۲۰م خرداد روز جهانی صنایع دستی
صنایع دستی، به مجموعهای از هنرها و صنایع اطلاق میشود که محصول آنها به طور عمده با استفاده از مواد اولیهی بومی، به کمک دست و ابزار دستی ساخته میشود. در هر یک از فرآوردههای این صنایع، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگرسازنده، به نحوی تجلی مییابد و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولها از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است.
صنایع دستی، حاصل روح ملتها و دستاورد هنرهای آموخته از نسلی به نسل دیگر است. بنابراین، صنایع دستی تنها کالائی برای مبادله نیست، بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای قومی، از طریق این کالا مبادله میشود و نوعی ارتباط فرهنگی در میان جامعهها پدید میآورد. +
در دنیای خشن امروز که نشانه استیلای تکنیک بر روح انسان است، صنایع دستی یعنی دمیدن روح لطافت به این زندگی خشن و انسان تا هست لطافت را می خواهد و صنایع دستی این نیاز مبرم انسان را برآورده می کند. ۲۰ خرداد روز جهانی صنایع دستی را گرامی میداریم.
یکی از خصوصیات صنایع دستی این است که این صنعت حاصل روح ملت ها و آئین فرهنگ ملی کشورهاست که به سادگی با رجوع به آمار صنایع دستی کشورها به روحیه مردم آن کشورها می توان پی برد، بنابراین صنایع دستی تنها یک کالا برای مبادله نیست بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگی های اقوام از طریق صنایع دستی مبادله میشود و نوعی ارتباط را ایجاد میکند.
● شورای جهانی صنایع دستی:
صنایع دستی پس از جنگ جهانی دوم با محتوای هنری و فرهنگی مورد توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفت و ۱۰ ژوئن (۲۰ خرداد) سال ۱۹۶۴ میلادی، نخستین کنگره ی جهانی با شرکت مسوولان اجرایی استادان دانشگاه، هنرمندان و صنعت گران بیش از ۴۰ کشور جهان در نیویورک برگزار شد که در قطعنامه ی پایانی این کنگره، تاسیس شورای جهانی صنایع دستی به عنوان نهاد وابسته به یونسکو تصویب شد.
با تأسیس سازمان ملل متحد، محافظت از میراثهای فرهنگی بشری بر عهده “یونسکو” یا “سازمان تربیتی ـ علمی و فرهنگی ملل متحد گذاشته شده است. که از سال ۱۹۶۴ میلادی با تأسیس “شورای جهانی صنایع دستی”، در قالب یکی از ارگانهای وابسته به یونسکو، صنایع دستی و سنتی به صورت بخشی از حیات فرهنگی اقتصادی ملل مورد توجه قرار گرفت. ایران نیز از سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸ میلادی) توسط سازمان صنایع دستی ایران به عضویت شورای جهانی صنایع دستی و به تبع آسیایی بودن به عضویت مجمع آسیا و اقیانوسیه شورا درآمد.
در بدو امر، شورای جهانی صنایع دستی با شمار محدودی از اعضا کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر، ۹۰ کشور جهان را تحت پوشش دارد. دبیرخانه شورای جهانی صنایع دستی در شهر آمستردام کشور هلند قرار دارد.
مهمترین هدفهایی که این شورا، به عنوان یک ارگان غیر انتفاعی غیردولتی قائل شده است عبارت اند از:
۱) تشویق، کمک و راهنمایی صنعتگران دستی و همچنین بالا بردن سطح اطلاعات تخصصی و حرفه ای آنها با توجه به زمینه های متفاوت فرهنگی موجود در هر یک از کشورهای عضو.
۲) حفظ و تقویت صنایع دستی و تجلی آن به صورت رکن عمده ای از حیات فرهنگی ملتها.
۳) ایجاد همبستگی میان صنعتگران دستی سراسر جهان.
از هر کشور تنها یک سازمان می تواند به عنوان نماینده صنعتگران آن کشور، به عضویت شورا درآید و سازمان صنایع دستی ایران از سال ۱۳۴۷ به عنوان ارگان مسئول متولی صنایع دستی کشور به عضویت شورای جهانی صنایع دستی درآمده است.

در ایران بالاترین مرجع صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری است که زیر پیشینه ای از آن را ذکر می نمائیم منیع
پیشینه سازمان
ایران به سبب موقعیت جغرافیایی و بیش از هفت هزار سال تمدن و فرهنگ و نیز تنوع فرهنگی در جغرافیای زیستی خود،یکی از شاخص ترین کشورها در حوزه میراث فرهنگی بشری است.
میراث فرهنگی هر کشور از اساسی ترین ارکان تحکیم هویت، ایجاد خلاقیت و خودباوری ملی است.پژوهش در زمینه های مختلف آن موجب روشن شدن ابهامات تاریخی، شناخت ارزشهای حاصل از میراث طولانی جامعه و تسریع در شناخت ارزش های نهفته در میراث فرهنگی هر کشور می شود.
میراث فرهنگی دارای دو بعد متفاوت است :
الف. میراث فرهنگی مادی: به آثاری گفته می شود که قابل دیدن و لمس کردن است، مثل بناهای تاریخی، اشیای موزه ای و …از این رو ابعاد مادی میراث فرهنگی از دیرباز به سبب ماهیت و ویژگی های صوری خود شناخته شده بودند، ارزش های آن کم و بیش در هر دوره مورد تأکید قرار گرفتند، تخریب آن محسوس و قابل دیدن بود و اهمیت بازسازی، حفاظت و نگهداری آن پیوسته آشکارا بوده است.
ب. میراث فرهنگی معنوی: میراث فرهنگی معنوی گنجینه زنده بشری به شمار می رود و بازتاب مجموعه ای از فرآیندهای ذهنی است که در یک جامعه در دورههای گوناگون تاریخی شکل می گیرد و با اصولی ثابت و قابل شناخت به خلاقیت های صوری و مادی منجر شده و پیوسته بازتابی از نیازها و نیز پاسخ به آن نیاز را در خود داراست.هنجارها و قانونمندیهای این مجموعه پیوسته به گونهای ناخودآگاه و روایی و سنتی از نسلی به نسل دیگر منتقل و آموخته شده و معیارهای ارزشی آنها همیشه مورد احترام جمعی قرار میگیرد. مانند:
– زبان: شامل گویشهای رایج، گنجینه نام ها؛
– دانش سنتی: شامل فناوری سنتی ( معماری سنتی، طب سنتی، نجوم سنتی و …)
– اساطیر: شامل باورداشت ها و اعتقادات تاریخروایی، آیینها و مراسم؛
– فولکلور: شامل نمودهای روایی (قصه ها و ادبیات روایی) نمودهای موسیقایی (موسیقی سنتی، ترانهها و آوازهای سنتی)،
نمودهایحرکتی (حرکات موزون، نمایش سنتی و ارزشهای سنتی، اشکال گوناگون نمایشهای آیینی، بازیهای سنتی) و نمودهای مادی
(صنایعدستی: طرح ها و نمادهای سنتی، نقاشی، کندهکاری، مجسمهسازی، سفال، موزاییک و کاشی، صنایع چوب، جواهرسازی،
پوشاک، نساجی، فرش، سوزن کاری و …).
فهرست مطالب
میراث فرهنگی و قانون
تا پیش از انقلاب مشروطیت، هیچ قانونی برای میراث فرهنگی تدوین نشده بود و «میراث فرهنگی» در افکار عمومی هیچ منزلتی نداشت.آشنایی ناصرالدین شاه در سفر به فرنگ با موزهها و بناهای تاریخی، تأثیر بسیاری بر او گذاشت. وی بعد از بازگشت از اولین سفر فرنگ در سال ۱۲۹۰ ق، دستور داد تا در ارگ سلطنتی موزه ای ایجاد کنند.این موزه را باید اولین موزه سلطنتی و دولتی دانست. این موزه در مقایسه با موزههای اروپایی، جذابیتی برای او نداشت، دستور داد برای موزه جدید، عمارت قدیمی سمت شمال باغ گلستان را خراب و به جای آن مکانی مناسب برای موزه بسازند.بدین ترتیب تالار موزه، سرسرا، حوض خانه و ملحقات دیگر را ساختند.این ساختمان در سال ۱۲۹۹ ق به نام تالار سلام یا تالار تاج گذاری به اتمام رسید.اعتماد السلطنه درباره آثار این موزه می نویسد:«موزه همایونی مشحون از جواهر گرانبها، ظرایف نفایس اشیاء و آثار علمیه و مهمات حربیه قدیمیه و آلات و ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سالفه و تمثیل نگارندههای بیمثل روزگار و پرده های نقاشیهای مشهور و حاصل صناعی کارخانه های معروف و ظروف و چینی بلورآلات، مسکوکات قدیمیه با ضرب سلاطین معظم ایرانی و غیره» است.در سال ۱۳۱۶ ش ، بخش عمده ای از آثار این موزه در زمان پهلوی اول به خزانه بانک ملی انتقال داده شد.
در زمان مظفرالدین شاه، با بازگشت دانش آموختگان ایرانی از فرنگ، در سال ۱۳۱۵ «انجمن معارف» برای گسترش آموزش و پرورش به شیوه جدید تأسیس شد. این امر در گسترش فرهنگ تأثیر بسزایی گذاشت و دانشآموزان ایرانی با تاریخ سرزمین خود آشنا شدند.
در دوره مشروطیت نام وزارت علوم به «وزارت معارف» تغییر یافت. در سال ۱۳۲۸ق مجلس شورا «قانون اداری وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» را تصویب کرد.
بعد از انقلاب مشروطیت نام وزارت علوم به «وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» تغییر یافت و مجلس شورا «قانون اداری وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» را تصویب کرد.
در سال ۱۳۲۷ ق مرتضی قلی خان صنیع الدوله به ریاست وزارت معارف و اوقاف منصوب شد.او نخستین کسی بود که در صدر مشروطیت به فکر تأسیس اداره ای با نام اداره عتقیقات جهت سرو سامان دادن به وضع اسفناک حفریات تجاری و آنچه از این راه نصیب دولت می شد،افتاد.ایام ریاست وی همزمان بود با کاوش های دومورگان فرانسوی در شوش. اندیشه های صنیع الدوله اما سرانجامی نیافت تا در زمان وزارت مرتضی خان ممتاز الملک و ابراهیم حکیمی در سال های ۱۲۹۵ و ۱۲۹۷ ش اداره عتقیقات یا باستان شناسی در ساختمان قدیم اداره معارف در شمال مدرسه دارالفنون زیر نظر ایرج میرزا جلال الملک تأسیس شد و نام موزه ملی به خود گرفت. در این موزه نمایشگاهی با ۲۷۰قلم شیء به نمایش گذاشته شد. در زمان پهلوی اول بعد از خرید ساختمان های عمارت مسعودیه برای وزارت معارف در سال ۱۳۰۴، آثار موزه ی ملی به تالار آیینه عمارت مسعودیه انتقال داده شد.
در سال ۱۳۰۴ به همت تعدادی از رجال فرهنگی، انجمن آثار ملی شکل گرفت و اساسنامه آن منتشر گردید. بر اساس مواد این اساسنامه دولت وقت در ۲۵ مهر ۱۳۰۶، آندره گدار فرانسوی را به عنوان مدیر باستان شناسی در ایران استخدام کرد. او در سال ۱۳۰۸ در ایران شروع به کار کرد. در ۱۲ آبان ۱۳۰۹ قانون عتقیقات به تصویب مجلس رسید. بر اساس ماده اول این قانون، کلیه آثار و ابنیه تا پایان دوره قاجار اعم از آثار منقول و غیر منقول، جزو آثار ملی محسوب می شوند. بر اساس همین قانون باید بخشی از آثار مکشوفه در حفاری های علمی و تجاری در موزه نگهداری شوند. در زمان وزارت علی اصغر حکمت، تأسیس موزه ای در تهران در میدان مشق به تصویب رسید و در سال ۱۳۱۳ ش، نقشه بنای موزه ایران باستان توسط آندره گدار آماده و در نهایت موزه ایران باستان در سال ۱۳۱۶ش ساخته و افتتاح شد.
در سال ۱۳۴۳ وزارت فرهنگ و هنر تأسیس و مدیریت های مختلفی در قلمرو میراث فرهنگی همچون اداره کل موزه ها، مرکز باستان شناسی ایران، دفتر آثار تاریخی، اداره کل موزه های سنتی، موزه ایران باستان، اداره کل بناهای تاریخی، سازمان حفاظت از آثار باستانی و… تشکیل شد.
پیروزی انقلاب اسلامی و انحلال وزارت فرهنگ و هنر
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، وزارت فرهنگ و هنر منحل و برخی از وظایف این وزارتخانه که ماموریتهای میراث فرهنگی داشتند به دو وزارتخانه انتقال داده شد؛ وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
با توجه به فروپاشی حکومت سلطنتی، کاخ های سلطنتی به عنوان مراکز فرهنگی اعلام شدند. کارشناسان آثار تاریخی بر آن شدند تا با ثبت و ساماندهی آثار فرهنگی موجود در کاخها، درهای آن را به روی مردم بگشایند.
واحدهای انتقال داده شده از وزارت فرهنگ و هنر به دو وزارتخانه بدین شرح است؛
الف. وزارت فرهنگ و آموزش عالی
۱. اداره کل هنرهای سنتی
۲. مرکز باستانشناسی ایران
۳. مرکز موزه مردمشناسی
۴. موزه ایران باستان
۵. دفتر آثار تاریخی
۶. سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی
ب. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۱. اداره حفاظت میراث فرهنگی شهرستانها
۲. اداره کل موزه ها
۳. اداره کل بناهای تاریخی
۴. اداره کل کاخها
در این دوره کاخ گلستان که بیش از انقلاب به اداره کل بیوتات سلطنتی تعلق داشت، به مرکز فرهنگی تبدیل و زیر نظر امور اقتصادی و دارایی قرار گرفت.
تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور
در تاریخ ۱۰/۱۱/۱۳۶۴ به موجب قانون، سازمان میراث فرهنگی شکل گرفت. براساس این قانون، به وزارت فرهنگ و آموزش عالی اجازه داده شد تا از ادغام ۱۱ واحد پراکنده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز وزارت فرهنگ و آموزش عالی، سازمان میراث فرهنگی را به صورت سازمانی وابسته به خود تشکیل دهد. این قانون در روز پنجشنبه دهم بهمن ماه ۱۳۶۴در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۶۴ به تایید شورای نگهبان رسید.
تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
چنانچه آمد، سازمان میراث فرهنگی- براساس قانون، به وزارت فرهنگ و آموزش عالی سپرده شد. در سال ۱۳۷۲ شورای عالی اداری طی جلسه ۱۸/۱/۱۳۷۲ به پیشنهاد سازمان امور اداری و استخدامی کشور و به منظورهماهنگی و افزایش کارآیی و اثربخشی سازمان میراث فرهنگی کشور و تمرکز در مدیریت دستگاههای فرهنگی، سازمان میراث فرهنگی کشور از وزارت فرهنگ و آموزش عالی منفک و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملحق شد براساس بند ۳ مصوبه مزبور، کلیه اختیارات و مسئولیتهای وزیر و وزارت فرهنگ و آموزش عالی در رابطه با موضوع وظایف اجرایی سازمان میراث فرهنگی به وزیر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتقال مییابد.
همچنین به منظور حسن اجرای قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی مصوب مجلس شورای اسلامی و مطالعه و تحقیق در آثار باقی مانده از گذشتگان جهت معرفی ارزشهای نهفته در آنها با برخورداری از توان و اطلاعات علمی از طریق استفاده هرچه مطلوبتر از امکانات بالقوه و بالفعل، نیروی انسانی کارا، آزمایشگاهها ولوازم، کتابخانه و سایر وسایل پژوهشی موجود، سازمان میراث فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در این اساسنامه به اختصار پژوهشگاه نامیده میشود، تشکیل شد.
در جلسه علنی ۲۳ دیماه سال ۸۲ مجلس شورای اسلامی، سازمانهای میراث فرهنگی کشور و ایرانگردی و جهانگردی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا و از ادغام آنها “سازمان میراث فرهنگی و گردشگری” با کلیه اختیارات زیر نظر رییس جمهور فعالیت خود را آغاز می کند. با تصویب این قانون وظایف حاکمیتی سازمان ایرانگردی و جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منتقل و وظایف اجرایی و امور تصدی آن با همه امکانات، نیروی انسانی، اموال و داراییها، تعهدات و اعتبارات در قالب یک شرکت دولتی با عنوان شرکت توسعه ایرانگردی و جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وابسته شد. در این بخش به پیشینه گردشگری در ایران تا تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اشاره می کنیم:
تاریخچه گردشگری
گردشگری در سرزمین ایران از پیشینههای چند هزار ساله برخوردار است. در تمامی دوران باستان، تا قبل از اسلام مستندات تاریخی حکایت از گسترش شهرها، راهها و اقامتگاهها در سرزمین پهناور ایران دارد. آثار مکتوب بر جای مانده حاکی از سفر یونانیان و رومیان به ایران است، اگرچه از سیاحانی که قبل از اسلام به ایران سفر کردهاند اطلاع دقیقی در دست نیست.
در قرون اولیه پس از اسلام، بعد از پشت سر نهادن یک دوره بحرانی، رویکرد ادبی، فرهنگی و علمی در ایران آغاز شد و از رونقی بینظیر برخورداد گردید . شاعران و نویسندگان به گشت و گذار در سرزمین اسلامی پرداختند که حاصل آن سفرنامههایی بود که اکنون بر جای مانده و از خلال آنها میتوان با جغرافیا، فرهنگ و تمدن آن روزگار آشنا شد. از جمله معروفترین این جهانگردان میتوان به ناصرخسرو قبادیانی شاعر، فیلسوف و سفرنامهنویس قرن پنجم اشاره کرد.
از سوی دیگر به تدریج و به ویژه طی قرون هفتم به بعد جهانگردان غربی نیز در پی سفر به شرق و از جمله ایران برآمدند. در همان دوران اقامتگاههایی در ایران تأسیس شد که بسیاری از آنها همچنان بر جای مانده است. ایران در دوران صفویه و علیالخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد. به همین دلیل میتوان دوره سلطنت شاه عباس اول تا انقراض سلسله صفوی را یکی از مهمترین ادوار توسعه جهانگردی در ایران به حساب آورد.
پس از دوران صفویه به دلیل ناآرامیها و بیثباتی تا سالها سرزمین ایران دچار هرج و مرج پی در پی شد اما از اواسط دوران قاجاریه با ثبات تدریجی داخلی از یک سو و گسترش پدیده استعمار و رقابت بین کشورهای قدرتمند اروپایی سفر به ایران رازهای باستانشناسی و تاریخی بسیاری را در ایران گشود. سیر وسیاحت ایرانیان و میل آنها به گردشگری در اروپا از عصر مشروطیت رو به فزونی نهاد .
هر چند پس از انقلاب مشروطیت ورود گردشگران خارجی به ایران رو به تزاید گذاشته بود لیکن هیچگاه گردشگری به عنوان صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژهای باشد و درآمدزایی نماید مورد توجه نبوده است. صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر و تمدن ایران رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال ۱۳۱۴ ادارهای در وزارت داخله( وزارت کشور) به نام « اداره سیاحان خارجی و تبلیغات» تأسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچههای راهنمای گردشگری ایران بود. بعد از شهریور ۱۳۲۰، اداره مذکور جای خود را به « شورای عالی جهانگردی» داد که زیرنظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال ۱۳۴۲ هیأت وزیران تأسیس « سازمان جلب سیاحان » را تصویب و این سازمان رسماً کار خود را آغاز کرد.
در سال ۱۳۵۳ با الحاق سازمان جلب سیاحان در وزارت اطلاعات این وزارتخانه به عنوان « وزارت اطلاعات و جهانگردی » تغییر نام یافت .
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ « وزارت ارشاد اسلامی» از ادغام وزارتخانههای « اطلاعات و جهانگردی» و
« فرهنگ و هنر» تشکیل شد و کلیه وظایف مربوط به امور سیاحتی، زیارتی ، ایرانگردی و جهانگردی در قالب معاونت امور سیاحتی و زیارتی در این وزارتخانه سازماندهی شد. سپس به موجب مصوبه شورای عالی اداری، کلیه وظایف و مأموریتهای معاونت امور سیاحتی و زیارتی در وزارت ارشاد به « سازمان ایرانگردی و جهانگردی » منتقل شد تا در قالب سازمان به فعالیت خود ادامه دهد.
تشکیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
با تصویب شورای عالی اداری در یکصد وسی امین جلسه مورخ ۱۶/۱/۸۵ به منظور تقویت و توسعه صنایع دستی کشور و ایجاد هماهنگی با سیاستهای توسعه صنعت گردشگری، سازمان صنایع دستی ایران با تمام وظایف، اختیارات، مسئولیتهای قانونی، داراییها، تعهدات، اعتبارات، امکانات و نیروی انسانی از وزارت صنایع و معادن منتزع و در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادغام و به “سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری” تغییر نام یافت. آنچه در پی می آید نگاهی به تاریخچه صنایع دستی در کشورمان تا قبل از ادغام است.
تاریخچه صنایعدستی
آنچه در گذشتهای دور، بخش تفکیکناپذیری از زندگی روزمره مردم بوده: ظرفی که در آن می خورده، فرشی که بر آن پای نهاد، چراغی که از آن خانهاش را روشن میکرده در فرهنگ امروز میراث فرهنگی نام گرفته و با احترام از آن یاد میشود. در واقع آنچه امروزه در موزهها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ما نگهداری می شود همان دست ساخته گذشتگانی است که از دوران باستان تا به حال با مصون ماندن از گزند روزگار به جای مانده و اکنون نماد و نشانهای از فرهنگ، هنر و تمدن مردمانی است که آنها را ساختهاند.
پس از انقلاب صنعتی، به واسطه تولید انبوه و ارزان در عرصههای مختلف، صنایعدستی رو به کاهش و نابودی نهاد. وضعیت صنایعدستی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود، به همین دلیل در اواسط قرن نوزده میلادی، زمانی که هنرهای دستی ایران به واسطه ورود کالاهای اروپایی رو به نابودی نهاده بود، عدهای از ایرانیان به فکر احیاء و گسترش صنایعدستی افتادند.
در اواخر قرن ۱۹ چند روحانی و تاجر مانند مجدالاسلام کرمانی، سیدجمالالدین واعظ اصفهانی، میرزا نصرالله ملکالمتکلمین و حاج محمد حسین کازرونی انجمنی برای پیشرفت مصرف تولیدات بومی در اصفهان افتتاح کردند. میرزا تقیخان امیرکبیر نیز تعدادی کارگاه محلی برای تولید لباس نظامی، پارچه، سرامیک ، ظروف بلور، درشکه و لوازم مختلف خانگی احداث کرد. با این حال تا پیش از انقلاب مشروطیت هیچ قانونی درباره صنایعدستی تدوین نشد. در سال ۱۳۲۸ هجری قمری، مجلس شورا « قانون اداری وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» را تصویب کرد و بعد از انقلاب مشروطیت نام وزارت معارف به وزرات معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر کرد. اما پس از آن دوباره همه چیز به دست فراموشی سپرده شد تا اینکه در سال ۱۳۴۷ شمسی با تصویب هیات وزیران، مرکز صنایعدستی وابسته به وزارت اقتصاد وظیفه ساماندهی و هماهنگ نمودن وضعیت صنایعدستی کشور را به عهده گرفت.
در سال ۱۳۵۴ مرکز مذکور به دو بخش سازمان صنایعدستی و شرکت سهامی فروشگاههای صنایعدستی تقسیم و تحت نظر وزارت صنایع و معادن به فعالیت خود ادامه داد.
در سال ۱۳۶۰ مجدداً این دو بخش در یکدیگر ادغام و طبق اساسنامه جدید به صورت یک شرکت دولتی زیرنظر وزارت صنایع با عنوان سازمان صنایعدستی ایران قرار گرفت.
در دوران سازندگی در سال ۱۳۶۹ سازمان صنیایعدستی فعالیتهای خود را در قالب ۱۰ شرکت منطقهای در سراسر کشور ساماندهی کرد و امور بازرگانی سازمان نیز به شرکتهای مذکور محول گردید.
در سال ۱۳۷۶، ۹ شرکت منطقهای منحل گردید و یک شرکت به نام شرکت بازرگانی صنایعدستی کلیه فعالیتهای بازرگانی و سازمان را برعهده گرفت.
در سال ۱۳۸۳ قانون تأسیس سازمان صنایعدستی ایران به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و نهایتاً پس از دگرگونیهای فراوان در سال ۱۳۸۵ به عنوان یکی از معاونتهای سازمان میراث فرهنگی به این سازمان پیوست.
در زیرشاخه خدماتی بانک هاب اطلاعاتی این سازمان بخش هایی است که برخی به شرح زیر توضیح کوتاهی داده می شود
صنایع دستی ( آثار دارای نشان ملی و مهر اصالت ( غیرفعال بود در زمان انتشار این مقاله ) هنرمندان هنرهای سنتی ( این بخش مخصوص هنرمندان شهرهای ایران با درجه بندی هنری یک الی پنج است ) بازارچه های صنایع دستی ( غیرفعال ) )
میراث فرهنگی ( معرفی موزه ها و اماکن فرهنگی تاریخی ( همانطور که از اسمش پیداست باید به معرفی موزه ها و امکان تاریخی مرتبط باشد که این بخش هم متاسفانه غیرفعال بود ))
متاسفانه بخش های دیگر نیز به دلیل غیرفعال بودن و یاناقص بودن از ذکر آنها پرهیر کردیم جهت مشاهده به سایت این سازمان به آدرس www.ichto.ir مراجعه فرمایید
البته ناگفته نماند که بخشی جالب توجه یز در سایت این سازمان مشاهده شد که ذکر آن خالی از لطف نیست و آن معرفی هز یک از رشته های صنایع دستی شهرهای کشور عزیزمان ایران به تفکیک شهر است که شما می توانید در لیست زیر با کلیک روی نام هر شهر به لیست آن شهر مراجعه نمایید
رشته های صنایع دستی به تفکیک استان
![]() | آذربایجان | ![]() | خراسان | ![]() | کرمانشاه |
![]() | اردبیل | ![]() | خوزستان | ![]() | کهگیلویه و بویر احمد |
![]() | اصفهان | ![]() | سمنان | ![]() | گلستان |
![]() | ایلام | ![]() | سیستان و بلوچستان | ![]() | لرستان |
![]() | بوشهر | ![]() | قم | ![]() | مرکزی |
![]() | تهران | ![]() | کردستان | ![]() | همدان |
![]() | چهار محال و بختیاری | ![]() | کرمان | ![]() | یزد |