مرور برچسب

اشعار منتسب

شمارهٔ ۱۳

صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز! چه حلقه‌ها که زدم بر در دل از سر سوز به بوی روز…

شمارهٔ ۱۴

جانا تو را که گفت که احوال ما مپرس بیگانه گرد و قصهٔ هیچ آشنا مپرس ز آنجا که لطف شامل و خلق کریم توست جرم نکرده…

شمارهٔ ۱۵

به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش به کردگار رها کرده به مصالح خویش به پادشاهی عالم فرو نیارد سر اگر ز سر قناعت خبر…

شمارهٔ ۱۶

رهروان را عشق بس باشد دلیل آب چشم اندر رهش کردم سبیل موج اشک ما کی آرد در حساب آن که کشتی راند بر خون قتیل بی می…

شمارهٔ ۱۷

روز عید است و من امروز در آن تدبیرم که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم چند روزیست که دورم ز رخ ساقی و جام بس خجالت که…

شمارهٔ ۲

صبح دولت می‌دمد کو جام همچون آفتاب فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب خانه بی‌تشویش و ساقی یار و مطرب نکته‌گوی موسم…

شمارهٔ ۳

اگر به لطف بخوانی مزید الطاف است اگر به قهر برانی درون ما صاف است چو سرو سرکشی ای یار سنگدل با ما چه چشمهاست که بر…

شمارهٔ ۱۹

ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده خوشتر ز چشم مستت چشم جهان ندیده همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت گیتی نشان نداده ،…