باب هشتم در آداب صحبت بخش ۹۰ سعدی 30 حق جل و علا میبیند و میپوشد و همسایه نمیبیند و میخروشد عوذ بالله اگر خلق غیب دان بودی کسی به حال خود از دست کس…
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۹۱ سعدی 20 هر که بر زیر دستان نبخشاید به جور زبر دستان گرفتارآید نه هر بازو که در وی قوتی هست به مردی عاجزان را بشکند دست…
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۹۲ سعدی 10 هزار باره چرا گاه خوشتر از میدان ولیکن اسب ندارد به دست خویش عنان
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۹۳ سعدی 14 فریدون گفت نقاشان چین را که پیرامون خرگاهش بدوزند بدان را نیک دار، اى مرد هشیار که نیکان خود بزرگ و نیک روزند
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۶۲ سعدی 21 دو چیز محال عقل است خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم. قضا دگر نشود ور هزار ناله و آه به کفر یا به…
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۷۸ سعدی 12 ریشی درون جامه داشتم و شیخ از آن هر روز بپرسیدی که چونست و نپرسیدی کجاست دانستم از آن احتراز میکند که ذکر همه عضوی…
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۶۳ سعدی 15 ای طالب روزی بنشین که بخوری و ای مطلوب اجل مرو که جان نبری جهد رزق ارکنی وگر نکنی برساند خدای عزوجل ور روی در دهان…
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۶۴ سعدی 10 به نانهاده دست نرسد و نهاده هرکجا هست برسد شنیدهای که سکندر برفت تا ظلمات به چند محنت و خورد آنکه خورد آب حیاب
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۶۵ سعدی 11 صیاد بی روزی ماهی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل در خشک نمیرد مسکین حریص در همه عالم همیرود او در قفای رزق و اجل در…
باب هشتم در آداب صحبت بخش ۶۶ سعدی 20 شدت نیکان روی در فرج دارد و دولت بدان سر در نشیب خبرش ده که هیچ دولت و جاه به سرای دگر نخواهد یافت