رفتن به مطلب
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید ×
انجمن های دانش افزایی چرخک
لطفا جهت استفاده از تمام مطالب ثبت نام کنید

تقویم تاریخ ( 27 آذرماه )


tehsky

ارسال های توصیه شده

[align=justify]۲۷ آذر - از آغاز سال در تقویم رسمی ایران ۲۷۳ روز گذشته و به پایان آن ۹۲ روز (در سال عادی) یا ۹۳ روز (در سال کبیسه) مانده است.

 

مرگها

۱۳۵۸ - محمد مفتح، روحانی ایرانی و عضو شورای انقلاب.

 

مناسبتها

ایران - روز وحدت حوزه و دانشگاه.

 

18 دسامبر سال 1629

"آلکسیس "دومین پادشاه از سلسله معروف سلطنتی" رومانوفها "در روسیه قدم به عرصه وجود گذاشت" .آلکسیس رومانوف "فرزند" میشل رومانوف "سرسلسله خاندان رومانوفها بود و پس از مرگ پدرش روز 17 اوت 1645 میلادی در 16 سالگی به سلطنت رسید .آلکسیس رومانوف روز 23 سپتامبر سال 1676 میلادی پس از 47 سال زندگی بدرود حیات گفت .

 

 

18 دسامبر سال 1774

"کنسی "عالم معروف اقتصادی و طبیب مخصوص دربار لویی پانزدهم که موجد مکتب اقتصادی معروف به" فیزیوکراسی "یا" حکومت اراضی "است ،پس از 80 سال زندگی بدرود حیات مره گفت" .فرانسوا کنسی "روز 23 اوت 1694 میلادی در متولد شده بود .وی معتقد بود که زمین مخزن ثروت است و هیچ ملتی بدون استفاده کامل از زمین ،مرفه و سعادتمند نخواهد بود .

 

 

18 دسامبر سال 1796

"نیکلای اول "یکی از معروفترین امپراتوران روسیه در قرن نوزدهم میلادی در سن پطرزبورگ پایتخت روسیه تزاری متولد شد .پدرش" پل اول "تزار روسیه بود و قبل از او الکساندر اول سلطنت داشت .وقتی الکساندر اول روز 1 دسامبر 1825 میلادی مرد ،نیکلاس که در آن زمان 29 ساله بود به سلطنت رسید .وی پس از 30 سال سلطنت و 59 سال زندگی روز 25 اوت 1865 میلادی مرد.

 

 

18 دسامبر سال 1902

اولین ایستگاه رادیویی جهان در شهر" گلسبی "توسط" مارکونی "مخترع و مکتشف بزرگ ایتالیایی تاصسیس شد و روابط مکالماتی سریع بین اروپا و آمریکا برقرار گردید .تا آن زمان هنوز از رادیو به عنوان وسیله آموزشی و تفریحی استفاه نمیشد و بیشتر استفاده مخابراتی از آن میشد .ایستگاه" گلسبی "با وجود خطرات زیادی که آن تهدید میکرد هنوز هم به کار مشغولست .

 

 

18 دسامبر سال 1914

بریتانیای کبیر رسماش سرزمین مصر را تحتالحمایه خود اعلام کرد و به این نحو ،یکی از آرزوهای دیرینه سیاست انگلستان عملی شد .علت این اقدام سیاسی این بود که چون در جنگ اول جهانی دولت عثمانی با دولتهای مخالف انگلیس یعنی آلمان و اتریش متحد شده بود ،انگلیسیها نیز برای تلافی ،مصر را که در آن زمان متعلق به عثمانیها بود تحتالحمایه اعلام کردند .مصر امروزه مستقل است و رژیم جمهوری دارد.

 

 

18 دسامبر سال 1917

دولت رومانی در جریان جنگهای اول اسلحه به زمین گذاشت و تسلیم آلمانیها شد و به این ترتیب ،این کشور که دیرتر از سایر ممالک متفق انگلستان و فرانسه وارد جنگ شده بود ،زودتر از همه از میدان جنگ خارج شد .رومانی از روز 27 اوت 1916 میلادی با اعلان جنگ به آلمان و اتریش به نفع متفقین وارد جنگ شده بود .

 

 

18 دسامبر سال 1941

واقعه دریایی" خلیج اسکندریه "در جنگهای بینالملل دوم در شمال کشور مصر اتفاق افتاد .در این واقعه ،چند کشتی جنگی ایتالیایی با رشادت و بیباکی خاصی وارد خلیج اسکندریه که پایگاه دریایی انگلیسیها بود شدند .و علیرغم دفاع سختی که سایر کشتیهای انگلیسی کردند ،چند کشتی کوچک را غرق کردند و علاوه بر آن دو زرهدار" ولنیت "و" کوئین الیزابت "را که لنگر انداخته بودند خراب کردند.

 

 

18 دسامبر سال 1951

ویتمین سراسر شمال هندوچین توسط نیروهای آزادیخواه اشغال شد و به این ترتیب سلطه و نفوذ فرانسویان در این قسمت از خاک هندوچین که سالهای متمادی تحت اختیار آنان قرار داشت به پایان رسید .در آن زمان فرمانده کل نیروهای فرانسه در هندوچین ژنرال معروف فرانسوی" ،دولاتر دوتاسینی "بود و فرماندهی نیروهای آزادیخواه" ویتمین "را ژنرالی ویتنامی" جیاپ "رهبری میکرد.

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 18 دسامبر

 

ايران

دو شكست نظامي هند از ايران در دو سال متوالي برسر قندهار

18 دسامبر سال 1650 ميلادي نيروهاي اعزامي «شاهجهان» امپراتور گورکانی (تیموری) هند به قندهار از سربازان ايراني مستقر در پادگان اين شهر شكست خوردند و دست به فرار زدند. اين دومين شکست هنديان در قندهار از ارتش ايران بود. سال پيش از آن (ژانويه 1649 ميلادي) شاه عباس دوم شخصا با سپاه اصفهان براي بيرون راندن هنديان از قندهار به اين منطقه رفته و پيروز شده بود. سران دهلي از دير زمان چشم طمع به قندهار دوخته بودند كه گوشه اي از ایران خاوری بود.

تلاشهاي بي نتيجه سران دهلي در سالهاي 1652 و 1653 ادامه يافت و اين چهار لشكر كشي براي آنان 120 ميليون روپيه طلا هزينه داشت. تمايل به تصرف قندهار از زمان حكومت جهانگيرشاه آغاز شده بود، زيرا كه وي در نظر داشت پايتخت را از دهلي به لاهور منتقل سازد و نمي توانست يك پادگان نيرومند ايران در قندهار را تحمل كند. و این، درحالی بود که امپراتوران گورکانی استقرار پرتغالی ها و انگلیسی ها را در سواحل شرقی و غربی آن کشور تحمل می کردند و بیمی از ورود فرانسویان و هلندی هم نداشتند.

 

رسيدگي به شكايت انگلستان از ايران در جامعه ملل

جامعه ملل از 18 دسامبر سال 1932 رسيدگي به شكايت انگلستان از ايران كه يكجانبه امتيازنامه نفت ( امتياز سال 1901 دارسي ) را الغاء كرده بود سه روز پس از دريافت آن آغاز كرد و 50 روز بعد ، از طرفين خواست كه يك بار ديگر با هم مذاكره كنند و اگر موفق به حل اختلاف نشوند ، آن وقت جامعه ملل تصميم خواهد گرفت .

« تاريخ » نشان داد كه اين كار ها نوعي بازي براي تمديد قرارداد 60 ساله به 90 سال و چند برابر كردن منطقه قرارداد بود .

در مذاكرات دوجانبه اين توافق حاصل شد و مجلس شورا بر آن صحه گذارد كه به قرار داد سال 1933 نفت ايران و انگلستان معروف شده كه در سال 1951 باتلاشهاي به رهبري دكتر مصدق ابطال شد.

بايد دانست كه از دهه دوم قرن 20 تا كنون، خاورميانه قرباني نفت خود بوده و ريشه هر رويدادي در اين منطقه را بايد در سياست هاي نفتي ديگران جستجو كرد ، زيراكه بدون نفت و يا نفت گران ، كشورهاي صنعتي پيشرفت نخواهند داشت.

 

بازي هاي قوام السلطنه بالاخره اين بار هم پايان يافت

پس از چندبار استعفاء و ابقاء و ترميم كابينه و دهها بازي ديگر ، در اين روز در آذر ماه 1326 ( 18 دسامبر 1947 ) ابراهيم حكيمي جاي قوام السلطنه را گرفت و نخست وزير شد. در جريان اين بازي ها كه حوصله مردم را سر برده بود ، محمد مسعود ناشر روزنامه « مرد امروز » در يك شماره اين روزنامه نوشت كه به هركس كه قوام را ترور كند يكصدهزار تومان خواهد داد و در اين زمينه تعهدنامه محضري هم تنظيم كرده بود . روابط قوام با مطبوعات در طول سال 1326 بسيار بد بود .

اين بازي ها كه با اعتراض دولت شوروي به رد قرارداد نفت شمال از سوي مجلس كه قوام وعده آن را به مسكو داده بود تا نيروهايش را از ايران خارج كند شدت يافته بود و يك نمونه اش از اين قرار است : سردار فاخر حكمت 22 آذر 1326 داوطلب نخست وزيري مي شود ، همان روز از مجلس راي اعتماد مي گيرد و روز بعد فرمان نخست وزيري دريافت مي دارد و اندكي بعد انصراف مي دهد ! .

اين بازي ها هشتم دي ماه اين سال با سفر قوام به اروپا پايان مي پذيرد و پرده نمايش پايين مي افتد. دهها سال در ايران تغييرات دولتي تنها جا به جايي مهره ها بود و به همين دليل پيشرفت و تحولي مشاهده نمي شد به مصداق اين ضرب المثل منظوم : برده دل و جان من دلبر جانان من ـــ دلبر جانان من برده دل و جان من.

 

دکتر مفتح

پيش از ظهر 18 دسامبر 1979 (27 آذر ماه 1358) دکتر محمد مفتح همداني (حجت الاسلام) مدرس الهيات که در جريان انقلاب 1357 رهبري گروهي از انقلابيون را به دست داشت و در سقوط نظام سلطنتي ايران با ترتيب دادن تظاهرات، نقشي موثر ايفاءکرد هنگام ورورد به دانشکده الهيات در خيابان مطهري (تخت طاووس) هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.

ضاربين دکتر مفتح، سه جوان مسلح به کلت و اوزي بودند که با يک موتوسيکلت حرکت مي کردند و پس از قتل دکتر مفتح و دو پاسدار محافظ او از صحنه فرار کردند. بعدا معلوم شد که اين سه تن از گروه فرقان هستند - همان گروهي که دکتر مطهري (آيت الله) و سرلشکر قره ني را کشته بود. ضاربان که دکتر مفتح را تا داخل دانشکده دنبال کرده بودند کيف دستي او را ربودند که گفته شده است حاوي اسنادي بود و مفتح آن را از خود دور نمي ساخت.

پس از پيروزي انقلاب، دکتر مفتح مسئوليت هاي متعدد بر عهده گرفته بود و ازجمله در زمينه مطبوعات اختيارات داشت. وي بود که غلامحسين صالحيار را در سمت سردبيري روزنامه اطلاعات تثبيت کرده بود. صالحيار اين سمت را از قبل از انقلاب برعهده داشت و تا زمان مصادره شدن اين روزنامه آن را حفظ کرد و پس از اعلام مصادره، خود کنار رفت. گفته شده است که دکتر مفتح در تصميم مربوط به مصادره روزنامه هاي مهم ازجمله اطلاعات و کيهان نقش داشت. اين دو روزنامه، پس از مصادره شدن، نخست در اختيار بنياد مستضعفان قرار گرفتند و پس از اخراج بيشتر (حدود90 درصد) اعضاي تحريريه آنها، سپس به دفتر رهبري انقلاب منتقل شدند.

در ميان اعلاميه هاي تاسف از قتل دکتر مفتح که 28 آذر در روزنامه هاي تهران به چاپ رسيده بود اعلاميه مجاهدين خلق نيز به چشم مي خورد که ترور او را محکوم کرده بود.

 

 

سينما

سالروز مرگ "ديانا لين"

 

 

"ديانا لين" بازيگر آمريکايي فيلمهاي سينمايي 18 دسامبر1971 در 45 سالگي درگذشت. معروفترين فيلم او "داستان آناپوليس: هرچه که آسان به دست آيد آسان هم از دست مي رود" عنوان دارد. ديانا در فيلمها عمدتا نقش دختران ساده دل از همه جا بي خبر را برعهده مي گرفت.

 

در قلمرو انديشه

سالروز در گذشت «برنشتاين» صاحب فرضيه تعديل ماركسيسم، و تاکيد بر پياده کردن تدريجي و مرحله به مرحله سوسياليسم

 

برنشتاين

ادوارد برنشتاين Eduard Bernstein صاحب فرضيه تعديل ماركسيسم 18 دسامبر سال 1932 در 82 سالگي در گذشت. كمونيستها تا زمان فروپاشي شوروي، برنشتاين را يك تجديد نظر طلب مي خواندند كه اينك راه او را در پيش گرفته اند.

برنشتاين، يك روزنامه نگار آلماني، نخست از پيروان سرسخت ماركسيسم (سوسياليسم علمي) بود و آن را تنها راه نجات بشر از بدبختي، غم، جنگ و تباهي مي دانست و با اين افكار چون نتوانست در آلمان به كار روزنامه نگاري ادامه دهد به انگلستان رفت و در آنجا به مدت 21 سال به انتشار روزنامه پرداخت. با توجه به روانشناسي بشر، برنشتاين بعدا پاره اي از اصول ماركسيسم را غير عملي ديد و در اين زمينه، به نشر نظرات خود در روزنامه سوسيال دمكرات Der Sozial Demokrat دست زد.

يكي از موارد اختلاف نظر برنشتاين با ماركسيسم اين بود كه عقيده داشت طبقه متوسط جامعه نبايد از ميان برداشته شود؛ همين نتيجه اي كه چين در تجريه اي كه از سال 1982 آغاز كرده به آن رسيده و بسياري از احزاب كمونيست ديگر هم به آن گردن نهاده ، و پذيرفته اند كه ساختن بناي سوسياليسم بايد تدريجي، و شروع آن از سوسيال دمكراسي باشد.

مورد اختلاف ديگر اين بود كه برنشتاين باور نداشت كه كاپيتاليسم با تضادهاي داخلي اش از درون متلاشي شود. طبق فرضيه برنشتاين، طبقه زحمتكش يك جامعه بايد نخست روشن و آگاه شود، رشد كند و به تدريج به صورت يك وزنه سياسي در آيد و از راههاي دمكراتيك به قدرت (حكومت) برسد و يا اين كه سهم چشمگيري از آن را به دست آورد (شريک قدرت شود) و از اين جايگاه به تضعيف بنيادهاي كاپيتاليستي بپردازد. آنگاه با سوسيال دمكراسي آغاز و سپس، مرحله به مرحله، سوسياليسم را جايگزين آن سازد و در جريان عبور از مراحل، بايد مراقب فرصت طلبان باشد كه خود را وارد تحويل نكنند، دست اندر کار آن نشوند كه ورود آنان، تكامل را از مسير خود منحرف و با شكست رو به روخواهد ساخت (دهها سال بعد، شكست سوسياليسم در شوروي و اروپاي شرقي درستي اخطار برنشتاين را كه همانا برحذر بودن از فرصت طلبان است ثابت كرد). يكي از مثالهاي او در اين زمينه از اين قرار است كه شكارچي ماهر، نخست شكار خود را خسته مي كند و از پاي در آوردن شكار خسته كار بسيار آساني است، ولي بايد توجه داشت كه در اين شرايط هم هر فرد و گروهي مي خواهد آن «خسته و فرسوده» را شكار كند. بايد مراقب فرصت طلبان بود.

وي مي گويد كه تنها، با ورود طبقه كارگر به پايگاههاي قدرت نمي توان زيربناي كاپيتاليسم را ويران ساخت به گونه اي كه قابل مرمت كردن (بازگشت) نباشد؛ بايد همزمان كارهاي بد و خصلت هاي سوء كاپيتاليسم را براي مردمي كه هنوز روشن نيستند افشاء كرد تا ريشه كني كاپيتاليسم در ذهن آحاد مردم نقش بندد و براي رسيدن به اين هدف به ياري روشنفکران نياز است. بنابر اين، در بطن مبارزه نياز به همکاري و معاضدت يك طبقه رو شنگر است از جمله اهل جرايد ، كتاب نويسان مخصوصا داستان نويسان كه حرفهايشان در مغز عوام الناس فرو مي رود ، اصحاب نمايش (تئاتر و سينما).

وي نقش روشنفكران (نويسنده ، روزنامه نگار، هنرمند و مدرس) در ويران ساختن بناي كاپيتاليسم و استثمار و هر گونه بنياد ارتكاب ظلم را با انعكاس زشتي هاي آنها بيش از هر عامل ديگر، موثر دانسته و گفته است كه تخريب آن بنيادها با قلم، بيان و هنر به گونه اي است كه مرمت پذير نخواهند بود، زيرا كه نوشته و بيان در اذهان افراد نقش مي بندد و آنان را به صورت دشمن آشتي ناپذير استثمارگران و ستمگران در مي آورد. بزعم برنشتاين، يك كتاب داستان؛ يك مقاله مستدل؛ يا يك نمايش، يك تصوير و حتي يك قطعه شعر و يك كاريكاتور مي تواند جامعه اي را منقلب و آماده پذيرفتن هر تغيير و انجام هر اقدام كند.

برنشتاين در توضيح اين نظر يه خود گويد: تا طبقه زحمتکش که نگران تامين معاش روزانه است، متوجه آينده خود و احقاق حق نشود و به مجالس و به دنياي قلم و تريبون راه نيابد نمي توان به پيروزي اميدوار بود. با طبقه متوسط كه از نظر شمار برتر از طبقه بالا ست و كارايي زياد دارد نبايد در افتاد كه بدون کمک اين طبقه، پيروزي زحمتکشان و استثمار شوندگان دشوار و احيانا غير ممكن خواهد شد، زيرا كه طبقه بالا نيروي بازدارنده زحمتکشان را از طبقه متوسط به دست مي آورد و بدون داشتن چنين عاملي نمي تواند به سلطه خود ادامه دهد (بر خر مراد سوار باشد). به عبارت ديگر، طبقه بالا كه پاسدار كاپيتاليسم است با اسب طبقه متوسط مي تازد. بنا براين، تا طبقه متوسط كه از دو طبقه ديگر دانش، مهارت و كارايي بيشتري دارد و کارگزار طبقه اول است مطمئن نشود كه با فرو پاشي كاپيتاليسم منافع خود را از دست نخواهد داد دشوار است که تمام عيار در خدمت زحمتکشان قرار گيرد. پس، يک طالب سوسياليسم به همان اندازه كه طبقه متوسط را به سوي خود مي طلبد بايد به سوي اين برود، و نتيجه اين كار همان سوسيال دمكراسي يعني راه ميانه است كه پس از پادار شدن، چاره اي جز حركت به سوي سوسياليسم كامل ندارد.

برنشتاين با انقلاب پرولتاريا مخالف است و مي گويد كه از اين طريق، پيروزي كوتاه مدت خواهد بود؛ زيرا كه چنين انقلابي همه چيز را مي خواهد برق آسا زير و زبر كند كه براي پيشرفت، ديگر چيزي باقي نمي ماند و چون انقلابيون، بدون داشتن تجربه لازم - خود مي خواهند سررشته امور را به دست گيرند باعث پشيماني و عدم رضايت توده ها مي شوند و در اين شرايط براي حفظ نظم، ديكتاتوري نظامي و يا هر شكل ديگر جاي ديكتاتوري طبقه كار گر را خواهد گرفت و توده مردم حسرت گذشته را خواهندخورد. برنشتاين با اين استدلال نتيجه مي گيرد که به جاي انقلاب، بايد تحول صورت گيرد.

برنشتاين حاضر نمي شود كلمه اي درباره «مدينه فاضله» بشنود. او مي گويد كه اگر به موازات تحول در جهت سوسيال دمكراسي و تکامل، سطح فهم و آگاهي ها و دانش مردم بالانرود موفقيت به دست نخواهد آمد.

برنشتاين در يكي از رساله هايش نوشته است: نبايد به يك انقلاب قاطع اميد بست، بايد از طرق دمكراتيك و مسالمت آميز قدرت را در جامعه به دست گرفت. بايد وجدان و ضمير عوام الناس و طبقه ساكت را روشن ساخت و فعال كرد و به آنان فهماند که نبايد تنها در انديشه امرار معاش روزانه خود باشند، بايد به آينده بينديشند و به سوي برابري کامل و عدالت اجتماعي - اقتصادي پيش بروند؛ زيرا که آزادي سياسي براي خوشبخت زيستن و دغدغه نداشتن کافي نيست.

برنشتاين اندرز داده است: مردم نسبت به اخلاقيات، بااين كه گاهي خودشان آن را نقض مي كنند حساسيت دارند و به كسي اعتماد مي كنند كه ضعف اخلاقي نداشته باشد؛ بنابر اين مبارزان راه سوسياليسم، نخست بايد خود را مجهز به سلاح اخلاقيات كنند و در جامعه، نمونه باشند تا مردم حرف و عمل آنان را بپذيرند و حمايتشان كنند.

 

زادروز مردي كه به سوسيال دمكراسي وفادار بود

 

Willy Brandt

ويلي برانت Willy Brandt ، مردي كه بيش از هر كس ديگر به سوسيال دمكراسي وفادار بود 18 دسامبر سال 1913 در آلمان به دنيا آمد و در سال 1992 در گذشت.

وي از جواني پيرو سوسيال دمكراسي بود كه در آلمان آن زمان «راه سوم» خوانده مي شد. پس از روي كار آمدن هيتلر که رهبر جنبش سوسيال ناسيوناليسم بود، برانت چون حاضر به دست كشيدن از اين فكر (برقرار کردن سوسيال دمکراسي) نبود به نروژ پناهنده شد و در اينجا به كار روزنامه نگاري پرداخت. پس از تصرف نروژ به دست نيروهاي هيتلر به سوئد گريخت .برانت در اين مدت دمي از كمك به گسترش سوسيال دمكراسي غافل نبود. وي پس از جنگ به وطن خود بازگشت و در زنده كردن حزب سوسيال دمكرات آلمان فعاليت بسيار كرد و نماينده پارلمان شد. سپس به مدت 9 سال شهردار برلن غربي بود. سه سال وزير امور خارجه و 5 سال صدر اعظم آلمان بود و باشوروي و آلمان شرقي راه مسالمت در پيش گرفت و از بانيان اتحاديه اروپا بشمار مي رود و به همين دليل در سال 1971 برنده جايزه صلح نوبل شد.

برانت هنگامي كه رئيس دفترش متهم به جاسوسي براي بلوك شرق شد، اين رويداد را نتيجه ضعف تشخيص خود در انتصاب آن فرد اعلام داشت و از صدارت عظماي آلمان كنار رفت، اما تاپايان عمر به مدت 16 سال رئيس مركز جهاني احزاب سوسياليست بود. مهمترين اثر او «تحول سوسياليسم» است كه كتابي است جامع در زمينه اين فرضيه. حزبي را كه او از هيچ به وجود آورد تاکنون چندبار زمام امور آلمان را به دست داشته است . ويلي برانت نامي است كه او پس از فرار از آلمان بر خود نهاد كه شناخته نشود ولي بعدا حاضر به تغيير دادنش نشد.

 

درگذشت سوسياليست انقلابي فرانسه، Edouard Vaillant

 

Edouard Vaillant

Edouard Vaillant سوسياليست معروف فرانسوي در اين روز در سال1915 در 75 سالگي درگذشت. وي که از جواني به انديشه سوسياليسم معتقد شده بود و آن را در فرانسه تبليغ مي کرد در 1871 - زماني که ارتش آلمان پس از غلبه بر ارتش فرانسه به حومه پاريس رسيده بود از ايجاد کنندگان "کمون پاريس" و رد هرگونه دولت به صورت گذشته بود. وايلان و يارانش همه دشواري ها و جنگها را نتيجه وجود دولتهايي از دست گذشته مي پنداشتند که سران آنها سواي خواست مردم عمل مي کرده، تنها در پي منافع خود بوده و حرص قدرت داشتند. وي پس از سرکوب شدن خونين کمون پاريس به انگلستان گريخت و به کارل مارکس که در آنجا بود پيوست. در غياب، درپاريس او را به اعدام محکوم کردند که سالها بعد اين حکم لغو شد و وايلان به وطن بازگشت و به نمايندگي مجلس فرانسه هم انتخاب شد.

وي در سال 1900 با کمک همفکرانش حزب سوسياليست انقلابي فرانسه را تاسيس کرد، ولي پنج سال يعد با ادغام اين حزب با حزب سوسياليست موافقت کرد و تا پايان عمر به فعاليت در آن ادامه داد. وايلان تا دم واپسين اين باور خود را از دست نداد که جامعه بدون "دولت به صورتي که وجود داشت" بهتر مي تواند به زندگي خود ادامه دهد و خواهان کاهش اختيارات دولتها و اداره کشور توسط شوراها بود.

 

 

ساير ملل

تاسيس امپراتوري جهاني مغولها به مركزيت چين

قوبيلاي قاآن (خان خانها؛ متولد 1215 و متوفا در 1294) نوه چنگيز خان مغول (پسر تولي) كه اسما فرمانرواي كل متصرفات مغولها در آسيا و اروپا از جمله بخشهايي از ايران بود، 18 دسامبر 1271 عنوان امپراتوري خود به مركزيت چين را تغيير نام داد و آن را دولت «يوان (يووان)» ناميد كه حکومت دودمان يوان تا سال 1368 ميلادي ادامه داشت. هلاكو (هولاگو) كه بر ايران حكومت مي كرد و ايلخاني (حكومت مغولي) ايران را تاسيس كرده بود برادر قوبيلاي قاآن بود. امپراتوري «يوان» كه تا روسيه و اروپاي مركزي امتداد داشت و ماركوپولو آن را در كتاب خود شرح داده است، در دهه هاي اول عمر خود، تنها يك مجمع (قوريلتاي = خوريلتاي = پارلمان) داشت و در سراسر آن اصول واحدي به نام «ياسا» رعايت مي شد كه چنگيزخان آن را تدوين كرده بود و تا مدتي بمنزله قانون اساسي مغولها بود.

 

آغاز کار صنعت هواپيما سازي در پي نخستين پرواز مرغ آهنين بال

 

برادران رايت: ارويل ـ ويلبر

برادران رايت 18 دسامبر1903، و يك روز پس از نخستين پرواز كه پيروزمندانه بود، از دولت آمريكا خواستند كه اختراع آنان را خريداري كند. وزارت جنگ آمريكا مامور بررسي اين درخواست شد و پس از مذاكره و مشاهده اختراع، تصميم گرفت براداران رايت را به خدمت بگيرد و كمك مالي به تكميل اين صنعت بكند.

17 دسامبر سال 1903 در صحراي «كيتي هاك» ايالت كاروليناي شمالي آمريكا برادران رايت (ارويل و ويلبر رايت Orvill & vilbur Wright) هواپيمايي را كه در كارگاه دوچرخه سازي شان بر پايه استفاده از مقاومت هوا ساخته بودند به صورتي كه در عكس ديده مي شود به پرواز در آوردند كه به عنوان نخستين پرواز بشر با هواپيما ثبت شده است. روزنامه هاي آن زمان آمريکا در گزارش هاي خود از نخستين پرواز، هواپيماي برادران رايت را "ماشين پرنده" نام گذارده بودند.

در دسامبر 2003 به مناسبت صدساله شدن اين اختراع، درهمان محل (کيتي هاک) مراسمي برگزار شد. قرار بود در اين مراسم يك المثناي هواپيماي برادران رايت که اخيرا ساخته شده بود به پرواز در آيد، ولي اين پرواز تا ساعت ها به سبب نوزيدن باد مساعد به انجام نگرفت و پس از آن هم يک بال هواپيما هنگامي که براي پرواز به حرکت درآمده بود به زمين گير کرد و برنامه لغو شد. به عبارت ديگر، توفيق برادران رايت صد سال پيش از آن بيشتر بود.

 

نخستين پرواز (17 دسامبر1903)

 

17 دسامبر 2003 قسمت راست بال المثناي هواپيماي برادران رايت به زمين گير كرد و موفق به پرواز نشد

 

نبرد خونین «وردن» و سرنوشت قهرمان آن

نبرد «وردن Verdun» خونین ترین صحنه جنگ جهانی اول 18 دسامبر 1916 با شکست آلمانی ها پایان یافت. محصول این نبرد ده ماهه که 21 فوریه 1916 در شمال شرقی فرانسه و در نزدیکی شهری به همان نام آغاز شده بود نزدیک به 340 هزار کشته و بیش از نیم میلیون زخمی بود. شمار کشته شدگان فرانسوی 163 هزار و آلمانی 143 هزار گزارش شده است. در این نبرد بیش از 40 میلیون گلوله توپ بکار رفته بود. نبرد در زمینی پرار تپه صورت گرفت و مارشال فالکنهاین Falkenhayn آلمانی هجدهم دسامبر به ستاد ارتش آلمان اعلام کرد که ادامه این نبرد به مصلحت نیست و سپس به نیروهای خود دستور عقب نشینی داد. فرمانده نیروهای فرانسوی در این نبرد مارشال پتن بود که با این پیروزی، قهرمان ملی فرانسه شد. فرانسویان همین قهرمان ملی را در پایان جنگ جهانی دوم به اعدام کردند که با یک درجه تخفیف روانه زندان ابد شد زیرا که در جریان جنگ جهانی دوم، ادامه جنگ با آلمان را به مصلحت فرانسه ندیده بود.

 

سرانجام مبهم " محمد شهو "

 

محمد شهو

جسد محمد شهو Mehmet Shehu مرد شماره 2 آلباني را 18 دسامبر 1981 پس از اين که مورد سوءظن انور خوجه رهبر وقت قرار گرفت در خانه اش يافتند و اعلام کردند که خودکشي کرده و چون خودکشي کاري ناپسند اعلام شده بود او را در نقطه اي دور دست که کمتر کسي از آن اطلاع داشت دفن کردند. در پي اعلام مرگ شهو که چهار دهه وزير و نخست وزير و از سران حزب حاکم آلباني بود وي را متهم کردند که جاسوس سه جانبه يوگوسلاوي، شوروي و آمريکا ! بود.

شهو که هنگام مرگ 68 ساله بود در جواني افسر ارتش شده بود و چون افکار کمونيستي داشت به حمايت از چپ هاي اسپانيا در جنگهاي داخلي اين کشور شرکت کرده بود و پس از شکست چپها از نيروهاي ژنرال فرانکو، به فرانسه منتقل شده بود و درجريان اشغال آلباني به نيروهاي مقاومت پيوسته و به فرماندهي بخشي از آنها رسيده بود و پس از جنگ که حکومت آلباني به دست کمونيستها افتاده بود در حزب و دولت صاحب مقام شده بود. وي پس از شرکت در يک دوره نظامي در شوروي به درجه سرلشکري رسيده بود. پس از جدايي آلباني از بلوک شوروي، اين شهو بود که آن کشور را در کنار چين قرار داد ولي در آغاز دهه 1980 ادامه انزواي آلباني را به مصلحت نمي ديد و درجلسات حزبي به آن اشاره مي کرد که مورد سوء ظن انور خوجه رئيس کشور قرار گرفت و .... بعدا گفته شد که شهو خودکشي نکرده بود بلکه به دستور انور خوجه او را کشته بودند. پس از فروپاشي دولتهاي کمونيستي اروپا ،محل دفن شهو به دست آمد و بقاياي جسد او به خانواده اش تحويل گرديد.

 

روزي که بي نظير بوتو شوهر کرد

بي نظير بوتو سياستمدار پاکستاني (که دو بار هم رئيس دولت اين کشور شده بود) 18 دسامبر 1987 با آصف علي زرداري ازدواج کرد. در طول حکومت دوم بي نظير بر پاکستان شوهر او متهم به سوء استفاده از قدرت زنش شده و بعدا تحت تعقيب قضايي قرار گرفته و زنداني شده بود. در پي ترور بي نظير در دسامبر 2007 و سپس کناره گيري پرويز مشرف، آصف علي زرداري به رياست جموري پاکستان انتخاب شده است.

بي نظير و شوهرش

 

... و بالاخره جورج دبليو بوش رئيس جمهوري آمريکا شد

 

جورج دبليو بوش

18 دسامبر سال 2000 کالج انتخاباتي آمريکا جورج دبليو بوش را رئيس جمهوري اين کشور اعلام کرد.

برسر شمارش آراء در ايالت فلوريدا که جب بوش برادر جورج بوش، فرماندار آن بود اختلاف پديد آمده بود و اين اختلاف اعلام نتيجه انتخابات را 36 روز معلق ساخته بود که در تاريخ آمريکا بي سابقه بود.

بر سرشمارش آراء مناطقي از اين ايالت ميان «ال گور» نامزد حزب دمکرات و جورج يوش نامزد حزب جمهوريخواه و در نتيجه دو حزب اختلاف افتاده بود و کشمکش ادامه داشت که روز 9 دسامبر دادگاه عالي فلوريدا راي داد که 45 هزار راي مورد اختلاف بارديگر و با دقت و با دست شمارش شوند.

حزب جمهوريخواه که با اين طرز شمارش مخالف بود به ديوان عالي آمريکا مراجعه کرد و اين ديوان 12 دسامبر با اکثريت پنج راي در برابر چهار راي حکم داد که دوباره شماري آراء متوقف شود و به اين ترتيب جورج يوش برنده اعلام شد. ال گور که در مجموع، آراء بيشتري داشت، نخست مصمم بود که حکم ديون عالي را نپذيرد، ولي 13 دسامبر از اين تصميم منصرف شد و اعلام داشت که ادامه مقاومت را به مصلحت کشور نمي داند زيرا نمي خواهد که به وحدت ملي آسيب برسد.

با کنار رفتن ال گور، انتقاد از جهت گيري ديوان عالي که بيشتر قضات آن در زمان دولت هاي حزب جمهوريخواه انتخاب شده اند پايان نيافته و پس از ناموفق بودن استراتژي جورج بوش در عراق و مسائلي که از اين رهگذر پديد آمده است، اصحاب نظر احتمال مي دهند که پس از اتمام دوران حکومت او (جورج بوش) در پايان سال 2008 (20 ژانويه 2009) پرونده انتخابات نوامبر سال 2000 باز گشوده شود و .... تاکنون بسيار از سران کشورها از جمله ايران و روسيه جورج بوش را برگزيده ديوان عالي آمريکا خوانده اند، نه راي دهندگان (مردم) که نقطه ضعفي در تاريخ دمکراسي اين کشور تلقي شده است.

طبق نظر سنجي هاي دسامبر 2006 ، محبوبيت جورج بوش در جامعه آمريکا تنها 25 درصد بود که درصد بسيار ضعيفي خوانده شده است.

 

زني که به خاطر حفظ محيط زيست دو سال بالاي درخت زندگي کرد

بانو "جوليا هيل" 18 دسامبر 1999 پس از دريافت قول ضمني که قطع درختان "چوب قرمز" کاليفرنيا متوقف خواهد شد که از بلندترين درختان روي کره زمين هستند و عمر بعضي از آنها از هزار سال تجاوز مي کند به زندگي خود روي درخت پايان داد.

جوليا از سال 1997 در ارتفاع 60 متري از زمين روي شاخه يک درخت "رد وود" هزار ساله در منطقه هومبولت ايالت کاليفرنياي آمريکا زندگي مي کرد. وي که از مبارزان بنام حفظ محيط زيست است شنيده بود که مي خواهند درختان آن منطقه از جمله آن درخت هزار ساله را قطع کنند و چون از راه مذاکره و توسل به مقامات مربوط و نطق و مقاله موفق نشده بود از اين کار ممانعت کند بربالاي يکي از درختان هزار ساله که خود او نامش را "لونا" گذارده بود مسکن گزيده و در آنجا زندگي مي کرد تا اگر آن درخت را قطع کنند او هم کشته شود.

جوليا در باره زندگي دو ساله خود روي شاخه هاي اين درخت، کتابي به روش "روزنگار" تحت عنوان Legacy of Luna منتشر ساخته که پرفروش اعلام شده است.

دو عكس از جوليا بر بالاي درخت

 

Robert Gates

پيش از ظهر 18 دسامبر 2006 رابرت گيتس و در آن سال 63 ساله كه سمت او به عنوان وزير دفاع آمريكا در سناي اين كشور (با 98 راي از صد راي) تاييد شده بود سوگند خورد و كار خود را در اين سمت آغاز كرد. وي بود كه در سناي آمريكا در پاسخ به پرسش يك سناتور (سناتور دمكرات ميشيگان) گفته بود كه در عراق، آمريكا پيروزي نظامي نخواهد داشت و در ادامه حرف خود افزوده بود كه البته شكست هم نخواهد داشت.

 

ماندن نظاميان آمريکا در عراق تا سال 2011 قطعي است

 

 

گيتس با پيشينه کار اطلاعاتي و تجربه در سازمان "سيا" در زماني وزير دفاع ايالات متحده شد كه اين کشور در دو جنگ درگير بود، چين تقويت بنيه نظامي خود تسريع کرده و سحن از همکاري نظامي کامل با روسيه مي گفت و روسيه بار ديگر به آزمايش موشک هاي تازه دست زده بود.

 

در دسامبر 2006 و پيش از آنکه گيتس کار خودرا به عنوان وزير دفاع آمريکا آغاز کند ملك عبدالله پادشاه کشور سعودي «ديك چني» معاون رئيس جمهور وقت آمريكا را به رياض دعوت كرده و اخطار جدي داده بود که اگر دولت آمريكا قدرت روزافزون شيعيان عراق را كاهش ندهد، دولت سعودي مانع رسيدن كمك مالي و تسليحاتي از آن كشور به سني هاي عراق نخواهد شد. گيتس كه 26 سال در امور امنيتي (در ارتباط با ساير ملل) تجربه دارد و درجريان فروپاشي شوروي مدير كل «سيا» بود در رشته «تاريخ» دكترا دارد و سالها نيز در چارچوب دستگاه آموزش عالي آمريكا، رئيس گروه و رئيس دانشگاه بود. او در دولت هاي دمكرات و جمهوريخواه (هر دو حزب) اين سمت ها را داشته و لذا، شخصيتي نسبتا متعادل بنظر مي رسد كه از گفتن «نه» بيم به خود راه نمي دهد.

جورج دبليو بوش که در جريان مسابقه هاي انتخاباتي سال 2006 آمريکا اعتراض راي دهندگان به رفتار و سياست هاي رامسفلد وزير دفاع وقت را شنيده بود يك روز پس از برگزاري انتخابات در هفتم نوامبر، با تغيير رامسفلد از سمت وزارت دفاع موافقت كرده بود كه شش سال در اين سمت بود. انتصاب گيتس هنگامي اعلام شد كه يك كميسيون دو حزبي خارج از دولت، نظراتي درباره وضعيت آمريكا در عراق ابراز داشته بود.

اصحاب نظر در تفسير تصميم بوش به تغيير وزير دفاع آمريکا گفته بودند که دولت آمريكا با هدف استقرار درازمدت و معاملات نفت به عراق رفته و هزينه و تلفات سنگين متحمل شده است كه صرف نظر كردن از آن هدف ها برايش آسان نيست. وجود اسلحه کشتار جمعي در عراق و بركنار كردن صدام حسين يك بهانه، بيش نبود. حال بايد منتظر شد و ديد که گيتس براي تحقق هدف هاي آمريکا در عراق چه راهي در پيش خواهد گرفت. در افغانستان، متوقف کردن فعاليت هاي چندصد عضو و هوادار القاعده به اين لشکرکشي نياز ندارد. غرب نمي خواهد که قدرت هاي ديگر وارد آسياي جنوب غربي شوند.

باراک اوباما رئيس جمهور منتخب آمريکا نيز گيتس را در سمت وزير دفاع اين کشور تثبيت کرده است. و اين، نشانه آن است که روش گيتس را مي پسندد. گيتس تنها وزير کابينه جورج دبليو بوش است که در کابينه اوباما عضويت دارد.

 

برخي ديگر از رويدادهاي 18 دسامبر

1565: بنه دتو وار چيBenedetto Varchi تاريخدان،نويسنده و شاعر ايتاليايي در 62 سالگي درگذشت.

 

 

 

1805: يوهان فون هردرHerder فيلسوف آلماني در 59 سالگي درگذشت.

 

1844: لوديگ وان برنتانو اقتصاد دان آلماني و صاحب فرضيه استفاده از اهرم نرخ بهره براي تنظيم بازار به دنيا آمد.

 

1865: مراحل تصويب اصلاحيه 13 قانون اساسي آمريکا که ضمن آن بردگي در اين کشور غير قانوني و منع شده است تکميل شد و از اين روز قدرت اجرايي يافت.

 

1940: اسنادي که پس از جنگ جهاني دوم به دست آمد نشان مي دهد که هيتلر در اين روز( حدود شش ماه پيش از آغاز تعرض و در زماني که دم از دوستي با دولت مسکو مي زد ) دستور محرمانه آماده شدن براي يک حمله گسترده نظامي به قلمرو شوروي تا رسيدن به منابع نفت قفقاز و خاورميانه را به ستاد ارتش آلمان داده بود.

 

1944: ديوان عالي آمريکا آمريکا نقل مکان موقت ژاپني تبارهاي آمريکا را که دو سال پيش از آن انجام شده بود مشروط بر اين که نام آن در مورد آن دسته که وفادار به آمريکا هستند " بازداشت " گذاشته نشود تاييذ کرد.

 

1956: ژاپن به عضويت سازمان ملل پذيرفته شد. اين کشور پس از جنگ جهاني دوم سالها تحت اشغال نظامي آمريکا بود.

 

1957: نخستين مرکز اتمي غير دولتي توليد نيروي برق در " شيپينگ پورت" ايالت پنسيلوانياي آمريکا آعاز بکار کرد.

 

1969: مجازات اعدام در انگلستان غير قانوني اعلام شد.

 

1971: الكساندر ترادوفسكي روزنامه نگار شوروي و سردبير نشريه« صلح » كه نوشته بود غرب نفت خاورميانه را به مفت مي برد و از در آمد آن اسلحه مي سازد و از كشورهاي ضعيف از جمله ممالك نفتخيز باج مي گيرد در گذشت .

 

1972: مرحله شديد بمباران هوايي قسمت شمالي ويتنام از سوي آمريکا آغاز شد.

 

1980: الكسي كاسيگين معروف به دولتمرد بي خاصيت كه سالها نخست وزير شوروي بود در 76 سالگي براثر حمله قلبي فوت شد.

ویکی پدیا - iranianshistoryonthisday[/align]

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
  • اضافه کردن...