Captain_K2 ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۰ اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۰ رییس اتحادیه صنف تولیدكنندگان و تعمیركاران چراغ و لوازم گازسوز سماور از چای ساز بهتر است فرهنگ غریبهپرستی و خرید كالای خارجی بلای جان ایرانی است دلم میخواد برای یك بار هم كه شده، وقتی رییس اتحادیه یا نماینده یك صنف صحبت میكنه به من بگه آقا كار و بارمون سكه است، تعداد كارگرامون 2 برابر شده، هر چی تولید میكنیم میفروشیم، بازار داخلی را مال خودمان كردیم و داریم بازارهای خارجی را هم تسخیر میكنیم و آخر سر هم بگه آقا دست فلان مسوول درد نكنه كه خوب ازمون حمایت كرده، خدا پدرش رو بیامرزه، اما من و سالها كار خبرنگاری و افسوس از شنیدن این جملات. مدتهاست به نظرم میرسه قلم من به نیشتر شبیه است و از هر تولیدكنندهای كه مینویسد گویا دمل چركینی سرباز میكند و این بار نوبت رییس اتحادیه صنف تولیدكنندگان و تعمیركاران چراغ و لوازم گازسوز است. حاج ناصر منصوری با اشاره به اینكه اتحادیه در سالهای 61 تا 85 حدود 3 هزار و 600 عضو داشته است، تعداد اعضا در حال حاضر را 600 عضو ذكر میكند و میگوید: برای تولید هر سماور 70 قطعه سر هم میشود كه هر كدام یك فرصت شغلی است و اگر بخواهیم صنایع وابسته همچون تراشكاری، حمل و نقل و فروشندگیها را نیز به این تولید اضافه كنیم بیش از 100 فرصت شغلی در تولید هر سماور فعال میشود. اما امروزه تنها 120 كارخانه سماورسازی وجود دارد كه طی 2 سال گذشته 90 درصد آنها تعطیل شدهاند و كارخانجات باقیمانده نیز با 10 درصد ظرفیت كار میكنند. او تولید سماور در ایران را به بیمار در حال مرگ تشبیه میكند و میافزاید: اگر مسوولان چارهای جدی نیندیشند با مرگ این صنعت صدها فرصت شغلی نیز جان میسپارند.به حاج ناصر منصوری میگویم: درد تولیدكنندگان سماور را از كجا بنویسیم؟ او میگوید: تاریخچه سماور جالب است. 250 سال قبل اولین سماور در روسیه تولید شد و 120 سال قبل یك استادكار اصفهانی سماور را به میرزا تقی خان امیركبیر نشان میدهد و آن مرد بزرگ نیز دستور ساخت میدهد. اما قبل از ساخت اولین سماور، امیركبیر قربانی توطئه میشود و حامی اشتغال و توسعه كشور جان میبازد در نتیجه استادكار اصفهانی به تنهایی اقدام به تولید سماور میكند كه پس از مدت كوتاهی تولید این صنعت به شهرهای تبریز، مشهد و تهران كشیده و همهگیر میشود. به دلیل توسعه صنعت سماورسازی، اتحادیه این صنف در سال 1336 در تهران تاسیس میشود اما در تمام این سالها از داشتن سازمان و مكان مناسب محروم بود تا در نهایت در سال 1385 توانستیم با خرید ملكی، اتحادیه را ساماندهی كنیم. ساماندهی اتحادیه كه باید به رونق منجر میشد؟ با این ساماندهی محلی را ایجاد كردیم كه دور هم بنشینیم و به بدبختیهایمان فكر كنیم. برای همه صنوف علم و تكنولوژی مفید بود اما برای سماور بدبختی به بار آورد. در گذشته سماور یكی از وسایل اساسی خانه محسوب میشد و همواره جلوی دید بود به عبارت بهتر جای سماور در اتاقهای پذیرایی بود، جلوی چشم میهمان میجوشید و چای تولید میكرد اما به مرور زمان به آشپزخانه و پستو رفت. انتظار ندارید كه امروزه سماور وسط اتاق پذیرایی باشد؟ اتفاقاً امروزه وسط اتاق پذیرایی است اما نامش را چای ساز گذشتهاند و از فرانسه، آلمان و چین وارد میكنند تا در اثر این مدگرایی كارخانجاتمان تعطیل و كارگرانمان نه تنها خانه نشین بلكه بزهكار شوند. اگر صنف سماور ساز در جا میزند و به روز حركت نمیكند كه جای گلایه ندارد؟ به 3 دلیل سماورساز دچار بحران شد. اول اینكه عمر یك سماور طولانی است و اگر خانم خانه مراقب باشد بیش از 100 سال عمر میكند، دوم افراد اهل علم هستند كه اهمیت سماور در مقایسه با چای ساز را اعلام نكردند و سوم رسانهها هستند كه اطلاعرسانی نكرده و مردم را از اهمیت سماور و خطرات چایساز آگاه نكردند بنابراین اعتراض من به مشكلات است. 2 مورد اول ربطی به ما ندارد اما در مورد اطلاعرسانی، این شما و این خوانندگان بازاركار. چای ساز و سماورهای وارداتی سرطانزا و بیماریزا هستند. اگر یك سماور ایرانی بخرید پس از یك هفته مصرف لایه سفید رنگی به بدنه آن میچسبد و هر چه از عمر سماور میگذرد این لایه كلفتتر میشود اما اگر ماهها و سالها از چایساز یا سماورهای خارجی استفاده كنید شاهد این مهم نخواهید بود زیرا جنس سماورهای ایرانی از فلز برنج است این فلز از تركیب 70 درصد مس و 20 درصد روی و 10 درصد سایر فلزات تشكیل شده كه باعث جذب املاح آب میشود به خصوص امروزه كه آبهای آشامیدنی املاح بیشتری دارند، اما جنس چایساز از پلاستیك، چینی، بلور و... است كه پزشكان سرطانزا بودن آن بارها تایید كردهاند. بحث از حوزه اشتغال خارج شد، چرا واحدها بحران زده شدند؟ فرهنگ غریبهپرستی و خرید كالای خارجی بلای جان ایرانی است. چایساز بیكیفیت را از كشور چین وارد میكنند و با سود فروشنده به قیمت 8 هزار تومان میفروشند، آنگاه شما انتظار دارید سماور 38 هزار تومانی به فروش برسد؟ دلیل این تفاوت قیمت چیست؟ معضلی به نام بورس فلزات، قوانینی همچون تجمیع عوارض، دروازههای بی در و پیكر واردات و از همه مهمتر بیتفاوتی برخی مسوولان باعث رشد قیمت سماور شد اما بهتر است گام به گام حركت كنیم، هر سماور به طور متوسط 3 كیلو برنج مصرف میكند كه این برنج را از خارج وارد میكردیم و قیمتها مناسب بود تا اینكه در سال 1381 بورس فلزات به جان تولیدكننده افتاد و یكباره برنج كیلویی یك هزار و 800 تومان سیر صعودی طی كرد تا امروز كه هر كیلو برنج بیش از 7 هزار و 700 تومان قیمت دارد. به عبارت بهتر تولیدكننده بدبخت شد تا دلال بورس آقا شود. توضیح اینكه یك تن برنج حدود 8 میلیون تومان است و تولید 300 سماور را جواب میدهد از دیگر سو قیمت خرید ورق برنج نقدی است در حالی كه سماور را به صورت وعده 10 ماهه میفروشیم بنابراین اگر بخواهیم ماهیانه 600 سماور تولید كنیم تنها برای ورق 160 میلیون تومان و برای كل سماورها بیش از 300 میلیون تومان گردش مالی راكد داریم. آیا ورق برنج در داخل تولید نمیشود؟ در سال 1370 مجتمع مس شهید باهنر كرمان اقدام به تولید ورق برنج كرد كه ابتدا خوب بود اما با گذشت زمان و در اثر سوء مدیریت، كیفیت ورق برنج ایرانی به حدی پایین آمد كه نتوانستیم برای تولید از فلز برنج ایرانی استفاده كنیم. به جایی اعتراض كردهاید؟ از گذشته تا به حال به همه جا اعتراض كردهایم و آخرین بار مكاتبهای با دفتر رییس جمهور داشتیم كه پاسخ دادند بورس در اختیار بخش خصوصی است و كاری نمیتوانیم انجام دهیم. از قوانین دست و پا گیر بگویید؟ سماور از 70 قلم قطعه تشكیل میشود اما هر كدام 3 درصد تجمیع عوارض را میدهند به عبارت دیگر یك سماور 210 درصد بابت تجمع عوارض میپردازد در حالی كه پیچ، كارتن، بستهبندی، دستگیره و دهها قلم كالای دیگر از نظر ما كالای تمام شده محسوب نمیشود كه این را نیز بارها در جلسات با مسوولان و حتی كمیسیون صنایع مجلس هفتم مطرح كردیم اما باز هم نتیجهای نداشت و از سوی دیگر واردات نیز كنترل نشد و مسوولان حمایتی نكردند. بیتفاوتی مسوولان به قیمت بیكار شدن چند نفر؟ حدود 3 میلیون نفر از صنعت سماورسازی كسب روزی میكنند كه امروزه دچار مشكل شدهاند. اما مسوولان تعداد بیكاران كل كشور را 3 میلیون نفر اعلام كردهاند؟ در هر كارگاه سماورسازی از 5 تا 30 نفر اشتغال به كار دارند افزون بر آنكه كارگاههای وابسته به این صنف همچون خم كاری، چرخكاری، آبكاری و... نیز بیكار شدهاند. در سال 1362 تا سال 85 به حدی اشتغال در این صنف بالا بود كه 3 هزار و 600 كارگاه داشتیم كه هر كدام بیش از 2 شیفت كار میكردند اما امروزه 120 كارگاه عضو اتحادیه داریم كه بیش از 100 واحد طی 2 سال اخیر تعطیل شدهاند یعنی كارگاههای سماورسازی از انگشتان دست تجاوز نمیكند. یك كارگاه سماورسازی امروزه چه میزان سرمایه برای شروع به كار نیاز دارد؟ برای آنكه بتواند روزی 50 سماور تولید كند باید حدود 500 میلیون تومان سرمایه داشته باشد افزون بر آنكه باید احتمال كلاهبرداران و نابودی سرمایهاش را نیز بدهد. یعتی تا به این حد بازار ناامن داریم؟ هنگامی كه سماور را با تحمل این همه مشكل تولید میكنم و در قبال یك برگ كاغذ با وعده 10 ماهه میفروشم و چك برگشت میخورد و برای طرح دعوی به دادگستری میروم، میگویند چرا فروختی، آخر به كه بگویم در این وضعیت بی ثبات اقتصادی چگونه محصول تولید شده را بفروشم؟ این سماورهای تولید شده كجا میرود؟ تولیدكننده باید دهها قطعه را جمعآوری كرده و به محصول نهایی تبدیل كند تازه با التماس بفروشد. من نمیدانم تولیدات داخل چه میشود وظیفه دانستن هم ندارم بلكه این وظیفه مسوولان است. نفت گران و به نفع اقتصاد تمام میشود اما تاوانش را تولیدكننده با خرید كالای متورم شده میدهد ظرف 10 روز گذشته بیش از 700 تومان بر قیمت فلز برنج در بورس فلزات افزوده شده است به نظر من مسوولان بروند چین، مالزی، ژاپن، سنگاپور و دهها كشور در حال توسعه دیگر و بررسی كنند اما همان كاری كه آن دولتمردان با كارفرمایان انجام میدهند با تولیدكننده ایرانی انجام دهند، بله، وظیفه مسوولان است كه بررسی كنند سماورها كجا میرود و چرا چكهای برگشتی فراوان است نه وظیفه من و امثال من. آیا به صادرات فكر كردهاید؟ افغانستان، عراق و كشورهای تازه استقلال یافته بهترین بازار برای سماورهای ایران بودند و مدتی نیز به آنها صادرات داشتیم اما به دلیل كم لطفیهای مسوولان این بازارها اكنون از دست رفته و چین از آن سر دنیا كالا میآورد و به كشورهای همسایه ما میفروشد. میدانید چقدر پول تولیدكنندگان ایرانی در كشورهای همسایه سوخت شد تنها به دلیل اینكه دولت برنامهریزی نكرد و سكوهای دولتی برای تخلیه و بارگیری و حساب و كتاب صادركنندگان ایرانی تشكیل نشد بنابراین خواب سنگین برخی مسوولان باعث میشود كه چین اقیانوسها را طی كند و كالایش را به همسایه ما بفروشد. اگر به جای دولت بودید چگونه حمایت میكردید؟ اول با تعرفههای بالا جلوی واردات را میگرفتم، دوم امكانات صادرات را فراهم میكردم، سوم دست دلالان بورس را كوتاه میكردم و در مرحله بعد تسهیلات مناسب با بهره كم و بدون كاغذبازیهای دست و پاگیر را در اختیار تولیدكننده قرار میدادم. نظرتان راجع به كارگران بیكار شده این صنف چیست؟ تولیدكننده به جای آنكه سرمایهاش را به دلالی و ایجاد بحران برای اقتصاد كشور اختصاص دهد به اشتغالزایی اختصاص داده است و بیش از این كاری نمیتواند انجام دهد اما مسوولان قدرت دارند و میتوانند جلوی بحرانها را بگیرند. در این شرایط من از اینكه كارگرانم را از 30 نفر به 2 نفر كاهش میدهم در رنج و عذابم و میدانم كه این كارگران به بیكاران بزهكار تبدیل میشوند بنابراین اگر دولت به اندازه من از بزهكار شدن كارگران شریف و زحمتكش دل نگران است، راهكار جلوگیری آسان است فقط باید انجام داد. نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .