مرور رده

غزلیات

غزل شمارهٔ ۴۹۴

ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی هر جا که روی زود پشیمان به درآیی هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش آدم صفت از روضه…

غزل شمارهٔ ۴۹۵

می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را لب…

غزل شمارهٔ ۴۸۸

سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی گفت بازآی که دیرینه این درگاهی همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان پرتو جام جهان بین…

غزل شمارهٔ ۴۸۹

ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی کلک تو بارک الله بر ملک و دین گشاده صد چشمه آب حیوان…

غزل شمارهٔ ۴۵۸

ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی در مقامی که صدارت به فقیران بخشند چشم دارم…

غزل شمارهٔ ۴۷۴

هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی ملامتگو چه دریابد میان عاشق و…

غزل شمارهٔ ۴۵۹

زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی خط بر صحیفه گل و گلزار می‌کشی اشک حرم نشین نهانخانه مرا زان سوی هفت پرده به بازار…

غزل شمارهٔ ۴۷۵

گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم ای خسرو خوبان که…

غزل شمارهٔ ۴۶۰

سلیمی منذ حلت بالعراق الاقی من نواها ما الاقی الا ای ساروان منزل دوست الی رکبانکم طال اشتیاقی خرد در زنده رود انداز…