حافظ غزل شمارهٔ ۴۸۷ حافظ 84 ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی در مکتب حقایق پیش ادیب عشق…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۸۸ حافظ 78 سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی گفت بازآی که دیرینه این درگاهی همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان پرتو جام جهان بین…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۸۹ حافظ 43 ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی کلک تو بارک الله بر ملک و دین گشاده صد چشمه آب حیوان…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹۰ حافظ 43 در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی دل که آیینه شاهیست غباری دارد از خدا میطلبم صحبت…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹۱ حافظ 38 به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی خیال سبزخطی نقش بستهام جایی امید هست که منشور عشقبازی من از آن کمانچه ابرو رسد به…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹۲ حافظ 42 سلامی چو بوی خوش آشنایی بدان مردم دیده روشنایی درودی چو نور دل پارسایان بدان شمع خلوتگه پارسایی نمیبینم از همدمان…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹۳ حافظ 49 ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دایم گل این بستان شاداب نمیماند دریاب ضعیفان…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹۴ حافظ 74 ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی هر جا که روی زود پشیمان به درآیی هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش آدم صفت از روضه…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹۵ حافظ 44 می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی این گفت سحرگه گل بلبل تو چه میگویی مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را لب…
غزلیات غزل شمارهٔ ۴۵۱ حافظ 24 خوش کرد یاوری فلکت روز داوری تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری آن کس که اوفتاد خدایش گرفت دست گو بر تو باد تا غم…