tehsky ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ ۱۹ آذر - از آغاز سال در تقویم رسمی ایران ۲۶۵ روز گذشته و به پایان آن ۱۰۰ روز (در سال عادی) یا ۱۰۱ روز (در سال کبیسه) ماندهاست. رویدادها ۱۳۲۷ - تصویب اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل. ۱۳۶۳ - تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران به دستور خمینی. امروز، پیروزی درخشان" ویلادی سییوزا "در جریان جنگی که در محلی به همین نام اتفاق افتاد ،نصیب" دوک دوواندوم "سردار فرانسوی شد .در این نبرد که یکی از مهمترین پیکارهای فرانسه با ممالک اتحاد کبیر لاهه میباشد ،فرانسویان با دو ارتش متحد انگلیس و اتریش روبرو بودند ولی متحدین شکست خوردند و فیلیپ پنجم پادشاه اسپانیا شب را در بستری که از آنها بیرقهای نظامی درست شده بود ،به خواب فرو رفت. امروز، "میشل - اوژن - شورول "شیمیدان و مکتشف بزرگ آنگرس فرانسوی در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی ،در قدم به عرصه وجود گذاشت .پدرش" شماع "بود و او نیز مدتها به این کار مشغول بود .بعد از اتمام تحصیلاتش ،به تحقیقات شیمیایی پرداخت و طریقه تجزیه" مواد چربی و روغنهای نباتی و حیوانی "را کشف کرد و شمع گچی را اختراع کرد .او روز 11 ژانویه 1889 مرد. امروز، "سزار فرانک "آهنگساز بزرگ فرانسوی در شهر" لیژ "در بلژیک متولد شد .وی بعد به پاریس آمد و در کنسرواتور پاریس زیر نظر" راین "پیانیست آلمانی تعلیم دید و تا آخر عمر نیز به نواختن پیانو مشغول بود .فرانک در موسیقیسازی و موسیقی مذهبی آثار بزرگی دارد که" شکارچی نفرین شده "از مهمترین آنهاست .وی روز 8 نوامبر 1890 در جریان یک حادثه درگذشت. امروز، ناپلئون سوم ،برادرزاده ناپلئون بناپارت بعد از مدتی که حکومت) هیاصت مجریه 5 نفری (زمام امور را بدست داشت با 55 میلیون راصی به ریاست جمهوری فرانسه رسید و سرانجام نیز با تمهید مقدماتی در 20 نوامبر 1852 میلادی به امپراتوری رسید .وی بعد از شکست از آلمان در 1871 و اسارت بدست" مولتکه "سردار آلمانی از سلطنت خلع شد و در 7 ژانویه 1873 میلادی مرد. امروز، قرارداد صلح میان ویکتور امانوئل اول ،پادشاه میهنپرست" ساردنی "در ایتالیا و ناپلئون سوم امپراتور فرانسه به امضاص رسید و دو کشور ساردنی و فرانسه علیه اتریش که دشمن هر دو بود .متحد شدند .فرانسوا ژوزف پادشاه معروف اتریش برای جلوگیری از پیشدستی دو متحد ،دستور حمله به" پیه - مونته "را داد و با شکست مهم" ماژن تا "جنگ به نفع فرانسویها پایان یافت . امروز، "آلسکاندر سامسونوف "فرمانده بزرگ و جنگجوی معروف سنپطرز بورگ روسی در قرون نوزدهم و بیستم میلادی ،در در خانوادهای متشخص و ثروتمند متولد شد .به دستور پدرش بعد از اتمام تحصیلات به ارتش پیوست و تا درجه ژنرالی بالا رفت .در جنگ اول جهانی وی فرمانده روسیه در جنگ" تاننبرگ "بود و چون شکست خورد ،در 31 اوت 1914 میلادی در 55 سالگی خودکشی کرد. امروز، جنگ تاریخی" پلونا "در منطقهای به همین نام میان دو امپراتوری مقتدر روسیه و عثمانی اتفاق افتاد و با پیروزی روسها پایان یافت .در این جنگ" گراندوک نیکلا "برادر آلکساندر دوم امپراتور روسیه با" عثمان پاشا "سردار مشهور ترک روبرو بود .گرچه در ابتدا سردار ترک پیروزیهای بزرگی بدست آورد ولی ،خود در محاصره روسها افتاد و با اسارت او جنگ به نفع روسیه شد . امروز، جزایر" پورتوریکو "در اقیانون آرام که بین این اقیانوس و دریای کاراییب قرار گرفته است ،به موجب معاهده پاریس که در این روز به امضاص رسید ،از طرف دولت اسپانیا به مبلغ یک میلیون دلار به ایالات متحده آمریکا فروخته شد .پورتوریکو که پایتخت آن" سان ژوان "نام دارد ،تا قبل از شکست اسپانیا از آمریکا متعلق به اسپانیا بود و امروزه نیز متعلق به آمریکا است. امروز، دوران سلطه و حکومت 406 ساله اسپانیا بر کوبا پایان یافت و به موجب معاهده تاریخی" پاریس "که در این روز به امضاص رسید ،اداره امور کوبا به دولت ایالات متحده آمریکا محول شد .اسپانیا از روز 28 اکتبر 1492 میلادی که سواحل کوبا توسط کریستف کملب در جریان اولین سفر وی کشف شده بود ،جزص مستعمرات آمریکایی اسپانیا در آمده بود . امروز، مجمعالجزایر" فیلیپین "در اقیانوس کبیر توسط دولت اسپانیا به مبلغ چهار میلیون دلار به ایالات متحده آمریکا فروخته شد .فیلیپین ،که امروزه با یک جمهوری و به طور مستقل اداره میشود ،دیر زمانی متعلق به اسپانیا بود .وقتی اسپانیا در جنگ با آمریکا شکست خورد ،به موجب معاهده پاریس که در این روز امضاص شد ،فیلیپین را به آمریکا فروخت و آمریکا نیز روز 4 ژوییه 1946 میلادی به آن کشور استقلال داد. امروز، "ماکس پلانک "یکی از برجستهترین دانشمندان فیزیک و ریاضی آلمان در قرون نوزدهم و بیستم بعد از 89 سال زندگی بدرود حیات گفت .ماکس پلانک روز 23 آوریل 1858 میلادی در" کییل "متولد شده و تحصیلات خود را در مونیخ تمام کرده بود .وی که مبتکر تئوری معروف" کوانتا "میباشد ،در 1918 میلادی به اخذ جایزه معروف نوبل مفتخر شده بود. مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 9 دسامبر ايران هارون الرشيد خليفه توانمند عباسي نهم دسامبر سال 794 ميلادي يحيي برمكي را كه يك ايراني و در علم مديريت و تدبير كشور داري و شهرت امانتداري سرآمد ديگران بود به وزارت خود برگزيد تا به تمشيت امپراتوري او بپردازد. هارون كه مردي هوشمند بود پي برده بود كه بقاء امپراتوري پهناور او بستگي به وجود يك وزير لايق و باكفايت دارد كه بر امور اداري و مالي نظارت دقيق داشته باشد و كسي را بهتر از يحيي نيافته بود. هشت سال بعد، هارون بر خاندان برمكيان كه قدرت و شهرتي به دست آورده بودند خشمگين شد. در اين باره داستان سرايي بسيار شده است و مسئله از يك نقض عهد خانوادگي كه ميان جعفر برمكي شوهر خواهر هارون و شخص خليفه پديد آمده بود آغاز شده بود (جعفر که عباسه خواهر هارون را به عقد نکاح خود درآورده بود، طبق تعهدي که به هارون سپرده بود نبايد اين دو باهم عروسي مي کردند که نقض عهد شده بود!) و در سال 802 ميلادي هارون جعفر را اعدام كرد و يحيي را به زندان افكند. هارون به اين كار هم قانع نشد و چند ماه بعد دستور قتل عام برمكيان را صادر كرد؛ و جز يحيي كه در زندان بود و او نيز در همانجا درسال 805 ميلادي از گرسنگي در گذشت، بقيه کشته شدند. مطالعه نوشته مورخان در باره اوضاع دوران طولاني خلافت عباسيان از جمله تاريخ طبري، نه صدها بل هزارها نمونه از اين دست اعدامها و كشتارها را نشان مي دهد كه براي سران عرب (وقت) امري عادي بود. «خليفه» يک روز يك نفر با اعزاز تمام در كنار خود مي نشانيد و حتي داماد خويش مي كرد و دو روز بعد دستور مي داد او را با خشن ترين روش بكشند و .... مسئله هرات: روزي كه نيروهاي انگليسي پاي بر خاک ميهن ما در ساحل بوشهر گذاشتند James Outram نهم دسامبر سال 1856 نيروهاي تفنگدار انگليسي پاي به بندر بوشهر گذاردند. ورود آنان به بوشهر پس از گلوله باران شدن اين بندر قديمي ايران توسط ناوگان اعزامي انگلستان صورت گرفته بود. بوشهر روزها گلوله باران مي شد. با وجود پياده شدن تفنگداران انگليسي در ساحل بوشهر، مقاومت مردم معمولي در كوچه ها و خانه ها ادامه داشت. دولت انگلستان اول نوامبر (39 روز پيش از آن) به دولت ايران اعلان جنگ داده بود. اين اعلان جنگ درپي بي اعتنايي تهران به اخطارهاي انگلستان كه نيروهاي نظامي خود را از هرات و غرب افغانستان خارج سازد صادر شده بود. مقامات تهران به سفارت انگلستان در تهران اشاره كرده بودند كه نبايد انتظار داشت كه اصلي ترين منطقه وطن را ترك گويند. دولت انگلستان جرات لشكركشي به هرات از راه زمين و جنگ با ايران در آن منطقه را نداشت. جنگ انگلستان با ايران بر سر هرات تا چهارم آوريل سال 1857 (به مدت 17 ماه) ادامه داشت و طبق قرارداد پاريس به پايان رسيد. اين قرارداد دست ايران را براي لشكركشي به منطقه هرات (اگر از اين ناحيت احساس خطر كند) بازگذارده است. فرمانده ناوگان اعزامي انگلستان به بوشهر، با توجه به مقاومت مردم محل و اطلاع از سنگربندي آنان در تنگستان و مناطق كوهستاني، از لندن تقاضاي اعزام نيروي زميني كرد كه ژنرال «جيمز اوت رام James Outram» مستقر درهند با چند واحد سوار و پياده به بوشهر اعزام شد. واحدهاي ژنرال اوت رام در خوشاب و گردنه هاي فارس از مردم محلي با اين كه دولت مركزي نيروي كمكي نفرستاده بود آسيب فراوان ديدند و به بوشهر بازگشتند. ژنرال اوت رام كه در عين حال يك اميرزاده انگليسي بود تصميم گرفت كه به جاي فارس، نيروهاي خود را به خارك و خرمشهر بفرستد و از كوههاي ايران دوري گزيند. نيروهاي او به فرماندهي سرتيپ هيولاك خرمشهر و اهواز را كه كوه و كمر نداشتند تصرف كردند و دولت تهران مجبور به سازش شد. درهمان زمان هندي ها در وطن خود برضد انگليسي ها دست به شورش مسلحانه زده بودند و دولت انگلستان براي سركوب كردن شورش، به نيروهاي اعزامي به ايران نياز داشت ولي بي اطلاعي تهران از آن شورش و يا دست كم گرفتن آن بود كه با سازش موافقت كرد. با اين سازش، ايرانيان و هندي ها هر دو زيان فراوان ديدند. اگر ايران براي مدتي ديگر مقاومت كرده بود هندي ها انگليسي ها از وطن بيرون مي كردند و در ايران نيز شكست مي خوردند. يك نقاش انگليسي تصوير يكطرفه زير را از صحنه جنگ خوشاب ترسيم كرده است كه تنها سواره نظام انگليسي را در حال حمله به ايرانيان نشان مي دهد!!. بوشهر امروز كه نادرشاه افشار در سال 1736 آن را پايگاه ناوگان ده هزارنفري ايران اعلام كرد و به نادريه تغيير نام داد تا از آنجا استعمارگران اروپايي را از آسيا و شرق آفريقا بيرون اندازد در هشت كيلومتري شمال بوشهر باستاني قرار گرفته است كه آثار آن باقي است. بوشهر باستان «ليان» نام داشت كه مورخان يوناني قرون قديم، در تاليفات خود آن را «مزامبريا Mezambria» نوشته و درباره موقع دريايي آن قلمفرسايي كرده اند. پرتغالي ها در سال 1506 وارد بوشهر شده بودند كه شاه عباس بيرونشان كرد. كريم خان زند در سال 1763 بوشهر را مركز تجارت خارجي ايران اعلام داشت و در آنجا به خارجيان اجازه بازكردن مركز تجاري داد كه دكتر مصدق در زمان حكومت خود اقدام كريم خان را مورد توجه قرارداد و بوشهر را بندر آزاد ايران اعلام داشت. شهرت امروز بوشهر كه مركز استاني به همين نام است عمدتا به خاطر تاسيسات برق اتمي آن است. يك نقاش انگليسي تصوير يكطرفه زير را از صحنه جنگ «خوشاب» ترسيم كرده است كه تنها سواره نظام انگليسي را در حال حمله به ايرانيان نشان مي دهد!!. پيدايش مجاهدان مشروطيت و بدلي هاي آنان تاريخ، نهم دسامبر سال 1907 ميلادي مطابق با 18 آذر 1286 (سال تقسيم ايران به دو منطقه نفود انگلستان و روسيه) را آغاز پيدايش گروهي به نام «مجاهدين مشروطيت ايران» ذكر كرده است. اوايل همين ماه محمدعلي شاه قاجار مشروطيت نوپا را تعطيل كرده بود. در پي اين اقدام محمدعلي شاه كه مورد حمايت روسيه بود، بسياري از سران مشروطه و مشروطه خواهان و حاميان آن به حرمين قم و شهر ري و سفارتخانه هاي عثماني و انگلستان پناه برده بودند و در شهرهاي مختلف نيز مشروطه خواهان بپاخاسته بودند كه نهم دسامبر بعضي از شهرهاي كشور را از دست عوامل محمدعلي شاه خارج ساختند. پس از تصرف تهران به دست نيروها و داوطلبان مسلحي كه از اصفهان، رشت و تنكابن آمده بودند و بركناري محمدعليشاه و احياء مشروطيت، فعاليت مجاهدين مشروطه كه هر روز شماري "فرصت طلب" هم به آنان مي پيوستند ادامه يافت و به تدريج كه "مجاهدين بدلي" اكثريت يافتند دردسر سازي آنان اوضاع كشوررا تحت الشعاع قرار داد، زيرا كه اين بدلي ها در تهران و چند شهر ديگر هركار كه مي خواستند مي كردند از قتل و غارت تا .... مورخان وقت اروپا به نقل از خارجيان مقيم ايران نوشته اند كه بسياري از اين مجاهدين مشروطيت حتي معناي مشروطيت را نمي دانستند و تنها از اين عنوان سوء استفائه مي كردند تا اين كه سر انجام پس از قتل بعضي مقامات مهم حتي يكي از پدران مشروطيت، دولت وارد عمل شد و آنان راخلع سلاح و قلع و قمع كرد. در اين زمينه، چند داستان نيز انتشار يافته است. دو تن از مورخان اروپايي با تفسير كارهاي مجاهدان بدلي و تطبيق اين كارها با قضاوت «سر جان ملكم انگليسي» درباره روانشناسي ايرانيان نوشته اند كه ظاهرا خصلت ايرانيان نسبت به زمان ديدارهاي جان ملكم از ايران (دهه يکم قرن 19) تغيير نيافته است!. قضاوت جان ملكم مربوط به ايرانيان اوايل كار قاجاريه ــ صد سال و اندي پيش از پيدايش مجاهدين مشروطيت ــ بود كه در كتابي كه نوشته است آمده است. زد و خوردهاي مرزي عراق و ايران در سال1965 و ريشه آنها نهم دسامبر سال 1965 (18 آذر 1344) در تهران اعلام شد كه دو روز پيش از اين چند واحد نظامی عراق يك پاسگاه مرزي ايران را زير آتش قرار داده و اين حمله كه در آن از اسلحه سنگين هم استفاده شده تلفاتي به بار آورده است. دولت وقت ايران به دليل ورود فيصل السعود پادشاه وقت كشور سعودي به ايران كوشيد چند روز سكوت كند و سپس شديدا به دولت عراق اعتراض كرد كه 21 دسامبر دو پاسگاه مرزي ديگر ايران مورد حمله هوايي عراق قرار گرفت و آسيب ديد و يك روز بعد توپخانه عراق چند روستاي ايران را از داخل خاك عراق به گلوله بست و 24 دسامبر روستاهاي مرزي ديگري در خاك ايران مورد حمله هوايي عراقي ها قراگرفت و همزمان اخراج ایرانی تبارها و ایرانیان از آن کشور ازسرگرفته شد که دولت مجبور بود به این معاودین مسکن و کار بدهد. بيست و هفتم دسامبر وزير امور خارجه وقت در باره حملات عراق به نواحي مرزي ايران به سنا توضيح داد و اين مسائل را زاييده قرارداد سال 1937 (1316هجری) دانست كه دولت انگلستان آن را به ايران تحميل كرده بود. مرزهاي عراق با ايران را انگلستان ترسيم كرده و بمانند مرزهاي ساير كشورهايي كه در كنترل انگلستان بودند در همه جا استخوان لاي زخم قرارداده تا مسائل ادامه داشته باشد و منابع كشورها قرباني اختلافات شود و پيشرفت نكنند. يك روز پس ازتوضيحات وزير امورخارجه وقت در سنا، دولت وقت به عراق هشدار داد چنانچه باز هم از مذاكره براي حل مسئله شط العرب امتناع كند و به زد و خوردهای مرزی و اخراج ایرانی تبارها ادامه، ايران براي احقاق حقوق خود به راههاي ديگر از جمله بکاربردن سرباز متوسل خواهد شد و متعاقب آن به واحدهاي ارتش يكم (غرب كشور) و نيروي دريايي آماده باش داده شد و سربازان جاي ماموران انتظامي را در پاسگاههاي مرزي با عراق گرفتند. عراق نيز متقابلا به تقويت نيروهاي مرزي خود دست زد و در بغداد بر ضد ايران تظاهرات صورت گرفت و .... در قلمرو دموکراسي نسل نو و دمکراسي: گاف کرد و انتخاب نشد تحليلگران روند دمكراسي كه در حال بررسي پژوهشي انتخابات هفتم نوامبر 2006 آمريكا و نتايج آن هستند و به تدريج حاصل كار خود را اعلام مي كنند دوعلت عمده براي شكست جورج آلن در انتخابات سناي آمريكا در ايالت مشترك النافع ويرجينا به دست آورده اند از اين قرار: ــ توجه مردم به اعتدال سياسي ــ دوري جستن از افراد پرخاشگر طبق توضيح اين تحليلگران روند دمكراسي، جورج آلن 54 ساله در طول مبارزات انتخاباتي مرتكب چند «گاف» شد و نشان داد كه شديدا محافظه كار و معتقد به اصول محافظه كاري (ايدئولوژي نانوشته حزب جمهوريخواه) است، لذا راي دهندگان به رقيب او «وب» كه شهرت به ملايمت و كار منطقي دارد و گفتار ملايم دارد روي كردند. جورج آلن در جريان نطق مطبوعاتي يازدهم اوت 2006 خود، پس از اين كه چشمش به يك جوان هندوستاني تبار (به نام سيندارت Sindarth) افتاد كه از او فيلمبرداري مي كرد، با اشاره دست وي را «مكاكا» يعني عنتر خطاب كرد كه اين اظهار او عينا از شبكه هاي تلويزيون پخش شد و مردم را از او رويگردان كرد حال آن كه وي سناتور بود، مورد پشتيباني دولت فدرال قرارداشت، قبلا فرماندار همان ايالت (ويرجينيا) بود و پدرش مربي فوتبال و فردي محبوب و معروف در آن ايالت بوده است. سيندارت كه ميمون خطاب شده بود 20 ساله است، در آمريكا متولد شده است. پدر و مادر او از مهاجران هندي هستند. اودانشجويي با نمرات تماما «اي= 100» است. روزنامه هاي آمريكا كه عمدتا ليبرال هستند، اين قضيه را دنبال كردند كه ضربه به آلن، كاري تر شد. روزنامه ها ضمن پيگيري خود كشف كردند كه اجداد مادري آلن، يهودي بودند و انتشار اين موضوع در قديمي ترين مهاجر نشين آمريكا (ويرجينيا) كه بيشتر مردم آن انگليسي تبار و خود را بنيادگذار آمريكا مي پندارند نيز يك تبليغ منفي براي آلن بود. در قلمرو ادبيات سالگرد درگذشت سعدي شاعر و انديشمند انساندوست و اندرز گوي ما به به نوشته قريب به اتفاق كرونيكلر ها، مشرف الدين مصلح ابن عبدالله ــ سعدي شيرازي ــ نهم دسامبر سال 1292 ميلادي در زادگاه خود شهر باستاني شيراز وفات يافته است. يكي ــ دو تن ديگر درگذشت سعدي را سال 1290 ميلادي ذكر كرده و نوشته اند كه وي بسال 1210 ميلادي در شيراز به دنيا آمده بود. او كه درنوجواني شيراز را براي ادامه تحصيل در نظاميه بغداد (دانشكده اي كه خواجه نظام الملك توسي ساخته بود) ترك كرده بود تا سال 1256 (46 سالگي) به زادگاه خود بازنگشت و در اين مدت از عراق امروز، سوريه قديم (شامل لبنان و جنوب غربي تركيه)، مصر، حجاز و قسمتهايي از آناتولي ديدار كرده و در طرابلس لبنان به دست صليبيون اسير شده بود كه او را به نوشته خودش «به كار گل بداشتند» يعني عملگي در ساختن بناء به او تحميل شده بود، كه در اينجا توسط يك تاجر بازخريد و آزاد شد. سعدي كه اين نام او از اسم سعد ابن زنگي حكمران وقت فارس گرفته شده است در سال 1257 بوستان و سال بعد گلستان را به پايان رسانيد. نظم و نثر سعدي كه تا آن زمان چنين سبك و روشي سابقه نداشت فصاحت زبان فارسي را به اعلا درجه رسانيد. اين استاد سخن فارسي نثري روان و شيرين دارد. حكايات و ابيات سعدي آكنده از پند و اندرز براي اصلاح مردمان است. وي در عين حال يك صوفي بود. نمونه هايي از اندرزهاي منظوم او از اين قرارند: يك نمونه: روزي كه زير خاك، تن ما نهان شود وآنها كه كرده ايم يكايك عيان شود.... نمونه ديگر : چو دخلت نيست، خرج آهسته تر كن كه مي گويند ملاحان سرودي .... همچنين: شنيدم كه در وقت نزع روان به هرمز چنين گفت نوشيروان كه خاطر نگهدار و درويش باش نه، دربندآسايش خويش باش نياسايد اندر ديار تو ، كس چو آسايش خويش خواهي، و بس سعدي يك انساندوست واقعي و كامل بود. درباره انساندوستي او، ذكر اين شعر كافي است: بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار وي همچنين گويد: اگر پادشاهست، وگر پينه دوز چو خفتند، گردد شب هر دو روز ايران كه در قرون قديم به مدت 12 قرن يك ابرقدرت نظامي ــ سياسي بي چون و چرا در جهان بود، در قرون وسطا هم از نظر انديشه، دانش و ادبيات تنها بزرگ جهان بشمار مي رود كه در اين زمينه همتا نداشته است و سعدي يكي از ستارگان آسمان اين دوران ايران بود ــ دوراني كه اروپا درجهل وظلمت دست و پا مي زد و شرق تا آن سوي روسيه گرفتار تاخت و تاز مغولان و طوايفي از اين دست بود. اين دوران نا آرام و بي ثبات كه مانع اقدام گروهي مي شد، ايرانيان را متوجه خلاقيت انفرادي خود كرد كه پيشرفت در علم و ادب نتيجه تلاش فردي است. سعدي يك شخصيت جهاني است كه در اروپا بسياري از مردم اين نام را بر فرزندان پسر خود مي گذارند. نام اول يك رئيس جمهوري فرانسه قرن گذشته «سعدي» بود. در اينترنت، سعدي در صدها سايت وصف شده است. ساير ملل بپاخيزي اسپارتاكوس ؛ دومين بپاخيزي گسترده بر ضد ظلم و ستم پس از قيام کاوه آهنگر بپاخيزي اسپارتاكوس از نهم دسامبر سال 73 پيش از ميلاد آغاز شد. وي از مردم تراس - منطقه اي در شمال درياي اژه و از نژاد يونانيان بود. اسپارتاكوس در ارتش روم يك سرباز كمكي (احتياط) بود. «آپيان» نويسنده پيش از ميلاد كه شرح بپاخيزي اسپارتاكوس را نگاشته روشن نساخته است كه به چه دليل اورا به دسته گلادياتور ها كه معمولا از ميان نظاميان خارجي اسير ارتش روم انتخاب مي شدند اضافه كرده بودند. وي در سال 74 پيش از ميلاد به گلادياتورها اضافه شده بود. كار گلادياتور ها اين بود كه دو به دو در برابر سران روم كه در جايگاه ويژه تماشاگران مي نشستند و به منظور تفريح و سرگرم كردن آنان درميدان گودي با اسلحه به جان هم بيافتندو يكي از دو حريف و يا هر دو آنان كشته شوند تا تماشاگران لدت ببرند!. اسپارتاكوس كه اين عمل را غير انساني مي دانست گلادياتور ها را برضد حكومت روم متحد كرد و درجريان يك نمايش «كشتار» دست به شورش زدند و بندها را گسستند و در كوه وزوويوس كه يك آتشفشان خاموش بود پنهان شدند و از آنجا دست به تحريك ساير بردگان زدند و هنگامي كه عده آنان به هفتصد تن رسيد از كوه فرود آمدند و با زور و مسلحانه دست به آزاد كردن بردگان ديگر زدند كه غنائم جنگها بودند. در آن زمان بردگان مولد ثروت بودند و براي اربابانشان كار توليدي رايگان از جمله كشاورزي مي كردند. قرار بود كه بردگان آزاد شده توسط گروه اسپارتاكوس جنگ كنان از طريق كوههاي آلپ به زادگاههاي خود باز گردند و بقيه عمر را آزاد زندگي كنند. آنان با اين فكر خودرا به دامنه هاي آلپ رسانيدند و ضمن راه دو لشكر رومي را كه سد راهشان شده بودند شكست و فراري دادند. در گذرگاههاي آلپ چون عده آنان نزديك به هفتاد هزار تن بود، ساکنان محل نگران و وحشت زده شدند و گذر گاههارا بستند. اسپارتاكوس كه مي خواست برده هاي آزاد شده زنده به كشورهاي خود بازگردند تصميم به خروج از روم با کشتي گرفت و به جنوب ايتاليا بازگشت و در سر راه خود نيروهاي رومي را كه مانع حركت آنان بودند شكست داد كه اين وضعيت بر دولت روم كه نتوانسته بود در طول دو سال و اندي قيام بردگان را سركوب كند گران آمد و كراسوس (ماركوس ليسينيوس كراسوس) يكي از سه عضو شوراي عالي حاكم بر امپراتوري روم داوطلب جنگ با بردگان شد. وي در سناي روم براي قانع كردن سناتورهاي به تامين هزينه يك لشكركشي بزرگ گفت كه اسپارتاكوس سه هزار سرباز اسير رومي را سر بريده است كه بعدا معلوم شد دروغ گفته و اين سربازان تنها خلع سلاح شده بودند و بعدا به رم باز گشتند. وي سپس با شش لشكر (لژيون) از راه زمين (شمال) و يك لشكر با كشتي و از راه دريا قرارگاه اسپارتا كوس را كه پيام داده بود اگر اجازه خروج ار ايتاليا به او و ساير بردگان همراه وي داده شود سر جنگ نخواهد داشت محاصره كرد و در جنگي كه در سال 71 پيش از ميلاد ميان طرفين روي داد اسپارتاكوش كشته شد و قيام بردگان شكست خورد. كراسوس براي ترسانيدن ساير بردگان كه فكر قيام از مغزشان نگذرد شش هزار تن از همدستان اسپارتاكوس را كه اسير شده بودند در جاده اي كه به شهر رم ختم مي شد به دار (صليب) زد كه همانجا از تشنگي و گرسنگي و درد ناشي از آويزان بودن به تدريج مردند كه چنين صحنه اي در طول تاريخ مشابه نداشته است. قيام اسپارتاكوس دومين قيام از اين دست در دنياي باستان بود. نخستين قيام را كاوه (كاوك) ايراني معروف به كاوه آهنگر بر ضد شاه ظالم آن زمان ايران رهبري كرده بود. كراسوس در سال 53 پيش از ميلاد به ايران حمله كرد كه در منطقه حران (كارهه) واقع در نقطه مرزي امروز تركيه و سوريه (شمال غربي عراق) و كنار رود فرات درجنگ باارتش ايران به فرماندهي سپهبد سورنا كشته شد و سربازان او و همچنين پسرش نيز نابود شدند كه اين بزرگترين شكست روميان از ايرانيان بود. Edmund Allenby نهم دسامبر 1917 بیت المقدس (اورشليم) به دست نیروهای مارشال ادموند آلنبی Edmund Allenby افسر ارشد نظامیان انگلستان در خاورمیانه افتاد. آلنبی برای تصرف مناطق عربی شرق مدیترانه ازجمله سرزمینی که امروز اردن نامیده می شود، فلسطین و سوریه که از مستملکات عثمانی بودند در این مناطق وارد یک رشته جنگ با نیروهای عثمانی شده بود. آلنبی قبلا در مصر بود و تجهیزات لازم را در اختیار سروان توماس ادوارد لورنس (لورنس عربستان) گذارده بود تا اعراب حجاز را برضد عثمانی برانگیزاند. پیروزی نظامی انگلستان بر عثمانی زاینده همه مسائل خاور میانه از 1918 تاکنون (91 سال) است. انتخابات پارلماني هفتم دسامبر 2003 روسيه و نتايجي که به دست داد: تزلزل فرضيه هاي قديمي دمکراسي و گرايش به ناسيونال سوسياليسم انتخابات پارلماني يكشنبه هفتم دسامبر 2003 روسيه واقعيات متعدد به دست داد كه در خور توجه و بررسي اند؛ ازجمله اين که اين انتخابات اين فرضيه را يك گام ديگر به اثبات نزديكتر كرده است كه در عمل، تعاريف دمكراسي و راه و روش تحقق آن، انتظار انديشمنداني كه آنها را در طول تاريخ بيان داشته اند برآورده نمي سازند. بنابراين با توجه به تجربه قرن 20 و سه سالي که تا انتخابات روسيه از قرن 21 گذشته بود، بايد راههاي ديگري ارائه شود تا بشر به دمكراسي واقعي كه حق اوست دست يابد. تجربه هاي قرن بيستم ثابت کرد که انتخاب يك الگوي واحد در اين زمينه براي همه جوامع بشري غير منطقي است. متقاضيان يافتن راههاي ديگر براي رسيدن به دمكراسي حقيقي بر اين نظر خود پا فشاري مي كنند كه سياستمداران و در نتيجه دولتمردان پس از انتخاب شدن، راه خود را مي روند كه متفاوت از راه و منافع مردم و حتي كشور است و بنا براين، اين طرز حكومت به مراتب بدتر از سلطنت مطلقه است كه دست كم سلاطين عهد قديم و نيز بيشتر ديکتاتورها دلسوزي و علاقمندي بيشتري به وطن داشتند. اينک ديگر روشن است که تعاريف دمکراسي براي "انسان آگاه و وضعيت موجود" کارايي ندارد و تا افراد يک جامعه آمادگي لازم را نداشته باشند و به عبارت ديگر حائز پيش شرطهايي نباشند، دمکراسي تحقق نمي يابد و تنها فرصت طلبان جوياي قدرت آن را دستاويز قرار مي دهند که اين عمل از تکامل سياسي جامعه جلوگيري مي کند. مثال روسيه به اين سبب كامل و جامع است كه درآنجا بي سواد و كسي كه در حد متعارف از فلسفه سياسي و حكومت بي خبر باشد وجود ندارد. با وجود اين، و بيم هايي كه وجود داشته، شمار شركت كنندگان در انتخابات هفتم دسامبر 2003 روسيه تنها کمي از 50 درصد واجدين دادن راي بيشتر، و طبق آمار دولت مربوط شش درصد كمتر از دوره پيش بود. به گزارش رسانه ها، راي دهندگاني كه به مراكز راي گيري مراجعه كرده بودند حتي نام برخي از احزاب - بعضا خلق الساعه 23 گانه را نشنيده بودند و آيين نامه انتخابات كه به «فرد» راي دهند و يا «حزب» آنان را گيج كرده بود. بسياري از راي دهندگان هنگامي كه در فهرست نامزدها، اظهاريه برخي از آنان را مي ديدند كه مدعي شده بودند اموالي ندارند و مي دانستند كه دارند و آشگارا دروغ گفته بودند از دادن راي منصرف مي شدند. براي راي دهندگان هضم اين نكته ثقيل بود كه چرا بايد به حزب «روسيه متحد» كه از سوي وزيران كابينه وقت تاسيس شده بود تا با اين ابزار همچنان در قدرت باقي بمانند راي بدهند و هنگامي كه شنيدند اين حزب دولت بيشتر از ساير احزاب راي به دست آورده ( 36 درصد آراء) و با ائتلاف با احزاب همسو در دوره آينده پارلمان به آساني خواهد توانست لوايح دلخواه دولت را تصويب كند و حتي با اصلاح قانون اساسي اين امکان را فراهم آورد كه رئيس دولت بتواند بيش از دو دوره متوالي رئيس جمهور شود به دهان دبير اول حزب كمونيست كه گفته بود : اين انتخابات يك نمايش مسخره بود، صندوقها را از قبل پر كرده بودند و ... نگاه كنند. انتخابات هفتم دسامبر 2003 روسيه نكات قابل ملاحظه ديگري هم داشت از جمله گرايش راي دهندگان به احزاب ناسيوناليست بود، به گونه اي كه حزب ژيرينوفسكي پس از يك عقب نشيني، شانه به شانه حزب كمونيست بالا آمد و با به دست آوردن 11 و شش دهم کل آراء سوم شد. حزب ناسيونال سوسياليست كه اخيرا از بطن حزب كمونيست بيرون آمده است 9 در صدآراء که چشمگير بود به دست آورده بود. در عوض دو حزب ليبراليست هوادار غرب ( يابلوکو و حزب اتحاد نيروهاي درست) كه قبلا آراء چشمگير داشتند نتوانستند به نصاب پنج درصد آراء برسند و از صحنه حذف شدند. گروه پانصد نفري ناظران بين المللي از جمله فرستادگان شوراي اروپا و سازمان همکاري و امنيت اروپا نحوه برگزاري انتخابات هفتم دسامبر 2003 روسيه فدراتيو را منصفانه ندانسته و ضمن گزارش موارد بي نظمي اعلام کرده بودند که حزب وزيران و مقامات دولتي به نام " روسيه متحد" از همه امکانات دولت از جمله رسانه هاي دولتي براي تبليغ و ... برخوردار بود. با توجه به اين انتقادها، دولتهاي اروپايي و نيز دولت آمريکا زبان به انتقاد گشوده و رسانه هاي اروپاي غربي اين پرسش را مطرح ساخته بودند : ... بالاخره روسيه مي خواهد که استاندارد انتخاباتي اروپا را رعايت کند، يا نه؟. اين رسانه ها راي گيري روسيه را "انتخابات اسمي" که در آن تقلب آشگار ديده شد نام برده بودند. پوتين و مقامات مربوط روسيه اين اتهامات را رد کرده بودند . بعضي منابع روس اشاره کرده بودند که پيروزي ناسيوناليستها ي روسيه در اين انتخابات غرب را نگران ساخته است و اين نگراني تا به آنجا ست که برخي رسانه هاي اروپاي غربي نوشته اند که صداي پاي ناسيونال سوسياليسم (اشاره به حزب نازي آلمان) اين بار از روسيه به گوش مي آيد. نتيجه ديگر اين انتخابات كه چشمگيرتر از موارد ديگر است؛ گرايش روسها به ناسيونال سوسياليسم است كه تقويت اين گرايش همه حسابهاي غرب را برهم خواهد زد، زيرا يك روسيه ناسيوناليست براي غرب به مراتب ترس آورتر از يك روسيه كمونيست است. روسيه كمونيست از آن چه كه داشت استفاده نكرد و آنها را از دست داد، ولي روسيه ناسيوناليست در بكار بردن آن چه را كه دارد تامل نخواهد كرد. اين گرايش را غرب، با رفتار خود باعث شد؛ ناتو را بر خلاف قولي كه در پايان دهه 1980 داده بود تا داخل قلمرو شوروي سابق گسترش داد و در امور گرجستان و ... و قرقيزستان به مداخله دست زد و در كاپيتاليسي كردن جامعه اي كه بيش از 70 سال سوسياليست بود اصرار بيش از حد ورزيد، از ميليونرهاي نوخاسته با همه فسادشان به حمايت برخاست و .... روسهايي که در انتخابات دسامبر 2003 به دو حزب ناسيوناليست روسيه راي داده بودند گفته بودند: احساسات ملي آمريکاييان از 1980 رو به گسترش گذارده؛ روي بدنه خودروهاي شخصي آنان پرچم کشورشان نقش گرفته، روزهاي تعطيل بر سردر خانه هاي خود پرچم آمريکا مي زنند، رسانه هاي آنان پر است از مطالب ميهني، و به کسي اجازه نمي دهند که بگويد بالاي چشم آمريکا ابروست، و در اين شرايط چرا ما پرچم وطن به دست نگيريم. آمريکاييان چون کشورشان مهاجرنشيني از مليت هاي مختلف است واژه "ميهندوستي Patriotism " را به کار مي برند و ديگر ملل از جمله ما، واژه "ملي گرا يي Nationalism "، را که در عمل ميان دو واژه فرقي نيست و يک مفهوم را مي رسانند - تفاوت تنها در اين است که هيتلر از واژه "ملي گرايي = ناسيوناليسم" استفاده کرد! و نبايد از واژه هراس داشت و هر ناسيوناليستي را هيتلر دانست و .... اعلاميه غير منتظره دولت آمريکا در هشتم دسامبر 2003 : يک چين و جود دارد و از استقلال تايوان حمايت نخواهدکرد Wen Jia Bao چند ساعت مانده به ورود " ون ژيابائو" نخست وزير چين به واشنگتن براي ملاقات با جورج بوش رئيس جمهور وقت آمريکا، هشتم دسامبر 2003 دولت آمريکا ضمن صدور اعلاميه اي، پس از سي سال يک بار ديگر تاکيد کرد که تنها يک "چين" وجود دارد و با هرگونه اقدام استقلال طلبانه تايوان از جمله برگزاري رفراندم مخالفت ورزيد. با اين اعلاميه دولت آمريکا سياست خود را در قبال تايوان روشن ساخت. اين اعلاميه در سالروز استقرار دولت مليون چين در تايوان (فرموزا ) انتشار يافت. دولت مليون (چيان کاي شک ) که از خاک اصلي چين خارج شده بود نهم دسامبر 1949 (هشتم دسامبر به وقت واشنگتن) استقرار خود را در جزيره تايوان اعلام داشت. چيان کاي شک با اطمينان به حمايت نظامي آمريکا به تايوان رفته و آن را جمهوري چين (دربرابر جمهوري توده اي چين) اعلام کرده بود. زن چيان کاي شک در ديدار از واشنگتن اين اطمينان را به دست آورده و آن را به شوهرش اطلاع داده بود. دولت آمريکا به نشانه دفاع از تايوان (در آن زمان جمهوري چين) از همان وقت دسته اي از کشتي هاي جنگي خودرا در تنگه تايوان و نقاط مجاور اين جزيره مستقر ساخته است. جمهوري توده اي چين يکم اکتبر 1949 تاسيس خودرا اعلام کرده است که از همين ماه در سال 2009 به عنوان يکي از دو ابرقدرت جهان شناخته شده است. اعلاميه غير منتظره دولت آمريکا در هشتم دسامبر 2003 يک پيروزي سياسي براي چين بشمار آمده است. تايواني ها با توجه به ابرقدرت شدن وطن اصلي و پيشرفت هاي شگرف اقتصادي آن، ديگر تمايلي به استقلال نخواهند داشت. مقرارات تازه كه خلبانان ايرلاين ها پس از اين كه 60 سال تمام از عمرشان گذشت، ديگر نمي توانند هواپيماهاي عمومي (غير شخصي) را خلباني كنند، دقيقا در آمريكا به مورد اجرا گذارده شده است. عكس بالا، خلبان «كن كوپرKen Cooper » از خلبانان شركت ساوت وست را نشان مي دهد كه به او اخطار شده است كه اين آخرين پرواز اوست زيرا كه دهم دسامبر 2006 (روز بعد) به 60 سالگي تمام مي رسد و بايد بمانند يک مسافر به شهر محل اقامتش بازگردد، نه در كاكپيت هواپيما. برخي ديگر از رويدادهاي 9 دسامبر 967: (346 خورشيدي) ابو سعيد ابو الخير صوفي شاعر و صاحب رباعيات در مهنه (خاوران خراسان) نزديك سرخس به دنيا آمد. 1927: (1306 هجري خورشيدي) برخي از روحانيون آن زمان به تصميم دولت وقت ايران مبني بر برقراري نظام وظيفه عمومي اعتراض كردند. 1954: (1332 خورشيدي) ريچارد نيكسون معاون وقت رئيس جمهوري آمريكا براي ديدار با شاه وارد تهران شد. 1963: (1342خورشيدي) احمد نفيسي شهردار اسبق تهران بازداشت شد . در نيم قرن گذشته بسياري از شهرداران تهران تحت تعقيب قضايي قرار گرفته اند !. 1964: ( 1343 خورشيدي) كار تقسيم وزارت فرهنگ (معارف قديم) آغاز شد كه بعدا به صورت سه وزارتخانه جداگانه آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر ، علوم وآموزش عالي و موسساتي چون اوقاف در آمد. 1967: نيكلاي چائوشسكو رئيس جمهوري روماني شد كه آخرين رهبر حكومت كمونيستي اين كشور بشمار مي رود كه پس از فروپاشي دولتهاي كمونيستي اروپاي شرقي اعدام شد. 1978: گلدا ماير نخست وزير پيشين اسرائيل در 80 سالگي درگذشت. وي که داراي افکار سوسياليستي بود پيش از نخست وزيري ، وزير امور خارجه و قبل از آن وزير کار اسرائيل بود. گلدا ماير در 1898 در شهر " کي اف " به دنيا آمده بود و در 8 سالگي با خانواده اش به امريکا مهاجرت و مدتي در شهر ميلواکي آمريکا معلم مدرسه بود . او در سال 1921 با شوهرش به فلسطين منتقل و در تل اويو اقامت کرده بود. جنگ اکتبر 1973 اعراب و اسرائيل در زمان نخست وزيري او روي داد. 1980: جان لنون انگليسي( يکي از بيتلها ) از خوانندگان موسيقي راک در نيويورک به قتل رسيد. 1987: ريگان و گورباچف پيمان تخريب موشکهاي اتمي برد متوسط را امضاء کردند. 1988: دو روز پس از زمين لرزه شديد ارمنستان اعلام شد كه اين زلزله نزديک به 250 هزار كشته برجاي گذارده است . اين حادثه بر مسائل شوروي در آستانه فرو پاشي اش افزود. 1992: چند واحد نظامي آمريکا وارد کشور سومالي شدند و شبکه هاي تلويزيوني آن کشور رويداد ورود آنان را مستقيما پخش کردند. 2000: دادگاه عالي فلوريداي امريکا براي حل اختلاف نامزد هاي انتخاباتي امريکا - بوش و گور - راي داد که 45 هزار راي مورد اختلاف دوباره با دست شمارش شود که ديوان عالي کشور آمريکا بعدا اين اقدام را متوقف ساخت و بوش را برنده انتخابات اعلام کرد. منابع: ویکی پدیا - iranianshistoryonthisday نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .