رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های '(س)'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • تالار خصوصی و کاربران ایرانی سلام
    • مسائل تخصصی مربوط به سایت و انجمن
  • تالار ایران - جهان
    • اخبار ایران و جهان
    • آشنایی با شهرها و استانها
    • گردشگری ، آثار باستانی و جاذبه های توریستی
    • گالری عکس و مقالات ایران
    • حوزه فرهنگ و ادب
    • جهان گردی و شناخت سایر ملل و کشورها
  • تالار تاریخ
    • تقویم تاریخ
    • ایران پیش از تاریخ و قبل از اسلام
    • ایران پس از اسلام
    • ایران در زمان خلاقت اموی و عباسیان
    • ایران در زمان ملوک الطوایفی
    • تاریخ مذاهب ایران
    • انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    • تاریخ ایران
    • تاریخ ملل
  • انجمن هنر
    • فيلم شناسي
    • انجمن عكاسي و فیلم برداری
    • هنرمندان
    • دانلود مستند ، کارتون و فیلم هاي آموزشي
  • انجمن موسیقی
    • موسیقی
    • موسیقی مذهبی
    • متفرقات موسیقی
  • انجمن مذهبی و مناسبتی
    • دینی, مذهبی
    • سخنان ائمه اطهار و احادیث
    • مناسبت ها
    • مقالات و داستانهاي ائمه طهار
    • مقالات مناسبتی
  • انجمن خانه و خانواده
    • آشپزی
    • خانواده
    • خانه و خانه داری
    • هنرهاي دستي
  • پزشکی , سلامتی و تندرستی
    • پزشکی
    • تندرستی و سلامت
  • انجمن ورزشی
    • ورزش
    • ورزش هاي آبي
  • انجمن سرگرمی
    • طنز و سرگرمی
    • گالری عکس
  • E-Book و منابع دیجیتال
    • دانلود کتاب های الکترونیکی
    • رمان و داستان
    • دانلود کتاب های صوتی Audio Book
    • پاورپوئینت
    • آموزش الکترونیکی و مالتی مدیا
  • درس , دانش, دانشگاه,علم
    • معرفی دانشگاه ها و مراکز علمی
    • استخدام و کاریابی
    • مقالات دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز
    • اخبار حوزه و دانشگاه
  • تالار رایانه ، اینترنت و فن آوری اطلاعات
    • اخبار و مقالات سخت افزار
    • اخبار و مقالات نرم افزار
    • اخبار و مقالات فن آوری و اینترنت
    • وبمسترها
    • ترفندستان و کرک
    • انجمن دانلود
  • گرافیک دو بعدی
  • انجمن موبایل
  • انجمن موفقیت و مدیریت
  • انجمن فنی و مهندسی
  • انجمن علوم پايه و غريبه
  • انجمن های متفرقه

وبلاگ‌ها

  • شیرینی برنجی
  • خرید سیسمونی برای دوقلوها
  • irsalam

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


درباره من


علایق و وابستگی ها


محل سکونت


مدل گوشی


اپراتور


سیستم عامل رایانه


مرورگر


آنتی ویروس


شغل


نوع نمایش تاریخ

  1. حضرت فاطمه سلام الله علیها • إذا حُشِرتُ يَومَ القِيامَةِ أشفَعُ عُصاةَ اُمَّةِ النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله؛ آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد إحقاق الحقّ: ج 19، ص 129
  2. گزارش تصویری / مراسم سالروز جشن ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) در متروی تهران مراسم سالروز جشن ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) با حضور گسترده مردم تهران در 5 خط مترو تهران برگزار شد . عکس / فاطمه بهبودی
  3. دانلودخطبه ی فدکیه حضرت صدیقه الشهیده فاطمه زهرا (س) دانلود با حجم 1.31 مگابایت
  4. آتش به خانه وحی: در شهادت, مظلومیت, و مصائب حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها به انضمام کتاب بیعت به.. نویسنده : سجاد - سید محمد حسین محل نشر : قم تاریخ نشر : ۱۳۸۲/۰۵/۲۷ رده دیویی : ۲۹۷.۹۷۳ قطع : رقعی جلد : شومیز تعداد صفحه : ۲۵۶ نوع اثر : تالیف زبان کتاب : فارسی نوبت چاپ : ۱ تیراژ : ۳۰۰۰ شابک : ۹۶۴-۸۰۵۷-۱۰-۹
  5. فاطمه(س) الگوی جاودانه زنان عالم [align=justify]بی‏شک خلقت فاطمه پاسخ غیرتمندانه دستگاه آفرینش به تحقیر تاریخی زن و پاسخی جاودانه به چگونگی جریان یافتن زنانگی در متن حیات بشری است. آفرینش و زندگی فاطمه این نکته را به اثبات رساند که می‏توان احساسات و انعطاف زنانه را با شعور و درایت حماسی پیوند زد؛ می‏توان از محیط خانه منشأ تحولات اجتماعی و تاریخی شد؛ می‏توان در محراب عبادت با ملک همنوا گردید و از آنجا، پای به مسجد گذاشت و بلاغت را در ادبیات سیاسی و فرهنگی به اوج رساند؛ می‏توان اوج اقتدار زنانه را در خضوع به همسر، پرورش فرزند، خانه‏ داری هدفمند، توجه به علم و معرفت و حضورمؤثر در مهم‏ ترین عرصه‏ های حیات سیاسی و اجتماعی، تعریف کرد و عمر کوتاه زندگی مادی را تا همیشه تاریخ جاودانه ساخت. امروزه بازشناسی شخصیت فاطمه(س) از آنجهت اهمیت دارد که ادعا می‏کنیم جبران تحقیر تاریخی زن و نمایش توانمندی و ارزشمندی آنها، در سلوک مردانه و به خود بستن صفات مذکر نیست و باید اوج اقتدار زن را در بازبینی «هویت زنانه» جست. ● شخصیت فاطمه زهرا(س) شخصیتی ممتاز و برجسته شخصیت زهرای اطهر، در ابعاد سیاسی و اجتماعی و جهادی، شخصیت ممتاز و برجستهای است؛ به طوری که همه زنان مبارز و انقلابی و برجسته و سیاسی عالم میتوانند از زندگی کوتاه و پرمغز او درس بگیرند. زنی که در بیت انقلاب متولد شد و تمام دوران کودکی را در آغوش پدری گذراند که مشغول یک مبارزه عظیم جهانی و فراموش نشدنی بود. وی در دوران کودکی، سختیهای مبارزه دوران مکه را چشید، به شعب ابیطالب برده شد، گرسنگی و سختی و رعب و انواع شدتهای دوران مبارزه مکه را لمس و بعد که به مدینه هجرت کرد، همسر مردی شد که تمام زندگی اش جهاد فیسبیلالله بود و در تمام قریب به یازده سال زندگی مشترک فاطمه زهرا (س) و امیرالمؤمنین(ع)، هیچ سالی، بلکه هیچ نیم سالی نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد فیسبیلالله نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسری شایسته یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دائمی میدان جنگ را نکرده باشد . زندگی فاطمه زهرا(س)، اگر چه کوتاه بود و حدود بیست سال بیشتر طول نکشید، اما این زندگی، از جهت جهاد، مبارزه ، تلاش، کار انقلابی، صبر انقلابی، درس، فراگیری و آموزش، سخنرانی و دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامی، دریای پهناوری از تلاش و مبارزه و کار و در نهایت هم شهادت است. مقام معنوی این بزرگوار، نسبت به مقام جهادی، انقلابی و اجتماعی او به مراتب بالاتر است. فاطمه زهرا(س) به ظاهر، یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است. ● فاطمه زهرا(س) روح مجرد و خلاصه نبوت و ولایت درباره فاطمه زهرا (س)هرچه بگوئیم، کم گفته‏ایم و به حقیقت نمی‏دانیم که چه باید بگوئیم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این روح مجرد و این خلاصه نبوت و ولایت برای ما پهناور و بی‏پایان و درک نشدنی است که متحیر می‏مانیم. ستارگان درخشان عالم بشریت اغلب در زمان حیات خود به‏ وسیله هم‏عصرانشان شناخته نشده‏اند؛ مگر عده کمی از برجستگان که انبیا و اولیا باشند؛ آن هم به ‏وسیله عده معدودی. اما فاطمه زهرا (س) چنان است که در زمان خود، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاص، بلکه حتی کسانی که شاید رابطه صمیمانه و گرمی هم با ایشان نداشتند، زبان به مدح آن بزرگوار گشودند. اگر به کتابهایی که درباره فاطمه زهرا(س) به‏ وسیله محدثین اهل سنت نوشته شده نگاه کنیم، روایات بسیاری را می‏بینیم که از زبان پیغمبر( ص) در ستایش صدیقه طاهره صادر شده و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل می‏کنند . ● ام ابیها؛ تسلی بخش پیغمبر(ص) تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدر به این عظمت کاری کرد که کنیه‏اش را ام ‏ابیها – مادر پدر - گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدید آورنده دنیای نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانی انقلابی که باید تا ابد بماند، در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. آن حضرت چه در دوران مکه، چه در دوران شعب ‏ابیطالب و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوار پدر بود. دل پیغمبر در مدت کوتاهی با دو حادثه وفات خدیجه و وفات ابی طالب شکست. فاطمه زهرا (س) در آن روزها قد برافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره پیغمبر زدود. ● کلام نور - نزدیکترین اوقات زن به خدا عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: سَأَلَ رَسُولُ اللّهِ(صلی الله علیه وآله وسلم)أَصْحابَهُ عَنِ الْمَرْأَةِ ماهِیَ؟ قالُوا: عَوْرَةٌ، قالَ: فَمَتی تَکُونُ أَدْنی مِنْ رَبِّها؟ فَلَمْ یَدْرُوا. فَلَمّا سَمِعَتْ فاطِمَةُ(علیها السلام) ذلِکَ قالَتْ: أَدْنی ما تَکُونُ مِنْ رَبِّها أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِها. فَقالَ رَسُولُ اللّهِ(صلی الله علیه وآله وسلم): إِنَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنّی. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) از اصحابش پرسید: زن چیست؟ گفتند: زن ناموس است. فرمود: زن چه موقع به خدایش نزدیکتر است؟ اصحاب نتوانستند جواب گویند. چون این سخن به گوش فاطمه(علیها السلام)رسید، فرمود: نزدیکترین اوقات زن به خدای خود هنگامی است که در کُنج خانه خود باشد. پس از این جواب، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمود: حقّا که فاطمه پاره تن من است. - موقعیت اهل بیت در نزد خدا « وَاحْمَدُوا الَّذی لِعَظمَتِهِ وَ نُورِهِ یَبْتَغی مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ، وَ نَحْنُ وَسیلَتُهُ فی خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فی غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أَنـْبِیائِهِ.» خدایی را حمد و سپاس گویید که به خاطر عظمت و نورش، هر که در آسمانها و زمین است به سوی او وسیله میجوید، و ما وسیله او در میان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جایگاه قدس او و حجّت غیبی و وارث پیامبرانش هستیم. - بهترین زنان کیستند؟ قالَتْ فاطِمَةُ(علیها السلام) فی وَصْفِ ما هُوَ خَیْرٌ لِلنِّساءِ: خَیْرٌ لَهُنَّ أَنْ لایَرینَ الرِّجالَ، وَ لا یَرَوْ نَهُنَّ. حضرت در وصف این که بهترین چیز برای زنان چیست، فرموده اند: این که زنان، مردان را نبینند، و مردان هم زنان را نبینند.[/align]
  6. [align=justify] روایتی از شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) گونههای شکوهمند تاریخی که در متن خویش، حاوی مضامین متعالی ماندگار بودهاند در غالب موارد قهرمانی داشتهاندکه اگرچه از سویی ارائهگر نمودی مثالی از صعود روح انسانی بودهاند اما این نیز بسیار پراهمیت است که از سوی دیگر با تاریخ و زمینههای بروز خویش نسبتی مییافتهاند که خواهناخواه آنان را گذشته از اینکه از تجربهگونههای دیگر متمایز میسازد، به امری غیرقابل گرتهبرداری مبدل میسازد. به سخن دیگر این قهرمانان به نحو مطلق تحقق ندارند، بل مشروطاند. در سوی دیگر شخصیتهایی تحقق یافتهاند که اینگونه نیستند؛ ایشان تنها با بخشی از تاریخ مرتبط نیستند؛ با کل تاریخ نسبت برقرار میسازند و از اینرو قابلیت ارائه گونهای از زندگی مثالی را برای تمام عصرها دارند، هرچند درباره خصوصیات این نوع از الگوبرداری همواره به خاطر متحول شدن شتابان عوامل تغییردهنده زندگی اجتماعی اختلافاتی وجود داشته است. برخی اسوههای دینی اینگونهاند. گمان صائب بر آن است که آنجا که پیامبرص میگوید:«فاطمه خیرنساءاهل الجنه، فاطمه بهترین زنان اهل بهشت است.»، (صحیح امام محمدبن اسماعیل بخاری ج۲، کتاب مناقب، باب مناقب فاطمه بنت محمدص از این چنین اسوهای سخن به میان آورده است. عصاره تاریخ بشری منظور او بوده است، چرا که جمع بهترینان که در بهشت به اجتماع گرد یکدیگر آمدهاند، خود بهترینی دارند که به سخن پیامبر، فاطمهس است. از اینرو فاطمه با کل تاریخ نسبتی مییابد که در کلام نبوی، نه از سوی خود بل از سوی قادر علیم و به نحو قیدی (جن/۲۷) بازتاب یافته است. بنابراین بازخوانی اسوه فاطمه- البته با تجرید خصوصیاتی که در فرآیند عمل به حکم عوامل اجتماعی از اهمیت چندانی برخوردار نیستند- موضوعیت تام مییابد. در این متن نبوی و البته در یک سطح معنایی دیگر این نیز قابل ذکر است که مراد نبی از پیشوند «بهترین زنان» بیشک، تفکیک قائل شدن در امر سعادت و کمال و جنسیتی نمودن آن نبوده است. این بیشتر اشارت دارد به استعدادها، روحیات و تواناییها و نیازهای یکسره متفاوتی که زنان را از مردان متمایز میسازد. قرآن در این باره میگوید:«هرکس- از مرد یا زن- کارشایسته کند و مومن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزهای، حیات (حقیقی) بخشیم و مسلما به آن بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد.»(نحل/۹۷) . با این تمهید و به مناسبت سیزدهم جمادیالاول که در روایتی سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به شمار رفته است، به فرادیدن برخی از اسوه – رفتارهای همه زمانی زهرای اطهر مینشینیم که از خویش به یادگار نهاده است. ▪ ولادت فاطمه (س): محمد(ص) پیش از تولد فاطمه بسیار از قریش طعنه میشنید. پنج سال از بعثت گذشته بود. پیامبر را بیرون از خانه و در شهر، ابوطالب و حمزه یاری میکردند که دیگر اینها هم نبودند.... پیامبر، ناگهان از جانب خدا مامور شد که از خدیجه برای ۴۰روز کنارهگیری کند.خدیجه از محمد(ص) نپرسیده که چرا اینگونه باید باشد؟ آن ۴۰روز را پیامبر به روزهداری و راز و نیاز با خداوند گذراند. محمد(ص) به خدیجه بازگشت. نطفه فرزندی پدید آمد و خدیجه با خود میاندیشید:«این کودک کیست که برای آفرینش او جبرئیل نازل میشود و برای خلقت او خداوند فرمان میدهد؟» زمان وضع حمل رسیده بود و خدیجه به کمک زنان قریش محتاج بود. دنبال زنی از بستگان قدیم فرستاد که پاسخی نیامد. برخی گفته بودند:«مگر نگفته بودیم با این جوان یتیم ازدواج نکن؟»به هر روی خدیجه تنها ماند. درد بر او فائق آمد. ناگهان احساس کرد سرنوشتش به سرنوشت بزرگترین زنان خداپرست گره خورده است؛ سرنوشت هاجر، آسیه و مریم. پس از اندکی فرزندش را که دختری زیباروی بود در کنارش دید. ▪ فاطمه و مکه: فاطمه (س) با تولد خویش شاید ناخواسته به کمک پدر آمده بود. پیش از فاطمه با اینکه پیامبر دو دختر و دو پسر داشت اما او را بیعقب خوانده بودند. با آمدن فاطمه(س) نبرد چرخید و اینک خداوند بود که ایشان را ابتر و بینسل پنداشته بود و از فاطمه(س) به عنوان کوثر (خیر فراوان) یاد کرده بود. فاطمه میبالید و پدر دل در گرو او داشت. پدر برای فاطمه هیچوقت جز تبسم و خنده ارمغانی نداشت حتی آنگاه که با سر و روی خاکی و بدنی خونین به خانه میآمد و معلوم بود که از آزاری که قریش بر او روا میداشت، در امان نمانده است. باز این لبخند همراه بود و چون پدر در آغوشش میکشید، احساس آرامش پدر را داشت، پدر برای فاطمه انسان اول بود. و جز او حتی مادرش را در جایگاه پدر نمیدید: «پدر با جبرئیل همنشینی میکند و با او سخن میگوید و جبرئیل حرفهای خدا را بر او میخواند. پدر با ملکوت آشناتر از مکه است که در آن بزرگ شده است. او آسمانها را بهتر از زمین میشناسد که بر آن راه میرود... پدر روحی بهشتی دارد. او آمده تا دوزخیان را نجات دهد. پدر برگزیده خداست.» سال دهم، فاطمه تنها ۵ سال داشت که خداوند مادر از او گرفت. محمد بعدها درباره او گفته بود: «هیچکس برای اسلام چون خدیجه نبود، آنگاه که کسی با ما نبود، آنچه داشت برای خدایش نهاد.» فاطمه از مادر استواری و استقامت در راهی را که بدان ایمان دارد را آموخت. نکته این که مرگ مادر در فاطمه که آرام و استوار قدم جای پای مادر میگذاشت. در آنچه برای پدر بود تأثیر ننهاد. فاطمه فاطمه بود، پایان محاصره شعب، اما حادثهای دیگر هم برای پیامبر در بر داشت. پرواز ابوطالب که حامی محمدص بود. سال سیزدهم بعثت بود. محمد برای همیشه از مکه رفت. به جایی که تا پیش از آن یثرب نام داشت و اینک مدینهالنبی. پیامبر در شبی از خانه خارج شد که قصد قتل او را کرده بودند. علیع بر جای پیامبر خفته بود تا قریش گمان نکند که دیگر پیامبری در مکه نیست. پیامبر ۳ روز را در غار ثور سپری کرد و جز علی، ابوبکر، عامر غلام ابوبکر و هند بن ابی هاله فرزند خدیجه کسی از جای ایشان مطلع نبود. روز سوم پیامبر که داشت به سوی یثرب میرفت به علی گفت: «ای علی! من امین مردمم و امانت مردم در خانه من است، فردا در مکه اعلام کن هرکس امانتی دارد بیاید و بگیرد و پس از آن خود را برای هجرت آماده کن. فاطمه مادرت را به همراه فاطمه دخترم و فاطمه دختر عبدالمطلب، به همراه خویش به یثرب بیاور و نیز اگر کسی از بنیهاشم خواست تا مهاجرت کند، او را کمک کن.» فاطمه اینک ۸ ساله بود. او در خانهای میزیست که جز مادر و پدرش، علی را نیز با خود داشت و او اگرچه برادرش نبود ولی میدید که پدر، چون پسرش او را دوست دارد. ▪ ازدواج فاطمه و علی: این دو وجود آسمانی از کودکی مشترکات زیادی با هم داشتند، هر دو در یک خانه رشد کرده بودند و از تربیت پیامبر بهرهمند شده بودند، بنابراین از یکدیگر شناخت کامل داشتند. سال دوم هجری است. جنگ بدر با تمام غروری که برای مسلمانان در پی داشت، به پایان رسیده است. فاطمه که خود را وقف پدر کرده است و مادر پدرش نام گرفته، با شرایط جدیدی در خانه روبهرو گشته است. عایشه به خانه پدر آمده. عروس نوجوانی که خود همسن و سال با فاطمه است، او خود را جانشین خدیجه میبیند. فاطمه اینک ۹ ساله یا ۱۰ ساله است. او خواستگاران فراوان داشت. ولی پیامبر با خواستگاران او به گونهای برخورد میکرد که گویی میخواستی کسی در این باره با او سخن نگوید. وقتی یکی از اصحاب که اتفاقاً در هجرت هم همراه پیامبر بود از فاطمه خواستگاری کرده بود با این جواب پیامبر(ص) مواجه شده بود: «درباره ازدواج فاطمه منتظر دستور خداوندم» دیگران نیز همین را از پیامبر شنیده بودند. برخی از صحابه اما تصمیم گرفتند تا علی را به پیامبر معرفی کنند. او را در حال آبکشی برای درختان خرمای نخلستانهای مدینه یافتند. «چه شده؟ چرا به اینجا آمدهاید؟» برقی از چشمان علی جهید، دست از کار کشید و به خانه برگشت و لباس عوض کرد و نزد پیامبر آمد. پیامبر چون صدای وی شنید گفت: «کسی پشت در است که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند.» فاطمه راضی بود. تنها دغدغهای که او داشت یک چیز بود. توانایی و تحمل جدایی از پدر. مهر زهرا(ص) زره علی بود، علی زره را به چهارصد و هشتاد درهم فروخت. میگویند عثمان بنعفان آن را خرید و دوباره به علی(ع) داد. و پیامبر مقداری از آن را در اختیار سلمان، ابوبکر و بلال گذارد تا با آن وسایل زندگی تهیه کنند. وسائلی که پیامبر وقتی آن را دیده بود، گفته بود:«خداوندا! این پیوند را برای کسانی که اکثر ظروفشان سفالین است، مبارک گردان!» سال بعد حسن به دنیا آمد و سال دیگر حسین، سال پنجم نیز زینب به دنیا آمد. اسوههای دیگری که همگی در دامان فاطمه تربیت شدند. از جمله همین را بزرگترین دستاورد فاطمه به شمارآوردهاند که کسی در تاریخ موفق نشده چنین نسلی را در دامان خود پرورش دهد. سالها میآمد و سپری میشد. سال هشتم، فاطمه بازگشت به مکه را نیز دید و تصمیم پیامبر را که قصد کرده بود تا با انصار بماند و دیگر به مکه بازنگردد برای زندگی. فاطمه پس از رحلت پیامبر(ص):«و محمد نیست مگر بشری که بر او وحی میشود، و اگر بمیرد و یا کشته شود، آیا مجدداً به سوی گذشته خود برخواهید گشت.» «دخترم! جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من میخواند، ولی امسال آن را دوبار بر من خواند.» «معنای آن میپندارم آخرین سال زندگی من است.» فاطمه اندوهناک شد. اشک در چشمان او حلقه زد. پیامبر ادامه داد:«و تو دخترم نخستین کس از خاندان منی که به من ملحق میشوی!» خنده بر لبان فاطمه شکفت. محمد تنها پدری است که مژده این چنین خبری را به دختر خود میدهد. بیستوهشتم صفر سال یازدهم هجری، فاطمه میگفت:«انقطع عنا الوحی» دیگر بار وحی از آسمان نخواهد آمد چه مصیبتی بالاتر از این. اما هنوز جنازه در میان بود که گروهی از یاران پیامبر برای مشخص کردن خلیفه راهی سایبانی شدند که از آن قبیله بنیساعد بود. خلیفه انتخاب شد. نتیجه با آنچه قبلاً در برکههای خم رقم خورده بود، شباهتی نداشت. فاطمه اما آراموقرار نداشت. زوجش را به گرفتن حقش میخواند و پاسخ میشنید، آیا صدای موذن را میشنوی که میگوید، «اشهد ان محمداً رسولالله» میخواهی دیگر این اذان نباشد؟! در همراهی با دولت جدید، فاطمه رنج بسیار برد و تاوان فراوان پرداخت. تاوان شبانه به اشتری بییراق سوار شدن و در پی حق رهسپار شدن. تاوان دفاع از آنچه میدید که به ناحق گرفته شده و در جای دیگر به ناحق به کار رفته است. آن خطبه که در مسجد پیامبر میخواند. برای آن نبود تا ادباء و شاعران پس از آن به آن استناد کنند که در فصاحت و بلاغت یک زن که چون پیامبر سخن میگفته و راه میرفته. برای آن نبود تا مشتی درخت خرما را که در نخلستان فدک جمع بودند و برای فاطمه ارزشی نداشتند، مطالبه کند. برای آن بود که حق را گمشده میدید. و این او را ناراحت و غضبناک کرد. خلیفه جایی گفته بود:«ای کاش آنچه داشتم میدادم و ناراحتی فاطمه، نمیدیدم.» چرا که به یادداشت پیامبر گفته بود:«فاطمه پاره تن من است هر که او را بیازارد....» و فاطمه آزرده بود. چند بار به شفاعت علی آمده بودند او حتی راضی به ملاقات نبود، در بستر روی گردانیده بود، پاسخی نگفته بود. «بسماللهالرحمن الرحیم، این است آنچه فاطمه دختر رسول خدا بدان وصیت میکند. وصیت میکند در حال شهادت به یگانگی خداوند یکتا و رسالت بنده او محمد و گواهی به اینکه بهشت است، دوزخ حق است و قیامت بیتردید برپا خواهد شد و خداوند کسانی را که در گورهایند زنده خواهد کرد.ای علی!منم فاطمه دختر رسول خدا(ص) که خداوند مرا به همسری تو در آورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو در انجام کارهای من سزاوارتر از دیگرانی. مرا شبانه حنوط کن، غسل ده، کفن کن و بر من نماز بخوان و شبانه مرا دفن کن و کسی را خبر نکن تو را به خدا میسپارم. به فرزندانم تا روز قیامت سلام میرسانم.» معلوم نیست فاطمه دقیقاً در چه ساعتی از شب به شهادت جاوید نایل آمده است اما پنهان، نقاب در خاک کشیدن او بیشک رازی با خود دارد رازی که امت محمد(ص) اکنون نیز تاوان آن را میپردازد، رازی آشکار. سهند صادقی بهمنی [/align]
  7. حضرت معصومه در یك نگاه حضرت فاطمه معصومه(س) در اول ذیقعده 173 در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر (ع) و مادر گرامیاش نجمه خاتون است. او از كودكی تا جوانی تحت تربیت پدر بزرگوارش و برادر مكرّمش حضرت رضا(ع) قرار داشت و در علم و تقوا و پاسخ به پرسشهای مراجعان به مقامی رسید كه مدال افتخار فداها ابوه از پدر خود دریافت داشت. بعد از ورود حضرت رضا (ع) به مرو آن حضرت نامهای را به وسیله یكی از غلامان خویش برای خواهرش فرستاد كه با رسیدن نامه، بلافاصله فاطمه معصومه(س) آماده سفر گشت.[1] آن حضرت در سال 201 هجری به همراه پنج تن از برادران (فضل، جعفر، هادی، قاسم، زید) و تعدادی از برادرزادگان و كنیزان روانه خراسان شدند.[2] هنگامی كه موكب حضرت معصومه(س) به ساوه رسید، عدهای از دشمنان اهل بیت، به اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یك درگیری نابرابر، تمام برادران و بیشتر همراهان او به شهادت رسیدند و حضرت معصومه(س) بر اثر شدّت تألمات و بنا بر قولی بر اثر مسمومیت[3] بیمار گشت. در روز 23 ربیع الاوّل 201 هجری فاطمه معصومه(س) وارد قم شد و ناقه حضرت در محلی كه امروز به نام میدان میر نامیده میشود، زانو به زمین زد و این افتخار نصیب موسی بن خزرج ، بزرگ اشعریان، شد تا هفده روز میزبان دختر، خواهر و عمه امام باشد. آن بانو سرانجام در روز دهم ربیع الثانی 201 هجری از دنیا رحلت كرد و با تجلیل فراوان مردم قم، و به وسیله دو فرد ناشناس، به خاك سپرده شد.[4] اهمیت ازدواج در اسلام پیش از ورود به مبحث اصلی این مقاله، باید یاد آورشویم كه در اسلام بر امر ازدواج تأكید و سفارش فراوان شده است؛ تا آنجا كه در قرآن، این معجزه ماندگار الهی، آیات متعددی در این باره وجود دارد؛ از جمله میفرماید: )وَأَنْكِحُوا اْلأَیامى‏ مِنْكُمْ وَ الصّالِحینَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ یكُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیم([5]؛ باید مردان بی زن و زنان بیشوهر و كنیزان و بندگان خود را به نكاح درآورید. اگر آنان فقیر باشند، خداوند آنان را از فضل خویش بینیاز خواهد ساخت؛ زیرا خداوند وسعت دهنده و داناست. خداوند در آیه دیگری میفرماید: و از نشانههای او (خداوند) اینكه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در كنار آنها آرامش یابید و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد. در این نشانههایی است برای گروهی كه تفكر كنند. در روایات نیز تعبیرات تأمل برانگیزی دربارة ازدواج آمده است كه به راحتی نمیتوان از كنار آن گذاشت. پیامبر اكرم(ص) فرمود:اَلنِّكاحُ سُنَّتی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتی فَلیس مِنّی[6]؛ ازدواج سنت من است؛ هر كس از سنت من رو بگرداند، از من نیست. زنی به امام باقر(ع) عرض كرد: من زن تارك دنیا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترك دنیا چیست؟ عرض كرد: نمیخواهم هرگز ازدواج كنم. حضرت پرسید: چرا؟ عرض كرد: دنبال كسب فضیلت هستم. حضرت فرمود: از این كار دوری كن. اگر در این كار فضیلتی بود، فاطمه از تو به آن سزاوارتر بود. هیچ كس نیست كه در فضیلت بر او سبقت گیرد.[7] آن حضرت در جای دیگر فرمود: ما بُنی فِی الاِسلامِ بِناءً اََحَبُّ الِی اللهِ وَ اَعَزّ مِنَ التَّزویجِ[8]؛ هیچ بنای در اسلام محبوبتر و عزیزتر از ازدواج در نزد خداوند نیست. از طرف دیگر، عزب بودن و مجرد زندگی كردن به شدّت نكوهش شده است. پیامبر اكرم(ص) فرمود: شَرارُكُمْ عُزَّابُكُمْ، رَكْعَتانِ مِنْ مُتَأهِّلٍ خَیرٌ مِنْ سَبعینَ ركْعَةً مِنْ غیرِ مُتَأهِّلٍ؛[9] بدترین شما، عزبها (و بی همسران) هستند. دو ركعت نماز فرد متاهّل، بهتر است از هفتاد ركعت نمز غیر متأهل. حال این پرسش رخ مینماید كه حضرت معصومه(س) با آن مقام علمی و آگاهیای كه از دستورهای اسلام و سنّت پیامبر اكرم(ص) داشت، چرا ازدواج نكرد و تشكیل خانواده نداد؟ از طرف دیگر، بر اثر موقعیت علمی و معنوی و زیارتی آن حضرت، بسیاری از دختران امروز آن حضرت را به عنوان اسوه برای خود پذیرفتهاند كه روشن نشدن راز ازدواج آن حضرت، ممكن است بهانهای برای فرار از ازدواج باشد. این نكته را هم اضافه كنیم كه نه تنها حضرت معصومه(س) ازدواج نكرد، بلكه هیچ یك از دختران موسی بن جعفر ازدواج نكردند. بررسی نظریات مختلف احتمالات و نظریات مختلفی برای ازدواج نكردن آن حضرت بیان شده است كه به برّرسی و صحت و سقم هر یك میپردازیم. 1. وصیت موسی بن جعفر(ع) یكی از احتمالات كه در واقع یكی از پاسخها به پرسش فوق است، این است كه خود حضرت موسی بن جعفر به دخترانش وصیت كرده تا ازدواج نكنند! ابن واضح یعقوبی طرفدار این نظریه است. سخن او در این باب چنین است: موسی بن جعفر را هیجده پسر و 23 دختر، پسران عبارت بودند از : علیرضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبیدالله، حمزه، زید، عبدالله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان. موسی بن جعفر وصیت كرد كه دخترانش شوهر نكنند و هیچ كس از آنان شوهر نكرد، مگر ام سلمه كه در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در اینباره میان قاسم و خویشاوندانش جریان سختی پیش آمد؛ تا آنجا كه قاسم قسم خورد كه جامه از وی دور نكرده است و جز آنكه عقد موقتی بسته شده برای محرمیت در مسیر رفتن به حج رفتن منظوری نداشته است.[10] در پاسخ به سخنان یعقوبی اولاً، باید گفت: چنین وصیتی برخلاف سنت رسول الله(ص) و سیرة امامان اهل بیت عصمت و طهارت است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم صادر نمیشود. ثانیاً، متن وصیت حضرت موسی بن جعفر غیر از آن چیزی است كه یعقوبی ادّعا دارد. برای قضاوت در این زمینه، ابتدا متن وصیت حضرت را مرور میكنیم. ابراهیم بن عبدالله از موسی بن جعفر(ع) نقل كرده كه آن حضرت جمعی را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهیم بن محمد و جعفر بن صالح و ... را بر وصیت خود شاهد گرفت و فرمود: اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذِهِ وَصِیتی ... اَوصَیتُ بها اِلی عَلَی اِبْنی ... و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یزَوِّجَ أختَهُ فَلَیسَ لَهُ اَنْ یزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ ... وَ لا یزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأیهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِكَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ (ص) وَ حادُّوهُ فی مُلْكِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بِمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ یزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ یتْرَكَ تَرَكَ...[11]؛ شاهد میگیرم آنها را كه این وصیت من است كه به فرزندم علی وصیت كردهام... (از جمله وصیتم این است) اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) كه یكی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آنها و نه سلطانی، و نه كاری برای آنها انجام دهد، مگر اینكه با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین كاری اقدام كنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه كردهاند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است. اگر خواست به كسی شوهر دهد، شوهر میدهد و اگر خواست رد كند، رد میكند. در این وصیتنامه، حضرت موسی بن جعفر(ع) با صراحت به فرزندان اعلام میدارد كه حجّت خدا بعد از او علی بن موسی(ع) است و خواهران باید در هر كاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت كنند و هر فردی را كه علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج كنند؛ چرا كه آن حضرت به مسائل ازدواج آگاهتر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است. در اینجا هرگز سخن از ترك ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا(ع) نیست؛ سخن در این است كه بر ازدواج آنان حضرت رضا(ع) باید نظارت داشته باشد. بنابراین نظریه یعقوبی بیاساسی است و نمیتوان بر آن اعتماد كرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانستهاند.[12] 2. همتا نداشتن نظریه دوم این است كه دختران حضرت موسی بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه(س) از نظر كمال علمی و معنوی در حد بالایی قرار داشتند و كسی همسنگ و همسر آنها پیدا نمیشد و یكی از اموری كه در تزویج دختر مورد توجه قرار میگیرد، هم كفو بودن است. این نظریه نیز نمیتواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده كه دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلكه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه ركفو یكدیگر میدانستند. از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است كه آن حضرت فرمود: هر گاه كسی به خواستگاری دختر شما آمد كه دینداری و امانتداری او را میپسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا میشود.[13] ثانیاً، در عصر امام كاظم(ع) جوانان شایستهای از تبار امام حسن مجتبی(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) و نیز در میان شیعیان افرادی وجود داشتند كه میتوانستند همسران مناسب برای آنان باشند. 3. اختناق هارونی احتمال و نظریه سوم آن است كه اختناق هارون الرشید و وجود خفقان در آن دوران، چنان شدید بود كه حتی كسی جرئت نداشت برای پرسیدن مسائل شرعی به در خانه موسی بن جعفر(ع) مراجعه كند، تا چه رسد به اینكه به عنوان داماد آن حضرت رفت و آمد دائمی با خانواده موسی بن جعفر(ع) داشته باشد؛ چرا كه همین ارتباط نسبی زمینهای را فراهم میساخت تا هارون به اذیت و آزار او بپردازد. البته با اینكه هارون در مواردی تظاهر به دینداری میكرد، ولی ستمگری بیرحم بود. یكی از مورّخین میگوید:هارون هنگام شنیدن وعظ از همه بیشتر اشك میریخت و در هنگام خشم و تندی از همه ظالمتر بود.[14] و همین مرد دو هزار كنیز داشت كه سیصد نفر آنان مخصوص آواز خوانی و رقص و خنیاگری بودند.[15] شیعیان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و كسانی چون علی بن یقطین در تقیه به سر میبردند و كوچكترین حركاتشان زیر نظر بود. نمونه بارز آن داستان لباسی است كه هارون به علی بن یقطین داد. این لباس ویژه خلفا بود و علی بن یقطین آن را به موسی بن جعفر(ع) اهدا كرد. حضرت آن را قبول نكرد و فرمود: این لباس را نگهدار و از دست مده؛ زیرا در حادثهای كه برایت پیش میآید، به كار میآید. چندی بعد یكی از خدمتگزاران علی بن یقطین، نزد هارون شكایت كرد و گفت: لباس مخصوص را به موسی بن جعفر اهدا كرده است. هارون بلافاصله او را احضار كرد و از لباس پرسش كرد. او گفت: آن را در بقچهای نگه داشتهام. هارون دستور دارد تا فوراًَ آن را بیاورد. وقتی كه نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از این هرگز سخن سعایت كنندهای را درباره تو باور نخواهم كرد.[16] این گونه قضایا نشان میدهد كه ارتباط موسی بن جعفر(ع) كنترل میشد و از طرفی زندانی شدن امام نیز، انگیزه خواستگاری از دختران آن حضرت را كاهش میداد. بعد از شهات امام وحشت بیشتری بر مردم حاكم شد و حضرت رضا(ع) نیز تحت نظر قرارگرفت. در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از یك سال، حضرت معصومه(س) و جعمعی از برادران او به خراسان حركت كردند، اما در راه، حضرت معصومه(س) پیش از دیدن برادر، دار فانی را وداع كرد و امر ازدواج او هم تحقق نیافت. بنابراین راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو كرد و نه در نبود همسر متناسب و هم كفو، علت آن، وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود كه باعث شد احدی جرئت نكند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف دیگر، زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر(ع) و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا(ع) به خراسان و دورافتادن از خواهران، مزید بر این علت بود. حسن ختام سخن را با معرّفی برخی كتب درباره زندگانی كریمة اهل بیت حضرت معصومه(س) به پایان میبریم: 1. احوالات حضرت معصومه،محمد حسین مفلس، مخطوط. 2. انوار المشعشعین، شیخ محمد علی بن حسن كاتوزیان تهرانی، 1327 هجری، 243صفحه. 3. بارگاه حضرت معصومه، بیژن سعادت، چاپ 1977، فلورانس ایتالیا. 4. بارگاه حضرت معصومه، نشریه شهرداری قم، 73 صفحه. 5. بدر فروزان، عباس فیض، 1364 هجری، قم، 452 صفحه. 6. تاریخ مشاهیر و قبور واقعه در بلدة قم، افضل الملك، 1348 هجری، 72 صفحه. 7. التحفة الفاطمیة الموسویه، محمدعلی كچوئی قمی، 1320هجری. 8. تربت پاكان، سید حسین مدرسی طباطبائی، 1355، دو جلد، 1238صفحه. 9. تعزیه حضرت معصومه، صادق همایونی، مجله كاوه شماره 41 و 42، 1352، مونیخ. 10.چكامه، عباسخان افشار متخلص به پریشان، موجود در كتابخانه آستانه. 11.حیات حضرت معصومه قم، سید حیدر مهدی، 1983، حیدرآباد، 100صفحه. 12.حیات الست، شیخ مهدی منصوری، م 1406، چاپ 1380 ه، قم. 13.زندگانی حضرت معصومه، محمد شیرین كلام، چاپ قم. 14.فاطمه بنت الامام موسی الكاظم، محمد هادی امینی، 1405ه، قم، 160صفحه. 15.فاطمه بنت الامام موسی بن جعفر، سید محمد باقر ابطحی، 1409ه. 16.معصومه قم، سید تقی طباطبائی قمی، 1365، 48 صفحه. 17.ودیعة آل محمد فاطمه معصومه، محمد صادق انصاری، 1414ه، قم. 18.وسیلة المعصومیه، میرابوطالب مشهور به سید بیوك واعظ تبریزی، 106صفحه. 19.زندگانی حضرت معصومه و تاریخ قم، سید مهدی صحفی، 1390ه، قم، 132صفحه. 20.بارگاه حضرت معصومه تجلیگاه فاطمه زهرا3، سید جعفر میر عظیمی، انتشارات مشهور، 229صفحه. 21.تاریخچة قم و حضرت معصومه، محمد محمدی اشتهاردی، 96صفحه. 22.حضرت معصومه و شهر قم، محمد حكیمی، 1365 مشهد، 135صفحه. 23.در حریم حضرت معصومه، علی اكبر مهدیپور، 1415، قم. 24.زندگینامة حضرت معصومه، محمد محمدی اشتهاردی، 1350، 218صفحه. 25.چهل حدیث قم و حضرت معصومه، محمود شریفی، نشر معروف، 13صفحه. 26.كریمه اهل بیت، علی اكبر مهدیپور، 1415ه، 536صفحه.[17] 27.نگین قم، جواد محدثی، 1380ش، 80صفحه. پی نوشت: [1] . من لا یحضره الخطیب، ج 4، ص 461، به نقل از بارگاه فاطمه معصومه، سید جعفر عظیمی، ص30. [2] . بارگاه فاطمه معصومه، سید جعفر عظیمی، ص31؛ كریمه اهل بیت، ص174. [3] . الحیاة السیاسیه للامام رضا، سید جعفر مرتضی عاملی، ص 428. [4] . بحارالانوار ، ج 48، ص 290؛ تاریخ قم ، ص 213. [5] . نور / 32. [6] . بحارالانوار، دارالكتب الاسلامیه، ج 103، ص 220، حدیث 23؛ منتخب میزان الحكمه، محمدی ری شهری، دارالحدیث، ص233، حدیث 2774. [7] . بحارالانوار، دارالكتب الاسلامیه، ج 103، ص219 ، حدیث 13. [8] .همان. [9] . منتخب میزان الحكمه، ص 233؛ كنزالعمال، متقی هندی، روایت 44448. [10] . تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (ابن واضح)، وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ج 2، ص 421. [11] . بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج 48، ص276 ـ 280؛ عیون الاخبار، ج 1، ص 26؛ عوالم، ج 21، ص 475؛ اصول كافی، ج 1، ص 317. [12] . ر. ك : حیاة الامام موسی بن جعفر، قرشی، ج 2، ص497. [13] . منتخب میزان الحكمه، ص234؛ بحارالانوار، دارالكتب الاسلامیه، ج 103، ص237، حدیث25. [14] . الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج5، ص241. [15] . تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر كلام، مؤسسه امیركبیر، ص162. [16] . الارشاد، شیخ مفید، بصیرتی قم، ص 293؛ شبلنجی ، نورالانوار، ص 150، با اختصار. [17] . ر.ك: بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 219ـ229.
  8. این بدن بی سر و عریان کیست؟ این تن محنت زده از آن کیست ؟ پیکر خونین بلا دیده اش زیر سم و عرصه ی جولان کیست او که غریبست و زمین بسترش پس سر او یک شبه مهمان کیست این سپر محنت و مهد بلا سینه ی بشکسته ی عریان کیست بار خدایا رگ حلقوم او جای لب دشنه ی بران کیست وای اگر ای کشته حسین منی اینهمه زخم تو بفرمان کیست وه که بکشتند برادر ترا هیچ نگفتند که مهمان کیست؟ ذبح عظیم است حسانا حسین کشته به دست که و قربان کیست ؟
  9. irsalam

    پروانگان حریم معصومه (س)

    پروانگان حریم معصومه (س) [align=justify]زندگی در مکتب خداجویان به ارزشهایی برتر از اعتبارات مادی متکی است. از اینروی هر گاه اراده کنند زنجیرهای تعلق را گشوده، چون مرغی سبک‏بال تا بی‏کرانه‏های کمال بال و پر می‏گشایند. درک راستین چنین مکتبی و تلاش در مسیر آن، الگویی جاویدان فرا راه جویندگان ارزشهای اصیل در عرصه اندیشه و عمل قرار می‏دهد. تاریخ گواهی می‏دهد که زنجیره آثار کمال یافتگان، از خلقت آدم تا به امروز، در هیچ برهه‏ای قطع نشده و رنگ نباخته است; و آنان با حضوری آسمانی حجت‏بر زمینیان گشتند. صفحات درخشان کتب تاریخی انباشته از نام پرافتخار راه‏یافتگان و پویندگان جاده‏های آرمانی واصلان کوی دوست است. در این سلسله نور بانوان فضیلت‏گرا فراوانند; بانوانی که با چنگ زدن به رشته ولایت الهی خود را از فرو رفتن در ارزشهای خاکی رهانیدند و به مراتبی از درجات معنوی دست‏یافتند. گذر بر زندگی این فرزانگان زمینی و درک لحظه‏های آسمانی شدن آنان درهای عروج را بر روی مشتاقان می‏گشاید و برای لحظاتی ما را با کمال یافتگان همراه می‏سازد. در این مقاله منظومه‏ای از اختران را، که بر گرد ماهتاب فضیلت‏ها جمع شده‏اند، معرفی خواهیم کرد. ● لحظه حضور الا و ان قم الکوفة الصغیرة; الا ان للجنة ثمانیة ابواب ثلاثة منهما الی قم تقبض فیها امراة فی ولدی اسمها فاطمة بنت موسی و تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم. آگاه باشید که قم کوفه کوچک است; بدانید، بهشت هشت در دارد که سه در آن به سوی قم است‏بانویی از فرزندان من در آنجا رحلت می‏کند که اسمش فاطمه دختر موسی است; به خاطر شفاعت او همه رهروان من وارد بهشت می‏شوند. آن روز که صادق آل محمد(ص) در میان یاران این سخن را بر زبان راند، فرزندش امام کاظم(ع) کودکی خردسال بود. از آن روزها زمانی طولانی سپری شد و حضرت کاظم(ع) بعد از سالها تحمل زجر و اسارت به دیدار حق شتافت و بار سنگین امامت را به فرزندش علی‏بن‏موسی‏الرضا(ع) سپرد. دشمن خدا یگانه منبع انوار الهی را آرام نگذاشت و با ترفند شیطانی ولیعهدی، او را ناگزیر به مهاجرت به توس ساخت. سیل مهاجرت علویان و دیگر شیعیان از حجاز و ... در پی حضور امام رضا(ع) در ایران، موجب تقویت تشیع در این سرزمین شد. فاطمه معصومه(س) که داغ پدر بر قلبش سنگینی می‏کرد، رنج راه به جان خرید و به شوق دیدار برادر پای در مسیر ایران نهاد. بر اساس برخی اخبار ایشان در این مسافرت تنها خادمی همراه داشتند. گروهی نیز همسفر بودن هارون یا حمزه برادر حضرت معصومه(س) را با ایشان قطعی می‏دانند. یکی از محققین بر خلاف آراء عموم معتقد است: حمزه برادر فاطمه معصومه(س) به قم نیامد و شاهزاده حمزه مدفون در قم با شش واسطه به امام موسی کاظم متصل می‏شود. اما آنچه بیشتر مورد توجه پژوهشگران معاصر است روایت مربوط به حمله حرامیان بنی‏عباس به کاروان مهاجران است که در این واقعه ۲۲ تن به شهادت رسیدند و حضرت فاطمه معصومه(س) نیز توسط آنان مسموم شد. این مطلب در حقیقت تایید روایتی است که همراهان حضرت در این سفر را تا حدود چهارصد نفر دانسته و به حمله حرامیان درساوه نیز اشاره می‏کند. بیماری حضرت در ساوه آنچنان شدت یافت که وی را از ادامه سفر بازداشت. آل سعد که از سالها پیش دور از شرارت خلفا، در قم زندگی می‏کردند، به محض اطلاع از بیماری یادگار امام بر آن شدند وی را به قم انتقال دهند. موسی بن‏خزرج شبانه خود را به کاروان رساند، زمام شتر را گرفت، به سوی قم کشاند و نور دیدگان امام کاظم(ع) را در خانه‏اش جای داد. حضرت معصومه تمام هفده روزی را که در قید حیات بود به عبادت گذراند و آنگاه برای همیشه چشم بر هم نهاد و به دیدار خدا شتافت. وفات حضرت معصومه را در سال ۲۰۱ هجری ثبت نموده‏ اند. آل سعد با اندوه تمام، سردابی برای دفن بدن مطهرش حفر کردند، تا وی را بعد از غسل و کفن، در قبر قرار دهند، بحث این در این بود که، چه شخصی جسم مطهرش را در قبر بگذارد، سرانجام توافق شد پیرمردی فرزانه و پرهیزکار این کار را انجام دهد. در این میان دو سوار که نقاب بر صورت داشتند از دور دیده شدند آنان به جمعیت نزدیک شده از مرکب به زیر آمدند و بر جنازه مطهر فاطمه(س) نماز گزارده، وی را دفن کردند. موسی بن‏خزرج بر تربت‏شریفش سایبانی از بوریا برپا کرد و باغ بابلان (منطقه نسبتا وسیعی) را به عنوان قبرستان وقف نموده، محل عبادتش را نیز برای مسجد در نظر گرفت. ● محرمان حرم هر چند قم از زمانهای قبل مورد توجه شیعیان بود، اما رویکرد عمومی پس از وفات یا شهادت حضرت معصومه(س) روی داد. کثرت امامزادگان و بزرگانی که وجود منور وی را چون نگینی احاطه کرده‏اند بهترین دلیل بر این مدعی است. تنها تا سال تالیف تاریخ قم حسن قمی (۳۸۵ ه ق) در مقبره بابلان بیست تن از امام‏زادگان به خاک سپرده شدند قبر بانوان از این گروه، در داخل روضه معصومه(س) و مردها در خارج آن واقع شده است. اسامی بانوان مدفون در داخل روضه حضرت معصومه به این صورت است: ۱) زینب این بزرگوار را برخی دختر امام جواد(ع) دانسته‏اند. او بعد از وفات حضرت معصومه(س) به قم آمد و گنبدی برمزارش ساخت. از احوالات و زندگی دختر بزرگوار امام جواد اطلاعی چندان در دست نیست. علامه حسن بن‏مطهر حلی در «المستجاد» و علامه طبرسی در «تاج الموالید» موقع شمردن دختران امام جواد(ع) نامی از وی به میان نیاورده‏اند. اما حسن قمی در تاریخ قم که قدیمی‏ترین کتاب در باره قم می‏باشد به ورود، ساختن گنبد، وفات و دفن وی اشاره نموده است. ۲) ام محمد در تاریخ قم از وی به عنوان دختر امام جواد نام برده شده است مرحوم سید محسن امین در کتاب شریف اعیان الشیعه، در ترجمه اسحاق بن‏جعفر بن‏محمد(ع)، حکایتی از وی نقل کرده که کمال فضل و دانش او را نمایان می‏سازد بنا بر نقل حسن قمی وی در حرم مطهر فاطمه معصومه(س) دفن شده است. ۳) میمونة این بانوی محترمه دختر امام کاظم(ع) است. در کتاب المجدی، ارشاد مفید، و المستجاد علامه حلی نامش را در میان دختران امام کاظم(ع) ثبت کرده‏اند. وی از جمله مدفونین در جوار حضرت معصومه(س) می‏باشند. حسن قمی از میمونه و دو خواهر دیگرش (زینب و ام‏محمد) به عنوان دختران امام جواد(ع) نام برده است. و از آنجایی که چنین نامهایی در میان دختران امام جواد وجود ندارد سخن وی تضعیف می‏شود. ۴) میمونه او، دختر موسی المبرقع بن‏علی بن‏موسی بن‏جعفر است، بعد از بریهه، وفات یافت. میمونه از زنان عفیف و پرهیزکار بود. از اموال برادرش محمد، نیمی به ارث به او رسید و بنا بر وصیتش بعد از وفات در بیرون بقعه حضرت معصومه(س) دفن شد. و بر مزارش گنبدی مانند گنبد اول ساختند. بقعه متعلق به قبروی در طرف شرق رودخانه و متصل به گنبد حضرت معصومه(س) است. حادثه‏ای که در سالهای نه چندان دور اتفاق افتاد وجود قبر وی در حرم مطهر را مسلم ساخت از مرحوم آیت‏الله حاج‏آقا حسین مجتهد (جد پدری حرم‏پناهی‏ها و جد مادری اشراقیها که آرامگاهش به صورت مرتفع در صحن نو مقابل قبر مرحوم آیت‏الله شهید شیخ فضل‏الله نوری بوده است) چنین نقل می‏شود که هنگام فرش کردن حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) با سنگهای مرمر ناگاه روزنه‏ای به سرداب (در قسمت پایین ضریح حضرت) پیدا شد; دو بانوی صالحه داخل شده متوجه شدند که قبر مطهر حضرت معصومه(س) آنجا نیست، بلکه آن سرداب در پایین حرم مطهر واقع شده، در آن محوطه سه پیکر مطهر و تازه دیدند که گویی همان روز روح از بدنشان خارج شده بود. چنین احتمال داده می‏شود که یکی از آنان میمونه و دو نفر دیگر که سیاه چهره بوده‏اند دو تن از کنیزان وی باشند. ۵) ام اسحاق او از بانوان ممتاز شیعه شمرده می‏شود، ام اسحاق نزد محمدبن موسی‏بن محمدبن علی بن‏موسی الرضا(ع) به خدمت اشتغال داشت. محمد بن‏موسی از نخستین کسانی است که از کوفه به جوار حضرت معصومه(س) مهاجرت کرد. او که از سادات رضوی بود در سال‏۲۵۶ق در قم ساکن شد و در سال‏۲۹۶ نیز وفات یافت. در فضیلت و عظمت ام اسحاق همین بس که بعد از وفات در کنار حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. تاریخ قم (حسن قمی) آرامگاه او را متصل به قبر ام‏حبیب و در کنار قبر حضرت فاطمه معصومه(س) می‏داند. ۶) ام حبیب وی را مادر ام‏کلثوم، دختر محمد، دانسته‏اند. او خدمتگزار ابوعلی محمد اعرج بن‏احمد بن‏موسی بود. و بعد از وفات میمونه چشم از جهان فرو بست. محل دفن ام‏حبیب را بقعه حضرت معصومه(س) نگاشته‏ اند. ۷) ام قاسم او دختر علی کوکبی است و بعد از میمونه و ام‏حبیب وفات یافت. محل دفن وی بقعه دوم در حرم مطهر حضرت معصومه(س) می‏باشد. ۸) ام احمد دختر موسی مبرقع است که بعد از وفات در جوار حرم حضرت معصومه(س) مدفون شد. برخی معتقد هستند وی همان ام‏محمد است. مکانهای دیگری نیز غیر از محدوده حرم به جایگاه خاکسپاری بانوان قبیله نور اختصاص یافته است. مانند: چهل‏اختران، خاک فرج، دروازه قلعه، چهار امامزاده، نجم آباد، خدیجه خاتون، قمرود، زآلون آباد، صرم، قهستان و وشنوه. این بانوان عبارتند از: ۱) زینب او را دختر موسی مبرقع می‏دانند. آنگونه که عباس فیض معتقد است‏ساختن گنبد بر مزار فاطمه معصومه(س) توسط این شخص انجام گرفته است. او بعد از تصرف در اموال برادر مرحومش قدرت مالی یافته دست‏به مرمت مزار فاطمه معصومه(س) زد، در سال ۳۲۵ رحلت کرد و در کنار قبر برادرش محمد بن‏موسی، در چهل اختران به خاک سپرده شد. البته این موضوع که آیا وی جدای از زینب دختر موسی بن‏جعفر(ع) است؟ یا در ذکر نسب آن دو، اشتباهی رخ داده و هر دو، یک شخص هستند جای تحقیق وجود دارد. .ق ذکر کرده‏است. ناصر الشریفة زمان وفات دختر موسی مبرقع را پنج‏شنبه ۲۱ ربیع‏ الاخر۳۴۳ه ۲) ام حبیب او دختر احمد بن‏موسی بن‏محمد جواد بن علی بن‏موسی بن‏جعفر(ع) است. بر اساس نقل شجره طیبه، ام‏حبیب به همراه فرزندان برادرش محمد اعرج از کوفه به قم آمد و در قم ساکن شد. آن بانوی پرهیزکار، بعد از وفات در مشهد محمد بن‏موسی مبرقع یا بابلان دفن شد. ۳) بریهه او دختر ابوعلی است و همراه دیگر خواهرانش فاطمه، ام‏سلمه و ام‏کلثوم و نیز پدر گرانقدرش علی و عده‏ای دیگر از علویین در محل قبر مذکور (قبر پدرش) به خاک سپرده شده‏اند. ۴) بریهه او را دختر جعفر بن‏امام علی الهادی(ع) ذکر کرده‏اند. وی از زنان پرهیزکار و مورد احترام مردم قم بوده و همسرش موسی مبرقع فرزند امام محمد تقی (امام جواد) شمرده می‏شد. بریهه بعد از وفات در محله موسویان، نزدیک آرامگاه حمزة بن‏موسی بن‏جعفر و در کنار قبر همسر گرامی‏اش، به خاک سپرده شد. ۵) فاطمه او دختر محمد بن‏احمد بن‏موسی مبرقع بن‏محمد بن‏علی الرضا(ع) است و از راویان حدیث‏به شمار می‏رود. علامه نجفی از سید محمد غماری شافعی روایتی نقل می‏کند که نام این بانوی بزرگوار در سند آن به چشم می‏خورد. روایت چنین است: عن فاطمه بنت الحسین الرضوی عن فاطمه بنت محمد الرضوی عن فاطمه بنت ابراهیم الرضوی عن فاطمه بنت‏حسن الرضوی عن فاطمه بنت محمد الموسوی عن فاطمه بنت عبدالله العلوی عن فاطمه بنت‏حسن الحسینی عن فاطمه بنت ابی‏هاشم الحسینی عن فاطمه بنت محمد بن‏احمد بن‏موسی المبرقع. عن فاطمه بنت الامام الحسن الرضا(ع) عن فاطمه بنت موسی‏بن جعفر(ع) عن فاطمه بنت الصادق جعفر بن‏محمد(ع) عن فاطمه بنت الباقر محمد بن‏علی(ع) عن فاطمه بنت السجاد علی بن‏الحسین زین‏العابدین(ع) عن زینب بنت امیر المؤمنین(ع) عن فاطمه بنت رسول الله(ص) قالت قال رسول الله(ص): الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا. آگاه باشید هر که بر دوستی آل محمد بمیرد، شهید مرده است. فاطمه در شب پنجشنبه سال ۳۴۳ سرای خاکی را وداع گفت او در کنار بقعه موسی المبرقع، در چهل اختران قم، به خاک سپرده شد. ۶) صفورا او از نوادگان علی بن‏ابیطالب(ع) شمرده شده و بقعه‏اش پشت‏بارگاه امامزاده خاکفرج قم واقع شده در کنارش عموی او (محمد) نیز دفن شده است. فیض او را دختر طیب از فرزندان عمر الاطراف بن‏علی بن‏ابیطالب(ع) می‏داند. گنبد و حرم این بانوی پاکدامن در سال ۳۷۸ ه.ق ساخته شد. گروهی نیز بر این باورند که عمر بن‏علی بن‏ابیطالب دو همسر برگزید که صفورا یکی از آنان است. نکته جالب این است که صفورا، به حروف ابجد برابر با عدد ۳۷۸ یعنی سال وفاتش است. این احتمال وجود دارد که تنها، سال وفات این بانو معلوم بوده، مؤمنان به حروف ابجد روی آورده او را صفورا نامیده ‏اند. ۷) خدیجه بقعه وی در قریه «خدیجه خاتون‏» واقع شده است. در یکی از کتیبه‏های بقعه این عبارت نوشته شده است «ذکر القدیم اعلی و بالتقدیم اولی، امر بتجدید بناء مشهد المقدس مضجع المعصومه سیدة النساء خدیجه بنت الامام المعصوم جعفر بن‏الامام الباقر علی بن‏الحسین بن‏امیرالمؤمنین علی بن‏ابیطالب علیهم الصلاة و السلام‏» و به این طریق نسب وی را به امام صادق(ع) رسانده است. عباس فیض که در زمینه قم‏شناسی از محققان ارجمند به شمار می‏رود در تالیف پربارش گنجینه آثار قم خدیجه را از نوادگان علی بن‏حسن العلوی العریضی و از دودمان علی بن‏جعفر می‏داند و می‏گوید: آنچه که اهل محل در باره وی معتقدند که نامبره فرزند بلافصل امام صادق(ع) و عمه ستی فاطمه معصوم(س) است‏با هیچ مستند و منطقی وفق نمی‏دهد چه بر اینکه در آن عصر هنوز موقع مناسبی برای هجرت سادات و سکونتشان در روستاهای قم به وجود نیامده بود و در میانه دختران امام صادق هم که باختلاف سه تا شش تن نامبردار شده‏اند اصولا خدیجه نامی وجود ندارد. ۸ و۹) زینب، مریم از این دو به عنوان دختران امام موسی بن‏جعفر(ع) نام برده شده است‏و در بقعه خدیجه خاتون دفن شده‏اند. و نوشته‏ای که از بقعه‏ای (روی خشت) به دست آمده با عبارت ذیل این نسب را بیان می‏دارد «هذا ضریح اولاد الامام المعصوم موسی بن‏جعفر(ع) و هما ...» بر روی خشت دوم چنین می‏خوانیم «بن‏موسی علیهما السلام و الاختین اسمهما و زینب و مریم بنتا الامام الشهید المطهر موسی بن‏جعفر علیهما السلام‏» بر کتیبه سنگی ایوان شرقی بقعه این عبارت دیده می‏شود: «هذا مرقد المطهر المعصوم امام‏زادگان واجب التعظیم و التکریم شاهزاده عبدالرحمن و عبدالله و ابنا موسی بن‏جعفر علیه السلام و زینب خاتون و فاطمه خاتون و خدیجه خاتون، و مریم خاتون و رقیه خاتون بنات موسی بن‏جعفر علیهما السلام‏». البته امام موسی بن‏جعفر(ع) دختری به نام مریم نداشت از این روی احتمال این می‏رود که به خاطر قداست نسب اشخاص تنها به آخرین نسب که طبیعتا به ائمه ختم می‏شود، اشاره شده باشد بنابر این تمام این افراد احتمال دارد از نوادگان آن امام معصوم باشند. اصل این بقعه در دوره ایلخانیان ساخته شده، ولی در دوره صفویه مرمت‏شده است. ۱۰ و ۱۱) حلیمه، زینب این بانوان نیز از نوادگان امام کاظم(ع) شمرده می‏شوند شیخ مفید از حلیمه و زینب به عنوان دختران امام کاظم نام می‏برد همچنین در «تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم‏» نیز از اسم این دو در بین دختران امام کاظم نام برده شده است. محل دفن این دو در بقعه چهار امامزاده واقع، در قهستان قم در دو بقعه کنار هم می‏باشد. یکی از آنها به حلیمه اختصاص دارد. بر روی صندوق مزارش کتیبه‏ای که با صلوات کبیره و تاریخ «غره شهر جمادی الاولی سنة اثنتین و ثلاتین و الف من هجرة النبویة صلی الله علیه و اله العبد نور الله بن‏حبیب‏الله‏» مزین شده دیده می‏شود. بر صندوق مزار دیگر، که به زینب، از نوادگان امام کاظم(ع) منسوب است، صلوات بر معصومین که چنین ختم می‏یابد دیده می‏شود «... و الحجة القائم الخلف الصالح الامام الهمام المنتظر محمد المهدی‏». محمد، حسین، حلیمه و زینب، علویان خفته در این بقعه‏اند که همگی از نوادگان امام کاظم(ع) شمرده می‏شوند. ۱۲) فاطمه او دختر قاسم بن‏احمد بوده، همراه برادرش احمد بن‏قاسم بن‏احمد بن‏علی بن‏جعفر الصادق(ع) در محله دروازه قلعه .ق ساخته شده است. او مادر محمد عزیزی است; محمد عزیزی فرزند عبدالله بن‏حسین بن‏علی بن‏محمد بن‏امام (خیابان معلم، فلکه معلم) دفن شد. فاطمه در مقبره مالون مدفون است. بقعه این مقبره احتمالا در سال ۷۰۸ ه صادق(ع) می‏باشد. حسن قمی نسب وی را چنین بازگو می‏کند: «سید محمد بن‏عبدالله عزیز بن‏حسین بن‏علی بن‏محمد دیباج بن‏امام جعفر صادق و مادرش فاطمه بنت قاسم‏» سید در اواخر قرن سوم برای زیارت عتبات عالیات با کاروانی راهی بغداد شد. در نزدیکی نهروان با گروهی از راهزنان روبه‏رو شد و به قتل رسید مهاجمان با بی‏رحمی سر از تن او جدا کردند همراهان تن او را به قم آورده در نزدیکی مسجد رضائیه به خاک سپردند و پس از دفن بر مزار قبرش قبه‏ای ساختند. در باره فاطمه گاه نظرات متفاوتی دیده می‏شود برخی او را خواهر احمد بن‏قاسم بن‏احمد بن‏علی بن‏جعفر بن‏محمد بن‏علی بن‏الحسین یاد کرده و می‏گویند در جوار برادرش مدفون است و برخی او را فاطمه دختر احمد بن‏قاسم بن‏احمد بن‏علی بن‏جعفر الصادق(ع)، همسر عبیدالله بن‏عزیز بن‏حسین بن‏علی بن‏محمد دیباج بن‏محمد الصادق(ع) و مادر سید سربخش شمرده، آرامگاهش را در کنار مزار شاهزاده احمد بن‏قاسم، پدر گرانقدرش، دانسته‏اند. ۱۳ ،...،۱۶) خدیجه، سکینه، فاطمه و رقیه مزار این چهار تن در بقعه‏ای، در قسمت‏شرقی شاهزاده طیب و طاهر در اراضی نجم‏آباد، واقع است. انتساب آنان به امام سجاد بر اساس لوح مزار آنهاست. احتمال می‏رود این بانوان از دختران ابوطالب محسن بن‏حسین بن‏علی بن‏عمر بن‏حسن الافطس باشند چه قبر پدرشان نیز در همان نزدیکی می‏باشد. این احتمال از آن جهت تقویت می‏شود که در بین دختران امام سجاد نامی از سکینه و رقیه برده نشده است. ۱۷) رقیه این بانوی پرهیزکار در بقعه شش امامزاده واقع در روستای قمرود قم آرمیده است در آن مکان به غیر از وی، محمد، حسن، قاسم، حمزه و خالد نیز دفن شده‏اند. نسب این امامزادگان به امام موسی کاظم(ع) می‏رسد. برخی از محققان احتمال داده‏اند که (محمد، حمزه و خالد) فرزندان ابوجعفر محمد صورانی بن‏حسین بن‏اسحاق بن‏امام کاظم(ع) باشند. ۱۸) سکینه او را از نوادگان امام کاظم دانسته‏اند. احتمال دارد که او، سکینه دختر حسین‏بن محمد بن‏علی بن‏قاسم بن‏عبدالله بن‏موسی کاظم(ع) باشد. سیکنه، مادر سید مطهر فرزند علی بن‏سلطان محمد شریف است که در قم دفن شده است. محل قبر وی در سی کیلومتری شرقی قم، نزدیک جاده کنونی قم - کاشان و در حوالی ویرانه‏های قاسم‏آباد، که کنار راه قدیم و نزدیک دهکده زالون‏آباد است، دیده می‏شود. ۱۹) زینب او در بقعه سلطان محمد، در روستای صرم دفن شده و از فرزندان با واسطه امام کاظم است این دهکده در جنوب شرقی قم قرار دارد. ۲۰) معصومه آرامگاه این بزرگوار در روستای کهک قهستان قم واقع شده و این بانو از فرزندان با واسطه موسی بن‏جعفر(ع) شمرده می‏شود. بنای این مزار مربوط به دوره صفوی و تعمیر آن توسط شاه بیگم، بانوی نیکوکار دوره صفوی انجام یافته است، شاه بیگم در سال‏۹۶۹ وفات یافت و طبق وصیت‏خود در حرم حضرت معصومه دفن شد. ۲۱ و ۲۲) ام سلمه، ام کلثوم این دو دختران محمد بن‏احمد بن‏موسی مبرقع هستند و در چهل اختران دفن شده‏اند، در کتیبه‏ای که در ساختمان بزرگ کنار بقعه موسی‏مبرقع واقع شده سال ۸۵۱ نوشته شده است. ۲۳ ،...،۲۶) شهربانو، حلیمه، رقیه، زینب این بزرگان در امامزاده هادی که در قریه وشنوه در ۸ فرسخی قم واقع است دفن شده‏اند. این بقعه در شمال روستا قرار دارد و پانزده امامزاده را در خود جای داده است: «هادی و شهربانو» از نوادگان امام سجاد(ع)، «حلیمه و رقیه‏» از نوادگان امام محمد باقر(ع)، و «زینب‏» از نوادگان امام کاظم(ع) شمرده می‏شوند. به گفته گروهی از پژوهشگران شهربانو خواهر هادی و بانوان بقعه، یکی پس از دیگری همسر وی بوده‏اند. بنای این مزار از یادگارهای دوره صفوی است.[/align]
×
×
  • اضافه کردن...