مرور رده
همه اشعار
بخش ۱۰۰
تمام شدکتاب گلستان والله المستعان به توفیق باری عزّ اسمه. درین جمله چنان که رسم مؤلفانست از شعر متقدمان به طریق…
بخش ۸۵
نیک بختان به حکایت و امثال پیشینیان پند گیرند زان پیشتر که پسینیان به واقعه او مثل زنند. دزدان دست کوته نکنند تا…
شمارهٔ ۲۲۷
چو دوستان تو را بر تو دل بیازارم
چه حسن عهد بود پیش نیکمردانم
بلی حقیقیت دعوی دوستی آنست
که دشمنان تو را بر تو دوست…
بخش ۸۷
شب تاریک دوستان خدای
میبتابد چو روز رخشنده
از تو بکه نالم که دگر داور نیست
وز دست تو هیچ دست بالاتر نیست
بخش ۸۹
زمین را ز آسمان نثار است و اسمان را از زمین غبار. کلُّ اِناءِ یَتَرشّحُ بما فیه
بخش ۹۰
حق جل و علا میبیند و میپوشد و همسایه نمیبیند و میخروشد
عوذ بالله اگر خلق غیب دان بودی
کسی به حال خود از دست کس…
بخش ۹۱
هر که بر زیر دستان نبخشاید به جور زبر دستان گرفتارآید
نه هر بازو که در وی قوتی هست
به مردی عاجزان را بشکند دست…