اشعار منتسب شمارهٔ ۱ حافظ 142 ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما از نثار مژه چون…
اشعار منتسب شمارهٔ ۱۷ حافظ 54 روز عید است و من امروز در آن تدبیرم که دهم حاصل سیروزه و ساغر گیرم چند روزیست که دورم ز رخ ساقی و جام بس خجالت که…
اشعار منتسب شمارهٔ ۲ حافظ 44 صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتاب فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب خانه بیتشویش و ساقی یار و مطرب نکتهگوی موسم…
اشعار منتسب شمارهٔ ۱۸ حافظ 181 ای در چمن خوبی رویت چو گل خودرو چین شکن زلفت چون نافهٔ چین خوش بو ماه است رخت یا روز؟…
اشعار منتسب شمارهٔ ۳ حافظ 51 اگر به لطف بخوانی مزید الطاف است اگر به قهر برانی درون ما صاف است چو سرو سرکشی ای یار سنگدل با ما چه چشمهاست که بر…
اشعار منتسب شمارهٔ ۱۹ حافظ 39 ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده خوشتر ز چشم مستت چشم جهان ندیده همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت گیتی نشان نداده ،…
اشعار منتسب شمارهٔ ۵ حافظ 37 هوس باد بهارم به سوی صحرا برد باد بوی تو بیاورد و قرار از ما برد هرکجا بود دلی چشم تو برد از راهش نه دل خسته بیمار…
حافظ غزل شمارهٔ ۴۸۷ حافظ 77 ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی در مکتب حقایق پیش ادیب عشق…
اشعار منتسب شمارهٔ ۶ حافظ 47 صراحی دگر بارم از دست برد به من باز بنمود می دستبرد هزار آفرین بر می سرخ باد که از روی ما رنگ زردی ببرد بنازیم دستی…