E
صرفهجویی به مقیاس بمعنای آن است که با افزایش حجم تولید، هزینه متوسط تولید هر واحد کالا کاهش مییابد.
دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد که شامل مواردی همچون: کسب تخفیف در خرید به دلیل حجم بالای خرید، افزایش تجربه و یادگیری کارکنان، کسب منابع مالی بیشتر، سرشکن شدن هزینههای بازاریابی در بازارهای وسیعتر، بهبود فناوری تولید میباشد.
آنچه باعث رشد بسیاری از صنایع میشود کسب صرفهجویی در مقیاس بزرگتر است. در عین حال وقتی یک یا چند شرکت در یک صنعت دارای مزیت مقیاس هستند اگر شرکت دیگری بخواهد وارد رقابت با آنان شود باید در مقیاس انبوه تولید را آغاز کند یا اینکه هزینه زیاد تولید در مقیاس کم را متحمل شود.
در این نوع از نگرش (ارزیابی) تمام ادعای مدعیان لحاظ شده است: اعتبار دهندگان (در اولویتهای مختلف) و سهام داران (عادی و ممتاز).
ارزیابی با نگرش این مدل بسیار جامعتر از ارزیابی با نگرش ارزش بازار (Market capitalization) است که فقط در آن سهام عادی قابل معامله در بازار لحاظ شده است چرا که ابعاد گستردهتری را برای سرمایهگذاری و خرید لحاظ میکند.
همچنین این نوع ارزیابی یکی از اصلیترین و بنیادیترین متریکهای مورد استفاده در ارزیابی نهادهای کسبوکاری، مدلسازیهای تامین مالی، حسابداری و تحلیل پرتفوی سرمایهگذاری است.
ارزش شرکت در این روش مساوی است با =
ارزش بازار سهام عادی شرکت یا Market Capitalization or Market Cap
+ ارزش بازار سهام ممتاز
+ سهم اقلیت یا سهام غیر مدیریتی در سایر شرکتها (در صورت وجود)
+ ارزش بازار بدهی که شامل بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت است
+ بدهیهای پرداخت نشده متعلق به صندوق های بازنشستگی (Unfunded pension liabilities)
– سرمایهگذاری در شرکتی که شرکت دیگری سهام مدیریتی در آن دارد
– “داراییهای مازاد”، یعنی داراییهایی که برای ادامه فعالیت نهاد ضروری نیستند
– پول نقد و شبه پول
بطور کلی ارزش نهاد معادل است با ارزش بازار انواع سهام شرکت بعلاوه سهام اقلیت پس ار کسر وجوه نقد و شبه پول
ارزش سرمایهگذاری بعنوان قیمت تصاحب نیز استفاده می شود.
در صورت تصاحب و خریداری شرکت توسط شرکت دیگری، شرکت تصاحبکننده باید هزینه ارزش بازار سهام شرکت مورد تصاحب و همچنین بدهیهای آن را تقبل و پرداخت نماید. ولی در عین حال وجوه نقد و شبه نقد شرکت مورد تصاحب را نیز از آن خود میکند.