مرور رده
باب هفتم در عالم تربیت
حکایت
جوانی ز ناسازگاری جفت
بر پیرمردی بنالید و گفت
گران باری از دست این خصم چیر
چنان میبرم کسیا سنگ زیر
به سختی بنه…
گفتار اندر پروردن فرزندان
پسر چون زده بر گذشتش سنین
ز نامحرمان گو فراتر نشین
بر پنبه آتش نشاید فروخت
که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت
چو خواهی…
حکایت
شبی دعوتی بود در کوی من
ز هر جنس مردم در او انجمن
چو آواز مطرب برآمد ز کوی
به گردون شد از عاشقان های و هوی
پری…
گفتار اندر پرهیز کردن از صحبت احداث
خرابت کند شاهد خانه کن
برو خانه آباد گردان به زن
نشاید هوس باختن با گلی
که هر بامدادش بود بلبلی
چو خود را به هر…
حکایت
در این شهرباری به سمعم رسید
که بازارگانی غلامی خرید
شبانگه مگر دست بردش به سیب
ببر درکشیدش به ناز و عتیب
پری چهره…
حکایت درویش صاحب نظر و بقراط حکیم
یکی صورتی دید صاحب جمال
بگردیدش از شورش عشق حال
برانداخت بیچاره چندان عرق
که شبنم بر اردیبهشتی ورق
گذر کرد بقراط بر…
گفتار اندر سلامت گوشهنشینی و صبر بر ایذاء خلق
اگر در جهان از جهان رستهای است،
در از خلق بر خویشتن بستهای است
کس از دست جور زبانها نرست
اگر خودنمای است و گر حق…
حکایت
چوانی هنرمند فرزانه بود
که در وعظ چالاک و مردانه بود
نکونام و صاحبدل و حق پرست
خط عارضش خوشتر از خط دست
قوی در…
حکایت
شنیدم که از پارسایان یکی
به طیبت بخندید با کودکی
دگر پارسایان خلوت نشین
به عیبش فتادند در پوستین
به آخر نماند این…
حکایت روزه در حال طفولیت
به طفلی درم رغبت روزه خاست
ندانستمی چپ کدام است و راست
یکی عابد از پارسایان کوی
همی شستن آموختم دست و روی
که بسم…