده باشد، احتمال بروز زودرس علایم و نشانههای عصبی وجود دارد. نکته دیگری باقی مانده است که بخواهید درباره آن توضیح بدهید؟ بله؛ در میان افراد معتاد به الکل، رژیم ناکافی به ویژه کمبود ویتامین تیامین (B1) میتواند با بروز نوروپاتی در ارتباط باشد. کمخونی هم ممکن است روی دهد و شانس ابتلا به نوروپاتی محیطی را افزایش دهد. اغلب کمخونیها در اثر کمبود ویتامین B12 رخ میدهند. علایم و نشانههای نوروپاتی محیطی معمولا طی چند ماه پیشرفت میکنند، ولی در برخی از موارد مثل مسمومیت با آرسنیک ممکن است فورا بروز کنند. احساس مورمور شدن معمولا در انگشتان پا یا نرمه پاها شروع و به سمت بالای بدن گسترش مییابد. گاهی این احساس در دستها آغاز و به سمت بازوها کشیده میشود. نوعی احساس کرختی نیز به همین شیوه ممکن است ایجاد شود. پ وست شما ممکن است حساس شود و حتی لمس آرام آن هم دردناک گردد. در برخی از نوروپاتیهای محیطی ممکن است ضعف عضلانی زودتر یا به شکلی محسوستر از علایم و نشانههای حسی بروز کند. خیلی اوقات برخی افراد که سکته مغزی را تجربه کردهاند، دچار مشکلاتی از این دست میشوند. چرا؟ ضعف عضلانی یا مورمور شدن یک بازو یا دست از مشخصههای سکته مغزی است و معمولا با نشانههای دیگری همچون خوابرفتگی و ضعف عضلات صورت یا یک پا همراه است. در صورت بروز چنین علامتی، بلافاصله به نزدیکترین درمانگاه یا بیمارستان مراجعه کنید. مشکلات ناحیه گردن هم باعث بیحسی و مورمور شدن دست میشود؟ مورمور شدن دست بله. فشردگی یا آسیب یکی از اعصاب در گردن میتواند به خوابرفتن و مورمور شدن منجر گردد که ممکن است به کتف، بازو، دست و انگشتان تیر بکشد. اگر مورد دیگری هم وجود دارد که باعث خواب رفتن یا مورمور شدن دست و بازو می شود، بگویید. گاهی اوقات اختلال عملکرد عصب اولنار (عصب اولنار شامل الیاف حركتی و حسی است كه مسیر خود را در تنه تحتانی و طناب داخلی شبكه بازویی طی می كند) نیز میتواند چنین مشکلاتی به وجود آورد. آسیب عصب اولنار در ناحیه آرنج باعث مورمور شدن و خوابرفتن ناحیه آرنج تا انگشت کوچک و قسمتی از انگشت حلقه میشود. ضربه زدن به این ناحیه، نوعی درد و احساس سوزن شدن ایجاد میکند. ممکن است بیمار دچار ضعف عضلات دست هم شود
  9. amid

    زرده تخم مرغ چرا زرد است؟

    زرده تخم مرغ ، ماده بسیار خوشرنگ و خوشمزه ای است که بسیاری اوقات زینت بخش سفره های ماست ، آیا تا به حال به این فکر افتاده اید چرا زرده تخم مرغ این همه زرد است. رنگ زرده تخم مرغ ، حاصل از موادی به نام گزانتوفیل هاست که از غذایی که مرغ می خورد تامین می شود د رنگ زرده هم با توجه به رنگدانه موجود در غذا ، از زرد کمرنگ تا نارنجی متغیر است. این مواد پس از جذب از دستگاه گوارش وارد جریان خون پرنده می شود و به همان شکل در زرده تخم مرغ ذخیره می گرددد بافت چربی در بدن مرغ یکی از محلهای اصلی ذخیره رنگدانه است. با توجه به این که مرغ در روز بیش از شب غذا می خورد ، در روز رنگدانه بیشتری به تخمدان انتقال می یابد و این موضوع باعث می شود زرده به صورت خطوط تیره و روشن باشد.
  10. amid

    چرا موهايمان زود سفيد مي شود؟

    سیگار می کشم چربی و چیپس دوست دارم عاشق ژل و واکس مو هستم روزی سه بار موهایم را با شامپو می شویم اما نمی دانم چرا موهایم سفید شده و می ریزد گرچه بخش خارجی مو از سلول هاي مرده تشكيل شده است ولي همین بخش مرده مو نشاندهنده زندگی و شادابی و سلامت شما می باشد . انسان ها در سنین نوجوانی و جوانی بدترین رفتارها و کمترین نگهداری را در رابطه با موهایشان دارند و زمانی به ارزش مو پی می برند که موها سفید می گردند و در حال ریختن هستند. متاسفانه برخي محصولات آرايشي وبه اصطلاح بهداشتي بيش از سودي كه به مو برسانند ضرري مي رسانند كه تا سالها ماندگار و پا برجاست استفاده از مواد نفتي چون پارافين ويا روغنهايي كه از تركيبات آن كسي جز سازنده آن آگاه نيست چون انواع واكس هاي مو وكرم هاي مو و…براي بعضي از مردم علي الخصوص جوانان عادت شده و استفاده از آن را نشانه رسیدگی به موهای خود می دانند و جالب اينجاست كه انتظار دارند حتی یک تار از موهای شان سفيد نشود و یک تار مو هم از سرشان کم نگردد.. استفاده از موادي كه هيچ بار تغذيه اي براي بدن ندارند..فقط شكم پر كنند وبدن را با فقر مواد غذايي روبرو مي كند خود از عوامل موثر در سفيد شدن و ريزش مو می باشند.موادي چون چيپس پفك تخمه و…از همين دسته اند. يكي ديگر از علل بسيار مهم ريزش وضعف مو در مردان استعمال دخانيات مي باشد كه حتي با علم به ضرر آن باز هم شاهد ترويج آن در بين جوانان وحتي پزشكان مي باشيم . استعمال سيگار باعث جمع شدن چربي زائد در حول پياز مو شده ومانع رسيدن مواد غذايي به آن ميشود.انجام برخي كارها كه البته نياز به همت والا واراده اي استوار دارد در امر مو از اهميت زيادي برخودار است به طور مثال كمتر خانواده اي است كه برنج اين منبع بزرگ ويتامن به خصوص ويتامين هاي خانواده “ب” را به طور صحيح مصرف كند وآنرا آبكش نكند. ما به پوست برنج كه همان سبوس است به چشم ماده اي زائد وكاه صفت نگاه مي كنيم در حالي كه در گشورهاي غربي با استفاده از آن انواع داروها را براي سفيد شدن پوست وسياه شدن مو و… ميسازند ۱-سعي كنيد كه در برنامه غذايي خود از سبزيجات وميوه هاي تازه بسيار استفاده شود وخوردن سبزيجاتي چون كرفس جعفري كاهو واسفناج توصيه مي شود. اين مطلب را هم اضافه كنم كه اسفناج جدا از تقويت غده هاي رنگينه اي مو منبع عظيم آهن مي باشد كه باعث تقويت استخوان وناخن ومو مي شود. ذكر اين نكته ضروري است كه اسفناج در حالت عادي در بدن داراي جذب بسيار پاييني مي باشد وبايد همراه آبليمو ويا ماست خورده شود. ۲-بعد از استحمام اگر موهاي شما پف مي كند به جاي استفاده از ژل ها كه باعث خفه شدن مو مي شود خودداري كرده وبه جاي آن از روغنهاي مفيد گياهي استفاده كنيد والبته به ياد داشته باشيد كه هيچ روغني نبايد بيش از ۳ساعت روي سر بماند وپس از آن بايد با يك شامپوي خوب شسته شود. ۳-از حنا اين گياه مفيد استفاده كنيد وبه هيچ وجه خود حنا با شامپوهاي حنا قابل مقايسه نيست. اگر از رنگ دادن حنا خوشتان نمي آيد مي توانيد از پودر گل ختمي استفاده كنيد كه ديگر حنايتان رنگ نمي دهد به علاوه از خواص خود ختمي نيز بهره برده ايد. ۴-شلتوك يا همان سبوس برنج گياه ارزان قيمتي است كه در هر عطاري يافت مي شود. مي توانيد از دمكرده آن مانند چاي استفاده كنيد. ۵-از رسيدن گرد وخاك ودود به موهايتان جلوگيري كنيد كه دشمن مو هستند. سعي كنيد موهاي خود را با شانه پلاستيكي شانه نكرده وبهترين شانه شانه چوبي مي باشد. در ضمن استفاده از سشوار نيز به هيچ وجه توصيه نمي شود واگر مجبور به استفاده از آن هستيد حتي الامكان از درجه بسيار گرم ان استفاده نكنيد. به علاوه از شانه كردن مو در حمام خودداري شود
  11. irsalam

    چرا امروز مولوی می خوانیم

    چرا امروز مولوی می خوانیم [align=justify] امروز در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران سمیناری با حضور اندیشمندان و مولوی پژوهان ایرانی برگزار شد. این سمینار مقدمه ای برای همایش بزرگ «عرفان، اسلام، ایران، انسان معاصر» است كه بهمن ماه امسال به همت باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار خواهد شد. به همین مناسبت متن سخنرانی دكتر محمدعلی موحد در سمینار «آموزه های مولانا برای انسان معاصر» را كه سال گذشته توسط برگزاركنندگان همین سمینار بر پا شده بود، تنظیم و منتشر كرده ایم. میان خون و ترسم كه چون آید خیال ِ او‎/ ز بی خویشی خیالش را به خون ِ دل بیالایم ‎/ رها كن تا چو خورشیدی قبایی سازم زآتش ‎/ در آن آتش چو خورشیدی جهانی را بیارایم‎/اگر یك دم بیاسایم روان ِ من نیاساید‎/ من آن یك لحظه آسایم كه یك لحظه نیاسایم «آموزه های مولانا برای انسان معاصر» عنوانی است كه ترتیب دهندگان این همایش برای بحث و گفت وگو به مناسبت سالروز مولانا برگزیده اند و من از میان چند موضوع محوری كه در ذیل این عنوان مطرح شده سخنی كوتاه خواهم داشت در پیرامون نیازهای وجودی انسان معاصر و انعكاس آن در كلام مولانا. بشر از روزی كه چشم به جهان گشوده دو نوع شناخت برای او مطرح بوده است : یكی شناخت خود و دیگر شناخت جهان خارج از خود. در هر دو رشته از شناخت پیشرفت های عظیمی نصیب انسان شده ولی در هیچ یك از آنها قطعیت و تمامیت و كمال حاصل نشده است . كوشش برای بسط دایره شناخت و ورود در زوایای لایه ها و اسرار اعماق هستی در هر دو ساحت همچنان ادامه دارد و هرچه بر میزان دقت و وقوف انسان در میدان معرفت و آگاهی می افزاید توجه او به نادانسته ها و عطش او به نایافته ها فزونی می كرد و این ندای ازلی پیوسته در گوش جان آدمی تكرار می شود كه «وَ ما اوتیتُم مِن َ العِلم ِ اِلا قلیلاً». پیشرفت در زمینه شناخت جهان خارج، انسان را موفق كرد كه بسیاری از نیروهای قهار و وحشی طبیعت را رام و منقاد خود گرداند و به بركت همین شناخت است كه انسان سیادت خود را بر، بر و بحر عالم گسترده و درصدد دست اندازی به فضا و ماورای آن برآمده است . این راه علم است و تكنیك دست افزار آن مشاهده است و تجربه و آزمون . اما شناخت آدمی از خود یك كشف كلیدی در این زمینه توجه به دوگانگی یا ثنویت ساحت وجود انسانی است . از فلاسفه یونان تا متكلمین یهودی و مسیحی و حكمای شرق و غرب از دو جنبه ضد و نقیض وجود آدمی سخن گفته اند. آدمیزاد پارادوكسی است كه ناچیزی و حقارت را با شكوه و حشمت و بزرگواری یكجا دارد. از یك سو سراپا عجز است و ضعف و زبونی و نیاز و از سوی دیگر قدرت و صلابت و متانت و استغنا. همچو گاوی نیمه چپش سیاه‎/ نیمه دیگر سپید همچون ماه ‎/ موج ِ لشكرهای احوالم ببین ‎/ هر یكی با دیگری در جنگ و كین ‎/ چون كه هر دم راه ِ خود را می زنم ‎/با دگر كس سازگاری چون كنم ؟ خب این مقدمه را داشته باشید تا برویم بر سر سخن خود و ببینم كه مولانا از چه راه و چگونه می تواند با انسان امروزی ارتباط برقرار بكند و اقبال عجیبی كه مردم دنیا در این سالیان اخیر به مولانا كرده اند سِرش چیست ؟ مولانا چه دارد كه بر دل مردم امروز دنیا می نشیند یا مردم امروز دنیا چه می خواهند و چه می گویند كه پژواك آن را در كلام ِ مولا می یابند؟ البته نمی توان گفت كه این مردم همه آثار مولانا را خوانده اند و یا درست خوانده اند و درست فهمیده اند اما اینقدر هست كه یك احساس مبهم همدلی با او دارند. روح زمان به گونه ای مبهم به سوی مولانا جذب می شود ما در زندگی فردی این تجربه را داریم كه گاهی از كسی خوشمان می آید و به سوی او كشیده می شویم و بعداً می نشینیم و فكر می كنیم كه این چه احساس نزدیكی و قرابتی است كه با او داریم، در زندگی جمیع انسان ها نیز چنین است . اقبال مردم نشان ِ نوعی احساس همدلی با مولانا دارد، آن همدلی از چیست ؟ و چرا هست ؟ مقصود از نیازهای وجودی چیزهایی است كه انسان امروزی برای كمال و تمامیت خود آن را طلب می كند. بدون دستیابی به آنها خود را ناقص و ناتمام می بیند. اگر به آنها نرسد چنان است كه گویی یك پارچه از وجودش را ربوده اند، برآورده شدن آن نیازها، عطشی است كه در درون انسان ها می جوشد و آنها را به تكاپو وا می دارد. آن نیازها به تعبیر دیگر آرمان های بشر امروزی هستند كه بشر امروزی برای رسیدن ِ به آنها تلاش می كند و حتی حاضر است در راه آنها قربانی بدهد. شاید پربیراه نباشد اگر بگوییم اعلامیه جهانی حقوق بشر نسخه بالنسبه جامعی از سرفصل های مهم نیازهای وجودی بشر امروزی است و نیز شاید اغراق نباشد اگر بگوییم كه مباحث گسترده حقوق بشر كلاً از سه اصل اصیل كه می توان آنها را ام الاصول خواند، متفرع شده است و آن سه اصل عبارت است از تأكید بر ارزش و حرمت و كرامت انسان ها، تأكید بر واقعیت تكثر و پلورالیسم در برداشت ها و رویكردها و آئین ها و شعائر و رسوم و آداب و تأكید بر مساهله و عدم تعصب در برخورد با عقاید و آرای مخالف كه حافظ از آن به «مروت و مدارا» تعبیر كرده است. حالا شروع می كنیم از اصل اول كه در ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر اینگونه بیان شده است. بنده متن مصوب مجلس شورای ملی ایران را می خوانم كه متن رسمی است . اعلامیه جهانی حقوق بشر ترجمه رسمی ندارد و این ترجمه خود بنده است كه در آخر كتاب در هوای حق و عدالت ترجمه ای از این اعلامیه به دست داده ام . بنای بشر همه آزاد به دنیا می آیند و در كرامت و حقوق با هم برابرند و باید با هم برادروار رفتار كنند در آنجا گفته ام كه این واژه كرامت كه در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده سابقه قرآنی دارد یك واژه قرآنی است به اصطلاح علمای لغت .آنجا كه می فرماید «و لقد كرمنا بنی آدم » آدمیزاد را كرامت دادیم، خلعت ِ كرامت بر قامت او پوشانیدیم، شمس تبریزی كه خضر راه ِ مولانا و مرشد محبوب ِ اوست، می گوید این كرامت وجه امتیاز آدمیزاد از همه موجودات است چون خدا هیچ جا نفرمود مثلاً «و لقد كرمنا السموات » یا نفرمود و «لقد كرمنا العرش ». فرمود «و لقد كرمنا بنی آدم »، كرامت از میان مه آفریدگان خاصه آدمیزاد است، همین تعبیر را در مثنوی مولانا داریم :تاج كرمناست بر فرق ِ سرت ‎/ طوق اعطیناك آویز برت ‎/ هیچ كرمنا شنید این آسمان ‎/ كه شنید این آدمی ِ پر غمان ‎/ بر زمین و چرخ عرضه كرد كس ‎/ خوبی و عقل و عبارات و هوس كانت همین برداشت را به زبانی دیگر بیان می كند، می دانیم كه فلسفه حقوق بشر از تعالیم این حكیم بزرگ تاثیر گرفته است . او می گوید انسان قابلیت گزینش و تصمیم گیری عقلانی دارد و دیگر جانوران چنان نیستند و از همین رو انسان مستحق فضیلت و شرف و كرامت است كه او را از دیگر موجودات ممتاز می گرداند امتیاز انسان به انسانیت اوست، تأكید بر والایی و شرف انسان چیزی است كه ادیان ِ الهی را با آرمان های حقوق بشر پیوند می دهد. توجه به این شرف و والایی مستلزم توجه به ارزش بی همتای گوهر انسانی است مستلزم احترام به توانایی ها و قابلیت های بی كران انسان ها است هر یك از ما به تعبیر مولانا آفتابی زیر دامن دارد: بحر علمی در نمی پنهان شده ‎/ در سه گز تن عالمی پنهان شده ‎/ اینت دریای نهان در زیر كاه ‎/پا بر این كه همین منه بر اشتباه پس این دریای نهان قابلیت و استعداد چرا از خود غفلت ورزد؟ چرا خود را ارزان بفروشد؟ خویشتن را آدمی ارزان فروخت ‎/ خویشتن نشناخت مسكین آدمی شمس تبریزی می گوید اینكه در نماز می گویی الله اكبر این الله اكبر باید دو معنی را در ذهن تو القا كند، باید توجه تو را به دو اندیشه معطوف گرداند. اندیشه اول آنكه خدایی كه تو او را می پرستی بزرگتر مطلق است یعنی بزرگتر است از هر چه در ذهن تو می آید. بزرگی ِ بزرگان در برابر او رنگ می بازد. اگر عالم و فیلسوف است، اگر امام و پیغمبر است، او از آنها بزرگتر است . بگذارید عین ِ عبارت های شمس را بخوانم : «الله اكبر نماز یعنی بردار فكرت را، نظرت را و بلندتردار از آنچه در وهم تو می گنجد و در تصور تو می آید اگر چه تصور نبی مرسل و اولوالعزم است، پیشتر آی تا بزرگی بینی، بجوی تا بیابی .» اندیشه دوم كه الله اكبر باید در ذهن تو بیدار سازد این است كه دامن از پلیدی ها فرا چینی و همت بلند داری مبادا خود را فروهلی و اجازه دهی كه در منجلاب ِ ابتذال فرو غلطی . تو می خواهی به خدا برسی و بزرگی خدا را یاد می كنی، باید بكوشی و خود را مانندای خدا سازی و به صفات ِ حق متصف شوی چون خدا بزرگ است باید بكوشی كه تو هم بزرگ باشی ، اگر خدا یكتاست بكوش كه تو هم یكتا گردی . بگذارید اینجا هم متن عبارت های شمس را برایتان بخوانم، دقت كنید: گفت خدا یكی است .گفتم اكنون تو را چه ؟ چون تو در عالم ِ فرقه ای . صد هزاران ذره، هر ذره در عالمی پراكنده، پژمرده . فرو افسرده، چه سزا باشد گفتن كه خدا هست ؟ تو هستی حاصل كن ! او خود هست وجود قدیم او هست، تو را چه ؟ چون تو نیستی، او یكی است تو كیستی ؟ تو شش هزار بیشی تو یكتا شو. وگرنه از یكی او تو را چه ؟ این برداشت ِ شمس است . ببینید، این اوج ِ عزت و كرامت ِ انسان است . اشاره به موهبت های بی نهایت اوست . شمس هر مسلمانی را كه به معراج پیغمبر اعتقاد دارد به متابعت او فرا می خواند. متابعت ِ محمد آن است كه او به معراج رفت توهم بروی در پی ِ او و مولانا این فراخوان را پی می گیرد. ملولان همه رفتند در خانه ببندید ‎/ بر این عقل ملولانه همه جمع بخندید‎/ به معراج بر آیید چو از آل رسولید‎/ رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید شما فرزندان محمد رسول الله هستید به تعبیر شمس نه فرزندان آب و گِل . اما پیام تكثر، من فكر نمی كنم در هیچ كجا آن پیام را با عمق و گستره ای كه در مولانا داریم بتوان یافت . در این عالم تكثر، مردم مانند مرغان به زبان های گوناگون سخن می گویند. راه و روش و شیوه های آنان نیز گوناگون است . می دانید كه سلیمان پیغمبر زبان مرغان می دانست. در قرآن آمده است و«علمناه ُ منطق الطیر»، عارف بزرگ فریدالدین عطار این تركیب منطق الطیر را عنوان یكی از مثنوی های خود قرار داده است كه شاید بشود گفت شاهكار اوست . داستان عطار چنین است كه دسته ای سی تایی از پرندگان تصمیم گرفتند كه بروند به كوه ِ قاف و سیمرغ را كه بر قله قاف آشیان دارد پیدا كنند. رفتند و سراپای كوه را گشتند و نشانی از سیمرغ نیافتند، داشتند نومید می شدند كه به تعبیر عطار حاجب بارگاه ِ عزت، پرده را بالا زد و آفتاب قرب بر آن سیمرغ تافت و آنها چون نیك نظر كردند سیمرغ را در خود و خود را در سیمرغ یافتند. این همه وادی كه از پس كرده اید ‎/ خویش بینید و خود را دیده اید ‎/ما به سیمرغی بسی اولی تریم ‎/ زآن كه سی مرغ حقیقی گوهریم همین اندیشه را عطار در كتاب دیگر خود مصیبت نامه نیز پی گرفته است . در آنجا سالك راه حقیقت، به دنبال ِ حقیقت می گردد و به هر دری می زند از جبرئیل و میكائیل و ملائكه علیین وانبیاء مرسلین و نوح و ابراهیم و عیسی و موسی چاره جویی می كند. از عرش و كرسی هم می گذرد تا می رسد به منزل جان كه چهلمین منزل است و در آنجاست كه به گوش ِ دل از زبان جان می شنود. صد جهان گشتی تو در سودای من ‎/ تا رسیدی بر لب ِ دریای من ‎/ آنچه تو گم كرده ای گر كرده ای ‎/ هست نزدِ تو، تو خود را پرده ای باری منطق الطیر معجزه سلیمان بود. از شاعران چیره دست ِ ایران خاقانی در چند جا كه به سخن ِ خود می بالد آن را منطق الطیر می خواند یعنی كه شعر من در حد اعجاز است، كسی سخن مرا درمی یابد كه از فهم و معرفت ِ برتری برخوردار باشد. مولانا در جواب خاقانی می گوید: منطق الطیر آن خاقانی صداست منطق الطیر سلیمانی كجاست ؟ منطق الطیر سلیمانی بیا ‎/ بانگ هر مرغی كه آید می سرا ‎/ چون به مرغانت فرستاده است حق ‎/ لحن هر مرغی بدا دستت سبق ‎/ مرغ جبری را زبان جبر گو ‎/ مرغ پر بشكسته را از صبر گو‎/ مرغ صابر را تو خوش دارو معاف ‎/ مرغ عنقا را بخوان اوصاف ِ قاف ‎/ مر كبوتر را حذر فرما ز باز‎/ باز را از حكم گوی و احتراز ‎/ كبك جنگی را بیاموزان تو صلح ‎/ مر خروسان را نما اشراط صبح ‎/ همچنین می رو زهدهد تا عقاب ‎/ ره نما والله اعلم بالصواب یعنی هر مرغی زبان ِ خود را دارد، زبان مرغان متكثر است . به یك زبان حرف نمی زنند، با آنها به یك زبان نمی توان سخن گفت و چنان نیست كه خاقانی پنداشته است . هر كسی برای كاری ساخته شده است، استعداد و نیز قدرت تحمل آدم ها متفاوت است . پلورالیسم اما خود لغزشگاه مهیبی است كه به آسانی می تواند سر از باتلاق اِباحی گری درآورد یا به سرگردانی دروادی سوفسطایی منتهی شود. پلورالیست ممكن است به ناباوری مطلق گرفتار آید یا دستخوش خوش باوری ِ ابلهانه شود. گر بگوید جمله باطل او شقی است ‎/ ور بگوید جمله حق از ابلهی است آن یكی می گوید جنگ ۷۲ ملت است و همه دروغ است . این یكی می گوید ۷۲ ملت، همه راست است و هیچ معیاری نیست تا یكی را بر دیگری ترجیح توان داد. آن كسی كه به كرامت و حرمت ِ انسان ها باور دارد و نیز تكثر و تعدد برداشت ها و دیدگاه های انسان ها را می پذیرد و تفاوت آشكار در زبان و روش و منش آدمیان را واقعیتی غیرقابل انكار می شناسد لاجرم با مولانا هم آواز می گردد كه : سختگیری و تعصب خامی است تا جنینی كار خون آشامی است .او برای پیشبرد عقاید خود راه ِ جبر و خشونت و زور و فشار را نمی پسندد و در برخورد با عقاید دیگران مهربانی و فراخ حوصلگی و وفق و مدارا نشان می دهد و همزبان با مولانا می گوید: اگر مر تو را صلح آهنگ نیست ‎/ مرا با توای جان سرِ جنگ نیست ‎/ تو در جنگ آیی روم من به صلح ‎/ خدای جهان را جهان تنگ نیست ‎/جهانی است جنگ و جهانی است صلح ‎/جهان معانی به فرسنگ نیست‎/ هم آب و هم آتش برادر بُدند‎/ببین اصل این هر دو جز سنگ نیست‎/كه بی این دو عالم ندارد نظام‎/اگر روم خوب است بی زنگ نیست رومی سفید، زنگی سیاه و نظام عالم اقتضای این تعدد و تكثر را می كند. شما در این معنی البته دو قصه بسیار دلاویز و بسیار مشهور مولانا را به خاطر دارید. مقصودم اول داستان آن چند نفری است كه در شبی تاریك بردندشان به فیل خانه و پرسیدند فكر می كنید این موجود كه داخل این اتاق است چیست ؟ آنها كه چشمشان چیزی نمی دید لاجرم می خواستند از راه لمس مشكل را حل كنند. آن یكی را كف به خرطوم اوفتاد‎/گفت همچون ناودان است این نهاد‎/ آن یكی را دست بر گوشش رسید‎/ آن بر او چون باد بیزن شد پدید ‎/ آن یكی را كف چو بر پایش بسود‎/ گفت شكل پیل دیدم چون عمود ‎/ آن یكی بر پشت او بنهاد دست ‎/ گفت خود این پیل چون تختی بُدست ‎/ از نظرگه گفتشان شد مختلف ‎/ آن یكی دالش لقب داد این الف ‎/ منظور از نظرگه دیدگاه اوست. در كف ‎/ اگر شمعی بُدی ‎/ اختلاف از گفتشان بیرون شدی قصه دوم كه اشاره كردم همان داستان موسی و شبان است كه شبانی كه به زبان ِ خود با خدا راز و نیاز می كرد: ای فدای تو همه بزهای من ‎/ ای به یادت هی هی و هی های ِ من ‎/تو كجایی تا شوم من چاكرت ‎/ چارقت دوزم زنم شانه سرت موسی برآشفت كه ای نادان با خدا اینگونه سخن می گویند؟ و تكفیرش كرد: گفت موسی های خیره سر شدی‎/خود مسلمان ناشده كافر شدی ‎/وحی آمد سوی موسی از خدا‎/ بنده ما را زما كردی جدا‎/ تو برای وصل كردن آمدی ‎/ یا خود از بهر بریدن آمدی ‎/ هر كسی را سیرتی بنهاده ام ‎/ هركسی را اصطلاحی داده ام ‎/ در حق او مدح و در حق توذم ‎/ در حق او شهد و در حق تو سم ‎/ ما بری از پاك و ناپاكی همه ‎/ از گران جانی و چالاكی همه ‎/ ما زبان را ننگریم و قال را ‎/ ما درون را بنگریم و حال را ‎/ موسیا آداب دانان دیگرند ‎/ سوخته جان و روانان دیگرند ‎/ ملت ِ عشق از همه دین ها جداست ‎/ عاشقان را مذهب و ملت خداست آنچه كه برای انسان امروزی مطرح است می بینیم كه برای مولانا هم مطرح بوده است ، انسان امروزی وقتی این شهرهای بی در و پیكر و پر ازدحام و پرغوغا و پرتنش و پردود و دم و آلودگی ها و بیماری ها را می بیند، بی اختیار می خواهد چون مولانا فریاد بیاورد كه : اندر این شهر قحط خورشید است ‎/ سایه شهریار بایستی ‎/ شهر سرگین پُرست پر گشته است ‎/مشك نافه تتار بایستی وقتی گروه گروه آدمیان را می بیند كه در چرخه پرتب وتاب شتابان و بی امان زندگی در كمین یكدیگر ایستاده اند و روز و شب برای همدیگر پاپوش می دوزند، پوستین هم می برند و پوست ِ هم می درند دلش می گیرد و فغان می كند: زین همرهان ِ سست عناصر دلم گرفت ‎/ شیر خدا و رستم دستانم آرزوست ‎/ دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر‎/ كز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست ‎/ گفتند یافت می نشود جسته ایم ما‎/ گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست مقصودم آن نیست كه شما به جای اعلامیه حقوق بشر بروید و مثنوی بخوانید و یا برعكس اصلاً این بحث از مقوله امر و نهی و این بكن و آن نكن، اِفعل لاتفعل خارج است ، نسخه پیچی نیست تحلیل و تعلیل است، می خواهد دریابد كه چگونه و چرا مولانا برای ما در این روزگار كشش و جاذبه دارد، چرا و از كجا مردم زمان ِ ما با مولانا همدردی و همدلی احساس می كنند. این مغناطیس القلوب چیست كه دل ها را می رباید. این مرد كه در گوشه ای از جهان ۷۵۰ سال پیش می زیسته در كلام و پیام او چه جوشش و درخششی، چه سری هست كه جان عارف و عامی را می شوراند. یادآوری این نكته ها كمترین فایده اش آن است كه اگر كسی اعلامیه حقوق بشر را می خواند به سوابق ۲۵۰۰ ساله آن بیندیشد و به ریشه های دینی و عرفانی ِ آن توجه كندو بداند كه این آرمان های ارجمند كه امروز در قالب ِ الفاظ و عبارت های تازه عرضه می شود همان گمگشته های كهن قرون و اعصار است و آنكه مثنوی را می خواند با دیدی تازه در آن بنگرد، هر كس كه با دیدی تازه و از سر تأمل در مولانا نگاه كند نكته های فراوان در او كشف می كند، مولانا در ساحَت ِ آفرینش فكری و هنری از سرآمدان ِ و برجستگان ِ عالم است و خصیصه اصلی شاهكارهای تفكر و هنر آن است كه از چنبره زمان و مكان برمی كشند. در هر دور و زمان می توانند با مردم آن دور و زمان همزبان گردند. قابل بازخوانی و بازشناسی هستند مولانا را كه شهسوار عرصه خلاقیت است باید از نو خواند و از نو شناخت . محمدعلی موحد برگرفته از: شرق ۲۵ آذر ۸۳ [/align] شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی
  12. ایا میدانید چرا استرس موجب پرخوری و چاقی می شود؟ اکثر اوقات، افراد برای راحت کردن خود، مقابله با استرس یا صرفاً انجام کاری در مواقع ناراحتی و افسردگی به غذا پناه می برند. خیلی افراد به اشتباه از غذا برای برآوردن برخی نیازهای اصلی خود مثل استراحت، ابراز احساسات، تحریک عقلانی یا آسایش استفاده می کنند.... استرس به هرگونه تغییر در سلامت و وضعیت عادی اطلاق می شود. استرس زمانی ایجاد می شود که اتفاق بدی یا حتی اتفاق خوبی بیفتد. ترفیع رتبه نوعی استرس است، همینطور اخراج شدن از کار. تغییرات فکری به همان اندازه تغییرات واقعی در زندگی موجب استرس می شود. افسردگی و اضطراب اینکه بالاخره آن کار جدید را به شما می دهند یا نه استرس ایجاد می کند. اکثر اوقات، افراد برای راحت کردن خود، مقابله با استرس یا صرفاً انجام کاری در مواقع ناراحتی و افسردگی به غذا پناه می برند. خیلی افراد به اشتباه از غذا برای برآوردن برخی نیازهای اصلی خود مثل استراحت، ابراز احساسات، تحریک عقلانی یا آسایش استفاده می کنند. اما غذا هیچکدام از این نیازها را راضی نمی کند. بااینکه خیلی افراد از غذا در واکنش به احساساتی مثل عصبانیت، خستگی، تنهایی و ناراحتی استفاده می کنند، اما استرس دلیل اصلی پرخوری های احساسی قلمداد می شود. تصور کنید که بین روز است و شما با یک استرس ناگهانی روبه رو می شوید. رئیستان درمورد اشتباه بسیار بزرگی که مرتکب شده اید به شما ایمیل می زند یا پزشک کودکتان با شما تماس می گیرد و می گوید که جواب آزمایش کودک 6 ساله تان غیرطبیعی است. بدنتان به حالت استرس می رود. طی این واکنش، سلولها برای سوخت، قند بدنتان را تخریب می کنند و این عمل با سرعت بسیار بالایی انجام می شود. متاسفانه، در این روز خاص، شما صبحانه هم نخورده اید و غذای شب قبلتان هم بستنی و یک نوشابه رژیمی بوده است. میزان قند خون در گردش شما برای کنار آمدن با این اتفاق استرس زا بسیار پایین است. درنتیجه، کبد بخشی از قند خون ذخیره خود را آزاد می کند. وقتی آن اتفاق استرس زا پایان یافت، قند خون شما پایین و تخلیه شده است. قندخون پایین، که به هیپوگلیسمی معروف است، موجب ضعف، اضطراب، عصبی بودن، لرزش و پریشانی می شود. شما احساس ضعف، لرزش و کج خلقی می کنید. چون بدنتان نیاز مبرمی به قند دارد، دنبال شکلات و پیراشکی و امثال آن می روید. این انتخاب خوبی نیست. خوردن قندهای ساده و هله هوله، درست است که قند خونتان را بالا می برد اما فقط به مدت بسیار کوتاهی. به محض اینکه آن قند متابولیسم شود، سطح قندخون در گردش شما دوباره پایین و به وضعیت قبل برمی گردد. و وضعیت ضعیف روحی و ذهنی شما تکرار می شود. پس چه باید کرد؟ 1) واکنش استرس را تشخیص دهید. وقتی با یک موقعیت استرس زا روبه رو می شوید، مغز شما به غذه آدرنال پیغام می دهد که هورمونی به نام کورتیزول ترشح کند. کورتیزول درمقابل گلوکز و اسیدهای چرب به گردش خون ازاد می کند تا انرژی لازم برای عضلات فراهم آید. بالا بودن سطح کورتیزول در بدن موجب بالا رفتن اشتها و ذخیره های چربی بدن می شودف مخصوصاً در ناحیه شکم و ران ها. 2) بدانید که استرس چطور بر تغذیه شما تاثیر می گذارد. استرس اشتها را زیاد می کند و باعث می شود بدنتان غذاهایی را طلب کند که بسیار پرکالری هستند اما موادمغذی چندانی ندارند. متاسفانه، محققان هنوز تعیین نکرده اند که چرا افرادیکه از روی استرس پرخوری می کنند به سوی یکسری غذاهای خاص کشیده می شوند. 3) نگران نباشید، خوشحال باشید. برای پایین آوردن استرس چه کار می توانید بکنید؟ به جای اینکه آرامش را در غذاها دنبال کنید، در فعالیت های لذت بخشی که کالری نداشته باشند، شرکت کنید. می توانید از ماساژ استفاده کنید، به ملاقات یکی از دوستان بروید، کتاب بخوانید، فیلم نگاه کنید یا با فرزندتان بازی کنید. 4) مسئولیت قبول کنید. وقتی با یک اتفاق استرس زا روبه رو می شوید، با خودتان فکر کنید که برای به حداقل رساندن فشار روحی، چه می توانید بکنید. به جای اینکه خود را قربانی آن اتفاق بدانید، سعی کنید مسئولیت آنرا گردن بگیرید. در این فرایند، میزان تولید کورتیزول در بدنتان پایین می آید و درنتیجه عوارض منفی و زیان بار ترشح طولانی مدت این هورمون به حداقل می رسد. 5) از انواع و اقسام غذاها استفاده کنید. ازآنجاکه استرس بر قند خون تاثیر می گذارد، بهتر است که در طول روز از غذاهای سالم استفاده کنید تا سطح قند خون در بدنتان کنترل شود. افرادیکه از روی استرس پرخوری می کنند، بیشتر به دنیال کربوهیدرات های قندی می روند، پس حتماً در هر وعده غذایی از مقدار لازم پروتئین و چربی هم استفاده کنید. 6) صبحانه بخورید. یک صبحانه خوب و کامل باید حاوی پروتئین، کربوهیدرات و چربی باشد تا سطح قندخون در طول روز ثابت بماند و دیگر تمایلی به خوردن شکلات و شیرینی پیدا نکنید. 7) ذخائر ویتامین و موادمعدنی بدن را پر کنید. استرس باعث می شود که بدن ویتامین و موادمعدنی بیشتری بسوزاند، مخصوصاً ویتامین b کمپلکس، منیزیم و زینک. این موادمغذی برای توازن قند خون در بدن لازم اند. وقتی سطح آنها در بدن پایین می آید، سطح استرس بالا می رود. همچنین، غدد آدرنال در مواقع استرس نیاز بیشتری به ویتامین c و اسید پانتوتنیک پیدا می کند. برای تامین این نیازها، از سبزیجات و میوه جات سالم استفاده کنید. 8) فعالیت فیزیکی داشته باشید. ورزش در حد تعادل می تواند به پایین آوردن هورمون کورتیزول در بدن کمک کند. تحقیقات مختلفی نشان داده است که فعالیت فیزیکی متعادل به تعدیل روحیه، کاهش استرس، ارتقاء اعتماد به نفس، و برنامه ریزی مغز برای خوشبین بودن به جای بدبین بودن، کمک می کند. ورزش های هوازی و غیرهوازی را به طور منظم انجام دهید اما نه بیش از اندازه. چون خستگی بیش از اندازه از تمرین سطح کورتیزول را بالا می برد. 9) استراحت کافی داشته باشید. کمبود خواب بر سطح قند خون تاثیر می گذارد، سطح کورتیزول را بالا می برد و تولید لپتین (هورمونی که سیر شدن شما را اعلام می کند) را کاهش می دهد. سعی کنید هر شب کمی زودتر به خواب بروید و حتماً هشت ساعت خواب شب را داشته باشید. از کجا می توانید بفهمید که واقعاً گرسنه تان است یا فقط از روی استرس می خواهید غذا بخورید؟ گرسنگی احساسی یا گرسنگی فیزیکی تفاوت های زیادی با هم دارند. وقتی به دلایل احساسی غذا می خورید، معمولاً به دنبال یک نوع خاص از غذاها مثل بستنی، شکلات، شیرینی و پیتزا و امثال اینها هستید و فقط این غذاها هستند که نیازتان را برآورده می کنند. اما وقتی واقعاً گرسنه تان باشد، به انتخاب های مختلفی گرایش دارید. از آنجا که استرس همیشه برای همه ما پیش می آید، باید روش هایی برای تحریک واکنش آرامش در خودمان پیدا کنیم. ریلکسیشن و تمدد اعصاب فشارخون را پایین آوررده، تنفس را بهبود بخشیده، ضربان قلب را کاهش داده، فشار عضلانی را از بین برده و فشارهای عصبی و احساسی را برطرف می کند. این واکنش بسیار فردی است اما رویکردهایی وجود دارد معمولاً برای اکثریت کار می کند: مثل ورزش، تکنیک های تنفس عمیق، ریلکسیشن عضلات، مدیتیشن، و داشتن حمایت اجتماعی.
  13. بیاعتمادی کاربران به کارتهای اینترنتی؛ چرا و چگونه؟ با توجه به اینکه برخی مواقع مبلغ موجود در کارت اینترنتی کمتر از میزانی است که برروی کارت درج است، بنابراین اعتماد کاربران به کارتهای اینترنتی کمتر شده است و این خود به نوعی کمفروشی محسوب میشود. هادی مهمانی - مدیر یک شرکت اینترنتی - با بیان این مطلب اظهار کرد: کیفیت اینترنت دچار نوسان است و میتوان گفت یکی از موضوعاتی است که همیشه کاربران آن را مطرح میکنند و از آن ناراضی هستند. وی افزود: کمفروشی در بحث اینترنت باید بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد زیرا اعتماد مردم به کارت اینترنت بسیار کاهش یافته است و مردم از این موضوع ناراضی هستند. این مدیر شرکت اینترنتی تاکید کرد که البته بستر مخابراتی که در اختیار ما قرار میگیرد نیز نوسان بسیاری دارد و همیشه کیفیت ثابتی در اینترنت نداریم. وی با بیان اینکه در سرویس دایلآپ، کاربر، علاوه بر هزینه کارت، هزینه اشغال کردن تلفن را نیز باید بپردازد گفت: یکی دیگر از موضوعات مهم و قابل بررسی در این زمینه آن است که بخش خصوصی نیز باید وارد این حوزه شده و رقیب بخش دولتی شود تا کیفیت سرویسدهی در این زمینه ارتقاء یابد.
  14. amid

    چرا عکس سیاه و سفید؟

    در این دوران پیکسل ها و پرینترها، زمانیکه تعداد کمی از عکاسان علاقه به بوی تلخ اسید استیک آبگونه1 و یا بوی تند و زننده ی مواد شیمیایی برای ظاهر کردن عکس دارند، چرا هنوز بسیاری عکس سیاه و سفید می گیرند؟ زمانیکه رنگ ها آنقدر درخشان و عکس ها آنقدر چشم نواز هستند؟ زمانیکه کارهای دیجیتال جا افتاده اند و امروزه با استفاده از فلاش دوربین می توان طیف وسیع تری از نور محیط را در تصویر ثبت کرد چرا عکس سیاه و سفید؟ چرا سیاه سفید؟ خارج از جانب داری، این مسئله مربوط به معانی بیان می شود. جواب های زیادی می توان داد و می توان مرا قدیمی خواند اما عکس سیاه و سفید به عنوان هنر نابی که با الهام از آن سر جان هرشل واژه ی عکاسی یا Photography به معنای نقاشی با نور را خلق کرد همواره شانی خاص را در معبد خدایان انواع هنرهای مشروع دارد. از آن جهت که هنریست که به سادگی می توان آنرا آموخت هرچند باید سال ها زحمت بکشید تا در آن خبره شده ولی با این وجود مبتدی ها هم می توانند عکاسی کنند و از عکس هایشان پرینت بگیرند. اگر تجربه ظاهر کردن عکس را داشته باشید می دانید که کمتر لذتی با دیدن عکسی که به آرامی زیر نور قرمز ظاهر می شود، برابری می کنند. عکس سیاه و سفید برتری های خود را دارد: · چون همانطور که می دانید عکس های سیاه و سفید عمر بیشتری نسبت به عکس هاس رنگی دارند. · چون سیاه سفید شأنی ذاتی دارد. · چون زیبایی در سادگی نهفته است و این سادگی در عکس های سیاه و سفید بیش از عکس های رنگی جلوه گر است. سیاه سفید هم ساده ترین و هم پیچیده ترین نوع عکاسی است. آیا لازم است از صفر شروع کنیم؟ بیشتر کلاس های مقدماتی عکاسی شامل پرتوگیری می شوند هرچند بیشتر دوربین های معمولی آنقدر پیشرفته هستند که نیاز به درک عمیق رابطه ی بین کنترل نور ورودی به دوربین و توسعه ی زمان پرتوگیری (زمان باز بودن دیافراگم دوربین با توجه به عمق میدان و نور و کادر تصویر) و سپس باید بیاموزید که چگونه فیلم را روی کاغذ عکس ظاهر کنید و در نهایت تعیین بهترین کادر و بزرگ کردن آن مراحل مختلفی است که آموختن آنها مفید است. برای من، این کار مثل یادگیری نقاشی در یک کلاس هنر است؛ بعد از خبره شدن در پایه ها می توانید این مهارت را در جاییکه صلاح می دانید بکار برید، اما این فقط یک پیش شرط برای ساخت هنر آگاهانه است. همانطور که فردی مرحله به مرحله پیشرفت می کند، و در موقعیت های غیرعادی تجربیات جدیدی کسب می کند موقعیت هایی مانند: تنظیم صحنه های پشت به نور یا عکاسی در نور زیاد مانند وقتی که صحنه برفی است و تنظیم زمان باز بودن دیافراگم به صورت اتومات به درستی انجام نمی شود و طیف رنگ مناسب بدست نمی آید. عکاسان سیاه سفید استفاده از فیلترها را برای تغییر اثر تن رنگ های بر روی نگاتیو را به خوبی می آموزند. یک حقیقت وجود دارد با نگاتیو عکس های سیاه سفید می توان در رنج وسیعی از زمان باز بودن دهانه لنز می توان عکاسی کرد، این فاکتور باعث شده است که عکاسان مبتدی هم بتوانند با این نگاتیو ها عکس های زیبایی خلق کنند. در عکاسی سیاه سفید، کنترل کنتراست در طیف گسترده تری به سادگی امکان پذیر است؛ بیش از حد نور دادن و زمان توسعه ی کمتر برای کاهش کنتراست و برعکس برای افزایش آن استفاده می شود. عکاسان با تجربه خیلی وقت خودرا برای بزرگنمایی بیشتر هنگام عکاسی تلف نمی کنند چون با یک نگاتیو خوب اینکار سخت نیست. (به عنوان یک نکته ی تکنیکی، فکر می کنم هشدار درباره ی فیلم های « سیاه سفید» که با C41 فراوری میشوند مفید باشد. فیلم های کروموژنیک B&W می توانند برای آنها که خودشان نمی توانند فراوری کنند یا دسترسی به لابراتوار سیاه سفید ندارند مناسب باشند اما هیچ فیلم سیاه سفیدی با لابراتوار شخصی شما با مواد شیمیایی نگاتیو رنگی فراوری شده باشد با تونال رنج و دقت فیلم سیاه سفید برابری نمی کند. اما هیچ کدام از اینها به معنی بهتر بودن ذاتی سیاه سفید نسبت به رنگی نیست. اینها تنها تفاوت ها هستند. موج دوباره ی رو آوردن به عکس های سیاه سفید موج دوباره ی از رو آوردن به عکس های سیاه سفید نه تنها در تبلیغات و تلویزیون بلکه در نزد افرادی که به دنبال عکس هم هستند به وجود آمده است. امروزه عکس های سیاه سفید در دنیای رنگ و دیجیتال و تصویرسازی دوباره مورد توجه قرار گرفته است. عکاسان حرفه ای تر عروسی ها امروزه عکس سیاه سفید را به عنوان سرویسی ممتاز ارائه می دهند و استودیوهای پرتره (استودیوی عکاسی از افراد) هم هیچگاه برای جذب مشتری ارائه ی پرتره های سیاه سفید را متوقف نکرده اند. افرادی کمی هستند که وقت، تجهیزات و مهارت چاپ عکس های خود را دارند. برای کسب نتایج بهتر آنها به چند لابراتوار عکاسی که کارشان فراوری و چاپ عکس های سیاه سفید است همچون لابراتوارهای عکاسی خاص در کالیفرنیا که اخیرا در نیوپرس سانتاباربارا از آنها به خاطر ایجاد یک تاریک خانه ی مجزای اجاره ای برای عکاسان محلی تمجید شد، اتکا می کنند. مسلما موضوعاتی مثل ورزش هستند که عکاسی رنگی برایشان مناسب تر است. تعداد کمی عکاس رنگی مناظر هستند که کارشان در حد کارهای آنسل آدامز و ادوارد وستون می باشد. این مسئله که سیاه سفید(که بیشتر برای پرتره هاست) بهترین گزینه برای عکس های مردم است بسیار قابل بحث است؛ از پرتره های جولیا مارگارت کامرون و بعدها اشتیگلیتز و اشتیکن، فشن قدیمی: عکاسان WPA که زندگی آمریکایی ها را طی دوران افسردگی بعد از جنگ جهانی به تصویر کشیدند، تا عکاسان بسیار زیاد و پر زرق و برق هالیوود در دهه های 30 و 40 و همه ی آنهایی که مجلات زندگی را به تصویر کشیدند( بهترین نشریات آن زمان) شاهد این مدعا هستند. نیازی به تعریف از پاول استرند و آگست ساندر نیست. مارگارت بروک- وایت، ایموزن کانینگهام، کرتژ، لارتیگ و دی مارکی، هورست و کارش، بیل کلین و رابرت فرانک، بروس وبر و هرب ریتز. ببینید، من حتی ثانیه ای نمی گم که چه چیز هنر است و چه چیز نیست. من مثل نفر بعدی هستم که در یک گالری دارد قدم می زند. اما در مقوله سی هنر عکاسی، بحث جدی در مورد رنگ اینست که هنوز به پایان نرسیده است. نظرات چندان پایدار نیستند. عکس های با رنگ نوع C در چرخه ی هنری رایج شده اند. علی رغم اینکه ادعاهای متوجه خصوصیات بایگانی عکس های Ciba/Ilfochrome اغراق شده به نظر می رسند و دست کم یکی از تولیدکنندگان کاغد چاپ رنگی جسارت نام گذاری کاغذش به نام Archive را داشته است، هنوز نمی دانیم عکس های و نگاتیوهای رنگی چقدر قبل از محو شدن عمر می کنند. آیا من تنها عکاسی هستم که می خواهد عکس هایش بعد از مرگش هم همه جا باشد؟ سرانجام، به عنوان یک عکاس فعال تائید کرده و خواهم کرد که دو جنبه ی توانایی دوربین است که عکس ها را خلق می کنند: عکاسی زیبایی را شکار میکند و می تواند زمان را نگه دارد. سیاه سفید بهترین راه شکار زیبایی و نگه داشتن زمان است. ........................................................ 1. آبگونه ی اسیدی که برای تثبیت عکس و فیلم بکار می برند. ترجمه: میلاد خراسانیان ياد بگير دات كام
  15. بهار خانم

    چرا بعضی افراد زیاد می خورند

    پرخوری نشانهٔ چیست؟ وقتی خستهاید، میخوابید. وقتی خوشحالید، میخندید. وقتی گرسنهاید، میخورید. وقتی گرسنه نیستید، میخورید. و وقتی بیدارید، باز هم میخورید. ما اغلب از روی عادت چیز میخوریم، نه از روی گرسنگی. بسیاری وقت تماشای تلویزیون بیاختیار کلی چیزهای مختلف میخورند. و در سالن سینما صدای خوردن تنقلات لحظهای قطع نمیشود. گاهی این عادت به وسواس تبدیل میشود. کسانی که دچار پرخوری یا جوع هستند احساس کنترل خوردن را از دست میدهند و در یک وعده هزاران کالری میخورند. این مشکل اغلب در افرادی دیده میشود که بعد از شکست در یک رژیم غذائی اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند. بعد از مدتی، خوردن بهصورت یک عادت در میآید که ترک آن مشکل است. کسانی که سعی میکنند سیگار کشیدن را ترک کنند، اغلب دچار پرخوری میشوند. اینها عادت کردهاند که با دست و دهانشان کاری بکنند؛ بنابراین خیلی میخورند. یا با ریزهخواری سعی در مقابله با اثرات ترک نیکوتین دارند. همچنین ریزهخواری علت پرخوری افراد دچار افسردگی است. گاهی نه مشغله ذهنی، بلکه خود مغز عامل پرخوری است. کسانی که ماده شیمیائی سروتونین مغز آنها کم است اغلب کربوهیدرات زیاد میخورند. در موارد نادر، وجود تومور یا آسیب دیدن بخش هیپوتالاموس مغز احساس سیری را از بین میبرد. بیماری غدد هم میتواند باعث پرخوری شود. مثلاً پرکاری تیروئید با افزایش سوخت و ساز بدن گرسنگی را بیشتر میکند. و بیماری درمان نشده قند – که گرفتاری غده لوزالمعده است – سوخت بدن را تحلیل برده و بدن با بالا بردن اشتها سعی در جبران آن دارد. برخی داروها اشتها را تحریک میکنند که به پرخوری میانجامد. مثلاً کورتیزون، که برای رفع التهاب مصرف میشود، در بالا بردن اشتها شهرت دارد. همچنین استروئیدها، آنتیبیوتیکها، ضد افسردگیها، و مسکنها هم میتوانند پرخوری به بار بیاورند. - درمان پرخوری وضع کسی که عادت به ریزه خواری دارد با کسی که در یک وعده هزاران کالری غذا میخورد و بعد بالا میآورد تفاوت دارد. اگر فکر میکنید پرخوری شما ناشی از عادت است نه گرسنگی، توصیههای زیر را به کار ببندید. اما اگر ناشی از یک اختلال جسمانی است، یا با وجود پرخوری وزن اضافه نمیکنید، حتماً نزد پزشک بروید، چون ممکن است دچار یک بیماری غده داخلی شده باشید. غذای حجیم بخورید. خوردن غذاهای پرفیبر اشتها را زودتر ارضا میکند. با خوردن غلات سبوس نگرفته، میوهها، و سبزیجات خود را سیر کنید. ورزش کنید. ورزش منظم یکی از بهترین سرکوب کنندههای اشتهاست. ورزش متناوب این اثر را ندارد، بنابراین از ورزش هفتگی این انتظار را نداشته باشید. ورزش منظم یعنی پنج تا هفت بار در هفته. جای خوردن معلوم کنید. اگر عادت به خوردن در هنگام تماشای تلویزیون دارید، باید ارتباط بین خوردن و تلویزیون را قطع کنید. جای خاصی را برای خوردن معین کنید و فقط وقت خوردن غذا در آنجا بنشینید. وقتی غذایتان را خوردید، بلند شوید. در جای دیگری هم چیزی نخورید. به این ترتیب اشتهای خوردن را به مکان خاصی عادت میدهید. قرص ضد اشتها بخورید. قرصهای ضد اشتها اثر کمی در کنترل پرخوری دارند. اگر هم انرژی داشته باشند، بعد از مدتی از بین میرود و شما مجبور به خوردن بیشتر و بیشتر آن میشوید؛ و بهتدریج دچار گرفتاریهای فشار خون و بینظمی قلب میشوید.
  16. [align=justify]امام حسن مجتبی (ع) 15 ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود . حسن بن على (ع) دوران جد بزرگوارش را چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریباً هفت سال داشت که پیامبر اسلام از دنیا رفت. پس از آن، تقریبا سى سال کنار پدرش زندگی کرد و و پس از شهادت على (ع) 10 سال هدایت امت را به عهده داشت و در سال 50 هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگى به درجه شهادت رسید. امام حسن مجتبی به کریم اهل بیت شناخته می شود چرا که آن بزرگوار نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و کمک به نیازمندان نیز سرآمد بود. هیچ نیازمندی از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت. هیچ آزرده دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی ‏کرد، جز آنکه مرهمى بر دل آزرده او نهاده می ‏شد. حسن بن على (ع) با تمام قدرت و توان در انجام امور خیر و نیک و رفع نیاز مستمندان فعال بود و هرآنچه را که داشت در راه خدا انفاق می کرد . امام حسن مجتبى (ع) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید. امام حسن (ع) فردى شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه نداشت. او در راه پیشرفت اسلام از هیچگونه جانبازى دریغ نمی کرد و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود. امام مجتبى (ع) در جنگ جمل در کنار پدر خود در خط مقدم می ‏جنگید . آن بزرگوار جنگ صفین نیز در بسیج عمومى نیروها و گسیل داشتن سپاه حضرت علی(ع) براى جنگ با سپاه معاویه، نقش مهمى داشت. امام حسن مجتبى(ع) با شجاعتی که از خاندان خود به ارث برده بود و تعصبی که نسبت به دین اسلام داشت، هرگز در برابر دشمنان اسلام و مسلمانان کوچکترین کوتاهی نداشت و به هر شکل ممکن، حتی در قالب مناظرات کوبنده در برابر فعالان ضد اسلامی ایستادگی می کرد. حضرت مجتبى (ع) حتى پس از انعقاد پیمان صلح که در نهایت درایت و هوشمندی امام انجام شد، بعد از ورود معاویه به کوفه، بر منبر نشست و انگیزه ‏هاى صلح خود و امتیازات خاندان امیرالمؤمنین را بیان کرد و در حضور هر دو گروه با اشاره به نقاط ضعف معاویه با شدت و صراحت از روش او انتقاد کرد. امام در آن شرایط و موقعیت صلح را ترجیح داد تا مسلمانان را از گزند نبردهایی که به شکست آنها و شهادت می انجامد مصون داشته و در آرامش و صلح به تحکیم پایه های اعتقادی مسلمانان و تبیین معارف حقه اسلامی بپردازد . در بررسى علل صلح امام مجتبى (ع) از نظر سیاست داخلى، مهمترین موضوعى که به چشم می ‏خورد فقدان جبهه نیرومند و متشکل داخلى است زیرا مردم عراق و بویژه مردم کوفه، در عصر حضرت مجتبى (ع) نه آمادگى روحى براى نبرد داشتند و نه تشکیل و هماهنگى و اتحاد. [/align]
  17. هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه میكرد. هرمزان كه یكی از فرمانداران جنگ قادسیه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی كه هرمزان در نتیجه خیانت یك نفر با وضعی ناامید كننده روبرو شد، نخست در قلعهای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازیها آگاهی داد كه هر گاه او را امان دهد، خود را تسلیم وی خواهد كرد. ابوموسی اشعری نیز موافقت كرد از كشتن او بگذرد و ویرا به مدینه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خلیفه درباره او تصمیم بگیرد. با این وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را كه در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند . ( البلاذری، فتوح البُلدان، به تصحیح دكتر صلاحالدین المُنَجَّذ (قاهره: 1956)، صفحه 468) پس از اینكه تازیها هرمزان را وارد مدینه كردند، ... لباس رسمی هرمزان را كه ردائی از دیبای زربفت بود كه تازیها تا آن زمان به چشم ندیده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را كه «آذین» نام داشت بر سرش گذاشتند و وی را به مسجدی كه عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تكلیف هرمزان را تعیین سازد. عمر در گوشهای از مسجد خفته و تازیانهای زیر سر خود گذاشته بود . هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش كرد: «پس امیرالمؤمنین كجاست؟» تازیهای نگهبان به عمر اشارهای كردند و پاسخ دادند: «مگر نمیبینی، آن امیرالمؤمنین است.» ... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست كمی با هرمزان گفتگو كرد و سپس فرمان داد، او را بكشند. هرمزان درخواست كرد، پیش از كشته شدن به او كمی آب آشامیدنی بدهند. عمر با درخواست هرمزان موافقت كرد و هنگامی كه ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشامیدن آب درنگ كرد. عمر سبب این كار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بیم دارد، در هنگام نوشیدن آب، او را بكشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، كشته نخواهد شد. پس از اینكه هرمزان از عمر این قول را گرفت، آب را بر زمین ریخت. عمر نیز ناچار به قول خود وفا كرد و از كشتن او درگذشت. این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بماند.
  18. آهـــن از مـهـمتـریــن ریزمغذیهای لازم در همه سنین است و با توجه به فوایدش در سنین رشد معمولا مكمل دارویی آن،به صورت قطره، برای كودكان تجویز میشود؛قطرهای که طعمی ناخوشایند دارد و به همین دلیل، بعضی بچهها از آن گریزاناند.... با یکی از دندانپزشکان درباره شیوه مصرف قطزه آهن و تاثیر آن بر دندان کودکان صحبتی کرده ایم. چرا میگویند قطره آهن، دندانهای بچهها را سیاه میکند؟ چون قطره آهن حاوی یونی رنگی است که میتواند در بزاق حل شود و با رسوب و جذب سطحی روی دندان باعث ایجاد رنگ قهوهای یا سیاه در دندان شود. آیا این قطره باعث پوسیدگی دندانها هم میشود؟ نه! دلیل اصلی پوسیدگی دندان، باکتری است که پس از متابولیسم مواد قندی خاص، ترکیبات اسیدی تولید میکند که این ترکیبات به تدریج باعث حلشدن ساختمان آهکی دندانها، نرمشدن قوام آن و تخریب نسج دندانها میشود. قطره آهن نیز به خودی خود باعث پوسیدگی نمیشود. شیرینکنندههای این قطرهها نیز از نوع سدیمساخارین است که میکروبهای پوسیدگیزا از آنها تغذیه نمیکنند. بنابراین این قطرهها باعث پوسیدگی نمیشوند مگر اینکه بهصورت ثانویه باعث تخلخل سطحی شده و جذب پلاک میکروبی را افزایش دهند که این امر میتواند با رعایت بهداشت دندانها کنترل شود. خیلی از بچهها طعم این قطره را دوست ندارند. این قطره را چطور باید به کودک داد؟ بهتر است قطره آهن به وسیله قطرهچکان در خلفیترین قسمت زبان چکانده شود تا بلافاصله بلعیده و کمتر با بزاق مخلوط شود. توصیه میشود پس از دادن قطره آهن کمی به کودک آب بدهید تا محیط دهان کاملا تمیز شود. در بچههای بزرگتر میتوان قطره آهن را با آبمیوههایی مانند سیب و پرتقال مخلوط کرد و با نی به بچه داد. اصول بهداشت دهان نیز حتما باید رعایت شود؛ به این ترتیب که پس از خوراندن قطره آهن، دندانهای کودک با گاز مرطوب تمیز شود. همچنین میتوان با استفاده از مسواک مخصوص شیرخواران، دندانها را تمیز کرد. در صورت ایجاد تغییر رنگ در دندانها نیز میتوان از خمیردندانهای این گروه سنی استفاده کرد ولی به دلیل عدم توانایی کودک در چرخاندن آب در دهان، باید خمیردندان توسط گاز مرطوب تمیز شود. چرا این قطره باید مصرف شود؟ وظیفه اصلی گلبولهای قرمز خون، انتقال اکسیژن به بافتهای بدن است زیرا سلولها برای زنده ماندن و انجام فعالیت طبیعی خود نیاز به اکسیژن دارند. آهن در ساختمان برخی از آنزیمهای مهم نقش دارد ولی بیشترین آهن بدن در هموگلوبین موجود در داخل گلبولهای قرمز ذخیره میشود که وظیفه آن حمل اکسیژن جذبشده از ریه به بافتهاست. بنابراین اولین عارضه کمبود آهن، کمخونی و به دنبال آن، انتقال ناکافی اکسیژن به بافتهای بدن و عوارض ناشی از آن مانند تنفس سریع برای جبران کمبود اکسیژن، رنگپریدگی، خستگی مفرط، کاهش ضریب فراگیری و ضریب هوشی، سردرد، ضعف سیستم ایمنی، اختلالهای رشدی و... خواهد بود. مصرف این قطره باید از چند سالگی شروع شود؟ از آنجا که در دوران جنینی، هموگلوبین بدن از طریق خون مادر تامین میشود و ذخیره آن تا سن 6 ماهگی در بدن کودک باقی میماند؛ پزشکان، زمان لزوم استفاده از قطره آهن را از 6 ماهگی تا 24 ماهگی میدانند. آیا میتوان به طریقی میزان جذب این قطره را کم و زیاد کرد؟ بله؛ مانند بسیاری از املاح دیگر، جذب این ماده نیز به همراه مواد غذایی دیگر میتواند کاهش یا افزایش یابد. در این دوره سنی، مهمترین مادهغذایی که باعث کاهش جذب آهن میشود شیر است. بنابراین بهترین زمان خوراندن قطره آهن در فواصل بین شیردهی است تا با جذب آهن تداخل ایجاد نکند. برعکس، ویتامین C باعث افزایش جذب این ترکیب میشود. آب میوههایی مانند سیب یا مرکبات یا سایر موادغذایی حاوی ویتامین C متناسب با سن کودک میتوانند به افزایش جذب آهن کمک کنند. آیا این قطره، تاثیر نامطلوبی هم بر دستگاه گوارش کودک دارد؟ به هر حال، ممکن است مصرف آهن در برخی کودکان عوارضی مانند یبوست، اسهال یا دلدرد ایجاد کند که در صورت بروز این مشکلات، به مادران توصیه میشود با پزشک مشورت کنند.
  19. به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از جهان ، آيةالله بهجت، رضوان الله تعالي عليه، از شاگردان آيةالله قاضي، رضوان تعالي الله عليه در عرفان بودند و دستورات و تاكيدات عرفاني ايشان، از قابل اعتمادترين دستوراتي است كه در دست ماست. مخاطبين محترم آنقدر از كرامات ايشان شنيدهاند كه نيازي به تكرار اين مكرر نباشد. از اين فخر عالم تشيع سوال شد كه چرا اين همه دعا ميكنيم و مستجاب نميشود؟ بهجت عارفان و سالكان در پاسخ فرمودند: "زيرا استجابت دعا شرطش توبه است، لذا ملائكه ميگويند: اين مشروط (دعا) را با شرطش (توبه) چرا به جا نميآوريد تا مستحاب شود؟ و چرا دعاي تائب و دعاي با توبه نميكنيد؟!" (به نقل از كتاب پرسشهاي شما و پاسخهاي آيةالله بهجت، جلد اول) از اعمال ماه مبارك رمضان دعا است و ادعيهاي نيز براي اين ماه مبارك سفارش شده است. چه بهتر كه دعاهاي مومنين در اين ماه مبارك با شرط مذكور به جا آورده شود، تا انشاالله مستجاب شود. البته توبه نيز خود شرايطي دارد كه در روايات ديگر تشريح شده است.
  20. irsalam

    چرا مادرمان را دوست داریم؟

    چرا مادرمان را دوست داریم؟ چون ما را با درد به دنيا میآورد و بلافاصله با لبخند میپذیرد چون شیرشیشه را قبل از اينكه توی حلق ما بريزند ، پشت دستشان میریزند چون وقتی تب میکنیم، آنها هم عرق میریزند چون وقتی توی میهمانی خجالت میکشیم و توی گوششان میگوییم سیب می خوام، با صدای بلند میگویند منیر خانوم بی زحمت یه سیب به این بچه بدهید و ما را عصبانی میکند و وقتی پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به مادر کتک میزند، با پدر دعوا میکنند چون وقتی در قابلمه غذا را برمی دارند، یک بخاری بلند می شود که آدم دلش می خواهد غذا را با قابلمه اش بخورد چون وقتي تازه ساعت يازده شب يادمان مي افتد كه فلان كار را كه بايد فردا در مدرسه تحويل دهيم يادمان رفته،بعد از يك تشر خودش هم پابه پايمان زحمت ميكشد كه همان نصف شبي تمامش كنيم چون وسط سریالهای ملودرام گریه میکنند چون بعد از گرفتن هدیه روز مادر، تمام فکر و ذکرش این است که مبادا فروشندگان بی انصاف سر طفل معصومش را کلاه گذاشته باشند چون شبهای امتحان و کنکور پابه پای ما کم میخوابد اما کسی نیست که برایش قهوه بیاورد و میوه پوست بکند به خاطر اینکه موقع سربازی رفتن ما، گریه میکند و نذر می کند و پوتینهایمان را در هر مرخصی واکس میزند چون وقتی که موقع مریضیش یک لیوان آب به دستش می دهیم یک طوری تشکر می کند که واقعا باور میکنیم شاخ قول شکاندهایم چون موقع مطالعه عینک میزند و پنج دقيقۀ بعد در حاليكه عينكش به چشمش است ميپرسد:اين عينك منو نديدين؟ چون هیچوقت یادشان نمیرود که از کدام غذا بدمان میآید و عاشق كدام غذاييم ،حتی وقتی که روی تخت بیمارستانند و قرار است ناهار را با هم بخوریم چون همانجا هم تمام فکر و ذکرشان این است كه واي بچم خسته شد بسكه مريض داري كرد و چون هروقت باهاش بد حرف ميزنيم و دلش رو براي هزارمين بار ميشكنيم، چند روز بعد همه رو از دلش ميريزه بيرون و خودش رو گول ميزنه كه :بخشش از بزرگانه چون مادرند! که مادر تنها کسی است که میتوانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمی گیرد
  21. irsalam

    چرا پوست خشک می شود؟

    چرا پوست خشک می شود؟ [align=justify]محتوای آب موجود در پوست زنده ( اپیدرم و درم ) تقریبا ۸۰ درصد است. لایه ی خارجی تر پوست، یعنی لایه ی کراتینوز ( شاخی ) از سلول های مرده ای تشکیل شده که محتوای آب کمتری در حدود ۳۰ – ۱۰ درصد دارد. تصویر بالا سه لایه ی تشکیل دهنده ی پوست را نشان می دهد (روی آن کلیک کنید) که به ترتیب از خارج پوست به داخل شامل: ۱) اپیدرم (epidermis) که خارجی ترین لایه ی پوست است. ۲) درم(dermis) که لایه ی میانی پوست است. ۳) هیپودرم یا آندودرم(hypodermis) که داخلی ترین لایه هی پوست است. در صورتی که محتوای آب موجود در پوست طبیعی باشد، پوست نرم، صاف، قابل ارتجاع و درخشان است. در حالت طبیعی یک حرکت مداوم آب از لایه های عمقی پوست به طرف لایه های سطحی وجود دارد و در نهایت این آب از سطح پوست تبخیر می شود. هنگامی که پوست به عللی اعم از عوامل داخلی یا خارجی نتواند این میزان آب را حفظ کند، پوستی خشک ایجاد می شود. ● عوامل خارجی مسبب خشکی پوست از عوامل خارجی که سبب خشکی پوست می شوند، می توان مواجهه با آب و هوا یا باد گرم را نام برد. از طرف دیگر شستن زیاد از حد پوست سبب از بین رفتن لایه های چربی محافظ پوست شده و پوست را خشک می کند. مواجهه ی پوست با بعضی از مواد نیز از دسته عوامل خارجی محسوب می شود. مشاغلی که در تماس مداوم با مواد شوینده و پاک کننده هستند، مانند جراحان و تکنسین های آزمایشگاه نیز، فرد را مستعد پوست خشک می سازند. همچنین درمان هایی که برای آکنه(جوش) و روی سطح پوست انجام می شود، اگر به صورت بی رویه و بیش از حد اعمال گردد، می تواند پوست خشک ایجاد نماید. ● عوامل داخلی مسبب خشکی پوست عامل داخلی مربوط به توانایی پوست در نگهداری رطوبت است. یک عامل مهم، بالا رفتن سن است که سبب کم شدن توانایی پوست در حفظ رطوبت می شود. همچنین بعضی از بیماری ها مانند درماتیت آتوپیک (یا اگزمای سرشتی که یک بیماری شایع خارشدار، مزمن و عود کننده ی پوستی است که در نوزادان و کودکان شایع تر است) از میزان این توانایی می کاهد. رژیم های سخت، سوء تغذیه و کمبود مواد غذایی نیز می تواند سبب به هم ریختگی این سد حفاظتی شود. پوست خشک، ظاهری خشن و مات دارد و گاهی پوسته های ریزی روی آن دیده می شود. همچنین خطوط پوست در این موارد واضح تر به نظر می رسد. ممکن است خشکی پوست به حدی باشد که سبب ایجاد خارش شود که خود این امر، پوست را مستعد عفونت های باکتریایی و قارچی می کند. هنگامی که خشکی پوست به حد بالایی برسد، اصطلاحا به آن xerpsis گفته می شود. علی رغم تبلیغاتی که می شود هرگز ثابت نشده که مرطوب کردن پوست، باعث برگرداندن و برعکس کردن روند پیری پوست و تاثیر نور آفتاب شود، ولی می توان منافع زیر را از مرطوب کننده ها انتظار داشت. ● اثرات مرطوب کننده ها بر پوست ۱) جلوگیری از آسیب پوست در اثر خشکی ۲) محافظت از پوست به دلیل ایجاد لایه ی نازکی از چربی بر روی آن ۳) بهبود بخشی ظاهر پوست که پوست را نرم تر و صاف تر نشان می دهد. به هر حال کار عمده ی مرطوب کننده ها، حفاظت از رطوبت پوست و دفاع در برابر آسیب های محیطی است. معمولا همه ی افراد نیاز به استفاده از مرطوب کننده ندارند و افرادی که پوست شان چرب است به مصرف مرطوب کننده احتیاجی پیدا نمی کنند. هر چند این افراد هم در مواجهه با هوای گرم و خشک ، باد یا هوای سرد ممکن است نیاز به استفاده از مرطوب کننده ها پیدا کنند. ● محافظ های طبیعی که سبب جلوگیری از خشکی پوست می شوند: ۱) لایه ی چربی روی پوست: این لایه ی چربی نازک میزان تبخیر آب را کاهش می دهد. ۲) عامل مرطوب کننده طبیعی یا nmf ((natural moisturizing factor: این عامل ترکیبی از چند ماده ی ساخته شده توسط پوست است و حدود ۲۵ – ۲۰درصد لایه ی کراتینوز(لایه ی سطحی و خارجی تر پوست) را تشکیل می دهد. این عامل سبب باقی ماندن محتوای آب در لایه ی کراتینوز می گردد. ● مواد متشکله nmf : ۱) اوره ۲) اسید لاکتیک ۳) اسید گلیکولیک ۴) فسفولیپیدها ۵) اسید مالئیک ۶) اسید پیرویک ۷) نمک های اسید کربو کسیلیک پیرولیدون [/align]
  22. irsalam

    چرا نوشیدن شیر مرا اذیت می کند؟

    [align=justify] چرا نوشیدن شیر مرا اذیت می کند؟ ● سئوالاتی راجع به عدم تحمل لاکتوز عدم تحمل لاکتوز به این معناست که انسان غذاهایی را که حاوی لاکتوز می باشد، نمی تواند هضم کند. لاکتوز قند موجود در شیر و فرآورده های شیری است. ▪ آیا باید نگران عدم تحمل لاکتوز بود؟ ـ عدم تحمل لاکتوز به عنوان یک مسئله جدی نیست. اگر شما جزو این گروه هستید، کمتر از شیر و دیگر فرآورده های شیری استفاده کنید و یا شیر را به همراه یک ماده غذایی دیگر که بتواند در هضم آن کمک کند، مصرف کنید. ▪ چرا بدن برخی افراد عدم تحمل به لاکتوز دارد؟ ـ شما لاکتوز را نمی توانید هضم کنید، زیرا که بدنتان آنزیم لاکتاز را به اندازه کافی ندارد. روده کوچک به این آنزیم احتیاج دارد تا لاکتوز (قند شیر) را بشکند. اگر لاکتوز هضم نشود، کرامپ (گرفتگی) و نفخ ایجاد می شود. ▪ چگونه باید فهمید که بدن عدم تحمل به لاکتوز دارد؟ ـ بعد از خوردن غذاهایی که لاکتوز دارند، معده، درد می گیرد. همچنین علائمی از قبیل: گاز (نفخ معده)، اسهال و تورم معده وجود دارد. ▪ نکته قابل توجه این است که از آنجایی که برخی بیماری ها دارای این علائم و نشانه ها می باشند، لذا پزشک تشخیص می دهد که مشکلات ایجاد شده به خاطر عدم تحمل به لاکتوز است یا خیر؟ چگونه پزشک این بیماری را تشخیص می دهد؟ ـ با استفاده از یکی از روش های زیر پزشک این بیماری را تشخیص می دهد: □ آزمایش خون و تنفس در این روش به شما یک نوشیدنی شیرین شده با لاکتوز را می دهند. سپس آزمایش خون یا تنفس می گیرند تا ببینند که آیا لاکتوز در بدنتان هضم شده است یا خیر؟ □ آزمایش حرکت روده این آزمایش معمولاً برای عدم تحمل به لاکتوز در نوزادان انجام می شود. ▪ چه غذاهایی را نباید مصرف کرد؟ ـ هر غذایی که دارای لاکتوز است، باید خیلی کم مصرف شود. این غذاها شامل: شیر، بستنی، خامه، کره، پنیر، ماست، غذاهای آماده زیرا لاکتوز به بعضی از غذاها اضافه می شود از قبیل غلات آماده (کورن فلکس ها) ،سس های سالاد ،کیک ها و بیسکویت ها. ▪ چگونه می توان دریافت که چه غذاهایی دارای ترکیبی از لاکتوز می باشند؟ ـ به محتویات غذاها نگاه کنید. اگر یکی از مواد زیر در غذای مصرفی شما باشد، نشان دهنده وجود لاکتوز در محصول است: کره، پنیر، آب پنیر، خامه، شیر خشک، پودر شیر شما ممکن است مقدار کمی از غذاهای لاکتوز دار را بتوانید بدون هیچگونه عارضه جانبی مصرف کنید؛ برای مثال ممکن است قادر به خوردن پنیر یا ماست باشید، اما به محض آنکه شیر می خورید، معده درد می گیرید. برای فهمیدن اینکه چه غذاهایی را نمی توانید بخورید، مقدار کمی از یک محصول حاوی شیر را مصرف کنید و اگر دیدید بعد از خوردن، معده درد ندارید، آن محصول برای بدن شما ضرر ندارد. اگر به تمام محصولات شیری حساسیت دارید، شیر بدون لاکتوز را مصرف کنید. همانطور که می دانید شیر و سایر محصولات شیر، کلسیم لازم را برای بدن تأمین می کنند. اگر شما نمی توانید از لبنیات استفاده کنید، بهتر است از منابع دیگر کلسیم که در غذاها موجود است، استفاده کنید. این غذاها شامل: کنسرو ماهی سالمون، کلم پیچ، کلم بروکلی، آب تره فرنگی، آلو بخارا، انجیر، جعفری، مارچوبه، جوی دو سر، دانه های خردل، دانه کنجد، دانه سویا ● نکات ضروری: ۱) از غذاهای حاوی لاکتوز به مقدار کم استفاده کنید. ۲) محصولات لبنی ای که در بدن شما ایجاد ناراحتی نمی کند را بشناسید. ۳) محتویات غذاهای آماده را بخوانید. ۴) کلسیم را توسط غذاهای غنی از کلسیم دریافت کنید. [/align]
  23. irsalam

    چرا اعتکاف در مسجد جامع انجام میشود؟

    چرا اعتکاف در مسجد جامع انجام میشود؟ به گزارش مرکز خبر حوزه، حضرت آیت الله سبحانی، شامگاه امروز در دیدار اعضای ستاد برگزاری اعتکاف استان قم با اشاره به برکات این سنت حسنه در آیین اسلام، گفت: در زمان اعتکاف چون انسان در مسجد توقف میکند و از زندگی روز مره جدا شده به راز و نیاز مشغول میشود به او معتکف گویند. معظمله خاطرنشان کردند: یکی از فوائد اعتکاف این است که انسان از کارهای مادی جدا می شود و به کارهای معنوی روی میآورد. رییس موسسه تحقیقاتی امام صادق(ع) اضافه کردند: اشتغال به کارهای مادی خوب است، اما دل بستن به آنها سبب می شود امور معنوی کم شود. * اعتکاف؛ راهی برای جبران خسارات معنوی ایشان یادآورد شدند: برای جبران خسارت معنوی، انسان باید هر ماه سه روز و یا هرچند ماه اعتکاف کند که حداقل آن سه روز و حد اکثر 10 روز است، اما در بعضی روایات بیشتر از این ایام ذکر شده است. حضرت آیت الله سبحانی گفتند: اعتکاف باعث میشود زنگاری که قلب را گرفته با دعا، نماز و قرائت قرآن برطرف شود. این مرجع تقلید با بین این که حتی انبیاء هم نیاز به اعتکاف دارند، اظهار داشت: پیامبر اسلام به قدری به اعتکاف علاقه داشتند که در سالی که اعتکاف همزمان با جنگ بدر شد، در رمضان سال آینده 20 روز را معتکف شدند؛ این حاکی از آن است که اعتکاف مسئله مهمی در ساختن روح وروان انسان است. * احیای اعتکاف؛ دستاورد انقلاب اسلامی معظمله با اشاره به استقبال جوانان از این سنت نبوی، یادآور شدند: یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، احیای اعتکاف است؛ زیرا قبل از انقلاب این امر به صورت جزئی انجام شد، اما بعد از پیروزی انقلاب در سراسر کشور برگزار میشود. ایشان با بیان این که جهان امروز به سرعت به سوی مادیات میرود که بسیار خطرناک است، اظهار داشتند: علت تمام جنگها و خصومتها فراموشی معنویت است. * راهکار کاهش جرائم معظمله با بیان این که اگر معنویت در جامعه بالا باشد، بسیاری از جرائم کم خواهد شد، گفتند: بشر امروزی از فقدان معنویت رنج میبرد. حضرت آیت الله سبحانی با بیان این که صلاح بشریت است که به سوی معنویت برود، افزودند: بشر امروز به ظاهر لبخند میزند، اما در باطن میترسند میترسد؛ یعنی در واقع همان جاهلیت دوران قبل از اسلام را دارد. * اعتکاف در مسجد جامع معظم له در بخش دیگری از سخنان خود به برخی احکام اعتکاف اشاره کرده و اظهار داشتند: آنچه در روایات داریم، اعتکاف باید در مسجد جامع باشد و معنای مسجد جامع این نیست که در آن نماز جمعه برگزار شود، بلکه در مقابل مسجد محله است. ایشان افزودند: مسجدی که اختصاص به فرقه خاصی نداشته باشد و نوع مردم در آن مشترک باشند و نماز بخوانند میشود در آن معتکف شد. * بانوان بدون اجازه شوهر معتکف نشوند حضرت آیت الله سبحانی اظهار داشتند: مسئولان برگزاری اعتکاف باید مسائل را برای بانوان بیان کنند تا بدون اجازه شوهر معتکف نشوند.
  24. در زندگی دنیا، اوج محبت و علاقه و دلدادگی یک شخص نسبت به دیگری را، در محبت مادر، نسبت به فرزندش می بینیم. مادر اگر بخواهد نهایت علاقه خود به فرزندش را ابراز نماید، با دریایی از احساس به فرزندش می گوید: فرزندم تو، تو نور چشم منی. پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز وقتی می خواهد، نور چشم خود را معرفی نماید، با قلبی سرشار از ایمان و دلی لبریز از احساس می فرماید: «جُعِلَ قُرّةُ عینی فی الصَّلاةِ»1 خداوند، نور چشم من را در نماز قرار داده است. این سخن لطیف و زیبا از سرور عالم، حاکی از وجود نور معنوی فراوان در این فریضه ی مهمّ الهی است. در حقیقت می توان گفت: نماز، چون خورشیدی است فروزان که با نور معنوی خود، آسمان وجودمان را نورانی کرده و به مملکت درون ما صفا و جلاء بخشیده است. کلام نورانی خداوند یکتا در قرآن مجید و کلمات گهر بار معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) بیانگر آن است که نماز، دارویی معجزه آسا جهت التیام دردهای بی درمان روحی و روانی است. ولی با کمال تأسف باید گفت: که گاه می شود همین نماز نه تنها به ما آرامش نمی بخشد، بلکه چه بسا از ما سلب آرامش نموده و با شعله ورتر کردن آتش درون، خاطر ما را آزرده می نماید! این آزردگی خاطر بدین جهت است که: ما به هنگام نماز، می خواهیم، نمازی عاشقانه و جانانه به درگاه خداوند بی نیاز تقدیم نماییم، نمازی که در آن حلقه ی جان خود را به دریای محبّت الهی پیوند زده و با دلی لبریز از شور و اشتیاق در پیشگاه خداوند بی همتا، حاضر شویم. ولی با آه و حسرتی برخاسته از جان، باید گفت که: در این لحظه با شکوه، با غول هولناکی به نام حواس پرتی روبرو هستیم. برای مؤمن، حواس پرتی، چون سوهانی است که روح و جان او را می خراشد و فکر و خیالش را آشفته می سازد. در واقع، نماز، چون غنچه ای است زیبا، که در انتظار شکفتن است و اگر قرار است که گل کند و با عطر دلربای خود، فضای روح ما را خوشبو کند، باید موانعی که سر راه آن سبز شده اند، شناسایی و برداشته شوند. در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می شود و قلب را وارونه می سازد.» ما در این نوشتار برآنیم که، به بیان مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز بپردازیم تا با شناختن این عوامل، بتوانیم کمر همت را بسته و با تمام قوا، به جنگ این عوامل مخرب که چهره ی زیبای نماز را در نظر ما، مخدوش و زشت نموده است، برویم. عوامل حواس پرتی در نماز: 1) دل بستگی به دنیااز مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز، دل بستگی به دنیا و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. به هنگام نماز، ما باید به طور کل خود را از دنیا جدا نموده و دنیا را با تمام زشتی ها و زیبایی هایش، خوشی ها و ناخوشی هایش، به حال خود رها نموده و با تمام وجود خود را در محضر خداوند بی همتا دیده و صفحه ی قلب خود را در اختیار آن معشوق واقعی قرار داده و تنها به او دل بسته و با او باشیم. ششمین اختر تابناک آسمان ولایت امام صادق(علیه السلام) در کلامی زیبا و دلنشین در این باره می فرماید: (هنگام نماز، از دنیا و آنچه در آن است، مأیوس شو و تمام هدف و توجه ات به خدا باشد و یاد روزی باش که در برابر عدل الهی قرار می گیری.)2 خداوند مهربان در کلام نورانی خود دنیا را به عنوان بازیچه معرفی نموده و به زیبای می فرماید: «اِنَّما الحیوةَ الدُنیا لعبٌ وَ لَهوٌ» 3 همانا زندگی دنیا، بازیچه و سرگرمی است. حال که دنیا، بازیچه و سرگرمی است، ما باید هوشیار باشیم که دنیا ما را به بازی نگرفته و با ناز و عشوه گری و با رزق و برق خیره کننده ما را سرگرم خود نکند. در عالم تشبیه، می توان گفت: دنیا چون تازه عروسی است که خود را به انواع زینتها آراسته و با ناز و عشوه و طنازی از ما دلربایی می کند و ما نیز با دیدنش عاشق دلباخته ی او گشته و چون عاشقی مجنون در راه وصلش می کوشیم، غافل از این که خدا از هر زیبایی، زیباتر است. ما زیبایی خدا را ندیده ایم که به زیبایی دنیا دل بسته ایم، زیبایی او در حدّی است که اگر کسی به آن دست یابد، به هیچ قیمتی حاضر نیست، لحظه ای در زندگی، بدون خدا باشد. ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند. ناگفته نماند دنیای پست و فرومایه، ارزش آن را ندارد که به هنگام نماز فضای روح خود را با فکر و خیال آن آلوده سازیم و به خسارتی فراوان که جدایی قلب و جانمان از دریای بی کران رحمت الهی باشد، گرفتار شویم. سرور گرامی اسلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در یکی از وصایای نورانی خویش به امیر بیان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) می فرماید: (یا علی: «اِنَّ الدُنیا لو عدلت عندالله تَبارک و تعالی جُناحَ بَعوضهً لَما سقی الکافِرَ منها شربهً مِن ماءِ.»)4 ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند. در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: «القَلبُ حَرَمُ الله فَلا تُسکِن حَرَم اللهَ غَیرَالله»5 قلب حرم خداست، در حرم خدا غیر خدا را جای نده. پس اگر ما در پی نمازی عاشقانه به درگاه محبوب واقعی خویش هستیم باید خانه قلب را به صاحب اصلی آن که خدا باشد واگذار نموده و به طور کل محبّت دنیا را از آن زدوده و محبّت خدا را در آن جای دهیم. پیدا کردن گمشده در نماز دل بستگی به دنیا، به اندازه ای خطرناک است که در اثر آن ممکن است کم ارزش ترین مال آن هم برای ما دردسر درست کند.«نقل می کنند شخصی به نام ابوالعباس جوالیقی روزی جوالی(کیسه ای) را به کسی داد و فراموش کرد به چه کسی داده و هر چه فکر کرد به یادش نیامد. روزی به نماز ایستاده بود، که ناگهان یادش آمد که جوال را به چه کسی داده است. به مغازه رفت و به شاگرد خود گفت: یادم آمد که جوال را به چه کسی داده ام. شاگردش گفت: چگونه یادت آمد؟ ابوالعباس گفت: در نماز بودم که ناگهان یادم آمد. شاگرد گفت: ای استاد، پس شما نماز نمی خواندی، جوال پیدا می کردی. ابوالعباس از این سخن چنان تحت تأثیر قرار گرفت که کار را رها کرده و به تحصیل علم و تهذیب نفس پرداخت و به جایی رسید که تفسیری از خود به یادگار گذاشت.)6 ما به هنگام نماز، می خواهیم، نمازی عاشقانه و جانانه به درگاه خداوند بی نیاز تقدیم نماییم، نمازی که در آن حلقه ی جان خود را به دریای محبّت الهی پیونده زده و با دلی لبریز از شور و اشتیاق در پیشگاه خداوند بی همتا، حاضر شویم. ولی با آه و حسرتی برخاسته از جان، باید گفت که: در این لحظه با شکوه، با غول هولناکی به نام حواس پرتی روبرو هستیم. برای مؤمن، حواس پرتی، چون سوهانی است که روح و جان او را می خراشد و فکر و خیالش را آشفته می سازد. در پایان این مطلب تذکر این نکته ضروری است که از دیدگاه خداوند متعال، دنیایی پست و مذموم است که انسان آن را به عنوان هدف در زندگی خود تلقی نموده باشد؛ به گونه ای که تمام تلاش و همّتش را صرف دستیابی به آن نماید. ولی اگر دنیا پلی باشد برای رسیدن به آخرت به گونه ای که آن را وسیله ای بداند برای امرار معاش و اداره ی امور زندگی و نه بیشتر، این دنیا نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح و پسندیده است و لذا ما شاهدیم که در روایات معصومین(صلوات الله علیهم أجمعین) به شدّت با ترک دنیا و عزلت نشینی مخالفت شده است. دل بر این پیرزن عشوه گر دهر مبند کاین عروسی است که در عقد بسی داماد است 2) آلودگی به گناهان یکی دیگر از عوامل مهمّ حواس پرتی در نماز، آلودگی به گناه است؛ زیرا انسان زمانی می تواند قلب و روحش را متوجه آن قدرت بی همتا نماید، که فضای ذهنش به جای دیگر متوجه نباشد، در حالی که انسان گنهکار دائماً فکرش با گناهان مأنوس است و همواره به آنها فکر می کند و لذا طبیعی است که در نماز به بلاء حواس پرتی مبتلا شود. مضافاً بر اینکه انسان زمانی می تواند به چیزی توجه کند که با آن مأنوس باشد و از بودن با آن لذت ببرد، در حالی که گناه این اُنس معنوی را بر هم زده و با طعم تلخش، ذائقه ی روحمان را تلخ می کند، نتیجه این تخلی چیزی نیست جز لذت نبردن از عبادت و نماز و در نهایت افتادن در چاله ی حواس پرتی. در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می شود و قلب را وارونه می سازد.»7 این روایت زیبا بیانگر این مطلب است که: انسان گنهکار در اثر وارونه شدن قلبش از دریای رحمت الهی بی نصیب گشته که نتیجه ی آن چیزی نیست جزء محرومیت از لذّت عبادت. البته ناگفته نماند اینکه می بینیم انسان، در منجلاب گناه گرفتار شده و نمی تواند از لذّت ساختگی آن دست بردارد، بدین خاطر است که ذائقه ی روحش طعم شیرین و لذت بخش خلوت با خدا را نچشیده است و الا هرگز حاضر نمی شد که این لذّت معنوی را به آسانی به تاراج گذاشته و در مقابل، لذّت گناه را به جان و دل خریداری نماید. نماز، چون غنچه ای است زیبا، که در انتظار شکفتن است و اگر قرار است که گل کند و با عطر دلربای خود، فضای روح ما را خوشبو کند، باید موانعی که سر راه آن سبز شده اند، شناسایی و برداشته شوند گوهرشاد خانم و جوان عاشق گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد، پیش از ساختن مسجد به دست اندرکاران گفت: از محل آوردن مصالح ساختمانی تا مسجد برای حیوانات باربر ظرفهای آب و علف بگذارید، مبادا حیوانی در حال گرسنگی و تشنگی بار بکشد. از زدن حیوانات پرهیز کنید، ساعات کار باید معین باشد و مزد مطابق زحمت داده شود و...گوهرشاد خانم، بیشتر وقتها خود جهت هدایت و سرکشی حاضر می شد و دستورات لازم را می دارد. روزی یکی از کارگران به طور ناگهانی چشمانش به صورت او افتاد و در اثر همین نگاه، آتش عشق در وجودش شعله ور گشته و عاشق دلباخته ی او شد؛ اما در این باره نمی توانست چیزی بگوید تا اینکه غم و غصه ی فراوان او را مریض کرد. به خانم گزارش دادند که یکی از کارگران که با مادرش زندگی می کرد مریض شده است. بعد از شنیدن این ماجرا خانم به عیادتش رفت و علّت را جویا شد. مادر کارگر جوان گفت: او عاشق شما شده است. خانم با اینکه عروس شاهزاده بود، اما هیچ ناراحت نشد! به مادر جوان گفت: باشد، وقتی من از همسرم جدا شدم با او ازدواج می کنم ولی به شرط اینکه مهریه من را قبل از ازدواج بپردازد و آن این است که چهل شبانه روز در محراب این مسجد نیمه کاره عبادت کند. جوان پذیرفت، چند روز از پی عشق او عبادت کرد؛ ولی با توجّه خاص امام رضا (علیه السلام) حالش تغییر یافت. پس از چهل روز از حالش جویا شد، جوان به فرستاده ی خانم گفت: به خاطر لذّتی که در اطاعت و بندگی خدا یافتم، از لذت نفس شهوانی پرهیز کرده ام.8 اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذّت نفس، لذّت ندانی
  25. PDF چه کسی غزلیات سعدی را چهار دسته کرده و چرا؟ ( 7 صفحه ) نويسنده: نوروزی، جهانبخش دانلود 508 كيلو بايت
×
×
  • اضافه کردن...